پایان نامه بررسی رابطه بین مهارتهای مدیران با مدیریت زمان آنان در بین مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان بافت |
1-1- موضوع.. 3
1-2- بیان مسأله.. 4
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 6
1-4- هدفهای تحقیق.. 9
1-4-1- هدف کلی:.. 9
1-4-2- هدفهای جزئی:.. 9
1-5- فرضیه های تحقیق.. 10
1-5-1- فرضیه اصلی:.. 10
1-5-2- فرضیه های فرعی تحقیق.. 10
1-6- تعاریف.. 12
1-6-1- تعاریف مفهومی اصطلاحات.. 12
1-6-1-1- مهارت:.. 12
1-6-1-2- مدیر آموزشی:.. 13
1-6-1-3- مهارت فنی:.. 13
1-6-1-4- مهارت انسانی:.. 13
1-6-1-5- مهارت ادراکی:.. 13
1-6-1-6- مدیریت:.. 13
1-6-1-7- مدیریت زمان:.. 14
1-6-1-8- هدف گذاری:.. 14
1-6-1-9- اولویتبندی اهداف و فعالیتها:.. 14
1-6-1-10- برنامهریزی عملیاتی:.. 14
1-6-1-11- تفویض اختیار:.. 14
1-6-1-12- مدیریت ارتباطات:.. 15
1-6-1-13- مدیریت جلسات:.. 15
1-6-2- تعاریف عملیاتی.. 15
1-6-2-1- مهارتهای مدیران:.. 15
1-6-2-2- مهارت فنی :.. 15
1-6-2-3- مهارت انسانی:.. 16
1-6-2-4- مهارت ادراکی:.. 16
1-6-2-5- مدیریت زمان:.. 16
1-6-2-6- هدفگذاری:.. 16
1-6-2-7- اولویت بندی اهداف و فعالیتها:.. 16
1-6-2-8- تفویض اختیار:.. 16
1-6-2-9- برنامه ریزی عملیاتی:.. 16
1-6-2-10- مدیریت ارتباطات:.. 17
1-6-2-11- مدیریت جلسات:.. 17
فصل دوم: پیشینه تحقیق
مقدمه:.. 19
2-1- پیشینه نظری و تجربی مدیریت.. 20
2-1-1- تاریخچه مدیریت.. 20
2-1-2- فراگرد مدیریت.. 20
2-1-3- تعاریف و مفهوم مدیریت آموزشی.. 21
2-1-4- اهمیت مدیریت آموزشی.. 22
2-1-5- اهداف مدیریت آموزشی.. 23
2-1-6- تربیت و تأمین مدیران آموزشی و اهمیت آن.. 24
2-2- مبانی نظری مهارتهای مدیران.. 26
2-2-1- تئوری مهارتهای سه گانه مدیران.. 32
2-2-1-1- مهارت فنی.. 32
اجزای مهارت فنی.. 33
2-2-1-2- مهارت انسانی.. 34
نظریه روابط انسانی.. 38
برخی شاخصهای روابط انسانی:.. 38
بهبود مدیریت و عوامل موثر در توسعه مهارتهای انسانی 40
2-2-1-3- مهارت ادراکی.. 41
اجزای مهارتهای ادراکی.. 45
2-2-2- مهارتهای مدیریتی.. 46
این مطلب را هم بخوانید :
2-2-2-1- پرورش مهارتها.. 47
پرورش مهارت فنی:.. 47
پرورش مهارت انسانی:.. 48
پرورش مهارتهای ادراکی:.. 48
2-3- مبانی نظری مدیریت زمان.. 49
2-3-1- مبانی نظری مهارتهای سازمانی مدیریت زمان.. 49
2-3-1-1- هدفگذاری.. 49
2-3-1-2- اولویتبندی اهداف و فعالیتها.. 49
2-3-1-3- برنامهریزی عملیاتی.. 49
2-3-1-4- تفویض اختیار.. 50
2-3-1-5- مدیریت ارتباطات.. 50
2-3-1-6- مدیریت جلسات.. 50
2-3-2- تعاریف مدیریت زمان.. 51
2-3-3- اهمیت مدیریت زمان:.. 51
3-3-4- مدیریت در زمان:.. 52
3-3-5- مدیریت زمان و اسلام.. 52
3-3-6- سودمندیهای مدیریت زمان.. 53
