پایان نامه عدالت جنسیتی در آموزش و پرورش از دیدگاه فقه و حقوق بشر |
- سوالات تحقیق…………………………… 5
- فرضیههای تحقیق………………………… 6
- اهداف تحقیق…………………………… 6
- پیشینه تحقیق………………………….. 7
- اهمیت و ضرورت تحقیق……………………. 7
- روش تحقیق…………………………….. 8
- محدودیتهای تحقیق………………………. 9
- ساختار تحقیق………………………….. 10
فصل اول
مبانی نظری و تاریخچه عدالت جنسیتی در امر آموزش و پرورش
مقدمه……………………………………….. 12
مبحث اول: موضوعشناسی……………………… 12
گفتار اول: مفاهیم………………………… 12
1-1-1. تعریف واژهها و اصطلاحات اساسی موضوع…… 12
گفتار دوم: دیدگاههای فقهی و حقوقی در موضوع عدالت جنسیتی 16
1-2-1. گرایش تقابلگرا…………………….. 17
1-2-2. گرایش تساویگرا…………………….. 18
1-2-3. گرایش تعاملگرا…………………….. 18
مبحث دوم: تاریخچه عدالت جنسیتی درامر آموزش و پرورش 20
گفتار اول: عدالت جنسیتی در امر آموزش و پرورش در صدر اسلام 20
گفتار دوم: تاریخچه آموزش و پرورش زنان در ایران. 22
1-2-1. ایران باستان………………………. 22
1-2-2. ایران پس از عهد باستان و ورود اسلام…… 23
1-2-3. آموزش زنان و دختران در دوران جدید……. 25
فصل دوم
عدالت جنسیتی در آموزش در حقوق اسلام و حقوق بشر
مقدمه……………………………………….. 28
مبحث اول : عدالت جنسیتی در امر آموزش از دیدگاه حقوق اسلام 29
گفتار اول: جایگاه عدالت جنسیتی در آموزش در آموزه های دینی و فقه اسلامی…………………………………… 29
2-1-1. جنسیتپذیری و یا عدم جنسیتپذیری امر آموزش 32
2-1-2. گستره علومی که زن حق آموزش آنها را دارد. 33
2-1-3. فقه و کتابت زنان…………………… 36
2-1-4. تأثیر آموزش و تعلم زن در خانواده و اجتماع 41
2-1-4-1. حوزه خانواده…………………….. 41
2-1-4-2. حوزه اجتماع……………………… 42
گفتار دوم: عدالت جنسیتی در آموزش در حقوق موضوعه 43
2-2-1. قانون اساسی……………………….. 43
2-2-2 قوانین عادی………………………… 45
2-2-2-1 دوره پیش دبستانی………………….. 48
2-2-2-2 دوره ابتدایی……………………… 50
2-2-2-3 دوره متوسطه………………………. 51
مبحث دوم: عدالت جنسیتی در امر آموزش از دیدگاه حقوق بشر 54
گفتار اول: اصول عدالت جنسیتی در اسناد بینالمللی حقوق بشر 54
2-1-1 اصل رایگان و اجباری بودن آموزش در اسناد بینالمللی 54
2-1-2 اصل آزادی در آموزش و نقش دولتها در اسناد بینالمللی 58
2-1-2-1 اصل آزادی آموزش و نقش دولتها……….. 62
2-1-2-2 قانون و آزادی حق آموزش…………….. 65
گفتار دوم: دلایل تبعیض در آموزش بر مبنای جنسیت و راهکارهای مبارزه با آن……………………………………… 68
2-2-1 اعتقادات و باورهای فرهنگی……………. 69
2-2-2 عدم توازن معلمان زن و مرد در سطوح مختلف تحصیلی 70
2-2-3. راهکارهای مبارزه با تبعیض در آموزش بر مبنای جنسیت 71
نتیجه……………………………………….. 72
فصل سوم
عدالت جنسیتی در پرورش از دیدگاه حقوق اسلام و حقوق بشر
مقدمه………………………………………. 75
مبحث اول: عدالت جنسیتی در پرورش در حقوق اسلامی.. 76
گفتار اول: ویژگیهای عدالت جنسیتی در پرورش…… 76
3-1-1 فطری بودن نیاز انسان به تربیت………… 76
