کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 



شوند و روابط آن‌ها با افراد نزدیك‌شان، از جمله خانواده، تحت تاثیر روابط مجازی‌شان قرار بگیرد. توجه به پیامدهای منفی عضویت و فعالیت در شبكه‌های اجتماعی مجازی بر روابط همسران، و رابطه‌ی بین این فعالیت و روابط متقابل همسران، دست‌مایه‌ی اصلی تحقیق حاضر است.

1-2- بیان مسئله

تشكیل خانواده با ایجاد رابطه و پیوند بین دو جنس مخالف آغاز شده و عمدتا به تولید مثل می‌انجامد. سلامت خانواده و كمال آن، بستگی مستقیم به چگونگی روابط بین زن و شوهر دارد. ارتباط زناشویی را فرایندی است كه در آن زن و شوهر به صورت كلامی و غیركلامی  مثل گوش دادن، حالات چهره، و ژست‌های مختلف با همدیگر به تبادل احساسات و افكار می‌پردازند (فاتحی‌زاده، احمدی، 1384: 111). خانواده پناهگاه انسان اجتماعی است و مامنی است كه به دلخواه برگزیده می‌شود تا جایی برای آرامش باشد. وجوه منفی پدیدآمده از درون این نهاد، آثار مخرب زیادی دارد و ناهنجاری‌های اجتماعی بسیاری را ایجاد می‌كند. با وجود این متاسفانه نرخ از هم‌پاشیدگی خانواده‌ها افزایش بیش از انتظاری داشته است. شواهد موجود گویای این حقیقت است كه همسران در عصر حاضر در برقراری ارتباط و داشتن زندگی زناشویی رضایت‌مند با مشكلات و ناهماهنگی‌های متعددی روبه‌رو هستند. احساس امنیت، آرامش و روابط صمیمانه به سستی گراییده است و كانون خانواده دستخوش فرآیندهای ناخوشایند شده است (برنشتاین، برنشتاین، 1382: 23). محققان بر این باورند وقتی كاركردهای خانواده از قبیل كاركردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی، یكی پس از دیگری آسیب ببیند، اعضای آن به تدریج احساس رضایت‌مندی خود را از دست می دهند. كاهش تدریجی رضایت‌مندی اعضای خانواده، ابتدا موجب گسست روانی و عاطفی و سپس اجتماعی و در نهایت منجر به واقعه‌ی حقوقی‌ای می شود كه طلاق نام دارد.

در دوره‌ی حاضر، عوامل متعددی باعث سردی روابط زن و شوهر و پایین آمدن كیفیت زندگی زناشویی آن‌ها می‌شود. پژوهش حاضر در تلاش است به مسئله‌‌ی «فعالیت در شبكه‌های اجتماعی مجازی» به‌عنوان یكی از عواملی كه می‌تواند بر روی روابط همسران تاثیرگذار باشد، بپردازد.

گزارش‌ها نشان می‌دهد كه روابط اینترنتی می‌تواند به اعتماد میان همسران آسیب جدی وارد كرده و موجب اختلافات زناشویی شود (كوپر، 1997: 13). بنا به گفته‌ی زوج‌هایی كه به خاطر مشكل چنین روابطی به درمان‌گران و مشاوران مراجعه كرده‌اند، این نوع روابط نیز همانند روابط عاشقانه و صمیمانه در دنیای واقعی، برای آن‌ها مهم و قابل توجه بوده است (آندروود، 2005: 7).

كامل‌ترین نوع روابط اینترنتی در شبكه‌های اجتماعی صورت می‌پذیرد. شبكه‌های اجتماعی نسل جدیدی از پایگاه‌هایی هستند كه این روزها در كانون توجه كاربران شبكه‌های جهانی اینترنت قرار گرفته‌اند. هركدام از این پایگاه‌ها، دسته‌ای از كاربران اینترنتی با ویژگی‌هایی خاص را گرد هم می‌آورند. شبكه‌های اجتماعی را گونه‌ای از رسانه‌های اجتماعی می‌دانند كه امكان دستیابی به شكل جدیدی از برقراری ارتباط و به اشتراك‌گذاری محتوا در اینترنت را فراهم آورده‌اند (سلیمانی‌پور، 1389: 14).

شبكه‌های اجتماعی به افراد این امكان را می‌دهند تا یك پروفایل (صفحه) عمومی یا نیمه‌عمومی در اختیار داشته باشند تا از این طریق یكی از اعضای سایت باشند. افراد به مرور شروع به یافتن دوست می‌كنند تا از این طریق با آن‌ها ارتباط برقرار كنند و اطلاعات خود را با آنها به اشتراك بگذارند (الیسون و بوید، 2008: 211)

شبكه‌های اجتماعی مجازی به كاربران خود این امكان را می‌دهند كه بدون نیاز به ارائه‌ی اطلاعات واقعی درباره‌ی خود، به عضویت آن‌ها درآیند. این گمنامی برای افراد آزادی عمل فراوانی به دنبال دارد؛ از جمله اینكه كاربران در این شبكه‌ها به خوداظهاری روی می‌آورند، به این معنا كه خود واقعی‌شان را افشا می‌كنند و مطالب مربوط به امیال و  آرزوها، طرز تفكر و زندگی خصوصی خود را به اشتراك می‌گذارند. همچنین افراد در فضای مجازی این امكان را دارند كه خودهای جدید ساخته و آن‌ها را به دیگران معرفی كنند؛ خودهایی كه ساخته و پرداخته‌ی ذهن شخص هستند و شباهتی با خود واقعی او ندارند. ناشناخته بودن به افراد كمك می‌كند تا اعتماد بیشتری به هم پیدا كنند. افراد با به اشتراك گذاشتن علایق و سلایق خود، می‌توانند دوستان جدیدی بیابند، ضمن اینكه ارتباط با دوستان گذشته‌شان را حفظ و یا تقویت كنند. همچنین افراد در این شبكه‌ها سعی می‌كنند خود را بهتر از آنچه كه هستند جلوه دهند.

با توجه به جذابیت‌های ذكر شده برای شبكه‌های اجتماعی، و با در نظر گرفتن گستردگی روزبه‌روز شبكه‌های اجتماعی و سهولت دسترسی به آن‌ها، این شبكه‌ها مخاطبان جوان بسیاری را به خود جذب كرده‌اند. بر طبق آمار سایت اینترنت‌وورلداستتس در تاریخ 31 دسامبر 2013، جمعیت جهان بیش از هفت میلیارد و صد و هفتاد میلیون نفر است؛ دو میلیارد و هشتصد میلیون نفر در دنیا، یعنی 39 درصد جمعیت جهان كاربر اینترنت هستند. ضریب نفوذ استفاده از اینترنت در جهان به 32.7 درصد رسیده است. سایت استتیستا آمار كاربران فعال شبكه‌های اجتماعی پرطرفدار جهان را تا ژوئن 2014 به این ترتیب گزارش می‌كند: فیس‌بوك یك میلیارد و دویست و هشتادهزار نفر، گوگل پلاس 343 میلیون نفر، لینكدین 300 میلیون نفر و توییتر 255 میلیون نفر.

بنا به اعلام سایت اینترنت‌وورلداستتس، در منطقه‌ی خاورمیانه، تا تاریخ 31 دسامبر 2013، 103 میلیون نفر كاربر اینترنت وجود داشته كه 45 میلیون از این تعداد، كاربران ایرانی هستند. ایران با داشتن این تعداد كاربر اینترنت، رتبه‌ی نخست را در خاورمیانه دارد و عربستان سعودی با داشتن 16 میلیون كاربر، با اختلاف بسیار زیاد از ایران، در رتبه‌ی دوم قرار دارد. به دلیل فیلتر بودن فیس‌بوك در ایران و اقدام متقابل فیس‌بوك در حذف نام ایران از لیست كشورهایی كه به آن‌ها خدمات می‌دهد، امكان یافتن آمار دقیق كاربران ایرانی این شبكه‌ی اجتماعی امكان‌پذیر نیست، اما آمارهای غیررسمی از وجود بیش از 2 میلیون كاربر فعال و حرفه‌ای فیس‌بوك در ایران، و 12 تا 17 میلیون كاربر ‌نیمه‌فعال حكایت دارد.

حضور مستمر كاربر در شبكه‌های اجتماعی، باعث تقویت روابط او با دوستان مجازی و كاهش روابط در دنیای حقیقی می‌شود. این افراد، وقت گذراندن در فضای مجازی را جایگزین زمانی كه باید با دوستان و خانواده‌ی خود بگذرانند می‌كنند. گاهی فرد آن‌چنان به فعالیت در شبكه‌ی اجتماعی و ارتباط با دوستان مجازی خو می‌كند كه ترجیح می‌دهد بیشتر در فضای مجازی و با دوستان مجازی ارتباط داشته باشد تا با افرادی كه از نظر فیزیكی به او نزدیك هستند، مثل همسر و اعضای خانواده.

نكته‌ی مهم دیگر این است كه تفاوت كیفیت روابط در جهان مجازی و جهان حقیقی، باعث شده ارتباط گرفتن با جنس مخالف در فضای مجازی عادی‌تر و البته آسان‌تر باشد. تغییر سبك رابطه با جنس مخالف در فضای مجازی، این نوع رابطه را ساده‌تر و مخفیانه‌تر كرده است. ارتباط با جنس مخالف در فضای مجازی، امری است كه به

 نسبت ارتباط با جنس مخالف در فضای واقعی، ساده‌تر، پیش پاافتاده‌تر، معمول‌تر و حتی اجتناب ناپذیرتر می‌نماید. به سختی می‌توان فردی را یافت كه در شبكه‌ی اجتماعی اینترنتی فعالیت كند و دوستانش همه هم‌جنس او باشند. حتی فردی كه در فضای حقیقی، تنها با دوستان همجنس خود معاشرت دارد نیز چنین نكته‌ای را به ندرت در فضای مجازی رعایت می‌كند؛ یعنی كمتر به رابطه‌ی صرف با هم‌جنسانش پایبند است. به گفته‌ی محمدصادق افراسیابی، 45.2 درصد از زنان و 25.2 درصد از مردان معتقدند عضویت در شبكه‌ی اجتماعی كلوب این امكان را برای اعضا فراهم ساخته كه در شرایط راحت‌تری نسبت به فضای واقعی با جنس مخالف ارتباط دوستانه برقرار كنند (افراسیابی، 1392: 3).

جذابیت شبكه‌های اجتماعی از یك سو و سهولت فعالیت در این شبكه‌ها از سوی دیگر، سبب می‌شود تا بررسی رابطه بین عضویت و فعالیت در این شبكه‌ها و تغییرات مربوط به زندگی خانوادگی جوانان عضو، به عنوان یك پرسش جدی برای پژوهشگران حوزه‌ی جامعه‌شناسی و ارتباطات مطرح شود. محمدصادق افراسیابی، می‌گوید بیشتر شركت‌كنندگان در پژوهش او اذعان كرده‌اند كه برای استفاده‌ی بیش از حد از اینترنت برای فعالیت در شبكه‌های اجتماعی، مورد اعتراض سایر اعضای خانواده قرار گرفته‌اند (افراسیابی، 1392: 3).

هر چیزی كه موجب عدم توجه یك طرف به طرف دیگر بشود، می تواند محبت را میان آن دو بكشد یا در محبت رخوت ایجاد كند. حضور مستمر در شبكه‌های اجتماعی و داشتن ارتباط دائمی با دوستان مجازی هم می‌تواند به عنوان یكی از عوامل كم‌توجهی همسران به هم‌دیگر تلقی شود. بیشتر كاربران معتقدند چون ارتباط رودررویی در این فضا وجود ندارد و آن‌ها احتمالا هرگز دوستان خود را ملاقات نمی‌كنند، ارتباط با افراد دیگر، به‌خصوص دوستانی از جنس مخالف، خالی از اشكال است. در حالی كه ارتباط با افراد ناهمجنس، و احتمالا شكل گرفتن روابط صمیمی و یا عاطفی توسط یكی از همسران در شبكه‌های اجتماعی، اتفاقی است كه در شبكه‌های اجتماعی عادی است و می‌تواند برای زندگی مشترك فرد خطرآفرین باشد. رابطه‌ی فرد با دوستان در شبكه‌های اجتماعی مجازی، هرچند رودررو نیست اما مضر است، زیرا با فراهم كردن امكان ارتباط آسان كاربر با دوستان ناهمجنس، فرد را در یك فضای هیجانی قرار می‌دهد و موجب می‌شود به جای آن‌كه هیجان و عواطف خود را صرف ارتباط با همسر خود بكند، این هیجانات را صرف افراد دیگر كرده و در خارج از دایره‌ی زندگی زناشویی سرمایه‌گذاری كند. نتیجه این فرآیند، تحت تاثیر قرار گرفتن زندگی زناشویی خواهد بود.

