پایان نامه رابطه مشارکت کاری و مهارت های ارتباطی با توانمند سازی دبیران زن ناحیه یک شیراز |
فصل دوم: پیشینه نظری پژوهش
پیشینه تاریخی توانمند سازی. 12
تعاریف توانمند سازی. 15
الگوها و مدل های توانمند سازی. 20
پیش نیازهای توانمند سازی کارکنان. 23
عوامل موثر بر فرایند توانمند سازی کارکنان. 26
موانع توانمند سازی:. 28
اهداف توانمند سازی کارکنان. 30
توانمند سازی مدیران و معلمان و ابعاد آن. 32
ابعاد توانمند سازی از دیدگاه های مختلف. 36
فواید توانمند سازی. 38
علل گرایش سازمان ها به توانمند سازی. 39
استراتژی های توانمند سازی. 45
تاریخچه مشارکت. 47
تعاریف مشارکت. 47
اهمیت مشارکت. 49
پیش نیازهای مشارکت. 50
فلسفه مشارکت. 52
فواید مشارکت:. 53
روش های ابتدایی برای مشارکت دادن افراد. 53
تعاریف مدیریت مشارکتی و اهداف آن. 56
لوازم مدیریت مشارکتی. 58
راهکارهای اجرایی مدیریت مشارکتی. 60
موانع مدیریت مشارکتی. 62
راهکارهایی برای اجرای موفقیت آمیز مدیریت مشارکتی. 63
پیامدهای اجرایی مدیریت مشارکتی. 63
نظریه های مدیریت مشارکتی. 64
فلسفه مدیریت مشارکتی. 66
مزایای مشارکت و مدیریت مشارکتی. 67
تعریف ارتباط و مهارت های ارتباطی. 69
معرفی و تاریخچه ارتباطات:. 71
مهارت های ارتباطی و نحوه اثر گذاری بر مخاطب. 73
متغیرهای ارتباطات. 77
مهارت و شایستگی مورد نیاز بر ایجاد پیام های با کیفیت. 78
روابط انسان در سازمان. 78
محیط ارتباطی. 79
واقعیت های ارتباطات. 80
انواع ارتباطات. 86
الگوهای چهارگانه ارتباط با دیگران. 89
بعد فنی و فرآیندی ارتباطات سازمانی. 92
پژوهش های داخل کشور. 96
پژوهش های خارج از کشور. 100
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
مقدمه. 105
روش پژوهش. 105
جامعه و نمونه آماری روش نمونه گیری. 105
ابزارهای پژوهش. 107
روش اجرایی پژوهش. 113
روش تجزیه و تحلیل آماری داده ها. 114
ملاحظات اخلاقی. 114
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
الف) داده های توصیفی. 116
ب) آمار استنباطی. 118
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
خلاصه پژوهش. 127
بحث و نتیجه گیری. 127
محدودیت های پژوهش. 133
پیشنهادهای پژوهش. 134
منابع. 136
این مطلب را هم بخوانید :
مقدمه
یکی از مسائل مهم سازمانی رسیدن به حداکثر بهره وری در سازمان هاست، نیروی انسانی که مهم ترین منبع هر سازمانی است که نقش بسزایی در رسیدن سازمان ها به حداکثر بهره وری را دارد.
با توجه به دگرگونی های سریع و پرشتاب دانش و معلومات بشری، همه چیز به شدت در حال تغییر و تحول است. سازمان ها به عنوان یک سیستم باز با محیط در تعامل می باشند و برای تداوم حیات نیازمند پاسخگویی به تغییرات محیطی هستند. از آنجا که منابع انسانی مهم ترین عامل و محور سازمان ها محسوب می شوند. تجهیز و آماده سازی منابع مزبور برای مواجهه با تغییرات، از اهمیت ویژه برخوردار است و کلیه سازمان ها با هر نوع ماموریتی باید بشترین سرمایه، وقت و برنامه را به پرورش انسان ها در ابعاد مختلف اختصاص دهند (جعفر زاده، 1386).
پس از دهها سال تجربه، دنیا به این نتیجه رسید که اگر سازمانی بخواهد در اقتصاد و امور عادی خود پیشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نماند، باید از نیروی انسانی متخصص، خلاق و با انگیزه برخوردار باشد. منابع انسانی، اساس ثروت واقعی یک سازمان را تشکیل می دهند. بین سرمایه انسانی و بهره وری در سازمان ها رابطه ای مستقیم وجود دارد. یک سازمان موفق مجموعه ای است مرکب از انسان هایی با فرهنگ، اندیشه و اهداف مشترک که با کار گروهی در نظام انعطاف پذیر سازمان، تجارب و دانش خود را با عشق به پیشرفت روز افزون سازمان در اختیار مدیریت خود قرار می دهد. بنابراین هر فرد نسبت به سازمان و وظیفه ای که انجام می دهد احساس مالکیت خواهد کرد. از توانایی های بالقوه افراد به منظور پیشرفت سازمان استفاده می کند و با به فعل در آوردن نیروهای بالقوه و استعدادهای شگرف در جهت سازندگی، موجبات پیشرفت سازمان فراهم خواهد شد. بنابراین لازمه دستیابی به هدف های سازمان، مدیریت موثر این منابع با ارزش است. در این راستا رشد، پیشرفت، شکوفایی و ارتقای توانمندی های کارکنان تحت عنوان توانمند سازی کارکنان مورد توجه صاحب نظران و کارشناسان قرار گرفته است (امیدواری و ساجدی، 1386).
برای دستیابی به حداکثر بهره وری در سازمان ها باید به ارتقاء مهارتهای ارتباطی کارکنان بپردازیم و با ایجاد جو مشارکت جویانه و تشکیل تیم های کاری آنان را توانمند سازیم تا بتوانند به مشکلات سازمان فائق آیند در این صورت هم به اهداف سازمان دست می یابیم و هم اینکه کارکنان با انگیزه و خود کنترل خواهیم داشت.
بیان مسأله:
با توجه به تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که تمامی ابعاد و ارکان سازمان را متاثر ساخته است، وجود کارکنان توانمند، خلاق و مبتکر که بتوانند با مشارکت کاری و تیم سازی سازمان را به اهداف خود نزدیک نمایند ضروری به نظر می رسد.
شتاب تغییرات و دگرگونی های محیطی، فضای رقابتی فشرده ای را ایجاد کرده است. سازمان ها برای بقاء در این عرصه ناگزیر می باید به سطح بالایی از دانش و اطلاعات دست یابند و علاوه بر آن از کارکنانی خلاق، دانشمدار و با قدرت تصمیم گیری بهره مند باشند. کارکنان توانمندی که با احساس مسئولیت، خلاقیت و ابتکار و اعتماد به نفس و احساس تعلق سازمانی و توانا در کار گروهی با عملکرد خوب بتوانند در افزایش بهره وری سازمان نقش مؤثری ایفا کنند. از دیگر سو مسئولان و مدیران ارشد سازمان ها نیز باتوجه به نیاز و وضعیت سازمانی و نوع ساختار و فرهنگ حاکم باید محیط سازمان را برای بروز توانمندی های کارکنان و ارتقای این توانمندی ها به سطوح بالاتر آماده کنند. (تسکری، 1387).
توانمندسازی برداشتن موانع رشد، ترغیب تعهد به اهداف، ترغیب خطرپذیری، خلاقیت و نوآوری و قادر ساختن افراد به حل مشکل، افزایش مسئولیت و از بین بردن ترس است. به طور خلاصه توامندسازی، خاتمه دادن به هر چیزی است که موجب توقف رشد، آزادی عمل، اعتماد به نفس، مشارکت و همکاری افراد می شود. (عقلمند و اکبری، 1384).
اکثر قریب به اتفاق صاحب نظران معتقدند که توانمندی هم در کارکنان و هم در مدیران باعث ایجاد احساس کفایت نفس و به وجود آمدن فضای آزادی عمل برای آنها می شود که برای آنها این فرصت را به وجود می آورد تا توانایی ها و مهارت هایشان را بهبود بخشیده و موجبات اثربخشی خود را فراهم نمایند (جعفری قوشچی، 1380).
یکی از نظام های مدیریتی پویا که نقش مهمی در توسعه منابع انسانی و در نتیجه فرایند توسعه کلی دارد نظام”مدیریت مشارکتی» می باشد. مدیریت مشارکتی سیستمی از مدیریت و رهبری است که همه پرسنل را در فرایند تصمیم گیری توانمند می کند. بدین ترتیب مدیریت مشارکتی یک فرایند پویاست که مشارکت، تصمیم گیری مشارکتی و مسئولیت پذیری را از طریق توانمندسازی نیروی کار ارتقاء می دهد (قمری زارع وانوشه، 1387).
«مشارکت در تصمیم گیری تأثیرات مثبت برروحیه، رضایت و انگیزش کارکنان ایجاد می نماید و کارکنان سازمان در قبال عملکرد و بازده کار خود مسئولیت بیشتری احساس می کنند. امکان نوآوری و خلاقیت به وجود می آید، شیوه های تازه ای برای حل مسائل و مشکلات سازمانی پیشنهاد می شود، امر تصمیم گیری سرعت عمل بیشتری پیدا می کند» (علاقه بند، 1381).
به نظر بنیس، توانمندسازی از طریق مدیریت مشارکتی شامل تقویت این احساس در افراد است که آنان در مرکز رویدادهای سازمان قرار دارند، در پیرامون آن، این امر به طور مؤثر باعث خواهد شد که هر فردی در سازمان احساس کند در موفقیت آن نقش دارد و بنابراین سازمان برای او اهمیت، آزادی عمل و تعهد قائل است. آنان احساس خواهند کرد در فرهنگی زندگی می کنند که دارای احترام و منزلت هستند و درواقع بدون آنکه از مافوق کسب تکلیف کنند، خود کارها را انجام می دهند (ابطحی و عابسی، 1386).
امروزه فرآیند ارتباطات یکی از اجزای اصلی فعالیتهای سازمانهای مختلف گردیده است. بسیاری از مشکلات سازمانی روابط مبهم بین افراد سوء تفاهم و ناهنجاری ها همگی معلول ارتباط ضعیف یا نادرست
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-06-26] [ 06:19:00 ب.ظ ]
|