3-3-7- قوانین مرتبط با مدیریت زمان.. 53
3-3-7-1- قانون پارتو.. 54
3-3-7-2- قانون پارکینسون.. 54
3-3-7-3- قانون دقیقه نود.. 54
2-4- مروری بر تحقیقات گذشته.. 55
2-4-1- چکیده تحقیقات انجامشده در ایران.. 55
2-4-2- چکیده تحقیقات انجامشده در خارج:.. 58
2-5- چارچوب نظری.. 64
2-5- مدل تحلیلی تحقیق.. 66
2-7- خلاصه فصل.. 67
فصل سوم: روش تحقیق
مقدمه.. 70
3-1- نوع تحقیق بر اساس طرح تحقیق و اهداف تحقیق 70
3-2- متغیرهای مورد بررسی.. 70
3-3- جامعه آماری، برآورد حجم نمونه و روشهای نمونهگیری 71
3-3-1- جامعه آماری.. 71
3-3-2-حجم نمونه و روش نمونهگیری.. 71
3-4- ابزارهای تحقیق.. 71
3-5- روایی و پایایی ابزار سنجش.. 72
3-5-1- روایی.. 73
3-5-2- پایایی یا ثبات.. 73
3-6- شیوههای جمعآوری اطلاعات.. 74
3-7- روشهای آماری تجزیه و تحلیل دادهها 74
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه.. 76
4-1- ویژگیهای فردی.. 76
4-1-1- جنسیت.. 76
4-1- 2 – میزان تحصیلات.. 77
4-1- 3 – سابقه مدیریت.. 78
4-2 -آمار توصیفی متغیرهای پژوهش.. 79
4- 3 – بررسی فرضیه های تحقیق:.. 82
فرضیه اصلی تحقیق:.. 82
فرضیههای فرعی تحقیق:.. 83
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
مقدمه.. 107
5-1- نتایج تحقیق.. 107
5-1-1- فرضیه اصلی.. 107
5-1-2- فرضیههای فرعی.. 108
5-2-بحث و بررسی.. 113
5-3-پیشنهادهای تحقیق.. 116
5-4-توصیه ها:.. 117
5-5- محدودیتهای پژوهش.. 118
5-6- خلاصه فصل.. 118
منابع فارسی.. 119
منابع لاتین.. 128
پیوست.. 130
مقدمه
آموزش و پرورش عامل اصلی و کلیدی توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هر جامعهای محسوب میشود تجزیه و تحلیل عوامل موثر در رشد و توسعه جوامع پیشرفته بیانگر آن است که همه کشورها، از آموزش و پرورش کارآمد و اثربخشی برخوردار بودهاند. از چند دههی اخیر با رشد و توسعه بیسابقه کمی و کیفی نظامهای آموزش و پرورش در جوامع مواجه شدهایم. هرساله تقاضا برای آموزش و پرورش به سبب اهمیت یافتن آن بیشتر و بیشتر میشود و عدهی بسیار زیادی از کودکان برای کسب تحصیلات و برخورداری از امتیازات اجتماعی و اقتصادی آن به مدارس روی میآورند(نیکنامی، 1375).
مدیریت و رهبری از ارکان سازمان و جامعه است. مدیریت آموزشی در بین سایر انواع مدیریتها از جایگاه ویژهای برخوردار است. اگر آموزش و پرورش هر جامعهای در رأس همه مسائل جامعه باشد، مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهمی در بهسازی و توسعه جامعه دارد. اگر مدیران آموزشی یک جامعه دارای دانش و مهارت کافی باشند، بدون تردید نظام آموزشی نیز از اثربخشی، کارائی و اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود(میرکمالی،1380).