به دلیل مجازی بودن رابطه‌ها در شبكه‌های اجتماعی، این روابط، حساسیت‌برانگیزتر از روابط حقیقی هستند. افراد نسبت به این نوع روابط همسرانشان حساسیت بیشتری نشان می‌دهند. نتایج پژوهش گراهال نشان می‌دهد میان زمان سپری شده در فیس بوك و ایجاد حس حسادت در روابط افراد، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. ممكن است پیام زننده‌ای كه فردی روی صفحه‌ی شما ثبت كرده است، سبب رنجش و حسادت همسرتان شود؛ این می‌تواند آغاز جدایی باشد (گراهال، 2008). بر اساس پیمایش آكادمی آمریكایی وكلای ازدواج در آمریكا، از هر پنج مورد طلاق، یك مورد به خاطر فیس‌بوك صورت گرفته است. همچنین بر اساس این پژوهش، در موارد منجر به طلاق، 80 درصد وكلا برای گردآوری شواهدشان از شبكه‌های اجتماعی استفاده می‌كنند. هر پیام زننده، عكس یا اطلاعات شخصی كه فرد در فیس بوك ثبت كرده باشد می‌تواند سند خیانت او تلقی شده و علیه او استفاده شود. امروزه فیس بوك به دلیل فراهم آوردن فضایی برای دیدار پنهانی عاشقان پیشین ، سبب افزایش آمار طلاق شده است (داس، 1991: 127). مارلین ماهو، نیز معتقد است خیانت در دنیای مجازی وقتی رخ می‌دهد كه فردی با وجود داشتن همسر، از اینترنت یا رایانه به عنوان وسیله‌ای برای زیر پا گذاشتن پیمان‌ها، به ویژه تعهدات جنسی استفاده كند (ماهو، 2002).

باومن با مطرح كردن پدیده «عشق سیال» مدعی شده است دوستی‌های اینترنتی بین زنان و مردان بسیار متفاوت از دوستی‌هایی است كه به واسطه‌ی سایر رسانه‌ها انجام می‌شود. به نظر او این دوستی‌ها به‌دلیل ماهیت مجازی و دروغین آن‌ها به شدت زندگی بشریت را تهدید می‌كنند. او از اینكه مفهوم سنتی وفاداری و عشق واقعی تضعیف شده‌ است ابراز نگرانی می‌كند.

مسئله‌ی تحقیق حاضر، بررسی این نكته است كه با توجه به افزایش میزان ارتباطات مجازی افراد، و همچنین با در نظر گرفتن ویژگی‌های خاص روابط مجازی، این نوع از روابط چه تاثیری بر روابط متقابل همسران داشته‌اند. تعداد بالای كاربران اینترنت و شبكه‌های اجتماعی در ایران كه اكثرا جوان هستند، بررسی این تاثیر را ضروری كرده است. فعالیت در شبكه‌های اجتماعی، برای قشر جوان جذابیت بیشتری دارد، و باعث گسترش ارتباطات دوستانه‌ی آن‌ها و برقراری روابط با طیف وسیعی از افراد مختلف می‌شود. اكثر جوانان این روزها حداقل در یك شبكه‌ی اجتماعی عضو هستند و فعالیت دارند و حضور در این شبكه‌ها، در كشور ما به یكی از ویژگی‌های اصلی نسل جوان تبدیل شده است. به دلیل مجازی بودن ماهیت روابط در شبكه‌های اجتماعی، كاربران حساسیت كمتری روی انتخاب دوستان‌شان دارند و معمولا تعداد زیادی دوست از هر دو جنس، در میان فهرست دوستان‌شان دیده می‌شود. قشر دانشجو، به ویژه دانشجویان مقطع تحصیلات تكمیلی كه به خاطر انجام فعالیت‌های پژوهشی دسترسی دائمی به اینترنت دارند، و معمولا جوان هستند و اینترنت برای آن‌ها جذاب نیز هست، از اعضای مهم و فعال شبكه‌های اجتماعی تلقی می‌شوند. این افراد در سن تاهل قرار دارند و عموما متاهل و در سال‌های ابتدایی زندگی مشترك هستند؛ یعنی دورانی كه زندگی مشترك هنوز نوپا و در معرض خطر است و حساسیت همسران روی هم‌دیگر، و همچنین روی افرادی كه همسر با آن‌ها ارتباط دارد بیشتر است. بنابراین مسئله‌ی یاد شده در بین این قشر محسوس‌تر و تبعات احتمالی آن بیشتر است.

برخی از شبكه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوك، گوگل‌پلاس و اینستاگرام، به نسبت شبكه‌های اجتماعی دیگر، در حال حاضر طرفداران بیشتری دارند و افراد زیادی در آن‌ها عضو بوده و فعالیت می‌كنند. رشد روزافزون شبكه‌های اجتماعی در اینترنت و عضویت و فعالیت در این شبكه‌ها، سبك زندگی افراد عضو را تحت تاثیر قرار می‌دهد و به نظر می‌رسد این تغییر سبك زندگی می‌تواند باعث شود زندگی‌های خانوادگی نیز تحت تاثیر روابط مجازی افراد قرار گیرد. وجود این تاثیرپذیری در صورتی كه تایید شود، قابل تامل و مستلزم سیاست‌گذاری است. در مطالعات جدید در مورد وضعیت خانواده‌ها، به تاثیر فعالیت در شبكه‌های اجتماعی بر روابط همسران كمتر پرداخته شده است و این توجه، ضروری به نظر می‌رسد. مسئله‌ی اصلی تحقیق حاضر نیز بررسی این است كه آیا فعالیت در شبكه‌های اجتماعی تاثیری بر روابط همسران گذاشته است یا خیر.

1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق

بر اساس آمارهای ارائه شده در طرح مسئله و همچنین شواهد تجربی، می‌توان این نتیجه را گرفت كه تعداد كاربران اینترنت و شبكه‌های اجتماعی مجازی در جهان به طور روزانه قابل افزایش است. بنابر یافته‌های تحقیق شركت كانویو، 58 درصد از پاسخگویان گفته‌اند كه از شبكه‌ی اجتماعی فیس‌بوك، 37 درصد از گوگل پلاس، 14 درصد از كلوب (شبكه‌ی اجتماعی داخلی در ایران)، 12 درصد از توییتر و 12 از لینكدین استفاده می‌كنند. حدود یك‌سوم افراد مزبور هم گفته‌اند كه روزانه دست كم یك ساعت از وقت خود را صرف رسانه‌های اجتماعی اینترنتی می كنند. بر اساس اظهارات عضو هیئت مدیره‌ی این شركت، ایرانیان بالاترین تولیدكنندگان و مصرف‌كنندگان محتوا در منطقه هستند. یك‌سوم از پاسخ‌گویان این تحقیق اذعان كرده‌اند فناوری‌هایی مانند رسانه‌های اجتماعی موجب كم‌رنگ شدن ارتباط میان اعضای خانواده‌ها شده است؛ چرا كه افراد، وقت خود را به طور روزافزون صرف فعالیت‌های آنلاین و مجازی می‌كنند.

این مطلب را هم بخوانید :

آمار و نتایج ارائه شده حاكی از آن است كه افزایش تعداد كاربران فیس‌بوك و گذران وقت فراوان توسط جوانان در این فضا، در رابطه با ایرانیان هم صدق می‌كند. بر اساس یافته‌های طرح ایران و اینترنت، حدود 32 درصد از كاربران جوان اینترنت عضو فیس‌بوك هستند كه این مورد بیان‌گر اقبال جوانان به این شبكه‌ی اجتماعی مجازی است (باستانی و همكاران، 1390).

هر فردی نزدیك‌ترین رابطه را با اعضای خانواده‌اش دارد و معمولا اوقات فراغت خود، یعنی اوقاتی كه به كار یا درس مشغول نیست را با اعضای خانواده‌اش می‌گذراند. بنابراین اعضای خانواده‌ی یك فرد، بیشترین آسیب را از فعالیت او در شبكه‌های اجتماعی می‌بینند و احتمالا بیشترین واكنش را نیز خواهند داشت. این استفاده‌ی زیاد تا جایی پیش می‌رود كه می تواند روابط خانوادگی فرد را تحت تاثیر قرار داده و دچار تزلزل كند: افرادی كه به میزان زیادی از اینترنت استفاده كرده‌اند، خود اظهار داشته‌اند كه روابط خانوادگی‌شان دچار آفت و اختلال شده؛ اما روابط دوستانه‌ی آنها، بهتر و گسترده‌تر شده است (فیضی، 1384: 22).

یافته‌ها و نتایج تحقیقات كراوت و همكارانش نیز گواهی بر این نگرانی‌هاست. كراوت مدعی شد كه استفاده از اینترنت موجب كاهش ارتباط فرد با خانواده‌اش و كوچك شدن حلقه‌ی اجتماعی پیرامون او و افزایش احساس تنهایی و افسردگی می‌شود (كراوت و همكاران، 1998: 374).

الیزابت بات، از نظریه‌پردازان مشهور نظریه‌ی شبكه است. بر اساس تحقیق خانم بات مشخص شد كه چگونگی روابط همسران در خانواده، به رابطه‌ی زوج‌ها با محیط اجتماعی و حمایت‌هایی كه از گروه‌های اجتماعی دریافت می‌كنند، بستگی دارد. اگر آن‌ها از پشتیبانی گروه‌های دیگر برخوردار باشـند، نیاز كمتـری بـه روابـط زناشـویی خواهند داشت. اگر این كمك‌ها و پشتیبانی‌ها نباشد، زن و شوهر به یكـدیگر وابسـتگی متقابـل می‌یابند (بات، 1373: 69).

در دسترس بودن سخت‌افزارهای اینترنتی مانند گوشی‌های موبایل، رایانه‌های كوچك قابل حمل و تبلت‌ها، و همچنین گسترش زیرساخت‌های شبكه‌ی جهانی اینترنت در كشور ما، باعث شده كه شمار كاربران اینترنت روز‌به‌روز افزایش پیدا كند. در این میان، فعالیت‌ در شبكه‌های اجتماعی، سهم بزرگی از وقت كاربران اینترنت را به خود اختصاص می‌دهد. كاربران نه فقط در مدت‌زمانی كه در خانه یا محل كار حضور دارند، بلكه در زمان تردد در مسیر بین خانه و محل كار و حتی در سفر، به راحتی می‌توانند از اینترنت استفاده كرده و حساب‌های كاربری خود را در شبكه‌های اجتماعی چك كنند. عاملی معتقد است شبكه‌ای شدن جامعه‌ی امروز، معنای همه‌چیز و هرچیزی را مورد بازاندیشی قرار داده و مفاهیم تازه‌ای نیز ایجاد كرده‌ است: اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و حتی مفاهیم عام‌تری همچون مكان و زمان نیز در این فرآیند دگرگون شده یا همچنان در حال دگرگونی هستند (عاملی، 1388: 4).

افراد در فضای مجازی، روابطی متفاوت با روابط در فضای حقیقی را تجربه می‌كنند. شبكه‌های اجتماعی اینترنتی به دلیل مجازی بودنشان و اینكه افراد را رو در روی هم قرار نمی‌دهند، اقتضائات خاص خودشان را دارند. روابط در این فضاها صمیمی‌تر، دوستانه‌تر و بی‌پرده‌تر است. افراسیابی در این باره می‌گوید میان عضویت در شبكه‌های اجتماعی اینترنتی، با مقوله‌هایی نظیر چگونگی ارتباط با جنس مخالف و شیوه‌ی محاورات اعضا در محیط بیرونی ارتباط وجود دارد. بنابراین می‌توان گفت میان عضویت در شبكه‌های اجتماعی اینترنتی و سبك زندگی جوانان، ارتباط وجود دارد (افراسیابی، 1392: 7).

گوشی‌ها و سیم‌كارت‌های موجود در بازار، این روزها امكان استفاده از اینترنت را در هرجا و هر زمان برای كاربران فراهم كرده‌اند. بسیاری از جوانان هنگامی كه در خانه و در كنار اعضای خانواده‌شان قرار دارند، همزمان در شبكه‌های اجتماعی نیز فعالیت می‌كنند و دوستان‌ مجازی‌شان را در جریان مسائل مختلف زندگی‌شان و گاه حتی مسائلی كه در خانه و در حریم خصوصی‌شان می‌گذرد، قرار می‌دهند.

