1-4-4- پایگاه اجتماعی- اقتصادی.. 19

1-4-5- هویت قومی (قوم مداری) 19

1-4-6- گردشگر (زائر) 20

1-5- تاریخچه موضوع. 20

1-6- پیشینه تحقیق. 22

1-6-1- تحقیقات داخلی. 22

1-6-2- تحقیقات خارجی. 27

1-6-3- جمع بندی پیشینه تجربی تحقیق. 34

فصل دوم: مبانی نظری.. 41

مقدمه. 41

2-1- مروری بر مفاهیم 41

2-1-1-  تصورات قالبی. 41

2-1-2- تفاوت تصورات قالبی با پیشداوری و تبعیض…. 44

2-1-3-  اعتماد اجتماعی. 45

2-1-4- سطوح اعتماد اجتماعی. 46

2-2- مبانی نظری تحقیق. 48

2-2-1- مروری بر نظریات مرتبط با تصورات قالبی. 48

2-2-1-1- نظریه تضاد  واقع گرایانه. 48

2-2-1-2- نظریه هویت اجتماعی. 49

2-2-1-3- نظریه تصورات اجتماعی: سرژموسکوویچی. 51

2-2-1-4- تئوری توجیه سیستمی. 52

2-2-1-5- تصورات قالبی و اختلال در ارتباطات اجتماعی. 53

2-2-1-6- نظریه تفکر گروهی. 54

2-2-2- مروری بر نظریات اعتماد اجتماعی. 55

2-2-2-1- جیمز کلمن. 56

2-2-2-2- فرانسیس فوکویاما………………………………………………………………………………………..   57

2-2-2-3- آنتونی گیدنز. 57

2-2-2-4- کریستوفر مور. 58

 

2-2-2-5- انگیزه سفر: رایان. 59

2-3- چارچوب نظری تحقیق. 60

2-4- فرضیات تحقیق. 64

2-4-1- فرضیات اصلی. 64

2-4-2- فرضیات فرعی. 65

2-5- مدل تحقیق. 65

فصل سوم : روش تحقیق.. 66

مقدمه. 66

3-1- روش انجام تحقیق. 66

3-2- جامعه آماری.. 67

3-3- شیوه ی تعیین حجم نمونه. 67

3-4- روش نمونه گیری.. 68

3-5- ابزار گردآوری داده ها 68

3-6- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها و نحوه شاخص سازی.. 69

3-6-1- اعتماد اجتماعی. 69

3-6-2- تصورات قالبی. 70

3-6-3- قوم مداری.. 71

3-6-4- رضایت از مردم مشهد 72

3-6-5- ویژگیهای سفر. 73

3-6- 6- پایگاه اجتماعی- اقتصادی.. 74

3-7- روایی و پایایی ابزار تحقیق. 74

3-7-1- روایی. 74

3-7-2- پایایی. 75

3-8- روش تحلیل داده ها 76

فصل چهارم : یافته های تحقیق.. 77

مقدمه. 77

4-1- توصیف متغیرهای زمینه های.. 77

4-1-1- جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال  و محل سکونت پاسخگو. 77

این مطلب را هم بخوانید :

4-1-2-  سن پاسخگو. 78

4-1- 3- سطح تحصیلات پاسخگو و سرپرست.. 78

4-1-4-  قومیت پاسخگو. 79

4-1- 5- نوع اقامتگاه و الگوی سفر. 80

4-1-6- منزلت شغلی سرپرست پاسخگو. 81

4-2- توصیف متغیرهای تحقیق. 81

4-2-1-  پایگاه اجتماعی- اقتصادی.. 81

4-2- 2- ویژگیهای سفر. 83

4-2-3- قوم مداری.. 85

4-2-4-  میزان رضایت از مردم مشهد 86

4-2-5- تصورات قالبی. 88

4-2-6-  اعتماد اجتماعی. 90

4-2-7- توصیف متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق. 93

4-2-8- سنجش همبستگی میان متغیرهای مستقل و متغیرهای وابسته. 94

4-2-9- سنجش همبستگی میان متغیرهای مستقل. 95

4-3- آزمون فرضیات.. 96

4-3-1- تأثیر متغیرهای زمینه ای بر اعتماد اجتماعی. 96

4-3-2- تأثیر متغیرهای زمینه ای بر تصورات قالبی. 98

4-3-3- عوامل مؤثر بر تصورات قالبی و اعتماد اجتماعی. 100

4-3-3-1- عوامل مؤثر بر تصورات قالبی ……………………………………………………………………………………………………101

4-3-3-2- عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی. 102

4-3- 4- تحلیل واریانس چند متغیره (کواریانس) 104

4-4- آزمون مدل نظری.. 107

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری.. 109

مقدمه. 109

5-1- خلاصه یافته های تحقیق. 110

5-2- بحث و نتیجه گیری.. 113

5-3- پیشنهادات.. 117

5-3-1- پیشنهادات کاربردی.. 117

5-3-2- پیشنهادات موضوعی. 118

منابع. 118

پیوست.. 126

فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه

ارتباط اجتماعی شالوده حیات اجتماعی است و بدون آن هیچ یک از عناصر حیات جمعی پدید نمی آید. ارتباط اجتماعی منشاء فرهنگ است و تعالی فرهنگ بدان مربوط است و به عنوان محور فرهنگ و حیات جمع، محدوده ای بس وسیع دارد که در برگیرنده تمامی صور روابط انسانی است.

تصورات قالبی می تواند عامل مهمی در شکل گیری و یا بن بست در روابط میان افراد و گروه های هویتی باشد. تحلیل فرایندهایی که از طریق آن بتوان تصورات اجتماعی و قضاوت های افراد و گروه ها را درباره یکدیگرمورد ارزیابی قرار داد یکی از شیوه های مؤثر برای سنجش احساسات و تصورات افراد جامعه از یکدیگر و در رابطه با گروه های هویتی است(ساروخانی، 1373: 29).

در شکل گیری و دوام روابط و تعاملات اجتماعی عوامل مختلفی نقش دارند از جمله عوامل موثر بر روابط اجتماعی بویژه در حوزه گردشگری و تعامل با غریبه ها، وجود یا عدم وجود تصورات قالبی و اعتماد اجتماعی متقابلِ گردشگر- میزبان است. تصورات قالبی عامه، گهگاه در جوامع مختلف، نسبت به برخی از گروههای قومی، نژادی یا محلی بروز می‌کند. در بسیاری از کشورها تصورات قالبی عامه از قبیل نسبت دادن هر یک از صفات خسّت، سادگی، زرنگی، مهمان نوازی و تعصب به ساکنان هر یک از مناطق جغرافیایی کشور وجود داشته است؛ اما واقعیت این است که این صفات به طور انحصاری در هیچ یک از مناطق عمومیت ندارد. در میان ساکنان مناطقی که تصورات قالبی خسّت، نسبت به آنها رواج دارد، افراد سخاوتمند بسیاری وجود دارد(بروس کوئن ،1385: 349). وجود تصورات قالبی منفی نسبت به افراد و گروههای غریبه موجب کاهش اعتماد به آنها و اختلال در روابط با آنها می شود. در نتیجه، نگرش منفی گردشگر- میزبان نسبت به هم منجر به روابط موقت و ناپایداری می شود که بر اساس برداشت های نادرست از یکدیگر است. بررسی این موضوع بویژه برای شهر مشهد که هر ساله میزبان میلیون ها گردشگر و زائر است ضروری به نظر می رسد.

1-1-        بیان مسئله

یکی از حوزه های مورد توجه جامعه شناسی که به ویژه در سالهای اخیر مورد اقبال جامعه شناسان و مسئولان قرار گرفته است جامعه شناسی گردشگری و توسعه گردشگری است. گردشگری تأثیر فراوانی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشورها می‌گذارد.

گردشگری مذهبی[1] یکی از قدیمی ترین و پررونق ترین گردشگری های گذشته و حال حاضر است. گردشگری مذهبی بویژه سفرهای زیارتی فرصت مناسبی را برای برقراری ارتباط میان فرهنگی و تقویت هویت مشترک دینی فراهم آورده است. در چارچوب این سفرها، تماس مداوم و نزدیکی با افراد از فرهنگ های مختلف، موجب تغییر نگرشها شده و می­تواند قالب­های فکری از پیش تعیین شده را که مبتنی بر تصورات قالبی[2] وپیش­داروی ها[3] است دگرگون نماید و روابط بین گروهی[4] را بهبود بخشد، نزدیکی در پهنه­ی فرهنگها موجب اصلاح نگرشهای افراد نسبت به یکدیگر شده و آنان را نسبت به هم حساس­تر و معقول­تر می­کند (بونی فیس، 1382: 241).

شهر مشهد، یکی از قطب های گردشگری مذهبی در جهان اسلام است، بارگاه حضرت امام رضا (ع) پرجاذبه­ترین مکان مذهبی در ایران است. کلان شهر مشهد سالانه پذیرای میلیون ها زائر و گردشگر داخلی و خارجی است، طبق اعلام سازمان گردشگری خراسان رضوی؛ آمار زائران و مسافران داخلی شش ماهه نخست سال نود و دو، 19 میلیون و 85 هزار و 379 نفر است که نسبت به سال های گذشته افزایش چشمگیری داشته است(سایت گردشگری خراسان رضوی). برای افزایش ماندگاری زائر و ایجاد نگرش مثبت و رضایت خاطرآنها به نظر می رسد در کنار عواملی چون بهبود زیر ساخت های مناسب شهری، امکانات تفریحی و رفاهی مناسب و توسعه فضاهای گردشگری، عوامل اجتماعی چون روابط و تعاملات مناسب بین گردشگر و میزبان موجب جذب گردشگران و افزایش تمایل به مسافرت مجدد خواهد شد (مؤمنی و همکاران، 1387: 26-24).

تعاملات و روابط “میزبان” و “میهمان” در مطالعه گردشگری اهمیت ویژه ای دارد. ماهیت روابط بین میزبان و میهمان بستگی به عوامل متعددی دارد. یکی از آن عوامل، نگرش ها و تصورات قالبی میزبان–  میهمان نسبت به هم است، که این نگرش ها وتصورات قالبی در هر دو جانب رابطه ی میزبان – میهمان می تواند موجب سوء تفاهم و احساس خودبرتربینی یا خودکمتربینی شود (برنز، 1385: 159).

والتر لیپمن[5] (1922) نخستین کسی است که در کتابش با عنوان “نظر عامه”[6] تصورات قالبی را به معنای تصاویر ثابت و محدود ذهنی درباره دیگر گروه های اجتماعی و قومی به کار می برد. تصورات قالبی (کلیشه های ذهنی) شناخت ساده ای درباره ی گروههای اجتماعی هستند که با تعمیم های نا به جا و ساده انگارنه افراطی همراه است و مانع می شود که شخص به خصایص هرفرد بخصوص درگروه یا دسته دینی، نژادی، ملی، جنسیتی و… توجه کند و فرد را از شناخت وارزیابی درست منحرف می کند (کیسی[7] و همکاران، 2002: 265).

وجود تصورات قالبی نسبت به افراد و گروههای غریبه موجب کاهش اعتماد و اختلال در روابط آنها می شود در نتیجه نگرش منفی نسبت به مردم (میزبان) درآنها (میهمان) شکل گرفته و باب تعاملشان بسته می شود و این امر باعث کاهش تمایل به سفر مجدد و مدت زمان ماندگاری آنها در مقصد می شود، که بر رابطه اجتماعی افراد و اعتماد بین فردی بسیار تأثیرگذار است و موجب کاهش اعتماد فرد به غریبه ها خواهد شد. هنگامی که با غریبه ها ارتباط برقرار می کنیم تصورات قالبی به طور خودکار فعال می شوند و به طور ناخود آگاه فکر می کنند این تفکرات صحیح است و بر اعتماد اجتماعی و بویژه رفتار آنها با غریبه ها مؤثر است. تصورات قالبی درباره دیگران، الگوهای ارتباطی آنان را محدود می سازد و موجب برقراری ارتباطی می گردد که تأیید کننده آن تصورات باشد(گودیکانست، 1383: 112).

از سوی دیگر، امروزه بیشترین توافق در این زمینه وجود دارد که اعتماد اجتماعی[8] مؤلفه ای ضروری در همه انواع روابط اجتماعی است با اعتماد، روابط اجتماعی محکم و صلح آمیز حفظ می شود که اینها به نوبه خود پایه و اساس رفتارهای جمعی و همکاری سازنده است. می توان گفت اعتماد نتیجه برهمکنش های اجتماعی موجود در گروه ها، انجمن ها و فعالیتهای اجتماعی است که وجود آن در روابط اجتماعی تسهیل کننده رفتار جمعی، ایجاد کننده فضای اجتماعی مبتنی بر مشارکت و مشوق توجه به منافع و علایق جمعی است( نیوتن،2001: 202).

هرقدر میزان اعتماد اجتماعی در جامعه‌ای بیشتر باشد، تمایل به سفر و گردشگری نیز بیشتر است، در نقطه مقابل تعصب، تصورات قالبی و انحصارگرایی فرهنگی موجبات کاهش تعداد گردشگر را فراهم می‌سازد. بنابراین در روابط گردشگر- میزبان (زائرین با مردم مشهد)، تصورات قالبی می توانند با ایجاد سوء تفاهم، عواطف منفی وکاهش اعتماد فرد به دیگران تأثیر کاهنده در روابط اجتماعی آنها داشته باشد که خود می تواند از موانع توسعه گردشگری و روابط بین گروهی موفق، در شهر مشهد باشد مسلماً اگر بتوان این تصورات قالبی را کاهش یا تغییر داد، شاهد اعتماد بیشتر افراد به هم و روابط سالم تر و همکاری سازنده ترخواهیم بود، تغییراتی که در روابط بین گروه ها ایجاد می شود، در تصورات قالبی و تغییر آنها موثرند. از طرف دیگر، با توسعه گردشگری تماس مداوم و نزدیکی با افراد از فرهنگ های مختلف، موجب تغییر نگرشها شده و می­تواند قالب­های فکری از پیش تعیین شده را که مبتنی بر تصورات قالبی وپیش­داروی ها است دگرگون نماید و روابط بین گروهی و اعتماد اجتماعی را افزایش دهد.

لذا بررسی و شناخت تصورات قالبی و اعتماد اجتماعی زائرین و گردشگران نسبت به مردم مشهد به عنوان دو مؤلفه مهم و اثرگذار در روابط و تعاملات اجتماعی میزبان – میهمان می تواند گام مهمی در پیشگیری از پیشداوری، تفکر قالبی و اختلال در روابط آنها باشد و موجب افزایش اعتماد اجتماعی زائرین و در نتیجه توسعه گردشگری در شهر مشهد گردد. از این رو تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به سؤالات زیر است:

  • تصورات قالبی زائرین نسبت به مردم مشهد چگونه است ؟
  • اعتماد اجتماعی زائرین نسبت به مردم مشهد چقدر است؟
  • چه رابطه ای بین تصورات قالبی زائرین و اعتماد اجتماعی آنها وجود دارد؟

 

1-2-         اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

همواره انگاره ها و کلیشه هایی(تصورات قالبی) در رابطه با افراد منسوب به شهرهای مختلف وجود دارد که در نگرش سایر افراد نسبت به آنها، جذب گردشگر، ترغیب یا ممانعت از سفردوباره به آن شهر، بالا رفتن ظرفیت های اقتصادی و… تأثیر دارد. این موضوع در رابطه با شهر مشهد به عنوان یکی از کلان شهرهای مذهبی که هر ساله میزبان میلیون ها زائر داخلی و خارجی است حائز اهمیت بیشتری است. جذب گردشگر همواره یک دغدغه برای مدیران شهر مشهد به حساب می آید که تنها از طریق تدوین برنامه های مناسب و مدیریت صحیح و تأمین شدن خواسته ها وانتظارات زائرین میسر خواهد شد. گسترش و آموزش فرهنگ میزبانی در شهر مشهد به منظور توسعه ی صنعت گردشگری یک ضرورت است(مؤمنی و همکاران، 1387: 98).

تعاملات و روابط میزبان- میهمان در مطالعه گردشگری اهمیت ویژه ای دارد. یکی از عوامل تأثیر گذار بر ماهیت روابط بین میزبان و میهمان “تصورات قالبی” هستند، یعنی نگرش هایی که افراد نسبت به یکدیگر پیدا می کنند. تصورات قالبی، باورهای همگانی درباره ویژگی های اشخاص یک گروه از مردم هستند که این ویژگی ها معمولاً صفت های شخصیتی و غالباً رفتاری اند(اسپیرز و همکاران، 1391: 49).

برداشت ها، انگیزه ها و دانسته های گردشگر از مقصدها را، نگرش او نسبت به جامعه و تصورات قالبی نسبت به کل جمعیت شکل می دهد. میزبان و میهمان درباره ی هم تصورات قالبی و نگرش های از پیش تعیین شده دارند که روابط موقت آنها را شکل می دهد(برنز، 1385: 166).

از آنجا که این تصورات در میان گروه های بزرگی از افراد به طور گسترده مشترکند یک موضوع مهم برای تحقیق به شمار می روند. جالب است خاطر نشان کنیم در حالی که تعداد زیادی از تحقیقات راجع به فرایند قالبی کردن در جهت فهم مبناهای روان شناختی تصورات قالبی انجام شده، تحقیقات کمی وجود دارد که به بررسی ویژگی های جمعی و میان ذهنی پرداخته باشند. یکی از حوزه هایی که تصورات قالبی نقش مهمی بازی می کند در حوزه روابط و تعاملات اجتماعی با گروه ها و اقوام و افراد غریبه است بویژه در حوزه گردشگری و روابط گردشگر- میزبان تأثیرگذار است. در خصوص رابطه گردشگران با ساکنان محلی یا «میزبانان و میهمانان» آثار تئوریک زیادی منتشر شده است، با این حال تحقیقات کمی به شیوه تجربی به ماهیت و پویایی این رابطه توجه کرده­اند. رابطه گردشگر و میزبان دارای سه بعد اصلی تعاملات افراد، اداراکات آنان و نگرش هایشان می­باشد. تمرکز عمده مطالعات در این زمینه، بر مقاصد گردشگری (آثار و پیامدهای توسعه گردشگری) است و خود گردشگران، کمتر مورد قرار گرفته اند و کمتر موضوع مطالعات و تحقیقات بوده است(هال و پیچ[9]، 2001: 126).

بنابراین این حوزه نیازمند نگاه و توجه ویژه و اتخاذ تصمیمات و فراهم سازی زیر ساخت های مناسب برای جذب گردشگران و زائران است. علاوه براین، ضرورت بررسی نگرش زائرین از آنجا اهمیت می یابد که هر چه زائرین در محیط مقصد احساس نارضایتی و بدبینی از مردم محلی داشته باشند در نتیجه نگرش منفی نسبت به مردم در آنها شکل گرفته، اعتماد اجتماعی آنها کاهش می یابد و باب تعاملشان بسته می شود و این امر باعث جلوگیری از سفر مجدد آنها به این شهر و کاهش مدت زمان ماندگاری آنها می شود که مانع توسعه گردشگری و جذب گردشگر می گردد از این رو می بایست با مطالعه و سیاست گذاری های مناسب در جهت رفع و کاهش نارضایتی و تصورات قالبی منفی و افزایش اعتماد اجتماعی و توسعه فرهنگ میزبانی، اقدامات لازم به عمل آید.

علی رغم اهمیت این موضوع، در ایران طرح پژوهشی با محوریت تصورات قالبی و نقش آن در روابط اجتماعی گروه ها بسیار کم و انگشت شمار است و در آثار موجود یا صرفاً بحث تصورات قالبی به صورت نظری مورد بررسی قرار گرفته و یا در خصوص کلیشه های جنسیتی در میان اقوام، زنان، رسانه ها و… تحقیقات و مقالاتی انجام شده است و از این لحاظ نوعی خلأ در تحقیقات تجربی احساس می شود.

1-3-         اهداف تحقیق

1-3-1- اهداف اصلی

  • توصیف تصورات قالبی زائرین نسبت به مردم مشهد
  • توصیف میزان اعتماد اجتماعی زائرین نسبت به مردم مشهد
  • تبیین رابطه تصورات قالبی و اعتماد اجتماعی زائرین نسبت به مردم مشهد

1-3-2- اهداف فرعی

  • بررسی رابطه ی بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی زائرین و تصورات قالبی آنها نسبت به مردم مشهد
  • بررسی رابطه ی بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی زائرین و اعتماد اجتماعی آنها نسبت به مردم مشهد
  • بررسی رابطه ی بین قوم مداری (هویت قومی) و تصورات قالبی زائرین نسبت به مردم مشهد
  • بررسی رابطه ی بین قوم مداری زائرین و اعتماد اجتماعی آنها نسبت به مردم مشهد
  • بررسی ویژگیهای سفر زائرین (مدت اقامت، تعداد سفر) و تأثیر آن بر تصورات قالبی زائرین نسبت به مردم مشهد
  • بررسی میزان رضایت زائرین از نحوه برخورد مردم مشهد(کسبه، رانندگان، کارکنان اقامتگاه ها، خادمین حرم و مردم عادی) با آنها
  • بررسی رابطه ی بین ویژگیهای فردی زائرین(جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال) و تصورات قالبی آنها نسبت به مردم مشهد
  • بررسی رابطه ی بین ویژگیهای فردی زائرین و اعتماد اجتماعی آنها به مردم مشهد

1-4-        تعریف مفاهیم

1-4-1- نگرش

از آنجا که تصورات قالبی نوع نگرش و باورهای افراد را به گروه خاصی نشان می دهد، برای سنجش تصورات قالبی زائرین علاوه بر طیف آزگود(برش قطبین)، باید از گویه های نگرشی و طیف لیکرت هم استفاده کنیم. بنابراین لازم است ابتدا مفهوم نگرش[10] را تعریف کنیم. نگرش عبارت است از یک حالت عاطفی مثبت یا منفی به یک موضوع. می‌نارد[11]  نگرش را آمادگی درونی و یا به طور کلی آمادگی برای انجام عمل به نحوی خاص تعریف می کند. در تعریف دیگری از فریدمن(1970) آمده است: نگرش نظامی با دوام است که شامل یک عنصر شناختی[12]، یک عنصر احساسی[13] و یک تمایل به عمل[14] است. (کریمی و فسایی، 1384: 263). در نهایت، با توجه به تعریف استوتزل[15] می توان گفت: نگرش یک مفهوم چند بعدی شامل عناصر شناختی، عاطفی و رفتاری است که نحوه ی رفتار فرد را تعیین می کند و هر نگرشی دارای موضوع خاصی است که این موضوع می تواند افراد، اشیاء و رویدادها باشد.

1-4-2- تصورات قالبی

در روانشناسی و علوم اجتماعی تعاریف متعددی از تصورات قالبی (کلیشه های ذهنی) ارائه شده است. گیدنز تفکرات قالبی را فرایندهای فکری که در بر گیرنده مقوله های خشک و انعطاف ناپذیر است تعریف می کند(گیدنز، 1377: 816). قالبهای ذهنی: مجموعه ای ازعقاید تعمیم یافته درباره گروه خاصی ازمردم است که متداول ترین آن ها جنسی، نژادی وشغلی است و می تواند مثبت یا منفی باشد(لییل[16]، 2003: 102). والتر لیپمن تفکر قالبی را به معنای تصاویر ثابت و محدود در ذهن می داند. در نظر او تفکر قالبی شامل باورها، اندیشه ها و قالب های ساخته و پرداخته ذهنی است که به ادراکات شخص از محیط پیرامون خود رنگ و هیأت خاصی می بخشد و به صورت میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند (کیسی و همکاران، 2002 : 268).

با توجه به تعاریف ذکر شده افکار یا تصورات قالبی، تعمیمی کلی اند که عبارت اند از نسبت دادن خصوصیات یکسان به همه افراد یک گروه بدون در نظرگرفتن تفاوت های واقعی میان آنها. اگر قالبهای فکری بر تجربه استوار بوده و دقیق وصحیح باشد، راهی مطلوب و کوتاه برای سازگاری با دنیای خارج است و اگر قالبهای فکری ما را از دیدن اختلا فات فردی در طبقه ای از مردم بازدارد، نا سازگارانه است و مانع ارتباط درست ومداوم با دیگران می شود.

1-4-3- اعتماد اجتماعی

اندیشمندان اجتماعی تعاریف مفهومی بسیاری از اعتماد اجتماعی مطرح کرده اند که دارای تفاوت های زیادی است. دورکیم: اعتماد را آرامشی می داند که حاصل زندگی مسالمت آمیز بشر در کنار همنوعانش در حالت صلح و به دور از هر گونه دشمنی و خصومت است. زیمل: اعتماد را معادل کلمه ایمان به کار می برد و به اعتقاد وی نوعی ایمان و اعتقاد به افراد جامعه است (زتومکا،1384:28).آنتونی گیدنز در تعریف اعتماد به فرهنگ آکسفورد استناد می کند و به اعتقاد وی اعتماد نوع خاصی از اطمینان است (گیدنز، 1384: 37).

1-4-4- پایگاه اجتماعی- اقتصادی

نظریه پردازان کلاسیک مانند مارکس در تعیین قشربندی جامعه بیشتر به عامل اقتصادی یعنی وضعیت  فرد در ساختار تولید توجه داشته اند. اندیشمندان معاصر به تدریج بر عوامل دیگری تأکید کردند، برای مثال دارندروف در تمایز سطوح مختلف قشربندی جامعه به برخورداری های متفاوت از قدرت و اقتدار سیاسی، وبر به بهره مندی های متفاوتی از منزلت اجتماعی، بوردیو به نوع مصرف و سبک زندگی و گیدنز به آموزش و مهارت های آموزشی تاکید نموده اند(لیپست و دیگران، 1381: 27). از نظر بروس کوئن، پایگاه به موقعیت اجتماعی فرد در یک گروه یا به مرتبه اجتماعی او در یک گروه، در مقایسه با گروه دیگر اطلاق می شود. به عقیده وبر، پایگاه اجتماعی فرد همراه با طبقه یا درآمد و قدرت سیاسی سه بعد اصلی  قشربندی اجتماعی را تشکیل می دهند. با جمع بندی تعاریف فوق می توان گفت پایگاه اجتماعی- اقتصادی[17] جایگاه و منزلتی است که هر فرد در سلسله مراتب اجتماعی جامعه، اشغال می کند. شاخص های مستقیم سنجش پایگاه اقتصادی- اجتماعی میزان درآمد ماهانه، میزان تحصیلات و منزلت شغلی افراد در جامعه هستند(کاظمی پور، 1378: 142).

1-4-5- هویت قومی (قوم مداری)

هویت قومی[18] مجموعه ای از ایده های فرد درباره اعضای گروه قومی خود و بازشناسی خود با استفاده از نشانگان و برچسب های قومی  است. فیجین بیان می کند که گروه قومی به معنای این است که یک فرد به طور اجتماعی و بر پایه ی خصیصه های فرهنگی یا ملیت اش از دیگران متمایز یا جدا شده باشد(فیجین،1978: 9 به نقل از اشرف نظری،1391) مهم ترین خصوصیات یک گروه قومی از نظر برتون مواردی چون نیاکان مشترک واقعی یا اسطوره ای، نام مشترک، سرزمین و زبان مشترک، فضاهای مشترک زیستی، آداب و رسوم مشترک، ارزش های مشترک و احساس تعلق به یک گروه واحد را شامل می شود(قانعی راد و دیگران، 1386: 6). تقویت هویت قومی در بین اقوام یک جامعه منجر به  قوم‌مداری[19] می شود که عبارت است از پیشداوری و بدگمانی به غیرخودی‌ها همراه با گرایشی به ارزیابی دیگران براساس فرهنگ خویش(گیدنز، 1386: 369). ویلیام سامنر قوم مداری را اینگونه تعریف می کند: نوعی نگرش که براساس آن فرد یا گروه خود را مرکز و اساس همه چیز می پندارد و دیگر افراد را در مقایسه با آن درجه بندی و ارزیابی می کند. قوم مداری نوعی سوگیری متعصبانه نسبت به گروه خودی است که باعث می شود به جای آنکه تلاش کنیم الگوهای رفتاری متفاوت را درک کنیم ، آنها را به صورت منفی مورد ارزیابی قرار دهیم(گودیکانست، 1383: 96).

1-4-6- گردشگر (زائر)

طبق تعریف سازمان جهانی گردشگری و صاحب نظران این حوزه، گردشگر[20] کسی است که به طور موقت (حداقل 24 ساعت و حداکثر یک سال) از خانه خود دور می­شود و به منطقه­ای دیگر سفر می­کند(کاظمی، 1385: 20). زائران در واقع گردشگران حوزه گردشگری مذهبی هستند. در میان گردشگران مذهبی با دو گروه مواجه هستیم: یکی زائران، کسانی که انگیزه‌ی آنها از مسافرت، فقط انجام امور مذهبی است و زمان و مدت اقامت آنها، تابع اوقات فراغت نیست و دیگری، گردشگران مذهبی که ضمن انجام زیارت و شرکت در مراسم مذهبی از مکان های دیگر گردشگری (اعم از مذهبی و غیر زیارتی) نیز دیدن می‌کنند و یا به عبارتی دیگر، اهداف مسافرت آنها چند منظوره با اولویت زیارت است (مؤمنی و همکاران، 1378: 14).

 

1-5-         تاریخچه موضوع

تاریخچه ی پژوهش درباره تصورات قالبی به رغم پیشینه غنی، جذاب و کاربردی، جوان و نوپا است. در طول دهه های اخیر که شاهد گسترش علایق پژوهشی در خصوص آن هستیم، تلاش شده است تا فهم منابع، زمینه ها و ریشه های باورها و نگرش های قالبی و تبیین آن به عنوان دیدگاهی اجتماعی که بر رفتار افراد اثر می گذارد مطمح نظر قرار گیرد(استنگور،2009: 1).

والترلپیمن(1992) نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی نخستین کسی است که اصطلاح تفکر قالبی را در روانشناسی اجتماعی بکاربرد. منظور او از تفکرقالبی در بحث از باورها واندیشه ها، قالبها ی ساخته و پرداخته ذهنی است که شخصی ادراکهای خود را در آن جای می دهد واین قالبها به ادراکهای او رنگ خاصی می بخشد. از نظر لیپمن تفکرات قالبی دارای دو خصوصیت اند: اول، در برابر تغییر مقاوم اند. دوم، عموماً دامنه معانی محدود و تحقیر آمیزی را ارائه می دهند. اعتقاد به سرنوشت و تقدیر، به نحسی عدد 13و… نمونه هایی از تفکرات قالبی هستند که به صورت میراث اجتماعی ممکن از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند. او می گوید انسان به سائقه صرفه جویی دراندیشیدن، باور های قالبی را ابداع کرده است تا ناچار در هرشرایطی نیندیشند و تنها بر اساس باورهای قالبی اش واکنش نشان دهد(ستوده ،1381: 176). اولین اندازه گیری تصورات قالبی را کاتزو بریلی(1933) انجام داده اند، آنها تصورات قالبی نژادی را مطالعه کردند و دریافتند آمریکاییها در مورد ترکها، سیاهپوستها، یهودیها  تصورات قالبی آشکارونسبتاً منفی داشتند و پاسخ دهندگان می بایستی صفات مشخصه برخی اقوام را مشخص می کردند. امروزه دیگر این فن بکار نمی رود زیرا مردم از اختصاص دادن یک صفت به یک قوم، بدون تصریح آن، اکراه دارند. قدیمی ترین شیوه مطالعه تصور قالبی بیشتر بر مبنای تئوری تداعی بود که در تحقیقات کاتز و بریلی در زمینه سنجش تصور قالبی انجام گرفت و ویژگی هایی را که آزمودنی ها آن ها را به گروههای خاصی نسبت می دادند مطالعه کردند(لوک بدار و دیگران ،1380: 126).

در تحقیقات انجام شده پس از تحقیق کاتز و بریلی مانند سولومون اش1946، آباته و برین(1967)، برور و همکارانش1981، اندرسون و سدیکیدز1991، برینک و همکارانش(1994)، در زمینه سنجش تصورات قالبی به نوعی از روش و نتایج اولین مطالعه استفاده کرده و با ارائه فهرستی از صفات و ویژگی ها نسبت به فرد یا گروه خاصی به مطالعه نگرش افراد نسبت به آن فرد یا گروه خاص می پردازند و تصور قالبی را برحسب بررسی صفت هایی که فرد برای شرح یک گروه بکار می برد، ارزیابی می کنند(اسپیرز و همکاران،1391: 136).

نقطه شروع پژوهش های علمی جدید درباره تصورات قالبی به نیمه نخست قرن بیستم باز می گردد. در این مقطع با انتشار کتاب شخصیت قدرت طلب از سوی آدرنو و همکارانش، مفهوم تصورات قالبی بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت. این اثر به بحث در مورد چرایی ظهور احساسات نژادپرستانه در آلمان نازی اختصاص داشت. نتایج این پژوهش آشکار ساخت که ظهور احساسات بر ضد نژادهای دیگر متأثر از وجود تصورات قالبی و پیشداوری درباره دیگر گروه ها است و شخصیت های قوم گرا و نژادپرست غالبا دارای شخصیت قدرت طلب هستند. در طول دو دهه اخیر (1990-2010م) علایق پژوهشی در خصوص تصورات قالبی گسترش یافته است و پژوهشگران توجه اصلی خود را به درک فرآیندهایی معطوف کردند که تصورات قالبی از طریق آنها، ادراک و نگرش اجتماعی، پیشداوری و تبعیض و آزار دیگران را شکل می دهد. در پژوهشی که توسط پری و دارلی (1997) درباره تصورات قالبی در ورزش بسکتبال انجام شد مشخص شد که در اغلب گزارش ها متأثر از نوعی تصور قالبی افراد سفید پوست به عنوان افرادی باهوش و سیاه پوستان به عنوان افرادی که دارای فیزیک ورزشی طبیعی هستند معرفی می شدند. آثار انتشار یافته در این دوره، در رابطه با فرایندهای شناختی تسهیل کننده تصورات قالبی(براون،1995)؛ ابعاد نظری تصورات قالبی و پیشداوری(استنگور،2000)؛ محتوای تصورات قالبی(فیسک و دیگران:2002) و اتخاذ رهیافتی استقرایی برای تجزیه و تحلیل تصورات قالبی (فیدلر و والتر: 2004) به بحث پرداختند(اشرف نظری، 1391: 64). مرکز مطالعه فرایندهای گروهی در دانشگاه کنت[21] هر ساله با انجام پیمایش هایی در سطح ملی، گزارشی با عنوان برابری، تنوع و پیشداوری در بریتانیا منتشر می کند که در اختیار کابینه قرار می گیرد. در این گزارش یافته های پیمایشی به دست آمده بر پایه روش های روان شناسی اجتماعی در رابطه با مسائلی نظیر برابری و حقوق بشر، نمودهای پیشداوری و تجارب آن، شرایط پیشداوری و تصورات قالبیِ تقویت کننده پیشداوری مورد بررسی قرار می گیرد(آبرامز و هوستون،2006: 11؛ فیسک و دیگران، 2009: 78 به نقل از اشرف نظری،1391).

 

1-6-1- تحقیقات داخلی

اشرف نظری(1391) در تحقیقی ضمن تشریح پدیده ی تصورات قالبی و بهره گیری از نظریه های مختلف (نظریه تعارض واقع بینانه، نظریه هویت اجتماعی و نظریه بیناگروهی) برای فهم مسئله، رابطه ی میان احساس تعلق هویتی و میزان تصورات قالبی و پیشداوری را از طریق روش پیمایش مورد سنجش قرار داده است. متغیرهای مستقل تحقیق سن، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، احساس پایبندی به فرهنگ و هویت ملی(هویت ملی)، عضویت در گروه های هویتی و زمینه قومی(هویت قومی)، میزان ارتباط با گروه های قومی، زبانی و مذهبی دیگر، و متغیر وابسته تصورات قالبی درباره دیگر گروه های هویتی می باشد. از آنجا که محور اصلی این پژوهش، مقیاس سازی برای سنجش تصورات و نگرش های دانشجویان دانشگاه یزد در خصوص سایر گروه های هویتی می باشد برای سنجش مفهوم تصورات قالبی و ابعاد کیفی آن، از طیف های لیکرت و بوگاردوس استفاده شده است.

تجزیه و تحلیل داده های تحقیق نشان داد هم بستگی معنی داری بین سن، درآمد خانواده، تحصیلات پدر و مادر و درآمد فرد با میزان پیشداوری و تصورات قالبی وجود دارد. در مورد متغیر میزان مشاجره با گروه های مختلف قومی و نژادی، اختلاف قابل ملاحظه ای بین گروه های مختلف در میزان مشاجره و درگیری ها وجود ندارد یعنی افراد بر حسب ویژگی ها و تمایزات قومی با دیگر افراد و گروه ها به مشاجره و منازعه نپرداخته اند و خطوط تمایز هویتی بر پایه قوم نمی تواند مبنایی برای ایجاد نزاع باشد. نتایج تحقیق هم چنین نشان داد که بین هویت ملی و تصورات قالبی هم بستگی منفی و معنی داری وجود دارد و افرادی که دارای هویت ملی بالاتری بوده اند پیشداوری و تعصبات قالبی کمتری دارند. در حالیکه بین هویت قومی و تصورات قالبی هم بستگی مثبت و معنی داری وجود دارد و افرادی که از هویت قومی بالاتری برخوردارند میزان پیشداوری بالاتری داشته اند و در نهایت مدل رگرسیونی نشان داد متغیرهای هویت ملی و هویت قومی به ترتیب بیشترین سهم را در پیش بینی پیشداوری و تصورات قالبی نسبت به سایر گروه ها داشته اند.

در تحقیق دیگری اشرف نظری(1392) به مطالعه نقش رسانه ها بر تصورات قالبی و روابط بین گروهی پرداخته است . متغیرهای مستقل این تحقیق پیمایشی، سن، جنسیت، پایگاه اقتصادی، هویت ملی، هویت قومی، استفاده از رسانه ها و متغیر وابسته تصورات قالبی درباره گروه های هویتی دیگر است. نتایج تحقیق نشان داد بسیاری از باورها و نگرش های ما متأثر از نقش رسانه های جمعی شکل گرفته اند و شبکه های ماهواره ای، از بیشترین فراوانی در مقایسه با دیگر وسایل ارتباطی در خصوص ترویج ذهنیتی خاص نسبت به اقوام برخوردار است. تلویزیون داخلی، تلفن همراه و اینترنت نیز از سهم زیادی در این زمینه برخوردارند. در این میان رادیو از فراوانی اندکی برخوردار است. بنابراین، با افزایش استفاده از رسانه ها میزان تصورات قالبی درباره گروه های هویتی افزایش خواهد یافت (وسایل ارتباطی جدید نظیر تلفن همراه و شبکه های ماهواره ای در مقایسه با روزنامه و تلویزیون در شکل گیری و گسترش تفکر قالبی نقش مؤثرتری دارند).

حسینی(1391) تحقیقی با هدف توصیف نگرش زنان شهر نیشابور نسبت به کلیشه های جنسیتی و تحلیل عوامل مؤثر بر آن انجام داده است. یافته ها نشان می دهد بین سن، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات با نگرش زنان نسبت به کلیشه های جنسیتی رابطه وجود دارد. به طوری که زنان در گروه های سنی بالا ، متأهل و تحصیلات پایین بیشتر پذیرای کلیشه های جنسیتی هستند. هم چنین متغیرهای دینداری، مردسالاری، استفاده از رسانه ها و جامعه پذیری جنسیتی از عوامل تأثیرگذار بر نگرش نسبت به کلیشه های جنسیتی بوده اند؛ بدین معنا که هر چه پذیرش مردسالاری، جامعه پذیری جنسیتی، میزان دینداری و استفاده از رسانه ها توسط زنان بیشتر باشد نگرش آنان سنتی تر خواهد بود و میزان باورپذیری شان به کلیشه های جنسیتی افزایش پیدا می کند. در این بین متغیر دینداری بیشترین تأثیر(83/0) را بر متغیر وابسته داشته است که بر نقش کلیدی دین در جامعه ایران و تأثیر آن بر شکل گیری نگرش ها و گرایش های افراد دلالت دارد.

یوسفی (1388) در طرح پژوهشی خود، درصدد است اثر سفر زیارتی بر روابط اجتماعی و ارتباطات میان فرهنگی زائران کشورهای خارجی با مردم مشهد را بررسی کرده و مسائل و مشکلاتی که مانع این ارتباط می­شوند را شناسایی نماید. متغیرهای مورد تحلیل دراین تحقیق ملیت، طول سفر به روز، تعداد سفرهای قبلی، روابط معاشرتی (تعداد دوست در جامعه میزبان)، روابط آشنائی (درصد آشنائی و بازدید از اماکن توریستی)، مانع زبانی (درصد ناآشنائی زبانی) می باشد. براساس نتایج این مطالعه سفر زیارتی با دو ویژگی طول و تعداد سفر، تأثیرکاملاً معناداری بر ارتباطات میان فرهنگی (روابط اجتماعی و فرهنگی مهمان – میزبان) دارد، هر چند اثرگذاری این دو متغیر، متاثر از موانع زبانی است. از بین دو نوع رابطه مورد بررسی، سفر زیارتی تاثیر زیادتر و تعیین کننده­تری بر روابط آشنایی یا فرهنگی مهمان– میزبان دارد که عنصراصلی آن، دانستن و تبادل آگاهی است. با این حال، تأثیر سفر زیارتی بر روابط اجتماعی مهمان – میزبان که عنصر اصلی آن احساس و عاطفه است، نیز کاملاً معنادار و مثبت است. در سفر زیارتی، فرصت مناسک مشترک بین زائر و مجاور فراهم می­آید و این امر خود مقدمه­ای برای آشنائی و شکل­گیری انواع ارتباط میان آنها می­گردد. مناسک مشترک زیارت باعث می­شود که حتی در شرایط ناآشنائی زبانی، ارتباط فرهنگی در بین زیارت کنندگان اعم از مهمان یا میزبان برقرارشود. یافته­های حاضر نیز نشان می­دهد با کنترل آماری اثر مشکلات ارتباطی، تأثیر طول و تعداد سفر بر ارتباطات میان فرهنگی، همچنان معنادار و مثبت باقی می ماند. یافته مذکور متضمن این معنای اساسی  نیز هست که مذهب این پتانسیل را دارد که همه هویت­های قومی و ملی را به حاشیه رانده و پیوندهای اجتماعی گوناگونی را در بین پیروان یک مذهب در جوامع مختلف ایجاد نماید و توریسم مذهبی در این میان نقش بی بدیلی خواهد داشت.

صادقی فسایی و کریمی(1384) در تحقیقی به دنبال پاسخ به این سؤال بودند که آیا در تلویزیون ایران، کلیشه های جنسیتی برگرفته از فرهنگ سنتی ایران در حال باز تولید است؟ بدین منظور برای بررسی کلیشه های جنسیتی با شیوه نمونه گیری احتمالی غیر هدفمند به تحلیل محتوا کمی و کیفی چهار سریال (غریبانه، طلسم شدگان، عشق گمشده، مهر و ماه)پرداخته اند. واحد ثبت این پژوهش صحنه و واحد تحلیل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...