3-1-2 تربیت به عنوان یکی از اصول حقوق بشر…… 77
3-1-3 ویژگی فردی – اجتماعی بودن حق تربیت……. 77
این مطلب را هم بخوانید :
3-1-3-1 تربیت، حقی همراه با عدالت جنسیتی……. 79
3-1-3-2 تربیت، حق والدین………………….. 80
3-1-3-3 تربیت، حق حکومت…………………… 82
گفتار دوم: مسئولیت حاکمیت و خانواده نسبت به پرورش بدون تمایز جنسیتی……………………………………….. 83
3-2-1 تعهد به مراعات کامل و همه جانبه حق تربیت. 83
3-2-2 تعهد به نظارت بر حق تربیت……………. 84
مبحث دوم: حق پرورش در حیطههای گوناگون تربیتی بر مبنای عدالت جنسیتی……………………………………….. 86
گفتار اول: حق انسان در زمینه تربیت جسمی…….. 86
3-1-1 پرورش جسمی سنگبنای شخصیت سالم………… 86
3-1-2 تربیت جسمی تضمینکننده حیات…………… 88
3-1-3 تربیت جسمی تضمینکننده پیشگیری از انحرافات 89
گفتار دوم: حق انسان در زمینههای تربیت روحی و روانی 90
3-2-1 دینداری و تکامل معنوی……………….. 91
3-2-2 تربیت اخلاقی………………………… 93
3-2-3 تقویت و شکوفایی وجدان اخلاقی………….. 95
گفتار سوم: دو مورد از مصادیق حق تربیت در متون اسلامی 95
3-3-1 حق تغذیه ساالم……………………… 95
3-3-2 حق تربیت عواطف دینی…………………. 96
مبحث سوم: عدالت جنسیتی در پرورش در حقوق بشر…. 97
گفتار اول: عدالت جنسیتی در پرورش به عنوان حق طبیعی 97
گفتار دوم: عدالت جنسیتی و جهانشمولی حق پرورش… 100
گفتار سوم: عدالت جنسیتی در پرورش در اسناد بیناالمللی حقوق بشر……………………………………….. 103
گفتار چهارم: عدالت جنسیتی و نهادهای بینالمللی مرتبط 105
3-4-1 یونسکو…………………………….. 106
3-4-1-1 ماموریتهای یونسکو…………………. 106
3-4-1-2 عدالت جنسیتی، اهداف و برنامههای یونسکو. 107
3-4-1-3 عدالت جنسیتی در همکاریهای یونسکو با سازمانها و نهادهای بینالمللی دیگر……………………………… 109
3-4-1-4 کمیسون ملّی یونسکو در ایران…………. 111
الف. هدفهای کمیسون ملی یونسکو در ایران……… 110
ب. ارکان کمیسون ملی یونسکو در ایران………… 111
3-4-1-5 عدالت جنسیتی و تازهترین یافتههای یونسکو در ایران 114
3-4-2 یونیسف…………………………….. 116
3-4-2-1 یونیسف و آموزش و پرورش دختران………. 116
3-4-2-2 یونیسف در ایران…………………… 117
3-4-2-3 یونیسف و وضعیت آموزش زنان و دختران در ایران 118
نتیجه……………………………………….. 120
نتیجهگیری و پیشنهادات…………………………. 122
فهرست منابع………………………………….. 127
کلیات پژوهش
مقدمه
تحقق عدالت یکی از آرزوهای دیرین بشر از بدو شروع تاریخ تاکنون بوده است. محقق شدن عدالت دریک جامعه ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ، آموزش و پرورش آن کشوردارد پیشرفتهای امروز جامعه ما منوط به تحقق عدالت در آموزش و پرورش است.اگردرفرهنگ، آموزش و پرورش یک کشورگریزازتبعیض و فساد،خیانت وحقکشی وجود داشته باشدومردم به حق وعدالت گرایش داشته باشندمیتوان به نوعی تعادل درآموزش رسیدکه همان عدالت فرهنگی وآموزشی است.آموزش به عنوان رکن ترقی وپیشرفت یک کشوردرصورتی فراگیر خواهد شدکه عدالت آموزشی درسیستم آموزش وپرورش و نهادهای آموزشی دیگرحاکم شود.
