کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia

 



1_7_ فرضیه‏های تحقیق………………………………………………………………………………………………………………….5

1_8_ روش تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………. ……..5

1_8_2_ابزار گردآوری اطلاعات …………………………………………………………………………………………………….6

1_7_3_منابع جمع آوری اطلاعات …………………………………………………………………………………………………6

1_8_تعریف واژه و اصطلا حات …………………………………………………………………………………………………….6

فصل دوم :ادبیات تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………8

2_1_مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………..9

2_2_ مروری بر تحقیقات انجام شده……………………………………………………………………………………………….10

2_3_ مبانی نظری سرمایه گذاری مستقیم ……………………………………………………………………………………….11

2_4_ عوامل موثر بر جذب FDI   در کشور میزبان……………………………………………………………………….26

2_5_ چارچوب سیاسی FDI ‏به مثابه کامل تعیین کننده مکان سرمایه گذاری……………………………………28

2_7_  ثبات اقتصادی و تاثیر آن بر جذب سرمایه گذاری خارجی…………………………………………………….34

2_3_  2_8_ محدودیتهای ایرا ن در جذب سرمایه گذاری خارج……………………………………………………34

فصل سوم روش تحقیق…………………………………………………………………………………………………………..40

3-1- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………..41

3-2- فرضیه‏های تحقیق……………………………………………………………… …………………………………….41

3-3- روش تحقیق …………………………………………………………………………………………………………..41

    3-4- روش گرد آوری اطلاعات……………………………………………………………………………………..43

   3-5- بررسی روش‌شناسی اقتصادسنجی داده­های تابلویی  …………………………………………………..43

      

فصل چهارم تجزیه و تحلیل  تحقیق……………………………………………………………………………………..59

  • مقدمه……………………………………………………………………………………………………………..60
  • مدل تحقیق……………………………………………………………………………………………………..60
  • جامعه و حجم نمونه …………………………………………………………………………………………61

4_4_بررسی روش‌شناسی اقتصادسنجی داده­های تابلویی…………………………………………………………61

4_5_    تجزیه و تحلیل داده ها ……………………………………………………………………………………63

  فصل پنجم نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………………76

و

5_1_مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………..93

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

5_2_ نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها…………………………………………………………………………………….93

5_3_میزان دست یابی به اهداف تعیین شده تحقیق……………………………………………………………….94

5_4_  پاسخ به سئوالات پژوهش………………………………………………………………………………………96

5_4_1_ پاسخ به سئوالات اصلی پژوهش…………………………………………………………………………..96

جمع بندی فصل پنجم…………………………………………………………………………………………………………..98

پیوست ها……………………………………………………………………………………………………………………..83

منابع و ماخذ……………………………………………………………………………………………………………………….89

چکیده

در این رساله, مدل جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی[1] FDI) ( برای پنج منطقه از مناطق آزاد تجاری _ صنعتی ایران با توجه به ادبیات و مطالعات بر آورد شده است. نتایج  نشان می دهند که نرخ تورم ; اثر منفی و سرمایه گذاری داخلی اثر مثبت بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و نیز نرخ بهره جهانی که بر اساس نرخ بهره کشور سوئیس در نظر گرفته شده رابطه منفی با سرمایه گذاری مستقیم خارجی به این مناطق را دارد. هدف این رساله اینست که یکسری استراتژیها برای موفقیت در ورود سرمایه گذاری خارجی به مناطق آزاد اتخاذ شود . اگر کشور در ایجاد بستر مناسب  اقتصادی برای سرمایه گذاران داخلی ازجمله ، دراقتصاد کلان و مناطق آزاد و صنعتی  موفق باشد ،در جذب سرمایه گذاری خارجی نیز موفق خواهد بود.این رساله نشان می دهد که نرخ تورم بالا و جذب کم سرمایه گذاری داخلی به مناطق آزاد ، نشانگر زنگ خطری برای کشور است که این موضوع از یک سو باعث کاهش سرمایه گذاری خارجی به مناطق و از سوی دیگرجذب کم سرمایه گذاری داخلی نیز به دلیل اثر مکملی آن بر جذب مستقیم خارجی ، جذب مستقیم سرمایه گذاری خارجی به مناطق را کاهش می دهد.

واژگان کلیدی :

عوامل جذب ، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، مناطق آزاد[2] (EPZ) ، ایران، جذب سرمایه گذاری داخلی ، مزایای سرمایه گذاری خارجی ، نرخ بهره ، نرخ تورم

1_1_ مقدمه

توسعه اقتصادی نیازمند سرمایه گذاری در بخشها و فعالیتهای مختلف اقتصادی است. بدون سرمایه گذاری در طرحهای زیربنایی و روبنایی نمی توان انتظار گسترش اشتغال، تولید و رفاه اقتصادی را داشت. امروزه بسیاری از کشورهای جهان، تمایل شدیدی به جذب سرمایه های خارجی پیدا کرده اند. یکی از راه های مفید و مناسب بدین منظور ایجاد « مناطق پردازش صادرات » یا مناطق آزاد تجاری صنعتی است. مناطق پردازش صادرات به عنوان برداشتی جدیدتر از مناطق آزاد,  یک مکان جغرافیایی برون بوم   به نسبت کوچک در داخل کشور است که هدف از ایجاد آن , جذب صنایع صادرات گرا با ارائه شرایط مطلوب برای تجارت و سرمایه گذاری است.در مورد EPZ ها تعاریف گوناگونی وجود دارد ; اما وجه مشترک تمام تعاریف این است که این مناطق اغلب در نزدیک بنادر بین المللی یا فرود گاهها بنا می شوند , واردات مواد خام , تولیدات واسطه ای , تجهیزات و ماشین آلات برای تولیدات صادراتی مشمول حقوق گمرکی نیست و  در آنجا بنگاههای خارجی تولید کننده ی کالا های صنعتی , از شمار زیادی از انگیزه های مالی بهره می برند و این نواحی صنعتی , اغلب در محدوده ده تا سیصد هکتاری محصور شده و در آن , برای بنگاهها شرایط مناسب وآزاد کسب وکار فراهم شده است.از دهه 1950EPZ ها بطور فزاینده ای , هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه , به مثابه ابزاری برای بهبود سرمایه گذاری مستقیم خارجی صادرات گرا ایجاد شده اند ; در حقیقت , اغلب برندگان جذب FDI , حداقل یک EPZ   (اغلب بیش از یک منطقه ) برای ایجاد صنایع صادراتی ایجاد کرده اند که در بین کشورهای در حال توسعه , بیشتر این مناطق در آسیا واقع شده اند. اهداف اولیه از ایجاد منطقه آزاد بدین شرح است : 1_ ایجاد در آمد ارزی به وسیله بهبود صادرات کالاهای غیر سنتی ; 2_ اشتغال زایی برای کم نمودن بیکاری یا مشکلات ناشی از بیکاری یا مشکلات ناشی از بیکاری در کشور و درآمد زایی 3_ جذب FDI و انتقال تکنولوژی , انتشار دانش و اثراتتظاهری که این موارد به مانند کاتالیزوری برای بنگاههای داخلی در گیر در تولید کالاهای غیر سنتی عمل می کند.در مناطق آزاد , به طور نامحدود واردات مواد خام  , داده های واسطه ای و کالاهای سرمایه ای به صورت معاف از حقوق گمرکی برای تولیدات صادراتی مهیا بوده و تشریفات زائد دولتی کمتر و انعطاف پذیری قوانین کار برای بنگاهها در مناطق , نسبت به بازار داخلی بیشتر است.از سوی کشور میزبان , به بنگاههای EPZ ها, بخشودگی و معافیت مالیاتی و امتیاز اعطا می شود و در این مناطق , خدمات ارتباطی و سایر زیر ساختها, مطلوبتر از حد متوسط مابقی اقتصاد میزبان , موجود است . از نظر مالکیت , بنگاه های این مناطق , می توانند داخلی, بین المللی یا به صورت سرمایه گذاری مشترک باشند.

1_2_ بیان مسئله

نکته اساسی که از بعد نظری و تجربیات کشورها می توان دریافت , نقش برجسته FDI در فعالیتهای  EPZ ها ست; به عبارتی , تمام اهداف مورد انتظار از مناطق ,شامل ایجاد درآمد ارزی وبهبود صادرات _ که منجر به نام گذاری مناطق آزاد به عنوان مناطق پردازش صادرات شده _ در گروی جذب FDI است و بدون جذب آن یا جذب کم آن , این اهداف به نحو شایسته تحقق نمی پذیرند. نرخ تورم بالا و جذب کم سرمایه گذاری داخلی به مناطق آزاد , نشانگر زنگ خطری برای کشور است که این موضوع از یک سو باعث کاهش سرمایه گذاری خارجی به مناطق و از سوی دیگرجذب کم سرمایه گذاری داخلی نیز به دلیل اثر مکملی آن بر جذب مستقیم خارجی , جذب مستقیم سرمایه گذاری خارجی به مناطق را کاهش می دهد.

1_3_ضرورت تحقیق

 

این مطلب را هم بخوانید :

ضرورت تحقیق از آن جهت است که با تو جه به رکود اقتصادی که کشور با آن مواجه است جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی می تواند مرهمی قوی برای بهبود وضعیت بیمار اقتصادی کشور باشد و موجبات رشد و شکوفایی اقتصادی را فراهم سازد.

1_4_اهمیت تحقیق

اهمیت تحقیق از آن جهت است که جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی باعث تقویت بخش تولید و بخش صادرات شده وبه دنبال آن موجب کاهش بیکاری و بالا بردن در آمد ارزی کشور ورونق اقتصادی می شود.

1_5_ اهداف تحقیق

1_5_1_  شرایط و محیطی که با عث ایجاد انگیزه در سرمایه گذار کشور مبدا برای FDI  در کشور مقصد می شود .

1_5_2_ شناسایی محدودیتهای ایران در جذب FDI .

1_5_3_ علل عدم موفقیت ایران در جذب FDI .

1_5_4_ تعیین کننده های مکان FDI در کشور میزبان .

1_6_سوالات پژوهش

1_6_1_ عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری خارجی چیست؟

1_6_2_ چرا شرکتها تمایل دا رند به جای صدورکالاها و خدمات و فروش داراییهای خلق شده خود که به   صورت داراییهای تکنولوژیکی و مهارتهای مدیریت و باز اریابی است ، در خارج سرمایه گذاری کنند؟

1_6_3_ عوارض ناشی از FDI در چه بخشهایی از کشور میتواند نمایان شود ؟

1_6_4_نقش EPZ ها در جذب FDI چیست؟

1_6_5_FDI    به چه اشکالی در کشور میزبان شکل میگیرد؟

1_7_فرضیه‏های تحقیق

1_7_1_ ارتباط بین تورم و جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در مناطق آزاد تجاری کشور منفی است.

1_7_2_ ارتباط بین سرمایه گذاری داخلی و جذب سرمایه گذاری خارجی در مناطق آزاد تجاری کشور مثبت است.

1_7_3_ افزایش نرخ بهره خارجی باعث  کاهش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشور می گردد.

1_8_ روش تحقیق

1_8_1_ نوع روش تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[دوشنبه 1399-06-31] [ 01:30:00 ب.ظ ]




1-1- مقدمه….. 2

1-2- بیان مسأله 6

1-3- فرضیه های تحقیق 10

1-3-1- فرضیات اصلی 11

1-3-2- فرضیات فرعی 11

1-4- اهمیت و ضرورت تحقیق 13

1-5- هدف های تحقیق 15

1-5-1- اهداف اصلی 15

1-5-2- اهداف فرعی 15

فصل 2- پیشینه تحقیق ومبانی نظری 18

2-1- پیشینه تحقیق 18

2-1-1- تحقیقات خارجی 25

2-2- تحقیقات داخلی 18

2-3- مبانی نظری 34

2-3-1- پارادایم زیست شناختی 37

2-3-2- تئوری رفتار غریزی 37

2-4- پارادایم روان شناختی 39

2-4-1- تئوری ناکامی-پرخاشگری 39

2-4-2- تئوری یادگیری اجتماعی(باندورا) 41

2-5- چشم انداز مارکسیستی 45

2-6- چشم انداز رفتارگرایانه 49

2-7- چشم انداز انسان شناسی 50

2-8- تئوری کنترل اجتماعی/نظارت 52

2-9- نظریه کنش اجتماعی پارسونز 54

2-10- نظریه خرده فرهنگ میلر 55

2-11- تئوری مبادله اجتماعی(هومنز//بلاو) 56

2-12- نظریه محرومیت نسبی تد گار 57

2-13- مارسل موس 58

 

2-14- نظریه بوردیو 59

2-15- چهارچوب نظری 60

فصل 3- روش شناسی 66

3-1- تعریف مفاهیم و متغیرها 66

3-2- تعریف مفهومی خشونت و پرخاشگری 68

3-2-1- تعریف عملیاتی خشونت 69

3-3- تعریف مفهومی احساس تعلق اجتماعی 71

3-3-1- تعریف عملیاتی احساس تعلق اجتماعی 71

3-4- سرمایه فرهنگی 72

3-5- تعریف عملیاتی سرمایه فرهنگی 73

3-6- اعتقادات مذهبی 73

3-6-1- تعریف عملیاتی 73

3-7- روش تحقیق 74

3-7-1- روش و تکنیک تحقیق 74

3-7-2- جامعه آماری 75

3-7-3- نمونه تحقیق 75

3-7-4- ابزارهای تحقیق 76

3-7-5- شیوه تحلیل داده ها 77

3-7-6- اعتبار و روایی ابزار سنجش 77

فصل 4- تحلیل داده­ها و آزمون فرضیه­ها 80

4-1- مقدمه…. 80

4-2- آمار توصیفی 81

4-3- آمار استنباطی 122

4-3-1- بررسی فرضیه فرعی اول 122

4-3-2- بررسی فرضیه فرعی دوم 123

4-3-3- بررسی فرضیه فرعی سوم 125

4-3-4- بررسی فرضیه فرعی چهارم 127

4-3-5- بررسی فرضیه فرعی پنجم 129

این مطلب را هم بخوانید :

4-3-6- بررسی فرضیه فرعی ششم 131

4-3-7- بررسی فرضیه هفتم 132

4-3-8- بررسی فرضیه هشتم 134

4-3-9- بررسی فرضیه نهم 136

فصل 5- نتیجه  گیری و پیشنهادات 140

5-1- نتیجه گیری 140

5-2- پیشنهادات 145

1-1-             مقدمه

شناخت ورزش در یک چهارچوب جامعه شناختی نیاز به توصیف آن به عنوان یک پدیده اجتماعی را مطرح می‌سازد.بین جامعه شناسایی که به بررسی و مطالعه ورزش پرداخته اند توافق نظر درباره ارائه تعریفی از ورزش وجود ندارد،وحتی بعضی با این استدلال که مفهوم ورزش نشان از برساخته ای اجتماعی دارد که در فرهنگ های مختلف و زمان های گوناگون تعریف متفاوت دارد ارائه تعریف از ورزش را غیر ممکن دانسته اند.بعضی جامعه شناسان،ورزش را نهادی اجتماعی می دانند که هسته اصلی آن را رقابت مبتنی بر مهارت و استراتژی تشکیل می دهد(صدیق سروستانی،1372 :50)

نیکسون و فری ورزش را رقابت فیزیکی نهادی شده ای می دانند که در یک ساختار رسمی سازمان یافته یا جمعی انجام پذیرد.

