ابزار گردآوری داده­ها      ……………………………………………………………………………  56

روش گردآوری داده­ها   ………………………………………………………………………………  58

روایی ابزار           ………………………………………………………………………………..  59

پایایی ابزار          …………………………………………………………………………………  60

روش تجزیه و تحلیل آماری  ……………………………………………………………………….  61

ملاحظات اخلاقی  ………………………………………………………………………………….  61

فصل چهارم

یافته­های پژوهش …………………………………………………………………………………..  63

فصل پنجم

بحث و بررسی   ……………………………………………………………………………………  81

نتیجه­گیری نهایی …………………………………………………………………………………..  89

کاربرد یافته­ها  …………………………………………………………………………………….  90

پیشنهادات پژوهش­های بعدی  ………………………………………………………………………  92

محدودیت­های پژوهش  …………………………………………………………………………….  93

پیوست­ها

فصل اول

بیان مسئله

تحقیقات درباره جنین و نوزاد حیوانات نشان داده است که تجارب حسی غیرعادی (اعم از تحریک بیش از حد یا محرومیت بیش از حد) می­توانند بر تکامل مغز تأثیر بگذارد. حساسیت لمسی از هفته 7 جنینی و از ناحیه دهان شروع می­شود و در هفته 15 به سایر قسمتهای صورت، کف دست و پا، تنه ،بازوها ، پاها ،زبان و غشاهای مخاطی توسعه می­یابد. لمس یکی از مهمترین روش­های تبادل عاطفی برای والدین و شیرخواران محسوب می­شود و اولین سیستم حسی است که تکامل می­یابد و مبنای تعاملات میان شیرخوار و والدین را بوجود می­آورد[1] چرا که نوزاد از ابتدای تولد دارای حس لمس در هر ناحیه از بدن است[2].

اهمیت تماس فیزیکی در نوع بشر، قابل اغماض نیست[1] لمس، بوسیله آرام کردن نوزاد به کاهش استرس کمک می­کند و میزان خواب را افزایش می­دهد[3-5] و نقش مهمی در رشد جسمی و عاطفی نوزاد دارد و ماساژ، بهترین شیوه لمس است. ماساژ نه تنها به ایجاد علاقه و دلبستگی بین مادر و نوزاد کمک می­کند و پیوند عاطفی بین مادر و نوزاد را بهبود بخشیده و اطمینان بیشتری از نظر مهارتهای والدینی بوجود می­آورد[1, 5] بلکه برای تسکین کولیک، تقویت دستگاه گوارش و رشد عضلات بسیار سودمند می­باشد[2, 5-7]. نوع، زمان و مقدار لمس باید با متغیرهای تکاملی نظیر سن وشرایط فعلی شیرخوار، قابلیت­ها، آستانه تنش­ها و توانایی­های نوزاد هماهنگ باشد[1]. نوع ماساژ و مقدار فشاری که در فرایند انجام ماساژ استفاده می­شود در میزان وزن­گیری، خواب، عصبانیت، گریه و اضطراب نوزاد تأ ثیر دارد[8].

 

تمایل فرد به برقراری نوعی رابطه­ی نزدیک با افراد معین و احساس امنیت بیشتر در حضور این افراد، دلبستگی نامیده می­شود و به نظر می­­رسد الگوی دلبستگی اولیه، با نحوه­ی کنار آمدن کودک با تجربه های چند سال بعد نیز ارتباط دارد[9]. دلبستگی رابطه عاطفی بین والدین و نوزادشان است که از زمان قبل از تولد شروع می­شود و با احساس حرکات جنین زیاد می­شود و بعد از تولد افزایش می­یابد و تماس پوستی مادر با نوزاد[10] و مراقبت کانگروئی بلافاصله بعد از تولد میزان دلبستگی مادر با نوزاد را افزایش می­دهد[11]. لازم به ذکر است که فرایند دلبستگی بین مادر و نوزاد فرایندی متقابل است چرا که رابطه بین دلبستگی والدین-نوزاد با رفتارهای بعدی والدی به خوبی ثابت شده­است[12].

ارتباط والدین قبل از بارداری و تولد، سنگ بنای سازگاریهای عمده هیجانی و فیزیکی همراه با تولد طفل را بنا می­نهد[13]. دلبستگی پدر با جنین یک احساس ذهنی عشق و علاقه نسبت به کودکی است که هنوز متولد نشده است نه راه و روش یا نظری در مورد کودک[14]. شواهد زیادی هست که نشان می­دهد جداشدن عاطفی توأم با جدائی فیزیکی از والد، می­تواند فرایند طبیعی پیوند عاطفی والد و نوزاد را مختل کند. وقتی که شیرخواری بیمار است به نظر می­رسد که جدائی فیزیکی توأم با جدائی عاطفی از والدین، سبب نوعی احساس بی کفایتی در والدین می­شود و لازم است والدین تشویق شوند که شیرخوار را هرچه زودتر ملاقات کنند و او را لمس کنند چرا که لمس کردن اولین روش ارتباطی بین والدین و شیرخوار است[1]. بسیاری از افرادی که به تازگی پدر یا مادر شده­اند، تمایل به لمس و دست زدن به نوزادشان از خود نشان می­دهند[15].

بخشی از تکامل یک نوزاد طبیعی وابسته به مبادله یکسری واکنش­های عاطفی بین والد و اوست که آنها را از لحاظ روانی و فیزیولوژیکی نزدیک می­کند. این ارتباط با حمایت عاطفی خانواده تقویت می­شود[16]. ارتباط نوزاد-والد پیش از بدنیا آمدن نوزاد با برنامه­ریزی و قطعیت حاملگی شروع می­شود[16]. پدران در مراحل اولیه بعد از زایمان -که ممکنست استرس زیادی هم داشته باشند- از میزان امکانات موجود جهت تسریع تعامل نزدیک با نوزادشان رضایت ندارند[17] در حالیکه

این مطلب را هم بخوانید :

 مطالعات نشان می­دهند که برگزاری کلاس آموزشی نحوه ماساژ و حمام نوزاد به مدت 4 هفته سبب می­شود که نوزادان با پدر خود رابطه خوبی برقرار کنند وتماس چشمی، لبخند و ارتباط کلامی بیشتری با پدر نشان دهند و رفتارهای اجتنابی کمتری در مقایسه با گروه کنترل از خود نشان دهند[18].

مطالعات جدید نشان می­دهد که تعامل اولیه پدر– نوزاد، پدران را نیز همانند مادران شیفته کودک می­سازد. ارتباط نزدیک کودک با پدر می­­تواند عواقب ناشی از عدم ارتباط امن با مادر را جبران کند و پدرانی که از کودکان خود مراقبت می­کنند ممکنست با نقش والدینی خود احساس راحتی و موفقیت بیشتری نمایند[1]. هنگامی که والدین آرامش کسب می­کنند، اعتماد به نفس آنها افزوده می­شود و فواید آن برای والدین و نوزاد خیلی زیاد است[5] و این در حالیست که پدرانی که در برنامه های آموزشی مربوط به ماساژ نوزاد شرکت کردند، از میزان استرس­شان به میزان قابل ملاحظه­ای کاسته شد[17] و نیز آنهایی که در برنامه­های  بهداشت نوزاد از جمله اهمیت شیر مادر شرکت کردند، نسبت به سایر گروه­ها اضطراب کمتری از خود نشان دادند[19].

معمولا فرایند وابستگی در پدران، باعث بروز رفتارهایی مانند تماس بینائی با نوزاد، بخصوص با تمرکز بر زیبائی کودک، تماس لمسی که غالباً به صورت تمایل به گرفتن و بغل کردن نوزاد ظاهر می­شود، توجه به خصوصیات مشخص و مستقل کودک با تأکید بر تشابهات او به پدر،  درک نوزاد به صورت کمال مطلوب، تکامل حس قوی گرایش به کودک که منجر به توجه بیشتر به او می­شود و ایجاد حس عمیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...