حقآموزشوتحصیلازحقوقفطریواساسیانسانمحسوبشدهودردینمبین اسلامنیزبرتحصیلزنومرد،تأکیدفراوانیشدهاست. در بعد ارزشی رویکرد اسلام به آموزش و پرورش یک رویکرد غیرجنسیتی و مبتنی بر عدالت جنسیتی است.
نصوص مسلم و متواتر فقه اسلامی به لحاظ ارزشی برای آموزش و پرورش زنان وزن کمتری قائل نشده است و نه در واقعیتهای خارجی میتوان نابرابریهای تحصیلی و پرورشی بین مردان و زنان را به احکام اسلامی نسبت داد. اسلام تأکید بسیار زیادی در امر علم آموزی و پرورش انسانها دارد و همه آحاد مردم اعم از زن و مرد، سیاه و سفید، فقیر و غنی و … را در این امر مساوی میداند و با بیان امتیازات مهم افرادی که دارای دانشی سودمندند همه را به این کار از دوران کودکی تا پایان عمر و در همه حال و حتی در سختترین حالات سفارش کرده است. (آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند.)[1]
در جامعهای که اسلام ناب محمدی(ص) اقتدار داشته است هم زنان جوینده علم فراوان بودهاند و هم بانوان استاد و آنگاه که اجتماع به سوی تأمین هوس قدرتمندان و اطاعت از زورمداران حرکت میکرده این حرکت بسیار کند شده و شتاب چندانی نداشته است. در فضایی که نخبگان، ارزش زنان را بر مدار فضایلی چون اوج در اندیشه، فزونی در دانش، گستردگی در محبت، سبقت در ایثار و … تعریف مینمودند و حاکمان نیز قدرت حکومت را ابزاری در جهت ایجاد و تثبیت این ارزشها به کار میگرفتند دانش بانوان چه در کمیت و چه در کیفیت رشد بسیاری مییافت و زمانی که خواص جامعه، در پی ارضای شهوات نفسانی خود و نیز در خودباختگی نسبت به فرهنگ آلوده روم یا شرق و غرب، ارزش زن را در طنازی و عشوه گری و دلبری او تلخیص نمودند، هم زنان اندیشمند رو به کاستی نهادند و هم عمق دانش بانوان رو به کاهش گذارد.
لذا قرنها جوامع مسلمانان ما با بلای جهل زنان، سطحینگری آنها و فقدان متفکران بزرگ زن مواجه بوده است.
از یاد نبریم که تحجر برخی مقدس مآبان نیز بر گستره این آفت عظیم افزود. آنان که در رعایت حریم روابط زن و مرد، کاسه از آش داغتر شده، خود شریعتی جدید برای بانوان بنا نهادند.
و تا بدان جا پیش رفتند که ترک واجباتی چون طلب علم و امر به معروف و نهی از منکر را به بهانه آنکه ممکن است نامحرم صدای زنی را ولو به دور از ظرافتهای صوتی بشنوند و یا حجم بدن او را ولو پوشیده در حجابی کامل، ببیند، جایز شمردند.
آن جماعت فراموش نمودند اگر نیمی از پیکره اجتماع را در جهل خویش وا گذاریم نیم دیگر نیز از این آفت ضررها خواهد دید.فرزندانی که دست پرورده این بانوان جاهل باشند نسل آینده امت اسلامی را چگونه خواهند ساخت؟اگر زنان مستعد جامعه اسلامی، امکان رشد فکری را نیابند جامعه اسلامی با چه محرومیتهایی مواجه خواهد شد؟
نهایتا با حرمان بخش عمدهای از اجتماع از علوم مورد نیاز، جوامع دیگر در دانش و صنعت از مسلمین پیشی گرفته و مسلمانان برای رفع نیاز خود مجبور به تن دادن به ذلت گدایی از غیر میگردند.محصول این تحجر کجا و عمل به کلام خدا کجا که فرمود «لِلّه العزه و لرسوله و للمؤمنین».
