فخری نامه (حدیقه الحقیقه) یکی از موثرترین آثار ادبیات تعلیمی و  صوفیانه  در زبان فارسی بوده چنان که دیگر شاعران  بزرگ  فارسی  من جمله  مولوی و عطار مثنوی های خود را به شیوه سنایی ساختند و دیگران  نیز مثنوی  های بسیار به تقلید از شیوه سنایی آفریدند.

سومین جلوه خلاق در کار حکیم سنایی، ادبیات انتقادی است. سنایی در قصاید اجتماعی و مثنوی هایش بویژه در کارنامه بلخ به انتقادات اجتماعی پرداخت و این نوع ادبی را هم متحول ساخت. بسیاری از سنت ها و باورهای اجتماعی و دینی اخلاقیات نادرست را به نقد کشید و در غزل های قلندرانة  خود به ستیز با جامعة ریا زدة عصر بر خاسته و اعتراض خود را به معیارهای جامعه آن روز نشان می دهد. اعتراض سنایی ، اعتراض در درون نظام  های حاکم بود، چنین رویکردی تا آن روز  شعر فارسی دیده نمی شود البته ناصر خسرو معترضی بود که بیرون از نظام حاکم ، زبان به اعتراض می گشود .

قصّه پردازی سنایی یکی دیگر از جنبه های خلاقة کار اوست. در روزگار سنایی موجی از توجه به داستان همه جا را فرا گرفته بود . پیش از سنایی ، اخوان الصفا و ابوعلی  سینا از داستان های ساده، تاویلات فلسفی  ارائه کرده بودند وسنایی احتمالا به تاثیر از آنها داستان را به جانب اندیشه های عرفانی کشاند و پایه گذار داستان های عرفانی در مثنوی شد .او به منابع داستانی بکری دسترسی داشت و آنها را ظرف تجربه ها و اندیشه های عرفانی ساخت. بخشی از جذابیت مثنوی های سنایی مرهون قصّه های پرجاذبه عرفانی و اخلاقی است وسادگی  بیان قصه هایش یکی دیگر از دلایل جذابیت آنهاست. (محمد خانی، 1385: مقدمه)

بیان مسئله :

حکیم سنایی بی شک در میان سخن سرایان ادب فارسی، از پیش قراولان این قوم و در حقیقت از پیامبرن طایفه سحر حلال به شمار می رود .

هر چند قبل از او بزرگانی چون ابوسعید ابوالخیر اشعار عارفانه سروده اند و بسیاری از مسائل تصوٌف را در

آثارخویش آورده اند ولی آثار بجا مانده  به جای مانده از آنان بسیار اندک است و آنان را در شمار شاعران به حساب نمی آورند و سنایی را اوٌلین شاعر متصوٌف زبان فارسی می دانند .

حکیم سنایی تحول عظیمی در شعر و شاعری ایجاد نمود و مفاهیم بلند عرفانی را به بهترین و شیواترین نحو در رشته نظم کشید و آمیزش شعر فارسی با اندیشه های عارفانه و صوفیه، جمال و زیبایی خاصی یافت و شعر از مفاهیم گسترده تری برخوردار گشت .

بعد از سنایی شاعران برجسته ای چون مولانا جلال الدین و شیخ عطار به شیوه او شعر سروده اند و مفاهیم بلند عارفانه و مراتب سلوک را به برترین و کامل ترین وجه و از سر سوز و گدزا تمام، بیان کردند و عالمی را فریفته و دلباخته کلام خویش نمودند، امٌا ابداع این طریقه از آن حکیم سنایی است و او را راهنما وپیشوای خود دانسته اند. به قول مولوی، سنایی چشم و چراغ ، عطار قافله سالار و او خود را پیرو

آن دو دانسته است.

سنایی نه تنها در میان شاعران، بلکه در میان صوفیه و عرفا نیز دارای مقامی والاست و همواره به سخنان او استشهاد جسته اند و « آثار وی همه از نظر لفظ و معنی با افکار بلندی که مخصوص اوست، در نهایت فصاحت و بلاغت است و لیکن کتاب حدیقه الحقیقه وی که واسطه العقد این آثار است از شاهکارهای نظم فارسی است » (مدرس رضوی، 1374: مقدمه) و اولین اثر منظوم عرفانی به شمار می رود که مورد تقلید شاعران بزرگی چون نظامی ، خاقانی و مولوی قرار گرفته است .

این اثر در « حقیقت یک دوره حکمت عملی است که سرمشق زندگی مردم و راهنمای اخلاق فردی و اجتماعی بشر است و حکیم در این کتاب مردم را به خداپرستی و نیکوکاری و شجاعت و عفٌت و بزرگ منشی و عشق و محبٌت و رضا و تسلیم دعوت نموده و طرز معامله مردم را با یکدیگر آموخته است». (همان: ص)

آثار دیگر سنایی که از نظر محققان اصالت دارد و متعلٌق به اوست ، از جمله مثنوی « سیر العباد الی المعاد » است که بر وزن حدیقه سروده شده است و در آن به طریق تمثیل از خلقت انسان و نفوس و عقلها و موضوعات اخلاقی دیگر سخن رفته است و همه این مسائل را او به طرز بدیعی به عالم رویا نسبت داده است و یک سفر نامه تمثیلی به شمار می رود .

منظومه دیگری با نام «طریق التحقیق» بر وزن حدیقه که در بیان معارف و حقایق است و حدود نهصد بیت می باشد . همچنین مثنوی «کارنامه بلخ» که به هنگام توقف او در بلخ سروده شده و حدود پانصد بیت است .  مبنای آن بر مزاح و مطایبه است و به همین جهت آن را مطایبه نامه هم گفته اند .

مثنوی کوچک دیگری به نام «عقلنامه» که ابیات آن از دویست و چهل بیت تجاوز نمی کند. سنایی در آن خطاب به باد آن را توصیف می کند و موضوع اصلی آن بیان

 مراتب انسان است .

و اما مثنوی«تحریحه القلم ،اگر چه تذکره نویسان نامی از آن نبرده اند و لیکن چون در ضمن نسخ قدیمی با کارنامه بلخ و سیر العبد الی المعاد آمده است بی شبهه از آثار سنایی است.» ( مدرس رضوی، 1374:  4)

دو مثنوی دیگر نیز به نامهای عشق نامه و سنایی آباد در زمره آثار سنایی دیده می شود اما مدرس رضوی نوشته اند: « چند نفر از تذکره نویسان مثنوی به نام عشقنامه در آثار سنایی یاد کرده و به حکیم نسبت داده اند ولی نگارنده تاکنون مثنوی به نام عشقنامه که نسبتش به حکیم مسلّم باشد نیافته است و آنچه با نام عشقنامه سنایی در کلٌیات اشعار او موجود است از حکیم سنایی نیست و به اشتباه در جمله آثار او داخل شده است ».  ( همان، مدرس رضوی)

درباره «سنایی آباد» نوشته اند که : نام سنایی آباد در هیچ یک از کتب تذکره یاد نشده است و تذکره نویسان نامی از آن در جمله اثار سنایی نیاورده اند. تنها در مقدمه کتاب حدیقه الحقیقه که به قلم اوست  و همچنین در مقدمه رفاء و حدیقه پس از ذکر فخری نامه که نام دیگری از حدیقه می باشد، نام «سنایی آباد » یاد شده است و نیز در کتاب حدیقه اسم سنایی آباد در بیت زیر آمده است :

اندرین دولت از پی بادی                    کردم افزون سنایی آبادی ( همان : 709)

که ظاهرا مقصود از سنایی آباد در این مواضع همان کتاب حدیقه الحقیقه است، اما در دونسخه خطی از کلٌیات دیوان سنایی محفوظ در کتابخانه دیوان هند مثنوی کوچک دیگری پس از کتاب حدیقه به نام سنایی آباد در جمله آثار حکیم آمده است که در آخر یکی از دو نسخه صریحا نوشته شده تمام شد سنایی آباد و حدیقه الحقیقه من کلام…. (همان : 10)

این مطلب را هم بخوانید :

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...