کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 



3-4شرایط اجتماعی……………………………… 12

3-5آثار……………………………………… 13

بخش دوم:مبانی فلسفی غزالی……………………… 14

3-6 اندیشه ………………………………….. 14

3-6-1خدا…………………………………….. 14

3-6-2انسان…………………………………… 15

3-6-3نفس…………………………………….. 16

3-6-3-1قوای نفس………………………………. 17

3-6-4معرفت …………………………………… 18

3-6-4-1 معرفت حسی و عقلی………………………… 18

3-6-4-2معرفت ذوقی و کشفی………………………… 18

عنوان صفحه

3-6-4-3کسب معرفت………………………………. 18

بخش سوم:تربیت اخلاقی از دیدگاه غزالی…………….. 19

3-6-5تربیت در نظر غزالی……………………….. 19

3-6-6اخلاق در اندیشه غزالی……………………… 19

3-7تربیت اخلاقی……………………………….. 20

3-7-1اهمیت و ضرورت تربیت اخلاقی…………………. 20

3-7-2اهداف تربیت اخلاقی………………………… 21

3-7-3مبانی تربیت اخلاقی در اندیشه غزالی………….. 21

3-7-4اصول تربیت اخلاقی ………………………… 25

3-7-5روشهای تربیت اخلاقی……………………….. 32

3-8خلاصه فصل………………………………….. 41

 

فصل چهارم تربیت اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا

4-1مقدمه…………………………………….. 43

بخش اول:حیات و آثار ملاصدرا…………………….. 43

4-2دوران زندگی (حیات)…………………………. 43

4-3آثار و تالیفات…………………………….. 44

بخش دوم:مبانی فلسفی ملاصدرا…………………….. 45

4-4حکمت متعالیه ……………………………… 45

4-4-1انسان در حکمت متعالیه ……………………. 45

4-5هویت انسان………………………………… 45

4-6نفس………………………………………. 46

4-6-1مراتب و مراحل نفس انسانی …………………. 46

4-6-2حالات نفس انسانی………………………….. 47

4-6-3باقی یا فانی بودن نفس…………………….. 47

4-7عقل در حکمت متعالیه………………………… 48

4-7-1عقل به مثابه قوه اى از قواى نفس……………. 48

4-7-1-1عقل نظرى………………………………. 48

4-7-1-2عقل عملى………………………………. 48

4-7-2 عقل به عنوان تمام هویت انسان نه صرفاً قوه‏اى از نفس    49

4-8معرفت شناسی ………………………………. 49

عنوان صفحه

4-9برهان کشفی در حکمت متعالیه …………………. 50

4-10آموزه های دینی در حکمت متعالیه……………… 50

4-11نظریات فلسفی حکمت متعالیه………………….. 50

بخش سوم:تربیت اخلاقی از نگاه ملاصدرا……………… 52

4-12مبانی تربیت اخلاقی…………………………. 52

4-13اخلاق متعالیه……………………………… 56

4-13-1هدف تربیت اخلاقی  در حکمت متعالیه …………. 58

4-14اصول تربیت اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا…………… 58

4-15روشهای تربیت اخلاقی ……………………….. 65

4-16خلاصه فصل…………………………………. 68

 

فصل پنجم مقایسه و نتیجه گیری

5-1مقدمه ……………………………………. 70

5-2مقایسه مبانی تربیت اخلاقی……………………. 70

5-2-1تفاوتهای مبانی تربیت اخلاقی ……………….. 70

5-2-2شباهت­های مبانی تربیت اخلاقی………………… 72

5-3مقایسه اصول تربیت اخلاقی…………………….. 73

5-3-1تفاوت­های اصول تربیت اخلاقی…………………. 73

5-3-2 شباهت­های اصول تربیت اخلاقی………………… 74

5-4مقایسه روشها………………………………. 76

5-4-1تفاوتهای روش­های تربیت اخلاقی……………….. 77

5-4-2شباهت­های روش­های تربیت اخلاقی……………….. 77

5-5نتیجه‌گیری…………………………………. 79

5-6پیشنهادات پژوهشی…………………………… 80

5-7پیشنهادات کاربردی………………………….. 80

5-8محدودیت­های تحقیق…………………………… 81

منابع……………………………………….. 83

 1-1مقدمه

انسان گل سر سبد جهان آفرینش ،خداوند متعال است که در نیکوترین صورت(وجه)آفریده شده است «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم»(سوره تین،آیه 4).او دارای ابعاد وجودی متنوع است که برای شکوفا شدن و متعالی شدن این ابعاد و استعدادها ،احتیاج به تربیت دارد و در این میان پرورش فضایل اخلاقی یکی از مهمترین و در عین حال مشکل­ترین کارهاست تا انسان را در مسیر کمال که علت غایی آفرینش است قرار دهند.چنانکه رسول گرامی اسلام فرمودند:فلسفه بعثت ایشان هم تکمیل مکارم اخلاقی بوده است و قران کریم راز بعثت تمام پیامبران را تعلیم و تربیت و تزکیه بشر عنوان کرده است (سوره جمعه،آیه2). اخلاق و تربیت اخلاقی به دلیل نقش مهمی که در سرنوشت انسان و جامعه دارد از دیرباز مورد توجه‌اندیشمندان بشری و پیشوایان دینی بوده است. قسمت اعظم آموزه‌های دینی اسلام، مسیحیت، یهود و دیگر ادیان را اخلاقیات و قسمت بیشتر فعالیت‌های اولیای دین‌های مختلف را تربیت اخلاقی تشکیل می‌دهد.بعد از انبیا و اوصیا الهی فلاسفه و اندیشمندان مختلف اعم از پیروان ومکاتب الهی و پیروان مکاتب مادی هر یک با بینش و اهداف خاص خود از تربیت و اخلاق سخن گفته­اند و اصول و روشهایی را برای آن ارائه داده­اند.

از دیدگاه اسلام پرورش فضایل اخلاقی یکی از مهمترین اهداف رسالت پیامبر خدا بوده است تا انسان در مسیر کمال که علت غایی آفرینش است قرار بگیرد. تجربه بشری نشان داده است که انسان خواه متدین به دین آسمانی باشد یا نباشد، هیچ گاه حتی در دوران مدرن و پسا مدرن هم بی‌نیاز از تربیت و اخلاق نیست.

نیاز جهان معاصر به اخلاق حیاتی و درجه اولی است و واضح است که جز در سایه جدی گرفتن تریبت اخلاقی نمی‌توان به این هدف والا دست یافت. توجه به تربیت به ویژه تربیت اخلاقی توجه به حیاتی ترین مقوله انسانی است، زیرا بیشتر نابسامانی‌های جهان و انواع گرفتاریهای بشری ناشی از غفلت انسان از امر تربیت و سازندگی روحی و اخلاقی خویش است (شریفی و پناهی، 1388). یکی از ارکان اساسی سعادت بشر در زندگی مادی و معنوی اخلاق و فضایل اخلاقی می‌باشد. محاسن اخلاقی و خلقیات ستوده موجبات تحکیم روابط انسانی را فراهم می‌آورد. برخوردهای درست که براساس یک سلسله کارهای اخلاقی صورت می‌گیرد، شور و نشاط به کالبد زندگی می‌دهد و زندگی فردی و اجتماعی را در مسیر تعالی و تکامل به کام انسان گوارا می‌سازد (صادقی اردستانی، 1388). پس روابط اخلاقی نیک و مثبت همانطور که موجب تهذیب نفس، تربیت انسانی و رشد معنوی می‌شود در تکامل هویت اجتماعی، توسعه، ترقی و تعالی فردی و اجتماعی نقش تعین کننده‌ای دارد و امتی را به سربلندی و عزت می‌رساند، چنان که فقدان آن موجب عقب ماندگی، ذلت و گاهی موجبات سقوط یک جامعه را فراهم می‌نماید.

تربیت اخلاقی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد تربیت به شمار می‌رود که می‌تواند به طور مستقل در کنار جنبه‌های دیگر تربیت نظیر تربیت عقلانی، دینی، اجتماعی و عاطفی مورد برسی قرار گیرد. اگر بشر در تمام ابعاد تربیت موفق، ولی در زمینه تربیت اخلاقی دچار ضعف و سستی باشد مشکلات بی‌شماری گریبانش را خواهد گرفت و حتی شاید اثرات مثبت جنبه‌های دیگر تربیت نیز از بین برود.

ما در این فصل ابتدا به طرح مسئله پژوهش خواهیم پرداخت و در ادامه برمبنای مسئله مورد بحث به بیان اهداف و ضرورت تحقیق و همچنین روش تحقیق  می­پردازیم و در پایان نیز تعریفی از اصطلاحات ارائه خواهیم داد.

1-2بیان مسئله

یکی از دانش های ضروری که در دنیای امروز مورد غفلت واقع شده و لازم  است نسبت به آن توجه بیشتری مبذول شود تربیت اخلاقی است.در عصر حاضر تربیت اخلاقی یکی از مفاهیمی است که با محدود نبودن به دین یا جامعه‌ای خاص دستخوش تفاوت دیدگاهها و اظهار نظرهای گوناگون قرار گرفته است.

با توجه به اینکه اخلاق و تربیت اخلاقی زمینه­ساز رسیدن انسان به کمال نهایی و وجود مطلق می باشد توجه به آن در جامعه کنونی ما که هر روز نسبت به روز قبل شاهد نابسامانی ها و معضلات انسانی ناشی از عدم رعایت موازین اخلاقی در آن می­باشیم بیشتر حس می شود. این نابسامانی­های اخلاقی هم خود شخص را از خیر مطلق دور می­کند و هم باعث رنجش خاطر دیگران خواهد شد. باتوجه به این مشکلات این مسئله  به ذهن متبادر می شودکه واقعاً ریشه این گونه معضلات اخلاقی در جامعه دینی ما که دستورات و نکات اخلاقی در آن بصورت تمام و کمال آمده ، در چه می­تواند باشد . به نظر می­رسد که تعدد آرا گوناگون و غالبا متعارض در زمینه اخلاق و تربیت اخلاقی دست اندر کاران تعلیم و تربیت ما را دچار سر در گمی کرده است .و هرروز از نظریه ای رو به نظریه دیگری می­برند.

در راستای مطالب مذکور این پژوهش به دنبال این است تا با توجه به اهمیت و تاثیر شگرف اخلاق و تربیت اخلاقی در رشد فردی و اجتماعی و نابسامانی‌های موجود در این حوزه با بررسی تربیت اخلاقی از نظر دو‌اندیشمند بزرگ جهان اسلام، امام محمد غزالی که مشهورترین مولف مسلمان در علم اخلاق می‌باشد و نیز ملاصدرا به عنوان دیگر‌اندیشمند اسلامی که که توانسته است تا حدودی اختلافات بین اندیشمندان مسلمان در هستی شناسی ، شناخت شناسی،  ارزش شناسی و دیگر حوزه ها را  با ترکیب کردن آرا اسلاف خود و ریختن آنها در قالبی نو به نام حکمت متعالیه کاهش دهد ، به طوری اندیشه­های او تا زمان حاضر نیز به روز باقی مانده و مورد ارجاع دیگر متفکران اسلامی قرار گرفته است ، بپردازد و می­خواهدکه با مقایسه‌ی آرا  غزالی و ملاصدرا تبیین مناسبی از چگونگی تفاوت‌ها و شباهت‌های دیدگاه  آن دو اندیشمند جهان اسلام در زمینه تربیت اخلاقی ارائه دهد، و به این مسئله بپردازد که تربیت اخلاقی در تفکر غزالی و ملاصدرا چه جایگاهی دارد، آرا این دو چه راهکاری را می‌تواندبه دست‌اندارکاران نظام تعلیم و تربیت در جهت بهبود وضعیت نامطلوب اخلاق عصر کنونی و به خصوص نظام ترییتی ما ارائه دهد.

 1-3اهمیت و ضرورت تحقیق

رشد و نشاط علمی در همه جنبه‌ها که تربیت اخلاقی نیز از آن مستثنی نیست در جامعه ما در گرو بازشناسی آثار مهم متفکران گذشته ما است. این باز شناسی بدون بررسی تطبیقی بین آرا  و نظریات متفکران گذشته چندان روشن بینانه و موثر نخواهد بود (باقری، 1377).  با اعتقاد به این مسئله که ارزشهای اخلاقی، همواره به عنوان افکار مهم و غالبی در زندگی بشر بخش قابل توجهی از دغدغه پژوهش های علوم انسانی را تشکیل داده­اند. ضرورت پژوهش در تربیت اخلاقی برای ما روشن خواهد شد.

برای مقابله با اخلاق نا مطلوب که بر زندگی انسانها سایه گسترانده و خود یک معضل اساسی است، از سوی اندیشمندان برای چاره اندیشی و مبارزه با آن  تلاش فکری گسترده­ای صورت گرفته است. در فرهنگ اسلامی آثار متعددی در اخلاق و تربیت اخلاقی توسط دانشمندان قدیم و معاصر به رشته تحریر در آمده و تحقیقات ارزشمندی در این زمینه انجام شده است (داوودی، 1385: 154).. حاصل این تلاش گنجینه گران بهایی است که برای پیرایش وجود انسان از آلودگی‌ها ی اخلاقی و تعالی ارزشی آدمی، از سوی متفکران و مصلحان فراهم شده است. در همین راستا گرد آوری، بررسی تطبیقی و تنظیم آرا‌ اندیشمندانی که در زمینه اخلاق و تربیت اخلاقی  کار کرده اند و دارای تالیفاتی هستند، گامی آغازین ولی اساسی می‌باشد. همچنین برای بهره وری مطلوب از تربیت اخلاقی، جستجوی عمیق، پیوسته و منظم گنجینه معارف و تجارب آدمی ضروری محسوب می‌شود (صادق زاده قمصری، 1375). در این راستا استفاده از افکار ‌اندیشمندان دینی که هم خود متخلق به اخلاق حسنه بوده‌اند و هم با قلم و بیان به ارشاد طالبان و مشتاقان پرداخته‌اند، می‌تواند در حل مشکلات اخلاقی کنونی جامعه گره گشا باشد .

در این پژوهش غزالی در جایگاه یکی از فیلسوفان متقدم اخلاق و ملاصدرا هم بعنوان یکی از فیلسوفان متاخر که دارای مشرب فکری خاصی به نام حکمت متعالیه میباشد که تقریبا می توان گفت جامع تمام مشارب فکری تا قبل از خود می باشد جهت بررسی و تطبیق نظریات در زمینه تربیت اخلاقی  بر گزیده شده اند . همچنین مشرب فکری آنان و نقش و اهمیت فلسفه در دیدگاههای آنها تا حدودی با هم تفاوت‌هایی دارند. با مقایسه وجوه تفاوت‌ها و شباهت‌های‌اندیشه غزالی بعنوان فردی متقدم در تربیت اخلاق اسلامی و ملاصدرا بعنوان فیلسوف متاخر اخلاقی اسلام می‌توان به یک دید کلی در زمینه تربیت اخلاقی دست پیدا کرد که راه را برای برنامه ریزان درسی و آموزشی ما نشان خواهد داد تا بتوانند برنامه­ریزی‌های لازم را برای بهبود وضعیت اخلاقی جامعه بعمل آورند.