لازمه عزت، استغناء مسلمانان از کفار و لازمه آن برخورداری از علم و ابزار مورد نیاز جهت زندگی سالم میباشد.پس بر همگان لازم است به فراخور استعداد و همت خویش برای جامعه اسلامی عزت آفرینند.
این جماعت به بهانه چند روایت (لاتعلموهنّ الکِتابه، …) که حاوی نکاتی بس ظریف است و با تغافل نسبت به آن همه حدیث دیگر و سیره عملی معصومین(ع)، مشارکت علمی بانوان را برنتافتند و سواد نوشتن را ولو جزء غیرقابل تفکیک علم آموزی باشد به منزله فعل حرام نامیدند.
در منشور ملل متحد موضوع آموزش و پرورش بهطور کامل تبیین نگردیده و در مفهوم محدود آن به کار رفته است، در این خصوص تنها به مقدمه منشور که به حقوق اساسی بشر و حیثیت و ارزش شخصیت انسانی و تساوی حقوق بین زن و مرد و همچنین بین ملتها اعم از کوچک و بزرگ و بند 3 ماده 1 که به پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر وآزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان ومذهب و….میتوان اشاره نمود. اما در اسناد بینالمللی زیادی پس از منشور ملل متحد این حق صریحاً بیان شده است. ( فلسفی، 1385)
درسال 1948 اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده 26 صراحتاّ اعلام داشت: هر کس حق دارد از آموزش و پرورش بهرهمند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد. آموزش ابتدایی اجباری است، آموزش حرفهای باید عمومیت یابد و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل به روی همه باز باشد تا همه بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهرهمند گردند. مفاد این ماده با کلمه هرکس آغاز شده؛ یعنی تمام افراد بشر بدون هیچ قید، انحصار و تبعیضی، بدون هیچگونه تمایزی، خصوصاً تمایز جنسیتی و تنها به صرف انسان بودن محق بهرهمندی از آموزش و پرورش هستند و به صورت رایگان باید از تعلیمات و آموزشهای ابتدایی واساسی بهرهمند گردند تا بتوانند نیازهای اساسی خود را تأمین کنند وفرصت گسترش آگاهیها و اندیشه و تفکر خود را بیابند. (کریون، 1387) آموزش ابتدایی اجباری است یعنی شرافت و حیثیت انسانی بشر اجازه نمیدهد که اگر حتی خود فرد نخواهد از آموزش و پرورش استفاده کند او را مجاز به چنین کاری نمود بلکه همانند حق حیات و زندگی، چنان محترم و ارزشمند شناخته شده که هیچ کس حتی خود شخص نمیتواند و نباید آنرا از خود سلب نماید و به زندگی خود خاتمه دهد.
معاهده یونسکو دربارهی پیکار با تبعیض آموزشی و پرورشی در سال 1962 به اجرا گذاشته شده و در حال حاضر به امضای بیشتر دولتها رسیده است، دولتها به موجب این معاهده به اجرای سیاستی ملی متعهد میشوند که به ارتقای برابری امکانات و برخوردها در عرصهی آموزش یاری رساند. آنها هم چنین متعهد میشوند که در صورت لزوم قوانینی برضد هرگونه تبعیض در پذیرش شاگردان و رفتار با آنان در مؤسسات آموزشی وضع کنند و اتباع بیگانه نیز به امکانات آموزشی برابر با سایر افراد دسترسی داشته باشند. (لوین، 1387)
درسال 1966 میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهعنوان سندی که به تشریح و تبیین حقوق و آزادیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد با شرح و بسط بیشتری به معرفی و حمایت از حق آموزش و پرورش میپردازد وعلاوه بر آن یک نوع نقش نظارتی هم بر عملکرد دولتها پیشبینی کرده است، میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی دو ماده 13 و 14 را به حق آموزش و پرورش اختصاص میدهد. ماده 13 یعنی طولانیترین مقرره میثاق، گستردهترین و جامعترین ماده در زمینه حق آموزش و پرورش در نظام بینالمللی حقوق بشر است. (کریون، 1387)
در رساله تحقیقی حاضر سعی شده است که با مطالعه و بررسی معیارها و شاخصهای عدالت جنسیتی در حق برآموزش و پرورش درفقه اسلامی و نظام بینالمللی حقوق بشر بهرغم گریزناپذیر بودن آموزش برای برخورداری انسانها از سایر حقوق بشر، محتوای این حق هم در فقه اسلامی و هم در اسناد حقوق بشر تبیین و بررسی گردد. امید اینکه این پژوهش قدمی در راه عدالت جنسیتی در آموزش و پرورش باشد.