این در حالی است كه داشتن منافع، دل‌مشغولی، و حتـی سـرگرمی‌هـای مشـترك، ارتقـای میزان یكـدلی و هم‌فكری را به همراه خواهد داشت. تقویت این امر در میان زن و شوهر موجب افزایش رضـایت از زندگی مشترك می‌شود و بی‌توجهی به آن، جز هدایت امـواج بیگـانگی و سـردی بـه كـانون خانواده، نتیجه‌ای نخواهد داشت (فسائی، ملكی‌پور، 1392: 8).

اصل اساسی در ازدواج، مودت و گرمی روابط و وجود محبت است كه به وسیله ایجاد ارتباط و سخنان مهرآمیز محقق می شود و ابزاری مثل اینترنت كه توجه زن و مرد را از همدیگر منحرف كرده و به دیگران مشغول می‌كند، می‌تواند در رابطه‌ی زن و مرد اختلال ایجاد كند. سكوت بین زن و شوهر و عدم توانایی آن‌ها برای ایجاد فضای گفت‌وگوی مشترك، به نحوی از انحا، از جمله به خاطر فعالیت اینترنتی، از مشكلات جدید خانواده‌ها است.

شبكه‌های اجتماعی ابزارها و امكاناتی را در اختیار كاربران قرار می‌دهند تا آنها بتوانند تصاویر و ویدئوهای شخصی خود را در صفحات خود قرار دهند. كاربران به راحتی می‌توانند اطلاعات شخصی خود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-31] [ 06:00:00 ب.ظ ]




2-2-2-مروری بر تغییرات قدرت در خانواده ایرانی………………………………………………….. 23

2-2-3- تعریف قدرت …………………………………………………………………………………….. 25

2-2-4- تئوریهای قدرت…………………………………………………………………………………… 27

2-2-5- ساختار قدرت در خانواده……………………………………………………………………….. 28

2-2-6- تئوریهای ساختار قدرت در خانواده…………………………………………………………… 32

2-2-6-1- تئوری منابع…………………………………………………………………………………….. 32

2-2-6-2- تئوری تفکیک نقش ها………………………………………………………………………. 33

2-2-6-3- دیدگاه فمینیسم………………………………………………………………………………… 35

2-2-6-4- نظریه سیستمی…………………………………………………………………………………. 39

2-2-6-5- گیدنز……………………………………………………………………………………………. 42

2-2-6-6- کاستلز…………………………………………………………………………………………… 42

2-2-7- جمع بندی نظریه های جایگاه زن در هرم قدرت خانواده ………………………………… 44

2-2-8- پیامدهای ارتقاء جایگاه زن در هرم قدرت خانواده…………………………………………. 46

2-2-9- جمع بندی و چارچوب نظری………………………………………………………………….. 47

2-2-10- مدل نظری تحقیق……………………………………………………………………………….. 48

2-2-11- فرضیات…………………………………………………………………………………………… 49

فصل سوم – روش تحقیق

3- مقدمه……………………………………………………………………………………………………….. 51

3-1- نوع تحقیق……………………………………………………………………………………………… 51

3-2- جامعه آماری………………………………………………………………………………………….. 51

3-3- حجم نمونه و شیوه نمونه گیری……………………………………………………………………. 51

3-4- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها…………………………………………………………………… 53

3-5- اعتبار و روایی…………………………………………………………………………………………. 54

3-6- تکنیک  های تجزییه و تحلیل …………………………………………………………………….. 55

فصل چهارم – یافته ها

4- مقدمه……………………………………………………………………………………………………….. 57

4-1- آمار توصیفی………………………………………………………………………………………….. 57

4-1-1- متغیرهای جمعیت شناختی ، منابع ارزشمند (متغیرهای مستقل)……………………………. 57

 

4-1-2- متغیر وابسته…………………………………………………………………………………………. 67

4-2- آمار استنباطی…………………………………………………………………………………………. 71

4-2-1- آزمون فرضیه ها…………………………………………………………………………………… 71

فصل پنجم – نتیجه گیری

5- مقدمه……………………………………………………………………………………………………….. 78

5-1- خلاصه تحقیق ……………………………………………………………………………………….. 78

5-2- بحث و نتیجه گیری …………………………………………………………………………………. 82

5-3- پیشنهادات……………………………………………………………………………………………… 83

5-4- محدودیت های تحقیق ……………………………………………………………………………… 85

5-5- پیشنهاد برای تحقیقات آتی ………………………………………………………………………… 85

منابع ……………………………………………………………………………………………………………. 86

چکیده

خانواده یكی از دیرپاترین نهادهای اجتماعی است و به عقیده بسیاری از صاحبنظران،تاریخی به قدمت حیات اجتماعی دارد. با توجه به تغییرات صورت گرفته در خانواده ایرانی،تا حدود زیادی ساختار قدرت درون خانواده تغییر یافته است. کمتر مردان در مرکز تصمیم گیریهای خانواده و جامعه اند.آنها در کنار زنان و دیگر اعضای خانواده درامور متعدد تصمیم گیری می کنند.بدین لحاظ در بیشتر مواقع برای محققان خانواده در دوره جدید این پرسش مطرح می شود که توزیع قدرت در خانواده (ایرانی)چگونه است؟آیا ساختار سنتی (پدر سالاری )وجود دارد یا اینکه صورتهای جدید ایجاد شده است؟با توجه به اینکه بخش بزرگی از زنان امروزه تحصیلکرده و شاغل بوده و دارای درآمد اختصاصی می باشند،حال مسأله تحقیق این است که؛آیا درآمد زن تأثیری بر ساختار توزیع قدرت در خانواده دارد؟برای سنجش این موضوع از نظریه های جامعه شناسی منابع ارزشمند،تفکیک نقش ها،سیستم ها ،گیدنز و کاستلز استفاده شده است. جامعه آماری زنان متأهل شهر ورامین و حجم نموه 386 نفر بوده که به شیوه احتمالی طبقه ایی شناسایی شده اند. از مهم ترین یافته تحقیق می توان به تأثیر درآمد زنان بر شکل گیری نوع خاصی از توزیع قدرت اشاره کرد که در حوزه های اوقات فراغت و رفت و آمد خانوادگی زنان قدرت مستقل دارند. در حوزه تربیت فرزندان قدرت مشارکتی است و در حوزه تصمیم های اقتصادی نیز قدرت سمت و سوی قطبی پیدا می کند. یعنی خانم های شاغل مستقل و آقایان نیز مستقل عمل می کنند.

کلید واژه ها :ساختار قدرت در خانواده،تغییرات خانواده،منابع ارزشمند،قدرت

1-مقدمه

خانواده یكی از دیرپاترین نهادهای اجتماعی است و به عقیده بسیاری از صاحبنظران، تاریخی به قدمت حیات اجتماعی دارد.در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه، كانون اصلی حفظ سنت، رسوم،ارزشهای والا و مورد احترام، شالوده مستحكم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی مبدأ بروز عواطف انسانی كانون صمیمانه‌ترین روابط میان افراد و مهد پرورش فكر ، اندیشه ،اخلاق و تعالی روح بشر به حساب آورد.

شاید خانواده به لحاظ همین نقشی كه در زندگی بشر ایفا می‌كند،همواره یكی از موضوعات مورد علاقه اندیشمندان اجتماعی بوده و هر یك به فراخور تخصص و زمینه فكری خویش به اندیشه و پژوهش در ابعاد مختلف آن پرداخته‌اند.موضوع چگونگی توزیع قدرت در خانواده از مباحث  مورد علاقه مردم شناسان و جامعه شناسان بوده و می باشد.مردم شناسان خانواده های اولیه را در دوران کوتاهی زن سالار و در دوران بعدی را مردسالار نامیده اند. امروزه جامعه شناسان با توجه به فرایند صنعتی شدن و شاغل شدن خانم ها و به تبع آن کسب درآمد  در خصوص توزیع قدرت از هرم قدرت چندگانه در خانواده نام می برند که در آن والدین و فرزندان سهم دارند. با توجه به تحولات مذکور این تحقیق در نظر دارد،ساختار قدرت در خانواده های ورامین مورد مطالعه قرار دهد.

1-1-بیان مساله

در طول تاریخ، قدرت در خانواده گاه به مرد و گاهی به زن تفویض شده و پدرسری و مادرسری شکل گرفته است.در گذر زمان،پدر یا مادر نقش‏های متنوعی یافتند و به‌تبع آن، قدرتی عظیم را از آن خویش ساختند.اما تفاوت در این بوده که خانواده مادرسر شیوع کمتری داشته است(ساروخانی، 1384).

جامعه امروزی ایران با آنچه كه در حدود 150 سال پیش بود،تفاوت‌های آشكاری پیدا كرده است. این تفاوتها در تمام شئون زندگی به چشم می‌خورند. شرایط زندگی شهری با پیچیدگی‌های خود بر روابط میان افراد حاكمیت دارد. سازمان‌ها و نهادهای جدید بوجود آمده‌اند و شرایط زندگیزنان با آنچه كه در قبل بود قابل

این مطلب را هم بخوانید :

عوامل موثر در شکل گیری هویت مقایسه نیست. آمارهای زنان تحصیلکرده روز به روز بیشتر می شود.بخشی از زنان متأهل امروزه شاغل می باشند و دارای درآمد مستقل می باشند. شكل خانواده از گسترده به هسته‌ای تغییر یافته و افكار جدید در مورد اعضای جامعه گسترش یافته است.با وجود این دگرگونی‌ها برخی عدم تعادل ها در عرصه اجتماعی و خانواده وجود دارد.برخی نگرش‌های سنتی در خصوص،جنسیت ،پایگاه اجتماعی زن و توزیع قدرت همچنان وجود دارد.تداوم این نگرش های سنتی به خصوص در مورد توزیع قدرت در خانواده،خود محوری و خودرأیی به جای مشورت و همفکری می تواند،تأثیرات سویی بر نگرش های کودکان و فرایند مردم سالاری و توسعه شود. بررسی ها و مشاهدات جامعه شناسانه،امروزه نشانگراین امر است،هرچند در برخی خانواده ها همچنان پدرسالاری وجود دارد،اما پدیده جدیدی به نام خود رأیی و تک رأیی زنان و نوجوانان در حال شکل گیری می باشد،که عده ای آن را فرزند سالاری و زن سالاری جدید می نامند(مهدوی،1382و گروسی 1387).

خود رأیی و خود محوری یا استبداد از سوی هر کدام از اضلاع خانواده پدر،مادر یا فرزندان با اصول علمی،مبانی انسانی و اسلامی سازگار نمی باشد.

با توجه به تغییرات صورت گرفته در جامعه و خانواده در جهان و ایران ،تا حدود زیادی ساختار قدرت درون خانواده تغییر یافته است. کمتر مردان در مرکز تصمیم گیریهای خانواده و جامعه اند.آنها در کنار زنان و دیگر اعضای خانواده درامور متعدد تصمیم گیری می کنند.بدین لحاظ در بیشتر مواقع برای محققان خانواده در دوره جدید این پرسش مطرح می شود که توزیع قدرت در خانواده (ایرانی)چگونه است؟آیا ساختار سنتی (پدر سالاری )وجود دارد یا اینکه صورتهای جدید ایجاد شده است؟

با توجه به اینکه بخش بزرگی از زنان امروزه تحصیلکرده و شاغل بوده و دارای درآمد اختصاصی می باشند،حال مسأله تحقیق این است که؛آیا درآمد زن تأثیری بر ساختار توزیع قدرت در خانواده دارد؟از این رو مسأله تحقیق، این است که توزیع قدرت در خانواده های شهر ورامین چگونه است؟

1-2-ضرورت تحقیق

خانواده ازجایگاه رفیعی درحیات اجتماعی برخوردار است چرا كه از یك سو نخستین گروهی است كه ازآن برمی خیزیم و در درون آن بادنیا آشنا می شویم و از سوی دیگر ، بیشترین تأثیر را بر كودك كه دوران اولیة حیات را می گذراند وارد می سازد و این تأثیر تا پایان حیات پایایی دارد ؛ دوم آنكه از روزنة حیات اجتماعی هرگز جامعه ای به سلامت دست نمی یابد، مگر آنكه از خانواده هایی سالم برخوردار باشد.

چگونگی توزیع و نحوة اعمال قدرت در شکل‏گیری و رشد شخصیت افراد، اجتماعی‌شدن فرزندان، عزت نفس، انسجام و حتی احساس رضایت،احساس بیگانگی و تنهایی و خوشبختی زناشویی اثر می‏گذارد(مهدوی و صبوری خسروشاهی، 1382).