در مجموع می توان گفت ورزش نهادی اجتماعی است که می تواند شیوه زندگی اکثر قریب به اتفاق مردم را تحت تأثیر قرار دهد(همان،1372 :47 )بنابراین فعالیت های ورزشی فعالیت های رسمی و نهادی شده هستند به این معنا که جزئی منظم و هدفمند از زندگی اجتماعی به شمار می‌‌‌‌‌آیند.

جامعه شناسی ورزش رشته ای جدید است که مانند سایر رشته های جامعه شناسی به تفسیر و پیش بینی واقعیت های اجتماعی و چگونگی دگرگونی آنها می‌پردازد.علاوه بر این ،در این رشته فراگردهای اجتماعی نیز مورد بررسی قرار می گیرد،فراگرد‌های اجتماعی نیروهای پویایی  هستند که در کنش متقابل با یکدیگر می توانند عناصر موجود در ساختار و فرهنگ اجتماعی را تقویت کرده و یا اینکه آنها را به شکل تازه ای درمی‌آورند.از جمله فراگردهای اجتماعی که در  نهاد ورزش صورت می گیرد می توان به رقابت،مبادله اجتماعی،تخصیص منابع،روابط منزلتی،قدرت کجروی،کنترل،ستیز،همکاری،سازگاری،جامعه پذیری،عملکرد گروهی و خشونت و پرخاشگری اشاره کرد(نیکسون و فری[1]،1996 :7)

به این ترتیب باید گفت جامعه شناسی ورزش به ارتباط بین ورزش و جامعه می پردازد و نه به افراد، بلکه به محیط های اجتماعی توجه دارد.

در بین فعالیت های گوناگون ورزشی بی تردید ورزش فوتبال پرطرفدارترین و پربیننده ترین رشته ورزشی است. فوتبال بیش از اینکه یک ورزش ساده باشد پدیده ای پیچیده است که باید مانند سایر پدیده های اجتماعی به آن نگاه کرد(فتحی،1363).

در طی مطالعاتی‌که تحلیلگران اجتماعی درباره ارزش ها و الگو های رایج در ورزش فوتبال داشته اند، یکی از مسائل مهمی که توجه آنها را جلب کرده ،حوادث و رویدادهای خشونت بار مربوط به این ورزش است که هر از چندگاهی جلوه هایی از آن را می‌توان در بازی های داخلی و بین المللی مشاهده کرد. با توجه به حساسیتی که روی این ورزش وجود دارد،متأسفانه در موارد زیادی مشاهده شده است که عده ای از تماشاگران فوتبال پس از بازی و در حین آن به دلایلی اقدام به اعمال خشونت آمیز از قبیل دشنام،پرتاب اشیاء و مواد آتش زا به داخل زمین و درگیر شدن با هواداران تیم مقابل،تخریب اموال دولتی و خصوصی می کنند که این حرکات صدمات و پیامدهای مختلفی را برای یک تیم،تماشاگران و یا حتی کشور به همراه دارد.

ورزش فوتبال نه تنها دارای بعد تفریحی و ورزشی است بلکه دارای ابعاد فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی و حتی سیاسی نیز می باشد.بنابراین خشونت در آن توسط بازیکنان و یا تماشاگران علاوه بر محدودیت هایی که برای یک تیم یا یک کشور از طرف مجامع ملی و بین المللی بوجود می آورد،تبعات منفی اقتصادی،سیاسی و اجتماعی را نیز به همراه دارد.از نظر فرهنگی این گونه برخوردهای ناشایست می تواند وجهه فرهنگی مردم یک جامعه را نزد دیگر جوامع تغییر داده و سبب ارایه تصویر نامناسب از ارزش های یک جامعه گردد.علاوه بر آن ممکن است ضررهای مالی و جانی را به همراه داشته باشد،که نمونه‌ آن در موارد زیادی در کشور ایران قابل مشاهده است. تجاری شدن هرچه بیشتر ورزش در جهان نشان دهنده ی این امر است که آرمان های اولیه ی ورزش در حال از میان رفتن است و جنبه ی ضد ورزشی آن پدیدار شده است. در واقع سالهاست که رشته های ورزشی مخصوصا فوتبال از آن حالت ورزشی به عنوان سلامت جسم و جان و گذران اوقات فراغت خارج شده و رفته رفته جریان ورزش آماتوری به ورزش حرفه ای تبدیل شده است (کشمیری،28:1381).

اوباشگری به عنوان آشکارترین جلوه اجتماعی خشونت در ورزش فوتبال به شکل امروزین خود ابتدا در دهه ی 1960 و در عرصه رقابت های فوتبال بریتانیا مورد توجه قرار گرفت و به عنوان معضل مطرح گردید.در دهه ی 1980 اوباشگری به صورت پدیده ای رایج در اکثر کشورهای اروپایی درآمد و در این دهه برنامه ریزی تاکتیکی و ساختار نظامی بدیل به ویژگی رفتاری اوباشگری شد.اوج فاجعه اوباشگری اروپایی به سال 1981 مربوط می شود.زمانی که برخورد مصیبت بار طرفداران دو تیم باشگاهی لیورپول از انگلیس و یوونتوس از ایتالیا در جریان برگزاری رقابت برای فتح جام قهرمانی باشگاه های اروپا در ورزشگاه شهر بروکسل رخ داد و طی آن 38 نفر کشته و 200 نفر زخمی شدند . در حال حاضر تقریباً هر هفته در ورزشگاه‌ها یا محیط های پیرامون آن در بسیاری از کشورها رفتار خشونت آمیزی رخ می‌دهند(رحمتی،57:1382)

سابقه برگزاری دیدارهای باشگاهی فوتبال ایران به اوایل دهه 1350 شمسی باز می‌گردد، که مسابقات قهرمانی باشگاه‌های کشور تحت عنوان جام تخت جمشید آغاز گردید.آغاز خشونت و پرخاشگری در فوتبال کشورمان به سال 52 برمی‌گردد، که در جریان بازیهای باشگاهی بین برخی از ورزشکاران-نه تماشاگران-درگیری هایی رخ داد.پس از آن  گاه و بیگاه در جریان برخی از بازیها بین تیم رقیب،یا بین بازیکنان تیم رقیب،یا بین بازیکنان و مربیان با داوران برخوردهای خشونت آمیز رخ داد.اما این برخوردها هیچگاه به تماشاگران سرایت نکرد و تماشاگران و طرفداران تیمها جز در چارچوب هنجارهای مربوط به خود در داخل ورزشگاه‌ها که در نهایت به شعارهای توهین آمیز ختم می‌شد با یکدیگر به شکل فیزیکی درگیر نمی‌شدند.افزون بر این،موارد مربوط به خرابکاری و آشوب گری به میزانی تقریباً طبیعی و در حد قابل اغماض رخ می داد.

نخستین درگیری جدی بین تماشگران مسابقات فوتبال به آبان ماه 1358 مربوط می‌گردد.در این تاریخ در جریان بازی دوستانه بین دو تیم استقلال و پرسپولیس در استادیوم آزادی تهران  در اواخر بازی در حالی که نتیجه به سود تیم استقلال بود،طرفداران تیم پرسپولیس به درون بازی هجوم آوردند و بازی نیمه تمام قطع گردید.پس از آن در سال 61 آشوبها و اغتشاشات طرفداران فوتبال مجدداً نمودار شد.در تاریخ 26 شهریور و در جریان بازی دو تیم استقلال و تهران جوان در حالی که نتیجه مساوی بود با هجوم تماشاگران به درون زمین بازی نیمه تمام ماند.از این تاریخ به بعد عرصه رقابت های باشگاهی فوتبال در شهر تهران شاهد افزایش شعارهای توهین آمیز از جانب طرفداران دو تیم استقلال و پرسپولیس علیه همدیگر و بازیکنان تیم حریف و داوران مسابقات بود.اولین حادثه اوباشگری فوتبال که به اغتشاش اجتماعی انجامید به بازی بین دو تیم پرسپولیس با پاس مربوط می شود که قرار بود در تاریخ 17 مهر 1363 در ورزشگاه شهید شیرودی انجام شود.ازدحام بیش از حد تماشاگران در ورزشگاه شیرودی باعث شد که مسئولان هیأت فوتبال تهران بازی را لغو و به تأخیر انداختند.در پی این تصمیم تماشاگران حاضر در ورزشگاه که تعداد آنها بیش از 30 هزار نفر برآورد می شد به داخل زمین هجوم آوردند.دیرک های دروازه را از جا کندند و زمین چمن را به آتش کشیدند .به دنبال دخالت مأموران پلیس،تماشاگران به بیرون ورزشگاه رفتند و به اموال عمومی آسیب رساندند.در پی این حادثه بازی های باشگاهی فوتبال شهر تهران تعطیل اعلام شد.از اوایل دهه 1370 و همزمان با آغاز مسابقات قهرمانی باشگاه های کشور در برخی از مسابقات تماشاگران و طرفداران تیمها مبادرت به انجام حرکات و رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه کرده اند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • پرتاب سنگ از سوی تماشاگران به داخل زمین در جریان بازی دو تیم استقلال اهواز و پرسپولیس در ورزشگاه اهواز(1372)
  • درگیری بازیکنان دو تیم پرسپولیس و استقلال در سال 73 که باعث شد بازی بعدی این دو تیم در بندرعباس و بدون تماشاگر برگزار شود.
  • بازی دو تیم استقلال و فجر سپاسی در آبان ماه 1378 به علت اغتشاش و سنگ پرانی تماشاگران نیمه تمام ماند.
  • در جریان بازی استقلال و پرسپولیس در سال 1379 بازیکنان دو تیم به زدوخورد با یکدیگر پرداختند.کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هفت بازیکن از دو تیم را از دو بازی تا 18 ماه محروم کرد.

بنا بر اظهارات شرکت واحد تهران،در جریان رقابت های باشگاهی فوتبال در تهران در سال 1379 از مجموع 5175 دستگاه اتوبوس تجهیز شده به حمل و نقل 1152 دستگاه اتوبوس متحمل خسارتهای شدید شدند(تبریزی، 1383: 226-229 ). این آمار مربوط به قبل از بازی پرسپولیس و استقلال بود که پس از این بازی به تعداد 715 دستگاه اتوبوس خسارت وارد شد و پس از این سال هم بارها شاهد خشونت و آشوبگری تماشاگران در ورزشگاه های کشورمان بوده ایم ،که از آخرین موارد آن می توان به سنگ پراکنی و فحاشی های تماشاگران دیدار دو تیم پرسپولیس و استقلال در نیم فصل اول لیگ برتر فوتبال در سال 1391 اشاره کرد. با توجه به وجود این معضل در فضای ورزشی، بویژه فوتبال، بررسی عوامل مرتبط با  بروز خشونت در میان تماشاگران از اهمیت اساسی برخوردار است. این پژوهش در پی بررسی یکی از فراگرد های اجتماعی ورزش فوتبال است و آن هم خشونت و پرخاشگری تماشاگران است و سعی خواهد شد با نگاهی جامعه شناختانه مورد بررسی قرار گیرد.

1-2-             بیان مسأله

امروزه ورزش از ضروری­ترین نیازها و اساسی­ترین نهادهای جوامع بشری است به طوری که کمتر کشوری را می توان یافت که فاقد سازمان ورزشی باشد. گسترش روزافزون ورزش به گونه ای است که میلیون ها نفر انسان در سراسر جهان از ورزشکاران، مربیان، داوران و مدیران باشگاه ها گرفته تا عکاسان، خبرنگاران، دست اندرکاران مطبوعات ورزشی و دیگر رسانه های گروهی همه در فعالیت­های ورزشی مشغول به­کارند(وثوقی،126:1388).بنابراین بخش عمده ای از زندگی اجتماعی افراد جامعه ها را فعالیت های ورزشی تشکیل می دهد.با نگاهی به روزنامه ها و برنامه های تلویزیونی و رادیویی میتوان این ادعا را که بخش عظیمی از زمان و اطلاعات افراد به این فعالیت اختصاص دارد را مورد تأیید قرار داد.

