3-10  آزمون فرض آماری.. 56

4- فصل چهارم. 57

تجزیه و تحلیل داده‌ها

4-1 مقدمه. 58

4-2  آمار توصیفی ویژگی‌های جمعیت شناختی.. 58

4-2-1  توزیع جنسیتی.. 58

4-2-2  توزیع سنی.. 59

4-2-3  توزیع سطح تحصیلات… 60

4-2-4  توزیع پست سازمانی.. 62

4-2-5  توزیع سابقه کار. 63

4-3  آمارهای توصیفی پاسخ های داده شده به سوالات… 64

4-3-1  جداول و نمودارهای فرضیه های فرعی.. 64

4-3-2  مدیریت دانش…. 69

4-4 آزمون فرضیات… 72

4-4-1 فرضیه اجتماعی سازی.. 72

4-4-2  فرضیه برونی سازی.. 73

4-4-3  فرضیه درونی سازی.. 74

4-4-4  فرضیه ترکیب… 75

4-4-5 مدیریت دانش…. 76

5- فصل پنجم. 82

نتیجه گیری و پیشنهادات

5-1 مقدمه. 83

5-2 بحث و نتیجه گیری درباره فرضیات تحقیق.. 84

5-3 نتیجه گیری نهایی.. 86

5-3-1 فرآیند اجتماعی سازی.. 86

5-3-2 فرآیند برونی سازی.. 87

5-3-3 فرآیند درونی سازی.. 88

5-3-4 فرآیند ترکیب… 89

5-4 پیشنهادات تحقیق.. 90

پیوست ها 93

پیوست 1 : پرسشنامه. 94

پیوست 2 : جداول نسبت فراوانی پاسخ های مربوط به  هر سوال. 96

فهرست منابع فارسی.. 97

فهرست منابع انگلیسی.. 100

چکیده انگلیسی.. 101

 

فهرست جدول ها

 

فهرست نمودارها

 

 

چکیده

در گذشته بسیاری از سازمانها دانش هریک از کارکنان را تنها در جهت بهبود عملکرد شخصی وی مورد استفاده قرار می دادند در حالیکه امروزه سازمانها در تلاش هستند تا دانش کلیه پرسنل را در سطوح مختلف سازمان ارتقاء دهند . امروزه مدل های فراوانی در این مقوله ارائه گردیده است که برخی از آنها پرکاربرد تر می باشند. در این تحقیق به دنبال بررسی اثربخشی یکی از مهمترین مدل های پیاده سازی مدیریت دانش به نام مدل چهار وجهی نوناکا هستیم. در این پیمایش علمی سعی شده بخش های مغفول مانده این مدل را در یک جامعه آماری بررسی کرده و راهکارهای مناسبی برای رفع این غفلت ها و ضعف ها در پیاده سازی این مدل ارائه نماییم. و در همین راستا به پیاده سازی اثر بخش مدیریت دانش در حوزه معاونت مالی و اداری شهرداری تهران بپردازیم . به استناد مفاهیم ذکر شده در بخش ادبیات پژوهش و با استفاده از آزمون های آماری (آزمون T یکطرفه و آزمون فریدمن) و پس از تحلیل های صورت گرفته، مشخص شد اگر فرآیندهای اصلی مدیریت دانش را بر اساس مدل نوناکا بنا نهیم ، رده بندی این فرآیندها از جهت میزان توجه مسئولین پیاده سازی مدیریت دانش و بالطبع میزان اثربخشی به صورت زیر است، میزان اثربخشی فرآیند ترکیب در رتبه اول ، اثربخشی فرآیند اجتماعی سازی در رتبه دوم ، اثربخشی فرآیند برونی سازی در رتبه سوم و اثربخشی فرآیند درونی سازی در رتبه چهارم. لازم به ذکر است فرآیندهای اجتماعی سازی ، برونی سازی و درونی سازی هیچ یک نتوانستند نمره بالاتر از میانگین مورد قبول را کسب کنند، به همین جهت در این جامعه آماری بر تقویت بنیان های این سه فرآیند توصیه اکید گردیده است.