هیگن نیز از صاحب نظران نظریه نوسازی نوع نظام خانوادگی افراد و شیوه های تربیتی والدین را به عنوان عامل اصلی بی تحولی جوامع سنتی و عدم توسعه اجتماعی و اقتصادی آنها بیان نموده است.به نظر وی «نقطه آغازین تربیت و اجتماعی شدن کودک نقش زیادی در رفتار آینده او دارد،به گونه ای که ممکن است مانع نوآوری و یا پذیرش نوآوری شود. از دیدگاه هیگن ،ایستایی و سکون جوامع سنتی معلول ایجاد شخصیتی واپس گرا و استبدادی در افراد است که توأم با تنبیهات سخت برای کسانی است که دستورهای اعلام شده را مراعات نمی کنند همراه است.هیگن معتقد است که سرمایه گذاری در دوران کودکی به جای اینکه معطوف به سکون ،اطاعت و فعالیت های باز دارنده باشد،باید مشوق کار ،فعالیت و خلاقیت باشد»(به نقل از وحیدا و نیازی ،1383: 124).

بنابراین نوع روابط میان نقش های مختلف در خانواده و به تبع آن تفوق هر یک ازگونه های ساخت قدرت و یا شیوه های تربیتی (استبدادی ،دمکراتیک و ….)منجر به بروز رفتارهای متفاوت از سوی فرزندان در عرصه اجتماعی خواهد شد.

بر هم خوردن ترتیب سلسه‌مراتب قدرت در خانواده، موجب عامل بروز کشمکش و تنازع قدرت در خانواده می‌گردد (جی هی لی، 1375، ص 177).

همچنین نتایج این تحقیق می تواند ،مورد استفادة دستگاههای اجرایی وسیاست گذاری همچون ،آموزش وپرورش ، معاونت اجتماعی وزارت كشور ، وزارت رفاه وتأمین اجتماعی … قرارگیرد.

1-3-اهداف تحقیق

این تحقیق دارای یک هدف اصلی و چند هدف فرعی می باشد.

الف: هدف اصلی

بررسی ساختار قدرت در خانواده و رابطه ی آن با در آمد زنان

ب- هدف های فرعی

-بررسی تأثیر تحصیلات زوجین برساختارقدرت درخانواده

– بررسی تأثیر درآمد مرد بر ساختار قدرت درخانواده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]




سیاسی  حکومت ها بوده و همواره ایدئولوژی های دولت و حکومت ها  تاثیر مستقیم و غیر قابل انکار بر آن داشته است.بخشی دیگر از این تاثیر پذیری را بایددر اعتقادات دینی و مذهبی مردم یافت .زیرا در دین اسلام – که در جامعه ی ما دین اکثریتی است-پوشاندن تن و بدن به ویژه در مورد زنان از اهمیت فوق العاده ای بر خوردار و همواره امری تاثیر گذار در انتخاب مردم بوده است.(قنبری،10:1385)

در جامعه امروزی ایران، که از سویی مؤلفه های سنت هنوز با شدت و قوت زیادی در سبک زندگی نقش می آفرینند و از سوی دیگر برخی از خصوصیات جامعه مدرنیته و برخی از مؤلفه های فرهنگی جهانی وارد فضای زندگی شده است ، سبک پوشش در بین  زنان، به عنوان کسانی که بیش از همه ،این تغییرات را نشان می دهند؛مورد مطالعه قرار می گیرد.در این تحقیق کوشش شده سبک پوشش و عوامل موثر بر آن بر اساس نمونه ای خاص از زنان تحلیل شود.

در پایان بر خود فرض می دانم، از توجه و راهنماییهای ارزشمند استاد گرامی سر کار خانم دکتر مژگان عظیمی هاشمی ” با سمت استاد راهنما و همچنین استاد گرانقدر جناب آقای دکتر نادر صنعتی شرقی”  با سمت استاد مشاور که در سراسر مراحل پژوهش با دلسوزی و صرف وقت ،جریان پژوهش را دنبال و در صورت لزوم مسیر پژوهش را اصلاح کرده اند ؛با احترام و تقدیر یاد کنم.

همچنین در مراحل مختلف انجام پژوهش، کارشناسان مختلفی،همکاریها و همیاریهای ارزنده ای مبذول داشته اندکه بجاست از تمامی آنان به ویژه  از خانمها مریم اسکافی، سپیده طاهری ، شهره مجمع ، فاطمه سیارپور و آقایان دکتر مجدی وغلامرضا بابایی صمیمانه تشکرکنم.

1-1 بیان مساله:

با ورود انسان به زندگی اجتماعی و توسعه فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و شکل گیری عقاید دینی که مولفه های سازنده تمدن بشری می باشند. پوشاک، نوع رنگ ،جنس، شکل و سبک دوخت، زمینه ی فرهنگی یافت و کارکرد اجتماعی و فرهنگی نمادین آن برجسته شد.(جمالی زاده،71:1388)

بر این مبنا ، پوشش در هر دوره ای از تاریخ بشر اشکال متنوعی به خود گرفته است. پوشش زمانی تنها وسیله ای  برای رهایی انسان از گرما و سرما به حساب می آمد.اما به مرور زمان و با  گسترش تکنولوژی ،پوشش نیز دستخوش تغییرات بسیاری شد. و دوره ای آغا ز شد که پوشش و لباس تبدیل  به وسیله ای برای زیبا تر شدن ،جلوه نمودن و مشخص نمودن جایگاه و پایگاه طبقاتی افراد و در بسیاری از مواقع مذهب افراد شده بود.(قنبری،2:1385)

کریک[2](2005) و مکوی[3](2000) عنوان می کنند که؛ پوشاک می تواند ابزاری برای اجتماعی شدن و کنترل اجتماعی و از طرف دیگر برای رهایی از محدودیت های فرهنگی بشمار آید. در این موردمی توان در ایجاد سبک های خرده فرهنگی[4] پوشاک در نیم قرن گذشته اشاره کرد.(کری و باون،32:2006)

از نظر گانتز[5](1995) زنان و دختران جوان با نیت جست و جوی هویت به ویژه هویت جنسیتی دست به آفرینش سبک می زنند و گاهی از زنانگی به مثابه تغییر قیافه[6] بهره می گیرند.سبک گاهی انطباقی و مواقعی برای مقاومت است و می تواند تجربه ای زیبا شناسانه و خلاق نیز باشد.به نظر گانتز بدن و سطوح آن فرصت هایی برای نوآوری عرضه می کند و لباس امکانات تغییر شکل خود را به زنان می بخشد به طوری که آنان می توانند خودشان و نقش زنانه ای که فرهنگ مرد سالار به آنان نسبت داده است را تجربه کنند.(ذکایی ،81:1386)

با مراجعه به کتب موجود در زمینه پوشش  می توان  مدعی شد که یکی از اصلی ترین حوزه های تغییر پذیر و تغییر ساز در جهان  پوشاک بوده است.(شهشهانی،25:1374)در این بین پوشش زنان دستخوش تغییرات بسیار بیشتری نسبت به مردان شده است. هر روز مدل ها و طرح هایی برای زنان به بازار عرضه می شود که منجر به جلب و جذب هر چه بیشتر زنان به مصرف گرایی شده است.(قنبری،5:1385)

در مجموع   این گونه می توان عنوان کرد که با فرارسیدن دنیای جدید،برخی از انواع نمادهای ظاهری و کردارهای بدنی  اهمیت خاص یافته اند.در بسیاری از عرصه های فرهنگی پسامدرن، نمای ظاهری بدن تابع استاندارهای ثابتی بر معیارهای سنتی می باشد و سبک و انتخاب لباس تا اندازه ای ابزاری برای انتخاب فردیت بوده است.(نیک زاده،1383) به نظر لایس دوره اخیر مدرنیته فرهنگ بصری و نمایشی است. (آزاد ارمکی و چاوشیان،59:1381)

بنابراین سبک پوشش برای اثبات فردیت و قوه تمیز و تشخیص سرمایه فرهنگی[7] مصرف کننده و راهی برای بنا ساختن تمایز او با دیگران است. همچنین لباس افراد از اولین ابزاری است که موجب شناخته شدن و تشخیص هویت آنان می شود.(حمیدی وفرجی،66:1386)

همانطور که عنوان شد ،گذر از جامعه مدرن یا پیچیده تغییرات اساسی و بنیادی در عرصه های اجتماعی جوامع به وجود آورده است.در این رهگذر نیز جامعه ایرانی به لحاظ فرهنگی همواره متنوع بوده است .هر چند که در تاریخ ایران از برهنگی جسمی (بی حجابی کامل از نوعی که در فرهنگ ها و جوامع غربی می بینیم ) خبری نیست ،اما نوع و نحوه پوشش لباس دچار تغییراتی عمده شده است(شهشهانی،4:1374)با ورود اسلام به ایران،پوشش ایرانیان نیز تا حدی دستخوش تغییراتی شد و در طرح ها و تزئینات آن از هنر اسلامی نیز تا حدی استفاده شد.در عصر پهلوی یکی از اصلی ترین تلاش دولت مردان کشف حجاب و نوسازی فرهنگی و اجتماعی از طریق تغییر پوشش بوده است.تاکید بیش از اندازه دولت مردان دوره ی پهلوی اول موجب شکل گیری مقاومت فرهنگی و دینی مردم در این زمینه شد.این معنی به صورتی دیگر در جمهوری اسلامی خودنمایی کرده است .تاکید زیاد بر یک نوع پوشش موجب شده تا مقاومت اشاره شده به صورت دیگر خودنمایی کند.در نهایت ،در زندگی  مردم تنوع پوشش و آرایش به وجود آمد. (بهاروزارع،30:1388)

به گفته «هلن واتسون»[8] ، از دیدگاه مفسران غربی، هیچ شکلی از لباس، مانند حجاب، این قدر موضوع مناقشه نبوده است (واتسون، ۱۳۸۲: ۳۱۱). وی اظهار می‌دارد که مسأله پوشش و حجاب، جایگاه ویژه‌ای در مباحث روز دنیا درباره فرآیند جهانی شدن و پست مدرنیته دارد، به طوری که مرزهای فرهنگی بین شرق و غرب و مسلمان و غیرمسلمان را درنوردیده است و شامل مباحث و نظریات مناقشه برانگیز و پرطمطراقی است که بر مسائل پسامدرنی از قبیل سبک ، نمادشناسی مصرف‌گرایی و مسائل قدرت و باز‌نمود آن استناد می‌کند. مسأله زنان، یکی از پیچیده‌ترین مسائلی است که هم اکنون جامعه ایران  با آن مواجه است و احتمالاً دامنه این مسأله در آینده گسترده‌تر نیز خواهد شد، بنابراین عدم توجه به پیچیدگی مسأله و برخورد ساده‌انگارانه با آن، امکان دارد به نتایج عکس منجر شود. «پدیده

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 حجاب و پوشش از سه منظر دینی، هویتی و سیاسی قابل بررسی است؛ چرا که از یک سو دستور اکید و صریح دین مبین اسلام است و از سوی دیگر نماد فرهنگ و هویت ایرانی می‌‌باشد و به همین خاطر است که همواره ظرفیت سیاسی شدن را داشته است» (ذوالفقاری، ۱۳۸۵: ۶۹).

بررسی پیشینه های تحقیق نشان می دهد که در  جوامع غربی به این پدیده به عنوان یک مسئله و ضرورت توجه نمی شود ،بلکه صرفا جنبه شی انگارانه آن مورد توجه قرار گرفته است.عمده پژوهشهای صورت گرفته در داخل کشور نیز  در ده های گذشته به پوشش  صرفا از منظر دینی و در دهه های اخیر جزیی از مباحث سبک زندگی، مدیریت بدن،مدیریت ظاهر نگریسته شده و به عنوان یک موضوع مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است و خلأ این موضوع تحقیقی به صورت مستقل توسط محقق احساس می شد.

شهر مشهدنیز  نیز به عنوان کلان شهری که در معرض تغییرات حاصل از مدرنیته بوده و هست،در دهه های اخیر ،دستخوش دگرگونی های ارزشی و رفتاری شده است.گسترش  رسانه های گروهی و تبلیغات وسیع ، این تغییرات را تسریع نموده اند.  در این دهه ها زنان که هم حضور بیشتری در عرصه های شغلی و تحصیلی  یافته اند و هم در اثر تغیر سبک زندگی ،غالبا مسئولیت خرید و تهیه اقلام مصرفی خانواده را به عهده گرفته اند.بیشتر مخاطب مدها و تبلیغات مصرفی شده و نحوه حضور و الگوهای ارزشی و نگرشی و رفتاری آنها ،تاثیرات فردی و اجتماعی مهم تری بر جا گذارده است.