میتوان گفت که رشد و تعالی جامعه به نظام آموزشی آن و موفقیت هر نظام آموزشی به کیفیت مدیران آن بستگی دارد و از طرفی هم میتوان گفت موفقیت مدیرانآموزشی به مهارتهای مدیریتی آنان برمیگردد.
برای اینکه یک مدیر آموزشی در همهجا حضور داشته باشد، با همه نیرو و توان خودکار کند، اندیشه خلاق را پرورش دهد، در انتظار رویدادها باشد، و خود را برای مقابله با آنها آماده کند باید از عواطف متعادل برخوردار باشد و در برقراری روابط انسانی و هماهنگی مهارت لازم را دارا باشد تا بتواند مدیری اثربخش محسوب شود و سازمان اثربخشی را با همکاری کارکنان آنکه به منزله روح و قلب سازماناند، اداره کنند(بهرنگی،1382).
تغییرات شگرف وبیسابقهایکه دروجوه مختلفدانشبشریاعماز اقتصاد، سیاست، علوم اجتماعی و فنآوری بروز نموده است، اهمیت مهارتهای مدیران را خصوصاً در آموزشو پرورش، بیش از پیش و با گستردگی و پیچیدگی دشواریهای خاصش به نمایش میگذارد، به نحوی که فقط مدیران حرفهای در مدارس، بالاخص در دبیرستانها بنا به شرایط ویژهای که دارند قادر خواهند شد با انجام بهینه وظایف محوله، دبیرستانها را به اثربخشی برسانند.
از آنجا که کار مدیر این است که بتواند کارها را به وسیله و از مجرای دیگران (روسا، هم قطاران، و زیردستان)انجام دهد، بنابراین داشتنمهارتهای لازم(فنی، انسانیو ادراکی)اهمیت و ارزش زیادی دارد و برای حل مسائل سازمان یک دارایی، ارزشمند و ضروری به حساب میآید(رابینز[1]، 1378).
مهارتهای مدیر از جمله مسائلی است که از ابتدای شکلگیری مدیریت به معنای امروزی آن مورد توجه صاحبنظران و محققان بوده است. در تحقیقی که مکمیلان و شولر[2] انجام دادند، دریافتند که آنچه که در توسعه منابع انسانی و بهبود عملکرد سازمانی موثر است، دانش و مهارتهای نیروی انسانی است(مشبکی،1388).
مهارتهای مدیران در ابعاد وجوه فوق یعنی بهکارگیری تکنولوژی (مهارت فنی) و کار با انسانها (مهارت انسانی) در قالب پردازش صحیح اطلاعات و درک کل سازمان (مهارت ادراکی) برای دستیابی موثر به اهداف سازمانی به عنوان مفهومی از مدیریت امروزی و تواناییهای مدیر، مورد توجه لوتانز قرار گرفته است و در تحلیل سازمانی به آن اشاره دارد(لوتانز[3]، 1375).
آموزش و پرورش یکی از سازمانهای جامعه است که اهمیت به سزایی در پیشرفت جامعه دارد زیرا آموزش و پرورش که متشکل از مدارس میباشد با انسانهایی سر و کار دارد که همگی به دنبال آموزش و یادگیری هستند، پس اگر مدیران بتوانند مدیریت زمان را در برنامههای خود عملی کنند، یادگیری در سطح بالاتری انجام میشود.
با توجه به مباحث مطرحشده، در این تحقیق سعی بر آن است به بررسی رابطه مهارتهای مدیران با مدیریت زمان آنان در بین مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان بافت پرداخته شود.
1-1- موضوع
بررسی رابطه مهارتهای مدیران با مدیریت زمان آنان در بین مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان بافت در سال تحصیلی 92-91
1-2- بیان مسأله
رشد و پیشرفت هر جامعه وابسته به نظام آموزش و پرورش آن است. نظام آموزش و پرورش نیز شامل مدارس، دانشآموزان و معلمان و مدیرانی است که به آن منسوب هستند. لذا میتوان گفت که موفقیت نظام آموزشی منجر به رشد و تعالی فرهنگ و ارتقای جامعه میشود (سلیمی،1374).