1-4اهداف تحقیق

هدف کلی :بررسی تربیت اخلاقی از دیدگاه غزالی و ملاصدرا

اهداف اختصاصی:

1) بررسی دیدگاه غزالی در تربیت اخلاقی

2) بررسی دیدگاه ملاصدرا در تربیت اخلاقی

3) تعیین تفاوت­های دیدگاه غزالی و ملاصدرا در تربیت اخلاقی

4) تعیین  شباهت­های دیدگاه غزالی و ملاصدرا در تربیت اخلاقی

1-5 سوالات تحقیق

1) دیدگاه غزالی در زمینه تربیت اخلاقی چیست؟

2) دیدگاه ملاصدرا در زمینه تربیت اخلاقی چیست؟

3) در زمینه ترببیت اخلاقی چه تفاوت­های بین آرا غزالی و ملاصدرا وجود دارد؟

4) در زمینه ترببیت اخلاقی چه شباهت­های بین آرا غزالی و ملاصدرا وجود دارد؟

1-6روش تحقیق

این پژوهش از نوع مطالعات کیفی با رویکردی اسنادی- تحلیلی می­باشد که در آن از روش جرج بردی[1] دانشمند لهستانی( نقل از آقازاده،1382). در مقایسه و تطبیق نظرات غزالی وملاصدرا  استفاده خواهد شد. بردی در زمینه مطالعات تطبیقی در قلمرو آموزش و پرورش چهار مرحله را مشخص نموده است که این مراحل عبارتند از:

1-مرحله توصیف:  در این مرحله به اعتقاد بردی پژوهنده به توصیف نمودها و پدیده‌های مورد تحقیق بر اساس شواهد و منابع‌ای که از اطلاعات مختلف چه از طریق مشاهده مستقیم یا مطالعه اسناد و گزارشات دیگران به دست آورده است می­پردازد. به عقیده بردی مرحله توصیف، مرحله یاداشت برداری و تدارک یافته‌های کافی برای نقادی از آنها در مرحله بعدی است.

2- مرحله تفسیر:  این مرحله شامل بررسی و تحلیل اطلاعاتی است که در مرحله اول پژوهشگر به توصیف آنها پرداخته است. تحلیل اطلاعات به اعتقاد بردی بایستی مبتنی بر اصول و شیوه مرسوم در علوم اجتماعی باشد.

3-مرحله همجواری:  طی این مرحله اطلاعاتی که از صافی 1و 2 گذشته طبقه بندی می‌شوند و پهلوی هم قرار می‌گیرند و چهار چوبی فراهم می‌شود که راه را برای مرحله بعدی یعنی مقایسه شباهت‌ها و تفاوت‌های پدیده مورد تحقیق هموار می‌نماید. به عقیده بردی محقق در این مرحله می‌تواند به فرضیه تحقیقی خود دست یابد.

4- مرحله مقایسه:  در این مرحله مسئله تحقیق که در مراحل قبلی علی الخصوص در مرحله همجواری محقق اجمالاً از آن گذشته است، دقیقاً با توجه به جزیات در زمینه تشابهات و تفاوت‌های مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.

1-7تعریف مفاهیم و اصطلاحات:

تربیت[2]:واژه تربیت از ریشه ربو و باب تفعیل است .در این ریشه، معنای زیادت و فزونی لحاظ شده است . بنابراین وازه تربیت با توجه به ریشه­ی آن به معنی فراهم کردن زمینه پرورش است .علاوه بر این تربیت به معنای تهذیب نیز استعمال شده است ،که به معنی زدودن خصوصیات ناپسند اخلاقی است.گویا در این استکمال، نظر بر این بوده است که تهذیب اخلاقی،مایه­ فزونی مقام و منزلت معنوی است،و از این حیث می­­توان تهذیب را تربیت دانست (باقری،1388،ص52-51). از نظر غزالی معنی تربیت این است که مربی، اخلاق بد را از آدمی بازستاند و به دور اندازد و اخلاق نیکو جای آن بنهد. )غزالی، ج 3: 53 ـ 52(.

اخلاق[3] :بررسی مجموعه­ای از اظهارات علمای اخلاق ،حاکی از آن است،که واژه اخلاق از مشتقات خلق است و اشاره به امر نفسانی و راسخ در نفس دارد که موجب می­شود افعال به آسانی از انسان صادر شود .یعنی خلق صفت و کیفیت درونی و ثابت در نفس انسان است و به راحتی از بین نمی رود(حقیقت و مزیدی،1387: 109).

این مطلب را هم بخوانید :

 
 

تربیت اخلاقی[4]: تربیت اخلاقی به مفهوم اتخاذ مجموعه تدابیر منظم و برنامه ریزی شده با هدف ایجاد تغییرات مطلوب و نفی رذایل و ایجاد فضایل اخلاقی در متربی است .به این ترتیب تربیت اخلاقی فرآیند    زمینه­سازی و به کارگیری شیوه­هایی جهت شکوفاسازی ،تقویت و ایجاد صفات،رفتارها و آداب اخلاقی و اصلاح و از بین بردن صفات،رفتارها و آداب غیر اخلاقی در خود انسان است(همت بناری،1382: 9).

1مقدمه

همانگونه که یکی از بزرگان اندیشه دینی در پاسخ پرسشگران از علت رفعت و بزرگی اندیشه­اش به آنان گفت :«به این علت توانسته است افق­های فراتری را بنگرد که بر شانه بزرگان پیش از خود ایستاده » باید اذعان کرد که این سخن قولی است صحیح و اتفاقی است ساری و جاری برای همه بزرگان اندیشه و فکر ، چرا که اساساً اندیشه و فکر خلق الساعه و بدون بستری مناسب نمی­­تواند نشو و نما یابد ،هرچند که نباید عنصر خلاقیت،جامعیت اطلاعات ،ژرف­نگری و نکته یابی شخص محقق واندیشمند را منکر شویم و یا کم­اثر دانیم .چرا که در

 همان زمان که شخصی بر فراز شانه­های اندیشمندان گذشته خود می­ایستد و سخن از فراسوها می­گوید ،هزاران نفر دیگر نیز با این اندیشه­ها آشنایی دارند ولیکن چون فاقد ابتکار و قوه خلاق­اند نقشی به جز مقلد بر چهره آنها نمی­ماند.چون پژوهش ما در مورد دو تن از اندیشمندان به نام تاریخ ایران و اسلام می­باشد ما در این فصل به بررسی پیشینه پژوهش حاضر و تحقیقات پیشین مرتبط با موضوع تحقیق خواهیم پرداخت .

صادق‌زاده قمصری (1375) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان« مبانی، اصول و شیوه‌های تهذیب اخلاقی از نظر غزالی و فیض» به توصیف مبانی، اصول و روشهای تهذیب اخلاقی از نظر غزالی و فیض پرداخته است محقق به استخراج آرا، تشخیص میزان توافق نظر دو دانشمند، کشف نوع روابط فوق را تنظیم و در قالب بدیعی پرداخته است. هدف نویسنده این بوده است که نظام اخلاقی مبتنی بر منابع دینی را به عنوان بستری مناسب برای تربیت اخلاقی معرفی کند و با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، این دو متفکر در بعضی از مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی مشترک و هر دو متفکر معتقد بودند که تربیت اخلاقی را نمی­توان به صورت مشخص، مبارزه با آلودگی، اکتساب ارزش و تعالی ارزش­ها به حساب آورد.

در پایان نتیجه گرفته که هر دو دانشمند رویکردی دینی به تربیت اخلاقی داشته‌اند. همچنین از تحلیل کمی یافته‌های این دو دانشمند نتیجه گرفته شده است، که توافق نظر دو متفکر در همه مقوله‌های مورد مقایسه بسیار زیاد است که نسبت توافق نظر را در مبانی 93 درصد در اصول 82 درصد و در شیوه‌ها 85 درصد برآورد می‌کند.

عطاران (1380) در رساله دکترای خود تحت عنوان « نقد تطبیقی دیدگاههای غزالی و کانت درباره رابطه اخلاق و دین و اشارات آن در تربیت اخلاقی» به بررسی چگونگی اثر گذاری ایده ادیان یعنی مفهوم خداوند و صورت آن در بنیاد نظام اخلاقی این دو متفکر پرداخته است. در این پژوهش به مفهوم تربیت اخلاقی از منظر کانت و غزالی پرداخته شده است. و روشهایی راکه با این مفهوم تناسب دارند و آدمی را به مقصد تربیت اخلاقی نائل می‌کنند بیان گردیده است. در پایان به روشهای اصلی و مورد تاکید این دانشمندان تاثیر گذاری این شیوه‌ها در روشهای تربیت اخلاقی در جهان معاصر ذکر شده است.

گلستانی (1380) در مقاله خود تحت عنوان نقد و تحلیل تربیت اخلاقی از نظر بعضی از متفکران مسلمان)) پرداخته است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می‌دهد که فیلسوفان اسلامی کوشیده‌اند بنیادهای متین و اصیل برای تربیت اخلاقی بیابند که با شرایط تاریخی و اجتماعی متزلزل نگردند.

الماسی (1383) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ((برسی تطبیقی آرای اخلاقی ارسطو و غزالی)) سعی نموده است که راههای رسیدن به سعادت را از نظر این دو دانشمند بررسی کند و نتیجه می‌گیرد که سعادت از نظر ارسطو دنیوی است و برای پیدا کردن سعادت شیوه‌های زندگی را مورد بررسی قرار می‌دهد. اما سعادت از نظر غزالی بر خلاف ارسطو اخروی است، زیرا سعادت به عنوان خیر اعلا به عنوان بهترین جز وجودی یعنی نفس است و این جزمتعلق به دنیا نیست.

سر کشیکیان (1389) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «مقایسه نظرات علامه طباطبایی و ابوحامد امام محمد غزالی از بعد اهداف و روشهای تربیت» به مطالعه و آشنایی با اهداف تربیتی مکتب انسان­ساز اسلام از زبان و قلم دو تن از‌اندیشمندان بزرگ جهت بر طرف کردن مشکلات آموزش و پرورش پرداخته است. نتیجه کلی این پژوهش این است برای دست‌یابی به تعالیم اصیل اسلام، تحقیق در دریایی بی‌کران معارف اسلامی امری الزامی است.

چاواری (1386) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ((برسی تطبیقی دیدگاههای فارابی، غزالی و سعدی در مورد تعلیم و تربیت و ارکان آن)) تحقیقی را به روش توصیفی – تحلیلی انجام داد. در این تحقیق به اختصار نظرات غزالی استخراج گردید با موارد مشابه از سعدی پرداخته شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که هر دو دانشمند نگاهی مشابه به تربیت به طور کلی و ارکان ان به طور جزئی داشته‌اند. غزالی و سعدی از منظر دین به تربیت نگاه می‌کنند.

دیرباز و دهقان سیمکانی (1390) در مقاله‌ای با عنوان ((عقلانیت و انسان اخلاقی در‌اندیشه کانت و ملاصدرا)) اخلاقی که ناشی شده از عقلانیت باشد را بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که به طور کلی، در تطبیق دو نظریه ملاصدرا و کانت[1] می‌توان گفت:  نظریه کانت به جهت برخوردار بودن از جوهره معرفتی بشری و طبیعی و عناصری چون استقلال و اراده، قابلیت آن را دارد تا به اخلاقی اومانیستی منجر شود؛ چرا که در نظر او انسان نهایتاً هویتی حقیقی یافته و از هر نوع عامل بیرونی و ماورائی رهاست. در نظر کانت، استقلال و اراده، همچون برترین اصل اخلاق است. اما نظریه ملاصدرا از جوهره معرفتی الهی برخوردار بوده و مبانی معرفتی وی ریشه در ماوراءالطبیعه دارد. از این‌رو، هر چند انسان از خلاقیت برخوردار است، اما در حقیقت، عین تعلق و ارتباط تکوینی با مبدأ هستی است و سیرصعودی خاصی که ملاصدرا، بر اساس حرکت جوهری، اصالت وجود و تشکیکی بودن آن و مرتبط ساختن وجود انسان با عقل فعال و نهایتاً خداوند، ارائه داده است، نشان می‌دهد که در نهایت، هیچ‌گونه استقلالی برای خود قائل نبوده، تمام وجود خود را فانی در وجود حق می‌یابد. هر دو‌اندیشمند از استعدادهای درونی خود انسان بهره گرفته و سیر اخلاقی خاصی را به او ارائه داده‌اند. کانت اراده را، بنیادی‌ترین پایه قرار داد، وملا صدرا عقل نظری را، با این حال، در سیر کمالی و اخلاقی، انسان کانتی به فناء فی‌الله دست نخواهد یافت و خود را خدا خواهد پنداشت، اما انسان صدرایی، که در سیر اخلاقی قرار گیرد، چنین نیست.

کرمانی (1390) در مقاله‌ای با عنوان ((فلسفه اخلاق متعالیه؛ جایگاه ملاصدرا در میان علمای اخلاق)) نتیجه می‌گیرد که به اعتقاد ملاصدرا ملاک اخلاق، عقل آزاد (وجدان) می­باشد و بشر در این جهان به هر شکل رفتار نماید، حشر و بازخواستی مناسب آن خواهد داشت و در واقع، اخلاق نیک این جهانی، پاداش اخروی زیبا به همراه دارد و خُلق نازیبای این دنیا، عذاب الیم بدنبال خواهد داشت. یعنی هرگونه اخلاق و ملکاتی بر جان انسان چیره شود، به همان صورت در روز رستاخیز محشور خواهد شد. از این رو در نگاه این حکیم فرزانه، معرفت نفس بعنوان ظرف حکمت، همواره راهی است بسوی خداوند و شناخت اوصافش که افضل معلومات هستی است. از همین روست که برخی از براهین اثبات وجود خداوند بر مسئله نفس استوار گشته است. علم به نفس در بحث معاد و اعتقاد به استقلال آن، بسیار اساسی است و از آن جهت که پاره­ای از مسائل نفس از اصول موضوعه علم اخلاق است ـ با وجود اختلاف در مکاتب فلسفه اخلاق ـ تقریباً همه فلاسفه اسلامی بر این نکته اتفاق نظر دارند که اخلاق با کمال نفس ارتباط دارد و شالوده مباحث اخلاقی بر اصل کمال پذیری نفس و تاثیرپذیری آن از افعال اخلاقی استوار است و بدون آن، تبیین عقلی و فلسفی کافی برای خیر و شر اخلاقی نخواهیم داشت.

شکر (1390) در مقاله‌ای تحت عنوان ((نتایج حرکت جوهری در اخلاق)) به این نتیجه رسیده که حرکت جوهری بعنوان یک محصول برهانی در حکمت متعالیه می‌تواند تحولی در اخلاق ایجاد کند. حرکت در جوهر، پی آمدهای متعددی داشته است که برهانی شدن نظریه «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس»، از جمله نتایج این مسئله است که در مباحث اخلاقی تاثیر قابل توجهی خواهد داشت. از جمله:  قابل تغییر بودن اخلاق انسان، تایید واقعگرایی در اخلاق و گزاره‌های آن، تبیین مراحل استکمال نفس، اثبات فناناپذیری نفس و جاودانگی آن و توجیه کیفیت تجسم اعمال در سرای باقی. که این مسائل علاوه بر افزایش بعد تعقلی در اخلاق، موجب تاثیرگذاری مضاعف در اصلاح رفتار فردی و اجتماعی انسانها مطابق موازین شریعت نیز می‌شوند.

