2-1-8 منابع تأمین مالی سرمایه گذاری در بخش کشاورزی.. 30
2-1-9 عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری در بخش کشاورزی.. 31
2-1-10 عوامل مؤثر بر کمبود سرمایه گذاری در بخش کشاورزی.. 34
2-1-11 چالش های اساسی موجود در سرمایه گذاری در بخش کشاورزی.. 35
2-1-12 معرفی متغیرهای تحقیق.. 36
2-1-12-1 اعتبارات و تسهیلات بانکی : 36
2-1-12-2 نرخ تورم بالا : 38
2-1-12-3 کمبود سرمایه گذاری زیربنائی دولت : 39
2-1-12-4 تغییرات قیمت محصولات کشاورزی : 41
2-1-12- 5 پایین بودن نرخ بازده : 43
2-1-12- 6 تغییرات ارزش افزوده : 44
2-1-12- 7 درآمدهای نفتی : 47
بخش دوم : 50
2-2 پیشینه تحقیق.. 50
2-2-1 مطالعات خارجی.. 50
2-2-1-1 مطالعه سوندراجان و تاکور. 50
2-2-1-2 مطالعه لونی.. 50
2-2-1-3 مطالعه سروواتو و جایارامان. 50
2-2-1-4 مطالعه ویگل.. 51
2-2-1-5 مطالعه لامبی.. 51
2-2-1-6 مطالعه گاندی.. 51
2-2-2 مطالعات داخلی.. 52
2-2-2-1 مطالعه برجیسیان. 52
2-2-2-2 مطالعه سلطانی.. 53
2-2-2-3 مطالعه نسرین دوست… 53
2-2-2-4 مطالعه مهرگان. 54
2-2-2-5 مطالعه شاکری و موسوی.. 55
2-2-2-6 مطالعه نیکوکار. 56
2-2-2-7 مطالعه ورمزیاری ، صالح و مسلم زاده 56
2-2-2-8 مطالعه کیانی و علیزاده 57
2-2-2-9 مطالعه امینی و فلیحی.. 58
2-2-2-10 مطالعه باقری و ترکمانی.. 59
2-2-2-11 مطالعه غلامرضا چابکرو و ابراهیم نوری نژاد 59
2-2-2-12 مطالعه صامتی و فرامرزپور. 60
2-2-2-13 مطالعه باقرزاده و کمیجانی.. 60
2-2-2-14 مطالعه یزدانی و شرافتمند. 61
فصل سوم
روش شناسی تحقیق (متدولوژی) 62
3-1 مقدمه. 63
3-2 روش تحقیق.. 63
3-3 جامعه آماری.. 64
3-3-1 معرفی جامعه آماری ( سازمان جهاد کشاورزی استان تهران ) 65
3-4 نمونه و روش نمونه گیری.. 67
3-5 متغیرهای تحقیق.. 68
3-5-1 متغیر مستقل.. 68
3-5-2 متغیر وابسته. 68
3-6 روش و ابزار گردآوری اطلاعات… 69
3-6-1 روش های گردآوری اطلاعات… 69
3-6-1-1 روش های کتابخانه ای.. 69
3-6-1-2 روش های میدانی.. 70
3-6-2 ابزارهای گردآوری اطلاعات… 70
3-6-2-1 مختصات پرسشنامه. 71
3-6-2-2 تعیین روایی (اعتبار) پرسشنامه. 72
3-6-2-3 پایایی (اعتمادپذیری) پرسشنامه. 73
3-7 روش تجزیه و تحلیل داده ها 74
3-7 -1 آمار توصیفی.. 75
3-7 -2 آمار استنباطی.. 75
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق.. 76
4-1 مقدمه. 77
4-2 آمار توصیفی خصوصیات افراد نمونه. 77
4-4 آمار توصیفی فراوانی های پاسخ به سوالات… 81
4-5 آمار استنباطی.. 85
4-5-1 بررسی فرض اعتبارات و تسهیلات بانکی.. 86
4-5-2 بررسی فرض نرخ تورم بالا. 87
4-5-3 بررسی فرض کمبود سرمایه گذاری زیربنایی دولت… 88
4-5-4 بررسی تغییرات قیمت محصولات کشاورزی.. 89
4-5-5 بررسی پایین بودن نرخ بازده 90
4-5-6 بررسی تغییرات ارزش افزوده 90
4-5-7 بررسی درآمدهای نفتی.. 91
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات… 93
5-1 مقدمه. 94
5-2 نتایج پژوهش… 95
5-2-1- نتایج حاصل از آمار توصیفی.. 95
5-2-2- نتایج حاصل از آمار استنباطی و آزمون فرضیه های پژوهش… 96
5-3 پیشنهادات… 102
5-3-1 پیشنهادات حاصل تحقیق.. 102
5-3-2 پیشنهادات جانبی.. 107
5-3-3 پیشنهادات برای محققین بعدی.. 108
5-4 محدودیت های پژوهش… 109
فهرست منابع. 110
منابع فارسی.. 111
منابع انگلیسی.. 116
پیوست ها و ضمائم. 117
فهرست جداول
جدول 4-1 توزیع پاسخ گویان از نظر جنسیت… 78
جدول4-2 توزیع پاسخ گویان از نظر گروه سنی.. 78
جدول 4-3 توزیع پاسخ گویان از نظر تحصیلات… 79
جدول4-4 توزیع پاسخ گویان از نظر تجربه کاری.. 80
جدول4-5 توزیع فراوانی عامل اعتبارات و تسهیلات بانکی.. 81
جدول 4-6 توزیع فراوانی عامل نرخ تورم باالا. 82
جدول 4-7 توزیع فراوانی عامل کمبود سرمایه گذاری دولت… 82
جدول 4-8 توزیع فراوانی عامل تغییرات قیمت محصولات کشاورزی.. 83
جدول 4-9 توزیع فراوانی عامل پایین بودن نرخ بازده 83
جدول 4-10 توزیع فراوانی عامل تغییرات ارزش افزوده 84
جدول 4-11 توزیع فراوانی عامل درآمدهای نفتی.. 84
جدول 4-12 آزمون فرض مربوط به اعتبارات پرداختی.. 86
جدول 4-13 آزمون فرض مربوط به نرخ تورم بالا. 87
جدول 4-14 آزمون فرض مربوط به کمبود سرمایه گذاری زیربنایی دولت… 88
جدول 4-15 آزمون فرض مربوط به تغییرات قیمت محصولات کشاورزی.. 89
جدول4-16 آزمون فرض مربوط به پایین بودن نرخ بازده 90
جدول 4-17 آزمون فرض مربوط به تغییرات ارزش افزوده 91
جدول 4-18آزمون فرض مربوط به درآمدهای نفتی.. 91
فهرست نمودار
نمودار 4-1 توزیع جنسی پاسخ گویان. 78
نمودار 4-2 توزیع گروههای سنی پاسخگویان. 79
نمودار 4-3 توزیع پاسخ گویان از نظر تحصیلات… 80
نمودار 4-4 توزیع پاسخ گویان از نظر سابقه کار. 81
فصل اول
کلیات طرح
1-1 مقدمه
انباشت سرمایه، در هر کشوری حاصل انجام سرمایهگذاری است، سرمایهگذاری، به دلیل تأثیر بر متغیرهای کلان اقتصادی، از جمله تولید و اشتغال حائز اهمیت است. از میان سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی، سرمایهگذاری در بخش کشاورزی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است. سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، به دلیل افزایش پیوسته تقاضا برای مواد غذایی و دیگر محصولات کشاورزی، میتواند موجب رشد تولید و اشتغال در این بخش گردد. افزون بر آن، ارتباط پیشین و پسین این بخش با دیگر بخشها به رشد تولید و اشتغال در بخشهای دیگر نیز کمک میکند. بیشتر فعالیتهای کشاورزی در مناطق روستایی انجام میشود، لذا گسترش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی میتواند موجب ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر در مناطق روستایی و در نتیجه جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهرها گردد(امینی و فلیحی، 1377) .
رشد بالای جمعیت، افزایش تقاضای مواد غذایی و همچنین نیاز روزافزون منابع مختلف به محصولات کشاورزی، ایجاد تحولی را در این بخش، به نحوی که بتواند کمیت و تنوع محصولات کشاورزی را در مدت زمان کوتاه افزایش دهد، ضروری جلوه میدهد. در ایران هرچند در سالهای پس از انقلاب اسلامی تغییراتی در دیدگاه های سیاست گزاران و برنامه ریزان نسبت به بخش کشاورزی ایجاد گردیده و در برنامه های عمرانی اول و دوم بر محوریت نقش کشاورزی در توسعه اقتصادی تأکید گردیده ولی در عمل به سبب عدم همآهنگی موجود در سیاست های اقتصاد کلان و سیاست های بخش کشاورزی نرخ بازدهی سرمایه گذاری در بخش کشاورزی کمتر از بخش های دیگر اقتصادی بویژه بخش خدمات بوده و به همین رو تمایل به سرمایه گذاری در بخش کشاورزی روند مطلوبی نداشته و بخش کشاورزی، چنانچه پیش از این اشاره شد، نتوانسته به تقاضای فزاینده ناشی از افزایش جمعیت و درآمد پاسخ گوید(نجفی،1372). بخش کشاورزی در ایران، پس از بخش خدمات، بزرگترین بخش اقتصادی محسوب میشود. لذا بخش کشاورزی در اقتصاد ایران، از لحاظ ایجاد فرصتهای شغلی برای نیروی کار فزاینده کشور، تأمین مواد غذایی جمعیت در حال رشد و همچنین تولید مواد اولیه و نهادههای مورد نیاز صنایع، میتواند بعنوان یک بخش استراتژیک مورد توجه باشد. لذا توجه به سرمایه گذاری و بررسی عوامل موثر بر آن در بخش کشاورزی حائز اهمیت است . (چابکرو ، نوری نژاد ، 1391)
1-2 بیان مسئله
توسعه بخش کشاورزی و آینده آن دل مشغولی بسیاری از سیاستگذاران کشور و متخصصین توسعه ، به شمار میرود و ظاهراً در تمام برنامه ریزی های کشور بیش از دیگر بخشها مورد توجه قرار دارد .
به رغم اهمیت نسبی تولیدات کشاورزی در اقتصاد ایران، ظرفیت بالقوه این بخش بسیار فراتر از توان بکار گرفته شده فعلی است. ولی اینکه تا چه حد حمایت از این بخش به واقعیت پیوسته، احتیاج به بررسی بیشتر دارد .
بررسیهای کارشناسی نشان می دهد در حال حاضر کمتر از نیمی از پتانسیل های نهفته بخش کشاورزی، آن هم نه به صورت کاملاً علمی، مورد بهره برداری قرار می گیرد. مهمترین عامل ایجاد این وضعیت پایین بودن سطح سرمایه گذاریها در این بخش طی سالهای گذشته بوده و نمونه بارز آن، پایین بودن چشمگیر سهم بخش کشاورزی از کل سرمایه گذاری اقتصاد نسبت به سهم آن در تولید ناخالص داخلی است. (سلطانی و همکاران ، 1386).
کمبود سرمایه و نحوه تخصیص آن بین فعالیتهای اقتصادی، از جمله موانع و مشکلات گریبانگیر کشورهای در حال توسعه برای رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی است. این کشورها برای رسیدن به رشد اقتصادی، گاهی شیوه رشد متعادل و گاهی شیوه رشد نامتعادل را پیش می گیرند . براساس نظریه (رشد متعادل اقتصادی) برای رهائی از توسعه نیافتگی، باید در تمام زمینه های اقتصادی بطور همزمان به سرمایه گذاری پرداخت تا در افزایش عرضه و تقاضا، هماهنگی صورت بگیرد. طرفداران نظریه (رشد نامتعادل اقتصادی) معتقد هستند که به دلیل کمبود سرمایه، بویژه در کشورهای در حال توسعه، سرمایه گذاری به صورت همزمان در تمامی فعالیتهای اقتصادی امکانپذیر نیست. درنتیجه باید در بعضی از فعالیتها که در پیشبرد اقتصاد، نقش اساسی تری دارند سرمایه گذاری صورت بگیرد. (سلطانی و همکاران ، 1386).
با وجود اهمیت سرمایه در بخش کشاورزی، درحال حاضر کمبود سرمایه در بخش کشاورزی کشور، منجر به کاهش سطح بهره وری عوامل تولید و کاهش سود آوری فعالیت هایاین مطلب را هم بخوانید :
https://urlscan.io/result/7fec949e-c102-4e47-afc1-06bc7f6e455e/ کشاورزی شده است.
عدم تمایل به سرمایه گذاری در بخش تولید در طی سالیان اخیر، از موانع عمده رشد تولیدات کشاورزی محسوب می شود . پایین بودن نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاری در بخش تولید، نسبت به سایر فرصتهای سرمایه گذاری، پایین بودن قیمت محصولات کشاورزی ، نرخ تورم بالا، کمبود سرمایه گذاری زیربنایی دولت در بخش کشاورزی، سرمایه گذاری دولتی در حیطه مربوط به بخش خصوصی و به طور کلی، هر پدیده ای که منجر به ایجاد فضای ریسک و عدم اطمینان گردد، سبب کاهش سرمایه گذاری خواهد شد . (ورمزیاری و همکاران ، 1386)
از سایر عوامل مؤثر در عدم تخصیص بهینه سرمایه به بخش کشاورزی، اعطای بدون نظارت و بدون مطالعات امکان سنجی اعتبارات به کشاورزان می باشد که در نهایت منجر به استفاده غیر تولیدی و مصرفی می شود. مطالعات بوردا بیانگر آن است که فقط 10 درصد از هزینه زندگی دهقانان متعلق به امور کشاورزی بوده و بقیه به امور مصرفی اختصاص یافته است.
نظر به اهمیت سرمایه در تولید و کمیابی آن در کشور، استفاده بهینه و مؤثر از آن در اقتصاد کشور بسیار ضروری به نظر می رسد. بنابراین باید ظرفیت بخش های اقتصادی در زمینه سرمایه گذاری تعیین شده و بر اساس آن، تخصیص بهینه سرمایه صورت پذیرد (ورمزیاری و همکاران ، 1386).