کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia

 



 

 

مقدمه:

سلامت یک مفهوم چندبعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی را نیز در بر می گیرد (لارسن[1]، 1991). داشتن یک زندگی با کیفیت مطلوب همواره آرزوی بشر بوده و هست و در طی سالیان متمادی یافتن مفهوم زندگی خوب و چگونگی دست یابی به آن افکارو مطالعات را به خود معطوف داشته است (داورن[2]، 2004). بهزیستی روانشناختی جزء روانشناسی کیفیت زندگی است که به عنوان درک افراد از زندگی خودشان در حیطه رفتارهای هیجانی و عملکردهای روانی و ابعاد سلامت روانی تعریف شده است و شامل دو جزء است: اولین جزء آن قضاوت شناختی درباره این است که چطور افراد در زندگی شان در حال پیشرفت هستند را شامل می شود؛ در صورتی که دومین جزء آن، سطح تجربه های خوشایند را دربر می گیرد. برخی از محققین بهزیستی روانشناختی را از نظرمولفه ها یا فرآیندهای ویژه نظیر فرآیند های عاطفی مفهوم سازی می کنند (روتمن[3]، کریستین[4] و ویزینگ[5]، 2003). عده ای نیز بر فرآیند های جسمانی تاکید کرده و خاطر نشان می سازند که بین سلامت جسمانی بالا و کیفیت بالای زندگی رابطه وجود دارد. برخی دیگر از محققان نیز بهزیستی روان شناختی را بیشتر به صورت یک فرآیند شناختی که رضایت از زندگی نشان گر اصلی آن است، توصیف می کنند (مارتین و روبین[6]، 1995).

اهمیت بهزیستی روانشناختی بویژه در دوران نوجوانی و آموزشگاهی بر هیچ پژوهشگری پوشیده نیست. مولفه های بهزیستی روانشناختی شامل شش بعد است که عبارتند از: پذیرش خود، رابطه مثبت، رشد شخصی، استقلال، داشتن هدف و تسلط محیطی است. در قرن بیست و یکم گروهی از روانشناسان، متوجه این امر شده اند که انسان باید انرژی عقلانی خود را صرف جنبه های مثبت تجربه اش کند (مایرز[7]، 2000). بنابراین یکی از موضوعاتی که در دهه های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده، روانشناسی مثبت گراست (سلیگمن و سنت چک میهالی[8]، 2000). این دیدگاه بر توانمندی ها و داشته های فرد تاکید می کند و معتقد است هدف روانشناسی باید ارتقای سطح زندگی فرد و بالفعل کردن استعدادهای نهفته وی باشد. امروزه نیز دیدگاه جدیدی در علوم وابسته به سلامت به طور اعم و در روان شناسی به طور اخص در حال شکل گیری و گسترش است که هدف آن تمرکز بر روی سلامتی، بهزیستی و تبیین ماهیت بهزیستی روانشناختی است.

یکی از متغیرهایی که با بهزیستی روانشناختی ارتباط دارد، امیدواری است. امید نیرویی هیجانی است که تخیل را که تخیل را به سمت موارد مثبت هدایت می کند. امید به انسان ها انرژی می دهد و مجهزشان می کند، و مانند کاتالیزوری برای کار و فعالیت عمل می کند. امید به ما انعطاف پذیری، نشاط و توانایی خلاصی از ضرباتی که زندگی به ما تحمیل می کند، می دهد و باعث افزایش رضایت از زندگی می شود( پریچت[9]، 2004، ترجمه عنقایی، 1384). امیدواری پیوندی است میان رفتارهای مرتبط با هدف و باورهای فرد برای رسیدن به این اهداف. میزان امیدواری بالا با بهزیستی بیشتر همراه است. امیدواری از طریق تجربیات موفقیت آمیز زندگی افزایش می یابد و به واسطه تجارب شکست تقلیل می یابد.

مفهوم اسناد یکی از موضوعات محوری و مهم روانشناسی اجتماعی است و هدف آن روشن کردن این نکته است که ما در تلاش خود برای توجیه رفتارها از چه قواعدی استفاده کرده و چه خطاهایی را مرتکب می شویم. از مفهوم سبک اسنادی یا سبک تبیینی برای مشخص کردن انواع تبیین هایی استفاده می شود که افراد معمولا در مواجه با یک رویداد به کار می گیرند (بریجز[10]، 2001).  پیامدهای ادراک شده ی عوامل علی رفتار را اسناد می گویند و بر این اساس، رفتار دیگران را به عوامل یا ویژگی های شخصیتی پایدار (به اصطلاح غیر موقعیتی) و یا به جنبه هایی از موقعیت اجتماعی آنان اسناد می دهند (پتری، 1996).

بیان مسئله

بسیاری از روان شناسان در حال اجرای پژوهش هایی در حوزه ی بهزیستی براساس آموزه های سنت فضیلت گرایی هستند (ریف [11]1989). این رویکرد بر خلاف سنت لذت گرایی که بهزیستی را معادل شادکامی و خوشی لذت گرایانه می دانند، بر این عقیده اند که ارضای امیال، به رغم ایجاد لذت، همواره بهزیستی را در پی ندارد و در نتیجه بهزیستی نمی تواند صرفاً به معنای تجربه ی لذت باشد (راین ودسی،[12] 2001). و تعریف آنها از بهزیستی همان بهزیستی روان شناختی است. ریف (1989) عقیده دارد که بعضی از جنبه های کنش وری بهینه، مانند تحقق هدفهای فردی، متضمن قانون مندی و تلاش بسیار است و این امر حتی ممکن است در تعارض کامل با شادکامی کوتاه مدت باشد. بهزیستی روان شناختی در برگیرنده ی تلاش هایی برای کمال و تحقق نیروهای واقعی فرد است .

ریف و کیز [13](1995) مؤلفه های سازنده ی بهزیستی روان شناختی را در برگیرنده ی شش عامل دانسته اند: خودپیروی[14] (احساس خود تعیین کنندگی و استقلال؛ ارزیابی خود با معیارهای شخصی)، سلطه بر محیط[15] (احساس شایستگی و توانایی در مدیریت محیط پیچیده ی اطراف)، رشد شخصی[16] (داشتن احساس رشد مداوم و پتانسیل آن، پذیرا بودن نسبت به تجربه های جدید)، روابط مثبت با دیگران[17] (داشتن روابط گرم، رضایت بخش و توام با همدلی و صمیمیت)، هدفمندی در زندگی[18] (داشتن هدف و جهت گیری در زندگی) و پذیرش خود[19] (داشتن نگرش مثبت نسبت به خود، پذیرفتن جنبه های متفاوت خود).

بهزیستی روان شناختی در جنبه های مختلف زندگی افراد همچون پذیرش های اجتماعی، داشتن روابط با افراد، صمیمیت، احساس کارآمدی، برخورداری از جایگاههای اجتماع، به خصوص در دوران جوانی سهم بسزایی دارد. زیرا افراد پس از طی دوران نوجوانی و رسیدن به جوانی در پی ورود به اجتماع و ایجاد روابط و گسترش ارتباطات خویش اند. کیفیت زندگی افراد، میزان تحصیلات، عزت نفس و همچون سبک های اسنادی عوامل مهم وتاثیرگذار بر بهزیستی روانشناختی اند (به نقل از بهاری و فرکیش، 1388).

در دهه های اخیر امیدواری به عنوان یک سازه ی روان شناختی مؤثر در بهزیستی روانی، مورد توجه بسیاری از محققان قرارگرفته است. اسلامی نسب (1373) معتقد است که امیدواری بر کیفیت روابط با دیگران تاثیر می گذارد بطوریکه افراد ناامید به ندرت می توانند با سایرین ارتباط رضایت بخش برقرار کنند. در حال حاضر یکی از عوامل شناختی- انگیزشی مؤثر بر رفتارها که مورد توجه محققان قرار گرفته است، امیدواری است. امیدواری یکی از ویژگی هایی است که به انسان کمک می کند تا ناامیدی ها را پشت سر گذاشته، اهداف خود را تعقیب کرده و احساس غیر قابل تحمل بودن آینده را کاهش دهد. امیدواری می تواند در فرد یا گروه انرژی ایجاد

 کند و به همین دلیل کسانی که امیدوار هستند، بهتر از سایرین قادر به مراقبت از خود و انجام فعالیت هستند (رسولی، یغمایی، علوی، 1389).

اخیراً محققان در مورد اهمیت امیدواری در زمینه ی آموزشی و تجربی تحقیق کردند. سطح بالاتر امیدواری دانش آموزان، همبستگی مثبت با نمرات آزمون های پیشرفت در مدارس دارد. دانش آموزانی که دارای امیدواری پایینی هستند از راهبردهای مقابله ای اجتناب، آن هم هنگامی که در موقعیت های تحصیلی فشارزا هستند، استفاده می کنند (الکساندر، آنتونی، آنوگبویز[20]، 2006).

اسناد علی[21] به فرآیندی گفته می شود که در طی آن افراد در مورد عوامل علی یک رویداد یا یک پیامد تصمیم می گیرند. واکنش های فرد در برابر رویدادها به چگونگی تفسیر از رخدادها بستگی دارد. اسنادها به پیش بینی و کنترل رویدادها کمک کرده، تعیین کننده ی احساس ها، نگرش ها و رفتار ها هستند و نه تنها بر هیجان ها تاثیر می گذارند، بلکه عملکرد فرد را تحت تاثیر قرار می دهند (مهبودی، 1378).

براساس دیدگاه واینر[22] (1985) تعیین های رفتاری می تواند بر روی عوامل درونی (آمادگی، هیجان و تصمیم) و یا عوامل بیرونی (مانند رفتار دیگران و محیط) که هم می تواند قابل کنترل و یا خارج از کنترل فرد و همچنین دارای حالت پایدار و یا ناپایدار باشد تاثیربگذارد. تحقیقات نشان می دهد که دانش آموزانی که سبک های اسنادی منفی داشتند در مقایسه با دانش آموزان دارای سبک های اسناد مثبت از عزت نفس کمتری برخوردار بودند (کدیور، 1375).

با توجه به اهمیتی که دروه متوسطه آموزشی در نظام آموزشی دارد ما نیازمند تحقیق درباره ی شش مؤلفه مهم بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان دوره ی متوسطه ی تحصیلی با متغیرهایی که سهم قابل توجهی در زندگی فردی و اجتماعی دانش آموزان دارند هستیم. و بنابراین در این تحقیق تلاش شد تا رابطه بین امیدواری به آینده و سبک های اسنادی با بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی تحصیلی در شهرستان تبریز مورد بررسی قرار گیرد. مساله اساسی این پژوهش عبارت از این بود که آیا بین این متغیرها همبستگی معناداری وجود دارد یا نه؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

نظام آموزش و پرورش با بیش از 14 میلیون دانش آموز یکی از منابع مهم نیروی انسانی در کشور محسوب می شود. توجه به نیازها، مشکلات و کاستی های این نظام، پژوهش های مختلفی را جهت شناسایی و ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از مشکلات می طلبد. دوره ی متوسطه آموزشی اهمیت فوق العاده و محوری در هدایت دانش آموزان برای سطوح عالی تر دارد. یکی از شاخص های مهم که می تواند مشکلات بسیاری از دانش آموزان را در این دوره کاهش داده و موجب تعادل روانی در دانش آموزان گردد بهزیستی روان شناختی است. بهزیستی روان شناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است. با توجه به این تعریف، با شناخت استعدادها و شکوفا ساختن آن که یکی از اهداف مهم نظام آموزشی است، می توان با یافته های مربوط به بهزیستی روان شناختی به این هدف جامه ی عمل پوشانید. بهزیستی روان شناختی در کلاس درس می تواند به دانش آموزان در جهت اعتماد به خود که می توانند در مقابل شکست ها مقاومت کنند، یاری کند. همچنین جنبه ی بسیار مهم روابط مثبت و گرم با دیگران را بهبود بخشیده و حوزه ی فعالیت اجتماعی دانش آموزان را گسترش دهد. و نیز در زمینه برنامه ریزی و تعیین اهداف در جهت افزایش دانش و آگاهی و قبولی در کنکور می تواند نقش بسیار موثری داشته باشد. در زمینه رشد شخصی به دانش آموزان کمک می کند تا با توجه به رابطه های مولفه های بهزیستی و کمبود های موجود در جامعه بتوانند از رشد شخصیتی سالمی برخوردار شوند تا در یک مسیر صحیح گام بردارند. در زمینه تسلط محیطی می توانند با خود ارزیابی های درست میزان تاثیر خود را در محیط و تسلط جنبی خود را اندازه گیری کنند. بحث استقلال نیز از نکات مهمی است که اکثر دانش آموزان با آن درگیر هستند؛ چه در حیطه اقتصادی و چه در حیطه فکری و اجتماعی. حوزه ی کارکردی بهزیستی روان شناختی بسیار گسترده و جالب می باشد. جنبه های عملی آن می تواند روحیه و سلامت عمومی دانش آموزان را بالا ببرد. در پژوهش هایی که توسط محققان صورت پذیرفته به این امر اشاره شده است. مثلاً جورج[23] و لاندرمن (1984) رابطه ی بین بهزیستی روان شناختی و سلامت عمومی را مثبت و قابل توجه گزارش کرده اند. آریندل، هیزینگ و فی[24] (1999) در بررسی رابطه ی بین بهزیستی روان شناختی و سلامت عمومی به این نتیجه رسیده اند که با افزایش بهزیستی روان شناختی، سلامت عمومی نیز تحت تاثیر قرار گرفته و افزایش می یابد. ریف (به نقل از پارادایس و کرنیس[25]، 2002) در مطالعه رابطه بین بهزیستی روان شناختی و شخصیت به این نتیجه رسیده اند که بین ابعاد بهزیستی روان شناختی و روان رنجوری رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد. رونی اتولینی، رافائل و توسانی[26] (2002) دریافته اند که بین ابعاد بهزیستی روان شناختی و اضطراب ، افسردگی و خصومت رابطه منفی و معناداری وجود دارد (به نقل از بیانی، گودرزی، محمدکوچکی، 1385).

نیاز چنین تحقیقاتی در سیستم آموزش و پرورش ما کاملا احساس می شود. با توجه به یافته های این تحقیق می توان مولفه های پیش بینی کننده بهزیستی روان شناختی دانش آموزان را شناخت و با برنامه ریزی های صحیح بهبود بخشید. همان گونه که اشاره شد افزایش بهزیستی روانشناختی دانش آموزان نه تنها در مدرسه بلکه در اجتماع نیز موجب بالندگی و رشد شخصیت دانش آموزان خواهد شد. از طریق همکاری مدیران و مشاوران مدارس می توان با مشاوره فردی یا گروهی و نیز اقداماتی که موجب افزایش آگاهی دانش آموزان در زمینه بهزیستی می شود، این تحقیق را کاربردی کرد.

بی توجهی به مقوله بهزیستی و مولفه های مرتبط با آن می تواند موجب سرخوردگی، یاس، ناامیدی، احساس ناکار آمدی در یک شکست، لذت نبردن از فعالیت های روزانه، عدم برنامه ریزی صحیح در پیشبرد هدف ها و… در دانش آموزان شود. بنابراین ما نیازمند تحقیقات کاربردی در زمینه بهزیستی روانشناختی افراد جامعه هستیم.

اهداف تحقیق:

 

این مطلب را هم بخوانید :

هدف کلی تحقیق:

تعیین رابطه بین امید به آینده و سبک های اسنادی با بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دوره متوسطه

اهداف جزئی :

1 ـ تعیین رابطه بین امید به آینده و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان

2 ـ تعیین رابطه بین سبک اسنادی (واینر) و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان

3 ـ تعیین عوامل پیش بینی کننده بهزیستی روان شناختی دانش آموزان

فرضیه های تحقیق:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-31] [ 02:30:00 ب.ظ ]




چکیده ت‌

فهرست مطالب ث‌

فهرست جدول‌ها د‌

فهرست شکل‌‌ها ذ‌

فصل 1-   کلیات پژوهش 1

1-1- بیان مساله 2

1-2- ضرورت عملی و نظری تحقیق 9

1-3- اهداف تحقیق 11

1-4- فرضیه های پژوهش 11

1-5- تعاریف نظری و عملی متغیرها 12

1-5-1- نشانه های وسواس فکری عملی: 12

1-5-2- نشانه های وسواس مذهبی: 13

1-5-3- جهت گیری دینی : 13

1-5-4- هم جوشی فکر- عمل: 14

1-5-5- احساس مسئولیت افراطی : 14

1-5-6- احساس گناه: 15

فصل 2-   مروری بر پیشینه های نظری و عملی پژوهش تحقیق 17

2-1- مبانی نظری 18

2-1-1- طبقه بندی و تشخیص اختلال وسواس فکری عملی 18

2-1-1-1- تاریخچه 18

2-1-1-2- طبقه بندی اختلال وسواس فکری – عملی 20

2-1-1-3- طبقه بندی بر اساس(DSM-IV-TR) 20

2-1-1-4- طبقه بندی جدید اختلال وسواس فکری عملی در DSM-5 21

2-1-2- همه گیر شناسی اختلال وسواس فکری عملی 22

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                                          صفحه

 

 

2-1-3- علایم اختلال وسواس فکری عملی 22

2-1-4- دیدگاه های نظری در مورد وسواس فکری عملی 22

2-1-4-1- مدل های روانپویشی 23

2-1-4-2- مدل های شناختی رفتاری 25

الف) هدف مدل های شناختی رفتاری 25

ب) مدل رفتاری اختلال وسواس فکری – عملی: پیش شرط رویکردهای معاصر 26

ج) مدل رفتاری شناختی سالکووسکیس برای اختلال وسواس فکری- عملی 27

2-1-5- د) نظریه شناختی – رفتاری با تاکید بر انتظار خطر 32

ه) نظریه شناختی راچمن برای وسواس های فکری 33

2-1-6- و) نظریه شناختی رفتارهای اجباری چک کردن 35

ز) نظریه شناختی پوردون و کلارک با تاکید بر اهمیت کنترل افکار 36

هم جوشی فکر – عمل در اختلال وسواس فکری عملی 37

2-1-6-1- نقش هم جوشی فکر- عمل در سایر اختلال های روانشناختی 39

2-1-6-2- نگاه روانشناختی به احساس گناه 40

2-1-6-3- احساس گناه در اختلال وسواس فکری عملی 41

2-1-6-4- ارتباط هم جوشی فکر- عمل، احساس مسئولیت افراطی و احساس گناه در وسواس 42

2-1-7- مسائل فرهنگی و شیوع علایم وسواسی در فرهنگ های مختلف 44

2-1-7-1- ویژگی های بالینی وسواس مذهبی 46

2-1-7-2- ویژگی های شناختی 46

2-1-7-3- ویژگی های رفتاری 49

2-1-7-4- ویژگی های عاطفی 50

2-1-7-5- ویژگی های اجتماعی 50

2-1-7-6- معیارهای تشخیصی پژوهشی برای اختلال وسواس مذهبی 50

این مطلب را هم بخوانید :

2-1-8- احکام شرعی و مسائل فقهی مربوط به وسواس 53

2-1-9- نظر اسلام در مورد خطورات نفسانی 53

2-1-10-    مسئولیت پذیری  در اسلام 54

2-1-11-    زیر بنای مسئولیّت پذیری در اسلام 54

2-1-12-    مسئولیّت حقیقی در مقابل خداست 55

2-1-13-    گناه، احساس گناه و احکام مربوط به آن در اسلام 56

2-1-14-    آیا فکر و اندیشه گناه، گناه شمرده می‌شود یا نه؟ 58

2-1-15-    تعریف دین 59

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                        صفحه

2-1-16-   تفاوت دینداری و معنویت 60

2-1-17-    تبیین روانشناختی دین 60

2-1-18-    ‌‌‌آلپورت‌ و دینداری‌ درونی‌ و بیرونی 60

2-1-19-    ‌‌‌ایمان‌ مسلمین‌ و جهت‌گیری‌ دینی‌ آلپورت 63

2-2- ادبیات تحقیق 64

2-2-1- پژوهش های خارج از کشور 64

الف) ارتباط هم جوشی فکر- عمل، احساس مسئولیت افراطی و احساس گناه با نشانه های وسواسی 64

ب) ارتباط دینداری با نشانه های وسواس فکری عملی و وسواس مذهبی 66

ج) ارتباط جهت گیری دینی (درونی- بیرونی) با سایر مولفه های روانشناختی 69

د) ارتباط جهت گیری دینی (درونی- بیرونی) با نشانه های وسواسی 70

2-2-2- پژوهش های داخلی 70

الف) ارتباط هم جوشی فکر- عمل، احساس مسئولیت افراطی و احساس گناه با نشانه های وسواسی 70

ب) ارتباط مفاهیم حوزه دینداری با نشانه های وسواس فکری عملی و وسواس مذهبی 72

ج) ارتباط جهت گیری دینی (درونی- بیرونی) با نشانه های وسواسی 74

فصل 3-   فرایند روش شناختی پژوهش 76

3-1- مقدمه 77

3-2- نوع تحقیق 77

3-3- ازمودنی ها 77

3-3-1  جامعه آماری 77

3-3-2- شیوه نمونه گیری تحقیق و حجم نمونه 78

3-4- ابزار های تحقیق 78

3-4-1- پرسشنامه جمعیت شناختی 78

3-4-2- پرسشنامه ی وسواسی- اجباری بازنگری شده (OCI-R) 78

3-4-3- پرسشنامه وسواس مذهبی پن (PIOS) 80

3-4-4- مقیاس جهت‌گیری دینی آلپورت (ROS) 80

3-4-5- مقیاس تجدیدنظر شده هم جوشی فکر- عمل(TAFS-R) 81

3-4-6- پرسش نامه نگرش مسئولیت پذیری (RAS) 82

3-4-7- پرسشنامه گناه 83

3-5- شیوه انجام پژوهش 84

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                         صفحه

3-6- ملاحظات اخلاقی 84

3-7- روش تجزیه وتحلیل آماری داده ها 84

فصل 4-   یافته های پژوهشی 85

4-1- نتایج توصیفی 86

4-1-1- اطلاعات جمعیت شناختی 86

4-1-2- یافته های توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق 88

4-2- یافته های مربوط به فرضیه های تحقیق 89

4-2-1- همبستگی بین متغیرها 89

4-3- بررسی فرضیه های تحقیق 90

4-3-1- بررسی فرضیه اول 90

4-3-2- بررسی فرضیه دوم 90

4-3-3- بررسی فرضیه سوم 91

4-3-4- بررسی فرضیه چهارم 91

4-3-5- بررسی فرضیه پنجم 92

4-3-6- بررسی فرضیه ششم 92

4-3-7- بررسی فرضیه هفتم تحقیق 92

4-3-7-1- بررسی تأثیر متغیرهای مکنون مستقل برمتغیر مکنون وابسته: 93

4-3-7-2- نتایج حاصل از تحلیل مسیر عوامل موثر بر روی نشانگان آسیب روانی: 98

فصل 5-   بحث و نتیجه گیری 102

5-1- خلاصه نتایج 104

5-2- بحث و نتیجه گیری 106

5-3-1- بررسی همسویی یافته ها با پیشینه پژوهشی 106

5-3-2- همسویی با پیشینه نظری 109

5-3-3- دیگر حدسیات علمی پژوهشگر 111

5-5- محدودیت ها 114

5-6- پیشنهادات 115

فهرست منابع 117

 

1-1-   بیان مساله

اختلال وسواس فکری عملی[1] با افکار، تصاویر و رفتارهای تکراری مشخص می شود که باعث آشفتگی و ناتوانی فرد می شوند(اندرسون[2]،2004؛ منیزس[3] و همکاران، 2007؛ ویسواناس[4] و همکاران، 2010؛ کشیاپ[5] و همکاران، 2013).

علایم اختلال وسواس فکری عملی بر طبق نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی [6]، چهار الگوی عمده دارد: 1- تمیزکردن[7] (وسواس های آلودگی واعمال اجباری تمیز کردن) 2- تقارن[8] (وسواس های تقارن وتکرار و نظم و شمارش اجباری) 3- افکار ممنوع یا تابو[9](مانند افکار پرخاشگری، جنسی، یا وسواس های مذهبی و اجبار های مرتبط با آنها)  4- آسیب[10] (ترس از آسیب زدن به خود ودیگران و چک کردن های اجباری( انجمن روانپزشکی آمریکا[11]، 2013).

محققان درخصوص سبب شناسی وپدیدارشناسی اختلال وسواس فکری عملی به  متغیر های متعدد روانشناختی همچون صفات شخصیت(رکتور[12] و همکاران، 2002)؛ طرحواره های ناسازگار اولیه(کیم[13]و همکاران،2013) سرشت ومنش(آلن سو[14] وهمکاران، 2008؛ به نقل از ابوالقاسمی و همکاران،1390) شیوه فرزند پروری کمال گرا (نظیری، بیرشک و محمدیان، 1378)، ویژگی های والدینی(فراست[15] و همکاران، 1991) خصیصه های اعضای خانواده – انتقاد، خصومت، درگیری عاطفی(ون نوپن[16] و استکتی[17]، 2009) اختلال روانشناختی پدر یا مادر(کالوو[18] و همکاران، 2009) و… اشاره نموده اند. همچنین بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که عوامل اجتماعی و فرهنگی بر فرم ومحتوای وسواس های فکری و عملی تاثیرمیگذارند(سیکا[19]، نوارا[20] و ساناویو[21]، 2002). بدین خاطر در مورد رابطه  عوامل درون فرهنگی با بروز بیشتر یا تداوم وسواس، پرسش هایی مطرح شده است. در همین راستا به نوع باورهای  دینی در درون جوامع توجه شده و  پژوهش ها نشان داده اند که  وسواس های  مذهبی درجوامع دینی، همچون یهودی های خاورمیانه یا مسلمانان، بیشتر به چشم می خورد( ویسمن[22] و همکاران، 1994؛ به نقل ازآکوچکیان و همکاران، 1389).

اکنون ممکن است این پرسش پیش آید که منظور از وسواس مذهبی چیست؟ وسواس مذهبی [23] یک اختلال روانی است که در درجه اول با احساس گناه آسیب زا یا وسواس های فکری با محتوای اخلاقی و مذهبی مشخص  می شود، که البته اغلب با رفتار های اجباری اخلاقی  و مذهبی نیز همراه بوده و بسیار ناراحت کننده و ناسازگارانه  است(آبراموویتز[24] و همکاران،2002؛ فالون[25] و همکاران،1990؛ به نقل ازمیلر[26] و هیجز[27]، 2008). وجود تمایز هایی در شیوع نشانه های وسواس فکری عملی و برخی ملاحظات دیگر، میلر و هیجز(2008) را بر آن داشت تا ضمن  مقاله ای، یک چارچوب مفهومی از وسواس مذهبی با توجه به بررسی جامعی که  از یافته های مربوط به وسواس مذهبی و همه گیر شناسی، ویژگی های بالینی، سبب شناسی، و  روش های درمانی آن انجام داده بودند، ارائه دهند. این محققان پیشنهاد می کنند که وسواس مذهبی، علی رغم شباهت با اختلال وسواس فکری عملی، با درنظرگرفتن ویژگی منحصر به فرد  این اختلال، شدت علائم، مقاومت درمانی، و حمایت تحلیل های آماری، می تواند به صورت  تشخیص متمایزی مطرح شود.

در بین عوامل فرهنگی، دینداری علاقه قابل توجهی را به خود معطوف داشته است و بررسی رابطه آن با اختلال وسواس فکری عملی در ادبیات  پژوهش  به چشم می خورد(هیمل[28] و همکاران، 2011). همچنین، مطالعات چندی رابطه ی بین ویژگی باورهای مذهبی وسطوح دینداری را با نشانه های اختلال وسواس فکری عملی و وسواس مذهبی در نمونه بالینی وغیر بالینی نشان داده اند(به عنوان مثال: آبراموویتز و همکاران، 2004؛ سیکا، نوارا و ساناویو، 2002؛ هیمل و همکاران، 2011؛  ویلیامز[29]، گلوریا لو[30]و گریشمن[31]، 2012؛ اینوزو، کلارک و کارنسی، 2012؛ یورولماز[32] و همکاران، 2009؛ اینوزو و همکاران، 2012). البته باید خاطر نشان ساخت که برخی ازمطالعات نیز در یافتن ارتباط معنی دار بین میزان دینداری یا نوع دینداری و نشانه های اختلال وسواس فکری عملی و وسواس مذهبی، موفق نبوده اند(آثاریان، بی غم و اصغرنژاد، 2006؛ هرمش[33]، ماسر کاویتزکی[34] و گراس لسروف[35]، 2003؛ نلسون[36]و همکاران، 2006؛ تک[37] و اولگ[38]، 2001؛ زوهر[39]و همکاران، 2005؛ هیمل و همکاران، 2012؛ تئودور[40]، ویتزیگ[41]و پولارد[42]، 2013). همچنین اینوزو، کلارک و کارنسی(2012) الگوی متفاوتی را در ارتباط بین خرده مقیاس های ترس از گناه و ترس از خدا در پرسشنامه وسواسی مذهبی پن با سطوح دینداری در دو گروه مسلمان و مسیحی نشان داده اند. دلایل متعددی برای تبیین این یافته های متناقض وجود دارد. ازآن جمله می توان به دشواری عملیاتی کردن و اندازه گیری یک سازه چند وجهی مانند دینداری (هیل[43] و هود[44]، 1999؛ هیل، 2005) وگستردگی  طرح های پژوهشی مورد استفاده در این مطالعات اشاره کرد. به عنوان مثال، گاهی با  توجه به معیارهای رفتاری، برای دینداری تعاریف عملیاتی ارائه شده(مانند حضور در کلیسا) وگاهی دینداری به عنوان خود ارزیابی  مشخص شده است. مانند: ” باورهای دینی  چقدر برای شما مهم است” ؟ (تئودور، ویتزیگ  و پولارد، 2013).[45]

با اینکه در دهه های اخیر نظریه های شناختی رفتاری بیشتر به تبیین اختلال وسواس فکری عملی پرداخته اند(کلارک، 2004؛ راچمن[46]، 1997؛ سالکووس کیس[47]، 1998) اما در توازی با این تبیین، به نوع  مذهبی وسواس هم پرداخته شده و تبیین های شناختی اشاره دارند که دینداری شدید ممکن است به عنوان یک عامل خطر بالقوه برای اختلال وسواس فکری عملی محسوب شود(راسموسن[48] و تسونگ[49]، 1986؛ اینوزو، کلارک و کارنسی، 2012).

اکنون به شرح این تبیین ها می پردازیم:  سالکووس کیس(1985)، اولین مدل شناختی جامع درباره ی اختلال وسواس فکری عملی را مطرح کرده است. به طورکلی او در نظریه اش به نقش احساس مسئولیت، وبه دنبال آن، احساس گناه، اهمیت بیشتری می­دهد. اما راچمن(1997) در نظریه خود برنقش سازه همجوشی فکر- عمل[50] (TAF)، تاکید دارد. این سازه به پدیده ای روانشناختی اشاره دارد که در آن، افکاروسواسی واعمال مرتبط با آن ها معادل هم درنظر گرفته می شوند. تحقیقات اولیه نشان داده اند که سازه همجوشی فکر و عمل دارای دو بعد اصلی است: همجوشی فکر – عمل اخلاقی و همجوشی فکر – عمل احتمال(راچمن، 1997). برخی پژوهش ها اشاره دارند که همجوشی فکر – عمل احتمال با نشانه های وسواس فکری عملی رابطه قوی تری دارد تا همجوشی فکر – عمل اخلاقی(امیر و همکاران، 2001؛ کولز و  همکاران،  2001؛ شافران و همکاران، 1996).

با توجه به نظریه سالکوسکیس(1985)، مطالعات اولیه درمورد رابطه  بین دینداری واختلال وسواس فکری عملی، احساس گناه را به عنوان یک متغیر میانجی درنظر گرفته اند(برای نمونه:گرینبرگ، ویتزتوم و پیسانت، 1987؛ نیلر[51]و بک، 1989؛ استکتی، وایت وکوای، 1991؛ محجوب وعبدل حافظ، 1991). تحقیقات نشان داده اند که گرایش  مسیحیان و مسلمانان به شدت مذهبی برای تجارب وسواس گونه،  بیشتر  به حس  بسط داده شده  گناه  شخصی و باور به اینکه آنها مسئول کنترل افکار ناخواسته، سر زده وتهدید آمیز هستند، مربوط می شود(اینوزو وهمکاران،2012).

ازطرف دیگر برخی از ادیان این دیدگاه را ترویج می کنند که افکار مهم هستند و حتی از نظر اخلاقی معادل با عمل  می باشند. برای مثال، برخی آموزه های مسیحی  براین اندیشه که  افکار واعمال درمقام قضاوت اخلاقی برابرند، صحه می گذارد (ویلیامز، گلوریا لو و گریشمن، 2013). از اینرو اشاره شده است که برخی آموزه های دینی ممکن است تعصبات شناختی خاصی مانند باورهایTAF و احساس مفرط مسئولیت پذیری را ترویج کنند(راسین[52] وکاستر[53]، 2003؛ ساکوسکیس و همکاران، 1999). همچنین در تحقیقات متعددی، سطوح  دینداری با با باورهای وسواسی اجباری  در قالب TAF  مرتبط  شده است (برل[54] و استارکویک[55]، 2005؛ مارینو[56]، لونت[57] و نگی[58]، 2008؛ راسین و کاستر،2003). با این حال،  برخی محققان اشاره کرده اند که با توجه به وجود تفاوت در آموزه ها و تعالیم مذهبی، تاثیر دینداری بر شناختارهای مربوط به  اختلال وسواس فکری عملی و وسواس مذهبی در میان ادیان  و یا حتی فرقه های مذهبی مختلف، ممکن است متفاوت باشد(یورولماز و همکاران، 2009). همچنین بسیاری از تحقیقات در حوزه دینداری و وسواس عمدتا شامل نمونه های غربی بوده و کمتر مطالعه ای است که بر نشانه های اختلال وسواس فکری عملی  در بافت­های مذهبی مختلف از جمله مسلمانان تمرکز کرده باشد.( یورولماز و همکاران، 2009؛ اینوزو، کلارک و کارنسی، 2012؛ اینوزو و همکاران، 2012).

از نظر دین اسلام خصوصا مذهب شیعه، رفتارها و باورهای وسواسی در امور دینی نه تنها پسندیده نیستند و ربطی به دیانت ندارند بلکه مخالف دین بوده و از جهل نشات می گیرند. قوانین واحکام شرعی همگی در جهتی هستند که وسواس ایجاد نشود و به فتوای جمیع فقها عمل بواسطه آن باطل است.( فیضی و بوالهری، 1376). با این حال وارسی وتعیین تاثیر آموزه های دینی  به طور کلی و سهم احتمالی آن ( با توجه به دریافت ها وباورهای شناختی غلط وناکارآمد از مذهب(فتی و بوالهری، 1999؛ دادفر و همکاران، 2001؛ به نقل ازآکوچکیان و همکاران، 1389) در آسیب پذیری نسبت به علائم اختلال وسواس فکری عملی بسیار مهم  است. بنابراین، واضح است که تحقیقات بیشتری برای درک نقش دینداری در نشانه ها وشناختارهای  وسواس فکری عملی(همچون: احساس گناه، احساس مسئولیت افراطی و باورهای TAF) در گروه های مختلفی از افراد با گرایشهای مذهبی مختلف مورد نیاز است(یورولماز و همکاران، 2009).

بخش عمده ای از پژوهش ها در این حوزه، بر شدت تعهد مذهبی، یعنی سطوح دینداری متمرکز شده است(اینوزو، کلارک و کارنسی، 2012). اما الگوی مهمی که سال هاست در حوزه  نظر پردازی دینی مطرح بوده ، نظریه آلپورت[59] در مورد جهت گیری دینی درونی وبیرونی  می باشد. آلپورت و راس[60](1967) بر این باورند که در جهت گیری دینی بیرونی، مذهب برای اهداف غیر مذهبی استفاده می شود(مانند حمایت اجتماعی واحساس امنیت) و برای ارزیابی ایمان نابالغانه طراحی شده است، اما درجهت گیری دینی درونی، مذهب به عنوان قالبی درزندگی اجتماعی به کار می رود. به تعبیرآلپورت، جهت گیری دینی درونی کل زندگی راغرق درانگیزش ومعنی می کند والهام بخش عبادت است( آلپورت و راس، 1967؛آلپورت، 1950).

گرچه تحقیقات بسیاری رابطه بین جهت گیری دینی بیرونی با اضطراب بیشتر(کوچتین[61] وهمکاران، 1987)، احساس گناه(فیشر[62] و ریچاردز[63]، 1998؛ به نقل از بهرامی احسان و همکاران، 1384) افسردگی(جنیا[64] و شائو[65]، 1991) اضطراب مرگ(بولت[66]، 1977)، باورهای غیر عقلانی(واتسن [67]و همکاران، 1988) و نشانه های وسواسی- اجباری در فهرست نشانه های هاپکینز (قراملکی و قربانی، 1378) و … و ارتباط معکوس جهت گیری دینی درونی با رگه های ناسالم روانشناختی، مثل اضطراب(بیکر[68]و گورساچ[69]، 1982)، اضطراب مرگ(کرافت[70] و همکاران، 1987)، واماندگی (واتسن و همکاران، 1988) و… را نشان داده اند. به طور کلی  اشاره شده است که هرچه جهت گیری دینی، درونی تر می شود سلامت روانی بالاتر می رود(جان بزرگی، 1386)؛ اما رابطه این نوع جهت گیری ها با نشانه های وسواس فکری عملی (نه  اختلال وسواس فکری عملی )به طور مستقیم مورد بررسی قرار نگرفته است. از طرف دیگر، می توان پرسید که نقش میانجی هایی که راچمن (1997) و سالکووس کیس (1985) بدان اشاره نموده اند، در افزایش یا کاهش تغییرات نشانه های وسواس ، و به ویژه وسواس مذهبی(اینوزو، کلارک و کارنسی، 2012؛ میلر و هیجز، 2008) چیست؟ بنابر این اگر بخواهیم به نوسان نتایج مرتبط با سازه وسواس و وسواس مذهبی ، و شرایط این نوسان در نمونه های ایرانی بپردازیم و نگاه  تحولی و انگیزشی آلپورت (1950، 1967) به مقوله دینداری را، متمایز از سطوح دینداری، مد نظر قرار دهیم ،و در کنار آن سازه هایی چون  باورهای  TAF، احساس مسئولیت افراطی  و احساس گناه (اینوزو و همکاران، 2012؛ اینوزو، کلارک و کارنسی، 2012؛ ویلیامز، گلوریا لو و گریشمن، 2012) را مطرح کنیم میتوانیم مدل ارایه شده در شکل 1 را ترسیم کنیم. با توجه به تمهیدات یاد شده در بیان مساله و مدل ترسیمی، پرسش های اساسی پژوهش حاضر عبارتند از : 1- آیا ارتباط معناداری بین جهت گیری دینی (درونی- بیرونی) با نشانه های وسواس فکری عملی و وسواس مذهبی در نمونه غیر بالینی ایرانی وجود دارد؟ 2- متغیر هایی چون  باورهای TAF، احساس مسئولیت افراطی و احساس گناه، تا چه حد میتوانند نوع ارتباط بین جهت گیری دینی (درونی و بیرونی ) و نشانه های وسواس فکری عملی و مذهبی را تعدیل کنند ؟

شکل ‏1‑1: الگوی پیشنهادی رابطه بین جهت گیری دینی، نشانه های وسواس فکری عملی، وسواس مذهبی و باورهای TAF، احساس مسئولیت و احساس گناه (الگوی مفهومی)

1-2-  ضرورت عملی و نظری تحقیق

امروزه  وسواس یکی از شایع ترین اختلال های روانی بحساب می آید و شیوع آن بیش از دوبرابر اسکیزوفرنیا گزارش شده است(استگتی، 1389). اختلال وسواس فکری عملی اختلالی مزمن است که تاثیری عمیق برزندگی فرد و عملکرد اجتماعی، هیجانی و شغلی  او می گذارد(آکوچکیان و همکاران، 1389).در بسیاری از توصیف های اولیه از این اختلال، محتوای مذهبی آن مورد تاکید قرار گرفته است و  بیماران با وسواس های مذهبی در جوامع مذهبی ،مثل یهودی های خاورمیانه یا مسلمانان، بیشتر به چشم می خورد( ویسمن و همکاران، 1994؛ به نقل ازآکوچکیان و همکاران،1389) مشابه مجموعه علائم دیگر اختلال وسواس فکری عملی، اشکال خفیف تر وسواس  مذهبی  نیز در جمعیت عمومی مشاهده می شود(آبراموویتز، 2002). برخی از نظریه پردازان  به دلیل  فرض نفوذ فرهنگ دینی در ارزیابی های افکارمزاحم و ناخواسته، شدت دینداری را به عنوان یک عامل خطر بالقوه، در نظر گرفته اند(یورولماز و همکاران، 2009). بنابراین بررسی و شناخت  بیشتر نشانه های این اختلال، از دو جهت دارای اهمیت است:

الف: ضرورت نظری:

به لحاظ نظری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. درارتباط بین دینداری و نشانه های وسواس، علاوه بر نوع دین؛ اسلام، یهودی ، مسیحی( ویلیامز، گلوریا لو وگریشمن، 2012؛ یورولماز و همکاران، 2009؛ اینوزو، کلارک و کارنسی، 2012؛ اینوزو و همکاران، 2012) به جهت آموزه ها ی دینی مختلف، و سطوح دینداری یعنی شدت و میزان تعهد مذهبی(اینوزو، کلارک و کارنسی، 2012)، نوع جهت گیری دینی آنگونه که آلپورت آن را به درونی وبیرونی تقسیم می کند نیز می تواند مورد توجه قرار گیرد و بررسی ارتباط بین نوع جهت گیری  دینی ونشانه شناسی اختلال وسواس، باب جدیدی را درپژوهشهای مربوط به  این حوزه خواهد گشود.
  2. بررسی هم زمان نشانه های وسواس فکری عملی و وسواس مذهبی، ازیک سو ارتباط خاص آنها با سازه TAF، احساس مسئولیت و احساس گناه را مشخص نموده واز سوی دیگر، گستره های تازه ای در این موارد به ویژه در ارتباط با  نوع جهت گیری دینی مشخص می سازد.

3.وارسی های یاد شده در دو بند 1 و 2  با توجه به شرایط فرهنگی درنمونه های ایرانی، می تواند ابعاد یاد شده را در نمونه های ایرانی آشکار سازد و نیز به شکل گیری زمینه های پژوهشی مرتبط با نشانه های وسواسی در ایران یاری خواهد داد  و هم امکان مقایسه نتایج به دست آمده را با نتایج دیگر کشورها و بومها فراهم خواهد ساخت .

ب: ضرورت عملی:

امروزه توجه به ایمان واعتقادات مذهبی و استفاده از نگرش ها، روش ها وآموزه های دینی در قالب رویکرد های شناختی-رفتاری، نتایج مطلوب تری را در درمان افراد معتقد به دین به همراه  دارد(واکارو[71]، 2007، به نقل ازآکوچیان و همکاران، 1389) از سوی دیگر ارتباط دینداری با نشانه های اختلال وسواس و وسواس مذهبی، دربرخی  پژوهشها  نشان داده شده است ( به عنوان مثال: آبراموویتز و همکاران، 2004؛ سیکا، نوارا  و ساناویو، 2002؛ ویلیامز، گلوریا لو  و گریشمن، 2012) بنابراین با توجه به  این تاثیر و تاثر دوسویه یاد شده، هرنوع یافته ای درحوزه ارتباط بین دینداری و نشانه های اختلال وسواس فکری عملی، و نیز وسواس مذهبی ، می تواند یاری گر تلاشهای بالینی متخصصان علوم رفتاری باشد وراهی را  به سوی آسیب شناسی  دقیق تر و درنتیجه درمان موثر این اختلال فراهم آورد. همچنین میتواند ما را در برخی موارد پیشگیرانه و آموزش های مربوطه به خانواده ها  یاری دهد.

1-3  اهداف تحقیق

متناسب با مساله اساسی تحقیق، اهداف ذیل شکل گرفته اند:

1- تعیین ارتباط بین نوع  جهت گیری دینی با نشانه های وسواس فکری عملی و وسواس مذهبی در نمونه غیر بالینی ایرانی.

2- تعیین  ارتباط بین نوع  جهت گیری دینی با شناختارهای TAF، احساس مسئولیت و احساس گناه در نمونه غیر بالینی ایرانی.

3- تعیین سهم واریانس متغیرهای  TAF، احساس مسئولیت افراطی و احساس گناه درتییین  نشانه های اختلال وسواس  فکری عملی و وسواس مذهبی در نمونه غیر بالینی ایرانی با توجه به نوع ارتباط این نشانه ها با نوع جهت گیری دینی.

1-4-  فرضیه های پژوهش

بر اساس مسئله اصلی، هدفها و پیشینه تحقیق فرضیه های زیر تنظیم شده اند:

1- بین جهت گیری دینی بیرونی و نشانه های وسواس فکری عملی در نمونه غیر بالینی رابطه مثبت وجود دارد.

2-  بین جهت گیری دینی بیرونی و سازه هم جوشی فکر- عمل در نمونه غیر بالینی رابطه مثبت وجود دارد.

2-1) بین جهت گیری دینی بیرونی و سازه هم جوشی فکر- عمل اخلاقی در نمونه غیر بالینی رابطه منفی وجود دارد.

2-2) بین جهت گیری دینی بیرونی و سازه هم جوشی فکر- عمل احتمال در نمونه غیر بالینی رابطه مثبت وجود دارد.

3- بین جهت گیری دینی بیرونی و احساس گناه در نمونه غیر بالینی رابطه مثبت وجود دارد.

4- بین سازه  هم جوشی فکر- عمل و نشانه های وسواس مذهبی در نمونه غیر بالینی رابطه مثبت وجود دارد.

4-1) بین سازه  هم جوشی فکر- عمل اخلاقی و نشانه های وسواس مذهبی در نمونه غیر بالینی رابطه مثبت وجود دارد.

4-2) بین سازه  هم جوشی فکر- عمل احتمال و نشانه های وسواس مذهبی در نمونه غیر بالینی رابطه مثبت وجود دارد.

5- بین احساس مسئولیت افراطی و نشانه های  وسواس  مذهبی در نمونه غیر بالینی رابطه مثبت  وجود دارد.

6- بین احساس گناه  و نشانه های وسواس  مذهبی در نمونه غیر بالینی رابطه مثبت  وجود دارد.

7-  مدل طراحی شده مبتنی بر تاثیر جهت گیری دینی ( درونی و بیرونی ) بر نشانه های وسواس فکری عملی و نشانه های وسواس مذهبی با توجه به نقش میانجی گری متغیرهای  هم جوشی فکر- عمل اخلاقی ،هم جوشی فکر- عمل احتمال ،احساس مسئولیت افراطی و احساس گناه ، در نمونه ­های غیر بالینی  ایرانی دارای برازش مناسبی می­باشد.

1-5-    تعاریف نظری و عملی متغیرها

1-5-1-  نشانه های وسواس فکری عملی:

الف)تعریف نظری: اختلال وسواس فکری عملی بر اساس وقوع وسواس ها واجبار ها مشخص می شود. وسواس ها؛ افکار، تکانه ها وتصاویر تکراری ومداومی هستند که به صورت مزاحم و ناخواسته تجربه می شوند و اجبار ها؛رفتار ها ویا اعمال ذهنی تکراری هستند که به نوعی یک احساس اجبار برای انجام آنها در پاسخ به یک وسوسه یا بر اساس قواعدی که باید به  شدت به کار گرفته شوند، وجود دارد( انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013).

ب) تعریف عملیاتی: در این پژوهش نشانه های اختلال وسواس فکری عملی در نمونه مورد بررسی، در بر گیرنده نمره ای است که آزمودنی از “پرسشنامه ی وسواسی اجباری- بازنگری شده” [72] (فوآ[73] و همکاران، 2002) به دست می آورد. توضیحات تکمیلی در این باره در قسمت ابزارهای تحقیق در فصل سوم ارایه خواهد شد.

1-5-2-   نشانه های وسواس مذهبی:

تعاریف متعددی از وسواس مذهبی ارائه شده است (میلر و هیجز، 2008). با توجه به اینکه ابتدای بیان مساله تعریف کلی تری از وسواس مذهبی ارائه  دادیم، در این قسمت به صورت اختصاصی و در جهت مفهوم سازی که پرسشنامه وسواس مذهبی پن دارد (آبراموویتز و همکاران، 2002)، تعریف زیر بیان شده است.

الف) تعریف نظری: وسواس مذهبی به تمایل بیش از حد برای با وجدان و دقیق بودن  در تجربه شخصی مذهبی،  شک و تردید های مکرر و بی اساس در مورد ارتکاب گناه، ترس مداوم از نفرین ابدی و یا عذاب الهی اطلاق می شود( آبراموویتز، 2008؛ سیاروچی، 1995؛ گرینبرگ، ویتزتوم و پیاسنت، 1987؛ به نقل از اینوزو، کلارک و کارنسی، 2012).

ب) تعریف عملیاتی: در این پژوهش نشانه های وسواس مذهبی به صورت کلی و در دو خرده مقیاس ترس از خدا و ترس از گناه، با پرسشنامه وسواس مذهبی پن (آبراموویتز و همکاران، 2002) سنجیده  شده است. توضیحات تکمیلی در این باره در قسمت ابزارهای تحقیق درفصل سوم ارایه خواهد شد.

1-5-3-   جهت گیری دینی :

الف) تعریف نظری: آلپورت (1950؛ 1967)  بحث جهت گیری  دینی درونی  وبیرونی را مطرح می کند. وی بر این باور است که در جهت گیری دینی بیرونی، مذهب برای اهداف غیر مذهبی استفاده می شود؛ مانند حمایت اجتماعی واحساس امنیت. جهت گیری دینی بیرونی، ابعاد غیر روحانی وسکولار زندگی را برای فرد مقدم برابعاد معنوی آن می نماید و برای ارزیابی ایمان نابالغانه طراحی شده است، اما درجهت گیری دینی درونی، مذهب به عنوان قالبی درزندگی اجتماعی به کار می رود. به تعبیرآلپورت، جهت گیری دینی درونی کل زندگی راغرق درانگیزش ومعنی می کند والهام بخش عبادت است(آلپورت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب ……………………………………………………………………………………………………………. و

فهرست جداول …………………………………………………………………………………………………………… ی

فهرست نمودارها ………………………………………………………………………………………………………… ل

فهرست شکل ها …………………………………………………………………………………………………………. م

فصل اول: کلیات تحقیق (15-1)

مقدمه   ……………………………………………………………………………………………………………………… 2

بیان مساله ………………………………………………………………………………………………………………….. 4

ضرورت و اهمیت تحقیق   …………………………………………………………………………………………… 6

اهداف تحقیق   …………………………………………………………………………………………………………… 9

قلمرو مکانی و زمانی تحقیق   ………………………………………………………………………………………. 10

فرضیه های تحقیق   …………………………………………………………………………………………………… 10

سؤالات تحقیق …………………………………………………………………………………………………………. 10

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها  و مفاهیم……………………………………………………………………… 11

الف) تعریف نظری و عملیاتی ویژگی های شخصیتی   ………………………………………………. 11

ب) تعریف نظری و عملیاتی سبک های یادگیری   …………………………………………………… 13

 

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی (57-16)

مقدمه    …………………………………………………………………………………………………………………… 17

بررسی نظریه های پیرامون موضوع تحقیق   ……………………………………………………………………. 17

مبانی نظری سبک های یادگیری  …………………………………………………………………………………. 17

مفهوم سبک یادگیری ………………………………………………………………………………………………… 17

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                                صفحه

نظریه های سبک های یادگیری   ……………………………………………………………………………………. 19

الف) رویکرد سبک های شناخت محور   …………………………………………………………………. 19

ب)رویکرد سبک های شخصیت محور   ………………………………………………………………….. 22

ج) رویکرد سبک های فعالیت محور  ……………………………………………………………………… 24

مبانی نظری ویژگی های شخصیتی   ………………………………………………………………………………. 29

 

الف) تعریف شخصیت   ……………………………………………………………………………………….. 29

ب) ویژگی های شخصیتی   …………………………………………………………………………………… 31

طبقه بندی شخصیت بر اساس ویژگی های جسمانی   ………………………………………………………… 32

طبقه بندی کرچمر   ………………………………………………………………………………………………. 32

طبقه بندی شلدون   …………………………………………………………………………………………………….. 33

طبقه بندی شخصیت بر اساس رویکرد روان تحلیل گری   …………………………………………………. 34

نظریه فروید   ……………………………………………………………………………………………………….. 34

ریخت های شخصیتی یونگ …………………………………………………………………………………… 35

ریخت های شخصیتی مایرز بریگز   …………………………………………………………………………..36

طبقه بندی شخصیت بر اساس نظریه های صفات ………………………………………………………………. 38

نظریه شخصیتی آلپورت   ………………………………………………………………………………………. 38

صفات شخصیتی آلپورت   …………………………………………………………………………………….. 40

نظریه شخصیتی کتل  …………………………………………………………………………………………….. 41

نظریه شخصیتی آیزنک   ……………………………………………………………………………………….. 43

رویکرد تحلیل عاملی در تبیین شخصیت   ………………………………………………………………………. 45

مدل پنج عاملی شخصیت   ……………………………………………………………………………………… 46

ابعاد شخصیت بر اساس مدل شخصیتی پنج عامل بزرگ ……………………………………………………. 48

پیشینه تحقیقاتی   ……………………………………………………………………………………………………….. 51

پیشینه داخلی ……………………………………………………………………………………………………………..51

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                                صفحه

پیشینه خارجی ……………………………………………………………………………………………………………53

جمع بندی و نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………..56

مدل مفهومی تحقیق …………………………………………………………………………………………………….57

 

فصل سوم: روش تحقیق (66-58)

مقدمه   ……………………………………………………………………………………………………………………. 59

روش تحقیق   …………………………………………………………………………………………………………… 59

این مطلب را هم بخوانید :

Enterprise Survey Software | QuestionPro Survey

جامعه آماری تحقیق   ………………………………………………………………………………………………… 60

نمونه، روش نمونه گیری و حجم نمونه   ………………………………………………………………………… 60

ابزار گرد آوری داده ها   ……………………………………………………………………………………………. 61

آزمون ویژگی های شخصیتی نئو   …………………………………………………………………………… 61

روایی و پایایی پرسشنامه شخصیتی نئو   …………………………………………………………………….. 63

آزمون سبک های یادگیری کلب   ………………………………………………………………………….. 64

روایی و پایایی آزمون سبک های یادگیری کلب   ……………………………………………………… 65

مراحل اجرای تحقیق …………………………………………………………………………………………………. 65

روش های تجزیه و تحلیل داده ها   ………………………………………………………………………………. 66

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها  (95-67)

مقدمه   ……………………………………………………………………………………………………………………. 68

یافته های توصیفی تحقیق   ……………………………………………………………………………………………69

ویژگی های جمعیت شناختی نمونه   …………………………………………………………………………….. 69

الف) جنسیت آزمودنی ها   ………………………………………………………………………………….. 69

ب)رشته تحصیلی   …………………………………………………………………………………………….. 70

ج)پایه تحصیلی   ……………………………………………………………………………………………….. 71

یافته های توصیفی مربوط به متغیر های تحقیق   ………………………………………………………………. 72

 

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                                صفحه

یافته های توصیفی مربوط به سبک های یادگیری   ………………………………………………………….. 72

یافته های توصیفی مربوط به ویژگی های شخصیتی   ……………………………………………………….. 76

همبستگی ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری …………………………………………………… 79

یافته های مربوط به فرضیه های تحقیق   …………………………………………………………………………. 81

بررسی فرضیه اول ……………………………………………………………………………………………………… 81

بررسی فرضیه دوم …………………………………………………………………………………………………….. 83

بررسی فرضیه سوم …………………………………………………………………………………………………….. 85

بررسی فرضیه چهارم ………………………………………………………………………………………………….. 86

یافته های جانبی تحقیق ………………………………………………………………………………………………. 89

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری  (109- 96)

مقدمه   ……………………………………………………………………………………………………………………. 97

خلاصه نتایج  تحقیق ………………………………………………………………………………………………….. 98

بحث در نتایج …………………………………………………………………………………………………………… 99

یافته های جانبی تحقیق …………………………………………………………………………………………….. 104

نتیجه گیری کلی …………………………………………………………………………………………………….. 106

محدودیت های در اختیار محقق  ……………………………………………………………………………….. 107

محدودیت های خارج از اختیار محقق ………………………………………………………………………… 108

پیشنهاد های کاربردی   …………………………………………………………………………………………….. 109

پیشنهادهایی برای تحقیقات بعدی ………………………………………………………………………………. 110

منابع …………………………………………………………………………………………………………………….. 111

پیوست ها ……………………………………………………………………………………………………………… 120

مقدمه     

یکی از ویژگی های نوع انسان، توانایی او در یادگیری[1] است. توانایی انسان در یادگیری کاملا مشهود بوده  و او را از سایر جانداران جدا می کند. با این وجود، تفاوت های فردی بین انسان ها بسیار مشهود است (کدیور،1388، ص283).

توجه به تفاوت های فردی بین انسان ها از شکل ظاهری بدن (اندازه گیری قد، وزن و …) شروع شد و با نسبت دادن ویژگی های شخصیتی[2] به ویژگی‌های ظاهری (شکل ظاهر بدن) پیش رفت. سپس به حواس، از حواس به ادراک، از ادراک به شناخت، از شناخت به اجزاء و فرایند شناخت (توجه، ادراک، پردازش، حافظه و …) پرداخته شد و سرانجام سبک ها و ترجیحات یادگیری مورد توجه قرار گرفت(علی آبادی،1382).

همچنین بهره مندی از اصول روانشناسی برای بالا بردن کیفیت آموزشی شیوه ای علمی است، چون آموزش صحیح و با کیفیت بالا بدون توجه به تفاوت های فردی و شناخت حالات و خصوصیات افراد چه دانش آموز و چه معلم ممکن نخواهد بود (میر کمالی، 1378).

توجه و علاقه به سبک های یادگیری[3] نتیجه طبیعی تغییر یا دگرگونی در جهت گیری از نظریه های «رفتار نگری» به نظریه های «شناختی» است. نظریه های شناختی در یادگیری در صدد تبیین فعالیت های پیچیده شناختی مانند «درک مطلب»، «یادآوری» و «راهبردهای یادگیری» هستند. تحقیقاتی که اخیرا انجام شده است، بیانگر اهمیت راهبرد های یادگیری در تسهیل فرایند یادگیری، یادسپاری و یادآوری است. نتایج این تحقیقات بیانگر آن است که راهبرد های شناختی، نیرومند ترین اثر را در یادگیری دانش آموزان به عهده دارند (فتحی آشتیانی و حسنی، 1379).

از سوی دیگر، یک بحث طولانی و شدید در مورد رابطه بین افراد مرتبط با یادگیری(مثلا دانش‌آموزان ممتاز)، راهبردهای یادگیری، و ویژگی های شخصیتی وجود داشته، و بویژه پس از انتشار دو مورد از مطالعات جنجالی در مورد راهبردهای یادگیری (بیگز[4]،1992) و شخصیت (کاستا و مک کرا[5]،1992) تشدید شده است. گستردگی پذیرش پنج فاکتور اصلی نظریه پنج عاملی شخصیت، که مدعی است پنج بعد اصلی شخصیت (روان رنجور خویی[6] ، برون گرایی[7]، گشودگی به تجربه[8]، موافق بودن[9]، با وجدان بودن[10] ) برای قضاوت در مورد سازگاری و ثبات رفتاری، عاطفی و شناختی در نمونه های غیر بالینی، هم لازم و هم کافی است، اشاره به این دارد که دیگر سازه های ساختاری و شخص محوری مانند راهبردهای یادگیری ممکن است به سادگی منعکس کننده تفاوت های بارز فردی مورد بحث در مدل پنج عاملی باشند (کامورو و فورنهام[11]، 2008).

از آنجایی که انسانها در ابعاد مختلف دارای تفاوت هایی می باشند و این تفاوت ها در توانایی ها، استعدادها، رغبت ها و سرانجام در شخصیت افراد نمود می یابد، شناخت ویژگی های شخصیتی دانش‌آموزان و هدایت آنها در انتخاب رشته تحصیلی این امکان را فراهم می آورد تا آنها با شناخت و آگاهی، مسائل را با علایق و صلاحیت های خود تطبیق داده، و از نظر روحی و روانی محیط زندگی و زمینه های شغلی و تحصیلی خود را ایمن سازند و در آن محیط، توانایی ها و مهارت‌های خویش را بکار گیرند و استعداد های واقعی خود را به منصه ظهور برسانند. توجه به رغبت های مختلف تحصیلی و ویژگی های شخصیتی افراد موجب هدایت آنها در زمینه های تحصیلی و شغلی مناسب و افزایش انگیزه و توانمندی آنها می گردد (مرادی بانیارانی، 1384).

بنابراین یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، ویژگی های روانی و شخصیتی آنان است. هر فردی برای ورود به اجتماع و در نتیجه رویارویی با موقعیت های گوناگون و افراد مختلف (از نظر فرهنگی، اقتصادی، طبقه اجتماعی و …) به ابزارهایی مانند ساختارهای روانی و ویژگی های شخصیتی خاصی مجهز است(کملمیر[12] و همکاران، 2005). این ابزارهای روانی می توانند در مقابله با رویداد‌های مختلف زندگی به وی کمک کنند. این ساختارهای روانی نه تنها تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند خانواده، جامعه، گروه همسالان و … قرار دارند، بلکه به صورت متقابل، این عوامل را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند (باری، لکی و اورهک[13]،2007).

این ویژگی های شخصیتی در حقیقت به عنوان محرکه های خلق و خو، برای دست یابی به هدف تلقی می شوند. به این معنا که این خصوصیات انسان را مستعد انجام رفتارهای مختلف، در موقعیت های خاص می نمایند(پروین،1374). به طوری که بعضی افراد در مواجهه با مشکلات در خود فرو می روند و برخی دیگر به ابراز احساسات و هیجانات خود می پردازند و از دیگران کمک می طلبند و بالاخره بسته به نوع شخصیت، هر کسی در مقابل فشارهای روانی واکنش خاصی دارد و به تبع آن، از میزان معین سلامتی برخوردار است (هرن و میشل[14]، 2003؛ نقل از محمدی،1385).

کیفیت افکار دانش آموزان برای یادگیری بسیار مهم است. دانش آموزان در پردازش، رمزگذاری، فراخوانی، سازماندهی و همچنین نحوه بکار گیری اطلاعات آموخته شده با هم متفاوت هستند. برخی از آنها یادگیرندگان متفکر هستند و برخی دیگر اطلاعات را به صورت کاملا سطحی پردازش می‌کنند(کوماراجو[15] و همکاران،2011).

تحقیق حاضر در زمینه بررسی ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری دانش آموزان، و چگونگی رابطه میان این دو متغیر به انجام رسیده و در پی پاسخ گویی به این سؤال است « آیا این تفاوت‌های فردی در ترجیح سبک ‌های یادگیری و عمق پردازش اطلاعات، به شخصیت افراد ارتباط دارد؟ ».

 

1-2  بیان مسأله

یادگیری یکی از مهم ترین زمینه ها در روانشناسی امروز و در عین حال یکی از مشکل ترین مفاهیم برای تعریف کردن است. با توجه به پیچیدگی موضوع یادگیری تعاریف گوناگونی از آن ارائه شده است که معروف ترین آنها تعریفی است که کیمبل[16] (1961) از یادگیری ارائه داده است. او معتقد است که یادگیری عبارت است از تغییرات نسبتا پایدار در رفتار یا توان رفتاری(رفتار بالقوه) که از طریق تجربه حاصل می شود و شامل حالت‌های موقتی بدن نمی شود مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی یا دارو پدید می آید(سیف، 1385،ص30).

عوامل بسیاری بر یادگیری تأثیر می گذارند. از جمله این عوامل که فرد با خود به محیط یادگیری می‌آورد، روش ها یا همان سبک های یادگیری است. اگرچه تمام انسانها توانایی یادگیری دارند اما میزان و نحوه یادگیری انسانها، حتی در موقعیتی یکسان، متفاوت است. شاید یکی از مهم ترین دلایل آن، روش های یادگیری متفاوت آنان باشد. این روش ها تعیین می کند که در برخورد با یک موقعیت، فرد چه مدت، به چه چیزی و به چه میزانی توجه می کند (الهی و همکاران، 1383).

سبک های یادگیری دارای انواع گوناگونی هستند که روی هم رفته می توان آنها را به سه دسته کلی سبک های یادگیری شناختی، عاطفی و فیزیولوزیک تقسیم کرد(سیف،1387). سبک های یادگیری شناختی عبارتند از طریقی که شخص موضوعات را ادراک می کند، اطلاعات را به خاطر می سپارد، درباره مطالب می اندیشد و مسائل را حل می کند. این سبک ها بسیار متنوع اند و مهمترین آنها عبارتند از سبک‌های وابسته به زمینه[17] و نابسته به زمینه[18] ، سبک های مفهوم سازی، سبک های پردازش کننده کلامی در برابر پردازش کننده دیداری، سبک ‌های گشودگی به تجربه و انعطاف ناپذیری، سبک های سنت گرایی در مقابل خرد گرایی (فراهانی،1378)، و سبک های یادگیری همگرا[19]، واگرا[20]، جذب کننده[21] و انطباق یابنده[22] (کلب[23]،1985). در این تحقیق از دسته بندی اخیر استفاده شده که دیوید کلب آن را ارائه داده است.

به طور کلی رویکردهای یادگیری افراد نه تنها با محیط های یادگیری و ویژگی های فردی شان همبسته است، بلکه کارکرد سبک های تفکر آنان، شخصیت های شغلی و ویژگی های شخصیتی نیز در این زمینه نقش دارند(کدیور،1388، ص296).

با توجه به موارد فوق می توان اهمیت مطالعه در زمینه رابطه میان عوامل شخصیت و یادگیری را دریافت، چنان که در تاریخ روانشناسی مطالعات بسیاری در این زمینه انجام شده است. برخی از روانشناسان در زمینه رابطه بین ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری بررسی هایی به عمل آورده اند، از جمله؛ کوماراجو و همکاران (2011) با بررسی رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت، سبک های یادگیری و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دریافتند دو مورد از پنج صفت بزرگ شخصیت (با وجدان بودن و موافق بودن) با هر چهار سبک یادگیری همبستگی مثبت دارد. ناتالیانیس[24] (2010) تأثیر خصوصیات شخصیتی (مانند شخصیت ، استعداد و جنسیت) را بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان (معدل) مطالعه نمود و دریافت که تمامی این پنج صفات بزرگ، به جز ثبات عاطفی وسبک یادگیری، رابطه معنی داری با شایستگی یادگیری درک شده دانش آموزان دارند. بنابراین انتظار می رود که بین ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری رابطه وجود داشته باشد.

این عقیده که سبک های یادگیری افراد می تواند با شخصیت آنها مرتبط باشد، عقیده جدیدی نیست. به عنوان مثال میسیک[25] (1996) اشاره می کند که سبک یادگیری افراد می تواند به عنوان «ویژگی‌های ثابت در فرایند پردازش اطلاعات که حول محور علایق شخصی فرد گسترش می یابد» در نظر گرفته شود. تحقیقات اخیر نیز نتایجی را در تأیید این فرض که ترجیحات یادگیری افراد با شخصیت آنها همبسته است، یافته اند (بوساتو[26] و همکاران،1999و2000).

البته در داخل کشور نیز تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است (رحمانی شمس،1379، منصوری،1379، محمدزاده،1384 و عبادی،1384). با بررسی دقیق این تحقیقات، می‌توان دریافت که اکثر تحقیقات انجام شده درباره رابطه بین ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری در ایران، بر روی دانشجویان و در محیط‌های دانشگاهی صورت گرفته است. بنابراین لازم به نظر می رسد که این تحقیق در میان دانش آموزان نیز انجام گیرد. همچنین اکثر این تحقیقات، در زمینه هایی به غیر از پنج عامل بزرگ شخصیت و سبک های یادگیری کلب صورت گرفته  است و همین تحقیقات اندک نیز نتایج بسیار متناقضی را بدست داده اند. از این نظر، تحقیق حاضر نوعی تحقیق تأییدی است که می کوشد ضمن کمک به رفع برخی از ابهامات موجود، بینش ما را برای کمک به یادگیری دانش آموزان و هدایت تحصیلی آنان افزایش دهد. حال با توجه به توضیحات فوق، سؤال اساسی ما در این تحقیق این است که: آیا بین ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری دانش آموزان رابطه وجود دارد؟

 

1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق

روش های یادگیری افراد با یکدیگر متفاوت است. سبک یادگیری، متغیری عمده در تفاوت های فردی است که در سه دهه گذشته به صورتی گسترده مورد تحقیق قرار گرفته است. با این وصف، بیشتر عوامل مطالعه شده مرتبط با رویکرد های یادگیری، به ویژگی هایی مانند سن، جنس، انگیزه یادگیری و بافت یاددهی- یادگیری محدود بوده است و سایر عواملی که در رویکرد های یادگیری فراگیران مؤثر است، به‌ندرت مورد توجه جدی قرار گرفته اند. امروزه در برخی مطالعات مرتبط با تفاوت های فردی، رابطه بین رویکرد های یادگیری با متغیرهایی مانند ویژگی های شخصیت و شخصیت های شغلی بررسی شده است. بررسی نقش این سازه ها در رویکردهای یادگیری، از آن جهت بسیار مهم است که توجه اکثر پژوهشگران و مربیان آموزشی را در سه دهه گذشته به خود معطوف کرده است. یکی از ویژگی های مشترک این مفاهیم، وسعت تأثیر هر یک ازآنها است. هر یک از این مفاهیم، تأثیرات عمده ای بر پیامد های یادگیری فراگیران داشته است. در عین حال، شناسایی تأثیر این متغیرها بر آنچه طی فرایند یادگیری اتفاق می‌افتد نیز از اهمیتی برابر برخودار است(کدیور،1388، ص290).

همچنین اگر بتوانیم سبک های یادگیری افراد را تعیین کنیم، در آن صورت می توان برای هر سبک یادگیری، راهبردهای آموزشی خاصی را در نظر گرفت که به افزایش اثر بخشی یادگیری منجر خواهد شد (بنتهام[27]،1384، ص126). هر چند که می توان راهبردها و سبک های موثر یادگیری را به دانش آموزان مختلف آموزش داد، اما در هر حال، هر سبک یادگیری یک ویژگی شخصیتی است که ممکن است برای یادگیرنده مناسب ترین روش باشد(سیف، 1385).

شخصیت محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند یادگیری، انگیزه، ادراک، تفکر و مواردی از این قبیل است(شاملو،1382). بسیاری از نظریه پردازان شخصیت معتقدند که تفاوت های فردی افراد در شخصیت یکی از فاکتورهای مهمی است که انگیزه آنها را در رفتار، عملکرد و یادگیری تحت تأثیر قرار می‌دهد (زوینگ و وبستر[28]،2004).

در رابطه با تأثیر ویژگی های شخصیتی افراد در موفقیت تحصیلی، شغلی و … بررسی های گوناگونی انجام شده است. برای مثال کتل(1978) عنوان می کند که در گستره موفقیت آموزشی، نقش شخصیت فراتر از هوش است. افزون بر این، نظام آموزش و پرورش بسیاری از کشورها سنجش روانی و به خصوص ارزیابی شخصیت افراد را در مقاطع مختلف مد نظر قرار داده است تا بتواند آنان را در موقعیت های مختلف تحصیلی به خوبی هدایت نماید( نقل از آتش افروز و همکاران،1386).

سبک یادگیری را می توان توجیه کننده بسیاری از تفاوت های فردی در کلاس درس دانست. شاید این توقع زیادی باشد که از معلم انتظار داشته باشیم تا برای هر یک از دانش آموزان خود، موقعیتی مطابق میل او فراهم آورد و هر گونه حمایتی را که در ارتباط با سبک یادگیری خاص خود بخواهد برای او فراهم نماید. با این حال معلم می تواند حق انتخاب را برای یادگیرندگان خود فراهم آورد. این گونه حق انتخاب ها به هر دانش آموز امکان می دهد که دست کم بعضی وقت ها، متناسب با سبک یادگیری خود کار کند و یاد بگیرد. بنابراین معلمان می توانند با شناسایی سبک های یادگیری دانش آموزان و هماهنگ ساختن روش تدریس خود با سبک های یادگیری آنان، بیشترین بهره وری را در کلاس های درس خود به دست آورند(سیف، 1385،ص174).

همخوانی بین ویژگی های شخصیتی و محیط های تحصیلی فرد موجب موفقیت و رضایت تحصیلی، و عدم همخوانی بین آنها موجب کاهش بهره وری و نارضایتی تحصیلی می گردد (هالند، 1994، نقل از پیترزاک[29] ،2001).  همچنین معـلمان باید با انواع مختلف سـبک های یادگـیری دانش آموزان آشـنا باشـند و با هر کدام از آنها تا حد امکان متناسب با سبک خود او برخورد نمایند (دنیـس[30]،2004).

سبک های مختلف یادگیری همچنین بر روش آموزش معلمان تأثیر می گذارند. معلمان نابسته به  زمینه موقعیت های آموزشی غیر شخصی یا به اصطلاح خشک را بیشتر ترجیح می دهند و غالبا بر جنبه های شناختی  نظری آموزش تأکید می کنند. در مقابل، معلمان وابسته به زمینه برقراری تعامل با یادگیرندگان و بحث کلاسی را می پسندند. معلمان فارغ از زمینه سؤال کردن را مهم ترین وسیله آموزشی می‌دانند که از طریق آن موضوع های درسی را معرفی می کنند  و دانش آموزان را به پردازش اطلاعات وا‌‌ می‌دارند، اما معلمان وابسته به زمینه سؤال کردن را بیشتر به عنوان وسیله ای برای وارسی یادگیری دانش آموزان پس از آموزش خود مورد استفاده قرار می دهند. معلمان فارغ از زمینه بر معیار های خود تأکید می کنند و اصولی را که آموزش می دهند شخصا تدوین می نمایند، اما معلمان وابسته به زمینه، یادگیرندگان را در سازمان دادن محتوای درس شرکت می دهند و آنان را به تدوین اصول تشویق می نمایند. معلمان فارغ از زمینه از اینکه دانش آموزان پایین تر از توان خود کار کنند ناخرسندند و اشکالات آنان را گوش زد می نمایند، اما معلمان وابسته به زمینه تمایلی به انتقاد کردن از دانش آموزان ندارند و بیشتر به ایجاد و حفظ رابطه اجتماعی مثبت با دانش آموزان علاقه مندند، و یادگیری موضوع های درسی برای آنان در درجه دوم  اهمیت قرار دارد (سیف، 1385؛ ص 173).

هین و بادنی[31] (2000) معتقدند زمانی که سبک های یادگیری و نوع ترجیحات دانش آموزان شناسایی و در نظر گرفته شود، انگیزش آنها برای یادگیری افزایش می یابد و زمانی که دانش آموزان برای یادگیری بیشتر برانگیخته می شوند، پتانسیلی برای یادگیری گسترده وجود دارد، در نتیجه یادگیری بیشتری صورت می گیرد. تحقیقات کلی[32] (1997) نشان می دهد هنگامی که معلمان از سبک های یادگیری دانش آموزان در کلاس های درس آگاهی داشته باشند، می توانند مطالب را در کلاس به نحوی ارائه دهند که عملکرد شناختی و یادگیری دانش آموزان بیشتر شده و از تأثیر تفاوت های فردی در کلاس کاسته شود.

تحقیقات ویتنی[33] و همکاران (1985) نشان می دهد که سبک های یادگیری کلب در طراحی برنامه های آموزش و پرورش، و هماهنگ ساختن روش های آموزش و پرورش با سبک های یادگیری دانش آموزان بسیار مفید است( نقل از گرین[34]  و همکاران، 1996).

نتایج برخی از پژوهش ها نشان داده اند که وقتی یادگیرندگان در سبک ترجیحی خود مطالعه می کنند، بیشتر و بهتر یاد می گیرند. مثلا داون و داون[35] (1987) و داون و همکاران(1989) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که یادگیرندگان وقتی بهتر یاد می گیرند که در مکانی مورد پسند و به روش دلخواه خود مطالعه نمایند (‌نقل از یار محمدی واصل،1379).

با شناسایی سبک های یادگیری دانش آموزان می توان در انتخاب رشته تحصیلی و در نهایت شغل مناسب نیز به آنان کمک نمود. ویتکین[36] (1976) معتقد است توجه معلمان و برنامه ریزان درسی به سبک شناختی افراد که ریشه در تفاوت های فردی آنان دارد، موجب تسهیل در فهم و یادگیری و فرایند های آموزشی خواهد شد و دانش آموزان را در انتخاب حرفه و موقعیت های شغلی آینده یاری خواهد داد( نقل از اعظمی، 1381).

یادگیری یکی از عوامل بسیار مهم تعیین کننده در رشد شخصیت محسوب می شود. یکی از اهداف و انگیزه های اصلی نظریه پردازان سبک های یادگیری فراهم آوردن پیوندی بین یادگیری و شخصیت می‌باشد. جکسون و جونز[37](1996) در زمینه ارتباط بین ویژگی شخصیتی و سبک های یادگیری به این نتیجه رسیده اند که هر یک از عناصر سبک های یادگیری حداقل با یکی از ویژگی شخصیتی در ارتباط است. فورنهام و جکسون(1999) با یافتن همبستگی بین ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری، آشکارا بیان نموده اند که سبک های یادگیری زیر مجموعه شخصیت هستند.

با پذیرش این تعریف، می توان انتظار داشت که سازه شخصیت به گونه ای فراگیر، تمام فعالیت های انسان از جمله جهت گیری های یادگیری او را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در این تحقیق تلاش بر ارائه مدلی است که رابطه میان ویژگی های شخصیتی و استفاده از سبک های متنوع یادگیری را توضیح دهد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ب.ظ ]




فرضیه های پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………. 13

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها …………… 17

فصل دوم: پیشینه پژوهش

مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 22

آمادگی اعتیاد ……………………………………………………………………………………………………………………………… 22

  1. مدل های مربوط به گذارهای تحولی برای مصرف مواد …………………………………………………………. 23
  2. مدل های مربوط به عوامل خطرزا و محافظت کننده مصرف مواد ………………………………………… 24

1-2. رویکرد اجتماعی/فرهنگی، بین فردی و فردی …………………………………………………………………… 26

2-2. الگوی ساختار علی مصرف مواد ………………………………………………………………………………………….. 27

3-2. مدل زیستی-روان شناختی-اجتماعی مصرف مواد ……………………………………………………………. 28

شیوه های فرزند پروری و آمادگی اعتیاد …………………………………………………………………………………….. 31

نظریاتی در باب شیوه های فرزند پروری ……….. 32

  1. نظریه فرآیند تخریبی خانواده ……………. 32
  2. نظریه پذیرش-طرد والدین ………………… 33

 

عنوان……………………………………………………………………………………………………………………………………….صفحه

  1. نظریه سه وجهی پیترسون و رالینز …………. 35

الف-3). رویکرد یک سویه ……………………………………………………………………………………………………………. 35

ب-3). رویکر دو سویه ……………………… 42

ج-3). رویکرد منظومه ای ……………………………………………………………………………………………………………. 43

پژوهش های مربوط به ارتباط شیوه های فرزندپروری و آمادگی اعتیاد    45

نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………………. 47

نوجویی و آمادگی اعتیاد ………………………………………………………………………………………………………………. 47

پژوهش های داخلی و خارجی: رابطه بین نوجویی و آمادگی اعتیاد    52

نتیجه گیری ……………………………… 53

مشکلات رفتاری برونی سازی و آمادگی اعتیاد ……. 54

پژوهش های داخلی و خارجی: رابطه بین مشکلات رفتاری و آمادگی اعتیاد 60

نتیجه گیری ……………………………… 61

راهبردهای مقابله و آمادگی اعتیاد ………….. 61

انواع راهبردهای مقابله …………………… 65

دانلود مقاله و پایان نامه

 

پژوهش های داخلی و خارجی: رابطه بین راهبردهای مقابله و آمادگی اعتیاد ……………………………………….. 68

نتیجه گیری ……………………………… 69

ارتباط بین شیوه های فرزند پروری و نوجویی ……………………………………………………………………………. 70

پژوهش های داخلی و خارجی: رابطه بین شیوه های فرزند پروری و نوجویی 73

ارتباط بین شیوه های فرزند پروری و مشکلات رفتاری. 75

پژوهش های داخلی و خارجی: رابطه بین شیوه های فرزند پروری و مشکلات رفتاری……………… 79

ارتباط بین شیوه های فرزند پروری و راهبردهای مقابله ……………………………………………………………. 83

پژوهش­های داخلی و خارجی: رابطه بین شیوه­های فرزندپروری و راهبردهای مقابله …………………………………. 84

ارتباط بین راهبردهای مقابله و مشکلات رفتاری…………………………………………………………………………. 85

پژوهش های داخلی و خارجی: رابطه بین راهبردهای مقابله و مشکلات رفتاری ……………………………………….. 87

ارتباط بین نوجویی و مشکلات رفتاری ………….. 89

پژوهش های داخلی و خارجی: رابطه بین راهبردهای مقابله و مشکلات رفتاری ……………………………………….. 90

ارتباط بین شیوه های فرزندپروری، نوجویی و مشکلات رفتاری    92

پژوهش­های داخلی و خارجی: رابطه بین شیوه­های فرزندپروری، نوجویی و مشکلات رفتاری…….94

 

عنوان ………………………………………………………………………………………………………………………………………صفحه

ارتباط بین شیوه های فرزندپروری، راهبردهای مقابله و مشکلات رفتاری 95

پژوهش های داخلی و خارجی: رابطه بین شیوه های فرزندپروری، راهبردهای مقابله و مشکلات رفتاری…………………….. 97

ارتباط بین شیوه های فرزند پروری، راهبردهای مقابله و آمادگی اعتیاد 98

خلاصه …………………………………… 99

فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………….102

جامعه آماری………………………………………………………………………………………………………………………………. 102

نمونه و روش نمونه گیری  ………………………………………………………………………………………………………… 102

ابزارهای اندازه­گیری ……………………………………………………………………………………………………………………103

طرح پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………. 123

روش اجرای پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………..125

تحلیل آماری و راهبرد الگویابی …………………………………………………………………………………………………125

این مطلب را هم بخوانید :

فصل چهارم: یافته­های پژوهش

مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………….128

1-4. یافته های توصیفی …………………………………………………………………………………………………………….128

2-4. یافته های مربوط به آزمون مدل فرضی پژوهش …………………………………………………………….. 132

  1. شناسایی مدل ………………………………………………………………………………………………………………… 132

2 برآورد مدل ………………………………………………………………………………………………………………………..134

1-2). برازندگی مدل فرضی پژوهش ………………………………………………………………………………135

2-2). برآورد پارامترهای مدل فرضی پژوهش …………………………………………………………….136

3-2-4. اصلاح مدل ………………………………………………………………………………………………………………138

4-2-4. آزمودن و تعیین دوباره مدل …………………………………………………………………………………..138

1-4. برازندگی مدل اصلاحی پژوهش و تفاوت بین دو مدل پیشنهادی و اصلاح…139

1-4. برآورد پارامترهای مدل اصلاحی پژوهش …………………………………………………….140

1-2-4. الگوی اندازه گیری مدل اصلاحی پژوهش …………………………………….. 140

 

 

عنوان ……………………………………………………………………………………………………………………………………..صفحه

2-2-4. الگوی ساختاری مدل اصلاحی پژوهش …………………………………………….141

یافته های مربوط به فرضیه های با یک متغیر میانجی ………………………………………………………………146

روابط میانجی با سه مسیر یا میانجی سلسله ای ……………………………………………………………………….159

یافته های مربوط به فرضیه های با دو متغیر میانجی یا سلسله ای …………………………………………..164

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………….175

تبیین نتایج حاصل از آزمون مدل عوامل موثر بر آمادگی اعتیاد …………………………………………….. 177

جمع بندی …………………………………………………………………………………………………………………………………..199

محدودیت های پژوهش …………………………………………………………………………………………….202 پیشنهادهای پژوهش ………………………………………………………………………………………………………………….202

الف) پیشنهادهای نظری …………………………………………………………………………………………………….. 202

ب) پیشنهادهای کاربردی …………………………………………………………………………………………………….203

منابع

منابع فارسی …………………………………………………………………………………………………………………………………206

منابع انگلیسی ……………………………………………………………………………………………………………………………..215

ضمائم ………………………………………………………………………………………………………………………………………….245

چکیده انگلیسی

مقدمه

برخی از پدیده ها و مسائل اجتماعی و انسانی دارای ماهیت حساس، ساختار نامشخص و کارکرد به ظاهر پنهان هستند. این پدیده ها و مسائل، از یک سو، تمایل به پوشیده ماندن دارند و از سوی دیگر، مانند جریان رودخانه، ظاهری آرام و درونی پرخروش، پرکشش و پرقدرت دارند و هر مانعی را از سر راه خود برمی­ دارند و پیش می­روند. نمونه ای از این پدیده ها و مسائل، اعتیاد و مصرف مواد مخدر است (کلدی و مهدوی، 1382). دست کم 3500 سال است که انسان مواد مخدر مصرف می کند (سادوک[1] و سادوک، 2003). سابقه مصرف آن در کشور ما، دست کم به 400 سال قبل در دوره صفویه برمی­گردد (تقوی، 1363) و در حال حاضر در  آستانه قرن بیست و یکم، هنوز جوامع بشری با مشکل بزرگ اجتماعی و روانی سوء مصرف مواد درگیر هستند و علیرغم کوشش های زیاد و هزینه های بسیار سنگین برای مبارزه با آن، هنوز راه حل مناسب و قابل قبول برای چیره شدن به این مشکل بزرگ جهانی به دست نیامده است (مهریار و جزایری، 1377). در کشور ما، اولین کوشش ها در راستای کاهش عرضه مواد افیونی بوده و کمتر به کاهش تقاضا توجه شده است و امروزه مبارزه فرهنگی با مسئله اعتیاد و پایین آوردن سطح تقاضا در اولویت قرار گرفته است (اورنگ، 1378). فرض بر این است که جلوگیری از مبتلا شدن افراد به سوء مصرف مواد مخدر و پیشگیری از آن، آسان تر از درمان این اختلال است (بتوین[2] و بتوین، 1992). هدف از پیشگیری، به تأخیر انداختن یا جلوگیری از شروع استفاده از مواد در جامعه است (هنسن[3]، 1992). به این ترتیب، پیشگیری از ابتلای افراد جامعه به سوء مصرف مواد به معنی جلوگیری از تحمل هزینه های سنگین به اجتماع، ابتلای افراد به ایدز و بیماری های دیگر، کاهش بازدهی در محیط کار، وقوع جرم و جنایت و در معرض خطر قرار گرفتن نسل بعدی است (جزایری، رفیعی و نظری، 1382).

بیان مسأله

اعتیاد یک بیماری جسمی- روانی- اجتماعی- معنوی[4] است (گالانتر[5]، 2006) که در شکل گیری آن چندین زمینه پیش اعتیادی نقش داشته (زینالی، وحدت و عیسوی، 1387) و وابستگی و مصرف آن، آثار و پیامدهای بنیادی و نامطلوب روانی، اجتماعی، انسانی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و فرهنگی بر ساختار و کارکرد جامعه دارد (کلدی و مهدوی، 1382). تجربیات سال­های اخیر حاکی از آن است که اقدامات یک جانبه به عنوان مثال جلوگیری از عرضه جهت پیشگیری از مصرف مواد مخدر کارساز نبوده اند. بنابراین به منظور برنامه ریزی دقیق، واقع بینانه و اثربخش درباره پیشگیری اولیه از مصرف مواد مخدر باید عوامل خطرزا[6] و محافظت کننده[7] شناسایی شوند (پاندینا[8]، 2006).

پژوهش­های مختلف نشان می­دهند که برای پذیرش و مصرف مواد مخدر، وجود زمینه های رشدی ناسالم ضروری است. در واقع معتادان کسانی هستند که مصرف مواد مخدر، به زمینه های رشدی ناسالم آنها، اضافه می شود، یعنی رشد ناسالم در زمینه های مختلف موجب گرایش آنها به مواد مخدر می شود و رشد گرایش به مواد مخدر در طی زندگی، تحت عنوان استعداد اعتیاد، مطرح است (کلد­ی و مهدوی، 1382). عده ای از نظریه پردازان معتقدند که گرایش به اعتیاد یعنی استعداد برای معتاد شدن به هر طریقی، یک وضعیت فیزیولوژیایی بنیادین است، چیزی که فرد با آن متولد می شود (فیلپس و نورس[9]، 1986، به نقل از تامر[10]، 2001).

نظریه های مختلف در حوزه های جامعه شناسی، روان شناسی و زیست شناسی درباره علل شروع مصرف مواد مخدر در نوجوانان ارائه شده است. در بررسی های اخیر شمار قابل ملاحظه ای از عوامل خطرزای و محافظت کننده خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و فردی شروع مصرف مواد مخدر شناسایی شده اند (براون، گو، سنگر، داونس و برینلس[11] 2009).

مدل روان شناختی یا منش شناختی برای سوء مصرف الکل و دیگر مواد، مطرح می کند که وابستگی شیمیایی ریشه در نابهنجاریهای شخصیت یا سرشت دارد. در این مدل، عوامل علّی سوء مصرف الکل و دیگر مواد، عبارتند از شخصیت یا آمادگی (شخصیت مستعد اعتیاد)، عدم انطباق با فشارهای روانی ، کنترل تکانه ضعیف (2006). بنابراین پژوهشگران معتقدند شخصیت از جمله عواملی است که می تواند نقش مهمی در آمادگی، تسریع و تداوم رفتارهای وابستگی یا سوء مصرف، داشته باشد (راچکین، آیسمن و هاگلوف[12]، 1999).

بررسی های اخیر درباره عوامل شخصیتی و مصرف مواد بیشتر بر روی ساختار علّی آن تأکید دارند. از جمله برجسته ترین متغیرهایی که برای مشخص کردن مصرف کنندگان مواد در طی پژوهش های مختلف و به ویژه در نظریه زیستی- روانی شخصیت[13] کلونینجر (1991) به طور کلّی شناسایی شده اند، متغیر نوجویی[14] (کلونینجر[15]، 1987، به نقل از لی بان[16] و همکاران، 2004 ) است، که یکی از ابعاد سرشتی شخصیت می باشد. در پژوهش های مختلف این ویژگی به عنوان عامل خطرساز، یعنی ویژگی یا اتفاقی که اگر در شخصی وجود داشته باشد، احتمال گرایش فرد را به مصرف مواد مخدر افزایش می دهد، در مصرف کنندگان انواع مختلف مواد مخدر بالاتر از گروه کنترل بوده است (راچکین و همکاران، 1999).

کلونینجر و همکاران (1987، به نقل از لی بان و همکاران، 2004) در چهار چوب نظریه شخصیت خود، سنخ شناسی سوء مصرف الکل را به صورت نوع 1 و نوع 2 ارائه کرده اند. آنها تلاش کردند مولفه های شخصیتی را که پیش بینی کننده سوء مصرف الکل هستند، شناسایی نمایند. بر این اساس دریافتند که مولفه نوجویی بالا ( به همراه آسیب گریزی[17] پایین) با شروع زودرس سوء مصرف الکل رابطه دارد. همچنین در بسیاری از موارد، نوجوانان با نوجویی بالا نیز، نیازشان به تحریک و هیجان را با استفاده از مواد محرک­زا [18] و دیگر مواد مخدر برآورده می­کنند. اما با توجه به اینکه همه افراد دارای نوجویی بالا، مواد مصرف نمی کنند، شیوه های فرزندپروری مقتدرانه، به عنوان عامل حمایت کننده یعنی عاملی که احتمال مصونیت در مقابل مصرف مواد را افزایش می دهد و تعدیل کنندۀ مصرف مواد، نگرش نسبت به مواد و تمایلات مصرف است، مطرح شده است (استیفنسن و هلم[19]، 2006). از طرف دیگر کینی[20] (1996) و کامفر و الوارادو[21] (1998­، به نقل از زینالی و همکاران، 1387) ارتباط ضعیف فرزند- والدین را از عوامل اجتماعی پیش بینی کننده اعتیاد در نوجوانان گزارش کرده اند.

عامل دیگری که بر آمادگی اعتیاد تأثیر­گذار است، راهبردهای مقابله[22] است. فرضیه آسیب پذیری[23] در زمینه تنیدگی[24] مطرح می­کند که برخی از افراد چه به دلیل آمادگی زیست شناختی، و چه به دلیل حساس­سازیهای اولیه، از جمله شیوه­های فرزند پروری نامناسب (یوهارا، ساکادو، ستو و سامیا[25]، 2000)، در مقایسه با سایر افراد، با احتمال بیشتری به رویدادهای تنیدگی­زای زندگی پاسخ منفی می­دهند (آقایوسفی، دادستان، اژه ای و منصور، 1382).

هالپرن[26] (2004) به بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابله در ارتباط بین محیط خانواده و شیوه فرزندپروری با مشکلات رفتاری کودکان با استفاده از تحلیل رگرسیون پرداخته و به این نتیجه دست یافت که راهبردهای مقابله به عنوان یک متغیر میانجی در ارتباط بین کشمکش خانوادگی و شیوه فرزندپروری نامناسب با مشکلات برونی­سازی عمل می­کند. بنابراین راهبردهای مقابله مناسب، شیوه های صحیح فرزندپروری، پاسخگو بودن و به هم پیوستگی خانواده به عنوان عوامل حمایت کننده در برابر مشکلات رفتاری می باشند.

لامبورن، مونتس، استنبرگ و دارنباخ[27] (1991، به نقل از ولفردت، همپل و مایلز[28]، 2003) گزارش کردند که نوجوانان با والدین مقتدر نسبت به نوجوانان با والدین مسامحه کار[29] یا سهل گیر[30]، دارای انطباق بهتر در رابطه با بدفتاری، مصرف مواد و بزهکاری کمتر در مدرسه بوده و در حوزه های پیشرفت دارای صلاحیت بیشتری می باشند.