تاملی در تحقیقات انجام شده در آثار غزالی و ملاصدرا حاکی از اهمیت دیدگاه آنها برای محققان است بطوری که تاکنون پژوهش­های متعدد به بررسی نظریات فلسفی آن دو اختصاص یافته است .در رابطه با موضوع این پژوهش یعنی تربیت اخلاقی ، پژوهش­ها بیشتر معطوف به ماهیت اخلاق ،حدوث آن و ارتباط اخلاق با مسائل هستی ،انسان و خدا بوده است . اما متاسفانه در رابطه با بحث های تربیتی که می­توان از دیدگاه غزالی و بخصوص ملاصدرا استخراج نمود تحقیقات زیادی صورت نگرفته است و تحقیقات انجام گرفته پیشین نیز یا مربوط به قسمت محدودی از تعلیم و تربیت مثلاًفقط بحث اهداف، آن هم در سطحی بسیار محدود بوده و یا در صورت بررسی عناصر بیشتری از تعلیم و تربیت اخلاقی همچون اهداف ، محتوا ،اصول و روش­ها مباحث مطرح شده بصورت کلی مورد توجه محققان بوده است .مبحث تعلیم و تربیت اخلاقی به عنوان یکی از پیامدهای اساسی قابل استنباط از دیدگاه غزالی بعنوان عالمی پیش­رو در اخلاق و ملاصدرا که نظریات جامع و مفصلی در همه حوزه های فلسفی دارد به ­طور جامع و کامل در این پژوهش­ها به خصوص از دیدگاه ملاصدرا یافت نشد .هرچند فلسفه غزالی و ملاصدرا غنی­تر از آن است که بتوان در چنین مجموعه­ای تمام عناصر تعلیم و تربیت اخلاقی را در آن گردآوری نمود. اما پژوهش حاضر با هدف جبران بخشی از کاستی­های پژوهش­های پیشین انجام گرفته و محقق تلاش نموده که مبحث اهداف ،اصول و روش­ها را بطور نسبتا جامع از دیدگاه غزالی و ملاصدرا مورد بررسی قرار دهد تا با مقایسه دیدگاه آن دو نفر و نشان دادن تفاوت ها و شباهت های آنها در تربیت اخلاقی و ترکیب دیدگاه آنها بتواند راه­کارهای مناسبی برای دست­اندرکاران تعلیم و تربیت در حوزه تربیت اخلاقی ارائه بدهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-26] [ 10:47:00 ب.ظ ]




2-5 فیزیولوژی و علتشناسی بیماری ام ‌اس 15

2-6 مدل زیستی- روانی- اجتماعی ام ‌اس 16

2-7 مؤلفههای شناختی در بیماری ام ‌اس 17

2-8 عوامل تأثیرگذار احتمالی در اختلال شناختی بیماران ام ‌اس 24

2-8-1 نوع ام ‌اس 24

2-8-2 خستگی 25

2-8-3 مدت بیماری 26

2-8-4 ناتواناییهای فیزیکی 26

2-8-5 جنسیت 27

2-8-6 اختلالات روان‌شناختی 27

2-8-7 تأثیر داروها 27

2-8-8 نوروپلاستیسیتی 28

2-8-9 ذخیره شناختی 29

2-8-10 گرما 29

2-9 سنجش و غربالگری مشکلات شناختی بیماران ام ‌اس 30

2-10 مداخلات شناختی در بیماران ام ‌اس 31

2-11 توان‌بخشی شناختی 32

2-12 اصول توان‌بخشی شناختی 35

2-13 توان‌بخشی شناختی در افراد مبتلا به ام ‌اس 36

2-14 مؤلفههای روان‌شناختی در بیماری ام‌ اس 46

2-14-1 افسردگی 46

2-14-2 اختلالات اضطرابی 48

2-14-3 اختلال وسواسی – اجباری 51

2-14-4 اختلالات جنسی 51

2-15 مداخلات روان‌شناختی در بیماری ام ‌اس 52

2-16 مؤلفهها و مداخلات اجتماعی در بیماری ام ‌اس 56

2-16-1 حمایت اجتماعی 57

2-16-3 موقعیت شغلی و اقتصادی 61

2-16-4 مشکلات خانوادگی 65

2-16-5 مشکلات زناشویی 68

2-16-6 کیفیت زندگی 68

فصل سوم: روش پژوهش

3-1 نوع مطالعه و جامعه آماری، روش نمونه گیری و حجم نمونه: 72

3-2 ابزار پژوهش 73

3-3 مراحل اجرایی پژوهش 74

3-4 مشخصات نرم افزار ATLAS.ti 6 76

3-5 تحلیل محتوای کیفی 76

فصل چهارم: یافته­های پژوهش

4-1 یافته های اصلی پژوهش 81

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1 بحث 102

5-2 نتیجه گیری 110

5-3 پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..110

فهرست جداول

جدول1. خلاصه مراحل انجام تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………………………80

جدول2. نتایج حاصل از مطالعات میدانی و مطالعات کتابخانه­ای……………………………………………………………………………………………………82

جدول3. عناوین کدها و تعداد کدهای تعیین­شده (به ترتیب اولویت) در مصاحبه با بیماران………………………………………………………..84

جدول4. درصد کل مؤلفه­ها از نظر بیماران……………………………………………………………………………………………………………………………………..92

جدول5. عناوین کدها و تعداد کدهای تعیین­شده (به ترتیب اولویت) در مصاحبه با متخصصین……………………………………………….. 94

جدول6. درصد کل مؤلفه­ها از نظر متخصصین………………………………………………………………………………………………………………………………..96

جدول7. درصدکلی مؤلفه­ها از نظر بیماران و متخصصین……………………………………………………………………………………………………………….97

جدول8. کدهای استخراج شده از مصاحبه­ها به تفکیک هر کدام از شرکت­کنندگان………………………………………………………………….100

فهرست نمودارها

نمودار شماره 1. درصد مشکلات روانشناختی از نظر بیماران………………………………………………………………………………………………………….85

نمودارشماره2. درصد مشکلات فیزیکی از نظر بیماران……………………………………………………………………………………………………………………88

نمودار شماره3. درصد مشکلات شناختی از نظر بیماران………………………………………………………………………………………………………………..89

نمودار شماره4. درصد مشکلات اجتماعی از نظر بیماران………………………………………………………………………………………………………………..91

نمودار شماره5. درصد کل مؤلفه­ها از نظر بیماران…………………………………………………………………………………………………………………………..92

نمودار شماره6. درصد مؤلفه­ها از نظر متخصصین……………………………………………………………………………………………………………………………96

نمودار شماره7. درصد کلی مؤلفه­ها از نظر متخصصین و بیماران…………………………………………………………………………………………………..97

نمودار شماره8. مقایسۀ درصد کل مؤلفه­ها از نظر بیماران و متخصصین……………………………………………………………………………………….98

منابع

منابع فارسی 114

References 118

پیوست‌ها

پیوست 1. 133

پیوست 2. 136

  1-1 مقدمه

اسکلروز متعدد[1] که اختصاراً به آن “ام اس” گفته می‌شود، درمجموع شایع­ترین علت ناتوانی غیرتروماتیک در جوانان در جهان به‌حساب می­آید (اختیاری و همکاران، 1386). علل

این مطلب را هم بخوانید :

 

مراحل رسیدن به خودکنترلی و ادراک کنترل - پایگاه اطلاع رسانی فرادانش

 بیماری تاکنون مشخص نشده است. در مطالعه کورتزک[2] گزارش شده است که مجموعه­ای از عوامل خطر و مستعد کننده از قبیل نارسایی سیستم ایمنی، استعداد ژنتیکی فرد، زمینه فامیلی، منطقه جغرافیایی، عفونت­های ویروسی و حتی فشارهای روانی در ایجاد بیماری دخیل هستند (کورتزک، 1997؛ به نقل از رضایی و پناهی، 1384). علائم عصبی در بیماری “ام اس” به دلیل درگیری قسمت­های مختلف دستگاه عصبی مرکزی (CNS)[3] متنوع می‌باشد و به علائم حرکتی، شناختی و نوروسایکوژیکی منجر می­شود که تمام این علائم مستقل از یکدیگر رخ می­دهند (چیارلوالوتی و دلوکا[4] ، 2008). گزارش شده است که نقص­های شناختی ازجمله مشکلات رایج در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد است که تأثیر زیادی را بر روی کارکردهای روان‌شناختی، شغلی و اجتماعی بیماران دارد.

نقایص شناختی در بیش از 50 درصد بیماران مبتلا به ام اس حتی در مراحل اولیۀ بیماری اتفاق می­افتد (بارائو و همکاران، 2011؛ به نقل از چهره‌نگار و همکاران، 2012). اگرچه شدت و تعداد مشکلات شناختی در این بیماری، در افراد مختلف متفاوت است، اما اصلی­ترین کارکرد­های شناختی که تحت تأثیر قرار می­گیرند شامل عملکردهای اجرایی، حافظه و سرعت پردازش اطلاعات می­باشند (کالبرس[5]،2006؛ پراکاش6 و همکاران، 2008؛ و دوک7و همکاران،2008). اما معمولاً زبان و عملکرد هوشی شخص بیمار محفوظ می­ماند. ویشارت و شارپ[6] (1997) طی بررسی­های خود به این نتیجه دست یافتند که نشانگان جسمی بیماری به‌تنهایی نمی­تواند به‌عنوان متغیر پیش­بین خوبی برای آسیب­های شناختی در نظر گرفته شود. به‌عنوان‌مثال  بیمارانی که از نشانگان متعدد و شدید جسمانی رنج می­برند، شکایت چندانی از نقص در عملکردهای شناختی خود ندارند و بالعکس بیمارانی که درگیر مشکلات شناختی متعددی می­باشند، نشانگان جسمانی اندکی دارند. بر اساس چندین مطالعه هیچ رابطه­ا­ی و یا رابطۀ کمی بین ناتوانایی­های فیزیکی و نقایص شناختی وجود دارد (انجمن ملی ام‌اس ،2006). بنابراین برای سنجش مشکلات شناختی این بیماران نمی­توان به مشکلات جسمانی آن‌ها اکتفا کرد.

علاوه بر این، مشکلات عاطفی و خلقی نظیر افسردگی نیز در این بیماران بسیار معمول است. اغلب به نظر می­رسد افسردگی با اختلال شناختی همراه است، هرچند رابطه بین اختلالات عصبی و افسردگی نامشخص است (دمار[7] و همکاران،2003). ارتباط مثبت پایداری بین افسردگی و عملکرد شناختی، به‌ویژه با حافظه کاری (آرنت[8] و همکاران، 1999)، توانایی­های یادگیری، برنامه­ریزی (آرنت و همکاران،2001) و سرعت پردازش (لاندرو[9] و همکاران،2004) ضعیف وجود دارد.

با توجه به نقش برجسته عملکردهای شناختی (حافظه، توجه، سرعت پردازش اطلاعات، ادراک دیداری فضایی، یادگیری و….) بر جنبه­های مختلف زندگی انسان­ها و شیوع شکایات شناختی در بیماران ام اس برای تهیۀ یک پروتکل توان‌بخشی کامل تعیین جایگاه شکایات شناختی بیماران لازم است. پیدایش هرگونه مشکل و اختلالی در این زمینه­ها مسبب مشکلات متعددی در زندگی روزمره، شغل و روابط اجتماعی افراد می­گردد. هدف این مطالعه تعیین جایگاه شکایات شناختی در بین مؤلفه­های شناخته‌شده برای توان‌بخشی بیماران ام اس عودکننده­ – بهبود یابنده می­باشد.

1-2 تعریف و بیان مسئله اصلی پژوهش

شواهد قوی نشان می­دهد که ام اس یک بیماری خود ایمنی است که در آن آنتی‌بادی‌های فرد علیه میلین یا الیگو دندروسیت­های CNS عمل می­کند. آسیب به آکسون به علت دمیلینه شدن اتفاق می­افتد که ممکن است باعث ایجاد ناتوانی دائمی شود (کیگان[10] و نوسورثی[11]، 2002).

رائو و لئو(1991)، نقل می­کنند که در مراحل اولیۀ این بیماری اختلالات شناختی ممکن است به‌صورت خفیف وجود داشته باشد، ولی با پیشرفت بیماری در تعداد کمی از بیماران

 اختلالات شدید شناختی گزارش شده است. اختلالات موجود در ام اس به‌صورت یک کاهش هماهنگ در کل شناخت نیستند بلکه بیشتر حیطه­های حافظه، توجه، عملکرد اجرایی، سرعت پردازش را شامل می­شوند و این در حالی است که حیطه­های زبان و هوش کلامی کمتر درگیر می­شوند (رائو و همکاران،1991). مشکلات شناختی در نوع عودکننده – بهبود یابنده ام اس در مراحل اولیه پدیدار می­شود که بیشتر بر توجه، سرعت پردازش اطلاعات، حافظه، بازداری و مفهوم‌سازی تأثیر می­گذارد (دلویر[12] و همکاران،2005). سایمیونی[13] و همکاران (2007)، گزارش کردند که حافظۀ آسیب‌دیده با اضطراب، افسردگی، خستگی و سلامت و کیفیت زندگی مرتبط است. امروزه با پیشرفت درمان­های دارویی که طول عمر بیماران ام اس را بالا برده است پرداختن به مشکلات روان‌شناختی و شناختی برای بالا بردن کیفیت زندگی جایگاه پیدا می­کند.

افراد مبتلا به ام‌اس که مشکلات شناختی را تجربه کرده­اند باید مورد ارزیابی عصب‌شناختی قرار گیرند. این می­تواند به ارزیابی علل مشکلات شناختی (واکنش روانی یا ارگانیک)، کمک کند تا راه­های مناسب جهت کاهش نتایج این آسیب­ها به فرد ارائه گردد (گلدینگ و هنز، 2012). در حال حاضر ابزار ارزیابی عملکرد شناختی افراد مبتلا به ام‌اس (MACFIMS[14]) به زبان فارسی هنجاریابی شده است (اسحاقی و همکاران،2012).

با توجه به اینکه اغلب مطالعات انجام شده به روش کمی صورت گرفته است و همچنین به دلیل اهمیت درک و شناخت متخصصین از شکایات این بیماران در برنامه­های توان‌بخشی، مطالعه حاضر به روش کیفی طراحی و اجرا گردیده است. در این پژوهش از روش مصاحبه عمیق استفاده شد. این ابزار، ارزیابی عمیق­تر ادراک­ها، نگرش­ها، علایق و آرزوهای آزمودنی­ها را امکان‌پذیر می­سازد. از سوی دیگر مصاحبه ابزاری است که امکان بررسی موضوع­های پیچیده، پیگیری پاسخ­ها یا پیدا کردن علل آن و اطمینان یافتن از درک سؤال از سوی آزمودنی را فراهم می­سازد. ازاین‌رو نسبت به روش کمی و استفاده از ابزارهایی همچون پرسشنامه که تنها به پاسخ­های سطحی آزمودنی­ها وابسته است، از طریق روش کیفی، می­توان اطلاعات پرمایه‌تر و عمیق­تری به دست آورد. از امتیازات مهم مطالعۀ کیفی قابلیت تولید فرضیات متعدد می­باشد. همان‌طور که در این پژوهش نیز آمده است در بخش پیشنهاد‌ها در غالب پیشنهاد به این فرضیات اشاره شده است. مسئلۀ مهم برای تأیید این فرضیات طراحی و انجام مطالعات کمی چندمرکزی با حجم نمونۀ بیشتر می­باشد.

1-3 ضرورت و اهمیت انجام پژوهش

متأسفانه بیماری ام اس در کشور ما هم رو به رشد است و در طول دهۀ گذشته تعداد بیماران افزایش یافته است (صحرائیان و همکاران، 2010). ازاین‌رو بیماران مبتلا ممکن است در آینده نیاز به توان‌بخشی شناختی داشته باشند. در بیماری اسکلروز متعدد که دارای علائم وسیع و تابلوهای کلینیکی متفاوت است، هر بار عود بر میزان ناتوانی بیمار می­افزاید و به‌تدریج باعث محدودیت شدید می­­­­­­­­شود. یکی از بهترین راه­ها برای کاهش میزان ناتوانی توان‌بخشی است. استفاده از برنامه­های توان‌بخشی در هر بیمار بر اساس نوع عوارض متفاوت است و باید برای هر بیمار برنامه­ای خاص در نظر گرفت. لازم است برای نیل به این هدف میزان ناتوانی ایجاد شده در هر زمان، از طریق ارزیابی­های مکرر از بیمار، تعیین شود، این اقدامات، بلافاصله پس از درمان دارویی مرحله حاد بیماری شروع می­شود، بنابراین توان‌بخشی یک جزء جدانشدنی از طرح درمان در بیماران ام اس است (عظیمیان، 1379).  چون  در جریان بررسی­های کتابخانه­ای و میدانی، پروتکل ارزیابی و توان‌بخشی جامعی که دربردارنده ابعاد مختلف بیماری باشد، یافت نشد، بنابراین انجام پژوهشی  برای  شناسایی و اولویت‌بندی مداخلات درمانی مؤلفه­های شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی در توان‌بخشی بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده  ضروری و مهم به نظر می­رسد.

