دانلود پایان نامه ارشد:بررسی دین یاری زرتشتی در دوران گذار |
3-5-7: امید اشوهیشتان. 91
3-5-8: مهدی فروح بن شخسان. 93
فصل چهارم: روحانیّت زردشتی و رویارویی با بدعتگذاران
- 4-1: فرقه مزدک.. 95
4-1-1: سر آغاز مزدکی.. 95
4-1-2: اساس تعالیم مزدک.. 97
4-1-3: زرتشت-بوندوس- مزدک.. 100
4-1-4: آیا مزدک موبد بود؟ 101
4-1-5: مزدکیان پس از اسلام 103
- 4-2: غلات.. 104
- 4-3: سنباد 106
- 4-4: خرمدینان. 107
4-4-1: بابک خرمدین.. 108
- 4-5: بهآفرید. 110
4-5-1: باورها و سرانجام وی.. 111
4-6: ابومسلم. 114
4-6-1: زمینه های جنبش و باورهای وی.. 115
این مطلب را هم بخوانید :
4-6-1: قتل ابومسلم. 118
4-6-2: پس از ابومسلم. 119
فصل پنجم: روحانیّت زردشتی و رویارویی با مسألهی تغییرِ دین زردشتیان
- 5-1: مجازات و تحت فشار قرار دادن مرتدّان. 123
5-1-1: مرگارزانی مرتد. 123
5-1-2: فشارهای اقتصادی.. 127
5-1-3: فشارهای خانوادگی.. 129
- 5-3: پیشگویی و ادبیات نجات بخشی.. 134
نتیجه گیری.. 138
چکیده
عموما مومنان راستینِ ادیان، باورهای خود را نمود تام و بارز حق و حقیقت میدانند و تلاش میکنند تا از کیان باورهای دینی خود با جان و دل حمایت کنند. در این میان روحانیان هر دین به عنوان متولیان و کارگزاران دین نقش مهمتری را بر عهده دارند.
دینیاران زرتشتی، که مشخصا مورد مطالعه ما قرار گرفتهاند، در دورههای مختلف تاریخی در حفظ دین زرتشتی کوشیدهاند. تلاش ایشان در حفظ دین زرتشتی در دوران اسلامی بخصوص قرون اولیه اسلامی بسیار منطقی و به دور از هرگونه جنگ و نزاع بوده است. آنان پیش از حمله اعراب، در زمان ساسانیان، از پشتیبانی ویژه حکومت بهرهمند بودند و لذا نفوذ ویژهای در بین مردم داشتهاند و با فشارهایی که از سر سختگیری دینی بر مردم وارد کردند باعث شد که نوعی بیتفاوتی به مذهب و نارضایتی از دینیاران در مردم ایجاد شود. پس از حمله اعراب در آغاز نه پایگاه حمایتی از طرف خلافت اسلام داشتند و نه یاورانی خاص از بین مردم. اما رفتهرفته دینیاران توانستند با دربار خلفا ارتباط برقرار کنند و مانع از ویرانی آتشکدهها شوند. نیز زرتشتیانی که هنوز به دین زرتشت متعهد بودند، با آنکه دلِخوشی از سختگیریهای مذهبی دینیاران نداشتند، چارهای جز آنکه در امور مذهبی به آنها رجوع کنند، برایشان باقی نماند.
دینیاران کمکم با مکتوب کردن متون خود و افزودن بخشهایی بدانها چارچوب دین زرتشتی را قوام بخشیدند و با اجرای سیاستهایی مانع از ارتداد همکیشان خود شدند. همچنین با مناظره و گفتوگو تلاش داشتند تا حقانیت خود را به اثبات برسانند.
کلمات کلیدی: دینیار ، مغ، آثرون، آتش، ارتداد، آذرفرنبغفرخزادان، دینکرد
فصل اول؛ کلیات
1-1: مقدمه
با سقوط سلسلهی ساسانی زندگی در ایران به گونه ای دیگر رقم خورد و روزگار روی دیگر خود را نشان داد. دینیاران یا روحانیون زرتشتی مرجعیت سیاسی خود را برای همیشه از دست دادند. آنان تا پیش از این در کسوت مرجعیت دینی و سیاسی به رتق و فتق امور میپرداختند و در تمام دستگاه حاکمیت نفوذ ویژه داشتند. حتی خود شاه میبایست از جناب موبد تاییدیه داشته باشد؛ حال آنکه از دوبال ریاست ساسانیان، تنها بال دیانت باقی مانده و بال سیاست از بین رفته بود و بهدینان در زیر فرمان مسلمانان بودند؛ معلوم نبود که آیا چیزی از قداست و دیانت زرتشتی باقی خواهد ماند یاخیر؟!
اعراب در همان سالهای نخستین حمله توانستند اکثر مناطق ایران را تحت کنترل خود درآورند و با وجود آنكه ایران جزئی از قلمرو جهان اسلام تلقی میشد، به عنوان یك جامعهی اسلامی برخوردار از فرهنگ اسلامی به شمار نمیآمد[1]. در واقع قرون اولیه اسلامی کشور ایران، رزمگاه دو تمدن ایران و اسلام گشت که در آن این دو فرهنگ به ارزیابی همدیگر پرداختند و در نهایت تلاش کردند تا پس از پایان دو یا سه قرن اول زمینههای مشترک دینی-فرهنگی را بیابند و زندگی را برآن بنا کنند. اگر چه در تاریخ زمان دقیق و واقعی برای رخدادهای عظیم مذهبی و فرهنگی نمیتوان مشخص نمود، اما به نظر میرسد که در همان چند قرن اول اسلامی بود که فرهنگ ایرانیان، به امتزاجی از فرهنگ ایران و اسلام منتقل شد. به عبارتی میتوان از قرون اولیه اسلامی با عنوان دوران گذار یا انتقال از تمدن باستانی ایران-زرتشتی به تمدن پویای ایرانی-اسلامی یاد کرد. اصلیترین مسئله دوران گذار، مسئله تغییر دین و فرهنگ زرتشتیان به اسلام است.
ایران یکپارچه اسلامی نشد اما اسلام به سرعت هر روز پیشرفت میکرد و رویهی حقیقت خود را مکشوف تر مینمود. اکثر مسلمانان ایرانی نه با زور شمشیر، بلکه با قدرت استدلال ایمان میآوردند. غیرت و
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 01:35:00 ب.ظ ]
|