تری[31]  (2004) نیز در پژوهشی مطرح می­کند که رفتار بزهکارانه از عوامل متعددی از جمله محیط های خانوادگی بی ثبات و شیوه های فرزندپروری نامناسب نشأت گرفته است که شخص را در طی انتقال به نوجوانی تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین پژوهش­ها نیز نشان داده اند که این عوامل بر روی رفتار بزهکارانه کودکان و نوجوانان و حتی دانشجویان جدید الورود نیز تأثیر گذار است (تری، 2004؛ هیک من، بارثولومی و مک کنری[32]،2000).

شیوه فرزندپروری مستبد با بروندادهای رفتاری منفی از جمله رفتار پرخاشگرانه، عملکرد عاطفی کاهش یافته، افسردگی و سطوح پایین­تر اعتماد به نفس ارتباط دارد (برنز[33]، 2002؛ پایکل، کاپلان و رید[34]، 2002؛ اسکیلز[35]، 2000، به نقل از تری، 2004 و بیرز و گوسنز[36]، 2003). شیوه فرزندپروری سهل­گیر نیز با بزهکاری و پرخاشگری در سنین نوجوانی مرتبط است. نظارت ضعیف، غفلت، و بی­تفاوتی که همگی جزء شیوه فرزندپروری سهل­گیرانه می­باشند، نقش تعیین کننده­ای در ارتکاب بزه داشته و در نتیجه، این افراد با فراوانی بیشتری در رفتارهای منحرف از جمله مصرف مواد و الکل، رفتارهای غیر انطباقی، تکانشی، هیجانی و سوء رفتار یا کارهای خلاف در مدرسه درگیر می شوند (داربین، دارلینگ، استنبرگ و برون[37]، 1993؛ میلر، دی اری و دادلی[38]، 2002، به نقل از تری، 2004).

پورشهباز، شاملو، قاضی طباطبایی و جزایری (1384) در پژوهشی تحت عنوان «روابط ساختاری عوامل روان شناختی مصرف مواد مخدر در نوجوانان پسر» به این نتیجه دست یافتند که مشکلات رفتاری عمده ترین عامل تجربه مصرف قبلی مواد و به تبع آن مصرف مواد مخدر در نوجوانان پسر بوده و این عامل نه تنها مستقیماً بر تجربه مصرف مواد مخدر تأثیر دارد بلکه به طور غیر مستقیم و با افزایش نگرش مثبت به مصرف مواد مخدر، بر آن تأثیر دارد.

همان طوری که وست و ایکن[39] (1997، به نقل از پور شهباز و همکاران، 1384) مطرح می­کنند برای پیشگیری از مصرف مواد مخدر صرفاً شناسایی فهرستی از عوامل خطرزا و محافظت کننده کافی نیست بلکه باید از مکانیزم و چگونگی بروز آنها نیز مطلع بود، بنابراین، شناسایی روابط متغیرهای واسطه بالقوه و ارتباط آنها با مصرف مواد مخدر، لازمه فعالیت های مؤثر پیشگیری است.

با توجه به یافته های پژوهشی که نمونه هایی از آن در این بخش ذکر گردید، این سوال مطرح می شود که متغیرهای فوق چگونه و از چه مسیرهایی بر آمادگی اعتیاد اثر می گذارند؟ روابط این متغیرها با هم و در ارتباط با آمادگی اعتیاد چگونه است؟ بنابراین، در این پژوهش روابط حاکم بر متغیرها و مکانیزمی که منجر به آمادگی اعتیاد در نوجوانان دختر و پسر می شوند با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفتند.

شکل 1-1 مدل فرضی پژوهش حاضر را نشان می دهد. بر اساس این مدل، چنین فرض شده است که شیوه های فرزند پروری از طریق راهبردهای مقابله، نوجویی و مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد تأثیر می گذارند.

اهمیت و ضرورت پژوهش

مواد مخدر در هزارۀ سوم، همچنان به صورت یک معضل و عامل هولناک در آمده است و موج تخریب کنندۀ آن، بر کلیه زمینه­های اجتماعی- اقتصادی- سیاسی- فرهنگی- روانی و تربیتی اثر گذاشته است. بررسی آمارهای موجود در ایران و دیگر کشورها، از جمله کشورهای آسیایی می تواند شمایی روشن تر از آنچه که بیان شد، نشان دهد. ارقام موجود، راجع به انسان هایی است که می توانستند مولدان بالقوه و بالفعل جامعه باشند. تخمین زده می شود که هر فرد ایرانی وابسته به مواد، حدود یک میلیون  تومان در سال به جامعه زیان می رساند (رئوفی و رضوی، 1378). این هزینه­ که افراد وابسته به مواد، صرف مواد می کنند و تأثیرات منفی که بر اطرافیانشان می گذارند، حاکی از خسارات عظیم تر پیکرۀ نیروی انسانی جامعه است. می توان گفت که اعتیاد مخصوص یک قشر خاص نیست، در میان هر طبقه ای چه مرفه و غیرمرفه، بی سواد و باسواد، مجرد و متأهل و …، فرد وابسته به مواد وجود دارد. اما اینکه چه افرادی، با چه ویژگی هایی، بیشتر در معرض خطر هستند، بر اساس پژوهش­هایی که در مورد اعتیاد انجام شده، مشخصات فردی، اجتماعی و روانی ویژه ای را برای افراد وابسته به مواد شناسایی و مطرح شده اند. مرور و مطالعه اطلاعات موجود در این زمینه حاکی از آن است که نوجوانان به عنوان قشر آسیب پذیر بیشتر در معرض خطر هستند. اعتیاد نیروی نوجوان هر جامعه، در واقع زمینه ساز تخریب و انحطاط کامل آن اجتماع می باشد. نتایج مطالعات متعددی که در برخی از کشورها در زمینه میزان ابتلای افراد به مصرف مواد انجام شده است، چشمگیر بوده و زنگ خطری است که بذل توجه به آن از ضروریات زمان محسوب می شود. برای نمونه در ترکیه 4/31 درصد افراد مورد مطالعه یک پژوهش را زیر 15 ساله ها تشکیل می دادند، از سوی دیگر در پاکستان بیشترین افراد وابسته به مواد (5/17 %) زیر 35 سال و بالاترین نسبت سنی افراد وابسته به مواد مورد بررسی بین 26 تا 30 سال بوده که سن شروع اعتیاد 34 درصد آنها 15 تا 20 سال ذکر شده است. طی یک مطالعه که در هند انجام شده است، سن قشر آسیب پذیر بین 20 الی 34 سال است. منبع دیگری مطرح می کند، در بررسی­های گسترده­ای که انجام شده، میزان سوء مصرف مواد یا وابستگی به مواد در طول عمر در جمعیت بالای 18 سال ایالات متحده، 7/16 درصد گزارش گردیده است. و در نهایت در بنگلادش بیشترین افراد مورد تحقیق وابسته به مواد، بین سنین 21 الی 34 سال بودند (مددی و نوغانی، 1384). اعتیاد در کشور ما نیز طی سال های اخیر روند رو به افزایش داشته و مطابق آمارها حدود 73 درصد جمعیت معتاد کشور، زیر 40 سال و میانگین سنی آنها حدود 35 سال است. وجود 5/2 میلیون معتاد رسمی و حدود 4 میلیون معتاد تفننی که نهایتاً آنان نیز ممکن است معتاد دائم شوند، لزوم توجه به این پدیده ناخوشایند را بیشتر و رهایی از این مسمومیت را مسلم تر می کند (مسکنی و جعفر زاده فخار، 1387). برخی بررسی ها پنج تا ده درصد افراد جامعه را دارای زمینۀ مستعد برای اعتیاد دانسته اند (پیران، 1376، به نقل از زینالی و همکاران، 1387).

ادمون سان، کانگر[40] و کانگر، (2007) در پژوهشی تحت عنوان مهارت های اجتماعی در دانشجویان با صفت خشم بالا، به این نتیجه دست یافتند که شیوع مصرف مواد در زنان افزایش یافته است و کاهش میانگین سن شروع مواد، از دیگر یافته های تحقیق بود.

در طول دو دهه گذشته با توجه به پیامدهای نامطلوب و بنیادی روانی، اجتماعی، انسانی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و فرهنگی بر روی ساختار و کارکرد جامعه، چندین عامل خطرساز (علاوه بر محافظت کننده) برای سوء مصرف مواد در بین افراد شناسایی شده است، از جمله میزان بالای تعارض­های خانوادگی، مشکلات تحصیلی، بروز همزمان اختلالات روانی نظیر اختلال سلوک و افسردگی، مصرف مواد از سوی همسالان و والدین، تکانشگری و شروع زودرس مصرف سیگار را نام برد (مسکنی و همکاران، 1387). اما از آنجایی که امکان بررسی کلیه عوامل مؤثر بر گرایش به مصرف مواد امکان پذیر نمی باشد، لذا در این پژوهش به بررسی برخی از عوامل محافظت کننده و خطرساز در زمینه آمادگی اعتیاد پرداخته تا بر اساس یافته های آن، بتوان پیشنهادات و توصیه هایی در جهت مبارزه با سوء مصرف موادمخدر و پیشگیری از این عادت مضر در نوجوانان ارائه نمود. از طرف دیگر، ماهیت پیچیده مشکلات مرتبط با اعتیاد، ضرورت به کار گیری پژوهشی چند بعدی و سازمان یافته را در این خصوص نشان می دهد. بنابراین، پژوهشهایی که بتوانند عامل موثر بر اعتیاد را در یک سطح وسیع کنترل و مطالعه کنند، بیشتر راهگشا خواهند بود.

امید است که یافته های پژوهش حاضر نه تنها موجب درک روشن تر و شناخت بیشتر اعتیاد شود، بلکه اطلاعات سودمند و اساسی در زمینه پیش­گیری اولیه از اعتیاد نوجوانان ارائه دهد. زیرا که شناخت عوامل زمینه ای گرایش به انواع مواد مخدر، و مداخله جهت حذف این عوامل، مهمترین گام در این مسیر است. در ضمن با توجه به بررسی پیشینه تحقیق هیچ مطالعه ای در زمینه بررسی این روابط در ارتباط با آمادگی اعتیاد در بین نوجوانان سال سوم دبیرستان یافت نشد.

اهداف پژوهش

هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه و آزمون مدلی از برخی عوامل روان شناختی خطرساز و محافظت کننده مرتبط با آمادگی اعتیاد است.

اهداف جزئی:

  • تعیین اثر عوامل روان شناختی محافظت کننده (شامل شیوه فرزند پروری مقتدر، نوجویی پایین، راهبرد مقابله مسئله مدار و عدم وجود مشکلات رفتاری) بر آمادگی اعتیاد
  • تعیین اثر عوامل روان شناختی خطرساز (شامل شیوه فرزندپروری مستبد و سهل گیر، نوجویی بالا، راهبرد مقابله هیجان مدار و اجتنابی، مشکلات رفتاری) بر آمادگی اعتیاد می باشد.

سوالهای پژوهش

  1. آیا مدل پیشنهادی مربوط به عوامل خطرساز و محافظت کننده، بر آمادگی اعتیاد فعال و منفعل، برازنده داده ها می باشد؟
  2. عوامل خطر ساز (شامل شیوه فرزندپروری مستبد و سهل گیر، نوجویی بالا، راهبرد مقابله هیجان مدار و اجتنابی، مشکلات رفتاری) چه تأثیری بر ابعاد مختلف آمادگی اعتیاد دارند؟
  3. عوامل محافظت کننده (شامل شیوه فرزند پروری مقتدر، نوجویی پایین، راهبرد مقابله مسئله مدار و عدم وجود مشکلات رفتاری) چه تأثیری بر ابعاد مختلف آمادگی اعتیاد دارند؟

 

فرضیه های پژوهش

  • شیوه فرزندپروری مقتدر اثر منفی مستقیم بر روی نوجویی دارد.
  • شیوه فرزندپروری مستبد اثر مثبت مستقیم بر روی نوجویی دارد.
  • شیوه فرزندپروری سهل گیرانه اثر مثبت مستقیم بر روی نوجویی دارد.
  • نوجویی اثر مثبت مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
  • شیوه فرزندپروری مقتدر اثر منفی مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
  • شیوه فرزندپروری مستبد اثر مثبت مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
  • شیوه فرزندپروری سهل­گیرانه اثر مثبت مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد
  • شیوه فرزندپروری مستبد اثر مثبت مستقیم بر سبک مقابله هیجان مدار دارد.
  • شیوه فرزندپروری سهل گیرانه اثر مثبت مستقیم بر سبک مقابله هیجان مدار دارد.
  • شیوه فرزندپروری مستبد اثر مثبت مستقیم بر سبک مقابله اجتنابی دارد.
  • شیوه فرزندپروری سهل گیرانه اثر مثبت مستقیم بر سبک مقابله اجتنابی دارد.
  • شیوه فرزندپروری مقتدر اثر مثبت مستقیم بر سبک مقابله مسئله مدار دارد.
  • سبک مقابله مسئله مدار اثر منفی مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
  • سبک مقابله هیجان مدار اثر مثبت مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
  • سبک مقابله اجتنابی اثر مثبت مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
  • سبک مقابله اجتنابی اثر مثبت مستقیم بر آمادگی اعتیاد دارد.
  • سبک مقابله هیجان مدار اثر مثبت مستقیم بر آمادگی اعتیاد دارد
  • سبک مقابله مسئله مدار اثر منفی مستقیم بر آمادگی اعتیاد دارد.
  • نوجویی از طریق مشکلات رفتاری اثر مثبت غیر مستقیم بر آمادگی اعتیاد دارد.
  • شیوه فرزندپروری مستبد از طریق نوجویی اثر مثبت غیر مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
  • شیوه فرزندپروری سهل گیرانه از طریق نوجویی اثر مثبت غیر مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
  • شیوه فرزندپروری مقتدر از طریق نوجویی اثر منفی غیر مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
  • شیوه فرزندپروری مستبد از طریق مشکلات رفتاری اثر مثبت غیر مستقیم بر آمادگی اعتیاد دارد.
  • شیوه فرزندپروری سهل گیرانه از طریق مشکلات رفتاری اثر مثبت غیر مستقیم بر آمادگی اعتیاد دارد.
  • شیوه فرزندپروری مقتدر از طریق مشکلات رفتاری اثر منفی غیر مستقیم بر آمادگی اعتیاد دارد.
  • شیوه فرزندپروری مستبد از طریق راهبرد مقابله اجتنابی اثر مثبت غیر مستقیم بر مشکلات رفتاری دارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ب.ظ ]




1-5-3- خستگی ………………………………………………………………………………………………. 9

1-5-4- فرسودگی ورزشی …………………………………………………………………………… 10

1-5-5- ورزش حرفه­ای ……………………………………………………………………………….. 11

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………… 12

مبانی نظری پژوهش …………………………………………………………………………………… 12

2-1- روان­شناسی ورزشی …………………………………………………………………………… 12

2-2- بیش­تمرینی ………………………………………………………………………………………… 13

2-2-1- سبب شناسی ……………………………………………………………………………………. 18

2-2-2- ابعاد مختلف بیش­تمرینی …………………………………………………………. 18

2-2-3- تشخیص بیش­تمرینی ………………………………………………………………………. 22

2-3- کمال­گرایی ………………………………………………………………………………………… 23

2-3-1- سه الگوی کمال­گرایی ………………………………………………………………… 26

2-3-2- کمال­گرایی بهنجار و نوروتیک  ……………………………………………. 27

2-3-3- کمال­گرایی مثبت و منفی  ……………………………………………………….. 27

2-3-4- کمال­گرایی سه بعدی  ………………………………………………………………… 29

2-3-5- تحلیل شناختی-رفتاری کمال­گرایی ……………………………………….. 29

2-3-6- مؤلفه رفتاری کمال­گرایی  …………………………………………………….. 30

2-3-7- کمال­گرایی و خستگی ………………………………………………………………….. 30

2-3-8- کمال­گرایی و فرسودگی ورزشی ………………………………………………… 31

2-4- خستگی ورزشی ……………………………………………………………………………………. 32

2-4-1- خستگی فیزیولوژیکی در مقابل روان­شناختی ……………………… 33

2-4-2- خستگی مرکزی در مقابل پیرامونی ……………………………………….. 33

2-4-3- خستگی و تشخیص­های افتراقی …………………………………………………… 34

2-4-4- خستگی و خواب­آلودگی ………………………………………………………………… 35

2-4-5- خستگی و افسردگی ………………………………………………………………………. 35

2-4-6- خستگی و مسائل روان­شناختی …………………………………………………… 36

2-4-7- خستگی کلی ……………………………………………………………………………………. 37

 

2-4-8- درمان خستگی ……………………………………………………………………………….. 37

2-4-9- پژوهش­ها ………………………………………………………………………………………… 39

2-5- فرسودگی ورزشی ……………………………………………………………………………….. 40

2-5-1- تعاریف فرسودگی و فرسودگی ورزشی ……………………………………… 41

2-5-2- مراحل فرسودگی …………………………………………………………………………… 42

2-5-3- درمان …………………………………………………………………………………………….. 43

2-5-4- فرسودگی و خستگی ………………………………………………………………………. 43

2-5-5- فرسودگی و ماندگی …………………………………………………………………….. 44

2-5-6- فرسودگی و کمال­گرایی ……………………………………………………………… 44

2-5-7- مدل­های فرسودگی در ورزشکاران ……………………………………………. 44

پیشینه پژوهش ……………………………………………………………………………………………. 48

2-6- روان­شناسی ورزش …………………………………………………………………………….. 48

2-7- بیش­تمرینی ………………………………………………………………………………………… 51

2-7-1- بیش تمرینی و فرسودگی ……………………………………………………………. 53

2-7-2- بیش تمرینی و خستگی ………………………………………………………………… 53

2-7-3- بیش تمرینی و سایر متغیرها ………………………………………………… 54

2-7-3- شیوع بیش­تمرینی …………………………………………………………………………. 59

2-8- کمال­گرایی ………………………………………………………………………………………… 60

2-8-1- کمال­گرایی و فرسودگی ورزشی ………………………………………………… 62

2-8-2- تعدیل­کننده­های رابطه کمال­گرایی با فرسودگی ورزشی ….. 64

2-8-3- کمال­گرایی و خستگی ………………………………………………………………….. 66

2-8-4- همبسته­های روان­شناختی کمال­گرایی کلی …………………………….. 67

2-8-5- همبسته­های روان­شناختی کمال­گرایی سه بعدی ……………………. 68

2-8-6- کمال­گرایی و سلامت جسمی …………………………………………………………. 72

2-9- خستگی ورزشی ……………………………………………………………………………………. 73

2-9-1- خستگی فیزیولوژیک …………………………………………………………………….. 73

2-9-2- رابطه خستگی با متغیرهای روان­شناختی …………………………….. 74

2-10- فرسودگی ورزشی ……………………………………………………………………………… 75

این مطلب را هم بخوانید :

2-10-1- فرسودگی و بیش­تمرینی ……………………………………………………………. 80

2-11- خلاصه فصل ………………………………………………………………………………………… 82

فصل سوم: روش تحقیق

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………… 85

3-1- طرح کلی پژوهش ……………………………………………………………………………….. 85

3-2- جامعه­ آماری و نمونه­ مورد مطالعه ……………………………………….. 85

3-2-1- جامعه …………………………………………………………………………………………….. 85

3-2-2- نمونه …………………………………………………………………………………………….. 85

3-3- ابزار پژوهش ……………………………………………………………………………………. 86

3-4- محیط و روش اجرا …………………………………………………………………………… 89

3-5- روش­های تجزیه و تحلیل آماری داده­ها …………………………………… 90

3-6- متغیرهای پژوهش …………………………………………………………………………….. 90

3-7- ملاک­های ورود به پژوهش ……………………………………………………………….. 90

3-8- ملاک خروج از پژوهش ………………………………………………………………………. 91

فصل چهارم: یافته­های تحقیق

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………… 93

4-1- تحلیل توصیفی داده­های پژوهش ………………………………………………….. 93

4-2- آزمون فرضیات تحقیق  ………………………………………………………………….. 97

4-2-1- آزمون فرضیات اصلی تحقیق …………………………………………………….. 97

4-3- آزمون سوالات پژوهش………………………………………………………………………. 100

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………. 106

5-1- تبیین یافته­های پژوهش ……………………………………………………………… 106

5-2- محدودیت­های پژوهش…………………………………………………………………………. 116

5-3- پیشنهادهای پژوهش…………………………………………………………………………. 116

5-3-1- پیشنهادهای نظری …………………………………………………………………….. 116

5-3-2- پیشنهادهای عملی …………………………………………………………………….. 117

منابع فارسی………………………………………………………………………………………………. 118

منابع انگلیسی ……………………………………………………………………………………….. 119

چکیده انگلیسی ……………………………………………………………………………………….. 129

 فهرست شکل ها جداول

 عنوان                                                                               صفحه

جدول 2-1- بیش تمرینی …………………………………………………………………………… 16

جدول 4-1- جنسیت………………………………………………………………………………………… 93

جدول 4-2- سن آزمودنی­های پژوهش به تفکیک جنسیت ……………………… 94

جدول 4-3- تحصیلات آزمودنی­های پژوهش به تفکیک جنسیت …………….. 94

جدول 4-4- سابقه فعالیت ورزشی آزمودنی­های پژوهش به تفکیک جنسیت          94

جدول 4-5- فراوانی رشته­های ورزشی به تفکیک جنسیت …………………. 95

جدول4-6- مقام ورزشی ورزشکاران شرکت کننده در پژوهش ………….. 96

4- 7- مقام ورزشی آزمودنی­های پژوهش به تفکیک جنسیت …………….. 96

4-8- شاخص­های آماری نمرات آزمودنی­ها در متغیرهای پژوهش ……. 97

جدول 4-9- محاسبه همبستگی پیرسون بین کمال گرایی مثبت و خستگی ورزشی          97

جدول 4-10- محاسبه همبستگی پیرسون بین کمال گرایی منفی و خستگی ورزشی        98

جدول 4-11- محاسبه ضریب همبستگی پیرسون بین کمال­گرایی مثبت و فرسودگی ورزشی ………………………………………………………………………………………………………………………… 98

جدول 4-12- محاسبه همبستگی پیرسون بین کمال­گرایی منفی و فرسودگی ورزشی     99

جدول 4-13- محاسبه همبستگی پیرسون بین بیش­تمرینی ادراک شده و خستگی ورزشی ………………………………………………………………………………………………………………………… 99

جدول 4-14- محاسبه همبستگی پیرسون بین بیش تمرینی ادراک شده و فرسودگی ورزشی …………………………………………………………………………………………………………. 100

شکل 4-1- مدل آزمون شده کمال گرایی مثبت…………………………………… 101

جدول 4-15- شاخص­های برازش مدل کمال­گرایی مثبت ………………………. 102

شکل 4-2- مدل آزمون شده کمال­گرایی منفی……………………………………… 102

جدول 4-16- شاخص­های برازش مدل کمال­گرایی منفی ………………………. 102

جدول 4-17- اثرات مستقیم، غیرمستقیم، کل و میزان واریانس تبیین شده متغیرها (مدل کمال­گرایی مثبت) ………………………………………………………………………… 103

جدول 4-18- اثرات مستقیم، غیرمستقیم، کل و میزان واریانس تبیین شده متغیرها (مدل کمال­گرایی منفی) ………………………………………………………………………… 103

چکیده

هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل­کننده بیش­تمرینی در رابطه کمال­گرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای است. در راستای تحقق این هدف، رابطه بین کمال­گرایی مثبت و خستگی ورزشی؛ رابطه بین کمال­گرایی منفی و خستگی ورزشی؛ رابطه بین کمال­گرایی مثبت و فرسودگی ورزشی؛ رابطه­ بین کمال­گرایی منفی و فرسودگی ورزشی؛ رابطه بین بیش­تمرینی ادراک­شده و خستگی ورزشی؛ و رابطه بین بیش­تمرینی ادارک­شده و فرسودگی ورزشی؛ در ورزشکاران حرفه­ای مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین نقش تعدیل­کننده بیش­تمرینی در رابطه کمال­گرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای بررسی شد. روش: جامعه پژوهشی، ورزشکاران حرفه­ای کشور، و نمونه پژوهشی شامل 200 نفر از ورزشکاران حرفه­ای (83 زن، 116 مرد و یک نفر بدون پاسخ) در رشته­های مختلف ورزشی، با میانگین سنی 33/21 بود که از پاییز سال 1388 تا بهار سال 1389 مشغول فعالیت بودند. ابزار پژوهش عبارت از مقیاس کمال­گرایی رقابتی، پرسشنامه فرسودگی ورزشکار، مقیاس خستگی ورزشی و پرسشنامه بیش­تمرینی بود که ضمن تشریح اهداف پژوهش، از آنها خواسته شد پرسشنامه را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص‌ها و روشهای آماری شامل جدول فراوانی، ترسیم نمودار، نما، میانگین، انحراف معیار، واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، و الگوی تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که بین کمال­گرایی مثبت و خستگی ورزشی؛ و همچنین بین کمال­گرایی مثبت و فرسودگی ورزشی در ورزشکاران حرفه­ای رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین کمال­گرایی منفی و خستگی ورزشی؛ و همچنین بین کمال­گرایی منفی و فرسودگی ورزشی در ورزشکاران حرفه­ای رابطه مثبت معنادار وجود دارد. رابطه مثبت معناداری نیز بین بیش­تمرینی ادراک­شده و خستگی ورزشی، و بین بیش تمرینی ادراک­شده و فرسودگی ورزشی در ورزشکاران حرفه­ای وجود دارد. همچنین نقش تعدیل­کننده بیش­تمرینی در رابطه کمال­گرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای تأیید شد.

واژه­های کلیدی: کمال­گرایی، خستگی ورزشی، فرسودگی ورزشی، بیش­تمرینی، روانشناسی ورزشی

 فصل اول:

کلیات پژوهش

  1-1-  بیان مسئله

یکی از پدیده­های مهم در روان­شناسی امروز در حیطه­ مراقبت­های اولیه خستگی[1] است که بر انجام کار، زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی اثرات منفی می­گذارد (روزنتال[2]، مجرونی[3]، پرتوریوس[4] و ملیک[5]، 2008). خستگی به عنوان کمبود ذهنی[6] انرژی جسمی و/یا روانی که توسط فرد یا مراقب، به عنوان پدیده­ای که با فعالیت­های معمول و مورد نظر تداخل می­کند، توصیف شده­است (بال[7]، دوییتس[8]، هوپرتز[9]، ولین[10] و وری[11]، 2009؛ به نقل از بشارت، پورحسین، رستمی و بزازیان، 2009). خستگی در روان­شناسی ورزشی[12] پدیده­ای مطرح است. صنعتی­شدن جوامع و به تبع آن کاهش تحرک و فعالیت بدنی در افراد، ضرورت پرداختن به ورزش را بیش از پیش نمایان ساخته­است و توجه گسترده­ای را نسبت به ورزش، به ویژه نقش مسائل روان­شناختی در ورزش معطوف کرده­است. روانشناسی ورزش را علم کاربرد اصول روان­شناختی در زمینه­های ورزشی دانسته­اند؛ اصولی که غالباً به ارتقای عملکرد ورزشکاران در زمینه­های روانی-اجتماعی اختصاص دارند. این علم به بررسی رابطه­ متقابل رفتار فردی و فعالیت بدنی افراد می­پردازد و در صدد پاسخگویی به این سؤال اساسی است که عوامل روانی چه تأثیری بر رفتار ورزشی دارند، و در مقابل، تجربه­های ورزشی چگونه بر متغیرهای روانی فرد اثر می­گذارند (ناصری تفتی، پاکدامن و عسگری، 1387).

خستگی یکی از علایم فرسودگی[13] نیز هست و از همین جا بین خستگی و فرسودگی پیوندی مستحکم برقرار می­شود. فرسودگی حالتی از خستگی جسمی، روانی و هیجانی است، و تأثیر منفی روی سرزندگی، هدفمندی، خودانگاره، و نگرش­ نسبت به زندگی دارد (شافلی[14]، ماسلاچ[15] و ماراک[16]، 1993).

فرسودگی در ورزش که از آن تحت عنوان فرسودگی ورزشی یاد می­کنند، نیز پدیده­ بسیار مهمی است. ریدیک[17] (1997) تعریف مبتنی بر نشانه­ ماسلاچ از فرسودگی ورزشی را پذیرفت و پیشنهاد کرد که فرسودگی ورزشی باید به عنوان سندرمی چندبعدی در نظر گرفته­شود که با ویژگی­های (الف) خستگی جسمی و هیجانی، (ب) افت توان ورزشی، و (ج) کاهش احساس کفایت، مشخص می­شود (هاج[18]، لاندسدیل[19] و ایونجی[20]، 2008). فرسودگی ورزشی با بسیاری از متغیرهای روان­شناختی مانند بیش­تمرینی[21]؛ سازگاری با مشکلات؛ روابط بین فردی؛ هویت ورزشکار؛ لذت کمتر؛ کمبود کنترل ادراک شده؛ اضطراب خصیصه‌ای بالا؛ خوش­بینی مثبت؛ تمرین ورزشی سنگین (گولد[22] و آویتلی[23]، 2009)؛ ترس از شکست؛ ناکامی؛ انتظارات بالا؛ فشار در عملکرد؛ استرس (نگرانی­های عملکردی، تعارضات بین­فردی و فشار زمانی)؛ بی­علاقگی؛ ادراک همدلی مربیان و استفاده از تحسین (لایی[24] و اس­ویگینز[25]، 2003)؛ و فراتمرینی[26] (گولد و آویتلی، 2009) رابطه دارد.

پژوهش حاضر تلاشی در جهت بررسی بیش­تر متغیرهایی که به خستگی و فرسودگی ورزشی منجر می­شوند، و نیز تولید یافته­های جدید در زمینه­ آسیب­شناسی روانی ورزش است. یکی از متغیرهای مهم روان­شناختی که ممکن است بر خستگی و فرسودگی ورزشی تأثیر داشته باشد، کمال­گرایی[27] است. کمال­گرایی عبارت است از: ویژگی­ای شخصیتی که با تلاش برای بی عیب­ بودن و وضع­ معیارهای بی­نهایت عالی برای عملکرد که بوسیله­ گرایش به سوی ارزیابی­های کاملاً انتقادی از رفتار فرد همراه است، مشخص می­شود. کمال­گرایی دو بعد دارد. اولین بعد آن به عنوان کمال­گرایی سازگارانه[28]، سالم[29]، بهنجار[30] و مثبت[31]، توصیف شده است. دومین بعد آن به عنوان کمال­گرایی ناسازگارانه[32]، ناسالم[33]، روان­رنجورانه[34] و منفی[35] توصیف شده  است. کمال­گرایی مثبت وقتی وجود دارد که فرد از تلاش برای عالی­بودن خشنود است و محدودیت­های فردی خود را درک و قبول می‌کند؛ و کمال­گرایی منفی وقتی وجود دارد که فرد انتظارات غیر واقع­بینانه­ای دارد و هرگز از عملکرد خود راضی نمی­شود (فلت[36] و هویت[37]، 2002).

کمال­گرایی در حوزه روان­شناسی ورزش اهمیت ویژه­ای دارد و بسیاری از روان­شناسان کمال­گرایی مثبت را شاخصه ورزشکاران برجسته دانسته­اند (بشارت، 1383الف). چنانچه در یافته­های پژوهشی مشاهده می­شود (هاج و همکاران، 2008)، همانطور که ذکر شد، کمال­گرایی با آسیب­های ورزشی از جمله خستگی و فرسودگی ورزشی رابطه دارد. یکی از مسائل این پژوهش، بررسی رابطه­ کمال­گرایی مثبت و منفی با خستگی و فرسودگی ورزشی در نمونه­ای از ورزشکاران حرفه­ای است. متغیر دیگری که رابطه آن با خستگی و فرسودگی ورزشی بررسی خواهدشد، بیش­تمرینی است. بیش­تمرینی عبارت است از: تراکم فشار تمرینی و/یا غیرتمرینی که منجر به افت طولانی مدت ظرفیت عملکردی همراه با یا بدون علامت­ها و نشانه­های روان­شناختی و فیزیولوژیکی ناسازگاری که در آن بازگشت ظرفیت عملکرد ممکن است هفته­ها یا ماه­ها به طول انجامد (کریدر[38]، فری[39] و اتول[40]، 1998). سندرم بیش­تمرینی در بین ورزشکاران متعدد، مانند بازیکنان بسکتبال، بوکسورها، اسکیت­بازان سرعتی و شناگران مشاهده شده­است. نشانه­های مهم آن بی­علاقگی عمومی، خواب مختل شده[41]، بی­اشتهایی[42]، تحریک­پذیری[43] و افزایش آسیب­پذیری نسبت به جراحت ها هستند (برنالدودیکوایروس[44] و جی­­لابرادور[45] ، 2008؛ به نقل از بشارت و حسینی، 1388).

بیش­تمرینی ارتباط واضحی با خستگی و فرسودگی ورزشی دارد. خستگی پیرامونی[46]یا خستگی مرکزی[47]، ممکن است در نتیجه­ بیش­تمرینی به وجود آیند (لمن[48]، فوستر[49] و که‌اول[50]، 1993).

یکی از عوامل شخصیتی که در به­وجودآمدن بیش­تمرینی مؤثر است، کمال­گرایی است (لمن[51] و همکاران، 1997). بررسی این رابطه در این پژوهش از اهمیت ویژه­ای برخوردار است، زیرا این فرصت را فراهم می­سازد تا علاوه بر رابطه­ این دو متغیر با هم، به طور همزمان رابطه­ آنها را با خستگی و فرسودگی ورزشی مطالعه کنیم. بررسی این چهار متغیر به طور همزمان، می­تواند نقش­های مستقل و تعاملی کمال­گرایی و بیش­تمرینی بر خستگی و فرسودگی ورزشی را که در پژوهش حاضر جنبه­ اکتشافی دارد، مشخص کند. با توجه به همه مطالب مذکور، مسأله مورد پژوهش این است که آیا بین کمال­گرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای رابطه وجود دارد؟ نقش تعدیل­کننده بیش­تمرینی در رابطه کمال­گرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی چگونه است؟

1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش

1-2-1- اهمیت و ضرورت نظری پژوهش

ورزش در جامعه امروز ما از لحاظ حرفه­ای، تجاری، سیاسی، و فرهنگی در سطوح ملی و بین­المللی از اهمیت فوق­العاده­ای برخوردار است. به تناسب، آسیب­های ورزشی هم از اهمیت پژوهشی زیادی برخورداند. در اهمیت بررسی علمی خستگی همین بس که در یک سوم از موارد، هیچ علتی برای آن شناسایی نشده­است و لذا نیازمند تحقیقات وسیعی در این زمینه هستیم (روزنتال و همکاران، 2008). در مورد فرسودگی نیز برخی از پژوهش­ها که انجام شده­است، در کشورهای مختلف به نتایج متفاوتی نائل آمده­اند و این ضرورت پژوهش در این زمینه را آشکار می­کند (کوستلیوس[52]، 2001). با وجود اهمیت بیش­تمرینی، متغیرهایی که فرایندهای زیربنایی که آن را توضیح می­دهند، به­خوبی شناخته نشده­اند و هنوز سازه­ای به­ خوبی شناخته­شده نیست، و در نتیجه نیاز به بررسی بیش­تری دارد. در مورد کمال­گرایی نیز با مروری بر ادبیات تحقیق ملاحظه می­شود که پژوهش­های بسیار کمی در مورد کمال­گرایی در حوزه­ روان­شناسی ورزشی انجام شده­است. محدودیت­های یافته­های موجود نیز، ضرورت انجام پژوهش­های مربوط به کمال­گرایی در ورزش را بیشتر نمایان می­سازد (بشارت، 1383الف). در ضمن موضوع این پژوهش، مسئله­ای کاملاً جدید است که تاکنون عین این موضوع مورد مطالعه قرار نگرفته­است و تنها برخی پژوهشگران خارجی تحقیقاتی مرتبط با متغیرهای این تحقیق انجام داده­اند، و در داخل کشور این متغیرها از مبانی علمی و نظری و پژوهش­های بسیار اندکی برخوردار هستند. بنابراین انجام تحقیق حاضر به شناخت بیش­تر متغیرهای مذکور کمک می­کند.

1-2-2- اهمیت و ضرورت کاربردی پژوهش

آثار منفی روانی و فیزیولوژیکی تمرین­های بسیار شدید، موضوع مهمی است که از دیرباز مورد توجه بوده­است. انجام پژوهش­هایی که بتوانند به آسیب­شناسی خستگی ورزشی و فرسودگی ورزشی کمک کنند، به ما در آموزش، پیشگیری و برنامه های مداخله­ای جهت جلوگیری از این آسیب­ها یاری می­رسانند. همچنین با توجه به هزینه­ گزافی که صرف یک ورزشکار حرفه­ای می­شود، تحقیقاتی که در زمینه­آسیب­شناسی ورزشی، ارزیابی آن و شیوه­های جلوگیری از آن انجام گیرد، دارای اهمیت هستند (روزنتال و همکاران، 2008). از دیگر آسیب­های جدی که تأثیر منفی زیادی روی عملکرد ورزشی می­گذارند، خستگی و فرسودگی ورزشی هستند. با توجه به سطح بالای تخریبگری خستگی و همچنین بهبود هزینه­بر آن، شناختن متغیرهای مرتبط با آن جهت شناخت بیشتر و مداخله­ها و برنامه­های پیشگیرانه ضرورت قطعی دارد. ضمن اینکه تخمین زده شده است که 3 درصد ورزشکاران فرسودگی را تجربه می­کنند (گولد و آویتلی، 2009). از طرفی کمال­گرایی به عنوان یکی از سازه­های مهم شخصیتی که ارزش و اهمیت نظری و عملی آن در سایر حوزه­ها نیز مشخص  شده­است، می­تواند در حوزه­ روان­شناسی ورزشی بررسی شود و ارزش مضاعفی به پژوهش حاضر بخشد، زیرا به صورت مستقیم عملکرد و موفقیت ورزشی فرد را تحت تأثیر قرار می­دهد.

1-3- اهداف پژوهش

هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعدیل­کننده بیش­تمرینی در رابطه کمال­گرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای است.

همچنین اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ب.ظ ]




1-1.مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………2

2-1. بیان مساله…………………………………………………………………………………………………………………………………3

3-1. چارچوب مفهومی الگو…………………………………………………………………………………………………………….. 6

4-1. اهداف پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………….. 9

5-1. سوالات اصلی پژوهش……………………………………………………………………………………………………………… 9

6-1. فرضیه ها………………………………………………………………………………………………………………………………….9

7-1. اهمیت و ضرورت انجام پژوهش………………………………………………………………………………………………..10

8-1. تعاریف نظری و عملیاتی وازه ها………………………………………………………………………………………………..11

فصل دوم – ادبیات پژوهش………………………………………………………………………………………………………..17

1-2. مبانی فلسفی و علمی بهزیستی روانشناختی………………………………………………………………………………18

2-2. ابعاد بهزیستی روانشناختی……………………………………………………………………………………………………20

3-2. تعاریف بهزیستی روانشناختی…………………………………………………………………………………………………….22

4-2. پیش بینی کننده های بهزیستی روانشناختی ……………………………………………………………………………..26

        1-4-2. متغییر های جمعیت شناختی و بهزیستی روانشناختی…………………………………………………………….26

        2-4-2. شخصیت و بهزیستی روانشناختی…………………………………………………………………………………….27

        3-4-2. خود کار آمدی و بهزیستی روانشناختی…………………………………………………………………………….30

        4-4-2. پایگاه های هویت و بهزیستی روانشناختی………………………………………………………………………….32

        5-4-2. انگیزش تحصیلی و بهزیستی روانشناختی…………………………………………………………………………..37

        6-4-2. بهزیستی مدرسه و بهزیستی روانشناختی…………………………………………………………………………… 39

5-2. شخصیت و هویت……………………………………………………………………………………………………………………43

6-2. شخصیت و خود کار آمدی………………………………………………………………………………………………………45

7-2. شخصیت ،انگیزش و عملکرد تحصیلی………………………………………………………………………………………..47

8-2. مقایسه دانش آموزان دارای عملکرد بالا و پائین…………………………………………………………………………….50

        1-8-2. خودکارآمدی تحصیلی…………………………………………………………………………………………………50

        2-8-2. نگرش به مدرسه…………………………………………………………………………………………………………..51

        3-8-2. انگیزش و خود تنظیمی………………………………………………………………………………………………….51

        4-8-2. ارزش گذاری برای هدف……………………………………………………………………………………………..52

9-2. جمع بندی فصل دوم………………………………………………………………………………………………………………..52

 

فصل سوم- روش شناسی پژوهش………………………………………………………………………………………………54

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………55

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                                                    صفحه

1-3. روش تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………..55

2-3. جامعه آماری و گروه های نمونه…………………………………………………………………………………………………55

3-3. روش نمونه گیری……………………………………………………………………………………………………………………56

4-3. ابزارهای جمع آوری اطلاعات،روائی و پایائی آنها………………………………………………………………………..57

        1-4-3. فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت………………………………………………………………………………….57

        2-4-3. مقیاس های بهزیستی روانشناختی…………………………………………………………………………………….60

        3-4-3. پروفایل بهزیستی مدرسه………………………………………………………………………………………………..64

        4-4-3. مقیاس انگیزش تحصیلی………………………………………………………………………………………………..66

        5-4-3. مقیای پایگاه های هویت تحصیلی……………………………………………………………………………………68

        6-4-3. فرم خود کارآمدی برای یادگیری…………………………………………………………………………………..71

5-3. روش اجرای پرسشنامه ها………………………………………………………………………………………………………….73

6-3. روش های آماری تحلیل داده ها…………………………………………………………………………………………………74

7-3. مفروضه های زیر بنائی مدل سازی معادلات ساختاری……………………………………………………………………75

فصل جهارم- تجزیه و تحلیل داده ها…………………………………………………………………………………………79

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………80

توصیف آماری گروه تحقیق…………………………………………………………………………………………………………….80

توصیف آماری متغییرهای تحقیق……………………………………………………………………………………………………….80

ماتریس همبستگی بین متغییرهای تحقیق……………………………………………………………………………………………..83

بررسی الگوی پیشنهادی تحقیق…………………………………………………………………………………………………………83

بررسی فرضیه های تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………84

آزمون هم ارزی مدل های ساختاری…………………………………………………………………………………………………100

فصل پنجم- بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………….104

خلاصه……………………………………………………………………………………………………………………………………….105

بحث…………………………………………………………………………………………………………………………………………..105

این مطلب را هم بخوانید :

نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………….126

محدودیت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………127

پیشنهادات پژوهشی……………………………………………………………………………………………………………………….127

پیشنهادات کاربردی………………………………………………………………………………………………………………………127

منابع…………………………………………………………………………………………………………………………………………130

 

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                                                    صفحه پیوست ها………………………………………………………………………………………………………………………………….149 پیوست الف: مقیاس های بهزیستی روانشناختی……………………………………………………………………………………150

پیوست ب: مقیاس انگیزش تحصیلی والرند………………………………………………………………………………………..154

پیوست ج :فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت……………………………………………………………………………………156

پیوست ه : مقیاس پایگاه های هویت تحصیلی…………………………………………………………………………………….158

پیوست و: فرم خود کار آمدی برای یادگیری…………………………………………………………………………………….161

پیوست ز: پروفایل بهزیستی مدرسه…………………………………………………………………………………………………..166

.  مقدمه

    تلاش برای فهم بهزیستی و علل آن نه تنها جدید نیست بلکه مساله ای است که در طول تاریخ همیشه توجه افرادی را به سمت خود جلب کرده است ( مک ماهون[1] ، 2006 ) .می توان گفت ، همه ملاحظات پزشکی و روانشناختی ، سیاسی ، اجتماعی . اقتصادی به هدف افزایش کیفیت زندگی بعنوان یک هدف بنیادی صورت می پذیرد ( وازکویز ، هرواس و گومز[2] ، 2009  بسیاری از ما تصمیمات روزانه زندگی مان را بگونه ای اتخاذ  می کنیم که درجه  و میزان شادی خودمان یا افرادی که به آنها عشق می ورزیم را بالا ببریم ( گیبرت ، 2006 )

   علی رغم اینکه، تصور می شود روانشناسی با سلامت و بیماری هر دو سر کار دارد ، مروری بر مطالعات انجام شده روی افسردگی ، استرس و اضطراب در مقایسه با مقالاتی که درباره رضایت ، شادی یا بهزیستی انجام می شود یک نسبت 6 به  را نشان می دهد(وازکویز ، هرواس و گومز، 2009 ).  

    سالانوا[3] (2008) در مروری بر مقالات منتشر شده در یکصد سال گذشته ( از 1907 تا 2007 ) بیان می کند که در مقایسه با 77614 مقاله منتشر شده پیرامون استرس ، 44667 مقاله در باره افسردگی ، 24814 مقاله در پیرامون اضطراب فقط 6434 مقاله درباره بهزیستی ، 1159 مقاله درباره شادی و 304 مقاله درباره لذت 2 بوده است (وازکویز ، هرواس و گومز، 2009 ). مایرز( 2004)، گزارش می کند ؛ چکیده های روانشناسی  از سال 1887 تا کنون نشان میدهد که روانشناسی در طول تاریخ خود اغلب به احساسات منفی پرداخته است. از نوشته های موجود 10735 مقاله به خشم و پرخاشگری، 70845مقاله به اضطراب ، و 86767 مقاله به افسردگی اختصاص یافته است، و در ازای 13 مقاله در زمینه های نامبرده، فقط یک مقاله به احساسات مثبت اختصاص یافته است و بنا بر این مقاله های مربوط به  شادی1161 ، رضایت از زندگی 7949 و خرسندی و رضایت خاطر 3938بوده است.  

  اگر به مطالعات خاصی که به بررسی ارتباط بین خلق و علائم فیزیولوژیک می پردازد ، نظری داشته باشیم ، متوجه می شویم مطالعاتی که روی خلق منفی مانند افسردگی یا خشم انجام گرفته است 20 برابر مطالعاتی است که به بررسی حالت های هیجانی مثبت می پردازد ( پرسمن و کوهن ، 2005؛  نقل از وازکویز ،، هرواس و گومز، 2009 ) .

  علیرغم مطالب فوق ، توجه سنتی گذشته به علائم و بیماری ها، بتدریج در حال تغییر بوده و توجه به مفهوم “سلامت”  به معنی واقعی آن در حال افزایش است . سازمان جهانی بهداشت در سال 1948 سلامت را حالت رفاه کامل جسمی ، روانی و اجتماعی و نه صرفاً نبود بیماری می داند .

  بمنظور رسیدن به حالت رفاه کامل جسمی ، روانی و اجتماعی ، یک فرد یا گروه باید قادر باشند آروزهایشان را تحقق بخشند ، نیازهایشان را برآورده نمایند و محیط را تغییر داده یا با آن مقابله کنند . بنابراین ، سلامت نه هدف زندگی بلکه بعنوان وسیله ای برای زندگی روزمره در نظر گرفته می شود . سلامت یک مفهوم مثبت با تاکید بر منابع فردی واجتماعی و توان و ظرفیت های جسمی قلمداد می شودکه  مدارس به عنوان یک جایگاه مهم تربیتی می توانند و باید در زمینه نقش اساسی ایفا نمایند. ( وازکویز ، هرواس و گومز، 2009 ) . انجام پزوهش های مرتبط به بهزیستی می تواند به بهبود وضعیت موجود در بعد نظری و کاربردی کمک نماید.

2-1. بیان مساله

    روانشناسی تا کنون بر بیماری بیشتر از سلامت ، بر ترس بیشتر از شهامت و بر پرخاشگری بیشتر از عشق تکیه داشته است . به عبارت دیگر، روانشناسان علاقه چندانی در کمک به افراد برای شادتر بودن ، نوع دوست تر بودن و متکامل تر زیستن نداشته اند. اما امروزه ، دیگر روانشناسی مطالعه آسیب شناسی ، ضعف  و صدمه نیست ، بلکه نقاط قوت و فضیلت را نیز در بر می گیرد . درمان روانشناسی نیز صرفا ترمیم آنچه شکسته است ، نیست ، بلکه تربیت و پرورش بهترین هاست . روانشناسانی که با خانواده ها و مدارس ، کار می کنند ، نیاز مند توسعه جوّی هستند که بر این نقاط قوت اثر بگذارد .

    در مدارس ، ارتقاء بهزیستی دانش آموزان ، بعنوان کلید چالش های مدرسه، همواره در ادبیات مربوط به این زمینه مطرح و قابل رؤیت بوده و هست( کونو و ریمپلا[4] , 2002). حدود یکصد سال قبل، جان دیوئی[5] براین مسأله تأکید نمود که :  آنچه بهترین و عاقل ترین والدین برای فرزندانشان دنبال می کنند , جامعه باید برای همه کودکان و فرزندانش فراهم آورد و هر ایده آلی غیراز این ، برای مدارس محدود و غیر دوست داشتنی است ( دیوئی ،1907). بر اساس دیدگاه رامسی و کلارک[6]( 1990) ، احساس بهزیستی در دانش آموزان بسیار مهمتر از پیشرفت های معمول در مدرسه است .

    در حال حاضر، سازمان جهانی بهداشت[7](1999) قویاً ارتقاء سلامت در مدارس را مورد تأکید قرارداده و بر این  نکته تأکید می کند که بهزیستی بطور مستقیم با پیشرفت تحصیلی , کیفیت زندگی ، کار- آمدی و مولد بودن اقتصادی رابطه دارد  و خلاصه آنکه کودکان سالم بهتر یاد می گیرند .

    برخی از محققان ، یکی از ابعاد مهم مدرسه رفتن را ، تامین سلامت و  بهزیستی دانش آموزان قلمداد نموده اند(آندرسن و بورک ، 2000؛ کونو و ریمپلا، 2002). برای این گروه از محققان ، مدرسه رفتن چیزی بیش از انتقال دانش یا رشد مهارت های یادگیری است . برای محققانی که به موضوع بهزیستی بهاء می دهند(موک[8]،2002 ؛ آندرسون و بورک،2000؛ کونو و ریمپلا،2002؛کونو و لینتونن [9],2006 ؛ ودر وهمکاران[10] ، 2005؛  سولدو و همکاران[11]، 2009 ؛ دانیلسن و همکاران[12]، 2009 )، هدف محوری و اساسی تعلیم و تربیت ، رشد هریک از دانش آموزان برای زندگی سالم و مطلوب در جامعه است . مدرسه. مجموعه ای ایده آل برای ارتقاء روابط بین فردی مثبت، کار کرد بهینه، رشد یادگیری ،رشد اجتماعی ، استقلال و تامین سلامت و بهزیستی دانش آموزان است  (سلیگمن ، 2000؛ دانیلسن و همکاران،2009) .در حال حاضر با رشد جنبش روانشناسی مثبت نگر در جامعه جهانی نیز علاقه فزاینده ای نسبت به توصیف و بررسی جنبه های مثبت زندگی مانند رشد ، کیفیت زندگی ، بهزیستی روان شناختی، شادی و کار کرد اجتماعی دانشجویان و دانش اموزان  به وجودآمده است (کوک, بویک, بارکام, برادلی و آدین[13],2006 ؛ روینی[14]،2009).

    از آنجا که در این پژوهش ، دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی بالا و پائین با هم مقایسه می شوند ، اشاره به وجود تفاوت هائی که بین این دو گروه از دانش آموزان در هر یک از متغییر های مذکوردیده می شود نیز ضروری به نظر می رسد. هر معلمی ، دانش آموزی را که بهتر کار می کند ، می شناسد . دانش اموز با پیشرفت پائین به دانش آموزی گفته می شود که بین استعداد یا توان او با عملکرد و پیشرفتش تفاوت وجود دارد(ریس  و مک کوآچ[15]،2000 ). بنا براین ، دانش آموزی که برای موفقیت در مدرسه توانا به نظر می رسد اما تلاشی را انجام نمی دهد، کم آموز یا دانش آموز با پیشرفت پائین تلقی می شود. عوامل مشترکی با کم آموزی رابطه دارند که عبارتند از خود پنداره تحصیلی پائین(شانک، 1998؛ سوپل[16]،1990 ؛ ویت مور[17]1980)؛ خود کار-آمدی پائین(شانک،1998)؛ انگیزش پائین(واینر،1992)؛ ارزیابی پائین هدف(مک کال، ایوان،وکراتزر[18]،1992) ، صفات شخصیتی(گاسلینک[19] وهمکاران1998، به نقل از پروین، 2001؛ ترجمه جوادی و کدیور،1381)،سبک هویتی آشفته/اجتنابی( برزونسکی و همکاران، 1999)، هویت مغشوش( برزونسکی، a1998؛ دالینگر و دالینگر[20]، 1997؛ نقل از آقاجانی، 1381)، و نگرش منفی به مدرسه و معلمان(کالنگلو،کر، کریستنسن و مکسی[21]1993؛ فورد،1996؛ ریم،1995) .

    بیشتر ادبیات موجود در زمینه مقایسه دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پائین و بالا بر این نکته تاکید می کنند که این دانش آموزان در مقایسه با دانش آموزان دارای پیشرفت بالا، خودپنداره تحصیلی ، خود کار-آمدی تحصیلی،خود تنظیمی ، انگیزش ، و رفتار های هدفمند پائین تری دارند و نگرش آنان به مدرسه منفی تر است(ریس  و مک کوآچ،2000).با این حال ، بیشتر بررسی های انجام شده برای بیان ویژگی های این  دانش آموزان ، کیفی ، بالینی و یا تک آزمودنی بوده اند، و مطالعات  بسیا ر اندکی برای صحت آزمون این فرضیه ها بصورت کمی انجام گرفته است(ریس  و مک کوآچ،2000).     

    بنا براین، علی رغم اهمیت بهزیستی روانشناختی دانش آموزان و متغییر های پیش بینی کننده آن و با توجه به اهمیت نیاز به افزایش دانش ما پیرامون ویژگی های دانش آموزان دارای پیشرفت و عملکرد تحصیلی بالا و پائین  ، کمتر تحقیق جامع و منظمی وجود دارد که همه این عوامل را با هم وبصورت مقایسه ای و در قالب یک الگو در نظر گرفته باشد. تمرکز مطالعه حاضر،تلاش در پر کردن این فاصله و شکاف در ادبیات پژوهشی موجود است . به عبارت دیگر، هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوئی از روابط میان عوامل پیش بینی کننده بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی بالا و پائین است . محقق این نکته را در نظر دارد که طراحی الگو و بهره گیری از مدل سازی معادلات ساختاری نظریه –محور بوده و مستلزم بررسی دقیق مبانی نظری و پژوهشی لازم در این زمینه است . با آگاهی و وقوف بر این مساله ، از آنجا که امکان بیان حجم وسیعی از مبانی نظری و پژوهشی مورد نظر در این فصل وجود ندارد ،  پرداختن مفصل به این موضوع را به فصل بعد واگذار می کنیم .

3-1 . چارچوب مفهومی الگو

    زندگی در محیط های آموزشی و تحصیلی با چالش های روانی- اجتماعی و هیچانی مختلفی همراه است که می تواند بر بهزیستی دانش آموزان و دانشجویان اثر بگذارد. مدارس و دانشگاه ها باید به این نکته توجه داشته باشند که نه تنها مسئول آموزش رسمی هستند بلکه در رشد همه جانبه دانش آموزان و به ویژه در آنچه که کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی نامیده می شود نیز باید پاسخگو باشند.دانش اموزان و دانشجویان نیز نباید تلاش شان صرفا کسب نمرات خوب باشد ، بلکه آنان باید به تلاش برای خوب زندگی کردن تشویق شوند. بنا براین، نه تنها  دانستن اینکه دانش آموزان  بطور مداوم در معرض خطرمواجه شدن با پیشرفت تحصیلی ضعیف یا اختلال در کنش های اجتماعی و مشکلات سازگاری ناشی از اقتضاهای محیط های آاموزشی قرار دارند(ورگرو همکاران،2009)، بلکه دانستن اینکه آنان چه میزان رضایت ، شادی و سایر ویزگی های یک زندگی خوب را در محیط مدرسه تجربه می کنند نیز اهمیت دارد.دانستن اینکه چرا دانش اموزان از فضاهای آموزشی رضایت ندارند و یا اینکه چرا احساس خوبی در باره خودشان و یا دنیای اجتماعی پیرامون شان ندارند به اندازه دانش ما در باره اینکه آنان تحت فشار روانی قرار گرفته و یا خطری انها را تهدید می کند اهمیت دارد(شو هانگ-بین و همکاران،2009) .

    مطالعه بهزیستی به دو جریان و شاخه پزوهشی تقسیم شده است که به ترتیب عبارتند از رویکرد لذت گرائی و منتهای سعادت.رویکرد لذت گرائی بهزیستی را در قالب اصطلاحات و واژه های شادی ، وجود لذت و فقدان درد مفهوم سازی می کندو منعکس کننده جریان پژوهشی است که به بهزیستی ذهنی ختم می شود(برادبورن،1969؛دینر و همکاران،1984).رویکرد منتهای سعادت بهزیستی را با استعداد انسان مترادف و یکسان تلقی می کند ، استعدادی که وقتی به واقعیت شکوفا شد نتیجه آن کارکرد بهینه انسان در زندگی است(دینر،1985؛ریان و دسی،2001)ومنعکس کننده جریان پژوهشی است که به بهزیتی روانشناختی(ریف،1989)و اجتماعی(کییز،1998)می رسد.

    ادبیات پژوهشی معاصر مبیین این ایده است که بهزیستی سازه ای سه وجهی است : ذهنی،روانشناختی و اجتماعی. هریک از این وجوه نیز دارای ابعاد یا مولفه هائی است.بسیاری از روانشناسانی که بر اساس رویکرد منتهای سعادت به پژوهش پیرامون بهزیستی و زندگی خوب می پردازند معتقدند که زندگی خوب مضوع ساده ای نیست و چیزی فراتر از تجربه لذت و درد است. در واقع بهزیستی بر این اساس در بر گیرنده تلاش برای کمال و تحقق استعدادهای واقعی فرد است(ریف،1989).ریف(1989)این نکته را مطرح می کند که بهزیستی روانشناختی یک سازه چند بعدی است که دارای مولفه های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران،استقلال،تسلط محیطی،هدفمندی در زندگی و رشد فردی است.

    امروزه وقتی اصطلاح بهزیستی روانشناختی در ادبیات موجود روانشناسی استفاده می شود، مراد دامنه گسترده ای از مسائل روانی،هیجانی،جسمی،اقتصادی،فرهنگی،وسلامت معنوی است. علاوه براین ، بر سر این مسئله نیز توافق وجود داردکه الگوی بهزیستی روانشناختی باید در بردارنده ومنعکس کننده عوامل متعدد و مختلفی باشدکه بتوانند روابط و تعاملات درونی و پیش بینی کننده آن را روشن سازند(لاینلی و همکاران،2009).

     پژوهش ها ( کونو و ریمپلا، 2002) ، نشان می دهد که تلاش های به عمل آمده به منظور تبیین مفهوم بهزیستی متمرکز بر نقش شاخص های بهزیستی در دو سطح برون فردی و درون فردی است . در بین متغیرهای برون فردی می توان به برخی ویژگی های دموگرافیک مانند جنسیت ، و وضعییت اقتصادی- اجتماعی و  فرهنگی  خانواده (آینلی ، رید و میلر ، 1986 1998؛ ورکوتن و تیجس[22]، ، 2002؛ موک ، 2002؛کلیفتن و همکاران،2004 ) ، برنامه و جو روانی مدرسه، وحمایت اجتماعی ( موک ، 200؛ ورکوتن و تیجس، 2002؛ودر وهمکاران ، 2005؛کونو و لینتونن ، 2006 ؛گالاگر و ولا-بوردریک،2008؛ سولدو و همکاران، 2009 ؛ دانیلسن و همکاران، 2009 ؛) اشاره نمود. ازطرف دیگر ، در بین عوامل و سازه های درون فردی می توان به صفات شخصیت(پکران[23] و همکاران،2002؛ آستین، ساکلوفسکی ، ایگن ، 2005[24]) ، انگیزش تحصیلی(والرند و همکاران،1992؛موک ، 2002؛ هابنر و همکاران ، 2001) ، خود کار-آمدی تحصیلی(ذاجاکوواو[25] همکاران،2005؛ باسی[26] و همکاران،2007؛ زیمرمن،1995؛باندورا،1997؛ پاجارس، 1997) ، و هویت تحصیلی (واس وهمکاران، 2008) ، اشاره داشت.

     بعضی محققانابعاد مختلف بهزیستی روانشناختی را به بسیاری از سازه های روانشناختی ، مانند پایگاه های هویت ( هلسن[27] و اسریواستاوا [28] ، 2001 )؛ شناخت های توسعه خود[29] ( تایلر و همکاران ، 2003 ) ، تنظیم هیجان ( گروس و جان [30] ، 2003 ) ، صفات شخصیت (لوپس [31] و همکاران ، 2003 ؛ اسچامت [32] و ریف ، 1997 ) ، راهبرد های مقابله ( کلینگ و همکاران ، 1997 ) ، فرایند های مقایسه اجتماعی ( هایدریچ [33] و ریف ، 1993 ) و معنویت ( کریب [34]و همکاران ، 2004) همبسته کرده اند . بعضی از محققان دیگر ، ارتباط بین بهزیستی و تجارب زندگی مانند از دست دادن والدین یا جدایی از والدین ( مایر و لاچمن [35] ، 2000 ) ، آسیب های آشکار ( همنوور [36] ، 2003 ) ، نارضایتی اجتماعی ( اسمایدر [37]و همکاران ، 1996 ) ، نوع مراقبت (مارکز ، 1998 ) ، و تغییر در وضعیت ازدواج ( مارکز و لامبرت ، 1998 ) ، را بررسی نموده اند.

    الگوی روابط ساختاری در این مطالعه ، بر اساس ادبیات پژوهشی موجود، طراحی گردیده است. متغییر های موجود در این الگو عبارتند از : 1- صفات شخصیت با سه نشانگر: روان رنجور خوئی، پذیرش ،وظیفه شناسی. 2-. بهزیستی مدرسه با دو نشانگر: ، روابط اجتماعی در مدرسه، خود شکوفائی در مدرسه، 3- هویت تحصیلی با دو نشانگر: هویت موفق و هویت مغشوش 4- انگیزش تحصیلی 5- خود کار- آمدی تحصیلی 6- بهزیستی روانشناختی.

 

شکل 1-1: الگوی پیشنهادی پژوهش

 

4-1. اهداف پژوهش

– بررسی روابط علّی بین متغیرها

    الگوی مفروض پژوهش حاضر بر اساس مطالعات انجام شده و روابط موجود بین متغییر ها طراحی شده است.در الگوی پیشنهادی, روابط مستقیم و غیرمستقیمی بین سازه های صفات شخصیت ، بهزیستی مدرسه ، هویت تحصیلی ، انگیزش تحصیلی ، خود کار-آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی فرض شده است . هدف اول در پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که آیا داده های جمع آوری شده از اثرات مستقیم و غیرمستقیم مفروض حمایت لازم را به عمل می آورد یا خیر.

– مقایسه  الگوی روابط ساختاری میان متغییر ها  بر اساس عملکرد تحصیلی تحصیلی

    به نظر می رسد که آگاهی از سطوح پیشرفت تحصیلی در روابط ساختاری متغیرهای مورد نظر در پژوهش حاضر در درک علل تفاوت ها در سطح میانگین بااهمیت باشد. در بخش بیان مساله اشاره شد که برخی یافته ها بر نقش سطوح متفاوت پیشرفت تحصیلی در بررسی روابط بین متغیرها تاکید کرده اند. با این وجود, به نظر می رسد که این مفروضه نیاز به حمایت تجربی بیشتری دارد. این مفروضه اشاره می کند که آیا روابط از نظر ساختاری بین دو گروه از دانش آموزان هم ارز است. بنابراین, هدف دوم پژوهش حاضر آزمون هم ارزی ساختاری روابط بین متغیرها در دانش آموزان با پیشرفت بالا و پائین است.

5-1. سوالات اصلی پژوهش

  1. روابط ساختاری میان پیش بینی کننده های بهزیستی روانشناختی مدل مفهومی ارائه شده چگونه است؟

   2.آیا  الگوی روابط ساختاری بین دو گروه از دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی بالا و پائین متفاوت است؟

             6-1 . فر ضیه ها

    1.وظیفه شناسی ؛ بر روابط اجتماعی، خود شکوفائی، هویت موفق ، انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت وبر هویت سردرگم اثر مستقیم منفی دارد.  همچنین وظیفه شناسی بر انگیزش ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر غیر مستقیم دارد.

    2.روان رنجور خوئی ، بر روابط اجتماعی، خود شکوفائی، هویت موفق ، انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم  منفی ، و بر هویت سردرگم اثر مستقیم مثبت دارد . همچنین روان رنجور خوئی، اثر غیر مستقیم بر انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دارد.

    3.پذیرش؛ بر روابط اجتماعی، خود شکوفائی، هویت موفق ، انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت و بر هویت سردرگم اثر مستقیم منفی دارد همچنین ،پذیرش ، اثر غیر مستقیم بر انگیزش ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دارد.

    4.روابط اجتماعی ؛ برانگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت دارد .همچنین، روابط اجتماعی ، بر انگیزش تحصیلی و بهزیستی روان شناختی اثر غیر مستقیم دارد.

    5.خود شکوفائی ؛ بر انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت دارد. همچنین ،خود شکوفائی ، بر انگیزش تحصیلی و بهزیستی روان شناختی اثر غیر مستقیم دارد.

    6.هویت سردرگم ؛ بر انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر غیر مستقیم منفی دارد همچنین ،هویت سردرگم ، بر انگیزش تحصیلی و بهزیستی روان شناختی دارد اثر غیر مستقیم دارد.

    7.هویت موفق ؛ بر انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت دارد .همچنین ،هویت موفق بر انگیزش تحصیلی و بهزیستی روان شناختی اثر غیر مستقیم دارد.

    8.خود کار امدی تحصیلی ؛ بر انگیزش تحصیلی ، و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت دارد.همچنین ،خود کار امدی تحصیلی بر بهزیستی روان شناختی اثر غیر مستقیم دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ب.ظ ]




مفهوم تقلب………………………………………………………………….24

انواع تقلب تحصیلی…………………………………………………………….24

عوامل موثر در پدیده تقلب………………………………………………………25

نظریه‌های مختلف در مورد تقلب…………………….……………………………27

نظریه انتخاب عقلانی………………….……………………………………….. 28

نظریه مثلث تقلب……………….……………………………….……………29

نظریه لوزی تقلب……………………………..………………………………30

ترکیب نظریه مثلث تقلب و نظریه رفتار برنامه‌ریزی‌شده……………………….……….31

نظریه بولونا و لیندکوئیس…………………….…………………………………31

نظریه‌های رفتار…………….………………………….…………………………..32

نظریه همبستگی انشقاقی…………..…..…..……………………………… 32

نظریه کنترل اجتماعی………..…..………..……………………………….33

نظریه بنیاد پیت، مارویک و میشل درمورد تقلب………..…..…………………….33

معادله‌ی خیانت……….…..…………..…………………………………..33

ویژگی‌های شخصیتی افراد متقلب……………..…………..………………….34

هویت اخلاقی……………..………….…………………………………..34

تعریف هویت……………..………………………………………………34

انواع هویت……………….………..…………………………………….35

نظریه‌های مختلف در مورد هویت اخلاق……………………………………….38

مدل خود بلازی………………………….……………………………… 38

نظریه کالبی و ویلیام دیمون….…………………………..…………………..41

دیدگاه‌های شناختی- اجتماعی هویت…………………………………………..41

هویت اخلاقی به عنوان یک هویت اجتماعی خود مهم ………………………………………………………………42

هویت اخلاقی به عنوان یک خود ایده آل اخلاقی…………………………………………………………………………43

شکل‌گیری هویت اخلاقی از دیدگاه هویت…………………………………………………………………………………….43

نظریه بروزنسکی………………….…………………………………………43

نظریه گلیگان………………….……………………………………………45

انگیزش تحصیلی…………………………………………………………….46

 

تعریف اصطلاحی انگیزش……..………………………………………………..46

تفاوت انگیزه و انگیزش………..………………………………………………47

اهمیت و ضرورت مطالعه‌ی انگیزش…………..……. ………………………….47

مبانی نظری انگیزش………………………………………………………..47

نظریه انتظار- ارزش…………………………………………………………47

نظریه انگیزش توانش……………..………………………………………….48

نظریه خود ارزشی…………………….……………………………………..48

نظریه خودکارآمدی………………….……………………………………….48

نظریه اسناد…………………………….…………………………………..49

نظریه انگیزش درونی- بیرونی……………………………………………..……49

نظریه هدف‌گرایی……………………………..………………………………50

نظریه انگیزش پیشرفت…………………………..…………………………….51

رویکرد کلاسیک به انگیزش پیشرفت( نظریه نیاز)…………………………………….51

نظریه یادگیری اجتماعی……………………………….………………………..53

نظریه اسناد……………………………………………………………………..54

نظریه شناختی- اجتماعی………………………………………………………..56

نظریه خود تعیین گری…………………………………………………………57

درونی سازی……………………………………………………………………….57

پیوستار درونی سازی……………………………………………………………59

تنظیم درون فکن شده یا تزریق…………………………………………………..60

تنظیم همانندسازی شده یا خودپذیر………………………………………………..61

تنظیم یکپارچه یا آمیخته………………………………….…………………….61

انگیزش درونی………………………………………………………………..63

پیشینه تجربی…………………………………………………………………65

                               فصل سوم: روش‌شناسی تحقیق

مقدمه………………………………………………………………………71

طرح پژوهش……………………………..…………………………………..71

حجم جامعه و نمونه……………………………..…………………………….71

این مطلب را هم بخوانید :

روش نمونه‌گیری……………………………..……………………………….71

ابزارهای جمع‌آوری اطلاعات………………………………..…………………….72

انگیزش تحصیلی……………………………………………………………….72

پرسشنامه هویت اخلاقی…………………………………..…………………….72

پرسشنامه پدیده تقلب………………………………………………………….73

روش اجرای تحقیق……………………………………………………………..73

روش تحلیل داده‌ها……………………………..………………………………73

جدول 1-4 جدول آمار توصیفی متغییرهای پیش بین …………………………………74

                         فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها

مقدمه……………………………………………………………………..75

یافته‌های توصیفی……………………………………………………………75

جدول 2-4 آزمون همبستگی پیرسون در مورد رابطه بین انگیزش بیرونی با پدیده تقلب . . . . . 75

یافته‌های استنباطی……………………………………………………………………………………………………………..76

جدول 3-4 آزمون همبستگی پیرسون در مورد رابطه بین انگیزش درونی با پدیده تقلب . . . . . . 76

جدول 4-4 آزمون همبستگی پیرسون در مورد رابطه بین هویت اخلاقی با پدیده تقلب . . . . . . 76

فرضیه 1……………………………………………………………………76

فرضیه 2…………………………………………………………………….76

فرضیه 3……………………………………………………………………..77

شکل 1-4 نمودار بررسی خطی بودن داده­ها . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . .. . . .. 77

شکل 2-4 نمودار پراکنش باقیمانده . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . .. . . . . . . . . . . 78

جدول 5-4 جدول همخطی چندگانه . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . .. . .  ..79

جدول 6-4 جدول استقلال خطا ……………………………………………………79

جدول 7-4 جدول تحلیل نتایج رگرسیون گام به گام مولفه­های انگیزش تحصیلی و هویت اخلاقی 80

جدول 8-4 خلاصه تحلیل واریانس رگرسیون گام به گام پیش بینی تقلب . . . . . . . . . . . . .. . . 80

فرضیه4……………………………………………………………………..81

جدول 9-4 ضرایب بتای متغییرهای پیش بین در پیش بینی تغییرات پدیده تقلب . . . . . .  . . . 81

                            فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

مقدمه………………………………………………………………………..93

محدودیت‌های پژوهش…………………………..……………………………..93

پیشنهاد‌ها کاربردی……………………………………………………………..93

پیشنهاد‌ها پژوهشی……………………………………………………………..94

   مقدمه

تقلب تحصیلی یکی از موضوعات چالش‌برانگیز در محیط­های آموزشی است. مطالعات انجام‌شده در زمینه تقلب حاکی از رایج بودن این امر در موسسه­های آموزشی است.

تقلب با ورود دانش‌آموز به بستر آموزش آغاز می­شود و هیچ گروه سنی را نمی‌توان از این عمل مستثنا دانست. تحقیقات نشان می‌دهد تقلب در میان دانش آموران مدارس ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و همچنین دانشجویان دانشگاه­ها رایج است. با این وجود تحقیقات بسیاری اذعان می‌کنند که تقلب در دانشگاه­ها رایج تر از سایر دوره‌ها است. تقلب موجب مخدوش شده امتیاز نتایج آزمون‌ها می‌شود زیرا ارزش داده‌های ارزیابی را به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی دانشجویان و منبع بازخورد به استادان و متخصصان آموزشی به منظور برنامه‌ریزی درسی آموزشی کاهش می‌دهد. این در حالی است که در کشور ما این نتایج برای ارتقا دانش‌آموزان بالأخص دانشجویان به مقاطع تحصیلی بالاتر استفاده می‌شود و تقریباً ملاک دستیابی بسیاری از فرصت‌های آموزشی، شغلی، رفاهی و …. در گرو نتایج این ارزیابی‌ها است.

لذا با توجه به رایج شده پدیده تقلب در بین دانشجویان و هم چنین کمبود تحقیقات انجام‌شده در کشور ما که مروری بر پایگاه­های اطلاعاتی و کتب منتشرشده می‌تواند شاهدی بر این مدعا باشد، لازم است تا پژوهش‌های بیشتری پیرامون این پدیده ضد ارزشی به عمل آید تا عوامل موثر در آن شناخته شود و تمهیدات لازم به منظور مقابله با آن، به شیوه علمی طراحی شود. چون شناسایی عوامل تأثیر گدار می‌تواند در جهت کاهش این پدیده موثر واقع شود، در این پژوهش تلاش شده است رابطه عوامل تأثیرگذار احتمالی در تقلب، از جمله مؤلفه‌های انگیزشی و هویت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 92-93 بررسی شود.

  بیان مسأله

در حال حاضر، توسعه و پیشرفت علمی یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های دولت‌ها و سیاستمداران کشورهای گوناگون است. در همین راستا، دانشگاهیان نیز تلاش­های چشمگیری انجام می‌دهند، ولی همواره موانع و آفت­هایی در زمینه پیشرفت و توسعه علم وجود دارد و سرقت علمی از جمله معروف‌ترین این آفت­هاست (زمانی، عظیمی و سلیمانی،1392). تقلب یا فریبکاری پدیده‌ای فراگیر است که آموزش از سالیان دور با آن رو به‌ رو بوده و از بابت آن هزینه‌های زیادی را متحمل شده ‌است. این پدیده به عنوان یکی از عوامل مهم تهدیدکننده یادگیری فراگیران مطرح و اغلب میان دانشجویان به اندازه‌ای فراگیر است که اکثر آن‌ها نوعی بی‌صداقتی تحصیلی را در دوران تحصیل خود گزارش نموده‌اند (مورداک، بچامپ و هینتون[1]،2008). تقلب یا فریبکاری از پدیده‌های غیراخلاقی رایج در نظام‌های آموزشی است، که با گسترش فناوری به طور فزاینده‌ای تسهیل شده و رواج پیدا کرده است. تقلب در موقعیت‌های آموزشی اغلب به صورت تقلب در امتحانات و تقلب در تکالیف درسی صورت می‌گیرد (خامسان و اصغری،1390). فراگیرانی که مرتکب تقلب تحصیلی می‌شوند، فرصت درگیر شدن در فرآیند یادگیری را از دست می‌دهند و قادر نیستند دانش و مهارت جدید را توسعه دهند (اژه‌ای، شهابی و علی بازی، 1390).

هر چند اکثر دانشجویان تقلب را عملی غیراخلاقی می‌دانند، اما هنوز درصدی از دانشجویان هستند که عمل تقلب تحصیلی را غیراخلاقی ندانسته یا حداقل میزان غیراخلاقی بودن آن را شدید ارزیابی نکرده‌اند. تقلب نگرانی در مورد برابری را افزایش می‌دهد و بر نظام اخلاقی فراگیران و مربیان تأثیر منفی دارد، فراگیرانی که تقلب می‌کنند، برتری غیرمنصفانه بر دیگران کسب می‌کنند. فراگیران دیگر هنگامی که می‌دانند دیگران تقلب می‌کنند و موفق می‌شوند، سرد و ناامید می­شوند و ممکن است برای درگیر شدن در کار تحصیل عادلانه، مردد شوند، مربیان نیز به طور منفی تحت تأثیر تقلب قرار می‌گیرند. مربیان که باور دارند دانش‌آموزانشان تقلب می‌کنند، ممکن است در انگیزه دادن به فراگیران برای یادگیری کارآمد دلسرد شوند (وایتلی،کیت واسپیگل[2]،2002).

اگرچه در مورد میزان شیوع تقلب نمی‌توان درصد مشخصی را تبیین کرد، پژوهش‌های متعدد در کشورهای مختلف نشان داده‌اند تقلب خاص یک دوره تحصیلی، یک دانشگاه و یک کشور نبوده و در تمامی دنیا دیده می‌شود (خامسان و اصغری،1390). از سوی دیگر، نرخ تقلب به طور منظم در حال افزایش بوده و با پیشرفت فناوری‌های جدید به حدی شایع شده که می‌توان آن را معضلی همه‌گیر در مراکز آموزش عالی دانست (مورداک، آندرومن[3] 2006). در پژوهشی که خامسان و اصغری(1390) انجام داده­اند نشان داده شد که دانشجویان بیش از 5 بار تقلب انجام داده‌اند که باید مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، هر چند اکثریت دانشجویان انجام عمل تقلب توسط خود را کمتر از حد متوسط گزارش کرده‌اند، اما باور عمومی آن‌ها به رواج تقلب بالاتر از حد متوسط بوده است. این باور از یک سو نشان‌دهنده جو عمومی در محیط‌های دانشجویی است و از طرف دیگر خود می‌تواند به عنوان یکی از عوامل تشویق‌کننده تقلب محسوب شود.

شواهد پژوهشی (دیویس، گروور ومک گریگور[4]1992؛ مک کاب و تریون[5]،1997) حاکی از آن است که 80/0 الی90/0 درصد دانش‌آموزان قبل از این که از دبیرستان فارغ‌التحصیل شوند مرتکب تقلب تحصیلی شده‌اند. پژوهش مک کاب و بوورس[6](1994) نیز نشان داده است که 70/0 درصد دانشجویان دانشگاه حداقل یک بار تقلب کرده‌اند. به نظر می‌رسد این مشکل با ورود فناوری‌های جدید بیشتر نیز شده است.

     کولبی و دامون (1972) در بررسی الگوهای اخلاقی بزرگسال )افرادی با تاریخچه طولانی عملکرد اخلاقی، مثل اقدامات خیرخواهانه و تلاش در جهت استیفای حقوق مدنی( به سطوح بالای هماهنگی میان خود و گرایش­های اخلاقی پی بردند. این  گروه از الگوهای اخلاقی، شاخص­هایی دال بر توانایی­های استدلال اخلاقی سطح بالا بر اساس مقیاس  قضاوت اخلاقی  کلبرگ را  نشان ندادند. در نقطه مقابل، با رفتار ضد اجتماعی روبه رو هستیم. در اینجا نیز شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه هویت، نقش میانجی ایفا می­کند. دامون و هارت (1988) شواهدی را گزارش کرده­اند که حاکی از تأخیر  تحولی در ادراک خود جوانان بزهکار می‌باشد. اویسرمن و مارکوس (1990) دریافتند که نوجوانان بزهکار، در مقایسه با همتایان غیر بزهکار خود، کمتر می­توانند آینده­ای را برای خود در نظر بگیرند که منعکس‌کننده ارزش­های مثبت یا منفی باشد. این ویژگی یکی از شاخص­های هویت اخلاقی رشد نایافته است.

مرور مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهد که می‌توان عوامل مؤثر بر تقلب تحصیلی را به دو دسته عوامل بافتی و عوامل فردی تقسیم نمود. متغیرهای بافتی از قبیل محیط کلاس، ویژگی‌ها و روش‌های معلم و همین ‌طور رو­­ش­های پیش­گیری، با پدیده تقلب تحصیلی ارتباط دارد (هستون[7]، 1986؛ مک کاب و تروینو، 1993). متغیرهای فردی از قبیل جنس (نونیسوسویف[8]، 2001؛وایتلی[9] ،2001؛ رابینسون[10] و همکاران، 2007)، ویژگی‌های انگیزشی (ماردوک و آندرومن[11] ،2006؛ هاردینگ[12] و همکاران، 2007) و صفات شخصیتی (دی اندرا[13] ، 2009، ویلنام، ناتنسون و پائولوس[14] ،2010) نیز با تقلب تحصیلی مرتبط است.

اسکالنون و نیومن[15] (2002)، به عوامل تأثیرگذاری نظیر ناآگاهی، نگرش­های شخصی، در دسترس بودن منابع اینترنتی، نبودن توانایی و صلاحیت لازم برای انجام دادن کارهای علمی، عامل فشار نظیر اخذ نمره و نبود قوانین مؤسسه­ای و سازمانی در ارتکاب دانشجویان به تقلب اشاره می‌کنند. چند عامل دیگر از عوامل محیطی که ممکن است برای تعیین نگرش دانشجویان به تقلب مهم است، ولی کمتر در مطالعات تجربی حضور داشته­اند، ماهیت هنجارهای کلاس نسبت به تقلب است. تمرکز برخی از پژوهش‌ها بر تفاوت‌های جمعیت شناختی (مانند جنسیت، موفقیت، سن)، عوامل روان‌شناختی (مانند استدلال اخلاقی، نگرش نسبت به تقلب) و تمرکز برخی دیگر از پژوهش‌ها بر عوامل محیطی و بافتی (مانند اندازه کلاس و سهولت تقلب) بوده است (اسمیکین، گیلبرت، اسپنسر، پنگوس و سیلوا[16]،2008). به نظر می‌رسد که عوامل درونی بیش از عوامل بیرونی بر تقلب تحصیلی تأثیرگذار باشد، یکی از این عوامل درونی هویت اخلاقی است.

دانشجویان از قضاوت‌هایشان در مورد نمرات خودآگاهی دارند. (نمرات)آن قدر مهم هستند که آن‌ها حاضر به فدا کردن یکپارچگی خود به منظور ایجاد یک تصور خوب هستند (اسلوبوگین[17]، 2002). اگر چه بسیاری از دانشجویان  بر این باورند که با تقلب به شخصیت خود لطمه می زند، ولی اغلب سه نفر از هر چهار نفر از دانشجویان دوره کارشناسی تقلب می‌کنند. شیوع تقلب در میان دانشجویان نشان‌دهنده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ب.ظ ]




1-7-تعاریف………………………………. 9

1-7-1-متغیر مستقل………………………… 9

1-7-2-متغیر وابسته………………………. 10

فصل دوم: پیشینه تحقیق

2-1-مقدمه………………………………. 12

2-2-تفکر و دانش ما در مورد آن…………….. 13

2-3-آموزش و تفکر………………………… 17

2-3-1-چرا آموزش تفکر…………………….. 18

2-4-تفکر انتقادی………………………… 20

2-5-دیدگاه های مختلف در زمینه تفکر انتقادی…. 22

2-5-1-دیدگاه انیس درباره تفکر انتقادی……… 23

2-5-2-دیدگاه سیگل درباره تفکر انتقادی……… 24

2-5-3-دیدگاه پاول درباره تفکر انتقادی……… 24

2-5-4-دیدگاه هالپرن درباره تفکر انتقادی……. 25

2-5-5-دیدگاه بلوم درباره تفکر انتقادی……… 25

2-5-6-دیدگاه مک پگ درباره تفکر انتقادی…….. 26

2-6-مهارت های تفکر انتقادی……………….. 26

2-7-رویکرد سازنده گرایی………………….. 30

2-8-یادگیری مشارکتی……………………… 32

2-9-تعامل بین همتایان……………………. 34

2-10-نقش همکاری…………………………. 36

2-11-فرهنگ همتایان………………………. 37

2-12-پرسشگری……………………………. 38

2-12-1-سؤال و نقش آن در تفکر………………. 39

2-12-2-پرسشگری متقابل هدایت شده……………. 40

2-13-تحقیقات انجام یافته…………………. 43

 

2-14-نقد و بررسی پیشینه………………….. 48

فصل سوم: روش و تحقیق

3-1-روش تحقیق…………………………… 51

3-2-جامعه آماری…………………………. 51

3-3-حجم نمونه و روش نمونه گیری……………. 51

3-4-ابزارهای اندازه گیری…………………. 52

3-5-روش اجرا……………………………. 53

-1-5-3نمونه های ارایه شده از طرح سؤال………………………………………………………………………………..54

3-5-2-خلاصه و عناوین مراحل اجرا………………………………………………………………………………………….56

3-6-روش آماری تحلیل اطلاعات……………….. 56

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

4-1-مقدمه………………………………. 59

4-2-توصیف داده ها……………………….. 59

4-3-بررسی فرضیه های پژوهش………………… 66

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1-مقدمه………………………………. 75

5-2-خلاصه پژوهش………………………….. 76

5-3-یافته های پژوهش……………………… 77

5-4-نتیجه گیری و بحث…………………….. 78

5-5-محدودیت های پژوهش……………………. 88

5-6-پیشنهادهای پژوهش…………………….. 89

5-7-پیشنهادهای کاربردی…………………… 89

منابع……………………………………………………………………………………………………………………………………………..91

پیوست

Abstract

فهرست جداول

این مطلب را هم بخوانید :

جدول 4-1توصیف نمرات پیش آزمون و پس آزمون راهبرد پرسشگری متقابل هدایت شده در گروه کنترل و آزمایش…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..59

جدول 4-2 مقایسه ی خطای واریانس گروه ها……………………………………………………………………………………………66

جدول4-3 خطی بودن و همگنی شیب رگرسیون آزمون تفکر انتقادی………………………………………………………67

جدول 4-4 تحلیل کواریانس فرضیه یک…………………………………………………………………………………………………… 69

جدول 4-5 مقایسه ی چند گانه ی آزمون در فرضیه ی یک……………………………………………………………………..69

جدول 4-6 تحلیل کواریانس فرضیه دو………………………………………………………………………………………………………70

جدول4-7 مقایسه ی چندگانه ی آزمون در فرضیه ی دو……………………………………………………………………….. 70

جدول 4-8-تحلیل کواریانس فرضیه سه…………………………………………………………………………………………………..71

جدول 4-9 مقایسه ی چند گانه ی آزمون در فرضیه ی سه…………………………………………………………………71

جدول 4-10 تحلیل کواریانس فرضیه چهار……………………………………………………………………………………………..72

جدول 4-11 تحلیل کواریانس فرضیه پنج………………………………………………………………………………………………73

جدول 4-12 مقایسه چند گانه ی آزمون مفروضات……………………………………………………………………………….73

فهرست نمودارها

نمودار 4-1 توزیع پیش آزمون مهارت استقرا ………………………………………………………………………………………..60

نمودار4-2توزیع پیش آزمون مهارت قیاس ……………………………………………………………………………………………60

نمودار4-3 توزیع پیش آزمون مهارت مشاهده………………………………………………………………………………………..61

نمودار 4-4 توزیع پیش آزمون مهارت اعتبار و هماهنگی…………………………………………………………………….61

نمودار4-5 توزیع پیش آزمون مهارت مفروضات……………………………………………………………………………………62

نمودار4-6 توزیع پس آزمون مهارت استقرا……………………………………………………………………………………………62

نمودار 4-7 توزیع پس آزمون مهارت قیاس…………………………………………………………………………………………..63

نمودار 4-8 توزیع پس آزمون مهارت مشاهده……………………………………………………………………………………….63

نمودار4-9 توزیع پس آزمون مهارت اعتبار و هماهنگی………………………………………………………………………..64

نمودار 4-10 توزیع پس آزمون مهارت مفروضات………………………………………………………………………………….64

نمودار 4-11 توزیع پیش آزمون تفکر انتقادی………………………………………………………………………………………65

نمودار 4-12 توزیع پس آزمون تفکر انتقادی………………………………………………………………………………………..65

نمودار 4-13 پراکندگی خط رگرسیون………………………………………………………………………………………………….68

1-1- مقدّمه :

صدها سال است که تفکر انتقادی به عنوان یکی از هدف­های آموزشی مورد توجه قرار گرفته و تعریف­های متعددی از آن ارائه شده است .پاسکارلا و ترنزینی)1991، نقل از حسینی، 1388)، تفکر انتقادی را به منزله یک ردیف از توانائی­های کلّی فرد در انجام اموری مانند تعریف مسائل محوری، فرضیه­سازی در یک بحث، تشخیص روابط، استنتاج، استنباط، تفسیر نتایج حاصل از شواهد معتبر و نیز ارزشیابی انتقادی دانسته­اند. با توجه به گستردگی مفهوم تفکر انتقادی و مهارت­ها و پیش­بینی کننده­های تفکر انتقادی این سوال مطرح می شود که چه عوامل و فعّالیت­هایی در ایجاد تفکر انتقادی موثر هستند. مهارت­های تفکر انتقادی مثل سایر مهارت­های فکری قابل آموزش و پرورش­اند. مدرسه، کانون آموزش و کتاب­های درسی، مهم­ترین وسیله آموزش تلقی می شود که غالباً اهداف آموزش از طریق آن قابل تحقق است. آموزش تفکر انتقادی تنها آموزشی است که گذر از ساده­نگری و پذیرش بی­چون و چرای مسائل را به ژرف نگری و انتخاب آزادانه تسهیل می­کند و توانایی­شان را برای درک مسائل افزایش می­دهد (معروفی ، بشیری و یعقوبی، 1390). توجه کردن به اهداف آموزش مانند پرورش تفکر انتقادی و حل مسئله در بهره مندی از روش های مناسب آموزش یا تدریس امکان پذیر است اما متاسفانه معلمان بهبود مهارتهای تفکر انتقادی را در مورد دانش آموزان خود انجام نمی دهند، در صورتی که توانایی دانش آموزان در تفکر به صورت انتقادی در تصمیم گیری های مهم در کلاس درس رشد می یابد. بنابراین روش های تدریس مورد استفاده باید پرورش تفکر انتقادی را بیشتر از حفظ کردن صرف محتوا در نظر داشته باشد.  لذا بهتر است آموزش تفکر انتقادی به عنوان هدف اصلی آموزش و پرورش و تدریس تفکر انتقادی به عنوان هدف اصلی آموزش و پرورش و تدریس تفکر به عنوان نکته پایه برای یادگیری معرفی شوند. آموزش تفکر انتقادی به دانش آموزان بسیار مهم است. اگر دانش آموزان با تفکر انتقادی آشنایی داشته باشند،  می توانند از آن به عنوان راهنما در امور مختلف زندگی خود بهره گیرند.  دانش آموزان قادر به تفکر انتقادی که در این زمینه آموزش دیده اند می توانند از آن برای تصمیم گیری درامور شخصی و تحصیلی خود استفاده کنند.  با توجه به مطالب فوق و اهمیت آموزش تفکر انتقادی در مدارس و نیاز به وجود پژوهش در زمینه تعیین عوامل و شرایط ایجاد کننده آن پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش راهبرد «پرسشگری متقابل هدایت شده» بر پرورش مهارتهای تفکر انتقادی  شکل گرفت .

1-2- بیان مسئله :

تفکرانتقادی دربرگیرنده انواع اندیشه های مرتبط با یکدیگر است که در جوامع معاصر به اشکال مختلف هستند. تفکر انتقادی از مهم ترین ارزش های فکری در جوامع توسعه یافته تلقی می شود. بنابراین ضروری است که تربیت «متفکران انتقادی» از اهداف مهم نظام های آموزشی معاصری باشد که به شکل گیری «استقلال فردی» اهمیت می دهند. اخیراً توجه قابل ملاحظه ای از طرف روان شناسان و مربیان تربیتی به موضوع تفکر انتقادی شده است. تفکر انتقادی دربرگیرنده ی تفکر اندیشمندانه، بارورانه و نیز ارزیابی شواهد است (بیابانگرد، 1390). دیویی تفکر انتقادی را قضاوت معلق یا بدبینی سالم (نقد سازنده) و پرهیز از تعجیل در قضاوت تعریف می کند. به عبارت دیگر او تفکر انتقادی را بررسی فعال، پایدار و دقیق هر عقیده و دانش می داند (شعبانی، 1382).

هم چنین دیویی[1] (1933، به نقل ازبدری، 1387)  از یک دیدگاه فلسفی تفکر انتقادی را شامل کاوشگری و تمیز و آزمون افکار و بررسی گزینه های مختلف در مورد یک مساله می دانست.

برخی از روان شناسان برای تعریف تفکر انتقادی به طبقه بندی بلوم اشاره کرده اند تفکر انتقادی در طبقه بندی بلوم[2]، هاستتینگز[3] و ماداس[4] (1956)، نوعی حل مسئله است اما علاوه بر حل مسئله دارای عناصری از بالاترین سطوح این طبقه بندی یعنی تحلیل، ترکیب، ارزشیابی نیز هست (سیف، 1380).