1-4 اهداف پژوهش (هدف کلی و اهداف ویژه)

1-4-1 هدف کلی:

بررسی جایگاه مداخلات شناختی در پروتکل توان‌بخشی بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده.

1-4-2 اهداف ویژه:

  1. شناسایی مؤلفه­های شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده.
  2. اولویت­بندی مؤلفه­های شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده.
  3. شناسایی مؤلفه­های شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده که لازم است در پروتکل توان‌بخشی مدنظر قرار گیرند.
  4. اولویت­بندی مؤلفه­های شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده در طراحی پروتکل توان‌بخشی.

 1-5 سؤالات پژوهش

  1. مؤلفه­های شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده کدامند؟
  2. اولویت مؤلفه­های شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده به چه ترتیب است؟
  3. مؤلفه­های شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده که لازم است در پروتکل توان‌بخشی مدنظر قرار گیرند، کدامند؟

اولویت‌بندی مؤلفه­های شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده در طراحی پروتکل توان‌بخشی چگونه است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]




2-2-3 اهمیت بلوغ……………………………………………………………………………………………………………………………………………… 12

2-2-4 انواع بلوغ ………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 13

2-2-5 سنین بلوغ در ایران…………………………………………………………………………………………………………………………………. 14     2-2-6 عوامل مؤثر در بلوغ………………………………………………………………………………………………………………………………….. 14

2-2-7 معیار­های بلوغ ……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 14

2-2-8 علت­های بلوغ ………………………………………………………………………………………………………………………………………… 15

2-2-9 تغییرات هورمونی مربوط به بلوغ…………………………………………………………………………………………………………………15

2-2-­10 رشد بدن……………………………………………………………………………………………………………………………………………….6 1

2-2-11 رشد حرکتی و فعالیت بدن……………………………………………………………………………………………………………………… 17

2-2-12 رشد عقلی و پیشرفت­های درسی در دوران بلوغ………………………………………………………………………………………… 17

2-2-13 رسش جنسی…………………………………………………………………………………………………………………………………………..17

2-2-14 تفاوت­های فردی در رشد مربوط به بلوغ…………………………………………………………………………………………………. 19

2-2-15 رشد مغز در دوران بلوغ……………………………………………………………………………………………………………………………. 19

2-2-16 تغییر حالت­های برانگیختگی در دوران بلوغ……………………………………………………………………………………………… 20

2-2-17 واکنش به تغییرات مربوط به بلوغ……………………………………………………………………………………………………………..20

2-2-18 تأثیر بلوغ بر حالت­های هیجانی و رفتار اجتماعی………………………………………………………………………………………. 21

2-2-19 زود­رسی و دیر­رسی بلوغ…………………………………………………………………………………………………………………………. 22

2-2-20 زمان­­بندی بلوغ …………………………………………………………………………………………………………………………………….. 22

2-2-21 خصایص بلوغ……………………………………………………………………………………………………………………………………… 24

2-2-22 منشأ نگرانی­های دوره بلوغ…………………………………………………………………………………………………………………….. 25

2-2-23 خطر­های روان­شناختی بلوغ…………………………………………………………………………………………………………………….. 26

2-2-24 خصوصیات افراد دارای بلوغ عاطفی ………………………………………………………………………………………………………… 27

2-2-25 معیار­های رفتار­های عاطفی بالغ………………………………………………………………………………………………………………. 27

2-2-26 فرآیند شکل گیری عواطف……………………………………………………………………………………………………………………….28

2-2-27 نگرش­ها و علائق در دوران بلوغ …………………………………………………………………………………………………………….. 28

2-2-28 روابط با دوستان و همسالان در دوران بلوغ……………………………………………………………………………………………….. 29

2-2-29 هیجانات در دوران بلوغ…………………………………………………………………………………………………………………………… 29

2-2-30 سازگار شدن با تغییرات دوران بلوغ…………………………………………………………………………………………………………… 29

2-3 مبانی نظری خود­شناسی ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 30

2-3-1 تعاریف مختلف خود­شناسی …………………………………………………………………………………………………………………………30

2-3-2 نظام خود……………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 32

2-3-3 نظریه­های مختلف در مورد خود و مراحل مختلف آن ………………………………………………………………………………….. 38

2-3-4 جنبه­­های مختلف خود……………………………………………………………………………………………………………………………….. 42

2-3-5 حیطه­های مختلف خود …………………………………………………………………………………………………………………………….. 44

2-3-6 مفهوم خود و دیدگاه­های مختلف درمورد آن……………………………………………………………………………………………….. 45

2-3-7 روان­شناسی و رابطه­ی آن با خود­شناسی …………………………………………………………………………………………………….. 46

2-3-8 خود­شناسی در قرآن کریم ………………………………………………………………………………………………………………………… 46

2-3-9 پیدایی شناخت خود در چه سنی است ………………………………………………………………………………………………………… 47

2-3-10 خود­شناسی و ارتباط آن با حافظه …………………………………………………………………………………………………………….. 47

2-3-11 اهمیت خود­شناسی ………………………………………………………………………………………………………………………………… 47

2-3-12 اهمیت خود­شناسی در رفتار اخلاقی با خود ……………………………………………………………………………………………….. 47

2-3-13 آثار خود­شناسی ……………………………………………………………………………………………………………………………………… 48

2-3-14 راه­های دست­یابی به خود­شناسی …………………………………………………………………………………………………………….. 49

2-3-15 مشکلات مربوط به توسعه خود­آگاهی ………………………………………………………………………………………………………. 50

2-3-16 ویژگی­های افراد دارای خود­شناسی ………………………………………………………………………………………………………….. 52

2-3-17 رابطه خود­شناسی با هوش­هیجانی و دیدگاه­پذیری ……………………………………………………………………………………. 52

2-3-18 نقش ادراک­ از خود در رشد آسیب­شناسی­روانی …………………………………………………………………………………………. 52

2-3-19 نقش ادراک از خود در رشد اختلال اضطراب اجتماعی ……………………………………………………………………………… 53

2-4 پیشینه­ پژوهشی تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………………… 53

                                                  فصل سوم: عنوان فصل سوم

3-1 مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 64

3-2 روش پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………………………… 64

3-3 جامعه، حجم نمونه و روش نمونه­گیری …………………………………………………………………………………………………………… 64

3-4 ابزار­های اندازه­گیری ……………………………………………………………………………………………………………………………………….65

3-4-1 پرسشنامه بلوغ عاطفی ……………………………………………………………………………………………………………………………… 65

3-4-2 پرسشنامه خود­شناسی ………………………………………………………………………………………………………………………………. 65

3-4-3 پرسشنامه محقق ساخته …………………………………………………………………………………………………………………………… 65

3-5 روش جمع­آوری اطلاعات ……………………………………………………………………………………………………………………………… 65

3-6 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ……………………………………………………………………………………………………………………… 66

 

فصل چهارم: عنوان فصل چهارم

4-1 مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 68

4-2 یافته­های جمعیت­شناختی ……………………………………………………………………………………………………………………………… 68

4-3 یافته­های توصیفی ……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 70

4-4 یافته­های استنباطی ……………………………………………………………………………………………………………………………………… 71

4-5 جمع­بندی ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 83

فصل پنجم: نتیجه­گیری و بحث

5-1 مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 85

5-2 یافته­های مربوط به همبستگی بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی ……………………………………………………………………………85

5-3 یافته­های مربوط به تفاوت بلوغ عاطفی و خود­شناسی در دانش­آموزان ……………………………………………………………….. 87

5-4 یافته­های مربوط به پیش­بینی خود­شناسی از طریق بلوغ عاطفی ……………………………………………………………………….. 89

5-5 نتیجه­گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..90

5-6 محدودیت­­های پژوهش ………………………………………………………………………………………………………………………………… 91

5-7 پیشنهادات ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………91

منابع

منابع فارسی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 93

منابع انگلیسی  ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 96

مقدمه

رشد و تکامل فرآیندی مداوم و منظم است که تسلسل قابل پیش­بینی دارد. اگر ­چه سرعت پیشرفت آن متفاوت است ولی تمام افراد بشر مراحل مشابه آن را طی می­کنند. «بلوغ از مهم­ترین مراحل دوران زندگی هر فردی است که با تغییرات تکاملی فیزیکی، عقلانی و عاطفی – اجتماعی مشخص می­شود.» (نلسون[1]، به نقل از ولایتی، 1379). دوره­ی بلوغ[2] از دیدگاه روان­شناسان، مربیان اخلاق و سایر دانشمندان، دوره حساسی است. از فیلسوفان قدیم سقراط، افلاطون، ارسطو و … به آن توجه نموده و ژان ژاک روسو در کتاب امیل، بلوغ را تولد ثانوی نامیده است (قره بگلو و کریمیان، 1380).

بلوغ در لغت به معنی رسیدن، به سر­­ رسیدن و رسیدن به سن رشد می­باشد. کلمه بلوغ «Puberty» در زبان انگلیسی از کلمه لاتین «Pubertas» به معنای سن مردانگی یا سن بزرگسالی مشتق شده است. بلوغ عاطفی[3] عبارت است از خروج کودک از انگیزه­های کودکانه، و نشان­ دادن عواطف خود به شکل بزرگ­ترها، آن­ چنان که عاطفه­اش جهت­دار و در خط تعدیل و کنترل باشد. هم­چنین بلوغ عاطفی زمانی است که فرد بتواند خود و دیگران را به وجهی مناسب دوست­ بدارد و واکنش معقولی را جایگزین واکنش هیجانی کند (احمدی، 1374). بلوغ عاطفی از عوامل مؤثر در الگوی شخصیت است و به کنترل رشد نوجوان کمک می­کند. از نظر کول (1944؛ به نقل از سینک و بهار­گاوا) «برجسته­ترین علامت بلوغ عاطفی توانایی تحمل تنش است.» کاپلان و بارون خصوصیات شخصی را که از لحاظ عاطفی بالغ است بررسی کرده، او می­گوید فردی که از لحاظ عاطفی بالغ است قابلیت مقاومت در برابر تأخیر ارضای نیازها را دارد، توان تحمل میزان معقول ناکامی را دارد و می­تواند توقعات خویش را بر مبنای اقتضای موقعیت به تعویق ­اندازد یا در آن تجدید نظر نماید.

خودشناسی[4] عبارت است از آگاهی لحظه به لحظه فرد نسبت به حالات روان­شناختی و توان تمایز نهادن و تحلیل محتوای تجارب کنونی و نیز پردازش شناختی فعال درباره­ی خود و معطوف به رویدادهای گذشته است که نتیجه آن ایجاد دید وسیع­تر برای هدایت رفتار و تشکیل طرحواره­های فردی پیچیده­تر و کامل­تر است (طهماسب، 1384).

ارتباط خودشناسی با زمینه­های مختلف، از جمله پژوهش­های روان­شناسی اجتماعی، خانواده و ناسازگاری تأمل پذیر است (ویلسون و دان[5]، 2004). با توجه به مطالب ارائه شده و از آن جایی که در شرایط حاضر نوجوانان و کودکان با مشکلات بسیاری در زندگی خویش مواجه هستند و این مشکلات موجب مسائل روان – تنی بسیاری چون اضطراب، تنش، ناکامی و آشفتگی عاطفی در زندگی روزمره می­شوند و نیز، با توجه به این ­که بخش عظیمی از جمعیت کشورمان را نوجوانان و دانش­آموزان به خود اختصاص داده­اند و این افراد در آینده عهده­دار وظایف و مسئولیت­های مختلف جامعه خواهند بود؛ بی­توجهی به نیازهای ضروری این قشر، صدمات جبران ناپذیری به پیکره­ی اجتماع وارد خواهد ساخت. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین بلوغ عاطفی و خودشناسی در دانش­آموزان انجام گرفت.

12 بیان مسئله

     مبحث بلوغ و بلوغ عاطفی از جمله مفاهیمی است که توجه روان­شناسان و متخصصان علوم تربیتی را به خود جلب کرده است. به اعتقاد بسیاری از متخصصان، بلوغ عاطفی از جمله متغیرهایی است که روی عملکرد تحصیلی دانش­آموزان تأثیر می­گذارد.

محققان مختلف، بلوغ عاطفی را این گونه تعریف کرده­اند: بلوغ عاطفی عبارت است از خروج کودک از انگیزه­های کودکانه، و نشان دادن عواطف خود به شکل بزرگ­ترها، آن­ چنان که عاطفه­اش جهت­دار و در­ خط تعدیل و کنترل باشد. بلوغ نقطه عطف و دوره بحرانی انتقال از کودکی به بزرگسالی و زمان اکتساب قدرت باروری است. به عبارت دیگر، بلوغ دوره­ای از رشد روانی، جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی فرد است که ثبات و تکوین شخصیت در آن صورت می­گیرد (نجفی و همکاران، 1390). مورگان (1934؛ به نقل از سینک و بهار­گاوا) «می­گوید یک نظریه­ی کارآمد درباره­ی بلوغ عاطفی باید تمام حیطه­ی فردیت، نیرو­ها و توانایی لذت بردن از این نیروها را در نظر بگیرد.» از نظر والتری، دی و اسمیت سون (1974؛ به نقل از سینک و بهار­گاوا) «بلوغ عاطفی جریانی است که طی آن شخصیت فرد مداوماً برای احراز بیش از پیش سلامت عاطفی، از لحاظ روانی و فردی می­کوشد».

مطالعات نشان داده­اند افرادی که از بلوغ عاطفی پایین برخوردار هستند، نمی­توانند در شرایط مختلف واکنش مناسبی نشان دهند و هم­چنین آن­ها نمی­توانند خود را به جای دیگران بگذارند، اما افرادی که از بلوغ عاطفی بالایی برخوردارند، قادر هستند که در شرایط دشوار هم، کنترل هیجانی و عاطفی خود را حفظ کنند (مهین­ترابی و همکاران، 1390). در تعدادی از تحقیقات دیگر، این نتیجه به دست آمد که عدم بلوغ عاطفی می­تواند باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی زناشویی شود. زوج­هایی که از بلوغ عاطفی پایینی برخوردارند، نمی­توانند در شرایط مختلف واکنش مناسب نشان دهند، هم­چنین، نمی­تواند خود را به جای طرف مقابل بگذارند. از این رو اختلافات در زندگی مشترک افزایش می­یابد. اما در صورتی که زوج­ها از بلوغ عاطفی بالایی برخوردار باشند، قادر خواهند بود در شرایط دشوار زندگی هم کنترل هیجانی و عاطفی خود را حفظ نمایند. آن­ها هم­چنین، ضمن شناسایی نیازهای خود و طرف مقابل، برای برآورده سازی این نیازها در جریان زندگی مشترک تلاش می­کنند. هم­چنین نشان داده شد، که بلوغ عاطفی بالا موجب افزایش رضایت­مندی زندگی زناشویی و کاهش نارضایتی زناشویی می­شود (مهین­ترابی و همکاران، 1390).

هم­چنین تحقیقات نشان داده­اند که بین بلوغ عاطفی و سلامت روانی و عمومی ارتباط معناداری وجود دارد. به این ترتیب، افرادی که از بلوغ عاطفی بالایی برخوردار بودند از سلامت روانی و عمومی خوبی نیز برخوردار بودند و به هر میزان که آگاهی آن­ها از دوران بلوغ بیشتر بود، سلامت روانی و عمومی آن­ها نیز در سطح­ مطلوب­تری قرار داشت (آقا یوسفی و همکاران، 1388).