ورزش به عنوان نهادی اجتماعی نظیر دیگر نهادها تشکیلات خاص خود را دارد و بر حیات اجتماعی افراد تاثیر می گذارد. این نهاد عامل گسترش شبکه ی تعاملات اجتماعی جدید میان افراد جامعه است. وجود دسته های مختلف ورزشی در جامعه و رقابت میان آن ها به پیوند و اتحاد افراد در قالب هواداران ورزش ها و تیم ها می انجامد (عنبری،18:1381).

در میان ورزش های گوناگون فوتبال ویژگی های خاصی دارد که آن را به جذاب ترین و پرطرفدار ترین ورزش دنیا تبدیل کرده است. درکشور ما فوتبال از محبوبیت بسیار بالایی برخودار می باشد و پویایی خاصی را در مملکت ما باعث می شود. با توجه به کمبودهایی که در زمینه ی شادی و تفریحات سرگرم کننده در کشورمان وجود دارد، پدیده ای مانند فوتبال که گروه کثیری از جوانان را به خود مشغول کند و اسباب شادی مردم (اتفاقی مانند رفتن به جام جهانی در سال 1998 و شادی ناشی از آن در جامعه که طبیعتاً دیگر زمینه ای زندگی اجتماعی افراد را تحت تأثیر قرار داد) را فراهم کند موهبت بزرگی است.

اما در ورای این ویژگی های مثبت باید به یک پدیده ناخوشایند در این نهاد اجتماعی اشاره کرد و آن هم خشونت در مسابقات بین تماشاگران و تبدیل شدن آن به عنوان یک آسیب اجتماعی است. امروزه تماشاگران در فوتبال جایگاهی ویژه یافته اند که اهمیت آن، لزوم توجه به ابعاد مختلف حضور آنان را در ورزش فوتبال بیش از پیش نشان می دهد. یکی از این ابعاد، رفتار تماشاگران فوتبال در ورزشگاه ها در زمان برگزاری بازی های مهم و حساس و نیز بعد از این بازی هاست ،که همواره بیشترین توجه را در این زمینه به خود اختصاص داده است. زیرا این رفتارها به دلیل پیروی از هنجارهای خاص رفتارهای جمعی گاهی منجر به آسیب هایی شده اند. در واقع فضای حاکم بر ورزشگاه ها در مسابقات حساس فوتبال بازیکنان و تماشاگران را در وضعیتی قرار می دهد که ممکن است به دلیل نقض قواعد و هنجارهای رایج به رویارویی های پرخاشگرانه و خشونت آمیز منتهی شود.خشونت و پرخاشگری در رفتارهای اجتماعی به شکل های گوناگون متجلی می شود. بسیاری از افراد برای حل مشکلشان به راه های خشونت آمیز متوسل می شوند.زمانیکه فشارهای زندگی افزایش مییابد خشونت به عنوان یک روش و شیوه عمل ظاهر می شود. بنابراین از آنجا که خشونت و پرخاشگری در چهارچوب روابط متقابل اجتماعی نیاز به تعریف دارند می توان آنها را به عنوان پدیده اجتماعی تلقی نمود.این پدیده‌ها از نظر زمانی و مکانی و همچنین با توجه به متغیرهای‌ اجتماعی مانند(سن،جنس،نژاد،قومیت،طبقه اجتماعی و خرده فرهنگ های گوناگون ) در هر جامعه شکل های متفاوتی به خود می گیرد.خشونت در فعالیت های ورزشی به سه شکل قابل ملاحظه است:خشونت تماشاگران بر علیه همدیگر و دارایی های عمومی2-خشونت تماشاگران بر علیه ورزشکاران و3-خشونت خود ورزشکاران در عرصه رقابت ها.

از نظر جامعه شناختی خشونت در شکل اول آن که ناظر بر خشونت تماشاگران بر علیه همدیگر و دارایی های عمومی  است اهمیت بیشتری دارد. (کاظمی و دوستان،1386 :102)

امروزه رفتار خشونت آمیز به عنصری از فرهنگ حاکم بر عرصه فعالیت های ورزشی بدل شده است که تجلی آن در میان تماشگران،طرفداران و گاه ورزشکاران رشته فوتبال می توان مشاهده کرد.با توجه به گستردگی و رواج فوتبال و عرصه گسترده تر آن نسبت به سایر فعالیت های ورزشی که حضور انبوه تماشاگران را در حین برگزاری مسابقات به همراه دارد این رشته در بین فعالیت های مختلف ورزشی بیشتر با رفتار خشونت آمیز طرفداران و تماشاگران مواجه بوده است به گونه ای که در حال حاضر در کشور های غربی صاحب فوتبال نوع خاص و تقریباٌ سازمان یافته ای از خشونت موسوم به اوباشگری شکل گرفته و در سایر کشور ها نیز گاه و بی گاه می توان تجلی خشونت های رفتاری در مسابقات فوتبال را شاهد بود. بنابراین فوتبال و ورزش حرفه ای که می تواند صحنه ای باشد برای تبدیل رقابت های سازمان یافته ی اجتماعی به مبارزات بدون خشونت ، خود گاه و بی گاه دست خوش خشونت و درگیری های پردامنه می شود. بنابراین با اینکه خشونت در بین تماشاگران فوتبال خاص جامعه ما نیست و یک پدیده جهانی است  و در  کشورهای صاحب نام فوتبال مثل انگلیس،اسپانیا،آرژانتین و…  نیز مشاهده می شود، باید گفت ورزش فوتبال به دلیل محبوبیت بین افراد جامعه و بخصوص جوانان، خیل عظیم تماشاگران را به ورزشگاه روانه می کند و در این جماعت هر از چند گاهی حوادثی خشونت بار و ناخوشایند را بین تماشاگران ملاحضه می کنیم(فحاشی هایی که به داوران،بازیکنان و مربیان می شود،درگیری ها و زدوخورد های بین تماشاگران) از جمله آنهاست.آشوب و خشونت در محیط های ورزشی تنها در قالب رفتار خشونت آمیز تجلی نمی یابد بلکه ویرانی ها و خرابی های قابل ملاحضه ای نیز در این گونه مواقع بوجود می آید که از جمله می توان به وارد شدن خسارت و آسیب به امکانات و تاسیسات ورزشگاه ها ،اتوبوس های حمل و نقل و دیگر اماکن و تأسیسات عمومی اشاره کرد.  دیدن صحنه های خشونت آمیز در ورزشگاه ها و بیرون از آن در بین بازیکنان و تماشاگران فوتبال، چهره ی این پدیده را مخدوش و حس تنفر را بر می انگیزد.

امروزه دامنه رفتار اوباشگرانه  در عرصه رقابت های فوتبال توسط هواداران و تماشاگران این رقابت ها به قدری گسترش یافته که برخی از صاحب نظران جامعه شناسی ورزش آن را در حد یک معضل جهانی تلقی می کنند.از اواخر دهه ی 1960 میلادی پژوهشگران و نظریه پردازان دلایل را مطرح و تعبیرهای متفاوتی را در مورد رفتار اوباشگرانه و خشونت آمیز تماشاگران مسابقات فوتبال ارائه می دهند که گستره ی آن ها از دگرگونی های کلان اجتماعی تا عامل های خود را در بر می گیرد .آثار تجربی که در خلال نیمه دوم قرن بیستم درباره رفتار پرخاشجویانه و خشن انجام شده اند در دو گروه جای می گیرند.نخست،برخی که منبع پرخاشگری را ملهم از سایق های درونی و غرایز در نظر می گیرند(مانند روان شناسان،رفتارشناسان و روان پزشکان)و دوم گروهی که پرخاشگری و خشونت را واکنش به رویداد های محیطی در نظر می گیرند  که از طریق آموزش فرهنگی و فردی تعدیل می شود(مانند اکثر جامعه شناسان و انسان شناسان).بنابراین این تحقیق در پی بررسی عوامل موثر بر انواع خشونت در میان تماشاگران مسابقات فوتبال در کشورمان می باشد و در ابعاد اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی به این بررسی پرداخته  به این دلیل که مطالعه پیرامون ورزش و دیگر مسائل اجتماعی و رفتاری مربوط به آن و ورزشکاران، بدون در  نظر گرفتن فرهنگ جامعه و آداب و رسوم حاکم بر روابط افراد و خانواده ها کار دشواری است. اصول و فلسفه ی حاکم بر فرهنگ عمومی جامعه بر فعالیت های ورزشی تاثیر می گذارد. گستردگی فعالیت های ورزشی در جامعه به گونه ای است که در تحلیل آن باید به سایر نهادهای اجتماعی مثل اقتصاد، فرهنگ، آموزش و پرورش، سیاست و هنر و سایر پدیده های اجتماعی اثرگذار نیز توجه شود. بنابراین سوال اساسی این تحقیق این است که آیا بین عوامل گوناگون( اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی) و خشونت تماشاگران رابطه وجود دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:29:00 ب.ظ ]




مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………… 2

بیان مسئله…………………………………………………………………………………………………………………………...4

ضرورت واهمیت مسئله…………………………………………………………………………………………………………6

اهداف(یا سوالات تحقیق)………………………………………………………………………………………………....….8

مروری بر تحقیقات پیشین………………………………………………………………………………………………….…..9

 

فصل دوم:مبانی و چارچوب نظری تحقیق

مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………….………….14

مفهوم مشارکت……………………………………………………………………………………………………...………….15

انواع مشارکت………………………………………………………………………………………………………..…………..16

شورا…………………………………………………………………………………………………………………………….…..21

1)مفهوم شورا………………………………………………………………………………………………………………………………………….….21

2)تاریخچه،وظایف،اهداف و حوزه عمل شورا ها:………………………………………………………………………………………….….23

3)کارکرد شوراها…………………………………………………………………………………………………………………………………….…..33

4)ساختار شورا ها………………………………………………………………………………………………………………………………………..35

توسعه سیاسی و شاخص های آن……………………………………………………………………………………….…37

مفهوم توسعه سیاسی روستایی و شاخص های آن……………………………………………………...…………….41

نظریه های مشارکت سیاسی………………………………………………………………………………………………….42

مشارکت سیاسی روستاییان…………………………………………………………………………………………………..44

شوراهای روستایی چگونه زمینه مشارکت سیاسی روستاییان را فراهم می کند؟………………………..…...46

شوراها چگونه می توانند بر افزایش آگاهی سیاسی مردم نقش داشته باشند؟………………………………….47

شوراها چگونه تحت تاثیر تحولات اجتماعی در روستا قرار می گیرند؟…………………………………………..51

چارچوب نظری تحقیق……………………………………………………………………………………………………..…53

1)نوسازی اجتماعی(حوزه اجتماعی مشارکت)…………………………………………………………………………………54

2)نوسازی روانی(حوزه فرهنگی-روانی مشارکت)…………………………………………………………………………….57

3)نوسازی اقتصادی(حوزه اقتصادی مشارکت)………………………………………………………………………………….61

 

4)نوسازی سیاسی(حوزه سیاسی مشارکت)………………………………………………………………………………………64

 

فصل سوم:روش تحقیق

مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………….…68

فرضیه ها……………………………………………………………………………………………………………………..……68

تعریف مفاهیم و متغیرها………………………………………………………………………………………………….……69

الف)تعریف نظری…………………………………………………………………………………………………………………………………..……69

1)متغیر وابسته…………………………………………………………………………………………………………………………………………….69

-مشارکت سیاسی………………………………………………………………………………………………………………………………..……..69

2)متغیرهای مستقل………………………………………………………………………………………………………………………………………..70

-احساس با قدرت بودن(تاثیر گذار بودن)………………………………………………………………………………………………….……70

-اعتماد(به دولت،به شوراها و اعضای آن)………………………………………………………………………………………………………..70

-کاهش وابستگی روانی به دولت(نداشتن نگرش پدرمآبانه یا آقا بالاسری نسبت به دولت)……………………………………...71

ب)تعریف عملیاتی……………………………………………………………………………………………………………………………………...71

معرفی روستای موردنظر……………………………………………………………………………………………………...75

 

روش تحقیق و تکنیک جمع آوری اطلاعات……………………………………………………………………….……76

جامعه و نمونه آماری…………………………………………………………………………………………………………..77

روش تجزیه و تحلیل…………………………………………………………………………………………………………. 78

 اعتبار وپایایی پرسشها و سوالات تحقیق………………………………………………………………………………..78

 

فصل چهارم:یافته های پژوهش

الف)یافته های توصیفی………………………………………………………………………………………………………………..80

ب)یافته های تبیینی……………………………………………………………………………………………………………………107

 

فصل پنجم:نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات

 

این مطلب را هم بخوانید :

نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………...122

ارائه پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………………..127

منابع……………………………………………………………………………………………………………………..………128

 

ضمائم

پرسش نامه………………………………………………………………………………………………………………….….135

مقدمه:

با تمام شدن جنگ جهانی دوم دولت ها و کشورهای اروپایی به دنبال راهی برای حل بحران های ناشی از جنگ و حرکت به سوی توسعه بودند و راه ها و استراتژی های گوناگونی را طرح ریزی کردند تا بتوانند به توسعه برسند.در روند تکاملی نظریه های توسعه که از طرف این کشورها مطرح شد مفاهیم جدیدی مطرح می کردند،که بتوانند ضعف های قبلی نظریات خود را بپوشانند از جمله این مفاهیم:مشارکت (سیاسی،اجتماعی،فرهنگی) مردم،توسعه مردمی،نهادهای محلی ومردمی(مثل شوراها، انجمن های مردم نهاد)بود.

