1-6- تعریف متغیرها……………………………………………………. 11
1-6-1- تعریف مفهومی……………………………………………….. 11
1-6-2- تعاریف عملیاتی…………………………………………………12
فصل دوم : ادبیات تحقیق……………………………………………….. 14
2-1- مقدمه………………………………………………………………. 15
2-2- ذهن آگاهی………………………………………………………… 17
2-2-1- یادگیری ذهن آگاهانه- کاربرد ذهن آگاهی در اتفاق یادگیری…..19
2-2-2- اصول یادگیری ذهن آگاهانه…………………………………….. 19
2-2-3- ذهن آگاهی یا حضورذهن……………………………………… 20
2-2-4- ذهن آگاهی و مراقبه تمرکزی شرقی………………………….. 23
2-3- سلامت روان……………………………………………………….. 24
2-3-1- ویژگی های سازگاری وسلامت روان………………………….. 27
2-3-2- نظریه های سلامت روانی……………………………………… 27
2-4-استرس……………………………………………………………… 33
2-5- افسردگی………………………………………………………….. 38
2-5-1-شیوع افسردگی در نوجوانان…………………………………… 42
2-5-2-علل افسردگی در نوجوانی……………………………………… 44
2-5-3-تاثیر افسردگی در زندگی…………………………………………. 46
2-6-اضطراب………………………………………………………………. 48
2-6-1-ظاهر عمومی و رفتاری فرد مضطرب……………………………. 49
2-6-2-علائم اضطراب…………………………………………………….. 49
2-6-3-توصیف بیماران مضطرب…………………………………………. 50
2-7-مبانی نظری رابطه بین متغیرها…………………………………… 51
2-8- پیشینه تحقیقات………………………………………………….. 58
2-8-1-تحقیقات داخلی…………………………………………………. 58
2-8-2- پیشینه تحقیقات خارجی………………………………………. 63
فصل سوم: روش شناسی……………………………………………… 68
3-1- مقدمه………………………………………………………………. 69
3-2- روش تحقیق………………………………………………………… 69
3-3- جامعه، نمونه و روش نمونه گیری……………………………….. 69
3-4- ابزارهای تحقیق…………………………………………………… 70
3-4-1- مقیاس ارزیابی افسردگی،اضطراب و استرس………………. 70
این مطلب را هم بخوانید :
3-4-2- روایی و پایایی…………………………………………………… 71
3-5- شرح جلسات……………………………………………………… 72
3-6- روشهای تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………76
فصل چهارم :تجزیه و تحلیل داده ها…………………………………… 77
4-1- مقدمه……………………………………………………………….. 78
4-2- توصیف متغیرهای اصلی…………………………………………… 79
4-3- کنترل مقادیر پرت و انتهایی شاخصها……………………………. 80
4-4- بررسی نرمال بودن داده ها……………………………………….. 83
4-5- آزمون فرضیه های تحقیق………………………………………….. 90
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری…………………………………………. 93
5-1- مقدمه……………………………………………………………….. 94
5-2- خلاصه پژوهش و نتایج……………………………………………… 94
5-3- پیشنهادات…………………………………………………………. 98
5-3-1- برای پژوهش های آتی…………………………………………… 98
5-3-2- پیشنهادات کاربردی………………………………………………. 98
5-4- محدودیت ها………………………………………………………… 98
منابع و مآخذ……………………………………………………………… 99
چکیده:
در این تحقیق تاثیر آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش سلامت روانی دانش آموزان دختر شهر همدان مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 40 نفر از دانش آموزان بصورت تصادفی انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش گروه بندی شدند. آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه با استفاده از متون آموزشی اجرا شده و در دو مرحله قبل و بعد آموزش از هر دو گروه پرسشنامه های تکمیل گردیده است. متغیر « آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی» بعنوان متغیر مستقل و متغیرهای اضطراب، افسردگی و استرس بعنوان متغیرهای وابسته معرفی شده اند. از مقیاس DASS برای سنجش متغیرها استفاده شده است. داده ها با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج نشان داد که آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود وضعیت آزمودنی ها از نظر اضطراب (0001/0P=و 6/26=F) ، افسردگی (0001/0 P=و 40/17=F) و استرس (006/0 P=و 97/2=F) تاثیر مثبت دارد.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
در میان عوامل شخصیتی یکی از مولفه های که ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ با عملکرد افراد در موقعیت های آموزشی دارد؛ میزان استرس و اضطرابی است که افراد در این محیط ها تجربه می کنند. استرس و اضطراب که به عنوان یک پیش بینی کننده قوی با سلامت روان ارتباط دارند و سلامت روان نیز بر عملکرد تحصیلی افراد تاثیر می گذارد. در دهه ی اخیر افزایشی ناگهانی در استفاده از مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی[1]، که مهارتهای ذهن آگاهی را برای ارتقای سلامت و بهزیستی روان شناختی آموزش می دهد، دیده شده است و روز به روز این رویکرد در حال گسترش است.
عبارت حضور ذهن حدود 2000 سال پیش از بودیسم گرفته شد و حتی امروزه بهترین نویسندگان این موضوع، بودیسم هستند. قانون جهان شمول بودن از چین میآید و “تائو” نام دارد یا به بیان سادهترمسیر. تائو دنیایی مطلق با قانون خود است. هیچ چیزی در آن انجام نمیشود یا اجبار به انجام هیچ کاری نیست. زندگی مطابق تائو انجام ندادن و تلاش نکردن است. اگر به این طریق بنگرید، با همه چیز و در همه لحظات هماهنگ میشوید )راشل، آدامز، 2011).
مارشا لینهان مقتدرانه درباره حضور ذهن به عنوان مؤلفه ای از درمان شناختی بحث کرده است. در تعریف جان کبات زین حضور ذهن یعنی: توجه به طریقی خاص، معطوف به هدف در زمان حال و بدون داوری. این تعریف به دلیل سادگی و صراحت قابل توجه است ) راشل، آدامز، 2011).
در کلینیک کاهش استرس جان کبات زین در مرکز پزشکی دانشگاه ماساچوست، کباتزین به شرکت کنندگان تمرین آرامش ذهنی همراه با حضور ذهن را آموزش میداد و استفاده از آن را مانند یک تمرین روحی برای سهولت دسترسی به آن و ارتباط با بیمارانی که از گسترهای از بیماری های جسمانی مزمن رنج میبردند تعدیل کرد (جنیفر، جی، 2013).
هدف او مجهز کردن بیماران به روشهای پاسخ به استرسهای زندگی بود تا بتوانند از واکنشهای روانی که اغلب استرس را بدتر میکنند و در روش های مؤثر حل مسأله تداخل ایجاد میکنند رهایی یابند. علت این که بیماران برنامه درمان را رها میکردند با علتی که موجب تغییر بنیادی در درمان شناختی شد شباهت زیادی داشت. با شروع مطالعه درمان حضور ذهن برای کاهش استرس (MBRS) به سرعت آشکار شد که در این روش به افراد آموزش داده میشود که با دیدگاه وسیع تری افکارشان را زیر نظر بگیرند و رابطه ای غیر متمرکز با محتوای ذهنی خود داشته باشند. روش جان کبات زین را نمی توان ساده تر از این جمع بندی کرد. در این روش آنچه قابل توجه است چگونگی احساس آزادی برای درک این است که بیشتر افکار فقط افکار هستند و آنها شی یا واقعیت نیستند. حرکت ساده بازشناسی افکار همان طور که می تواند شما را از واقعیت تحریف شده آزاد کند اغلب باعث بصیرت بیشتر شده و احساس اداره و کنترل بیشتر زندگی را بهوجود میآورد (جنیفر، جی، 2013).
نخست در تمرین حضور ذهن، جان کبات زین به بیمارانش آموزش میداد تا داشتن آگاهی را مورد تمرین قرار دهند. براساس شناخت ما از عواملی که چرخه فکر- عاطفه را ابدی میسازد، هر نوع آگاهی هدفمند این مزیت را پیدا میکند که ”ظرفیت جذب“ محدودی برای پردازش داشته باشد. در واقع این چرخه نشخوار فکری معیوب است که موجب تکرار افکار و سرانجام خلق منفی میشود (شیان لینگ کنگ، 2011).
دوم این که تمرین آگاهی از افکار، احساسات و حسهای بدنی ممکن است با نیاز به شناسایی افراد مستعد افسردگی در مراحل اولیه افسرده شدن مطابقت داشته باشد. تمرین حضور ذهن ممکن است یک نظام هشداردهنده اولیه را فراهم سازد تا ما را از شروع افسردگی که مشابه ریزش بهمن است آگاه سازد. سوم این که نمیتوان نسبت به سهم بیشتر برنامه MBSR در UMass بیتوجه ماند و این ایدهای بود که نیاز روز افزون افرادی را که از افسردگی رنج میبرند برآورده میساخت و همه این ها در جایی رخ داد که کوشش جهت پیکار با افکار افراد به عمل نیامده بود. این راه دیگری برای رسیدن به همان انتهای تمرکززدایی بود که آن را در برنامه پیشگیری از عود مبتنی بر درمان شناختی اساسی میدانستند: MBSR بهطور کامل به بهره برداری رسید (شیان لینگ کنگ، 2011).
[سه شنبه 1399-07-01] [ 09:11:00 ب.ظ ]
|