پایان نامه ارشد:بررسی تاثیر رهبری خدمتگزار بر اعتماد سازمانی و توانمند سازی کارکنان با توجه به سابقه خدمت و سطح تحصیلات در صدا و سیمای مرکز گیلان |
کارکنان را بالفعل کنند، مسلماّ عملکرد این سازمانها بهبود خواهد یافت، از این رو توانمندسازی کارکنان ضرورت مییابد. همچنین به منظور اینکه مدیران سازمانهای دولتی بتوانند به خوبی به وظایف و فعالیتهای محوله خود بپردازند بایستی کارکنان این احساس را داشته باشند که مدیرانشان قابل اعتمادند و این در حالی است که اعتماد در سازمانهای دولتی کشور ما در سطح پایینی قرار دارد. حال با توجه به بیتفاوتی کارکنان دولت و عدم اعتماد در سازمانهای دولتی و نظر به این که اعتماد و توانمندسازی از ویژگیهای موثر در رهبری خدمتگزار به شمار میروند و تاکید زیادی بر آنها شده است، به نظر میرسد که توسعه الگوی رهبری خدمتگزار میتواند راهحل مناسبی برای رفع این دو معضل اساسی در سازمانهای دولتی محسوب گردد (قلی پور و همکاران، 1388). رهبری خدمتگزار فرایندی است که با نفوذ درافراد، آنان رابه طور داوطلبانه وخود خواسته در راستای وصول به اهداف گروهی به تلاش وا می دارد رهبری گفته می شود.رهبری فرایند تغییر هدف دارای است.که از طریق مقصود مشترک به هم می پیوندند وحرکت به سوی چشم انداز را آغاز می کنند (نصراصفهانی،1390). در 15 سال گذشته نیز اعتماد به منزله عنصری حیاتی در موفقیت چشمگیر تحقیقات در زمینه اعتماد را میتوان به این واقعیت نسبت داد که سازمانها از کمبود اعتماد در بین مدیران و کارکنان خود رنج میبرند (قلی پور و همکاران،1388) وجود جو اعتماد موجب تقسیم اطلاعات، تعهد نسبت به تصمیمات، رفتار شهروندی سازمانی، بهبود روحیه کارکنان و افزایش نوآوری میشود و به مدیریت اثربخش سازمانها کمک میکند، از این رو اندیشمندان مدیریت اعتماد را عامل مهمی در همکاری و تعارض، سبکهای رهبری، پیشفرضهای مدیریت نسبت به کارکنان، تغییر و بالندگی سازمان، مشارکت، ارتباطات و قراردادهای اجتماعی میدانند.اعتماد عبارت است از مجموعه ای از عقاید دربارۀ طرف مقابل ، که منجر به این می شود که شخص (اعتماد کننده) باور داشته باشد که اعتماد پیامدهای مثبتی برای اعتماد کننده به همراه دارد(Zahidul Islam, et al.,2011). لذا بایستی راهحلهایی به منظور رفع این مشکل ارایه کرد، مشکلی که اگر به آن توجهی نشود، در آینده ممکن است زمینه بسیاری مشکلات را در سازمانها فراهم آورد زیرا سازمانها برای پاسخگویی به تغییرات محیطی، به کارکنانی توانمندتر نیاز دارند. توانمندسازی کارکنان یکی از راهبردهای مهم تطابق بهتر با تغییرات خارجی است. توانمند سازی بر عملکرد کارکنان تاثیر مثبت دارد (Chiang and Hsieh, 2012). «فرد ریسکون» معتقد است که مشکل واقعی اداره عمومی، گسیختگی و گسستگی بین سازمانها و
این مطلب را هم بخوانید :
کارکنانش است. در نتیجه آن چه که بایستی مورد توجه قرار گیرد آن است که چگونه این سیستمها میتوانند به صورت ارگانیزمی برای توسعه گروه از طریق همکاری، خادمیت و توازن بین افراد و سیستم عمل کنند. سپس میتوان رهبری خدمتگزار را به عنوان الگویی ویژه برای مدیران سازمانهای عمومی در نظر گرفت. رهبران ایدهآل رهبرانی هستند که همواره به خدمترسانی به پیروان و احترام به شان و مقام آنها متمایل بوده و به رشد و پیشرفت سازمان و حداکثرسازی ظرفیت کارکنان خود اهمیت میدهند. رویکردهای سنتی به رهبری باعث ایجاد موانعی
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-07-01] [ 07:36:00 ق.ظ ]
|