واژه های«مشارکت»و«مشارکت مردمی»برای اولین بار در اواخر دهه 1950پا به عرصه ظهور گذاشت. افراد فعالی که به قطار توسعه پیوسته بودند تا به مردم ستمدیده کمک کنند،واقعیتی را در پیش خود می دیدندکه با انتظارات اولیه آنها کاملا فرق داشت.این باعث شد که بیشتر شکست های طرح های توسعه به فقدان مشارکت مردم در فرایند طراحی و اجرای این طرح ها نسبت داده شود.اکثریت قاطع آنها در جهت مخالفت با استراتژی عمل«از بالا به پایین»گام برداشته و از مشارکت و روشهای تعامل مشارکتی به عنوان یکی از جنبه های ضروری توسعه حمایت کردند.بر مبنای پیشنهادات بسیاری از کارشناسان تعدادی از سازمان های کمک دهنده عمده بین المللی تاکید کردند که طرح های توسعه به خاطر کنار گذاشتن مردم با شکست مواجه شده اند.کشف جدید این بود که اگر مردم محلی وارد گود شوند و به طور فعالانه در طرح ها مشارکت داشته باشند،موفقیت بیشتری با هزینه کمتری-حتی از نظر مالی-بدست خواهد آمد.اجماعی که بین برنامه ریزان،سازمانهای غیر دولتی و دست اندرکاران به وجود آمد،تغییرات مهمی را در روابط بین گروه ها و افراد فعال در فرایند توسعه ایجاد کرد.واژه ای که قبلا توسط اقتصاددانان،برنامه ریزان و سیاست مداران نادیده گرفته می شد،اینک ناگهان معنای منفی خود را از دست داده بود.حتی«شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل متحد»به کشورهای عضو خود پیشنهاد کرد که«مشارکت را به عنوان سیاستی اساسی در استراتژی های توسعه ملی قلمداد کنند».بدین ترتیب امروزه مشارکت یکی ازمقبولترین مفاهیمی است که حتی حکومت های سرکوبگر کوشیده اند آنرا به عنوان یک هدف ترویج کنند(رهنما،117:1377).

فرایند مشارکت به عنوان فراگرد توانمند سازی برسه ارزش بنیادی سهیم کردن مردم در قدرت،راه دادن به نظارت بر سرنوشت خویش وبازگشودن فرصت های پیشرفت به روی مردم تاکید دارد.یکی ازباارزش ترین جنبه های مشارکت،ازمیان بردن درحاشیه بودن،انسداد وشکوفا نمودن نیروی ابتکار وخلاقیت در انسانها است.انسانها زمانی بیشتر به خود اعتماد پیدا می کنند وبیشتر آرمان های خلاق ارائه می دهند که در زمینه ی تصمیم گیری مشارکت پیدا کنند(غفاری،1386:13)به نظر آلموندAlmond)) و پاول(Pawel)فعالیت های مشارکت جویانه آن دسته ازفعالیت هایی است که شهروند معمولی می کوشد ازراه آنها بر روی سیاستگذاری اعمال نفوذ کند(آلموند وپاول1380:138).

مشارکت سیاسی را فعالیت داوطلبانه اعضای جامعه در انتخاب رهبران وشرکت مستقیم وغیر مستقیم در سیاست گذاری تعریف کرده اند.نلسون وهانتینگتون مشارکت سیاسی را فعالیت اعضای جامعه برای تاثیر گذاری بر سیاست های عمومی دانسته اند.در بیشتر تعاریف صورت گرفته از مشارکت سیاسی،خصیصه ی حاکمیت مردم در انتخابات ودخالت در تصمیم گیری ها واداره ی امور کشور ومشارکت آگاهانه وقدرتمندانه مردم درکلیه ی نهادهای اجتماعی است (مصفا،20:1375به نقل از غفاری،30:1386).

شوراها به عنوان یک بازوی فعال در جامعه هستندوبه عنوان نهادهای مدنی نقش مهم در بین مردم ودر توسعه وسازماندهی کشور دارند.شکل گیری شوراهای اسلامی شهری وروستایی یکی از تحولات مهم تاریخ معاصر ایران را رقم زد،زیرا از یکسو راه اندازی شوراها از ابتدای انقلاب اسلامی همواره یکی از آرمانها وآمال مهم بوده است واز سوی دیگر ربط مستقیم وظایف شوراها بازندگی تک تک افراد وتآثیر آن درنهادمند ساختن مشارکت اجتماعی وسیاسی مردم ودخالت آنهادر سرنوشت خود،جایگاه برجسته ای را در مجموعه جریان های اجتماعی به شوراها می بخشد.(خوش فر،294:1382)

شوراها در زمینه ی توانایی جلب همکاری های مردم ویا به کمک طلبیدن آنها در حل مسائل منطقه ای نیز نقش مهمی را می توانند به عهده گیرند.عواملی چون عادت کار جمعی وبه سرانجام رساندن امور باکمک یکد یگر پیشینه ای طولانی در روستاها دارد.در روستاها مردم عادت داشتند که کارها را به صورت همیاری تا مرحله ی اجرا پیش ببرند،روستاهای ما نیازمند یک تشکل می باشند که زندگی آنها را سراسری کند واین فقط ازشورا برمی آید که نماینده ی آنهاست ونیز در زمینه ی مشارکت اجتماعی نیز شوراها تنها راه حل هستند.(پیران،81:1382).

شوراهای اسلامی ازلحاظ  اصولی ونظری واجد سه قابلیت مهم اندکه منطبق اند بر الزامات پارادایم جدید توسعه:1)تشکیل شوراهای روستایی راهی است برای افزایش سرمایه ی اجتماعی در نقاط روستایی کشور

2)شوراهای روستایی مهم ترین سازوکار برای تقویت دموکراسی مشارکتی در روستاها به شمار می آید.

3)شوراهای روستایی راهی برای توانمند سازی مردم روستاهاست.(زاهدی،143،1382)

شوراها نیز تبلور ظهور گفتمان مشارکت سیاسی هستند وزمینه را برای توزیع قدرت وکوچکتر شدن ساختار وحوزه ی عمل دولت رافراهم می کند.شوراها نیز جزء نهادهای سیاسی-اجتماعی هستند که اگرچه تعریف وماهیت آنها واز لحاظ تعریف عملی ووظیفه ای باید یک نهاد اجتماعی ومدنی باشند اما بیشتر در حوزه ی سیاسی نمود پیدا کرده است (طالب،163:1388).

شوراهای اسلامی روستایی جزء آخرین شیوه های مدیریت روستایی در ایران بوده است وگام های موثری در جهت توسعه اجتماعی-اقتصادی،جلب مشارکت روستاییان ومدیریت روستایی برداشته است (طالب،302:1387).

 

-بیان مساله: 

مشارکت سیاسی یکی از مباحث مهم در حوزه ی توسعه ی سیاسی است.واز طرفی دیگر یکی ازشاخص های توسعه ی سیاسی در کشورها به شمار می رود وتوسعه ی سیاسی خود یکی از ابعاد توسعه ی همه جانبه است.از این رو پرداختن به مقوله ی مشارکت سیاسی می تواند روشنگر یکی از ابعاد توسعه یافتگی باشد.این موضوع به ویژه بعد از دهه ی 70که نظریه های توسعه شکل گرفته بود مطرح شد.از نظر تاریخی در ایران صرفنظر از بعد سیاسی،مشارکت در امورمختلف در شهرها وروستاها کم وبیش وجود داشته است.

از نظر سیاسی واداری در دوران باستان پس از حمله ی اسکندر،بخشی ازآداب ورسوم یونانیان ازجمله تشکیل مجلس نمایندگان،شوراها ومشاوره های روستایی،نهادهای اجتماعی روستایی وارد زندگی ایرانیان شد.در دوران جدید،نخستین الگوی مشارکت که باالهام از تحولات کشورهای اروپایی مانند فرانسه در ایران پیاده شد،تاسیس مجلس شورای ملی بود.در دوران معاصر،انقلاب مشروطیت،نهضت ملی شدن صنعت نفت،انقلاب اسلامی سال57وبرگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوم خردادسال76و22خردادسال88از جمله برهه هایی بوده اند که مشارکت سیاسی ویا بهتر بگوییم مشارکت در امور سیاسی در آنها به حداکثر رسیده است.(وثوقی،112:1383)

از طرف دیگر پیدایش هر نهادی درجامعه ،اذهان عمومی را متوجه ضرورت وجودی آن می سازد ودر واقع هیچ نهادی در جامعه شکل نمی گیرد ،مگر اینکه جای خالی وضرورت آن احساس شده باشد.بنابراین،می توان نتیجه گرفت تاچنین مقدمه ای فراهم نشود ،هیچ نهادی پایدار نمی ماند.پدیده ی تفکر شورا ونظام شورایی کشور درچندین سال قبل وتجربه ی عملی آن درسال های اخیر،از این ضرورت حکایت می کند وبیانگر خواست پنهان وآشکار جامعه ومردم در جهان نوین امروزی برای برخورداری از نهادهای مدنی مناسب بااقتصاد این عصر تلقی می شود.نکته ی مهم آن است که تفکر شورا ونظام شورایی،همانند دیگر مفاهیم جوامع نوین  ومدنی،نه یک فرصت وانتخاب بلکه یک مرحله ازرشد فکری وفرهنگی هرجامعه به شمار می آید.مشارکت واقعی مردم در برنامه ریزی،تصمیم سازی،اجرا وارزشیابی پیامدهای یک برنامه از مفاهیم مهم وبا ارزشی است که تحقق تفکر ونظام شورایی رابیشتر می سازد.براین اساس،قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در راستای بستر سازی برای تحقق به مشارکت واقعی مردم در سرنوشت خود واجرای دموکراسی به معنا ومفهوم واقعی آن،ابزارهایی را تدارک دیده است(پاپزن وعلی بیگی،38:1385).

با توجه به اینکه انتخابات شوراهای روستایی یکی از راه های مشارکت (سیاسی) روستاییان است ودرواقع یک زمینه ای فراهم میکند که روستاییان می توانند ابراز وجود کنند ویا عقیده خود را بیان کنند ویا این احساس را داشته باشند که نظرشان مهم است مسئله ی اساسی شناسایی عوامل موثر برمشارکت مردم روستایی در انتخابات شوراهای روستایی است که این عوامل می تواند برگرفته از عوامل اجتماعی،سیاسی ویا فرهنگی واقتصادی باشد.و مهمتر ازآن توجه به این مسئله که نگرش به شورو مشورت در  قانون اساسی ما با نگاه مدرن به شورا به عنوان یکی از نمودهای دموکراسی به معنای غربی تفاوت وجود دارد.درقانون مشورت با اعضای جامعه را تاکید کرده است اما مسئولیت و تصمیم گیری را بر عهده حاکم جامعه گذاشته است،یعنی حاکم جامعه تصمیم نهایی را می گیرد و می تواند نظرش بسیار تاثیر گذار باشد، اما در دموکراسی غربی اصل تصمیم گیری را بر عهده مردم و اکثریت آنها گذاشته است.

-ضرورت واهمیت مسئله:

در باب اهمیت موضوع باید گفت که جامعه ی ایران به خصوص در صدسال اخیر دچار تحولات اساسی شده است که به تعبیری ناشی از قدم نهادن به مرحله ی مدرنیسم است.همزمان با درگیر شدن هرچه بیشتر جامعه با پیامد مدرنیسم ،برخی مفاهیم ودستاوردهای آن مانند انتخابات آزاد،قانون اساسی وحکومت قانون نیز وارد عرصه های زندگی اجتماعی وسیاسی ایرانیان شده است.این ارزشها در تقابل جدی با ارزشهای پدر سالارانه واقتدار گرایانه ای قرار گرفته است که ناشی از سنت دیرینه ی حکومت های مطلقه از نوع استبداد شرقی است.در چند دهه ی اخیر نیز موضوع مشارکت سیاسی در روستاها به دلیل پدید آمدن گروه های جدید روستایی که دارای تحصیلات بالاتر وبرخوردار از وسایل ارتباط جمعی (که خود منجر به آگاهی روستاییان از مسائل مختلف می شود که ممکن است تاثیر مثبت یا منفی در توجه به مسائل مختلف داشته باشد)،امکانات اقتصادی بیشتری هستند ابعاد تازه تری پیدا کرده است.

از طرف دیگر ما می توانیم اهمیت موضوع را در دو قالب کلی مورد بررسی قرار دهیم:

1.مشارکت سیاسی ونقش آن در توسعه ی سیاسی کشور،که خود نشان دهنده ی میزان اهمیت مردم به اتفاقات سیاسی ومیزان دخالت وشرکت آنها در این اتفاقات است ودر بعضی از مواقع نشان دهنده ی میزان رضایت مردم از دولت یاآن حکومت است وهمچنین می تواند نشان دهنده ی میزان ابراز وجود مردم در مسائل واتفاقات سیاسی ومیزان اهمیت شرکت مردم در این اتفاقات از طرف حکومت یا دولت باشد.

2.شوراها به طور عام وشوراهای روستایی به طورخاص:شوراها یکی از راه های مداخله یا مشارکت مردم در تصمیماتی است که در جامعه صورت میگیرد ودرروستاها نیز برای اینکه مردم روستایی احساس کنند دارای اهمیت هستند یانظرشان مهم است شوراهای روستایی یکی از راه های جلب رضایت و اهمیت دادن به روستاییان است.