از میان تمامی پیشرفت­ها و پژوهش­های علمی هیچ یک به اندازه­ی شناخت انسان توجه او را به خود جلب نکرده است. آدمی از دیرباز کوشیده است تا افکار، عواطف، و احساسات خود و هم نوعان خود را دریابد. علاقه­ی همیشگی اکثر مردم به افسانه­ها، داستان­ها، سرگذشت­ها و شرح حال­ها گویای این نظر است­ (پارسا،1377).
نقش خود­شناسی به عنوان سازه­ای شخصیتی که واجد ملاک­های رفتاری معین است، در تبیین و پیش­بینی فرآیندها و سازه­های مختلف روان­شناختی، در پژوهش­های پیشین به تأیید رسیده است (قربانی و همکاران، 2005). در دو دهه­ی اخیر بیش از پیش به نقش خود­آگاهی در بهداشت روانی توجه شده است.

برخی از محققان بر آنند که خود­آگاهی پیامد­های منفی برای بهداشت روانی فرد دارد. نتایج مطالعات آنان نشان داده است که اشتغال فکری با شکست­ها و محرومیت­ها، به­ ویژه هنگامی که توأم با احساس نگرانی از حضور در کنار دیگران باشد، منجر به استمرار و تشدید افسردگی می­گردد (نالن – هاکسما[6]، 1990؛ هاکسما و گروگاس[7]، 1994؛ پیزنسکی و گرینبرک[8]، 1987).

هم­چنین نتایج پژوهش نشان داده است که خود­آگاهی و اجزای آن با اختلالات روابط بین­ ­فردی رابطه دارد (لطیفیان و سیف، 1386). گنجاندن مفهوم خود­شناسی در میان هر چیز، به ویژه درباره­ی مسائل مرتبط با زندگی زناشویی پیامدهای مهمی دارد. مکاتب و روش­های مشاوره­ای و روان­درمانی و حتی آموزه‌های دینی، افراد را به تدبر در خویشتن فراخوانده­اند (برن[9]، 2007). از این منظر، خودشناسی مقدمه ارتباط مؤثر با دیگران تلقی می­شود (باتلر و وامپلر[10]، 1999). باتلر وامپلر (1999) طی پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که آموزش مهارت­های ارتباط به پیشرفت­های چشمگیری در ارتباط افراد با یکدیگر می­شود و هم­چنین میزان خود­شناسی را نیز افزایش می­دهد.

موسوی و قربانی (1385) طی پژوهشی که روی 151 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین خود­شناسی و آسیب­های روان­شناختی همبستگی منفی وجود دارد. با توجه به نقش تسهیل­گر فرآیند خودشناسی در همسانی درونی، ویژگی خود نظم­دهنده­ی آن (هیگنز[11]، 1996)، و تأثیر آن در بهزیستی روانی (قربانی و همکاران، 2003)، می­توان پیش­بینی کرد، هر چه میزان خود­شناسی بالاتر باشد، همسانی درونی بیشتر و مشکلات روان­شناختی کم­تر است. نتایج پژوهش­های اخیر حاکی از آن است که شدت و وضوح خودآگاهی در تعامل با ماهیت افکار، عواطف و باورها به ویژه احساس نومیدی و نیز ارزشی که فرد برای خود به عنوان یکی از اعضای اجتماع قائل است، می­تواند به انحای مختلف بر بهداشت روانی فرد تأثیر بگذارد (سیمون و هارتر[12]، 1998).

این مطلب را هم بخوانید :

 
 
 

فهم ذهن دیگران و خودآگاهی (آگاهی بر حالات ذهنی خود) به موازات یکدیگر پیش می­رود، دانش در مورد ذهن خود به دانش در مورد ذهن دیگران مربوط است (گوپنیک[13]، 1993). از این رو، آنان که شناخت گسترده­تر و عمیق­تری از خود دارند، دیگران را نیز بهتر می­توانند درک کنند و پیش­بینی دقیق­تری از افکار خود و سایرین خواهند داشت و بدین ترتیب مشکلات کم­تری را در ر­ابط بین فردی با دیگران تجربه خواهند کرد.

با توجه به این که متغیرهای بلوغ عاطفی و خود­شناسی در زندگی فرد از اهمیت به سزایی برخوردار است اما در ادبیات پژوهشی به این متغیرها و رابطه­ی آن­ها با هم توجه زیادی نشده و تحقیقاتی که در این زمینه، چه در داخل و چه در خارج صورت گرفته محدود می­باشد. بنابراین، در این پژو­هش مسئله اصلی بررسی رابطه بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی در دانش­آموزان مدارس دولتی و نمونه ­دولتی می­باشد؛ و ما می­خواهیم بدانیم که آیا بین متغیرهای بلوغ عاطفی و خود­شناسی در بین دانش­آموزان رابطه وجود دارد یا نه؟

13 دلایل توجیهی و ضرورت انجام تحقیق

دوران بلوغ یکی از مهم­ترین دوران­های زندگی است. در این دوره بزرگ­ترین تغییرات فیزیولوژی و روانی در فرد ایجاد می­شود و شناخت این تحولات و تغییرات در رفتار و کردار نوجوانان بسیار ارزشمند است.

دانش­آموزان از مهم­ترین اقشار جامعه و جزء روشن­فکران آن محسوب می­شوند که نگرش و عملکرد آن­ها در کل جامعه تأثیر دارد. هر چه این قشر از نظر رفتاری، عملکردی و شناختی پویاتر و انعطاف پذیرتر باشند، به همان اندازه جامعه در دست­یابی به اهداف و پیشرفت موفق­تر خواهد بود. با وجود آن که همواره پرسش­هایی بنیادین در باب ماهیت ذهن انسان و توانایی وی در شناخت خود مطرح بوده است، اما مفهوم خودشناسی تا­کنون جایگاه اصلی خود را در روان­شناسی به عنوان موضو­عی عمده و اساسی به دست نیاورده است.

ارتباط خود­شناسی با زمینه­های پژوهشی مختلف از جمله سنت روان پویشی، پژوهش­های شخصیت که در آن صفات شخصیتی به واسطه پرسشنامه­های خود سنجی ارزیابی می­شوند و پژوهش­های روان­شناسی اجتماعی در زمینه ماهیت خود پنداشت قابل تأمل است (ویلسون و دان،2004). هم­چنین بلوغ عاطفی با بسیاری از جنبه­های زندگی فرد ارتباط دارد. پس با توجه به اهمیت بلوغ عاطفی و خود­شناسی در زندگی انسان، نتایج این پژوهش می­تواند در زمینه­های بهداشت و سلامت روان مورد استفاده قرار گیرد و از اهمیت به سزایی برخوردار است. هم­چنین، نتایج این پژوهش در زمینه­های برنامه­ ریزی تحصیلی در مدارس نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. از جمله ضرورت­های دیگر این پژوهش انجام تحقیقات کم در زمینه موضوع پژوهش می‌باشد؛ و انجام این تحقیق از بُعد افزایشی در ارتقای پژوهش­های مربوط به سلامت روان دانش­آموزان اهمیت به سزایی دارد.

1-4 اهداف تحقیق

141 اهداف کلی

  • بررسی رابطه­ی بلوغ عاطفی و خود­شناسی در دانش­آموزان مدارس دولتی و نمونه دولتی.
  • مقایسه بلوغ عاطفی و خودشناسی در دانش­آموزان مدارس دولتی و نمونه دولتی.
  • پیش بینی میزان خودشناسی دانش­آموزان براساس مؤلفه­های بلوغ عاطفی.

142 اهداف جزئی

تعیین رابطه بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی در دانش­آموزان.
تعیین رابطه بین مؤلفه­های بلوغ عاطفی و خود­شناسی در دانش­آموزان.
تعیین رابطه بین بلوغ عاطفی و مؤلفه­های خود­شناسی در دانش­آموزان.
تعیین تفاوت بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی در دانش­آموزان مدارس دولتی و نمونه دولتی.
تعیین تفاوت بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی در دانش­آموزان دختر و پسر.
تعیین تفاوت بین مؤلفه­های بلوغ عاطفی در دانش­آموزان دختر و پسر.
تعیین تفاوت بین مؤلفه­های خود­شناسی در دانش­آموزان دختر و پسر.
تعیین تفاوت بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی در دانش­آموزان پایه دوم و سوم تحصیلی.
تعیین توان مؤلفه­های بلوغ عاطفی در پیش بینی میزان خود­شناسی دانش­آموزان.
تعیین توان مؤلفه­های بلوغ عاطفی در پیش بینی میزان هر یک از مؤلفه­های خود­شناسی در دانش­آموزان.

15 فرضیه­های تحقیق

بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی دانش­آموزان رابطه معنی­داری وجود دارد.
بین مؤلفه­های بلوغ عاطفی و خود­شناسی دانش­آموزان رابطه معنی­داری وجود دارد.
بین بلوغ عاطفی و مؤلفه­های خود­شناسی دانش­آموزان رابطه معنی­داری وجود دارد.

بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی دانش­آموزان مدارس دولتی و نمونه ­دولتی تفاوت وجود دارد.
بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی دانش­آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد.
بین مؤلفه­های بلوغ عاطفی در دانش­آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد.
بین مؤلفه­های خود­شناسی در دانش­آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد.
بین بلوغ عاطفی و خود­شناسی در دانش­آموزان پایه دوم و سوم تحصیلی تفاوت وجود دارد.
مؤلفه­های بلوغ عاطفی میزان خودشناسی دانش­آموزان را پیش­بینی می­کند.
مؤلفه­های بلوغ عاطفی میزان هر یک از مؤلفه­های خود­شناسی در دانش­آموزان را پیش­بینی می­کند.

16 متغیرهای تحقیق

بلوغ عاطفی

خودشناسی

17 تعریف مفهومی متغیرها

– بلوغ عاطفی: بلوغ عاطفی جریانی است که طی آن شخصیت فرد دایماً برای احراز بیش از پیش سلامت عاطفی، از لحاظ روانی و فردی می­کوشد. مفهوم رفتار عاطفی در هر سطحی، حاصل رشد طبیعی عاطفی است (والتری، دی و اسمیت سون، 1974).

– خودشناسی: خود­شناسی عبارت است از آگاهی لحظه به لحظه فرد نسبت به حالات روان­شناختی و توان تمایز نهادن و تحلیل محتوای تجارب کنونی و نیز پردازش شناختی فعال درباره­ی خود و معطوف به رویدادهای گذشته است که نتیجه آن ایجاد دید وسیع­تر برای هدایت رفتار و تشکیل طرحواره­های فردی پیچیده­تر و کامل­تر است (طهماسب، 1384).

1-8 تعریف عملیاتی متغیرها

بلوغ عاطفی: در این مطالعه میزان بلوغ عاطفی افراد مورد مطالعه نمره­ای است که در پرسش­نامه مقیاس بلوغ عاطفی سینک و بهارگاوا، به دست آورده­اند.

خود­شناسی: در این مطالعه میزان خود­شناسی افراد مورد مطالعه نمره­ای است که در پرسش­نامه خود­شناسی رضاخانی، به دست آورده­اند.

     در دهه­های اخیر پژوهشگران متعدد به خصوص در خارج از کشور به متغیر بلوغ عاطفی و متغیرهای مرتبط با آن پرداخته­اند و ضرورت افزایش این متغیر را مطرح کرده­اند. از آن جایی که این متغیر، یک متغیر مهم در روان­شناسی است و می­تواند با بسیاری از متغیرهای دیگر مرتبط باشد، ما در این پژوهش تلاش خواهیم کرد که ضمن اشاره به مبانی نظری متغیر بلوغ عاطفی و متغیرهای مرتبط با آن (خود­شناسی) به سوابق پژوهشی انجام شده در داخل و خارج از کشور نیز اشاره کنیم تا بتوانیم در پایان راه­کارهای نظری و عملی مؤثری برای افزایش آن ارائه دهیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:45:00 ب.ظ ]




2-1-6 همه گیر شناسی…………………………………………………………………………………………………………………28

2-1-7 علت شناسی صرع……………………………………………………………………………………………………………….29

2-1-8 تشخیص های افتراقی صرع……………………………………………………………………………………………….31

2-1-9 درمان صرع…………………………………………………………………………………………………………………………31

2-1-10 عوارض دارویی………………………………………………………………………………………………………………….33

2-1-11 مسائل روانشناختی…………………………………………………………………………………………………………..35

2-2 گفتار دوم: کیفیت زندگی……………………………………………………………………………………………………….46

2-2-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………….46

2-2-2 مولفه های کیفیت زندگی…………………………………………………………………………………………………..48

2-2-3 کیفیت زندگی مرتبط با سلامت…………………………………………………………………………………………49

2-2-4 کیفیت زندگی در صرع……………………………………………………………………………………………………….50

2-3 گفتار سوم: ارتباط با همسر……………………………………………………………………………………………………..74

2-3-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………….74

2-3-2 الگوهای نظری روابط زناشویی……………………………………………………………………………………………75

2-3-3 رضایت زناشویی…………………………………………………………………………………………………………………..76

2-3-4 عوامل موثر بر رضایت زناشویی…………………………………………………………………………………………..77

2-3-5 کیفیت رابطه زناشویی………………………………………………………………………………………………………..80

2-3-6 عوامل موثر بر کیفیت رابطه زناشویی…………………………………………………………………………………81

2-3-7 عواطف و احساسات همسران………………………………………………………………………………………………83

2-3-8 نارضایتی در ارتباط زناشویی………………………………………………………………………………………………90

2-3-9 مسائل جنسی میان همسران……………………………………………………………………………………………..91

2-3-10 روابط با همسر در مصروعین……………………………………………………………………………………………92

2-3-11 اختلال جنسی در مصروعین……………………………………………………………………………………………99

2-4 گفتار چهارم: روابط والد- فرزند……………………………………………………………………………………………101

2-4-1 مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………….101

2-4-2 فرزندپروری………………………………………………………………………………………………………………………103

2-4-3 تعامل والد-فرزند………………………………………………………………………………………………………………108

2-4-4 نظریات مربوط به رابطه والد-فرزند………………………………………………………………………………….110

2-4-5 عوامل موثر بر روابط والد-فرزند و آسیب های موجود در رابطه……………………………………..112

2-4-6 تربیت کودکان مصروع……………………………………………………………………………………………………..115

2-4-7 فرزند پروری در والدین مصروع……………………………………………………………………………………….119

2-5 پیشینه پژوهشی مربوط به صرع…………………………………………………………………………………………..121

2-5-1 پژوهش های خارجی………………………………………………………………………………………………………..121

2-5-2 پژوهش های داخلی………………………………………………………………………………………………………….132

فصل سوم: روش پژوهش

3-1 روش پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………139

3-2 جامعه آماری………………………………………………………………………………………………………………………….139

3-3 نمونه و روش نمونه گیری……………………………………………………………………………………………………..139

3-4 روش جمع آوری اطلاعات…………………………………………………………………………………………………….140

3-5 شیوه اجرای پژوهش……………………………………………………………………………………………………………..142

3-6 تجزیه و تحلیل داده­ها…………………………………………………………………………………………………………..142

فصل چهارم: یافته های پژوهش

4-1 مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………….143

4-2 بررسی توصیفی داده ها…………………………………………………………………………………………………………143

4-3 بررسی استنباطی داده ها……………………………………………………………………………………………………..145

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1 بحث در یافته های پژوهش…………………………………………………………………………………………………..152

5-2 نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………..169

5-3 محدودیت های پژوهش………………………………………………………………………………………………………..170

5-4 پیشنهادات پژوهشی………………………………………………………………………………………………………………170

5-4-1 پیشنهادات پژوهشی…………………………………………………………………………………………………..170

5-4-2 پیشنهادات کابردی…………………………………………………………………………………………………….171

پیوست ها

پیوست الف: فرم جمعیت شناختی……………………………………………………………………………………………….173

پیوست ب: پرسشنامه کیفیت زندگی در مصروعین……………………………………………………………………..174

پیوست ج: پرسشنامه احساسات مثبت نسبت به همسر………………………………………………………………179

پیوست د: پرسشنامه رابطه والد-فرزند………………………………………………………………………………………….181

منابع

منابع فارسی…………………………………………………………………………………………………………………………………..183

منابع لاتین…………………………………………………………………………………………………………………………………….197

 1-1 مقدمه

صرع[1] یکی از فراوان ترین اختلالات عصب روانشناختی[2] است که بررسی های جمعیت شناختی منزل به منزل شیوع آن را 2/2- 41 نفر در هر هزار نفر برآورد کرده است (بنرجی[3]، فیلیپی[4] و هاسر[5]، 2009 ). اصطلاح صرع از یک واژه یونانی به معنای «تسخیر شده توسط نیروی بیرونی» گرفته شده و تاریخچه آن در برگیرنده 4000 سال غفلت، موهوم پرستی و برچسب[6] های ننگ آمیز است. تخلیه پیش بینی ناپذیر یاخته های مغز، در بسیاری از موارد، جلوه بالینی بسیار ناخوشایندی را در بیمار پدید می آورد که اغلب زمینه ساز برداشت های عامیانه و تفکرات غلط در زمینه علل زمینه ساز این بیماری بوده و بیمار را در معرض ناراحت کننده ترین برچسب های خودکار و یا روانی است که از تخلیه ناگهانی و بیش از حد بار الکتریکی سلول های عصبی مغز ناشی می شود. در این اختلال بخشی از مغز یا تمامی آن درگیر می باشد (مشتاق، ١٣٨٨). این بیماری از شیوع بالایی در همه سنین و در تمامی کشورها برخوردار است. البته اگرچه صرع می تواند در هر سنی رخ دهد، بیماری به احتمال بیشتر در کودکی یا سنین بالاتر میانسالی رخ می دهد (هرتز[7] و همکاران، 2007).