هدف از این تحقیق بررسی سبک های پوشش است که زنان در جامعه کنونی ایران از انتخاب پوشاک مَد نظر دارند. در جامعه ما به سبب رواج اعتقادات دینی و وجود دستور حجاب به مثابه الزامی در پوشش زنانه،دو مفهوم پوشش و حجاب تا حدی در هم گره خورده و با هم ادغام شده اند.بنابراین برای پرداختن به سبک پوشش،باید توجه به مفهوم دینی حجاب را هم در نظر گرفت. با توجه به موارد فوق در این تحقیق برآنیم بدانیم  چه سبک پوششی در بین زنان  مشهد رواج دارد و چه عواملی سبب آن می شود ؟

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق:

– ضرورت بررسی سبک پوشش ازآنجا ناشی می شود که مطالعه پوشش زنان  یک جامعه شناخت لازم را درباره بخشی از فرهنگ آن جامعه میسر می سازد. آشنایی با نوع پوشش زنان ، نگرشها، رفتارها و نمادهای افراد در زمینه زندگی روزمره می تواند تفسیری واقعی از جهت گیری ها و الگوهای رفتاری آنها ترسیم سازد. هم چنین می تواند در درک تحولات و تهدیدات فرهنگی کار ساز باشد و به برنامه ریزان اجتماعی در جهت  بهبود ناهنجاریها یاری رساند.

– در جوامع امروزی کارکردهای ساده و اولیه لباس کم رنگ شده و در عوض کارکردهای پیچیده تری مانند خلق هویت [9]و ایجاد تمایز[10] و سبک زندگی [11]برای آن متصور است.جامعه کنونی ایران در فرایند پیچیده جهانی شدن قرار گرفته و نمی تواند راهی کاملا جداگانه در پیش گیرد.اما از سویی این جامعه می خواهد خصایل بومی ،فرهنگی و دینی خود را به فرایندهای جهانی تحمیل کند و درصدد نوعی تلفیق میان این دو امر است.ولی مدتهاست با این قضیه در چالش می باشد که چه الگوی مناسبی را می تواند برای زنان و دختران جوان با انواع سلیقه ها ارایه دهد.(حمیدی،فرجی؛24:1386)

– گسترش رسانه های جمعی، شکل جدیدی از سبک ها و هویت یابی برای زنان پدید آورده که عمدتا در تقابل با فرهنگ معمول جامعه است.

– با رشد سرمایه‌داری، تعداد ماشین‌های تولید افزایش یافت و نیاز به بازارهای بسیار وسیع برای مصرف این ماشین ها بالا گرفت. سودجویان عرصه زیبایی درصدد برآمدند از توده زنان به عنوان بخش عظیمی از جامعه بهره‌برداری کنند و این چنین شد که مُد[12] که جزیی از صنعت پوشاک است از محدودة تنگ ثروتمندان بیرون آمد و فراگیر شد و در روابط اجتماعی بر کل جمعیت زنان تحمیل گردید. (هنسن و رید،1386: 102)

بدیهی است پیامدهای منفی که در بالا ذکر گردید جبران آن در کوتاه مدت میسر نخواهد شد و مستلزم صرف هزینه و زمان در دراز مدت است که اگر به جا و به موقع و با برنامه ریزی به آن توجه شود علاوه بر آن که مانع ایجاد و گسترش پیامدها مخرب و سوء بعدی شده موجب پیشگیری و درمان پاره ای از مسایل مختلف در زمینه های دیگر خواهد شد.لذا هر تحقیقی که بتواند در جهت بهبود و تقویت هنجارهای جامعه کمک کند از اهمیت و ضرورت بسیار برخوردار است.

1-3 اهداف تحقیق:

1-3-1 اهداف توصیفی کلی

– بررسی سبک پوشش زنان در شهر مشهد

1-3-2 اهداف توصیفی جزیی

– شناسایی سبک پوشش در حوزه عمومی

– شناسایی میزان دینداری زنان

– شناسایی میزان سرمایه فرهنگی زنان

– شناسایی میزان سرمایه اقتصادی زنان

– شناسایی هویت شخصی زنان

– شناسایی هویت اجتماعی زنان

این مطلب را هم بخوانید :

– شناسایی ارزشهای زنان نسبت به پوشش

– شناسایی سلیقه زنان در انتخاب  پوشش

– شناسایی میزان مصرف پوشاک زنان

– شناسایی میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی زنان

شناسایی ویژگی های سن ،تاهل ،شغل ،میزان تحصیلات  .. زنان مشهد

1-3-3 اهداف تبیینی کلی

تبیین رابطه عوامل با سبک پوشش زنان

1-3-4 اهداف تبیینی جزیی

– تبیین  رابطه میزان دینداری زنان  با سبک پوشش آنها

– تبیین  رابطه میزان سرمایه فرهنگی با سبک پوشش زنان

– تبیین  رابطه میزان سرمایه اقتصادی با سبک پوشش زنان

– تبیین  رابطه هویت شخصی زنان با سبک پوشش آنها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:59:00 ب.ظ ]




فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق

2ـ1ـ مرور برادبیات تحقیق.. 11

2ـ2ـ پیشینه تحقیق.. 11

2-2-1- تحقیقات خارجی.. 11

2-2-2-  تحقیقات داخلی.. 13

2ـ2ـ3ـ جمع بندی پایه های تجربی.. 16

2ـ3ـ بی تفاوتی.. 17

2ـ3ـ1ـ تاریخچه. 18

2ـ3ـ2ـ بی تفاوتی در اصطلاحات مذهبی و رایج.. 19

2ـ4ـ نظریه های پژوهش… 19

2ـ5ـ دیدگاه روانشناختی در مورد بی رمقی.. 20

مسلش و لیتر. 22

2ـ6ـ دیدگاه جامعه شناختی در مورد بی رمقی.. 23

2ـ7ـ نظریات و اندیشمندان علوم اجتماعی.. 24

2ـ8ـ نظریه های محرومیت نسبی.. 37

2ـ9ـ عدالت از دیدگاه فمینیسم ها ودیگر نظریه پردازان. 38

2ـ10ـ نظریات و اندیشمندان روانشناسان اجتماعی.. 43

2ـ11ـ نظریه برابری.. 49

2ـ12ـ نظریه عدالت سازمانی.. 49

2ـ13ـ نظریه محرومیت نسبی.. 51

2ـ14ـ الگوی علیت اجتماعی.. 54

2ـ16ـ نظریه یادگیری اجتماعی.. 55

فصل سوم:روش تحقیق

3ـ1ـ مقدمه. 65

3ـ2ـ روش تحقیق.. 65

3ـ4ـ حجم نمونه. 66

3ـ5ـ روش نمونه گیری.. 66

3ـ6ـ واحد تحلیل.. 67

 

3ـ7ـ اعتبار پژوهش… 67

3ـ 8 ـ پایایی پژوهش… 67

3ـ9ـ تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها 69

3ـ9ـ1ـ متغیر وابسته پژوهش بی تفاوتی اجتماعی.. 69

3ـ9ـ2ـ بیگانگی اجتماعی.. 70

3ـ9ـ3ـ محرومیت نسبی.. 73

3ـ9ـ4ـ تحصیلات… 75

3ـ9ـ5ـ پایگاه اقتصادی/ اجتماعی.. 75

3ـ9ـ6ـ عدالت اجتماعی.. 75

3ـ10ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات… 77

فصل چهارم: یافته های تحقیق

4ـ1ـ مقدمه. 80

4ـ2ـ آمار توصیفی.. 81

جدول: 4-1- توزیع فراوانی پاسخگویان با توجه به متغیرهای زمینه ای.. 81

4ـ2ـ1ـ آمارهای متغیر توصیفی و مستقل.. 83

4ـ3ـآمار استنباطی.. 86

فصل پنجم:  جمع بندی و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات

5ـ1ـ مقدمه. 97

5ـ2ـ بحث پیرامون ویژگی های فردی آزمودنیها 97

5ـ3ـ بحث پیرامون امار استباطی تحقیق.. 99

5ـ4ـ پیشنهادهای پژوهشی.. 107

5ـ5ـ پیشنهادهای اجرایی.. 107

5-6- محدودیت ها و تنگناهای تحقیق.. 110

منابع و مأخذ…………………………………………………………………………………………………………..112

ضمائم و پرسشنامه …………………………………………………………………………………………………120

مقدمه

در میان نهادها و ساختارهای اجتماعی، نهاد آموزش و پرورش، اولویت و اهمیت بیشتری دارد و در درون این نهاد، اولویت اول باید به معلمان تعلق بگیرد.چون

این مطلب را هم بخوانید :

دانلود پایان نامه:پیش‌بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس تاب‌آوری و امید به زندگی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم - دانلود فایل های پایان نامه کارشناسی ارشددانلود فایل های پایان نامه کارشناسی ارشد کارگزاران اصلی تعلیم و تربیت معلمان هستند و تحقق اهداف متعالی نظام تعلیم و تربیت با واسطه معلمان صورت می گیرد(مهر محمدی، 1379؛ نقل از آرام، 1390: 78).آموزش و پرورش در درجه اول مهارت ها و نگرش های لازم را برای رشد و توسعه موجب می شود و در درجه دوم قابلیت­های لازم را برای سازگاری و انعطاف در برابری رویکردهای جدید و درگیر شدن با تغییرات تکنولوژی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی فراهم سازد.

امروزه در بین جامعه شناسان و صاحب نظران مباحث توسعه، کمتر کسی است که به اهمیت نقش معلمان و آموزش و پرورش نپرداخته باشد.اغلب صاحب نظران و متفکران مسائل تربیتی و آموزش بر این نظرند که معلمان، بزرگ ترین و مهم ترین عامل مؤثر در جریان تعلیم و تربیت هستند بنابراین بیهوده نیست که گفته شود شالوده و اساس یک سیستم آموزشی موفق را معلمان تشکیل می دهند. اولین قدم در جهت رسیدن به کادر آموزشی موفق، درک عواملی است که بر کیفیت فعالیت معلمان مؤثر است. یکی از این عوامل رضایت شغلی است. کسانی که رضایت داشته باشند، کار خود را بهتر انجام می دهند. در مشاغلی مانند شغل معلمی که فرد شاغل ارتباط تنگاتنگی با گیرندگان خدمت دارند، فشارهای زیادی به شخص ارائه کننده خدمت وارد می­شود و از این رو شخص دچار تحلیل رفتگی شغلی(بی رمقی) می­نماید.

در این مطالعه برآنیم تا عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی احتماعی معلمان شهر یاسوج را مورد واکاوی قرار دهیم.

1ـ2ـ بیان مسئله

بررسی و سنجش میزان و منشأ و پدیداری آسیب شناختی جامعه، و وقوف علمی نسبت به میزان گستره و علل آنها، از مسائل با اهمیت جامعه شناسان در یک قرن اخیر بوده است؛ این قاعده عام، در مورد کشور ایران که مصداق بارزی از یک جامعه در حال عبور از مظاهر سنت به اشکال مدرن است، و در این گذر تاریخی با حوادث و مسائل گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی روبرو بوده و هست، مشهودتر به نظر می رسد.

برخی از محققان ایرانی معتقدند جوامع موسوم به “جهان سوم”، نظیر ایران در شرایط آنومیک، به صورت حاد یا مزمن به سر می­برند و به تعبیر امیل دورکیم، این وضعیت آنومیک اغلب در فرآیند گذار شتابان از جامعه پیش مدرن به مدرن و در نتیجه جریان­های نوسازی پدید می­آید؛ وضعیت پیچیده­ای که با بی­هنجاری یا ضعف هنجاری و تعارض همراه است.(صداقتی فر، 1390: 6)

بی­رمقی نوعی از خود بیگانگی است که ناشی از عوامل استرس آفرینی است که خود این عوامل ریشه در ساختارهای اجتماعی جامعه و ساختارهای سازمانی مدرسه دارندو به همین دلیل، جامعه شناسان برای کاهش احساس بی­رمقی، به تغییرات ساختاری و سازمانی توجه دارند(دورکین،1997؛ نقل از شارع پور، 1386). مسلش تحلیل­رفتگی(بی رمقی) را دارای سه بعد فرسودگی[1]، بی­تفاوتی[2](یا بی­شخصیتی) و احساس عدم کارایی[3] می­داند. فرسودگی، احساس خستگی و درماندگی شدید در اثر کار زیاد می­باشد، بی­تفاوتی نگرش سرد و منفعلانه به کار است، به­طوری که فرد علاقه خود را نسبت به کار از دست داده و روز به روز کار برای او بی­معنا می­­گردد. در عدم کارایی فرد احساس می­کند که شایستگی لازم برای انجام کارهایش را نداشته و نمی­تواند کارهای خود را در سازمان به درستی به اتمام برساند(اسچوفل و باکر، 2004). فشار روانی شدید ناشی از ماهیت، نوع و یا وضعیت نامناسب کار، به پیدایش حالتی در کارکنان منجر می­شود که تحلیل رفتگی یا بی رمقی نامیده شده است. فرویدنبرگ(1380) اعتقاد دارد که تحلیل رفتگی و بی رمقی، کاهش یافتن انرژی است. تحلیل رفتگی، وازدگی و درماندگی در برابر تقاضایی بیش از حدی است که هم فرد ممکن است بر خود اعمال کند و هم از بیرون می­تواند بر فرد اعمال شده باشد که در نتیجه انرژی فرد و سازکارهای تطابق و منابع و نیروی داخلی او را تخلیه می­کند.این پدیده یک حالت احساسی است که با ازدیاد

فشار به فرد دست می دهد و سرانجام انگیزه، نگرش و رفتارش را تحت تاثیر قرار می دهد(کهندل ودیگران، 1389: 61-78).فجین و همکارانش(1991)، به این نتیجه رسیدند که سه عامل مربوط به شرایط شغلی که بیشتر بر تحلیل رفتگی(بی رمقی) معلمان تأثیر می­گذارد، عبارت است از حقوق کم، محدودیت­های بوروکراتیک و محدودیتهای نقش).فجین[4]، 1991: 69- 77). طبق نظر صاحب نظران جامعه شناسی، ما در این تحقیق و پژوهش«بی رمقی اجتماعی» را معادل«بی تفاوتی اجتماعی» فرض می­کنیم.

پدیده­ای مانند بی تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی احساسی، بدبینی، بی میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی[5] است. از این در منظری آسیب شناختی، بی­تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی شناخته می­شود همانگونه که در نقطه مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوعدوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی[6]است (صداقتی فرد، محسن تبریزی،1390: 2). به عنوان یکی از پدیده­های اجتماعی عنوان می­شود که در فرهنگ اکثر کشورهای دنیا در قالب یک مسأله اجتماعی شناخته شده و عمومیت پیدا کرده است. کناره گیری افراد و بی توجهی آنها نسبت به محیط اطراف، دلسردی و بیگانگی نسبت به مسایل اجتماعی از موضوعاتی هستند که در محافل اجتماعی و سیاسی مورد توجه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی بوده به طوری که بی توجهی نسبت به این موارد بسترسازی بی­تفاوتی و نهایتاً احساس پوچی[7] در بین افراد جامعه به حساب آمده است(روزنبرگ، 1955: 349).

بی تفاوتی و یا بیتوجهی انسانها به اجتماع پیرامون، با مسئولیت ناشناسی اجتماعی که ایجاد می­کند، به نوعی می­تواند باعث پدیدار شدن رفتار و کردار ضد اجتماعی در افراد جامعه شود. حالتی که علاوه بر بی اعتمادی و بی تعادلی­های اجتماعی و حتی فردی، رقابتهای ناعادلانه ایجاد می­کند و به بیگانگی فرهنگی و پایمال شدن ارزشهای اجتماعی می­انجامد. گوشه­گیری و احساس جدا شدن از کلیه جریان­ها و رخدادهای زندگی، وجهی از بیگانگی است که در آن انسان در فضایی کاملاً جدا از همه چیز، در جهان درونی غرق، و بدون توجه به دیگران حیات می­گذراند(صداقتی فرد، 1390: 21).

رابرت مرتن “بیتفاوتی” را معادل با کناره گیری افراد دانسته و آن را به این صورت تعریف میکند که: بی تفاوتی یعنی نفی هر دو طرف طیف(اهداف و شیوه های نهایی شده) توسط افراد جامعه، زمانی

که همه اهداف و هم شیوه­های نهادی شده در جامعه مورد قبول افراد جامعه نباشد در این صورت بی تفاوتی رخ می دهد(مرتن، 1968: 243).

آبرل[8] و همکارانش معتقدند در هر جامعه ای شرایط بنیادین وجود دارد که در صورت عدم وجود آنها، جامعه به جای نخواهد ماند؛ یکی از مهمترین این عوامل، این است که جمعیت یک جامعه، بیتفاوت شود و این برای آن جامعه تهدیدی جدی به شمار میرود تا آن جا که همه ساختارهای جامعه را تحت تأثیر قرار خواهد داد برخی از بخشهای جامعه همیشه در برخی موارد، ممکن است چنان بیتفاوت گردد که اجزای گوناگون سازنده جامعه، از عملکرد بیفتد و سرانجام، تمام جامعه فرو ریزد(ریتزر، 1374: 128ـ127). از این رو، دلسردی و بی اعتنایی افراد و گروههای مختلف اجتماعی تحت تأثیر بیگانگی باعث ایجاد شکنندگی در ساختار اجتماعی شده و اعضای شبکه اجتماعی نسبت به فرآیندهای اجتماعی بدبین و دچار بیماری ناامیدی نسبت به آینده و انزوای اجتماعی به دور از هرگونه ارتباط اجتماعی می­شوند لذا فردی که نسبت به جامعه به طور عام و نظام اجتماعی ـ سیاسی به طور خاص احساس خصومت می­کند، احتمال دارد که از همه انواع مشارکت کناره گیری کرده و به صف افرادی که کاملاً بی تفاوت هستند بپیوندد (راش، 1381: 129).

بی علاقه بودن انسان به مسائل اجتماعی و سیاسی در قالب “درگیری روان شناختی” از بی طرفی و بی­تفاوتی آنها در رابطه با مسائل عمومی به شکل یک درگیری اجتماعی از جمله مباحث مهمی به شمار می­آید که در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی(در جوامع غربی و در کشورهای در حال توسعه) مورد توجهمیباشد اهمیت بی تفاوتی اجتماعی در جامعه به حدی در بین نظریهپردازان دیدگاههای مختلف نظری نمود پیدا کرده است که سیدنی وربا و سایر اندیشمندان این حوزه از علم چنین استدلال کرده اند که شکل گیری اجتماع و فرایندهای داده و ستانده در ارتباط با آن در گرو وجود افرادی است که به عنوان عاملین اجتماع شناخته شده اند. به عبارتی این افراد با حضور در محافل اجتماعی و ابراز علاقه، انگیزه لازم را جهت توجه نمودن به مسائل مختلف اجتماعی داشته در واقع به عنوان عاملین اجتماع ظاهر شوند. همچنین مترادف با این اندیشه، آنها خاطرنشان کرده اند که در داخل همین اجتماع شبکه­ای، بخشی از افراد جامعه نیز هستند که نسبت به افراد جامعه و مسائل پیرامون آن کمتر اظهارعلاقه می­کنند و با کناره­گیری از مشارکت در مسائل عمومی، به شکل منزوی ظاهر شده و به حکم افرادی درجامعه انسانی به حیات خود تداوم می بخشند که با عنوان بی تفاوت شناخته می شوند (چن و زانگ[9]، 1999: 282- 283).

با توجه به اینکه خودم با معلمان برخورد داشتم دو سال به شغل شریف معلمی در مدارس مشغول بودم این مشکل را درمعلمان احساس کردم ودر صدد رفیع این مشکل برآمدم، معلمان احساس می کنند تأثیری بر وقایع و تصمیم گیریهای سازمان آموزش پرورش ندارند و سازمان نسبت به اوضاع اقتصادی/اجتماعی آنها بی توجه است؛ این شرایط باعث بی انگیزگی و احساس عدم تأثیرگذاری و عدم کارایی آنها شده است. و کمتر در فعالیتهای اجتماعی/سیاسی شرکت می­کنند، همکاری نکردن سازمان آموزش و پرورش و اولیای دانش آموزان با معلمان برای پیشرفت علمی دانش اموزان باعث بی تفاوتی و بی رمقی و بی انگیزگی آنها می شود و معلمان کمتر به پیشرفت علمی دانش آموزان توجه می­کنند که در آینده عرصه علمی کشور با مشکل روبرو خواهد شد. توجه کردن و بها دادن سازمان آموزش و پرورش و همکاری اولیاء دانش آموزان با معلمان موجب اعتماد به نفس معلمان خواهد شد و زمینه پیشرفت علمی دانش آموزان را فراهم خواهند آورد.

طبق آنچه که ذکر شد و با توجه به اینکه بخشی از جمعیت شهری یاسوج را گروه معلمان تشکیل میدهد، و از آنجا که احساس بی رمقی اجتماعی و بیتفاوتی اجتماعی در افراد و معلمان میتواند پیامدهای مختلف فردی، اجتماعی، روانی و … داشته باشد، بنابراین لازم است میزان و ابعاد بی رمقی اجتماعی و بی تفاوتی، و همچنین عوامل اجتماعی مرتبط با آن به عنوان یک مسئله و معضل اجتماعی/فرهنگی، بررسی و پیگیری شود.در واقع مساله اصلی اینست که آیا بین عوامل اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

1ـ3ـ اهمیت و ضرورت

از آنجا که قشر معلمان در معرض آسیب و چالشهای اجتماعی قرار دارد لذا پرداختن به این مسئله از ابعاد اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی، اقتصادی و … ضروری به نظر می­رسد. و توجه نکردن به این قشر از جامعه موجب آسیب­های جدی به جامعه می­شود و باعث کندی و پیشرفت در عرصه­های علمی، توجه نکردن دانش آموزان به علم و ارزش های جامعه خواهد شد. پیامدهای بی رمقی و بی­تفاوتی اجتماعی معلمان فقط به سطح روانشناختی و ابعاد فردی محدود نمی­شود بلکه در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع نیز اختلال ایجاد می­کند.

پس بنابراین تشخیص میزان بی­تفاوتی اجتماعی در بین افراد در یک جامعه اعم از دیگر شرایط تسهیل کننده آن جامعه موجب آسیبهای جدی به جامعه می شود و باعث کندی و عدم پیشرفت در عرصه­های علمی، توجه نکردن دانش آموزان به علم و ارزش­های جامعه خواهد شد. محیط مدرسه و غیر مدرسه می­تواند در توسعه اجتماعی و سیاسی نقش مهمی ایفا نمایید و نتایج بدست آمده بیانگر این است که بدون توجه به انگیزه، علایق و گرایش اعضای یک شبکه اجتماعی در رابطه با مسائل خاص و نظرخواهی از آنها نمی­توان انتظار بهبود اجتماعی را در روند اجتماعی داشت. اهمیت موضوع حاضر به اندازه ای است که:

الف) بدون توجه به میزان بی تفاوتی و بی رمقی و نوع آن، توسعه اجتماعی در جامعه دچار نقصان خواهد بود.

ب) مورد توجه قراردادن افراد بی تفاوت، زمینه را برای تقویت روحیه اثربخشی در افراد و توانایی آنها برای تفکر در مورد مسائل اجتماعی و نظرخواهی در مورد آن را به وجود می آورد.

پ) بی تفاوت بودن افراد نسبت به محیطی که در آن زندگی می کنند، باعث دلسردی و بی اعتنایی نست به کمیت و کیفیت آن به لحاظ مدیریتی، ارتباطی و … می شود.

ج) بی تفاوتی اجتماعی باعث بدبینی، بی اعتمادی و بیگانگی، احساس بی­معنایی، بی قدرتی، بی هنجاری و … می­شود. موارد اشاره شده در بالا، و مطالعه بر روی موضوع مربوطه را جلوه گر ساخته و محقق و محققان را ملزم می­گرداند تا فرآیند اجتماعی شدن افراد را در رابطه با مبحث اجتماعی/سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مورد تفحص و شناسایی مسائل مربوطه با مباحث فوق زمینه مساعد برای حضور و رفع و کناره گیری مدنی افراد جامعه را فراهم آورد.

1ـ4ـ اهداف

اهداف اصلی

1ـ بررسی بی رمقی اجتماعی در بین معلمان متوسطه شهر یاسوج.

2ـ بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی اجتماعی در بین معلمان متوسطه شهر یاسوج.

اهداف فرعی تحقیق

-بررسی رابطه میزان احساس محرومیت نسبی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج.

ـ بررسی رابطه میزان بی­رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس پایگاه اجتماعی/ اقتصادی.

-بررسی رابطه میزان احساس بیگانگی اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج.

– بررسی رابطه میزان احساس عدالت اجتماعی وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج.

ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهریاسوج براساس جنسیت.

ـ بررسی رابطه میزان بی­رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس میزان تحصیلات.

ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس سن.

ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس تأهل(متأهل/ مجرد).

ـ بررسی رابطه میزانبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس سابقه خدمت.

ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس رشته تحصیلی.