سازمان آموزش و پرورش از جمله سازمانهای اجتماعی است که کار اصلی آن پرورش کودکان، نوجوانان و جوانان و آماده کردن آنان برای زندگی همراه با خوشبختی و حیات معقول در جامعه آینده است. با توجه به اهمیت آموزش و پرورش در رشد ابعاد وجود آدمی و تأمین نیازهای فردی و اجتماعی، امروزه این سازمان بسیار گسترشیافته و امور مختلف آن توسط وزارتخانهها و مؤسسات متعددی صورت میپذیرد(صافی،1381).
عملکرد مدیران در سازمانها برای انجام رسالت و مسئولیتها و تحقق اهداف سازمانی بالاخص در نظام آموزش و پرورش به عنوان مهمترین سازمان در هر جامعه، به لحاظ تاثیری که بر عملکرد سایر عوامل سازمانی دارد، مورد توجه صاحبنظران بوده است. یکی از راههایی که توسط آن عملکرد مدیران مورد توجه قرار میگیرد، مشاهده آنها از زاویه مهارتهایی است که برای تأمین موفقیتآمیز هدفها لازم است.
رابرت کاتز، مهارتهای مورد نیاز مدیران را به گروهبندی در سه طیف فنی، انسانی و ادراکی مورد مطالعه قرار داده است که این تقسیمبندی از اهمیت ویژهای در مطالعات مدیریت برخوردار شده است.
کاتز[4]میگوید: «مهارت، تواناییهایی است که الزاماً ذاتی نبوده و قابل پرورش است و در انجام وظیفه مشخص و نه در توانایی بالقوه مدیر، انعکاس مییابد»(کاتز،1370).
پس منظور از مهارت، توانمندی در استفاده مؤثر از دانش و تجربه است. ملاک اصلی مهارت داشتن و ماهر بودن این است که اعمال و رفتار مدیر در شرایط متغیر، اثربخش باشد(علاقهبند، 1378).
سازمانها به دلیل تعلل و تأخیر در کار، شکستهای زیادی را تجربه کردهاند. این شکستها ممکن است به صورت فشار روانی مضاعف بر هر یک از افراد، خسارت مالی یا حتی ورشکستگی شرکت باشد. تعلل بسیار فراگیرتر از آن است که شما تصور میکنید، یا وضعیتی نیست که به ناگاه از جایی سر برآورد. ریشههایی عمیق دارد. تعلل یعنی فرصتکشی، به تأخیر انداختنکارها و از دست دادن زمان است(بلانچارد، 1383).
اهداف زیادی برای نظام آموزشی درنظرگرفته شده است. درکل باید هدف یک نظام آموزشی در سه زمینه فردی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد ودرنهایت هدف اصلی از ایجاد سازمان مدرسه این است که خدمات آموزشی و نگرشهای انسانی را برای کودکان با روش انسانی و آزادانه ارائه میدهد. در عمل هدفیک مدرسه ایناستکه از طریق بهکارگیری برنامهای خاص، یادگیری شاگردان را آسان سازد(دهقان،1386).
مدیریت صحیح زمان، عاملی اساسی در موفقیت هر سازمان محسوب میشود. چیزیکهتاکنون توجه چندانی به آن مبذول نشده است. همه ما میدانیم که وقت هدر میدهیم، اما بهطور دقیق نمیدانیم که میزان اتلاف وقتمان چقدر است (الکوک[5]، 1382).
با استنتاج از مطالعات و تحقیقات متخصصان«مدیریت زمان» میتوان مهارت مدیریت زمان را به دو مقوله کلی مهارت فردی و مهارت سازمانی آن تفکیک کرد. مهارت سازمانی مدیریت زمان شامل ششبُعدمیباشد کهعبارتنداز: هدفگذاری، اولویتبندی اهداف و فعالیتها، برنامهریزی عملیاتی، تفویض اختیار، مدیریت ارتباطات، مدیریت جلسات(معین،1387).
