لطفا صفحه را ببندید
در بخش عملی نمایشنامهای با عنوان «هیچ کس مثل تو مال این جا نیست.» در چهار پرده نوشته شده که پس از دو بار بازنویسی به نتیجهی نهایی رسیده است.سعی بر آن بوده تا با تحلیل نمونههای مورد مطالعاتی در پیشبرد درام از این یافتهها استفاده گردد
-. بیان مسأله
آغاز تئاتر با تراژدی است وابستگی انسان دیروز به دیدن و تجربه کردن اندوه انسان دیگر برروی صحنه کتمانناپذیر است هر چقدر اندوه وی سترگ باشد شخصیت ماناتر و محبوبتر است این گفته را ادیپ، آنتیگونه، آندورماک، هملت و مکبث ثابت کردهاند. انسانهایی که خلق شدهاند تا ما را با تلخی واقعیت آشنا کنند و تا امروز ما را ترک نکردهاند؛ گویی تاریخ نمایش را بدون اینها نمیتوان نوشت ازجمع شدن یونانیان در میدان آراگو تا به امروز در برادوی برای دیدن حمام خونی که ادیپ و هملت راه میاندازند نشان از درجه والای تراژدی بین مردم و هنرمندان است که هنوز میتوانند مخاطب خودرا مرعوب کرده و تزکیه روح را برای وی به ارمغان بیاورند. بعد از دوره حماسی که جنگ بر علیه دنیای بیرون بود تراژدی جنگ را به درون خانواده آورد اولین تراژدی مدرن در اروپا ویتسک[1] اثرگئورگ بوشنر[2]است، شخصیتی ضعیف که هر انسانی در دنیای بیرون او را شکنجه میدهد ولی او تنها همسرش را میتواند شکنجه دهد با مطالعه ویتسک پارامترهای تراژدی مدرن را نظریه پردازان بازگو کردند.طبقه، جنس، جنسیت و ساختار. ارسطو تراژدی را مختص درباریان میدانست اما در تراژدی مدرن شخصیتها از طبقه کارگرانتخاب میشوند. حقوق برابر زنان در هداگابلر[3] و خانهی عروسک[4] ایبسن[5] مشهود است.
ساختار به دو بخش زبان و فضا تقسیم میشود زبان در تراژدی مدرن زبان نوستالژیک است همانند «سه خواهر» و «باغ آلبالو» چخوف وفضا بیشتر به سبکهای اکسپرسیونیستی نزدیک است به مانند «بازی استریندبرگ» یا «ویتسک» که تولیدات ناخودآگاه ذهن بر روی صحنه نمایان است. برای اینکه بدانیم کی هستیم باید کم و بیش بدانیم که چگونه به صورتی که هستیم درآمدهایم و به کجا میرویم و شیوه زندگی هر انسانی به «فردیت» تکیه دارد. هملت و ادیپ هرگز برای خود به جنگ با دنیای بیرون نپرداختهاند هریک برای دیگری در نزاع بوده است ولی شخصیت تراژدی مدرن مانند «ویتسک» باید خودش را بازیابد و از انسانیت پایمال شدهاش که توسط اجتماع صورت گرفته رهایی یابد و آن را دوباره احیاء کند دیگر تن همانند آنتیگون مهم نیست تا به خاک سپرده شود بلکه خرد وکنش شخصیت است تا او را جلوهگر کند در دنیای مدرن هویت شخصی است که فرد را مستلزم خود آگاهی میکند و تردید را از وی دور میکند. اشتاینر بر این باور است که انسان دوره مدرن باید برای انسانیت پایمال شدهاش بکوشد و آن را به کرسی بنشاند کوشش این پایان نامه:
الف) بررسی فردیت در تراژدی مدرن
ب) تمایزها و تشابهات فردیت دوران مدرن با دوران کلاسیک
پ) تأثیرات هویت شخصی و فردگرایی برای پیشبرد درام
ت) چگونه ویتسک بوشنر یا هداگابلر ایبسن که آغازگر تراژدی مدرن محسوب میشوند و پایههای این ژانر را بنا گذاشتند به مفهوم فردیت در دروان مدرن اعتبار بخشیدند؟
1-2- فرضیه ها و سؤالات پژوهش
الف) آیا بحث اصلی تراژدی مدرن اضمحلال فردیت است؟
ب) آیا مدرنیته درتراژدی مدرن موجد فردیت و یا نابودکننده آن است؟
پ) «ویتسک» و «هداگابلر» به عنوان شخصیت تراژدی مدرن فردیت را چگونه تعریف میکنند؟
ت) طبقه، جنس، جنسیت وساختارتراژدی مدرن در فردیت شخصیت درام چه تأثیری میگذارد؟
فرضیه: شخصیت در تراژدی مدرن مانند تراژدی کلاسیک دچار تقدیر گرایی نیست او باید خودبا مشکل مواجه شود.
1-3- اهداف پژوهش
امروز هنر زبان مشترک همه انسان هاست و هنرمند شخصیتی جهانی است که میتواند با خلق اثرش گفتگو بیافریند تئاتر بی شک علم است پس میتوان با بررسی مفهوم فردیت در گونهای به نام تراژدی مدرن از ابعاد روانکاوی، جامعهشناسی و فلسفه به آن پرداخت و برای جامعه تئاتر چه هنرمند و چه پژوهشگر، قدمی به جلو برداشت تا خلق آثاری که هنرمند ما
این مطلب را هم بخوانید :
مقاله (حقوق) عوامل ایجاد تعارضات زناشویی - ایده یابان پویا ” جدیدترین مقالات و آموزش های کاربردی “
را امروزیتر و حرف آن را جهانیتر میکند. این پژوهش سعی دارد تا به این مهم دست یابد.
تعداد صفحه : 210
قیمت : 14700تومان
فرم در حال بارگذاری ...
این بخش تنها می تواند توسط جاوا اسکریپت نمایش داده شود.
فید نظر برای این مطلب