دیگر، بدون وجود ساختاری مناسب که از این فرایند حمایت کند، استقرار مدیریت دانش امکان پذیر نخواهد بود.
مدیریت دانش به لحاظ نظری و ذهنی نوعی محاسبات و برنامههای رایانهای همراه با تشریك مساعی سازمانی است (پولانی,1969 ,105). اهمیت دانش تا حدی است كه از آن به عنوان عامل تعیین كننده موفقیت در سطوح مختلف فردی، سازمانی، اجتماعی، ملی و بینالمللی مطرح شده است. مدیریت دانش شیوه جدیدی برای تفكر در مورد سازمان و تسهیم منابع فكری و خلاقانه است. طبق تعاریف ارائه شده از طرف اندیشمندان مختلف، مدیریت دانش از ابعاد مختلف تشكیل میشود. طبق مدل نیومن دكنهراد مدیریت دانش از چهار بعد خلق دانش، حفظ و نگهداری دانش، تسهیم دانش و به كارگیری دانش تشكیل شده است. در یك نگاه كلی میتوان گفت مدیریت دانش میتواند همان سازماندهی داشتهها و اطلاعات مخفی باشد، یعنی تلاش برای به دست آوردن دانش ضروری، اشتراك اطلاعات در داخل یك سازمان و تأكید بر تقویت حافظه سازمانی به منظور بهبود روند تصمیمگیری، افزایش تولید و حمایت از نوآوری در سازمان است. در سالهای اخیر منبع اصلی مزیت رقابتی از كارایی و كیفیت به نوآوری و یادگیری تغییر یافته است (استون،1996،685)با این توجه به مباحث ذکر شده در این تحقیق بر آن هستیم تا با شناخت بیشتر و بهتر مولفه های ساختار سازمانی به بررسی تاثیر اشکال سازمانی متفاوت و پیامد های بر استقرار مدیریت دانش در سازمان بپردازیم.
بنابراین با توجه به نتایج تحقیقات صورت گرفته در زمینه ساختار سازمانی و تاثیر آن بر استقرار مدیریت دانش درسازمان، در این پژوهش تلاش خواهد شد تا میزان تاثیر ساختار سازمانی بر استقرار مدیریت دانش درشرکت های فعال در منطقه ویژه اقتصادی شهید رجایی را مورد بررسی قرار گیرد.
1-2بیان اهمیت وضرورت انجام تحقیق :
امروزه موفقیت سازمانها در گرو استفاده از دانش و اطلاعاتی است که در گذشت زمان آن را کسب می نمایند. این اطلاعات و دانش در جای جای سازمان از فایل ها و زونکن های انباشته در بایگانی ها تا ذهن و فکر کارمندان و افراد قرار گرفته است.از طرفی دیگر سازمان ها دارای شکل های مختلف و بر پایه اهداف گوناگون تاسیس و سازماندهی شده اند, بی تردید سازماندهی همه آنها بر پایه تلاش های روانی و جسمانی منابع انسانی سازمان نقش موثری دارند و سازمان را در دستیابی به اهداف و ماموریتش همراهی می نمایند.
ساختارهای سازمانی به عنوان یکی از اجزای اساسی و بنیادی در یک استراتژی موفق مطرح می شود (اولسن و همکاران، 2005)[2] و به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در مدیریت دانش می باشد و از این رو؛ امکان درک و فهم یک سازمان بدون مدیریت ساختارهای سازمانی امکان ناپذیر است (ساکالاس و ونسکوس، 2007)
.[3] زیرا ویژگی ها و مشخصات ساختار سازمانی به عنوان اجزا و ابعاد حیاتی و مهم شناخته می شوند که بر روی نوآوری و خلق دانش سازمان تاثیر گذار هستند (گرمین، 1996).[4] به بیان و عقیده ی فیول و لایلس (1985) ساختارهای تصمیم گیری مرکزی و غیر مرکزی تاثیرات بسیار متفاوتی بر روی توانایی و قابلیت یادگیری کارکنان دارد (لیون و گارسیا ، 2011). [5].
از سوی دیگر مطالعات نظری در حوزه پژوهش موید این مسئله است که توجه به رابطه ساختار سازمانی با مدیریت دانش و اطلاعات سازمانی در فضای رقابتی کنونی بسیار حائز اهمیت می باشد؛ و پرداختن به این مباحث در حوزه سازمان به صورت پویا ، یک الزام روز افزون و محیطی به شمار می آید و از این نظر در حوزه تئوریک و مفهومی نیازمند بررسی و تجزیه و تحلیل بیشتر است. به عبارت دیگر وجود این حدس که یک مفهوم می تواند تبیین کننده بخشی از علل ظهور یک مفهوم دیگر باشد؛ می تواند مبنای یک پژوهش همبستگی باشد که در ارتباط با متغیر های این پژوهش مصداق پیدا می کند. هرچند وجود بین متغیر های پژوهش یک حدس آگاهانه و دارای مبنای مفهومی کافی می باشد ، اما در حوزه عملیاتی و آنچه به صورت علمی مورد پژوهش قرار گرفته اند، مخصوصا در منابع داخلی مطالعه زیادی را
این مطلب را هم بخوانید :
بازاریابی موتورهای جستجو SEM به خود اختصاص نداده اند و این ضرورت مطالعه پژوهش و تفسیر بیشتر در ارتباط با این مسئله را به روشنی آشکار می نماید. در این پژوهش نیز یکی از رسالت های اصلی مطابق با این ضرورت یافت
[سه شنبه 1399-07-01] [ 01:18:00 ب.ظ ]
|