1ـ5ـ سؤالات تحقیق

سؤالات اصلی

آیا بین عوامل اجتماعی و بی­رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

سؤالات فرعی

-آیا بین احساس محرومیت نسبی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

ـ آیا بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

-آیا بین احساس بیگانگی اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

-آیا بین احساس عدالت اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

ـ آیا بین جنس و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج تفاوت وجود دارد؟

ـ آیا بین میزان تحصیلات و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

ـ آیا بین سن و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

ـ آیا بین وضعیت تأهل و بی­رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

ـ آیابین سابقه خدمت وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

-آیا بین رشته تحصیلی وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

2ـ1ـ مرور برادبیات تحقیق

2ـ2ـ پیشینه تحقیق

بررسی نتایج پژوهش­های مرتبط داخلی و خارجی در هر پژوهشی مقدم بر اجرای آن است. بررسی­های پژوهشی در مورد موضوع «بی­رمقی اجتماعی»و«بی­تفاوتی اجتماعی»درایران ورویکردهای مرتبط با آن، نشان می­دهد که پژوهشی که به طور دقیق منطبق با موضوع این پژوهش انجام گرفته باشد انجام نشده، اما با توجه به بررسی­ها و پژوهش­های که در زمینه­های مشابه صورت گرفته است می­توان نوعی پیشینه پژوهشی را ملحوظ نظر داشت که عمدتاً در برخی از مطالعات به گونه کلی و یا صرفاً به جنبه­های خاصی از آن پرداخته شده است.

2-2-1- تحقیقات خارجی

1ـ ساروس(1988) تحلیل رفتگی(بی رمقی)شغلی مدیران آموزش را در کانادا بررسی کرد. یافته­های تحقیق او نشان داد که بی رمقی(تحلیل رفتگی) شغلی در بین مدیران آموزشی کمتر از حد متوسطه بود. میزان مسخ شخصیت در مدیران آموزشی مرد بیش از مدیران زن بود.همچنین میزان بی رمقی(تحلیل ر فتگی) در مدیرانی که سابقه مدیریت آنان بیش از شانزده سال بود بیش از مدیرانی بود که سابقه مدیریت آنان کمتر از ده سال بوده است.

2ـ مارتین (1989) در پژوهشی سطوح بی رمقی”تحلیل رفتگی” شغلی مدیران آموزشی مدارس دولتی ایالت نیوهمشایر” را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که مدیران آموزش بی رمقی(تحلیل رفتگی) کم و متوسطی را در سه بعد تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و فقدان موفقیت فرد داشتند. در این پژوهش شغل مدیریت مدارس، شغلی توأم با ابهام شناخته شده بود و متغیرهای جنس، سابقه مدیریت، رضایت شغلی و عوامل سازمانی در تحلیل رفتگی(بی رمقی)شغلی مدیران تأثیر داشت.

3-گنس[10] (1992) در پژوهشی با عنوان«بررسی رابطه میان مشارکتسیاسی و بی­تفاوتی در ایالات متحده» پرداخته و با توجه به کاهش علاقه افراد به پیگیری مسائل جامعه خود، بی­تفاوتی را به عنوان مسأله­ای مهم در این کشور معرفی کرده است. وی مسائل بی­تفاوتی را در ارتباط با متغیرهای مهمی مانند احساس ناتوانی، بیگانگی اجتماعی، نارضایتی از نظام اجتماعی، تقلیل تعلق اجتماعی و انگیزه­های فردی و مواردی از این قبیل قرار داده و معتقد است بی­تفاوتی اجتماعی زمانی بروز و شیوع بیشتری می­یابد که متغیرهای یاد شده، فراوانی کمی و کیفی بیشتری داشته باشد.

4ـ ون اسنینبیرگ وشیپرر[11](1991) درپژوهشی با عنوان«طبقه اجتماعی و رفتار سیاسی در خلال یک دوره رکود  اقتصادی: بی تفاوتی و رادیکالیسم»نیز افزایش بی­تفاوتی اجتماعی در هلند سال 1985 را به ازای اعتراض سیاسی عظیم طبقاتی دانسته­اند که به شدت از رکود اقتصادی ضربه خورده اند، به همین دلیل، الگوی را برای تبیین بی­تفاوتی سیاسی در میان افراد طبقات پایین در اواسط دهۀ(1980) دارند طراحی کردند. در عین حال به طراحی یک الگوی تبینی برای انگیزه های آنها که در خلال این دوره رکود هنوز به رفتار سیاسی متمایل بودند اقدام نموده­اند. در این مطالعه، نتایج تحلیل شاخصی که نشانگر یک طبقه محروم بوده احتمال آنومی بیشتری را افزایش می­داد. همچنین، آنومی موجب بی­تفاوتی سیاسی بالاتری شده و از سوی دیگر این پژوهش نشان می­دهد که آموزش باعث کاهش بی تفاوتی سیاسی شده است.

5ـ المیز حاجی(2001) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه میان بوروکراسی در کشور عربستان سعودی» انجام شد، محقق مسأله بی­تفاوتی عمومی را به عنوان مانعی در جهت برنامه­های توسعه این کشور مورد تحلیل و تبیین قرارداد.نمونه این پژوهش 466 نفر به صورت تصادفی بوده که از آن، اطلاعات لازم جمع آوری شده و به طور توصیفی و تحلیلی آزمون شده و در نتیجه نهایی فرضیه وجود بی­تفاوتی عمومی در شهروندان این کشور تأیید شد. محقق در پایان سعی کرده از پیشنهادهای پژوهش را به عنوان ثروتمندترین کشور در جهان سوم، انواع خدمات عمومی در سطوح فردی و اجتماعی را به شهروندان عرضه کند (بیمارستان رایگان، مدارس، دانشگاهها، بزرگراهها و …) بسنجد؛ ولی بی تفاوتی شهروندان به طورکلی، واقعیتی است که به عنوان مانعی در راه تمام تلاش­های عرضه شده بوسیله نظام اداری و دولتی برای توسعه در این کشور عمل کرده است. زمینه اصلی این  پژوهش این بود که شهروندان عربستان سعودی نسبت به خدمات عمومی بوروکراتیک دولتی بی تفاوت نیستند که در پایان، خلاف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:59:00 ب.ظ ]




1-2- طرح و بیان مسئله…………………………………………………………………. 2

1-3- اهمیت مسئله و ضرورت پژوهش…………………………………………….. 5

1-4- اهداف تحقیق………………………………………………………………………. 7

1-4-1- هدف کلی……………………………………………………………………….. 7

1-4-2- اهداف جزئی……………………………………………………………………. 7

1-5- سؤال‌های تحقیق………………………………………………………………….. 7

1-6- تعریف مفاهیم اساسی تحقیق…………………………………………………… 8

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق

2-1- پژوهش‌های انجام ‌شده داخلی……………………………………………….. 11

2-2- پژوهش‌های انجام ‌شده خارجی……………………………………………… 14

2-3- مبانی نظری

2-3-1- آنومی دورکیم و مرتن ……………………………………………………… 15

2-3-2- پیوند افتراقی ساترلند……………………………………………………….. 20

2-3-3- فضای عاطفی دوروتی لاونولث………………………………………….. 21

2-3-4- نظریه نوسازی هیگن………………………………………………………… 22

2-3-5- نظریه کنترل اجتماعی هیرشی……………………………………………… 23

2-3-6- از خود بیگانگی اجتماعی………………………………………………….. 27

2-3-7- انسجام اجتماعی…………………………………………………………….. 31

2-3-8- هوش فرهنگی………………………………………………………………… 34

2-4- چارچوب نظری…………………………………………………………………. 37

2-5- ارائه مدل…………………………………………………………………………… 41

2-6- فرضیه های تحقیق………………………………………………………………. 42

فصل سوم: روش‌شناسی تحقیق

1-3- جامعه آماری…………………………………………………………………….. 44

2-3- روش تحقیق……………………………………………………………………… 44

3-3- ابزارهای اندازه‌گیری و روش گردآوری اطلاعات………………………… 44

3-4- حجم نمونه و روش نمونه‌گیری………………………………………………. 46

3-5- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مستقل و وابسته …………………. 48

پایان نامه

 

3-6- اعتبار و روایی پرسشنامه……………………………………………………… .54

3-7- روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها……………………………………………………. 55

فصل چهارم: تجزیه‌وتحلیل

4-1- مقدمه………………………………………………………………………………. 58

4-2- آمار توصیفی……………………………………………………………………… 58

4-2-1- توزیع فراوانی سن………………………………………………………….. 59

4-2-2- توزیع فراوانی وضعیت تأهل……………………………………………… 60

4-2-3- توزیع فراوانی وضعیت اشتغال……………………………………………. 61

4-2-4- توزیع فراوانی تحصیلات………………………………………………….. 63

4-2-5- توزیع فراوانی متوسط درآمد خانواده……………………………………. 64

4-2-6- توزیع فراوانی متغیر گرایش به نزاع خیابانی…………………………… 66

4-2-7- توزیع فراوانی مؤلفه کنترل خانواده………………………………………. 67

4-2-8- توزیع فراوانی مؤلفه تأثیرپذیری از دوستان…………………………….. 68

4-2-9- توزیع فراوانی متغیر از خودبیگانگی اجتماعی…………………………. 69

4-2-10- توزیع فراوانی متغیر انسجام اجتماعی…………………………………. 70

4-2-11- توزیع فراوانی متغیر هوش فرهنگی……………………………………. 71

4-3- آمار استنباطی…………………………………………………………………….. 73

4-3-1- روش‌های آزمون نرمال بودن توزیع داده‌ها……………………………. 73

4-3-2- ضریب همبستگی سن با گرایش به نزاع خیابانی…………………….. 74

4-3-3- آزمون مقایسه میانگین گرایش به نزاع‌های خیابانی برحسب وضعیت

تأهل………………………………………………………………………………………… 75

4-3-4- آزمون مقایسه میانگین گرایش به نزاع‌های خیابانی برحسب وضعیت

اشتغال…………………………………………………………………………………….. 76

4-3-5- ضریب همبستگی سطح تحصیلات با گرایش به نزاع خیابانی……. 77

4-3-6- ضریب همبستگی متوسط درآمد خانواده با گرایش به نزاع خیابانی. 77

4-3-7- ضریب همبستگی کنترل خانواده با گرایش به نزاع خیابانی…………. 78

4-3-8- ضریب همبستگی تأثیرپذیری از دوستان با گرایش به نزاع خیابانی. 78

4-3-9- ضریب همبستگی از خود بیگانگی اجتماعی با گرایش به نزاع خیابانی                79

این مطلب را هم بخوانید :

4-3-10- ضریب همبستگی انسجام اجتماعی با گرایش به نزاع خیابانی……. 79

4-3-11- ضریب همبستگی هوش فرهنگی با گرایش به نزاع خیابانی………. 80

4-4- ماتریس همبستگی متغیر وابسته با متغیرهای مستقل……………………… 81

4-5- تحلیل رگرسیون چند متغیره گرایش به نزاع‌های خیابانی………………. .83

4-6- تحلیل مسیر………………………………………………………………………. 86

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

5-1- مقدمه………………………………………………………………………………. 90

5-2- خلاصه‌ای از یافته‌های توصیفی………………………………………………. 91

5-3- خلاصه‌ای از یافته‌های استنباطی………………………………………………. 92

5-4- مقایسه نتایج تحقیق با نتایج تحقیقات پیشین……………………………… 93

5-5- پیشنهادات………………………………………………………………………… 99

5-6- محدودیت‌های پژوهش………………………………………………………. 100

5-7- منابع………………………………………………………………………………. 101

پیوست

پرسشنامه………………………………………………………………………………… 110

توزیع فروانی جداگانه گویه های تمامی متغیرها    116

مقدمه

خشونت و نزاع پدیده‌ای است که قسمت اعظم تاریخ مدون انسان پیرامون آن رقم خورده است. کوالسکی بر اساس پژوهش‌های انجام ‌شده خود می‌نویسد: از 5600 سال قبل تا امروز، بشر فقط 292 سال در صلح و صفا گذرانده و بقیه را در جنگ و ستیز بوده ‌است (باقری،1387: 2). خشونت و پرخاشگری یک معضل اجتماعی در جوامع ما است که بر زندگی هزاران نفر در هر سال تأثیر می‌گذارد. خشونت‌های شدید علیه جان و مال افراد باعث ایجاد ترس در جامعه شده است. خشونت و جرائمی همچون نزاع، قتل، همسر کشی، آدم‌ربایی و تهدیدات جدی علیه امنیت جامعه از این جمله می‌باشند، ترس از خشونت هم می‌تواند تحرک و آزادی افراد را کم کند و هم باعث می‌شود که آن‌ها نتوانند به‌ طور مناسب در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنند. خشونت و پرخاشگری، در سطوح جنبه‌های مختلف معضلی بزرگ و جهانی به شمار می‌آید و ریشه بسیاری از جرائم، نابسامانی‌ها و انحراف‌ها را باید در این امر جستجو کرد. در یک نگاه، عامل انحطاط اخلاقی و سقوط معنوی بسیاری از افراد، گروه‌ها و جوامع، خشونت و پرخاشگری است و جنگ، تجاوز، ترور، تخریب، ضرب‌وجرح و قتل، مصادیق بارز این جنبه رفتار انسان به شمار می‌آید (آذربایجانی…[و دیگران]1385: 297).