- بیان مسأله:
حق آموزش و پرورش یکی از حقوق بنیادین شناخته شده هم در نظامهای داخلی و هم درکنوانسیونهای بینالمللی از جمله کنوانسیون حقوق بشر میباشد. از آنجا که حقوق موضوعه کشورمان مبتنی بر حقوق اسلامی و فقه شیعه میباشد این امر علاوه بر برخورداری از جنبه تکلیف دولت در ایجاد زمینههای مورد نیاز، از تکلیف اعتقادی و دینی نیز برخوردار است به گونهای که فراگیری علم و دانش فریضهای بر هر مرد و زن مسلمان دانسته شده است. (مطهری، 1385) با عنایت به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین، همه افراد بدون هیچ تبعیضی از حیث نژاد، رنگ، جنس و … از حقوق بشری متمتع بوده ودارای کرامت و ارزش مساوی هستند. (ساوری،1383) برابری همه انسانها در بهرهمندی از حقوق بشر و تعهد و التزام دولتها در این زمینه در قوانین اساسی کشورها مورد تأکید قرار گرفته است. (هاشمی، 1392)
آموزش و پرورش هم فینفسه یکی از مهمترین این حقوق میباشد که خود منشأ تحقق حقهای دیگر تلقی میگردد. آموزش و پرورش نقش حیاتی در توانمند ساختن زنان و حفاظت کودکان و زنان در برابر کار استثماری و زیانبار و بهرهکشیهای دیگر دارد.
حال سؤال اساسی این است که برخورداری همه شهروندان از امکانات یکسان در امر آموزش و پرورش از چه اصول و مبانی ناشی میشود؟ یا اینکه جایگاه فقهی و حقوقی این اصول و مبانی چیست و آثار ناشی از آن کدام است؟ آیا ابعاد بهرهمندی از این حق به صورت عدالت جنسیتی در منابع فقهی با اسناد بینالمللی حقوق بشر به خصوص سازمانهای بینالمللی مرتبط با امر آموزش نظیر یونسکو و یونیسف مغایرت دارد یا خیر؟
نگارنده سعی دارد تا با تجزیه و تحلیل حقوقی و شناسایی اصول و مبانی مربوطه پاسخهای مناسبی به سؤالات فوق ارائه و نسبت به رفع ابهامات موجود به منظور ایجاد زمینههای لازم جهت توسعه عدالت جنسیتی در بهرهمندی از حق آموزش و پرورش را فراهم سازد.
- سؤالات تحقیق
- آیادر آموزههایدینی اسلام و اسناد بینالمللی حقوق بشر،حقآموزشجنسیتپذیراستیااینکهمختصبهتمامیافراد اعماززنومرداست؟
- اصول و مبانی عدالت جنسیتی از منظر فقه و حقوق بشر در زمینه حق افراد بر آموزش و پرورش کدامند؟
- آیا معیارها و مبانی حقوقی عدالت جنسیتی در منابع فقهی، حقوق موضوعه و اسناد بینالمللی حقوق بشر در زمینه پرورش و تربیت همخوانی کامل دارد؟
- فرضیههای تحقیق:
- بهنظر میرسد آنگونه که در آموزههای دینی و اسناد بینالمللی حقوق بشر آمده حق آموزش جنسیتپذیر نبوده و همه افراد اعم از زن ومرد را در برمیگیرد.