پژوهشگران مختلف ارتباط بین تفکرانتقادی با حل مسئله، تفکر خلاق، تفکر منطقی و فراشناخت را برجسته کرده اند (حسینی، 1388). برای مثال لومزدانی(1995، به نقل از حسینی، 1388)، معتقد بود حل خلاقانه مسائل به رشد مهارتهای تفکر انتقادی کمک می کند. برخی روان شناسان بین تفکر انتقادی و تفکر خلاق و حل مسئله تفاوت قائل شده اند. تفکر خلاق به راه حل های مختلف منجر می شود در حالی که تفکر انتقادی برای انتخاب یک راه حل استفاده می شود. تفکر انتقادی توانایی داوری در موقعیت های پیچیده و واقعی بر اساس شواهد موجود است (کورفیس، 1988 ، نقل از بدری، 1386). تفکر انتقادی و حل مسئله از نظر ماهیت یک چیز هستند و هر دوی انها از انواع تفکر آدمی به حساب می آیند.  با این حال می توان آنها را تا اندازه ای از هم متفاوت دانست . تفکر انتقادی بیشتر به فرایند تفکر مربوط می شود، در حالی که حل مسئله عمدتا به فرآورده و نتیجه تفکر تاکید می ورزد و از دیگر تفاوتهای آنها این است که تفکر انتقادی با مسائل باز و گسترده سرو کار دارد، اما حل مسئله اغلب به مسائل دارای جوابهای واحد و مشخص مربوط است (سیف، 1380).

صاحب نظران زیادی از آموزش پذیر بودن تفکر حمایت کرده اند، تفکر انتقادی را می توان از طریق تمرین و آموزش افزایش داد (ریستو[5]، 1988). تفکر انتقادی مهارتی است که ممکن است در هر فردی پیشرفت پیدا کند یا بهبود یابد، به هر حال تفکر انتقادی چیزی نیست که ضرورتاً با رشد افراد همراه شود بلکه باید آموزش داده شود (والش[6] و پول[7]، 1988).

در روش مستقیم شیوه های مختلف مانند روش نفوذی، تدریس خردمندانه، اصول منطق، روش مصاحبه، روش شبیه سازی و روش ابزار تفکر مطرح شده است. رویکرد دوم برای آموزش مهارت های تفکر به روش غیر مستقیم معروف است. در این روش مهارت های تفکر باید در طول تمامی موضوعات درسی در رشته های مختلف تدریس گردد. اگر موضوعات درسی به حالت معنادار یاد گرفته شوند، این موضوعات مانند ابزار در خدمت تفکر خواهند بود. بر همین مبناست که رشد تفکر منطقی، تفکر انتقادی و حل مسئله ای، هسته مرکزی نظریه پردازان برنامه های آموزشی و تدریس بوده است (فتحی آذر، 1387).

یادگیری مشارکتی[8]،  یک روش آموزشی است که در آن فراگیران در گروه های کوچک برای رسیدن به یک هدف مشترک با یکدیگر کار می کنند، بنابراین موفقیت یک فرد در گروه به موفقیت افراد دیگر نیز کمک می کند. نظریه پردازان یادگیری مشارکتی معتقدند که مهارتهای مهم زندگی مانند صحبت کردن، گوش کردن و حل مسئله از طریق تجارب یادگیری مشارکتی موقعیتی فراهم می کند که در آن دانش پژوهان به صورت گروه همکار یاد می گیرند دانش و توانایی های یکدیگر را مورد بررسی قرار دهند و آن را تائید و رد کنند. بعلاوه هدف از یادگیری مشارکتی این است که اعضا گروه در خصوص مسائل انتزاعی تفکر نموده و به حل آنها اقدام نمایند. در نتیجه تبادل نظرات در درون گروه های کوچک نه تنها موجب افزایش علاقه در میان اعضا گروه می شود بلکه تفکر انتقادی آنان را نیز بهبود می بخشد(رنجبر، 1385). پرسشگری متقابل هدایت شده بخشی از روشهای یادگیری مشارکتی است که در آن فراگیران درگروههای کوچک برای یادگیری بهتر با هم کار می کنند و مهم ترین مثال دیدگاه سازنده گرایی محسوب می شود.

پرسشگری متقابل هدایت شده در گروه همتایان[9]،  یکی از راهبردهای تعاملی معرفی شده است که به اعتقاد کینگ[10]، برای پرورش تفکر انتقادی موثر است. وی مدعی است که کاربرد آن می تواند به دانش آموزان  در هر نوع برنامه درسی کمک نماید تا موضوعات ارائه شده به صورت سخنرانی ها و یا سایر انواع ارائه مطالب درسی را فعالانه پردازش نماید. در پرسشگری متقابل هدایت شده یادگیری در بستر تعاملات اجتماعی شکل می گیرد. فعالیت های هدفمند و فشارهای اجتماعی و محیطی قادرند ساخت های شناختی فراگیران را تغییر دهند (وقار سیدین، ونکی، طلاقی و ملازم، 1387).

مگنوسن[11]، اینشیدا[12] و ایتونو[13] )2000 (، اثر روش آموزش مبتنی بر پژوهش را بر روی توانایی تفکر انتقادی بررسی کردند و نشان دادند فراگیرانی که در فرم A تست تفکر انتقادی گلیزر نمرات پایین گرفته بودند پس از آموزش نمرات بالاتری گرفتند.

کارابنیک[14] و کولینز[15] (1996)، در یک مطالعه بر روی دانشجویان به این نتیجه رسیدند که شیوه ی آموزش مبتنی بر مشارکت گروهی موجب می شود که مهارت تفکر انتقادی ارتقاء یابد. آموزش راهبردی تفکر تاثیر معنا داری بر افزایش تفکر انتقادی ،تحول اخلاقی، پرسشگری دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی داشته است (غریبی، 1390).

بر طبق نظر جانسون[16] و جانسون (1989)، شواهد قانع کننده ای وجود دارد که گروه های یادگیری مشارکتی به سطوح بالاتری از تفکر دست یافته و اطلاعات و یافته ها را طولانی تر از فراگیرانی که کاملاً به شکل انفرادی عمل می نمایند، به خاطر می سپارند.

در پژوهشی که توسط حسینی (1388)، در مورد تاثیر آموزش یادگیری مشارکتی بر تفکر انتقادی انجام شد نتایج نشان داد که هر سه مهارت تفکر انتقادی (تحلیل انتقادی، اعتبار شواهد، ارزشیابی انتقادی)، در گروه آزمایش بیش از گروه گواه بود. در این راستا به نظر می رسد که محیط یادگیری مشارکتی در مقایسه با محیط یادگیری انفرادی از توانایی بیشتری برای افزایش مهارتهای تفکر و به ویژه تفکر انتقادی برخوردار است. بنابراین ما در این تحقیق کوشش می کنیم که با در نظر گرفتن تحقیقات گذشته به پرسش زیر پاسخ دهیم.  آیا آموزش محتوای درسی به کمک روش پرسشگری متقابل هدایت شده بر مهارتهای تفکر انتقادی تاثیر می گذارد ؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق : 

تواناییهای شناختی برای یادگیری اثر بخش و فرایند تفکر دارای اهمیت می باشند. پرینت[17] (2002) بر این باور است که برخورداری از تفکر انتقادی و اعمال آن در زندگی اجتماعی و تبادل نظر بر پایه این شیوه زندگی مجالی برای اصلاح افکار نادرست و خلق اندیشه های جدید فراهم می کند و از این طریق، روند پیشرفت جا معه دموکراتیک را تسهیل می نماید. امروزه متاسفانه مدارس توجه خود را بیشتر به انتقال اطلاعات و حقایق معطوف کرده اند و از تربیت انسانهای متفکر فاصله گرفته اند (شعبانی، 1382).

کدی[18](2002) بیان داشته که مدل سازنده گرایی تفکر انتقادی فرصتهای غنی جهت درگیر نمودن افراد با دیگران در پیگیری حقایق نه یک حقیقت، پیشنهاد می کند. مطابق این مدل، متفکران انتقادی به قضاوت، برچسب زنی و اتخاذ یک رویکرد ثابت نمی پردازند، بلکه با بینشی سازنده در مورد ساخته های بین فردی توسط دیگران واقعیت ها را بررسی می کنند.

 

آندولینا[19] (2001) معتقد است تفکر انتقادی به عنوان مهارت اساسی برای مشارکت عاقلانه در یک جامعه دموکراتیک شناخته شده و در دنیای مدرن به منزله مهارتهای ضروری مورد حمایت و تاکید می باشد. پاول 14 (1993) معتقد است که منطق تفکر سازمان یافته بایستی بخش سازنده از محتوای برنامه درسی باشد. الزام تربیتی برای آماده نمودن فراگیران به منظور تبدیل شدن به متفکران، خوانندگان و نویسندگانی برای هزاره جدید، ضرورت گفتمان جامع مبتنی بر تفکر انتقادی در موسسات آموزشی را مطرح می سازد. چنانچه هدف نظام آموزشی، پرورش انسانهای اندیشمند و متفکر باشد، باید برنامه هایی را برای آموزش تفکر و کار فلسفی با کودکان طراحی نماید. متاسفانه علی رغم تاکید و توجه به مساله تفکر در اهداف نظامهای آموزشی و ادعاهای مسئولان، متصدیان و مجریان آموزشی، در عمل برای تشویق دانش آموزان در جهت تفکر و به ویژه به کارگیری تفکر انتقادی اراده و انگیزه کافی وجود ندارد (شعبانی، 1381).

بنابراین مداخله و برنامه ای که رشد تفکر و پرسشگری را هدف قرار دهد حائز اهمیت می باشند. از آنجا که نظام آموزشی ما در دو دهه اخیر به علت رویارویی با چالشهای محتوایی و اجرایی نتوانسته بطور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ب.ظ ]




 فصل اول

 کلیات پژوهش

 1-1 مقدمه

تمرینات ورزشی (ایروبیک) هوازی عبارتند از تمریناتی که از حرکات ریتمیک و متناوب ماهیچه ای بهره برده و ضربان قلب و تنفس را در مدت زمان خاصی بالا می برند (صفوی، 1387). اساس ورزش ایروبیک از حرکات موزون و سنتی کشورهای اروپایی است. شیوه ی تمرین ایروبیک موجب توسعه و افزایش آمادگی هوازی می شود و این مسأله موجب افزایش قدرت، سرعت و هماهنگی بین اعصاب و عضلات، انعطاف پذیری و چابکی می شود. در اجرای حرکات ایروبیک تمرکز ذهنی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مسأله موجب رشد ذهنی و توسعه خلاقیت می شود (صفوی، 1387). بررسی ها نشان می دهد که فعالیت بدنی (هوازی) با تکرار، شدت و مدت مناسب و بر اساس برنامه های منظم، مزایای چشمگیری در بر داشته و در مواردی موجب پیشگیری از گسترش برخی بیماری ها می شود. اگرچه تمرینات هوازی می تواند موجب بهبود عملکرد سیستم ها و بخش های مختلف بدن از قبیل تنفس و انتقال اکسیژن، قلب و عروق، سیستم عصبی، سیستم غدد داخلی، حجم خون عضله و ترکیب بدن شود ولی اغلب از بعد سلامتی نیز مورد توجه است و می تواند منجر به کاهش فشار خون، چربی، کلسترول و تری گلیسرید، ناراحتی های ارتوپدی و بیماری های قلبی شود (مهربانی، 1387).

کوپر محقق و فیزیولوژیست معروف معتقد است که تمرینات ورزشی هوازی کلیدی است برای گشودن دری که آن را تندرستی جسمانی و روان می نامند. به نظر

 تعدادی از محققان همچون بلو[1]و کاواناف، نقش معجزه آمیز دویدن در کاهش افسردگی انکار ناپذیر است (صفوی، 1387). شرکت در فعالیت های بدنی ریتمیکی، هماهنگی همه ی اندام ها و دستگاه های بدن را بالا می برد و نقش محافظتی بر توانایی عملکردی قلبی- عروق، دستگاه تنفس، غدد، اعضای حرکتی و دستگاه عصبی دارد.

یکی از سازه های همگام با سلامت روانشناختی، شادکامی می باشد. طی سال های اخیر روانشناسان علاقمند به حیطه روانشناسی مثبت نگر توجه خود را به منابع بالقوه احساس های مثبت نظیر شادکامی معطوف کرده اند، این سازه دو جنبه دارد: یکی عوامل عاطفی که نمایانگر تجربه هیجانی، شادی، سرخوشی، خوشنودی و سایر هیجان های مثبت است و دیگری ارزیابی شناختی و رضایت از قلمروهای مختلف زندگی که بیانگر شادکامی و بهزیستی روانی است. (شفرد[2]2002; به نقل از کار، 2004) بر این باور است که شادکامی، ادراک تنیدگی را کاهش و توانایی شخص را برای کار و فعالیت افزایش می دهد. نشاط دوست و همکاران (1386) مطرح نمودند که شادکامی با رضایت زناشویی، خوش بینی، حضور در اماکن مذهبی، میزان فعالیت هنری، رضایت از زندگی و میزان ورزش هفتگی ارتباط مثبت معنادار و با

این مطلب را هم بخوانید :

انتخاب برنامهRE سابقه بیماری های جسمانی و روانشناختی ارتباط منفی معنادار دارد. نظریه پردازان و پژوهشگران حیطه علوم زیستی و علوم انسانی در کارهای علمی خود سعی کرده اند منابع و عوامل موثر شادکامی را معرفی نمایند. این منابع و عوامل می توانند تحت مجموعه عوامل روانی، جسمانی، اقتصادی، مذهبی، معنوی وفرهنگی مورد بحث قرار گیرند. از عوامل روانی می توان به شخصیت و ابعاد آن، سبک های شناختی، خوشبینی، خشنودی و رضایت مندی و سلامت روانی اشاره داشت (دینو[3] و کوپر[4]، 1998). از منابع و عوامل جسمانی; سلامتی، خوردن و آشامیدن، خواب و استراحت، فعالیت های جنسی وتمرین های ورزشی رایج ترین می باشد (مارولاکیس[5] و زرواس[6]، 1993). موفقیت وتایید اجتماعی، ارتباطات اجتماعی و روابط دوستانه، خانواده، عشق و صمیمیت از جمله منابع و عوامل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:26:00 ب.ظ ]




6-1-تعریف نظری مفاهیم مطرح شده در فرضیههای پژوهش 9

1-6-1-اختلال افسردگی 9

2-6-1-سوگیری توجه 9

3-6-1-نشخوار فکری 10

7-1-تعریف عملیاتی 10

1-7-1-افسردگی 10

2-7-1-سوگیری توجه 10

3-7-1-نشخوار فکری 10

فصل دوم: پیشینه پژوهش

1-2-مقدمه 12

2-2-تعریف افسردگی 12

3-2-شروع افسردگی 12

4-2-علائم افسردگی 13

5-2-دیدگاه های رایج درباره افسردگی 13

1-5-2-نظریه زیست شناختی 13

2-5-2-نظریه روان تحلیل گری 14

5-5-2-نظریه روابط موضوعی 14

3-5-2-نظریه شناختی 14

4-5-2-نظریه یادگیری 16

6-2-پیوند شناخت و هیجان تقدم و تاخر هر یک نسبت به دیگری 16

7-2-نقش هیجان و خلق بر کارکرد شناختی 17

8-2-توجه و انواع آن 18

9-2-سوگیری توجه و مشکلات هیجانی 19

10-2-سوگیری توجه در افسردگی 19

11-2-نظریه های مربوط به سوگیری توجه 20

12-2-نشخوار فکری و افسردگی 20

13-2-درمان های رایج برای افسردگی 22

1-13-2-درمان دارویی 22

 

2-13-2-درمان های غیر دارویی 22

1-14-2-خلاصه ای از تحقیقات انجام شده داخل کشور 24

2-14-2-خلاصه ای از تحقیقات انجام شده خارج کشور 25

فصل سوم: روش پژوهش

1-2-مقدمه

2-3-طرح پژوهش 36

3-3-جامعه پژوهش 36

4-3-حجم نمونه و روش نمونه گیری 36

5-3-ابزار پژوهش 36

1-5-3-آزمون افسردگی بک 2 36

2-5-3-مقیاس پاسخ های نشخواری 37

3-5-3-آزمون رایانه ای دات پراب 37

6-3-روش اجرا 38

7-3-شرح جلسات آموزش ذهن آگاهی 39

8-3-تجزیه و تحلیل داده ها 40

فصل چهارم: یافته های پژوهش

1-4-مقدمه 43

الف-یافته های توصیفی 43

2-4-توصیف مشخصات جمعیت شناختی گروه نمونه 43

ب-یافته های استنباطی 46

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

1-5 مقدمه 59

2-5 خلاصه ای از مراحل کار و یافته ها 59

3-5 بحث و نتیجه گیری 61

4-5 نتیجه گیری کلی 65

5-5 محدودیت های پژوهش 66

6-5 پیشنهادهای پژوهش 67

منابع

 

این مطلب را هم بخوانید :

منابع فارسی 69

منابع لاتین 72

پیوست ها

برگ اطلاعات و رضایت نامه تحقیق 77

پرسشنامه افسردگی بک 78

پرسشنامه اضطراب بک 80

مقیاس نشخوار فکری 81

مقدمه

یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی که اکثر جوامع با آن مواجه اند اختلال افسردگی است (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000، ترجمه نیکخو و آوادیس یانس، 1381). در هر مقطع معینی از زمان 20-15 درصد افراد بزرگسال، در سطح قابل توجهی از افسردگی رنج می­برند و حدس زده می­شود که حدود 75 درصد موارد بستری در بیمارستان روانی را موارد افسردگی تشکیل می­دهند (هاوتون[1]، کرک[2]، سالکووس کیس[3] و کلارک[4]، 1989، ترجمه قاسم زاده، 1385). بر این اساس می­توان افسردگی را به عنوان یک مشکل جدی در حوزه بهداشت روان به شمار آورد.

شروع و سیر افسردگی به متغیرهای مختلف زیست شناختی، سابقه بیماری، محیطی و روانی-اجتماعی مربوط می­شود (همان). افسردگی را می­توان نتیجه عوامل متقابل گوناگونی در نظر گرفت. بر این اساس تفاسیر زیست شناسی، مبین جنبه های جسمی افسردگی در نظر گرفته می­شوند و تفاسیر روان شناختی، مبین آنند که چگونه افسردگی از نظر عاطفی، هیجانی، احساسی و خلقی روی افراد اثر می­گذارد (بلاک برن[5]، 1987، ترجمه شمس، 1382).

افسردگی نه تنها به دلیل شیوع نسبتا بالا، بلکه به دلیل پیامدهای زیان بار آن، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران است. مشخص شده است که افسردگی اعتماد به نفس افراد را کاهش می­دهد، روابط خانوادگی و زناشویی را آشفته می­سازد، انگیزه کار و پیشرفت را مختل می­سازد و رسیدن به زندگی سازگارانه قبلی را مشکل می­سازد (آزاد، 1379). نشانه های کلیدی افسردگی دربردارنده خلق افسرده و احساس عدم لذت می­باشد. کاهش اشتها، عدم تمرکز، احساس بی ارزشی، بلا تصمیمی، افکار مرتبط با مرگ یا تمایلات خودکشی نیز در بین افراد افسرده شیوع بالایی دارد (طلایی و همکاران، 1384). برای بیش از دو دهه تلاش­های قابل توجهی برای شناسایی عوامل آسیب پذیری در بیماران افسرده انجام شده است (ویلیامز[6]، مک لئود[7] و متیوس[8]،1996). مطالعات نشان داده است که شروع وسیر افسردگی به متغیرهای مختلف مربوط می­شود (هاوتون و همکاران، 1989، ترجمه قاسم زاده، 1385). بسیاری از این مطالعات که در چارچوب نظریه شناختی به انجام رسیده است، دلالت بر این دارد که ساختار شناختی ناکارآمد[9] و پردازش سوگیرانه[10] اطلاعات نقش بسزایی در شروع، نگهداری و عود افسردگی ایفا می­کند (گاتلیب[11]، یو[12] و یورمن[13]، 2004). در واقع بهتر است بگوییم در بیماران افسرده علاوه بر نشانه های هیجانی و خلقی، نشانه هایی در زمینه شناختی، انگیزشی و جسمی مشاهده می­شود. نشانه­های شناختی به صورت افکار منفی ظاهر می­شود (کاپلان[14] و سادوک[15]، 1389؛ ترجمه رضاعی). بر این اساس بسیاری از صا حب نظران بر این باورند که الگوی تفکر افراد و افکار نا خواسته­ی آنها در شروع و تداوم افسردگی نقش دارند. نشخوار فکری[16] به عنوان تفکر ناخواسته در اختلالات هیجانی (دیویس [17]و نولن- هوکسما[18]،2000) جزء مولفه های مهم افسردگی در نظر گرفته می­شود و از دیگر فرایند و فرآورده­های شناختی از جمله افکار خودآیند منفی[19]، توجه متمرکز [20]بر خود، خودآگاهی شخصی و نگرانی قابل تمییز است (پاپاجئورجیو[21] و ولز[22]، 2004). این افکار مقاوم و عود کننده بوده و حول یک موضوع معمول دور می­زنند، و به صورت غیر ارادی به حیطه آگاهی وارد می­شوند و توجه فرد را از هدف مورد نظر منحرف می­سازند (یورمن، 2006). این چنین افکاری تکرار شونده بوده و در ارتباط با علائم افسردگی، علل احتمالی و پیامدهای این علائم می­باشند. ارزیابی فرد از علائم افسردگی­اش به این  طریق بر شدت و سیر افسردگی اثر گذار خواهد بود. علاوه بر این، نشخوار فکری افسردگی را به واسطه افزایش تفکر منفی، حل مسئله ناکارآمد، تداخل رفتار هدفمند و کاهش حمایت اجتماعی تشدید می­کند و تداوم می­بخشد (نولن هوکسما، ویسکو[23] و لایوبومیرسکی[24]، 2008).

در سالهای اخیر به مشکلات بهداشتی، به ویژه بهداشت روان دانشجویان، توجه زیادی شده است. علت این توجه آن است که گزارش­های بدست آمده نشان می­دهد که تعداد دانشجویانی که به مشکلات روانی مبتلا هستند و نیز شدت و وخامت مشکلات آنها رو به افزایش است. بررسی­ها نشان می­دهد که تعداد زیادی از دانشجویان به افسردگی مبتلا هستند و افسردگی از جمله شایع ترین مشکلات مربوط به سازگاری با محیط دانشگاهی به شمار می­رود (جزایری و قهاری، 1382). مطالعات امینی (1380) در مورد گروه­های دانشجویی نشان داد که حدود 78 درصد از دانشجویان از بعضی نشانه­های افسردگی رنج می­برند. از این میان شدت علائم 45 درصد از دانشجویان به گونه­ایست که آنها را نیازمند بعضی کمک­های تخصصی می­کند. بر این اساس پرداختن به مسئله درمان افسردگی این قشر از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. ذهن آگاهی از جمله شیوه های درمانی بوده است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته و مطالعات وسیعی در این راستا صورت گرفته است. بررسی ها متعدد حاکی از مفید بودن ذهن آگاهی در موقعیت های بالینی است (اوکانل[25]، 2009). از جمله در درمان استرس، اضطراب و افسردگی (لی[26]، باون[27] و مارلات[28]، 2005) مفید واقع شده است. بر مبنای مطالعات انجام شده ذهن آگاهی دست کم از دو طریق مقابله با نشخوارهای فکری و کاهش پاسخ دهی خودکار هیجانی (پاول[29]، استنتون[30]، گریسون[31]، اسموسکی[32] و وانگ[33]، 2012) بر افسردگی اثر می گذارد.

2-1-بیان مسئله

نشانه­های شناختی، همچون اشکال در تصمیم گیری، تمرکز ضعیف جزء معیار­های تشخیصی DSM-IV برای اختلال افسردگی است. همچنین اخیرا نیز مشخص شده است که در حافظه کاری[34]، توجه[35]، عملکرد اجرایی و سرعت پردازش[36] بیماران افسرده اختلال وجود دارد (ویدر-فیلند[37] و همکاران، 2004؛ روزنبرگ[38] و همکاران، 2010). در واقع بررسی ها مشخص کرده که اختلال در کارکرد شناختی و وجود افکار منفی می­تواند جزء علل عود نیز بشمار بیاید (سگال[39]، ویلیامز[40] و تیزدل[41]، 2002).

توجه اصل اساسی در تعامل موفقیت آمیز با محیط است، تا آنجا که به نظام شناختی مربوط می­شود توجه به افراد اجازه می­دهد که وقایع محیط را غربالگری کنند (مکلئود ومک دونالد[42]، 2000). طبق دیدگاه صاحبنظران هر گونه فعالیت خودکار از طریق دروازه توجه نقل و انتقال می­یابد. این نقل و انتقال اطلاعاتی می­تواند به شکل گیری انحراف توجه نسبت به محرک برجسته هیجانی در محیط بیانجامد یعنی منجر به سو گیری توجه[43] در فرد شود. در سوگیری توجه با وجود تلاش فرد برای نادیده گرفتن محرک، تمام نیروی توجه به سمت آن سوق می­یابد (ویلیامز، مک لئود و متیوس، 1996). سوگیری توجه در بسیاری از آسیب شناسی های روانی از جمله افسردگی نقش مهمی را ایفا می­کند. بررسی ها نشان داد که افراد افسرده در تمام جنبه های پردازش اطلاعات از جمله در ادراک[44]، حافظه و توجه از خود سوگیری نشان می­دهند (تیزدل، 1988). بسیاری از مطالعات وجود سوگیری حافظه را در بیماران افسرده مورد تایید و پذیرش قرار داده اند، اما در رابطه با ارتباط سوگیری توجه و افسردگی بین صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد. برخی بر این باورند که افراد افسرده سوگیری توجه به محرک منفی از خود نشان می­دهند، با این وجود برخی هم چنین می­پندارند که افراد افسرده سوگیری توجه مثبت خود را از دست داده اند درحالی که این سوگیری توجه مثبت مشخصه افراد غیر افسرده است (گاتلیب، مک لاکلان[45] و کاتز[46]، 1988). این بدین معنی است که افراد غیر افسرده سوگیری مثبت از خود نشان می­دهند، در حالی که افراد با خلق غمگین پردازش یکسان و بدون سوگیری دارند. بر این اساس گیلبوا، رابرتس[47] و گاتلیب (1997) بیان می­دارند که خلق غمگین به تنهایی مسئول تحلیل سوگیری مثبت در افراد افسرده نیست.

توجه به عنوان یکی از مولفه های بنیادی ذهن آگاهی بشمار می­رود (شاپیرو[48] و همکاران، 2006) که با بکارگیری هدفمند آن به عنوان کارکرد عالی ذهن، ذهن آگاهی می­تواند به طور موثر بر واکنش های هیجانی کنترل اعمال کند (کابات-زین[49]، 2002).

مطالعات بیانگر این است که سوگیری توجه در شروع، نگهداری و عود اختلال افسردگی نقش اساسی را ایفا می­کند (گیلبوآ[50]، گاتلیب، 1997؛ تیزدل، برنارد[51]، 1993). بررسی ها نشان داده است که اختلال در عملکرد شناختی[52] حتی پس از بهبود علائم افسردگی حل نشده باقی می­ماند (ریپرموند[53] و همکاران، 2009؛ ویلند-فیدلر و همکاران، 2004). با توجه به آنچه که تاکنون بیان شد ما باید علاوه بر درمان نشانگان افسردگی به صورت مستقیم به درمان کارکرد شناختی مختل شده بالاخص سوگیری توجه و نشخوار فکری که نقش قابل توجهی در شروع، نگهداری و تداوم و عود افسردگی در بیماران دارد، بپردازیم. و همچنین با در نظر گرفتن تاثیرات سوء افسردگی بر تمامی جنبه های زندگی افراد، لازم است که روش درمانی سریع، ایمن وموثری جهت درمان مورد استفاده قرار گیرد. تاکنون روش های درمانی مختلفی جهت درمان افسردگی در کشور ما مورد استفاده قرار گرفته است (کاویانی، جواهری و بحیرانی، 1384). در این میان ذهن آگاهی[54] از جمله رویکردهای جدیدی است که جهت درمان و جلوگیری از عود افسردگی کاربرد دارد (تیزدل، سگال و ویلیامز، 2000). ذهن آگاهی یک روش درمانی کوتاه مدت و ساختار یافته است. در این روش به افراد افسرده آموزش داده می­شود که به افکار و احساس خود بدون قضاوت توجه کنند و آنها را وقایع ساده­ای ببینند که می­آیند و می­روند، به جای آن که آنها را به عنوان قسمتی از خودشان یا انعکاسی از واقعیت در نظر بگیرند (همان).

ذهن آگاهی مستلزم راهبرد های رفتاری، شناختی و فراشناختی ویژه برای متمرکز کردن فرایند توجه است که به نوبه خود به جلوگیری از تفکر منفی و گرایش به پاسخ های نگران کننده و گسترش افکار جدید و کاهش هیجان ناخوشایند منجر می­شود (سگال، ویلیامز و تیزدل، 2002). علاوه بر این مشخص شده است که ذهن آگاهی با سه بخش عمده کارکرد توجهی که عبارتند از: توجه پایدار، توجه انتخابی و انتقال توجه در ارتباط است (بیشاب[55] و همکاران،2003). در واقع مهارت های آموخته شده کنترل توجه در ذهن آگاهی عامل مهمی در جلوگیری از عود افسردگی می­باشد (تیزدل و همکاران، 2000).به این ترتیب فرض می شود که ذهن آگاهی از طریق مهارت آموخته شده کنترل توجه قادر به اصلاح سوگیری توجه و نشخوار فکری در افراد افسرده خواهد بود.

بنابراین براساس آنچه که بیان شد در این پژوهش محقق به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که آیا روش درمانی ذهن آگاهی در بهبود نشانگان افسردگی، سوگیری توجه و نشخوار فکری بیماران افسرده موثر است یا خیر؟

3-1-اهداف پژوهش

تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی (MBSR) بر کاهش افسردگی.

تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی (MBSR) بر کاهش سوگیری توجه منفی در افراد افسرده.

.تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی (MBSR) بر کاهش نشخوار فکری افراد افسرده.

تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی (MBSR) بر افزایش سوگیری توجه مثبت در افراد افسرده.

4-1-ضرورت انجام پژوهش

آنچنان که شواهد نشان می­دهد هر انسانی در هر مقطع سنی ممکن است افسردگی را تجربه کند. در ارتباط با افسردگی افراد به طور اعم و افسردگی در میان دانشجویان به طور اخص مطالعات متعددی به انجام رسیده است. آمار بدست آمده از برخی پژوهش ها در جوامع دانشجویی بیانگر شیوع قابل توجه افسردگی در بین این افراد است. مشخص شده است که میزان خود کشی در بین دانشجویان در هر سال دو برابر افراد غیر دانشجوی همسال آنهاست (آزاد، 1379). با توجه به اینکه اغلب افراد در جریان سال های مولد زندگی به افسردگی مبتلا می­شوند و همچنین تغییراتی که این اختلال از لحاظ رفتاری، شناختی، هیجانی و جسمانی به وجود می­آورد و آثار منفی ای که بر زمینه های دیگر زندگی (تحصیلی، حرفه ای، اجتماعی) بر جا می­نهد، پرداختن به این اختلال بسیار مهم و ضروری به نظر می رسد. هر چند افسردگی از لحاظ زمانی محدود است و دوره های درمان نشده معمولا پس از 6-3 ماه از بین می­رود، اما احتمال عود بسیار زیاد است و حدود 20-15 درصد بیماران، سیر مزمنی را طی می­کنند. بنابراین ضرورت دارد که روش درمانی به گونه­ای باشد که نه تنها در تسریع در بهبود دوره فعلی، بلکه در ایجاد تداوم در بهبود و در صورت امکان، کاستن از احتمال عود بیماری موثر واقع شود (هاوتون و همکاران ،1989، ترجمه قاسم زاده، 1385 ). بر این اساس از روش درمانی ذهن آگاهی در این پژوهش استفاده شده است. همچنین از آن جهت که سوگیری توجه (گاتلیب، یو و یورمن، 2004) و نشخوار فکری (دیویس و نولن- هوکسما، 2000؛ سگال، ویلیامز و تیزدل، 2002) نقش قابل توجهی در شروع، نگهداری و تداوم و عود افسردگی در بیماران افسرده دارند ضرورت دارد که در فرایند درمان مورد توجه واقع شوند.

5-1-فرضیه های پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:26:00 ب.ظ ]




1-3 ضرورت انجام پژوهش………………………………………………………………………………………..10

1-4 اهداف پژوهش………………………………………………………………………………………………….13

1-5 فرضیه­های پژوهش……………………………………………………………………………………………..13

1-6 تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها…………………………………………………………………………13

 

فصل دوم: ادبیات نظری و پیشینه­ی پژوهش

2-1 مقدمه……………………………………………………………………………………………………………….17

2-2 بیماری­های دستگاه گوارش………………………………………………………………………………….18

2-3 سندرم روده­ی تحریک­پذیر………………………………………………………………………………….23

2-3-1 سبب­ شناسی………………………………………………………………………………………………….26

2-3-2 علایم بالینی…………………………………………………………………………………………………..29

2-3-2-1 علایم گوارشی…………………………………………………………………………………………..29

2-3-2-2 علایم خارج از دستگاه گوارش و اختلالات همراه……………………………………………32

2-3-3 تشخیص……………………………………………………………………………………………………….34

2-3-4 روش های درمان سندرم روده ی تحریک پذیر……………………………………………………37

2-3-4-1 ضداسپاسم­ها……………………………………………………………………………………………..39

2-3-4-2 داروهای ضد اسهال…………………………………………………………………………………….40

2-3-4-3 داروهای ضد افسردگی……………………………………………………………………………….40

2-3-4-4 داروهای ضد اضطراب………………………………………………………………………………..42

2-3-4-5 مواد حجم­زای مدفوع………………………………………………………………………………….42

2-3-4-6 مشاوره و تغییر رژیم غذایی…………………………………………………………………………..43

2-3-4-7 درمان­های مکمل و جایگزین………………………………………………………………………..44

2-4 اضطراب…………………………………………………………………………………………………………..45

2-4-1 نقش اضطراب در اختلالات گوارشی و سندرم روده­ی تحریک­پذیر………………………..48

2-4-2 روش­های کاهش اضطراب………………………………………………………………………………50

2-4-2-1 درمان­های دارویی اضطراب………………………………………………………………………….51

2-4-2-2 درمان­های غیردارویی اضطراب……………………………………………………………………..52

2-5 طب مکمل و جایگزین………………………………………………………………………………………..56

 

2-6 لمس­درمانی………………………………………………………………………………………………………58

2-6-1 مبانی نظری لمس­درمانی………………………………………………………………………………….63

2-6-1-1 فیزیک نوین………………………………………………………………………………………………63

2-6-1-2 چاکراها……………………………………………………………………………………………………66

2-6-1-3  لایه­های میدان زیستی…………………………………………………………………………………69

2-6-1-4 علم انسانی وحدت­نگر…………………………………………………………………………………70

2-6-1-5 نظریه وبر…………………………………………………………………………………………………..74

2-6-2 نقش انر‍‍‍‍‍‍ژی در لمس­درمانی……………………………………………………………………………..74

2-6-3 مراحل اجرای لمس­درمانی……………………………………………………………………………….75

2-7 مروری بر پژوهش­های مرتبط با موضوع تحقیق………………………………………………………..79

 

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

3-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………………………82

3-2 طرح پژوهش…………………………………………………………………………………………………….8

3-3 جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه­گیری…………………………………………………………87

3-4 ملاک­های ورود به پژوهش………………………………………………………………………………….87

3-5 ابزار جمع­آوری اطلاعات…………………………………………………………………………………….87

3-5-1 پرسشنامه حالت- صفت اضطراب اسپیلبرگر………………………………………………………..87

3-5-2 پرسشنامه نمره­بندی علایم گوارشی……………………………………………………………………90

3-6 روش اجرای پژوهش………………………………………………………………………………………….91

3-7 پروتکل لمس­درمانی کورمک………………………………………………………………………………92

3-8 روش تجزیه و تحلیل داده­ها…………………………………………………………………………………93

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­ها

4-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………………………95

4-2 یافته­های توصیفی……………………………………………………………………………………………….95

4-2-1  نتایج تحلیل توصیفی داده­ها در مرحله پیش­آزمون……………………………………………….95

4-2-2 نتایج تحلیل توصیفی داده­ها در مرحله پس­آزمون…………………………………………………97

این مطلب را هم بخوانید :

4-3 نتایج تجزیه و تحلیل استنباطی داده­ها………………………………………………………………………98

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1 مقدمه……………………………………………………………………………………………………………..102

5-2 بررسی نتایج……………………………………………………………………………………………………102

5-2-1 بررسی فرضیه پژوهشی اول…………………………………………………………………………….102

5-2-2 بررسی فرضیه پژوهشی دوم…………………………………………………………………………….105

5-2-2-1 بررسی بخش اول فرضیه دوم………………………………………………………………………105

5-2-2-2 بررسی بخش دوم فرضیه دوم………………………………………………………………………107

5-3 محدودیت­ها و موانع پژوهش……………………………………………………………………………..108

5-4 پیشنهادها………………………………………………………………………………………………………..109

5-4-1 پیشنهادهای کاربردی…………………………………………………………………………………….109

5-4-2 پیشنهادهای پژوهشی……………………………………………………………………………………..109

فهرست منابع………………………………………………………………………………………………………….111

پیوست­ها……………………………………………………………………………………………………………….126

چکیده لاتین………………………………………………………………………………………………………….137

1 مقدمه

در جهان امروز بررسی و مطالعه­ی اختلال­هایی که دارای ریشه­ی روان­شناختی هستند، بیش از پیش مورد توجه روان­شناسان قرار گرفته­است. خانواده­ی وسیعی از اختلالات روان­تنی[1] وجود دارد که به نظر می­رسد سبب­شناسی یا نشانه­های مربوط به آن­ها هنوز به اندازه­ی کافی بررسی و تبیین نشده­است. تا کنون تعداد زیادی از اختلال­های روان­تنی مورد شناسایی قرار گرفته­ که در اغلب موارد اعضای مختلف بدن را درگیر می­کند. بیماری کرونر قلب، بیماری آرتریت­روماتویید (اختلال مفاصل)، سردرد­های شایع روان­تنی از قبیل سردرد­تنشی، برخی از بیماری­های پوستی، تعدادی از بیماری­های مربوط به سیستم دفاعی بدن و دستگاه­تنفسی و بیماری­های گوارشی بخشی از اعضای خانواده­ی وسیع بیماری­های روان­تنی را تشکیل می­دهند (سادوک[2] و سادوک، 2007). برخی از این بیماری­ها مانند بیماری­های قلبی در زمینه­ی مسایل روان­شناختی مورد تبیین گسترده­تری قرار گرفته­اند، اما در تعدادی دیگر از جمله بیماری­های گوارشی نیاز به تحقیقات گسترده­تری احساس می­شود. در این راستا این پژوهش سندرم روده­ی تحریک پذیر (IBS)[3] را که یکی از شایع­ترین اختلال­های روان­تنی است و در حیطه ی بیماری های گوارشی قرار دارد مورد مطالعه و درمان قرار داد.

سندرم ­روده­ی ­تحریک­پذیر(IBS) معمول­ترین اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با تغییر اجابت مزاج و درد یا ناراحتی شکمی، بدون وجود اختلالات ساختاری قابل شناسایی مشخص می­شود (هاریسون[4]، 2008؛ آستیانو[5] و همکاران، 2008). اختلالات عملکردی دستگاه گوارش (FGID)[6] اختلالات مزمنی هستند  که با علت نامشخص، ملاک های تشخیصی سوال برانگیز، دوره­های طولانی مدت و غیرقابل پیش­بینی بیماری، همراهی همیشگی با اختلالال­های روان­شناختی و تأثیرات دارویی اندک مشخص می شوند (چانگ و همکارن[7]، 2006؛ تیل­برگ[8] و همکاران، 2008).

دامنه­ی شیوع سندرم روده­ی تحریک­پذیر بین 1/2 تا 22% قرار دارد (نیکول[9] و همکاران، 2008؛ ری و تالی[10]، 2009). شایع­ترین علایم این سندرم درد شکمی مزمن همراه با تغییر در دفعات اجابت مزاج، قوام و عبور مدفوع و نفخ شکم همراه با وجود موکوس در دفع است (هاریسون، 2008). سبب­شناسی این سندرم به درستی شناخته نشده، اما نقش احتمالی فعالیت­های غیر طبیعی حسی­حرکتی روده، عدم کارایی اعصاب مرکزی و محیطی، اختلالات روانی و اضطراب، عوامل داخل مجرایی، اختلال در محور مغز روده (کرید[11] و همکاران،2008؛ هاریسون، 2008)، ژنتیک، عوامل غذایی، التهاب و عفونت و عدم تعادل انتقال دهنده­های عصبی مطرح می باشند ( آگاه، فتعلی و عشایری، 1388).

علایم روان­شناختی در سبب­شناسی و تشدید علایم سندرم روده­ی تحریک­پذیر نقش مهمی دارند به گونه­ای که، به طور معمول علایم بیماران مبتلا به این سندرم در طول یا بعد از دوره­ای از فشار روانی ظاهر می­شود (حاتمی­زاده، 1382). تظاهرات نابهنجار روانی در 70 تا 90 درصد این بیماران دیده می­شود که شایع­ترین آنها اضطراب، افسردگی و اختلالات جسمانی شکل است (فولکز[12]، 2004). با این وجود بررسی­ها نشان می­دهند که عوامل روانی علت بیماری نیستند، بلکه این عوامل بیماری را تشدید می­کنند. در 85 درصد بیماران عوامل روانی مقدم یا منطبق بر علایم گوارشی می­باشند و فقط در 15 درصد موارد علایم گوارشی قبل از عوامل روانی دیده می­شود (حاتمی­زاده، 1382). علاوه بر اضطراب و افسردگی تاریخچه­ای از سوء استفاده جسمی و جنسی نیز در این بیماران معمول است ( کرید و همکاران، 2008).

در نیمی از بیماران میزان استرس بالا است و به وضوح با افزایش نشانه­ها در ارتباط است (بلانچارد[13] و همکاران، 2008 به نقل از هانت[14] و همکاران، 2009). استرس می­تواند حرکات روده را در افراد طبیعی نیز  به اندازه بیماران مبتلا به سندرم روده­ی تحریک پذیر افزایش دهد، اما به­نظر می رسد که آستانه بیماران مبتلا به این سندرم پایین تر از حد طبیعی است.  همچنین بیمارانی که سندرم روده تحریک پذیر دارند بیشتر درگیر بیماریهای دیگر می­شوند و اکثراً این بیماری­ها ارتباطی با این سندرم  ندارند بلکه این بیماران در مقابل این بیماری­ها نسبت به افراد طبیعی که دچار آنها می شوند، ناتوان تر می­گردند که این خود می­ تواند زمینه را برای افزایش اضطراب و فشار روانی در این بیماران فراهم کند. ترس از سرطان نیز  به طور تقریبی در نیمی از بیماران وجود دارد که در زمان درمان برای رفع این مشکل و اطمینان­بخشی به بیمار باید تدابیری اندیشیده شود  (ریدل[15] و همکاران،2007).

نتایج مطالعه­ای که سون[16] و همکاران (2009) به منظور بررسی عوامل خطرساز سندرم روده­ی تحریک­پذیر در بین دختران نوجوان کره­ای انجام دادند، نشان داد که فشارروانی، اضطراب و افسردگی به طور مستقل با افزایش شیوع این سندرم در ارتباط هستند. در پژوهش دیگری کوهن[17] و همکاران[18] (2006) به بررسی اختلال استرس پس از سانحه[19] (PTSD) و دیگر اختلالات همراه در بیماران مبتلا به سندرم روده­ی تحریک­پذیر پرداختند، نتایج این مطالعه نشان داد که 86 % از این بیماران حداقل یک حادثه تروماتیک را در طول  زندگی خود گزارش می­کنند و 8/7% آنها معیارهای تشخیصی PTSD را دارند. همچنین نرخ بالایی از جسمانی کردن[20]، اختلال وسواس- اجبار[21]، حساسیت بین فردی[22] و نشانه­های اضطرابی در بین این بیماران وجود داشت. در حال حاضر درمانی که بر روی تمام علایم این سندرم تأثیر­گذار باشد وجود ندارد (آگاه و همکاران، 1388) و بسیاری از بیماران و پزشکان از میزان اثر­بخشی درمان­های دارویی و پزشکی رضایت ندارند. این موضوع سبب می­شود که تعداد زیادی از این بیماران درمان­های مکمل و جایگزین[23] را جستجو کنند (تیل­برگ و همکاران، 2008). لمس درمانی (TT)[24] یکی از درمان های مکمل و جایگزین است که برای اولین بار در سال 1975 توسط کریگر[25] مطرح شد (هانلی[26]، 2008)، با توجه به پژوهش­های انجام شده در زمینه تأثیر­گذاری آن یکی از درمان­های قابل استفاده برای بیماران مبتلا به سندرم روده­ی تحریک­پذیر است. اساس لمس درمانی بر این فرض استوار است که همه موجودات زنده میدان­هایی از انرژی و جزیی از یک میدان انرژی بزرگتر هستند. این میدان­های انرژی در حال تعامل با یکدیگر هستند و در حالت طبیعی در تعادل کامل به سر می­برند  و عدم تعادل انرژی در آنها منجر به بیماری­ و اختلال می­شود. درمان­گر با عبور دادن دست­هایش از روی بدن بیمار می­تواند این نوسانات و عدم تعادل انرژی را کشف کرده و آنها را تعدیل نماید و از طریق ایجاد تعادل در میدان­های انرژی فرایند بهبودی را در فرد بیمار تسهیل کند (فرانکلین[27]، 2003). به طور معمول لمس­درمانی  دارای 4 مرحله است:

  • درمان­گر بر خودش متمرکز می­شود.
  • درمان­گر دست­هایش را نزدیک بدن بیمار قرار می­دهد و آنها را در سراسر بدن بیمار حرکت می­دهد تا نوسانات میدان­های انرژی را در نقاط مختلف بدن بیمار ارزیابی نماید.
  • درمان­گر با حرکت دادن دست­هایش میدان انرژی بدن بیمار را به حرکت در می­آورد.
  • درمان­گر از طریق هدایت انرژی خود به بیمار، انرژی را در نواحی نامتعادل بدن وی تعدیل می­کند (جونز و کرافورد[28]، 2003).

لمس­درمانی  بر یافته­های پژوهشی بسیاری استوار بوده و قابل یادگیری است، حتی فرد بیمار بدون حضور درمان­گر می­تواند از این درمان استفاده کند (آدامز و رایت[29]، 2001). این روش درمانی در حوزه­های گوناگون درمانی از جمله؛ درمان اضطراب، خستگی، آسم، بی­خوابی، دردهای شکمی، عضلانی و استخوانی، سردرد، کمر درد، دردهای ناشی از سوختگی یا سرطان و بهبود زخم ها و عفونت ها (کمپر، کلی و اریکا[30]، 2004) و درد بعد از عمل جراحی (مک­کورمک[31]، 2009) به کار رفته و بر روی این مشکلات تأثیر گذار بوده ­است.

با توجه به شواهد ذکر شده در بالا در مورد تأثیر لمس­درمانی بر اضطراب و درد، و اختلال­های عضلانی اسکلتی و سردرد، یکی از روش­های درمانی است که می­تواند برای درمان بیماران مبتلا به سندرم روده­ی تحریک­پذیر نیز مورد استفاده قرار گیرد.

 

1-2 بیان مسأله

سندرم روده ی تحریک پذیر(IBS) نوعی اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با تغییر اجابت مزاج و درد یا ناراحتی شکمی، بدون وجود اختلالات ساختاری قابل شناسایی مشخص می­شود (هاریسون، 2008). آغاز نشانه­ها می­تواند به واسطه­ی فشارروانی، مشکلات عاطفی یا عادات غذایی، بدون وجود نشانه­های ساختاری دیگر نظیر کاهش وزن یا تب باشد (یل[32] و همکاران، 2008).  دامنه­ی شیوع سندرم روده­ی تحریک­پذیر با توجه به معیار تشخیصی، مکان نمونه­گیری و دیگر عوامل مرتبط بین 1/2 تا 22% قرار دارد (تارل و تدا[33]،2002؛ ری و تالی، 2009)، بیشتر مطالعات  بیان­گر شیوع 10 تا 15 درصدی این سندرم هستند (گراندمن و یون[34]، 2010). شیوع این سندرم در کشورهای غربی بیشتر از کشورهای شرقی است (صولتی­دهکردی و همکاران، 1388). با این وجود مطالعات اخیر بیان­گر این مسأله است که  در کشورهای در حال توسعه­ی آسیایی نیز  سندرم رود­ه­ی تحریک­پذیر رشد روز ­افزونی دارد (شی[35] و همکاران، 2008). بر اساس مطالعات انجام شده شیوع سندرم روده­ی تحریک­پذیر در ایران در دامنه­ای بین 2/4 تا 4/ 18 قرار دارد (صولتی­دهکردی و همکاران، 1388).

این سندرم یک اختلال در افراد جوان است و اکثر موارد جدید آن قبل از 45 سالگی بروز می­کند (گراندمن و یون، 2010). همچنین شایع­ترین علت ارجاع به متخصصین گوارش است، به گونه­ای که مبتلایان به سندرم روده­ی تحریک­پذیر  20 تا 50 درصد بیماران ارجاعی را تشکیل می­دهند(صولتی­دهکردی و همکاران، 1388). این مراجعات پی­در­پی باعث تحمیل هزینه­های سنگینی به بیماران، مراکز ارایه دهنده خدمات بهداشتی و نظام بهداشت و سلامت جامعه می­شود. برای مثال، در یک بررسی در آمریکا هزینه ی سالیانه مستقیم و غیرمستقیم این بیماران بالغ بر 30 میلیون دلار بوده است(ساندر[36] و همکاران، 2002). این سندرم به طور گسترده­ای بر سطح فعالیت اجتماعی و کیفیت زندگی بیماران تأثیر می­گذارد، به گونه­ای که در اغلب مطالعات کیفیت زندگی این بیماران نسبت به جمعیت عمومی پایین تر است. این سندرم همچنین منجر به غیبت­های مکرر بیماران از محل کار در دوره های عود بیماری می­شود(ری و تالی، 2009).

تظاهرات بالینی سندرم روده­ی تحریک­پذیر عبارتند از: درد یا ناراحتی شکمی، تغییر اجابت مزاج، گاز و نفخ و علایم دستگاه گوارش فوقانی. درد یا ناراحتی شکمی، علامت کلیدی در تشخیص این سندرم است، به طوری که اسهال یا یبوست بدون درد معیارهای تشخیصی این سندرم را برآورده نمی­کند. بر اساس معیارهای تشخیصی سندرم روده­ی تحریک­پذیر، درد یا ناراحتی شکمی ویژگی پیش نیاز است. درد اغلب بر اثر غذا خوردن و فشار روانی تشدید می­شود. تغییر در اجابت مزاج ثابت­­ترین تظاهر بالینی این بیماران است. بیماران مبتلا به این سندرم به طور مکرر از اتساع شکمی، آروغ زدن و نفخ زیاد شکایت می­کنند و همه این علایم را به افزایش میزان گاز نسبت می­دهند. بین 25 تا 50 درصد بیماران مبتلا به سندرم روده­ی تحریک­پذیر از دیس­پپسی[37]، سوزش سر دل[38] و تهوع و استفراغ[39] شکایت می­کنند، که بیان­گر این است که نواحی دیگری از لوله گوارش به جز کولون نیز ممکن است در این سندرم درگیر باشند (هاریسون، 2008).

­با وجود شیوع بالای سندرم روده­ی تحریک­پذیر سبب­شناسی آن هنوز به خوبی شناخته نشده و به صورت چند فرضیه در مورد نقش احتمالی ژن­ها، فعالیت غیر طبیعی حسی­حرکتی روده، اختلالات روانی، ناکارآمدی سیستم اعصاب­ مرکزی، اختلال در محور مغز- روده، عوامل داخل مجرایی و فشار روانی مطرح می­باشد (یل و همکاران، 2008؛ کرید و همکاران، 2008؛ هاریسون، 2008).

عوامل روان­شناختی در سبب­شناسی و تشدید علایم سندرم روده­ی تحریک­پذیر نقش مهمی دارند به گونه­ای که در چهارمین متن تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال­های روانی (DSM-IV-TR)[40]، سندرم روده­ی تحریک­پذیر در طبقه­ای تحت عنوان عوامل روان­شناختی مؤثر بر بیماری­های طبی آورده شده­است. این طبقه حاوی اختلالات جسمانی ناشی از عوامل هیجانی یا روان­شناختی است و ضمناً اختلالات روانی یا هیجانی را که بر اثر بیماری جسمانی ایجاد یا تشدید شده­اند، نیز در بر می­گیرد (سادوک وسادوک، 2007).

بسیاری از پژوهش­ها بیان­گر همراهی همیشگی اختلال­های روانی با سندرم روده­ی تحریک­پذیر است (ویت­هید، پالسون و جونز[41]،2002). بلانچارد و همکاران (2006) در یک پژوهش گسترده به این نتیجه رسیدند که 55 درصد از بیماران مبتلا سندرم روده­ی تحریک­پذیر دارای  یک اختلال روانی در محور I هستند. در بین اختلالات روانی اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به سندرم روده­ی تحریک­پذیر شیوع بالاتری دارد (کاپتا[42] و همکاران، 1997؛ پاسرد[43] و همکاران، 2009؛ ابراهیمی­دریانی و همکاران، 1384).  این نکته نیز قابل ذکر است که سندرم روده­ی تحریک­پذیر در بین افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی نیز  شیوع بالایی دارد ( گراس[44] و همکاران، 2009).

صولتی دهکردی و همکاران (1385) در بررسی رابطه ی بین اختلال های روانی با سندرم روده­ی تحریک­پذیر به این نتیجه رسیدند که افسردگی، اضطراب و اختلال جسمانی شکل در این بیماران بیشتر است و توجه به مسایل روانشناختی و درمان­های غیر دارویی این بیماران با توجه به سبب شناسی روانی این سندرم همراه با درمان های دارویی می­تواند در کاهش علایم روانی و جسمانی و پایین آوردن هزینه­های درمان این بیماران مؤثر واقع شود. در پژوهشی دیگر  کیفر و بلانچار[45] (2002) با بررسی نقش اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به سندرم روده­ی تحریک­پذیر به این نتیجه رسید که در بین افراد مبتلا به این سندرم اضطراب به طور معناداری بالاتر از گروه گواه است.

نتایج مطالعه­ی هازلت[46] و همکاران (2003) نشان داد که سندرم روده­ی تحریک­پذیر با فراوانی بالاتر اختلال اضطراب فراگیر[47] (GAD)، روان­رنجور­خویی[48] و اختلال جسمانی­کردن[49] در ارتباط است. جورت و همکاران (2005) نیز در مطالعه­ای که بر روی بیماران مبتلا به سندرم روده­ی تحریک­پذیر انجام دادند به این نتیجه رسیدند که در 40 درصد مبتلایان به این سندرم رابطه­ی مستقیمی بین مسایل روان­شناختی و علایم گوارشی روزانه وجود دارد، به گونه­ای که علایم گوارشی آنها بهبود نمی­یافت مگر اینکه عوامل برانگیزاننده، یعنی فشار روانی و اضطراب برطرف می­شد. بنابراین آموزش در زمینه­ی کنترل فشار روانی و اضطراب و کاهش آنها به شیوه­های گوناگون، یک عامل مهم در زمینه­ی درمان و پیش­گیری از افزایش نشانه­ها در این بیماران محسوب می­شود.

همان­گونه که در بخش قبلی نیز بیان شد در حال حاضر درمانی که بر روی تمام علایم این سندرم تأثیر­گذار باشد وجود ندارد (آگاه و همکاران، 1388) و بسیاری از بیماران و پزشکان از میزان اثر­بخشی درمان­های دارویی رضایت ندارند. این موضوع سبب می­شود که تعداد زیادی از این بیماران درمان­های مکمل و جایگزین را جستجو کنند (تیل­برگ و همکاران، 2008).  لمس درمانی یکی از روش­های درمانی است که در حیطه­ی درمان­های مکمل و جایگزین قرار دارد و در پژوهش­های زیادی اثربخشی آن در کاهش اضطراب، درد و فشارروانی مورد تأیید قرار گرفته است (هانلی، 2008).

کریگر (1972) تأثیرات بالینی بسیار معتبری را برای لمس درمانی مورد بررسی قرار داد و پس از مطالعات متعدد به این نتیجه رسید که بیشترین تأثیر لمس­درمانی در ایجاد پاسخ سریع آرامش است که 2 تا 4 دقیقه پس از شروع درمان رخ می­دهد. دومین حوزه­­ای که این روش تأثیر بالایی دارد، کاهش دادن و برطرف نمودن درد است­ (به نقل از جونز و کرافورد، 2003).

تأثیر­گذاری لمس درمانی بر ایجاد آرامش در بیماران دچار تشنج­های مننژیتی، مشکلات تنفسی و کاهش درد ناشی از شیمی درمانی در پژوهش­های مختلف مورد تأیید قرار گرفته­است (سلیمی، 1381). همچنین این روش در حوزه­های گوناگون درمانی از جمله؛ اضطراب، خستگی­مزمن، آسم، بی­­خوابی، دردهای­عضلانی، شکمی، استخوانی، سردرد، کمر درد، دردهای ناشی از سوختگی یا سرطان و بهبود زخم­ها و عفونت ها به کار رفته­است (جونز و کرافورد، 2003).

میهن[50] (1990)، بارینگتن[51] (1994) و کلر و بزدک[52] (1996) در پژوهش­هایی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که لمس درمانی تأثیر قابل ملاحظه­ای بر کاهش درد دارد. بررسی­های فوق نشان دادند که این درمان از طریق کاهش اضطراب بر روی درد تأثیر می­گذارد (به نقل از میهن، 1998). مک­کورمک (2009) نیز در پژوهشی که با هدف بررسی تأثیر لمس­درمانی روی درد پس از عمل جراحی انجام داد به این نتیجه رسید که لمس­درمانی تأثیر مثبتی روی کاهش درد و ایجاد آرامش در بیماران دارد.

لین، تیلور و فان[53] (1998) تأثیر لمس درمانی را بر درد و اضطراب در گروهی از سالمندان مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که این روش در کاهش درد و اضطراب گزارش شده از جانب سالمندان مؤثر است، ولی پاسخ­های جسمانی به لمس درمانی نیاز به انجام پژوهش­های بیشتری دارد.  ترنر، کلارک و ویلیامز[54] (1998) نیز تأثیر لمس درمانی را بر کاهش درد و اضطراب بیماران دچار سوختگی مورد مطالعه قرار دادند،  که نتایج گویای کاهش قابل ملاحظه درد و اضطراب در این بیمارن پس از دریافت 5 روز درمان بود.

همچنان که در بالا ذکر شد سندرم روده­ی تحریک­پذیر افراد زیادی را تحت تأثیر قرار می­دهد و باعث کاهش سطح فعالیت­های اجتماعی و کیفیت زندگی در آنها می­شود. از آنجایی که اضطراب، درد و انقباض

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:25:00 ب.ظ ]




1-4- اهداف تحقیق 6 1-4-1- هدف اصلی 6 1-4-2- اهداف جزئی 8 1-5- سؤالات تحقیق 7 1-6- فرضیه های تحقیق 8 1-7- تعریف واژه ها و اصطلاحات (به صورت مفهومی و عملیاتی) 9 1-7-1- تعاریف مفهومی 9 1-7-2- تعاریف عملیاتی 10 فصل دوم: پیشینه‌ی تحقیق 2-1- پیشینه نظری 12 2-1-1- مقدمه 12 2-1-2- پرخاشگری 13 2-1-3- منبع کنترل 36 2-1-4- تنبیه بدنی 47 2-2- پیشینه‌ی پژوهشی 53 2-2-1- پیشینه‌ی داخلی 53 2-2- پیشینه‌ی خارجی 55 فصل سوم: روش تحقیق 3-1- مقدمه 60 3-2- جامعه آماری 60 3-3- نمونه پژوهش و روش نمونه گیری 60 3-3-1- تعیین حجم نمونه 60 3-4- ابزار جمع آوری اطلاعات 61 3-4-1- مقیاس کنترل راتر (درونی- برونی) 61 3-4-2- پرسش نامه پرخاش گری 62 3-5- روش اجرای پژوهش 62 3-6- روش آماری تحلیل داده‌ها 63 فصل چهارم: تحلیل داده‌ها 4-1- مقدمه 65 4-2- آمار توصیفی جمعیت شناختی 65 4-3- امار استنباطی (فرضیه ها) 74 فصل پنجم: نتیجه گیری 5-1- بحث 84 5-2- یافته‌ها 84 5-3- نتیجه گیری 88 5-4- جمع بندی کلی 88 5-5- محدودیت‌های پژوهش 89 5-6- پیشنهادات 89 5-6-1- پیشنهادات پژوهشی 89 5-6-2- پیشنهادات کاربردی 89 منابع 91 الف) منابع فارسی 91 ب) منابع انگلیسی 95 پیوست1: اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه منبع کنترل راتر 97 پیوست2: پرسش نامه پرخاشگری (AGQ) 102 مقدمه در عصر ما این امر مسلّم گشته است که رفتار بشر نتیجه موقعیت‏ها و عوامل متعددی است که مهم‌ترین آنها خانواده، مدرسه و اجتماع است. اگر خانواده، مدرسه و اجتماع هر یک وظایف خود را به خوبی انجام دهند، امکان‏سازی با محیط و موفقیت در سطوح مختلف زندگی دانش‏آموزان افزایش می‏یابد (بلورساز و همکاران، 1384). نظریه‏های مختلفی در مورد ماهیّت رفتار انسان وجود دارد که هرکدام تأکیدات‏ متفاوتی بر”منبع کنترل” افراد دارند. انسان‏گرایان معتقدند که انسان کاملاً بر رفتار خود کنترل دارد و از طرف دیگر رفتارگرایان معتقد هستند که موقعیت‌ها و پیامدهای محیطی‏ (برای مثال تقویت‌ها و تنبیه‏های محیطی) هستند که چگونگی رفتار ما را تعیین می‏کنند. میان‏ این‏دو عقیده، نظریه سومی نیز وجود دارد که تلفیقی از این‏دو است و در آن هم به تأثیر عوامل بیرونی و محیطی و هم به انتخاب فردی بر رفتار اهمیّت می‏دهد (بیابانگرد، 1371). پدر و مادرانی که راه‌های نامناسب‏ تنبیهات بدنی را برای اجرای انضباط و تنبیه‏ کودک انتخاب می‌کنند از یاد می‌برند که‏ در موقع تنبیه، غالباً هدف به هیچ‌وجه واقف‏ کردن کودک بعمل ناپسند ارتکابی و تأدیب‏ او به علت رفتار ناهنجاری که داشته است، نمی‌باشد بلکه آنچه را که انجام می‌دهند فقط برای فرونشاندن شعله‏های خشم و غضبی‏ است که در نهادشان ایجاد شده است. بهمین‏ جهت عمل نادرست آنان به‌ کودک می‌آموزد که هرگاه امری باعث عصبانیت او شد، دست‏ بخشونت بزند و تندی از خود نشان دهد. تنبیه کردن کودک، این امر را بر او مبرهن‏ می‌سازد که می‌توان بوسیله ستیزه‏گری و پرخاش‏ با سرعت کامل بتسکین ناراحتی درونی‏ و فرونشاندن خشم و عصبانیت پرداخت‏ و آرامش خیال و راحتی خاطر ایجاد نمود زیرا کودک بخوبی مشاهده می‌کند که پدر و مادری که شعله خشم از صورتشان زبانه‏ می‌کشد و وجودشان از ناراحتی دچار التهاب‏ می‌باشد، چگونه با تنبیه او، آبی بر آتش غضب‏ و عصبانیت آن‌ها می‌ریزیند. به همین جهت او بسادگی فرا می‌گیرد که در هنگام خشم، به همان صورت عمل نماید و چنانچه عصبانی شد بوسیله‌ی تعرّضات پرخاشگرانه خود به التهاب‏ و هیجانش غلبه کند (شاپوریان، 1354). 1-2- بیان مسأله کودکان آسیب‌پذیرتر از سایر افراد جامعه هستند، بدرفتاری با کودک طیف وسیعی از رفتارهای آسیب‌رسان از قبیل برآورده نکردن نیازهای اولیه، تنبیه کلامی، تنبیه جسمی، آزار و اذیت عاطفی و سوء استفاده جنسی را شامل می‌شود (آیین، 1384). تنبیه بدنی به معنای استفاده از نیروی فیزیکی جهت ایجاد تجربه درد بدون صدمه به منظور تربیت (تصحیح یا کنترل رفتار) کودک می‌باشد (گافین و همکاران[1]، 2009). معمولا در تنبیه جسمی از دست یا یک شیئی مانند چوب، کمربند، شلاق و غیره برای ضربه زدن به بعضی نقاط بدن کودک مثل دست‌ها یا باسن و یا از یک شی داغ برای سوزاندن کودک استفاده می‌شود. تنبیه بدنی به منظور کنترل، راهنمایی یا تصحیح رفتار کودکان در فرهنگ‌های مختلف وجود دارد (والریچ[2] و همکاران، 1998). تنبیه بدنی یک نوع کودک آزاری و خشونت در خانواده است که موجب نقض حقوق کودک می‌شود و دارای اثرات سوء کوتاه مدت و بلند مدت بر روح و جسم کودک می‌باشد (لوپز و همکاران[3]، 2000). وقتی که واکنش خشونت‌آمیزی بروز می‌کند سایر اعضای خانواده کاری می‌کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاش‌گرانه می‌شوند. برای مثال، برادری بر سر خواهرش‌ فریاد می‌زند، خواهر بر سر او فریاد می‌زند و ناسزایی به‌ او می‌گوید. در این موقع برادرش او را کتک می‌زند و این‌ ماجرا ادامه می‌یابد. تمام این‌ها نشان می‌دهد که والدین‌ می‌توانند در پاداش دادن و تنبیه کردن فرزندانشان رفتار با ثباتی داشته باشند و با استفاده از راه‌های موثر بدون‌ این‌که با تنبیه شدید همراه باشد پرخاش‌گری کودکان را کنترل کنند و بازآموزی کودکان در دورانی نسبتاً کوتاه‌ میسر است (شمس، 1389). روش‌های زیادی برای کنترل پرخاشگری کودکان بدون استفاده از تنبیه وجود دارد، یکی از عوامل تأثیرگذار برروی پرخاش‌گری کودکان رفتار، عملکرد و ویژگی‌های شخصیتی والدین می‌باشد. منبع کنترل یکی از ویژگی‌های شخصیتی افراد است. منبع کنترل[4]، اعتقاد فرد به توانایی‌ها و استعدادهای درونی در حل مساله و یا اعتقاد به شانس و عوامل قدرتمند بیرونی و در نتیجه برخورداری منفعلانه با شرایط محیطی است. منبع کنترل چگونگی جست و جوی اطلاعات در محیط و شیوه پردازش اطلاعات در رابطه با وقایع و مسایل زندگی است. مفهوم منبع کنترل، در چارچوب نظریه راتر[5] ارایه‏ شده است. راتر در بیان مفهوم منبع کنترل، به دو بعد فرضی درونی و بیرونی اشاره دارد. گروهی که موفقیت‌ها و شکست‌های خود را عموماً به شخص خود (کوشش یا توانایی شخصی) نسبت می‏دهند، افراد دارای منبع کنترل‏ درونی نامیده شده‏اند و گروه دوم که موفقیت‌ها و شکست‌های‏ خود را معمولا به عوامل بیرون از خود بخت ‏و اقبال یا دشواری موقعیت‌ها نسبت می‏دهند، افراد دارای منبع کنترل‏ بیرونی نام گرفته‏اند (خوی نژاد و همکاران، 1387). به بیان دیگر اشخاص دارای منبع کنترل درونی باور دارند که کارآمدی، تدبیر، سخت‏کوشی، احتیاط و مسوولیت‏پذیری به‏ پیامدهای مثبت خواهد انجامید و رفتارشان نقش مهمی در افزایش برون دادهای خوب و کاهش برون دادهای بد دارد. برعکس افرادی که منبع کنترل بیرونی دارند، رویدادهای مثبت یا منفی را پیامد رفتار خود نمی‏دانند بلکه آن را به شانس، سرنوشت، نفوذ افراد قدرتمند و عوامل محیطی ناشناخته مهار نشدنی نسبت می‏دهند. در نتیجه بر این باورند که برون دادهای بد یا خوب با رفتار خود آن‌ها ارتباط نداشته و از کنترل آن‌ها خارج است (حیدری، 1387). پژوهش‌گران بر این‏ باورند که افراد دارای منبع کنترل بیرونی در موقعیت‌های‏ رقابتی بیشتر به تسلیم شدن گرایش دارند، اما در هنگام‏ همکاری به خوبی افرادی کنترل درونی دارند رفتار می‏کنند. افراد با منبع کنترل درونی در چالش‌های اجتماعی‏ بر برون دادهای خود بیشتر اعمال نفوذ می‏کنند و در برابر فشار هم‌رنگی ایستادگی می‏کنند. اما افراد با منبع کنترل‏ بیرونی مهار کمتری بر رویدادها دارند و در موقعیت‌های‏ فشارزا خود را ناتوان می‏بینند. هم چنین افراد بیرونی به‏ نشانگان و نشانه‏هایی که از محیط پیرامون بر می‏آید بیشتر حساس بوده و به آن توجه زیادتری نشان می‏دهند، در حالی که افراد با منبع کنترل درونی به این نشانه‏های ظریف‏ زیاد توجه نمی‏کنند یا در برابر آن‌ها واکنشی نشان نمی‏دهند. هم‌چنین همبسته‏های رفتاری کسانی که منبع کنترلشان‏ بیشتر درونی می‏باشد همانند همبسته‏های رفتاری کسانی‏ است که انگیزه موفقیت‏طلبی و پیشرفت در آن‌ها بالا است (خوی نژاد و همکاران، 1387). درباره مهار خشم می‌توان گفت نوجوانان خشن معمولا والدینی پرخاش گر دارند که روش‌‌های تربیتی آن‌ها مبتنی بر سخت‌گیری، خشونت و تنبیه بدنی است. در واقع والدینی که نمی توانند خشم خود را مهار کنند، آسیب‌های جدی به کودک خود وارد می‌کنند. نابسامانی‌های خانواده یکی از عوامل بروز خشونت در فرزندان است، درگیری‌های لفظی والدین و اختلاف آن‌ها با یکدیگر و هم چنین نبود تفاهم میان آن‌ها از جمله عواملی است که کودک یا نوجوان آن‌ها را وادار می‌سازد که احساسات، خواسته‌ها و عقایدش را از طریق آسیب رساندن به دیگران یا با داد و فریاد و عصبانیت به دیگری ابراز کند و فکر می‌کند که با این روش می‌تواند خواسته خود را به کرسی بنشاند و به هدف برسد؛ در واقع او رفتار آرام و توأم با ملایمت را در خانواده یاد نگرفته است. در همین راستا روان شناسان دانشگاه ایندیانا در آمریکا (1987)، نشان دادند یادگیری کودکانی که در فضاهای خانوادگی پرخاش گرانه و مهاجم بزرگ می‌شوند برای پردازش اطلاعات اجتماعی نسبت به سایر هم‌سالان‌شان که در خانواده‌های آرام و غیر پرخاش‌گر رشد کرده‌اند، ‌متفاوت است (نعمتی، 1388). در این پژوهش قصد محقق بر این است تا بداند منبع کنترل درونی و بیرونی والدین چه رابطه‌ای با پرخاش‌گری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده و غیرتنبیه کننده پسر و دختر دارد؟ 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق در سال‌های اخیر ارایه دهندگان مراقبت‌های بهداشتی، درمانی تنبیه بدنی و نقش آن درکودک آزاری را مورد بررسی و سوال قرار داده اند. هرچند هیج تحقیقی اثرات مفید برای استفاده از تنبیه جسمی را در کودکان نشان نداده است ولی استفاده از آن هنوز ادامه دارد (قاسمی و همکاران، 1386). تحقیقات اخیر نشان داده اند که اکثر موارد کودک آزاری جسمی در اثر اقدامات والدین برای تنبیه جسمی کودکان به وجود می‌آید به طوری که والدین حین تنبیه کودک کنترل خود را از دست داده و به صورت غیرعمدی شدت فیزیکی تنبیه را زیاد می‌نمایند و یا میزان قدرت خودشان را کم تخمین می‌زنند و به این ترتیب باعث بروز آسیب‌های جسمی برای کودکانشان می‌شوند. هرچه شدت تنبیه بیشتر شود خطر صدمه به کودک و در نتیجه آزار جسمی کودک نیز بیشترمی شود (فیگویردو[6]، 2004). این مساله به شدتی است که تحقیقات نشان داده خانه مکانی است که بیشتر از هر جای دیگر به حقوق کودک تجاوز می‌شود. بین 50 تا 70 درصد کودکانی که مورد سو ی رفتار قرار گرفته اند قربانی خشونت والدین و نزدیکان خود بوده اند. بیش از 90 % والدینی که مبادرت به بدرفتاری با کودک خود می‌کنند نه از نظر جسمی مشکلی دارند، نه از نظر شخصیتی جنایتکارند و نه سایکوتیک هستند، بلکه افرادی هستند که خود تحت تاثیر تنش واسترس شدیدی قرار داشته و در حالت خشم به کودکان خود آسیب می‌رسانند (ثابتی، 1384). کشف رابطه بین منبع کنترل درونی و برونی والدین و تاثیر آن در پرخاش‌گری فرزندان محقق را بر آن داشت تا به این موضوع بپردازد. پاسخ به همه این سوالات و نتایج این پژوهش می‌تواند کمک شایانی به محققان این حوزه بکند و با دراختیار قرار دادن نتایج این پژوهش در مقالات و مجلات می‌توان آگاهی جامعه را از اثرات زیان بار تنبیه کودکان بالا برد و در نتیجه گامی موثر در سطح ارتقای فرهنگ جامعه برداشت. مؤثرترین راه‏ کمک به کودکان و نوجوانان برای آموزش بهتر، برقراری روابط سودمندتر، استفاده ی بهتر از فرصت‌ها و پدید آوردن دیدگاه‌های روشن‏تر نسبت به مسیر زندگی خود و ورود به دنیای‏ بزرگ‌سالی با بنیادی استوارتر، حفظ و افزایش عزت نفس در آنان است. نتایج این پژوهش می‌تواند به کودکان تحت ظلم و تنبیه نوید جایگزین راه‌های احتمالی برای تربیت بدهد تا از این حیث کودکان و نوجوانان، والدین آن‌ها، معلمان و مدیران مدارس و آموزش و پرورش، بهزیستی، نیروی انتظامی و در نهایت همه جامعه سود ببرند. 1-4- اهداف تحقیق 1-4-1- هدف اصلی: رابطه منبع کنترل درونی و بیرونی والدین با پرخاش‌گری فرزندان خانواده‌های تنبیه‌کننده و غیر تنبیه کننده 1-4-2- اهداف جزیی: بررسی رابطه بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه‌کننده بررسی رابطه بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه‌کننده بررسی رابطه بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های غیرتنبیه کننده بررسی رابطه بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های غیر تنبیه کننده بررسی رابطه بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده بررسی رابطه بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده بررسی تفاوت پرخاشگری در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده بررسی تفاوت منبع کنترل بیرونی در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده بررسی تفاوت بین منبع کنترل درونی در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده 1-5- سؤالات تحقیق آیا بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟ آیا بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟ آیا بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟ آیا بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟ آیا بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟ آیا بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟ آیا بین پرخاشگری در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد؟ آیا بین منبع کنترل بیرونی در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد؟ آیا بین منبع کنترل درونی در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد؟ 1-6- فرضیه‏های تحقیق فرضیه اول: بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده رابطه وجود دارد. فرضیه دوم: بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده رابطه وجود دارد. فرضیه سوم: بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد. فرضیه چهارم: بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد. این مطلب را هم بخوانید : سایت دانلود پایان نامه فرضیه پنجم: بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد. فرضیه ششم: بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد. فرضیه هفتم: بین پرخاشگری در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد. فرضیه هشتم: بین منبع کنترل بیرونی در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد. فرضیه نهم: بین منبع کنترل درونی در خانواده‌های تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد. 1-7- تعریف واژه‏ها و اصطلاحات (به صورت مفهومی و عملیاتی): 1-7-1- تعاریف مفهومی: منبع کنترل درونی: گروهی که موفقیت‌ها و شکست‌های خود را عموما به شخص خود (کوشش یا توانایی شخصی) نسبت می‏دهند، افراد دارای منبع کنترل‏ درونی نامیده می‌شوند (حیدری پهلویان و همکاران، 1378).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:25:00 ب.ظ ]




مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………….25

مدارس هوشمند ………………………………………………………………………………………………………………………………….25

مفهوم مدارس هوشمند………………………………………………………………………………………………………………………….27

تعریف جامع مدرسه هوشمند ……………………………………………………………………………………………………………….30

چارچوب مفهومی مدارس هوشمند ……………………………………………………………………………………………………….32

مهمترین دلایل تأسیس مدارس هوشمند………………………………………………………………………………………………….33

ضرورت ایجاد مدرسه هوشمند……………………………………………………………………………………………………………..36

ضرورت تحوّل نظام آموزشی با استفاده از فناوری اطلاعات……………………………………………………………………..38

مدارس هوشمند راهی برای تحوّل آموزشی…………………………………………………………………………………………….40

اهداف مدارس هوشمند……………………………………………………………………………………………………………………….42

عناصر اصلی مدارس هوشمند……………………………………………………………………………………………………………..45

آمادگی الکترونیکی…………………………………………………………………………………………………………………………….46

شایستگی………………………………………………………………………………………………………………………………………….50

تعریف ادراک شایستگی……………………………………………………………………………………………………………………..51

فعال کردن ادراک شایستگی………………………………………………………………………………………………………………..53

چالش بهینه و روانی………………………………………………………………………………………………………………………….53

وابستگی متقابل چالش و بازخورد……………………………………………………………………………………………………….57

تحمل شکست………………………………………………………………………………………………………………………………….58

حمایت کردن از ادراک شایستگی………………………………………………………………………………………………………..59

مفهوم کنترل……………………………………………………………………………………………………………………………………..61

مفهوم ادراک کنترل……………………………………………………………………………………………………………………………62

میل به ادراک کنترل……………………………………………………………………………………………………………………………66

برقرار کردن ادراک کنترل……………………………………………………………………………………………………………………68

از دست دادن ادراک کنترل………………………………………………………………………………………………………………….70

مراحل رسیدن به خودکنترلی و ادراک کنترل………………………………………………………………………………………….73

تغییر شناختی – رفتاری دونالد مایکنبام…………………………………………………………………………………………………75

ایجاد مهارت های شناختی و رفتاری مربوط به خودکنترلی……………………………………………………………………..77

نظریه‌ی خودکنترلی بزهکاری………………………………………………………………………………………………………………79

 

عملکرد تحصیلی……………………………………………………………………………………………………………………………….84

تعاریف عملکرد تحصیلی……………………………………………………………………………………………………………………88

معیارهای عملکرد تحصیلی…………………………………………………………………………………………………………………89

خانواده و عملکرد تحصیلی…………………………………………………………………………………………………………………90

ارزشها و انتظارات والدین و عملکرد تحصیلی……………………………………………………………………………………….91

عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی…………………………………………………………………………………………………………..92

پیشینه داخلی تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………101

پیشینه خارجی تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………….112

                                                    فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………..116

طرح پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………..116

جامعه‌ی آماری و روش نمونه‌گیری…………………………………………………………………………………………………….117

روش نمونه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………….117

ابزارهای پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………..119

فصل چهارم: یافته‌های پژوهش

مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………129

یافته­های توصیفی…………………………………………………………………………………………………………………………….129

یافته‌های مربوط به فرضیه‌های پژوهش……………………………………………………………………………………………….134

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………….144

تبیین یافته‌های مربوط به فرضیه‌های پژوهش…………………………………………………………………………………………144

تفاوت ادراک شایستگی در بین دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند………………………………………..144

تفاوت ادراک کنترل در بین دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند……………………………………………..145

تفاوت عملکرد تحصیلی در بین دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند……………………………………….147

محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………..148

پیشنهادهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………..149

پیشنهادهای نظری……………………………………………………………………………………………………………………………..149

این مطلب را هم بخوانید :

گوگل چگونه اطلاعات شما را به پول تبدیل می کند

پیشنهادهای کاربردی………………………………………………………………………………………………………………………….151

خلاصه‌ی پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………..152

منابع

فارسی……………………………………………………………………………………………………………………………………………..156

انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………………………………………..167

ضمائم

ضمائم…………………………………………………………………………………………………………………………………………….178

مقدمه

هوشمندسازی مدارس از راهبردهای اساسی تحول بنیادین آموزش و پرورش است. بر اساس سند ملی تحول بنیادین وزارت آموزش و پرورش، هوشمندسازی مدارس و مجتمع‌های آموزشی و پرورشی طی سه مرحله به انجام خواهد رسید. مدرسه، معلمان و خانواده (توکلی، 1393). مدرسه هوشمند یک رویکرد جدید آموزشی است که با تلفیق فناوری اطلاعات و برنامه های درسی، تغییرات اساسی در فرآیند یاددهی و یادگیری را به دنبال خواهد داشت. در این رویکرد نقش معلم به عنوان راهنما و نه انتقال دهنده دانش، نقش دانش آموز به عنوان عضو فعال، خلاق، نقاد و مشارکت جو، به جای عضوی منفعل و مصرف کننده دانش و نظام ارزشیابی، به صورت فرایندمحور نه نتیجه محور، تغییر خواهد نمود (خسروی، 1392).

آموزش و پرورش، در توسعه‌ی اجتماعی و منابع انسانی و تربیت افراد کاردان نقش عمده‌ای داشته و از این‌رو آموزش و پرورش کشور در فرایند توسعه‌ و پروش نیروی انسانی در آینده، اهمیتی اساسی دارند. همچنین یکی از ابعاد پیشرفت در آموزش و پرورش، عملکرد تحصیلی است که مفهوم آن معلومات یا مهارت‌های اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوع درسی است که معمولاً به‌ وسیله‌ی آزمایش‌ها یا نشانه‌ها یا هر دو،که اساتید برای دانشجویان وضع می‌کنند، اندازه‌گیری می‌شود (شعاری نژاد، 1364).

عملکرد تحصیلی از جمله موضوعاتی است که از ابعاد تربیتی و روان شناسی، مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفت. ﻳﺎﻓﺘﻪهـﺎی تحقیقات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺸﺎن دادﻩ اﺳﺖ عملکرد تحصیلی ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ از ﺳﺎﺧﺘﺎرهای داﻧﺶ و ﻓﺮاﻳﻨﺪهای ﭘﺮدازش اﻃﻼﻋﺎت ﺗﺄﺛیر ﻣﻲﭘﺬﻳﺮد ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ از جمله ﺑﺎورهـﺎ، ﻧﮕﺮشهـﺎ و ارزشهـﺎ ﻧﻴـﺰ ﻣﺮﺑﻮط ﻣﻲﺷﻮد (ﺑﺴﺎﻧﺖ[1]، 2007). به علاوه عملکرد تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پروش است ولی می‌توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش و پرورش یاد کرد. معمولاً عملکرد تحصیلی بر اساس نتایج آزمون ها مورد سنجش قرار  می گیرد و نمراتی که دانش آموزان در دروس مختلف کسب می نمایند نشانی از میزان عملکرد تحصیلی آنان تلقی می کنند.

یکی از مفاهیم مرتبط با عملکرد تحصیلی ادراک کنترل[2] است. ادراک کنترل به این معنا است که اعمال هر فرد بر آنچه در اطراف او اتفاق می افتد تاثیر می گذارد؟ به بیان دیگر، آیا فرد در رفتار و اعمال خود حق انتخاب و تصمیم گیری دارد؟ ارتباط میان رفتار و پی آمدهای آن سنگ بنای یادگیری اجتماعی راتر است. طبق نظر راتر (1966)[3] افرادی که ارتباط میان رفتار و پی آمدهای آن را تشخیص می دهند، دارای انگیزش  درونی هستند. به این معنی که قادرند بر دنیای اطراف خود تاثیر گذارند و اعمال آنان، در آنچه برایشان اتفاق می افتد، نقش دارد. در مقابل افرادی که در این فرایند خود را ناتوان و فاقد نقش می بینند و بین آنچه انجام می دهند و آنچه برایشان اتفاق می افتد، ارتباطی قائل نمی شوند دارای گرایش بیرونی کنترل هستند. آنان فکر می کنند دلیلی وجود ندارد که برای کارهای خود انرژی صرف کنند. چون در هر دو صورت، پی آمد آن یکی خواهد بود. زیرا از کنترل آنان خارج است. از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی، احساس کنترل کسانی که گرایش درونی دارند، بیشتر است. اما احساس کنترل افرادی که گرایش بیرونی دارند، کمتر است. مطالعات چند دهه اخیر نشان داده است که گرایش درونی برای کنترل با عملکرد تحصیلی، پشتکار و تلاش، توجه به کار، به تعویق انداختن لذت، احساس غرور بعد از موفقیت و خجالت بعد از شکست ارتباط مثبت دارد (نایینیان، 1375).

از دیگر سو خودپنداشت ساخت شناختی و حرمت خود ساخت احساسی و عاطفی خود ادراکی را در بر می گیرد. خودپنداشت ها در زندگی افراد نقش مهمی را ایفا می کنند. برای مثال بررسی ها نشان دادند که خودپنداشت تحصیلی بر عملکرد تحصیلی بعدی دانش آموزان تاثیر می گذارد. از سوی دیگر پیشرفت تحصیلی نیز بر خودپنداشت افراد تأثیر می گذارد. به عبارتی دیگر رابطه بین خودپنداشت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه ای دوسویه است. افزون بر خودپنداشت مثبت، بازخوردها و برچسب های نسبت داده شده به افراد نیز تا حدی میزان خودپنداشت تحصیلی آنها را پیش بینی می کنند (فانی و خلیفه، 1388).

یکی از مؤلفه­های خودپنداشت، ادراک شایستگی است که به فرایند آگاه شدن فرد از ویژگی های خویش، نوع روابط با دیگران، بازخورد نسبت به رویدادها، ظرفیت ها و توانایی های خود اشاره دارد و بر حوزه های مختلف شناختی، جسمانی و اجتماعی متمرکز است. به نظر هارتر[4] (1988) ادراک شایستگی شامل 5 حوزه خاص است: شایستگی تحصیلی (عملکرد تحصیلی و هوشی)، پذیرش اجتماعی، شایستگی ورزشی، شایستگی جسمانی و رفتار با دیگران. به طور کلی ادراک شایستگی از عوامل متفاوتی تاثیر می پذیرد (بوریک[5]، درزان [6]و دردیک[7]، 2010).

با توجه به مواردی که اشاره گردید در تحقیق حاضر محقق بر آن است تا به مقایسه دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول مدارس هوشمند و عادی از لحاظ ادراک کنترل، ادراک شایستگی و عملکرد تحصیلی بندر امام خمینی (ره) بپردازد.

بیان مسأله

پژوهش جوامع بشری با سرعتی شگفت‌انگیز در حال توسعه، تغییر و تحول هستنند و این تحولات جنبه‌های مختلف زندگی را دربرمی‌گیرد. عملکرد علوم و فنون دانش های جدیدی را مطرح می‌سازد که نیازهای جدیدی را نیز برای انسانها ایجاد می‌کند. بنابراین، آموزش باید با سرعت و کیفیت بیشتر انجام شود. به همین دلیل بسیاری از روانشناسان و صاحبنظران در مباحث تربیتی به بهره‌گیری از تکنولوژی آموزشی توصیه می‌کنند. چرا که تکنولوژی آموزشی باعث سهولت، سرعت و دقت در امر آموزش و یادگیری می‌گردد (اسمخانی اکبری نژاد، اعتمادی و نصیرنژاد، 1389).

یادگیری، مهم ترین فرآیندی است که در مدرسه روی می دهد و محور همه ی فعالیت های دیگر محسوب می شود. با بهره گیری از تکنولوژی و فناوری اطلاعات، آموزش گیران قادر خواهند شد، اطلاعات بیشتری را در مدت زمان کوتاه تری کسب کنند. گفته شده است از زمان ورود اولین فناوری به حوزه ی آموزش، انگیزه ی افراد برای فراگیری افزایش یافته است (دنبروک[8]، بریکلیمانز[9] و وبیلز[10]، 2004).

عملکرد به طور کلی و عملکرد تحصیلی دانش‏آموزان به طور ویژه تحت تأثیر عوامل شناختی، عاطفی، احساسات و ارزشهایی که نسبت به امور قائل می شوند، قرار دارد. فرد در طول تحصیل      می تواند بر عملکرد خود تأثیر گذارد و همچنین تحت تأثیر این متغیرها، می تواند رفتارهای متفاوتی را از خود نشان دهد. بنابراین، ممکن است که عوامل متعددی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر داشته باشند که یکی از این عوامل باورهای “خودکارآمدی[11]” و “احساس شایستگی[12]” آنها می باشد که از سال 1977 با مقاله آلبرت بندورا[13]  وارد پیشینه روان شناسی شد. از دیدگاه بندورا، خودکارآمدی توانایی فرد در انجام یک عمل خاص در کنار آمدن با یک موقعیت ویژه است. به عبارتی، خودکارآمدی به قضاوتهای افراد در رابطه با توانایی هایشان برای به ثمر رساندن سطوح طراحی شده عملکرد اطلاق می شود (پاجارس[14]، 1997).

تحقیقات و نوشته های متعدد حاکی از آن اند که از جمله عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی       می توان از انگیزه پیشرفت و منبع کنترل نام برد. منبع کنترل بیانگر انتظار تعمیم یافته ای در مورد عوامل مؤثر بر پاداش و تنبیه در زندگی انسان است. در یک طرف پیوستار منبع کنترل، کسانی قرار دارند که بر توانایی خود در مهار رویدادهای زندگی یعنی به منبع کنترل درونی اعتقاد دارند و در انتهای دیگر، افرادی هستند که معتقدند رویدادهای زندگی در نتیجه عوامل بیرونی مانند تصادف، شانس، یا تقدیر یعنی عوامل بیرونی منبع کنترل، بوجود می آیند (خدیوی و مفاخری، 1390).

احساس شایستگی کم می تواند انگیزش را نابود سازد، آرزوها را کم کند، با تواناییهای شناختی تداخل نماید و تاثیر نامطلوبی بر سلامت جسمانی و روانی بگذارد. کسانی که احساس شایستگی بهتری دارند معتقدند که می توانند به طور مؤثر با رویدادها و شرایطی که مواجه می شوند برخورد کنند. از آن جایی که آن ها در غلبه بر مشکلات انتظار موفقیت دارند، در تکلیف ها استقامت نموده، اغلب در سطح بالایی عمل می‏کنند. افرادی که احساس شایستگی بالایی دارند، مشکلات را چالش   می بینند و نه تهدید، و فعالانه موقعیت‏های جدید را جست و جو می‏کنند که این مهم می‏تواند با ادراک از منبع کنترل از سوی این افراد نیز در ارتباط باشد (پنر[15]، بیچتل[16] و راسیلی[17]، 2007).

یکی از ابعادی که افراد را از یکدیگر متمایز می سازد درجه کنترلی است که تصور می کنند بر رویدادهای زندگی دارند. کسانی که معتقدند تلاشهایشان می تواند امور را تغییر دهد ادراک کنترل آنها درونی است و افرادی که سرنوشت، شانس یا قدرت دیگران را در امور زندگی مؤثر می دانند دارای ادراک کنترل بیرونی می باشند. افراد دارای ادراک کنترل بیرونی عصبی تر، مملو از کینه، بی‏اعتماد و تحریک پذیرترند در حالی که افراد دارای ادراک کنترل درونی ویژگی های نسبتاً بر عکس دارند. راهبردهای تصمیم گیری نیز در آنها متفاوت است به طوری که ادراک کنترل درونی ها تمایل دارند راهبردهای خوب را حفظ کنند و راهبردهایی که به شکست منتهی می شود را کنار بگذارند. گزارش شده است اشخاصی که تحت تأثیر ادراک کنترل درونی هستند روی هم رفته سالم‏تر و مثمر ثمرترند و این اشخاص در جستجوی اطلاعات هستند، هدف مدار می باشند و بهتر می‏توانند با مسائل برخورد کنند در حالی که افراد دارای ادراک کنترل بیرونی نشانه هایی از بی حالی و رخوت را به نمایش     می گذارند (پنر، بیچتل و راسیلی، 2007).

به زعم بندورا (1991) افراد نه توسط نیروهای درونی و نه محرک های محیطی،  بلکه به وسیله کارکردهای روانشناختی به عمل سوق می یابند. عملکرد شامل فرآیندی است که در طول آموزش روی می دهد و بر روی دقت عمل تأثیر می‏گذارد. به نظر پولسن[18] و بتز[19] (2004)، تصمیم گیری و ادراک شایستگی با صلاحیت های اصلی در آموزش ارتباط دارد و به دلیل ادراک شایستگی پایین بسیاری از دانش آموزان از فعالیت های علمی دوری می کنند.

با توجه به اهمیتی که روش های نوین آموزشی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارد و تا کنون مطالعه ای منظم و ساختارمندی در مورد استفاده از روش های هوشمندسازی در مدارس بندر امام خمینی (ره) صورت نگرفته است، بدین منظور مساله اصلی این پژوهش مقایسه دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول مدارس هوشمند و عادی از لحاظ ادراک کنترل، ادراک شایستگی و عملکرد تحصیلی بندر امام خمینی (ره) است.

اهمیت و ضرورت پژوهش

گسترش فوق العاده سریع دانش و اطلاعات در عصر حاضر، هم مفهوم آموزش مداوم در تمام عمر را معنایی تازه بخشیده و هم، ضرورت آن را انکارناپذیر ساخته است. خوشبختانه رشد جهش ­وار ابزارهای اطلاع رسانی و جهانی شدن فناوری اطلاعات، بستری آماده ساخته که یادگیری در هر زمان و در هر مکان و مطابق با نیاز یادگیرنده را ممکن ساخته است (بورک[20] ، 2000). ظهور و توسعه رایانه های قابل حمل که هر روز کوچک تر و پر امکانات تر می شود، در کنار گسترش شبکه اینترنت که به سرعت قابل دسترس تر می شود، نحوه ارتباطات بین افراد و بین سازمان ها را دگرگون ساخته و با ظهور این پدیده های ارتباطی، نیازهای آموزشی جدیدی نیز مطرح شده است (گاریسون[21] و اندرسون[22] ، 2003).