مدیرانیکهبتوانند مهارتسازمانیمدیریتزمان در ادارهسازمان خود استفادهکنند، کارآمدتر و موفقتر هستند و سریعتر به اوضاع سازمان خود تسلط پیدا میکنند. مدیران سازمانها باید برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت به مهارتهای مدیریتی دست یابند(شعاری نژاد، 1378).
کاتز[6](1974) مهارت مورد نیاز مدیران را به سه گروه فنی، انسانی و ادراکی طبقهبندی کرده است. منظورازمهارت، توانایی در بهکار بردن موثر دانشو تجربه شخصیاست ضابطه اصلی مهارت داشتن، اقدام و عمل موثردرشرایط متغیر است.
مهارتهای فنی[7]: یعنی دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است.
مهارت انسانی[8]: داشتن توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ایجاد محیط تفاهم و همکاری و انجام دادن کار به وسیله دیگران، فعالیت موثر به عنوان عضو گروه، ایجاد انگیزه در افراد و تأثیرگذاری بر رفتار آنان است.
مهارت ادراکی[9]: توانایی درک پیچیدگیهای کل سازمان و تصور همه اجزاء و عناصر تشکیل دهنده کار و فعالیتهای سازمانی به صورت یک کل واحد(سیستم).
چون در بین سازمانهای موجود در جامعه ، آموزش و پرورش از اهمیت به سزایی برخوردار است. و پیشرفت هر جامعهای بستگی به آموزشو پرورش آن جامعه دارد. آموزش و پرورش با انسانها که مهمترین بخش هر جامعهاند، سروکار دارد.
آن هم انسانهایی که هنوز به رشد کامل خود دست نیافتهاند و در حال ساختهشدن هستند، زیرمجموعهی سازمان آموزش و پرورش، مدارس هستند که مقاطع مختلف دارند.در رأس این مدارس، مدیران قرار دارند کهمسئولیت برنامهریزی، هماهنگی و کنترل امور را بر عهده دارند. مدیران باید بتوانند ابتدا برای خود برنامهریزی کنند و از وقتشان بیشترین بهره را ببرند، تا اینکه مهارت پیدا کنند و برنامهی کامل و کارآمدی برای دانشآموزان تهیه کنند، درغیراینصورت وقت دانشآموزان به هدر میرود.
با وجود مهارتهای مدیران و مدیریت زمان، مدیران می توانند با برنامهریزی دقیق در امور به موفقیت و پیشرفت دستیابند و میتوانند دیگران را هم تشویق و ترغیب کنند و از حالت رکود و روزمرگی جدا نمایند. با توجه به نکات ذکرشده، در این تحقیق تلاش بر آن است تا میزان مهارتهای مدیران در اجرای مسئولیت مدیریت و میزان مدیریت زمان آنان مورد ارزیابی قرار گیرد وسپس رابطه آنها مشخص شود.
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه هنر و علم مدیریت را از ظریفترین، دشوارترین و پرثمرترین کارهای آدمی میدانند و به عنوان یکی از شاخههای مهم تمدن معاصر و ازجمله عوامل موثردر رشد و توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع به حساب میآید. در قرن حاضر اهمیت و اثربخشی این دانش بشری تا اندازهای است که برخی از صاحبنظران، قرن بیست و یک را عصر مدیریت و دنیای امروز را، دنیای مدیران آگاه میدانند و علم مدیریت را در زمره یکی از مهمترین و پیچیدهترین رشتههای علوم انسانی به شمار میآورند، زیرا به کمک مدیران توانمند و آگاه به اصول و نظریههای مدیریت و واجد مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی میتوان چهرهءسازمانهای اداری، صنعتی، بازرگانی و آموزشی را دگرگون ساخت و از منابع طبیعی، سرمایه، فناوری و نیروی انسانی حداکثر بهره را برد (میرکمالی،1386).
مدیریت زمان مهم است، زیرا زمان بنیان هر کاری است که انجام میدهید(یا انجام نمیدهید!)طریقه دیگر فکر کردن به زمان این است که زمان، زندگی شماست. همه آنچه دریافت میکنید زمان است. اگر چه عجب است که بگوییم اگر میدانستید چقدر زمان برایتان باقیمانده است، حتماً برنامهریزی بیشتری کرده و در انجام کارها مصرتر میبودید، ولی به علت آن که هیچکدام از ما نمیدانیم چقدر وقت داریم طوری رفتار میکنیم که گویا برای همیشه زندگی خواهیم کرد و روزها و سالها را به هدر میدهیم (کرافت[10]،1385).
با توجه به اهمیت وقت و برنامهریزی در زندگی لازم است همه افراد برای دستیابی به اهداف شخصی وحرفهای به وقت بیشتر بهاء دهند. که در این بین مدیران مدارس نه تنها از این امر مستثنی نیستند، بلکه حساسیت برنامهریزی در وقت، برای مدیر یک واحد آموزشی بیشتر است، باید زمینه را آماده کرد تا فرهنگسازان جامعه بر استفاده مطلوب از وقت و زمان حساس شوند و آن را به دیگران منتقل نمایند(سلطانی، 1375؛ به نقل از معین،1387).
از بین مدیریتهای گوناگون، مدیریتسازمانهای آموزشو پرورش از اهمیت ویژه برخوردار است و نقش استراتژیک دارد، زیرا تمام هدفها و عاملهای این سازمانها انسانی هستند(ساعتچی، قاسمی، نمازی،1387).
وقتی انسان زمان مناسب برای انجام کاری را از دست بدهد، دچار سه مقوله میشود:
- تأخیر
- کار بیکیفیت
- فشار روانی
بهترین راهحل برای اینمشکلات، مدیریتزمان و فرصتشناسی است(بلانچارد[11]،1382).
سازمانهای آموزشی، ارکان اصلی نهاد وسیع آموزش و پرورشاندکه به منظور اشاعه تعلیم و تربیت به وجود میآیند. سازمانهایآموزشی، از خصوصیات دیگر سازمانهایاجتماعی برخوردارند. مراکز آموزشی به معنای اعم کلمه عمدتاً برای پرورش و تربیت نخبگان، نیروی انسانی مورد نیاز واحدهای مختلف اجتماع و تکمیل معلومات بزرگسالان برای انطباق با زندگی و محیط کار در حال تغییر در نهایت تربیت انسانی با امکان شناخت و کشف وجود خود و تعقل در جهان به وجود میآیند. امروزه نظام آموزش وپروش، به عنوان یک پدیده عام اجتماعی، جزء جداییناپذیر زندگی اجتماعی به شمار می رود. هر چند ساختار عملکرد و ویژگیهای آن در جوامع مختلف تفاوت دارند، ولی وجوه مشترک بسیاری نیز میان نظامهای آموزشی یافت میشود. پیدایش و گسترش این نظامها،حاکی از ضرورت و اهمیت روزافزون آموزش و پرورش در جهان کنونی است (شعبانی،1381).
از بین انواع مدیریت، مدیریت بر سازمانهای آموزشی از اهمیت ویژهای برخوردار است و نقش راهبردی دارد، زیرا تمام اهداف و عوامل این سازمانها، انسانی است و نقش و رسالت آنها از یک سو تبدیل انسانهای خام به انسانهای مولد، خلاق، خودآگاه و رشد یافته است و از سوی دیگر تأمینکننده نیازهای نیروی انسانی جامعه در بخشهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است (میرکمالی،1386).
بدیهی است در هر جامعهای آموزش و پرورش سنگ زیربنای توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. بررسی عوامل موثر در ترقی و پیشرفت جوامع پیشرفته بیانگر آن است که همه این کشورها از آموزش و پرورش کارآمد و موثر برخوردار بودهاند. با نگاهی به تاریخ اقوام و ملل گذشته آشکار می شود که دوران شکوفایی و درخشش آنها با رشد پویایی نظامهای آموزشی آن همراه بوده است.
اگر آموزش و پرورش هر جامعه در رأس همه مسائل جامعه باشد مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهم در توسعه جامعه دارد. امروزه مدیریت و رهبری سازمانها و نهادها تا حد زیادی به کار آیی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد، بنابراین اگر مدیرانآموزشی جامعه از مهارتو دانش کافی برخوردار باشند بدون تردید نظام آموزشی اثربخشی خواهیم داشت. مدیر و رهبر آموزشی علاوه بر داناییو توانایی در زمینههای فنی و انسانی کار خود باید بتواند وظایف آموزش و پرورش، رهبری و مدیریت آن را در یک زمینه کلی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی ملاحظه کند. به عبارت دیگر علاوه بر مهارتهای فنی و انسانی دارای مهارت ادراکی باشد (علاقهبند،1375).
در بحث ضرورت پرداختن به مهارتهای مدیران، نیز میتوان به نهجالبلاغه که سرشار از نکتههای مدیریتی است، مراجعه کرد. حضرت علی (ع) در بخشی از نامه خود به مالک اشتر: مردم را وسیله آزمون رهبران و فرمانروایان معرفی میکند (نهجالبلاغه، نامه 53). آن چه از این مطلب میتوان برداشت کرد این است که رشد و پیشرفت تعالی جامعه و مردم مانند آینهی تمام نمایی است که اقدامات رهبر و مدیر را مورد ارزشیابی قرار میدهد و این مهم جزء در پرتو داشتن مهارتهای مورد نیاز یک مدیر قابل حصول نیست.
وقتی همه از کمبود وقت مینالند. یعنی زمان کالایی است کمیاب. زمان کالایی است خریدنی، چون ما وقت را میخریم. زمان کالایی است هدر دادنی چون ما وقت را هدر میدهیم. ما سعی میکنیم زمان را مدیریت و کنترل کنیم. اما در تلاش برای غلبه بر زمان اغلب اوقات مغلوبش میشویم. کلید اصلی استفاده درست و خلاق از زمانی که به میزان مساوی در اختیار همه ماست، استفاده درست از زمان بر پایه نگرش درست است. ما نمیتوانیم زمان را مدیریت کنیم. فقط خودمان را میتوانیم مدیریت کنیم(موحد،1387).
بنابراین پژوهشی با عنوان بررسی رابطه مهارتهای مدیران و مدیریت زمان آنان در بین مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه به لحاظ اهمیت و ضرورت موفقیت مدارس در رشد و توسعه جامعه و فرهنگ ملی و از سوی دیگر حساسیت شغلمدیران که مسئولیت مهم را بر عهده دارند از اهمیت ویژهای برخوردار است. از طرفیدیگر به دلیل بدیع بودن این نوع تحقیق در بین مدیران مدارس شهرستان بافت، اجرای آن ضروری به نظر میرسد.
1-4- هدفهای تحقیق
1-4-1- هدف کلی:
تعیین رابطه بین مهارتهای مدیران با مدیریت زمان آنان در بین مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان بافت.
1-4-2- هدفهای جزئی:
- تعیین میزان مهارتهای مدیریتی مدیران؛
- تعیین میزان مهارتهای مدیریت زمان مدیران،
- تعیین رابطهی مهارتهای فنی مدیران با مهارتهای سازمانیمدیریت زمانآنان (هدفگذاری، اولویتبندی اهداف و فعالیتها، برنامهریزی عملیاتی، تفویض اختیارات، مدیریت ارتباطات، مدیریت جلسات)؛
- تعیین رابطهی مهارتهای انسانی مدیران با مهارتهای سازمانی مدیریت زمان آنان(هدفگذاری، اولویتبندی اهداف و فعالیتها، برنامهریزی عملیاتی، تفویض اختیارات، مدیریت ارتباطات، مدیریت جلسات)؛
- تعیین رابطهی مهارتهای ادراکی مدیران با مهارتهای سازمانی مدیریت زمان آنان (هدفگذاری، اولویتبندی اهداف و فعالیتها، برنامهریزی عملیاتی، تفویض اختیارات، مدیریت ارتباطات، مدیریت جلسات)
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-06-31] [ 02:04:00 ب.ظ ]
|