- بهنظر میرسد فطری، جهانشمول و رایگان بودن از اصول و مبانی عدالت جنسیتی در حق افراد بر آموزش و پرورش است.
- بهنظر میرسد معیارها و مبانی حقوقی عدالت جنسیتی در منابع فقه اسلامی، حقوق موضوعه و اسناد بینالمللی حقوق بشر همخوانی کامل ندارد.
- اهداف تحقیق:
در رساله تحقیقی حاضر سعی شده است که با مطالعه و بررسی معیارها و شاخصهای عدالت جنسیتی در امرآموزش و پرورش درفقه اسلامی و نظام بینالمللی حقوق بشر بهرغم گریزناپذیر بودن آموزش برای برخورداری انسانها از سایر حقوق بشر، محتوای این حق تبیین و بررسی گردد. یکی از انگیزههای مهم این تحقیق،اعتقاد به این امر است که با حرکت منطقی و مداوم در راستای شناساندن و تقویت زمینههای فرهنگی عدالت جنسیتی و آموزش و پرورش افراد میتوان به اهداف ترسیم شده در جهت عدالت جنسیتی دست یافت تا بتوان در سطح ملی و بینالمللی به تفاهم نسبی بیشتر در خصوص این حق بنیادین بشری رسید.همچنین با بررسی قوانین موضوعه ایران جنسیتپذیری یا عدم جنسیتپذیری دورههای آموزشی مورد کنکاش قرار گرفته است.
– هدف اصلی: تبیین اصول و مبانی عدالت جنسیتی در آموزش و پرورش از دیدگاه حقوق موضوعه، فقه اسلامی و کنوانسیونهای بینالمللی.
– هدف فرعی: شناسایی معیارهای تحقق تفاهم نسبی بیشتر بینالمللی در خصوص عدالت جنسیتی در امر آموزش و پرورش
- اهمیت و ضرورت تحقیق:
علیرغم پیشرفتهای چشمگیر در عرصه علم و فنآوری باید اذعان نمود که هنوزشاهد عجز و درماندگی بشر در نگاه عادلانه و نوع دوستانه و رعایت حقوق بشر در روابط فردی انسانها، برداشتهای مذهبی و یا در ارتباط با دولتها هستیم، درست است که در دهههای اخیر اقدامات مهمی در راستای نیل به اهداف حقوق بشر و رفع تبعیضهای جنسیتی خصوصاً در زمینه آموزش وپرورش صورت گرفته، ولی هنوز زنها سهم بیشتری از رنجها و ظلمها و محرومیتها را دارند.
آیا آنان قربانی باورهای فرهنگی و مذهبی هستند که زن را به دلیل زن بودن جنس دوم میشمارد و او را موجودی با کارکردهای خاص جنسیتی میبیند؟ پژوهشهای متعدد درباره حقوق زنان حاکی از آن است که تفاوت بین آنچه در اسناد و قوانین و احادیث و روایات وجود دارد و آنچه اجرا میشود، به دلایل مختلف زیاد است که بخش اعظم این دلایل فرهنگی و تاریخی است. بر اساس تحقیقات انجام گرفته، مشاهده میشود که یک ساختار فرهنگی خود برآیندی از ساختارهای تاریخی و فرهنگی دیگر میباشد که مردم و جامعه را بهجای آنکه برآشوبد، وادار به پذیرش اشکال مختلف تبعیض میکند که پذیرش تبعیض جنسیتی در موضوع آموزش و پروش یکی از این فرآیندهااست.
چرا که توجیهاین نظامهای نابرابر فقط در کتابها و لابهلای سخنان متفکران مدافع نظم موجود اتفاق نمیافتد، بلکه در باورهای دینی گرچه عادلانه در ضرب المثلها، نحوه تربیت کودکان، رفتارهای روزمره و خلاصه از هزاران طرق مختلف تصویری، کلامی و غیر کلامی انتقال یافته و تبدیل به باور میشود. بهطوری که زنان خود نمیفهمند که حامل آن هستند و ناخواسته این توجیهات را به کار میبرند. (عظیمی
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-06-31] [ 11:00:00 ق.ظ ]
|