همچنین ناکامی دانش آموزان در درس ها و عدم احساس مسئولیت در دانش آموزان ضعیف و ترک تحصیل آنها به میزان وسیعی تحت تأثیراعتماد و اطمینان پایین آنها نسبت به تواناییهای خود در امر تحصیل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:24:00 ب.ظ ]




توزیع منطقه ای مرگ و میرهای ناشی از حوادث ترافیکی:.. 9

وضعیت اجتماعی، اقتصادی و موقعیت در مصدومین حوادث ترافیکی:   10

عوارض اقتصادی و اجتماعی ناشی از حوادث ترافیکی:.. 10

عوارض بهداشتی و درمانی ناشی از حوادث ترافیکی.. 11

عوارض اجتماعی و روانی ناشی از حوادث ترافیکی.. 11

پیش بینی مرگ و میرهای ناشی از حوادث ترافیکی.. 12

مقایسه مرگ و میرهای ناشی از حوادث ترافیکی بین ایران با جهان   12

مرگ و میرهای ناشی از حوادث ترافیکی در ایران.. 13

عوامل مؤثر بر بروز تصادفات ترافیکی.. 13

نقش عوامل انسانی در بروز تصادفات.. 13

عوامل مؤثر در بروز رفتارهای پرخطر ترافیکی.. 15

متغیرهای جمعیت شناسی.. 15

جنسیت.. 15

سن.. 15

تجربه رانندگی.. 16

ویژگی های شخصیتی.. 17

تنیدگی (استرس).. 17

هیجان خواهی.. 17

تکانشگری.. 18

نابهنجاری.. 18

مکان کنترل.. 19

کنش های اجرایی.. 19

تبیین های نظری برای رفتار خطرناک هنگام رانندگی.. 21

جبران ریسک و نظریه‌ی تعادل حیاتی خطر وایلد.. 21

چگونه مردم می توانند درباره خطرات بخوبی قضاوت کنند؟.. 21

رانندگان بازخورد کمتری درباره خطرات رانندگی دریافت می کنند.   22

ادراک دقیق خطر از نظر روانشناختی، غیر ممکن است… 22

تصمیم گیری انسان، غیرمنطقی و مستعد سوگیری است… 22

 

اکثر رانندگان، توانایی خود را بیش تر برآورد می کنند.. 23

چرا رانندگان پرخطر، جبران ریسک را نشان نمی دهند؟.. 24

نتایجی درباره نظریه ی RHT وایلد.. 25

کارکردهای سودمندی سرعت منحرف شده.. 26

نظریه ی ریسک- صفر سامالا.. 26

تفاوت های فردی و رانندگی پرخطر.. 27

تفاوت های فردی در مهارت.. 27

انواع متفاوت خطرپذیری.. 27

متغیرهای شخصیتی و ریسک پذیری.. 28

هیجان جویی.. 28

خشم و پرخاشگری در رانندگی.. 29

منبع کنترل.. 31

نتیجه گیری نقش عوامل شخصیتی در حوادث.. 32

یک مدل تعاملی از رفتار خطرناک.. 32

نتایجی درباره نظریه سامالا.. 32

سبک زندگی و رفتار رانندگی.. 33

سایر نظریه‌ها.. 34

نظریه نیازها.. 34

دیدگاه کنش اجتماعی.. 34

دیدگاه کنترل اجتماعی.. 34

تئوری رفتار برنامه ریزی شده و تئوری عمل منطقی در تحقیقات علوم بهداشتی:   35

زمینه های تاریخی و نظری تئوری رفتار برنامه ریزی شده:.. 35

اساس تئوریک رفتار برنامه‌ریزی شده:.. 36

تئوری انتظار-ارزش.. 36

تئوری عمل منطقی یا استدلالی.. 38

تئوری رفتار برنامه ریزی شده:.. 38

محدودیت‌های تئوری عمل منطقی، رفتار برنامه‌ریزی شده: این محدودیت‌ها عبارتند از:.. 39

اجزای تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده توسعه یافته.. 39

این مطلب را هم بخوانید :

گرایش و نگرش نسبت به رفتار(Attitude):.. 39

هنجارهای انتزاعی یا فشارهای اجتماعی(Subjective Norms):.. 40

کنترل رفتارهای درک شده:.. 41

قصد رفتاری:.. 42

رفتار:.. 43

درک رفتاری دیگران:.. 44

باورهای ویژه در باب سلامت.. 44

آموزش در حوزههای مختلف رفتار رانندگی.. 46

تاثیر کیفر محرومیت از رانندگی بر پیشگیری از جرایم رانندگی.. 47

یافته‌های پژوهشی در خصوص موضوع.. 50

یافته های موجود در ایران:.. 50

یافته های موجود در خارج از ایران:.. 55

جمع بندی.. 57

فصل سومروش پژوهش.. 60

طرح پژوهش.. 60

جامعه و نمونه آماری، روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه.. 60

ابزارهای پژوهش.. 61

پرسشنامه رفتار رانندگی منچستر (MDBQ).. 61

پرسشنامه نگرش نسبت به رعایت/ عدم رعایت سرعت و سبقت در رانندگی   62

پرسشنامه درک خطرات ترافیکی.. 63

روش اجرای پژوهش.. 63

برنامه آموزش:.. 64

روش تجزیه و تحلیل دادها.. 66

فصل چهارمیافته‌های پژوهش.. 67

مقدمه.. 67

بررسی توصیفی مطالعه اول.. 67

مشخصات جمعیت شناختی شرکت کنندگان.. 67

بررسی توصیفی مطالعه دوم:.. 73

بررسی استنباطی فرضیه ها.. 74

بررسی مفروضه های تحلیل کوواریانس.. 74

فصل پنجمبحث و نتیجه گیری.. 79

نتیجه گیری.. 86

محدودیت‌های پژوهش.. 88

پیشنهادات.. 89

منــابع.. 90

منابع فارسی.. 90

منابع لاتین.. 92

پیوست‌ها.. 105

چکیده

عوامل بروز تصادفات ترافیکی به سه دسته عوامل محیطی، عوامل فنی و عوامل انسانی تقسیم می‌شوند. پژوهش‌های روانشناسی عموماً بر عوامل انسانی به عنوان عامل اصلی در شکل گیری تصادفات رانندگی متمرکز می شوند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه رفتارهای پرخطر رانندگی، درک خطرات ترافیکی و نگرش نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز بر اساس الگوی نظریه رفتار برنامه دار در رانندگان مبتدی و باتجربه و بررسی اثربخشی آموزش بر درک خطر، نگرش و رفتارهای پرخطر مبتدیان بود. مطالعه در هدف اول توصیفی از نوع علّی ـ مقایسه‌ای و در هدف دوم شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش حاضر 100 نفر از دانشجویان و کارمندان دانشگاه فردوسی برای مطالعه اول بودند. از میان راننده های مبتدی 20 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل برای مطالعه دوم قرار داده شدند. رفتارهای پرخطر رانندگی با استفاده از پرسشنامه رفتار رانندگی منچستر و درک خطرات ترافیکی با استفاده از پرسشنامه درک خطرات ترافیکی راندوم مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش نگرش نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز در رانندگی از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس الگوی نظریه رفتار برنامه دار که مولفه های نگرش، قصد، کنترل رفتاری ادراک شده، هنجارهای ذهنی، توصیفی و اخلاقی را مورد اندازه گیری قرار می داد، استفاده شد. همچنین یک برنامه آموزشی 5 جلسه­ای به گروه آزمایش ارائه شد و رفتار پرخطر رانندگی، نگرش و درک خطرات ترافیکی دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله پیش و پس­آزمون سنجیده شد. نتایج مطالعه اول نشان داد که درک خطرات ترافیکی رانندگان مبتدی کمتر از باتجربه ها است. همچنین رانندگان باتجربه نگرش مثبت‌تری نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز در رانندگی نسبت به مبتدیان داشتند. در رفتارهای پرخطر رانندگی بین مبتدیان و باتجربه‌ها تفاوتی دیده نشد. نتایج مطالعه دوم نشان داد که آموزش به رانندگان مبتدی نسبت به گروه کنترل منجر به افزایش درک خطر شد. همچنین، انگیزه، هنجارهای ذهنی و ادراک کنترل رفتاری آنها را نسبت به رعایت قوانین سرعت و سبقت بیشتر کرد. بعد از ارائه آموزش تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل در رفتارهای پرخطر رانندگی معنادار بود.  برای نتیجه­گیری، رانندگان مبتدی نسبت به باتجربه­ها از درک خطر پایین تر و نگرش منفی­تر برخوردار بودند. از طریق آموزش می‌توان درک خطر رانندگان مبتدی را افزایش داد، انگیزه، هنجارهای ذهنی و ادراک کنترل رفتاری آنها را نسبت به رعایت قوانین سرعت و سبقت بیشتر کرد و میزان ارتکاب به رفتارهای پرخطر رانندگی را کاهش داد.

 کلید واژه‌ها: رفتارهای پرخطر رانندگی، درک خطرات ترافیکی، نگرش، رانندگان، مبتدی، باتجربه، آموزش

  فصل اول: مقدمه پژوهش

   بیان مسأله

تقریباً بیش از یک قرن است که علم روانشناسی به گونه ای توسعه یافته که همه ابعاد زندگی انسان را در بر می‌گیرد و با مطالعه‌ی علمی رفتار انسان در حوزه‌های مختلف نقش بسزایی در ارتقاء فرهنگ جوامع داشته است. یکی از حوزه‌های رفتاری که تقریباً در اواخر قرن گذشته مورد توجه روانشناسان قرار گرفته، رفتارهای ترافیکی بوده است. گیبسون و کروکز (1938، نقل از گروگر، 2002) دو روانشناس مشهور اشاره می کنند که “در اوایل ظهور زندگی ماشینی از میان همه‌ی مهارت‌هایی که زندگی متمدن از انسان طلب می‌کند رانندگی اتومبیل یکی از مهم‌ترین هاست، حداقل به این دلیل که خطا در آن بزرگترین تهدید زندگی اوست”.

مطالعات در کشورهای توسعه یافته نشانگر این امر است که عامل انسانی در 95% تصادفات خیابانی نقش دارند، بنابراین تصادفات خیابانی بیشتر نتیجه‌ی عملکرد بد رانندگان است و نه نقص فنی وسایل نقلیه (روسنبلوم و والتز[1]، 2010)، اگر چه بخش عمده ای از رفتار خطرزای رانندگان غیر عمدی است. در ایران نقش عوامل انسانی در تصادفات جاده‌ی بین 90-95% گزارش شده است (آیتی، 1371). خراسانی زواره، محمدی، لافلام و نقوی (2008) در مطالعات خود نرخ مرگ ناشی از حوادث ترافیکی در ایران را 341 نفر در هر 100 هزار نفر تخمین زده اند. بنابراین عملکرد ایمن و شایسته در رانندگی یک مهارت ضروری در زندگی اجتماعی مدرن است، از این رو درک عوامل مرتبط با رفتار رانندگی مناسب به افزایش عملکرد بهینه در رانندگان منجر می شود.

هرچند ماشین برای نسل بشر آسودگی به ارمغان آورده است؛ هم زمان سوانح آن برای بشر مرگ آفرین بوده است. ایران از این نظر دارای یک وضعیت بحرانی است زیرا به طور استثنایی رتبه اول سرانه مرگ در جاده‌ها را داراست. رتبه اولی که هیچگاه کاهش نیافته است. با این حال در جوامع دیگر نیز سوانح خسارت آفرین است. تحقیقات نشان می‌دهد که تنها در آمریکا خسارات ناشی از تصادفات رانندگی برابر 6/230 میلیون دلار است. بیشتر پژوهش‌ها معتقدند که این سوانح رانندگی، رویدادهایی هستند که بر اثر عملکرد نادرست انسانی و رفتارهای مخاطره آمیز آنان ایجاد می‌شوند. به همین دلیل در طول سال ها، تعیین رفتار مخاطره آمیز مرکز توجه روانشناسان بوده است و آنها متغیرهای مختلفی از آن جمله متغیرهای جمعیت شناختی را مورد بررسی قرار دادند و یافته‌های گوناگونی بدست آوردند. به عنوان مثال فتچنهاور و رود در بررسی خود به این نتیجه رسیدند که مردان به خاطر نگرش مثبت به خطر کردن، بیش از زنان رفتار مخاطره آمیز انجام می‌دهند. اما هیچ کدام از آن یافته ها آنچنان که باید راهگشا نبود. بعدها این پژوهشگران مرکز توجه خود را به سوی تعیین ویژگی‌های شخصیتی که منجر به رفتار مخاطره آمیز می‌گردد؛ تغییر داده‌اند. از مهمترین این ویژگی‌های تاثیرگذار در سوانح اضطراب، پرخاشگری، تکانش پذیری، مسئولیت ناپذیری و هیجان طلبی است (عریضی، براتی، 1390).

سوانح رانندگی هر ساله جان میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان می‌گیرد و خانواده‌های بسیاری را عزادار، درمانده و یا معلول می‌کند. در کشور ما، سالانه حدود 22500 نفر در اثر حوادث مرگبار رانندگی جان خود را از دست می‌دهند و حدود بیش از 200000 نفر مجروح و یا معلول شده و راهی بیمارستان‌ها می‌گردند. این آمار تکان دهنده جانی و مالی همواره باعث نگرانی است و باید در جهت کاهش آن اقدامات موثری انجام گیرد (شفیع آبادی، اکبری و اسماعیلی، 1389). سه عامل (جاده، وسیله نقلیه و انسان) در بروز سوانح موثرند ولی عامل انسانی مهمترین نقش را ایفا می‌کند. در این زمینه متغیرهایی چون توجه، ادراک، خستگی، داروها، سن و… نقش تعیین کننده ای دارند.بررسی و شناسایی این عوامل می‌تواند نقش مهمی در پیشگیری از سوانح رانندگی داشته باشد.

لازم به تذکر است دو عامل مهم دیگر یعنی ایمن سازی جاده‌ها و به روز کردن تجهیزات وسایط نقلیه برای کاهش سوانح رانندگی هیچگاه نباید مورد غفلت قرار گیرد و مسئولین ذیربط برای نجات جان و مال انسانها باید در جهت تأمین امکانات ضروری در این زمینه ها نهایت تلاش را داشته باشند. امیدواریم مطالب این پژوهش بتواند در زمینه نقش عامل انسانی در کاهش سوانح رانندگی برای رانندگان عزیز، برنامه ریزان امور رفت و آمد و مسئولان ذیربط مفید واقع شود.

تحقیقات نشان داده‌اند که یکی از مهمترین عوامل انسانی که در ایجاد تصادفات نقش دارند شامل رفتارهای پرخطر رانندگی[2] (منستید[3] و همکاران،1990، به نقل از هاشمی،1390) است. رفتارهای پرخطر رانندگی شامل مجموعه رفتارهای غلط در رانندگی می‌باشد و ارتباط آن با جنسیت (رسنبلام و ولف[4]، 2002)، سن (کانستانیو[5] و همکاران، 2011)، عدم تجربه (لوی[6]، 1990)، استرس (دونووان[7] و همکاران، 1983)، مصرف الکل، پرخاشگری یا افسردگی (سیمون و کاربت[8]، 1996)، تکانشگری و هیجان خواهی (آسلی، مک گورین و مک نئال، 2003)، کاهش توانائی شناختی (آدریان و راسکل[9]، 2011) تایید شده است. در رابطه با رفتارهای پر خطر در ترافیک مردان بیش از زنان رفتارهای پر خطر رانندگی نشان می دهند و گرایش بیشتری نسبت به تخلفات رانندگی دارند در حالیکه زنان نسبت به مردان لغزش‌های رانندگی بیشتری را گزارش می کنند (راهودس و پیویک[10]، 2010). تجربه رانندگی بطور منفی با رفتارهای رانندگی ایمن مرتبط است. بنابراین سال‌های اولیه رانندگی با میزان بالاتر تصادفات همراه است. تحلیل تصادفات اغلب نشان می‌دهد که خطر تصادف رانندگان جوانتر به خصوص فورأ بعد از گرفتن گواهینامه بالاتر است. رانندگان مبتدی، مهارت‌های ضعیف‌تری برای کنترل وسایل نقلیه دارند و کمبود مهارت های ادراکی و شناختی مورد نیاز برای رانندگان ایمن عامل دیگری است که رانندگی پرخطر را در رانندگان مبتدی و به خصوص در رانندگان جوان موجب می شود (هاشمی،1390).

از عوامل دیگری که بر رفتارهای پرخطر رانندگی اثر می گذارند نابهنجاری، سرپیچی از قوانین و مولفه‌های انگیزشی و اجتماعی است (ریسن[11]، 1990 نقل از هاشمی، 1390). نابهنجاری یعنی انحراف از هنجارهای اجتماعی، افرادی که نمره بالاتر در نابهنجاری می گیرند، به احتمال بیشتری در رفتارهای پرخطر رانندگی و تصادف درگیر می‌شوند (اولتدال و راندمو[12]، 2005).  انگیزش یکی از موضوعات مهم در تخلفات رانندگی است. این که چه عاملی رانندگان را برای مرتکب شدن به این رفتارها بر می‌انگیزد که خودشان و دیگران را در مرکز خطر قرار می‌دهند (فوروارد[13]، 2009).  مطالعات نشان داده اند که یکی از عوامل فردی تاثیرگذار در تولید گره های ترافیکی عامل انگیزش و نگرش است.

هربرت اسپنسر[14] (1862) نگرش را یک اصطلاح در روانشناسی اجتماعی در تلاش برای درک رفتار انسان معرفی کرد (به نقل از هاشمی،1390). دو الگوی اصلی در این زمینه الگوی نظریه عمل استدلالی[15] (فیشبین و آیزن[16]، 1957) و نظریه رفتار برنامه دار (آیزن، 1988) می‌باشد (به نقل از آرمیتیج و کنانر[17]، 2001). نظریه رفتار برنامه دار شکل گسترده نظریه عمل استدلالی است.در طول دو دهه گذشته، نظریه رفتار برنامه دار به طور وسیعی برای مطالعات رفتار انسان،به خصوص در پیش بینی قصد افراد برای انجام رفتاری و درک رفتار اجتماعی به کار برده شده است (هاشمی،1390). بر طبق نظریه عمل استدلالی، اگر مردم رفتاری را مثبت ارزیابی کنند (نگرش) و اگر آنها فکر کنند که رفتارشان از نظر دیگران پسندیده است (هنجارهای ذهنی) و قصد بالایی برای انجام رفتار داشته باشند (انگیزش)، آن رفتار به احتمال خیلی زیاد انجام می‌شود.از نظر آیزن،این الگو تنها برای پیش بینی رفتارهایی است که تحت کنترل فرد است. به همین دلیل آیزن (1985) یک الگوی گسترده‌تری از آن را پیشنهاد کرد که عامل دیگری تحت عنوان کنترل رفتاری ادراک شده را در بر می‌گیرد و هر دو نوع رفتارهای ارادی و غیرارادی را شامل می‌شود (فوروارد، 2006). نظریه رفتار برنامه دار یک ساختاری از باورهای خودکارآمدی یا کنترل رفتاری ادراک شده را در یک چارچوب عمومی تر از ارتباط بین باورها، نگرش ها، قصدها و رفتار قرار می دهند (آیزن،1991).

عامل دیگر که در بروز رفتارهای پرخطر ترافیکی تصادفات و معضلات ترافیکی نقش دارند می‌توان به توانایی افراد در درک خطر اشاره کرد. توانایی درک خطر یک مهارت شناختی است و به طور کلی تحول آن وابسته به تحول شناخت است. اهمیت و ظرفیت شناختی و توانایی بازداری توجه از انحراف به عامل های نامربوط و حواس پرت کننده برای رشد مهارت درک خطر افراد در مطالعات طبیبی و ففر[18] (2003 ،2007) مورد تایید قرار گرفت. درک خطرات اشاره به توانایی راننده به درک و بازشناسی خطر در حال ظهور در خیابان دارد که راننده را مجبور می کند سرعت یا جهت حرکتش را تغییر دهد. توانایی درک خطر مستلزم توانایی، وارسی و درک موقعیت بالقوه خطرناک در لحظه و توانایی پیش بینی ترافیکی است؛ اینکه چگونه موقعیت ترافیکی تغییر می‌یابد (مسون، 2003). در ابتدای یادگیری رانندگی در افراد مبتدی نسبت به باتجربه‌ها از لحاظ توانایی در درک خطر ضعیف هستند، درک خطر را می توان آموزش داد و به طور معکوسی با میزان تصادف در ارتباط است.

با توجه به نتایج تحقیقات که تجربه، توانایی درک خطر و نگرش نسبت به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی بر بروز رفتارهای پرخطر ترافیکی اثر می‌گذارد دو سوال در پژوهش حاضر مطرح شد؟ سوال اول: آیا رفتارهای پرخطر ترافیکی، درک خطرات ترافیکی و نگرش در دو گروه رانندگان مبتدی و باتجربه متفاوت است؟ سوال دوم پژوهش: آیا آموزش موجب افزایش درک خطر، بهبود نگرش به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و کاهش میزان رفتار پرخطر ترافیکی در رانندگان مبتدی می شود؟

 ضرورت و اهمیت پژوهش

تصادفات ترافیکی یکی از معضلاتی است که اکثر کشورهای دنیا بدان گرفتارند و هر ساله میزان زیادی از مرگ و میرها به علت این تصادفات ایجاد می شود و گاه اثرات جبران ناپذیری را به بار می آورد. این در حالی است که بسیاری از این معضلات با آموزش و ایجاد نگرش صحیح در افراد نسبت به پدیده ی رانندگی را می توان کاهش داد. یکی از گروه‌هایی که وظیفه‌ی خطیر این آموزش و سبب شناسی آن را بر عهده دارند روانشناسان هستند.

اضطراب مسافرت، افسردگی، اضطراب کلی، اختلالات خواب، ترس مرتبط با تصادف، عصبانیت و رفتارهای پرخاشگرانه هیجانی از پیامدهای گزارش شده در افراد بعد از تصادفات ترافیکی می باشد (الیس و همکاران[19]، 1998). آسیب‌های ترافیکی نه تنها بر فرد آسیب دیده بلکه بر خانواده او نیز اثرات فیزیکی و روانشناختی به همراه دارد (اورشن و همکاران، 2009). در پژوهش بریانت و همکاران[20](2004) مشاهده شد که نشانه‌های اختلال استرس پس از سانحه در 84 درصد مادران و افزایش سطح برانگیختگی به همراه تجربه دوباره سانحه در 81 درصد از موارد وجود داشت. سه چهارم مادران احساس ترس شدیدی را تجربه می‌کردند و نیمی از آنها می­ترسند که کودکانشان ممکن است شدیداً آسیب دیده باشند و یا کشته شده باشند.

بنابراین بررسی این که چه عوامل انسانی بر بروز رفتارهای پرخطر رانندگی و احتمالاً تصادف تاثیر گذارند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. همچنین، در ایران خلاء تحقیقاتی در زمینه مقایسه ادراک خطر، رفتار پرخطر رانندگی و نگرش در افراد مبتدی و باتجربه و ارائه آموزش­­های مبتنی بر رویکردهای روانشناختی به رانندگان مبتدی وجود دارد.

 اهداف پژوهش

هدف کلی:

ارزیابی رفتارهای پرخطر ترافیکی، توانایی درک خطرات ترافیکی و نگرش در دو گروه رانندگان مبتدی و با تجربه و بررسی اثربخشی آموزشی بر درک خطر، نگرش و رفتارهای پر خطر ترافیکی رانندگان مبتدی.

 فرضیه های پژوهش

میزان رفتارهای پرخطر رانندگی در رانندگان مبتدی و باتجربه بطور معناداری متفاوت است.

میزان درک خطرات رانندگی در رانندگان مبتدی بطور معناداری کمتر از رانندگان باتجربه است.

میزان نگرش مثبت به رعایت قوانین رانندگی در رانندگان مبتدی نسبت به باتجربه بطور معناداری کمتر  است.

میزان رفتار پرخطر ترافیکی در گروه آزمایش پس از ارائه آموزش نسبت به گروه کنترل بطور معناداری کمتر است.

میزان درک خطرات ترافیکی در گروه آزمایش پس از ارائه آموزش نسبت به گروه کنترل بطور معناداری بیشتر است.

میزان نگرش مثبت در گروه آزمایش پس از ارائه آموزش نسبت به گروه کنترل بطور معناداری بیشتر است.

 تعاریف نظری و عملی متغیرها

تعاریف نظری

درک خطر: درک خطر قضاوت ذهنی است که فرد در مورد ویژگی‌ها و شدت یک خطر انجام می‌دهد (هورسویل[21] و مک­کنا[22]، 1999).

نگرش: یک گرایش روانشناسی می‌باشد که بوسیله ارزیابی یک رفتار ویژه با درجه‌ای از طرفداری کردن یا طرفداری نکردن مشخص می‌شود. شامل مولفه های زیر می شود (آیزن، 1991، 1988).

عقاید رفتاری: نتایج درک شده از یک رفتار می باشد.

ارزیابی نتایج: ارزیابی نتایج درک شده از یک رفتار می باشد.

هنجارهای انتزاعی: فشار اجتماعی درک شده برای انجام دادن یا ندادن یک رفتار مشخص می باشد.

عقاید هنجاری: درک ترجیهات اشخاصی می باشد که برای فرد مهم هستند مبنی بر اینکه آیا شخص باید رفتار مورد نظر را انجام دهد.

انگیزه برای تطابق: اندازه ای که یک فرد احساس می کند تمایل دارد تا رفتارش را با انواع مختلف فشار اجتماعی تطبیق کند.

کنترل رفتاری درک شده: درک درباره اینکه چقدر انجام دادن یک رفتار آسان یا مشکل می باشد.

عقاید کنترلی: عقیده درباره اینکه احتمال دارد که شخص منابع و فرصتهایی در اختیار داشته باشد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:24:00 ب.ظ ]




1-2 بیان مساله…………………………… 2 1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش………………….. 12 1-4 اهداف پژوهش………………………….. 16 1-5 سوال های پژوهش……………………….. 16 1-6 تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش ……. 17 فصل دوم : مروری بر پیشینه های نظری و عملی پژوهش 2-1 مقدمه ………………………………. 23 2-2 ماهیت درد کودکان……………………… 23 2-3 دیدگاه پیاژه در رابطه با تجربه ی درد کودکان 27 2-4 شیوه های ابراز درد در کودکان…………… 29 2-5 فیزیولوژی درد در کودکان……………….. 31 2-6 شیوع دردهای مزمن در کودکان…………….. 32 2-7 طبقه بندی دردهای مزمن کودکان…………… 35 2-8 سبب شناسی درد مزمن در کودکان…………… 36 2-9 عوامل تاثیر گذار بر تجربه ی درد کودکان….. 38 2-9-1 نقش والدین………………………….. 39 2-9-1-1 نقش همدلی والدین و یادگیری اجتماعی…… 41 2-9-1-2 نقش پریشانی والدین…………………. 43 2-9-1-3 نقش فاجعه سازی والدین………………. 44 2-9-2 نقش ویژگی های کودکان…………………. 46 2-9-2-1 نقش خودارزشمندی کودکان……………… 46 2-9-2-2 نقش فاجعه سازی کودکان………………. 47 2-9-2-3 نقش راهکارهای مقابله ای کودکان………. 48 2-9-2-4 نقش پریشانی هیجانی کودکان…………… 51 2-9-2-5 نقش تفاوت های جنسی و سنی کودکان……… 52 2-10 اثرات تجربه درد کودکان………………… 54 2-10-1 تاثیر بر والدین…………………….. 54 2-10-2 تاثیر بر کودکان…………………….. 55 2-10-2 -1 تاثیر بر رشد بعدی کودکان………….. 56 2-10-2 -2 تاثیر بر الگوی پردازش اطلاعات کودکان… 57 2-10-2 -3 تاثیربرعملکرد کودکان……………… 59 2-11 سنجش درد کودکان………………………. 60 2-11-1-1 خود گزارش دهی…………………….. 60 2-11-1-2 سنجش های بیولوژیکی………………… 62 2-11-1-3 رفتار …………………………… 63 2-11-2 مسائل مورد توجه در سنجش درد کودکان……. 66 2-11-3 رویکردهای سنجش درد مزمن کودکان ……… 69 2-12 درمان درد مزمن کودکان…………………. 71 2-12-1 درمان های دارویی……………………. 72 2-12-1-1 پله به پله (نردبانی) ……………… 72 2-12-1-2 ساعتی……………………………. 74 2-12-1-3 از راه مناسب (به طریق مقتضی) ………. 75 2-12-1-4 با کودک …………………………. 75 2-12-2 درمان های غیر دارویی………………… 76 2-12-2-1 درمان های شناختی …………………. 76 2-12-2-2 درمان های جسمانی………………….. 78 2-12-2-3 درمان های رفتاری………………….. 78 2-12-2-4 درمان CBT و موج سوم درمان ها……….. 79 2-12-2-4-1 درمان ACT ……………………… 82 2-12-2-4-1-1 مبانی نظری درمانACT …………… 82 2-12-2-4-1-2 اثربخشی درمان ACT …………….. 80 2-12-2-4-1-3 درمان ACT کودکان مبتلا به درد مزمن 94 2-12-2-4-1-3-1 مداخلات بالینی……………….. 95 2-12-2-4-1-3-2 هدایت مداخلات بافتاری ………… 97 2-13 پشتوانه ی پژوهشی تحقیق ……………….. 99 فصل سوم : فرآیند روش شناختی پژوهش 3-1 مقدمه ……………………………….. 107 3-2 نوع تحقیق ………………………….. . 107 3-3 جامعه آماری ………………………….. 108 3-4 نمونه ی پژوهش و شیوه ی انتخاب آن ………. ..108 3-5 ابزارهای پژوهش………………………… 110 3-6 شیوه ی انجام پژوهش …………………… 116 3-7 شیوه تحلیل داده ها……………………. 117 فصل چهارم : نتایج پژوهش 4-1 نتایج پژوهش …………………………. .118 4-1-1 نتایج مربوط به مرحله ی اول تحقیق………. 118 4-1-1-1 طراحی کتاب کار درمانگر……………… 120 4-1-1-2 طراحی کتاب کارکودک………………… 166 4-1-1-3 طراحی کتاب کار والدین ……………… 186 4-1-2 نتایج مربوط به مرحله دوم تحقیق……….. .198 4-1-2-1 نتایج توصیفی ……………………… 198 4-1-2-1-1 نتایج توصیفی مربوط به ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها .198 4-1-2-1-2 نتایج توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش.. .203 4-1-2-2 بررسی سوال دوم پژوهش………………. 206 4-1-2-2-1 نتایج مربوط به متغیر انعطاف پذیری….. 207 4-1-2-2-2 نتایج مربوط به متغیر کیفیت زندگی…… 208 4-1-2-2-3 نتایج مربوط به متغیر ناتوانی عملکرد .. 209 4-1-2-3 نتایج تکمیلی مربوط به متغیرهای تحقیق…. 210 4-1-2-3 -1 رضایت از درمان …………………. 210 4-1-2-3 -2 نتایج متغیرهای پژوهش در مرحله ی پیش آزمون دو گروه کنترل و آزمایش ……………………………………….. 211 4-1-2-3 -2-1 انعطاف پذیری …………………. 211 4-1-2-3 -2-2 کیفیت زندگی…………………… 212 4-1-2-3 -2 -3 ناتوانی عملکرد ………………. 213 4-1-2-3 -3 نتایج مربوط به متغیرهای پژوهش در گروه آزمایش و گروه کنترل 214 4-1-2-3 -3-1 نتایج مربوط به متغیرهای پژوهش در گروه آزمایش. 214 4-1-2-3 -3-2 نتایج مربوط به متغیرهای پژوهش در گروه کنترل.. 217 فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 5-1 مقدمه……………………………….. 220 5-2 طراحی مقدماتی پروتکل درمان کودکان مبتلا به درد مزمن ( CHACT ) 220 5-2-1 مقدمه ……………………………… 220 5-2-2 خلاصه نتایج …………………………. 222 5-2-3 بحث نتایج ………………………….. 222 5-3 کارآزمایی بالینی پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کودکان ( CHACT ) ……………………………………….. 228 5-3-1 مقدمه………………………………. 228 5-3-2 خلاصه نتایج…………………………. 229 5-3-3 بحث نتایج…………………………… 229 5-4 محدودیت های تحقیق…………………….. 235 5-4-1 محدودیت های مربوط به طراحی پروتکل CHACT 235 5-4-2 محدودیت های مربوط به کارآزمایی بالینی … 235 5-5 پیشنهادات پژوهش………………………. 236 5-5-1 پیشنهادات مربوط به طراحی پروتکل CHACT…. 236 5-5-2 پیشنهادات مربوط به کارآزمایی بالینی ….. 236 منابع ………………………………….. 238 پیوست…………………………………… 247 چکیده انگلیسی……………………………. 264 مقدمه کودکان ممکن است به دلیل اختلالات حاد و مزمن (برای مثال سردرد، دندان درد، شکستگی استخوان و کمر درد)، درد را تجربه کنند. این دردها پیامدهای عاطفی و اجتماعی مختلفی را بر کودکان و خانواده هایشان بر جای می گذارند. واکنش های جسمانی و روان شناختی نسبت به درد، نه تنها سلامت کودک را مستقیما تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه هم چنین استعداد ابتلا به دردهای مزمن را در دوره ی بزرگسالی موجب می گردد (لیوسی [1]، 2006). درد مزمن کودکان، نه تنها با کیفیت زندگی، عملکرد روان شناختی و حضور آنها در مدرسه تداخل می کند بلکه بر زندگی روزمره و کار والدین هم تاثیر گذار است (دیو [2]، 2011). درد کودکان منجر به رنج والدین و احساس نیازآنها برای کمک به کودکشان می شود. این واکنش های والدین، احتمالا تاثیر مهمی بر عملکرد روزمره ی کودکان برجا می گذارد (مک کرکن [3]، 2006). پذیرش درد، به عنوان فاکتور مهمی در بازیابی عملکرد فرد با وجود تجربه ی درد مزمن، شناخته شده است (ویکسل[4]وهمکاران، 2009) واخیرا، رویکردهای منبعث از درمانCBT، به جای تمرکز بر کاهش نشانه ها یا کنترل آنها، بر پذیرش درد یا سایر رخدادهای منفی مثل ترس، اضطراب و خستگی تمرکز دارند(ویکسل و همکاران، 2007). با توجه به اینکه درمان های روان شناختی می توانند جنبه هایی غیر از کاهش درد در کودکان را تحت تاثیر قرار دهد، درمان ACT، به عنوان شکل گسترش یافته ی CBT کلاسیک، برای دستیابی به این پیامدها، چندین استراتژی دارد. این الگوی درمانی، با توجه به تاکیدی که بر پذیرش نشانه های درد و فعالیت در جهت اهداف ارزشمند از طریق تکنیک هایی مثل مواجهه، گسلش شناختی و غیره ….دارد، به جای کاهش درد، بر افزایش عملکرد مطابق با ارزشمندی ها تمرکز دارد (پالرمو[5] ، 2009) .روی هم رفته، مسائل مربوط به درد مزمن کودکان (مثل شیوع، همه گیر شناسی، سبب شناسی، ارزیابی و درمان)، از این جهت حائز اهمیت هستند که محققین و متخصصین را قادر می سازند تا به دنبال توسعه ی راهکارهای موثر برای بهبود درد مزمن کودکان باشند (کینگ [6]و همکاران، 2011). 1-2 بیان مساله در سال های اخیر درد های طولانی مدت کودکان توجه زیادی را به خود جلب کرده است. مطالعات همه گیر شناسی شیوع بالایی از این مشکل را در میان کودکان گزارش کرده است و چندین مطالعه به شرح و بررسی تاثیرات توانکاه سندرم های درد طولانی مدت در کودکان و نوجوانان پرداخته اند(ویکسل [7]و همکاران، 2009) تجربه ی درد ممکن است شدت، مدت، نوع و سبب شناسی مختلفی را به همراه داشته باشد )دو و نوپ[8]، 2011). همانند آنچه که در مورد بزرگسالان مبتلا به درد مزمن صادق است در کودکان نیز، درد مزمن ممکن است، خود به خود یا بعد از بیماری، عفونت، آسیب و جراحی ایجاد گردد یا اینکه دلایل ناشناخته ای داشته باشد. برخلاف اطلاعات زیادی که در رابطه با سبب شناسی درد مزمن بزرگسالان وجود دارد. مطالعات کنترل شده و طولی محدودی در رابطه با سبب شناسی درد مزمن کودکان صورت گرفته است (مارتین و همکاران، 2007)[9] میزان شیوع درد های مزمن در میان جمعیت های کودکان 15 تا 25 درصد گزارش شده است(سیمونز [10]و همکاران، 2011) که به نظر میرسد در حال افزایش باشد (ویکسل و همکاران، 2007). بسیاری از مطالعات، برای بررسی عوامل خطر موثر در درد مزمن کودکان، ویژگی کودکان، خانواده و عوامل محیطی را مدنظر قرار داده اند. بیشترین عوامل خطری که در این ارتباط شناخته شده اند، جنسیت مونث و افزایش سن می باشند. فاکتورهای روانی اجتماعی که شدت درد و ناتوانی مرتبط با درد را تحت تاثیر قرار می دهند عبارتند از هیجانات کودک و رفتارهای کودک و خانواده اش در واکنش به درد (مارتین و همکاران، 2007). از سوی دیگر قابل اشاره است که فاکتورهای والدینی مثل پریشانی و واکنش های رفتاری، تاثیر معناداری بر درد و عملکرد کودکان دارند(سیمونز و همکاران، 2011). دردهای مزمن، منجر به تغییرات عمیق و بادوام عملکرد فرد در سه حیطه ی زیستی روانی و اجتماعی می شود که عبارتند از: تغییردر نظام پردازش درد، تغییرات عاطفی، شناختی و رفتاری، مشکلات ارتباطی و حرفه ای. این تغییرات سیکل معیوبی را راه اندازی می کنند و منجر به تداوم بیشتر درد و ایجاد ” سندرم درد مزمن “می شود (برکویین [11]و همکاران، 2011). درد مزمن، هم ابتلایی بالایی با افسردگی(35 درصد) وسایر اختلالات روانی دارد (ویان[12] و همکاران، 2003). رنج و ناتوانی مربوط به درد مزمن، می تواند احتمال اجتناب های بی فایده از واکنش های بدنی یا عاطفی را افزایش دهد و فقدان تماس واقع بینانه با تجارب روزمره و عدم دستیابی به اهداف و ارزشمندی ها را به دنبال داشته باشد. هم چنین، ترس از مواجهه با تجارب هیجانی، منجر به اجتناب از موقعیت ها و شرایطی می شود که این تجارب را به دنبال دارد. بنابراین دو مولفه ی پریشانی هیجانی و اجتناب، از ویژگی های بنیادین درد های مزمن به شمار می آیند (مک کرکن[13] و همکاران، 2009). کودکانی که دردهای مزمن را تجربه می کنند، ممکن است در مدرسه حضور پیدا نکنند، از فعالیت های اجتماعی کناره گیری کنند و در واکنش به درد، ریسک بالایی را از جهت ابتلا به نشانه های درونی سازی شده (مثل اضطراب و افسردگی) داشته باشند (کینگ[14] و همکاران، 2011). روش های دارویی در کاهش درد و افزایش عملکرد، ناکافی است (ویکسل و همکاران، 2007). به عنوان مثال یک مطالعه ی مروری نشان داده است که تنها 30 تا 40 درصد از بیمارانی که داروهای ضد درد قوی مصرف می کردند، کاهش 50 درصدی را در شدت دردشان گزارش کردند. مطالعات زیادی از این ایده حمایت کرده اند که عوامل بیولوژیکی نمی تواند تجربه ی درد را کاملا توجیه کنند و درد به خودی خود برای شرح ناتوانی فرد کافی نیست. این ناهمسانی به 2 دلیل رخ می دهد: برخی از مردم در غیاب عوامل سبب ساز جسمی، تجربه ی درد را گزارش می کنند و برخی دیگرکه به وضوح “نابهنجاری هایی” را دارا می باشند، هیچ تجربه ای از درد ندارند. بنابراین، به نظر می رسد متغیرهای جسمانی که از طریق آزمایشات و تصویر برداری های بدن به دست می آیند، نمی توانند پیش بینی قابل اطمینانی از نشانه ها یا کارکرد فرد فراهم سازند. امروزه هیچ تردیدی در رابطه با اهمیت عوامل روان شناختی در درد مزمن، دیده نمی شود (ویکسل، 2009). به نظر می رسد با توجه به پیچیدگی درد مزمن و فقدان درمان ها ی طبی موثر، گزینه ی درمانی مناسب، تلفیق روش های دارویی و روان شناختی باشد (ویکسل و همکاران، 2007) مداخلات روان شناختی درد، به صورت یک سیستم سازمان یافته از زمانی شروع شد که وال و ملزاک[15] (1965)، تئوری کنترل دروازه ای درد را معرفی کردند (ولز[16] و همکاران، 2007). یک سری از مقالات مروری، اهمیت درمان های روان شناختی را در کنترل درد مزمن کودکان، مثل سردرد، درد های شکمی عود کننده و درد های مرتبط با بیماری، مورد تاکید قرار داده اند. اکلستون[17] و همکاران (2002)، 18 پژوهش کنترل شده را مرور کرده اند و تاثیر درمان های روان شناختی را در کاهش شدت و فراوانی دردهای مزمن کودکان و نوجوانان، بالاخص سردرد را خاطر نشان ساخته اند(ویکسل و همکاران، 2007). اکلستون و همکاران (2009) در مرور اخیرشان، تاثیر درمان های روان شناختی (مثل درمان شناختی – رفتاری، بایوفیدبک، هیپنوتیزم و آرامش عضلانی) را در درمان کودکان مبتلا به سردرد، دردهای شکمی و درد های ماهیچه ای استخوانی را مورد تاکید قرار داده اند. هم چنین در فراتحلیل درمان های روان شناختی کودکان مبتلا به درد، نتایج مشابهی به دست آمده (آلن[18] و همکاران، 2012). پژوهش های زیادی در رابطه با تاثیر درمان شناختی– رفتاری (CBT)، بر کاهش درد و پریشانی و هم چنین ایجاد عملکرد بهنجار مبتلایان به درد مزمن ، صورت گرفته است (ویکسل و همکاران، 2009). هم چنین، تاثیر درمان CBT بر درد مزمن، از طریق یافته های فراتحلیل زیادی به اثبات رسیده است (ولز و همکاران، 2009). مداخلات CBT کلاسیک، بر رشد مهارت مقابله با درد در کودکان تمرکز دارد و ممکن است عمدتا کاهش درد را محور قرار دهند(پلارمو[19]، 2009). تلاش برای کنترل و مقابله با درد، وضعیتی ناهمسان در انطباق با درد دارد. به عنوان مثال، مطالعه ی براون [20]و همکاران(1989)، نشان داد که راهکارهای فعال کنترل درد، افسردگی را کاهش نمی دهد. علاوه بر این، تلاش در جهت کنترل رویدادهای غیر قابل کنترل، ممکن است به خودی خود آزاردهنده باشد. مک کرکن (1998)، نشان داده است در بیماران مبتلا به درد های مزمن، تلاش های ناموفق مکرر برای کنترل رویدادهای دردناک، منجر به بیشتر شدن ناتوانی و پریشانی آنها می شود (ویان و همکاران، 2003). یکی از راه های سازگاری با درد مزمن، رهاسازی راهکارهای غیر موثر کنترل درد و پذیرش آن می باشد. پذیرش درد به معنای” عدم تلاش برای کنترل آن “، تعریف می شود (ویان و همکاران، 2003). پذیرش درد دو فرآیند متفاوت را در بر می گیرد :1) تداوم فعالیت های زندگی با وجود دردناک بودنشان، و به دنبال آن 2) یادگیری این موضوع که تلاش برای اجتناب یا کنترل درد، راهکار ناکارآمدی است که بر درد و رنج تاثیر گذار است (هوگینز[21] و همکاران، 2012). مطالعات مختلفی، اهمیت پذیرش را در انطباق با درد مزمن مورد تاکید قرار داده اند. مطالعه ی مک کرکن و همکاران (1999)، نشان داد که پذیرش درد، پیش بینی کننده طبقه بندی بیماران به دو دسته ی سازگار و ناسازگار باشد. مطالعه ی ویان[22]و همکاران (2003)، نشان داد که پذیرش درد، نه تنها بر شدت درد و فاجعه سازی درد تاثیر می گذارد، بلکه پیش گویی کننده ی بهزیستی روان شناختی در فرد می باشد (ویان وهمکاران، 2004). پذیرش درد، با سطح پایین اجتناب، اضطراب، افسردگی، ناتوانی و شدت درد همراه است (ویکسل و همکاران، 2007). مطالعات آزمایشگاهی ثابت کرده است که پذیرش درد و پریشانی، در مقایسه با کنترل درد، منجر به تحمل بالاتر درد می شود (مک کرکن و همکاران، 2005). مطالعات همبستگی متعددی نشان داده اند که هر چه میزان پذیرش درد در میان مبتلایان به درد های مزمن بیشتر باشد، میزان عملکرد و بهزیستی روانی، بالاتر و میزان استفاده از دارو و مراجعه به مراکز پزشکی کمتر خواهد بود (ویکسل و همکاران، 2009). در سال های اخیر علاقه ی رو به رشدی نسبت به درمان های مبتنی بر پذیرش درد مزمن به وجود آمده است. تمرکز این درمان ها به جای مقابله با درد، پذیرش آن می باشد. یکی از برنامه های درمانی مبتنی بر پذیرش، برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR[23])(کابات – زین[24]،1990) ودیگری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT[25]) (هیز[26]، 1999) می باشد (ویوف و همکاران [27]، 2011). اگر چه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، از CBT نشات می گیرد (ویکسل و همکاران، 2009)، اما با توجه به دیدگاهی که نسبت به تجربه ی رنج انسان ها دارد، تفاوت های مهمی با آن دارد (ویکسل و همکاران،2007). اول اینکه درمان ACT عمدتا فرآیند مدار است وبه وضوح بر پذیرش تجارب روان شناختی و تعهد به افزایش فعالیت های ارزشمند تاکید دارد. دوم اینکه هدف این درمان به جای افزایش وقوع تفکر منطقی، کاهش اجتناب از تجارب روان شناختی و افزایش آگاهی از آنها، مخصوصا به یک شیوه ی غیر قضاوتی می باشد و سومین و مهم ترین وجه تمایز درمان ACT با درمان CBT این است که این درمان بر تغییر بافتاری[28] تاکید دارد. یعنی به جای تغییر محتوای تجارب روان شناختی، به دنبال تغییر شیوه ی تاثیر این تجارب بر رفتار است (ولز و همکاران، 2009). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مبنای تئوری یادگیری می باشد. در این درمان اعتقاد بر این است که بیماران، همیشه به کاهش یا کنترل نشانه هایشان (مثل اضطراب، خشم، تر این مطلب را هم بخوانید : پیش بینی کننده های ازدواج موفقس، درد وغیره) احساس نیاز می کنند و به این ترتیب تا زمانی که فرد در فعالیت هایی درگیر شود که با وجود آسودگی کوتاه مدت، از ارزشمندی و تحریک کنندگی پایینی برخوردار باشد، زندگی بر اساس ارزشمندی ها، یک مشکل محوری تلقی می شود. در نتیجه به مرور زمان، اغلب الگوهای رفتاری فرد، محدود و غیر قابل انعطاف می شود. به نظر می رسد که در اغلب بیماران مبتلا به درد مزمن، مفهوم سازی تاثیرات مخرب درد مزمن، از تحلیل خود درد، فی نفسه، ضرورت بیشتری داشته باشد. بنابراین، مدلی که درمان ACT در رابطه با تاثیرات مخرب درد مزمن ارائه می کند عبارت است از عدم پذیرش درد. این مسئله، از طریق خود بیماران، با بیان این موضوع که با اجتناب از تجارب درد آور، از فعالیت های ارزشمندشان فاصله گرفته اند، قابل فهم است. در درمان ACT، درمانگر به بیمار کمک می کند تا ارزشمندی ها و جهت گیری های مهم زندگی اش را مورد شناسایی قرار دهد (مثل” داشتن یک دوست صمیمی”) و سپس در جهت دستیابی به این ارزشمندی ها تلاش کند. معمولا، بیماران گزارش می کنند که درد و ناتوانی، منجر به دوری آنها از عمل بر اساس ارزشمندی هایشان شده است (مثلا، من نمی توانم آن کار را انجام دهم به دلیل اینکه درد دارم). در این درمان، پذیرش آنچه که مستقیما قابلیت تغییررا ندارد(مثل درد، خستگی، افکار و هیجانات منفی)، به عنوان وسیله ای برای تشخیص و تغییر آنچه که مستقیما قابلیت تغییر را دارد (مثل رفتار مطابق با ارزشمندی ها)، در نظر گرفته می شود (ویکسل و همکاران، 2007). شینزن یانگ[29] ، مبتنی بر باورهای بودایی، معتقد است که رنج = مقاومت × درد. نکته قابل فهم این است که رنج کشیدن، نه به دلیل محرک های آسیب رسان بلکه بیشتر به دلیل اجتناب از این محرک ها اتفاق می افتد. کاهش مقاومت و تحمل محرک های دردناک، ممکن است در حقیقت وسیله ی موثری برای کاهش رنج به شمار آید(ای سندرا[30]، 2012). درمان ACT ، راهکارهای کنترل غیر موثر و اجتناب ها را مورد هدف قرار می دهد(ویوف و همکاران، 2011). در این درمان، مواجهه با موقعیت هایی که فرد قبلا از آنها اجتناب می کرده است، محور درمان تلقی می شود و در این مواجهه، بر مجموعه ی وسیعی از رفتارهای انعطاف پذیر تاکید می شود (ویکسل و همکاران، 2007). در چهارچوب درمان ACT، اجتناب از تجارب روان شناختی نتیجه ی مفهومی تحت عنوان در آمیختگی شناختی[31] است. در آمیختگی شناختی به این معناست که افکار مربوط به رویدادها، پیوند محکمی را با وقوع رویداد واقعی دارند. فکر کردن در مورد موقعیتی همان واکنش هیجانی را به دنبال دارد که در موقعیت واقعی اتفاق می افتد و این تصور که افکار حقیقت دار دانلود مقاله و پایان نامه ند، منجر به بروز رفتارهای خاصی در فرد می شود. بنابراین، پردازش های کلامی(مثل ” دردم مانع از بیرون رفتم می شود”)، تاثیر فوق العاده مهمی بر رفتار(مثل “ماندن در خانه برای اجتناب از درد”) می گذارد. ناتوانی برای عمل موثر و مطابق با ارزشمندی های زندگی در حضور افکار، هیجانات یا نشانه های بدنی ناخوشایند، عدم انعطاف پذیری روان شناختی[32] نامیده می شود. در درمان ACT، فواید مشاهده ی تجارب روان شناختی به دور از هر گونه قضاوتی، این امکان را برای فرد فراهم می سازد تا به گونه ی موثری مطابق با اهداف و ارزشمندی هایش عمل کند. مخصوصا، یکی از اهداف این درمان این است که توانایی بیمار را برای درک این موضوع که تجارب روان شناختی و رویدادهای بیرونی، دو موضوع جدا از یکدیگر هستند، افزایش می دهد. از این طریق بیماران می توانند برای دستیابی به اهدافشان حتی با وجود تجارب آزارنده، همه ی گزینه های مربوط به حفظ یا تغییر رفتارشان را مدنظر قرار دهند(انعطاف پذیری روان شناختی)(ویکسل و همکاران، 2008).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:23:00 ب.ظ ]




  • تعاریف عمومی………………………………………………………………………………………………………………………………………..12
  • تعاریف عملیاتی……………………………………………………………………………………………………………………………………….14

فصل دوم…………………………………………………………………………………………………………………………..16

الف- پیشینه نظری…………………………………………………………………………………………………………………………………………17

2-1خانواده……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..17

2-2 خیانت زناشویی………………………………………………………………………………………………………………………………………19

2-2-1 تعریف…………………………………………………………………………………………………………………………………………………19

2-2-2انواع خیانت………………………………………………………………………………………………………………………………………….21

2-2-3گونه شناسی خیانت…………………………………………………………………………………………………………………………….22

2-2-4 فراوانی و آمارهای مربوط به خیانت…………………………………………………………………………………………………..24

2-2-5عوامل خیانت……………………………………………………………………………………………………………………………………….25

2-3دیدگاه شخصیت گری……………………………………………………………………………………………………………………………..25

2-3-1سیستمهای مغزی/ رفتاری………………………………………………………………………………………………………………….29

2-3-2سیستم بازداری رفتاری (BIS)……………………………………………………………………………………………………………30

2-3-3سیستم فعال ساز رفتاری (BAS)……………………………………………………………………………………………………….32

2-3-4سیستم جنگ و گریز (FFS)………………………………………………………………………………………………………………33

2-4راهبردهای مقابله ای……………………………………………………………………………………………………………………………….35

2-4-1انواع مقابله و کارکردهای آن……………………………………………………………………………………………………………….36

2-4-2مقابله رویکردی- شناختی…………………………………………………………………………………………………………………..39

2-4-3مقابله رویکردی- رفتاری…………………………………………………………………………………………………………………….40

2-4-3 مقابله اجتنابی- شناختی……………………………………………………………………………………………………………………40

2-4-4مقابله اجتنابی- رفتاری……………………………………………………………………………………………………………………….40

2-5فراشناخت…………………………………………………………………………………………………………………………………………………41

2-5-1 رابطه شناخت و فراشناخت………………………………………………………………………………………………………………..42

2-5-2نظریه های مختلف در مورد فراشناخت………………………………………………………………………………………………43

2-5-3نظریه نلسون و نارنز درمورد سطوح فراشناخت………………………………………………………………………………….45

2-5-4انواع فراشناخت……………………………………………………………………………………………………………………………………46

2-5-4-1دانش فراشناختی…………………………………………………………………………………………………………………………….46

 

2-5-4-2راهبردهای کنترل فراشناختی………………………………………………………………………………………………………..48

2-5-4-3تجربه های فراشناختی……………………………………………………………………………………………………………………49

ب) پیشینه پؤوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………………53

پیشینه پژوهش در خارج از کشور………………………………………………………………………………………………………………….53

پیشینه پژوهش در داخل کشور……………………………………………………………………………………………………………………..61

فصل سوم………………………………………………………………………………………………………………………….64

3-1روش پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………65

3-2جامعه آماری…………………………………………………………………………………………………………………………………………….65

3-3 روش نمونه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………………65

3-4 ابزار پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………………….66

3-5 شیوه اجرا………………………………………………………………………………………………………………………………………………..68

3-6 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات………………………………………………………………………………………………………………..69

3-7 ملاحظات اخلاقی……………………………………………………………………………………………………………………………………69

فصل چهارم………………………………………………………………………………………………………………………70

4-1 آماره های توصیفی…………………………………………………………………………………………………………………………………71

4-2 بررسی فرضیه اول…………………………………………………………………………………………………………………………………..71

4-3 بررسی فرضیه دوم………………………………………………………………………………………………………………………………….72

4-4بررسی فرضیه سوم…………………………………………………………………………………………………………………………………..73

فصل پنجم………………………………………………………………………………………………………………………..75

5-1 بحث و نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………..76

5-2 محدودیتهای تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………83

5-3 پیشنهادات پژوهشی……………………………………………………………………………………………………………………………….84

5-4 پیشنهادات کاربردی……………………………………………………………………………………………………………………………….85

فصل ششم………………………………………………………………………………………………………………………..86

منابع فارسی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….87

منابع لاتین………………………………………………………………………………………………………………………………………………………90

 

فهرست جداول و شکلها

این مطلب را هم بخوانید :

جدول 2-1………………………………………………………………………………………………………………………………………………………23

شکل2-1…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………28

شکل2-2…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………37

شکل2-3…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………45

جدول2-2 ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………51

جدول4-1……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….71

جدول4-2 ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………72

جدول4-3……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….72

جدول4-4……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….73

جدول4-5……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….74

 1-1 مقدمه

خیانت[1] مسئله ای تکان دهنده برای زوج ها و خانواده ها و پدیده ای رایج برای درمانگران ازدواج و خانواده است (اتکینز[2]،باکوم[3] و جاکوبسن[4]،2001). هر چند ارتباط با شخصی غیر از شریک خود ممکن است به صورت جسمانی یا عاطفی باشد، اما نتیجه نهایی این است که زمان صرف شده بین یکی از زوجین با فردی خارج از رابطه زناشویی برای زوجها مسئله ای جدی خواهد بود (گلس[5]،2002).زمانی که وقت، انرژی و منابع برای حفظ رابطه دیگری سپری شود،رابطه اولیه در میزان صمیمیت و انرژی ضعیف خواهد شد (مولتراپ[6]،1990).

ارتباط با افراد دیگر، عموما بخش عمده ای از زندگی افراد را تشکیل می دهد. بزرگسالان نوعا در اقدام به تک همسری گزینی،در زمان جوانی به دنبال ایجاد یک رابطه صمیمانه انحصاری هستند (سیدمن[7] و رایدر[8]،1994).تقریبا تمامی افراد متاهل یا کسانی که با شریک جنسی خود زندگی میکنند، انتظار دارند شریک آنها از نظر جنسی و احساسی به آنها وفادار باشد (جایامالا مادائیل[9]،دایا سینگ سندهو[10]،2008).

از آنجا که ابعاد شخصیتی بر فرآیندهای مختلف خیانت تاثیر می گذارند، تبیین تعداد این ابعاد و نحوه تاثیر گذاری آنها مسئله ای قابل بررسی می باشد و می توان انتظار داشت که رگه های شخصیتی افراد تاثیر مهمی بر شیوه های مقابله ای آنها با مسائل گوناگون داشته باشد. یکی از نظریه های شخصیت که بر پایه های نظری قوی بنا شده است نظریه شخصیت گری-ویلسون[11] می باشد، که بر تکامل مجزای مکانیسم های پاداش و تنبیه در مهره داران تاکید می ورزد.

از سوی دیگر راهبردهایی[12] که فرد برای مقابله برمی گزیند، بخشی از نیم رخ آسیب پذیری وی به شمار می رود. به کار بردن راهبردهای نا مناسب در رویارویی با عوامل فشارزا می تواند موجب افزایش مشکلات گردد، در حالی که به کار گیری راهبرد درست مقابله ای می تواند پیامد سود مندی در پی داشته باشد (داعی پور،1378). از سوی دیگر یکی از زیر مجموعه های خود تنظیمی  و استفاده از راهبردهای مقابله ای[13]، که نقش مهمی در خیلی از کارکردها و دانشها دارد فراشناخت[14] است. به عبارت ساده تر فراشناخت تفکر درباره تفکر یا شناخت خود است. فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است که شامل، فرآیندها و استراتژیهایی است که ارزیابی، مراقبت یا کنترل شناختی را به عهده دارند (فلاول[15]،1979؛ موزس و بایرد[16]،1999؛ ولز[17]،2000).

در این تحقیق به بررسی نقش عوامل شخصیتی، هیجانی و شناختی دخیل در خیانت زناشویی می پردازیم.

1-2 بیان مسئله

خیانت زناشویی[18]  موضوعی است که زوج درمانگران به صورت منظم در کارهای بالینیشان با آن مواجه می شوند و می تواند تجربه ای گیج کننده و دردناک برای همه ی کسانی باشد که با آن درگیرند، افزون بر این، خیانت یکی از دلایل عمده ی طلاق و ازهم پاشیدن ازدواج است ( گلاس و رایت[19]، 1997، به نقل از شاکلفورد[20]، 2008).

خیانت شامل برقراری ارتباط جنسی یا عاطفی یک فرد متأهل با جنس مخالف، خارج از چارچوب خانواده (غیر از همسر) است (کاوه،1383).

یکی از مواردی که برای مطالعه و درمان خیانت باید به آن توجه کرد، دیدگاه پست مدرنیسم است. بر اساس این دیدگاه، واقعیت عینی و بیرونی مشخصی وجود ندارد. در واقع، واقعیت بر اساس مرجع قیاس درونی خود افراد تعریف می شود، و به همین دلیل افراد نمی توانند تجربیات ذهنی یکدیگر را به طور کامل درک کنند. با توجه به این دیدگاه، هر زوجی نسبت به خیانت تعریف خاصی دارد  و لذا نمی توان تعریف ثابت و یکسانی از این مفهوم بیان کرد. به عنوان مثال فردی ممکن است عواملی نظیر داشتن مقاربت جنسی، پنهانی بودن رابطه یا داشتن صمیمیت عاطفی همسرش با جنس مخالف را خیانت تلقی کند ( هرتلین و پایرسی[21]، 2005)، در صورتی که ممکن است از نظر یک فرد دیگر، چنین مواردی خیانت محسوب نشود. بنا بر این هر زوجی بنا به نوع تعهدات و محدودیت هایی که در رابطه خویش با یکدیگر توافق کرده اند نگرش خاصی نسبت به خیانت دارند، و به همین دلیل این مفهوم در طی سالیان مختلف، تعاریف گوناگونی به خود گرفته است ( زولا[22]،2007). اما یکی از جنبه های مشترک در همه این تعاریف پنهانی بودن یا مخفیانه بودن چنین روابطی در میان زوجین است (ویتی[23]،2003).

عوامل شخصیتی نظیر سطح پایین وظیفه شناسی[24] (آویرام و آمیچای-هامبورگر[25]، 2005)، سطح بالای خودشیفتگی (آویرام و همکاران،2005؛ اتکینز[26] و همکاران،2001) روان پریشی، عوامل محیطی و فرهنگی (خدمتگذار و همکاران، 1387) سبک دلبستگی افراد (آندروود[27]،2005) و عوامل بین فردی نظیر تعارضات زناشویی ( آویرام و همکاران،2005؛ دوکان-مورگان و دوکان[28]،2007) ناسازگاری[29] جنسی و فقدان رضایت جنسی، داشتن علایق جنسی زیاد یکی از طرفین در رابطه زناشویی، داشتن تمایلات جنسی متفاوت در رابطه زناشویی یا فقدان تمایلات جنسی یکی از طرفین (دوکان- مورگان و دوکان،2007)، سوء مصرف مواد، الکل و دارو توسط یکی از زوج ها، عوامل جمعیت شناختی، خصوصا جنسیت (آویرام و همکاران،2005) میزان تمایز یافتگی زوجین (هرتلین و پایرسی،2005) فقدان صمیمیت بین زوجین (شاو[30]،1997) و نیز فقدان مهارت های کلامی و حل مسئله در میان آن ها ( یانگ[31] و همکاران،2000). همچنین افرادی که فرصت های مالی و شغلی مناسب تری دارند میزان ارتکاب روابط فرازناشویی در آن ها بیشتر است (اتکینز و همکاران،2001). پژوهش ها نشان داده است که احتمال بروز روابط فرازناشویی در میان افرادی بیشتر است که در سنین پایین ازدواج کرده اند، خصوصا کسانی که در سن 16 سالگی یا قبل از آن ازدواج کرده اند. از طرف دیگر بین اعتقاد زوج ها به اصول مذهبی و بروز خیانت در آن ها رابطه وجود دارد. احتمال بروز خیانت در زوج های پای بند به اصول مذهبی کمتر است (آلج[32]،2009). بین سابقه طلاق در افراد و میزان خیانت در آنها رابطه وجود دارد . احتمال بروز خیانت در افرادی که سابقه طلاق دارند بیشتر است (خدمتگذار و همکاران،1387). پژوهش ها نشان داده است که افراد دارای سبک دلبستگی نا ایمن تعهد کمتری نسبت به زندگی زناشویی خود دارند و در این میان، روابط فرازناشویی بیشتر در میان افراد دارای سبک دلبستگی اجتنابی دیده شده است (سهرابی و رسولی، 1387).

تحقیقات انجام شده در رابطه با خیانت حاکی از آن است که دلایل متعددی را می توان برای اقدام افراد به چنین کاری برشمرد، از جمله نارضایتی در ارتباط فعلی، تمایل و اشتیاق برای تنوع یا هیجان جنسی، انتقام، خشم یا حسادت، احساس عدم امنیت یا نا مطمئن بودن در مورد رابطه، همنشینی و صمیمیت، بلوغ نایافتگی و کمبود تعهد، علاقه مفرط برای برقراری رابطه عاشقانه با فرد خارج از رابطه زناشویی، نارضایتی جنسی، افزایش عزت نفس، ناتوانی در کنترل وسوسه ها، در دسترس نبودن همسر و مصرف دارو یا الکل(بانک،1980; دریگوتاس و همکاران، 1999; فلدمن و کافمن، 1999; فلدمن و همکاران، 2000; گلاس و رایت،1988; روسکو و همکاران،1988)علاوه بر دلایل مذکور، ادبیات موجود در رابطه با انگیزه های ارتکاب به خیانت متغیرهای دیگری را نیز منجمله سن، تحصیلات، وجود فرصت ها، طول مدت رابطه، تاریخچه طلاق، مذهبی بودن، رضایت از رابطه و ویژگیها و عوامل شخصیتی و شناختی را نیز در این زمینه موثر دانسته اند (اتکینز و همکاران،2001; گریلی،1994)

عوامل شخصیتی و شناختی نقش عمده ای را در بسیاری از زمینه های زندگی ایفا میکند (لارسن و باس،2000) . درمانگران و نیز عموم مردم، عوامل شخصیتی را یکی از عوامل سببی اهتمام افراد به خیانت می دانند (باس و شکلفرد، 1997).

از سوی دیگر رویکردهای روانی- فیزیولوژیک به شخصیت پیشرفت به سزایی در سالهای اخیر داشته اند. در این زمینه نظریه حساسیت به پاداش جفری گری [33]یکی از تاثیر گذارترین مدل های زیست شناختی شخصیت محسوب میشود( کوپر[34] و همکاران،2007). گری( 1982) در نظریه خود سه نظام مغزی- رفتاری را معرفی می کند. این نظام ها عبارتند از: نظام بازداری رفتاری[35] (BIS)، و نظام فعال ساز رفتاری[36] (BAS) و نظام ستیز- گریز[37] (FFS). نظام های بازداری  رفتاری و فعال ساز رفتاری مبتنی بر حساسیت  افراد به پاداش و تنبیه هستند (فالا[38]،ریکونن[39]، پسونن[40]،هینونن[41]،هوی[42]، اریکسون [43]و همکاران،2009). نظام بازداری رفتاری (BIS) به محرک های جدید، محرک های ترس ذاتی  و محرک های آزارنده شرطی با برون شدهای توقف رفتار، اجتناب منفعل، افزایش بر انگیختگی و افزایش توجه پاسخ می دهد.  نظام فعال ساز رفتاری (BAS) به محرک های غیر شرطی و شرطی خوشایند با برون شدهای اجتناب فعال و مجاورت فضایی- زمانی به این محرک ها پاسخ می دهد. نظام ستیز/ گریز به محرک های آزارنده غیر شرطی با برون شدهای گریز و پرخاشگری دفاعی پاسخ می دهد(فروزش یکتا،آزاد فلاح،نجفی،1381). در تجدید نظر نهایی این نظریه، گری و مک ناتان نظام ستیز/ گریز(FFS) را به نظام ستیز/گریز/ انجماد[44] (FFFS) تغییر نام دادند. آنها معتقدند که این نظام  مسئول واکنشهای واسطه گری به تمام محرک های آزارنده، شرطی و غیر شرطی، همچنین مسئول رفتارهای فرار و اجتناب است، که هیجان ترس را به دنبال دارد(کر[45]،پرکینز[46]،2006). پایه های نورو آناتومی سیستم(BIS)که فعالیت زیاد آن با تجربه اضطراب مرتبط  می باشد( کر،2004) در قشر اربیتو فرونتال[47]، دستگاه سپتو هیپو کمپی[48] (SHS) و مدار پاپز قرار دارد ( هویگ،هاگمان[49]،سیفرت[50]، نیومن [51]و بارتوسک[52]، 2006). پایه های نورو آناتومی سیستم (BAS)از  لحاظ ساختاری با مسیرهای مغزی دو پامینرژیک و مدارهای کورتیکو استریاتو-پالیدو-تالامیک[53] (CSPT) مرتبط می باشد (فاولس[54]،1980) در قشر پره فرونتال،آمیگدال و هسته های قاعده ای قرار دارد(هویگ[55] و همکاران،2006). سومین سیستم یعنی(FFS) از نظر ساختاری با آمیگدال و هیپو تالاموس مرتبط می باشد. فعالیت زیاد این سیستم با پسیکوز گرایی ارتباط دارد (کر،پیکرینگ[56] و گری، 1995؛ کر،2004). در این تحقیق فقط به سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری پرداخته خواهد شد.

گری پیشنهاد می کند که تفاوت در فعالیت BIS و BASموجب ایجاد  ابعاد شخصیت به نام اضطراب، روانرنجور خویی و عاطفه منفی (مرتبط با کارکردBIS) و تکانشگری، برونگرایی و عاطفه مثبت ( مرتبط با فعالیت BAS) می شود که مستقل از همدیگر هستند. به طوری که پژوهش های مختلف نیز این موضوع را تایید می کنند (کاسراس[57]،آویلا[58]، توروبیا[59]،2003؛جرم[60]، کریستنسن[61]،هندرسون[62]،جاکوب[63]، رودگرز[64]، 1999). نظام فعال ساز رفتاری از جهتی با امید و تسکین در ارتباط است.همچنین این نظام فرد را به مقابله و تلاش در جهت رفع موانع و جستجوی اهداف مطلوب سوق می دهد. اما غلبه و حساسیت زیاد BIS فرد را بیشتر به درماندگی و افسردگی سوق می دهد(پور محمد رضای تجریشی،میرزمانی بافقی،1386).

شناخت عبارت است از جریانهای فکری ، یادگیری، نحوه سازماندهی، ذخیره سازی و به کار گیری اطلاعات (سیف،1376).

فلاول[65] نخستین کسی بود که در سال 1979 اصطلاح فراشناخت را مطرح کرد. به نظر فلاول (1987،1979) فراشناخت هم شامل فرآیندهای شناختی و هم شامل تجارب یا تنظیم شناختی است.دانش فراشناختی به اکتساب دانش پیرامون فرآیندهای شناختی و دانش درباره استفاده  از فرآیندهای کنترل شناختی اشاره دارد(وست وود[66]،1993;به نقل از لوینگ استون ، 1997).

فراشناخت به آگاهی در مورد باورها و ارزیابی در مورد شناخت، همچنین تنظیم و آگاهی از شناخت مداوم اشاره دارد. فراشناخت را می توان به سه حیطه دانش، تجربه و راهبرد تقسیم کرد.

تجربه های فراشناختی[67] شامل ارزیابی و احساسهای موقعیتی هستند که افراد درباره وضعیت روانی خود دارند. راهبردهای فراشناختی[68]، پاسخ هایی هستند که برای کنترل و تغییر تفکر به کار گرفته می شوند و در خدمت خود تنظیمی هیجانی و شناختی می باشند. دانش فراشناختی[69] به باورها و نظریه هایی که افراد درباره تفکر دارند اطلاق می شود.

باورهای فراشناختی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شوند. باورهای فراشناختی مثبت به فواید و سودمندیهای درگیر شدن در فعالیت شناختی تشکیل دهنده سندرم شناختی توجهی مربوط می شود. باورهای فراشناختی منفی باورهایی است که به کنترل ناپذیری، معنی، اهمیت و خطرناک بودن افکار و تجربه های شناختی مربوط می شوند (ولز،2009، ترجمه محمد خانی،1388).

راهبردهای مقابله ای مجموعه ای از تلاش های شناختی و رفتاری فرد است که در جهت تعبیر و تفسیر و اصلاح یک وضعیت تنش زا به کار می رود و منجر به کاهش رنج ناشی از آن می شود . دو راهبرد اصلی مقابله عبارتند از :

1-راهبرد مقابله ای هیجان مدار  که شامل کوشش هایی جهت تنظیم پیامدهای هیجانی واقعه تنش زاست و تعادل عاطفی و هیجانی را از طریق کنترل هیجانات حاصله از موقعیت تنش زا حفظ می کنند و 2-راهبرد مقابله ای مساله مدار شامل اقدامات سازنده فرد در رابطه با شرایط تنش زا است وسعی دارد تا منبع تنیدگی را حذف کرده یا تغییر دهد.

طبق مدل فولکمن و لازاروس[70] (1984)  در فرآیند مقابله، مهارت های شناختی برای حل مشکل مورد استفاده قرار می گیرند . فرد با به کار بستن سبک مقابله کارآمد مسئله مدار از مهارت های شناختی برای حل مساله استفاده می کند بر این اساس راه های مقابله  با مشکل مستقیماً بررسی می شوند و معمولاً با یافتن راه حل های مناسب برای مشکل رضایت روان شناختی حاصل می شود(لازاروس و فولکمن،1984).  پویایی ویژگی مشترک راهبردهای مقابله ای مسئله مدار شناخته شده است (پیرلین و اسکالر[71]،1987) پویایی امکانات لازم برای مقابله فعال با موقعیت استرس زا را در اختیار فرد قرار می دهد. این وضعیت تمام توانایی های بالقوه فرد را برای مقابله مثبت و حل مساله فرا می خواند و احتمال موفقیت وی را افزایش می دهد . بنابراین راهبردهای کارآمد مقابله از طریق افزایش اعتماد به نفس افراد، مهارت های حل مسئله آن ها را بهبود بخشیده و به رضایت بیشتر منجر می شود.

ویژگی دیگر افرادی که از سبک مقابله کارآمد مساله مدار استفاده می کنند، سطح تنش پایین است  (پیرلین و اسکالر،1987) پایین بودن سطح تنش هیجانی باعث می شود که فرد در سایه آرامش روانی بهتر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:23:00 ب.ظ ]




فصل اول:مقدمه پژوهش

بیان مسئله…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….7

پرسش­ها و فرضیه های پژوهش………………………………………………………………………………………………………………….17

اهمییت و ضرورت پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………….17

تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش……………………………………………………………………………………………….19

فصل دوم:گستره‌ی نظری و پیشینه‌ی پژوهش

تاریخچه‌ی ADHD ………………………………………………………………………………………………………………………………..22

نشانه‌های اصلی ADHD ……………………………………………………………………………………………………………………….23

ملاک‌های DSM 5 برای ADHD…………………………………………………………………………………………………………27

ریخت­‌های فرعی ADHD………………………………………………………………………………………………………………………..30

آسیب­های کلی و عمومی…………………………………………………………………………………………………………………………..31

اختلال‌ها همبود با ADHD……………………………………………………………………………………………………………………..32

سبب­شناسی………………………………………………………………………………………………………………………………………………..33

کنش‌های اجرایی………………………………………………………………………………………………………………………………………..37

نظم‌جویی شناختی هیجان………………………………………………………………………………………………………………………….41

هیجان به‌عنوان یکی از فرایندهای عاطفی…………………………………………………………………………………………………45

هوش هیجانی………………………………………………………………………………………………………………………………………………….46

فصل سوم:روش پژوهش

طرح پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………………..53

جامعه پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………..53

روش و ابزار گردآوری اطلاعات……………………………………………………………………………………………………………………54

روش تجزیه و تحلیل داده های پژوهش………………………………………………………………………………………………………58

فصل چهارم:یافته‌های پژوهش

اطلاعات توصیفی…………………………………………………………………………………………………………………………………………60

شاخص‌های توصیفی متغیره………………………………………………………………………………………………………………………..60

یافته‌های استنباطی……………………………………………………………………………………………………………………………………..62

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

بحث …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….77

 

نارسایی کنش‌های اجرایی و علائم ADHD بزرگ‌سال…………………………………………………………………………….77

راهبردهای نظم­جویی شناختی هیجان و علائم ADHD بزرگ‌سال………………………………………………………..82

هوش هیجانی و علائم ADHD بزرگ‌سال……………………………………………………………………………………………….84

محدودیت‌ها و پیشنهادهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..88

منابع……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..91

پیوست ها.

  فهرست جداول

عنوان و شماره                                                                                                     صفحه

جدول 4-1 شاخص‌های توصیفی میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش………………………………………57

جدول 4-2 همبستکی بین نمرات ADHD و متغیرهای پیشبین………………………………………………………………59

جدول 4-3 تحلیل رگرسیون چندمتغیره مولفه نارسایی کنش‌های اجرایی و علائم ADHD ………………..63

جدول 4-4 تحلیل رگرسیون چندمتغیره راهبردهای نظم­جویی شناختی هیجان و علائم ADHD…………65

جدول 4-5 تحلیل رگرسیون چندمتغیره مولفه های هوش هیجانی و علائم ADHD………………………………67

جدول 4-6 تحلیل رگرسیون چند متغیره مولفه های نارسایی کنش‌های اجرایی، راهبردهای نظم‌جویی شناختی هیجان و هوش هیجانی با علائم ADHD…………………………………………………………………………………68

فهرست نمودارها

عنوان و شماره                                                                                                    صفحه

نمودار4-1 نمودار مقادیر باقی مانده و پیش بینی شده استاندارد……………………………………………………………..62

مقدمه

اولین موضوعی که درباره‌ی اختلال نارسایی توجه[1] همراه با فزون‌کنشی[2] (ADHD) به ذهن اکثر مردم خطور می‌کند این است که «کودکان مبتلا به این اختلال نمی‌توانند در کلاس حواس خود را جمع کنند و به مطالب درسی توجه داشته باشند، حواس آن‌ها به‌راحتی پرت می‌شود، نمی‌توانند ساکت باشند، بی‌قرار و ناآرام هستند، زیاد حرف می‌زنند و به‌سختی می‌توانند اعمال و رفتار خود را کنترل کنند».به‌عبارت‌دیگر تصور اکثر مردم درباره‌ی ADHD این است که مبتلایان به این اختلال دو مشکل رفتاری عمده دارند 1.نارسایی توجه 2.فزون‌کنشی – زودانگیختگی[3] (ویس[4]، 2008). اختلال ADHD یک اختلال عصب رفتاری[5]، بسیار شایع و زود بروز با علت‌های ژنتیکی، رفتاری و بیولوژیکی است که با نشانه‌های رفتاری نارسایی توجه، فزون‌کنشی و زودانگیختگی در طول چرخه‌ی زندگی مشخص می‌شود (اسپنسر[6] و همکاران، 2007). برای این‌که کودک مبتلا به ADHD تشخیص داده شود، باید نشانه‌های فراگیر[7] داشته باشد، یعنی این‌که نشانه‌های اختلال در چند موقعیت مشاهده شود. اختلال نارسایی توجه /فزون‌کنشی ازنظر تاریخی تصور می‌شد که اختلالی خاص کودکان است که منجر به تأخیر رشد کنترل تکانه می‌گردد و در نوجوانی از بین می‌رود. فقط در چند دهه‌ی گذشته بوده است که ADHD در بالغین شناخته شده است و به‌طور موفقیت‌آمیزی درمان شده است. (کاپلان[8] و سادوک[9]، 2007 ). در رابطه با شیوع این اختلال، آدلر[10] و همکاران اظهار می‌دارند که ADHD به‌طور تقریبی در 3 تا 7 درصد کودکان مدرسه رو و 5 درصد بزرگ‌سالان رخ می‌دهد (به نقل از جاردین[11] لوبی[12] و ایرلوین[13]، 2011) که هردوی دختر و پسر را تحت تأثیر قرار می‌دهد (فارونه[14] و همکاران، 2000). در بررسی دیگری دانشمندان نشان دادند که 2 تا 8 درصد جمعیت کالج‌ها سطوح ازنظر بالینی معناداری از نشانه‌های ADHD را گزارش کرده‌اند و حداقل 25 درصد از دانش آموزان کالج که دارای ناتوانایی‌هایی هستند مبتلا به ADHD تشخیص داده می‌شوند (دی پاول[15] و همکاران، 2009). در ایران پژوهش­های اندکی در رابطه با شیوع ADHD کودک و بزرگ‌سال انجام‌شده است. در پژوهشی که در تبریز انجام شد میزان شیوع ADHD بزرگ‌سال در جمعیت موردبررسی 5/5 % نشان داد شد. مردان نسبت به زنان شانس بیشتری برای ابتلا به اختلال ADHD بزرگ‌سالی (4% در برابر 5/1%)نشان دادند (امیری و همکاران،1389). بزرگ‌سالان مبتلا به ADHD وضعیت اجتماعی اقتصادی پایین‌تر، دشواری‌های شغلی بیشتر و تغیرات شغلی بیشتری داشتند. بارکلی نیز اظهار می‌دارد که : بزرگ‌سالان مبتلا به ADHD، مشکلاتی را در زمینه‌های مدیریت پول، رانندگی، پیروی از قانون (رفتار ضداجتماعی)، مصرف مفرط مواد یا وابستگی یا سوءمصرف آشکار، مدیریت رفتار و فرزند پروری، اداره‌ی خانواده، حفظ سلامتی و حتی کارکرد جنسی را ذکر کرده‌اند (بارکلی[16]، مورفی[17] و فیشر[18]،  ۲۰۰۸ ).

مطالعه‌ی پیامدهای ADHD کودکان و نوجوانان پیشنهاد می‌کند که نوعی رابطه بین کمبود مهارت‌های اجتماعی و عزت‌نفس با ایجاد دشواری‌های تحصیلی، رفتاری،

این مطلب را هم بخوانید :

بایگانی‌های پایان نامه های روانشناسی - نوآفرینان ایران جوان آموزشی، هیجانی و بین فردی در آینده وجود دارد (فایجل، ۱۹۹۵، به نقل از شاو-زیرت[19] و همکاران، ۲۰۰۵). مک گاگ[20] و همکاران (2005) در پژوهشی به بررسی شیوع اختلال‌های همبود در بیماران ADHD و دیگر بیماران روان‌پزشکی پرداختند و نشان دادند که افراد مبتلا به ADHD در طول عمرشان 87% حداقل یک اختلال و 56% دارای 2 اختلال بودند در مقایسه با آن‌ها دیگر بیماران روان‌پزشکی 64%یک اختلال و 27% دو اختلال را به‌صورت همبود داشتند. در رابطه با سبب‌شناسی این اختلال عوامل گوناگونی را مطرح کرده‌اند، ازجمله مطالعات ژنتیک مولکولی که قصد دارند ژن‌های مرتبط با ADHD را که زمینه‌ساز آن هستند را شناسایی کنند. برخی از یافته‌های نویدبخش‌تر ،ژن‌های مرتبط با قلمرو انتقال‌دهنده‌ها را دربرمی‌گیرند. به‌طور ویژه دو ژن دوپامینی مختلف در ADHD نقش دارند. یک ژن دریافت‌کننده‌ی دوپامینی که DRD4 نامیده می‌شود و یک ژن انتقال‌دهنده‌ی دوپامین که DAT1 نامیده می‌شود. علاوه بر این عوامل دیگری ازجمله نقش سموم محیطی (مانند سرب، افزودنی‌ها، رنگ‌های مصنوعی و نیکوتین) (کرینگ[21] و جانسون[22]، دیویسون[23] و نیل[24]، 2012) و تأثیرات خانوادگی را مطرح کرده‌اند (مش[25] و ولف[26]، 2008). پژوهش ها در زمینه­ی تصویربرداری عصبی نشان داده‌اند که نواحی مختلف مغزی ازجمله ناحیه‌ی خلفی جانبی قشر پیش پیشانی در ADHD نقش دارند و نشان داده‌شده که این ناحیه با حل مسئله، حفظ توجه و کنش‌های اجرایی مرتبط است (سادک[27]، 2014). کنش اجرایی اصطلاح نسبتاً مبهمی است که به مجموعه‌ی متنوعی از توانایی‌های شناختی وابسته به هم اطلاق می‌شود که به‌طور استعاری تحت نام « اجرایی» گردآمده‌اند و دربرگیرنده‌ی فعالیت‌های برنامه‌ریزی، بازداری پاسخ، ایجاد و استفاده از راهبردها، توالی کردن اعمال به‌طور انعطاف‌پذیر، حفظ کردن مجموعه رفتاری و مقاومت در برابر محرک‌های مزاحم است (انتشل[28]، هیر[29] و بارکلی، 2014). پژوهشهای بی‌شماری در ارتباط با نقش کنش‌های اجرایی در کودکان و بزرگ‌سالان مبتلابه ADHD انجام‌شده است و مشخص‌شده که حوزه‌های گوناگونی از کنش‌های اجرایی ازجمله حافظه‌ی فضایی فعال (یانگ[30]، موریس[31]، تون[32] و تایسون[33]، 2006) حافظه‌ی فعال آوایی منطقی، حافظه‌ی فعال دیداری فضایی (کسپر[34]، آلدرسون[35] و هودک[36]، 2012) برنامه‌ریزی، بازداری، کنترل شناختی (ون مربک[37]، زامورا[38]، گوژمان[39]، لوپز کابرا[40] و گوتیرز[41]، 2013) در آن نقش دارند. همان‌طور که بارکلی (2011) مطرح می‌کند کودکان و بزرگ‌سالان اغلب کاستی‌هایی را در توانایی‌های حرکتی، شناختی و هیجانی نشان می‌دهند که بسیاری از این کاستی‌ها را می‌توان تحت عنوان کنش اجرایی نام‌گذاری کرد. بااین‌حال بارکلی (2012) انتقاداتی به پژوهش­های انجام‌شده‌ی مرتبط با کنش‌های اجرایی در ADHD وارد می‌کند که مهم‌ترین آن‌ها عدم تعریف عملیاتی مبتنی بر نظریه است. او در ادامه بیان می‌کند آزمون‌های رایجی که برای سنجش کنش‌های اجرایی ساخته‌شده‌اند، مبتنی بر نظریه نیستند و در رابطه با عدم روایی بوم‌شناختی آزمون‌های رایج برای سنجش کنش‌های اجرایی ADHD هشدارهایی به دیگر متخصصان داده‌ است. آزمون‌های عصب روان‌شناختی رایج، کمتر مشکلات مربوط به کنش‌های اجرایی افراد ADHD را در زندگی روزمره‌ی آن‌ها منعکس می‌کنند و اغلب در محیط‌های آزمایشگاهی و مصنوعی اجرا می‌گردند و در این آزمون‌ها اغلب همه‌ی آنچه که به‌عنوان اساس کنش‌های اجرایی است، در برگرفته نمی‌شود. براون[42] (2013) نیز بیان می کند که آزمون های مرتبط با کنش‌های اجرایی که به وسیله ی عصب روانشناسان استفاده می شود برای سنجش مشکلات افراد ADHD مناسب نیستند. یک رویکرد جدید و جایگزین برای رفع این مشکلات استفاده از مقیاس های درجه بندی رفتارهای مرتبط با کنش‌های اجرایی در زندگی روزمره است (روت[43] و جرارد[44]، 2005). یکی از اینگونه ابزارهای درجه بندی، مقیاس نارسایی کنش‌هایی اجرایی است که توسط بارکلی (2011) ساخته شده است. بارکلی (2010) بیان می‌کند مفهوم‌سازی ADHD به‌صورت دوبعدی که شامل نارسایی توجه و فزون‌کنشی/ زودانگیختگی است، موجب نادیده گرفتن مفهوم دیگری که به همان اندازه نقش مرکزی در این اختلال دارد، یعنی زودانگیختگی هیجانی می‌شود. بارکلی و مورفی (2009) همچنین بیان می‌کند که تکانش­گری هیجانی و نارسایی خودنظم­جویی هیجانی مؤلفه‌ی مرکزی این اختلال می‌باشند و نباید صرفاً آن‌ها را مرتبط با این اختلال یا ناشی از اختلال‌های همبود با ADHD دانست . مارتل[45] (2009) بیان می‌کند که خودکنترلی هیجانی شامل حداقل دو گام است: نخست، بازداری واکنش‌های هیجانی که به‌وسیله‌ی رخدادها برانگیخته می‌شوند و گام دیگر خود­نظم­جویی وضعیت هیجانی به‌طوری‌که ازلحاظ اجتماعی برای رسیدن به اهداف بلندمدت متناسب‌تر باشد. پژوهش‌های انجام‌شده در زمینه­ی تصویربرداری عصبی نیز نشان داده‌اند که شبکه‌های قشر پیشانی در ADHD نقش دارند (والرا[46]، فارونه[47]، مورای[48] و سیدمن[49]، 2007). این شبکه‌ها شامل مسیرهایی است که در بازداری هیجانی و متعاقب آن در خودنظم­جویی هیجان‌ها نقش دارند (اوچسنر[50] و گروس[51]، 2005). در سالیان اخیر توجهی روزافزون نسبت به نقش پردازش و نظم­جویی هیجانی در طیف گوناگونی از اختلال‌ها معطوف شده است. گروس (2010) بیان می‌کنند، هرچند که افراد مبتلابه اختلال‌ها روان‌پزشکی، ماهیت اختلالی متفاوتی دارند، اما همه‌ی آن‌ها سطح بالایی از هیجان منفی را به شیوه‌ها و اندازه‌های متفاوت تجربه می‌کنند و همه‌ی آن‌ها تلاش می‌کنند تا این هیجان‌ها را سرکوب یا ابراز کنند. راهبردهای نظم‌جویی شناختی هیجان فرایندهای شناختی هستند که افراد برای مدیریت اطلاعات هیجان‌آور و برانگیزاننده به کار می­گیرند (گارنفسکی[52] ، بون[53] و کرایج[54]، 2003) و بر جنبه شناختی مقابله تأکید دارند (گارنفسکی، کرایج و اسپینهون[55]، 2001). پژوهش های درزمینه ی ارتباط ADHD و نظم‌جویی هیجانی نشان داده‌اند که بدنظم‌جویی هیجانی و زودانگیختگی هیجانی در افراد مبتلا بیشتر از گروه کنترل است (21). بارکلی (2010) نیز نشان داده است که بین تکانش­گری هیجانی و مشکلات در زندگی خانوادگی، اشتغال، تعاملات اجتماعی، فعالیت‌های جمعی، آموزش، ازدواج، مسائل مالی و مسئولیت‌های روزانه در افراد ADHD رابطه وجود دارد . میوسر[56]، بکس[57]، اشمیت[58]، آبلو[59]، میسله[60] و نیگ[61] (2011) بیان می‌کنند که اگرچه بین ADHD و نظم­جویی هیجان رابطه وجود دارد ولی مکانیسم این رابطه نامشخص است. علاوه بر این دیگر پژوهشگران نیز نشان دادند که برخی از جنبه‌های بدنظم­جویی هیجانی مانند خودآگاهی و کنترل هیجانی می‌توانند متغیر واسطه‌ای بین نشانگان ADHD و مشکلات اجتماعی، پرخاشگری و نقض قواعد در نوجوانان مبتلابه ADHD باشد (بنفورد[62]، ایونز[63] و لنگبرگ[64]، 2014).

با توجه به انتقادهای مطرح شده توسط بارکلی درمورد کنش­های اجرایی و تاکید او بر روایی بوم شناختی و تعریف مبتنی بر نظریه و همچنین اهمیت توجه به هیجان و نامشخص بودن مکانیسم­های دخیل در فرایند نظم جویی هیجان هدف پژوهش حاضر تعیین نقش راهبردهای شناختی نظم‌جویی هیجان در علائم ADHD بزرگ‌سال بود.

بیان مسئله پژوهش

اختلال نارسایی توجه/فزون‌کنشی[65] (ADHD) ازاین‌جهت که گسترده‌ترین اختلال روانی مطالعه شده در کودکان و موضوعی بحث‌برانگیز بوده از دیگر اختلال‌ها متمایز است. در سال‌های اخیر بافهم این‌که این اختلال ، اختلالی مربوط به تمام طول عمر است علاقه به مطالعه‌ی آن در همه‌ی گروه‌های سنی افزایش پیداکرده است (ولریچ[66] ، 2006). اختلال ADHD یک نشانگان عصب تحولی[67] است که ریشه در دوران کودکی دارد، این نشانگان شامل نارسایی توجه، فزون‌کنشی و زودانگیختگی می‌باشد که نامناسب با سطح تحولی فرد است (میلر[68] و هینشاو[69]، 2014). اولین موضوعی که در این تعریف برای توصیف اختلال ADHD به‌کاربرده شده، کلمه‌ی اختلال عصب تحولی است. اختلال‌های عصب تحولی، اختلال‌هایی هستند که در دوران تحول بروز می‌کنند و معمولاً قبل از دوره‌ی مدرسه ابتدایی ظاهر می‌شوند و به‌وسیله‌ی مشکلات شخصی، اجتماعی، تحصیلی یا شغلی که ناشی از نارسایی تحولی است مشخص می‌شوند. ویژگی دیگر این دسته اختلال‌ها، همبودی بالای آن‌هاست. اختلال‌هایی نظیر ناتوانی هوشی تحولی، اختلال‌های طیف اوتیسم، اختلال‌های یادگیری، اختلال‌های زبانی بیانی و اختلال‌های حرکتی نیز در این دسته اختلال‌ها گنجانده‌شده‌اند (انجمن روان‌پزشکی امریکا[70]، 2013).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:22:00 ب.ظ ]




انگیزش. 11

مفهوم انگیزش. 12

انگیزه به عنوان سازه علمی. 13

انگیزه درونی و بیرونی. 14

انگیزه پیشرفت. 15

انواع انگیزه پیشرفت. 17

تقسیم بندی هدف گرا. 17

تقسیم بندی بر اساس منبع انگیزش. 18

طبقه بندی انگیزه پیشرفت بر اساس نظرالیزر. 19

تاریخچه انگیزه پیشرفت. 20

نظریههای فیزیولوژی انگیزش. 22

نظریه نیاز به پیشرفت مورای. 24

نظریه ارزش انتظار. 25

نظریه اتکینسون. 26

نظریه اسناد. 29

عوامل مؤثر بر انگیزه پیشرفت. 33

1- نقش والدین در انگیزه پیشرفت. 33

2- نوع فرزندپروری در انگیزه پیشرفت. 34

3- وضعیت اجتماعی- اقتصادی. 35

4- محیط آموزشی ادراک شده فرد. 36

انگیزه پیشرفت تحصیلی. 38

برخی عوامل موثر بر انگیزه پیشرفت تحصیلی. 39

ادارک از رفتار معلم. 39

خودپنداره تحصیلی. 39

پیشینه پژوهش. 41

تحقیقات داخلی. 41

تحقیقات خارجی. 54

 

دانلود پایان نامه

 

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

مقدمه. 64

طرح پژوهش. 64

جامعه و نمونه آماری. 64

نمونه پژوهش. 65

1- نمونه ساخت آزمون. 65

ابزار گردآوری اطلاعات. 66

مقیاس مقدماتی انگیزه پیشرفت تحصیلی. 66

آماده کردن و اجرای پرسشنامه مقدماتی. 66

پرسشنامه عوامل مؤثر بر انگیزه پیشرفت تحصیلی. 68

روش اجرا. 68

روش تجزیه و تحلیل داده ها. 68

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته­های پژوهش

تجزیه و تحلیل داده ها. 71

تحلیل عوامل مقیاس مقدماتی انگیزه پیشرفت تحصیلی  71

نام گذاری عوامل. 75

ویژگیهای روانسنجی  مقیاس انگیزه پیشرفت تحصیلی  77

الف) پایایی مقیاس انگیزه پیشرفت تحصیلی. 77

الف- یافته های توصیفی. 78

ب- یافته های استنباطی. 78

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه. 83

بحث و نتیجه گیری در خصوص فرضیه های پژوهش. 86

محدودیت های پژوهش. 92

پیشنهادهای پژوهشی. 93

منابع. 89

منابع فارسی. 95

منابع انگلیسی. 101

این مطلب را هم بخوانید :

پیوست. 102

مقدمه

واقعیت مهم آن است که همه پیشرفت­های شگفت انگیز انسان در دنیای امروز زاییده یادگیری است. انسان بیشتر توانایی های خود را از طریق یادگیری به دست می آورد.و نیز، از طریق یادگیری، رشد فکری پیدا می کند و توانایی­های ذهنی[1]اش فعالیت می یابد. بنابراین چنین می توان نتیجه گرفت که همه پیشرفت های بشر در نتیجه یادگیری به دست می آید (مولوی، رستمی، فدایی نائینی، محمدنیا و رسول زاده، 1386). یکی از مسیرهای رسیدن به یادگیری، انگیزه[2] است. انگیزه که متشکل از فرایندهای درونی و مشوقهای بیرونی است، می تواند از درون یا از خارج نشأت گیرد و میزان تلاش ، فعالیتهایی که فرد شروع و ادامه می دهد و همچنین زمانی را که صرف آن فعالیتها می کند از انگیزه افراد بر می خیزد (سیدیکویی[3] و پروین[4] ، 2014). بنابراین، انگیزه عالی ترین شاهراه یادگیری است بدین معنی که هرچه انگیزه فرد برای آموختن و تحصیل بیشتر باشد، فعالیت و رنج و زحمت بیشتری را برای رسیدن به هدف نهایی متحمل خواهد شد (مولوی و همکاران، 1386).

مطالعه انگیزش انسان در واقع بررسی نیروهایی است که موجب رفتار می شوند اما مطالعه انگیزش انسان چیز دیگری نیز هست که بررسی دلایل رفتار را نیز شامل می شود. روانشناسان انگیزش را به موتور و فرمان اتومبیل تشبیه کرده اند، بدین معنی که انگیزش یک تمایل یا گرایش به عمل کردن به طریقی خاص است (حیدری، 1390). در واقع انگیزش عمل تکالیف پیشرفت محور را شامل می شود بطوریکه با انتظار موفقیت در تکلیف  و حضور مشوق­های قوی  پس از انجام تکلیف رابطه دارد و انگیزه پیشرفت[5]را برای نیل به موفقیت و رسیدن به تمام آرزوهایمان در زندگی بنا می نهد (سیدیکویی و پروین، 2014). به عبارتی، هرآنچه انسان بدست می آورد حاصل انگیزه پیشرفت و دستیابی به آسایش و رضایت آینده است که امروز وی را بسوی رفتار های بزرگ، تلاش و دشواری سوق می دهد (هارت[6] و آلبراسین[7]، 2009). همه جوامع، چه بصورت رسمی و چه صورت غیررسمی سیستمهایی را برای پیشرفتهای فردی که در نهایت برای جامعه مفید است دارند اما بعضی از آنها با عدم دستیابی به هدف مواجهه می شوند یا به بیراهه می روند و فعالیت­هایی که لذت­های لحظه­ای را فراهم می کند، دنبال می کنند (هارت و آلبراسین، 2009).

انگیزه پیشرفت ما می تواند در طیفی از نیاز های فیزیولوژیک تا سائقهای خلاقیت رضایتبخش یا درک موفقیت در جسارتهای رقابت طلبانه را در برگیرد (سیدیکویی و پروین، 2014). برونزتین[8] و مایر[9] (2005، به نقل از خدیوی و وکیلی مفاخری، 1390) معتقدند که انگیزه پیشرفت، یک تعامل بین متغیرهای موقعیتی و انگیزه مربوط به فرد برای رسیدن به موفقیت است که بطور مستقیم در پیش بینی رفتار، درگیر دو نوع انگیزه ضمنی و صریح است. انگیزه های ضمنی[10]، خود بخود عمل می کنند و از آن به انجام وظیفه نیز نام برده می شود و  از طریق مشوقهای ذاتی برای انجام کار تحریک می شوند. اما انگیزه های صریح[11]، از طریق انتخاب عمدی و اغلب برای دلایل بیرونی تحریک می شوند.

تحقیقات نشان داده اند، این انگیزه با پیش زمینه و عوامل فردی مثل اندازه خانواده، تجارب پیشین، شرایط اقتصادی- اجتماعی، خودپنداره، محیط آموزشی ادارک شده، درآمد و بهزیستی و حتی انتخابهایمان در زندگی رابطه نزدیکی دارد (سیدیکویی و پروین، 2014؛ آکاریا[12] و جوشی[13]، 2011؛ نقش، قاضی طباطبایی و طرخان، 1389). بنابراین درک فواید و نیز دستاوردهای آموزشی فرد در این خصوص، حائز اهمیت است (باری[14]، 2005).

بیان مسئله

آموزش عالی، در توسعه‌ی اجتماعی و منابع انسانی و تربیت افراد کاردان نقش عمده‌ای داشته و از این‌ رو دانشگاه‌های کشور در فرایند توسعه‌ نیروی انسانی، اهمیتی اساسی دارند که همواره با مشکلاتی در زمینه محدودیت‌های آموزش و پژوهش رو به ‌رو بوده و تحقق اهداف از پیش‌تعیین ‌شده تا حد زیادی بستگی مستقیم به میزان موفقیت دانشجویان دارد. بنابراین دانشجویان، بنا به دلایلی، از امکانات آموزشی و پژوهشی به‌طور یکسان برخوردار نیستند؛ به‌ طوری‌ که در بیش‌تر دانشگاه‌ها، همه‌ساله دانشجویانی وجود دارند که به ‌دلیل عدم موفقیت در تحصیل، با مشکلاتی رو به ‌رو هستند  که می باید مورد بررسی مستمر قرار گیرد. (شریفیان، 1381، به نقل از شهرکی پور، 1391).

با توجه به اینکه پیشرفت تحصیلی یکی از ابعاد پیشرفت در آموزش عالی است که مفهوم آن  کسب معلومات یا مهارت‌های عمومی یا تخصصی در موضوع درسی است که معمولاً به‌وسیله‌ آزمایش‌ها یا نشانه‌ها یا هر دو-که اساتید برای دانشجویان وضع می‌کنند- اندازه‌گیری می‌شود (شعاری نژاد، 1364) و علیرغم مفاهیم مختلف انگیزش، همه روانشناسان در این نکته اتفاق نظر دارند که انگیزه عاملی است درونی که رفتار شخص را تحریک کرده و در جهت معینی سوق می دهد و آن را هماهنگ می سازد که می توان وجود آنرا بطور غیر مستقیم از روی رفتارشخص استنباط کرد. بنظر می رسد یکی از مهمترین انگیزه های تعیین کننده رفتار انسانی «انگیزه پیشرفت یا نیاز به پیشرفت» باشد (موری[15]، 1983). بسیاری از پژوهش­های انجام شده (خدیوی، وکیلی مفاخری، 1390؛ نقش، طباطبائی، طرخان، 1389؛ سیدیکوی و پروین، 2014؛ آکاریا و جوشی، 2011) گویای رابطه عوامل شخصیتی، وضعیت اجتماعی – اقتصادی و عوامل محیطی است. بطوریکه می توان گفت که موقعیتهای آموزشی به عنوان محل کار فراگیران محسوب می شود، اگر چه فراگیران در موقعیتهای آموزشی، به عنوان کارمند، کار نمی کنند یا شغل خاصی در آنجا ندارند، اما ازدیدگاه روانشناختی، فعالیتهای آموزشی و درسی آنها را می توان به عنوان یک “کار” در نظر گرفت (سالملاآرو[16]، ساوولانین[17] و هولاپانین[18]، ٢٠٠٨). آنها در کلاسها حضور پیدا می کنند و مجموعه تکالیفی را برای موفقیت در امتحانات و کسب نمره قبولی انجام می دهند. این موضوع اخیراً مطالعات متعددی را در دانشگاهها به خود اختصاص داده است (چانگ[19]، راند[20] و استرانک[21]، ٢٠٠٠(.

از طرفی عوامل شخصیتی مانند خودکارآمدی[22]، منبع کنترل[23]، برونگرایی[24]، مسئولیت پذیری[25] نیز فرد را بسوی موقعیت های چالش برانگیز سوق می دهد، موقعیت هایی که برای پیشرفت، فرصت محسوب می شوند (زارع و محمدزاده، 1391؛ خدیوی، وکیلی مفاخری،1390؛ دارابی، 1380). بسیاری محققان دریافتند که وضعیت اقتصادی اجتماعی و سطح آگاهی والدین، زمینه را برای ایجاد انگیزه در افراد فراهم می کند به این صورت که با امکان فراهم شدن تسهیلات آموزشی، نگرش مثبت محیطی به پیشرفت و قرار گرفتن نیازهای بنیادی در اولویتهای آخر بدلیل ارضا شدن آنها می تواند بستر مناسبی برای انگیزه پیشرفت باشند (موسوی راد، 1382؛ معدن دار آرای، 1370).

مطابق آنچه گفته شد بنظر می رسد انگیزه پیشرفت دانشجویان دانشگاه علوم و فنون خرمشهر که در شرایط پیشرفت تحصیلی قرار دارند تحت تأثیر عواملی شخصیتی، محیطی و اقتصادی- اجتماعی دست خوش تغییر می شود بطوری که برخی از این دانشجویان راغب به ادامه تحصیل، یافتن فرصتهای شغلی رده های بالاتر بوده و در این مسیر حرکت می کنند اما برخی دیگر از دانشجویان هدفی برای پس از اتمام دوره دانشگاهی نداشته یا به ادامه زندگی روتین و بسیار معمول تمایل دارند و حتی ممکن است بدنبال مشاغلی باشند که نه تنها ارتباطی با درجه تحصیلی ندارد بلکه به دانش آنها نیز بی ارتباط است. بنابراین پژوهش حاضر در صدد تعیین عوامل موثر بر انگیزه پیشرفت دانشجویان دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر می باشد.

اهمیت و ضرورت پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:22:00 ب.ظ ]




چکیده ج

فهرست مطالب ح

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1- مقدمه 2

1-2- بیان مسئله ۳

1-3- ضرورت و اهمیت موضوع پژوهش ۹

1-4- هدف پژوهش ۱۱

1-5- فرضیه های پژوهش ۱۲

1-6- متغیرهای پژوهش 1۲

1-7- تعریف مفاهیم و متغیرهای پژوهش 1۲

فصل دوم:  مبانی نظری و پیشینه پژوهش

بخش اول: مبانی نظری پژوهش ۱۶

۲-۱- اختلال کمبود توجه- بیش فعالی ۱۶

۲-۲- ویژگی های بالینی اختلال کمبود توجه- بیش فعالی ۲۰

۲-۳- تعاریف اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی ۲۲

۲-۴- معیارهای تشخیصی اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی 2۳

۲-۵- خطوط راهنمای کار بالینی اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی ۲۶

۲-۶- شیوع اختلال کمبود توجه- بیش فعالی ۲۷

۲-۷- ارزیابی و تشخیص اختلال کمبود توجه- بیش فعالی ۲۸

۲-۸- پیش‌آگهی اختلال کمبود توجه- بیش فعالی 3۱

۲-۹- اختلال کمبود توجه- بیش فعالی و سایر ناتوانی‌های همراه 3۶

۲-۱۰- سبب‌شناسی اختلال کمبود توجه- بیش فعالی 3۷

۲-۱۱- نظریه کارکردهای اجرایی 3۹

۲-۱۲- کارکردهای اجرایی و لب فرونتال 37

۲-۱۳-تحول کارکردهای اجرایی ۴۵

۲-۱۵- درمان کارکردهای اجرایی ۵۲

۲-۱۶- آموزش توجه ۵۲

۲-۱۷- آموزش حافظه‌کاری ۵۶

دانلود مقاله و پایان نامه

 

۲-۱۸- روش‌های درمانی اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی ۶۰

۲-۱۸-۱- مداخله پزشکی ۶۰

۲-۱۸-۱-۱- اثرات جانبی داروها ۶۱

۲-۱۸-۱-۲- اثرات دارودرمانی بر اساس سن کودکان (دوره دبستان) ۶۴

۲-۱۸-۱-۳- اثرات دارو درمانی بر اساس سن (نوجوانی و بزرگسالی ) ۶۷

۲-۱۸-۲- مداخلات روانی- اجتماعی ۶۹

۲-۱۸-۳- آموزش مهار تکانه ۷۴

بخش دوم: مبانی تجربی پژوهش ۷۵

۲-۱۹- پیشینه‌های پژوهش در ایران و جهان ۷۵

2-۲۰- جمع بندی مبانی نظری و تجربی ۷۷

فصل سوم: روش‌شناسی پژوهش

3-1- روش پژوهش ۷۹

3-2- جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه‌برداری ۷۹

3-۲- حجم نمونه و روش نمونه‌برداری ۷۹

3-۳-1-معیارهای ورود ۷۹

3-۳-2-معیارهای خروج ۷۹

۳-۴- ابزارها و مقیاس های پژوهش ۸۰

۳-۴-۱- مصاحبه بالینی ۸۰

۳-۴-۲-  فرم کوتاه و تجدید نظر شده مقیاس درجه بندی کانرز والدین ۸۰

۳-۴-۳- آزمون رنگ- واژه استروپ ۸۱

۳-۵- شیوه اجرا ۸۲

۳-۵-۱- برنامه جلسات آموزشی مهار تکانه ۸۳

۳-۵-۲- برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی ۸۴

۳-۶- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ۸۴

3- ۷- ملاحظات اخلاقی ۸۴

فصل چهارم: یافته ها

4-1-یافته‌های توصیفی ۸۷

4-2- یافته‌های استنباطی ۸۸

این مطلب را هم بخوانید :

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

5-1–بحث و تبیین یافته‌های پژوهش ۱۰۴

5-2-تلویحات بالینی ۱۰۷

5-3-نتیجه گیری کلی ۱۰۸

5-4-محدودیت‌ها ۱۰۸

5-5- پیشنهادی های پژوهشی ۱۰۸

5-۶- پیشنهادی های کاربردی ۱۰۹

منابع و مأخذ 1۱۰

الف) منابع فارسی ۱۱۱

ب) منابع انگلیسی ۱۱۴

پیوست ها ۱۳۲

چکیده انگلیسی ۱۳۸

عنوان انگلیسی ۱۳۹

فهرست جداول

عنوان                                                                                                              صفحه

جدول 2-1. تعریف انجمن روان‌پزشکی آمریکا از اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی(انجمن روانپزشکی آمریکا،20۱۳). ۲۳

جدول 2-2. رویکردها و شیوه‌های سنجش کارکرد‌های اجرایی ۴۹

جدول 2-3. مولفه‌ها و ابزارهای سنجش کارکردهای اجرایی ۵۰

جدول 2-4. اثرات جانبی داروها و مدیریت بالینی ۶۲

مقدمه

مطالعه و پژوهش در زمینه اختلال‌های رفتاری و عاطفی کودکان و نوجوانان، یکی از حوزه‌های مهم، پیش‌رو و نافذ در روان‌شناسی مرضی و بالینی است و از میان انواع اختلال‌های دوره کودکی، اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی[1]، شایع‌ترین اختلال عصبی-رفتاری است که در دوره کودکی (قبل از 7 سالگی) تشخیص داده می‌شود. در بین تمام مشکلات رفتاری شایع در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به عنوان اختلالی است که بیشترین تعداد پژوهش‌های علمی درخصوص آن صورت گرفته است، به طوری که هر سال حدود 100 مقاله علمی در مورد آن منتشر می‌شود (ریف[2]، 2000). پیچیدگی ماهیت اختلال که لزوم توصیف و شناساندن بیشتر آن را می‌طلبد، تنوع راه‌بُردهای تشخیص، مشکلات توأم با این اختلال و سطوح مُداخلات درمانگری طرح ریزی شده، این گستردگی پژوهش‌ها را توصیه می‌کند (کیت، کانرز، 1999 ترجمه علیزاده، همتی و رضایی، 1387). در طی دهه 1990، اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی به صورت نوعی ناتوانی خاص مرکز توجه قرار گرفت.

اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی ممکن است ویژگی‌هایی از قبیل رفتار تکانشی غیرعادی، بی قراری یا بیش فعالی ناتوانی در تمرکز توجه، یا ترکیبی از این گونه رفتارها را نشان دهند. در بسیاری از موارد این اختلال را با آنچه که مشاهده می‌کنیم تعریف می‌کنیم، مانند بیش فعالی، رفتار آزارشی و حتی رفتار، در حقیقت اختلال نارسایی توجه گونه ای از فرآیندهای جسمی (نظیر اختلال عصبی یا شیمیایی) است که با عوامل اجتماعی، روان شناختی یا محیطی (مانند سرخوردگی، انزوای اجتماعی و ضعف آموزش) در تعامل است(برجعلی، 1389).

ویژگی‌های معماگونه مرتبط با این اختلال، توصیف افراد مبتلا و مجموعه علایم آن، با تاریخی به قدمت 100 سال در نوشته‌ها موجود است (بارکلی، 1998). در یکی دو دهه اخیر، اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی همراه مجموعه ای از علایم در نظر گرفته شد که همراه سایر اختلال‌هایی نظیر ناتوانی‌های یادگیری و اختلالات هیجانی-رفتاری هستند. سال‌های بعد، با این اختلال به طور روزافزونی به صورت یک ناتوانی مجزا و متمایز برخورد شده است. اگرچه هنوز در قانون آموزش افراد با ناتوانی‌ها چنین نگاهی به مساله وجود ندارد (وزارت آموزش و پرورش ایالات متحده، 2000 ، به نقل ازهاردمن ، 2002). افراد با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی ممکن است ویژگی‌هایی از قبیل رفتار تکانشی غیرعادی، بی قراری یا بیش فعالی ناتوانی در تمرکز توجه، یا ترکیبی از این گونه رفتارها را نشان دهند.

پژوهش‌گران ضمن مطالعه چنین رفتارهایی، شروع به نگریستن به ورای این ویژگی‌ها و مفهوم‌سازی این ناتوانی به صورت اختلال شدید خود- گردانی، کنترل تکانش‌ها، دامنه توجه و سطح فعالیت کرده‌اند. سوابق پژوهش در مورد اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی یا مطاله بر روی مفاهیمی همچون کارکردهای اجرایی یعنی توانایی، بازبینی و اداره رفتار فرد، توجه به کنترل تکانش‌ها و فکرکردن در مورد پیامد اعمال خود را منعکس می‌سازد (بارکلی 1998، فلک 1998، اسپیلتز و همکاران، 1999، به نقل ازهاردمن، 2002).

اگر چه درمان‌های مختلفی برای اختلال کمبود توجه/ بیش‌فعالی ابداع شده است (ایکوف و مکمن، 1999) ولی تعداد کمی از آن‌ها به قدر کافی یا در حد مقدماتی پشتوانه تجربی دارند. این درمان‌ها عبارت‌اند از: دارودرمانی، آموزش مهار تکانه، کارکردهای اجرایی، آموزش والدین/ مشاوره با والدین،درمان شناختی-رفتاری (بلهم، ویلر و کروسیس، 1998). آناستوپولوس و شامز (2001) معتقدند که هیچ یک از این رویکردهای درمانی، اثر بخش و علاج قطعی نیستند. این درمان‌ها، نشانه‌های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را کم می‌کنند و مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان مبتلا به این اختلال را بهبود می‌بخشد. با توجه به موارد مطرح شده هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش مهار تکانه و کارکردهای اجرایی در بازداری پاسخ، توجه و فزون کنشی کودکان دارای نقص توجه و بیش فعالی است.

۲-۱- بیان مسئله

اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی[3] یکی از شایع‌ترین اختلال‌های روانپزشکی اطفال است (بولس[4] و همکاران، 2009)، که در 7 درصد کودکان و 3 درصد بزرگسالان گزارش شده است (هنگ[5] و همکاران،2009). کودکان مبتلا به این اختلال علاوه بر مشکلات اصلی توجه[6]، برانگیختگی[7] ،  و فزون کنشی[8] به مشکلات قابل توجه دیگری در حوزه‌های مختلف اجتماعی ، تحصیلی ، رفتاری ، شناختی و هیجانی دچار می‌شوند(بولس و همکاران،2009)، به گونه ای که نشانه‌های بی توجهی در آن‌ها به صورت چشمگیری برجسته‌تر است. مطالعات مختلف بیانگر آن است که با افزایش سن به تدریج علایم پر تحرکی و تکانشگری بهبود می‌یابد ، اما مشکلات توجه و تمرکز باقی می‌ماند(لوئیس[9]،2002).

اختلالADHD  یک نشانگان عصب تحولی[10] است که ریشه در دوران کودکی دارد، این نشانگان شامل نارسایی توجه، فزون کنشی و تکانشگری می‌باشد که نامناسب با سطح تحولی فرد است (میلر[11] و هینشاو[12]، 2014). اولین موضوعی که در این تعریف برای توصیف اختلال ADHD به‌کاربرده شده، کلمه اختلال عصب تحولی است. اختلال‌های عصب تحولی، اختلال‌هایی هستند که در دوران تحول بروز می‌کنند و معمولاً قبل از دوره مدرسه ابتدایی ظاهر می‌شوند و به‌وسیله مشکلات شخصی، اجتماعی، تحصیلی یا شغلی که ناشی از نارسایی تحولی است مشخص می‌شوند. ویژگی دیگر این دسته اختلال‌ها، همبودی بالای آن‌هاست. اختلال‌هایی نظیر ناتوانی هوشی تحولی، اختلال‌های طیف اوتیسم، اختلال‌های یادگیری، اختلال‌های زبانی بیانی و اختلال‌های حرکتی نیز در این دسته اختلال‌ها گنجانده‌شده‌اند (انجمن روان‌پزشکی امریکا[13]، 2013). ADHD ازنظر تاریخی تصور می‌شد که اختلالی خاص کودکان است که منجر به تأخیر رشد کنترل تکانه می‌گردد و در نوجوانی از بین می‌رود. فقط در چند دهه گذشته بوده که ADHD در بالغین شناخته‌شده و به‌طور موفقیت‌آمیزی درمان شده است. (کاپلان[14] و سادوک[15]، 2007). تخمین زده می‌شود که نیمی از کودکان مبتلابه ADHD به آشکار کردن علائم در بزرگ‌سالی ادامه می‌دهند (هرمنس[16] و همکاران،2004). علائم این اختلال شامل شکست خوردن در توجه دقیق به جزئیات، دشواری در حفظ توجه در بازی یا تکالیف، گوش ندادن هنگامی‌که مستقیم با آن‌ها صحبت می‌شود، دشواری در دنبال کردن دستورالعمل‌ها، دشواری در سازمان‌دهی وظایف و فعالیت‌ها، وول خوردن، ناتوانی در شرکت آرام در فعالیت‌های لذت‌بخش، صحبت کردن بیش‌ازاندازه و علائم دیگری که در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌ها روانی[17] همانند ویرایش چهارم آن در 3 زیرگروه برای ADHD مشخص‌شده است: زیرگروه غالباً[18] دارای نارسایی توجه، زیرگروه غالب با فزون کنش/تکانشگر و یک زیرگروه ترکیبی (انجمن روان‌پزشکی امریکا، 2013).

کودکان با اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی دارای مشکلات مختلفی همچون عملکرد تحصیلی پایین[19]،مشکلات اجتماعی و ارتباطی، اضطراب[20] ، افسردگی[21]، پرخاشگری، اختلاات سلوک و بزهکاری و در بزرگسالی دارای مشکلاتی در روابط اجتماعی ، شغلی و ازدواج هستند(مدستین[22] و همکاران،2003؛فیچر[23] و همکاران،2002،دیوید و گاستپار[24]،2003).اختلالات شناختی و رفتاری متعددی همچون نارسایی توجه در کودکان با اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی مشاهده می‌شود(گرتس[25] و همکاران،2005؛ لیجی فیجیت[26] و همکاران،2005) چنین اختلالات شناختی و رفتاری ممکن است پیشرفت تحصیلی و فعالیت‌های روزمره فرد را در خانه و موقعیت‌های اجتماعی با مشکل مواجه سازد(سولانتو[27] و همکاران،2001؛ اسکوبرو[28] و همکاران،2005).

از طرفی دیگر کارکردهای اجرایی به عنوان مجموعه ای از فرایندهای فرضی تصور می‌شود که افراد را قادر می‌سازد آگاهانه رفتار و افکار خود را در جهت اهداف آینده کنترل کنند. این فرایند معمولاً شامل مؤلفه‌های بازداری، حافظه کاری، انعطاف پذیری ذهنی، برنامه ریزی، سازماندهی روانی و اکتساب مفهوم (کالکینگ و مارکویچ[29]، 2010) می‌شود. کارکردهای اجرایی به عنوان یک سازه عصب روانشناختی مهم عموماً به آن دسته از فرایندهای عالی روانشناختی اطلاق می‌گردد که در کنترل و تنظیم شناخت، تفکر، رفتار هدفمند و آینده نگری نقش دارند (زلازو و مویلر[30]، 2002).

همچنین کارکردهای اجرایی را می‌توان به عنوان یک رهبر ارکستر توصیف کرد که رفتارهای دیگر را هدایت و کنترل می‌نماید (برون[31]، 2005). سازه کنش‌های اجرایی یک اصطلاح چترگونه است که فرایندهای شناختی متعدد را که در راه خدمت به رفتارها و اعمال هدفمند هستند، پوشش می‌دهد. کارکردهای اجرایی را می‌توان در قالب چهار مؤلفه مفهوم‌سازی نمود، قصد و اراده، برنامه‌ریزی،‌ عملکرد مؤثر (لزاک، هویسون و لورینگ[32]، 2004). کارکردهای اجرایی ظرفیت‌های هدایت گری هستند که مسوول درگیر شدن فرد در ادارک‌ها، هیجان‌ها، افکار و اعمال هدفمند سازمان‌یافته، راهبردی و خودنظم‌جو هستند (مک کلوزکی، پرکینز و وان دیونر[33]، 2009). تعاریفی که در زمینه کارکردهای اجرایی وجود دارد، متعدد می‌باشند اما بیشتر آن‌ها شامل عناصر و مولفه‌هایی از قبیل برنامه‌ریزی و هدفمندی، سازماندهی رفتار در طول زمان، بازداری، توجه و سیستم‌های حافظه‌ای که هدایتگر آن‌ها هستند، حافظه فعال، فرایندهای خود نظم‌جویی، خودکنترلی و خودنظارتی می‌باشند (جیویا و اسکیوث[34]، 2004، دنکلا[35]، 2007).

به منظور درک بیشتر و تبیین اختلالADHD تاکنون نظریه‌های گوناگونی بر مبنای نقش عوامل ژنتیکی، محیطی، عصب زیست شناختی و عصب روانشناختی از سوی محققان و پژوهشگران مختلف ارائه شده است(کوای، 1997؛ بارکلی، 1997، 2006، a2005، برون، 2006، 2005؛ سرجنت[36]، 2000؛ دریبری و راتبرت[37]، 1997؛ سونوگا بارک، 2008، 2005، 2003، 2002؛ نیگ و کسی[38]، 2005؛ نیگ، 2006).

جامع‌ترین نظریه تاکنون نظریه برجسته راسل بارکلی به نام بازداری پاسخ است که این اختلال را به عنوان یک اختلال عصب رفتاری و با تاکید بر نارساکنش وری های اجرایی در نظر می‌گیرد(a 2005، 2000، 1997). بارکلی بر این باور است که توانایی بازداری پاسخ مناسب مهم‌ترین عامل برای بهره گیری مفید از چهار کنش اجرایی اولیه است و نارسایی در بازداری پاسخ مهم‌ترین عامل اختلال ADHD است. بارکلی(a 2005، 1997) بر این باور است که بازداری پاسخ همانند توجه یک سازه چند بعدی است و شامل سه فرایند به هم پیوسته است: 1- بازداری پاسخ غالب به یک رویداد؛ 2- توقف پاسخ یا الگوی پاسخ جاری و ایجاد فرصت درنگ(تأخیر) در تصمیم گیری برای پاسخ دادن یا ادامه پاسخ؛ 3- حفظ این دوره درنگ(تأخیر) و پاسخ‌های خود فرمان که از قطع رویدادها و پاسخ‌های رقیب در این دوره اتفاق می‌افتد (کنترل تداخل).

همزمان با تحول کودکان مبتلا به اختلال ADHD مشکلاتی در حوزه کنش‌های اجرایی از جمله در خود کنترلی ، هدفمندی و دور اندیشی(بارکلی، 1997؛ کلارک[39] و همکاران، 2000)؛ هماهنگی و توالی حرکتی ، حافظه کاری و محاسبه ذهنی (مارتینوسن[40] و همکاران، 2005؛ نیگ و همکاران، 2005)؛ کنترل و بازداری (بارکلی، 2005، 1997؛ شاجر و لوگان[41]، 1990)؛ برنامه ریزی و سازماندهی (گردینسکی و دیاموند[42]، 1992؛ ماهونه[43] و همکاران ، 2002)؛ خود نظم جویی هیجان، سیالی کلامی و ارتباط، رفتار هدفمند و تلاشمند، درونی سازی گفتار(بارکلی، a 2005، 2000، 1997، 2006) ظاهر می‌گردد. از این رو این گونه فرض می‌شود که نارساکنش وری اجرایی مشکل عصب شناختی اولیه در اختلالADHD است(پنینگتون و اوزنف، 1996؛ بارکلی، 2000، 1997، 2006؛ ماهونه و همکاران، 2002). در حال حاضر شواهد زیادی در مورد مشکل این کودکان در بازداری وجود دارد. بازداری پاسخ یکی از کنش‌های اجرایی است که در لوب پیشانی مغز به خصوص لوب پیش پیشانی شکل می‌گیرد(بارکلی، 1997). به منظور اندازه گیری بازداری و فرایندهای مرتبط با آن پژوهشگران مختلف از آزمون‌های مختلفی از جمله آزمون عملکرد پیوسته ، آزمون ایست – علامت، آزمون استروپ استفاده می‌کنند(بارون[44]، 2004؛ لزاک و همکاران، 2004). چندین مطالعه مروری و فرا تحلیل نشان داده‌اند که افراد مبتلا به اختلال ADHD در مقایسه با گروه افراد عادی در آزمون‌های عملکرد پیوسته(کورکوم و سیگل[45]، 1993؛ ریسیو[46] و همکاران، 2002، 2001؛ ویلکات[47] و همکاران، 2005)، آزمون ایست علامت (استیونس و همکاران، 2002؛ اوسترلن[48] و همکاران، 1998؛ لیجفیجت[49] و همکاران، 2005؛ نیگ و همکاران، 2002؛ پلیزسکا[50]، 2000؛ شاجر و همکاران، 2000؛ شرس[51] و همکاران، 2004) و در آزمون استروپ(گردینسکی و دیاموند، 1992؛ مک لئود و پریور[52]، 1996؛ گلدن و گلدن[53]، 2002؛ شالیس[54] و همکاران، 2002؛ شرس و همکاران، 2004؛ شمیتز[55] و همکاران، 2002؛ سیدمن[56] و همکاران، 1997؛ سیدمن و همکاران، 2001، سرجنت و همکاران، 2002؛ سمرد و کلیکمن[57] و همکاران، 2000؛ وان موریک[58] و همکاران، 2005؛ هوگتون[59] و همکاران، 1999؛ نیگ و همکاران،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:22:00 ب.ظ ]




عنوان صفحه تقدیم ‌أ تشکر و ‌ب چکیده: ت‌ فهرست مطالب ث‌ فهرست جدول‌ها د‌ فصل 1- کلیات پژوهش 9 1-1- بیان مساله: 2 1-2- ضرورت نظری و عملی تحقیق 6 1-3- اهداف پژوهش 8 1-4- فرضیه های پژوهش: 8 1-4-1- اضطراب والدین : 9 1-4-2- اضطراب کودکان: 10 1-4-3- سبک والد گری 10 1-4-4- کمال گرایی 10 1-4-5- خودکارامدی والدینی 11 1-4-6- کودکان بهنجار: 11 فصل 2- مروری بر پیشینه های نظری و عملی پژوهش تحقیق 12 2-1- مقدمه: 13 2-2- اضطراب: 13 2-2-1- اضطراب طبیعی 14 2-2-2- اضطراب صفت و اضطراب حالت: 16 2-3- شکل گیری اضطراب در جریان تحول: 16 2-4- ویژگی‌های اختلال‌های اضطرابی 17 2-4-1- آشفتگی‌های شناختی 17 2-4-2- نشانه‌های جسمانی 19 2-4-3- نقص‌ در مهارتهای اجتماعی و هیجانی 19 2-5- اختلالات اضطرابی بر اساس DSM -V 20 2-5-1- اختلال اضطراب جدایی 20 2-5-1-1- ویژگیهای تشخیصی 20 شیوع و اختلالهای همراه 22 سن شروع، سیر و پیامدها 23 2-6- اختلال اضطراب فراگیر 24 2-6-1- ویژگیهای تشخیصی 24 2-6-2- شیوع و اختلال‌‌های همراه 28 2-6-3- سن شروع ، سیر و پیامد‌ها 28 2-7- اختلال اضطراب اجتماعی 29 2-7-1- ویژگیهای تشخیصی 29 2-7-2- شیوع، اختلال‌های همراه و سیر 31 2-8- عوامل سبب شناختی 32 2-8-1- دیدگاه روان تحلیل گری 32 2-8-2- دیدگاه رفتاری 34 2-8-3- دیدگاه یادگیری اجتماعی 35 2-8-4- نظریه دلبستگی 36 2-8-5- دیدگاه وجودی(اگزیستانسیال) 36 2-8-6- دیدگاه علوم زیستی 36 2-8-6-1- دستگاه عصبی خودکار: 36 2-8-6-2- مطالعات انجام شده با تصویر برداری از مغز 37 2-8-6-3- مطالعات خانواده و دوقلوها: 38 2-8-7- عامل خلق و خو و مزاج 38 2-9- کمال گرایی 40 2-9-1- سیر تاریخی و تعاریف موجود از کمال گرایی 40 2-9-2- کمال گرایی و آسیب شناسی روانی: 43 2-9-3- علل کمال گرایی: 44 2-10- خود کارامدی 46 2-10-1- خود کارامدی والدینی 47 2-10-2- نقش خود کارامدی والدینی: 48 2-10-3- عوامل موثر بر خود کارامدی والدین 49 2-10-3-1- خصوصیات مادر: 50 حمایت اجتماعی 50 تحصیلات 51 جنسیت 51 سن 51 2-10-4- خصوصیات کودک 52 خلق و خوی کودک 52 مشکلات رشدی کودک 52 سن کودک 53 2-10-5- نقش خود کارامدی والدینی در رفتار کودک 54 2-10-6- خود کارامدی والدینی و رابطه مادر- کودک 57 2-11- سبک های والدگری 57 2-11-1- دیدگاه های نظری در رابطه با سبک های فرزند پروری 57 2-11-2- سبک های فرزند پروری: 59 2-11-2-1- فرزند پروری مقتدرانه 59 2-11-2-2- فرزند پروری مستبدانه: 60 2-11-2-3- فرزند پروری آسان گیرانه 61 2-11-2-4- فرزند پروری بی اعتنا . 61 2-11-3- سبک های والدگری و اضطراب کودکی 62 2-12- پژوهش های انجام شده در خارج 63 2-13- پژوهش های انجام شده در ایران 67 2-14- نتیجه گیری: 68 فصل 3- فرایند روش شناختی پژوهش 70 3-1- نوع پژوهش: 71 3-2- آزمودنی ها: 71 3-3- نمونه تحقیق: 71 3-3-1- نمونه تحقیق حاضردر بر گیرنده دو گروه از آزمودنی هاست: 71 3-3-2- حجم نمونه: 72 3-4- ابزارهای پژوهش 73 3-4-1- فرم والد فهرست رفتاری کودک: 73 3-4-2- سیاهه حالت-صفت اضطراب: 74 3-4-3- مقیاس خودکارآمدی والدگری: 74 3-4-4- پرسشنامه ارتباط والد کودک(پیانتا،1992): 75 3-4-5- پرسشنامه چند بعدی کمال گرایی فراست: 76 3-5- شیوه انجام تحقیق: 77 3-6- شیوه تحلیل داده ها: 77 فصل 4- یافته های پژوهشی 78 4-1- مقدمه: 79 4-2- نتایج توصیفی 79 4-2-1- نتایج توصیفی مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی 79 4-2-2- شاخص های توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق 87 4-3- بررسی فرضیات تحقیق 91 4-3-1- بررسی فرضیه اول(اصلی و فرعی) تحقیق: 93 4-3-2- بررسی فرضیه دوم(اصلی و فرعی) تحقیق 94 4-3-4- بررسی فرضیه سوم(اصلی و فرعی) تحقیق: 96 4-3-5- بررسی فرضیه چهارم تحقیق: 98 فصل 5- بحث و نتیجه گیری 99 5-1- مقدمه: 100 5-2- خلاصه نتایج: 103 5-3- بحث و نتیجه گیری: 104 5-4- محدودیت های پژوهش: 113 5-5- پیشنهادهای پژوهش : 114 با توجه به نتایج حاصل از پژوهش و مرور محدودیت ها، پیشنهادات ذیل ارائه می شود 114 فهرست منابع 116 ضمیمه ‌أ – ابزارها 131 1-1- بیان مساله: امروزه علاقه فزاینده ای برای درک اختلالات کودکی به خصوص اختلالات درونی سازی شده از قبیل اضطراب و افسردگی به وجود آمده است(یاکوبسن و همکاران،2012).چرا که اختلالات اضطرابی شایعترین مشکل روانشناختی در جمعیت عمومی و در مجموع تا 18درصد افراد در سن معینی و 25درصد افراد در طول زندگی یکی از این اختلالات را تجربه می کنند که عموما شروع آن در دوره کودکی باز می گردد(کیسلر و همکاران،2005). برای درک بهتر سبب شناسی اختلالات اضطرابی پژوهش های اخیر بر نقش عوامل والدینی در شکل گیری و تداوم اختلالات اضطرابی های تاکید می کنند(برت ،2009؛واترز و همکاران،2013) و معتقدند که وجود اضطراب والدینی یکی از عوامل خطرساز مهمی برای اضطراب کودکی محسوب می شود(راپی و اسپنس ،2004، هرون و همکاران،2013)همچنین اشاره شده که هم شیوع اضطراب در والدین کودکان مضطرب در مقایسه با جمعیت عادی دارای نرخ بالاتری است(لاست ، همکاران،1991به نقل از واترز و همکاران،2012) و هم والدین کودکان مبتلابه اختلالات اضطرابی، دارای شیوع بالایی از اختلالات اضطرابی در مقایسه با جمعیت عادی هستند(بوگلس و برچمن ،2006). نرخ اختلالات اضطرابی در این والدین نه تنها در مقایسه با گروهای عادی بالاتر می رود، بلکه در مقایسه با دیگر اختلالات روانپزشکی، به نظر می رسد که سرایت یا انتقال این ویژگی یعنی اضطراب به کودکان خیلی پر اهمیت است، بدین خاطر باید گفت که اضطراب والدین به عنوان یک عامل خطر جدی برای اختلالات اضطرابی کودکی است. با توجه به نتایج مطالعات انجام شده اضطراب صفت مادران بیشتر با علائم اضطرابی در کودکان همراه است(واترز و همکاران،2012 و ذوالفقاری و همکاران،1386). در ادبیات پژوهش تنها یک مطالعه منتشر شده که ارتباط بین صفت اضطراب با علائم اضطرابی در کودکانشان را نشان داده اند. در پژوهش واترز و همکاران(2012) نشان داده اند که اضطراب صفت مادران با علائم اضطرابی در کودکانشان همراه است. البته هنوز نقش اضطراب صفت و حالت مادران در علائم اضطرابی کودکان مبهم باقیمانده و ما دراین زمینه با کمبود پژوهش مواجه هستیم. در ایران تنها یک مطالعه به بررسی نقش اضطراب صفت و حالت گزارش شده است . سلطانی فر و همکاران(1388) نشان دادند که اضطراب صفت مادران کودکان مضطرب به طور معناداری بالاتر از مادران کودکان بهنجار است. البته هنوز نقش اضطراب حالت به درستی مشخص نشده و ما دراین زمینه با کمبود ادبیات پژوهش روبه رو هستیم. اگرچه مکانیزمی که از طریق آن والدین آمادگی اضطراب خودشان را به کودکان انتقال می دهند به طور دقیق شناخته نشده(بوگلس وبرچمن،2006) اما حدسهایی برای این امر در نظر گرفته شده است. اگر بخواهیم به مکانیزمهای تبیین کننده این امر اشاره کنیم، میتوانیم از موارد زیر صحبت کنیم: مکانیزم اولی که می تواند همپوشی بین اختلال اضطرابی والد و کودک را تبیین کند انتقال ژنتیکی است. مطالعات ژنتیک رفتاری اشاره میکنند که تا 50در صد آمادگی اضطراب را، مثل بازداری رفتاری، حساسیت اضطرابی یا ترس از ارزیابی را، مردم به ارث می برند(استین و همکاران،2002به نقل از بوگلس و برچمن،2006). این امر نشان می دهد که آسیب شناسی والدین از طریق فرایند یادگیری اجتماعی، به علت سرمشق گیری راهبرهای مقابله ای ناسازگار(گرول و راپی،2002به نقل از واترز،2012) از طریق از طریق تقویت اضطراب و پاسخ اجتنابی درکودکان(راپی و اسپنس2004) و با انتقال تهدید وابسته به اطلاعات و محیط(فیلد ولاوسون ،2003) می تواند رخ بدهد. مکانیزم دومی که در اضطراب کودکان می تواند تاثیر گذار باشد سبک های والد گری است. مدل های نظری اختلال اضطرابی کودکی بر سبکهای والد گری تاکید دارند(واترز وهمکاران،2012؛ هودسان و راپی،2004). سبک والد گری را می توان به عنوان نگرش های والدین در ارتباط با فرزندان بیان کرد که بنا کننده فضای هیجانی و روانی است که در آن رفتار های والدین ابراز می شود این رفتار ها از طریق هر کدام از والدین برای انجام وظایف والدینی خود اعمال می شود(دارلینگ و استینبرگ ،1993). مطالعات نشان داده اند که سبک های والد گری نا کارآمد، ممکن است بیانگر اضطراب والدین باشند(هودسان و راپی،2002). به دیگر سخن، یک والد مضطرب به خاطر سوگیری شناختی خاص خود، افزایش ادراک تهدید شدگی و حساسیت فزون یافته نسبت به پریشانی کودک دارد و ازکودک خود به صورت افراطی مراقبت می کند(هودسان و راپی،2004؛ به نقل از گار و هودسن،2008). علاوه بر این والدینی با سطوح بالای اضطراب، به خاطر احساس کنترل کمی که نسبت به رفتار های اضطرابی کودکشان دارند، رفتارهای منفی از خود نشان می دهند(ویتکارفت و کرسویل ،2007). گینسبورگ و همکاران(2006) نشان دادند که سطوح بالای اضطراب در والدین ممکن است منجر به افزایش اضطراب در رفتار های والد گری شود(مثل دلمشغولی زیاد و انتقاد)که آسیب پذیری و آمادگی کودک را برای ایجاد اضطراب تقویت می کند و بدین طریق هم والد و هم کودک در یک رابطه ای متقابل درگیر می شوند. بدین سان می توان گفت که آسیب پذیری کودک(مثل خلق و خوی اولیه) با سبک والدگری ناسازگار در تعامل هست. باید توجه داشت که چندین سبک والد گری در ارتباط با اضطراب کودکان شناسایی شده است، از قبیل : سبک انتقادی، فزون کنترلی، سطوح پایین گرمی و پذیرش، ارائه خود مختاری که در قالب تعارض و سردرگمی نقش مطرح می شود. مطالعات نشان داده اند که والد گری مضطرب در مقایسه با والدین کودکان عادی (واترز و همکاران،2012)، با کنترل افراطی برانجام تکالیف کودک درخانواده و ارائه خود مختاری کمتر، کودکانشان را نسبت به تجربه های جدید محروم می کنند(وارلا و همکاران،2013). والدگری فزون حمایت گر، با تنظیم کنندگی شدید والدینی نسبت به فعالیت های روزمره کودکان، تشویق وابستگی کودکان به والدین و آموزش آمرانه نحوه تفکر و احساس کردن به کودکان مشخص می شود. هنگامی که کودک به طور افراطی مورد حمایت قرار می گیرد گیرد والدین با دنیای بیرونی به عنوان مکانی خطرناک برخود کرده و کودکان را از یاد گیری این که چگونه با موقعیت های اضطراب برانگیز مقابله کنند، باز میدارند(گیری و همکاران،2013). همچنین الگوی طرد والدینی نشانگر صمیمیت کمتر در رابطه با کودک است(وارلا و همکاران،2013). این والدین نسبت به ایده های کودکانشان پذیرش کمتری دارند، گرمی کمتری نشان می دهند و بیشتر قضاوتی و بازدارنده هستندکه این روش ها با افزایش نشانه های اضطرابی در کودک همراه است(هاندسن و راپی،2001). مکانیزم سومی که با اضطراب کودکان همراه است خود کارآمدی والدینی می باشد(هرین و اشنایدر ،2013). خود کارآمدی به منزله انتظارات شخص، برای توانایی مقابله موفقیت آمیز با موقعیت های دشوار است(بندورا،1977به نقل ازکوهلوف و بارنت ،2013). خودکارآمدی والدینی، اعتقاد به این امر است که تا چه حد افراد می توانند وظایف والدگری خود را به طور موفق انجام دهند(کلمن و بارکر،1997به نقل از لی و همکاران،2012). خود کارامدی والدینی با پیامد های والدینی و کودکی مهمی همراه است. خود کارامدی والدینی یا اعتقاد به این که افراد در تکالیف والدگری خود موفق باشند (کلمن و کاراکر1997) شکلی از ساز گاری والدین می باشد که از کمال گرایی والدینی تاثیر می پذیرد. والدین با خود کارامدی پایین استرس والد گری بالاتری را و رضایت والدینی کمتری را تجربه می کنند و کودکانشان علائم رفتاری بیشتری را از خودشان نشان می دهند(کلمن و کاراکر،1997) در رابطه با نقش بنیادهای روانشناختی در ایجاد خود کارآمدی والدینی، عوامل متنوعی مورد شناسایی قرار گرفته است، ولی دانش روان شناسی در این باره هنوز محدود است(کوهولف وبارنت،2013). در درون بافت والد گری، خود کار آمدی بیانگر میزانی است که والدین احساس راحتی و اطمینان در کنترل کردن مشکلات مربوط به کودک دارند. پژوهش ها نشان دادند که بین خودکارآمدی والدینی با اضطراب کودکان رابطه وجود دارد و والدین کودکان مضطرب خودکارامدی پایین تری را نسبت به والدین کودکان عادی دارند(هرین و همکاران،2013؛لانگ و همکاران،2005) تنها یک مطالعه در زمینه خود کارامدی والدین کودکان مضطرب موجود است. هرین و همکاران (2013) نشان دادند که والدین کودکان مضطرب خود کارامدی پایین تری در مقایسه با کودکان عادی دارند. همچینین در ایران ما با فقدان پژوهش در رابطه خود خودکارامدی والدینی کودکان مضطرب مواجه هستیم. مکانیزم چهارمی که در اضطراب کودکان تاثیر گذار است کمال گرایی والدین می باشد(میشل و همکاران،2013؛کوک و کرنی ،2009). کمال گرایی شامل معیار های بالا و طاقت فرسا و پیگیری بسیار زیاد آنها برای ارزیابی خویشتن و عملکرد خود است(گلاور و همکاران،2007). چندین مطالعه نشان می دهد که بین کمال گرایی و سطوح بالاتر اضطراب همبستگی وجود دارد(کریستنسن و همکاران،1993به نقل از میشل و همکاران،2013)و ارتباط ویژه ای بین کمال گرایی با یک اختلال اضطرابی خاصی شامل اختلال وسواسی جبری و اختلال اضطراب اجتماعی وجود دارد(آلدن وهمکاران،2002؛فروست و یبارتولو ،2002به نقل از میشل و همکاران،2013). ون کاستل و همکاران(2009) دریافتند که کودکان با مسائل اضطرابی دارای والدینی مضطرب و والدینی که رفتار های والد گری کمال گرایانه دارند، می باشند. این نوع مراقبت افراطی با اضطراب کودکان همراه است و مسیری بالقوه را برای آغاز اضطراب در کودکان هموار می سازد . فلت و هویت (2002 ، به نقل از کوک و کرنی،2009) مدل فرزند پروری مضطرب گونه کمال گرا را ارائه داده اند که در آن والدین پیوسته درباره ی بی عیب و نقص بودن کودکشان نگران هستند. و همچنین با نگرانی والدین درباره امنیت کودکشان و پیشگیری از خطرات و همچنین رفتار های مراقبتی کمال گرا می باشد. محققان معتقدند که کودکان مضطرب عموما والدین مضطرب دارند و کمال گرایی والدین با اضطراب کودک همراه است. ولی اطلاعات اندکی در رابطه با جنبه هایی از کمال گرایی کودک و آسیب شناسی والدین از قبیل اضطراب، افسردگی، وسواس فکری عملی در دسترس است. در اکثر مطالعات مربوط به کمال گرایی در آسیب شناسی از جمعیت بزرگسال به دست آمده است. با این حال مطالعاتی در مورد رابطه کمال گرایی با ناسازگاری های کودکان و نوجوانان ازقبیل افزایش علائم اضطراب، افسردگی، اختلال خوردن در دسترس است(کوک و کرنی،2009؛نوبل 2007به نقل از میشل،2013). برخی از تحقیقات و نظریات در رابطه با کمال گرایی، بیشتر بر نقش محیط خانوادگی، به خصوص بر نقش سبک های والد گری متمرکز شده اند(فلت و همکاران،2002). بدین ترتیب سبک والد گری میتواند واسطی بین بسیاری از مکانیزمهای موثر بر رفتارهای کودکان، به ویژه رفتارهای اضطرابی، باشد.مطالعات نشان داده اند که کودکان مضطرب عموما والدین مضطرب دارند، و این که کمال گرایی والدینی با علائم اضطرابی کودکان همراه است. اما اطلاعات اندکی در باره ابعاد کمال گرایی والدین با علائم اضطرابی کودکان در دسترس است(فیساک و گریلس تاکوچل ،2007) البته در ایران هم تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفته بیشتر در زمینه مداخلات درمانی در سطح خانواده و والدین کودکان اختلالات اضطرابی بوده (خدایاری فرد و پرند،1385؛ ذوالفقاری مطلق و همکاران،1387؛موسوی وهمکاران،1384) و کمتر به مسائل سبب شناسی در بافت خانواده در نمونه های بالینی پرداخته شده است و تحقیقاتی هم در زمینه آسیب شناسی والدین و ویژگی های شخصیتی در والدین دارای کودک اضطراب جدایی صورت گرفته( ذوالفقاری مطلق و همکاران،1388) در حال حاضر ما با کمبود پژوهش در زمینه سبک های والدگری در گروه بالینی اختلالات اضطرابی کودکان و همچنین برخی از ویژگی های شخصیتی والدین کودکان مضطرب از قبیل کمال گرایی و خودکارامدی والدینی مواجه هستیم. در عین اینکه در مورد متغیر هایی که در بروز اختلالات اضطرابی نقش دارند مثل نوع دلبستگی، سبک والدگری وتجارب زندگی توافق عمومی وجود دارد، اما باید دقت کرد که هر یک از این مولفه ها متاثر از شرایط فرهنگی می باشند. بر این اساس و بدین طریق به سادگی نمی توان از نقش فرهنگ در بروز اختلالات اضطرابی کودکان فاصله گرفت(وارلا و همکاران،2009). اگرچه امروزه تحقیقات اندکی درمورد ارتباط بین خصوصیات فرهنگی و اضطراب کودکان شده است(وارلا و همکاران،2009)امادر فرهنگ های مختلف در مورد ارتباط بین آسیب شناسی والدین، سبک های والدگری نتایج متفاوتی به دست آمده است. با توجه به تمهیدات یاد شده در زمینه تفاوت برخی از متغیر های مورد اشاره در بین والدین کودکان مضطرب با کودکان غیر مضطرب، و نقش آنها در شکل گیری اضطراب کودکان، مساله اصلی تحقیق حاضر این است که آیا بین میزان اضطراب، خودکارامدی والدینی، ابعاد کمال گرایی والدین و سبک والد گری در والدین کودکان مضطرب و والدین کودکان غیر مضطرب تفاوت وجود دارد؟ 1-2- ضرورت نظری و عملی تحقیق کودکان با اختلالات اضطرابی در معرض قربانی شدن و نادیده گرفته شدن از طرف همسالان قرار دارند(استروچ و همکاران،2006) و همچنین آنها با آسیب قابل توجهی در عملکرد تحصیلی و افت کارکرد خانواده روبرو هستند (گریل و اولاندیک ،2002)این امر می تواند عامل خطر جدی برای ایجاد افسردگی، اختلال خواب و مسائل سو مصرف مواد در این افراد باشد(آلفانو و همکاران،2007؛کندال و همکاران،2004 به نقل از کومر و همکاران،2012).هنگامی که اضطراب کودکی مورد غفلت باشد این اختلال می تواند در طول بزرگسالی تداوم داشته باشد و در طول زمان می تواند با سایر اختلالات روانپزشکی همراه شود. بنابراین وارسی علل شکل گیری و تداوم اضطراب دوران کودکی از اهمیت بسیاری، چه در جهت آموزش پیشگیری و چه در جهت درمان و شناسایی و رفع علل مرتبط، برخوردار است. بنابراین میتوان از ضرورت این تحقیق در دو جهت نظری و عملی سخن گفت: الف )ضرورت نظری: پژوهش حاضر به لحاظ نظری می تواند به شناسایی عوامل دخیل در شکل گیری و تداوم اختلالات اضطرابی در کودکان منجر شود. علاوه براین، بدنه ای علمی فراهم می آید که می تواند زمینه گسترش تحقیق در اختلالات دوران کودکی در فرهنگ ایرانی باشد و هم امکان مقایسه این نتایج با نتایج تحقیقات مشابه را فراهم میسازد. ب) ضرورت عملی: به لحاظ عملی نتایج به دست آمده می تواند با شناسایی متغیر های دخیل در اضطراب کودکان، استفاده از آن را درضابطه مندی و ارائه مداخله های روانشناختی مربوط به اختلالات اضطرابی کودکان، مورد توجه قرار دهد. در صورتی که بین آسیب شناسی والدین مثل اضطراب والدین یا دیگر موارد با اضطراب کودکان رابطه جدی و اساسی وجود داشته باشد، می تواند دربرنامه ریزی های پیشگیرانه و تربیتی و نیز طرح ریزی درمانی با توجه به نقش والدین یاری رساند. در صورت ارتباط بین سبک های والد گری و کمال گرایی با علائم اضطرابی کودکی می توان اصلاح الگوهای والد گری و کمال گرایی را در برنامه ها و آموزشهای خانواده در نظر گرفت. همچنین در صورت ارتباط بین خود کارامدی والدینی با اضطراب کودکان می توان در مداخلات درمانی کودکان سهم خودکارامدی والدین را در بهبود علائم اضطرابی این کودکان در نظر گرفت و به اصلاح باورهای خودکارامدی والدین پرداخت. همچنین سازمان هایی مانند بهزیستی، آموزش و پرورش می توانند برنامه هایی را برای پیشگیری اختلالات اضطرابی کودکان در سطح والدین در دستور کار خود قرار دهند و همچنین به شناخت و درک بیشتر مولفه های مربوط به اختلالات اضطرابی کودکان ، به مشاوران و روانشناسانی که در حوزه کودک کار می کنند، یاری رسانند. 1-3- اهداف پژوهش متناسب با مساله اساسی تحقیق، هدفهای زیر تنظیم شده اند : 1)تعیین تفاوت میزان اضطراب در والدین کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی و کودکان بهنجار 1-1 ) تعیین تفاوت میزان اضطراب حالت در والدین کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی و کودکان بهنجار 1-2) تعیین تفاوت میزان اضطراب صفت در والدین کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی و کودکان بهنجار 2) تعیین تفاوت سبک والد گری در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی و کودکان بهنجار 2-1) تعیین تفاوت میزان تعارض و سردرگمی در والدین کودکان کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی و کودکان بهنجار 2-2)تعیین تفاوت میزان پاسخدهی در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی و کودکان بهنجار 2-3) تعیین تفاوت میزان دسترس پذیری در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی و کودکان بهنجار 3)تعیین تفاوت میزان خود کارامدی والدینی در والدین کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی و کودکان بهنجار این مطلب را هم بخوانید : امتیاز کیفی تبلیغات گوگل یا Quality Score چیست؟ 4)تعیین تفاوت ابعاد کمال گرایی در والدین کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی و کودکان بهنجار 1-4- فرضیه های پژوهش: ) میزان اضطراب مادران کودکان مضطرب بیشتر از اضطراب مادران کودکان بهنجار است . 1-1)میزان اضطراب صفت مادران کودکان مضطرب بیشتر از اضطراب صفت مادران کودکان بهنجار است. 1-2)میزان اضطراب حالت مادران کودکان مضطرب بیشتر از اضطراب حالت مادران کودکان بهنجار است. 2) بین سبکهای والد گری در مادران کودکان مضطرب با والدین کودکان بهنجار تفاوت وجود دارد. 2-1) میزان تعارض و سردرگمی مادران کودکان مبتلا به اضطرب بیشتر از تعارض و سردرگمی والدین کودکان بهنجار است. آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها 2-2) میزان دسترس پذیری مادران کودکان مبتلا به اضطرب کمتر از دسترس پذیری والدین کودکان بهنجار است. 2-3) میزان پاسخدهی و حساسیت مادران کودکان مبتلا به اضطراب کمتر از والدین کودکان بهنجار است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:21:00 ب.ظ ]




فهرست جدول‌ها ذ‌ فهرست شکل‌‌ها ر‌ فصل 1- کلیات پژوهش 1 1-1- بیان مسئله 2 1-2- ضرورت تحقیق 7 1-3- اهداف تحقیق 8 1-4- فرضیه های پژوهش 8 1-5- تعاریف نظری و عملی متغیرها 9 1-5-1- اختلال وسواس فکری عملی: 9 1-5-2- بینش : 9 1-5-3- فراشناخت: 9 1-5-4- کارکردهای اجرایی: 10 فصل 2- مروری بر پیشینه های نظری و عملی پژوهش تحقیق 11 2-1- مبانی نظری 12 2-1-1- طبقه بندی و تشخیص اختلال وسواس فکری عملی 12 2-1-1-1- تاریخچه 12 2-1-1-2- طبقه بندی اختلال وسواس فکری – عملی 16 الف) طبقه بندی بر اساس(DSM-IV-TR) 16 ب)طبقه بندی جدید اختلال وسواس فکری عملی در DSM-5 17 2-1-2- دیدگاه های نظری در مورد وسواس 18 2-1-2-1- مدلهای روان­پویشی 18 2-1-2-1-1- برخی نظریات روان­پویشی وسواس 18 فهرست مطالب عنوان صفحه 2-1-2-1-2 نظریه و درمان روان­پویشی مالان 20 الف) تبیین روان­پویشی و نقش بینش 20 ب) دو مثلث 20 2-1-2-2- مدل های شناختی رفتاری 21 2-1-2-2-1- هدف مدل های شناختی رفتاری 21 2-1-2-2-2- مدل رفتاری اختلال وسواس فکری – عملی: پیش شرط رویکردهای معاصر 22 2-1-2-2-3- مدل های شناختی رفتاری 24 الف) مدل رفتاری شناختی سالکوویسکیس برای اختلال وسواس فکری- عملی 24 ریشه مسئولیت پذیری افراطی 27 ب) نظریه شناختی راچمن برای وسواس های فکری 29 ج) نظریه شناختی پوردون و کلارک با تاکید بر اهمیت کنترل افکار 31 د) نظریه شناختی – رفتاری با تاکید بر انتظار خطر 32 ه) نظریه شناختی رفتارهای اجباری چک کردن 33 2-1-2-3- مدل فراشناختی اختلال وسواس فکری عملی 34 الف) مدل فراشناختی اختلالات روانشناختی 34 ب) مدل فراشناختی اختلال وسواس فکری- عملی 38 ج)کارکردهای فراشناختی درگیر در اختلال وسواس فکری – عمل 41 د) تاثیر بدکارکردی فراشناخت ها 41 ه( ابعاد آسیب شناسی فراشناختی و MCQ 42 2-1-2-4- مدل نوروسایکولوژیک 42 2-1-2-4-1- اهمیت دیدگاه تحولی 43 2-1-2-4-2 محدودیت های مدل نوروسایکولوژیک 44 الف) پایه های نظری 44 ب) ارتباط با نشانه های وسواسی جبری 45 2-1-2-4-3- مدل نقائص دیداری فضایی در وسواس 45 2-1-2-4-4- مدل کاستی های حافظه در وسواس 50 الف) حافظه برای عمل 52 فهرست مطالب عنوان صفحه 2-1-2-4-5- مدل کاستی­های کارکرد های اجرایی در وسواس 54 الف) برنامه ریزی 55 ب) سیالیت 55 ج) آمایه تغییر 56 د) بازداری حرکتی و سرکوب پاسخ 58 2-1-2-4-6- تصویربرداری عصبی ساختاری و کارکردی 61 الف) آناتومی و کارکرد جسم مخطط در وسواس 62 ب) آناتومی و کارکرد قشر پیش حدقه ای در وسواس 63 ج) تصویر برداری عصبی و نوروسایکولوژی در وسواس 63 2-1-3- ارتباط کارکردهای اجرایی و باورهای فراشناختی 65 2-1-4- بینش 69 2-1-4-1- تعاریف 69 2-1-4-2- تمایز بینش از قضاوت، دانش و فراشناخت 70 2-1-4-3- سطوح مختلف بینش 73 2-2- ادبیات تحقیق 79 2-2-1- پژوهش های خارج از کشور 79 الف) تابلوی بالینی اختلال وسواس فکری عملی با بینش پایین و بالا 79 ب) مقایسه کارکردهای نوروپسیکولوژیک در بیماران مبتلا به وسواس و افراد سالم 82 ج) رابطه جنبه های نوروپسیکولوژی با بینش در بیماران وسواس 84 د) باورهای فراشناختی در بیماران مبتلا به وسواس فکری عملی و افراد سالم 85 ه) رابطه باورهای فراشناختی و بینش در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی 86 2-2-2- پژوهشهای داخلی 87 فصل 3- فرایند روش شناختی پژوهش 92 3-1- نوع تحقیق 93 3-2- آزمودنی ها 93 3-3- ابزار های تحقیق 94 3-3-1- پرسشنامه جمعیت شناختی و بالینی: 94 فهرست مطالب عنوان صفحه 3-3-2- مقیاس وسواس فکری عملی ییل براون: 94 3-3-3- پرسشنامه افسردگی بک(BDI-II): 96 3-3-4- پرسشنامه سلامت عمومی 12 گویه ای(GHQ-12): 96 3-3-5- مقیاس باورهای فراشناختی -30(MCQ-30): 96 3-3-6- آزمون استروپ: 97 3-3-7- برج لندن: 99 3-3-8- آزمون کارت های ویسکانسین: 100 3-4- روش تحلیل داده ها 102 فصل 4- یافته های پژوهشی 104 4-1- نتایج توصیفی 105 4-1-1- شاخصهای توصیفی مربوط به ویژگیهای جمعیت شناختی در گروههای سه گانه 105 4-1-2- شاخصهای توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق در گروههای سه گانه 110 4-2- بررسی فرضیه­های پژوهش 117 4-2-1- بررسی فرضیه اول تحقیق 117 4-2-2- بررسی فرضیه دوم تحقیق 120 4-2-3- بررسی فرضیه سوم تحقیق 122 4-2-5- بررسی فرضیه چهارم تحقیق 125 فصل 5- بحث و نتیجه گیری 126 5-1- مقدمه 127 5-2- خلاصه نتایج 129 5-3- بحث و نتیجه گیری 130 5-3-1- بررسی همسویی یا ناهمسویی یافته ها با پیشینه پژوهشی 130 5-3-2- همسویی با پیشینه نظری 132 5-3-3- دیگر حدسهای علمی در تبیین یافتهها 138 5-4- محدودیت های پژوهش 141 5-5- پیشنهادهای پژوهشی 142 5-5-1- پیشنهاد های پژوهشی 142 5-5-2- پیشنهاد کاربردی 142 فهرست منابع 144 فهرست مطالب عنوان صفحه ضمیمه ‌ألف – نتایج تکمیلی 162 أ-1) مقایسه کارکردهای اجرایی و باورهای فراشناختی در افراد مبتلا به وسواس با بینش بالا و پایین با افراد غیر مبتلا 162 أ-2) مقایسه کارکردهای اجرایی و باورهای فراشناختی در افراد مبتلا به وسواس با و بدون افسردگی 165 ضمیمه ‌ب – ابزارها 168 1-1- بیان مسئله اختلال وسواس فکری عملی[1] چهارمین اختلال شایع در میان اختلالات روانپزشکی به حساب می­آید(سادوک و سادوک،2007). این اختلال با افکار، تصاویر و رفتارهای تکراری مشخص می شود که باعث آشفتگی و ناتوانی فرد می شوند(اندرسون[2]،2004؛ منیزس[3] و همکاران، 2007؛ ویسواناس[4] و همکاران، 2010؛ کشیاپ[5] و همکاران ،2013؛ انجمن روانپزشکی امریکا، 2013). پژوهش ها در مورد این نوع بیماران، گاه به وارسی رابطه برخی متغیر های در درون این گروه ، و گاه به مقایسه رابطه این متغیرها در مقایسه با دیگران بیماران پرداخته اند. یکی از این متغیرها بینش[6] است. در این میان بینش متغیری است که توانایی برقراری تمایز در بین بیماران وسواسی را دارد. هر چند باید خاطر نشان کرد که وسواس به طور سنتی، یک بیماری با بینش خوب نسبت به نشانه ها در نظر گرفته شده است (بریوس[7]، 1985؛ کشیاپ،2012). اما نسخه بازنگری شده چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی[8] نشان داده است که حدود یک چهارم از بیماران وسواسی در مورد غیر منطقی یا افراطی بودن نشانه هایشان اطمینان ندارند(فوآ[9] و کوزاک[10]، 1995؛ چریان[11]، 2012؛ کشیاپ، 2012). به همین جهت بررسی همبسته های بالینی بینش از اهمیت بسزایی برخوردار است و توجه فزاینده پژوهشگران را به خود جلب کرده است. بر این اساس و با توجه به نتایج مطالعات انجام شده، سطوح بینش، می تواند شاخص مهمی از پیش آگهی و پاسخ به درمان در بیماران وسواسی تلقی شود (فانتنل[12] و همکاران، 2010؛ چریان، 2012). بینش به عنوان توانایی تشخیص علت و معنای موقعیت یک فرد و همچنین آگاهی از بیماری تعریف می شود(کاپلان و سادوک، 2003؛ اونن[13]، 2013).البته در اینکه بینش در اختلال وسواس متوجه نشانه ها، نیاز به درمان و یا یک آگاهی کلی است ،توافقی وجود ندارد(مارکوا[14] و همکاران،2009؛ کشیاپ،2012). بینش در سطح نشانه شناسی به آگاهی فرد از مهمل بودن وسواس ها[15] مربوط می شود(لاچنر[16] و استین[17] ،2003؛ کشیاپ، 2012). فانتنل و همکاران(2010) پیشنهاد می کنند که بجای در نظر گرفتن بینش به عنوان یک مفهوم دو قطبی ، نگاهی پیوستاری به آن داشته باشیم(فانتنل و همکاران، 2010؛ چرین، 2012). بر این اساس می توان بینش در بیماران وسواسی را روی پیوستاری قرار دارد که از بینش خوب –که در آن بیماران به افراطی و غیر منطقی بودن افکار و نگرانی هایشان به خوبی آگاهند- تا اطمینان هذیانی[18]- که در آن وسواس ها واقعی و منطقی در نظر گرفته می شود- گسترده شده است(مارکوا و همکاران، 2009؛ کشیاپ، 2012؛ اونن،2013). از این رو نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، بینش ضعیف را به صورت ناتوانی فرد برای تشخیص افراطی یا غیرمنطقی بودن نشانه های خود تعریف می کند(انجمن روانپزشکی امریکا،1994؛کشیاپ، 2012). همچنین آنچه که در نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تحت عنوان بینش ضعیف مطرح شده، در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به صورت بینش خوب یا نسبتا خوب، بینش ضعیف و عدم بینش ، تصحیح شده است(انجمن روانپزشکی آمریکا[19]، 2013). بینش ضعیف در اختلال وسواس فکری – عملی با برخی ویژگی های بالینی از قبیل تعداد و شدت بیشتر وسواس و اجبار ها، سن شروع پایین تر، طولانی تر بودن مدت بیماری، دوره مزمن بیماری و شدت بیشتر بیماری ارتباط دارد(کیشور[20] و همکاران،2004؛ کاتاپانو[21] و همکاران،2001؛ کاتاپانو و همکاران، 2010؛ جاکابوسکی[22]، 2011؛ بلینو[23] و همکاران، 2005؛کشیاپ، 2012). همچنین اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، نشانه های افسردگی همبود یا وسواس ها و اجبارهای انباشت با بینش ضعیف مرتبط است (ماتسوناگا[24] و همکاران، 2002؛ ترکسوی[25] و همکاران، 2002؛ آلونسو[26] و همکاران، 2008؛ کیشور، 2004؛ بلینو و همکاران، 2005؛ ساموئل[27] و همکاران، 2007؛ براردیس[28] و همکاران، 2005، اونن، 2013). ازسوی دیگر ، بینش پایین به عنوان یک از قوی ترین پیش­بینی کننده های نتیجه درمانی ضعیف در نظر گرفته شده است( کاتاپانو و همکاران،2001؛ ترکسوی و همکاران، 2002؛ کشیاپ،2012). برخی محققان بر این باورند که که بینش ضعیف ممکن است ناشی از نقائص شناختی باشد و یا ممکن است با یک مسئله ارگانیکی در ارتباط باشد(آیگنر[29] و همکاران،2005؛به نقل از کشیاپ،2012). بنابراین به طور کلی می توان دو دسته متغیر های روان شناختی و عصب روان شناختی را در ادبیات تحقیق در مورد وسواس مشاهده کرد. برای اختلال وسواس مبانی عصب روان شناختی قویی مطرح شده است. از جمله مهمترین این متغیر ها کارکرد های اجرایی است. بیشترین کارکردهای اجرایی مورد بررسی پژوهشگران که در گروه بیماران وسواسی نسبت به گروه سالم دارای نقائص قابل توجهی هستند عبارتند از: حل تعارض / بازداری[30]، آمایه تغییر[31]، حافظه غیر کلامی، سیالیت[32] ، برنامه ریزی، تصمیم گیری، حافظه کاری فضایی، توجه و سرعت پردازش و سازماندهی حافظه کلامی(کشیاپ،2012؛ کشیاپ، 2013). با توجه به اینکه برخی دیگر از پژوهشگران چنین نتایجی را گزارش نمی کنند(کولز[33] و همکاران،2004؛ آبروزس[34] و همکاران،1995) به نظر می رسد که یافته های بدست آمده در این زمینه متناقض باشد(کشیاپ و همکاران، 2013). در ادبیات پژوهش فقط سه مطالعه منتشر شده رابطه بین عملکرد عصب روان شناختی و بینش را مورد بررسی قرار داده است. کیتیس[35] و همکاران(2007) نشان دادند که گروه بیماران وسواس با بینش پایین در یادگیری کلامی و حافظه کلامی عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه بیماران با بینش بالا داشتند(کیتیس و همکاران،2007؛ به نقل از کشیاپ،2012). همچنین کشیاپ(2012) نتیجه گرفت که بینش پایین با تخریب بیشتر در حل تعارض/ بازداری پاسخ، سیایلیت و حافظه کلامی ارتباط دارد(کشیاپ و همکاران،2012). مطالعه دیگر نشان داد که هرچند عملکرد عصب روان شناختی در دو گروه مقایسه اسکیزوفرنیا(با همبودی وسواس و بدون همبودی وسواس) مشابه بود اما گروه وسواس با بینش پایین عملکردضعیف تری را از خود نشان دادند(تومکایا[36] و همکاران، 2009؛ به نقل ازکشیاپ و همکاران، 2012). کارکرد های عصب روان شناختی نه تنها برای مطالعاتی که به مبانی زیستی اشاره دارند مهم است بلکه در توانایی های سطح بالاتر فراشناختی نیز نقش دارند. اشاره شده که برخی فرایند های فراشناختی بهنجار مانند خود انعکاسی[37]، خود آگاهی[38] و توانایی نگهداری بازنمایی های ذهنی برای تفکر، بنیانی اساسی برای بینش است. از اینرو بینش محدود در فرد، بیانگر مشکل وی در معنا دهی به تجارب روزانه به منظور بنا کردن یک احساس شخصی پیچیده و منسجم از خود است (کشیاپ و همکاران، 2012). فراشناخت ارتباط نزدیکی با کارکردهای اجرایی دارد، چرا که هر دو توانایی “نظارت”[39] و “کنترل” فرایندهای شناختی برای انجام رفتار هدفمند را شامل می شود(فرناندز[40] و همکاران،2000). فراشناخت به عنوان تفکر درباره تفکر تعریف شده و شناخت در مورد صحت واکنش های فرد به محرک ها را در بر می گیرد. فراشناخت یک مفهوم گسترده است که آگاهی و تنظیم فعالیت های شناختی را در بر می گیرد. آگاهی فراشناختی دربر گیرنده آگاهی فرد در موردتوانایی های شناختی، راهبردهای شناختی و تکالیف شناختی خود است. در حالی که تنظیم فراشناختی نظارت و کنترل شناختی را در بر می گیرد(فرناندز و همکاران،2000). بنابراین نظارت و کنترل دو مولفه مشترک در مفاهیم فراشناخت و کارکرداجرایی است. اهمیت فرایند های فراشناختی مانند ارزیابی افکار و باور هایی درمورد تفکر، در شکل گیری و امتداد افکار خودآیند همواره مورد تاکید قرار می گیرد(اونن، 2013). نشان داده شده که آگاهی فرد در مورد افکار خودش و ارزیابی های منفی درباره افکار خودآیند پیش بینی کننده افکار وسواسی است (اونن، 2013). اونن(2013) نشان داده که نمرات فراشناختی در گروه وسواسی به طور معنا داری بالاتر از گروه سالم است. هرمان[41] و همکاران(2003) نیز نشان دادند که نمرات تمام خرده مقیاس های فراشناخت در گروه افراد وسواسی بالاتر از گروه کنترل است.(هرمان و همکاران، 2003؛ به نقل از اونن، 2013)البته باید توجه داشت که در پیشینه پژوهش ، با وارسی های ما ،تنها یک مطالعه رابطه بین بینش و فراشناخت را مورد بررسی قرار داده است. اونن(2013) نتیجه می گیرد که نمرات کنترل ناپذیری و خطر،اطمینان شناختی ، نیاز به کنترل افکار و خود آگاهی شناختی در بیماران وسواس با بینش پایین نسبت به گروه های دیگر(بیماران وسواسی با بینش پایین و گروه کنترل) پایین تر است(اونن، 2013). برخی مطالعات نشان داده اند که کنترل ناپذیری و خطر، نگرانی و نشانه های وسواسی جبری را پیش بینی می کنند. به علاوه نیاز به کنترل افکار به طور خاص شاخص خوبی برای باورهای نگرانی در مورد آیین ها ست. در این بافت تکنیک های فراشناختی این پتانسیل را دارند که اینگونه باور ها را افزایش دهند و تکنیک ها توجه آگاهی گسلیده می تواند درمان منطقی برای بیماران وسواس با بینش خوب باشد اما برای بیماران با بینش ضعیف مناسب نیست (اونن، 2013). از آنجا که نیاز به کنترل افکار از تعیین کنندگی کمتری برای افراد وسواس با بینش ضعیف برخوردار است، احتمالا مواجهه با افکار نا خواسته یا تصاویر ذهنی نمی تواند به چالش با باورهای فراشناختی و تسهیل گسلش از افکار وسواسی کمک کند(اونن، 2013). بررسی رابطه بین سطوح بینش با متغیرهای روان شناختی و عصب روان شناختی تلویحات بالینی و پژوهشی مهمی را در بردارد. برای مثال اصلاح باورهای مبتنی بر مواجهه از خوگیری مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ برای بیماران وسواس با بینش ضعیف کارایی بیشتری دارد. همچنین در صورت وجود یک پروفایل عصب روانشناختی متمایز برای بیماران با بینش ضعیف زمینه پژوهش های بیشتر در مورد مبناهای زیستی و ژنتیکی فراهم می شود. این ارتباط در حیطه بالینی می تواند پتانسیلی را برای ایجاد راهبردهای جدید برای بیماران با بینش پایین ایجاد کند(کشیاپ و همکاران، 2012). با توجه به شدت بیشتر بیماری در افراد با بینش ضعیف به نظر می رسد این افراد نقائص عصب روانشناختی بیشتری را تجربه می کنند. در افراد با بینش ضعیف تعارض بین باور های غیر منطقی و اطلاعات صحیح به صورت ناسازگارنه با ایجاد باورهای خود خوان تر اداره می شود. از این رو ما استدلال می کنیم که بینش ضعیف ممکن است با نقص بیشتر در حل تعارض ارتباط داشته باشد(کشیاپ و همکاران، 2012). با توجه به نقش فرهنگ در بروز و زمینه سازی نشانه های وسواسی(یورولماز[42]، 2007) و نوسان نتایج در مورد ارتباط کارکرد های عصب روانشناختی و بینش در بیماران وسواس و همچنین کمبود پیشینه پژوهشی در زمینه ارتباط بین فراشناخت ها و بینش، همچنین با توجه به تمهیدات یاد شده در مورد تفاوت برخی متغیرها ی روانشناختی در افراد مبتلا به وسواس با بینش بالا و پایین با افراد سالم، مساله اساسی تحقیق حاضر اینست که آیا باورهای فراشناختی (باورهای فراشناختی منفی و مثبت درباره نگرانی )و کارکردهای اجرایی ( سنجش حل تعارض/ بازداری پاسخ، برنامه ریزی و ایجاد تغییر ) در افراد مبتلا به وسواس، با بینش پایین و بالا از یک سو، و افراد سالم از سوی دیگر تفاوت وجود دارد؟ 1-2- ضرورت تحقیق امروزه وسواس یکی از شایع ترین اختلال های روانی بحساب می آید و شیوع آن بیش از دوبرابر اسکیزوفرنیا گزارش شده است. کیفیت زندگی وسواسی ها به مراتب بد تر از کل جامعه هست. بسیاری از آیین واره های وسواسی که باید بر طبق توالی و ترتیب خاصی انجام پذیرد می تواند برای افراد فلج کننده باشد و ساعات زیادی از اوقات بیداری آنها را به خود اختصاص دهد. این امر باعث می شود که کارکرد این افراد در زمینه های شغلی ،اجتماعی و روابط بین فردی به شدت کاهش پیدا کند(استگتی، 1389). بنابر این بررسی و شناخت بیشتر این اختلال، از دو جهت دارای اهمیت است: الف:ضرورت نظری: به لحاظ نظری میتوان به موارد زیر اشاره کرد: عدم وجود توافق کلی در موضوع ارتباط بین کارکردهای عصب روان شناختی و سطوح بینش در بیماران وسواس. همچنین بررسی ارتباط بین بینش و کارکردهای عصب روانشناختی تلویحات پژوهشی مهمی را در بر دارد از جمله اینکه در صورت وجود ارتباط بین بینش ضعیف و یک نیمرخ عصب روانشناختی متمایز، پژوهش های بیشتری د این مطلب را هم بخوانید : ابعاد وعناصر CRM:/پایان نامه درمورد رسانه اجتماعیر مورد نقش عوامل بنیادین زیستی به ویژه مسایل مغز ، وهمچنین ژنتیکی شکل خواهد گرفت. بررسی ارتباط بین فراشناخت و سطوح بینش می تواند کاستی های پژوهشی در این زمینه را جبران کند از آنجا که فرهنگ در بروز و زمینه سازی نشانه های وسواسی نقش مهمی ایفا می کند و موارد فوق در فرهنگ ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته است بررسی این موارد در شناخت بیشتر این بیماری در ایران ضروری مینماید. بنابراین هر تلاشی که بتواند ابعاد یاد شده را بیشتر آشکار سازد، هم به شکل گیری زمینه های پژوهشی مرتبط با بیماران وسواسی در ایران یاری خواهد داد و هم امکان مقایسه نتایج به دست آمده را با نتایج دیگر کشورها و بومها فراهم خواهد ساخت . ب: ضرورت عملی: با توجه به اینکه بینش در تشخیص، پیش اگهی و درمان بیماران مبتلا به وسواس نقش مهمی ایفا می کند(چریان، 2012) ، هرنوع یافته ای در این زمینه میتواند یاری گر تلاشهای بالینی متخصصان علوم رفتاری باشد. همچنین در صورتی که بین باور های فراشناختی و سطح بینش در بیماران وسواسی ارتباطی وجود داشته باشد، می توان در درمان این قبیل بیماران به استفاده از تکنیک های مرتبط با اصلاح باورهای فراشناختی بیشتر توجه نمود. 1-3- اهداف تحقیق متناسب با مسئله اساسی تحقیق، اهداف ذیل شکل گرفته اند: تعیین تفاوت کارکرد های اجرایی در بیماران وسواسی و افراد بهنجار تعیین تفاوت کارکردهای اجرایی در بیماران وسواسی با بینش بالاو پایین تعیین تفاوت باورهای فراشناختی در بیماران وسواسی و افراد بهنجار تعیین تفاوت باور های فراشناختی در بیماران وسواسی با بینش بالا و پایین 1-4- فرضیه های پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:21:00 ب.ظ ]




نتیجه گیری:حساسیت اضطرابی ، نگرانی و مشکل در تنظیم هیجان سازه های شناختی به هم پیوسته ای هستند که بر علایم اختلالات اضطرابی ،خصوصا اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس از سانحه تاثیر گذاشته و موجب تشدید وتداوم این اختلال ها می شوند.

کلید واژه ها: حساسیت اضطرابی، نگرانی، مشکل در تنظیم هیجان، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه

  

فهرست مطالب

                                                                                    

           عنوان                                                                                               صفحه

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1-مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………2

1-2–بیان مساله………………………………………………………………………………………………………………3

1-3-اهمیت وضرورت پژوهش…………………………………………………………………………………………9

1-4-اهداف پژوهش……………………………………………………………………………………………………….10

1-5-فرضیه­های پژوهش………………………………………………………………………………………………….12

1-6-تعریف مفهومی و عملیاتی پژوهش…………………………………………………………………………….13

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

2-1-اختلال اضطراب فراگیر……………………………………………………………………………. …………18

2-2-نظریه­های اولیه در تبیین اختلال اضطراب فراگیر………………………………………………………………………….20

2-3-دیدگاه روانکاوی………………………………………………………………………………………………………………………………….20

2-4-دیدگاه رفتاری……………………………………………………………………………………………………………………………………21

2-5-مدل شناختی اختلال اضطراب فراگیر…………………………………………………………………………………………….22

2-6-مدل­های ویژه اختلال اضطراب فراگیر……………………………………………………………………………………………..22

2-6-1-مدل اجتناب از نگرانی اختلال اضطراب فراگیر………………………………………………………………………….23

2-6-2- مدل فراشناختی اختلال اضطراب فراگیر (MCM)……………………………………………………………..27

2-6-3- مدل بد تنظیمی هیجانی…………………………………………………………………………………………………………29

2-6-4- مدل مبتنی بر پذیرش اختلال اضطراب فراگیر (ABM)…………………………………………………….31

2-6-5- مدل عدم تحمل بلاتکلیفی…….. ……………………………………………………………………………………………..33

2-7-اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)……………………………………………………………………………………..35

2-8-سبب­ شناسی اختلال PTSD………………………………………………………………………………………………………39

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

2-9-نظریه­های زیستی………………………………………………………………………………………………………………………….41

2-10-عوامل روان پویشی…………………………………………………………………………………………………………………….42

2-11-عوامل شناختی…………………………………………………………………………………………………………………………..42

2-12-ریشه­های PTSD……………………………………………………………………………………………………………………….43

2-12-1-نظریه باورهای در هم شکسته…………………………………………………………………………………………….44

2-12-2-نظریه شرطی­سازی……………………………………………………………………………………………………………….45

2-12-3-نظریه پردازش هیجانی………………………………………………………………………………………………………..46

2-12-4-شکست روانی……………………………………………………………………………………………………………………….47

2-12-5-نظریه پردازش دوگانه…………………………………………………………………………………………………………..48

2-13-حساسیت اضطرابی……………………………………………………………………………………………………………………49

2-14-نگرانی………………………………………………………………………………………………………………………………………….54

2-15-مشکل در تنظیم هیجان……………………………………………………………………………………………………………59

فصل سوم :روش شناسی پژوهش

3-1-طرح پژوهش:………………………………………………………………………………………………………………………………..66

3-2-جامعه ونمونه آماری………………………………………………………………………………………………………………….66

3-3-روش نمونه گیری………………………………………………………………………………………………………………………66

3-4-روش اجرا:………………………………………………………………………………………………………………………………….67

3-5-ابزار جمع آوری اطلاعات………………………………………………………………………………………………………….67

3-6-روش تجزیه وتحلیل داده ها……………………………………………………………………………………………………..70

فصل چهارم :یافته های پژوهش

4-1-مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………….72

4-2-داده های توصیفی………………………………………………………………………………………………………………………72

4-3- نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره(MANOVA)…………………………..73

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1-بحث ونتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………83

5-2-محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………………………………………….91

5-3-پیشنهادات پژوهشی………………………………………………………………………………………………………………….92

5-4-پیشنهادات کاربردی…………………………………………………………………………………………………………………92

این مطلب را هم بخوانید :

استراتژی مدیریت ارتباط با مشتری و سیستم مدیریت ارتباط با مشتری

مقدمه

اختلالات اضطرابی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی هستندو نسبت ابتلای زنان تقریبا دو برابر مردان است، اختلالات اضطرابی با عوارض زیادی همراهند، اغلب مزمن شده و نسبت به درمان مقاوم هستند، این اختلالات را می توان خانواده ای از اختلالات روانی مجزا و درعین حال مرتبط به هم درنظر گرفت (سادوک وسادوک،1389). (انجمن روانپزشکی آمریکا[1]،2000) شش طبقه عمده برای اختلالات اضطرابی ارایه کرده است: فوبی(هراس)، اختلال پانیک، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی –اجباری، اختلال استرس پس ازسانحه و اختلال استرس حاد.

دراین میان دواختلال اضطراب فراگیرو اختلال استرس پس از سانحه به نظر می رسد که ریشه های مشابه داشته باشند، به این خاطر که تجربه حوادث آسیب زا هم احتمال ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه و هم ابتلا به اختلال اضطراب فراگیر را افزایش می دهند، درواقع به نظرمی رسد که افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بیشتراحتمال دارد که درگذشته حادثه آسیب زایی را تجربه کرده باشند، درنهایت می توان گفت که این دو اختلال علل زیست شناختی و روانشناختی مشترکی می توانند داشته باشند(کسلر[2]و همکاران،1995).

اختلال اضطراب فراگیر(GAD) ازتشخیص های بسیار رایج اختلالات اضطرابی است، با شیوع تمام عمر 4.1% الی 6.6% در جمعیت عمومی (بلازر، هوگز، جورج، اسوارتز،و بویر[3]،1991؛ کسلرو همکاران، 1994). بر طبق راهنمای تشخیصی وآماری اختلالات روانی[4](DSM IV TR)، اختلال اضطراب فراگیر با نگرانی شدید و غیر قابل کنترل در مورد مسایل مختلف، که در بیشتر روز ها، حداقل شش ماه اتفاق می افتد مشخص می شود، نگرانی سبب پریشانی و یا اختلال در عملکرد می شودو با حداقل سه تا از ویژگی های زیر مربوط است: بی قراری، تحریک پذیری یا بی صبری، زود خسته شدن، تنش عضلانی، و اختلال خواب.

اختلال استرس پس از سانحه(PTSD) عبارت است از مجموعه ای از علایم که در پی مواجهه با حوادث آسیب زای زندگی پیدا می شود؛ فرد به صورت ترس و درماندگی به این تجربه پاسخ می دهد، واقعه را دایما در ذهن خود مجسم می کند و درعین حال می خواهد از یادآوری آن اجتناب کند. برای این که بتوان تشخیص این اختلال را مطرح کرد، علایم مزبور باید حداقل یک ماه طول کشیده باشد و بر حوزه های مهمی از زندگی بیمار نظیر حوزه های خانوادگی و شغلی او تاثیر چشم گیری نهاده باشد. میزان شیوع مادام العمر این اختلال را حدود هشت درصد در جمعیت عمومی می دانندو میزان بروز آن در طول عمر 9 تا 15 درصد تخمین زده می شود (سادوک و سادوک،1389).

دراین فصل ابتدا به بحث وبررسی درباره مساله، اهمیت وضرورت و سپس اهداف کلی وجزیی، فرضیه ها، متغیرهاو تعاریف مفهومی وعملیاتی متغیرها می پردازیم. درفصل دوم، به بیان مبانی نظری پژوهش و بحث درباره پژوهش های انجام شده در زمینه پژوهش حاضر خواهیم پرداخت. در فصل سوم به بحث درباره روش شناسی پژوهش و در انتها، در فصل پنجم به بحث و نتیجه گیری در مورد یافته های به دست آمده می پردازیم.

1-2-بیان مسئله:

شناخت آن دسته از اختلالات روانی که تحت عنوان اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس از سانحه معرفی می شوند، توجه بسیاری از روان شناسان، روان پزشکان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این اختلالات در طول تاریخ بشر همواره وجود داشته اند و امروزه نسبت قابل ملاحظه ای از روانرنجوری ها را به خود اختصاص داده اند. شدت و تداوم این اختلالات گاه به حدی می رسد که نیرو وکارآیی افراد را کاملا از بین می برد و اثری فلج کننده در زندگی شخصی و اجتماعی بیمار بر جای می گذارند(قاسم زاده ،1376). به طور کلی همه نظریات و تحقیقات بر این عقیده اند که تمام اختلالات اضطرابی دارای سطوحی از هیجان پذیری منفی یا روانرنجورخویی هستند(منیکا[5]و همکاران،1998). و از جهتی دیگر عوامل شناختی خاص مسؤل گسترش و تداوم اختلالات اضطرابی خاص هستند(استارسیویک و بیرلی[6]،2006). مثال هایی  از این عوامل خاص شامل حساسیت اضطرابی، نگرانی و مشکل در تنظیم هیجان در اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس از سانحه می باشد. لذا حساسیت اضطرابی، نگرانی و مشکل در تنظیم هیجان از جمله عوامل شناختی هستند که بایستی نقششان را در شروع و تداوم اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس از سانحه مورد بررسی قرار داد.

عامل آسیب‌ پذیری در مورد اضطراب و اختلال‌های اضطرابی که امروزه توجه علمی بسیاری به سوی آن معطوف شده است. حساسیت اضطرابی است، این سازه در دو دهه قبل در مورد روش‌شناسی، ارزیابی و درمان اختلالات اضطرابی توجه گسترده ای به دست آورده است (تیلور[7]، 1999).

مطالعات زیادی ارتباط بین حساسیت اضطرابی با اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس از سانحه را نشان داده اند. حساسیت اضطرابی (AS) (ریس و مک نالی[8]،1985؛ ریس،1991)  به عنوان ترس از احساس های مربوط به اضطراب تعریف می شوند که از باور به اینکه این احساسات تهدید اجتماعی، جسمانی یا روانشناختی برای فرد دارند ناشی می شود. مفاهیم رایج از حساسیت اضطرابی و ابعاد آن یک سازه چند بعدی رتبه ای با یک عامل کلی (مانند حساسیت اضطرابی عمومی ) و سه عامل مرتبه ای پایین را مطرح می کند :1- ترس از احساسات بدنی (نگرانی های جسمانی) 2- ترس از نشانه های قابل مشاهده عمومی (نگرانی های اجتماعی) و 3- ترس از عدم کنترل شناختی. حساسیت اضطرابی به عنوان عامل خطری برای رشد اختلالات اضطرابی فرض می شود و تحقیقات انجام شده با افراد بزرگسال و نوجوانان نشان داده است که حساسیت اضطرابی افراد با اختلال اضطرابی، بالاست، علی رغم این که، در مطالعات طولی برای اختلال پانیک نقش آغازین دارد (مالر[9]و ریس ،1992).

مطالعات همبستگی نشان داده اند که سازه حساسیت اضطرابی در چندین اختلال اضطرابی دیگر نیز بالاست (کوکس، بورگر، و اینس[10]، 1992). برای مثال، تیلور، کوخ،[11]و مک نالی (1992) دریافتند که نمرات شاخص حساسیت اضطرابی (ASI ؛ ریس، پترسون، کارسکی[12]، و مک نالی،1986) در تمام گروه های اختلالات اضطرابی به جز فوبی ساده در مقایسه با گروه کنترل، بالا بود. همچنین مطالعات سطوح بالایی از حساسیت اضطرابی را در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در مقایسه با گروه کنترل یافتند(دیاکون وآبراموویتز[13]،2006). برای مثال شواهد اخیر نشان می دهد که بین حساسیت اضطرابی و سطوحی از نگرانی  رابطه وجود دارد، به خصوص ترس از عدم کنترل شناختی در حساسیت اضطرابی به طور معناداری در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نسبت به افراد مبتلا به سایر اختلالات اضطرابی دیده می شود. علاوه بر این، تجربه عدم کنترل که یکی از ویژگی های نگرانی است، درافرادی که حساسیت اضطرابی بالایی دارند، سهیم است(دیاناورابین،2008). رودریگویز وهمکارانش(2004) نشان دادند که نمرات عامل عدم کنترل شناختی، به طور قوی با اختلال اضطراب فراگیر در ارتباط است که همسان با ارزیابی های شناختی تجربه شده در نگرانی است و افکار خودکار و خودانگیخته « فاجعه ذهنی» را که بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در طی انگیختگی ناشی از اضطراب تجربه می کنند، را نشان می دهد. در حقیقت علایم و نشانه های اضطرابی در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر به شدت سایر اختلالات اضطرابی مانند اختلال پانیک نیست و مطالعات مختلف نشان می دهند که افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر علایم فیزیولوژیکی کمتری، (از قبیل ضربان قلب، فشار خون، میزان تنفس) نسبت به افراد مبتلا به سایر اختلالات اضطرابی تجربه می کنند؛ به همین دلیل افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، سرکوبگر خودمختار نامیده شده اند. بورکوویک و همکاران (1990) نشان می دهند که اگرچه برانگیختگی پیرامونی خودمختار در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر محدود شده است، اما فرایند های شدیدی در لوب پیشانی، خصوصا در نیمکره چپ این افراد وجود دارد که این عمل موجب سرکوبی خودمختار می شود که این موضوع می تواند با عامل ترس از عدم کنترل شناختی در حساسیت اضطرابی مرتبط باشد(بارلو ودوراند،2002). همچنین چندین مطالعه ارتباط بین حساسیت اضطرابی و اختلال استرس پس از سانحه را مطالعه کرده اند. برای مثال تیلور و همکاران (1992) به این نتیجه رسیدند که حساسیت اضطرابی در تمام اختلالات اضطرابی وجود دارد و بیشترین میانگین نمرات حساسیت اضطرابی در افراد مبتلا به اختلال  پانیک و اختلال استرس پس از سانحه است و نمرات این دو گروه به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل بودند. در مطالعه دیگری که حق شناس و همکاران (1384) پس از زلزله بم در ایران انجام دادند، بین حساسیت اضطرابی بالا و اختلال استرس پس از سانحه در میان گروهی از نجاتگران  رابطه یافتند، آن ها گزارش کردند که در میان گروهی از نجاتگران آموزش ندیده، دانشجویانی که نمرات بالاتری در حساسیت اضطرابی داشتند، سطوح بالاتری از اثرات روانی را نشان دادند.

افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی اغلب بیان می کنند که در بیشتر مواقع زندگیشان نگران بوده اند. نگرانی به صورت رشته ای از افکار منفی که غالبا کلامی اند و هدفشان حل مسئله است تعریف شده است(بورکوویک، رابینسون، پروزینسکی، و دپری[14]1983). تحقیقات رابطه قوی مستقیمی بین نگرانی و تولید اضطراب و همچنین اضطراب و تولید نگرانی را ثابت کرده اند (کانا، مارتین، و کانوت[15]،2001). نگرانی شایع و به صورت بالقوه ای ناتوان ساز ویژگی تعداد زیادی از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی است (کسلر وهمکاران،2005). اگرچه نگرانی شدید درباره مشکلات اخیر نمی تواند بین اختلال اضطراب فراگیر و دیگر اختلالات اضطرابی تفاوت بگذارد، اما نگرانی شدید درباره رخدادهای آینده ممکن است ویژگی مرکزی اختلال اضطراب فراگیر باشد(دوگاز [16]و همکاران،1998).

با این حال تحقیقاتی وجود دارند که مطرح می کنند نگرانی در میان تعداد زیادی از اختلالات اضطرابی مشترک است و فقط مطالعات نسبتا اندکی واقعا وابستگی نگرانی به اختلال اضطراب فراگیر را ثابت کرده اند (تلیز[17]و همکاران،1994). برای مثال دوگاز، فریستون، لدوسر[18]و همکاران (1998) اختلال اضطراب فراگیر و دیگر اختلالات اضطرابی را در تفاوت بین نگرانی شان مقایسه کردند، وقتی که ابعاد نگرانی مانند نگرانی در مورد کار، نگرانی مالی، نگرانی در مورد تهدید جسمانی و نگرانی در مورد آینده مقایسه شدند، فقط نگرانی درباره آینده به صورت واضحی  بین بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و دیگر اختلالات اضطرابی متفاوت بود. همچنین مطالعات نسبتا کمی نقش نگرانی در اختلال استرس پس از سانحه را آزمایش کرده اند. مدل های شناختی اختلال استرس پس از سانحه مطرح می کنند که راهبردهای اجتناب شناختی مانند نگرانی، سرکوب فکرو نشخوار فکری در پردازش هیجانی موفق آسیب مداخله می کنند(اهلرز و کلارک[19]،2000؛ فوآ، استکتی، و روتبوم[20]،1989). برای مثال تحقیق پیشینی دریافت که راهبردهای کنترل فکر مانند نگرانی به صورت مثبتی با نشانه های اختلال استرس پس از سانحه همبسته بودند (روسکیوو ولز [21]،2006). علاوه بر این در مطالعه ای که بر روی قربانیان تصادفات رانندگی صورت گرفت، یافت شد که نگرانی به عنوان متغیر مداخله ای ناسازگار بین اختلال استرس پس از سانحه و شناخت های نا کارآمد عمل می کنند )بنت، بک وکلپ[22]،2009).

همچنین شواهد آشکاری وجود دارند که مشکلات مختلفی در تنظیم هیجان ممکن است نقش مرکزی در بیماری زایی اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس از سانحه داشته باشند (منین و همکاران،2005؛ منین، هولاوی، فرسکو، موری، هیمبرگ[23]،2007؛ سالترز–پدنئولت[24]و همکاران،2006؛ میچایل[25]و همکاران،2009). تنظیم هیجان به شیوه های سازگارانه پاسخدهی به هیجان اشاره دارد (بدون توجه به شدت یا واکنش شان) به طور خاص، کرتزو رومر (2004) چندین بعد مجزا که به تنظیم هیجان سازگارانه مربوط است را مشخص کرده اند :1-آگاهی و فهم هیجان،2-پذیرش هیجانات 3-توانایی کنترل رفتارهای تکانه ای و درگیری در فعالیت های هدفمند وقتی که هیجانات اتفاق می افتند و 4-توانایی دسترسی و انعطاف در استفاده از راهبردهای تنظیم هیجانی مناسب با موقعیت. مشکل ممکن است در هر یک از ابعاد بالا ظاهر شود که به عنوان مشکل در تنظیم هیجان مشخص می شود. برای مثال منین و همکاران (2005) دریافتند که آزمودنی های بالینی و غیر بالینی اختلال اضطراب فراگیر مشکلات تنظیم هیجانی بالایی را (مانند: مشکل در فهم هیجان، واکنش منفی به هیجانات و ناتوانی در خودتسکینی به هنکام تجربه هیجان منفی نشان می دهند، علاوه براین این مشکلات در تنظیم هیجان پیش بین وضعیت اختلال اضطراب فراگیر بودند حتی وقتی که سایر متغیر های مرتبط مانند نگرانی، اضطراب و شدت نشانه های افسردگی کنترل شده بودند. بر مبنای این مفهوم سازی از تنظیم هیجان، تول، بارت[26]و همکاران (2007) تفاوت مشکلات تنظیم هیجان در میان نمونه ای از افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و آنهایی که فقط علایم زیر آستانه ای اختلال استرس پس از سانحه را داشتند، مقایسه کردند، و به این نتیجه رسیدند که افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه به طور معنا داری مشکلات بالاتری در تنظیم هیجان کلی مانند ابعاد خاصی از فقدان پذیرش هیجانی، مشکلات درگیری در فعالیت های هدفمند در مواقع پریشانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی موثر و فقدان وضوح هیجانی داشتند، با این حال وقتی که برای کوواریانس مربوطه کنترل شدند، فقط تفاوت های مربوط به مشکلات در کنترل رفتار های تکانه ای در مواقع پریشانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی موثر و فقدان وضوح هیجانی باقی ماندند. در جمع بندی مبانی نظری و پژوهشی مرور شده می توان گفت که حساسیت اضطرابی، نگرانی و مشکل در تنظیم هیجان ازجمله مولفه های روانشناختی هستند که نقش مهمی در اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس از سانحه دارند. هر چند شواهد پژوهشی بیانگر ارتباط این متغیرها با اختلال اضطراب فراگیر واختلال استرس پس از سانحه  می باشد اما پژوهش های اندکی به بررسی مقایسه ای این متغیرها در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس ازسانحه و افراد عادی پرداخته اند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی این مسئله بود که آیا بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه و افراد عادی از نظر متغیرهای حساسیت اضطرابی، نگرانی و مشکل در تنظیم هیجان تفاوت وجود دارد؟

1-3-اهمیت وضرورت تحقیق

اختلالات اضطرابی از جمله شایع ترین اختلالات روانپزشکی هستند و با مشکلات رشدی، زیستی و آسیب شناختی قابل توجهی مرتبط هستند. آن ها به حوزه های چند گانه از عملکرد مانند هیجانی، شناختی و رفتاری آسیب می زنند و معمولا ماهیت مزمنی دارند، آن ها همچنین خطر همایندی چنداختلال روانپزشکی دیگر را نیزافزایش می دهند (پینه[27]و همکاران،1998 ). اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس از سانحه از جمله شایع ترین اختلالات اضطرابی هستند، این اختلالات با عوارض زیادی همراهند و احتمال همایندی بالایی باهم دارند و اغلب مزمن شده  نسبت به درمان مقاوم هستند. بیماران مبتلا به این اختلالات در اثر احساس های مزمن و شدید اضطراب درمانده می شوند و مشکلات زیادی در کارکرد شغلی، بین فردی، مالی، تحصیلی، زناشویی و مراقبتی خود پیدا می کنند و مقادیر بالایی از خدمات بهداشتی را صرف خود می کنند (سادوک وسادوک ،1389). به علت ماهیت عاجزکننده و اختلال های مربوط، داروهای تجویزی برای اضطراب ازجمله پرمصرف ترین داروها در جهان هستند. شیوع اختلالهای اضطرابی  18.7% بوده و شیوع آن در زنان و طبقات پایین اقتصادی – اجتماعی بیشتر است، با توجه به شیوع قابل ملاحظه این اختلال ها لزوم تشخیص و درمان به موقع  آن ها امری ضروری است (هالجین و ویتبورن ،1383).  بنابراین تشخیص و درمان اختلال های اضطرابی پیامدهای بلند مدت و آزارنده آن ها را کاهش می دهد. در دهه های اخیر مطالعات زیادی جهت شناختن عامل های روانشناختی موثر در شروع و تداوم اختلال های اضطرابی انجام یافته است و نتایج این مطالعات رابطه این اختلالات را با برخی عوامل روانشناختی از قبیل حساسیت اضطرابی، مشکل در تنظیم هیجان و نگرانی را نشان داده است که این عوامل در اختلالات اضطرابی دیده می شوند و باعث ایجاد و تداوم اضطراب مرضی می شوند. بااین وجود مطالعات کمی به بررسی و مقایسه این سازه ها در افراد مبتلا به اختلال اضطراب  فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه و افراد عادی  پرداخته اند . لذا ضرورت انجام این پژوهش تعیین و مقایسه این سازه ها در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه و افراد عادی می باشد تا با شناخت بهتر رابطه این عوامل با اختلالات مذکور، داده های مفیدتری در اختیار درمانگران قرار بگیرد و به این ترتیب گام های موثرتری در شناخت و درمان این اختلالات برداشته شود. از طرف دیگر، از آن جایی که پژوهش های اندکی در رابطه با این عوامل در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس از سانحه  به عمل آمده است، ضرورت انجام این پژوهش بیشتر احساس می شود.

1-4-اهداف پژوهش

هدف کلی: مقایسه سازه های شناختی حساسیت اضطرابی، نگرانی و مشکل درتنظیم هیجان و ابعاد هریک از آنها در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه و افرادعادی.

اهداف اختصاصی:

اهداف اختصاصی این پژوهش عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:20:00 ب.ظ ]




1-4- اهداف تحقیق……………………………………………. 13

1-5- فرضیه ها ……………………………………………… 13

1-6-سوالات پژوهش ……………………………………………. 13

1-7- تعاریف نظری و عملیاتی…………………………………… 14

فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق

الف)مبانی نظری…………………………………………….. 16

1 درد …………………………………………………….. 16

1-1- تعریف درد……………………………………………… 16

1-2- انواع درد …………………………………………….. 18

1-3- طبقه بندی درد …………………………………………. 20

1-4- آستانه ی درد و ادراک……………………………………. 20

1-5- نظریه های درد………………………………………….. 22

1-5-1- نظریه اختصاصی بودن درد………………………………… 22

1-5-2- نظریه تصمیم حسی………………………………………. 22

1-5-3- نظریه الگو…………………………………………… 23

1-5-4- نظریه کنترل دریچه…………………………………….. 24

1-5-5- نظریه امروزی درد……………………………………… 24

1-6- درد مزمن………………………………………………. 25

1-6-1- انواع درد مزمن……………………………………….. 26

1-7- همه گیر شناسی درد مزمن………………………………….. 26

1-8- چندبعدی بودن درد ………………………………………. 28

1-9- جنبه روانشناختی درد…………………………………….. 31

1-10- تئوری های اخیر درد مزمن ……………………………….. 32

1-11- افسردگی و اضطراب در مبتلایان درد مزمن…………………….. 33

1-12- سبب شناسی درد مزمن…………………………………….. 34

1-13- اهداف درمانی درد مزمن………………………………….. 34

1-13-1- پیشگیری و درمان درد مزمن……………………………… 35

1-13-2- اصول درمانی عمومی……………………………………. 36

پایان نامه - مقاله - متن کامل

 

1-13-3- طبقه بندی داروهای مورد استفاده در درد مزمن……………… 37

1-13-4- درمان های روانشناختی برای درد…………………………. 38

1-14- سردرد مزمن……………………………………………. 39

1-14-1- سبب شناسی سردرد مزمن…………………………………. 39

1-14-2- علائم سردرد مزمن……………………………………… 40

1-14-3- فاکتورهای سردرد مزمن…………………………………. 44

1-14-4- درمان سردرد…………………………………………. 44

1-15- مدیریت درد……………………………………………. 47

1-15-1- برنامه های مدیریت درد………………………………… 49

1-15-2- رویکرد روانشناختی در مدیریت درد……………………….. 50

2- شناخت…………………………………………………… 51

2-1- تعاریف فراشناخت………………………………………… 52

2-2- ریشه های تاریخی مفهوم فراشناخت…………………………… 53

2-3-مولفه های فراشناخت بر اساس دیدگاه فلاول…………………….. 55

2-4- باورهای فراشناختی………………………………………. 59

3- تنظیم هیجان……………………………………………… 62

3-1- تعریف تنظیم هیجان………………………………………. 63

3-2- تاریخچه تنظیم هیجان…………………………………….. 65

3-3- چهارچوب تنظیم هیجان…………………………………….. 66

3-4- تنظیم هیجان و اسیب شناسی روانی…………………………… 68

3-5- مدل گروس در تنظیم هیجان…………………………………. 69

3-6- درد و تنظیم هیجان………………………………………. 70

3-7- تنظیم شناختی هیجان……………………………………… 71

3-8- راهبردهای تنظیم هیجان…………………………………… 76

4- شناخت و درد……………………………………………… 78

5- هیجان و درد …………………………………………….. 78

6- رابطه هیجان با شناخت……………………………………… 79

ب) پیشینه تحقیقاتی…………………………………………. 80

 

این مطلب را هم بخوانید :

تحقیقات انجام شده در خارج از کشور……………………………. 80

تحقیقات انجام شده در داخل کشور………………………………. 86

ج) جمع بندی……………………………………………….. 88

فصل سوم: روش تحقیق

3-1- روش تحقیق……………………………………………… 91

3-2- جامعه آماری……………………………………………. 91

3-3- نمونه آماری و حجم آن……………………………………. 91

3-4- متغیرهای پژوهش…………………………………………. 92

3-5- ابزار جمع آوری اطلاعات…………………………………… 92

3-5-1- مقیلس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان……………………… 92

3-5-2- پرسشنامه باورهای فراشناختی…………………………….. 97

3-5-3- پرسشنامه درد مک گیل…………………………………… 99

3-6- روش اجرا……………………………………………… 100

3-7- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات……………………………….. 100

فصل چهارم: نتایج و یافته های تحقیق

4-1- یافتهای توصیفی ……………………………………….. 103

4-2- یافته های استنباطی…………………………………….. 105

4-2-1- فرضیه اول…………………………………………… 105

4-2-2- فرضیه دوم…………………………………………… 107

4-2-3- سوال تحقیق………………………………………….. 108

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری و پیشنهادات

5-1- بحث و نتیجه گیری………………………………………. 115

5-2- نتیایج حاصل از آزمون فرضیات و سوال پژوهش…………………. 116

5-3-نتیجه گیری…………………………………………….. 123

5-4- محدودیت ها……………………………………………. 125

5-5- پیشنهادات برای تحقیقات بعدی…………………………….. 125

5-6- پیشنهادات کاربردی……………………………………… 126

فهرست منابع و ماخذ

منابع…………………………………………………….. 127

ضمایم…………………………………………………….. 143

چکیده انگلیسی     148

مقدمه

درد در خدمت یک هدف مهم یعنی هشدار به شما برای آسیب دیدگی عضوی از بدن مانند رگ به رگ شدن مچ پا و یا سوختگی دست است. درد مزمن، اغلب پیچیده تر از این است. اگرچه مردم فکر می کنند که درد احساسی کاملا فیزیکی است ولی درد دارای عواملی بیولوژیکی، روانشناختی و هیجانی است. علاوه بر این، درد مزمن می تواند سبب احساساتی همچون خشم، ناامیدی، غم و اندوه و اضطراب شود. بنابراین برای درمان موثر درد باید جنبه های فیزیکی، هیجانی و روانشناختی را نیز لحاظ کرد (انجمن روانشناسی آمریکا[1]،2012). درمان های پزشکی، از جمله دارو، عمل جراحی، توانبخشی و ورزش درمانی ممکن است برای درد مزمن مفید باشد. اما درمان های روانشناختی نیز بخشی مهم از مدیریت درد است. درد و مدیریت افکار، هیجانات و رفتاری که همراه با ناراحتی است می تواند به شما در کنار آمدن موثر با درد کمک کند و در واقع درد شما را کاهش دهد(فیلدز[2] و همکاران، 1991؛ به نقل از هنسن[3]، 2005). مدیریت درد[4] شاخه ای پزشکی با به کارگیری رویکردی چندرشته ای برای کاهش درد و رنج و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به درد است (واجوکی[5]، 2013). تیم مدیریت درد شامل پزشک، روانشناس، فیزیوتراپ، کاردرمانگر است (انجمن درد انگلستان، 2010). مدیریت موثر بلند مدت نیاز به تلاش هماهنگ این گروه دارد. در تحقیقات مشخص شده است که 80-85 % بیماران مبتلا به درد هیچ آسیب علی ندارند و در عوض دارای مشکلات روانشناختی و هیجانی اند ( ویگنا[6]، 2011). عوامل روانشناختی نقش مهمی در تشدید درد مزمن دارد ( براون، سی مور، دردی، جونز[7]، 2008). در مدیریت درد تنطیم هیجان[8] نقش مهمی ایفا می کند (پاکوت، کرگوت و دوب[9]،2005؛ کانلی، کف، افلک، اندرسون، واتر و لاملی[10]، 2007). مهارت های عمومی تنظیم هیجان ( به عنوان مثال مهارت هایی که می تواند برای تنظیم موفقیت آمیز طیف وسیعی از هیجانات به کار گرفته شود) به چند دلیل حائز اهمیت هستند: اول: هیجانات منفی که لزوما در شاخص های تشخیصی اختلالی خاص به آن اشاره نشده، عموما نشانه ی رفتاری مرتبط با اختلال هستند (مانند نشانه های خشم در شراب خواری؛ نشانه های غم و اندوه در سوء مصرف مواد). دوم: هیجانات منفی لزوما در معیارهای تشخیصی ذکر نشده اغلب در استفاده از راهبردهای مقابله ای موثر و اجرای راهبردهای یادگرفته شده در طول درمان تداخل ایجاد می کند ( به عنوان مثال اضطراب در استفاده از راهبردهای فعال حل مسئله در بیماران افسرده ممانعت ایجاد می کند؛ خلق افسرده و احساس ناامیدی مانع از درگیر شدن بیماران مضطرب در موقعیت های هراس انگیز می شود) در آخر اینکه مشکل بسیاری از افرادی که به بیش از یک اختلال دچار هستند ( برکینگ[11] و همکاران، 2008؛ به نقل از کروگر و مارکون[12]،2006) را می توان تا حدودی با نقص در مهارت های تنظیم هیجان توضیح داد (به عنوان مثال عدم توانایی در پذیرش احساسات خود منجر به پاسخ های مختلفی از جمله اجتناب یا نشخوار فکری می شود که در نهایت باعث اختلالات گوناگونی از جمله اضطراب و افسردگی می شود). فاکتورهای شناختی نیز قویا با ناتوانی در ارتباط است. طیف وسیعی از مفاهیم شناختی در ایجاد و پایداری درد نقش اساسی ایفا می کنند (کف[13] و همکاران، 2004؛ به نقل از روجی[14] و همکاران، 2009، ترک[15] و همکاران، 2002). مفاهیم شناختی شامل خودکارامدی (بندورا[16]،1997؛ به نقل از روجی و همکاران، 2009)، سبک های مقابله ای شناختی (لازاروس[17]، 1984؛ به نقل روجی و همکاران، 2009)، شرایط اجتناب – ترس (لتهام، 1983؛ لیین و همکاران،1955؛  به نقل از روجی و همکاران 2009)، باورهای مرتبط با بیماری (لونتال و همکاران، 1980؛ به نقل از روجی و همکاران، 2009)  می باشد. در مطالعات مختلف، ارتباط مناسبی بین باورهای مرتبط با درد و عملکرد دیده شده است برای مثال مدت درد (ویلیامز و ترون[18]،1989؛ به نقل از دیسویک[19]، 2004) و ثبات درد (هردا [20]و همکاران، 1994، ویلیامز و همکاران، 1994؛ به نقل از دیسویک، 2004) ارتباط موثری با شدت درد دارند. باورهای مرتبط با درد در ثبات (هردا و همکاران،1994؛ به نقل از دیسویک، 2004؛ استراد، تورن[21]، جنسن[22] و بوتبی، 2000) و پایداری درد (تورنر[23]، جنسن و رومانو[24]، 2000، ویلیامز و همکاران، 1994؛ به نقل از دیسویک، 2004) ارتباط قوی با علت شناسی روانشناختی اختلالات دارد. این باورها راجع به ماهیت درد با نتایج درمانی ضعیف و استرس روانی همراه است (هردا و همکاران، 1994، ویلیامز و همکاران، 1994؛ به نقل از دیسویک، 2004)کسانی که در درمان باورها را نادیده می گیرند درمان موثر را تضعیف می کنند (ویلیامز و همکاران، 1994؛ به نقل از دیسویک،2004). به نظر می رسد در زمینه ی باورهای مرتبط با درد، فاجعه سازی از درد و کنترل درونی فاکتورهای مهمی باشند ( اسمیت[25] و همکاران، 2006). با انجام این پژوهش به بررسی رابطه ی بین تنظیم هیجان و باورهای فراشناختی با مدیریت درد می پردازیم که می تواند گامی مثبت در جهت تعیین ارتباط متغیرهای هیجانی و شناختی با مدیریت درد باشد.

1-2-بیان مساله:

درد تجربه ی رایج هر انسانی از تولد تا مرگ است (بوری، ولان و مازور[26]، 2013 ). طیف وسیعی از بیماری ها شامل درد به عنوان یک نشانه ی بارز است و همچنین درد رایج ترین علت برای مراجعه به مراکز درمانی است (بوری و همکاران، 2013؛ به نقل از کرنز و همکاران، 2003، کلوا و همکاران، 2005، ترک و همکاران، 2001، برنال[27]، 2004 ). درد مزمن دردی است که بیش از 6 ماه طول بکشد، دارای عللی غیر خطرناک هستند و به روش های درمانی موجود پاسخ نمی دهند و ممکن است در طول زندگی بیمار پایدار باقی بماند (دانجیک[28]، 1999؛  به نقل از دیسویک،2004). افراد در درد مزمن طیف وسیعی از سازگاری را نشان می دهند که از دخالت کم در زندگی روزمره تا ناتوانی کلی متغیر است ( پارک و سونتی[29]، 2010). درد می آید و می رود و یا ممکن است پایدار باشد همچنین ممکن است خفیف یا شدید باشد. درد در افراد مختلف منحصر به فرد است و می تواند در طول زمان تغییر کند (کارتر[30]، 2013). هنگامی که درد به طور موثر درمان یا رها نشود، ممکن است اثرات مضری بر روی تمام جنبه های کیفیت زندگی داشته باشد. بیماران مبتلا به درد مزمن در تمام جنبه های کیفیت زندگی پایین تر از افراد عادی هستند (دیسویک و همکاران، 2004). درد می تواند بر روی جنبه های مختلف زندگی اثر منفی داشته باشد که برخی از این اثرات منفی عبارتست از: محدودیت توانایی در عملکرد (خواب، کار، ورزش و انجام کارهای روزمره)، کاهش یا افزایش اشتها، کاهش صمیمیت با شریک زندگی، آهسته کردن فرایند بهبود پس از بیماری یا عمل جراحی، اختلال در توانایی بدن در مقابله با عفونت، دگرگونی خلق (کارتر، 2013)، ایجاد استرس، تداخل با ظرفیت عملکردی و اختلال در اجرای نقش های خانوادگی، اجتماعی و شغلی (ترک، 1996؛ به نقل از دیسویک، 2004). درد شامل مدارهای پیچیده ی حسی، هیجانی، شناختی، فرهنگی و غیره است ( سیمون، المن، برسوک[31]، 2014، زنگی، گارات، هاگن، استنتون[32]، 2009، دیسویک، 2004). به همین دلیل در زمینه ی مدیریت درد نیازمند رویکردی یکپارچه در زمینه های دارویی، روانی هستیم ( انجلر، بارانووسکی، اولیویرا، النیل، هوگس، مسلینک، افون و ویلیامز[33]، 2013، هنسن، 2005). انواع مختلفی از درد وجود دارد که شامل درد حاد و مزمن است که شایع ترین دردها سردرد و کمردرد می باشند (بوری و همکاران، 2013).  سردرد ها انواع مختلفی دارند که برخی از آن ها مزمن می باشد. منظور از سردرد مزمن، دردی است که بیش از 3 ماه و حداقل 15 روز در ماه طول کشده باشد (کرومبی[34] و همکاران به نقل از مسگریان و همکاران، 1391). علت بسیاری از این سردرد ها نا مشخص است و علت اصلی سردرد مزمن قابل شناسایی نمی باشد (مایو، 2012). اما عوامل مختلفی در سردرد مزمن نقش موثری ایفا می کنند که شامل عوامل هیجانی، فیزیکی، عوامل بیرونی و غیره می باشد (کنی، 2011). مدیریت درد یک رویکرد چند رشته ایست که در سال های اخیر بسیار به آن توجه شده است ( لوریگ و همکاران، 1999، بیکر[35] و همکاران، 2000، کوران و همکاران، 2001، دیسویک و همکاران؛ 2004 ؛ به نقل از یتسه[36] و همکاران، 2011). این رویکرد شامل پرداختن به قسمت های مختلف درد است و به عنوان یک مدل یکپارچه با هدف تشویق مشارکت فعال و افزایش ظرفیت مقابله برای کنترل درد می باشد (یتسه و همکاران، 2011).  لازم به ذکر است که به دلیل وجود مضرات درمان دارویی، نیازمند کاهش درد افراد از طریق راهبردهای مقابله ای مناسب و تنظیم هیجان و پذیرش درد هستیم ( کمپبل، اندرو، سیپیو، فلورس، فلیوو و کف[37]، 2009). تحقیقات به رابطه ی درد و هیجان اشاره کرده اند(پاکوت، کرگوت، دوب،2005، کانلی، کف، افلک، لاملی، اندرسون، واترز، 2007، زنگی، کارات، هاگان، استنسون، منکل، فینست، 2009، بورن، موریک[38]،  2011، میدن دروپ، لاملی، جاکوب، دورمن، بیجما، گینن[39]، 2008). نوسانات روزانه در متغیر های مرتبط با هیجان مانند خشم، غم و استرس ارتباط مثبت با نوسانات درد در همان روز در میان بیماران مبتلا به درد مزمن داشته است (افلک[40] و همکاران، 1994؛ به نقل از نیلر[41] و همکاران 2005، گرین وود[42] و همکاران، 2003).  علاوه بر این، سایر عوامل هیجانی نیز نقش مهمی در درد دارند که شامل عواطف منفی، استرس، اضطراب و مقابله ی ضعیف ( زنگی و همکاران، 2009) و باورها و رفتارهای اجتنابی هستند( پین کاس[43] و مک کراکر، 2013). در مدیریت درد تنطیم هیجان نقش مهمی ایفا می کند (پاکوت، کرگوت و دوب،2005، کانلی، کف، افلک، لاملی، اندرسون و واتر[44]، 2007). تنظیم هیجان به عنوان فرایندهای بیرونی و درونی مسئول نظارت و ارزیابی و اصلاح واکنش های هیجانی به ویژه در خصوصیات زمانی و فشرده برای به هدف رساندن فرد تعریف شده است (برکینگ و همکاران، 2008). بر اساس این تعریف تنظیم هیجان شامل 9 مولفه می باشد که عبارتست از: (1) توانایی پردازش آگاهانه ی هیجانات (برای مثال لیستک و اید[45]، 2003)، (2) شناسایی هیجانات (برای مثال باگبی[46] و همکاران، 1994، فلدمن[47] و همکاران، 2001)، (3) تفسیر درست هیجانات مرتبط با حس های بدنی (داماسیو[48]، 1994، مارشسی[49] و همکاران، 2005)، (4) فهم برانگیختن هیجانات ( گرو  و کندال[50]،2002)، (5) حمایت از خود در شرایط آشفتگی هیجانی (گیلبرت[51] و همکاران، 2002)، (6) تغییر فعالانه ی هیجانات منفی به منظور احساس بهتر داشتن ( کاتانزارو و گرینوود[52]، 1994؛ سالوی[53] و همکاران،1995)، (7) پذیرش هیجانات ( گرینبرگ، [54]2002، هایس[55] و همکاران، 1999، لیهی[56]، 2002)، (8) انعطاف پذیر بودن و تحمل هیجانات منفی ( زین[57]، 2003، کوباسا[58] و همکاران،1982)، (9) مقابله با موقعیت های هیجانی استرس زا برای دست یابی به اهداف مهم ( هایس و همکاران،1996، مارگراف و برکینگ[59]، 2005). همانطور که اشاره شد، در درد عوامل گوناگونی همچون فاکتورهای هیجانی و شناختی سهیم هستند. از میان عوامل مختلفی که با درد مرتبط است، به نظر می رسد که با توجه به ماهیت ادراکی درد، عوامل شناختی یکی از برجسته ترین فاکتورها در درد باشد. متغیرهای شناختی مختلفی می تواند نقش میانجی در تجربه ی درد داشته باشد که مهم ترین این عوامل عبارتند از: باورهای مرتبط با درد، ادراک کنترل درد، انتظارات مرتبط با درد، خطاهای شناختی، حافظه و غیره (مورنو[60] و همکاران، 1999). درد با انتظارات و باورها همراه است (اطلس و واگر[61]، 2012). باورهای مرتبط با درد می تواند نقش موثری در راه های مقابله با درد، پایبندی به برنامه های درمان و پاسخ های بیمار به برنامه های مداخله داشته باشد (اسکوارتز و کول، 1985، ریلی و کول، 1988، ویلیامز و تورن، 1989؛ به نقل از مورنو و همکاران، 1999). ویلیامز و تورن (1989) سه بعد از باورهای افراد با درد مزمن را شناسایی کردند. اول بعد زمانی است یعنی درد در زندگی فرد وجود دارد و ممکن است ادامه دار باشد؛ دوم اینکه درد پدیده ای مرموز و کمتر درک شده می باشد؛ و سوم حس مقصر دانستن خود است که بدین معناست که خود فرد باعث ایجاد این درد شده است (مورنو و همکاران، 1999). باورها راجع به درد، اهمیت آن، مفهوم سازی در مورد علل آن، ارزیابی توانایی های هر فرد برای مدیریت درد و خطاهایی در پردازش اطلاعات (سبک های غلط تفکر)، همه ی این موارد می تواند در تجربه ی درد فرد اثرگذار باشد. در کل می توان گفت که باورها از مولفه های فراشناختی تشکیل می شود که کنش وری تفکر و سبک مقابله را هدایت می کند و نیز از آن تاثیر می پذیرد (سالاری فر و پوراعتماد، 1390). فراشناخت ها بر پردازش هیجانی، از طریق تاثیر دانش و راهبردهای فراشناختی بر روی تغییر باورها اثر می گذارد ( ولز و همکاران، 2000؛ کروکران و همکاران، 2008 به نقل از سالاری فر و پوراعتماد، 1390). همچنین از لحاظ عصب شناختی مشخص شده است که مداری که تنظیم هیجان را در مغز کنترل می کند، همان مداری است که فراشناخت را نیز کنترل می کند. فراشناخت در کودکان و بزرگسالان همانند یک مدیر اجرایی عمل می کند که وظیفه اش تجزیه و تحلیل اطلاعات جدید، قضاوت در مورد فاصله فرد تا هدف، تخصیص توجه، انتخاب استراتژی، تلاش برای ارائه راه حل، نظارت بر موفقیت یا شکست در عملکرد فعلی و تصمیم گیری برای تغییر استراتژی های مختلف می باشد (فلاور و میلر، 1990 به نقل؛ از

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:20:00 ب.ظ ]




فصل اول: کلیات پژوهش مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………2 بیان مسئله…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………3 اهمیت و ضرورت موضوع …………………………………………………………………………………………………………………………………5 هدف کلی پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………7 اهداف جزیی پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………..7 فرضیه­­ های تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………………………8 تعریف‌های مفهومی و عملیاتی متغیرها……………………………………………………………………………………………………………9 تعریف مفهومی سبک یادگیری………………………………………………………………………………………………………………………..9 تعریف مفهومی سبک یادگیری همگرا…………………………………………………………………………………………………………….9 تعریف مفهومی سبک یادگیری واگرا……………………………………………………………………………………………………………10 تعریف مفهومی سبک یادگیری جذب کننده………………………………………………………………………………………………10 تعریف مفهومی سبک یادگیری انطباق یابنده…………………………………………………………………………………………….10 تعریف عملیاتی سبک یادگیری……………………………………………………………………………………………………………………11 تعریف عملیاتی سبک یادگیری همگرا…………………………………………………………………………………………………………11 تعریف عملیاتی سبک یادگیری واگرا……………………………………………………………………………………………………………11 تعریف عملیاتی سبک یادگیری جذب کننده………………………………………………………………………………………………11 تعریف عملیاتی سبک یادگیری انطباق یابنده…………………………………………………………………………………………….11 تعریف مفهومی هوش هیجانی……………………………………………………………………………………………………………………..12 تعریف عملیاتی هوش هیجانی……………………………………………………………………………………………………………………..12 تعریف مفهومی ارزیابی و ابراز هیجان…………………………………………………………………………………………………………..12 تعریف عملیاتی ارزیابی و ابراز هیجان…………………………………………………………………………………………………………..13 تعریف مفهومی تنظیم هیجان……………………………………………………………………………………………………………………….13 تعریف عملیاتی تنظیم هیجان………………………………………………………………………………………………………………………13 تعریف مفهومی بهره برداری از هیجان…………………………………………………………………………………………………………13 تعریف عملیاتی بهره برداری از هیجان…………………………………………………………………………………………………………14 تعریف مفهومی انگیزه پیشرفت………………………………………………………………………………………………………………………14 تعریف عملیاتی انگیزه پیشرفت………………………………………………………………………………………………………………………14 فصل دوم: پیشینه‌ی پژوهش مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………16 سبک های یادگیری……………………………………………………………………………………………………………………………………….16 تعریف سبک های یادگیری……………………………………………………………………………………………………………………………16 انواع سبک های یادگیری……………………………………………………………………………………………………………………………….18 سبک های شناختی یادگیری………………………………………………………………………………………………………………………..18 الف) سبک­های وابسته به زمینه و نابسته به زمینه…………………………………………………………………………………19 ب)سبک­های تکانشی و تأملی………………………………………………………………………………………………………………..21 ج) سبک­های همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده………………………………………………………………………23 د) سبک­های عمقی و سطحی……………………………………………………………………………………………………………….30 سبک­های محیطی، هیجانی، جامعه­شناختی، فیزیولوژیکی و روانشناختی………………………………………………..31 ویژگی­های اساسی سبک­های یادگیری……………………………………………………………………………………………………….36 هیجان…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..37 هوش هیجانی……………………………………………………………………………………………………………………………………………….38 تاریخچه هوش هیجانی………………………………………………………………………………………………………………………………..39 تعاریف هوش هیجانی…………………………………………………………………………………………………………………………………..43 مدل های هوش هیجانی……………………………………………………………………………………………………………………………..45 مدل توانایی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..45 مدل هوش هیجانی دانیل گلمن………………………………………………………………………………………………………………….48 مدل شخصیتی بار – آن………………………………………………………………………………………………………………………………49 انگیزه پیشرفت…………………………………………………………………………………………………………………………………………….51 تعریف انگیزه پیشرفت…………………………………………………………………………………………………………………………………51 انگیزش درونی و بیرونی برای پیشرفت……………………………………………………………………………………………………….52 نظریه های موجود در زمینه انگیزش…………………………………………………………………………………………………………..52 انگیزش و نظریه یادگیری رفتاری………………………………………………………………………………………………….52 انگیزش و نظریه انسانگرا…………………………………………………………………………………………………………………53 انگیزش و نظریه اسناد……………………………………………………………………………………………………………………..53 انگیزش و نظریه فرهنگی اجتماعی…………………………………………………………………………………………………54 ارتباط جو مدرسه، انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش­آموزان……………………………………………………………55 پیشینه داخلی………………………………………………………………………………………………………………………………………………..56 پیشینه خارجی………………………………………………………………………………………………………………………………………………57 فصل سوم: روش پژوهش مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….64 طرح پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………………….64 جامعه‌ی آماری و روش نمونه‌گیری……………………………………………………………………………………………………………….64 ابزارهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………………….65 روش تجزیه تحلیل داده ها……………………………………………………………………………………………………………………………71 فصل چهارم: یافته‌های پژوهش مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….73 یافته­های توصیفی………………………………………………………………………………………………………………………………………..73 یافته‌های مربوط به فرضیه‌های پژوهش……………………………………………………………………………………………………..74 فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..84 تبیین فرضیه‌های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………84 محدودیت­های پژوهش ………………………………………………………………………………………………………………………………..89 پیشنهادهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………….89 پیشنهادهای نظری………………………………………………………………………………………………………………………………………..89 پیشنهادهای کاربردی…………………………………………………………………………………………………………………………………..90 خلاصه‌ی پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………….91 منابع فارسی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..94 انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..98 مقدمه آموزش و پرورش در تمامی کشورهای دنیا از اهمیت به سزایی برخوردار است. این امر به دلیل آموزش و تعلیم نیروهای مورد نظر بخش های مختلف جامعه می باشد. یکی از مفاهیم اساسی در آموزش و پرورش پیشرفت تحصیلی است. پیشرفت تحصیلی در گرو عوامل بی شماری بوده و به دو دسته عوامل کلی (مانند: خانواده، مدرسه و دوست) و تفاوتهای فردی (مانند: ویژگی­های شخصیتی[1]، انگیزه پیشرفت[2]) تقسیم می شود. در این میان نقش عوامل انگیزشی به ویژه انگیزه پیشرفت در تبیین پیشرفت تحصیلی حائز اهمیت می باشد. مفاهیم انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی از جمله زمینه های پژوهش هستند که در دهه های اخیر روان شناسان و پژوهشگران متعددی را به خود مشغول داشته است. در سایه تلاش های مستمر این متخصصان روی آوردها و نظریه های گوناگونی در مورد هر یک از مفاهیم مزبور شکل گرفته است (طالب پور، نوری و مولوی، 1385). پیشرفت دانشجویان در دانشگاه و دوران بزرگسالی نه تنها به توانایی آنها بلکه به انگیزه و نگرش ها و واکنش های عاطفی آنها به مدرسه و سایر مسائلی که در موقعیت دخالت دارند، بستگی دارد. یکی از سازه های اولیه که روان شناسان برای آن ارائه کرده اند انگیزه پیشرفت می باشد (یعقوبی، علیزاده و مرادی،1389). از دیگر سازه های تأثیرگذار در پیشرفت تحصیلی سبک های یادگیری[3] می باشد. از آن جا که دانشجویان دارای سبک های یادگیری مختلف هستند و این سبک های یادگیری مختلف بر پیشرفت تحصیلی آنان تأثیر می گذارد؛ لازم است استادان از چگونگی و انواع آنها آگاه باشند تا دانشجویان را در استفاده از سبک های مختلف یادگیری کمک کنند (سیف،1387، به نقل از حسینی نسب و شریفی، 1389). هوش هیجانی[4] نیز پیش بینی موفقیت فرد را ممکن می سازد زیرا نشان می دهد که چگونه فرد دانش خود را در یک موقعیت بلادرنگ به کار می گیرد (بار- آن[5]، 2000، به نقل از باقرزاده گلمکانی، 1384). تحقیقات نشان دهنده تأثیر هوش هیجانی و سبک های یادگیری[6] در انگیزه پیشرفت است در این پژوهش به مقایسه تفاوت دانشجویان دختر دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی و انگیزش پیشرفت پرداخته شد. بیان مسأله سبکهای یادگیری را می­توان یکی از مهم­ترین سازه های علم روان شناسی تربیتی محسوب کرد. همواره متخصصان و مربیان به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر این سازه هستند تا از این طریق بتوانند بازدهی یادگیری انسان را در محیط های آموزشی به حداکثر برسانند (محمدزاده، شهنی ییلاق و مهرابی زاده، 1388). سبک یادگیری را نیز می توان مؤلفه­ای نسبتاً پایدار از نحوه دریافت و تعامل فراگیر با محیط یادگیری توصیف کرد (کسیدی[7]، 2004). دمبو سبک های یادگیری را به مثابه تفاوتهای فردی می داند که یادگیری در موقعیت کلاس درس را تحت تأثیر قرار می دهد (دمبو[8]، 1994). دیوید کلب[9] (1984) یکی از نظریه پردازان حوزه آموزش، یک مدل را در رابطه با سبکهای یادگیری ارائه نمود که شامل این مراحل می باشد: تجربه واقعی یا ملموس، مشاهده بازتابی یا نگاه کردن، مفهوم سازی انتزاعی (تفکر)، تجربه نمودن (عمل) (رشیدی، صفاری، سنایی نسب، پاکپور و خواجه آزاد، 1391). کلب (1948) معتقد است شناخت سبک یادگیری یکی از مؤلفه های اصلی برای بهبود فرایند یادگیری محسوب می­شود. یکی از متغیرهایی که به نظر می رسد با سبک های یادگیری مرتبط می باشد، هوش هیجانی است. هوش هیجانی جدیدترین مفهوم در زمینه تحول ارتباط میان تفکر و هیجان است. این اصطلاح اولین بار از سوی سالوی و مایر پیشنهاد شد. هوش هیجانی عبارت است از ظرفیت ادراک، ابراز، شناخت، کاربرد و اداره هیجان های خود و دیگران (مایر[10]و سالوی[11]، 1997، به نقل از اصغرنژاد، 1386). مسلم آن است که از آغاز مطالعه هوش غالباً بر جنبه های شناختی آن نظیر حافظه و حل مسأله تأکید شده است، در حالی که ابعاد غیر شناختی یعنی توانایی های عاطفی و کرداری نیز نه تنها پذیرفتنی هستند بلکه ضروری هم می باشند (چرنیس[12]، 2000، به نقل از اصغرنژاد، 1386). امروزه پژوهشگران با توسل به تئوری هوش هیجانی و اجتماعی در صدد تبیین موفقیتهای تحصیلی هستند (مایر و سالوی، 1997، به نقل از اصغرنژاد، 1386). پتریدز[13]، فریدریکسون[14] و فوررنام[15] (2004) در پژوهشی با عنوان نقش هوش هیجانی در عملکرد تحصیلی دریافتند که هوش هیجانی رابطه میان توانایی شناختی و عملکرد تحصیلی را تعدیل می کند. انگیزه پیشرفت نیز یکی از متغیرهایی است که به نظر می رسد با سبک های یادگیری مرتبط می باشد. انگیزه پیشرفت به عنوان متغیر شخصیتی برای توصیف تفاوتهای فردی در موقعیتهای کاری زیادی نظیر مدرسه، ورزش و دنیای کار مورد استفاده قرار گرفته است (کانفر[16]، 1990، به نقل از شکرکن و محب، 1388). علاوه بر این، پژوهشگران از این متغیر برای توصیف رفتار انگیزشی استفاده می کنند. انگیزه پیشرفت عبارت است از سائقی برای پیشی گرفتن بر دیگران، دستیابی به پیشرفت با توجه به ملاکهای مشخص و تلاش جهت کسب موفقیت (روبینز، 1994، به نقل از شکرکن و محب، 1388). نخستین شکل بندی از انگیزه پیشرفت توسط هنری موری[17] صورت گرفت. به اعتقاد موری انگیزه پیشرفت به مفهوم غلبه بر موانع و مبارزه با آن چه که به دشوار بودن شهرت دارد، مورد استفاده قرار می گیرد. هنری موری (شولتز[18]، 2005، ترجمه­ی سید محمدی، 1385) در توصیف نیازهای روان زاد، پیشرفت را به نتیجه رساندن کاری دشوار، غلبه کردن، دست کاری کردن یا سازمان دادن اشیاء مادی، انسانها یا عقاید، چیره شدن بر موانع و دست یافتن به معیاری عالی تعریف می کند. برای نیل به یادگیری موفقیت آمیز و مؤثر، معلمان به شاگردان برانگیخته، علاقه­مند و تلاش گر نیاز دارند و خواهان چنین متعلمانی هستند. به سخن دیگر یادگیرندگانی که در فعالیت­های یادگیری و دستیابی به اهداف پرورشی، خودانگیخته و خودراهبر باشند و برای به فعالیت واداشتن آن ها نیاز کمتری به مشوق ها و محرک های بیرونی و چالش معلمان وجود داشته باشد. از طرف دیگر، بی علاقه گی یا پایین و بودن انگیزش دانش آموزان اغلب بر معلمان تأثیرات نامطلوب می گذارد. در واقع کمبود انگیزش موجب تحلیل منابع و پتانسیل­ها و کاهش بهره­وری فرآیند تدریس و یادگیری می گردد. با توجه به این امر محقق بر آن شد تا به پژوهش در این زمینه بپردازد که آیا سبک های مختلف یادگیری در دانشجویان از لحاظ متغیرهای انگیزه پیشرفت و هوش هیجانی با هو تفاوت دارند؟ بپردازد. اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش در مورد سبک­های یادگیری، سبک­های شناختی[19] و سبک­های تفکر از مطالعات مربوط به ابعاد روانشناختی، اجتماعی و فیزیولوژیک فرایند آموزش سرچشمه گرفته است. شناخت و درک مدلهای مرتبط با سبک­های تفکر و یادگیری در واقع یکی از پیشرفت­های اساسی روانشناسی تربیتی در قرن بیستم است. باتلر[20] (1988، به نقل از دارموند[21] و استودارد[22]، 1992) در مورد اهمیت سبک­های یادگیری در امر آموزش بیان می­دارد که آگاهی معلمان از نحوه یادگیری دانشجویان و شناسایی سبک­های یادگیری ترجیحی و نقاط ضعف و قوت آنها باعث هدایت برنامه آموزشی در جهت ارائه آموزش متناسب و هماهنگ با ویژگیهای یادگیرندگان شده که نهایتاً افزایش عملکرد تحصیلی را در بر خواهد داشت. آگاهی از سبک یادگیری می­تواند مربیان را در جهت برآورده کردن نیازهای یادگیری آموزش گیرنده افزایش داده و امکان استفاده از راهبردهای آموزشی بهتر را فراهم کرد. در نتیجه از منابع موجود، توانمندی های دانش آموز، ظرفیت­های موجود آموزشی و زمان استفاده بهتری می شود و تجارب آموزشی پربازده و لذت بخشی را خلق می نماید (رشیدی و همکاران،1391). هوش هیجانی یکی از ابعاد یا توانایی­های شناخته شده انسان است. گلمن[23] (1995)، معتقد است که هوش هیجانی جنبه­ی دیگری از هوش است که در دستیابی افراد به موفقیت در ابعاد مختلف زندگی، بیشتر از هوش شناختی ایفای نقش می کند. کاربرد هیجان­ها در تعلیم و تربیت امری اجتناب ناپذیر است؛ زیرا در قرن بیستم و کم علاوه بر توجه به رشد شناختی و پیشرفت تحصیلی، می­بایست به رشد هیجانی دانش آموزان و دانشجویان توجه نموده و آن­ها را برای همکاری و مشارکت در کار، تصمیم­گیری­های مسئولانه، مقاومت در برابر فشار گروه همسالان و نفوذ وسایل ارتباط جمعی آماده نمود (خسروجردی و خانزاده، 1386). با توجه به اینکه انگیزه پیشرفت، زمینه پیشرفت تحصیلی دانشجویان را فراهم می کند و می­توان پیشرفت تحصیلی را از جمله تجلیات قابل اندازه گیری انگیزه پیشرفت تلقی کرد، در نتیجه این انگیزه یک انگیزه اجتماعی با اهمیت می باشد. از طرفی دیده می شود که علم روان شناسی شاخه های تخصصی فراوانی دارد که یکی از مهم ترین آنها یادگیری است. افراد دارای انگیزش پیشرفت سطح بالا برای حل مشکلات و رسیدن به موفقیت بسیار کوشا هستند، حتی پس از آنکه در انجام کاری شکست خوردند، از آن دست نمی کشند و تا رسیدن به موفقیت به کوشش ادامه می دهند. دانشجویان دارای انگیزش پیشرفت سطح بالا همواره می خواهند موفق بشوند و آن را انتظار می کشند. وقتی شکست می خورند کوششهای خود را دو برابر می کنند و به فعالیت ادامه می دهند تا موفق بشوند (اسلاوین، 2006). بر اساس یافته­های این پژوهش می­توان در جهت پیشرفت تحصیلی دانشجویان برنامه ریزی نموده و شیوه­های آموزشی مناسبی را بر اساس سبک یادگیری دانش آموزان ایجاد نمود تا انگیزه پیشرفت در دانشجویان افزایش یابد و به هیجان های آنها نیز توجه گردد. اهداف پژوهش هدف کلی مقایسه دانشجویان دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت. اهداف جزئی مقایسه دانشجویان دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی. مقایسه دانشجویان دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ انگیزه پیشرفت. فرضیه های پژوهش بین دانشجویان دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت تفاوت معنی­داری وجود دارد. 1-1- بین دانشجویان دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ انگیزه پیشرفت تفاوت معنی­داری وجود دارد. 2-1- بین دانشجویان دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی تفاوت معنی­داری وجود دارد. 1-2-1- بین دانشجویان دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ مؤلفه ابراز هیجانی تفاوت وجود دارد. 2-2-1- بین دانشجویان دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ مؤلفه تنظیم هیجانی تفاوت وجود دارد. 3-2-1- بین دانشجویان دارای سبک­های یادگیری متفاوت از لحاظ مؤلفه بهره برداری هیجانی تفاوت وجود دارد. تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها سبک یادگیری تعریف مفهومی سبک یادگیری سبک یادگیری عبارتست از ترکیب روش های شناختی، عاطفی و فیزیولوژیک که به وسیله آنها افراد به بازیابی، سازماندهی، پردازش و یادآوری اطلاعات می پردازند (رشیدی و همکاران، 1391). از دیدگاه کلب (1985)، سبک های یادگیری به روش هایی اشاره دارند که در آنها مفاهیم، قوانین و اصول را به گونه ای سازماندهی می کنند که آنان را در این مطلب را هم بخوانید : مقالات و پایان نامه های دانشگاهی | برخورد با موقعیت جدید هدایت می کند. اصطلاح سبک یادگیری به باورها، رجحان ها و رفتارهایی که افراد با استفاده از آنها به یادگیری خود در یک موقعیت کمک می کنند نیز گفته می شود. چهار نوع سبک یادگیری وجود دارد که عبارت اند از : 1) سبک یادگیری واگرا، 2) سبک یادگیری همگرا، 3) سبک یادگیری انطباق یابنده و 4) سبک یادگیری جذب کننده (هوهن[24]، 1995، به نقل از محمدزاده ادملایی، 1384) تعریف مفهومی سبک یادگیری همگرا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:19:00 ب.ظ ]




مقدمه هیجان­ها دارای کنش­وری­های متعدد از جمله کنش­وری تکاملی، ارتباطی و اجتماعی می­باشند (اکمن[1]، 1993). همچنین طبق نظر گراس2 و تامپسون3 (2007)، توجه، حافظه و تعامل­های اجتماعی را تحت تاثیر قرار می­دهند. درواقع هیجان­ها همان­طور که کمک کننده­اند، می­توانند آسیب­زا نیز باشند. به­طوری­که گراس و تامپسون (2007) معتقدند پاسخ­های هیجانی نامتناسب بر چندین شکل از آسیب­شناسی روانی و مشکلات اجتماعی دلالت دارند و به توانایی ما در تنظیم موفق هیجا­ن­ها مربوط می­شوند. از آنجا که مدل­های شناختی اضطراب اجتماعی فرض کرده­اند فعالیت بالای هیجان و بدتنظیمی هیجان که ماهیت دقیق آن در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بخوبی مشخص نشده (ورنر4و همکاران، 2011)، از ویژگی های مرکزی اختلال اضطراب اجتماعی­اند (هیمبرگ5، 1997؛ هرمن6، 2004؛ هافمن7، 2004؛ به نقل از گلدین8و همکاران، 2009) و این ویژگی­ها طبق مدل ارتباطی-هیجانی لکنت (کنتر9 و همکاران، 2006) در افراد مبتلا به لکنت نیز وجود دارند، منطقی می­نماید که این دو اختلال از نظر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، حافظه­ی فعال، توجه متمرکز برخود و توجه مداوم با یکدیگر مقایسه شوند تا درصورت تفاوت این فرایندها درآنها با افراد بهنجار یا یکسان بودن این فرایندها در بیماران اختلال اضطراب اجتماعی و افراد مبتلا به لکنت، برای آنها برنامه­های درمانی یکسانی متمرکز بر بهبود و تقویت این فرایندها اتخاذ شود. 1-2. بیان مسئله تحقیقات نشان می­دهد افراد مبتلا به لکنت در مقایسه با افراد عادی، در تنظیم هیجان­های خود، ضعف دارند (کاراس10و همکاران، 2006؛ نتورو 11، کنتر و والدن12، 2013). پاسخ­های هیجانی به رویدادهای استرس­آور می­تواند از طریق استفاده از راهبردهای کنارآمدن شناختی تنظیم شود (فولکمن13 و موسکویتز14، 2004). به عقیده­ی گارنفسکی15و کرایج16 (2001)، افراد در مواجهه با شرایط استرس­زا از راهبرد­های متنوع نظم جویی شناختی هیجان استفاده می­کنند. دنیس17(2007) نشان داده است که بین اضطراب و استرس با همه­ی راهبردهای ناسازگار نظم جویی شناختی هیجان (سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه پنداری) همبستگی مثبت وجود دارد و بطور کلی یافته­های پژوهشی نشان می­دهند که راهبردهای ناسازگار نظم جویی شناختی هیجان نظیر نشخوارگری، خود سرزنش­گری و فاجعه نمایی بطور مثبت با جنبه های آسیب شناختی همبسته هستند، ولی در راهبردهای سازگار نظیر ارزیابی مجدد مثبت، این همبستگی منفی است (گارنفسکی و همکاران، 2002). با توجه به یافته­های بالا و مطابق با این شواهد که بزرگسالان مبتلا به لکنت، اضطراب، شرمندگی و اجتناب از موقعیتهای اجتماعی را به­طور فراوانی تجربه می­کنند (ال وراچ[2] و راپی2، 2013)، انتظار می­رود راهبرد­های نظم جویی شناختی هیجان افراد مبتلا به لکنت که اضطراب و استرس بیشتری نسبت به افراد عادی تجربه می­کنند (ال وراچ و همکاران، 2009؛ بلود3، ورتز4، بنت5 و سیمپسون6، 1997)، نسبت به افراد عادی و افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی متفاوت باشد. درواقع علیرغم برخی ابهامات باقی مانده درباره­ی رابطه­ی لکنت و اضطراب، تحقیقات طی دودهه­ی اخیر، شواهد قانع کننده­تری را از رابطه­ی بین لکنت و اضطراب ارائه می­کند و متمرکز بر اضطراب اجتماعی، ترس از ارزیابی­ منفی و پیش­بینی صدمه­ی اجتماعی در افراد مبتلا به لکنت است (کرایج و ترن7، 2014؛ منزیس8، 2011 و 1999) و همگام با توسعه­ی شواهدی برای این موضوع است که این اضطراب ممکن است به موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی محدود شده باشد (مسنجر9و همکاران، 2004؛ منزیس، 1999). شواهد در حال رشدی وجود دارد برای اینکه ویژگی­هایی که اغلب با اختلال اضطراب اجتماعی مرتبط­اند (ترس از ارزیابی منفی، پیش­بینی­هایی از آسیب اجتماعی، شناخت­های منفی، سوگیری­های توجه، اجتناب و رفتارهای محافظت کننده) (کلارک10 و ولس11، 1995؛ کوت برت12، 2002؛ راپی و هیمبرگ ، 1997؛ راپی و اسپنس13 ، 2004)، ممکن است در تجربه­ی لکنت نقش مرکزی داشته باشند و همچنین در حفظ وجود اضطراب اجتماعی به­کار روند (کرایمات14، وانریکگهم15و وان دم-باگن16،2002؛ لو17و همکاران، 2012؛ منزیس، 1999). به­طور­ کلی از آن­جا که مدل­های شناختی اضطراب اجتماعی فرض کرده­اند فعالیت بالای هیجان و بدتنظیمی هیجان که ماهیت دقیق آن در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بخوبی مشخص نشده (ورنر و همکاران، 2011)، از ویژگی­های مرکزی اختلال اضطراب اجتماعی­اند (هیمبرگ، 1997؛ هرمن، 2004؛ هافمن، 2004؛ به نقل از گلدین و همکاران، 2009) و این ویژگی­ها در افراد مبتلا به لکنت نیز وجود دارند، منطقی می­نماید که این دو اختلال از نظر انتخاب راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان با یکدیگر مقایسه شوند تا درصورت یکسان بودن راهبردها، برای آنها برنامه­های درمانی یکسانی متمرکز بر بهبود استفاده از مهارتهای تنظیم هیجانی اتخاذ شود. از طرفی کیمبرل[3] (2008، به نقل از محمدی، 1392)، در مدلی که از اختلال اضطراب اجتماعی ارائه می­کند، از علل اجتناب و اضطراب اجتماعی را تفاوت افراد در پردازش اطلاعات می­داند و عوامل شناختی دخیل از قبیل توجه و حافظه که نقش مهمی در پردازش اطلاعات دارند را مطرح می­کند. در این میان کلارک و ولس (1995، به نقل از محمدی، 1392)، توجه متمرکز برخود مفرط را به­عنوان اصلی­ترین عامل نقص­های عملکردی اضطراب اجتماعی مطرح می­کنند و اینگرام2 (1990) آن ­را آگاهی از اطلاعات درونی که در تضاد با اطلاعات بیرونی­اند، می­داند. بنابرین مناسب به نظر می­رسد که بزرگسالان مبتلا به لکنت علاوه بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، از نظر توجه و حافظه نیز با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد عادی مقایسه شوند. این ایده با فرض داماسیو3(1999) نیز، مبنی بر نقش هیجان در هدایت شناخت از جمله در پردازش­های زبانی و گفتاری (کندل4، شوارتز5و جسل6، 2000)، مطابق می­باشد. افراد مبتلا به اختلال­ اضطراب اجتماعی هنگام ورود به موقعیت­های هراسناک اجتماعی تمایل دارند، توجه­شان را به سمت خود برگردانند و از این رو توجه متمرکز بر­خود باعث ایجاد تداخل در پردازش اطلاعات می­گردد (پاپاجورجیا7، 1998، به نقل از اسپور8و استوپا9، 2002). از آنجا که مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی در رابطه با عملکرد خود در حضور جمع، دچار اشتغال ذهنی هستند و دایما پیامدهای منفی اشتباهات احتمالی خود را اغراق آمیز تفسیر می­کنند، فضای ذهنی آنها، درگیر این موضوع بوده و لذا نمی­توانند تمرکز کافی را در تکالیف شناختی داشته و دچار افت در ظرفیت­های شناختی و آسیب در عملکردهای مربوط به آن می­شوند (به نقل از بارلو10، 2004). نگهداری توجه متمرکز، ظرفیت گنجایش توجه را محدود می­کند (کان11، 1999)، از طرفی هاول12(2004) و شنک13(2007) گزارش می­دهند، کودکان مبتلا به لکنت گنجایش توجه کوتاه­تری نسبت به افراد عادی دارند، گرچه آندرسون14 (2003) در مطالعه­ی خود در این زمینه تفاوتی را گزارش نمی­دهد (به نقل از کفالیانوس[4]، 2012). بنابرین، این یافته­ها، این احتمال را تقویت می­کنند که ممکن است کانون توجه بزرگسالان مبتلا به لکنت در مقایسه با افراد عادی، متفاوت و در واقع متمرکز برخود باشد. همچنین شواهد دیگر برای این فرض از یافته­ی کاراس (2006، به نقل از کفالیانوس، 2012) تقویت می­شود، به­طوری­که درمی­یابد کودکان مبتلا به لکنت، ظرفیت کمتری در تنظیم توجهشان نسبت به افراد عادی دارند. همان­طور ­که گفته شد طبق­ نظر کیمبرل (2008، به نقل از محمدی، 1392)، علاوه­ بر توجه، حافظه نیز نقش مهمی در اضطراب اجتماعی دارد از سوی دیگر براساس نظریات مختلفی مانند نظریه­ی کارآمدی پردازش (آیزنک2 و کالو3، 1992) و نظر ویلیامز4و همکاران (1988) در خصوص عملکرد حافظه، اضطراب می­تواند عملکرد حافظه­ی فعال را تحت تاثیر قرار دهد. حافظه­ی فعال یک سامانه­ی ذهنی است که وظیفه­ی اندوزش و پردازش موقتی اطلاعات را به طور همزمان انجام می­دهد (بدلی5 و همکاران، 1986، به نقل از اسد زاده، 1388). از طرفی حافظه­ی فعال ارتباط نزدیکی با پردازش زبانی دارد (رونبرگ6، رودنر7و اینگوار8، 2004) و در واقع مطالعات کنونی برخلاف مطالعات پیشین پیشنهاد می­کنند که حافظه­ی کوتاه مدت واج شناختی نقش مهمی در فرایندهای درک و تولید زبانی بر عهده دارند (جاکومت9، اسکات10، 2006؛ گاسکل11و مارسلن-ویلسون12، 2002) و نقص در آن باعث اختلال در فرایند تولید گفتار می­شود (به نقل از منصوری و تهیدست، 1391). در زمینه­ی اختلال لکنت و براساس مدل بدلی از حافظه­ی فعال، مطالعاتی نقش مدار واجی حافظه­ی فعال را مشهود می­دانند (منصوری و تهیدست، 1391؛ باجاج13، 2007). نتایج مطالعات مختلف که از تکلیف تکرار ناکلمه برای بررسی توانایی واجی حافظه­ی فعال کودکان و بزرگسالان مبتلا به لکنت استفاده کرده­اند، حاکی از مهارت­های پردازش زبانی ضعیف­تر آن­ها در حیطه­ی حافظه­ی فعال، نسبت به افراد طبیعی است و تفاوت در این نتایج را می­توان به مقدار جمعیت مورد مطالعه، سن کودکان، شدت لکنت و میزان سختی تکالیف مربوط دانست (منصوری و تهیدست، 1391). بنابرین از آن­جا که طبق تحقیقات ردپای وجود مشکل در حافظه­ی فعال و به­ویژه رمزگذاری واجی در افراد مبتلا به لکنت به چشم می­خورد و تحقیق اندکی درباره­ی حافظه­ی فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت نسبت به کودکان وجود دارد و چنان­چه گفته شد اضطراب می­تواند بر عملکرد حافظه­ی فعال تاثیر گذار باشد، مسئله­ی پژوهش حاضر، این است که آیا حافظه­ی فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت، نسبت به افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، متفاوت هست یا خیر. چنان­چه گفته شد، از آن­جا که کلارک (1995) توجه متمرکز برخود را به­عنوان اصلی­ترین عامل نقص عملکردی مربوط به اضطراب اجتماعی مطرح می­کند و از طرفی اضطراب افراد مبتلا به لکنت رو به سوی اضطراب اجتماعی می­رود، دیگر سوال پژوهش حاضر این است که آیا بزرگسالان مبتلا به لکنت در توجه متمرکز بر خود با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی متفاوت هستند یا خیر. گرچه تحقیقات نشان داده­اند، کودکانی با آسیب ویژه­ی زبانی، اختلال خواندن و اختلال سرعت گفتار محدودیت­هایی را در توجه مداوم بروز می­دهند (مورفی[5]و همکاران، 2014)، هیچ مطالعه­ای توجه مداوم را در بزرگسالان مبتلا به لکنت بررسی نکرده­اند. بنابرین با توجه به این­که افراد مبتلا به لکنت در عملکرد زبانی تفاوت­های اندکی با اختلالات زبانی دارند (هال2، واگوویچ3 و برن استین راتنر4، 2007) و به­دلیل رابطه­ی نزدیک بین حافظه­ی فعال، توجه و پردازش زبانی (رونبرگ و همکاران، 2004)، بررسی اینکه آیا تفاوتی در توجه مداوم بزرگسالان مبتلا به لکنت در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی نیز وجود دارد یا خیر، با ارزش است و مسئله­ی دیگر پژوهش حاضر است. همچنین طبق یافته­های تحقیقی، مبنی بر ­اینکه اضطراب با راهبردهای ناکارآمد نظم جویی شناختی هیجان (سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوارفکری، فاجعه پنداری) همبستگی مثبت دارد، مسئله­ی دیگر تحقیق حاضر این است که آیا راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در بزرگسالان مبتلا به لکنت متفاوت از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است یا خیر. 1-۳. هدف پژوهش مقایسه­ی راهبردهای (سازگار و ناسازگار) نظم جویی شناختی هیجان، حافظه­ی فعال، توجه متمرکز برخود و توجه مداوم افراد مبتلا به لکنت با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی. 1-۴. فرضیه‌های پژوهش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. حافظه­ی فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. توجه متمرکز برخود بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بهنجار است. توجه مداوم بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. ۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش از آن­جا که برای مدیریت لکنت مزمن، مدیریت اضطراب عامل مهمی است (کرایمات، وانریکگهم و وان دم-باگن، 2002) و از آنجا که مشخص شده اضطراب اجتماعی شدید، عامل خطری برای بزرگسالان مبتلا به لکنت در طول زندگیشان است (ترن و همکاران، 2011)، در تحقیق حاضر به مقایسه­ی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد مبتلا به لکنت می­پردازیم تا در صورت عدم تفاوت این راهبردها با یکدیگر، برای آنها برنامه­های درمانی یکسانی متمرکز بر بهبود استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان اتخاذ شود. همچنین از آنجا که در تحقیقات، توجه کمی به حافظه­ی فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت با وجود نقش داشتن آن در پردازش زبانی (به نقل از منصوری و تهیدست، 1389) شده است و به جهت تاثیر پذیرفتن حافظه­ی فعال از اضطراب (آیزنک و کالو، 1992؛ ویلیامز و همکاران، 2007)، مقایسه­ی این جنبه از شناخت در این افراد با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی حائز اهمیت به­نظر می­رسد. در همین راستا به­دلیل حیاتی و مهم بودن توجه برای عملکرد حافظه و تنظیم شناختی هیجان، این افراد از لحاظ توجه متمرکز برخود و توجه مداوم نیز، با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مورد مقایسه قرار می­گیرند تا در صورت مشخص شدن تفاوت غیرمعنادار با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، درمان­های یکسانی متمرکز بر بهبود این جنبه­ها برای آنها اتخاذ شود. به­طور کلی شناخت عوامل مهم و متغیرهای اساسی در این دو اختلال کمک بیشتری به تشخیص بهتر متغیرهای زیربنایی این دو اختلال می­کنند که در درمان آنها نقش دارند. 1-۶. تعاریف نظری و عملیاتی‌ متغیرهای پژوهش اختلال اضطراب اجتماعی: تعریف نظری: بر طبق راهنمای آماری و تشخیص اختلالات روانی ([6]DSM-5، انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013)، اختلال اضطراب اجتماعی به­وسیله­ی ترس برجسته از اجت این مطلب را هم بخوانید : پایان نامه رایگان حقوق : اصل تناظرماع یا موقعیت­های مبتنی بر عملکرد که در آن ارزیابی دیگران اتفاق می­افتد، توصیف می­شود (ال وراچ و راپی، 2013). تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از وجود اختلال اضطراب اجتماعی، تشخیص براساس SCID2، به­وسیله­ی روانشناس است. لکنت: تعریف نظری: در مطالعه­ی حاضر، لکنت به­عنوان اختلالی از سیالی گفتار تعریف می­شود که شامل تکرارها، تطویل­ها و توقف­ها، همراه با افزایش تنش ماهیچه­ای است که ممکن است واکنشی را در آزمودنی ایجاد کند، که منجر به تخریب ارتباط شود (گیتار[7]، 1998؛ پروس2، 1987). تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از وجود لکنت، تشخیص لکنت به­وسیله­­ی گفتاردرمانگر است. راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان: تعریف نظری: راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان به نحوه­ی تفکر افراد پس از بروز یک تجربه­ی منفی یا واقعه­ی آسیب زا برای آنها اطلاق می­گردد (گارنفسکی و کرایج، 2007). راهبردهای سازگار نظم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:19:00 ب.ظ ]




جایگزینی. 19

جنبه‌های اجتماعی جایگزینی. 19

عزت نفس. 20

تاریخچه‌ی عزت نفس. 20

تعریف عزت نفس. 22

اهمیت عزت نفس. 24

تفاوت عزت نفس و خودپنداره. 25

فرآیند رشد عزت نفس. 26

عوامل مؤثر بر عزت نفس. 26

ویژگی‌های افراد باعزت نفس بالا و پایین   27

ابعاد عزت نفس. 28

نظریه‌های عزت نفس. 32

پنج مؤلفه‌ی عزت نفس از دیدگاه جامع نگر اینرونر (1982)   33

دیدگاه مکاتب مختلف درباره‌ی عزت نفس   35

جنسیت و عزت نفس. 36

وراثت و عزت نفس. 38

عزت نفس در کودکان با نیازهای ویژه   38

پژوهش‌های انجام شده در زمینه عزت نفس   39

یکپارچه‌سازی و عزت نفس کودکان با نیازهای آموزشی ویژه   44

انگیزش(تعریف و مفهوم). 46

انگیزش پیشرفت. 46

تفاوت انگیزش و انگیزه. 47

انواع انگیزه. 48

انگیزش و نیاز. 49

رویکردهای مختلف انگیزشی. 51

دسته بندی‌های جدید انگیزشی. 56

 

نظریه‌های انگیزش پیشرفت. 60

پیشرفت و تفاوت‌های جنسی. 66

پژوهش‌های انجام شده در زمینه‌ی انگیزش پیشرفت   67

تعریف رشد اجتماعی. 69

فرآیند رشد اجتماعی. 70

انواع مهارت‌های اجتماعی. 72

ارتباط سازگاری و رشد اجتماعی. 73

عوامل مؤثر بر رشد اجتماعی فرزندان   74

رشد اجتماعی دانش‌آموزان نیمه بینا   78

پژوهش‌های انجام شده در زمینه رشد اجتماعی   79

ارتباط بین رشد اجتماعی و عزت نفس   83

جمع بندی. 86

فصل سوم : روش پژوهش

روش پژوهش. 88

جامعه و نمونه. 88

ویژگی‌های جمعیت شناختی گروه‌های مورد مطالعه   89

ابزارهای پژوهش. 90

شیوه ی جمع‌آوری داده‌ها. 96

روش تجزیه و تحلیل داده‌ها. 97

فصل چهارم : توصیف داده‌ها

توصیف داده‌ها. 99

تجزیه و تحلیل استنباطی فرضیه‌های پژوهش   100

فرضیه‌ها. 100

سؤال پژوهش. 102

فصل پنجم : بحث و نتیجه‌گیری

نتایج سؤالات پژوهش. 110

این مطلب را هم بخوانید :

مقاله رایگان درباره زبان فارسی و اطلاعات - شبکه علمی نور سیستان

محدودیت‌های پژوهش. 111

پیشنهادهای پژوهش. 111

منابع

ضمائم

فهرست جداول

عنوان صفحه

Table of Contents

جدول 3-1- توزیع آزمودنی‌ها به تفکیک پایه تحصیلی. 89

جدول 3-2- توزیع آزمودنی‌ها به تفکیک  سن. 90

جدول 4-1- میانگین، انحراف معیار و همبستگی بین متغیرهای پژوهش (رشد اجتماعی، عزت نفس، انگیزش پیشرفت) در کل دانش‌آموزان نیمه بینای مدارس عادی و ویژه. 99

جدول 4-2- تفاوت میانگین دانش‌آموزان نیمه بینای مدارس عادی و ویژه در متغیر عزت نفس. 100

جدول 4-3- تفاوت میانگین دانش‌آموزان نیمه بینای مدارس عادی و ویژه در متغیر انگیزش پیشرفت. 101

جدول 4-4- تفاوت میانگین دانش‌آموزان نیمه بینای مدارس عادی و ویژه در متغیر رشد اجتماعی. 101

جدول 4-5- تفاوت میانگین دانش‌آموزان دختر نیمه بینای مدارس عادی و ویژه در متغیر عزت نفس. 102

جدول 4-6- تفاوت میانگین دانش‌آموزان دختر نیمه بینای مدارس عادی و ویژه در متغیر انگیزش پیشرفت. 102

جدول 4-7- تفاوت میانگین دانش‌آموزان دختر نیمه بینای مدارس عادی و ویژه در متغیر رشد اجتماعی. 103

جدول 4-8- تفاوت میانگین دانش‌آموزان پسر نیمه بینای مدارس عادی و ویژه در متغیر عزت نفس. 103

جدول 4-9- تفاوت میانگین دانش‌آموزان پسر نیمه بینای مدارس عادی و ویژه در متغیر انگیزش پیشرفت. 104

جدول 4-10- تفاوت میانگین دانش‌آموزان پسر نیمه بینای مدارس عادی و ویژه در متغیر رشد اجتماعی. 104

 

چکیده

هدف این پژوهش بررسی تأثیر طرح یکپارچه سازی آموزشی بر عزت نفس، انگیزه‌ی پیشرفت و رشد اجتماعی دانش‌آموزان نیمه بینای مدارس عادی در مقایسه با مدارس ویژه بود. روش این پژوهش علی-مقایسه ای می باشد. نمونه شامل60 نفر از دانش‌آموزان نیمه بینای ابتدایی شهر مشهد که در مدارس عادی و ویژه مشغول به تحصیل بودند (دختران دو گروه 14 نفره و پسران دو گروه 16 نفره)  و با توجه به سه ویژگی جنسیت، سن و پایه تحصیلی با یکدیگر همتا شدند، بودابزارهای پژوهش مشتمل بر پرسشنامه‌های عزت نفس پپ، انگیزش پیشرفت هرمنس و رشد اجتماعی واینلند بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون مقایسه‌ی دو میانگین همبسته انجام شد. نتایج نشان داد که میزان عزت نفس، انگیزش پیشرفت و رشد اجتماعی دانش‌آموزان دختر نیمه بینای مدارس عادی نسبت به دانش‌آموزان دختر نیمه بینای مدارس ویژه بالاتر است، اما این تفاوت به لحاظ آماری معنادار نیست در حالیکه میزان عزت نفس و رشد اجتماعی دانش‌آموزان پسر نیمه بینای مدارس ویژه نسبت به دانش‌آموزان پسر نیمه بینای مدارس عادی بالاتر است ولی این تفاوت به لحاظ آماری معنادار نیست و در مقوله انگیزش پیشرفت بین دانش‌آموزان پسر نیمه بینای مدارس عادی و دانش‌آموزان پسر نیمه بینای مدارس ویژه تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین مقایسه میانگین ها نشان داد که بین عزت نفس، انگیزش پیشرفت و رشد اجتماعی دانش‌آموزان نیمه بینای مدارس عادی و دانش‌آموزان نیمه بینای مدارس ویژه تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.

کلید واژه‌ها: یکپارچه‌سازی آموزشی، عزت نفس، انگیزه‌ی پیشرفت، رشد اجتماعی، دانش‌آموزان نیمه بینا

بیان مسأله

تمام افرادی که در سنین مدرسه هستند با وجود شباهت‌های انسانی خود، همگی از نظر زیستی و روان شناختی متفاوت از یکدیگرند به گونه‌ای که می‌توان گفت هر کودک یا نوجوان یک فرد استثنایی است و هر چه سن او بالاتر می‌رود استثنایی‌تر می‌شود و نیازهای آموزشی و پرورشی خاص خود را دارد. اگر کودکان و نوجوانان استثنایی کشور را مطابق با آمارهای جهانی 12% از کل افراد این دوره‌های سنی بدانیم، آموزش و پرورش استثنایی کشور با مشکلات اساسی در رابطه با بنیادهای فلسفی و جوانب کیفی مواجه است، از نظر کمی نیز کمتر از 7% از کودکان و نوجوانان استثنایی کشور را زیر پوشش دارد(لطف آبادی، 1391).

مهم ترین و بحث برانگیزترین موضوع در آموزش و پرورش کودکان استثنایی، آموزش و پرورش فراگیر است که باید در سیاست‌های آموزشی همه کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه به طور یکسان مورد توجه قرار گیرد (هورن بای، 2010).

نگاه آموزش و پرورش استثنایی ایران به مفهوم کودک و نوجوان استثنایی یک نگاه سنتی و کاستن گرایی[1] است. نگرش سنتی و کاستن گرایی را وقتی می‌توان تغییر داد که شأن و ارزش انسانی کودکان و نوجوانان در مفهوم رهایی بخش آن و متناسب با فلسفه‌ی زندگی و فلسفه‌ی علوم انسانی متناسب با عصر حاضر مورد نظر قرار گیرد. در این معنا هدف رهایی بخشی آموزش و پرورش آن است که وضعیت زندگی حال و آینده‌ی تمام کودکان و نوجوانان را از وضع موجود به یک وضعیت انسانی و شایسته برسانند تا رشد همه جانبه‌ی تمام آنان تأمین شود. فرصت‌های برابر آموزشی و پرورشی برای تمام کودکان و نوجوانان 5 تا 18 ساله صرف نظر از کم توانایی‌هایی که ممکن است داشته باشند فراهم آید، همه‌ی ظرفیت‌های انسانی و استعدادهای آنان به درستی و به طور مستمر سنجش و تشخیص داده شود و امکانات شکوفایی آن‌ها در حداکثر ممکن فراهم گردد (لطف آبادی، 1391).

تفاوت در دستیابی به فرصت‌های آموزشی[2] بین کودکان معلول و غیرمعلول یکی از مشکلات آموزشی است که اعلامیه جهانی حقوق بشر تأکید زیادی روی آن دارد که این تفاوت منجر به  از کار افتادگی و عدم دسترسی به آموزش و پرورش کودکان و بزرگسالان مبتلا به معلولیت می‌شود (پیترز و سوزان[3]، 2003).

مطالعه‌ی دانش‌آموزان استثنایی مطالعه‌ی تفاوت هاست. دانش‌آموزان استثنایی از بعضی جهات با دانش‌آموزان عادی متفاوت هستند. به زبان بسیار ساده این چنین فردی ممکن است در فکر کردن، دیدن، شنیدن، سخن گفتن، معاشرت کردن و یا حرکت کردن مشکلات و یا استعدادهای ویژه‌ای داشته باشد. این شخص غالباً ترکیبی از توانایی ها یا ناتوانایی ها را دارد. مطالعه‌ی دانش‌آموزان استثنایی مطالعه‌ی شباهت ها نیز هست. افراد استثنایی در همه‌ی جهات با افراد عادی متفاوت نیستند، بلکه بیشتر دانش‌آموزان استثنایی در بیشتر جنبه ها عادی هستند. تا همین اواخر افراد متخصص و همچنین افراد غیر متخصص به تفاوت‌های موجود بین دانش‌آموزان استثنایی و غیر استثنایی بیشتر توجه داشتند و جنبه‌های مشترک آن‌ها را تقریباً نادیده می گرفتند. اکنون به وجه مشترک افراد استثنایی و غیر استثنایی، به شباهت خصیصه ها، نیازها و شیوه‌های یادگیری آن‌ها بیشتر توجه می‌شود، در نتیجه مطالعه‌ی دانش‌آموزان استثنایی پیچیده تر شده است و بسیاری از واقعیت ها درباره‌ی کودکان و نوجوانان ناتوان و آن‌هایی که استعداد خاصی دارند به چالش فرا خوانده شده‌اند (هالاهان و کافمن، به نقل از علیزاده و دیگران، 1388: 2).

درباره دانش‌آموزان استثنایی باورهای نادرست و باورهای درست فراوانی وجود دارد که بر اساس باورهای درست:

– هر نوع سامانه‌ی آموزشی برای آن که بودجه‌ی فدرال دریافت کند؛ باید آموزش آزاد[4] و مناسبی را برای هر دانش‌آموز و بدون توجه به وضعیت ناتوان کننده او فراهم کند.

– قانون اقتضا می‌کند که دانش‌آموزان ناتوان در محیط با کمترین محدودیت[5] استقرار یابند؛ با این همه محیط کمتر محدود، همیشه کلاس درس معمولی نیست. منظور از محیط با کمترین محدودیت آن است که وقتی آموزش مناسب فراهم شود ،تا آنجا که امکان دارد دانش‌آموز باید کمتر از خانه، خانواده، اجتماع و زمینه‌ی کلاس درس معمولی جدا بماند.

– در بیشتر موارد امّا نه همیشه علل ناتوانایی ها شناخته شده نیستند؛ هر چند در تعیین علّت وقوع بسیاری از ناتوانایی ها پیشرفت‌هایی حاصل شده است، اطلاعات ما درباره‌ی درمان ناتوانایی ها بیشتر از اطلاعات ما درباره‌ی علل وقوع ناتوانایی هاست.

– هیچ دو فردی کاملاً همانند نیستند. افراد ناتوان نیز مانند افراد دیگر اشخاص منحصر به فرد هستند، بیشتر توانایی‌های آنان بسیار شبیه به توانایی‌های افراد عادی است که ناتوان در نظر گرفته نشده‌اند؛ با این همه ناتوانی صفتی است که اکثر مردم در آن سهمی ندارند. مهم آن است که ناتوانایی ها را به خاطر نوعشان مشخص کنیم، امّا افراد ناتوان راباید چنان در نظر بگیریم که دارای توانایی هستند، توانایی‌های دیگری که با اکثر مردم در آن شریکند.

– ناتوانی، ناتوان بودن در انجام بعضی کارها و نبود استعداد ویژه است، امّا معلول بودن وضعیت نامطلوبی است که به فرد تحمیل می‌شود. ناتوانی ممکن است معلولیت نباشد و این بستگی به اوضاع و احوال دارد. بعضی معلولیتها بی جهت به افراد ناتوان تحمیل می‌شود مثلاً دانش‌آموزی که نمی‌تواند با قلم بنویسد، امّا می‌تواند از ماشین تحریر یا نرم افزار استفاده کند بی جهت بدون این نوع دستگاهها معلول در نظر گرفته می‌شود (همان: 3 و 4).

انگیزش[6] از پر اهمیت ترین پیش نیازهای انگیزش و یادگیری است. یادگیری مستلزم صرف وقت،کار، تلاش، پشتکار و سرمایه گذاری توانایی‌های جسمانی و روانی یاد گیرنده است. انگیزش یکی از متغیرهای اصلی است که بر فرایند آموزش، یاددهی-یادگیری و عملکرد دانش‌آموز تأثیر می گذارد. روان‌شناسان پژوهشی به این نتیجه رسیده‌اند که مجموعه‌ای از عوامل و متغیرها یا سازه‌های درونی و بیرونی در انگیختن فرد به یادگیری و مشارکت فعال[7] او در فرایند آموزش دخیل هستند. از غریزه، سایق، نیاز و شوق گرفته تا علاقه، کنجکاوی، سبک اسناد[8]، توان مندی، انتظار[9]، تلاش برای پیشرفت و فشار والدین و فشارهای همسالان همه می‌توانند در تعاملی پیچیده بر نظام انگیزش دانش‌آموزان تأثیر گذاشته و رفتار آموزشی و یادگیری و پیشرفت او را شکل دهند (اکبری، 1386).

با توجه به مطالب ذکر شده این سؤال مطرح است که:

– آیا طرح یکپارچه سازی آموزشی با توجه به مشکلاتی که در اجرای آن وجود دارد می‌تواند در عزت نفس، انگیزه‌ی پیشرفت و رشد اجتماعی دانش‌آموزان نیمه بینا تأثیر مثبت داشته باشد یا نه؟ و اگر تأثیر مثبت دارد این تأثیر تا چه‌اندازه است و آیا تأثیر این طرح در دختران با پسران متفاوت است یا نه؟

توجّه: شایان ذکر است که در این طرح پیشنهادی واژه‌های: یکپارچه سازی آموزشی، عادی‌سازی، آموزش تلفیقی و آموزش فراگیر به یک معنی به کار رفته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]




1-3-اهمیت وضرورت پژوهش—————————————————– 5

 1-4-اهداف پژوهش———————————————————– 7

1-5- فرضیه‌های پژوهش——————————————————– 7

1-6-تعریف نظری وعملیاتی متغییرها————————————————7

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

2-1- استرس والدینی———————————————————- 10

2-2- علائم ونشانه های استرس—————————————————13

2-3- سازگاری با استرس ——————————————————-14

2-4- پیامدهای استرس ——————————————————–14

2-5-انواع استرس————————————————————14

2-6-حمایت اجتماعی ضعیف—————————————————–15

2-7-نظریه های  استرس والدین—————————————————16

2-8- نظریه‌ی تحلیل رفتگی روزانه  ————————————————17

2-9-آموزش رفتاری والدین——————————————————21

2-10- جلسه های مهارت آموزی به والدین——————————————–25

2-11- مزایای آموزش رفتاری والدین——————————————27

2-12- فنون مشاوره رفتاری—————————————————–31

2-13-شکل دهی رفتار ——————————————————–31

2-14-آموزش مهارت‌های ارتباطی  ————————————————32

2-15-خاموشی————————————————————32

2-16-تنبیه————————————————————–32

2-17-تقویت منفی در مقایسه با تنبیه سه مزیت دارد———————————-34

2-18- محرومیت———————————————————-37

2-19-اقتصادژتونی———————————————————37

2-20- قراردادوابستگی——————————————————37

2-21- اصل پریماک ——————————————————–38

2-22- مدل سازی و ایفای نقش————————————————38

2-23- شرطی سازی کلاسیک————————————————-38

 

2-24- شرطی سازی عملی —————————————————39

2-25- تقویت————————————————————39

2-26-  تقویت منفی——————————————————–41

2-27-الگودهی———————————————————–44

2-28-تغییر رفتار، رفتار درمانی————————————————44

2-29- درمان‌های شناختی ـ رفتاری———————————————45

2-30- نظریه بکر———————————————————-45

2-31-نظریه‌ی کانتور——————————————————-46

2-32- پیشینه پژوهش—————————————————–47

2-33-پژوهش های انجام شده در داخل کشور————————————–47

2-34-پژوهش های انجام شده در خارج کشور————————————–50

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

3-1- طرح پژوهش———————————————————-55

3-2- جامعه آماری  ———————————————————55

3-3- نمونه آماری و روش نمونه گیری ———————————————55

3-4-ابزارهای اندازه گیری—————————————————–56

3-5- روش اجرای پژوهش—————————————————–57

3-6- ساختار جلسات آموزش————————————————–58

3-7- روش تحلیل یافته‌های تحقیق———————————————– 60

فصل چهارم: تجزیه تحلیل داده ها

4-1- آمار توصیفی:————————————————————62

4-2- آمار استنباطی:———————————————————65

4-3- بررسی فرضیات پژوهش  ————————————————–73

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1  خلاصه تحقیق ———————————————————79

5-2-یافته های تحقیق  ——————————————————-79

5-3- محدودیت‌های پژوهش—————————————————-84

5-4-پیشنهاد های پژوهش—————————————————–84

 

این مطلب را هم بخوانید :

5-5- پیشنهاد های کاربردی—————————————————-84

5-6-پشنهادهای پژوهشی—————————————————–85

منابع——————————————————————-86

پیوست —————————————————————–96

پرسشنامه منابع استرس —————————————————–97

شرح مفصل جلسات آموزش رفتاری———————————————-99

مقدمه

درعصر حاضر از خانواده به عنوان یک نظام یاد می‌شود. هر نظام از مجموع عواملی تشکیل می‌شود که این عوامل دارای ارتباط متقابل هستند، به نحوی که تغییر درهر جزء موجب تغییر در اجزاء دیگر می‌شود. نظام خانواده سازنده شخصیت کودک بوده و برای او امکان سازش و تفاهم با محیط خارج را فراهم می‌سازد. اگر پدر و مادر و سایر اعضای خانواده دارای رفتاری مناسب و شرافت اخلاقی باشند و این خلق وخوی پسندیده را در تماس باهم مورد توجه قرار دهند، اگر از سخنان زشت بپرهیزند و عملاً به شخصیت یکدیگر احترام بگذارند، مطمئناً کودکان که در آن خانواده‌ها تربیت می‌شوند، همان ویژگی‌های اخلاقی را خواهند آموخت (نیکولز و شوارتز،2004، ترجمه دهقانی و همکاران،1387).

درزندگی اجتماعی امروز، استرس امری اجتناب ناپذیر است. انسان در سراسر زندگی خود درمعرض انواع استرس قرار دارد. اگر چه فشارو تنش بخش بهنجاری از زندگی است، اما وقتی این فشار شدید باشد ویا برای مدتی طولانی ادامه یابد، می‌تواند به سلامت فرد آسیب جدی وارد سازد. گفته می‌شود استرس حاصل از مشکلات داشتن کودک معلول، باعث شدت مشکلات خانوادگی می‌شود و افراد خانواده برای سازگاری با مشکل جدید الگوهای رفتاری تازه ای را انتخاب می‌کنند (سلیه،1980، به نقل از نیکولز و شوارتر،2004، ترجمه دهقانی و همکاران،1387). فابر (1974، به نقل از طاهری و همکاران،1391) یکی از اولین پژوهشگرانی است که انواع ایجاد شده استرس را در خانواده که ناشی از پی بردن به معلولیت کودک است مورد بررسی قرار می‌دهد. یکی از رایج‌ترین این استرس‌ها، واکنش اندوه است. این واکنش، سمبل یانشانه مرگ کودک طبیعی است. به عبارت دیگر، داشتن کودک معلول نشانه از دست دادن یک کودک طبیعی است وآگاهی از اینکه کودک آنها با مشکل متولد شده است و این مشکل ادامه خواهد یافت، فرایندی از اندوه را موجب می شودکه شبیه اندوهی است که اعضاء خانواده کودک در حال فوت با آن روبرو است.

طبق آمار اعلام شده از سوی معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در سال 1389 درحدود سه میلیون نفر فرد دارای معلولیت گزارش شده است. بنابراین تعداد قابل ملاحظه ای از خانواده‌های ایرانی، از اثرات منفی داشتن یک کودک معلول، همچنین فشارهای روانی، اجتماعی و مالی ناشی از داشتن چنین کودکانی در امان نیستند و این عوامل می‌تواند آسیب‌ها و آثار منفی در وضعیت بهداشت روانی خانواده‌ها بر جای گذارده، ثبات و کیفیت زندگی خانوادگی و فردی آن‌ها را بر هم زند.

مطالعات متعددی درمورد اثرات حضور کودک معلول در خانواده واسترس مادران آن‌ها انجام شده است. مطالعه در ادبیات تحقیق نشان می‌دهد که مادران کودکان ناتوان دارای استرس و بحران های روانی بوده و وجود کودک ناتوان سازش یافتگی و سلامت جسمی و روانی آنهارا تهدید می‌کند و غالباً تأثیر منفی برآنها دارد.

1-2- بیان مسأله

خانواده شاید مهم‌ترین گروهی باشند که هرکس در زندگی خود تجربه می‌کند وشاید به تنهایی مهم‌ترین بافت برای توسعه ورشد جسمانی وروانی افراد باشند. این حوزه نسبت به سایر حوزه‌ها در ارتباط با استرس کمتر مورد بررسی قرار گرفته است (سیدی[1]، 1999، به نقل از علیزاده،1381). خانواده یکی از طبیعی‌ترین گروه‌های اجتماعی است که می‌تواند نیازهای انسان را ارضا کند. نهاد خانواده وظیفه خطیری بر عهده دارد، وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آن‌ها، برقراری ارتباط سالم بین اعضا با یکدیگر و کمک به استقلال آن‌هاست، حتی اگر کودک کم توان ذهنی ویاحرکتی باشد. استرس اصطلاحی مبهم وپیچیده است به طوری که بسیاری از محققان استرس را اصطلاحی دشوار و پر زحمت دانسته‌اند (کاسل[2]،1983). سلیه[3] (1980) معتقد است استرس با اینکه اصطلاحی شناخته شده وآشنا است ولی تعاریف متعددی از آن ارائه گردیده است. وینگرهوس و مارسیلیون[4] (1988، به نقل از زهرا کار،1387) به کسانی که در مورد استرس نوشتن را آغاز کرده‌اند توصیه می‌کنند که به دنبال تعریف همگانی که همه روی آن اشتراک نظر داشته باشند نگردند. آن‌ها یادآور می‌شوند که درمورد تعریف این اصطلاح توافقی وجود ندارد.

واژه استرس در نزد متخصصین مختلف معانی متفاوتی دارد در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی روانی قرار گرفتن تعریف شده است. در این حالت جسم روان آدمی به تقاضای درونی و بیرونی نا توان ببیند که همانا پیامدان دست رفتن تعادل روانی فرد است ، استرس را گاهی ناشی از محرکات خارج می‌دانند وگاهی ان را پاسخ فرد به پاره ای از مزاحمت‌ها عنوان کرده‌اند بررسی‌های جدید و تئوری‌های جامع راجع به استرس به تعامل فرد و محیط تاکید دارد. کلاس و سینگر در تحقیق خود نشان دادند فشارهای عصبی می‌تواند باعث کاهش میزان تحمل وناکامی شود استرس در زندگی روزمره به وفور دیده می‌شود همه افرادبه دفعات متعددی تحت تأثیر استرس قرار می‌گیرند و ان را تجربه می‌کنند و وقتی که کسی دچار استرس شده وارد محیط می شوند معمولا دیگران متوجه می‌شوند و در تعامل با دیگران و خانواده واسترس فرد به انان سرایت می‌کند (زهراکار،1387).

لازاروس وفولکمن[5] (1984) معتقدند که تجربه استرس زمانی به وقوع می‌پیوندد که مطالب بر منابع سازگاری فرد غلبه دارند. یکی از انواع استرس، استرس والدینی است: استرس والدینی را می‌توان اختلاف ادراک شده بین مطالب موقعیتی بر خاسته از وظیفه والدینی و ظرفیت‌های موجود والدین در نظر گرفت (به نقل از دیاتردکارد و اسکار،1996).

استرس والدینی، فرایندهای پویا وپیچیده ای را شامل می شودکه به کودک ورفتار او، تقاضاها، نقش والدینی، منابع والدین، واکنش‌های فیزیولوژیکی مربوط به نقش والدینی کیفیت ارتباط والدین باکودک ودیگراعضای خانواده وسایر افرادوموقعیت های خارج از خانه مربوط است به علاوه فراینداسترس به انطباق موفقیت آمیز با تقاضاهای والد بودن مربوط است برای بسیاری از افراد، این تقاضاها قابل کنترل است و هر چند ممکن است برخی مواقع با سختی همراه باشد ولی با ارزش است (راتر 1987، به نقل از دیاتردکارد[6]،2004).

استرس والدینی می‌تواند عواقب زیادی داشته باشد. از جمله می‌تواند عملکرد فرزند را کاهش دهد، مشکلات رفتاری در فرزند ایجاد کند، نارضایتی را در والدین افزایش دهد و رضایت زناشویی را کاهش دهد . زمانی که والدین دچار استرس شده و رفتار خشنی نسبت به فرزندان خود نشان می‌دهند بدون شک این خشونت وتندی تأثیر سؤ خواهد داشت و حتی در برخی از موارد همچون اختلال کاستی توجه / بیش فعالی در فرزند، میزان طلاق در بین والدین، گزارش شده است (هستینگز[7]،2003).

برنامه‌های آموزش رفتاری والدین بر اساس اصول یادگیری اجتماعی بر آن است که کودکان بتوانند در محیط به یادگیری رفتار از طریق تعامل فراینده‌های تقویت و مدل سازی بردازند. آموزش مهارت ودانش اصول رفتاری به والدین می‌تواند به صورت آموزش مستقیم فردی یا گروهی با استفاده از مطالب مکتوب (کتاب، دفترچه های آموزشی)، سخنرانی، برنامه‌های نرم افزارهای رایانه ای، نوار ویدئویی یا نقش گذاری باشد (انگل، یو، اسلات، 1970، فشینپار 1994، به نقل از گلدنبرگ و گلدنبرگ، 1973، ترجمه حسین شاهی برواتی و همکاران،1382).  در این قبیل آموزش‌ها بجاست که تأکید کنیم چگونه، چه وقت وتحت چه شرایطی قواعد را اجرا یا یکسان عمل کنیم وچگونه از فنون کاهش رفتار مثل محرومیت از تقویت مثبت، یا شیوه افزایش رفتار نظیر فنون پته ای استفاده کنیم (گوردون و دیوید سون 1981، به نقل از گلدنبرگ و گلدنبرگ، 1973، ترجمه حسین شاهی برواتی و همکاران،1382). تکنیک‌های عملی که دراین مشاوره مورد استفاده قرار می‌گیرد می‌تواند به شکل دهی، اقتصاد ژتونی، قرارداد وابستگی ومحرومیت تقسیم شوند (زهراکار وجعفری،1390).

آموزش رفتاری والدین براساس الگوی یادگیری اجتماعی تعامل والدین با فرزند می‌باشد که در آن والدین یاد می گیرندکه بتوانند به اجرای روش‌های خاص برای افزایش رفتار درفرزندان و کاهش مشکلات رفتاری بپردازد (کازدین،2002).

آموزش رفتاری والدین اولین بار توسط بارکلی[8] )1987( استفاده ازاصول یادگیری اجتماعی برای مواجهه با اختلال‌های دوران کودکی از مقبولیت و کارایی وسیعی برخوردار شده است. آموزش رفتاری والدین که براصول یادگیری اجتماعی مبتنی است به والدین می‌آموزد که با شناخت پیشامدها وپیامد ها ی رفتارهای نامناسب فرزندان خود مشخص کردن انها شیوه نظارت بر این رفتارها نادیده انگاشتن عمدی وبرنامه ریزی شده محرومیت موقت و دیگر فنون غیر جسمانی و بدون تنبه بدنی رفتارهای فرزندان خود راتغییر دهند رفتارهای مناسب رابه وسیله توجه کردن تشویق کلامی وجایزه تقویت کنند تا به رفتارهای دلخواه دست یابند ( به نقل از کرونیس وهمکاران[9]، 2004).

در دنیای امروز پدران و مادران چالش‌های بی شماری و دشواری‌هایی عصر تکنولوژی رو به رو هستند. از همین رو به دلیل عدم آمادگی برخی از والدین در انطباق با شرایط جدید احساس درماندگی نا امیدی به وضوح توسط آنان تجربه می‌شود. درنتیجه شرایط استرس آوری برای آنان به وجود می‌آورد. اکثر والدین بدون آموزش وآمادگی دراین مسیر گام می‌نهند و از طریق آزمون وخطا مطالب را فرا می‌گیرند( ناچشن و همکاران، 2005). با توجه به مطالب بالا مهم‌ترین سؤال پیش روی تحقیق حاضر این است که آیا آموزش رفتاری والدین بر کاهش استرس والدینی مؤثر است؟

1-3-اهمیت وضرورت پژوهش

امروزه والدین چالش‌های بی شمار و دشواریهایی روبه رو هستند برای مثال بسیاری از والدین سرد بی محبت غیر صمیمی ویا سخت گیر هستند. این دسته از والدین رفتارهای مثبت وگرم کمی از خود نشان می‌دهند. دمدمی مزاج وغیر قابل پیش بینی هستند و متناقض اند. معیارهای انضباطی بی ثبات وتوام باتنبیهات. این دسته از والدین با بروز وشدت یافتن ارتباط دارد (وبستر واستراتون[10]1990، به نقل از معتمدین و همکاران، 1387).

از طرفی احساس پریشانی و نا امیدی حاصل از استرس باعث می‌شود تا والدین قادر نباشد فشارها وشرایط غیر قابل اجتناب را تحمل کنند. در نتیجه چنین محیطی عزت نفس آنان کاهش یافته در نتیجه حالات تنش زا تداوم می‌یابد وباعث می‌گردد تا روابط خانوادگی مختل گردد. بنابراین درتمام جنبه‌های زندگی والدین باید تلاش کنند تا از عهده استرس بر آیند. این همان برنامه آگاهی از استرس ومدیریت آن است و برنامه ای است که در آن به والدین می‌آموزند چگونه رفتار کنند تا از خود مراقبت کنند (کاوه، 1388).  پدرومادری که دچار استرس شدید باشند نمی‌توانند وظیفه خود را نسبت به فرزندشان به درستی انجام دهند متاسفانه هرچه مشکل رفتاری کودک بارز تر می‌شود این دسته از والدین استرس بیشتری پیدا می‌کنند (فریک و همکاران[11] به نقل از حسینی قمی و سلیمی بجستانی،1391). تحقیقات متعدد موید این مطلب است که فشار عصبی تأثیر منفی در زندگی فردی و خانوادگی اثرات مخرب برکارایی والدین دارد و به عبارتی در فعالیت‌های روزمره روابط بین فردی شیوه فرزند پروری خلل ایجاد می‌نماید ووالدین به رفتار واعمالی دست می‌زنند که مستقیماً در بازدهی آن‌ها وچگونگی نقش والدی و شیوه فرزندپروری نقش اساسی دارد. بی تردید تولد و حضور کودکی با کم توانی ذهنی و یا حرکتی در هر خانواده ای می‌تواند به مثابه‌ی رویدادی نامطلوب و چالش زا موجب ایجاد تنبیدگی، سرخوردگی و ناامیدی شود (مکائیلی منیع، 1388). به نظر می‌رسد اگر افراد روش صحیح بر خورد با آن برخورد نمایند کار آمد تر و سالم‌تر خواهند بود پایداری و مقابله با استرس لازمه زندگی موفق در قرن جدید است. در مورد این متغییر به اندازه کافی کار نشده است ضرورت تحقیق را بیشتر می‌نماید. عوامل و منابع مختلفی می‌توانند باعث استرس و فشار در خانواده‌ها شوند. که یکی از این عوامل تولد فرزندی با کم توانی ذهنی و یا حرکتی  است. طبق تعریف کم توانی ذهنی، عبارت است از رشد ناقص ذهن که فرد را در تطابق یا سازش با محیط خود ناتوان می‌کند؛ بطوری که بدون نظارت و کمک دیگری قادر به زندگی نیست ( هوانگ و کووو، 1997). براساس تحقیقات، در هر جامعه حدود 1 تا 3 درصد جمعیت را افراد کم توان ذهنی تشکیل می‌دهند (سادوک، 2003؛ به نقل از رستمی، 1388). والدین این کودکان، با مسائل زیادی همچون مشکل پذیرش ناتوانی فرزند، خستگی ناشی از پرستاری و مراقبت، مسائل مربوط به اوقات فراغت، مشکلات مالی، مسائل پزشکی، آموزشی و توانبخشی موجه هستند (وایتر[12]، 2003). تعداد قابل توجهی از خانواده‌های ایرانی از اثرات منفی داشتن یک کودک معلول و همچنین از بار مراقبتی بسیار زیاد، استرس روانی اجتماعی ومالی ناشی از داشتن یک کودک معلول رنج می‌برند، که این عوامل باعث بر هم ریختگی سازمان خانواده می‌شوند. وقتی والدین با معلولیت فرزند خود روبرومی شوند به دنبال جایی یا افرادی هستندکه آنان را رچگونگی برخورد و سازگاری با این مسأله راهنمایی نمایند. لذا ضروری است در زمینه تأثیر وجود فرزند معلول، بعنوان یک استرس مزمن بر خانواده، بویژه مادر ارزیابی صورت گیرد. بنابراین توجه به مسائل و مشکلات خانواده‌ها و والدین دارای کودک کم توانی ذهنی به برنامه ای منسجم و جامع نیازمند است تا والدین و خانواده‌ها را در فائق آمدن بر مشکلات روانشناختی یاری کند.

1-4-اهداف پژوهش

اهداف کلی

تعیین تاثیر  آموزش رفتاری والدین بر کاهش استرس والدینی مادران کودکان معلول.

اهداف فرعی

تعیین تاثیر آموزش رفتاری والدین بر کاهش مؤلفه مسائل والدین وخانواده.

تعیین تاثیر آموزش رفتاری والدین بر کاهش مؤلفه نگرانی و بدبینی والدین نسبت به آینده کودک.

تعیین تاثیر آموزش رفتاری والدین بر کاهش مؤلفه خصوصیات کودک.

تعیین تاثیر آموزش رفتاری والدین بر کاهش مؤلفه محدودیت های جسمانی کودک.

1-5- فرضیه‌های پژوهش

فرضیه اصلی

آموزش رفتاری والدین بر کاهش استرس والدینی مادران دارای کودکان معلول مؤثر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]




1-7-1 تعاریف نظری  ……………………………………………………………………………………………………………………………………8

شادی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………8

کیفیت زندگی ………………………………………………………………………………………………………………………………………….9

صمیمیت …………………………………………………………………………………………………………………………………………………..10

1-7-2 تعریف عملیاتی ………………………………………………………………………………………………………………………………..11

کیفیت زندگی  ……………………………………………………………………………………………………………………………………11

صمیمیت  …………………………………………………………………………………………………………………………………………..11

برنامه شادکامی فوردایس …………………………………………………………………………………………………………………..11

 

فصل دوم : پیشینه تحقیق  ………………………………………………………………………………………………………………………….13

2-1 روان شناسی مثبت ……………………………………………………………………………………………………………………………….14

2-2 تارخچه(شادکامی) ………………………………………………………………………………………………………………………………..15

2-3  دیدگاه های مختلف درباره شادی ………………………………………………………………………………………………………16

2-3-1 دیدگاه قرآن ……………………………………………………………………………………………………………………………………..16

2-3-2  دیدگاه یونان باستان………. ………………………………………………………………………………………………………………17

2-3-3 دیدگاه شناختی…….. ………………………………………………………………………………………………………………………..18

2-3-4 نظریه عقلانی عاطفی.. ………………………………………………………………………………………………………………..//….18

2-4 تعاریف شادی ………. ……………………………………………………………………………………………………………………………..19

2-5 نظریه های شادی  …….. ………………………………………………………………………………………………………………………20

2-5-1 نظریه تبیین های فیزیولوژیک … …………………………………………………………………………………………………….20

2-5-2 نظریه روابط و فعالیتهای اجتماعی ………………………………………………………………………………………………….20

2-5-3 نظریه نیازهای عینی ارضا کننده … …………………………………. ……………………………………………………………21

2-5-4 ژن شادی …………………………. ………………………….. …………………………………………………………………………………..21

2-6 مولفه های تشکیل دهنده شادی ……………. ……………………………………………………………………………………………..22

2-6-1 کاربرد عملی پژوهش های مربوط به شادی …. …………………………………………………………………………………..22

2-7 علل وهمبسته های شادمانی …… …………………………………………………………………………………………………………….24

2-7-1 تفاوتهای جنسیتی ….. ………………………………………………………………………………………………………………………..24

2-7-2 سن  …………………… ……………………………………………………………………………………………………………………………..24

 

2-7-3  تحصیلات …………… …………………………………………………………………………………………………………………………….25

2-7-4  ازدواج  ……………… ………………………………………………………………………………………………………………………………25

2-7-5  شغل…………………… ……………………………………………………………………………………………………………………………..26

2-7-6  دین ……………… ………………………………………………………………………………………………………………………………….26

2-7-7  اوقات فراغت و تفریح ………….. ………………………………………………………………………………………………………….26

2-7-8  سلامتی ……………… ……………………………………………………………………………………………………………………………27

2-8 روشهای افزایش شادمانی …………. ………………………………………………………………………………………………………….27

2-8-1  افزایش رویدادهای مثبت ……… …………………………………………………………………………………………………………28

2-8-2 روش القاء خلق مثبت ………. ………………………………………………………………………………………………………………28

2-8-3 شناخت درمانی …………… ……………………………………………………………………………………………………………………28

2-8-4  فنون شناختی ـ رفتاری …………. ……………………………………………………………………………………………………….29

2-9 مفهوم شناسی ونظریات کیفیت زندگی .. ……………………………………………………………………………………………..34

2-10 تعریف صمیمیت ………. ……………………………………………………………………………………………………………………….37

2-11 نظریه های مربوط به صمیمیت ……. ……………………………………………………………………………………………………..38

2-11-1 نظریه اشترنبرگ ………………. ………………………………………………………………………………………………………………38

2-11-2 نظریه هری استاک سالیوان ……. ………………………………………………………………………………………………………..39

2-11-3 نظریه تقویت ……………….. …………………………………………………………………………………………………………………..40

2-11-4 نظریه دلبستگی جانسون و ویفن …….. ……………………………………………………………………………………………..40

2-11-5 نظریه درک برابری والستر ………….. …………………………………………………………………………………………………..41

2-12 ابعاد صمیمیت ………………. ………………………………………. …………………………………………………………………………..42

2-13 عوامل موثر برصمیمیت ………………………………………………………………………………………………………………………….44

2-14 پژوهش های انجام شده ………………………………………………………………………………………………………………………..45

فصل سوم : روش تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………………….48

3-1 جامعه آماری  …………………………………………………………………………………………………………………………………………..49

3-2 نمونه آماری و روش نمونه گیری ……………………………………………………………………………………………………………49

3-3 ابزار نمونه گیری ……………………………………………………………………………………………………………………………………..54

3-3-1 پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی …………………………………………………………..54

3-3- پرسشنامه صمیمیت …………………………………………………………………………………………………….563-4 طرح تحقیق

این مطلب را هم بخوانید :

ده مهارت لازم برای موفقیت یک مدیر دیجیتال مارکتینگ ……………………………………………………………………………………………………………………………………………57

3-5 روش اجرا ……………………………………………………………………………………………………………………………………………….57

3-6 روش تحلیل داده ها ………………………………………………………………………………………………………………………………58

فصل چهارم :تحلیل و تجزیه داده ها …………………………………………………………………………………………………………..59

4-1 یافته های توصیفی ………………………………………………………………………………………………………………………………60

4-2 یافته های مربوط به فرضیه های تحقیق  ……………………………………………………………………………………………62

فصل پنجم : نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………………………………………74

5-1 بحث و نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………………………………………75

5-2 طرح فرضیه اصلی پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………76

5-3 نتیجه گیری مربوط به فرضیه های پژوهش ………………………………………………………………………………………78

5-3-1 فرضیه فرعی 1 ……………………………………………………………………………………………………………………………..78

5-3-2 فرضیه فرعی 2 ………………………………………………………………………………………………………………………………79

5-3-3 فرضیه فرعی3  ………………………………………………………………………………………………………………………………80

5-3-4 فرضیه فرعی 4 ………………………………………………………………………………………………………………………………80

5-4 پیشنهادات …………………………………………………………………………………………………………………………………………81

5-4-1 پیشنهادهای کاربردی…………………………………………………………………………………………………………………….81

5-4-2 پیشنهادهای پؤوهشی……………………………………………………………………………………………………………………81

5-5 محدودیتها …………………………………………………………………………………………………………………………………………82

منابع فارسی

منابع انگلیسی

ژوهش حاضر با هدف  بررسی “اثر بخشی آموزش شادکامی فوردایس بر کیفیت و صمیمیت زندگی زوجین فرهنگی منطقه قرچک” انجام پذیرفته است. طرح تحقیق از روش تمام آزمایشی  طرح پیش آزمون،پس آزمون با گروه کنترل می باشد.ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس صمیمیت می باشد.جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوجین فرهنگی منطقه قرچک و نمونه آن 30 زوج داوطلب از بین  انان که به صورت تصادفی انتخاب و در هر گروه آزمایش 15 زوج و گروه کنترل 15 زوج جایگزین شدند.برای تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از واریانس چند متغیری (مانوا) و چند متغیری(مانکوا) استفاده شد و سطح معنا داری در این تحقیق(5%) می باشد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آموزش برنامه شادکامی فوردایس باعث افزایش کیفیت و صمیمیت زندگی زوجین فرهنگی شده است.

کلید واژه: شادکامی فوردایس-کیفیت زندگی-صمیمیت-زوجین فرهنگی

  1-1 مقدمه

انسان موجودی است پیچیده با ابعاد گوناگون عاطفی ،شناختی ،جسمانی ،اجتماعی و روانی که این ابعاد گوناگون احتیاجات بسیار متنوع و متغیری را ایجاد می کند و انسانها همه روزه اکثر وقت خود را صرف برطرف کردن این احتیاجات متنوع می کنند.عدم ارضای هریک از این ابعاد باعث به هم خوردن تعادل طبیعی زندگی می شود. برای بازگشت به این حالت تعادل طبیعی زندگی و سازگاری مجدد وجود و یادگیری برخی مهارتهای اساسی لازم و ضروری است البته نباید فراموش کرد این تعادل به آسانی بدست نمی آید و انسان گاهی مجبور است نحوه فعالیت هایش را تغییر داده و راه های تازه ای برای سازگاری با محیط کشف کند تا بتواند به زندگی خویش ادامه دهد. علاوه بر زندگی فردی ،زندگی زوجین نیز کاملا متاثر از این موضوع می باشد.

در جوامع کنونی همه روزه مسائل گوناگون متعددی روح و روان آدمی را در سیطره خود قرار داده است و تاثیر آنها زندگی زناشویی را تهدیدی می کند. در زندگی زناشویی نیز کیفیت و صمیمیت از اهمیت زیادی برخوردار است در حقیقت مفهوم زندگی بدون این دو مقوله بی معناست. از این رو تمام تلاشهایی که برای افزایش کیفیت و صمیمیت زندگی زوجین انجام می شود بسیار ارزشمند است. در سالهای اخیر کاربرد روشهای شناختی رفتاری در درمان گروهی از اختلالات مفید و موثر بوده است.

ویژگی های درمان شناختی رفتاری نظیر ارتباط کاری،تمرین گروهی ،فعال بودن ،هدف دار بودن ، متمرکز بودن بر مشکل و… برای درمان مراجعان بسیار متناسب است(نینان،درایدن[1]،1387).

به نظر می رسد برخی مهارتهای لازم و ضروری از جمله شادکامی در نوع کیفیت و صمیمت زندگی زوجین و در نتیجه سازگاری بهتر آنان با زندگی موثر می باشد.

کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که همه ابعاد زندگی را در بر می گیرد. این اصطلاح در زمینه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هم استفاده می شود.کیفیت زندگی از نظر لغوی به معنی چگونگی زندگی کردن است . با وجود این مفهوم آن برای هرکس منحصر به فرد و با دیگران متفاوت می باشد. اغلب روان شناسان معتقدند کیفیت زندگی یک مفهوم چند بعدی و در برگیرنده حقایق مثبت و منفی زندگی است. از طرفی عده ای آن را یک مفهوم فردی قلمداد می نمایند، به این معنا که حتماَ باید توسط خود شخص، بر اساس نظر او و نه فرد جایگزین تعیین گردد. سازمان جهانی بهداشت تعریف جامعی از کیفیت زندگی ارائه داده است: درک فرد از وضعیت کنونی اش با توجه به فرهنگ و نظام ارزشی که در آن زندگی می کند و ارتباط این دریافت ها با اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت های مورد نظر فرد.

گرچه امروزه لغت صمیمیت  به مفهوم نزدیکی بخصوص از نوع جنسی آن معنا میشود، اما نزدیکی و صمیمیت ابعاد مختلفی از زندگی ما را در بر می گیرد. صمیمیت به جز بعد فیزیکی، ابعاد اجتماعی، احساسی، روانی و معنوی زندگی را نیز شامل میگردد. صمیمیت به معنای شراکت در تمامی ابعاد زندگی است.

1-2 بیان مسئله

تفکر چگونه شاد زیستن ایده ای است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول داشته به گونه ای که همواره به دنبال یافتن راهکارهایی برای بهتر زیستن و کسب لذت و بهره بیشتر از زندگی بوده است. خواه فردی معتقد به دین باشد یا نه ،همه انسانها خواهان جایگاه بهتری در زندگی هستند و حرکت همه انسانها به سمت شادی است( انوشیروانی،82).

شادمانی اشاره به احساسی مثبت دارد که با کلماتی چون رضایتمندی[2]  و بهروزی بیان می شود. شادمانی در منابع مختلف با واژه هایی چون خوشحال2  ،رضایت از زندگی ،احساسات مثبت3  ،زندگی معنادار4 و واژه هایی این چنینی بیان شده است. یکی از واژهایی که مکررا در مرور متون معادل شادکامی به کار رفته واژه well being می باشد. در متون مختلف این دو واژه به صورت جایگزین یکدیگر به کار رفته اند. بهروزی عموما به عنوان یک عامل جسمی و سرور و سرخوش به عنوان یک عامل ذهنی و درونی به کار می رود.بهروزی را میتوان به طور کلی شامل تعادل بین اجزاء مختلف زندگی مثل اجزاء احساسی و جسمانی فرد دانست که می تواند سبب شادمانی و زندگی خوب در فرد شود.

در سالهای گذشته با کارهای سلیگمن5 در روان شناسی جنبش با عنوان روان شناسی مثبت ایجاد شده است. در این زمینه مباحثی مثل شادی ،امید ،سرزندگی و خوش بینی بررسی می شود.از مقوله های روان شناسی مثبت به زیستی ذهنی و شادی است که تاریخچه زیستی ذهنی به اواخر دهه 50 و شادی به شالهای دهه 60 میلادی بر می گردد(کار6،1387).

با مطرح شدن روز افزون اهمیت شادکامی در امر سلامت روان و خوشبختی و همچنین تاثیر آن در تقویت قوای روانی انسان برای مقابله با پیچیدگیهای و مشکلات دنیای امروز ،توجه و نظر محققان ،اندیشمندان   نسبت به آن تغییر کرده است. تحقیقات نشان می دهد که شادی صرف نظر از چگونگی بدست آوردن آن می تواند سلامت جسمانی را بهبود بخشد. افرادی که شاد هستند احساس امنیت بیشتری می کنند ،آسانتر تصمیم می گیرند ،دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند و نسبت به کسانی که با آنها زندگی می کنند احساس رضایت بیشتری می کنند.(مایزر7،2002)

-هدف از روان شناس مثبت نگر به طور عام و روان شناس شادی به طور خاص ایجاد یک تغییر در روان شناس است و قصد آن فراتر از آسیب ها بوده و به سمت بهینه کردن کیفیت زندگی می باشد. این جنبش  آن است که از نقاط قوت انسان به عنوان سپری علیه بیماریهای روانی استفاده نماید.(ترلی [3]و همکاران ،2004).

درمان گران شناختی معتقدند که انگاره تفکر منفی باعث افسردگی و نگرانی می شود. آنها معتقدند وقتی مثبت تر و واقع بینانه تر بیندیشید از عزت نفس و کارایی بیشتری برخوردار می شوید.(خدایاری فرد، 1379).

سلیمگن شادکامی را حق طبیعی هر انسان می داند که برای دستیابی به آن باید برنامه ریزی و تلاش کرد. او شادی را غیر قابل حصول و دست یابی نمی داند بلکه آن را واقعیتی می داند که زندگی شیرین تر و روابط افراد را غنی می سازد.

با توجه به اهمیت شادکامی در داشتن تفکر مثبت و روابط آن با کیفیت و صمیمیت میان زوجین در این پژوهش برآنیم که تاثیر آموزش شادکامی فودایس را میزان کیفیت و صمیمیت زوجین بررسی نماییم.

1-3 ضرورت واهمیت پژوهش

مطالعه شادکامی از جهات مختلف اهمیت دارد. اول  اینکه شادمانی امری مسری است ،یعنی شادی یک فرد شادی چند نفر دیگر را بدنبال دارد و غبار و اندوه را از چهره آنها می زداید بنابراین وجودیک همسر شاد باعث شادی طرف مقابل می شود و این شادی باعث رضایت بیشتر می گردد. دیگر اینکه شادمانی حسد را از بین می برد و وابستگی های فرد را با محیط می گستراند و زندگی دلپذیر تر میسازد. افراد شادمان دارای عزت نفس بالا ،روابط دوستان محکم ،اعتقادات مذهبی معنادار هستند (مایزر ،2002) پژوهش های انجام شده نشان می دهد که شادمانی نقطه مقابل افسردگی است و افسردگی موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن می شود(وایز[4] ،1997). به اعتقاد سالوی و همکاران(2000) عواطف مثبت به خصوص شادی فعالیتهای قلبی و عروق و سیستم ایمنی را بهبود می بخشد.

با توجه به اهمیت این موضوع و اینکه شادکامی می تواند میزان کیفیت و صمیمیت زندگی زوجین را تحت تاثیر قرار دهد و نظر به اینکه زوجین فرهنگی به دلایل متعدد از جمله مسائل کاری یکنواخت و مشکلات اقتصادی و… مستعد دچار شدن به روزمره گی وکاهش کیفیت و صمیمیت در زندگی خویش هستند(آرین،1388) بنابراین لازم دیدم که جدی تر به این قضیه نگاه کرده و پژوهشی در این زمینه انجام دهم زیرا شادکامی زوجین و اثر بخشی آن بر صمیمیت و کیفیت زندگی زناشویی آنها کمتر در تحقیقات  مورد بررسی قرار گرفته است.

1-4 اهداف پژوهش

1-4-1 هدف اصلی

تعیین اثربخشی آموزش گروهی برنامه شادکامی فوردایس بر کیفیت و صمیمیت زوجین فرهنگی

1-4-2 اهداف فرعی

الف:اثر بخشی آموزش گروهی شادکامی فوردایس بر کیفیت زندگی زوجین

ب:اثربخشی آموزش گروهی شادکامی فوردایس بر صمیمیت زندگی زوجین

 

1-5 فرضیه های پژوهش

1-5-1آموزش شادکامی فوردایس باعث افزایش کیفیت در زندگی زوجین می شود.

 

فرضیه1: آموزش شادکامی فوردایس بر افزایش کیفیت زندگی در زمینه سلامت جسمانی زوجین فرهنگی تأثیر دارد.

فرضیه2: آموزش شادکامی فوردایس بر افزایش کیفیت زندگی در زمینه سلامت روانی زوجین فرهنگی تأثیر دارد.

فرضیه3: آموزش شادکامی فوردایس بر افزایش کیفیت زندگی در زمینه سلامت روابط اجتماعی زوجین فرهنگی تأثیر دارد.

فرضیه4: آموزش شادکامی فوردایس بر افزایش کیفیت زندگی در زمینه سلامت محیط زوجین فرهنگی تأثیر دارد.

 

1-5-2 آموزش شادکامی فوردایس باعث افزایش صمیمیت در زندگی زوجین می شود.

 

1-6 متغیر های پژوهش

متغیر مستقل:دراین پژوهش شادکامی فوردایس به عنوان متغیر مستقل بکار برده می شود.

متغیر وابسته:کیفیت و صمیمیت زوجین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




فهرست جداول ذ‌

فهرست شکل ها و نمودارها ر‌

فصل اول : کلیات پژوهش 11

1-1 مقدمه 11

1-2 بیان مسئله 12

1-3 اهمیت وضرورت پژوهش 16

1-4اهداف پژوهش 17

1-4-1 اهداف اصلی 17

1-4-2 اهداف فرعی 18

1-5 فرضیه‌های پژوهش 18

1-5-1 فرضیه های اصلی 18

1-5-2 فرضیه‌های فرعی 18

1-6 تعریف نظری و عملیاتی متغیرها 19

1-6-1 آموزش پیش از ازدواج: 19

1-6-2 نگرش به ازدواج: 19

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش 21

2-1نگرش به ازدواج 22

2-1-1تعریف نگرش 22

2-1-2 شکل گیری نگرش به ازدواج 23

2-1-3 عوامل موثر بر نگرش های زناشویی 24

2-1-4 منابع نگرش های مدرن به ازدواج 27

2-1-4-1 تغییر در معنای ازدواج. 27

2-1-4-2 نظریه های مربوط به نگرش‌های مدرن به ازدواج. 30

2-2 آموزش پیش از ازدواج 32

2-2-1 روش‌های آماده‌سازی پیش از ازدواج 32

2-2-1-1 مشاوره پیش از ازدواج. 32

2-2-1-2 آموزش پیش از ازدواج. 33

2-2-2  ارتباط پیشگیری از مشکلات زناشویی و بهداشت روان 34

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

2-2-3 نکات لازم جهت اجرای برنامه آموزشی موفق 35

2-2-4 عوامل موثر بر آموزش کارامد پیش از ازدواج 35

2-2-5 منطق شرکت در برنامه آموزش پیش از ازدواج 36

2-2-6 مزایای برنامه آموزش پیش از ازدواج موفق 37

2-2-7 محدودیت ها یا خطرات احتمالی برنامه آموزش پیش از ازدواج 38

2-2-8 انواع آموزش های قبل از ازدواج 38

2-2-8-1 برنامه ارتباط زوجین(CC). 39

2-2-8-2 برنامه تقویت رابطه (RE). 39

2-2-8-3  برنامه تقویت روابط پیش از ازدواج(PREP). 41

2-2-8-4 برنامه کاربرد عملی مهارت های ارتباط صمیمی. 45

2-2-8-5 برنامه آماده‌سازی/غنی‌سازی(PREP/Enrich). 46

2-2-8-5-4 فرایند جلسات آموزش پیش از ازدواج طبق الگوی السون  57

1-2-3پیشینه تحقیقاتی در داخل کشور 62

2-2-3پیشینه تحقیقاتی در خارج از کشور 63

2-5 جمع بندی 65

فصل سوم : روش‌شناسی پژوهش 66

3-1طرح پژوهش 67

3-2جامعه آماری 67

3-3 نمونه پژوهش و روش نمونه گیری 68

3-4 ابزار پژوهش 69

3-4-1 مقیاس نگرش به ازدواج(MAS) 69

3-5 شیوه ی اجرای پژوهش 71

3-6 شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات 72

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها 73

4-1 بخش اول: توصیف داده‌ها 74

4-2 بخش دوم:  تحلیل استنباطی داده ها 75

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری 85

5-1خلاصه پژوهش 86

این مطلب را هم بخوانید :

5-2یافته های پژوهش 86

5-3محدودیت‌های پژوهش 90

5-4پیشنهادهای پژوهش 90

منابع 93

پیوست 1 100

پیوست 2 103

فهرست جداول

عنوان                                                                                                                                                         صفحه

جدول2-1 ازدواج به عنوان یک سنت و ازدواج به عنوان یک رابطه (مورگان1992، نقل شده در رینولد و منسفیلد،1999) 29

جدول 3-1 : دیاگرام پژوهش 67

جدول 3-3 محتویات جلسات آموزش گروهی 71

جدول 4-1 توزیع فراوانی مشخصه های آماری نگرش دانشجویان به ازدواج بر حسب نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه های مورد مطالعه 74

جدول شماره 4-2 توزیع فراوانی مشخصه های آماری ابعاد نگرش دانشجویان به ازدواج بر حسب نمره های پیش آزمون  و پس آزمون گروه های مورد مطالعه 75

جدول شماره 4-3 بررسی نرمال بودن بوسیله آزمون کولموگروف در ابعاد نگرش دانشجویان به ازدواج بر حسب نمره های پس آزمون گروه های مورد مطالعه 76

جدول شماره4-4  نتایج آزمون لوین در مورد پیش فرض برابری واریانس نمره های پس آزمون ابعاد نگرش دانشجویان مورد مطالعه 77

جدول 4-5 نتایج آزمون خطی بودن رابطه متغیروابسته و متغیرهمراه در گروه ها 77

جدول 4-6 نتایج تحلیل واریانس اثر تعاملی پیش آزمون و گروه برای یکسان بودن شیب خط رگرسیون 78

جدول 4-7 نتایج آزمون همگنی ماتریس های کوواریانس متغیرهای وابسته 79

جدول 4-8 نتایج آزمون کفایت همبستگی بین متغیرهای وابسته 79

جدول4-9 نتایج آزمون تحلیل کواریانس گروه ها در نگرش کلی به ازدواج 80

جدول 4-10 نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری گروه ها در ابعاد نگرش به ازدواج 81

جدول 4-11 نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه هریک از ابعاد نگرش به ازدواج 82

فهرست شکل ها و نمودارها

عنوان                                                                                                                                                         صفحه

شکل2-1 چگونه یک ازدواج می میرد(برگر 1999 ،نقل شده در فقیرپور، 1393، ص122) 43

نمودار 4-1 مقایسه میانگین نمره نگرش دانشجویان به ازدواج بر حسب نمره های پیش آزمون  و پس آزمون گروه های مورد مطالعه 74

فصل اول : کلیات پژوهش

1-1 مقدمه

انسان موجودی اجتماعی و جمع‌گراست و خانواده کوچکترین نوع جامعه و مهم‌ترین واحد تشکیل دهنده‌ی جامعه است. قدمت خانواده را می‌توان تقریبا معادل تاریخ پیدایش بشر دانست که در طول پیدایش و تکامل خود دستخوش تغییرات و افت و خیز های بسیار زیادی شده است و رابطه‌ی میان زن و مرد که مهم‌ترین رکن خانواده است تقریبا تمامی اشکال محتمل خود را تجربه کرده است(ساداتیان و آذر،1391). درجوامع امروز بر خلاف گذشته دلایل اساسی ازدواج دستخوش تغییراتی شده است. برای مثال، از دلایل امروز جوانان برای ازدواج می توان به تأمین نیاز دوست داشتن و دوست داشته شدن، داشتن شریک و همراه زندگی، ارضاء انتظارات جنسی، عاطفی، روانی وافزایش شادی و خشنودی و رسیدن به رشد و کمال را نام برد. درپی ایجاد تحولات در اساس و اهداف ازدواج، تغییراتی هم در انتظارات زوجین از یکدیگر ایجاد شده است و به دنبال تغییر نقش‌ها‌ و وظایف،‌‌‌‌‌‌ مخصوصا با شاغل شدن زنان، دیگر ارتباط سنتی و یک‌طرفه گذشته به نظر راضی‌کننده نمی‌آیند و زوجین خواستار تعالی بیشتر در رابطه و صمیمیت و همدلی بیشتری نسبت به گذشته هستند(مظلومی و همکاران، 1390). بدین منظور درمانگران اولین گام برای شروع رابطه‌ی زوجی و بهبود عملکرد زوجها را آموزش مهارت ها به زوجین می دانند. شاخص هایی را که باید قبل از ازدواج به آن ها توجه کرد را می توان به سه دسته تقسیم نمود: 1. عوامل مربوط به تاریخچه‌‌‌ هر‌ یک از زوج ها یا منابع بالقوه و‌‌‌‌‌‌‌ بالفعل هر یک از زوج ها 2. صفات و ویژگی هایی چون احترام به خویشتن، اعتماد به نفس، برخورداری از مهارت های ارتباطی، سلامت جسمی و روانی 3. نظام ارزشی زوج ها، نگرش ها وشیوه های مقابله با استرس ومهارت های حل مسأله. بروز هرگونه اختلال ومشکلات در این عوامل به منزله عدم سلامت به خصوص در حیطه روان می باشد. این مشکلات به عنوان عاملی برای سست کردن بنیان خانواده از جمله نیل به سمت طلاق می‌گردد. طلاق مهم‌ترین عامل گسیختگی ساختار بنیادی‌ترین نهاد جامعه، یعنی خانواده است(مرادی و همکاران،1392). لزوم کلاس‌های مشاوره زوجین در رابطه با مهارت‌های زندگی و شناخت همسر آینده در کشور ما به علت افزایش میزان طلاق به جد احساس می‌شود. با توجه به این که این آموزش‌ها موجب شناخت بیشتر زوجین از یکدیگر در دوران نامزدی و قبل از ازدواج می شود، نداشتن شناخت کافی مشکلات زیادی را برای زوجین در دوران عقد و پس از ازدواج فراهم می نماید. یکی از روش‌های پیش‌گیری از بروز نارضایتی‌های زناشویی، برنامه غنی‌سازی ازدواج است. غنی‌سازی ازدواج، رویکردی آموزشی برای بهبود روابط زوجین و هدف آن کمک به زوج ها برای آگاهی از خود و همسرشان، کاوش احساسات و افکار همسرشان، گسترش همدلی، صمیمیت، رشد ارتباط مؤثر و مهارتهای حل مسئله است( بولینگ و هیل،2005). نظر به پیامدهای ویرانگر ازدواج‌های ناموفق بر بهداشت جسمی و روانی زوجین، فرزندان و جامعه، لزوم بررسی نگرشها و انتظارات افراد نسبت به زندگی زناشویی و نیز اهمیت بررسی تاثیر آموزش پیش از ازدواج بر نگرشهای افراد به ازدواج و به تبع آن افزایش ازدواج‌های موفق و کاسته شدن از میزان طلاق رسمی و روانی، لزوم آموزش‌های پیش از ازدواج  به وضوح هرچه تمام‌تر آشکار می‌گردد.

1-2 بیان مسئله

ازدواج انسانی‌ترین تنظیم روابط مرد و زن بر پایه‌های مناسب است. ازدواج توافق و پیوندی است بین زن و مرد که زیربنای آن ترکیبی از نیازهای زیستی، روانی، اجتماعی و اقتصادی است. پیدایی خانواده معلول نیاز به دیگران و دوام آن در گروی کارکردهای آن است. خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس امنیت وآرامش می بخشد وطی هزاران سال پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگی‌های فرهنگی و عامل انتقال آن‌ها به نسل بعدی بوده است. خانواده به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی و درعین حال بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین واحد تربیتی در جوامع به شمار می آید و می‌تواند منشأ تحولات عظیم فردی، اجتماعی و رشد ارزش‌های انسانی در بین اعضای آن باشد( مردای و همکاران، 1392). ازدواج رابطه‌ای پیچیده، پویا و منحصر به فرد است. تنها رابطه‌ای که اگر به طریق صحیح ایجاد شود و ادامه یابد دستیابی به نیازهای عاطفی، روانی و امنیتی انسان را مرتفع خواهد ساخت( شیرالی نیا،1386). امروزه دلایل و انگیزه‌های ازدواج نسبت به گذشته دستخوش تغییرات زیادی شده است. طبق تعریف ریو[1](2005) انگیزه، فرایندی درونی است که رفتار را نیرومند ساخته و هدایت می کند. انگیزه اصطلاحی کلی برای مشخص کردن زمینه ی مشترک نیازها، شناخت‌ها و هیجان‌ها است. ازدواج متاثر از انگیزه‌های درونی و بیرونی است. انگیزه‌های درونی عموما شامل نیازها هستند که خود به انواع زیستی، روانی و اجتماعی قابل تقسیم هستند. همانگونه که عشق مهم‌ترین وجه هیجانی انگیزش ازدواج را تشکیل می‌دهد، دلایل ازدواج نیز به وجه شناختی انگیزش اشاره دارد و دربرگیرنده باورها، نگرش‌ها و انتظارات افراد درباره‌ی ازدواج می باشد. این براساس انگیزمندی ازدواج تا حدود زیادی به میزان احتمال تحقق باورها، نگرش و ترجیحات فرد بستگی پیدا می کند. بنابراین بخش مهمی از انگیزمندی مناسب و کافی برای ازدواج در گرو رشد ابعاد شناختی آن یعنی یافتن چرایی منطقی ازدواج، برخورداری از عقاید و نگرشهای منطقی، و بالاخره تعیین الویت‌ها و انتظارات واقع‌بینانه نسبت به ازدواج و انتخاب همسر است( امانی و بهزاد، 1391). نگرش واقع‌بینانه مهم‌ترین سرمایه در ازدواج و زندگی زناشویی است و درهای مضاعف خوشبختی را برای زوجین می گشایند (لس و لسی[2] ،2001). در واقع نگرش افراد به ازدواج، می تواند سازنده یا مخرب باشد. نگرش در آنچه فرد می‌گوید و می‌شنود منعکس می‌شوند و بر ادراک او از دنیای اطراف تاثیر می‌گذارند. نگرشها، مولفه‌های عمده‌ای در ازدواج و اداره مسائل زندگی زناشویی هستند(هیتر[3] ،2006).  نگرش بر احتمال ازدواج و تعیین زمان ازدواج تاثیر می گذارند. تاثیر نگرش بر رفتار ازدواج بیشتر از همه توجه متخصصان علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. از سوی دیگر، آموزش پیش از ازدواج که نوعی آماده‌سازی افراد می باشد موجب نگاهی دقیق‌تر و صادقانه‌تر به روابط افراد با یکدیگر می‌گردد. آموزش پیش از ازدواج این فرصت را به افراد می ‌دهد که درباره اهدافشان، نگرش هایشان، مسائل اقتصادی و آنچه که هستند و می توانند باشند. مسائل جنسی، اهداف و دلایل ازدواج شان بیشتر تفحص کنند و به نوعی کیفیت ازدواج، و روی هم رفته کیفیت روابط موثر‌تر برسند(هالفورد[4] و همکاران،2005). هدف نهایی آموزش پیش از ازدواج کمک به استحکام و ثبات ازدواج ، کاهش نرخ طلاق و ارتقاء کیفیت ازدواج است. یافته‌ها حاکی از آن است که در این آموزش‌ها با مطالعه عوامل موثر و تاثیرگذار در ازدواج موفق و نقش این عوامل بر تامین سازگاری و رضایت از زندگی زناشویی به راهکارهایی کاربردی جهت انتخاب همسر مناسب و ازدواج موفق و هم‌چنین جلوگیری از سرخوردگی در زندگی زناشویی زوجین  و بررسی ابعاد‌‌‌‌ و‌‌‌‌ عوامل آن از طریق شناخت‌ متقابل،عشق و تفاهم، عشق و محبت و تعهد متقابل پرداخته می‌شود(منصوری نیا و همکاران،1390 ). آموزش قبل از ازدواج در اشکال گوناگونی ارائه می شوند از قبیل: 1. برنامه ارتباط زوجین[5](cc) 2. برنامه تقویت رابطه[6](re) 3. برنامه تقویت رابطه پیش از ازدواج[7]( prep) 4. برنامه آماده سازی/ غنی سازی (prep/enrich) 5. برنامه کاربرد عملی مهارتهای ارتباط صمیمی[8](pairs) . استفاده از برنامه‌های ذکر شده می تواند به افرادی که در آستانه‌ی انتخاب همسر و تشکیل زندگی زوجی هستند کمک کند تا انتخاب آگاهانه داشته باشند. همانطور که ذکر شد یکی از این برنامه‌ها، برنامه آماده‌سازی/غنی‌سازی است. غنی‌سازی ازدواج به روش رویکرد السون توسط دیوید السون[9](1996)، و همکارانش در دانشگاه مینه سوتا به وجود آمد. در این برنامه دوازده حوزه رابطه به شرح ذیل مورد ارزیابی قرار می گیرند که عبارتند از: انتظار از ازدواج، ویژگی‌های شخصیتی، ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، فعالیت‌های لذت بخش و مورد علاقه، رفتارهای اجتماع‌پسندانه، ارتباط جنسی، نقش والد فرزندی، خانواده و دوستان، روابط مبتنی بر نقش، باورهای معنوی. این حوزه ها در شش هدف مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. این برنامه برای کسانی که مزدوج بوده و طالب برنامه‌های غنی‌سازی یا مشاوره‌اند وکسانی که مدت 2 سال یا بیشتر با هم بدون ازدواج، زندگی کرده‌اند، طراحی شده است. هم چنین این برنامه درصدد می باشد روابط زوجین را بهبود بخشد و قادر به تعیین عوامل و شرایطی است که براساس آن‌ها بتوان رضایت و سازگاری زناشویی را بعد از ازدواج پیش‌بینی کرد.‌‌ حوزه‌های پیش‌بینی‌کننده کیفیت زندگی در این برنامه 1. نحوه برقراری ارتباط 2. توان حل تعارض 3. وضعیت خانواده اصلی فرد 4. مدیریت مالی در زندگی شخصی 5. اهداف و فلسفه ازدواج، می‌باشند (رویکرد السون، دفرین و رویکرد السون1997:ص196). مهم‌ترین مسئله مورد توجه در این پژوهش که به بررسی تاثیر آموزش پیش از ازدواج با رویکرد السون بر نگرش به ازدواج دانشجویان پرداخته شده است، این است که آیا این رویکرد می‌تواند بر افزایش نگرش واقع‌بینانه به ازدواج کمک کند و میزان نگرش بدبینانه ،خوش‌بینانه و ایده‌آل نگرانه را کاهش دهد یا خیر؟

1-3 اهمیت وضرورت پژوهش

ازدواج به عنوان یکی از مهم‌ترین رسوم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی، روانی و امنیتی مورد تأیید همگان است. بی تردید یکی از مهم‌ترین تصمیماتی که ما در طول زندگی خود می گیریم انتخاب شریک زندگی است (برنشتاین و برنشتاین [10]، ترجمه سهرابی، 1382). ازدواج را می‌توان وسیله انتقال به مرحله جدیدی از زندگی در نظرگرفت که مستلزم شکل دادن اهداف، قواعد و ساختارهای خانوادگی متفاوتی است (نظری،1386). ازدواج و رابطه‌ی زناشویی منبع حمایت، صمیمیت و لذت انسان است. از طرفی ازدواج سبب پیدایش همکاری، همدردی، علاقه، مهربانی، بردباری و مسئولیت پذیری نسبت به خانواده خواهد بود (بات[11]، 2005).

اهداف و انگیزه‌های متفاوتی در میان افراد جوامع گوناگون و حتی در یک جامعه در زمان‌های مختلف بر ازدواج

مرتبط بوده است. ماهیت وابستگی به فرهنگ ازدواج باعث می‌گردد تا هرگونه تحلیل و تبیینی از آن مبتنی بر

مختصات فرهنگی اجتماعی و در چارچوب ارزش‌ها و هنجارهای آن جامعه صورت پذیرد (بهزاد1389). برای مثال اندیشمندان غربی با رویکرد اقتصادی ازدواج، با بررسی روند تغییرات ازدواج در طول دهه‌های اخیر معتقدند چنانچه مزایای تأهل بر تجرّد در جامعه پیشی بگیرد، گرایش افراد به ازدواج افزایش می یابد. در عوض در اسلام ازدواج بخشی اساسی از باورهای فرهنگی و مذهبی محسوب شده و مهم‌ترین هدف آن، ایجاد کانونی است که در آن زن و مرد در کنار یکدیگر احساس آرامش کنند(امانی  و بهزاد،1391). از طرف دیگر ترکیب شناخت‌ها، احساس‌ها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز گویند (کریمی،1373).

نگرشهای مطلوب مهم‌ترین سرمایه در ازدواج و زندگی زناشویی هستند و درهای مضاعف خوشی را برای زوجین می‌گشایند. نگرش در آنچه که فرد می‌گوید و می‌شنود منعکس می شود و بر ادراک او از دنیای اطرافش اثر می‌گذارد. نگرش مولفه‌ی عمده‌ای در ازدواج و اداره مسائل زندگی زناشویی است.  نگرش بر احتمال ازدواج، تعیین زمان ازدواج تاثیر می‌گذارد( لس و پروت[12]،2001 نقل شده در هویلی پور و همکاران،1391). یکی از راههای آگاهی افراد در آستانه ازدواج که بر نگرشها و انتظارات مطلوب و نامطلوب در ازدواج و زندگی زناشوئی تاثیر دارد آموختن مهارتهای لازم جهت ارتقاء روابط بین فردی از طریق آموزش به آنها می باشد و آموزش پیش از ازدواج نقش مهمی را در این راستا ایفا می‌کند(خمسه،1392). در صورت اثربخش بودن این آموزش‌ها، می‌توان آنها را در مراکز مشاوره و خانواده درمانی، مراکز بهزیستی و در مدارس برای والدین دانش‌آموزان، برای پربارسازی زندگی زناشویی زوجین و انتخاب آگاهانه با داشتن نگرش واقع‌بینانه و در نتیجه آن کاهش تعارضات در طول زندگی زناشویی به کار برد.

 

1-4اهداف پژوهش

1-4-1 اهداف اصلی

تعیین میزان اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با رویکرد السون، بر نگرش به ازدواج دختران دانشجو.

1-4-2 اهداف فرعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




 

  فهرست جداول
صفحه عنوان
93 جدول(4-1 )توزیع افراد نمونه براساس تعداد در هر یک از دو گروه آزمایش و کنترل
94 جدول(4-2) میانگین و انحراف استاندارد نمرات دلزدگی زناشویی
95 جدول(4-3) میانگین و انحراف استاندارد نمرات خرده مقیاس خستگی عاطفی
96 جدول(4-4) میانگین و انحراف استاندارد نمرات  خرده مقیاس خستگی روانی
96 جدول(4-5) میانگین و انحراف استاندارد نمرات خرده مقیاس  خستگی جسمانی
98 جدول(4-6) میانگین و انحراف استاندارد نمرات شادکامی
99 جدول ) 4-7) خلاصه آزمون کولموگروف –اسمیرنوف
99 جدول ) 4-8) خلاصه آزمون نتایج آزمون لوین
100 جدول (4- 9) نتایج تحلیل کواریانس دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات دلزدگی
101 جدول (4- 10) نتایج تحلیل کواریانس دو گروه آزمایش و کنترل در خرده مقیاس خستگی عاطفی
102 جدول (4- 11) نتایج تحلیل کواریانس دو گروه آزمایش و کنترل در خرده مقیاس خستگی روانی
103 جدول (4- 12) نتایج تحلیل کواریانس دو گروه آزمایش و کنترل در خرده مقیاس خستگی جسمانی
104 جدول (4- 13) نتایج تحلیل کواریانس دو گروه آزمایش و کنترل در نمره‌های شادکامی
105 جدول ) 4-14) میانگین­های نمرات دلزدگی و ابعاد آن و شادمانی در پس آزمون پس از حذف اثر پیش­آزمون

 

چکیده

 

این پژوهش باهدف تعیین اثربخشی رویکردامیددرمانی برکاهش دلزدگی زناشویی وافزایش شادکامی زناشویی انجام گرفته است.

روش پژوهش:شبه تجربی از نوع پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل بوده است.به منظوراجرای پژوهش 30 زن متأهل که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش وکنترل قرار گرفتند.بر روی گروه آزمایش 8 جلسه آموزشی انجام شدوبر روی گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت.نتایج پژوهش باآزمون تحلیل کوواریانس نشان دادکه امیددرمانی برکاهش دلزدگی زناشویی زنان متأهل وخستگی عاطفی وخستگی روانی زنان متأهل (p<0/001)ودربعدکاهش خستگی جسمانی زنان متأهل(p<0/05)وهمچنین برافزایش شادکامی زنان متأهل(p<0/01) مؤثربوده است.

نتیجه گیری:براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش امیددرمانی برکاهش دلزدگی زناشویی وکاهش خستگی عاطفی، روانی وجسمانی وافزایش شادکامی در بین زوجین مؤثربوده است.

کلیدواژه ها:امیددرمانی،دلزدگی زناشویی،شادکامی.

  • مقدمه:

دلزدگی زناشویی همه ساله کیفیت زندگی رادرخانواده های زیادی  کاهش داده و سبب بروز نارضایتی و دلسردی از زندگی می شود. تعارضات زناشویی خود زمینه دلزدگی و فرسودگی زناشویی را فراهم می آورند. فرسودگی زناشویی سبب به هم خوردن تعادل در زندگی شده و رضایت و سازگاری زناشویی راتحت تاثیر قرار می دهد(پانیز،1996).

تعارض به طور طبیعی در تمام زمینه‌های شغلی،تحصیلی، خانوادگی، ازدواج و در سطح فردی و جمعی روی می‌دهد. روابط خانوادگی فشرده‌ترین موقعیت برای تعارضات بین فردی است. روابط عاطفی و عاشقانه زمینه را برای محک زدن جدی مهارت های آموخته شده برای زندگی مهیا می‌کنند. در ارتباط بین افراد تعارض

 وقتی بروز می‌کند که فرد بین اهداف،نیازها، یا امیال شخصی خودش و اهداف، نیازها و امیال شخصی طرف مقابلش ناهمسازی و ناهمخوانی می‌بیند (براتی،1375).

به طورکلی، طراوت و سلامت خانواده تا اندازه‌ای به میزان تعارض در خانواده و نوع تعارضی که تجربه می‌کنند، بستگی دارد. تعارضات در خانواده اغلب منجر به استرس می‌شود، می‌تواند پیش بینی کننده شروع افسردگی، اضطراب و بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی باشد. (براتی،1375).

وقتی تعارض بروز می‌کند، طرفین رابطه دست بکار می‌شوند تا با اقدام برای برطرف کردن آن دوباره آرامش را به رابطه بازگردانند. تجارب، دانش، باورها و ارزش های افراد شیوه‌های مختلفی را برای حل تعارضات پیش روی آنها می‌گذارد.‌ این شیوه ها به “سبک ها و تاکتیک ها ی حل تعارض” موسومند (فرحبخش،1383)

به اعتقاد بهاری (1390) وجود دلزدگی و فرسودگی زناشویی ، سبب کاهش کیفیت زندگی وافزایش تعارض واختلافات در زوجها می گردد. به اعتقاد مارکمن(2005) در خانواده های با الگوی سرپرستی تک والدی ، میزان تعارضات زناشویی و به تبع دلزدگی زناشویی بالاتر از زوجهایی گزارش شده است که با والدین زندگی داشته اند. در این میان دلزدگی زناشویی خود منجر به کاهش شادکامی در بین زوجها می گردد. لذا هر روشی که بتواند به نوعی از دلزدگی زناشویی بکاهد و بر شادکامی آنها بیفزاید حایز اهمیت می باشد. (بهاری ، 1390)

در سالهای اخیر حوزه ی روانشناسی، شاهد ظهور رویکرد جدید، هر چند با سابقه ای کهن به نام روان شناسی مثبت گرا بوده است که به جای پرداختن به آسیبها یا اختلالهای روانی به استعدادها و توانایی ها، مهارت ها و به طور کلی به ابعاد ثبت وجود آدمی نظر دارد. (حیدری،مظاهری،1384). سخن این دیدگاه چنین است که روان شناسان نه تنها به توانایی ها و قابلیت های آدمی و جنبه های مثبت و فضایل درون انسان توجه کافی نکرده اند بلکه صرفاً به آسیب­ها پرداخته اند، البته تأکیدمثبت­گرایی به معنای نفی آسیب ­شناسی­روانی نیست، بلکه نکته اینجاست که افکاروهیجانهای مثبت و امیدتأثیر بی­نظیری در سلامت روانی و جسمانی آدمی دارد که مورد غفلت قرار گرفته است(داوودی،مدنی وهمکاران، 1387). اسنایدر،(2000)اعتقادداردامید،در مراجعان و درمانگران، چارچوبی را برای دستیابی به نتایج مثبت درمانی و درک چگونگی وقوع این نتایج، فراهم می­کند.

2-1- بیان مساله:

ازدواج سودای عمر و خانواده ثمره آن است. زندگی مشترک با این اسطوره   که”تنها مرگ ممکن است ما را جدا کند” آغاز می شود و تقریبا هیچ زن و شوهری با نیت طلاق با هم وصلت نمی کنند اما تحولات مادام التغییری که ذاتی زندگی است زن و شوهرها را به سمت اختلاف و درگیری، جدایی روانی و عاطفی و گاه طلاق سوق می دهند.گاه شرایط زن و شوهر چنان سخت میشود که از یکدیگر قطع امید می کنند ویا قادر به گذشت و بخشودن اعمال، افکار و احساسات یکدیگر نیستند(بهاری، 1387).

با انجام ازدواج هریک از زوجین انتظار دارند که خانواده جدید همان شکلی را پیدا کنند که برای او مطلوب و آشناست. بنابراین هرکدام از آنها می کوشد که واحد زن و شوهری را در راستای مطلوب و مورد ترجیح خود سازمان داده و دیگری را برای برون سازی، تحت فشار قرار دهد. خانواده را کانون التیام، پاتولوژی و خاستگاه هویت اعضای خودمی دانند(گلادینگ،ترجمه بهاری وهمکاران،1386).

درک وجود آدمی بدون فرض خانواده،” تلخ” است . هرکسی نیاز دارد به جایی تعلق خاطر داشته باشد و خانواده ریشه اعضای خود است. حیات خانواده جز با ثبات آن محقق نمی شود وثبات هرخانواده ای مستلزم  تغییرکردن وکنار آمدن اعضاء با تحولات روز افزون است.درچنین تعامل پی در پی میان سیستم خانواده به ویژه زیر منظومه زن و شوهری به عنوان رکن خانواده و محیط، سیستم زناشویی می باید برای حفظ عضویت در سیستم دوتایی توانایی مقابله با موانع(معضلات) زندگی را داشته باشد. این توانایی ایجاب می کند که زن و شوهر نگرشهای کارسازتر و مهارت هایی بیشتر از قبل داشته باشند(قربانعلی پور، 1384).

 

با این وجود در روابط زناشویی معضل دلزدگی زناشویی و غمگینی بسیار شایع می باشد. لذا شناسایی روش هایی که بتواند بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش شادکامی کمک نماید بسیار اهمیت دارد.

 

3-1-اهمیت و ضرورت تحقیق:

ضرورت این پژوهش موقعی بیشتر روشن می شود که مطالعات نشان  می دهد که در زمینه کیفیت روابط زناشویی و کاهش دلزدگی زناشویی در خارج کشور پژوهشها رو به افزایش است ولی در داخل کشور کار نشده است، همچنین، اغلب روان شناسان و روان پزشکان برای تشخیص و اندازه گیری شاخص های مختلف خانوادگی نیاز به یک ابزار دقیق و پایا دارند که بتوانند در کمترین زمان ممکن به اهداف مورد نظر دست یابند. در همین راستا، یکی از سازه های مهم که اغلب مشاوران خانواده در مراکز مشاوره ای با آن برخورد می کنند، دلزدگی زناشویی   می باشد. در حال حاضر در مراکز مشاوره خانواده، درمانگران برای تشخیص و شناسایی کیفیت دلزدگی زناشویی از ابزارهای گوناگون بدون این که در ایران اعتباریابی شده باشد و از پایایی و روایی مناسب برخوردار باشد، استفاده می کنند، که ممکن است درمانگر به نتیجه دلخواه نرسد. اهمیت این تحقیق از انجا است که روش امید درمانی کمتر در تحقیقات رشته مشاوره کاربرد داشته است. از سوی دیگر ضرورت انجام این تحقیق در غنی نمودن تئوری ها و دیدگاههای نظری پیرامون دلزدگی زناشویی است.

 4-1- اهداف تحقیق:

 

این مطلب را هم بخوانید :

هدف علمی این تحقیق تعیین اثربخشی رویکرد امید درمانی بر کاهش دلزدگی زناشویی وافزایش شادکامی زناشویی می­باشد.

اهداف فرعی:

تعیین اثربخشی آموزش امید درمانی برکاهش دلزدگی زناشویی زنان متأهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهراصفهان.

تعیین اثربخشی آموزش امید درمانی بر کاهش خستگی عاطفی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان .

تعیین اثربخشی آموزش امید درمانی بر کاهش خستگی روانی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان .

تعیین اثربخشی آموزش امید درمانی بر کاهش خستگی جسمانی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان .

تعیین اثربخشی آموزش امید درمانی بر افزایش شادکامی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان .

5-1- سوالات تحقیق:

آیا آموزش امید درمانی برکاهش دلزدگی زناشویی زنان متأهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهراصفهان تأثیر دارد؟

آیا آموزش امید درمانی بر کاهش خستگی عاطفی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان تاثیر دارد؟

آیا آموزش امید درمانی بر کاهش خستگی روانی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان تاثیر دارد؟

آیا آموزش امید درمانی بر کاهش خستگی جسمانی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان تاثیر دارد؟

آیا آموزش امید درمانی بر افزایش شادکامی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان تاثیر دارد؟

6-1- فرضیه های  تحقیق:

آموزش امید درمانی برکاهش دلزدگی زناشویی زنان متأهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهراصفهان تأثیر دارد.

آموزش امید درمانی بر کاهش خستگی عاطفی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان تاثیر دارد.

آموزش امید درمانی بر کاهش خستگی روانی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان تاثیر دارد.

آموزش امید درمانی بر کاهش خستگی جسمانی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان تاثیر دارد.

آموزش امید درمانی بر افزایش شادکامی زنان متاهل مراجعه نموده به مراکز مشاوره شهر اصفهان تاثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




3- 1 ضرورت پژوهش. 10

4-1 اهداف پژوهش. 11

5-1 فرضیه‌ها ی پژوهش. 12

6-1تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها. 12

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..14

الف) پیشینه ی نظری پژوهش. 15

1-2 گفتار اول: اشتیاق شغلی. 15

1-1-2 مقدمه. 15

2-1-2 انطباق محیط کار با روانشناسی. 15

3-1-2 مفهوم اشتیاق شغلی در زندگی روزمره و در تجارت. 18

4-1-2 اشتیاق شغلی حالتی. 20

5-1-2 اشتیاق شغلی گروهی. 22

6-1-2 مقایسه ی اشتیاق شغلی با سایر مفاهیم بهزیستی روانی. 24

1-6-1-2 اشتیاق شغلی و هیجان های مثبت. 24

2-6-1-2 اشتیاق شغلی و فرسودگی شغلی. 25

3-6-1-2 اشتیاق شغلی و مفهوم FLOW… 28

4-6-1-2 اشتیاق شغلی و اعتیاد کاری. 29

5-6-1-2 اشتیاق شغلی و شخصیت. 31

6-6-1-2 اشتیاق شغلی و خشنودی شغلی. 32

7-6-1-2 اشتیاق شغلی و رفتار فرا نقش. 33

8-6-1-2 اشتیاق شغلی و ابتکار شخصی. 33

9-6-1-2 اشتیاق شغلی و دلبستگی شغلی. 33

10-6-1-2 اشتیاق شغلی و تعهد سازمانی. 34

7-1-2 رویکرد های نظری اشتیاق شغلی. 34

الف) رویکرد ارضای نیازها . 34

پیشایندهای اشتیاق شغلی از نظرکان. 36

ب) مدل منابع – خواستهای شغلی JD-R)). 37

منابع شغلی. 41

دانلود پایان نامه

 

منابع شخصی. 43

ج) مدل تغییر هیجانی. 51

د) نظریه ی مبادله ی اجتماعی . 51

8-1-2 پیامدهای اشتیاق شغلی. 52

9-1-2 ایجاد اشتیاق شغلی. 56

10-1-2 تداوم اشتیاق شغلی. 57

2-2 گفتار دوم: نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده (HLT) 59

1-2-2 مقدمه. 59

2-2-2  نظریه ی یادگیری اجتماعی کرامبولتز. 59

3-2-2خاستگاه نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT). 63

4-2-2 مهارت های نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده (HLT ). 70

1-4-2-2 کنجکاوی. 70

2-4-2-2 پایداری. 71

3-4-2-2 انعطاف پذیری. 72

4-4-2-2 خوش بینی. 73

5-4-2-2 ریسک پذیری. 75

5-2-2 اصول اساسی نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده ی کرامبولتز( HLT )  78

6-2-2 کاربردهای عملی نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده( HLT)  83

7-2-2 ارزیابی از نتایج مشاوره. 89

8-2-2 نتیجه گیری. 91

ب) بازنگری پیشینه ی تجربی پژوهش. 92

پژوهش های انجام شده پیرامون نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT ) در داخل کشور. 92

پژوهش های انجام شده پیرامون نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT) در خارج از کشور. 92

خلاصه و جمع بندی فصل دوم. 97

فصل سوم: روش شناسی پژوهش. 98

1-3 جامعه ی آماری. 99

2- 3 نمونه و روش نمونه‌گیری. 99

3-3 روش و ابزار جمع آوری اطلاعات. 101

این مطلب را هم بخوانید :

1-3-3 نحوه ی اجرا و نمره گذاری پرسشنامه ی اشتیاق شغلی اترخت. 102

2-3-3 پایایی و روایی پرسشنامه ی اشتیاق شغلی اترخت. 102

4-3 روش اجرای پژوهش. 103

5-3 روش تجزیه و تحلیل داده ها. 104

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………………………………………….105

1-4 توصیف آماری داده ها……………………………………………………………………………………………….106

2-4 استنباط آماری داده ها………………………………………………………………………………………………..108

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری. 118

3-5 محدودیت های پژوهش. 127

4-5 پیشنهادهای پژوهش. 127

منابع و مآخذ:. 129

منابع فارسی:. 129

منابع انگلیسی. 132

پیوست ها. 141

مقدمه

ظهور روانشناسی مثبت گرا [1]به طور طبیعی منجر به افزایش محبوبیت جنبه های سلامت و رفاه در روانشناسی سلامت شغلی شده است (اسکاوفلی[2]، 2008). روانشناسی سلامت شغلی[3]، به کاربرد روانشناسی در ارتقای کیفیت زندگی و پشتیبانی  و ایمنی، سلامت و بهزیستی کارکنان مربوط است (شیمازو[4] و اسکاوفلی، 2008). بکر و دنییلس[5](2011) روانشناسی سلامت شغلی را این گونه تعریف می کنند؛ “مطالعه بر روی توانمندیهای منابع انسانی و ظرفیت های روانشناختی مثبت گرا که قابل اندازه گیری باشند و به طور مؤثرتری موجب بهبود عملکرد فرد در محل کار روزانه شوند”(ص 4). از زمانی که سازمان ها به کارکنان به عنوان ارزشمندترین موهبت و دارایی شان توجه نمودند، نه تنها به عملکرد کارکنان آن گونه که از طریق مدیریت منابع انسانی(HRM) ارتقاء می یابد، توجه می کنند، بلکه همچنین به سلامتی و بهزیستی کارکنان شان که از طریق روانشناسی سلامت شغلی (OHP) ارتقاء می یابد توجه می کنند. عقیده ی اساسی ای که در این زمینه وجود دارد اینست که؛ به منظور موفقیت و دوام آوردن در یک محیط پیوسته در حال تغییر، سازمان ها به کارکنان سالم و با انگیزه نیاز دارند. موقعی که سلامت حرفه ای و سیاست های منابع انسانی با هم یکپارچه شوند، می توان به طور کامل به آن دست یافت (سالنوا[6] و اسکاوفلی،2007 ). پژوهش های انجام شده در دو دهه ی گذشته به وضوح نشان می دهد که کارکنانی که نسبتا با حالت های روانشناختی مثبت مشخص شده اند، عملکرد کاری بهتری داشته اند. برای مثال پژوهش ها همواره نشان داده است که کارکنان شادمان،کارکنان مولدی هستند ( فرنت،2013 ). هم راستا با گرایش عمومی به سمت روانشناسی مثبت گرا، اشتیاق شغلی[7] به عنوان یک مفهوم در تضاد با فرسودگی شغلی-که پاسخی است به استرس طولانی مدت مرتبط با کار که به صورت از دست رفتن منابع (شغلی و شخصی)، نگرش منفی نسبت به شغل، و کاهش خود اثربخشی آشکار می شود، مطرح شد (هلبرگ[8] و اسکاوفلی،2006 ).

اشتیاق شغلی به عنوان یک حالت ذهنی مثبت نسبت به شغل تعریف می شود، که با ویژگی های نیرومندی، وقف خود و جذب در کار توصیف می گردد. به جای یک حالت خاص و موقتی، اشتیاق شغلی به یک حالت روانشناختی ثابت و فراگیر اشاره دارد (دمروتی، بکر، جونگ، جنسن و اسکاوفلی[9]، 2001). کارکنان به احساس های مثبت پیرامون تجارب کاری شان که فراتر از نگرش جهانی به خشنودی شغلی و تعهد است تمایل دارند. خشنودی شغلی به عنوان نگرش فردی نسبت به خود و یا کارخود اشاره دارد. در حالیکه تعهد کارکنان به عنوان یک تمایل به پایبندی در یک دوره ای از فعالیت و بی میلی نسبت به برنامه ها تعریف می شود. در حالیکه این متغیرها و امثال آنها را شاخصه های مهم در مورد احساسات کارکنان در نظر می گیرند، اما اندازه گیری این متغیرها، تابع نوسانات و چالش های  روزانه می باشد. در عوض بیشتر نشانه های ثابت پایدار از درک کارکنان از کارشان، ریشه در تجربه هایشان دارد. چنین نشانه هایی، یک اندازه گیری با ثبات تری از فهم تجربیات کاری مثبت مورد نظر، فراهم می کند. اشتیاق شغلی یکی از این متغیرهایی است که در تجارب کاری کارکنان ریشه دارد (شاک[10]،2010). به طورکلی پژوهشگران کارکنان مشتاق را به عنوان افرادی می بینند که در انجام کارهای خویش، بسیار با انرژی و انعطاف پذیرند، و قلب هایشان را در کارهایشان با پشتکار و رغبت کامل سرمایه گذاری می کنند، نمایش قوی ای از درگیرشدن درکار همراه با تجربه ی احساس هایی از مهم بودن، شور و شوق[11]، احساسات تند و شدید[12]، دلگرمی[13]، غرور[14]، برانگیختگی ، چالشی برخورد کردن با کارشان، و تمرکز کامل[15] و غوطه وری کامل در کار بدون توجه به گذر زمان را به اجرا در می آورند (لی[16]، 2012 ).

کرامبولتز و همکاران[17]، در سال ۱۹۹۹ نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده[18] (HLT)، را که به عنوان تجدید نظری برای نظریه ی یادگیر ی اجتماعی کرامبولتز بود، مطرح کردند . این رویکرد، یکی از رویکردهایی است که برای پژوهش درباره برخی از متغیرهایی که با رویدادهای تصادفی یا شانسی در رشد شغلی مرتبط می باشد، شروع شد (الون[19]، ۲۰۰۱ ). نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده (HLT)، چارچوب مفهومی ای برای توسعه ی مشاوره ی شغلی است که شامل ایجاد، و انتقال رویدادهای برنامه ریزی شده در فرصت هایی برای یادگیری می باشد. هدف از مداخله ی تصادف برنامه ریزی شده عبارتست از؛ کمک به ایجاد، شناسایی و ترکیب رویدادهای شانسی در توسعه ی شغلی مراجعان می باشد. عبارت «تصادف برنامه ریزی شده » عمدا به عنوان یک ترکیب متناقض آمده است. مراجعان باید برای ایجاد فرصت های شانس، برنامه ریزی کنند و پذیرای آن ها باشند. یک مؤلفه ی قوی از تصادف برنامه ریزی شده عبارتست از؛ تسهیل اقدامات مراجعان به ایجاد و پیش بینی فرصت های ممکن. نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده (HLT)، نباید با تفکر جادویی یا اتکاء به سرنوشت، اشتباه گرفته شود. مراجعان نباید صرفا از طریق راه پر پیچ و خم تجاربی که از سوی دیگران ایجاد شده است حرکت کنند، درحالی که منفعلانه دست روی دست بگذارند. آن ها باید یاد بگیرند که اقدام به ایجاد و جستجوی فرصت ها  کنند (میچل، لوین وکرامبولتز[20]، 1999).

باتوجه به جدید وکاربردی بودن نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT)، در مشاوره ی شغلی و همچنین اهمیت آن در ایجاد بستر های جدید برای ایجاد و جستجوی فرصت های شغلی، همراه با تغییرات در دنیای معاصر کار و همچنین مجهز شدن به مهارت هایی جهت ایجاد و حفظ اشتیاق شغلی، پژوهش حاضر به دنبال بررسی این دو متغیر است.

 2-1 بیان مساله

افراد موتور هر سازمانی اند و ساختار آن را تشکیل می دهند. با این حال کارکنان ناسالم،  ممکن است باعث سطح بالایی از غیبت از کار  و پس از آن، افزایش هزینه ها شوند. به منظور جلوگیری از پیامدهای منفی، علوم سازمانی توجه زیادی به جنبه های منفی زندگی کاری از قبیل فرسودگی شغلی کرده اند. با توجه به این تمرکز منفی، جنبه های مثبت کاری تا حد زیادی نادیده گرفته شده اند. این مایه ی تاسف است؛ چرا که کارکنانی که هم از لحاظ جسمی و از لحاظ روانی، سالم باشند به احتمال قوی، عملکرد خیلی خوبی خواهند داشت (ری ایچ سگر، اسکاوفلی ، پیترز و تریس[21]، 2012). سازمان های امروزی، از کارکنانشان انتظار دارند که فعال و پویا باشند و از خودشان خلاقیت نشان دهند و نسبت به رشد حرفه ای شان مسئولیت پذیر بوده و برای بالا بردن کیفیت استانداردهای عملکردکاری متعهد باشند. از این رو کارکنانی مورد نیاز است که احساس نیرومندی و وقف خود داشته باشند- سازمانها به این کارکنان مشتاق  نیاز دارند (بکر و اوارلمنس[22]،2010؛ به نقل از بکر و اسکاوفلی، 2008).اشتیاق شغلی، شامل درگیری  هیجانی طولانی مدت است وبرتمامی احساس های موقت کارکنان از قبیل خشنودی شغلی و تعهد برتر است.کارکنان مشتاق، هر روز با احساس وابسته بودن به سازمانشان به سرکار می آیند و سط ح بالایی از شور وشوق را در کارشان دارند و به طور مداوم، سطوح بالایی از تولید را دارا می باشند (شاک،2010). اشتیاق شغلی دارای سه بعد است که عبارتند از؛ 1- جذب[23]: به میزان تمرکز وغرق شدن فرد در کارش اشاره دارد که این امر کناره گیری از شغل را برای فرد دشوار می سازد (سالنوا، اسکاوفلی و بکر،2006 ).2- نیرومندی[24]  : در این بعد فرد تلاش قابل ملاحظه ای در انجام کارش، می گذارد و بر موقعیت های دشوار ، پافشاری می کند. 3 – وقف خود[25] : این بعد با درگیری شدید روانی فردکارکن با کار خود، مشخص می شود که ترکیبی از احساس معنی داری، شور و شوق و چالش می باشد. (اسکاوفلی، سالنوا، گنزالس رما[26] و بکر ، 2002)

علاقه به پژوهش بر روی نتایج کارآمدی معلم همچون اشتیاق شغلی، فرسودگی شغلی و تمایل به ترک حرفه معلمی رو به افزایش است(مکینن[27]،2013). بروز استرس و فرسودگی شغلی معمولا برای مشاغل خدمات انسانی ای همچون معلمان بالاست. استرس به عنوان احساسات منفی ناشی از کار ممکن است در اشکالی همچون خشم، سرخوردگی، تنش و یا افسردگی ای که بهزیستی روانی فرد را تهدید می کند، جلوه کند. فرسودگی  شغلی اشاره به پیامدهای منفی مرتبط با استرس شغلی مزمن دارد. داده های بررسی ها نشان می دهد که آموزش به عنوان یک حرفه ی با استرس بالا در نظر گرفته می شود؛ چراکه حدود یک چهارم از معلمان مدارس، آموزش را به عنوان یک حرفه ی با استرس بالا توصیف کرده اند (فریمن، پریتز، فلمینگ و سیمون[28]،2004). فرسودگی شغلی میلیاردها دلار برای مدارس به صورت سالیانه از طریق غیبت، ادعای از کارافتادگی و نرخ بالایی از ترک شغل، هزینه به جای می گذارد( بلازر[29]،2010). برای معلمانی که باقی می مانند، استرس می تواند بر توانایی شان بر پاسخگو و موثر بودن در کلاس درس اثر گذارد ( فلوک، گلدبرگ، پرینگر و بونوس2013). مطالعات متعددی شرایط خاصی را شناسایی کرده اند که به موجب آن آموزش همراه با استرس می باشد. این شرایط می تواند ایکسوژنوس[30]( شرایط نامطلوب شغلی، حجم کار طاقت فرسا، عدم همکاری و غیره) و یا فشار های اندوژنوس[31](ویژگیهای شخصیتی فرد، ناامیدی و سرخوردگی ای است که احتمالا از انتظارات غیرواقعی ای که از معلمان است و غیره) باشد( سلیمانی وعباس زاده،2010). در ایران نیز مطالعات موجود در مورد میزان فرسودگی شغلی معلمان( مهاجر،2003؛ حیدری،2000؛ بدری،1995؛ نظری،2003؛ محمدی،2007)، نشان داده اند که معلمان ایران در سطح قابل توجهی استرس و نشانه های روان تنی را تجربه می کنند(به نقل از زرافشان، محمدی، احمدی و ارسلانی،2013). احساسات قوی خودکارآمدی به ویژه به نظر می رسد به عنوان یک حائل بین محیطهای مدرسه ای استرس زا و فرسودگی شغلی عمل کنند. تا حد امکان مدیران  منطقه ای و مدارس مسئولیتی را برای به حداقل رسانیدن عوامل استرس زا در محیط مدرسه بر عهده دارند. فعالیتهای مدارس می تواند در راستای ایجاد اشتیاق شغلی معلمان باشد تا بدین وسیله فرسودگی شغلی معلمان حذف و استرس مربوط به کار از طریق کارگاههای مدیریت استرس، گروههای حمایت همسالان، و ارائه ی بازخورد، اهمیت فردی قائل شدن و رهبری حمایتی کاهش یابد( بلازر،2010).   به طور خاص حسی از خودکارآمدی و رابطه داشتن با دانش آموزان و همکاران به عنوان عناصر مهمی اند که با اشتیاق شغلی مربوط است و موجب کاهش خستگی هیجانی و درماندگی روانی می شود. ارائه ی منابع برای افزایش حس معلمان از کارآمدی شخصی و توانایی مدیریت استرس می تواند فرسودگی شغلی را کاهش دهد. کاهش و مدیریت استرس معلم بخشی از یک فرمول برای ارتقای محیط سالم کلاس است. از دست ندادن معلمان و فراهم کردن شرایطی که آنها با ابزارهای خودمراقبتی ای که می تواند  منجر به اثربخشی هرچه بیشتر در نقش هایشان در کلاس درس شود،باید مورد توجه قرار گیرد. توانایی پشتیبانی معلم برای مقابله با خواستهای کلاس درس  و تقویت بهزیستی روانی شان با دلالت بر یادگیری و موفقیت تحصیلی دانش آموزان، یک ضرورت است. اغلب مداخله های مبتنی بر مدرسه برای دانش آموزان طراحی شده است و تلاش کمتری برای رفع استرس  و فرسودگی شغلی و افزایش بهزیستی روانی معلمان شده است(فلوک، گلدبرگ، پرینگر، بونوس و دیویدسون[32]2013 ). رنهار، سندرز و کونرمن[33](2013)، طی پژوهشی که در قالب دو پژوهش کیفی و کمی که بر روی دو گروه نمونه اجرا می شد، اشتیاق شغلی معلمان را بررسی کردند. سوال اصلی این پژوهش این بود که آیا اشتیاق شغلی معلمان با زمینه ای که آنها در تعاملاتشان با شاگردانشان تجربه می کنند و نیز با راهبردهای منابع انسانی موجود در آن مدرسه مرتبط است؟ نتایج نشان داد همانگونه که انتظار می رفت، تعاملات با دانش آموزان به طور مثبتی با اشتیاق شغلی مربوط است. علاوه بر این تمارین HR  رابطه ی مثبتی را با نیرومندی و وقف خود که از فاکتورهای تشکیل دهنده ی اشتیاق شغلی اند، دارد.یک نکته ی قابل توجه در این پژوهش عبارت بود از اینکه هر چه سن معلمان بالاتر می رود، آنها کمتر وقف خود نشان می دهند؛ چرا که آنهاکارشان را با همکاران جوانترشان مقایسه می کنند. بکر و متیس[34](2010)، طی پژوهشی به بررسی اشتیاق شغلی  و عملکرد در میان معلمان پرداختند. این مطالعه در میان 54 معلم هلندی بر اساس مدلی از اشتیاق شغلی هفتگی اجرا شد.نتایج نشان داد که منابع شغلی ای همچون سطوح استقلال هفتگی، تعامل با سرپرست و فرصتهایی برای رشد(اما نه حمایت اجتماعی)، رابطه ی مثبتی را با اشتیاق شغلی هفتگی داشت که به نوبه ی خود رابطه ی مثبتی را با عملکرد شغلی هفتگی داشت.این یافته ها همچنین نشان دادند که یک محیط کار غنی، اشتیاق شغلی معلمان را پرورش می دهد و پیش بینی کننده ی خوبی برای  عملکرد شغلی در هفته های بعدی نیز می باشد. کلوسمن، کانتر، تراوت وین، لوتک و باومرت[35](2008)، طی پژوهشی با موضوع اشتیاق و خستگی هیجانی در میان معلمان به بررسی این موضوع پرداختند که آیا می توان یک محیط متفاوتی را در مدرسه پیش آورد، پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که هنگامی که ویژگیهای فردی معلمان کنترل شوند، می توان سطوح بالاتری از اشتیاق شغلی را پیش بینی نمود. در حالیکه مشکلات انضباطی در کلاس درس پیش بینی کننده ی سطوح بالاتری از خستگی هیجانی است. به عبارت دیگراین  مساله ی تفاوتهای فردی بین معلمان است که آنها را مستعد برای توسعه ی اشتیاق بیشتر و یا خستگی هیجانی می کند. همچنین از نتایج جالب توجه بدست آمده دیگر این پژوهش عبارت بود از اینکه عدم وجود علایم فرسودگی شغلی لزوما به این معنی نیست که معلمان، اشتیاق شغلی بالایی را تجربه می کنند و چه بسا اینکه معلمانی که سطح بالایی از اشتیاق به تدریس را نشان می دهند، ممکن است در همان موقع خستگی هیجانی را تجربه کنند.

ضیاء الدینی و رمضانی(1392)، طی پژوهشی به بررسی رابطه ی میان ابعاد غنی سازی شغلی با اشتیاق شغلی و تمایل به ترک خدمت در میان کارکنان اداره ی آموزش و پرورش پرداخته اند. نتایج حاکی از آن بود که میان غنی سازی شغلی و ابعاد آن(تنوع مهارت، هویت شغل، اهمیت شغل، استقلال و بازخورد) با اشتیاق شغلی کارکنان رابطه ی مثبت ومستقیمی وجود دارد و همچنین میان اشتیاق شغلی و ابعاد آن با تمایل به ترک خدمت کارکنان رابطه رابطه ی منفی و معکوسی وجود دارد.  رحیمی، عریضی، نوری و نامداری(1391)، طی پژوهشی به بررسی رابطه ی سرمایه ی روانشناختی در محیط کار کارکنان آموزش و پرورش با اشتیاق شغلی آنان پرداختند. یافته ها نشان داد متغیرهای سرمایه ی روانشناختی در محیط کار همچون خوش بینی، عاطفه ی مثبت و سر زندگی از آن جهت که می توانند رفتارهای انگیزشی و کاری کارکنان را پیش بینی نمایند، عامل مهمی در بالا بردن عملکرد کاری  ومیزان اشتیاق شغلی کارکنان است.

در راستای ایجاد و افزایش اشتیاق شغلی دبیران آموزش و پرورش، نشستهای مشاوره ای بر اساس نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT) ی کرامبولتز توسط پژوهشگر تهیه و تدارک دیده شد. انتخاب این نظریه به چند دلیل بود؛ اول اینکه این نظریه جزو رویکردهای پست مدرن شغلی محسوب می شود که این رویکردها برخلاف رویکردهای سنتی مشاوره ی شغلی بر راه حل مداری تاکید می کنند تا خود مشکل. دوم اینکه با توجه به شرایطی که ازمعلمان در بالا آمد، پژوهشگر در صدد است تا  بر اساس گزاره های این نظریه مانع از درگیر شدن معلمان تحت مشاوره در فرایندهای آسیب زایی همچون استرس، فرسودگی شغلی، افسردگی، ناکافی بودن حقوق، رفتارهای ایذایی دانش آموزان،انتظارات غیرواقعی سایرین،حجم بالای کار، غیبت و… شده و در عوض آنها را نسبت به مسایل پیش رو فعال و انتخابگر سازد. سوم اینکه  با توجه به پژوهشهایی که در بالا آمد ، اشتیاق شغلی وجودش به منابعی که هم نشات گرفته از خود شخص است و هم شرایط روانشناختی محل کار، وابسته است. این رویکرد  می تواند به معلمان  این نگرش را بدهد که با فراگیری مهارتهای مختلف چه در زمینه شغل خویش و چه نامربوط به آن، با توانمند ساختن خویش هم از لحاظ روانشناختی و هم از لحاظ مهارتهای فیزیکی و ذهنی  موجبات هر چه بیشتر اشتیاق شغلی را در خود و همکاران فراهم آورند. چهارم اینکه این رویکرد همراستا با جنبش روانشناسی سلامت حرفه ای، بر نقاط قوت و شناسایی آنها تاکید می کند تا آسیبها و نقاط ضعف.

در اواخر دهه ی 1990 میشل، لوین و کرامبولتز[36] (1999)، نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT)، را در مشاوره ی شغلی مطرح کردند. پیش فرض اولیه ی این نظریه بر این عقیده بنا شده است که وقایع تصادفی در طول زندگی شخص می توانند پیامدهای مثبت و همچنین منفی ای به دنبال داشته باشند. فرد ممکن است از یک فرد آشنا درباره ی شغلی، اطلاعات جالبی  کسب کند، یا شغل خود را به خاطر عوامل بیرونی که صرفا به منظور یافتن شغلی بهتر است، از دست بدهد (زونکر[37]، 2006 ، ترجمه ی  نظری، محسن زاده و بوستانی پور، 1388 ). نظریه ی  یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT) (میچل، لوین و کرامبولتز، 1979)، گسترشی از نظریه ی یادگیری اجتماعی در تصمیم گیری شغلی است. درحالیکه نظریه ی یادگیری اجتماعی در تصمیم گیری شغلی به تجربه ی قبلی فرد و برنامه ریزی گسترده برای شغل تاکید دارد، نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT)، به ماهیت محیط و افرادی که شرایط با ثباتی ندارند تمرکز کرده است. در نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT)، بر ایده ی غیر مترقبه یا غیر قابل پیش بینی در توسعه ی شغلی تاکید می شود. گفته می شود که افراد می توانند شانس شان را با ویژگی های فردی با استفاده از گرفتن فوایدی از رویدادهای شانسی در زندگی شان ایجاد کنند. در این نظریه، افراد،  هدفمند، با برنامه، کنجکاو، فعال در جستجوی فرصت ها، پایدار، انعطاف پذیر، خوش بین اند، و ریسک هایی را فراهم می کنند که استفاده ی خوبی از رویدادهای شانسی بکنند و غیر مترقبه ها را به فرصت ها تبدیل  کنند (اوکامورا[38]، 2008).فرض اصلی نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده (HLT؛ کرامبولتز، 2009؛ میچل، لوین ، کرامبولتز، 1999) اینست که؛ در طول زندگی کاری افراد و حتی در دوران باز نشستگی، مراجعان ممکن است با مشاورانی کار کنند که نه تنها در موضوعات مرتبط با استخدام، بلکه همچنین در مورد موضوعات متعددی که به عنوان چالش های  زندگی با آنها روبرو می شوند، کمک فکری می کنند. هدف مشاوران باید کمک به مراجعان باشد تا زندگی رضایت بخش تری را برایشان ایجاد کنند. بنابراین نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT)، ممکن است یک رویکرد به طور خاص مفیدی برای کارکردن با مراجعان در طیف گسترده ای از نگرانی های مربوط به کوچک سازی سازمانی که در بسیاری از حوزه های زندگی مراجع تاثیر گذار است، باشد. اجرا کنندگان نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده (HLT)، معتقدند که مراجعان اغلب در پاسخ به نابرابری های اجتماعی و رویدادی ای که خارج از کنترل فردی شان است به چالش کشیده می شوند. با این حال با تمرکز بر عمل و نه در درجه اول بینش، نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده (HLT)، می تواند به مراجعان در ایجاد تجربه های موفقیت آمیز کمک کند که حس کارآمدی به آنها باز گردانده شود (کرامبولتز، فولی و کاتر[39]، 2013). به نظر میچل[40] و کرامبولتز، تجارب یادگیری بی همتای هر فرد در گستره ی زندگی، تاثیر زیادی بر انتخاب شغل دارد. بنابراین، یادگیری، یک عامل کلیدی مشاوره و راهنمایی شغلی است. از این رو وظیفه ی اصلی مشاور، افزایش فرصت های یادگیری برای مراجعان است. کرامبولتز اشاره کرده است که هدف مشاوره ی شغلی باید کمک به افراد برای ایجاد یک زندگی رضایت بخش باشد. برای این منظور مشاوران شغلی باید تسهیل کنندگان و همچنین طراحان یادگیری مادام العمر، در یک محیط کاری که به طور مداوم تغییر می کند، باشند (کرامبولتز،1998؛ به نقل از دین دوست، 1387).