از طرف دیگر نیز این موضوع مورد اهمیت است که به نظر می رسد در روستاها به عنوان اجتماعاتی مبتنی بر روابط شخصی وخویشاوندی (نزدیک به تعریف تونیس از اجتماع)وباتفکیک اجتماعی کم(در معنای موردنظر دورکیم)وخلاصه به علت  اجتماعی-فرهنگی وجغرافیایی خاص اش،سیاست ومشارکت سیاسی معنای ویژه ای داشته باشد متفاوت ازشهرهاست.به این ترتیب که سیاست ومشارکت سیاسی در روستاها بیشتر اعمال روزمره ی زندگی وروابط مستقیم قدرت است.در این حالت دلالت سیاست بیشتر ناظر برملزومات عینی زندگی خواهدبود.یعنی زندگی درروستامنظومه ای همگون ونامتمایزUndifferentiated)) یاکمتر تمایز یافته از شئون مختلف زندگی است وروابط شخصی وچهره به چهره محل انعکاس این زندگی است که طبعا تنیدگی شئون اجتماعی،فرهنگی واقتصادی وسیاسی را در هم ایجاب می کند(یعنی همان جنبه هایی که دراین پایان نامه ازآنها به عنوان عوامل موثر بر مشارکت میخواهیم استفاده کنیم)،به این ترتیب سیاست نیز معنایی معادل اعمال روزمره وچهره به چهره خواهد داشت واین بابرداشت از مشارکت سیاسی یا بهتر بگوییم امر سیاسی در شهرها تفاوت دارد.بدین گونه می توان انتظار داشت که امر سیاسی در شهرها در نقطه ی مقابل آن چه ذکر شد قرارگیرد.در شهرامرسیاسی بیشتر در معنای خاص آن حضور دارد.یعنی به عنوان حوزه ای منفک ومشخص از حیات اجتماعی به همراه روابط ومعنای خاص خودش(فکوهی،34:1383).همانگونه که بالاندیه درکتاب«انسان شناسی سیاسی»بیان می کند یکی ازآثار استعمار به عنوان نیروی تجددبخش،بربافت سیاسی جوامع سنتی،فروکاستن سیاست یا سیاست زدایی بوده است.یعنی تغییرهر امر سیاسی به صورت یک مساله ی فنی در حوزه ی صلاحیت بوروکراتیک وخروج آن از زندگی روزمره ی مردم.به عبارت دیگر در طی فرایند مدرنیزاسیون شان سیاسی حیات اجتماعی جوامع سنتی وجهه ای متمایز ومشخص به خود می گیرد وازحالت سنتی که در زندگی روزمره وروابط چهره به چهره متجلی می شد،خارج می شود.شوراهای(روستایی)نیز میتواند یکی از این نمادهای مدرنیزاسیون یا مشارکت جدید باشد که وارد زندگی روستاییان شده است (همان:35).

-اهداف (یاسوالات تحقیق):

اهدافی که نگارنده دارد در قالب سوالات زیر مطرح شده است وآنرا می توان به دو دسته ی اهداف اصلی واهداف فرعی تقسیم کرد.

الف)اهداف اصلی(یا سوالات اصلی):

-مهم ترین عوامل تاثیر گذار برمشارکت سیاسی روستاییان از سال 1378(یعنی سالی که قانون تشکیل شوراها وانتخابات آن اجرا شد)چه بوده است؟که ما این عوامل را در ابعاد اقتصادی،سیاسی،فرهنگی واجتماعی بررسی خواهیم کرد وآن را در زمینه ی شرکت مردم در انتخابات شوراهای روستایی نشان می دهیم.

-کدامیک از عوامل از همه تاثیر گذارتر بوده است؟برای مثال آیا انگیزه ی مادی یا سیاسی (اندیشه ی حفظ نظام ومقابله با دشمن خارجی از طرف مردم)،فرهنگی(ساخت سنتی جامعه ی روستایی)یا اجتماعی(نگرش همگانی مردم روستا نسبت به تبعیت از یک قدرت بالاتر یا ولی نعمت بالادست که درواقع ناشی از همان ساخت پدرسالاری درجامعه سنتی است.)تاثیرگذاربوده است؟

-درکدام یک از دوره های سه گانه اجرای انتخابات شوراهای(روستایی)مشارکت مردم روستایی اهمیت بیشتری پیدا کرده است؟واین اهمیت به چه دلیل بوده است؟(مثلا آیا به دلیل تبلیغات وسیع برای نشان دادن محبوبیت دولت ونظام بوده است ویا ناشی از روندطبیعی بها دادن به افراد در حاشیه ی (روستاییان)بوده است؟چون اعتقاد نگارنده براین است که در گذرزمان چون روح انسان بزرگتر،خواسته هاوآگاهی های انسان بیشتر می شودوشرایط نیز متحول ترمیشود.به طور طبیعی انسان میل به تاثیرگذاری وباارزش قلمدادشدن دارد ودوست دارد در روندامورمداخله کند(چه در سطح خردوچه کلان)که البته باید شرایط ساختاری وزمینه ای (مثل رای دادن،قانون عوض شدن، ابرازوجودکردن)فراهم شدوگرنه انسان بزرگ ازهرنظر خودش را نمی توانددر محیط تنگ وکوچک وبسته نگه دارد ودرنتیجه در یک شرایط خاص منجر به انقلاب می شود.

ب)اهداف فرعی(یاسوالات فرعی):

-چه گروه هایی از افراد روستایی مشارکت سیاسی بیشتری داشته اند؟

-آیا می توان گفت در دوره ای که صحبت از توسعه ی سیاسی میشده است (دوره ی اصلاحات)مشارکت سیاسی روستاییان بیشتر بوده است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:29:00 ب.ظ ]




بیان مسئله. 4

ضرورت و اهمیت تحقیق. 7

اهمیت نظری تحقیق. 7

اهمیت عملی تحقیق. 9

هدف­های تحقیق. 9

هدف کلی. 9

اهداف جزیی:. 10

سؤال­های تحقیق. 10

سؤال اصلی: 10

سؤال­های فرعی:. 10

فصل دوم؛  چهارچوب مفهومی و پیشینۀ تحقیق11

تاریخچۀ توسعه و توسعۀ اجتماعی در ایران. 12

چارچوب مفهومی تحقیق …15

گفتمان­های توسعۀ اقتصادی. 18

توسعه از دیدگاه مارکس………………………………………………………………………………….. 23

گفتمان­های نوسازی. 27

نظریۀ نوسازی. 27

نظریۀ وابستگی. 32

نظریۀ نظام جهانی . 38

طبقه بندی کشورها در گفتمان نظام جهانی . 40

نظریۀ تکاملی توسعه……………………………………………………………………………………………..43

گفتمان­های جدید توسعه…………………………………………………………………………………..44

توسعۀ پایدار. 44

توسعۀ انسانی. …………46

گفتمان‌های پساتوسعه‌گرایی…………………………………………………………………………………………………………….47 نقدی برگفتمان­های موجود توسعه در این تحقیق. 49

پیشینۀ عملی تحقیق. 51

پیشینۀ داخلی. 51

 

پیشینۀ خارجی. 59

تعریف مفاهیم و عملیاتی کردن آن­ها. 67

توسعه. 67

تعریف مفهومی و نظری توسعه. 67

تعریف عملیاتی توسعه. 68

توسعۀ اجتماعی. 68

تعریف مفهومی و نظری توسعۀ اجتماعی. 68

تعریف عملیاتی توسعۀ اجتماعی. 69

شاخص­های توسعۀ اجتماعی. 70

تعریف مفهومی شاخص­های توسعۀ اجتماعی. 70

تعریف عملیاتی شاخص­های توسعۀ اجتماعی. 70

اعضای هیأت علمی. 70

فصل سوم؛ روش شناسی71

روش شناسی. 72

شیوۀ انجام تحقیق. 72

نظریۀ مبنایی. 73

جامعۀ آماری. 76

نمونۀ تحقیق. 76

شیوۀ نمونه­گیری در روش گراندد تئوری. 76

نمونه­گیری : شیوۀ انتخاب اطاع­رسان­ها(مصاحبه­شوندگان) در این پژوهش   78

تکنیک جمع­آوری داده­ها. 79

تکنیک گردآوری داده­ها در این پژوهش. 80

اعتبار تحقیق……………………………………………………………………………………………………..80

قلمرو و محدودۀ تحقیق. 81

محدودۀ زمانی تحقیق. 81

قلمروی مکانی تحقیق. 82

محدودۀ محتوایی و موضوعی تحقیق. 82

فصل چهارم؛ تحلیل داده­ها83

 

این مطلب را هم بخوانید :

تحلیل داده­ها. 84

حساسیت نظری. 86

کدگذاری. 87

کدگذاری باز. 87

کدگذاری محوری. 90

پدیدۀ «سنت­گریزی».. 93

پدیدۀ « بی­برنامه‌گی و بلاتکلیفی».. 98

پدیدۀ «طرد اجتماعی و محرومسازی».. 103

پدیدۀ « تنبلی، بی­خیالی و بدبینی».. 110

پدیدۀ «فقدان مشارکت اجتماعی».. 117

پدیدۀ «توسعه­نیافتگی ‌فرهنگی».. 122

پدیدۀ «توسعۀ نامتوازن».. 128

پدیدۀ « توسعۀ نیازمحور».. 134

کدگذاری گزینشی. 139

یاداشت تحلیلی………………………………………………………………………………………………………………………………..140

شرح توصیفی یا روایت داستان تحلیل داده‌های این تحقیق……………………………………………………………………….140

فرایند حرکت از توصیف به مفهوم پردازی……………………………………………………………………………………………141

مقولۀ مرکزی. 143

شرایط علّی پدیدۀ « توسعۀ اجتماعی». 144

شرایط مداخله‌گر پدیدۀ « توسعۀ اجتماعی». 147

راهبردهای پدیدۀ « توسعۀ اجتماعی». 150

پیامدهای پدیدۀ « توسعۀ اجتماعی». 151

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری153

بحث و نتیجه­گیری. 154

پیشنهادات. 161

منابع. 162

پیوست

فهرست جداول

جدول شمارۀ 2-1 مقایسۀ ویژگی­های دو انگارۀ سنتی و مدرن توسعه………………………………………………………46

جدول شمارۀ 4-1 داده­های اولیه………………………………………………………………………………………………………88

جدول شمارۀ 4-2 مقوله­ها………………………………………………………………………………………………………………89

جدول شمارۀ 4-3 شیوه مفهوم سازی از داده‌‌های خام…………………………………………………………………………..89

جدول شمارۀ 4-4 پدیده‌‌ها………………………………………………………………………………………………………………90

جدول شمارۀ 6 جدول مفاهیم…………………………………………………….. ………………………………………………..169

جدول شمارۀ 7 جدول مقوله ها………………………………………………….. …………………………………………………191

جدول شمارۀ 8  چک لیست سؤال‌ها……………………………………………………………………………………………….198

جدول شمارۀ 9 اسامی اساتید مصاحبه شونده و زمان مصاحبه ………………………………………………………………201

  فهرست نمودارها

نمودار شماره 3-1 فرایند تدوین نظریه……………………………………………………………………………………………….82

نمودار شمارۀ 4-1 مدل پارادایم……………………………………………………………………………………………………….93

نمودارشمارۀ 4-2 مدل پارادیمی پدیدۀ « بی‌توجهی به سنت‌ها و بافت فرهنگی = سنت‌گریزی »……………………97

نمودارشمارۀ 4-3  مدل پارادایمی ‌پدیدۀ  « بی برنامه‌گی و بلاتکلیفی»…………………………………………………….98

نمودارشمارۀ 4-4  مدل پارادایمی پدیدۀ « طرد اجتماعی و محروم سازی»………………………………………………103

نمودار شمارۀ 4-5. مدل پارادایمی پدیده‌ی « تنبلی، بی خیالی و بدبینی مردم»………………………………………….110

نمودار شمارۀ 5-6  مدل پارادایمی پدیده « فقدان ‌مشارکت اجتماعی». ………………………………………………….117

نمودار شمارۀ 4-7 مدل پارادایمی‌پدیده « توسعه نیافتگی‌فرهنگی»…………………………………………………………122

نمودار شمارۀ 4-8 مدل پارادایمی‌پدیده « توسعۀ نامتوازن»…………………………………………………………………..128

نمودار شمارۀ 4-9  مدل پارادایمی‌پدیده « توسعۀ نیازمحور»………………………………………………………………..134

نمودار شمارۀ 4-10 مقوله هسته‌‌‌ای : توسعۀ اجتماعی………………………………………………………………………….142

مقدمه[1]

در طول تاریخ و از دیرباز همیشه مفهومی‌از پیشرفت و ترقی در ذهن بشر وجود داشته است. اما مفهوم امروزی توسعه‌ که دارای بار معنایی مشخصی می‌باشد قدمت آنچنانی ندارد. شاید اگر بخواهیم معنایی تخصصی برای‌‌‌این مفهوم پیدا کنیم باید به دوران بعد از مدرنیزاسیون اشاره کرد، که به تدریج‌‌‌این اصطلاح در راستای اهدافی خاص به کار برده شد. توسعه در ابتدا یعنی در دهه‌‌های 1960-1970 در معنای توسعۀ اقتصادی به کار برده می‌شد به تدریج وارد حوزه‌‌های دیگر اجتماعی، سیاسی و  فرهنگی شد. در جریان انقلاب صنعتی و تکنولوژیکی با منسوخ شدن شیوۀ زندگی تمدن گذشته و از بین رفتن ارزش‌ها و هنجارهای آن،‌‌‌این مفهوم وارد حوزۀ علوم مختلف شد. در نتیجه مفهوم توسعه از دیگر دستاوردهای مدرنیته است که به همراه مفاهیم وابسته و نزدیک به آن از یک طرف از طریق فرایند استعمار (یعنی عامل بیرونی) و از طرف دیگر از طریق اعزام دانشجو از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای قطب اول (یعنی عامل درونی) وارد کشورهای توسعه نیافته شد. می‌توان ادعا کرد که اصطلاح توسعه فریب آمیزترین مفهومی‌است که از طرف کشورهای جهان اول به کار برده شد تا از‌‌‌این طریق بتوانند ضمن‌‌‌اینکه جای پایی محکم برای خود فراهم کنند بتوانند راه نفوذ دستاوردها و محصولات فرهنگی خود را از طریق تهاجم ( اگر خوش‌بینانه نگاه کنیم تعامل فرهنگی) فراهم بسازند. به این خاطر مفهوم توسعه فریب‌آمیز است که  اولاَ با ارزش‌ها و فرهنگ جامعه در ارتباط است، دوماً در درون آن پیچیدگی معنا و محتوا وجود دارد، سوماً به ظاهر مثبت و خواستنی است.