مبتلایان به صرع ممکن است دوره های خوش خیم یا سخت داشته باشند اما بهرحال به خاطر داشتن یک بیماری مزمن، با مسائل مربوط به سبک زندگی شان چالش می کنند (شیگاگ[8]، 2013). در واقع صرع به عنوان یک بیماری مزمن می تواند باعث بروز مشکلاتی شود که بسیار فراتر از اختلال تشنجی[9] است (مانتیوفل[10]، 2005) ؛ اختلالات رفتاری همراه[11] در صرع خیلی فراوان هستند (کانر[12]، 2009) و بر کیفیت زندگی[13] بیماران عمیقاً تأثیر می گذارند. بعضی از اختلالات همراه می تواند نشأت گرفته از فعالیت های صرعی در حین تشنج[14] و یا ناشی از تشنج های راجعه و طولانی[15] باشد. حدود 80 درصد از بیماران مبتلا به صرع کانونی[16] از اختلالات شناختی رنج می برند و طبق مطالعات بیش از نیمی از مصروعین مشکلات رفتاری دارند (هلمستادتر[17]، 2011) که منجر به ابعاد روانشناختی ضعیف در زندگی بزرگسالی می شود (هلمستادتر، 2014). در حالی که افسردگی، شایع ترین اختلال روانیِ همراه است (سوئینکلز[18]، 2005)، اختلال اضطرابی، وسواس، ترس مرضی (نوحی، 1387)، سایکوز (صاحب الزمانی، 1387)، مشکل در حافظه و کندی روانی- حرکتی (هلمستادتر، 2012) نیز در این گروه بطور مکرر مشاهده شده است. در کودکان و در مبتلایان به صرع با شروع زودرس، موانع تحولی بیشتر رواج دارد و مشکلات رفتاری اساسی به وجود می آید؛ از جمله اختلال اتیسم، بیش فعالی، نقص توجه (تیلور[19]، 2013). با توجه به آنچه گفته شد، بررسی تأثیر صرع بر کیفیت زندگی بیمار موضوع بالینی مهمی است که توجه پژوهشی روزافزونی را به خود جلب کرده است. صرع بر طیف گسترده ای از کارایی های روانشناختی و فردی اثر میگذارد. بررسی کیفیت زندگی بیمار شیوه ای مهم برای ارزیابی این تأثیرها است (به نقل از ابراهیمی و همکاران، 1390). کیفیت زندگی مفاهیم عمده ای را که موجب رضایت کلی از زندگی می شود در بر می گیرد. این مفاهیم شامل سلامتی، مسکن مناسب، اشتغال، امنیت شخصی و خانوادگی، آموزش و اوقات فراغت می باشد (نشاط دوست و همکاران، 1388). در واقع کیفیت زندگی به عنوان قضاوت شناختی آگاهانه راجع به رضایت فرد از زندگی تعریف می شود، به همین دلیل وقتی که فردی دچار بیماری مزمن می شود علایم فیزیولوژیکی، پیش آگهی درمان، رژیم درمانی و موضوعات مربوطه می توانند اثرات شدیدی بر درک کلی رضایت از زندگی بگذارند (جواهری،1389).

از سوی دیگر، خانواده به عنوان واحدی اجتماعی در برگیرنده بیشترین و عمیق ترین مناسبات انسانی است و علاوه بر آنکه منبع اولیه نیازهای اساسی فرد محسوب می شود، موقعیت های متعددی را برای یادگیری و شکل گیری نگرش ها و تشکیل باورهای فرد فراهم می آورد. کیفیت رابطه زناشویی یکی از جنبه های مهم مورد بررسی در مطالعات مربوط به خانواده است؛ این اهمیّت ناشی از اهمیّتی است که ازدواج و نتایج فردی و اجتماعی مربوط به آن دارد. کاستر (2009) و لارنس و همکاران (2009) کیفیت رابطه زناشویی را احساسات کلی همسران از شادمانی و رضایت آنها از زندگی مشترک تعریف می کنند. نقصان در سلامتی با کاهش کیفیت زندگی زناشویی رابطه دارد، که تحت تأثیر عواملی مانند کاهش درآمد، تغییر در بازار کار، فعالیت های مشترک اندک یا رفتار مشکل زا قرار می گیرد (به نقل از پاداش، 1389). همچنین، ممکن است ویژگی تعاملات میان زوجین برای کیفیت زندگی زناشویی مهم تر از صفات اجتماعی و یا فردی باشد. در این راستا، گاتمن، ضمن تحقیقاتی دریافت که کیفیت عواطف و احساسات همسران نسبت به هم و شیوه ای که آنان هیجانات خود را بروز می دهند به میزان قابل توجهی پیش بینی کننده آینده ثبات روابط آنهاست. فرایند مبادله هیجانات و درک هریک از زوجین از هیجانات همسرشان، در خشنودی و استحکام روابط زناشویی شان تعیین کننده است. برسی اثرات متغیرهایی مانند علاقه و احترام از جهات مختلف حائز اهمیّت است، از جمله اینکه نظریه پردازان بزرگ همچون مزلو، راجرز، ماری، راتر، فروم، هورنای و نظایر آنها نیاز به احترام و محبت را از مهمترین نیازهای روانی انسان بر شمرده اند (شولتز،1377). در روابط و تعامل بین زوجین، اگر هر یک از طرفین نتوانند زمینه ارضاء این دو نیاز را در یکدیگر فراهم آوردند، نه تنها از روابط خویش لذت نخواهند برد، بلکه زمینه ساز عدم تعادل روانی برای یکدیگر خواهند شد (گلاسر،1379). پژوهش های پیشین نشان می دهند که فشار اقتصادی ممکن است منجر به کناره گیری و عدم توجه مراقبت همسران نسبت به یکدیگر شود. بنابراین هنگامی که زوجین با مشکلات مالی روبرو می شوند تعامل های مثبت بین آنها کاهش می یابد. گرمی و حمایت کنندگی تعامل های زناشویی نیز بر خوشبختی و رضایتمندی زناشویی تأثیر می گذارد و از این طریق کیفیت زناشویی را کاهش می دهد (گانگ، 2007؛ صادقی، 1392). هنگامی که پیوند گرم و صمیمانه زن و شوهر، به دلیل رخ نمون مشکلات تبدیل به رابطه سرد و پر تعارض شود، این مسأله بر خصوصی ترین رابطه آنها یعنی رابطه جنسی، نیز تأثیری منفی خواهد گذاشت.

همچنین، تربیت و روابط با فرزندان نیز حائز اهمیّت است. فرد در تعاملات ابتدایی خود با خانواده به یک موجود اجتماعی تبدیل می شود و به همین دلیل از دیرباز عملکرد خانواده مورد توجه روانشناسان بوده است. (صمدی، 1388) در واقع، محققان اعتقاد دارند با اینکه والدین تنها افرادی نیستند که در اجتماعی کردن فرزندان شان نقش دارند، اما همواره خانواده به عنوان اصلی ترین عامل در نظرگرفته شده است و در این حیطه، جنبه های عاطفی رابطه والدین و فرزندان بیشترین اهمیّت را دارد (صادقی، مظاهری، 1386).

1-2 بیان مسأله

صرع نوعی بیماری عصبی مزمن و نمایانگر اختلال زودگذر در عملکرد مغز است که با تخلیه نابجا و سریع نورون ها در مغز مشخص می گردد. به دلیل ماهیت غیر قابل پیش بینی حملات صرع، ابتلاء به این بیماری چالش منحصر به فردی برای بیمار و خانواده وی به شمار رفته و مبتلایان پیامدهای اجتماعی متعددی را در ابعاد زندگی اجتماعی خود تجربه می کنند. پژوهش ها نشان می دهند که بیماران مصروع سطح پایین تری از تحصیلات، درآمد خانوادگی و وضعیت سلامتی در مقایسه با جمعیت سالم دارند. در واقع، برای بسیاری از بیماران مبتلا به صرع، ماهیت اجتماعی بیماری آنها یک معضل محسوب می شود. مطالعه ای بیان می دارد که ٢۵ درصد از افراد بالغ مبتلا به صرع نوعی از یک برچسب اجتماعی را در نتیجه بیماری خود تجربه می کنند (بندستورا[20]، کامفیلد و کامفیلد[21]، 2008). بیماران مبتلا به صرع، به دلیل داشتن ادراک از خود منفی، تمایل زیادی به نسبت دادن شکست ها به ناکارآمدی خود دارند، شکست هایی که بعضاً ناشی از تبعات دارا بودن یک بیماری نورولوژیک است و این حس ناکارآمدی و درماندگی را به سایر تجارب خود نیز منتقل نموده و عملاً بسیاری از فرصت های عملکرد موثر را از خود می گیرند و به جای حل صحیح مسأله به انزوا و درماندگی روی می آورند. صرع، باورها و نگرش های زیربنایی ناکارآمدی ایجاد می کند که مهارت های سازگاری و توانایی مقابله با مشکلات خاص یک بیماری مزمن را تحت تأثیر قرار می دهد. بیمار مصروع، باورها و نگرش هایی در مورد خود شکل می دهد که از عقاید یک فرد عادی متفاوت است و این نگرش ها به وسیله تجارب منفی مربوط به ابتلاء به صرع تقویت شده و منجر به سطوح بالای افسردگی و اضطراب مزمن می شود (صالح زاده، 1390). به عبارتی، این بیماران در معرض طیف وسیعی از اختلالات روانی شامل اضطراب، اختلالات شخصیتی و سایکوز قرار دارند (پاولی[22]، استیفان[23]، 2009). بدین ترتیب ابتلاء به صرع، کیفیت زندگی وابسته به سلامتی را در فردِ مبتلا مورد تهدید قرار داده و بررسی سطوح کیفیت زندگی را در این بیماران آشکار می سازد (منتظری و همکاران، 1389).

بطور کلی 40 درصد از بیماران مصروع، مبتلا به اختلال روانپزشکی همراه هستند که یکی از علل آن مواجه شدن فرد با استرس ناشی از بیماری است (بیرقی، 1391). همچنین روابط بین فردی ضعیف و سبک های ارتباطی غلط (اغلب پرخاشگر یا منفعل) منجر به طرد شدن از سوی دیگران و افزایش انزوای اجتماعی، خلق منفی و تقویت ادراک از خود منفی بیماران است (صالح زاده،1390). صلاحیت اجتماعی نامطلوب (آلمان[24]، 2014؛ و محولاتی، 1391) می تواند علت و نیز معلول این موضوع باشد. در واقع، سازگاری و صلاحیت اجتماعی ضعیف در این بیماران ناشی از عملکرد خانواده، عوارض نامطلوب دارو درمانی، شدت علائم و خیالبافی های نادرست کودک و والدین درباره ماهیت این اختلال است. به عبارت دیگر صرع تجربه استرس زایی است که تکامل و سازگاری فرد را تحت تأثیر قرار می دهد (مظاهری، 1388). در زمینه عملکرد خانواده می توان به اشتباهاتی اشاره کرد که تقریباً همیشه در تربیت کودک مصروع تکرار می شود؛ گاه پرستاری مبالغه آمیز و اتکاء زیاده از حد کودک به والدین و گاه برخورد خشن و تنبیهی با کودک. این رفتارهای متضاد والدین مرتباً تکرار می شود و کودک که از لحاظ جسمی و روانی ضعیف است نمی تواند با این تعارضات بیرونی مقابله و آنها را حل کند؛ نتیجه این فرایند اختلال رفتاری است (مقدسی،1380).

بکارگیری این یافته ها برای مصروعین مشکل آفرین است؛ به عبارت دیگر این افراد در امر تشکیل خانواده، اداره خانواده و مدیریت روابط خود با مشکلاتی روبرو هستند. از طرف دیگر، حمایت خانوادگی بر روند درمان، چرخه معیوب اختلالات روانپزشکی همراه و مقاومت به داروها در بیماران اثر می گذارد. متأسفانه ناآگاهی و باورهای غلط درباره صرع حتی در بین خانواده اصلی این بیماران شایع است. میزان اطلاعات محدود خانواده بر کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سازگاری اجتماعی بیماران موثر است. طبق مطالعات، حمایت والدین پیش بینی کننده مثبتی برای سازگاری زناشویی[25] در بین مصروعین است. حمایت بر روابط زناشویی مخصوصاً در شروع آن اثرگذار است. از طرفی بیماران مصروع حمایت اجتماعی پایین تری را گزارش می کنند، و همچنین نتایج تحقیقات نشان دهنده سازگاری زناشویی پایین در بین این بیماران است (چن[26]، 2013). به نظر می رسد رابطه بین حمایت و سازگاری متقابل باشد. لذا حمایت اجتماعی از ازدواج بر سازگاری با صرع تأثیر مثبتی دارد (الیوت[27]، 2011). نتایج پژوهش ها نشان می دهد هنگامی که همسران احساس امنیت عاطفی می نمایند، عملکرد ارتباطی آنان تقویت شده و رضایت زناشویی آنان افزایش می یابد. کیفیت رابطه زناشویی منعکس کننده ارزیابی کلی فرد از رابطه است (کرولی، 2006). اختلالات جنسی نیز می تواند بر سازگاری زناشویی موثر باشد. مبتلایان به صرع لوب گیجگاهی، با وجود داشتن میل جنسی زیاد، از لحاظ جنسی ناتوان اند (مقدسی، 1380). حرکات تکرار شونده غیرارادی جنسی حین یا بلافاصله بعد از حمله تشنجی که بیشتر به صورت حرکات خود ارضایی یا صحبت های جنسی است (با منشأ لوب پیشانی) نیز در این بیماران وجود دارد. از سویی فعالیت زناشویی (به ویژه تنفس های شدید حین روابط زناشویی) نیز احتمال تشنج را افزایش می دهد که می تواند منجر به کاهش میل جنسی در زنان و مردان مصروع شود (نبوی، 1389). پس با توجه به حمایت اجتماعی کمتر، افسردگی بیشتر و وجود اختلالات جنسی در مبتلایان؛ سازگاری زناشویی پایین تر در این بیماران قابل انتظار است (چن، 2013 ). در خانواده، رضایت زناشویی یکی از مهمترین عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی و تحت تأثیر ثبات عاطفی زوجین است. رضایت از زندگی زناشویی سهم عمده ای در تداوم زندگی و تربیت نسل بعدی دارد (به نقل از فاتحی زاده و احمدی، 1384). بدون شک، خانواده یکی از محوری ترین محیط های تربیتی است که در حفظ سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی فرد نقشی بسزا دارد. شرایط روانی خانواده مانند روابط عاطفی والدین نسبت به فرزندان در ایجاد سازگاری و سلامت روانی، رشد مهارت های اجتماعی و پیشرفت و موفقیت تحصیلی و شغلی فرزندان نقش تسهیل کننده یا بازدارنده دارد (کرامتی، مرادی، کاوه، 1384). طبق نظر رابین اسکینر[28]، مادری که از رفتار مناسب مادرانه بهره نبرده است و یا پدری که در حد رضایت بخشی در حقش پدری نشده باشد، وقتی قرار است به ایفای نقشی بپردازدکه برای آن هیچ سرمشق درونی در اختیار ندارد؛ رفتار نامناسب و ناهمخوانی خواهد داشت (گلدنبرگ وگلدنبرگ ،1389، ترجمه حسین شاهی برواتی و همکاران). از سویی، والدینی که به دلایل مختلف دچار تنیدگی هستند، می توانند تسهیل کننده و یا گسترش دهنده مشکلات رفتاری کودکان خود باشند (مصطفوی و همکاران، 1391). به طورکلی، والدینی که در ارتباطات خود متزلزل، فاقد اطمینان خاطر و بی ثباتند، در نحوه تربیت فرزندان با یکدیگر توافق ندارند، از الگوهای فرزندپروری مبتنی بر طرد، حمایت افراطی با اغماض یا تسلط، انضباط دوگانه، سستی موازین اخلاقی، کمال جویی های غیرمنطقی و عصبانیت و بی ثباتی عاطفی استفاده می کنند، رفتارهای نوروتیک را در کودکان تثبیت می کنند و سبب می شوند که کودکان از نظر هیجانی و عاطفی نیازمندتر شده و در چنین شرایطی از حس اعتماد و امنیت که اساس تحول هیجانی سالم محسوب می شوند، ناکام بمانند. تحقیقات بر روی سازگاری کودکانی که والدین آنها دچار درد مزمن بودند، نشان دادند کودکان این گروه از والدین، مشکلات رفتاری بیشتر و شایستگی اجتماعی کمتری دارند (خدایاری فرد، 1382). در نهایت باید توجه داشت که مشکلات رفتاری کودکان با تنیدگی مادران و تنیدگی موجود در روابط زناشویی (کیدرون[29]، لندرث، 2010)، افسردگی (فورهند[30]و همکاران، 1982؛ به نقل از مصطفوی و همکاران، 1391)، اضطراب (فانتزو[31]و همکاران، 2006) و کناره گیری که همگی در زندگی بیماران مبتلا به صرع به وفور دیده می شود.

بنابراین با توجه به مهارت های اجتماعی ضعیف (مظاهری، 1388)، وجود اختلالات روانپزشکی (نجفی، 1389)، اختلافات زناشویی بیشتر (چن و همکاران، 2013)، سلامت روان نامناسب خانواده مصروعین (صفوی، 1389) و تقابل و تعامل این عوال با کیفیت زندگی فرد مصروع و خانواده اش و باتوجه به اینکه شرم و خجالت مداوم (به دلیل داشتن بیمار مصروع در خانواده) بر پویایی ها و الگوهای ارتباطی بین اعضای خانواده تأثیر گذار است، به نظر می رسد صرع به عنوان یک بیماری مزمن دارای تأثیرات اقتصادی-اجتماعی زیادی بر فرد مبتلا و خانواده اوست و روابط فرد مبتلا را تحت تأثیر قرار می دهد. در این پژوهش بر آنیم تا تأثیرات صرع را بر کیفیت زندگی، کیفیت روابط

با همسر و کیفیت روابط با فرزند بررسی کنیم.

مدل مفروض درباره روابط بین متغیرهای پژوهش در شکل زیر ارائه گردیده است.

این مطلب را هم بخوانید :

 
 
 

1-3 اهمیّت پژوهش

انجمن صرع ایران ادعا می کند که در ایران هر ساله بیش از 30 هزار نفر، دچار صرع می شوند (مسرور و همکاران ،1390). با توجه به گستردگی روزافزون این بیماری، باید تمامی ابعاد زندگی این افراد بررسی شده و زمینه بهبود شرایط زندگی را برای ایشان فراهم نمائیم.

کیفیت زندگی یکی از نگرانی های عمده برای متخصصان بهداشت است. ارزیابی کیفیت زندگی کمک می کند تا مشکلات بیماران به طور بنیادی تر مورد توجه قرار گرفته و روش های درمانی مورد تجدیدنظر قرار گیرند (مرکوریس[32] و همکاران، 2009). به عبارت بهتر، دستیابی به اطلاعات کیفیت زندگی نه تنها راه گشای درمان های مؤثرتر و پیشرفت های آینده است، بلکه در ارتقای برنامه های حمایتی و اقدامات توانبخشی بسیار مؤثر است.

همچنین درون هر خانواده روابطی وجود دارد که درک آنها به درک مشکلات خانواده می انجامد (افقری، 1391). در واقع، خانواده یکی از محوری ترین محیط های تربیتی است که در حفظ سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی فرد نقشی بسزا دارد. شرایط روانی خانواده مانند روابط عاطفی والدین نسبت به فرزندان، فرزندان نسبت به یکدیگر، و والدین نسبت بهم در ایجاد سازگاری و سلامت روانی، رشد مهارت های اجتماعی و پیشرفت و موفقیت تحصیلی و شغلی فرزندان نقش تسهیل کننده یا بازدارنده دارد. در این سامانه تربیتی والدین نقش اساسی و سرنوشت سازی در زندگی فرزندانشان دارند (کرامتی، مرادی، کاوه، 1384).

وقتی ازدواجی تیره می شود تنها زن و شوهر نیستند که آسیب می بینند، بلکه فرزندان آنها هم در این رهگذر آسیب می بینند. این کودکان در مقایسه با سایر همسالان خود، از افسردگی و رفتارهای مسأله دار بیشتری رنج می برند و عملکرد درسی شان در مدرسه ضعیف تر می شود. لذا با شناسایی عوامل خطرزا در زندگی زناشویی می توان آینده روشنی را برای خانواده و در نهایت برای جامعه رقم زد.

1-4 اهداف پژوهش

1- بررسی رابطه بین سن ابتلاء به صرع و روابط عمومی با همسر در افراد مبتلا به صرع

2- بررسی رابطه بین سن ابتلاء به صرع و روابط خصوصی با همسر در افراد مبتلا به صرع

3- بررسی رابطه بین روابط عمومی با همسر و رابطه مثبت با فرزند در افراد مبتلا به صرع

4- بررسی رابطه بین روابط عمومی با همسر و تعارض با فرزند در افراد مبتلا به صرع

5- بررسی رابطه بین روابط عمومی با همسر و وابستگی به فرزند در افراد مبتلا به صرع

6- بررسی رابطه بین روابط عمومی با همسر و روابط خصوصی با همسر در افراد مبتلا به صرع

7- بررسی رابطه بین روابط عمومی با همسر و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به صرع

8- بررسی رابطه بین روابط خصوصی با همسر و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به صرع

9- بررسی رابطه بین رابطه مثبت با فرزند و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به صرع

10- بررسی رابطه بین رابطه مثبت با فرزند و تعارض با فرزند در افراد مبتلا به صرع

11- بررسی رابطه بین رابطه مثبت با فرزند و وابستگی به فرزند در افراد مبتلا به صرع

12- بررسی رابطه بین وابستگی به فرزند و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به صرع

13- بررسی رابطه بین تعارض با فرزند و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به صرع

14- بررسی مدل ساختاری رابطه بین سن ابتلاء به صرع، روابط عمومی با همسر، روابط خصوصی با همسر، رابطه مثبت با فرزند، تعارض با فرزند، وابستگی به فرزند و کیفیت زندگی، در افراد مبتلا به صرع

1-5 فرضیات پژوهش

فرضیه 1- بین سن ابتلاء به صرع و روابط عمومی با همسر در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 2- بین سن ابتلاء به صرع و روابط خصوصی با همسر در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 3- بین روابط عمومی با همسر و رابطه مثبت با فرزند، در افراد مبتلا به صرع، رابطه معنادار وجود دارد.

فرضیه 4- بین روابط عمومی با همسر و تعارض با فرزند، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 5- بین روابط عمومی با همسر و وابستگی به فرزند، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 6- بین روابط عمومی با همسر و روابط خصوصی با همسر، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 7- بین روابط عمومی با همسر و کیفیت زندگی، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 8- بین روابط خصوصی با همسر و کیفیت زندگی، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 9- بین رابطه مثبت با فرزند و کیفیت زندگی، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 10- بین رابطه مثبت با فرزند و تعارض با فرزند، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 11- بین رابطه مثبت با فرزند و وابستگی به فرزند، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 12- بین وابستگی به فرزند و کیفیت زندگی، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 13- بین تعارض با فرزند و کیفیت زندگی، در افراد مبتلا به صرع، رابطه‌ معنادار وجود دارد.

فرضیه 14- برازش مدل ساختاری رابطه بین سن ابتلاء به صرع، روابط عمومی با همسر، روابط خصوصی با همسر، رابطه مثبت با فرزند، تعارض با

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:45:00 ب.ظ ]




ب( اهداف عاطفی.. 21

ج)اهداف روانی ـحرکتی.. 21

ویژگی  های آموزش وپرورش و برنامه درسی در دوره ابتدایی.. 22

جایگاه و اهمیت کتاب درسی.. 24

فرایند پژوهش در تدوین کتاب های درسی.. 25

ضرورت تغییر برنامه های درسی متناسب با تغییرات امروزی.. 26

محتوا در برنامه درسی :.. 27

محتوا.. 28

تحلیل محتوا.. 29

جایگاه و اهمیت محتوا.. 30

دیدگاه های اساسی در زمینه ی انتخاب محتوا.. 31

منابع انتخاب محتوای درسی.. 33

انواع روش های تحلیل محتوا.. 34

مراحل انجام تحلیل محتوا.. 35

2ـ تعریف جامعه مورد پژو.. 35

3ـ انتخاب نمونه.. 35

4ـ انتخاب و تعریف واحد تحلیل.. 35

6ـ تحلیل داده ها.. 36

– هدف های تحلیل محتوا :.. 37

انواع تحلیل محتوا از کتاب اصول و مفاهیم برنامه ریزی درسی فتحی 1388 برگرفته شده است :.. 37

مراحل تحلیل محتوای ارتباطی :.. 39

فرآیند تحلیل محتوا :.. 40

مزایای تحلیل محتوا :.. 40

معایب تحلیل محتوا :.. 40

روشهای کیفی تحلیل محتوا.. 41

نکات عمده.. 41

مفهوم شهروند.. 42

ابعاد شهروندی.. 43

آموزش شهروندی.. 47

ویژگی های شهروندی.. 48

گذر تاریخی به شهروند ایرانی.. 49

چرا آموزش ارزش ها شهروندی ضروری است ؟.. 51

آموزش شهروندی در برنامه درسی دوره ابتدایی.. 52

روش های تدریس شهروندی.. 53

آموزش محیط زیست.. 60

جمع بندی مبانی نظری.. 63

پیشینه داخلی و خارجی.. 65

تحقیقات مرتبط با موضوع پژوهشی (پیشینه خارجی).. 72

جمع  بندی تحقیقات انجام شده.. 76

فصل سوم روش شناسی تحقیق

مقدمه.. 78

روش پژوهش:.. 78

جامعه آماری.. 78

حجم نمونه وروش نمونه گیری.. 78

ابراز اندازه گیری و روش گرد آوری داده ها.. 79

مؤلفه های شهروندی آکسفام.. 79

مراحل انجام تحلیل محتوا.. 82

1ـ صورتبندی سؤال یا فرضیه های تحقیق.. 82

2ـ تعریف جامعه مورد پژوهش.. 82

3ـ انتخاب نمونه.. 82

5ـ مقوله بندی محتوای مورد تحلیل.. 83

6ـ تحلیل داده ها.. 83

روش تجزیه و تحلیل داده ها.. 84

متدولوژی.. 84

فصل چهارم

یافته های پژوهش

نمونه جدول تحلیل محتوا کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ابتدایی از لحاظ توجه به مفاهیم.. 85

جدول نهایی (1-4) تحلیل محتوای درس  تعلیمات اجتماعی پایه سوم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش  شهروندی حیطه ی ( شناختی، ارزشی ، مهارتی ( 87

نمودار(4-1) تحلیل محتوا کتاب تعلیمات اجتماعی پایه سوم حیطه شناختی.. 88

نمودار (4-2) تحلیل محتوا کتاب تعلیمات اجتماعی پایه سوم حیطه ارزشی   89

نمودار (4-3) تحلیل محتوای کتاب تعلیمات اجتماعی پایه سوم حیطه مهارتی.. 90

جدول نهایی(2-4) تحلیل محتوای درس جغرافیا پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه ی شناختی ).. 91

نمودار نهایی ( 4-4) تحلیل محتوا درس جغرافیای پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی(حیطه شناختی).. 92

جدول نهایی (3-4)  تحلیل محتوای درس جغرافیا پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه ی ارزشی).. 93

نمودار نهایی ( 5-4) تحلیل محتوا درس جغرافیای پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی (حیطه ی ارزشی).. 94

جدول نهایی (4-4) تحلیل محتوای درس جغرافیا پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی حیطه مهارتی).. 95

نمودار نهایی (6-4) تحلیل محتوا درس جغرافیای پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی حیطه ی مهارتی).. 96

جدول نهایی(5-4) تحلیل محتوای درس تاریخ پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی(حیطه ی شناختی).. 97

نمودار نهایی ( 7-4) تحلیل محتوا درس تاریخ  پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی حیطه شناختی ( 98

جدول نهایی (6-4)  تحلیل محتوای درس تاریخ  پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه ی ارزشی).. 99

نمودار نهایی) 8-4) تحلیل محتوا درس تاریخ  پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی )حیطه ی ارزشی( 100

جدول نهایی(7-4 ) تحلیل محتوای درس تاریخ پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش شهروندی (حیطه مهارتی.. 101

نمودار نهایی) 9-4 ) تحلیل محتوا درس جغرافیای پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی(حیطه ی مهارتی).. 102

جدول نهایی (8-4 ) تحلیل محتوای درس مدنی  پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه ی شناختی ( 103

نمودار نهایی ( 4-10) تحلیل محتوا درس مدنی پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی (حیطه ی شناختی).. 104

جدول نهایی (9-4 ) تحلیل محتوای درس مدنی پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه ی ارزشی ).. 105

نمودار نهایی ( 11-4 ) تحلیل محتوا درس مدنی پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی(حیطه ی ارزشی).. 106

جدول نهایی(10-4 )  تحلیل محتوای درس جغرافیا پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه مهارتی( 107

نمودار نهایی( 12-4 ) تحلیل محتوا درس مدنی پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی (حیطه ی مهارتی).. 108

جدول شماره ی( 11-4 ) مقایسه ی مولفه های آموزش شهروندی در کتب تعلیمات اجتماعی مقطع ابتدایی.. 109

خلاصه.. 110

فصل پنجم.. 111

خلاصه ، نتیجه گیری و پیشنهادات.. 111

بررسی سؤالات پژوهش.. 112

نتیجه گیری.. 118

پیشنهادات.. 120

پیشنهادات کاربردی :.. 120

منابع.. 122

پیوست.. 128

مؤلفه های شهروندی آکسفام.. 129

Abstract 132

       

فصل اول

کلیات پژوهش

 آموزش و پرورش مبدا توسعه کلان کشور است. برای توسعه باید از آموزش و پرورش شروع کرد و این خود نیازمند آن است که ما آموزش و پرورش توسعه یافته داشته باشیم. که بدون یک نظام آموزش توسعه یافته، نمی توان به توسعه یافتگی نایل شد و هم بدون تربیت نسل آینده که هم توسعه یافته باشند، هم قطارهای توسعه را بر دوش ریل توانمندی های خود حمل می کنند، دستیابی به توسعه مسیر نمی شود . توسعه درون زا با اتکا بر توان داخلی و ظرفیت های درون سیستمی و با اتکاء بر منابع مادی و معنوی و با رسیدن به مدل بومی می تواند هم قابلیت اجراء داشته باشد و هم تداوم پیدا کند آموزش سنگ بنای نوسازی انسان است و نوسازی آموزشی یکی از ارکان مهم توسعه همه جانبه محسوب می شود)اسکندری و رفیعی فر، 1384)

شهروندی یکی از مهمترین مفاهیم و ایده های اجتماعی است که در بازخوانی رابطه فرد و جامعه کارایی دارد. تعاریف متفاوتی از شهروندی شده ولی تعبیر مشترک از آن وجود دارد که عناصر اساسی آن حقوق و وظایف می باشد.

شهروندی رابطه بین فرد و جامعه را در قالب حقوق و مسئولیت ها بازنمایی می کند شهروندی هر دو عنصر فردگرایانه و جمع گرایانه را در خود دارد بدین ترتیب که شهروندی از یک طرف با اعطای حقوق، معنای لازم را به فرد می دهد که فارغ از هرگونه دخالت، منافع خود را دنبال نماید و همچنین فرد را قادر می سازد که دستی در شکل دادن به نمادهای حکومتی عمومی داشته باشد و از طرف دیگر بر مسئولیت هایی که باید برای پایداری جوامع سیاسی و محیط طبیعی مان بپذیریم تاکید می کند بنابراین تنها در بستر اجتماعی است که روابط انسانی پایدار بوده و حقوق قابل تحقق است (فالکس، 1381)

شهروندی به عنوان رویکردی که به انواع حقوق انسانی در جامعه اشاره می کند و تعامل بین فرد و جامعه را جهت می دهد.( پارکر، 2002)

بنابراین زمانی آموزش وپرورش در رسیدن به اهداف و آرمانهایش موفق خواهد بود که بتواند شهروندی آگاه مسئول و خلاق بپروراند و این امر میسر نیست مگر از طریق آموزش بهینه شهروندی و نیز ارتقا فرهنگ شهروندی، شهروندی یک فرایند مربوط به تمام عمر است و به همین جهت همه ی افراد در طول زندگی خود نیازمند آموزشهای متناسب با شهروندی در مراحل گوناگون زندگی هستند البته این امر زمانی جامه عمل می پوشد که فضای آموزش جامعه فضای دموکراتیک بخود بگیرد و این ممکن نیست مگر به شرط استقرار نظام سیاسی مردم سالار، در این فضای دموکراتیک دانش آموزان نیز نیازمند آن هستند که در زمینه های اخلاقی رشد اجتماعی و دانش و درک درست و عینی از جهان آموزش ببینند در تمام تصمیم گیری های مربوط به خودشان در خانه و مدرسه و جامعه مشارکت کنند و به عنوان یک شهروند به صورتی فعال در مناسبات اجتماعی متناسب با احوال خودشان قرار گیرند.

با توجه به این که دوره ی تعلیمات ابتدایی 7-12) سالگی(مناسب ترین دوره برای آموزش بسیاری از مطالب آموختنی است، مشروط به این که روش آموزش بر خصوصیات فکر کودک در این سنین منطبق باشد در چنین شرایطی با اندک غفلتی ممکن است فعالیت های آموزشی از مسیر صحیح منحرف شود و نیروهای موجود صرف یادگیری مطالبی شود که مفید نیست.

در این میان نخستین مظهر فلسفه در آموزش و پرورش برنامه ی درسی و مدارک است که نقش کلیدی را در تبیت شهروندان برعهده می گیرد برنامه درسی شامل اساسی ترین خط مشی اجرای برای دستیابی به هدف های آموزش و پرورش هستند بدین جهت باید در تهیه و اجرای آنها نهایت مراقبت و دقت نظر اعمال شود تا به حد مطلوب با ویژگی های شهروند مطلوب مطابقت داشته باشد(جباری، 1382)

این مطلب را هم بخوانید :

 
مقاله - متن کامل - پایان نامه
 
 

بیان مساله:

نظام تعلیم و تربیت در هر جامعه ای یک عامل پایه و بنیادی است که وظیفه آموزش و پرورش آن جامعه را برعهده دارد و پیشرفت هر جامعه به میزان موفقیت برنامه ریزی های آموزش و پرورش آن جامعه بستگی دارد و اهمیت آن تا بدان جاست که برای آموزش و پرورش قرن بیست و یکم تقویت و تمرین روحیه دموکراسی و مردم سالاری در کلاس درس و برداشتن دیوارهای مدارس برای اجتماعی بار آمدن دانش آموزان لازم و ضروری لحاظ می شود(صانعی، 1380)

آموزش شهروندی دانش آموزان را به مهارت هایی همچون رشد اعتماد به بیان عقاید شخصی، رشد مهارت های تشخیص دیدگاه ها، تجارب شخصی و گروهی رشد مهارت های تفکر انتقادی در مباحث، رشد مهارت های همکاری و حل تعارض اعتماد به نیروی خلاقیت، رشد مهارت های مشارکت دموکراتیک و به دست آوردن تجربه از عمل برای تغییر مجهز می کند(کلوگ و فولدن، 2002)

برنامه های تربیت شهروندی به یکی از دو شکل زیر ارائه می شود:

  • آموزش مستقیم تربیت شهروندی در این شکل برنامه های آموزش شهروندی با توجه به ماهیت برنامه های دومی طراحی و درمرحله اجراء ارائه می شود.
  • آموزش ضمنی تربیت شهروندی: در این شیوه مفاهیم واصول آموزش شهروندی از طریق فعالیت های متنوع دنبال می گردد. در برنامه ریزی درسی برای آموزش شهروندی، باید بحثی شود که اهداف محتوا و روش های تدریس و ارزشیابی متناسب با عناصر تربیت شهروندی باشد. بنابراین لازم است که این  مولفه ها را در زمینه آموزش شهروندی مورد تاکید قرار دهد (فتحی واجارگاه، 1381)

یکی از جدیدترین مطالعاتی که در سطح بین المللی و با مشارکت 20 کشور جهان انجام شده و تحت عنوان « مطالعات شهروندی» منتشر شده است نشان می دهد که اغلب جوامع دارای این نگرانی عمیق هستند که چگونه کودکان، نوجوانان و جوانان خود را برای زندگی در جوامع معاصر آماده کنند و چگونه راه و رسم مشارکت در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را به آنها بیاموزند (دیبا و اجاری، 1381)

شهروندی از جمله مباحث مهم در حیطه مطالعات اجتماعی است. شهروندی مفهومی است که درصدد اشاعه اصول اساسی دموکراسی در بین افراد جامعه است(میگلر1998)

تربیت شهروندی عبارت است از توسعه دانش، مهارت و نگرش ها و ارزش هایی که دانش آموز را قادر می سازد تا به عنوان یک شهروند فعال و آگاه در جامعه دموکراتیک در شرایط ملی و بین المللی مشارکت جویند. (کیرن،2003)

افراد در طول دوران تحصیل از مقطع ابتدایی تا تحصیلات عالیه از طریق کتب درسی نیز با مفاهیم و ارزش های مورد قبول جامعه آشنا می شوند در کشور ما فعالیت های آموزش در چهار چوب کتاب درسی تحقق می یابد در تمام کشور برای هر موضوع درسی در هر پایه تحصیلی یک کتاب تالیف می شود و در بین مدارس توزیع می گردد. معلمان فعالیت های خود را بر محور کتاب درسی متمرکز کند. امتحان و ارزشیبای عمدتا محدود به مطالب کتاب درسی است از این رو وسیله آموزش در نظام تعلیم و تربیت دارای نقش بسیار مهمی است و کتاب های درسی به خاطر اهمیت زیادی که درتحقق اهداف آموزشی دارند کانون توجه تمامی دست اندرکاران آموزشی و پرورش می باشد. ( یارمحمدیان، 1377)

در نظام آموزشی ایران با توجه به متمرکز بودن آن ، کتاب درسی مهم ترین و پرکاربردترین رسانه آموزشی محسوب می شود . بنابراین کتاب درسی باید براساس اهداف آموزش و پرورش و متناسب با شیوه های نوین به منظور ارتقاء کیفیت رشد دانش آموزان  در تمام ابعاد و زمینه ها به ویژه ارزش های مطلوب حامعه ، تدوین و تالیف گردد.

مفیدی (1386)   در بررسی خود با عنوان آموزش شهروندی و مردم سالاری به کودکان ارائه نموده است. او در پژوهش خود نیاز به شهروندانی  آگاه و مسئول را از مهم ترین دلایل برقراری و اجباری نمودن سیستم آموزشی در سطوح پایه می داند. محقق مذکور ، آموزش شهروندی و دموکراسی را اکتساب حد وسیعی از گرایش ها ، اخلاقیات و پرهیزگاری ها می داند که کودکان آن ها را نه تنها از طریق کلاس های علوم اجتماعی و مدنی بلکه در کل سیستم  آموزشی می داند . مفیدی نظام تعلیم وتربیت ایران در              زمینه های آموزش های مذکور چندان موفق نمی داند و این در حالی است که تحولات پرشتاب جهانی ایجاد می کند که کودکان و دانش آموزان در مراکز یادگیری علاوه بر یادگیری مهارت های اولیه با رفتارها و قابلیت های شهروندی و توانایی زیستن در یک جامعه مرد م سالار آشنا شوند .

(منوچهری 1386)در بررسی خود با عنوان مقایسه ای محتوای کتب درسی مقطع ابتدایی با ویژگی های  شهروند جهانی در سال تحصیلی 86ـ1385 ارائه نموده است جامعه آماری مورد پژوهش کتاب های درسی دوره ی ابتدایی می باشدنتایج این پژوهش نشان داده که  کتاب های درسی مورد نظر به صورت ناقص و گذرا به آموزش ویژگی های شهروند جهانی پرداخته اند.

با توجه به اهمیت حقوق شهروندی در ایران امروزه با توجه به اهداف آموزش و پرورش در تربیت شهروندی آگاه، مشارکت جو و فعال و نیز از آن جا که اهداف از جامعه پذیر کردن آماده کردن ایشان برای زندگی در جامعه امروز ایران است پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی در کتابهای اجتماعی دوره ابتدایی بپردازد تا مشخص شود به چه میزان برای آشنا کردن دانش آموزان در این کتاب ها با مولفه های شهروندی تلاش صورت گرفته است.

اهمیت و ضرورت

یکی از دغدغه های مفهومی و ذهنی بین المللی جدید در عرصه آموزش و پرورش طی چند سال اخیر مساله آموزش مولفه های شهروندی است. (آشتیانی و دیگران،1385)

آموزش شهروندی هم یک حق است و هم یک اجبار است.  هر شهروند از حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی خاص برخوردار است.  آموزش شهروندی راهی است برای زندگی با یکدیگر که در آن فرد در مسئولیت اجتماعی جامعه خود مشارکت می کند به عبارتی می تواند منافع خود را تشخیص دهد و برای دستیابی به آن تلاش کند.  ( کدیور، 1382)

برمبنای موج جدیدی که امروزه در مباحث علوم انسانی در معنای عام و علوم اجتماعی در معنایی خاص ایجاد شده است. تداوم حیات و پیشرفت جامعه تنها در سایه ی وجود شهروندی فعال، مشارکت جو آگاه و کنشگر و در یک جمله انسانهای عامل ممکن است. امروزه حل بسیاری ازمسائل و مشکلات جامعه در گرو آگاهی و رفتار اعضای جامعه است چرا که ایشان را در استیفای حقوق خویش تواناتر می سازد. با آگاه شدن افراد و بویژه دانش آموزان از حقوق خویش بالطبع افراد با مسئولیت خود در قبال جامعه و یکدیگر آشنا می شوند و بدین وسیله نظم اجتماعی روند رو به رشدتری بخود می گیرد با آگاهی دانش آموزان از حقوق شهروندی خود می توان امید داشت جامعه به جامعه ای پویا و فعال تبدیل شود به این صورت که دانش آموزان با نگاهی از حقوق خویش می توانند، تعاملات اجتماعی خود را با یکدیگر و نظام سیاسی حاکم بر جامعه مشخص سازند و از این طریق در نهادینه کردن شهروندی نقش مهمی ایفا کند.

آموزش و پرورش ابتدای نقطه شروع حرکتی طولانی و مهم از زندگی انسان است و چنان چه به برنامه ریزی این مرحله از آموزش و محتوای مندرج در کتاب ها به خوبی توجه شود و اصول و معیارهای صحیح به اجرا در آید. گامی بزرگ برای تربیت انسان های مطلوب و شهروندی متناسب با جهان امروز و موقعیت های آینده او برداشته شده است. بنابراین کتاب های درسی یکی از عوامل انسانی در رشد و توسعه یادگیری شناختی کودکان در جهان امروز به حساب می آیند که تحلیل کتاب های درسی می تواند دست اندرکاران آموزش و پرورش را در اتخاذ تصمیم های عاقلانه هنگام تهیه کتاب درسی برای استفاده در کلاس ها توانا سازد. (امام جمعه، 1386)

از سوی دیگر، عوامل متعددی لزوم توجه به تربیت شهروندی را در برنامه های درسی توجیه می کند از آن جمله می توان به تغییرات سریع سیاسی مهاجرت های گسترده، وضعیت نامساعد اقتصادی، گسترش ارتباطات جهانی شدن، حقوق بشر و محیط زیست اشاره کرد که هر یک از آنها می تواند به عنوان یک آسیب و چالش دوام و بقاء هر جامعه را تهدید کند باشد اگر بدرستی با عوامل فوق برخورد نشود نمی توان از این آسیب ها و چالش ها در امان بود پس ضروری است که در مقوله تربیت شهروندی تحقیقات بیشتری انجام شود تا تمام اصول، رویکردها، روش ها و اهداف برنامه های شهروندی به طور واضح مشخص و روشن گردد تا راه بر تدوین و اجرای برنامه های درسی تربیت شهروندی هموار شود. (مجلل چوبقلو1387)

کشور ایران هم از این قاعده و قوانین مستثنی نیست و برای این که از این چالش ها و آسیب های اجتماعی موجود در کشور در امان بماند و انسجام سیاسی، فرهنگی و ملی خویش را حفظ نماید باید مقوله تربیت شهروندی بیش از پیش توجه شود.

شهروندی موضوعی که نخستین بار در علوم اجتماعی مطرح شده اما ضرورت های توجه به آن سبب شد تا شاهد ظهور آن در مقوله های دیگر من جمله عرصه تعلیم و تربیت به عنوان یک عرصه بنیادی باشیم.

این تحقیق یک تحقیق کاربردی است وبه دست اندرکاران امر آموزش وپرورش در زمینه نقش شهروندی و کاربرد آن در جامعه یاری می رساند و می تواند با تحلیل کتاب های تعلیمات اجتماعی میزان توجه به مؤلفه های آموزش شهروندی را در دوره ابتدایی کشور سنجیده و با وضعیت مورد انتظار مقایسه نماید تا با قرار دادن نتایج حاصله در اختیار مسؤلین ذی ربط در دستگاه تعلیم و تربیت کشور مثل برنامه ریزان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:44:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم