جدول-3- 4 : توزیع فراوانی وضعیت هوشی پاسخگویان…………………………………………………………..113

جدول-4- 4 : آماره‌های آموزش راهبردهای شناختی ………………………………………………………… …….115

جدول-4-4 : آزمون تفاوت میانگین(T-Test) آموزش راهبردهای شناختی…………………………………115

جدول- 5- 4 : آماره‌های آموزش راهبردهای تکرارو تمرین …………………………………………………….. 117

جدول- 5-4 : آزمون تفاوت میانگین(T-Test) آموزش راهبردهای تکرار و تمرین………………………117

جدول -6- 4 : آماره‌های آموزش راهبردهای شرح و بسط ……………………………………………. …………119

جدول- 6-4 : تفاوت میانگین(T-Test) آموزش راهبردهای شرح و بسط…………………………………..119

جدول-7- 4 : آماره‌های آموزش راهبردهای سازمان دهی …………………………………………………. …….120

جدول-7-4 : تفاوت میانگین(T-Test) آموزش راهبردهای شرح و بسط……………………………………121

جدول -8- 4 : آماره‌های آموزش راهبردهای فراشناختی ………………………………………………………….122

. جدول-8-4 : تفاوت میانگین(T-Test) آموزش راهبردهای فرا شناختی…………………………………..122

جدول-9- 4 : آماره‌های آموزش راهبردبرنامه ریزی ………………………………………………………………….123

جدول-9-4 :  تفاوت میانگین(T-Test) آموزش راهبرد برنامه ریزی………………………………………….124

جدول-10-4 : آماره‌های آموزش راهبرد کنترل و نظارت ………………………………………………………….125

جدول-10-4 : تفاوت میانگین(T-Test) آموزش راهبرد کنترل و نظارت………………………………….125

جدول-11- 4 : آماره‌های آموزش راهبرد نظم دهی ………………………………………………………………….127

جدول-11-4 : تفاوت میانگین(T-Test) آموزش راهبرد  نظم دهی……………………………………………127

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

برخلاف گذشته که تصور می شد توانایی یادگیری هر فرد تابعی از میزان هوش و استعدادهای اوست، در چند سال اخیر این نظریه در میان روانشناسان قوت گرفته است که با وجود نقش تعیین کننده عوامل ذاتی هوش و استعداد در یادگیری، عوامل غیر ذاتی دیگری نیز مانند راهبردهای یادگیری (راهبردهای شناختی و فراشناختی) در این رابطه مهم قلمداد می شوند. راهبردهای شناختی به هرگونه رفتار، اندیشه یا عمل یادگیرنده گفته می شود که او در ضمن یادگیری مورد استفاده قرار می دهد و هدف آن کمک به فراگیری سازماندهی و ذخیره سازی دانش ها و مهارت ها و نیز سهولت بهره برداری از آنها در آینده است( واینستاین و هیوم، 1998). راهبردهای فراشناختی تدابیری هستند برای نظارت بر راهبردهای شناختی و هدایت آنها.

موضوع پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه اثر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر یادگیری مبانیICT  بر روی دانش آموزان کاردانش است، به منظور بررسی تأثیر آموزش این راهبردها بر یادگیری مبانی ICT از بین هنر جویان  رشته کامپیوتر 120 نفر هنرجو به روش تصادفی در دسترس درچهار گروه (دو گروه کنترل ودوگروه آزمایش ) جایگزین شدند، به خاطر محدودیت هایی که محقق در انتخاب کاملاً تصادفی آزمودنی ها و نیز کنترل تمام متغیرهای مداخله گر مانند رابطه شاگرد ومعلم و سابقه قبلی پیشرفت تحصیلی با آنها مواجه بود از یک طرح نیمه آزمایشی استفاده ‏کرد. قبل از اجرای متغیر مستقل با آزمون هوشی(ماتریستهای پیشرونده ریون) مشخص شد همه آزمودنی ها از نظر هوش در یک سطح قرار دارند آزمودنیهای انتخاب شده در دو گروه(شناختی و فراشناختی) به وسیله پیش آزمون کامپیوترواینترنت مورد سنجش قرار گرفتند. برنامه آموزشی در طول ٦ جلسه ٦ ‏ساعت گنجانده شده بود، چهارگروه آزمایشی و کنترل از لحاظ نوع تدریس معلمان، برنامه زمان بندی شخص معلم و سایرشرایط هیچ تفاوتی وجود نداشت و تنها تفاوت بین گروه های آزمایشی و کنترل درآموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بود. نتایج حاکی از آن بود که میانگین نمرات دانش آموزانی که آموزش راهبرد شناختی را گذراندند(88/18) بیشتر از دانش‌آموزان گروه کنترل بود که دوره آموزش های راهبرد شناختی را نگذراندند (14) و میانگین نمرات دانش آموزان که دوره آموزش راهبرد فراشناختی را گذراندند (74/16) بیشتر از دانش‌آموزان گروه کنترل بود که این دوره  را نگذرانده بودند(19/11). با مقایسه نتایج آزمون مشخص شد که در ابتدا گروه ‏ها از لحاظ عملکرد در آزمون ها تقریباً به صورت  یکسان عمل کرده اند در پایان دوره و پس از آموزش راهبردها نمره یادگیری دروس ذکر شده توسط گروه های آزمایش، به گونه معناداری بیش از گروه های کنترل بود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که باید اصلاحاتی از نظر آموزش مهارتهای یادگیری در برنامه درسی مدارس به خصوص دانش آموزان کاردانش انجام گیرد.

وازه های کلیدی : یادگیری ، راهبردهای شناختی(مرور وتکرار، بسط وگسترش وسازمان دهی )، راهبردهای فراشناختی (برنامه ریزی، کنترل و نظارت ونظم دهی )، مبانیICT( ویندوزو اینترنت) عملکرد، هنر جویان کاردانش.

1-1 مقدمه

دنیا در حال گذر از جامعه صنعت محور به جامعه اطلاعا ت محور یا به عبارت دیگر گذر از دنیای فیزیکی به مجازی است. ورود به عصراطلاعات و زندگی اثربخش در جامعه اطلاعا ت محور، مستلزم شناخت ویژگیهای آن است. یکی از نهادهای اجتماعی که در این عصردستخوش تغییرات وسیع خواهد شد نهاد آموزش و یادگیری در سطوح عمومی و عالی است. در گذر به جامعه اطلاعاتی، نقش عمده بردوش دانش آموختگان جامعه است و آموزش و یادگیری می باید بر اساس رویکردهای جدید تنظیم شود پیش نیاز وارد شدن به این پهنه، گسترش سریع و وسیع فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه آموزش می باشد. فناوری اطلاعات و ارتباطات به دلیل تحول پذیری و قدرت تأثیر فراوانی که در رشد آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و… دارد یکی از پویاترین و بحث انگیزترین رشته های علم و فناوری محسوب می شود. این پدیده توانسته به یکی از اجزای اساسی تشکیل دهنده جوامع مدرن تبدیل شود به گونه ای که لازم است به موازات خواندن، نوشتن و حساب کردن، درک فناوری اطلاعات و ارتباطات و تسلط بر مهارت ها و مفاهیم  پایه ICT   به عنوان بخشی از هسته مرکزی آموزش و پرورش مورد توجه قرارگیرد. برای رسیدن به این مهم نه تنها اضافه کردن چند واحد درسی برای یادگیری مبانی ICT کافی نیست بلکه چگونه آموزش دادن و فراگیری این دروس باید درآموزش و پرورش بسیار مورد توجه قرار گیرد. میل به دانستن وتلاش برای دانستن و فهمیدن از ویژگی های جدایی ناپذیر وجود آدمی است، از این رو ذهن انسان همواره در گیر انبوهی از پرسشها بوده است.و در این میان این پرسش اساسی که فرد درباره دانستن چه می داند، و چگونه و تا چه حد می داندجایگاه خاص خود را داشته است. امروزه اهمیت یادگیری بر هیچ کس پوشیده نیست و تمام مراکز آموزشی چه رسمی وغیر رسمی هدف اصلی آنها یادگیری وایجاد تغییر در رفتار مخاطبین است. فناوری های یادگیری مبتنی بر کامپیوتر یادگیری مبتنی بر وب، دانشگاه مجازی و کلاس مجازی که در سایه توسعه شبکه های گسترده جهانی امکان پذیر گشته اند، راه را بر ظهور شیوه های نوین  آموزش ویادگیری هموار ساخته اند و امروزه روند سرمایه گذاری در آموزش الکترونیکی دارای رشد روز افزون و بی سابقه ای شده است. از آنجا که کامپیوتر و اینتر نت انسان را یک دنیای بسیار گسترده جهانی می کند و موجب ارتباط انسانها با یکدیگر در سرتاسر جهان می شود و یادگیری نحوه استفاده از کامپیوتر و اینتر نت موجب تسریع در تبادل دانش و اطلاعات و گرفتن سریع اطلاعات می شود ما در پژوهش حاضر سعی کردیم تا با استفاده از آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری بهتر و سریع تر مبانی کامپیوتر و اینتر نت را مورد آزمون قرار دهیم. در حقیقت فناوری اطلاعات و ارتباطات یا ICT امروزه در خیلی از کشورهای پیشرفته جهان جایگاه اصلی خود را پیدا کرده است، اما متأسفانه در کشور ما هنوز مورد توجه چندانی قرار نگرفته است و به نسبت اهمیت و ضرورتش مطالعه چندانی در این زمینه صورت نگرفته است، و یکی از دلایل انجام این پژوهش همین مسأله بود و از دلایل دیگر می توان به عدم توانایی اکثر دانش آموزان و حتی دانشجویان در استفاده بهینه از کامپیوتر و اینترنت اشاره کرد، چون همین که دانش آموز وارد اینتر نت می شود با سایت های مختلفی روبه رو  می شود در حقیقت وجو شبکه های مرتبط بی شمار، درعین حال که یکی از دلایل اصلی محبوبیت اینترنت بشمار می آید، می تواند مشکل آفرین هم باشد. به دلایلی که ذکر شد دانش آموز باید یاد بگیرد که در ابتدا چگونه از اینترنت و کامپیوتر استفاده کند، در ثانی هدف خود را مشخص کند و بداند که دنبال چه می گردد و برای چه وارد اینترنت می شود.

 

 

2-1 بیان مسأله

هم چنان که زندگی اجتماعی بشر در ابعاد مختلف دستخوش تغییر وتحول می گردد، پنجره های جدیدی از مجهولات به روی او گشوده می شود، بالطبع خواسته یا نا خواسته محتوا و رسالت جهانی نظام های آموزشی نیز دستخوش اپیدمی خواهد شد در عین حال که سه عنصر زمان، تغییر و پیشرفت فرصت های طلایی را برای نظام های آموزشی به طور اعم و آموزش و پرورش به طور اخص فراهم خواهد آورد آن ها را با چالش ها و بحران های غیر مترقبه مواجه خواهد ساخت، که رویارویی با این چالش ها و استقبال از تغییرات و تحولات نیازمند گزینش متدولوژی صحیح و اتخاذ استراتژی هایی مناسب است. پیشرفت های فناوری در سده های اخیر سرعت حیرت آوری گرفته و تعلیم و تربیت را شدیدا تحت تأثیر قرار داده است. استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات نه تنها در آموزش و پرورش بلکه بر زندگی اجتماعی و اقتصادی جوامع تاثیر گذاشته و از آنجا که هدف آموزش و پرورش در قرن بیست ویکم آموزش برای یادگیری، آموزش برای عمل کردن، آموزش برای زیستن  و آموزش  برای  هم زیستی  مسالمت آمیز با دیگران است و کشور ما درچند سال اخیر با تأسیس هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش به این مسأله با دیدی کاربردی تر پرداخته است و پژو هشهایی مطالعاتی در زمینه اثر فناوری اطلاعات در یادگیری بیان کننده این واقعیت است که از زمان ورود این فناوری به حوزه آموزش انگیزه افراد در فراگیری افزایش یافته است علاوه بر آن نتایج تحقیقاتی که بر روی دانش آموزان دبیرستانی انجام شده بیان کننده این مسأله است که بسیاری از مشکلات یادگیری و انتقال آن ناشی از فقدان مهارتهای  شناختی و فراشناختی در آنهاست و بسیاری از یادگیرندگان در زمینه خود نظم دهی وتشخیص مشکل خود نیاز به آموزش دارند (سیف، 1383 به نقل از: گیج وبرلاینر[1]، 1991).با توجه به اینکه یکی از اهداف اساسی آموزش و پرورش، در هر نظام آزاد و مترقی، پرورش توانایی های فکری و شناختی شهروندان است به گونه ای که فرد بتواند به طور مستقل در مورد مسائل مختلف فکر کند و فرایندهای شناختی اش را برای استفاده بهینه ودر جهت مطلوب هدایت کند. و از آنجا که هدف آموزش و پرورش که متأثر از آرمان های  جامعه است، شناخت و پرورش مهارتهای فکری و شناختی دانش آموزان حائز اهمیت است. مهارتهای یادگیری به دو دسته راهبردهای شناختی و فراشناختی تقسیم ‏می شود راهبردهای شناختی روش هایی هستند که افراد در هنگام مطالعه و یادگیری  ‏آنها را به کار می بندند و راهبردهای فراشناختی کنترل کننده راهبردهای شناختی هستند.لازمه توانایی شناختی، دانش درباره شناخت است. عناصرمهم فرایند شناخت شامل نحوه رمزگشایی و سازماندهی[2] می باشد در صورتی که فراشناخت ‏دانش فرد در مورد فرایندهای شناختی خویش است. در هرصورت آموزش های شناختی مستلزم آموزش راهبردهای خاص حل و اجرای تکلیف است در حالی که آموزش فراشناختی بر تکنیک های بازبینی و ارزیابی استفاده ‏از راهبردهای شناختی تکیه دارد(پالینسکار[3]،١۹۸٢).‏راهبردهای شناختی از قبیل خط کشیدن زیر برخی مطالب از جمله ابزارهای ضروری برای یادگرفتن متن هستند و همچنین راهبردهای فراشناختی ابزارهایی برای نظارت و هدایت کردن راهبردهای شناختی هستند. به عبارت دیگر فرد راهبردهای فراشناختی را به منظور حداکثر استفاده از راهبردهای شناختی به کار می گیرد. مسأله ای که در این پژوهش با آن روبرو هستیم این است که اگردانش آموزان راهبردهای شناختی را به خوبی یاد گرفته باشند، بدون آگاهی و استفاده از راهبردهای فراشناختی لازم می توانند تنها با استفاده ‏از راهبردهای شناختی به موفقیت دست یابند؟ زیرا طبق اظهارنظر لیدر[4] ( ١٩٩۷). پژوهش ها بیانگر این هستندکه درک مطلب خواندن به توانایی دانش آموزان در استفاده ‏از راهبردهای فراشناختی متکی است . فراشناخت نقش بسیار مهمی در بهبود و گسترش عملکردهای شناختی دارد.

‏دمبو (١٩٩٤) نیزدر این باره گفته است”به دانش آموزان ودانشجویان می توان راهبردهای شناختی متعددی را آموزش داد، اما اگرآنها از مهارت ها یا راهبردهای فراشناختی لازم برخوردار نباشند و ندانند که در یک  موقعیت معین از کدام راهبردشناختی استفاده‏کنند، یا چه زمانی راهبردشناختی خود را عوض نمایند، یادگیرندگان ماهری نخواهند بود”(به نقل از سیف،٣٨٣ ). ‏از طرف دیگر اگر فراگیران راهبردهای فراشناختی را به خوبی یادگرفته باشند بدون بهره گیری از راهبردهای شناحتی لازم در هنگام مطالعه نمی توانند موفق باشند.

این مطلب را هم بخوانید :

پایان نامه کیفیت درک شده:اهمیت رضایت مشتری

 این امر نیز مشکل است زیرا راهبردهای شناختی ابزار رفتار شناختی هستند و درصورتی که فردآنها را دراختیار نداشته باشد آگاهی از فرایندهای کنترل کننده  ‏این ابزارها زیاد مفید به نظر نمی آید.

به طورکلی در این پژوهش به دنبال پاسخ این مسأله هستیم که آیا آموزش و فراگیری یکی از راهبردهای شناختی و یا فراشناختی عملکرد یادگیرندگان را در درک و یادداری متن های علمی افزایش می دهد و در صورتی که مهارتها ی شناختی و فراشناختی به هنر آموزان  یاد داده شود در ‏پیشرفت تحصیلی فراگیران در متون کامپیوتری نسبت به هنگامی که این‏ مهارتها را نیاموخته اند تغییر ایجاد می شود.

 

 

3-1 اهمیت و ضرورت پژوهش

‏اغلب دانش آموزان از روش های مطالعه و استفاده بهینه از حافظه خویش آگاهی ندارند بدون تردید چنانچه دانش آموزان از ابتدای شروع آموزشهای رسمی، با شیوه صحیح مطالعه آشنا شوند صرفه جویی کلانی درآموزش وپرورش کشور انجام گرفته و دانش آموزان نیز موفق خواهند شد ازسرمایه های خدا دادی خویش بهتر بهره برداری کنند (رفوث، لیل و دوفابو[5]،١٩٩٣ ‏). مسلم است که استفاده از مهارتهای مؤثر و صحیح در هنگام مطالعه می تواند به مقدار زیادی فراگیران را در رسیدن به اهدا فشان یاری کند.

این مهارتها نه تنها بعد فرایند ذهنی را در بر می گیرد بلکه به جنبه انگیزشی نیز توجه دارند. بدین گونه که اگر فرد بتواند با تسلط کافی، تکلیف مورد نظر را انجام دهد، ‏تجربه مثبت و خوشایندی نسبت به خود و تو انمندی های تحصیلی خود پیدا می کند و این امر زمینه ساز تلاش بیشتر می گردد ( ابراهیمی قوام آبادی، ١٣٧٧ ‏). در صورتی که دانش آموزان برای مطالعه و یاد گیری از راهبرد های درستی استفاده نکنند علاوه برکاهش راندمان مطالعه، آنها احساس ضعف و شکست می کنند و در صورت استمرار این احساس، خود پنداره تحصیلی آنها آسیب می بیند و موجب کاهش شدید انگیره تحصیلی ‏آنها می شود (لورنجر،١٩٩٤ ) معتقد است که میزان موفقیت دانش آموزان در تکالیف یادگیری بستگی به کاربرد مؤثر راهبردهای یادگیری دارد. استفاده ازر اهبردهای یادگیری ویژه در خلال یادگیری می تواند فرایند یادگیری، نتایج و عملکرد یادگیری راتحت تاثیر قرار دهد .

این پژوهش از دو جنبه نظری و کاربردی حائز اهمیت است :

‏از لحاظ نظری، این پژوهش می تواند اطلاعات ما را در مورد نقش راهبردهای ‏شناختی و فراشناختی در یادگیری بهتر مطالب ICT افزایش دهد از آنجا که طبق نظریه پردازش اطلاعات  راهبردهای شناختی و فراشناختی یک جزء مهم برای یادگیری و درک مطلب هستند پس آموزش این راهبردها به فراگیران بایستی عملکرد آنها را بهبود بخشد.همچنین یافته های این پژوهش می تواند به تحکیم نظریه موجود کمک کند و موجب افزایش اطلاعات نظری پژوهشگران شود و میزان تأثیر آموزش هرکدام از ‏راهبردهای شناختی و فراشناختی را به طور مجزا ویا با هم در افزایش عملکرد یادگیرندگان در یادداری درک مطلب مبانیICT مشخص کند. از لحاظ کاربردی نیز می تواند در بهبود یادگیری دانش آموزان در متون علمی مفید واقع شود .

 

 

4-1 اهداف پژوهش

هدف اصلی پژوهش عبارت است از :

شناخت میزان اثر آموزش راهبردهای های شناختی و فراشناختی بر یادگیری مبانی ICT در بین دانش آموزان دختر کار دانش استان کرمانشاه در سال تحصیلی درسال تحصیلی 87 – 1386

اهداف فرعی پژوهش عبارتند از :

1- شناخت میزان اثر آموزش راهبردهای شناختی بر یادگیری مبانی ICT دربین دانش آموزان دختر

١-١ شناخت میزان اثر راهبردهای تکرار وتمرین بریادگیری مبانی  ICT دربین دانش آموزان دختر

١-٢ شناخت میزان اثر راهبردهای شرح وبسط بریادگیری مبانی ICT دربین دانش آموزان دختر

١-٣  شناخت میزان اثر راهبردهای سازمان دهی بریادگیری مبانیICT دربین دانش آموزان دختر

2-  شناخت میزان اثرآموزش راهبردهای فراشناختی بریادگیری مبانی ICTدربین دانش آموزان دختر

٢-١  شناخت میزان اثرراهبردهای برنامه ریزی بر یادگیری مبانی ICTدربین دانش آموزان دختر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...