 

 

 

 

مقدمه

فصل اول

کلیات پژوهش

 

1-1 مقدمه

در گذشته بسیاری از سازمانها دانش هریک از کارکنان را تنها در جهت بهبود عملکرد شخصی وی مورد استفاده قرار می دادند در حالیکه امروزه سازمانها در تلاش هستند تا دانش کلیه پرسنل را در سطوح مختلف سازمان ارتقاء دهند . امروزه بسیاری از شرکتها و سازمانهای بزرگ و موفق دنیا با بکارگیری و عملیاتی سازی مدیریت دانش در جهت رشد و توسعه خود گام برداشته اند و با پیاده سازی مدیریت دانش به برتری رقابتی در میان خود دست یافته اند . وکاربرد مدیریت دانش و اجرای آن از بسیاری از دوباره کاریها جلوگیری می کند . مدیریت دانش فرآیندی است که به سازمان کمک می کند با نیرویی اندک ، قدرت عظیمی بسازد . ( الوانی. دانایی فرد ،1380)  مدیریت دانش شیوه جدیدی برای اداره سازمان و تسهیم منابع فکری و علمی آن است.

1-2 تعریف موضوع

یک مشکل معمول در تعریف مدیریت دانش این است که تعریف دانش به اندازه ای وسیع است که تقریبا هر چیزی که اجاره درک مفاهیمی را بدهدکه فرد برای کارکرد اثربخش در این جهان به آن نیاز دارد، را می توان دانش نامید.(بابت ، 2000 ) اما دقت در تعاریف روشن می سازدکه بیشتر تفاوت تعاریف در ظاهر و بیان تعریف است و در اصل همه صاحب‌نظران بر یک مفهوم واحد از مدیریت دانایی تاکید دارند:مدیریت دانش را می توان در یک تعریف ساده چنین معرفی کرد: بر انگیختن افراد به تسهیم دانش خود با دیگران.

 

 

هوبارد ( 1977) ، در مقاله ای مشکل وسعت مدیریت دانش را متذکر می شود که
” فهم مدیریت دانش همچنان (نسبت به سایر کاربردهای پیچیده) مشکل تر است ؛ زیرا فرایند کسب و کاری که مدیریت دانش به دنبال خودکار کردن آن است،در دنیای واقعی بسیاری از سازمان ها وجود ندارد.”

 

 

یکی از تعاریف مدیریت دانش عبارت است از :

” مدیریت دانش مجموعه فرایندهای شناسایی ، جمع آوری ، انتشار و کاربرد دانشی است که در جهت تحقیق اهداف سازمان و یا برای خلق دانش بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.” (کنت لاودن ، 2005) .

در نتیجه، مدیریت دانش به صورت یک روش یا مجموعه ای از روش های کار ، درمی آید که بر اساس آن عمل می کنند. برای مثال ، یک واژه پرداز 1 اگر در جهت مستندسازی کلامی عملکرد یک تیم برای حل یک مساله خاص به کار گرفته شود ، ابزار مدیریت دانش تلقی می شود . در حالیکه اگر این ابزار برای ایجاد برگه ای جهت وقت ملاقات به کار رود به سختی می توان آن را به عنوان ابزار مدیریت دانش تلقی نمود.

همچنان که هوبارد (1997) خاطر نشان می سازد” مشکل سازمانی که مدیریت دانش برای حل آن طراحی شده است ، دانشی است که از طریق تجربه کسب می شود و به علت این که به طور رسمی تسهیم نشده است ،مورد استفاده مجدد قرار نمی گیرد .” کارکنان مهارت ها و فرایندهایی را که در حین کار ،  از طریق تعامل با مشتریان و همکاران و از طریق درگیر شدن در فرایندهای متعدد سازمانی ، یاد می گیرند . ولی هیچ ساز وکار رسمی را در اختیار سایرین قرار نمی دهد . این توانایی بالقوه را دارند تا اطلاعات بیشتری را ذخیره نمایند .

بنابراین ” مدیریت دانش ، شیوه شناسایی ، در اختیار گرفتن ، سازماندهی ، و پردازش اطلاعات جهت خلق دانش می باشد،که پس از آن توزیع می شود و به عبارت دیگر در دسترس سایرین قرار می گیرد تا برای خلق دانش فزونتر به کار گرفته شود.”(کیم ، سیونقی،2002)

حال برای بکارگیری مدیریت دانش در یک سازمان با شناسایی فرآیندهای مدیریت دانش به یکپلرچگی هر چه بهتر فرآیند کسب و کار کمک خواهیم کرد .

در تعریفی که از نوناکا در زمینه فرآیندهای مدیریت دانش سراغ داریم ، چنین آمده است ، برای خلق دانش در هر سازمان بر اساس ارتباطات میان دانش ضمنی و آشکار چهار فرآیند را معرفی
می کند :

اجتماعی سازی ، برونی سازی ، درونی سازی و ترکیب.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...