توسعه دارای ابعاد و جنبه‌‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. ‌‌‌این اصطلاح در لغت به معنای گستردن، شکوفا شدن و ترقی یافتن است. بعد از تخصصی شدن در علوم اجتماعی از جنبه‌های مختلفی  مورد بررسی، مطالعه و ارزیابی صاحب نظران‌‌‌این حوزه قرار گرفت. حتی در جریان‌‌‌این کاربرد گسترده، توسعه، به رشتۀ علمی‌تخصصی تبدیل شده و به گرایش‌های مختلفی را در خود پذیرفته است[2]. امروزه‌‌‌این مفهوم به عنوان پیشوند برای موضوعات کمتر تخصصی شده‌ای از جمله توسعۀ صنعتی، توسعۀ علمی‌و توسعۀ ورزشی هم به کار می‌رود. گسترش‌‌‌این کاربردهای مختلف حاکی از اهمیت موضوع توسعه و ابعاد آن است.

مفهوم و معنای توسعه بر خلاف مفهوم رشد که دارای جنبۀ کمی ‌است از معنای کیفی هم برخوردار است و دارای بار ارزشی می‌باشد. در نتیجه باید دو بعد اساسی برای توسعه در نظر بگیریم؛ یکی‌‌‌اینکه توسعه مقوله‌ای ارزشی است، دیگری‌‌‌اینکه توسعه مفهومی‌چند بعدی است ( ازکیا، غفاری،1386: 24). توسعه بیشتر به معنای تغییر کیفی ارزش‌ها، هنجارها، باورها، افکار، روابط و تعاملات، ساختارها و نظام و تبدیل آن‌ها به شیوه‌ای جدید از سنخ آن‌ها متناسب با شرایط جامعه است. در اغلب نظریه‌های توسعه، توسعه به معنای گذار از جامعۀ سنتی به جامعۀ نوین در نظر گرفته می‌شود؛ از جمله نظریۀ تونیس که توسعه را تغییر جامعه از گمنشافت به گزلشافت می‌داند یا نظریه دورکیم که توسعه را دگرگونی جامعه از حالت مکانیکی به حالت ارگانیکی می‌داند. در نتیجه مفهوم توسعه بر فرایند دگرگونی اجتماعی تأکید دارد. دگرگونی اجتماعی به معنای ‌‌‌ایجاد تغییر در شاخص‌های زندگی، مثلاً کاهش فقر، افزایش رفاه، بهبود سطح زندگی مردم، گسترش آموزش و پرورش و توسعۀ انسانی، افزایش برابری و عدالت، افزایش امید به زندگی، گسترش مشارکت شهروندان در فرایندهای سیاسی، کاهش نابرابری‌‌ها در قدرت، کاهش نابرابری‌های اجتماعی، گسترش آزادی، دسترسی به تسهیلات بهداشتی و سلامتی افراد است. ‌‌‌این جنبه از توسعه در نظریه صاحب نظران علوم اجتماعی بر جنبۀ خاصی از توسعه تاکید دارد که آن را معادل توسعۀ اجتماعی در نظر می‌گیرند.

پارادایم توسعه از آغاز شکل‌گیری تاکنون گفتمان‌های متعددی در حوزه‌های مختلفی از جمله اقتصاد، سیاست، جامعه شناسی، روان شناسی را در درون خود پرورانده است. همین امر باعث شد که توسعه به یک گرایش مستقل در علوم اجتماعی تبدیل شود و گفتمان‌ها، نظریه‌ها و متفکران مخصوص به خود را پیدا کند. یکی از دلایل تعدد بحث‌های توسعه‌ای در بینابینی بودن‌‌‌این رشته می‌باشد. به طورکلی گفتمان‌های مختلفی در زمینۀ توسعه مطرح شده‌اند، هریک از‌‌‌این گفتمان‌ها به فراخور علایق ،تمایلات و توانایی‌های متفکران وابسته به خود به بررسی جامعه و ارزیابی و تجزیه و تحلیل مسائل مختلف اجتماعی دست زده‌اند. هر گفتمانی برای نیل به توسعه و توسعۀ اجتماعی شیوه‌‌های خاص،  طرح‌ها و برنامه‌های  متفاوت، راه حل‌های جداگانه و استدلالات مختلفی برای برخورد با مسائل، آسیب‌ها و تنگناهای اجتماعی ارائه داده است. هدف همۀ گفتمان‌های توسعه ‌‌‌این است که برای محقق نمودن توسعه و ترقی به گونه‌ای خاص جامعه را مهندسی کنند. بنابراین می‌توان خوش بین باشیم و بگوییم گفتمان‌های مطرح شده در حوز‌ۀ توسعه برای رفع مسائل و مشکلات به وجود آمده‌اند و ‌‌‌این اشتراک تمام نظریه های مطرح شده است اما آن‌ها در طرح‌ها، برنامه‌ها و شیوه‌های تصمیم‌گیری با هم متفاوتند. بعضی از ‌‌‌این گفتمان‌ها در واکنش به گفتمان مسلط موجود به وجود آمده‌اند زیرا به زعم آن‌ها گفتمان مسلط نتوانسته جامعه را از ورطۀ مشکلات و مسائل نجات دهد یعنی به تعبیری از مد افتاده شده و باید مدل جایگزین برای آن را پیدا کرد، در نتیجه برای جبران نارسایی‌های گفتمان‌های قبلی، خود برای تحقق توسعه، با برنامه‌ها و طرح‌‌های جدید وارد حوزه نظریه‌پردازی می‌کردند. ‌‌‌این چنین است که در دهه‌های اخیر با تنوع دیدگاه‌ها و متفکران در حوزه‌‌های مختلف توسعه برخورد کردیم.

1-2 بیان مسئله[3]

    نسبی بودن ویژگی اصلی یک مسئلۀ اجتماعی است یعنی فرهنگ و هنجارهای هر جامعه‌ای مسئله دار بودن یک پدیده و یا موضوع‌‌‌ای را مشخص می‌کند و مسئله بر مبنای فرهنگ و هنجارهای آن جامعه تعریف می‌شود. بر همین مبنا توسعۀ اجتماعی در ‌‌‌ایران باید در مطابقت و هماهنگی با نهادها، هنجارها، باورها و رسوم و به طور کلی فرهنگ مردم باشد.

    توسعه [4]مفهوم بسیارگسترده‌‌‌ای است که دارای ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی، توسعۀ انسانی و توسعۀ پایدار است. بین ‌‌‌این انواع توسعه یک نوع رابطۀ متقابل و هماهنگ وجود دارد. برای رسیدن به توسعه باید تمامی ‌‌‌این انواع به تناسب و هماهنگ با هم در نظر گرفته شوند. « امروزه تلقی ما از مفهوم توسعه، فرایندی همه جانبه است(نه فقط توسعۀ اقتصادی) که معطوف به بهبودی تمامی ‌ابعاد زندگی مردم یک جامعه ( به عنوان لازم و ملزوم) است. »(دعائی ،1385: 7). شیخی توسعه را جریانی می‌داندکه مستلزم ‌سرمایه، همکاری، نظارت ‌مستمر و مدیریت مطلوب می‌داند. از نظر او چنین ‌جریانی هنگامی‌که بخش‌های ‌مختلف اقتصادی-اجتماعی یک جامعه دارای همکاری‌های همه جانبه باشند، صورت می‌گیرد(1385: 168). « بنابراین، توسعه زمانی تحقق پیدا خواهد کرد که همۀ وجوه و جوانب آن همراه با یکدیگر و رو به جلو در تحقق باشند» (میرهاشمی‌ و دیگران، 1387: 170). امروزه توسعه در حوزه‌های مختلف به کار بسته می‌شود. ضرورت مطالعه و بررسی ‌‌‌این حوزه جهت شناخت آن‌ها و تلاش در جهت رفع‌ موانع توسعه، پیشرفت و ترقی ‌انسان و جامعۀ ‌انسانی امروزه بر همگان آشکارگشته است و ارتباط تنگاتنگ توسعه با زندگی بشر را نشان می‌دهد. به طوری‌که امروزه در زمینه‌های مختلف توسعه مقالات، پایان‌نامه‌ها و تحقیقات مختلف نوشته شده است. یکی از مهمترین ابعاد توسعه، توسعۀ اجتماعی[5] است.

در یک  نظر  می‌توان گفت تمام تلاش‌ها در زمینه توسعه و پیشرفت یک جامعه از نوع توسعۀ اجتماعی است؛ به عبارت دیگر توسعۀ اجتماعی به مثابه یک کل یکپارچه رویکردی مستقل است که در آن هم توسعۀ اقتصادی لحاظ می‌شود و هم سایر انواع توسعۀ سیاسی، فرهنگی و… . توسعۀ اجتماعی هم به معنای مجموعۀ تغییر و تحولات ساختاری در ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه تلقی می‏شود و هم می‌تواند یکی از پیامدهای توانایی و ظرفیت جامعه در سازمان‏دهی به توانمندی انسان‌ها و منابع مولد برای مواجهه با فرصت‌ها و چالش‏ها پیشرو باشد. در معنای تخصصی توسعه، توسعۀ اجتماعی یعنی تغییر در مولفه‌های اساسی زندگی انسان از جمله کاهش فقر، کاهش بیکاری، افزایش درآمد… است. یعنی رسیدن به ارزش‌های مطلوب زندگی اجتماعی. ازکیا و غفاری معتقد هستند که توسعۀ اجتماعی با چگونگی وشیوۀ زندگی افراد در جامعه رابطه‌ای نزدیک و تناتنگ دارد. آن‌ها‌‌‌این بعد از توسعه را ناظر بر بالا بردن سطح زندگی می‌دانند که می‌تواند شرایط مطلوب و بهینه‌ای فراهم کند (1386: 47). «توسعۀ اجتماعی درپی ‌‌‌ایجاد بهبود در وضعیت اجتماعی افراد یک جامعه است که برای تحقق چنین بهبودی در پی تغییر در الگوهای دست و پاگیر و زاید رفتاری، شناختن و روی آوردن به یک نگرش، آرمان و اعتقاد مطلوب‌تری است که بتواند پاسخگوی مشکلات اجتماعی باشد »(ازکیا،1379: 19).

موسایی توسعه را در سه سطح پیگیری و طبقه بندی کرد: سطح توسعه شاخص‌های رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی، سطح پیامدها و کاربردها و سطح نتایج مطلوب اجتماعی مثل برنامه‌ریزی و یا مشارکت در جهت توسعه. او هدف اولیه هر برنامه توسعه را رفع نیازهای اولیه و اساسی مردم جامعه می‌داند تا از‌‌‌این طریق بتوانند به توسعۀ همه جانبه کمک کند. هدف اساسی توسعه از نظر او ارتقائ سطح و کیفیت زندگی افراد است(1388: 103). ‌‌هایامی‌تعریفی دیالکتیکی از مفهوم توسعۀ اجتماعی ارائه می‌کند. او توسعۀ اجتماعی را تکامل دیالکتیکی بین اجزای مولفه‌های نظام اجتماعی می‌داند. او اجزای نظام اجتماعی را شامل دو زیر نظام الف) فرهنگی-ارزشی، و ب) زیرنظام اقتصادی می‌داند که زیرنظام فرهنگی-ارزشی دارای دو جزئی فرهنگ و نهادها است که‌‌‌این دو جزء مولفه‌‌هایی مانند قوانین و نظام ارزشی را در بر می‌گیرد. زیرنظام اقتصادی دارای دو بعد فن آوری و منابع است. در نتیجه اجزای نظام اجتماعی عبارت‌اند از نهادها، فرهنگ، فن آوری و منابع که دارای ارتباط متقابل و دیالکتیکی با هم هستند و از این طریق جامعه را به تکامل و توسعه مواجهه می‌گردانند (1386: 39).

اهمیت توسعه باعث شده که از چند دهه قبل کشورهای مختلف جهان به طرق مختلف وارد فاز توسعه شوند. اکثر ‌‌‌این کشورها حاضر به تغییر دادن و دگرگون کردن ساختارها و ارزش‌های حاکم بر جامعۀ خود شده‌اند تا بتوانند از ‌‌‌این طریق ترقی و پیشرفت برای جامعه خود حاصل کنند. یکی از ‌‌‌این کشورها که بیش از یک قرن است خود را با آن درگیر کرده ‌‌‌ایران است. ‌‌‌ایران از عصر قاجار پی درپی با ‌‌‌ایجاد تغییرات و اصلاحاتی و مبارزه با موانع آن دست و پنجه نرم می‌کرد. بعد از ‌‌‌این دوره است که دست به نوسازی در بعضی زمینه‌ها زده می‌شود.

