2-12- پروفسور گودز. 61

2-13- پروفسور اشپیگل. 63

2-14- اهمیت مهندسی مجدد در فرآیند اجرای استراتژی.. 63

2-15- اهمیت جذب نیروهای توسعه یافته و رهبری و مدیریت در اجرای استراتژی.. 64

2-16- اهمیت نقش مدیران عالی در اجرای استراتژی.. 65

2-17- استراتژی و عوامل موثر در اجرای آن. 65

2-18-1- پیشینه داخلی.. 66

2-18-2- پیشینه خارجی.. 70

3-1-  مقدمه. 75

3-2- روش انجام تحقیق. 77

3-3- نوع تحقیق. 77

3-4- روش گردآوری اطلاعات.. 78

3-5- روایی و پایایی تحقیق. 82

3-5-1- پایایی پرسشنامه. 82

3-5-2- روایی پرسشنامه. 85

3-6- قلمرو تحقیق. 86

3-6-1- قلمرو زمانی.. 86

3-6-2- قلمرو مکانی.. 86

3-6-3- قلمرو موضوعی.. 87

3-7- جامعه آماری.. 87

3-8- نمونه آماری.. 87

4-1- مقدمه. 94

4-2- آمار توصیفی.. 95

4-2-1- آمار توصیفی مربوط به آزمون شوندگان. 95

4-3- داده های اختصاصی.. 100

4-4- تجزیه و تحلیل استنباطی (آزمون فرضیه ها) 113

4-4-1- آزمون فرضیه اول. 113

4-4-2- آزمون فرضیه دوم. 116

4-4-3- آزمون فرضیه سوم. 120

4-4-4- آزمون فرضیه چهارم. 123

4-4-5- آزمون فرضیه پنجم. 126

4-4-6- آزمون فرضیه ششم. 130

4-3-2-  اولویتبندی موانع اجرای استراتژی.. 132

5-1- مقدمه. 136

5-2- خلاصه تحقیق. 136

5-3- نتیجه گیری.. 137

5-3-1- نتایج مرتبط با تحلیل یافته های اختصاصی: 137

5-3-1-1) نتایج مرتبط با ابعاد فرضیات تحقیق. 137

5-3-1-2- نتایج مرتبط رتبه بندی ابعاد پژوهش… 143

5-4-4)نتایج مرتبط با تحلیل یافته فرضیه های تحقیق: 144

5-3- پیشنهادهای مبتنی بر فرضیه ها: 145

5-4- پیشنهادهای برای تحقیقات آتی: 146

5-5- محدودیتهای تحقیق: 146

منابع. 148

 

 

 

پایان نامه

 

چکیده

 

این پژوهش به منظور بررسی موانع پیاده سازی استراتژی های منابع انسانی صورت گرفته است که به منظورجمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است.این پرسشنامه میان 35 نفراز مدیران عالی، میانی و اجرایی و کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال توزیع گردیده است. به منظورتجزیه وتحلیل داده ها و ارائه نتایج، از نرم افزار SPSS استفاده شده است.نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که موانع مدیریتی، نیروی نسانی، فرهنگی، ادراکی، ساختاری و عملیاتی در این موسسه به عنوان موانع پیاده سازی استراتژی های منابع انسانی شناسایی گردید  که بر این اساس در متغیر موانع مدیریتی مولفه جاه طلبی فردی مدیران  با میانگین 3.6528 و در متغیر موانع نیروی انسانی مولفه برنامه ریزی استراتژیک با میانگین 3.6587، در متغیر موانع فرهنگی مولفه سبک ها و الگوها با میانگین 3.5482، در متغیر موانع ادارکی مولفه ابهام در مورد فن آوری، واژگان ویژه و رویه ها با میانگین 3.5985، در متغیر موانع ساختاری مولفه ارتباطات ضعیف داخلی بین واحدهای وظیفه ای در رابطه با  برنامه ریز ی استراتژیک با میانگین 3.5896 و همچنین در متغیر موانع عملیاتی مولفه عدم تخصیص منابع با میانگین 3.45218 بیشترین  رتبه بالاترین رتبه را کسب نموده اند.

 

 

 

کلید واژه ها : استراتژی، برنامه ریزی راهبردی، موانع پیاده سازی

 

1-1-  مقدمه

اساسا پس از تدوین استراتژیهایی که باید اجرا شوند، فرایند مدیریت استراتژیک پایان نمی یابد، بلکه باید به افکار استراتژیک جامه عمل پوشانید . تدوین استراتژی به تنهایی متضمن موفقیت شرکت نخواهد بود و تا زمانی که این استراتژیها به اجرا در نیایند، هیچ تأثیری در موفقیت و بقای سازمان نخواهند داشت چرا که همیشه انجام دادن کار (اجرای استراتژی) از گفتن آنچه باید انجام شود(تدوین استراتژی) مشکل تر است، ضمن این که اجرای استراتژی بر سازمان، از بالا تا پایین و بر همه سطوح بخشی و وظیفه ای اثر خواهد گذاشت (بومن،

http://www.derby.ir/member.php?u=68359&vmid=77463#vmessage77463

 کلیف، 1992). اصولا اجرای استراتژی با تدوین استراتژی تفاوت هایی زیربنایی دارند و میتوان وجه تمایز بین تدوین و اجرای استراتژی را به صورت زیر برشمرد:

  • در تدوین استراتژی نیروها قبل از عمل قرار می گیرند – اجرای استراتژی یعنی مدیریت بر نیروها به هنگام عمل
  • در تدوین استراتژی بر اثر بخشی تأکید می شود – در اجرای استراتژی بر کارایی تأکید می شود.
  • اصولا تدوین استراتژی یک فرایند ذهنی است – اجرای استراتژی اصولا یک فرایند عملیاتی است .
  • تدوین استراتژی مستلزم داشتن قضاوت شهودی خوب و مهارت های تحلیلی است – اجرای استراتژی مستلزم داشتن انگیزه ویژه و مهارت های رهبری است .
  • تدوین استراتژی مستلزم ایجاد هماهنگی بین عده ای .) است )فرد دیوید، 1993)

بر اساس آنچه گفته شد و با توجه به اهمیت اجرای استراتژی لازم است تا مدل های مدیریت استراتژیک ارائه شده مورد بررسی قرار گیرند تا بتوان فرایند اجرای استراتژی رانیز تعیین کرد و موانع آن را شناخت.

1-2- بیان مساله

استراتژی و استراتژی سازی به عنوان یکی از مهمترین نقش های مدیریتی اهمیت روز افزونی را در سازمان ها و بنگاه های اقتصادی و غیر اقتصادی به خود اختصاص داده است . به وجود آمدن پست مدیریت برنامه ریزی استراتژیک در بسیاری از سازمان ها و تاسیس انبوه شرکت هایی که برنامه ریزی استراتژیک را به عنوان خدمت اصلی خود به صاحبان کسب و کار ارائه می دهند، گویای افزایش اهمیت مفاهیم استراتژیک برای مدیران و سازمان ها می باشد )گوردون،1989) به موازات این اهمیت، محبوبیت برنامه ریزی استراتژیک نیز از زمان مطرح شدن آن به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در دسترس مدیران، به نحو چشم گیری در حال افزایش بوده است، پژوهشی که در سال 2001 از سوی موسسه مشاوره مدیریت Bain & Company صورت گرفته است، نشان می دهد در میان 12 ابزار اصلی و عمده در اختیار مدیران برای راهبری کسب و کار، برنامه ریزی استراتژیک به عنوان محبوب ترین گزینه ممکن است.

با وجود اهمیت و محبوبیت برنامه ریزی استراتژیک که سبب افزوده شدن قطر پرونده های برنامه ریزی استراتژیک سازمان ها شده است و نیز توسعه ی مفاهیم نوین و مدل هایی که مدیران را در طی نمودن فرایند برنامه ریزی استراتژیک یاری می کنند، همچنان آمارهای جالبی از عدم کارایی و شکست در طرح های استراتژیک به چشم می آید . این عدم کارایی ناشی از نگرش یکسویه و ایستا به برنامه ریزی استراتژیک و خلاصه نمودن این مفهوم در تدوین استراتژی است )هکس، 1980) فرایند مدیریت استراتژیک فارغ از نگرش جامع بدان یا محدود کردن آن به یک حوزه ی وظیفه ای سازمان، فرایندی پویاست که در نتیجه ی کنش و واکنش های متوالی میان برنامه ریزان و مجریان به پیش می رود و با تدوین مجموعه ای از گزاره های راهبردی به پایان نمی رسد . هر استراتژی برای حصول اهدافی که در مرحله ی استراتژی سازی به عنوان فلسفه و چیستی آن مطرح شده اند، نیازمند پیاده سازی و نهادینه شدن در بستر سازمانی است، بنابراین نه تنها باید به هنگام استراتژی سازی از فرایند های علمی بهره برد، بلکه بایستی در طی پیاده سازی استراتژی با تکیه بر مبانی علمی و عملی توام، نیل به فلسفه ی اتخاذ استراتژی را ممکن ساخت)هیل چارلز، 1992) .

در مطالعاتی که توسط مجله ی اکونومیست بر نمونه ای بالغ بر 276 مدیر ارشد در خصوص چالش های برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک صورت گرفته است، 57 % از مدیران چالش اصلی خود را در مرحله ی اجرای استراتژی معرفی نموده اند . جدیدترین تحقیقات علمی در سال 2010 میلادی نشان می دهد حدود 60 % از استراتژی ها به طور موفقیت آمیز اجرا نمی شوند و این حیات سازمان ها را به خطر انداخته است . مطالعه ی مشابه دیگری نیز در شرکت های آسیایی حاکی از آن است که 83 % از مدیران ارشد اذعان به ناتوانی در اداره ی فرایند پیاده سازی استراتژی در سازمان های خود نموده اند . وجود این گونه آمارها به وضوح نشان می دهد که پیاده سازی و اجرای استراتژی به مهمترین عامل در اداره ی سازمان ها تبدیل شده است و از این حیث می تواند مبنای ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان هایی باشد که از مهارت و توانایی کافی برای اداره ی فرایند اجرای استراتژی برخوردار هستند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...