پایان نامه بررسی رابطه بین مدیریت دانش با چابكی سازمانی كاركنان ومعلمان آموزش و پرورش شهرستان كرمانشاه |
1-5-فرضیههای پژوهش: 6
1-5-1-فرضیه كلی: 6
1-5-2-فرضیات فرعی: 6
1-6-تعاریف مفاهیم واصطلاحات : 7
1-6-1-تعاریف مفهومی: 7
1-6-2-تعاریف عملیاتی: 8
فصل دوم :ادبیات وپیشینه پژوهش
2-1-مدیریت دانش.. 9
2-2-تاریخچه مدیریت دانش.. 11
2-3-انواع دانش: صریح و ضمنی. 13
2-4-تعریف مدیریت دانش.. 15
2-5-فرایندهای مدیریت دانش.. 17
شکل (2-1): فرآیندهای اصلی مدیریت دانش.. 17
2-6-ردهبندی مدلهای انتقال دانش.. 18
2-6-1-مدلهای شبكهای. 19
2-6-2-مدلهای شناختی. 19
2-6-3-مدلهای انجمنی/ارتباطی. 19
2-6-4-مدلهای فلسفی. 19
2-7-انواع مدلهای مدیریت دانش.. 20
2-7-1مدل “هیسیگ “. 20
2-7-2-مدل مارك “م.مك الروی” 21
2-7-3-مدل “بك من” 21
2-7-4-مدل بكوویتز و ویلیامز. 22
2-7-5-مدل نوناكا و تاكوچی(راهبردهای انتقال دانشی) 23
2-8-اشتراک دانش.. 26
2-9-اهمیت تسهیم دانش 30
2-10-انگیزه و مدیریت دانش.. 31
2-11-تاریخچه چابکی: 32
2-12-تعاریف و مفاهیم چابکی: 34
2-13-ابعاد چابکی: 36
2-14-ویژگی ها و مفاهیم اصلی در چابکی سازمان: 37
2-15-اصول زیر بنایی چابکی: 38
2-16-تولید چابک: 38
2-17-ابزارهای سازمان برای تحقق چابکی: 40
2-18-فراهم کننده های چابکی: 42
2-19-ارزیابی چابکی سازمان: 42
2-20-چابكى سازمانى با تكیه بر بعد انسانى. 43
2-21-قواعد كلی تولید چابك: 45
2-22-تجارت الکترونیک و چابکی سازمانی: 45
2-23-سیستم اطلاعاتی یکپارچه کسب و کار و چابکی سازمان: 45
2-24-چابکی برای کسب کیفیت،انعطاف پذیری و سرعت: 46
2-25-مدل چابکی سازمانی یوسف و همکارانش: 46
2-25-1-رهبری: 46
2-25-2-فرهنگ: 47
2-25-3-سیستم های پاداش: 47
2-25-4-عضویت های سازمانی: 47
2-25-5-تأمین کنندگان: 48
2-25-6-مشتریان: 48
2-25-7-فناوری اطلاعات: 48
2-26-پیشینه پژوهش.. 49
2-26-1-پیشینه خارجی. 49
2-26-2-پیشینه داخلی. 51
فصل سوم :روش شناسی پژوهش
3-1-روش پژوهش: 54
3-2-جامعه آماری: 55
3-3- نمونه آماری: 55
این مطلب را هم بخوانید :
3-4-روش گرد آوری داده ها : 55
3-5-روش تجزیه و تحلیل داده ها : 57
فصل چهارم :ارائه وتجزیه وتحلیل داده ها
4-1-مقدمه 57
4-2-بخش تحلیل توصیفی. 58
4-3-بخش تحلیل استنباطی. 64
فصل پنجم :بحث ،تفسیر ونتیجه گیری
5-1-مقدمه 69
5-2-خلاصه پژوهش : 70
5-3-پیشنهادها: 72
5-3-1پیشنهادهای کاربردی: 72
5-3-2-پیشنهادهایی برای پژوهشگران آینده 72
5-4-محدودیت های پژوهش.. 72
منابع فارسی. 73
منابع انگلیسی. 76
فهرست جداول
جدول(2-1): سه انقلاب و تغییر اساسی دانش.. 12
جدول شماره (2-2)مربوط به بیان مختصر سابقه پژوهش های انجام شده 52
جدول شماره(3-1) تعدادمعلمان وکارکنان مرد و زن. 55
جدول شماره (4-1)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت.. 59
جدول شماره (4-2)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سن. 60
جدول شماره(4-3) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب وضعیت تاهل. 61
جدول شماره(4-4)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب تحصیلات.. 62
جدول شماره(4-5) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سابقه خدمت.. 63
جدول شماره (4-6)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سطح درآمد 64
جدول شماره (4-7)ضریب همبستگی بین حیطه های پنج گانه مدیریت دانش با چابكی سازمانی 65
جدول شماره (4- 8)مقایسه میانگین نظرات پاسخگویان. 66
جدول شماره (4-9) مقایسه میانگین نظرات پاسخگویان 67
جدول شماره(4- 10) تحلیل رگرسیون 68
جدول شماره (4-11) نتایج مربوط به جدول ANOVA. 68
فهرست نمودار
نمودار شماره (4-1)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت.. 59
نمودار شماره(4-2) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر سن. 60
نمودار شماره (4-3)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر وضعیت تاهل. 61
نمودار شماره(4-4) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر تحصیلات.. 62
نمودار شماره (4-5) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر سابقه خدمت.. 63
نمودار شماره (4-6) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر سطح درآمد 64
فهرست اشکال
شکل (2-1): فرآیندهای اصلی مدیریت دانش.. 17
شکل (2-2): مدل حلزونی دانش نوناکا وتاکوچی(2012) 24
شکل (2-3): نمایی از فرایند تبدیل دانش (افرازه، 1381) 25
شكل (2-4): تبدیل دانش بین شکلهای نهان و آشکار آن. 25
فصل اول
کلیات پژوهش
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش با چابكی سازمانی كاركنان ومعلمان آموزش و پرورش شهركرمانشاه می باشد. روش پژوهش ازنوع توصیفی به شیوه پیمایشی است .جامعه آماری پژوهش حاضر كاركنان و معلمان آموزش و پرورش ناحیه3 شهر كرمانشاه در سال تحصیلی94-1393 كه تعداد آنها حدود1300 نفر می باشد.نمونه آماری نیز با استفاده از جدول مورگان و به صورت روش نمونه گیری تصادفی تعداد300 نفر انتخاب شدند . ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل :1-پرسشنامه مدیریت دانش دارای 38 گویه می باشد و به منظور اعتباریابی، پرسشنامه بر روی یک گروه 37 نفری اجرا شد و با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ همسانی درونی پرسشنامه 86/0 به دست آمد. 2-پرسشنامه سنجش چابکی سازمانی که دارای 16 گویه می باشد.که با طیف لیکرت تنظیم شده است . و به منظور اعتباریابی، پرسشنامه بر روی یک گروه 37 نفری اجرا شد و با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ همسانی درونی پرسشنامه 79/0 به دست آمد.درتحلیل داده ها از آمارتوصیفی(میانگین،فراوانی،انحراف معیار)وآماراستباطی(آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون)استفاده گردید . یافته های پژوهش نشان دادند که بین مدیریت دانش و ابعاد آن(اكتساب دانش/ایجاد دانش/ توزیع دانش /روایی وپایایی/ ذخیره كردن دانش / نگهداری دانش) با چابكی سازمانی كاركنان ومعلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین امروزه ثابت شده كه دنیای تكنولوژی، دنیای دانش است. سازمانهایی كه راهی كارامد برای استخراج، استفاده و مدیریت دانش یافتهاند و به دانش به عنوان یك دارایی مطرح مینگرند، به افزایش بازدهی كارمندان و حفظ رضایت مشتری رسیده و رمز موفقیت امروز و فردای خود را به دست آوردهاند.
کلید واژه ها : مدیریت دانش – چابكی سازمانی – کارکنان ومعلمان
1-1-مقدمه:
مدیریت دانش در اوایل دهه 1990 به طور جدی وارد مباحث سازمانی گردید، گرچه بحث و مذاکره در رابطه با دانش خیلی پیشتر آغاز شده بود؛ در سال 1965 مارشال[1] ادعا میکند که بخش اعظم سرمایه، شامل دانش است. وی همچنین معتقد است که دانش قدرتمندترین موتور تولید است، بدین ترتیب سازمانها باید به طور فزایندهای بر مدیریت آن تاکید کنند؛ مدیریت دانش به مجموعهای از فعالیتهای منظم و سیستماتیک سازمانی گفته میشود که جهت دستیابی به ارزش بزرگتر، از طریق دانش در دسترس صورت میگیرد. دانش در دسترس کلیه تجربیات و آموختههای افراد یک سازمان و کلیه اسناد و گزارشها در داخل یک سازمان را شامل میشود(مارویك[2]،2010) مدیریت دانش در برگیرنده رفتارهای انسانی، نگرشها و قابلیتهای انسانی، فلسفههای کسب و کار، الگوها، عملیات، رویهها و فناوریهای پیچیده است(وینگ[3]،2009).مدیریت دانش، فرآیند خلق و تسهیم، انتقال و حفظ دانش به گونهای است که بتوان آن را به شیوهای اثر بخش در سازمان به کار برد (هافمن[4]،2007).
متغیر دیگری كه در ارتباط با مدیریت دانش است چابكی سازمانی است.چابکی عبارت است از،شناسایی موفق مبانی رقابت (سرعت،انعطاف پذیری،نوآوری،کیفیت و سودآوری)، انسجام منابع،و اقدامات مناسب در محیط دانش و دارای تغییرات سریع به وسیله فراهم کردن محصولات و خدمات مشتری پسند (شعیب زاده،1386،ص1).
چابکی با تولید ناب و انبوه تفاوتهایی دارد.به عنوان مثال،تولید ناب به نوعی معماری عملیاتی منعطف گفته می شود.در حالی که چابکی،معماری قابل شکل دهی مجدد را ایجاد می کند.در عین حال رقابت مبتنی بر چابکی برای بیرون راندن رقابت مبتنی بر تولید انبوه و به عنوان یک نرم برای تجارت جهانی در نظر گرفته شده است (گلدمن[5] و همکارانش ،1995).نیاز به چابکی،مبتنی بر افزایش نرخ تغییر در محیط است که مؤسسات را وادار به پاسخ پیش کنشی به تغییرات می کند.بازارها و مشتریان خواهان محصولات ارزان،متناسب با سلایق خود و دسترسی سریع به آن هستند (گلدمن1 ،1995).
امروزه شرایط صنعتی به ویژه در حوزه های تکنولوژی،شرایط بازار و خواسته های مشتری در قیاس با گذشته به طور اساسی تغییر کرده است وموجب چالش هایی از جمله بخش بندی بازارهای پویا،کاهش زمان رسیدن به بازار،افزایش تنوع محصول،تولید برای مشتریان مشخص،کاهش طول عمر محصول،جهانی سازی تولید و غیره برای بنگاه ها شده و سبب گردیده استراتژی های عملیاتی کمپانی ها تغییر کند.در نتیجه بنگاه های صنعتی امروز با چالش ها و فشارهای رقابتی جدیدی روبرو شده اند به همین دلیل است که برخی صاحبنظران،توانایی بنگاه های صنعتی برای تطبیق سریع و دقیق با شرایط در حال تغییر را یک عامل کلیدی برای موفقیت در آینده می دانند و بیان می کنند که در این فرایند،بنگاه باید نقطه نظرات مدیریتی،سازمانی و تکنولوژیکی را یکپارچه و متحد کند.در این عصر،دو عامل قیمت رقابتی و کیفیت بالا ضروری هستند اما عوامل تعیین کننده موفقیت تجاری نیستند و به جای آن سرعت رسیدن به بازار و پاسخ سریع و منعطف به مشتری به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه قرار گرفته است.به همین دلیل،اهمیت سرعت و پابکی افزایش یافته و جانشین اولویت های رقابتی گذشته شده است(لحافی،1390،ص19).
واژه چابک توصیف گر سرعت و قدرت پاسخگویی هنگام مواجهه با رویدادهای داخلی و خارجی سازمان است.سازمان چابک برای درک و پیش بینی تغییرات محیط کسب و کار طراحی شده و در این راستا به ساختاربندی خود می پردازد.از عوامل اساسی که باعث ایجاد و ارتقای چابکی سازمان است می توان به آگاهی، انعطاف پذیری و بهره وری اشاره نمود.تولید چابک راهی برای تغییر روش تولید، طراحی و ایجاد مدیریت و بازاریابی سازمان های بزرگ و کوچک است(لحافی،1390،ص19).
دانش به عنوان مهمترین جنبه رقابتی آن سازمان را قادر میسازد تا بهرهور باشد و از محصولات و خدمات رقابتی رها شود. یکی از پایههای افزایش بهرهوری انتقال دانش، چابک بودن مؤثر است. حجم بالای توسعه ادبیات در حوزه انتقال دانش و چابکی سازمانی، اهمیت این دو مقوله را نشان میدهد. ما در این پژوهش، شکلی از همگرایی این دو را از این نظر که ابعاد آنها قویاً با یکدیگر ارتباط دارند، مورد بررسی قرار میدهیم و استدلال میکنیم که چابکی سازمانی زمانی حاصل میشود که انتقال دانش، از هر حیث، در حال تعادل باشد(حاتمی نسب،1390،ص131).
1-2-بیان مسأله :
ادبیات پژوهش چابكی، توانمندسازهای زیادی را برای ارتقای چابكی سازمانها پیشنهاد میكند كه در سابقه تحقیق به آنها پرداخته شده است. در این تحقیقات، متغیرهای سازمانی به عنوان متغیرهای توانمندساز برای چابكی بررسی شدهاند و ارتباط و تأثیر آنها بر چابكی كنكاش شده است. مدیریت دانش نیز به عنوان یكی از پایههای چابكی، مورد توجه محققین متعدد (مانند داو [6]1999، اشرافی 2005، و بیكر[7]2001 ) قرار گرفته است. این تأكید بر مدیریت دانش، با عنایت به اهمیت تخصص و ارتقای جایگاه سرمایههای انسانی در سازمانها، به خوبی قابل توجیه است. بدیهی است شناسایی مهمترین عناصر مدیریت دانش در راستای ارتقای چابكی سازمانی میتواند گام بسیار ارزشمندی برای چابك سازی سازمانهای تولیدی و غیر تولیدی قلمداد شود. لذا به نظر میرسد شناسایی ابعاد و اقدامات مدیریت دانش در سازمانهای چابك از یك سو و بررسی ارتباط آنها با اقدامات و ابعاد چابكی از سوی دیگر، یك ضرورت انکارناپذیر در حوزه پژوهش های چابكی است.
با توجه به آنچه در راستای اهمیت چابکی سازمانی، به عنوان ابزاری برای غلبه بر چالشهای هزاره سوم، در ادبیات بیان شده است (شریفی،2006)، بررسی و کنکاش در زمینه چابکی با تأکید بر دانش ـ محوری و مدیریت دانش میتواند جهش بزرگی را در چابك سازی و عملکرد بالای سازمان های دولتی ایجاد نماید. علیرغم تحقیقات بسیار در هر یک از دو حوزه چابکی و مدیریت دانش، پژوهشهای چندانی در مورد ارتباط مدیریت دانش و چابکی سازمانی و تأثیر آنها بر یکدیگر انجام نشده است و بیشتر پژوهشها تئوریک و غیرتجربی میباشند. ریک داو[8]( 1999) به بیان ارتباط مدیریت دانش، توانایی پاسخگویی و چابکی مؤسسه به صورت مطالعه ادبیات تحقیق پرداخته و چنین میگوید: “چابكی سازمانی زمانی بهدست میآید كه مدیریت دانش و توانایی پاسخگویی، در تلاشهای سازمانی، حالتی متعادل داشته باشند”. لوی و هازان[9] (2009) نیز مدیریت دانش را جنبه کاربردی فرهنگ سازمانی دانستهاند و چگونگی بنیان نهادن تغییر فرهنگی بوسیله چابکی سازمانی را بیان کردهاند و این تغییر فرهنگ را نیازمند ابتکار در مدیریت دانش دانستهاند. آنها همچنین بهکارگیری توانمندسازهای انتقال دانش از دیدگاه مهندسی نرمافزار چابک را مورد بحث قرار دادند و چگونگی افزایش چابکی از طریق استخراج دادهها و مدیریت دانش را بیان داشتند. فرانکلین بکر [10](2001) در تحقیقی با عنوان “چابکی سازمانی و زیربنای دانش” بیان میکند که روشها و مدلهای ضروری کنونی کافی نیستند و برای غلبه بر عدم اطمینان در سازمانهای چابک، نیاز به استراتژیهای انطباقپذیری برای بهکارگیری ابزارهای مدیریت دانش است. اشرفی و همكاران(2005)، چارچوبی را برای اجرای چابكی تجاری در سراسر سیستمهای مدیریت دانش فراهم کردهاند. زیرا در صورت وجود ارتباطی، هر سازمان می تواند با تدوین برنامه ای مدون و منظم، به طور همزمان و یکپارچه و با کاهش هزینه های عملیاتی و اجرایی، به توسعه و تقویت همزمان این دو مقوله مهم (مدیریت دانش و چابکی سازمانی) بپردازد و از مزایای آنها بهره مند گردد.باتوجه به موارد مذکور سوال اصلی این پژوهش این است که آیا بین مدیریت دانش با چابکی سازمانی کارکنان ومعلمان آموزش وپرورش شهرستان کرمانشاه رابطه وجود دارد ؟
1-3-اهمیت و ضرورت انجام پژوهش:
ما در دنیایی زندگی میکنیم که به خاطر جهانی شدن، دچار تغییرات سریع و اجتنابناپذیری است.در این دنیا، اقتصاد به سمت اقتصاد دانش محور حرکت کرده و بسیاری از معادلات کنونی کشورها را با چالش مواجه ساخته که این امر، خود حاصل فناوری اطلاعات و ارتباطات است.سازمانهای کنوین، اهمیت بیشتری جهت درک، انطباقپذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قائل شده و در کسب و به کارگیری دانش و اطلاعات روزآمد به منظور بهبود عملیات و ارائه خدمات و محصولات مطلوبتر به ارباب رجوعان پیشی گرفتهاند.چنین سازمانهایی نیازمند به کارگیری سبک جدیدی از مدیریت به نام«مدیریت دانش» میباشند.برخی از سازمانها براین باورند که با تمرکز صرف بر افراد، فناوری و فنون میتوان دانش را مدیریت کرد(قربانی،1388،ص48).
نوناكا و تاکیشی[11] (١٩٩٥) ادعا می كنند كه مدیریت دانش به عنوان توانایی سازمان در ایجاد، ذخیره و توزیع دانش، برای برتری رقابتی در حوزه های كیفیت، سرعت، نوآوری و قیمت، مطلقاً حیاتی است. با وجود آنكه دانش به آسانی قابل اندازهگیری نیست، سازمانها بایستی دانش را به منظور دستیابی به مزایایی كه از مهارتها، تجارب و دانش ضمنی كارمندان در سیستم و ساختارشان، قابل اكتساب است، به طور مؤثر مدیریت كنند(هانگ[12] ،2005).
تحلیل تعاریف ارائه شده نشان می دهد كه بسیاری از آن ها در یك مورد شباهت دارند و آن اینکه مدیریت دانش منجر به بهبود عملكرد سازمانی میگردد. عوامل حیاتی مدیریت دانش موفق، متعدد هستند که برخی تحت کنترل و برخی خارج از کنترل هستند (حسنعلی [13]،2002).
واژه چابک توصیف گر سرعت و قدرت پاسخگویی هنگام مواجهه با رویدادهای داخلی و خارجی سازمان است.سازمان چابک برای درک و پیش بینی تغییرات محیط کسب و کار طراحی شده و در این راستا به ساختاربندی خود می پردازد.از عوامل اساسی که باعث ایجاد و ارتقای چابکی سازمان است می توان به آگاهی، انعطاف پذیری و بهره وری اشاره نمود.تولید چابک راهی برای تغییر روش تولید، طراحی و ایجاد مدیریت و بازاریابی سازمان های بزرگ و کوچک است(لحافی،1390،ص22).
دانش به عنوان مهمترین جنبه رقابتی آن سازمان را قادر میسازد تا بهرهور باشد و از محصولات و خدمات رقابتی رها شود. یکی از پایههای افزایش بهرهوری مدیریت دانش، چابک بودن مؤثر است. حجم بالای توسعه ادبیات در حوزه مدیریت دانش و چابکی سازمانی، اهمیت این دو مقوله را نشان میدهد. ما در این پژوهش، شکلی از همگرایی این دو را از این نظر که ابعاد آنها قویاً با یکدیگر ارتباط دارند، مورد بررسی قرار میدهیم و استدلال میکنیم که چابکی سازمانی زمانی حاصل میشود که مدیریت دانش، از هر حیث، در حال تعادل باشد.با توجه به لزوم دستیابی همزمان به بهره وری و انعطاف پذیری در سازمان های دولتی برای مواجه با تغییرات و اغنای مشتری و همچنین نقش مؤثر فناوری اطلاعات در این امر، این پژوهش با هدف كمك به سازمان های دولتی از جمله سازمان آموزش و پرورش در نظر دارد به ارائه ی تفسیری از عوامل مؤثر مدیریت دانش بر دستیابی به چابکی سازمانی كاركنان بپردازد . لذا پژوهش حاضر می كوشد با بررسی رابطه بین مدیریت دانش بر چابکی سازمانی سازمان آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه را ارایه دهد.
1-4-اهداف پژوهش
1-4-1-هدف كلی پژوهش عبارت است از:
بررسی رابطه بین مدیریت دانش با چابكی سازمانی كاركنان آموزش و پرورش شهرستان كرمانشاه
1-4-2-اهداف ویژه پژوهش به شرح ذیر میباشد:
1-تعیین میزان رابطه بین اكتساب دانش با چابكی سازمانی كاركنان
2-تعیین میزان رابطه بین ایجاد دانش با چابكی سازمانی كاركنان
3-تعیین میزان رابطه بین ذخیره كردن دانش با چابكی سازمانی كاركنان
4-تعیین میزان رابطه بین توزیع دانش با چابكی سازمانی كاركنان
5-تعیین میزان رابطه بین نگهداری دانش با چابكی سازمانی كاركنان
1-5-فرضیههای پژوهش:
1-5-1-فرضیه كلی:
بین مدیریت دانش با چابكی سازمانی كاركنان رابطه معناداری وجود دارد.
1-5-2-فرضیات فرعی:
1-بین میزان اكتساب دانش با چابكی سازمانی كاركنان رابطه معنی داری وجود دارد .
2- بین میزان ایجاد دانش با چابكی سازمانی كاركنان رابطه معنی داری وجود دارد .
3- بین میزان ذخیره كردن دانش با چابكی سازمانی كاركنان رابطه معنی داری وجود دارد .
4- بین میزان توزیع دانش با چابكی سازمانی كاركنان رابطه معنی داری وجود دارد .
5- بین میزان نگهداری دانش با چابكی سازمانی كاركنان رابطه معنی داری وجود دارد .
1-6-تعاریف مفاهیم واصطلاحات :
1-6-1-تعاریف مفهومی:
1-6-1-1مدیریت دانش : دانش فرایندی است که به سازمانها یاری میکند اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیتهایی چون حل مشکلات، آموختن پویا، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیری ضروری است.تعریف اسوان از مدیریت دانش یکی از بهترین تعاریف قلمداد میشود:مدیریت دانش هرگونه فرایند یا عمل تولید، کسب، تسخیر، ترویج و جامعهپذیری و کاربرد آن است، در هرجایی که دانش استقرار یابد، یادگیری و عملکرد سازمان را افزایش میدهد(قربانی،1388،ص56).
1-6-1-2-ایجاد دانش: ایجاد دانش متخصصان یکی از ضروریات اصلی در زمینه تحقیق مدیریت دانش در سازمانهای دانشی است، چرا که با شناسایی دانشهای ذخیره شده در اذهان کارکنان میتوان ضمن بررسی نقاط قوت آنها به نقایص و تعدیل دانش تخصصی افراد با دانش مورد نیاز سازمان همت گمارد.یک راه برای شناسایی دانشی که باید در اختیار گرفته شده و کسب گردد، انجام ممیزی دانش است(صالحی،1391،ص54).
1-6-1-3-اکتساب و جمع آوری دانش: در طول تاریخ بشر، انسانها همواره در جستجوی دانش بودهاند چرا که دانش اندوزی را باعث موفقیت میدانستنددانش هم میتواند از داخل و هم از خارج سازمان کسب شود(صالحی،1391،ص54).
1-6-1-4-اشتراک دانش و توزیع دانش: وقتی میکوییم فردی دانش خود را توزیع میکند، به این معنی است که فرد، فرد دیگری را با استفاده از دانش، بینش، و افکار خود راهنمایی میکند تا او را کمک کند که موقعیت خود را بهتر ببیند(صالحی،1391،ص54).
1-6-1-5-نگهداری از دانش: در این مرحله، تمام توجه مدیریت دانش به این نکته متمرکز است که دانش موجود در سازمانها، کاربردی شود تا به سوددهی سازمان بینجامد(صالحی،1391،ص54).
1-6-1-6-ذخیره كردن دانش: ذخیره دانش بخش مهمی از مدیریت دانش است؛ با این وجود زمانی که شرکتها دوباره سازماندهی میشوند ارزش حافظه سامانی اغلب دست کم گرفته میشود اما در مورد دور انداختن بخشهای کهنه شده تجارب گذشته شرکت نباید به سادگی تصمیم گرفت(صالحی،1391،ص54).
1-6-1-7-چابکی سازمان
چابکی عبارت است از،شناسایی موفق مبانی رقابت (سرعت،انعطاف پذیری،نوآوری،کیفیت و سودآوری)، انسجام منابع و اقدامات مناسب در محیط دانش و دارای تغییرات سریع به وسیله فراهم کردن محصولات و خدمات مشتری پسند (شعیب زاده،1386،ص2).
1-6-2-تعاریف عملیاتی:
1-6-2-1-مدیریت دانش: این متغیر در سطح ابعاد در پنج شاخص اكتساب دانش،ایجاد دانش،ذخیره دانش،توزیع دانش و نگهداری دانش قابل سنجش است که هر کدام از ابعاد ذکر شده در سطح نشانگر به فعالیتهایی تقسیم شده اند که جمعاً به تعداد 38 گویه است. در واقع مدیریت دانش به پارامترهای عملیاتی تبدیل شده که هر کدام از آنها در پرسش نامه استانداردشده به صورت سؤالاتی از نمونه آماری پرسیده می شوند.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-06-31] [ 10:11:00 ب.ظ ]
|