از اولین تلاش­ها برای نوسازی در ‌‌‌ایران باید به تلاش­های عباس میرزای قاجار بعد از شکست در جنگ با روس که عامل شکست ‌‌‌ایران را مجهز بودن روس‌‌ها به تجهیزات و جنگ افزارهای مدرن می‌دانست یا تلاش گستردۀ امیرکبیر در دوران صدارت سه سال و سه ماه خود برای نوسازی در زمینه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و نظامی‌در دورۀ پادشاهی ناصرالدین شاه اشاره کرد. اگر چه نوسازی‌های آن‌ها به دلیل ‌‌‌این­که دست عده‌ای را از رسیدن به منافع خود کوتاه می‌کرد بعد از آن‌ها ادامه پیدا نکرد و در هر دو مورد سیاست‌های اصلاحی آن‌ها از طرف حکومت مرکزی پشتیبانی نمی‌شد ولی نیاز به دگرگونی درکشور و عقب ماندگی‌‌‌ایران نسبت به همسایه‌‌ها را آشکار کردند.

نوسازی امری است که به ‌‌‌ایجاد تغییر درحوزه‌های مختلف زندگی اجتماعی منجر می‌شود. برای رسیدن به توسعه، تغییر و دگرگونی لازم و ضروری به نظر می‌رسد به طوری که دستیابی به امر توسعه و نوسازی ساختارها به ‌اندازه‌ای پر اهمیت جلوه داده شده که مسئولان و دست‌اندرکاران اکثرکشورهای درحال توسعه وکم توسعه دستیابی به این هدف را تنها راه علاج و چارۀ خود در رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی مختلفی جامعۀ خود می‌دانستند. از جملۀ‌‌‌این  مشکلات  می‌توان به وجود فقر گسترده، بیکاری، محرومیت، وکمبودهای غذایی اشاره کرد. «رهبران سیاسی و نخبگان اجتماعی جهان سوم در نیمۀ دوم قرن بیستم، صنعتی شدن ( لازمۀ نوسازی و توسعه) را اکسیری تلقی می‌کردند که از طریق آن رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی نظیر فقر، بیکاری و عدم امنیت درکوتاه‌ترین مدت ممکن میسر می‌شود » (زاهدی،1390: 133).

به تبعیت از ‌‌‌این سیاست، زمام داران وقت‌‌‌ایران دستیابی به امر توسعه و نوسازی ساختارهای کشور را به صورت نظری در دستور کار خود قرار داده‌اند ولی ‌‌‌این مهم تا دهه‌ها بعد به صورت عملی و به طور مؤثر مورد توجه قرار نگرفت و در بعضی موارد که دست به اصلاحاتی زده شد با موانع بزرگ فرهنگی و انسانی مواجه می‌شد. کشور ما در دهه‌های اخیر تلاش بسیار کرده تا در حوزه‌های مختلف توسعه لازم را علارغم مشکلات متعدد و متنوع کسب کند. در دورۀ پهلوی اول و دوم تلاش‌هایی برای نوسازی کشور یا به تعبیری غربی کردن کشور انجام شده است. البته باید اشاره کردکه در این دوره آن چیزی که بیشتر مورد توجه بود جنبه سخت افزاری توسعه، صنعت و تکنولوژی بود تا توجه به بعد نرم افزاری آن. موفقیت توسعه در گرو توجۀ همزمان به هر دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری توسعه است. چرا که نرم افزارها یعنی فرهنگ و ارزش‌ها و شرایط  جامعه باید مهیای تغییر و دگرگونی و یا پذیرش سخت افزارها باشد. توسعه بدون توجه همزمان به هر دو بعد میسر نمی‌شود. همان طور که دیدیم در دوران رضاه شاه و محمدرضاه شاه مشکلات فراوانی در نتیجۀ اهمال کاری در این حوزه برای جامعه‌‌‌ایجاد شد و در بعضی زمینه‌ها نه تنها توسعه‌ای‌‌‌ایجاد نشد بلکه مشکلات عدیده‌ای برای مردم به وجود آورد. در این دوره مبارزۀ بین فرهنگ سنتی حاکم بر ساختار جامعه و فرهنگ مدرن و سرمایه‌داریانۀ وارداتی و به تبع آن مبارزۀ فکری و‌اندیشه‌ای حاصل از آن را در بین مخالفان و موافقان آن مشاهده می‌کنیم. البته باید اشاره کنیم که در این دوره پیشرفت‌هایی حاصله شده و در نتیجه فرهنگ پذیرش مسالمت آمیز ابزارهای و تکنولوژی‌‌های مدرن در جامعۀ سنتی‌‌‌ایران در دوره‌های بعد فراهم شد.

در مقابل‌‌‌این سیاست، در دوره‌های بعد از انقلاب رویکردی تقریباً مخالف در میدان توسعه در پیش گرفته شد؛ به این منوال که دست‌اندرکاران امر توسعه بیشتر به گفتمان فرهنگی و ارزش‌های حاکم بر جامعه توجه می‌کردند به طوری که آن جنبه از صنعت را وارد فرایند توسعه سازی کشور می‌کردند که با ارزش‌های حاکم بر جامعه در ستیز نباشند. در این دوره برای بعضی از صنایع و فن آوری‌‌ها خطوطی قرمز  قرار دادند که گذر از آن‌ها جرم و مخالف منافع ملی تلقی می‌شد. امروزه هم چنان توجه به فرایند توسعه درکانون نظریه و برنامه‌های کشور قرار دارد. برای رسیدن به توسعه، گفتمان‌ها، رویکردها و نگاه‌های مختلفی به وجود آمده است. به تعبیری گفتمان‌های توسعۀ اجتماعی متأثر  از سلیقه‌ها و علایق مختلف صاحب ‌نظران و برنامه‌ریزان و تصمیم‌ ‌سازان امور توسعه ‌است. بنابراین، از آنجایی ‌که سیاست توسعه در کشور ما با تغییر ساختارهای سیاسی جامعه تغییر می‌کند لازم است که دیدگاه اساتید که جریان ‌سازان و کنشگران اصلی در‌‌‌ایجاد فضای فکری و فرهنگی در این زمینه‌اند مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد. در نتیجه مسئله‌‌‌این تحقیق بررسی‌‌‌این موضوع‌‌‌این است که از بین گفتمان‌های[6] مختلفی که در زمینه توسعه مطرح شده‌اند از نظر اعضای هیأت علمی‌گروه‌های علوم اجتماعی دانشگاه‌های استان تهران، جامعۀ‌‌‌ایران کدام گفتمان توسعه را بیشتر پذیرفته است؟ و چگونه ‌می‌کوشد که ‌در ابعاد مختلف، شرایط مورد نیاز جامعه را برای توسعه و پیشرفت آماده کند؟

1-3  ضرورت و اهمیت تحقیق[7]

 1-3-1  اهمیت نظری تحقیق

نظریه‌های اجتماعی مختلف به شیوه‌های متفاوت موضوع توسعۀ اجتماعی را مد نظر قرارداده‌اند. دلیل‌‌‌این امر آن است که از یک طرف مفهوم توسعۀ اجتماعی پیچیده و چند بعدی است و از طرف دیگر در علوم مختلف کاربردهای متفاوتی از آن به کاربرده شد. امروزه یکی از مهمترین رویکردها به توسعه‌‌‌این است که جوامع از نظر شاخصه‌های اجتماعی  توسعه درچه مرتبه‌ای قرار دارند. شاخصه‌های اجتماعی مختلفی وجود دارد که از مهمترین آن‌ها می‌توان به امید به زندگی، نرخ مرگ و میر، میزان باسوادی، سطح درآمد، رشد اقتصادی و میزان رفاه اشاره کرد.

از زمان پیدایش علم جامعه شناسی و گرایش‌های مربوط به آن از جمله توسعه، رهیافت‌های متفاوتی در زمینۀ توسعه مطرح شد. هرکدام از‌‌‌این رهیافت‌ها در دوره‌های مختلف و جوامع گوناگون به کارگرفته شده‌اند. در‌‌‌ایران نیز از زمان پیدایش اولین جرقه‌های توسعه و نوسازی تا به امروز نگاه‌های مختلفی نسبت به آن شکل گرفته است. هر کدام از‌‌‌این نگاه‌ها به نوعی بهبود زندگی انسان‌ها را در نظر می‌گرفتند و هرکدام با نگاهی متفاوت مولفه‌های توسعۀ اجتماعی، که در بالا ذکر شده‌اند، را مد نظر قرار می‌دادند. همیشه بین‌‌‌این شاخص‌ها ارتباط متقابل وجود داشته ولی امروزه با پیچیده‌تر شدن زندگی اجتماعی‌‌‌این همبستگی و ارتباط هم پیچیده‌تر شد. تنوع رویکردها و رهیافت توسعه نشانگر‌‌‌این ارتباط متقابل است زیرا زندگی اجتماعی به قدری دارای پیچیدگی است که با یک رویکرد فکری و از یک زاویه نمی‌توان آن را بررسی و مطالعه کرد. در نتیجه تنوع رویکردها نتیجۀ تنوع نگاه‌ها به امر توسعۀ اجتماعی و پیچیدگی‌‌‌این امر است. کاربرد همین نگاه‌های متفاوت باعث شده در‌‌‌ایران در هر دوره‌ای به جنبه‌هایی از توسعه توجه شود و جنبه‌های دیگری نادیده گرفته شوند. در این زمینه می‌توان با نگاهی به سیاست‌های توسعه‌ای در دورۀ قاجاربه، پهلوی و جمهوری اسلامی‌صحت‌‌‌این امر را متوجه شد. به طوری که می‌توان با بررسی زندگی اجتماعی هر دوره تفاوت در توجه به ابعاد توسعه و رویکردها را ملاحظه کرد.

در زمینۀ توسعه و توسعۀ ‌اجتماعی می‌توان به دیدگاه‌های اساتید و هیأت علمی‌دانشگاه‌ها به عنوان نشر دهندگان اصلی علم و دانش توسعه در هر جامعه‌ای اشاره کرد. به طوری که اگر در جامعه دانشگاه‌های

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:28:00 ب.ظ ]




فصل دوم:مبانی نظری تحقیق…….…….      17

مقدمه…………………………………………………….       18

تحول هویت ایرانی………………………………….       22

دوران پهلوی و مدرنیسم ایرانی………………..       28

چالشهای هویت ملی………………………………..      29

هو یت ملی ایرانیان در دوران معاصر…………..     37

رویکردهای هویت اجتماعی………………………..     42

دولت- ملت، ملیت…………………………………..     .44 

شکل‌گیری هویت ملی……………………………….    46

هویت قومی……………………………………………..    .47     

سرمایه اجتماعی……………………………………….    49 

تعاریف سرمایه اجتماعی ……………………………   49   

تاریخچه ی مطالعات سرمایه ی اجتماعی……..    58

عناصر و مولفه های سرمایه ی اجتماعی ………   59

پیشینه تحقیقات داخلی………………………..…..    65

پیشینه خارجی…………………………………………..   72  

چهارچوب نظری………………………………………….   73

ابعاد هویت ملی……………………………………………  74

ابعاد سرمایه اجتماعی………………………………….   85

بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و هویت ملی……  86

 

فصل سوم:روش اجرای تحقیق……………..  103

مقدمه………………………………………………………….  104

جامعه آماری نمونه‌گیری ……………………………     104    

بر آورد حجم نمونه……………………………………      105

واحد مشاهده…………………………………...……      . 106

واحد تحلیل…………………………………….….…..     .106

شیوه نمونه گیری……………………………………..      .106

 

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها ……………….     107

منزلت شغلی…………………………………………..      .115

ابزار تحقیق ……………………………………………..     116

متغیر وابسته: هویت ملی…………………………..     116

متغیر  مستقل :سرمایه اجتماعی ……………….    121

پایگاه اقتصادی و اجتماعی ………………………..    .124

منغیرهای زمینه ای …………………………………….   124

اعتبار و پایایی …………………………………………..    125

روش های تجزیه و تحلیل داده ها ………………..  .129

فصل چهارم: نتایج و یافته‌های تحقیق………   131

مقدمه………………………………………………………….  132

تحلیل توصیفی داده ها………………………………..   132  

تحلیل های استنباطی………………………………….   151 

فصل پنجم: بحث و پیشنهادات…………...   162     

نتایج حاصل از تحلیل های آمار استنباطی ……   164   

محدودیت ها…………………………………………..…..   169

پیشنهادات………………………………………………….  .170

منابع………………………………….…..   171

پیوستها و ضمایم……………………………   173

مقدمه:

 

همانطور که قابل مشاهده است با توجه به تنوع قومی که در ایران وجود دارد و یکی از نمونه های استثنایی در میان کشورهای دنیا است و نیاز به حفظ نظم موجود که از لوازم اصلی آن تقویت هرچه بیشتر هویت ملی است که بتوان از تهدیدهای روزافزون فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی و اثرات آن را تا حدودی کاهش داد تا این قومیتها قابلیت ها و تلاش های خود را معطوف به مای ایرانی و کشور با سابقه شان کنند. در این عرصه تاکید بر داشته های فرهنگ خودی میتواند از مناسبترین راه حل ها باشد.

اندیشمندان علوم اجتماعی هر کدام از نقطه نظری به تعریف هویت پرداخته اند مثلا گیدنز هویت را عبارت میداند از: خود شخص آن طور که شخص خودش را تعریف می کند.از نظر او هویت انسان در کنش متقابل با دیگران ایجاد شده و در جریان زندگی پیوسته تغییر می کند.