1-2- طرح و بیان مسئله

منظور از نزاع، درگیری یا دعوایی ست که معمولاً با انگیزه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در درون یا بین جوامع شهری، روستایی یا عشایر به ‌طور محدود یا گسترده و یا به‌ صورت مسلحانه یا غیرمسلحانه بین عده‌ای از افراد به وقوع می‌پیوندد که معمولاً منجر به خسارت‌های مادی و معنوی می‌شود. درگیری‌ها و نزاع‌های قومی در هر دوره‌ای از تاریخ وجود داشته و در جوامع سنتی و ایلی این موضوع بیشتر نمود داشته است. شاید ضعف و کنترل‌های خانوادگی و اجتماعی یا نبود قوانین جزائی متقن یا عدم اجرای درست آن از سوی متولیان امرو غیره خود دلیلی بوده است که افراد هر جامعه‌ای برای رسیدن به خواسته قانونی یا غیرقانونی خود، قوم و طایفه خود را برای نزاع جمعی گسیل سازند. این مسئله در گذشته و امروز منشأ خسارات جانی و مالی فراوان شده است بنابراین نزاع در هر جامعه به ‌عنوان یکی از مسائل اجتماعی مطرح بوده است (پورافکاری، 1383: 375). در گذشته این پدیده عامل ماندگاری بسیاری از انسان‌ها، جوامع، تمدن‌ها و فرهنگ‌ها بوده است. این مسئله و چگونگی استفاده از آن در گذشته در مسائلی چون دفاع از آب، خاک، حیثیت، فرهنگ و تمدن و غیرت و حمیت مطرح بوده است؛ اما امروزه نزاع‌های خیابانی یکی از شاخص‌های خشونت در جامعه تلقی می‌شود که بین افراد به وقوع می‌پیوندد و همه‌ ساله بر اساس آمار و اخبار، تعدادی قربانی می‌گیرد. آمار سال 1382: تعداد کل معاینات بالینی 16954 مورد بوده که بالاترین آمار مربوط به معاینات نزاع است و تعداد اجساد 1902 مورد بوده است (dadgostari-hr.ir)، به گزارش ایسنا بیش از نیم میلیون تن از ایرانیان که از ابتدای سال 92 تا پایان دی ‌ماه به دلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی سراسر کشور مراجعه کرده‌اند 5245 تن از استان هرمزگان بوده‌اند. استان‌های تهران، خراسان رضوی و اصفهان به ترتیب دارای بیشترین آمار مراجعات نزاع به پزشکی قانونی بوده‌اند که از این بین تهران با 89 هزار و 561 مورد، خراسان رضوی با 48 هزار و 695 مورد و اصفهان با 37 هزار و 653 مورد رتبه‌های اول تا سوم بیشترین آمار نزاع را به خود اختصاص داده‌اند. در میان مراجعه کنندگان نزاع در این سه استان برای تهران 30 هزار و 386 مورد زن و 59 هزار و 175 مورد مرد، برای خراسان رضوی 15 هزار و 656 مورد زن و 33 هزار و 39 مورد مرد و برای اصفهان 11 هزار و 571 مورد زن و 26 هزار و 82 مورد مرد گزارش شده است. استان‌های بوشهر، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد نیز به ترتیب با 4438، 5245 و 5719 مورد مراجعه کننده نزاع در مقام‌های چهارم تا ششم استان‌های دارای کمترین آمار نزاع قرار گرفتند (isna.ir) و در سال 1393 تعداد آمار کل نزاع 589602 تن بوده است که 6362 تن از استان هرمزگان بوده‌اند که نسبت به سال قبل افزایش داشته است (khabaronline). نزاع خیابانی کار بی‌فرجامی ست که جز دردسر و ناراحتی، زخمی شدن و گاهی مرگ و نابودی چیزی به دنبال ندارد. در نزاع جنبه مثبت و خوب وجود ندارد. نزاع‌های خیابانی همچون دیگر ناهنجاری‌های اجتماعی، مثل دزدی، الکل، مواد مخدر، جیب‌بری، سرقت مسلحانه، قتل، تجاوز، آدم‌ربایی و غیره به ‌واسطه‌ی عوامل و دلایل مختلفی رشد و وقوع می‌یابند. کارشناسان پزشکی قانونی، امداد و نجات می‌گویند بیش از نیمی از افرادی که به مراکز معاینات پزشکی‌قانونی مراجعه می‌کنند جراحت دارند و حدود ۲۰ درصد این جراحات ناشی از بروز درگیری‌ها و نزاع‌های خیابانی است. این کارشناسان خبره در سازمان‌های پزشکی قانونی، امداد و نجات هلال‌احمر استفاده از قدرت بدنی به جای منطق برای حل مسائل و مجادلات را ویژه جوامعی که هنوز شهرنشینی و مدنیت در آن‌ها رشد نکرده، می‌دانند و زور بازو و استفاده از آن برای به کرسی نشاندن و اثبات نظر ­­­خود، ویژه جوامع مکانیکی و قبیله محور است. تاریخ جامعه‌شناسی ‌و علوم‌ اجتماعی نشان ­­­­می‌دهد رشد و گسترش شهرنشینی و پیدایش جوامع ارگانیکی، استفاده از تعقل و اندیشه برای حل مسائل را نیز به دنبال دارد. از نظر نظریه‌پردازان و متخصصان علوم اجتماعی مانند دورکیم در نظریه آنومی اگر چه او به‌ طور اخص بر روی نزاع تأکید نمی‌کند، آشکارا بر این اصل تأکید دارد که فقدان اجماع در باب ارزش‌های مقرره به محو و غیبت تدریجی آتوریته و ضابطه اخلاقی منجر می‌گردد و جامعه، مدیریت مؤثر و کنترل اجتماعی لازم را بر فرد از دست می‌دهد. ثبات اجتماعی برخاسته از قواعد اخلاقی و نحوه مدیریت صحیح اجتماعی و منوط به چگونگی اعمال کنترل اخلاقی بر افراد یک جامعه است. از این‌ رو فقدان چنین ضابطه کنترلی و مدیریت اخلاقی در بروز بی‌هنجاری اجتماعی از جمله نزاع نقش اساسی ایفا می‌کند. (نظری، 1386: 94). مطابق نظریه فضای عاطفی خانواده دوروتی لاونولث، افراد نزاع را به ‌عنوان یک رفتار نابهنجار در خانواده‌ای که توأم با خشونت است می‌آموزند و یاد می‌گیرند. از دیدگاه کنترل اجتماعی، نزاع مانند دیگر اشکال بزهکاری، معلول کاهش فقدان نظارت و کنترل اجتماعی است. بر اساس نظریه کنترل می‌توان گفت، زمانی که کنترل والدین بر فرزندان ضعیف گردد متقابلاً گرایش به ‌سوی گروه‌های منحرف بیشتر می‌شود که این خود سبب گرایش به رفتار انحرافی و نزاع می‌گردد و علل وقوع آن ممکن است تحت عوامل مختلف باشد که طی وقوع آن بین جمعی از افراد جامعه درگیری فیزیکی به وجود آمده و موجب ضرب‌وجرح و حتی قتل یک یا چند نفر شود. با توجه به آن‌که شهرستان بندرعباس یک شهر تجاری است و افراد از شهرستان‌های مختلف به این شهر مهاجرت می‌کنند این وضعیت علاوه بر در پی داشتن آثار مثبت از قبیل توسعه روابط فردی، فرهنگی، اجتماعی و توسعه شهر، می‌تواند آثار نامطلوبی از قبیل اختلافات، نزاع‌ها، کشمکش‌های اجتماعی و سیاسی را به وجود آورد و انسجام و تفاهم اجتماعی را به خطر بیندازد. لذا تحقیق حاضر در نظر دارد به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به نزاع‌های خیابانی در شهر بندرعباس بپردازد تا در جهت رفع مکانیسم‌های آن فرهنگ‌سازی کرده و با ‌‌‌‌‌‌‌‌‌نظارت صحیح به‌ جای اعمال رویه‌های نامطلوب برای این مسئله بسترهای مناسب ‌‌و لازم را برای کاهش نزاع فراهم آورد، در این پژوهش سعی شده پاسخگوی سؤالات زیر باشیم:

1) آیا عوامل اجتماعی در گرایش به نزاع خیابانی تأثیرگذار هستند؟

2) و اگر تأثیرگذار هستند، سهم هر کدام از این عوامل چقدر است؟

اهمیت مسئله و ضرورت پژوهش

افزایش آمار درگیری و نزاع خیابانی ذهن را به این ‌سو می‌برد که آستانه تحمل و مدارا در میان مردم کاهش ‌یافته است و نسبت به ارائه راهکار از سوی جامعه‌شناسان، برای مقابله با این معضل جدی، هنوز اهتمامی صورت نگرفته است. اگر به مراکز پزشکی قانونی در شهرها بروید و صف انبوهی از طرفین نزاع و درگیری را می ببینید که به‌ صرف مسائل پوچ و پیش‌پاافتاده حسابی به هم تاخته و گریبان ‌دریده‌اند و همدیگر را زخمی کرده‌اند. گسترش نزاع‌های خیابانی در برخی موارد به خسارات جبران ‌ناپذیری از جمله قتل و مجروحیت‌های بسیار خطرناک منجر می‌شود. هر روز ما در کوچه و خیابان شاهد دست ‌به‌ یقه شدن عده‌ای هستیم که بدون توجه به سرانجام رفتارهای خود با هم درگیر می‌شوند و متأسفانه گاه حوادث دلخراش و بعضاً غیر قابل جبرانی را رقم می‌زنند. یادگیری مسائلی مانند خونسردی، متانت، تأمل، تفکر و چاره‌جویی برای حل مشکل در سرنوشت انسان و نحوه زندگی او در تمام دوران مؤثر است. شخصیت افراد در بروز درگیری‌ها هم مؤثر است. افرادی که دارای هدف و برنامه‌ریزی در زندگی هستند و بسیاری از مشکلات را پیش‌بینی می‌کنند و با آمادگی قبلی برای هر موردی اقدام می‌کنند، کمتر باعث درگیری، ضرب‌وجرح و منازعه می‌شوند و حال ‌آن‌که نقطه مقابل آن‌ها افرادی هستند بدون برنامه و باری به هر جهت که نمی‌دانند چگونه زندگی خود را می‌گذرانند، این دسته افراد هم بیشتر برای دیگران مشکل ایجاد می‌کنند و هم به دلیل برخورد، دیگران هم با نگاه خصمانه‌تری به آن‌ها می‌نگرند. آن‌چه اکنون برای مردم ما مهم است، پیشگیری از این نوع درگیری‌هاست و این‌که چگونه می‌توانیم از این اتفاقات جلوگیری کنیم (روزنامه جمهوری اسلامی،22/06/90). می‌توان گفت نزاع‌های خیابانی و ناهنجاری‌هایی که در جامعه مشاهده می‌شود، زاییده مشکلاتی است که در جامعه وجود دارد و سبب می‌شود افراد هر چند ناخواسته دست به پرخاشگری بزنند و وقتی افراد در مقابل رفتار تحقیرآمیز یا ناعادلانه قرار می‌گیرند واکنش دفاعی وی به‌ صورت خشم بروز می‌کند به همین دلیل نزاع‌های خیابانی زنگ خطری برای جامعه است و بیشترین موارد درگیری‌ها بین افراد جوان صورت می‌گیرد که این افراد ویژگی‌هایی مانند ناپختگی، بی‌تجربگی، انرژی زیاد و تحریک‌پذیری دارند و مستعد درگیری و زدوخورد و پیامدهای آن هستند. خشونت خیابانی بار مالی نیز به دنبال خواهد داشت. آسیب‌های ایجاد شده موجب پرداخت دیه شده و باعث می‌شود هر دو طرف از کار یا مدرسه خود بازبمانند. آسیب‌هایی که موجب ناتوانی دائمی می‌شود، تأثیرات اجتماعی، احساسی و اقتصادی زیادی برای فرد آسیب‌ دیده به دنبال خواهد داشت. اجتماع نیز بار اقتصادی این خشونت‌ها را متحمل خواهد شد. برای ایجاد برنامه‌های مؤثر پیش‌گیری، سلامت عمومی باید عواملی که باعث می‌شود افراد اعمال خشونت‌آمیز انجام دهند را شناسایی کند

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف کلی

هدف عمده و اصلی این پژوهش «شناخت عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به نزاع‌های خیابانی در شهرستان بندرعباس»

1-4-2- اهداف جزئی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:58:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم