موقعّیت تاریخی، جغرافیایی و طبیعی استان کرمان و شهرستان رفسنجان : 1
استان کرمان : 1
کرمان به روایت تاریخ : 2
مراکز تاریخی و باستانی : 2
ویژگی های فرهنگی کرمان : 2
رفسنجان : 3
تاریخچه رفسنجان : 3
جاذبه های تاریخی : 3
جاذبه های طبیعی : 4
فرهنگ، آداب و رسوم، سنّت ها و مردم شناسی رفسنجان : 4
نمونه ای از دو بیتی عامیانه رفسنجانی : 5
نمونه ای از لالایی : 6
نمونه ای از باورهای قدیمی رفسنجان : 6
فصل اوّل : کلیّات طرح تحقیق 7
1-1- بیان مساله 8
1-2- پرسش اصلی تحقیق 9
1-3- اهمّیّت تحقیق 9
1-4- اهداف تحقیق : 9
کاربرد گویشها : 9
1-5- فرضیّه های تحقیق: 10
1-6 تعریف واژگان کلیدی 10
فصل دوم : پیشینه تحقیق 12
2-1 پیشینه تحقیق: 13
فصل سوّم : روش تحقیق 19
3-1- روش تحقیق 20
3-1-1 : روش تحقیق 20
3-1-2 : ابزارهای گردآوری اطلاعات 20
3-1-3 : روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 20
فصل چهارم : یافته های تحقیق 21
4ـ1 : تعریف اصطلاحات و واژها : 22
4ـ2ـ1 گروه همخوان 22
4ـ1ـ2 جمله 22
4ـ1ـ3 چاکنایی 22
4ـ1ـ4 دولبی 22
4ـ1ـ5 زبان 22
4ـ1ـ6 واژه مرکب 23
4ـ1ـ7 واژه مشتق 23
4ـ1ـ8 واج 23
4ـ1ـ9 واژه 23
4-1-10 اندامهای گفتار 23
4ـ1ـ11 آهنگ 24
4ـ4ـ12 انسدادی 24
4ـ1ـ13 تکواژ 24
4ـ1ـ14 تکیه : 25
4ـ2: بررسی آوا شناسی و واج شناسی 26
4-2-1- واکه ها : 26
4-2-1-1- واجهای واکه ای : 26
4-2-1-2- واجگونه های واکه ای 27
4-1-1-3-واکه های مرکب (دوگانه) 30
4-1-1-4- واکه های میانجی 30
4-2-2- همخوانها 31
4-2-2-1- واجهای همخوانی 31
4-2-2-2- ساختمان هجا 35
4-2-2-3- آواهای زبان فارسی : 36
4-2-2-4- توازن واجی 37
این مطلب را هم بخوانید :
4-2-2-5- دگرگونی همخوان ها 37
4-2-2-6- تکیه 48
4-3 : صرف (ساخت واژه) 50
4-3-1- اسم 50
4-3-1-1-ساده-مرکّب : 50
4-3-1-2- جامد – مشتق : 50
4-3-1-3- مفرد – جمع 51
4-3-1-4- معرفه – نکره 51
4-3-2- اضافه 52
4-3-3 ضمیر 54
4-3-1-3-1- ضمیر در جایگاههای نحوی جمله : 56
1- جایگاههای بنیادین : 56
2- جایگاههای توضیحی 58
3- جایگاههای وابسته 59
3-1- مضاف الیه 59
3-2- بدل 60
4-3-4- صفت 60
2- صفت اشاره : 60
3- صفت اشاره تأکیدی 61
4- صفت پرسشی 61
5- صفت مبهم 61
6- صفت تعجّبی 61
7- صفت عددی 61
4- 3-5- قید 62
4-3-6- نقش نماها 63
4-3-7- نشانه ندا 64
4-3-8- نشانه تصغیر 65
4-3-9- اصوات 65
4-3-10- فعل 66
10-1-زمان : 66
10-1-1- شکل ساخته شده از بن مضارع : 67
10-1-2- ماضی (گذشته) : 70
10-1-3- ستاک حال 71
10-1-4- ستاک گذشته 71
4-3-11- مصدر 72
4-3-12- اسم مفعول (صفت مفعولی) 72
4-3-13- شخص 73
4-3-14-جهت (لازم،متعدّی) 73
4-3-15- فعل معلوم و مجهول 74
4-3-16- فعل از نظر ساخت اشتقاقی : (ساختمان) 75
4-3-18- پیشوندهای اشتقاقی : 78
4-3-19- پسوندهای اشتقاقی 79
4-4 نحو (ساخت جمله) : 82
4-4-1- نحو : 82
4-4-2- مطابقه فعل با نهاد در مفرد و جمع 82
4-4-3- اقسام جمله 84
4-4-4- اجزای جمله 86
4-4-5- ساختمان و ترتیب اجزای جمله : 87
4-4-5-1- جمله خبری (اخباری التزامی) 87
4-4-5-2- جمله های پرسشی : 88
4-4-5-3- جمله های امری – ندایی : 88
4-4-5-4- جمله های تعجّبی : 89
4-4-6- انواع گروه در جمله 89
4-4-7- گروه فعلی مرکّب 92
4-4-8- تطابق فاعل و فعل از نظر شخص و شمار : 93
4-4-9- جمله و اجزاء آن 93
4-4-10- حذف در جمله 94
4-4-11- انواع جمله از نظر جایگاههای بنیادی: 97
4-4-12- انواع جمله از نظر نوع فعل 100
4-4-12-1- جمله با فعل اسنادی 100
4-4-12-2-جمله با فعل غیر اسنادی : 101
4-4-13- مفعول و انواع مفعول : 101
4-4-13-1-مفعول مستقیم : 102
4-4-13-2-مفعول غیر مستقیم : 102
4-4-14- انواع جمله از نظر تعداد فعل 104
4-4-14-1-جمله ساده : 104
4-4-14-2- جمله مرکّب : 104
یک- جمله مرکّب همپایه : 105
دو– جملات مرکب ناهمپایه : 105
4-4-14-3- جمله شرطی 106
4-4-15- انواع جمله از نظر آهنگ : 107
4-4-15-1- افتان 107
4-4-15-2- خیزان 107
4-4-15-3- خیزان افتان 107
فصل پنجم : نتیجه گیری 108
نتیجه گیری : 109
پیشنهادها : 111
پیوست 136
منابع 144
نشانه ها
نشانه های آوایی که در این پژوهش برای واج نویسی به کار رفته است :
الف-همخوانها
نشانه های آوایی نشانه های فارسی
B ب
P پ
M م
V و
F ف
D د
T ت
Z ز/ذ/ض/ظ
S س/ص/ث
N ن
R ر
L ل
J ج
چ
ش
Y ی
G گ
K ک (پیش کامی)
C ک (پس کامی)
X خ
q ق
غ
H ه/ح
و ع/ء
ب-واکه ها
اَ / ا
ـــَـــ
I ای
E ــــِــ
¶ کسره بسیار خفیف مثل واژه ی سرا s¶ra
O و/ ــــُــ
U اوَ/وَ
ew اِو/و : مثل واژه ی جِوُد-jeud : به معنای یهودی
چکیده :
زبان فارسی زبان نوشتار ، زبان شعر و ادب و زبان علمی مشترک ماست اما فارسی زبانان در هر گوشه و کنار این سرزمین به فارسی صحبت می کنند که با وجود اشتراک در اصول و مبانی با فارسی رسمی ، هر یک ویژگی های خاص خود را دارند. این رساله در پنج فصل گرد آوری شده است، فصل اوّل به بیان مسأله و پرسش اصلی تحقیق ، اهداف و فرضیّه تحقیق پرداخته شده است ، در فصل دوّم ، پیشینه تحقیق ، فصل سوّم روش تحقیق آمده است ؛ فصل چهارم ، به تجزیه و تحلیل تحقیق پرداختم ، که شامل چهار بخش است ؛بخش اوّل آن به تعریف اصطلاحات پرداختم و در بخش دوّم به بررسی آواشناسی و واج شناسی و در بخش سوّم به صرف و در بخش چهارم به نحو پرداخته شده است ؛ فصل پنجم شامل نتیجه گیری و پیشنهاد و فهرست واژه نامه و نشانه ها و نقشه و پیوست است .
گردآوری گویش های محلّی و پژوهش در آنها از دیدگاه تاریخ و مردم شناسی هم اهمّیّت دارد زیرا به وسیله بررسی واژگان می توان نقطه های مبهم و تاریک سرگذشت یک قوم را روشن و خط سیر اقوام گذشته را مشخص کرد و اطلاعات سودمندی را جهت تحقیقات فراهم کرد و راهنمای ما در شناخت تار و پود فرهنگی ، اجتماعی و آداب زندگی مردم صاحب آن گویش شود و آن گاه در بررسی تاریخ و ادبیات و برقراری روابط می توانیم از موضعی آگاهانه برخورد کنیم.
در این رساله به بررسی زبان شناختی گونه زبانی رفسنجان پرداخته می شود که استخراج
واژه های گویشی و توصیف آنها و بررسی دگرگونی ها و قواعد دستوری ساخت شناسی و ساختار (صرف و نحو) مقایسه و تطبیق موارد اختلاف و اشتراک آن قواعد دستوری گونه رفسنجانی با فارسی معیار نشان داده شده است. و واژه گویشی مستقیما از زبان گویشوران گردآوری و با آوای آن ثبت شد و گفتگوی مستقیم ثبت مکالمات ، افسانه ها ، داستان ها ،
مثل ها ، شعرها دعاها و … فرهنگ و آداب و رسوم می توان به گونه زبانی رفسنجان پی برد.
کلید واژه: رفسنجان ، لهجه ، گویش ، زبان ، فرهنگ و آداب و رسوم
مقدمه:
زبان یک نهاد اجتماعی است و در جوامع بشری به عنوان یک ابزار برای برقراری ارتباط به کار میرود، تحوّل بر اساس بنیادهای جامعه، سیاست، مذهب، آداب و اصول و مشاغل می باشد، در دستور زبان هم تحوّل ایجاد میشود، زبان به جامعه وابسته است و به طبع با تحّول که در جامعه رخ میدهد زبان هم تحّول میگیرد و واژگان که افراد در جامعه به کار می برند بیش از هر چیزی دگرگونیهایی اجتماعی را در جامعه باعث میشود.
آشنایی با گویشهای محلّی و منطقه ای یک محدوده سرزمینی از جمله رفسنجان به عنوان یکی از راههای شناخت آداب و رسوم و خلقیّاتی یک قوم و یک گروه محسوب میشود.
گاه با شناخت گویشها، اصطلاحات، ضرب المثلهای یک منطقه نحوه نگرش رفتار اجتماعی آن منطقه به عنوان آداب و رسوم آن خطه خودنمایی میکند.
گویش شناسی یکی از شاخه های علمی زبان شناسی است که هدف آن گردآوری گویشها و توصیف علمی آنها می باشد، گویشها و زبانهای محلی منبع بسیار غنی برای پژوهشهای زبانی، ادبیّات، جامعه شناسی و مردم شناسی و تاریخی می باشند استفاده از دستور و واژگان بسیاری از نکات مبهم و زیان هنگفتی که متوجه تاریخ زبانهای ایران در نتیجه تاریخ زبان فارسی خواهد شد را دریافت.در بررسی زبان شناختی پژوهشگر باید از هر دو علم زبان شناسی و دستور زبان یاری بجوید و به گفته خطیب رهبر دستور زبان فارسی از قاعده هایی که برگرفته از زبان است و درست گفتن و درست نوشتن را در بیان فکر و مطلب به ما می آموزد فراهم آمده است.
فکر و اندیشه در قالبی ریخته می شود که به آن جمله گویند، جمله هم از اجزایی ساخته می شود که کلمه نام دارد و هر کلمه از حرف ترکیب می شود و حرف از صوت که در هر گونه زبانی به شیوه خاص تلفظ می شود.
هدف زبان شناختی یک گونه زبانی نیز بررسی واژگان از نظر ساختار و ساخت شناسی
می باشد. (خطیب رهبر، 1381: 9)
این پژوهش شامل پنج فصل می باشد فصل اوّل کلیّات طرح تحقیق فصل دوم پیشینه تحقیق و فصل سوّم روش تحقیق و فصل چهارم یافته های تحقیق و فصل پنجم نتیجه گیری، پیشنهاد ها و واژه نامه می باشد.
موقعّیت تاریخی، جغرافیایی و طبیعی استان کرمان و شهرستان رفسنجان :
استان کرمان :
در جنوب شرقی ایران واقع شده است و از شمال با استان های خراسان و یزد و از جنوب با استان هرمزگان، از شرق با سیستان و بلوچستان و از غرب با استان فارس همسایه است. مساحت این استان در حدود 175069 کیلومتر مربع و پس از خراسان دومین استان پهناور کشور می باشد که در حدود 11 درصد از خاک ایران را در بر گرفته است.
سابقه سکونت و استقرار انسان در سرزمین کرمان به هزاره چهارم قبل از میلاد می رسد.
این منطقه یکی از قدیمی ترین نواحی ایران به شمار می رود و در گذر زمان گنجینه های فرهنگی و تاریخی گرانبهایی در آن پدید آمد که نمایانگر روند تاریخی، حیات اقتصادی و اجتماعی آن است.
کرمان به روایت تاریخ :
قلعه دختر و قلعه اردشیر از آثار دوران ساسانی در مشرق شهر کنونی کرمان که هنوز خرابه های آن برجاست – گواه بر این است که لااقل در زمان اردشیر بابکان که در همین محل، شهری آباد یا قلعه ای مهم وجود داشته است. مؤلف جغرافیای کرمان، معتقد است که در حدود 220 پیش از میلاد – به هنگام فتح کرمان به دست اردشیر – این محل «گواشیر» نام داشته و مرکز ولایت کرمان بوده ایت. بنابر گفته «هرودت» کرمانیان از ده طایفه پارسی ها می باشد.
در روایات اساطیری آمده که کیخسرو، کرمان و مکران را به رستم بخشید و همچنین نشانه هایی از فرمانروائی «بهمن» بر این خطه می دهند و سپس سخن از حکومت اشکانیان است که اردشیر بلاش اشکانی را شکست داد و بنای گواشیر را در پنج هزار و هفت صد و هفتاد و دو سال بعد از هبوط آدم به طالع میزان بنا نهاد. گویند کرمان آخرین پناهگاه یزدگرد پادشاه ساسانی بوده است و کرمان در زیر سلطه حکومتهای قدرتمند مثل دیلمیان، آل بویه و سلاجقه قرار گرفت. و بعد از انقراض سلسله زند به وسیله آقامحمدخان قاجار و تصرف کرمان ظلمهای بی شمار به مردم کرمان کرد.
گرچه جانشینان او تلاش کردند تا با اعزام حاکمانی مدیر و مدبر همچون «ابراهیم خان ظهیرالدوله» محمد اسماعیل خان لوری «وکیل الملک» به بازسازی کرمان و تحبیت قلب ها بپردازند و با برپایی آثاری چون مجموعه ابراهیم خان و وکیل گذشته ها تا حدودی را به فراموشی بسپارند.
مراکز تاریخی و باستانی :
مدرسه گنجعلیخان، مدرسه حیاتی، مدرسه شفیعّیه، مدرسه ابراهیم خان، مقبره خواجه اتابک، گنبد جبلیه، گنبد سبز، گنبد مشتاقیه، باغ شاهزاده ماهان، چهارسوق گنجعلی خان، میدان گنجعلی خان، یخدان مؤیدی، حمام گنجعلی خان و کاروانسرای وکیل، کاروانسرای حاج آقا علی، تخت درگاه قلی بیگ، مسجد امام، مسجد پامنار، ارگ بم و … می باشد.
ویژگی های فرهنگی کرمان :
فرهنگ زرتشتی، اعیاد مذهبی، جشن سده، جشن مهرگان، مهمان نوازی، توجه به اعتقادات و باورهای مذهبی و پای بندی به مراسم ملّی و سنتّی می باشد.
از مهمترین صنایع دستی کرمان : قالی، پته، قلم زنی مس و چاقوسازی نام برد.
استان کرمان شامل شهرستان های زیادی است که از جمله شهرستان رفسنجان که به ذکر آن می پردازم :
رفسنجان :
سرزمین مردان و زنان پرتلاش و انسان های سخت کوش و متفکری است که در بستری از سختی ها و مشکلات کویر، دیاری آفریده و سرزمینی را پی ریخته اند که به خطه طلای سبز معروف گردیده است. زندگی این مردم با کار و سازندگی عجین شده و ادامه حیات خود را در این معبر مقدس جستجو می کنند.
رفسنجان با وسعت 10678 کیلومتر مربع و حدود 300000 نفر جمعیت در جنوب شرق ایران و در شمال غربی استان کرمان قرار دارد و از شمال به استان یزد و از جنوب به شهرستان های بردسیر و سیرجان و از غرب به شهرستان شهربابک و از شرق به زرند و کرمان محدود
می شود و دارای 6 شهر : رفسنجان، کشکوئیه، انار، امین شهر، سرچشمه، بهرمان، نوق و فردوس می باشد.
رفسنجان به دلیل مجاورت با کویر از جمله مناطق نیمه خشک و کم باران به شمار می رود. تابستان های آن گرم و زمستان هایش سرد و خشک است.
تاریخچه رفسنجان :
رفسنجان شهری در آغوش کویر :
رفسنجان با تاریخی ریشه دار و قدمتی چند هزار ساله، همچون نگینی گرانبها بر دل کویر ایران می درخشد روایت تلاش و جدال دائمی مردم این ناحیه در طول تاریخ برای غلبه بر طبیعت ناسازگار این دیار، اسطوره ای است که باید به واقعیت پیوسته و به همین جهت رفسنجان کانونی پرجاذبه برای به وجود آمدن الگوهای مناسب مذهبی، فرهنگی و اجتماعی و فعالیت های صنعتی، معدنی، کشاورزی و تجاری بوده است.
رفسنجان شهری است از به هم پیوستن مجموعه روستاهای بهرام آباد، سعادت آباد، ده شیخ، عباس آباد، رحمت آباد، مؤمن آباد، کمال آباد و علی آباد تشکیل شده است.
به موجب یک نظر واژه رفسنجان معرب واژه رفسنگان است این تعبیر «رفسن» به معنی مس و «کان» به معنی معدن آمده است به طور کلی یعنی محلی که معدن مس وجود دارد. که پس از حمله اعراب به مرور تبدیل به رفسنجان شده است. بنا به نقل عامیانه ای نیز این محل ابتدا «سنجان» نام داشته و بر اثر سیل تخریب شده است و به آن رفت سنجان و به مرور زمان رفسنجان گفته شده است.
جاذبه های تاریخی :
گرچه این دیار بارها توسط جهان گشایانی مثل تیمور، ازبک و دیگر اقوام مرز گریز تحت سلطه در آمده و غارت شده اما رونق این شهرستان باعث گردیده که در گوشه و کنار این دیار آثار و ابنیه تاریخی وجود داشته باشد. مثل قلعه ها، کوشکها، کاروانسراها، تیمچه، بازارها، آب انبارها، حمام ها، قیصریه رفسنجان، مراکز فرهنگی مذهبی، کاروانسرای کبوتر خان، خانه حاج آقا علی یا بزرگترین خانه خشتی جهان و آب انبار حاج آقا علی می توان اشاره کرد. علاوه بر موارد فوق شرایط اقلیمی، معادن عظیم مس سرچشمه که طبیعت این دیار به ارمغان آورده است می توان اشاره کرد.
جاذبه های طبیعی :
علاوه بر موارد فوق شرایط اقلیمی، معادن عظیم مس سرچشمه، بزرگترین جنگل مصنوعی جهان (باغات 120 هزار هکتاری پسته) و ییلاقاتی چون سرچشمه داوران، دره در، راویز و خنامان نیز از جاذبه های طبیعت این منطقه است : بام رفسنجان، آبشار لولی کش، آب گرم ده ظهیر، رودخانه شاهزاده عباس، آب جوشان راویز و پدیده طبیعی چاه دریا نیز از اماکنی است که طبیعت برای مردم به ارمغان آورده است.
محصولات کشاورزی رفسنجان پسته است.
ارتفاعات نوق و داوران، کوههای معدن سرچشمه، کوه کمر و کوه سبز پوشان می باشد.
فرهنگ، آداب و رسوم، سنّت ها و مردم شناسی رفسنجان :
آداب و رسوم و عقاید و عادات اقوام و ملل بیانگر تفکر و خصوصیات آنهاست و از این طریق می توان روحیّه، متعلقات و خلقیّات خاص هر ملّت را دریافت.
منظور از فرهنگ مردم، دانستنی های توده مردم است که در قالب افسانه ها، قصه ها، لطیفه ها، ضرب المثل ها، معماها، ترانه ها، دعاها، نفرینها، قسمها، کنایات و … در یک منطقه رواج دارد.
فرهنگ مردم هر منطقه، طی سالیان متمادی با لهجه و طرز تفکر و محیط زندگی مردم آمیخته شده و در نتیجه موجب تفاوت هایی میان مردم مختلف شده است.
از جمله مشخصه های مردم رفسنجان، پای بندی آنها به آداب و رسوم و سنّت های ملّی مذهبی است تا آنجا که برخی از رسوم نظیر جشن سده، در کرمان و رفسنجان هنوز با شکوه برگزار می شود و همچنین مراسمی چون عید نوروز، چهارشنبه سوری، سیزده به در، خانه تکانی، تهیه سبزه و … همراه با آداب و رسوم خاصی مانند پختن سمنو، کماچ سهن (سن) و سایر خوراکی ها به گونه ای با شکوه برگزار می شود.
سایر مراسم مانند شب چله، شب شیشه و برخی جشن های ملّی و سنّتی دیگر نیز مورد توجه و احترام مردم رفسنجان است. روحیّه مردم رفسنجان متأثر از فرهنگ این جامعه است.
رفسنجانی ها صبور، قانع، فعال ، امین ومهمان نوازند و در رفسنجان به نسبت جمعیت خود مراسم سوگواری وارادت به خاندان آن عصمت و طهارت(ع) بیشتر ازجاهای دیگر برگزار
می شود.
انداختن سفره های نذری مختلف توسط زنان، اعتقاداتی چون تهیه ی چهل بسم الله در روز شهادت مولای متقیان، چهل منبر و روشن کردن شمع تهیه وخیرات وانواع خوراکی ها مثل روغن جوشی، حلوا، ابرام خانی(شله زرد)، ابگوشت امام حسینی، خیرات گوشت گوسفند و .. از سایر سنت های موجود در این دیار است.
در گذشته بازی هایی وجود داشت که امروز جز در برخی از روستاها آن هم به ندرت نمیتوان یافت مانند (اتلک تی تتلک)(سنگ شیشو)(گلپوچ) قایم موشک، شتر سواری و …. که هنوز هم در رفسنجان رواج دارد.
لازم به ذکر است که رفسنجانی ها گاه از اصطلاح چاق شدن به معنای درمان شدن و بهبود بیماری استفاده می کنند.
