" تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۲-۱۳- ابعاد سلامت – 7 " |
“
۲-۱۳- ابعاد سلامت
دانشمندان معتقدند که سلامت دارای ابعادی به شرح زیر میباشد:
۲-۱۳-۱- سلامت جسمانی
سلامت جسمانی عبارت است از سلامت بدن که این سلامت از طریق خوردن و آشامیدن صحیح، ورزش منظم، اجتناب از عادات مضر، آگاهی یافتن و احساس مسئولیت در قبال سلامت و تندرستی، به دنبال مراقبتهای پزشکی بودن در صورت نیاز و شرکت کردن در فعالیتهایی که به پیشگیری از بیماری کمک میکند، محقق میشود (ادلین و همکاران، ۱۹۹۹؛ به نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱).
سلامت جسمانی به منزله ادراک و انتظار مثبت از وضعیت جسمانی مناسب است. پدیدههای غیر قابل تبیینی مانند اثر دارونما[۷۹] و بیماریهایی که خودبخود بهبود مییابند از این عقیده حمایت میکنند که برخی از عواملی که بر روی سلامت از جمله سلامت جسمانی تأثیر میگذارند، ناشناخته هستند. از طرف دیگر این یک واقعیت است که ما فاقد ابزارهایی هستیم که بتوانیم به طور کامل سلامت بویژه سلامت مثبت را توصیف و پیشبینی کنیم. در این خصوص اخیراً برخی الگوها توسعه یافتند تا ماهیت متغیرهایی را که بر سلامت تأثیر میگذارند بهتر فهمیده شود.
محققانی که در زمینه تنیدگی فعالیت میکنند ابراز می دارند که محرکهای تنیدگی زافقط زمانی در مقابل تنیدگی پاسخ ایجاد میکنند که شخص آن را تهدیدکننده[۸۰] درک کند. همینطور، تحقیقات همهگیرشناسی[۸۱] نشان داده است که ادراک سلامت از جمله قویترین پیشبینی کننده سلامت در آینده است. این متغیر به طور غیر قابل انکاری بر سلامت جسمانی و روانی تأثیر قابل توجهی میگذارد.
بنابرین همان اندازه که تأثیر عوامل خطرآفرین بر سلامت غیر قابل انکار است، نحوه ادراک فرد نیز مهم میباشد زیرا ممکن است زمینه ساز علائم آشکار بیماری یا سلامت باشد و لذا میتواند بستر مناسبی برای انجام کارهای مداخلهای و درمانی باشد.
۲-۱۳-۲- سلامت اجتماعی
سلامت اجتماعی یعنی توانایی انجام مؤثر و کارآمد نقشهای اجتماعی بدون آسیب رساندن به دیگران. سلامت اجتماعی در واقع همان ارزیابی شرایط و کار فرد در جامعه است. این بعد از سلامت به طور مشترک توسط روانشناسان و جامعه شناسان مورد بررسی قرار گرفته است. برخی از چالشهای اجتماعی ابعاد مختلف سلامت اجتماعی را تشکیل میدهند که عبارتند از:
الف)یکپارچگی اجتماعی[۸۲]: عبارت است از ارزیابی کیفیت رابطه فرد با جامعه. یکپارچگی اجتماعی کمیتی است که فرد احساس میکند که به اندازه لازم با دیگران وجوه مشترک دارد، همچنین کمیتی است که فرد به اندازه لازم احساس میکند به جامعه خود تعلق دارد. این امر واقعیت زندگی افراد را تشکیل میدهد. افراد سالم احساس میکنند که به جامعه تعلق دارند و بخشی از جامعه هستند. یعنی یکپارچگی اجتماعی در بین آن ها زیاد است (کی یس و رایف، ۲۰۰۰).
ب) پذیرش اجتماعی[۸۳]: یعنی تعبیر و تفسیر جامعه از منش و صفات افراد به عنوان یک مقوله تعمیم یافته. افرادی که پذیرش اجتماعی را به منزله اعتماد به دیگران تعبیر میکنند، عقیده دارند که با دیگران مهربان هستند. این افراد معتقدند که انسانها فعال بوده و توانایی سعی و کوشش را دارند. افرادی که از نظر اجتماعی پذیرفتنی هستند دیدگاه مطلوبی درباره ماهیت انسان دارند وبا دیگران احساس راحتی میکنند. پذیرش اجتماعی شبیه به پذیرش فردی است، افرادی که درباره شخصیت خود احساس خوبی دارند و جنبههای مثبت و منفی زندگی خود را میپذیرند از سلامت روانی خوبی برخوردارند (ادلین و همکاران، ۱۹۹۹؛ به نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱).
ج)مشارکت اجتماعی[۸۴]: این عقیده را در بر میگیرد که شخص عضو حیاتی جامعه است. مشارکت اجتماعی شبیه به مفاهیم کارآمدی و مسئولیت پذیری است. خودکارآمدی یعنی این عقیده که فرد میتواند برخی رفتارها را انجام دهد و میتواند به بعضی از هدفها برسد. (بندورا[۸۵]، ۱۹۷۷؛ به نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱)
مسئولیت پذیری اجتماعی به معنی تعهد فرد به مشارکت با اجتماع است. مشارکت اجتماعی منعکس کننده این نکته است که آیا افراد احساس میکنند آنچه در دنیا انجام میدهند، به وسیله جامعه ارزشمند محسوب میشود یا نه؟ انگیزه ها و رفتارهای مولد از مفاهیم تحولی مشابه با مشارکت اجتماعی است. بر اساس نظریه اریکسون (۱۹۵۰، نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱).
د)شکوفایی اجتماعی[۸۶]: این بعد از سلامت اجتماعی به معنی ارزیابی توان و مسیر[۸۷] جامعه است. افرادی که سالم هستند درباره وضعیت و آینده جامعه امیدوار بوده و میتوانند توان جامعه را بشناسند.
افرادی که از نظر سلامت اجتماعی در سطح مطلوبی هستند میتوانند این عقیده را داشته باشند که آن ها و افراد شبیه آن ها بالقوه در رشد و تحول اجتماعی ذی نفع هستند. شکوفایی اجتماعی مفهومی مشابه با خودمختاری[۸۸] دارد، توان شکوفایی اجتماعی شبیه به توان و تحول خودشکوفایی[۸۹] در نظر مازلو[۹۰] (۱۹۶۸)، شادی[۹۱] و رضایت خاطر[۹۲] در نظریه واترمن[۹۳] (۱۹۹۳) و رشد شخصی در نظریه رایف (۱۹۸۹) میباشد. در تمامی این موارد گشاده رویی به تجربه[۹۴] و تمایل و تلاش به رشد و تحول ممتدد، عملکرد بهینه را رقم می زند (نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱).
برخی عوامل با سلامت اجتماعی در ارتباط است پارهای از این عوامل عبارتند از: وضعیت اقتصادی- اجتماعی، سطح تحصیلات، سن، میزان دریافت حمایت اجتماعی و وضعیت تأهل. وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین با میزان سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی ارتباط دارد (آدلر، ۱۹۹۴؛ نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱) زیرا به نظر میرسد که زندگی با چنین وضعیتی تا حدی به ادراک خود در جهت افزایش سلامت آسیب می زند (میراوسکی[۹۵]، رأس[۹۶]، ۱۹۸۹؛ نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱). سطح بالای تحصیلات و همچنین افزایش سن، میزان سلامت اجتماعی را افزایش میدهد. برخی از تحقیقات نشان داده است که وقتی سن افزایش مییابد افراد احساس خوشحالی بیشتر کرده و از زندگی خود رضایت بیشتری داشته و سلامت روانی آن ها افزایش مییابد (هایدریچ[۹۷]، رایف، ۱۹۹۶؛ نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱). همچنین پارهای از تحقیقات به این نتیجه رسیدهاند که میزان سلامت روانی با افزایش تحصیلات بیشتر میشود اما ممکن است برخی از تنیدگیهای تحصیلی تأثیر معکوس بگذارند (نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱).
۲-۱۳-۳- سلامت هیجانی
این بعد از سلامت به فهم هیجانها و سبک صحیح مقابله با مشکلاتی که در زندگی روزمره پدید میآید و چگونگی تحمل کردن تنیدگیها، اشاره میکند (ادلین و همکاران، ۱۹۹۹؛ به نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۱). به بیان دیگر، سلامت هیجانی عبارت است از فزونی احساسات مثبت بر منفی. برخی اوقات غلبه “خود اسنادها[۹۸]“ی ادراکی مثبت بر “خود اسنادها”ی ادراکی منفی را نشانه سلامت هیجانی می دانند.
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 03:44:00 ب.ظ ]
|