کشور ما در حال گذار است و با تحول و مسایل خاصی روبه روست مساله اساسی این است که امروزه مردم با مشکلات موجود در جامعه که خود برگرفته از نابسامانی هویتی ناشی از عدم جدایی کامل از هویت گذشته و اتصال به هویت جدید است این امر در میان اقلیتها به خصوص موجب می شود تا نسبت به فرهنگ حال و گذشته خویش احساس تعلق کمتری داشته باشند و موجب بحران هویتی شود.

از دید برخی صاحبنظران شواهد بسیاری دلالت دارد که شتاب و گستردگی تحولات جهان معاصر سبب شده تا هویت جوانان به خصوص دایما در حال تغییر و بحران

این مطلب را هم بخوانید :

بررسی ارزان ترین خودرو دست دوم بازار؛ مروری بر تاریخچه رنو ۵ در جهان و ایران باشد و زمینه ای در جهت سردرگمی ها –نابسامانیهای هویتی- عدم تعهد- پایمالی منافع ملی و پیدایش بحران هویت گردد(عبدالهی- 1375: 158).

با توجه به مطالبی که گفته شد مشاهده می شود که هویت ملی را میتوان یکی از مهمترین شاخص هایی دانست که موجب همبستگی اجتماعی می شودو هویت ملی در اینجا به معنای مجموعه به هم پیوسته ای از ویژگیهای فرهنگی – سیاسی –تاریخی و جغرافیایی است که طی آن افراد در قبالش احساس همبستگی –تعهد و وفاداری میابد.

مقوله هویت ملی و ابعاد آن یکی از مهمترین مسایل و چالشهای فرهنگی می باشد که از دوران گذشته بویژه در سده های اخیر یعنی پس از آشنایی ایرانیان با مغرب زمین همواره وجود داشته است و غالبا به صورت تعارض بین هویت ملی و مذهبی بوده است.

در حقیقت هویت ملی همچون شمشیر دو لبه ای است که هم جنبه های مثبت و هم منفی دارد . تاکید بیش از حد بر ملیت در دوره هایی از تاریخ به شدت مطرح بوده و حتی باعث بروز جنگهای مختلفی بوده است و چگونگی رشد هویت ملی به صورت یک مساله است و مساله ای عام که شامل حال ایران هم میشود(شمشیری- 1387 :16).

در مورد زمینه تاریخی هویت ملی  باید اشاره کرد که پرداختن به هویت ایرانی از دوره ساسانیان تا دوره اسلامی و دوره صفویه تا انقلاب مشروطه کاربردی درست است چون مفهوم هویت ملی ایرانی نتیجه مراودات ایرانیان با کشورهای غربی – هند – ترکیه و اعراب است. در واقع هویت ملی در عصر جدید که دولتهای ملی ابتدا در اروپا و آنگاه در آمریکا و آسیا و آفریقا سر بر آوردند و مفاهیم جدید ملت و دولت رونق پیدا کرد و در ایران هم مفهوم نوین ملت وارد کلام سیاسی روشنفکران عصر روشنگری ایران شد و در انقلاب مشروطه و پس از آن رواج پیدا کرد(احمدی-1383: 157  ).

اما در بعد سرمایه اجتماعی باید خاطر نشان کرد که این مفهوم در ادبیات توسعه در دهه 1990 به بعد اوج گرفت وبه عنوان یکی از عوامل عمده در توسعه محلی و ملی مطرح شده است.

دغدغه تنزل روابط اجتماعی از جمله موضوعاتی است که به کرات در جامعه شناسی کلاسیک و معاصر به چشم می خورد. جامعه شناسان اولیه درباره انتقال از گمین شافت به گزل شافت و رسمی شدن روابط و یا تاثیر زندگی شهری بر حیات انسانی نظرات فراوانی داشته اند. به نظر زیمل فرایندهایی مثل تقسیم کار فزاینده- عقلانیت مفرط و سلطه روزافزون سبب پیدایش دلزدگی و احتیاط در روابط اجتماعی در شهرها شده است.به موازات افزایش افراد روابط چهره به چهره کارکرد خود را از دست داده و جای خود را به نوع دیگری از روابط می دهد. به اعتقاد زیمل نتیجه چنین وضعی ناپایداری روابط و کاهش اعتماد اجتماعی است(شارع پور-1379 : 15).

پس سرمایه اجتماعی را می توان ویژگیهای زندگی اجتماعی –شبکه ها – هنجارها و اعتقاد دانست که مد نظر پوتنام است و اعتقاد دارد که مشارکت کنندگان در این گروهها را قادر به کار موثرتر باهمدیگر برای تعقیب اهداف مشترک می کند(putnam-1993a:  56).

بنا به مطالب مطرح شده و اهمیت مقوله هویت ملی و تهدیدهای روزافزونی که این شاخص را دنبال میکند و نوسان آن در میان افراد واقشار مختلف و پایین بودن اینگونه روابط از طرفی و نازل بودن سطح سرمایه اجتماعی در ایران بر اساس پیمایشهای صورت گرفته لازم به نظر میرسد که رابطه هویت ملی با سرمایه اجتماعی و انواع جدید و قدیم را مورد ارزیابی قرار داده شود تا ضمن بالا بردن سطح سرمایه اجتماعی جدید در جامعه همچنین به حفظ داشته های ملی نیز به صورت فراگیر اقدام شود. همچنین مفهوم سرمایه اجتماعی نشان دهنده آن است که چگونه ساختار اجتماعی یک گروه با ملت و هنجارهای حاکم بر اآن میتواند به عنوان منبعی برای افراد آن گروه با ملت عمل کند. سرمایه اجتماعی بر نگرشها –باورها و طرز تلقی ها هم موثر است و از طرق مختلف به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر میزان هویت ملی افراد تاثیر می گذارد یعنی نگرش افراد به ملت و ایجاد روابط و هویت ملی به عنوان یک رفتار در نظر گرفته می شود .

در واقع سرمایه اجتماعی با زمینه سازی و دادن آگاهی نسبت به لایه ها و انواع خرده نظامهای سیاسی –اقتصادی- جامعه ای و فرهنگی جامعه که ناشی از شبکه روابط انسانی و تعامل با دیگران است و در اختیار قرار دادن مزایا و مضرت های هر کدام از این لایه ها و نوع جهت گیری را مشخص میکند و هویت مجزایی که در این مسیر تولید میشود را متاثر می سازد که یکی از این هویتها هویت ملی برای حفظ ثبات و نظم اجتماعی حاضر و جاری در جامعه مفید میباشد. (رضایی-1384: 13)

باتوجه به نتایج حاصل از طرح ملی پیمایش ارزشها و نگرش ایرانیان شهرستان کرمانشاه از نظر شدت احساس هویت ملی از حد میانگین کشوری پایینتر بوده و با33.9 درصد جزء مراکز استانهای با رتبه پایین به شمار می آید و در زمینه سرمایه اجتماعی هم(اعتماد به خانواده و دوستان و اقوام و خویشان) نشان می دهد که میزان سرمایه اجتماعی در سطح پایینتری از میانگین کل است و در خصوص خانواده 30.7درصد – در مورد دوستان 3.3 درصد و در مولفه اعتماد به اقوام و خویشان صرفا 4.1 درصد به صورت کامل ابراز و احساس اعتماد داشته اند . مشاهده می شود که در حوزه سرمایه اجتماعی وضعیت مناسبی وجود ندارد.

با بررسی اثرات میزان سرمایه اجتماعی بر هویت ملی جوانان دو شهر کرمانشاه به عنوان مرکز استان و وجود نهادهای غیر دولتی در سطح شهر و داشتن مذهب شیعه و از طرفی شهر جوانرود به عنوان شهری با ساختار قومی کردی و مذهب تسنن میتوان با استفاده از یافته های تحقیق در صورت پایین بودن هویت ملی ضمن به مشارکت بیشتر در آوردن جوانان در عرصه جامعه به ایجاد نگرش مثبت در مردم منطقه کمک کرد و با برجسته کردن اشتراکات فرهنگی و تاریخی موجود به پویایی فرهنگی و تقویت تعلق مردم به هویت ملی اقدام کردو به نوعی از تکثر قومی و مذهبی موجود به سمت وحدت بیشتر جامعه سیر نماید تا همزمان بتوان در مقابل پدیده هایی مثل تهاجم فرهنگی و فرار مغزها و تفرقه های فکری و سیاسی ممانعت به عمل آورند. پس آنچه موجب انتخاب این دو شهر شده است همگونی نسبی و تفاوت در مذهب می باشد که قادر است ما را به نتایج قابل اتکایی رهنمایی کند.

1-2-ضرورت و اهمیت تحقیق:

پاسخ به پرسش در باب کیستی و چیستی آدمی همواره دغدغه ذهنی بشر بوده و فکر انسان را به خود مشغول داشته است. هر کس با توجه به توانایی های خود کوشش کرده که پاسخی مناسب به آن دهد اما ابهام ذاتی نهفته در این پرسشها پیامدهای زندگی مدرن و تغییرات شتابان اجتماعی در عرصه های مختلف حیات جامعه و عضویت افراد در نهادهای اجتماعی به عنوان وجهی از سرمایه اجتماعی و تفاوت سلایق فردی پاسخها را با دشواری روبه رو ساخته است(دوران-1387: نه).

در طول تاریخ چندهزار ساله ایران همواره انواعی از هویت برجستگی خاصی یافته است . این انواع به صورت کلی شامل: هویت فردی- دینی- قومی – محلی- ملی- جهانی – جنسی – نسلی و … بوده است. در سده های اخیر هویت ملی پس از پیدایش دولت ملتهای جدید در اروپا مورد توجه جوامع مختلف قرار گرفت. هویت ملی که در واقع نوعی از هویت جمعی است که نتیجه آن احساس پایبندی – دلبستگی و تعهد به اجتماع و گروه است ومقصود از پایبندی – اعتقاد و دلبستگی به ارزشهاست و مقصود از تعهد نیز همراهی در جهت توسعه و تثبیت ارزشها و هنجارها در گروه مربوطه است(رزازی فر- 1379:  104) .

هویت ملی که به مفهوم جدید پس از انقلاب مشروطه و تماس با غرب در ایران رواج گرفت بنابر نظر نویسندگان معاصر از سه حوزه تاثیر گرفته که شامل: ایران- اسلام و غرب است(داوودی-1379:  55) و در سده اخیر تعارضاتی بین این سه منبع هویتی به وجود آمده است به طوریکه مثلا بحران هویتی که در سالهای اخیر با عنوان تهاجم فرهنگی در ادبیات سیاسی و اجتماعی بیان می شود برگرفته از غرب است شیخاوندی هویت ملی را تقریبا آخرین هویت اکتسابی میداند که فرد طی فرایند جامعه پذیری از طریق خانواده – مدرسه و رسانه کسب می کنند(شیخاوندی-1379-13) ضمنا با توجه به جوانی جمعیت ایران و موج هویت جویی که به خصوص از انقلاب مشروطه آغاز شده و با انقلاب اسلامی در 1357 تشدید پیدا کرده است و همچنین گسترش شهرنشینی و پیچیده تر شدن روابط انسانی و تحولات پر شتاب جهانی لزوم پرداختن به سرمایه اجتماعی و اثرات آن روی هویت ملی در جهت ارتقا و تثبیت نظم اجتماعی در کشور را ضروری می سازد.

در این محدوده پیمایشهای متعددی صورت گرفته که در حوزه سرمایه اجتماعی به عنوان نمونه در پیمایش سنجش سرمایه اجتماعی جوانان که توسط موسوی مدیریت شده نتایج حاصله نشان از سرمایه اجتماعی پایین و روبه متوسط  در میان جوانان اشاره دارد و شکل سرمایه هم به صورت درون گروه یا قدیم است که بیشتر مشارکت و اعتماد در محدوده دوستان – فامیل و آشنایان است.و بالاترین نمره را اعتماد بین فردی کسب کرده است.

همچنین سرمایه اجتماعی و هویت ملی هر دو به عنوان لوازم توسعه ضروری به نظر می رسند و در صورت ارتقای هر دو روند توسعه شکل مناسبتری به خود گرفته و تهدیدات به خصوص بیرونی کمتر می تواند در این مسیر خلل ایجاد کند.

بنابراین شناسایی انواع هویت فردی و جمعی همانند هویت ملی و همچنین سرمایه اجتماعی به عنوان ایجاد کننده اعتماد در جامعه – تسری بخش مشارکت در نهادهای مدنی و در نهایت در استقرار همبستگی اجتماعی می تواند در مقابل تهدیدهای روزافزون داخلی و خارجی برای نظم موجود در جامعه موثر افتد.

سنجش میزان سرمایه اجتماعی و رابطه آن با هویت ملی حوزه نسبتا تازه ای از مطالعات در این زمینه را به نمایش میگذارد .در تحقیق حاضر با بررسی دو شاخص ذکر شده می توان به آزمون تعدادی از نظریه های موجود پرداخت و ادبیات این حوزه را غنی تر ساخت.و با نتایج حاصله از این تحقیق می توان برنامه ریزان حوزه سیاسی و اجتماعی کشور را نسبت به تعلق خاطر به ایران و اثرات سرمایه اجتماعی بر آن در جهت انجام آسیب شناسی از وضعیت موجود آگاه کرد

هویت و پرداختن به آن امروز مسأله ای جهانی است و مصادیق زیادی بر آن مترتب است ظهور و گسترش هویت های قومی، جنسی، دینی، دانشجویی و … همه مصادیقی از این مسأله اند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:28:00 ب.ظ ]