رفسنجانی ها در مورد سن و سال بر این باورند که بیست (نیست) چل (ول) پنجاه(ورجا) شصت(نشست) هفتاد(اوفتاد) نود (کنج لحد)
و نان های سنّتی که هنوز پخت می شود توسط زنان زحمتکش رفسنجانی مثل نون ارزن، نون بربری، فطیر(پتیر)، جو) کوپو، کورنو، پرزده، روغنی، شاطرو، شیری، تیری، ذرت و غذاهای سنتی مثل اماچو (شولی)، اماچو مکو، چغوت بریزو، پختو، تاس کباب، قاتق بابونه، گورماس، اماچو هوریشو، شامی، کشک کله جوش، فسنجان با پسته، اشکنه، آب دوغ خیار و خرما بریزو.
از جمله مساجد دیدنی این شهر مسجد جمعه( جامع) حاج شریف است که با سبک معماری بدیعی ساخته شده است.
مسجدابوالفضل انار و مسجد تاج آباد که از دوره صفویه بر جامانده از اهمیّت خاصی برخوردار است.
مراسم خواستگاری و ازدواج نیز در این شهر با شکوه خاصی برگزار می شود از مراسم خواستگاری تا بله برون تا جشن نامزدی و جشن عروسی مورد توجّه است که بزرگترها و ریش سفیدان فامیل با خانواده مرد به خواستگاری دختر مورد نظر می روند و البتّه با کله قند و نقل و شیرینی و گل و مراسم بعد مراسم بله برون است که خرج بله برون با خانواده دختر می باشد که خانواده داماد با فامیل های خود هدایایی را که شامل قرآن، چادر سفید، شیرینی، کله قند، کیک، کفش، نبات و سرویس طلا می باشد به طریقه خاصی در سینی ها یا به طریق امروزی در ظرف های مخصوص می گذارند و به خانواده عروس می برند و جشن می گیرند و خانواده داماد وقتی که کفش عروس را هدیه می دهند باید پول در کفش عروس بگذارند و عروس کفش ها را بپوشد و مراسم های بعدی عقد و عروسی است که برگزار می شود.
نمونه ای از دو بیتی عامیانه رفسنجانی :
غریبی سخ مرا دل گیر داره فلک ور گردنم زنجیر داره
فلک از گردنم زنجیر وردار که غربت خاک دامنگیر داره
همچنین :
سر کوه بلند فریاد کردم امیرالمومنین را یاد کردم
امیرالمومنین ای شاه مردون که رو ور قبله ی حاجات کردم
و دوبیتی هایی مثل:
دو چشمونم به دراومد به یکبار زبس که گریه کردم از غم یار
بده دستمال ببندم روی چشمم که شاید چاق بشه از بوی دسمال
نمونه ای از لالایی :
لالالالا گلم باشی بخوابی از سرم واشی
لالایی ات می کنم با دس پیری که دس ننوی پیر بگیری
لالایی ات می کنم خوت نمی یاد بزرگت می کنم یادت نمیاد
نمونه ای از باورهای قدیمی رفسنجان :
اگر کف دست انسان بخارد پولدار می شود.
اگر در فنجان چای یک پر چای روی فنجان آمد ، مهمان می رسد.
شب شیشه زائو که به شب شیشه معروف است ، شیشه ای را بالای بام می گذارند . عده ای هم از بستگان شب زنده داری می کنند تا از آمدن جن و شیشه جلوگیری کنند.
اگر گوشت همدگه رو بخورن استخون همدگه رو لرد نمی دازن.
نمونه ای از ضرب المثل های رفسنجانی :
آب از کنج ناخونش نمی چکه : کنایه از خسیس بودن است.
(ترش بالا) چلو صافی به آفتابه میگه دو کتو : کنایه از شخص پر عیب که عیب دیگران را
می گوید.
خونه همسایه کماچه به ما چه : کنایه از دخالت نکردن در کار دیگران
نانش را بگیر جانش را نگیر