با توجه به مطالعات گسترده در پژوهشهای داخلی و خارجی در خصوص موضوع مورد پژوهش، پژوهشگر به پژوهش مستندی در این زمینه دست نیافت. موضوع پژوهشگر از حیث اینکه از طریق یک رویکرد جدید در زمینه مشاوره ی شغلی به دنبال آنست تا با تشویق و ترغیب معلمان تحت مشاوره ی شغلی بر اساس نظریه ی یادگیری موضع تصادفی برنامه ریزی شده(HLT)، به فراگیری مهارتهای جدید و نیز تاکید بر جستجوی راه حلهای جدید و مفید برای مشکلات پیش رو و افزایش سطح تعاملات با همکاران و سایرین، زمینه را برای افزایش منابع شغلی و شخصی و سرانجام اشتیاق شغلی آنها فراهم آورد، می تواند بدیع و نوآوری باشد.

پژوهشگر در صدد پاسخ گویی به این سوال است که آیا مشاوره ی شغلی به شیوه ی  نظریه ی یادگیری موضع تصادفی کرامبولتز(HLT)، براشتیاق شغلی دبیران تاثیرگذار است؟

 3- 1 ضرورت پژوهش

امروزه اهمیت آموزش و پرورش، برهیچ کسی پوشیده نیست؛ سرمایه ی امروز و آینده ی ماست. سرمایه ای که نمی توان قیمتی بر آن نهاد و همان چیزی است که بشر را از عصر تاریکی و جهل به عصر روشنایی و نور سوق بخشیده است .( یونسکو نقل از نوری ، 1388) مهم ترین عنصر این نهاد سرنوشت ساز، جامعه ی عظیم معلمی است که مسئولیت هدایت و پرورش یک  نسل برعهده ی آنهاست. بنابراین هر گونه سرمایه گذاری علمی و هدف مند  به پرورش و بهسازی آنها و نیز تامین آتیه ی  روحی و روانی این قشر انسان ساز ، نه تنها موجب ارتقاء  وبهره وری آنها می شود، بلکه می تواند موجبات بالندگی و سرافرازی یک ملتی را فراهم آورد (عبدلی، عیسی زادگان، غلامی، محمودی و امانی، 1391 ). سلامت روانشناختی و عملکرد کارکنان، یک نگرانی جدی برای سازمانهاست. برای رقابت در جهان امروز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




فصل دوم : ادبیات و پیشینه پژوهش

1.2   مقدمه: 15

2‌.2‌   آموزش: 15

2‌.3‌   طراحی آموزشی: 15

1‌.1‌ ………………………………………………………………………………………………………………………….16

1‌.2‌ ………………………………………………………………………………………………………………………….16

1‌.3‌ ………………………………………………………………………………………………………………………….16

1‌.3‌.1‌  تاریخچه­ی طراحی آموزشی 16

2‌.4‌   سازنده گرایی 17

2‌.4‌.1‌  نظریه های سازنده گرایی 18

2‌.4‌.2‌  کاربرد آموزشی نظریه ی سازنده­گرایی 18

2‌.4‌.3‌  اصول طراحی آموزشی از دیدگاه سازنده گرایی 19

5.2‌   بازی: 21

2‌.5‌.1‌  نظریه های بازی: 24

2‌.5‌.2‌  انواع بازی کودکان: 26

2‌.5‌.3‌  بازی و سازگاری اجتماعی کودکان 33

2‌.5‌.4‌  اثرات شناخته شده بازی بر سلامت 34

2‌.5‌.5‌  مراحل رشد بازی در کودکان: 36

2‌.5‌.6‌  چهار دوره بازی: 38

2‌.5‌.7‌  مشخصه های بازی کودکان: 39

2‌.5‌.8‌  دیدگاه دانشمندان اسلامی درزمینه بازی: 39

2‌.6‌   هوش: 41

2‌.6‌.1‌  هوش یگانه و چندگانه: 42

2‌.6‌.2‌  نظریه هوشهای چندگانه: 42

2‌.7‌   هوش میان­فردی: 45

2‌.7‌.1‌  همکاری: 46

2‌.7‌.2‌  همدلی: ……………………………………………………………………………………………………………….47

2‌.7‌.3‌  تشخیص مقاصد: 51

دانلود پایان نامه

 

2‌.8‌   بازی های جدی و آموزش علمی: 52

2‌.9‌   داستان و تاثیر روانی آن بر کودکان: 53

1.9.2   لذت تفریح: 53

2.9.2   رشد مهارتهای زبانی 53

3.9.2   تحقق اهداف تربیتی 54

4.9.2   انتقال ایدئولوژی: 55

2‌.9‌.5‌  درمان بیماریهای روانی 56

2‌.10‌   تاثیر بازی بر تقویت هوش میان­فردی: 56

2‌.10‌.1‌ فواید قصه­های تصویری: 56

2‌.11‌   سالهای پیش دبستانی 59

12.2   طراحی آموزش مهارت های اجتماعی 61

2‌.13‌   طراحی کارگاه داستان گویی: 63

2‌.14‌   پیشینه پژوهش : 66

2‌.14‌.1‌ پژوهش های داخلی: 66

2‌.14‌.2‌ تحقیقات خارج : 70

15.2   جمع بندی: 72

فصل سوم: روش تحقیق

3‌.1‌   روش تحقیق 75

3‌.1‌.1‌  روش تحقیق ترکیبی 75

3‌.2‌   جامعه آماری 76

3‌.3‌   نمونه آماری و روش نمونه گیری 77

4.3   روش گردآوری اطلاعات 77

3‌.5‌   ابزار پژوهش 77

3‌.6‌   روایی 78

3‌.7‌   پایایی 78

3‌.8‌   روش تحلیل داده ها 79

3‌.9‌   برگزاری کارگاه: 81

3‌.10‌   دیاگرام پژوهش: 82

این مطلب را هم بخوانید :

4.3   تجزیه و تحلیل داده های کیفی 87

4‌.1‌.1‌  جداول فراوانی 87

4‌.1‌.2‌  جدول میانگین 90

4‌.1‌.3‌  تشریح و تحلیل مشاهدات 91

2.4   تجزیه و تحلیل دادههای کمی 100

4‌.2‌.1‌  آمارهای استنباطی: 100

4‌.2‌.2‌  یافته‌های استنباطی: 101

4‌.3‌   جمع بندی: 102

فصل پنجم بحث و نتیجه گیری

5‌.1‌   سوال اصلی: 105

1.1.5   طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر هوش میان فردی کودکان تاثیر دارد؟ 105

2.5 سوالات فرعی: 106

1.2.5   طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر توانایی همکاری کودکان تاثیر دارد؟ 106

2.2.5   طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر توانایی همدلی کودکان تاثیر دارد؟ 108

2.3.5   طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر توانایی تشخیص مقاصد کودکان تاثیر دارد؟ 109

5‌.3‌   پیشنهادهای کاربردی: 110

5‌.4‌   پیشنهادهای پژوهشی: 111

5‌.5‌   محدودیتهای پژوهش: 111

منابع و مآخذ 114

ضمائم

فهرست جداول

جدول‏4‑‏1 جدول­فراوانی­پاسخ­ها در متغیرها.روزاول 88

جدول 4‑‏2 فراوانی­پاسخ­ها در متغیرها.روزدوم 88

جدول4‑‏3 فراوانی­پاسخ­ها در متغیرها.روزسوم 89

جدول4‑‏4 فراوانی­پاسخ­ها در متغیرها.روزچهارم 89

جدول4‑‏5 فراوانی­پاسخ­هادرمتغیرها.روزپنجم 89

جدول‏4‑6 میانگین­متغیرها در دونوبت پیش­آزمون وپس­آزمون 90

جدول4‑7 روز اول 92

جدول4‑8 روز دوم 94

جدول4‑‏9روز سوم 96

جدول4‑‏10 روز چهارم 97

جدول4‑‏11 روز پنجم 99

جدول4‑‏12میانگین و انحراف استاندارد هوش میان­فردی در پیش‌آزمون وپس‌آزمون 100

جدول4‑‏13 آزمون کولموگروف- ‌اسمیرنوف برای بررسی نرمال­بودن توزیع داده‌های هوش میان­فردی 101

جدول4‑14 آزمونTهمبسته 102

فصل اول:
کلیات پژوهش

1‌.1‌  مقدمه:

زندگی بشر از ابتدا با دو واژه آموزش و یادگیری همراه بوده است و هیچ­گاه نمی­توان ادعا کرد زمانی وجود داشته که آموزش و یادگیری در زندگی انسان رخ نداده باشد، چراکه انسان در همه حال وهمه جا همواره در حال یادگیری است.اما آن­چه قابل بیان است تفاوت این دو واژه در زندگی گذشته و حال است چراکه با گذشت زمان و پیشرفت زندگی انسان،آموزش نیز دستخوش تغییرات شده است و با پیشرفت در امر آموزش، یادگیری روز به روز از حالت پنهان به حالت آشکار درآمده و تحت کنترل انسان قرار گرفته است.همچنین آموزش شکلی تخصصی­تر به خود گرفت به طوری که در عصر حاضر بخش عمده یادگیری از طریق آموزش برنامه­ریزی وطراحی شده توسط متخصصین شکل می­گیرد.حال تفاوتی که در دهه­های اخیر در امر آموزش مشاهده می­شود، حیطه توانایی متخصصین آموزش برای طراحی محتوای مورد آموزش می­باشد. تاچندی پیش حیطه طراحی آموزش تنها به انتخاب طرح و الگویی برای آموزش مطالب و محتوای موردنظر تعریف می­شد به گونه­ای که تاثیرات و یادگیری­های پنهانی که از این آموزش در زندگی و شخصیت کودک ناشی می­شد تقریبا غیر قابل پیش­بینی و کنترل بود. اما اکنون به نظر می­رسد آموزش تااندازه­ای پیشرفت کرده که متخصصان می­توانند علاوه بر طراحی محتوای مورد آموزش آن­را در قالبی مناسب طراحی کرده و برجنبه­های مختلف شخصیت و زندگی فراگیر تاثیر بگذارند، و کودک را به معنای واقعی پرورش دهند، به گونه ای که هم یادگیری مطالب مورد نظر صورت بگیرد و هم کودک برای زندگی در جامعه و آینده رشد یابد.

برای دستیابی به این هدف باید در طراحی محتوا علاوه بر جنبه­های شناختی به جنبه­های عاطفی شخصیت کودک نیز توجه کنیم همانطور که از دیدگاه سازنده گرایی، برنامه­های آموزشی باید همه­سویه (شناختی،عاطفی و رفتاری) باشند، اما بسیاری از نظام­های آموزشی بیشتر بر جنبه­ی شناختی تاکید داشته­اند و پرورش دو سویه دیگر را به بخت واقبال واگذاشته­اند. با جدا پنداشتن عاطفه از شناخت، و این دو از رفتار، برنامه­های آموزشی این­ نظام­ها واقعیت مهمی را از فرایند آموزش حذف کرده­اند.باید توجه داشت سازنده گرایی گروهی، آموختن را کنشی گروهی می­داند که انجام دادن بهینه­ی آن نیازمند داشتن توانایی ایجاد ارتباط با دیگران است (راگوزینو[1]،رز نیک[2]،اوتنه اوبراین[3]، و ویزبرگ[4]،2003). حال چطور می­توان توانایی ارتباط با دیگران که یکی از مشخصه­های هوش میان­فردی محسوب می­شود را در فراگیران به خصوص کودکان تقویت کرد. با تقویت هوش میان­فردی کودکان، توانایی برقراری روابط، درک دیگران، تشخیص مقاصد دیگران، همکاری با افراد و… در آنها بهبود می­یابد.باید توجه داشت که برآوردن نیازهای جامعه و ساختن یک جامعه ایده­آل در گرو پرورش کودکان و رشد مهارت­ها و توانایی­های بیان شده در آنان است.در این راستا باید به علائق و ویژگی­های کودکان توجه کرد و برنامه­های درسی را براساس آنها تنظیم نمود، که یکی از مهم­ترین آنها مقوله بازی است. نقش و اهمیت بازی در زندگی و رشد همه جانبه­ی کودک، آنچنان آشکار و نمایان است که نیازی به شرح و استدلال ندارد.

بازی علاوه بر رشد جسمانی، در رشد اجتماعی کودک نیز تاثیر بسزایی دارد. مشکلاتی که کودک در بازی با آن­ها مواجه می­شود و تلاش او برای حل آن­ها، قدرت او را برای برخورد با مسائل و مشکلات در دوره­های بعدی زندگی افزایش می­دهد.هم­چنین بازی در رشد عاطفی کودک، بسیار موثر است زیرا کودک در بازی، طرز ابراز عواطف مختلف را فرامی­گیردو به تدریج بهتر می­تواند عواطف و احساسات خود را کنترل نماید. کودکان نمی­توانند آنچه را که فکر می­کنند و می­بینند، به خوبی بر زبان آورند اما از طریق بازی، افکار و مشاهدات خود را آشکار می­سازند. به عقیده­ی روانشناسان، بسیاری از هدف­های اساسی تربیتی در زمینه­ی اجتماعی، عاطفی، عقلانی و بدنی برای کودکان رامی­توان از طریق بازی تامین نمود. بنابراین با درک بازی کودکان می­توان به افکار، عقاید، احساسات و عواطف آنان پی برد و راه­کارها و شیوه­های تربیتی مناسبی را در پرورش آنان به­کار گرفت (خزاعی و خزاعی،10،1392).

1‌.1‌  بیان مساله:

چونکه با کودک سرو کارم فتاد             هم زبان کودکی باید گشاد

(ابو علی مسکویه)

باتوجه به گسترش و توسعه روزافزون شیوه­های آموزشی و روش­های یاددهی و یادگیری امروزه برای همگام شدن با دنیای روز باید بتوان این شیوه ها وروش­های جدید را در آموزش به کار گرفت وهم­چنین روش­های جدید و مناسبی را نیز ابداع کرد تا بتوان محتوا و مفاهیم آموزشی را با کیفیت بیشتر و بهتری به فراگیران ارائه داد. با این­حال درحال حاضردر اکثر موارد شاهد آن هستیم که مدارس و معلمین به دلیل نداشتن آگاهی ازاین شیوه ها همچنان از شیوه­های سنتی و قدیمی در آموزش بهره می­گیرند.شیوه های سنتی آموزش در رشد کارکردهای شناختی پایین سودمند بوده­اند، اما در آنها رشد کارکردهای شناختی بالا و نیز ابعاد عاطفی و اجتماعی دانش آموزان نادیده گرفته می­شود(حمیدی،10،1381)، همچنین آموزش به شیوه­های سنتی و معلم محور دیگر برای دانش­آموزان جذاب نیست، روانشناسان معتقدند بهترین شیوه آموزش، سوق دادن غیر مستقیم کدوکان به سوی آموزش­های لازم برای شروع مدرسه است چراکه آموزش مستقیم، کودک را از آموزش دلزده می­کند (خزاعی و خزاعی،150،1392). این­ دلایل خود بهانه ای برای لزوم انجام پژوهش حاضر می­باشدچراکه ما برای تقویت و رشد دیگر مهارت­ها و کارکردهای بالای شناختی که در این پژوهش هوش میان­فردی و مولفه های آن(همدلی، همکاری، تشخیص مقاصد) مدنظر قرار می­گیرد، نیاز به تغییر و دگرگونی در این­گونه شیوه های سنتی داریم. در دیدگاه سازنده گرایی اجتماعی که با نظریه ویگوتسکی[5] و برو[6] شناخته می­شود دانش با ابزارهای فرهنگی به دست می­آید و پیش از آن­که درونی شود در دنیای بیرونی وجود دارد و در نتیجه تعامل فرد با محیط اجتماعی درونی می­شود(فتسکوومک ک[7]،2005 به نقل از تیموری 1386). ویگوتسکی آموزش انسان را دارای ماهیتی اجتماعی می­داند که بر اثر تجربه آموزش و در تعامل با دیگران و به وسیله ابزارهای فرهنگی به ویژه زبان به دست می­آید در این دیدگاه دانش­آموزان در تعامل با آموزشیار و دیگر همسالان خود و در بافت اجتماعی فرهنگی خود دانش را می­سازند. بنابراین دانش­آموزان نیاز دارند با فعالیت­هایی درگیر شوند که دانسته­های خود را بیافرینند یا سازماندهی کنند و آموزشیاران باید فرصتی برای آموزندگان فراهم کنند که با همدیگر و با بزرگسالان و دیگر همسالان خود برای ساختن دانسته­ها تعامل کنند. در طی سال­ها افراد زیادی تلاش کرده­اند تا با استفاده از برنامه­ریزی صحیح ، آموزش مهارت­ها را در فرایند یادگیری فراگیران قرار دهند، که می­توان به برنامه­های درسی گلدشتاین[8] و مک کینز[9] (1997) و برنامه درسی مهارت­های اجتماعی والکر[10] و همکاران (1983)(خانزاده،1392) اشاره کرد، در این برنامه مهارت­های اجتماعی کودکان مورد سنجش قرار گرفته و در خلال آموزش تقویت می­شود، این برنامه­های درسی نویدبخش آن است که می­توان ویژگی­های کودک مثل هوش میان­فردی و توانایی­های همکاری،همدلی،تشخیص مقاصد و… را نیز با دقت نظر در برنامه درسی و طراحی محتوا مورد تقویت قرار داد. البته این امر لازمه توجه به علایق و نیازهای کودکان است تا با مبنا قرار دادن این نیازها قالب و چهارچوب مناسبی برای ارائه توانایی­های مورد نظر انتخاب کرد. با نگاهی به پژوهش­های انجام شده در سال­های اخیر مانند پژوهش السون تانکس[11]، دیوید سندیفورد[12]، اندریا کدیو[13]، ایمی گتس لر[14](2011) تحت عنوان “قدرت بازی”، هم­چنین پژوهش ولایتی و رمضانی (1389) تحت عنوان ” بازی برای یادگیری و یادگیری از طریق بازی” می­توان به نقش و اهمیت بازی برای کودکان پی برد و این نیاز کودک را به عنوان قالب و چارچوبی برای طراحی محتوا در نظر گرفت. علاوه بر پژوهش­ها دلایل دیگری نیز می­تواند انتخاب بازی را به عنوان چارچوب ارائه محتوا تضمین کند که ذیلا به آن­ها اشاره خواهد شد: هرکودکی حق دارد تفریح و بازی کند و در فعالیت­های خلاقانه مناسب سنش شرکت کند و در زندگی فرهنگی و هنری سهیم باشد(ماده31 از حقوق کودک در سازمان ملل)(یاسایی،1380)بر اساس اصول 4و7 مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد (20نوامبر1959) پرورش کودک در محیطی سالم و مراقبت وحمایت از او هم­چنین تهیه امکانات کامل از جمله تفریح و بازی از طریق جامعه و مقامات اجتماعی از حقوق مسلم کودکان است(یاسایی،1380). واین­که بازی شیوه تجربی آموزش است و می­تواند زمینه ساز وبستر مناسبی برای پرورش قوه تفکر و اندیشیدن در یادگیرندگان ضمن فرایند آموزش و یادگیری باشد. هم­چنین می­تواند یکی از راه­های تنوع بخشیدن به مطالب درسی و آموزش باشد. دیگر آن­که بازی از جمله مفاهیمی است که از دیرباز علاوه بر کارکردهایی نظیر سرگرمی وپرکرن اوقات فراغت، نقش آموزشی،تقویت قدرت خلاقیت و آفرینشگری نیز داشته است.این شیوه از یادگیری به دنبال آن است که روش­های جدید طراحی آموزشی مبتنی بر رشد هوش­میان فردی کودکان را مورد توجه قرار دهد و در عین حال مهارت­ها و شایستگی­هایی را که بعدا در دنیای کار مورد نیاز دانش­آموزان است در آن­ها پرورش دهد و از جمله تکنیک هایی است که می­تواند به تسهیل و بهبود اجرای فرایندهای مدیریت دانش کمک کند. از طرفی دیگر بیشترین دغدغه کودک به خصوص در سنین ابتدایی بازی آن­هاست همانطور که فروبل[15]بازی را به منزله منبع و دریچه­ای برای همه چیزهای خوب و نیکی­ها می­داند و معتقد است کودکی که با تمام وجود خود مستمر و با پشتکار و علاقه تا سرحد خستگی فیزیکی به بازی و خودفعالی می­پردازد مطمئنا فردی مصمم و قادر به از خود گذشتگی و ایثار برای رسیدن به رفاه خود و دیگران بار می­آید (مفیدی، 1383، به نقل از تیموری1386). هم­چنین بازی میتواند محتوای آموزشی را متناسب با سن وویژگی های دانش­آموزان به آنها ارائه دهد چرا که کودکان بیشترین زمان خود را صرف بازی می­کنند و این می­تواند راهی برای فهم مطالب برای آنها باشد.همانطور که ژان پیاژه معتقد است کودک از محیط خود اطلاعاتی را جمع­آوری می­کند.اطلاعات را درون­سازی می­کند و آن را در معرض چهارچوب درکی خود قرار می­دهد. گاه اطلاعات تازه در این چهارچوب نمی­گنجد در این صورت تغییری باید صورت گیرد که در واقع رشد شناختی،نیازمند توازن بین درون سازی و برون­سازی است.زیرا بچه­ها در بازی­هایشان آن رفتارهای ساخته شده از قبل را که با واقعیات نیز تطبیق دارد به نمایش می­گذارند(مجیب 1379،به نقل از تیموری1386)در نهایت تصمیم برآنست تا بررسی شود آیا طراحی آموزشی در قالب بازی می­تواند هوش میان­فردی کودکان را تحت تاثیر قرار دهد

1‌.2‌  ضرورت و اهمیت تحقیق:

کودکان آینده­ساز هر کشور هستند. با سرمایه­گذاری در آموزش کودکان می­توانیم آینده کشور را به سمت و سویی بهتر و آرمانی­تر جهت داد، به عبارتی برای ایجاد هر تغییر در یک جامعه می­توان ابتدا کودکان را تغییر داد.در سال­های اخیر شاهد آن هستیم که با صنعتی­تر شدن شهرها و دور شدن خانواده­ها از یکدیگر روابط بین­فردی کمتر شده و افراد به خصوص کودکان کمتر با یکدیگر ارتباط برقرار می­کنند. به طوری که امروزه در مکان­های عمومی حتی در پارک­ها و مدارس شاهد آن هستیم که ایجاد یک گروه و انتخاب دوست برای کودکان و برقراری ارتباط به کاری دشوار تبدیل شده است و اکثر کودکان به بازی­های فردی می­پردازند.این در حالی است که کودک از طریق تعامل با همسالان و دیگران رشد می­یابد و مهارت­های زندگی را می­آموزد. یکی از راه­های ایجاد تعامل و برقراری ارتباط در دوران کودکی بازی است.اکنون کودکان تقریبا بیش از نیمی از زمان خود را در مدرسه یا مراکز آموزشی می­گذرانند.اما سوال مهم این است که ؛آیا مدارس وظیفه آموزش و پرورش کودک که رشد همه جانبه او را دربرمی­گیرد و او را برای زندگی در جامعه آماده می­کند به خوبی ایفا می­کنند؟ آیا توجه به گسترش روش­ها وشیوه­های آموزشی، مدارس می­توانند روش آموزش خود را متناسب با ویژگی و علایق و همچنین مشکلات پیش روی کودک تغییر دهند؟ آیا علاوه بر آموزش محتواهای مشخص به کودک به دیگر ابعاد شخصیتی او ورشد مهارت­های آنها نیز توجه می­شود؟

هرچند که پاسخگویی به این سوالات نیازمند تامل زیاد و انجام پژوهش­های بسیار است، اما با اندکی تفکر در آنها می­توان به نقش مهم طراحان و متخصصان آموزشی پی ببریم که می­توانند با پیشرفت و گسترش روزافزون روش­ها و شیوه­های آموزشی روش­های جدیدی را برای آموزش برگزینند تا به معنای واقعی آموزش و پرورش را در کودکان تحقق بخشند. دراین راستا موضوع پژوهش حاضر اجرای طراحی آموزشی مبتنی بر بازی و تاثیر آن برهوش میان­فردی کودک قرار گرفت تا بررسی شود آیا با انتخاب یک شیوه طراحی آموزشی متناسب با ویژگی­ها و علایق کودک می­توان جنبه­های شخصیتی او را رشد داد؟ آیا بازی،که نیاز کودک است، موجب تقویت هوش میان­فردی، که لازمه زندگی اجتماعی کودک است می­شود؟ و البته زیربنای این پژوهش نظریه­ هواردگاردنر[16]است که بیان می­کند شما میتوانید انواع هوش را تقویت کنید (مکنزی،2005/1391) و نظریه های ژان پیاژه ، جروم برونر[17]، اریکسون[18]، ماریا مونته سوری[19] و دیگر روانشناسان که بازی را برای رشد و پرورش کودک لازم میدانند. ازجمله نظریه فردریک فروبل بنیانگذار کودکستان را می­توان بیان کرد که می­گوید: بازی تمایل طبیعی کودک می­باشد و اساسی­ترین پایه برای ارائه پیام آموزشی و پرورشی در دوره پیش از دبستان است بنابراین قسمتی از برنامه روزانه کودکان در بازی­های آزاد شرکت کنند و بقیه ساعت­ها را نیز در فعالیت­های سازمان­یافته و هدایت­شده سپری کنند (مفیدی،1384به نقل از تیموری 1386). با توجه به این که کودک بیشترین وقت خود را صرف بازی می­کند و در خلال بازی­ها است که مهارت­های لازمه زندگی را می­آموزد می­توان این مقوله را وسیله­ای قرار داد تا کودک را به آنچه مورد نیاز اوست رساند و مهارت­ها و محتواهای مورد نیاز برای زندگی اجتماعی را در او پرورش داد، تا کودک به راحتی بتواند با فراگیری این آموزه­ها در جامعه قدم گذاشته و زندگی کند. با رشد و پرورش توانایی کودک به خصوص توانایی برقراری ارتباط با دیگران، درک دیگران، تشخیص مقاصد دیگران و به طور کلی هوش میان­فردی کودک، می­توان بسیاری از مشکلات پیش­ رو در جامعه در سطح خانواده و حتی در سطح بین­الملل را نیز پیشگیری کردو این امر مهم میسر نمی­شود به جز با توجه و به کارگیری علائق کودک در طراحی برنامه­های آموزشی.

1‌.3‌  اهداف پژوهش:

1‌.3‌.1‌                      هدف کلی :

  • بررسی تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر هوش­ میان فردی کودکان

1‌.3‌.2‌                      اهداف فرعی:

  • تعیین تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر توانایی همکاری با گروه های مختلف در کودکان.
  • تعیین تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر توانایی همدلی دیگران در کودکان
  • تعیین تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر توانایی تشخیص مقاصد دیگران در کودکان

1‌.4‌  فرضیه های پژوهش:

1‌.4‌.1‌                      فرضیه اصلی:

  • طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر هوش­ میان فردی کودکان تاثیر دارد

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. پژوهش حاضر پس از اعتبارسنجی عامل ها، ملاک ها و شاخص ها،اهم نظرات و پیشنهادات کارشناسان و متخصصین در چارچوب نهایی اعمال شد و فرم نهایی در 7 عامل،37 ملاک و 250 شاخص ارائه شده است.

4-نتایج حاصل از  اجرای آزمایشی چارچوب پیشنهادی حاکی از این است که نتایج حاصل از ارزیابی وضعیت کیفیت مدارس از دیدگاه معلمان،مدیران و دانش آموزان (4.034672) ارزیابی شده بنابراین از نظر مطلوبیت در سطح  «زیاد» می باشد. همچنین از میان « مدیریت» با امتیاز ارزیابی (4.1860) بالاترین میزان امتیاز و «دانش آموز» با امتیاز ارزیابی (3.8807 ) کمترین میزان ارزیابی را داشته است.

فهرست مطالب

فصل اول:کلیات پژوهش.. 1

مقدمه.. 2

بیان مسأله.. 3

اهمیت و ضرورت تحقیق:.. 6

الف: اهمیت و ضرورت نظری :.. 6

هدف های پژوهش :.. 6

هدف اصلی:.. 6

اهداف فرعی:.. 7

سؤال های تحقیق :.. 7

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای تحقیق.. 7

الف: تعاریف نظری:.. 8

ب:تعاریف عملیاتی:.. 9

بخش اول:آموزش نیروی انسانی.. 11

مقدمه:.. 11

تعریف آموزش  از منظر متخصصین.. 12

نقش آموزش در تربیت نیروی انسانی:.. 13

بخش دوم؛ ارزیابی آموزشی و الگوهای آن.. 14

تاریخچه ارزشیابی آموزشی در جهان و ایران.. 15

الگوهای ارزشیابی آموزشی.. 18

الگوهای هدف گرا.. 18

الگوهای مدیریت گرا.. 18

الگوهای مصرف کننده گرا.. 19

الگوهای مبتنی بر نظر خبرگان.. 19

 

الگوی مبتنی بر مدافعه.. 19

الگوی طبیعت گرایانه و مشارکتی.. 19

بخش سوم؛ کیفیت آموزش و تربیت نیروی انسانی:.. 20

نگرش ها درباره مفهوم کیفیت.. 21

کیفیت در آموزش:.. 22

نقش ارزیابی در بهبود کیفیت آموزش و پرورش:.. 23

اهمیت اقتصادی کیفیت آموزش و پرورش:.. 24

بخش چهارم ؛ اعتبارسنجی آموزشی و الگوهای آن.. 25

مفاهیم و تاریخچه اعتبارسنجی.. 25

انواع اعتبارسنجی، کارکردها و مقاصد آن.. 26

مراحل و فرایند انجام اعتبارسنجی.. 27

مراحل اعتبارسنجی:.. 28

الف:  ارزیابی درونی.. 29

فرایندهای انجام ارزشیابی درونی.. 29

1-برنامه ریزی (مراحل پیش از اجرا).. 29

2-اجرا.. 31

3-عمل و پیگیری.. 32

4-فراهم نمودن مقدمات انجام ارزشیابی بیرونی و اعلام داوطلبی برای انجام آن   32

ب:ارزشیابی بیرونی.. 32

مراحل انجام ارزشیابی بیرونی.. 33

نقش اعتبارسنجی در کیفیت آموزش و پرورش:.. 34

بخش پنجم ؛پیشینه تحقیق:.. 35

الف:داخلی.. 35

ب: خارجی.. 41

بخش ششم:جمع بندی.. 43

فصل سوم: روش پژوهش.. 46

روش پژوهش.. 47

جامعه پژوهش : 48

این مطلب را هم بخوانید :

تعداد نمونه پژوهش : 49

ابزار های اندازه گیری داده ها : 51

شیوه اجرا و مراحل انجام پژوهش.. 56

روش های تحلیل داده ها:.. 58

فصل چهارم:تجزیه و تحلیل یافته ها.. 59

بررسی سوال یک پژوهش:.. 61

الف:عامل معلم.. 61

توصیف عامل: 61

نتایج اعتبارسنجی عامل معلم توسط کارشناسان و  متخصصین:.. 62

ب:عامل مدیریت و تشکیلات سازمانی مدارس.. 63

توصیف عامل: 63

نتایج اعتبارسنجی عامل مدیریت و تشکیلات سازمانی توسط کارشناسان و متخصصین:   63

ج:عامل دانش آموز.. 64

توصیف عامل: 64

نتایج اعتبارسنجی عامل دانش آموزان توسط کارشناسان و متخصصین:.. 64

د: عامل فضاهای و تجهیزات.. 65

توصیف عامل:.. 65

ل:مقایسه میانگین عامل ها در قالب جدول و نمودار :.. 67

م:جمع بندی حاصل از عامل های ارزیابی:.. 68

بررسی سوال دو پژوهش:.. 69

الف:ارائه ملاک های معلم و  نتایج حاصل از اعتبارسنجی ملاک ها توسط پرسشنامه کارشناسان و متخصصین:.. 69

ب:ارائه ملاک های،عامل مدیریت و تشکیلات سازمانی مدارس و  نتایج حاصل از اعتبارسنجی ملاک ها توسط پرسشنامه کارشناسان و  متخصصین.. 71

ج:ارائه ملاک های،عامل دانش آموز مدارس و  نتایج حاصل از اعتبارسنجی ملاک ها توسط پرسشنامه کارشناسان و  متخصصین………….72

د:ارائه ملاک های فضا و تجهیزات و نتایج حاصل از اعتبارسنجی ملاک ها توسط پرسشنامه کارشناسان و  متخصصین.. 74

ل:مقایسه میانگین ملاک های،چهار عامل در قالب جدول و نمودار.. 75

بررسی سوال سه پژوهش:.. 79

الف:ارائه شاخص های مربوط به عامل معلم و نتایج حاصل از اعتبارسنجی پرسشنامه کارشناسان و  متخصصین:.. 79

ب:ارائه شاخص های مربوط به ملاک های عامل مدیریت و تشکیلات سازمانی مدارس و نتایج حاصل از اعتبارسنجی پرسشنامه کارشناسان و متخصصین.. 86

ج:ارائه شاخص های مربوط به ملاک های عامل دانش آموزان و نتایج حاصل از اعتبارسنجی پرسشنامه کارشناسان و  متخصصین.. 99

د:ارائه شاخص های مربوط به ملاک های عامل فضا و تجهیزات و نتایج حاصل از اعتبارسنجی پرسشنامه کارشناسان و  متخصصین.. 107

ل:مقایسه میانگین شاخص هایی مربوط به ملاک های چهار عامل مذکور در قالب جدول و نمودار.. 116

بررسی سوال چهار پژوهش:.. 126

بررسی نتایج حاصل از ارزیابی در قالب نمودار رادار:.. 132

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری.. 139

بررسی سوال شماره یک پژوهش:.. 141

بررسی سوال شماره دو پژوهش:.. 143

بررسی سوال سه پژوهش:.. 146

بررسی سوال چهار پژوهش:.. 149

پیشنهادهای کاربردی.. 150

پیشنهادات پژوهشی.. 151

محدودیت های پژوهش.. 152

مرحله اول پژوهش.. 152

مرحله دوم پژوهش.. 152

فهرست منابع.. 153

ب)منابع فارسی.. 153

ب)منابع انگلیسی.. 157

ضمائم.. 158

پرسشنامه اعتبارسنجی.. 159

پرسشنامه های ارزیابی از مدیر مدرسه.. 172

پرسشنامه های ارزیابی از معلم.. 174

پرسشنامه های ارزیابی از دانش آموز.. 175

چکیده انگلیسی 176

مقدمه

آموزش و پرورش، کلید فتح آینده است و از دیر باز انتظار از آموزش و پرورش آن بوده که انسان های فردا را تربیت کند و نسل امروز را برای زندگی در جامعه­ی فردا آماده سازد(عبداللهی،1388). ضرورت دارد برنامه ریزان و سیاست­گذاران آموزشی، معلمان و مسؤلان آموزش و پرورش،برای برخوردار بودن آموزش و پرورش از کیفیت لازم تلاش کنند تا بتوانند دانش و بینش لازم را در کودکان و جوانان برای فعالیت در جامعه فردا پرورش دهند (یادگارزاده،1388).

توجه به کیفیت در آموزش و پرورش با توجه به تغییرات اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ناشی از جهانی شدن در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله کشورهایی آسیایی و بین متخصصان،مدیران و سیاست گذاران آموزشی به صورت یک بحث جدیدی بوده است(جوادی،1388).چنان که بسیاری از کشورهای آسیا،کار طراحی و ایجاد نظام هایی برای پرداختن به کیفیت و تضمین آن را در دهه 90 در دستور کار خود قرار داده­اند؛ برای مثال کشورهایی مالزی،اندونزی،تایلند،فیلیپین و هند در این راه گام­های مثبتی برداشته و تحولات عمده­ای را در نظام هایی آموزشی خود موجب شده­اند(بانک جهانی،1998)[1].همین طور،کمسیون اروپا[2] از اعضای خود خواسته تا در دستیابی به ساختارها و رویکردهای جدید  به تضمین کیفیت اقدام نمایند(بانک جهانی،1998). ایالات متحده با سابقه طولانی در اعتبارسنجی به مؤسسات آموزشی خود  از این ابزار برای تداوم”پاسخگویی به مردم”استفاده کرده و در عین حال،با وضع مقرراتی مانند برابری در آموزش برای دو جنس و گروهای مختلف قومی،تلاش کرده تا در جهت اعتلای کیفیت اقدام کند(محمدی، 1384 ب).

در اسکاتلند با انجام بازرسی از آموزش که از سال 2000 ،قانون آن وضع شده و از طریق ارزشیابی برونی،کارآمدی مقامات محلی در تضمین کیفیت فراهم می شود که این بازرسی­ها با توجه به شاخص­های مدیریتی در آموزش صورت می­گیرد و هدف از آن،قضاوت درباره مدارس با استفاده از ملاک­هایی چند است(گزارش استاندارد و کیفیت،[3]2002).

آموزش متوسطه  به تبع تحولات پیش آمده در جهان و ضرورت انطباق این آموزش با نیازهای جدید و طرح مسأله “کیفیت در آموزش و پرورش” توسط یونسکو و تأکید این سازمان بر آن،توجه اکثر کشورهای جهان را به خود جلب کرده و کنفرانس­های برگزار شده در “ادیمبورگ اسکاتلند”(2004) نیز شروع مناسبی برای توجه به امر کیفیت آموزش متوسطه در سطح منطقه و جهان بوده و ضرورت توجه به این امر را در بیش از پیش آشکار کرده است(جوادی،1388).

برای بهبود و کیفیت  نظام آموزش و پرورش از روش­ها و الگوهای مختلفی نیز استفاده می شود در این پژوهش الگوی اعتبارسنجی(ارزیابی درونی) که به عنوان معروفترین الگوی ارزیابی کیفیت آموزش و پرورش در جهان است را انتخاب کرده.الگوهای اعتبارسنجی فرایندی می­باشد که در طی آن برنامه­های (نظام آموزشی)مورد نظر از طریق ارزیابی درونی درباره وضعیت موجود خود و در مقایسه با اهداف مطلوب(بیان شده)مورد قضاوت قرار می گیرد ؛هدف از این ارزیابی آن است که اعضاء(مسؤلین،مدیران)را نسبت به وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطوب و بهبود وضعیت برنامه ترغیب و تشویق کند.

 

بیان مسأله  :

آموزش و پرورش به عنوان شاه کلید توسعه و پیشرفت ملت ها می باشد که وظیفه اصلی آن تربیت نیروی انسانی می باشد لذا حصول اطمینان از کیفیت،صلاحیت،مناسب بودن،اهداف،خط مشی ها،برنامه ها،عملکردهای اجرایی دستگاه عظیم آموزش و پرورش ضروری است(بختیاری،1383:4) کیفیت (آموزش)مدرسه ، مفهومی چند بعدی است و به تغییراتی که در رفتار دانش آموز حاصل می شود اشاره دارد یا به عبارتی همان یادگیری می باشد(پازارگادی،1383).کیفیت مدارس باید تمام کارکردها و فعالیت های مدرسه از قبیل فرایند یاددهی- یادگیری، دانش آموزان، معلمان، امکانات و تجهیزات و… را شامل شود و یا به عبارتی دیگر  باید تمام عناصرفرایند یاددهی- یادگیری اعم از درونداد، فرایند و برونداد مورد توجه باشد(بازرگان1380: 80).

آموزش متوسطه  به تبع تحولات پیش آمده در جهان و ضرورت انطباق این آموزش با نیازهای جدید و طرح مسأله “کیفیت در آموزش و پرورش” توسط یونسکو و تأکید این سازمان بر آن،توجه اکثر کشورهای جهان را به خود جلب کرده و کنفرانس های برگزار شده در “ادیمبورگ اسکاتلند”(2004)نیز شروع مناسبی برای توجه به امر کیفیت آموزش متوسطه در سطح منطقه و جهان بوده و ضرورت توجه به این امر را در بیش از پیش آشکار کرده است(جوادی،1388: 7).

فرایند تضمین کیفیت می کوشد موقعیتی فراهم کند که امکان درست انجام دادن کاری در اولین بار بسیار زیاد باشد(جوادی،1388: 9).این نظام مبتنی بر پیش بینی و تدارک  از قبل است تا خطاها و اشتباهات موجود تا حد امکان شناسایی و حذف شوند و زمینه های مناسب برای تحقق شاخص های کیفیت فراهم گردد(عبداللهی،1386: 129).

پژوهش حاضر یکی از الگوهای تضمین کیفیت تحت عنوان،اعتبارسنجى(ارزیابی درونی) را برای تضمین کیفیت در آموزش متوسطه کشور  انتخاب کرده است.این پژوهش ضمن شناسایی عامل ها،ملاک ها و شاخص های اعتبارسنجی(ارزیابی درونی)برای مدارس متوسطه کشور  و اجرای این چارچوب پیشنهادی در مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد،سعی دارد تا اعضاء(مسؤلین،مدیران)را نسبت به وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب و بهبود وضعیت برنامه ترغیب و تشویق کند.

الگوی اعتبارسنجی [4] یکی  از رویکردهای ارزشیابی آموزشی مبتنی بر نظر متخصصان می باشد. این الگو معروفترین مدل ارزشیابی کیفیت  نظامهای آموزشی در جهان است که در آن شاخص های عناصرمختلف  نظام آموزشی در دومرحله”ارزشیابی درونی”[5]و”ارزشیابی برونی”[6] تدوین می شود؛ بر این اساس ابتدا “عوامل”[7] نظام های آموزش وپرورش مشخص وسپس “ملاک ها”[8] و “شاخص های” یا (نشانگر)[9] آن تعیین می شود(میرزامحمدی،1385 : 422).این الگو در ایالات متحده سابقه ى یکصد ساله دارد. در هفتصد و شصتمین جلسه ی شوراى عالى آموزش وپرورش موضوع استقرار نظام اعتبارسنجى در آموزش پرورش تصویب شد(یادگارزاده،1388 : 3).این الگو دارای دو کارکرد اصلی می باشد که یکی شامل کنترل کیفیت و دیگری ارتقای تضمین کیفیت می باشد،کارکرد اول شامل یک مکانیسم پالایش در تأیید این که آیا یک مؤسسه آموزشی حداقل الزامات کیفیت را برآورده می سازد و اینکه رویه های کنترل کیفیت در آن زمینه متناسب هستند؛به کار می رود.در مورد کارکرد دوم،تضمین کیفیت اشاره به فرایندهای ارزشیابی یک مؤسسه یا یک برنامه دارد که به یک تجزیه و تحلیل و پیشنهاداتی در ارتباط با کیفیت مؤسسه یا برنامه”راهبردهای ویژه تضمین کیفیت”منجر می شود (میرزامحمدی1385 : 416).

در کشور ما ایران در این زمینه کارهایی از سوی پژوهشگران انجام گرفته از جمله:

طراحی الگوی اعتبارسنجی برای نظام جدید آموزش متوسطه، در این پژوهش الگوی پنج عاملی به همراه شاخص های آن را طراحی و در بعضی از دبیرستان ها اجرا کرده که در نهایت با استانداردهای آموزشی مقایسه کرده است(بقایی شیوا،1374).پژوهشگر  دیگر تحت عنوان اعتبارسنجی در آموزش و پرورش،در این پژوهش محقق فقط به ارائه تعاریف،تاریخچه و شرایط برای اعتبارسنجی برای مدارس را مورد بررسی قراراداده است (یادگارزاده،1388)،همچنین پژوهش دیگری تحت عنوان اعتبارسنجی در آموزش و پرورش فرصت ها و چالش ها،انجام گرفته که به بررسی فرصت ها و تهدیدها در مورد اعتبارسنجی مدارس پرداخته است(یادگارزاده،1387). پژوهشی تحت عنوان ضرورت ها و چالش های تضمین کیفیت در آموزش و پرورش می باشد. در این پژوهش محقق ضرورت ها و چالش های در مورد تضمین کیفیت در آموزش و پرورش را مورد بررسی قرار داده و در نهایت پیشنهاداتی را ارائه کرده(جوادی،1388).پژوهش طراحی سامانه نشانگرهای ارزیابی کیفیت مدارس ابتدایی و راهنمایی،در این پژوهش با استفاده از الگوی سیپ به اعتباریابی و رواسازی نشانگرهای ارزیابی عملکرد کیفی آموزشگاهی پرداخته شده است(عبداللهی،1386).

همچنین در خارج از کشور پژوهش هایی انجام گرفته در این مورد،شاخص ترین آنها را مطرح می کنیم از جمله:

استانداردهای اعتبارسنجی در مدارس ویرجینیا،که استانداردهای اعتبارسنجی را در مدارس ویرجینیا،شناسایی،دسته بندی و مورد بررسی قرار داده است(وزارت آموزش و پرورش ویرجینیا،2011)،همچنین پژوهش دیگری تحت عنوان استانداردهای پیشرفته اعتبارسنجی برای مدارس،در این پژوهش استانداردهای پیشرفته اعتبارسنجی را شناسایی،دسته بندی و برای سیستم کیفیت مدارس کشور هنگ کنگ پیشنهاد داده است.(وزارت آموزش و پرورش هنگ کنگ،2011و2012)،پژوهشی تحت عنوان تحت عنوان  استانداردهای اعتبارسنجی برای مدارس ایالت فیلادلفیا،در این پژوهش استانداردهای اعتبارسنجی برای مدارس ایالت فیلادلفیا را تدوین کرده و برای سیستم اعتبارسنجی مدارس ،پیشنهاد کرده (وزارت آموزش و پرورش فیلادلفیا،2009) ،پژوهش دیگر با عنوان شاخص های تضمین کیفیت در آموزش متوسطه می باشد در این پژوهش شاخص های تضمین کیفیت برای مدارس متوسطه کشور کلمبیا را تدوین کرده (اَندرسون،2010[10]).

پژوهش حاضر با مورد بررسی قرار دادن تحقیقات انجام گرفته داخلی و خارجی در این مورد، مهمترین و اساسی ترین عامل ها[11]،ملاک ها و شاخص های اعتبارسنجی(ارزیابی دورنی) را شناسایی و در قالب پرسشنامه ای با طیف پنج درجه ای لیکرت تدوین و توسط کارشناسان صفی و ستادی آموزش و پرورش  استان کهگیلویه و بویراحمد و متخصصین دانشگاهی  اعتباربخشی کرده،سپس ضمن مشخص کردن سطح امتیاز و مطلوبیت هر یک از این عامل ها و ملاک ها و شاخص های ارزیابی کیفیت، اهم پیشنهادات کارشناسان و  متخصصین درباره این عامل ها،ملاک ها و شاخص ها را در نظر گرفته و در نهایت به ارائه چارچوبی منظم برای تضمین کیفیت «به شیوه ارزیابی درونی» در آموزش متوسطه پرداخته و همچنین این چارچوب پیشنهادی برای تضمین کیفیت (به شیوه ارزیابی درونی)   در آموزش متوسطه کشور را در  مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد به طور آزمایشی اجرا کرده،تا وضعیت کیفیت  مدارس متوسطه این استان  را مشخص دارد.به این امید که اعضاء(مسؤلین،مدیران)را نسبت به وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطوب و  بهبود وضعیت کیفیت و برنامه ها ترغیب و تشویق کند.از این جهت می توان گفت این پژوهش میان کارهای انجام گرفته،پژوهشی نو و مورد نیاز باشد.

با ملاحظه مبانی نظری و سابقه پژوهش مذکور،مسئله اساسی پژوهش حاضر این می باشد که عامل ها،ملاک ها و شاخص های اعتبارسنجی(ارزیابی درونی)برای تضمین کیفیت  (به شیوه ارزیابی درونی)   در مدارس متوسطه کشور کدامند؟و با توجه به به این عامل ها،ملاک ها و شاخص های اعتبارسنجی(ارزیابی درونی) وضعیت کیفیت مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد چگونه می باشد؟

 اهمیت و ضرورت تحقیق:

الف: اهمیت و ضرورت نظری تحقیق :

1-  کمک به توسعه دانش نظری در حوزه تضمین کیفیت و اعتبارسنجی در آموزش و پرورش

2 –کمک به توسعه و شناسایی عامل­ها،ملاک­ها و شاخص­های ارزیابی درونی می­تواند زمینه مناسبی را برای بسط و گسترش عامل­ها،ملاک­ها،شاخص­ها ارزیابی درونی برای آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد باشد

ب: اهمیت و ضرورت عملی تحقیق :

1- کمک به تطبیق وضعیت کنونی کیفیت مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد  با استانداردهای از پیش تعیین شده

2- تامین ملاکی برای سنجش میزان کارایی و اثربخشی مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد

3- تامین ملاکی برای درجه­بندی مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد

4- تأمین ملاک و معیاری برای تخصیص منابع مالی،مادی،تسهیلات دولتی و سرمایه­گذاری­های خصوصی در آموزش متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد

هدف های پژوهش :

هدف اصلی:

ارائه چارچوب برای تضمین کیفیت (به شیوه ارزیابی درونی)در آموزش متوسطه کشور با استفاده از الگوی اعتبارسنجی و اجرای آن  به­طور آزمایش در مدارس متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد

اهداف فرعی:

1-شناسایی عامل­ها اعتبارسنجی (ارزیابی درونی) برای تضمین کیفیت در آموزش متوسطه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




2-4-2- طبقات اجتماعی………………………………………………………………………………………… 25

2-4-2-1- طبقه اجتماعی و پیشرفت تحصیلی …………………………………………………. 27

2-4-2-2- نقش شیوه های تربیتی والدین در انگیزه و پیشرفت تحصیلی فرزندان          28

2-4-3- نابرابری های فرهنگی…………………………………………………………………………… 30

2-5- پیامد تراکم سرمایه فرهنگی ……………………………………………………………….. 32

2-6- انواع سرمایه فرهنگی……………………………………………………………………………….. 33

2-6-1- بازتولید فرهنگی……………………………………………………………………………………. 33

2-6-2- سرمایه فرهنگی و نابرابری های آموزشی……………………………………….. 33

2-7- پیشینه تحقیق………………………………………………………………………………………………. 35

2-8- ماهیت انگیزش………………………………………………………………………………………………. 39

2-9- تاریخچه تحقیقات مربوط به انگیزش پیشرفت…………………………………….. 39

2-10- رویکردهای انگیزش…………………………………………………………………………………………………………………. 40

2-11- مباحث نظری مربوط به انگیزش پیشرفت………………………………………………………………. 42

2-12- تحقیقات انجام شده در مورد انگیزش پیشرفت…………………………………………….. 45

2-13- رشد انگیزش پیشرفت و عوامل موثر بر آن……………………………………………………… 46

2-14- انگیزش پیشرفت، یادگیری و عملکرد…………………………………………………………………….. 49

2-15- تعریف عملکرد تحصیلی………………………………………………………………………………………………………… 51

2-16- شناسایی عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی…………………………………………………………. 51

2-17- عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی از نظر فرینیتی……………………………………. 52

2-18- چهارچوب نظری…………………………………………………………………………………………………………………………….. 54

فصل سوم: روش شناسی تحقیق

3-1- روش شناسی پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………. 56

3-1-1-  جامعه آماری………………………………………………………………………………………………………………………….. 56

3-1-2-  نمونه گیری و روش نمونه گیری(حجم نمونه)………………………………………….. 56

3-1-3- ابزار گردآوری داده ها……………………………………………………………………………………………….. 57

3-1-4- آزمون مقدمانی پرسشنامه…………………………………………………………………………………………….. 57

3-1-5- شیوه اجرا و جمع آوری اطلاعات: ( فرایند گردآوری داده ها) 58

3-1-6-  پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس……………………………………………………………………….. 58

دانلود پایان نامه

 

3-1-7-پرسشنامه سرمایه فرهنگی……………………………………………………………………………………………….. 59

3-1-8- پایایی و روایی انگیزش پیشرفت هرمنس…………………………………………………………. 60

3-1-9- پایایی و روایی سرمایه فرهنگی…………………………………………………………………………… 60

3-1-10- شیوه تجزیه و تحلیل داده ها………………………………………………………………………………. 61

فصل چهارم: یافته های تحقیق

4-1- بخش آمار توصیفی………………………………………………………………………………………………………………………. 64

4-1-1- فراوانی و درصد افراد نمونه بر حسب جنسیت………………………………………….. 64

4-1-2- فراوانی و درصد افراد نمونه بر حسب محل سکونت………………………………. 65

4-1-3- فراوانی و درصد افراد نمونه بر حسب دانشکده……………………………………. 65

4-1-4- ترکیب افراد نمونه بر حسب جنسیت، سکونت و دانشکده………………….. 66

4-1-5- فراوانی و درصد افراد نمونه بر حسب تحصیلات پدر…………………………… 67

4-1-6- فراوانی و درصد افراد نمونه بر حسب تحصیلات مادر………………………… 68

4-2- بخش آمار استنباطی………………………………………………………………………………………………………………… 69

4-2-1- ارتباط بین سرمایه فرهنگی متجسم شده و انگیزش پیشرفت در دانشجویان         69

4-2-2- ارتباط بین سرمایه فرهنگی متجسم شده و عملکرد تحصیلی در دانشجویان         70

4-2-3- ارتباط بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و انگیزش پشرفت در دانشجویان     70

4-2-4- ارتباط بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و عملکردتحصیلی در دانشجویان     71

4-2-5- ارتباط بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده و انگیزش یشرفت درمیان دانشجویان………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 72

4-2-6- ارتباط بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده و عملکردتحصیلی درمیان دانشجویان………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 73

4-3- سوالات ویژه……………………………………………………………………………………………………………………………………… 74

4-3-1- تفاوت بین دانشجویان مرد و زن در سرمایه فرهنگی(متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده)……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 74

4-3-2- تفاوت بین دانشجویان دانشکده‏های علوم تربیتی، علوم اجتماعی و فنی در سرمایه فرهنگی (متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده)………………………. 75

4-3-3- تفاوت بین دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی در سرمایه فرهنگی(متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده)…………………………………………………………………………………….. 78

4-3-4- تفاوت بین دانشجویان مرد و زن در انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی               78

4-3-5- تفاوت بین دانشجویان دانشکده‏های علوم تربیتی، علوم اجتماعی و فنی در انگیزش

این مطلب را هم بخوانید :

دانلود پایان نامه مدیریت با موضوع تجارب مشتریان پیشرفت………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 79

4-3-6- تفاوت بین دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی در انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 80

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1- یافته های تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………. 82

5-2- سئوالات پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………….. 83

5-2-1- سوالات1-3-5- آیا بین سرمایه فرهنگی متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده با انگیزش پیشرفت ارتباط وجود دارد؟………………………………………………………………… 83

5-2-2- سوالات2-4-6- آیا بین سرمایه فرهنگی متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده با عملکرد تحصیلی ارتباط وجود دارد؟………………………………………………………………… 85

5-2-3- سئوالات پژوهش7 -10- آیا بین دانشجویان مرد و زن در سرمایه فرهنگی(متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده)،  انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد؟………………………………………………………………………………………………………………………… 86

5-2-4- سئوالات پژوهش 8-11- آیا بین دانشجویان دانشکده‏های علوم تربیتی، علوم اجتماعی و فنی در سرمایه فرهنگی (متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده) و انگیزش پیشرفت تفاوت معناداری وجود دارد؟…………………………………………………………….. 87

5-2-5- سئوالات 9-12- آیا بین دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی در سرمایه فرهنگی(متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده)، انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد؟…………………………………………………………………………………………………………….. 89

خلاصه بحث پایانی تحقیق………………………………………………………………………………………………………………….. 91

5-3- محدودیت های تحقیق………………………………………………………………………………………………………………… 92

5-4- پیشنهادات پژوهشی……………………………………………………………………………………………………………………. 92

5-4-1- پیشنهادهای کاربردی………………………………………………………………………………………………………… 93

35-5- منابع و مآخذ…………………………………………………………………………………………………………………………….. 94

5-5-2 منابع فارسی………………………………………………………………………………………………………………………………… 94

5-5-2 منابع لاتین…………………………………………………………………………………………………………………………………… 97

پیوست ها………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 100

چکیده

هدف این پژوهش بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و بر روی دانشجویان دانشکده های فنی، علوم اجتماعی و روانشناسی و علوم تربیتی و در مقطع کارشناسی انجام گرفته است. حجم نمونه معادل 380 نفر است  که نمونه های تحقیق با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند . داده های مورد نیاز به وسیله 2 پرسشنامه در بین دانشجویان دانشگاه تهران سنجیده شده است. پرسشنامه اول، پرسشنامه سرمایه فرهنگی محقق ساخته که سه مقیاس نهادینه یافته، تجسم یافته و عینیت یافته را می سنجد و پرسشنامه دوم، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس می باشد. پرسشنامه محقق ساخته سرمایه فرهنگی با ضریب آلفایی 83% گردآوری شده است. نتایج نشان می دهد که بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده و عینیت یافته با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان همبستگی معناداری وجود ندارد. سرمایه فرهنگی تجسم یافته با انگیزش پیشرفت دانشجویان ارتباط معناداری وجود دارد در حالی که در عملکرد تحصیلی آنان همبستگی مثبت ندارد. یافته های جانبی پژوهش نشان می دهد سرمایه فرهنگی( متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده) مردان بالاتر از  زنان بوده است ولی جنسیت تاثیری در انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی ندارد. بین دانشکده های علوم تربیتی، علوم اجتماعی و فنی، دانشکده فنی با سرمایه فرهنگی( متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده) ارتباط معناداری وجود دارد. سرمایه فرهنگی نهادینه شده دانشکده فنی بالاتر از دانشکده های دیگر بود، ولی با انگیزش پیشرفت ارتباط معناداری نبوده است. سرمایه فرهنگی(متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده) دانشجویان غیرخوابگاهی بالاتر از خوابگاهی است ولی انگیزش پیشرفت دانشجویان خوابگاهی بالاتر از غیرخوابگاهی بوده است. در نتیجه سرمایه فرهنگی را دانشجویان با دستاوردهای خود کسب می کنند و با انگیزه و پشتکار خود آن را ارتقاء می دهند.

واژگان کلیدی: سرمایه فرهنگی؛ انگیزش پیشرفت؛ عملکرد تحصیلی؛ دانشجویان؛ دانشگاه تهران

1-1- مقدمه

انسان ها در هر جامعه ای از وضعیت اقتصادی، روابط اجتماعی و فرهنگ متفاوتی برخوردار هستند. در واقع، انسان ها دارای منزلت اجتماعی متفاوتی در جامعه اند. به تعبیر بوردیو، افراد دارای سرمایه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند( بوردیو[1]، 1989به نقل از منادی 1386). سرمایه های مختلف یک فرد، تعیین کننده منزلت او در جامعه، هدایت کننده افکار و رفتارهای وی و شکل فضاهایی که در آنها زندگی و یا کار می کند، هستند. به اعتقاد بوردیو، سرمایه فرهنگی فرد بیشترین تاثیر را نسبت به سرمایه های دیگر وی، در تعیین منزلت اجتماعی او در جامعه و راهنمای افکار و رفتارش دارند( همان منبع). بنابراین، شکل میدان یا فضای فرهنگی(بوردیو،1380 به نقل از منادی 1386) که فرد در آن زندگی می کند، از سرمایه فرهنگی او، بیشتر تغذیه می شود. در واقع سرمایه فرهنگی انسان در انتخاب و تغییر فضای فرهنگی او نقش مهمی نسبت به بقیه سرمایه ها  دارد. ضمن اینکه انسان از فضای فرهنگی ای که در آن زندگی می کند و یا می سازد به مرور زمان تاثیر می پذیرد. در سرمایه فرهنگی یک هماهنگی نسبی بین ذهن، فکر، رفتار و انتخاب اشیاء و فعالیت های مختلف انسان، وجود دارد.لذا ذهن انسان معرف فرهنگ و  حاوی فرهنگ فرد است. در نتیجه فرهنگ انسان یا سرمایه فرهنگی وی، از طرفی رفتار ها، نگرش ها و اظهارنظرهای او را هدایت کرده، از طرف دیگر، در انتخاب های مختلف وی در زندگی روزمره نقش دارد. یکی از انتخاب های انسان در داشتن سرمایه فرهنگی،کسب علم است که نقش بسیار اساسی در زندگی فرد و همچنین ایجاد فرهنگ، تمدن و پیشرفت وی دارد. اصطلاح سرمایه فرهنگی بازنمای جمع( گزیده)نیروهایی مثل زمینه های خانوادگی، طبقه ی اجتماعی، سرمایه گذاری های گوناگون و تعهدات نسبت به تعلیم و تربیت، منابع مختلف و مانند آن هاست که بر موفقیت آکادمیک( علمی یا تحصیلی) تاثیر می گذارد.( هایز[2]، 2000:  125 به نقل از تراسبی 1382). هارکر[3]( 1990) سرمایه فرهنگی را به عنوان یک رابطه اجتماعی درون سازواره ای از تعاملات که مشتمل بر دانش انباشته عمل می کند و منتهی به قدرت ومنزلت می گردد، می داند.  طی دهه های گذشته یکی از ارکان اساسی توسعه در هر جامعه ای، موفقیت در تحصیل و ایجاد فرصت های یکسان برای دست یابی همه افراد جامعه به این منابع می باشد. در حالیکه جوامع مختلف و به ویژه جوامع در حال توسعه در این راستا با موانع جدی روبرو هستند و سهم افراد از این سرمایه، به ویژه به نسبت پایگاه طبقاتی شان از یکدیگر متفاوت می باشد، به نظر می رسد که عامل سرمایه فرهنگی در حوزه توسعه و اقتدار ملی که تاکیدشان بر ابعاد وحدت و عدالت می باشد، به عنوان لایه های تصمیم ساز و تصمیم گیر، در انجام بررسی ها و تحقیقاتی در جهت شناخت موانع و  ایجاد راهکارهای  مفید و چاره ساز، موثر باشد.  بنایراین شایسته است که  ارتباط سرمایه فرهنگی با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی مورد بررسی قرار گیرد.

2-1- بیان مسئله:

ویژگی های فردی و خانوادگی، عوامل هوشی و شناختی، متغیرهای مربوط به طبقه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نظام انگیزش و نگرشی و بالاخره ویژگی های شخصیتی و روانشناختی دانشجویان از مهمترین عواملی هستند که در سرمایه فرهنگی سهم بسزایی دارد. سرمایه فرهنگی به عنوان شیوه زندگی خانواده ها و الگوی مصرف آنها،  منبع مهمی از اشکال فرهنگی است که به نوبه خود منابع آموزشی قابل دسترسی را که منجر به افزایش انگیزه در یادگیری می شود را فراهم می کند. به واسطه فعالیت هایی چون رفتن به تئاتر، کنسرت، گالری ها، کتابخانه ها یا به واسطه دسترسی به کتاب، موسیقی کلاسیک و دیگر منابع در خانه، سرمایه فرهنگی والدین فضای فکری مناسبی را برای آموزش عالی فرزندان و ایجاد انگیزه موفقیت مهیا می کند. به عبارتی دیگر سرمایه فرهنگی نمایانندۀ کیفیت محیط خانواده، و مدت زمانی است که والدین برای فرزندان خود صرف می کنند.( وونگ[4]، 1998، 5) بنابراین انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی مطلوب ناشی از تفاوت محیط خانوادگی آنهاست؛ چناچه نخستین و اسا سی ترین محرک رشد و توانایی فرد در زمینه های گوناگون خانواده است. ( دانش پژوه، 1372) والدینی که به آموزش و پرورش، حسن رفتار و معاشرت اجتماعی و یا هرنوع پیشرفت اجتماعی بی توجه باشند، مسلماً در موفقیت تحصیلی فرزند خود تاثیر منفی خواهند داشت. همچنین بیشتر مطالعات نشان داده که پیشرفت تحصیلی تا میزان زیادی توسط بنیاد خانواده و تجربه های آموزشی تعیین می شود.( بالبی[5]1981، فیدرمن[6] 1976) خدایی در سال 1387 به این نتایج دست یافت که سرمایه فرهنگی والدین احتمال قبولی داوطلبان را افزایش می دهد. نتایج پژوهش پور محسن در سال 1373 نشان داد که بین سطح سواد والدین و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد .ده بزرگی درسال 1378 درپژوهش خود به این نتایج رسیده است که والدین دانشجویان مشروط در مقایسه با دانشجویان غیر مشروط سطح تحصیلات کمتری داشته اند. والدینی که خود سطح تحصیلات بالاتری دارند از فرزندان خود انتظار موفقیت بیشتری دارند و فرزندان خود را بیشتر راهنمایی و هدایت نموده، و برای آنها امکانات تحصیلی بیشتری فراهم می نمایند، فرزندان آنها هم از خود انتظار بالاتری دارند و تلاش بیشتری می کنند. همچنین گروههای طبقه های مسلط و حاکم برتری اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را حفظ می کنند. چنانچه برخی از پژوهش ها نشان داده اند؛ کسانی که از خانواده های طبقه پایین هستند عملکرد تحصیلی ضعیفی دارند. یافته های پژوهش زاپالا[7] در سال 2002 نشان می دهد کسانی که از خانواده های سطح پایین هستند کم تر مطالعه می کنند، نسبت به تحصیل نگرش منفی دارند و زودتر ترک تحصیل می کنند. اما در برخی تحقیقات رابطه بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی تایید نشده است. به نظر شمید[8] پایگاه اقتصادی اجتماعی ضعیف می تواند باعث افت تحصیلی شود. بنابراین به نظر می رسد زمینه خانوادگی به طور مستقیم بر حصول سرمایه فرهنگی تأثیر دارند و سرمایه فرهنگی به طور مستقیم بر دستاوردهای علمی تأثیر خواهد داشت.

دانشجویان از سطوح متفاوتی از سرمایه فرهنگی برخوردارند، به همین علت، در زندگی خود به شیوه های کاملاً متفاوتی رفتار می کنند. سرمایه فرهنگی در بازتولید ساختار طبقاتی اجتماعی نقش مهمی دارد. سرمایه فرهنگی دانشجویانی که دارای پیشینه های طبقاتی بالای متوسط هستند نسبت به دانشجویانی که از طبقات پایین تر و معمولی تر برخوردارند؛ بالاتر است بنابراین عمدتا توجه بیشتر ازسوی معلمان ، نمرات بهتر و تشویق بیشترو به دنبال آموزش عالی بالاتری را دریافت می کنند.(بوردیو،  1997 به نقل از تارموس[9] و همکاران 2010) بنابراین آنانی که دارای سرمایه ی فرهنگی غنی هستند در قیاس با کسانی که سرمایه فرهنگی زیادی ندارند، از امکانات آموزشی استفاده بهتری کرده و با محیط آموزشی انطباق بالاتری خوا هند داشت (کروک[10]، 1997 )

با توجه به تحقیقات صورت گرفته در زمینه سرمایه فرهنگی و در ارتباط با موفقیت تحصیلی  واینکه بوردیو سرمایه فرهنگی را به سه شکل از هم تمیز می دهد که شامل سرمایه متجسد یا درونی شده ؛ که شامل تمایلات و گرایشات روانی فرد نسبت به استفاده از کالاهای فرهنگی است. سرمایه فرهنگی نهادینه شده ؛ که شامل مدارک و مدارج تحصیلی و علمی ـ فرهنگی فرد است. سرمایه فرهنگی عینیت یافته؛  که شامل میزان مصرف کالاهای فرهنگی است. ( بوردیو، 1986). جای پرسش این مسأله است که آیا بین انواع سرمایه فرهنگی( متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده)  با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان ارتباطی  وجود دارد؟ و اینکه اگر چنین ارتباطی وجود دارد آیا میزان برخورداری از انواع سرمایه فرهنگی( متجسم شده، عینیت یافته و نهادینه شده)درمیان دانشجویان تاثیری بر روی انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی آنان دارد؟…

3-1 – ضرورت و اهمیت پژوهش:

موفقیت در زمینه تحصیلی به عنوان یک امر مسلم و رو به پیشرفت، یکی از ابعاد اصلی از سرمایه فرهنگی هر جامعه ای محسوب می شود . میزان برخورداری افراد از این سرمایه محل قرار گیری افراد را در فضای اجتماعی مشخص می کند. جوامع در حال توسعه چه در سطح رقابت های بین المللی و چه برای بالا بردن زندگی اجتماعی و فرهنگی افراد جامعه، ناگزیر به ایجاد انگیزه پیشرفت در تحصیل علم و به تناسب آن بالا بردن عملکرد تحصیلی در افراد جامعه به خصوص در قشر دانشجو می باشد. اگر ما از فرهنگ سرمایه مطلوبی را کسب کنیم باعث می شود این امکان فراهم شود که بتوانیم هدف های بزرگ جامعه و اجتماع را تحقق ببخشیم. هدف هایی نظیر، حفظ محیط زیست، حراست و پاسداری از ارزش های خانوادگی و پشتیبانی از نهاد های ملی در جهانی که با دگرگونی های سریع و فراگیر روبرو هستیم. اما چنانچه سرمایه فرهنگی به طور مساوی توزیع نشود؛ فرد در خانواده آن را بدست نیاورد، عموماً به پیامدها و مسائل حاد اجتماعی منتهی می شود. اگر حس موفقیت و نیازبه پیشرفت کودک، در خانواده تامین نشود فرد در دوره بزرگسالی دچار نوعی توزیع نامساوی این سرمایه می شود که سرمنشاء آن تفاوت به ویژه در حوزه مصرف و الگوهای زندگی است )بوردیو،[11] 1990به نقل از سمیعی 1379) هر چه امکانات فرهنگی خانواده زیادتر باشد امکان رشد توانایی های هوشی زیادتر می شود و برعکس فقر محیط فرهنگی اثرات منفی بر رشد عقلی و شناختی افراد در دوران بزرگسالی دارد و در نتیجه موجبات افت تحصیلی را به وجود می آورد. شاروک[12]( 1976) به نقل از فریز[13]( 1959) می گوید که محیط خانوادگی بیش از بهره هوشی کودکان در موفقیت تحصیلی آنها موثر است. حسینی و تشکری( 1365) در بررسی خود در زمینه اثر مختصات فردی و خانوادگی بر هوش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می گوید” هوش فرزندان خانواده های با سوادتر، بیش از فرزندان خانواده های کم سوادتر است”.همچنین کودکانی که متعلق به خانواده هایی با پایگاه اقتصادی و اجتماعی فوق العاده پایین بوده و تواماً با فقر اقتصادی و فرهنگی مواجه اند ، از انگیزه تحصیلی بسیار پائین تری برخوردارند . خوزه بلات[14]( 1984) به نقل از« مایکل تودارو» می گوید: فقرا اولین گروهی هستند که ترک تحصیل می کنند زیرا مجبورند کار کنند، فقرا اولین گروهی هستند که اخراج می شوند زیرا در نتیجه سوء تغذیه در کلاس به خواب می روند، و در نهایت اولین گروهی هستند که در امتحان رد می شوند زیرا کودکان طبقات مرفه امکانات بهتری برای یادگیری در منزل دارند. مک کللند[15] (1965) معتقد بود که انگیزه پیشرفت صفتی است که می شود به وسیله آموزش آن را افزایش داد و تعلیم و تربیت، محیط خانوادگی و محیط اجتماعی در پیدایش و تکوین آن نقش اساسی دارند. بی سوادی والدین موجب عدم درک وظایف مدرسه ، برنامه های آن و تداوم حضور مرتب دانش آموز در مدرسه می گردد و مشکلاتی برای تحصیل دانش آموز و کار مدرسه فراهم می کند.  جو خانواده از نظر فرهنگی در پیشرفت و موفقیت تحصیلی دوران بزرگسالی با اهمیت می باشد و باعث تحولات فکری و رشد علمی غنی می گردد و قوه تجزیه و تحلیل و قضاوت فرد را افزایش می دهد، بنابراین با فراهم کردن زمینه انگیزش پیشرفت و امکانات لازم در دوران کودکی، رشد فرهنگی آنان در کاربرد فزاینده دانش ، مهارتها  و توانایی ها در آینده تضمین می شود. انگیزه های درونی افراد به عنوان یکی از عوامل ترقی و توسعه باید مورد اهتمام جدی برنامه ریزان آموزشی و اجتماعی در جوامع کمتر توسعه یافته قرار گیرد؛ زیرا عقیده بر این است که ویژگی ها و باورهای جدید و منحصر به فردی که در یک فرهنگ خاص شکل می گیرد، به طور وسیعی بر ماهیت آن فرهنگ و جامعه تأثیر می گذارد. بنابراین پرداختن به مقوله سرمایه فرهنگی می تواند بخشی از خلاءهای تحقیقا تی چنین پژوهش هایی را که می تواند مقدمات خوبی برای انجام برنامه ریزی فرهنگی مهیا سازد فراهم سازد. چرا که با شناخت ارتباط سرمایه فرهنگی با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی می توان رئوس برنامه ریزی در سیاستگذاری فرهنگی را مشخص نمود و خلاء های موجود در کشور را پر کرد. اجرای چنین پژوهش هایی باعث تسریع در شناخت نیازها ، دقت نظر و توجه در سرمایه فرهنگی بزرگسالان ما می گردد، موضوعی که از دهه قبل در بسیاری کشورها به طور پراکنده شروع شده است. ولیکن در کشور ما به مقوله سرمایه فرهنگی  در قشر دانشجو توجه کمی شده است. گرچه تأثیر سنجش بر استاد و آموخته‌های دانشجو موضوع مطالعات گسترده‌ای بوده است، اما تأثیر سرمایه فرهنگی بر محرک‌ها و فعالیت‌های ذهنی نتایج آموزشی، کمتر پرداخته شده است. امروزه هدف آموزش،  افزایش پرورش پتانسیل یادگیری فراگیر و تبدیل وی به فراگیر مادام‌العمر است، گسترده شده است. چنانچه رغبت فراگیران را افزایش دهیم می توانیم،  به‌ تأثیر آن بر زندگی فرهنگی و یادگیری مادام‌العمر فراگیر توجه کنیم. تحقق، دوام و استمرار توسعه پایدار در هر جامعه به مشارکت همه افراد و آحاد آن جامعه مخصوصآً قشر تحصیلکرده، دانشگاهی و روشنفکر آن بستگی دارد. به خصوص در جهان علمی و فراصنعتی امروز، نقش انسان به عنوان یک عنصر کیفی مطرح است که قدرت بدنی و زور و بازوی او دیگر از اعتبار و اهمیت برخوردار نیست. امروزه، انسان با دست آوردهای علمی، اختراع، ابداع و تکنولوژی اهداف و مقاصد خود را به پیش می برد. جامعه ای که از افرادی با سرمایه فرهنگی و فرهنگ غنی تر و مستحکم تری برخوردار باشد در پیمودن طریق پیشرفت و توسعه موفق تر خواهد بود و در نتیجه شرایط لازم برای پویایی جامعه را فراهم می کنند.

 

4-1- اهداف تحقیق:

هدف کلی: هدف کلی از انجام این تحقیق سنجش میزان ارتباط انواع سرمایه فرهنگی(عینی، ذهنی ونهادی) با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی در میان دانشجویان دانشگاه تهران می باشد.

اهداف جزئی:

1- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی متجسم شده با انگیزش پیشرفت دانشجویان

2- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی متجسم شده با عملکرد تحصیلی دانشجویان

3- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی عینیت یافته با انگیزش پیشرفت دانشجویان

4- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی عینیت یافته با عملکرد تحصیلی دانشجویان

5- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی نهادینه شده با انگیزش پیشرفت دانشجویان

6- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی نهادینه شده با عملکرد تحصیلی دانشجویان

5-1- سوالات پژوهش:

1- آیا بین سرمایه فرهنگی متجسم شده و انگیزش پیشرفت در دانشجویان ارتباط وجود دارد؟

2- آیا بین سرمایه فرهنگی متجسم شده و عملکرد تحصیلی در دانشجویان ارتباط وجود دارد؟

3- آیا بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و انگیزش پیشرفت در دانشجویان ارتباط وجود دارد؟

4- آیا بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و عملکرد تحصیلی در دانشجویان ارتباط وجود دارد؟

5- آیا بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده و انگیزش پیشرفت درمیان دانشجویان ارتباط وجود دارد؟

6- آیا بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده و عملکرد تحصیلی درمیان دانشجویان ارتباط وجود دارد؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




1-4-1-فرضیه­ی اصلی …………………….. 9

1-4-2-فرضیه های فرعی ………………….. 9

1-5-سؤال های تحقیق ……………………. 10

1-6-تعاریف مفاهیم مطرح شده در فرضیه های تحقیق   10

1-6-1-تعاریف مفهومی …………………… 10

1-6-2-تعاریف عملیاتی ………………….. 11

                                         فصل دوم:پیشینه ی تحقیق

مقدمه ……………………………….. 14

2-1-1-مفهوم امید ……………………… 15

2-1-2-نقش امید در زندگی و تحصیل ………… 16

2-1-3-مؤلفه های امید ………………….. 17

2-1-4-برخی از عوامل تأثیر گذار بر امید ….. 18

2-1-4-1-شادی …………………………. 18

2-1-4-2-هدفمندی ………………………. 19

2-1-4-3-رضایت از زندگی ………………… 20

2-1-4-4-مثبت اندیشی …………………… 21

2-1-4-5-معنویت ……………………….. 23

2-1-4-6-جامعه ………………………… 24

2-1-5-راه های افزایش امید در جوان ………. 25

2-1-6-پیشینه­ی تجربی امید به آینده ………. 27

2-1-6-1-تحقیقات انجام شده درزمینه­ی امید به آینده در داخل کشور     27

2-1-6-2-تحقیقات انجام شده درزمینه­ی امید به آینده خارج از کشور     30

 

 

2-2-1-مفهوم عزت نفس …………………… 32

2-2-2-نیاز به عزت نفس …………………. 35

2-2-3-عزت نفس بالا و پایین ……………… 36

2-2-4-حیطه های عزت نفس ………………… 38

دانلود پایان نامه

 

2-2-4-1-عزت نفس اجتماعی ……………….. 38

2-2-4-2-عزت نفس تحصیلی ………………… 38

2-2-4-3-عزت نفس خانوادگی ………………. 39

2-2-4-4-عزت نفس کلی …………………… 39

2-2-5-نقش عزت نفس در پیشرفت تحصیلی ……… 40

2-2-6-دلگرمی و افزایش عزت نفس…………… 41

2-2-7-کم رویی و کاهش عزت نفس …………… 42

2-2-8-توکل و ایجاد عزت نفس …………….. 44

2-2-9-چهار عامل اساسی در رشد عزت نفس ……. 45

2-2-10-پیشینه­ی تجربی عزت نفس …………… 46

2-2-10-1-تحقیقات انجام شده درزمینه­ی عزت نفس در داخل کشور 46

2-2-10-2-تحقیقات انجام شده درزمینه­ی عزت نفس خارج از کشور 48

 

 

2-3-1-مفهوم انگیزه ……………………. 50

2-3-2-انگیزش پیشرفت …………………… 51

2-3-3-انگیزش پیشرفت تحصیلی …………….. 53

2-3-4-علاقه و انگیزه……………………. 55

2-3-5-تأثیر انگیزه بر یادگیری ………….. 56

2-3-6-هدف داشتن و ایجاد انگیزه………….. 58

2-3-7-فشار آورها و تأثیر آنها بر انگیزه….. 59

2-3-8-انگیزش بالا و تکالیف ……………… 60

2-3-9-انواع انگیزه ……………………. 62

2-3-10-نظریه ها ………………………. 63

2-3-10-1-نظریه ی اسناد ………………… 63

2-3-10-2-نظریه­ی انگیزش پیشرفت ………….. 64

2-3-10-3-نظریه­ی مازلو …………………. 64

2-3-10-4-نظریه­ی خود تعیین گری ………….. 65

این مطلب را هم بخوانید :

2-3-11-پیشینه­ی تجربی انگیزش پیشرفت تحصیلی .. 66

2-3-11-1-تحقیقات انجام شده درزمینه­ی انگیزش پیشرفت تحصیلی در داخل کشور ………………………………… 66

2-3-11-2-تحقیقات انجام شده درزمینه­ی انگیزش پیشرفت تحصیلی خارج از کشور ………………………………… 69

 

2-4-چارچوب نظری تحقیق …………………. 71

2-5-مدل تحلیلی ……………………….. 73

 

                                           فصل سوم:روش تحقیق

مقدمه ……………………………….. 75

3-1-روش تحقیق ………………………… 75

3-2-متغیر­های مورد بررسی ……………….. 76

3-3-جامعه­ی آماری ،برآورد حجم نمونه و روش نمونه گیری 76

3-3-1-جامعه­ی آماری ……………………. 76

3-3-2-حجم نمونه ………………………. 76

3-4-ابزار جمع آوری داده ها……………… 77

3-4-1-روایی و پایایی ابزارهای سنجش ……… 80

3-4-1-1-روایی ………………………… 80

3-4-1-2-پایایی ……………………….. 80

3-5-روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها …. 81

3-5-1-روش های آماری توصیفی …………….. 81

3-5-2-روش های آماری استنباطی …………… 82

 

 

                                 فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه ……………………………….. 84

4-1-توصیف شاخص های جمعیت شناختی ………… 84

4-1-1-توزیع فراوانی جنسیت دانشجویان …….. 84

4-1-2-توزیع فراوانی دانشجویان بر حسب دانشکده    85

4-1-3- توزیع فراوانی سن دانشجویان ………. 86

4-1-4- توزیع فراوانی مقطع تحصیلیِ دانشجویان      87

4-1-5- توزیع فراوانی جنسیت دانشجویان بر حسب مقطع تحصیلی 88

4-2- توصیف متغیر های تحقیق …………….. 89

4-2-1-عزت نفس ………………………… 89

4-2-2-امید به آینده …………………… 91

4-2-2-انگیزش پیشرفت تحصیلی …………….. 93

4-3-بررسی فرضیه های تحقیق ……………… 94

4-3-1-بررسی فرضیه ی اصلی ………………. 94

4-3-2-بررسی فرضیه های فرعی …………….. 95

4-4-بررسی سؤال های تحقیق……………….. 110

 

 

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

مقدمه ……………………………….. 116

5-1-نتایج حاصل ازیافته های تحقیق ……….. 116

5-1-1-شاخص های دموگرافیک ………………. 116

5-1-2-یافته های حاصل از فرضیه های تحقیق …. 117

5-1-2-1-یافته ی حاصل از فرضیه ی اصلی ……. 117

5-1-2-2-یافته های حاصل از فرضیه های فرعی … 117

5-1-3-یافته های حاصل از سؤال های تحقیق ….. 121

5-2-بحث و نتیجه گیری ………………….. 122

5-3- پیشنهادها………………………… 127

5-3-1-پیشنهادهای کاربردی ………………. 127

5-3-2-پیشنهادهای پژوهشی ……………….. 128

5-4-محدودیت ها ……………………….. 129

منابع ……………………………….. 130

پیوست ها

چکیده انگلیسی

چکیده :

شناخت عواملی که به انگیزش و پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از افت تحصیلی منجر شود ، اهمیت ویژه­ای دارد . هدف از پژوهش حاضر ارتباط سنجی امید به آینده و عزت نفس دانشجویان دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان در سال تحصیلی 92-1391 می­باشد . جامعه­ی آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ولی عصر (عج) مشتمل بر 128/11 نفر بود . که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه­ای 372 نفر از آنان به عنوان نمونه­ی آماری انتخاب شدند .

روش پژوهش ، توصیفی از نوع همبستگی است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های امید (اسنایدر ، 1991) ، عزت نفس (کوپر اسمیت ، 1967) و انگیزش پیشرفت تحصیلی                  (کاظمی ، 1386) می­باشد . تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت ، که نتایج تحلیل داده ها نشان داد ، هر دو متغیر امید به آینده و عزت نفس به صورت مثبت معناداری توانستند انگیزش پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کنند البته سهم متغیر امید به آینده در این تبیین بیشتر بود . (26/0 = R2 ، 0001/0 > R) از خرده مقیاس های عزت نفس(کلی ، اجتماعی ، تحصیلی و خانوادگی) ، دو خرده مقیاس اجتماعی و خانوادگی نتوانستند انگیزش پیشرفت تحصیلی را پیش­بینی کنند . و از دو خرده مقیاس امید (تفکر عاملی و راهبردها) سهم متغیر تفکر عاملی در پیش بینی انگیزش پیشرفت تحصیلی بیشتر بود . میزان امید به آینده ، عزت نفس و انگیزش پیشرفت تحصیلی در رشته های مختلف ، متفاوت بود . و جنسیت در رابطه­ی امید به آینده و عزت نفس با انگیزش پیشرفت تحصیلی ، تفاوت معناداری را نشان نداد ، اما میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی دختران بیشتر از پسران بود بنابراین برای بررسی عوامل مؤثر بر انگیزش پیشرفت تحصیلی دختران و پسران نمی­توان فقط بر سازه های روان شناختی ، مانند امید و عزت نفس تأکید کرد .

کلید واژه ها : امید به آینده ، عزت نفس ، انگیزش پیشرفت تحصیلی .

مقدمه

 نظام آموزش عالی متشکل از نیروهای متخصص، متعهد و خلاق است که با استفاده از  امکانات و تجهیزات به فرایند آموزش مشغول میباشند. از مهم ترین اجزای این سیستم نیروی انسانی متخصص است که با استفاده از سایر منابع ، موجبات شکوفایی و پیشرفت جامعه را فراهم          می آورند(دولان[1] وشولر[2]،1384 ؛ترجمه ی صائبی و طوسی :17 ) .

به فرمایش امام راحل (ره) ، دانشگاه مرحله ی جدیدی از تکامل معنوی و معرفتی انسان و مبدأ تحولات کشور است و از نقش و جایگاه  رفیع و ممتازی در توسعه ی همه جانبه­ی کشور برخوردار است و برای رسیدن به آن و یک جامعه پیشرفته وجود نیروی انسانی متخصص و متعهد امری ضروری به نظر می­رسد .

با در نظر گرفتن اینکه جامعه­ی کنونی ما در مرحله ی خودسازی و سازندگی به سر می­برد و دانشجویان و جوانان ذخائر این کشور هستند سرنوشت آینده­ی این جامعه دردست آن­هاست، بنابراین بررسی های دقیق امور رفتاری و روانی، نبودن انگیزه های لازم و عزت نفس کافی در امردانش اندوزی از امور شایع در پیشرفت تحصیلی می باشند که نگرانیهای بسیاری را در کسانی که به امر تعلیم وتربیت مشغولند برانگیخته است .

سرمایه های بسیار زیادی که دولت ها در راستای تحقق اهدافشان صرف فرایند تعلیم وتربیت می­نمایند تنهادرصورتی به ثمرخواهد نشست که نیروی جوان کشور بانشاط و امیدوار باشد و انگیزه های لازم جهت پیشرفت و شکوفایی داشته باشند(کارگر،1383 :2 ) .

تفاوت ها و برداشت های متعددی از انگیزش وجود دارد . در حوزه ی آموزش ،انگیزش یک   پدیده سه بعدی است که در بر گیرنده ی باور های شخص درباره ی توانایی انجام فعالیت مورد نظر(خود را باور داشتن یا به عبارتی عزت نفس) ، دلایل یا اهداف فرد برای انجام                     آن فعالیت(داشتن انگیزه) و بالاخره واکنش عاطفی مرتبط با انجام فعالیت (خوش بینی و امید)    می­باشد (مسألی، 2007) .

امروزه نظام آموزشی در تمامی کشور های جهان از اهمیت فزاینده ای برخوردار بوده و تلاش    می­شود تا در راستای ارتقای سطح کمی و کیفی آموزش عمومی و آموزش عالی اقدامات  مطلوبی صورت گیرد . در این زمینه می توان به ویژگی های افراد موفق و ناموفق و رابطه­ی این ویژگی ها با پیشرفت تحصیلی پرداخته و اطلاعات گرانبهایی برای برنامه ریزی های آتی بدست آورد (علاقه بند، 1378 ) .

1-1-موضوع پژوهش

ارتباط سنجی امید به آینده وعزت نفس دانشجویان دانشگاه ولی عصر (عج) با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان در سال تحصیلی 92-91 .

1-2-بیان مسئله

یکی از گروه های مهم درهر کشور دانشجویان هستند که نقش مهمی در ساختن آینده وتعلیم وتربیت و تعالی کشور ایفا می کنند. درحالی که حضور در دانشگاه برای عده­ی کثیری ازدانشجویان تجارب مثبتی به همراه دارد، برای برخی دیگر مطالب تحصیلی از قبیل آزمون ها، مقالات، ارائه مطالب و غیره با تجربه­ی تنیدگی[3] همراه است، بی تردید تجربه ی تنیدگی ناشی از مسائل تحصیلی، تاثیر منفی بر بهزیستی  ذهنی[4]، روانشناختی و جسمانی دانشجویان را به همراه دارد (فراهانی، 1387) .

بسیاری از مشکلات تحصیلی دانشجویان از جمله افت تحصیلی، ترک تحصیلی، رفتارهای ناسازگارانه، ناشی ازوضعیت روانی نا مساعد و تصورات منفی آنها نسبت به خوداست. اینکه فرد چه تصوری در باره ی خود و استعدادها و توانایی­ها وکارآمد خویش دارد در تعیین هدف و میزان موفقیت وشکست او موثر است (لطف آبادی، 1384 :499) .

پیشرفت تحصیلی یکی از اهداف مهم آموزشی در سطح دنیاست و همه برآنند تا عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی را شناسایی و هر یک از عوامل راطوری تنظیم و هدایت کنند تافراگیران به رشد و یادگیری بیشتر دست یابند (کیوانفر، 1374) .

شرایط عاطفی و روانی را می توان به عنوان اصلی ترین عامل پیشرفت یا افت تحصیلی دانست، بسیاری از فراگیران صرفاً به دلایلی از قبیل فقر عاطفی، انگیزه ی ناکافی، کمرویی، نداشتن  نگرش مثبت و قوی برای زندگی و تعارض روانی و غیره دچار بی اشتهایی تحصیلی شده         نمی­توانند پیشرفت تحصیلی مطلوب داشته باشند، این قبیل افراد نیازمند تقویت اعتماد به نفس ، بالا بردن انگیزه وشناخت درمانی هستند (شعبانی، 1382) .

اعتماد به نفس ، داشتن نگرش مثبت به توانایی های خود می باشد که رابطه تنگاتنگی با احساس کفایت دارد. این که کسی بر خود و توانایی های خود اعتماد داشته باشد و بگوید من   می توانم این کار را انجام دهم و مشکلات را از پیش پا بردام حاکی از داشتن بهداشت روانی است و اینجاست که در خود ایجاد انگیزه برای پیشرفت می­کند(کدیور ،1384) .

در خصوص اهمیت انگیزه ی پیشرفت ، همین بس که بشر بدون چنین انگیزه ای قادر نبود از حد زندگی اولیه اش در آغاز پیدایش گامی فراتر نهاده و به چنین تحولاتی شگرف نایل شود و به یمن وجود افراد پیشرفت گراست که هر روز اندیشه ای نو و وسیله ای تازه خلق می­شود و به حیات انسان سامان می­بخشد (شکرکن،1373) .

بررسی انگیزه­ی پیشرفت از جنبه های گوناگون اهمیت دارد. در پیش بینی پیشرفت تحصیلی، برخی از روان شناسان بررسی متغیر هایی همچون انگیزه ی پیشرفت را از جهاتی مهم تر از هوش و استعداد می­دانند؛ زیرا هوش از سازه های ثابت و نسبتاً دگرگون ناپذیر است، اما انگیزه­ی پیشرفت و سازهایی مانندآن همچون عزت نفس را می توان با چاره اندیشی هایی دگرگون ساخت (بیابانگرد، 1384) .

سطح عزت نفس شما، اینکه چقدر خودتان را دوست دارید وبرای خودتان ارزش قائل هستید، عامل مهمی برای سطح انگیزش و پایداری شما محسوب می شود. تمام اوقات بایدبا خودتان  مثبت صحبت کنید تا عزت نفس تان افزایش یابد وبرای اینکه به خودتان انگیزه دهید وبر احساس ترس و ناامیدی غلبه کنید همواره به خودتان بگوئید « می توانم آن کا را انجام دهم!» (تریسی[5]،1384؛ ترجمه ی قادری نیت: 176) .

به نظر می رسد پیشرفت تحصیلی و عزت نفس ،رابطه ی متقابلی دارند ؛ یعنی از طرفی ،داشتن عزت نفس موجب پیشرفت تحصیلی می شود، زیرا خودباوری و تلقی مثبت از خویش در یادگیری و ایجادانگیزش برای تحصیل اثر می گذارد و موجب پیشرفت تحصیلی می­گردد، از طرف دیگر، موفقیت های تحصیلی در رسیدن  به مدارج بالا، موجب ارتقای عزت نفس می­شود. به طور کلی ، پیشرفت انسان ها در هرزمینه ای و تجربه ی موفقیت و احساس خودباوری در هر مورد باعث افزایش  عزت نفس در او می­شود (حسینی نسب و وجدان پرست،1381) .

موفقیت و پیشرفت در کار تحصیلی و زندگی بستگی دارد به انواع عاداتی که دراثر گذشت زمان پیدا کرده اید. دراثر گذشت زمان این عادات در روح و روان شما می نشیند و به صورت جزء ثابت رفتارتان در می­آید. شروع و تکمیل کارهای مهم، تاثیر فوری وپیوسته ای بر زندگی ما دارد، به شما احساس مثبت می دهد، شما را خوشحال می کند و هر چقدر کارتمام شده مهم تر باشد، خوشحالی و اعتماد به نفس شما بیشتر شده و احساس قدرت بیشتری در مورد خود و دنیای خود خواهید داشت (تریسی، 1384؛ترجمه ی قادری نیت: 23) .

فریسون[6] (1997)، می نویسد، امید وعزت نفس به عنوان نمادی از بعد روحی اغلب              با نتایج گزارش از سلامت جسمی وروحی همراه بوده و باید به این نکته توجه داشت که امید تحت تاثیر عزت نفس می­باشد، و کمک به بالا بردن عزت نفس باعث ارتقای سطح امید         می­شود(پور غزنین و غفاری ، 1384 ) .

طبق گفته ی علوی (1382) یکی از شاخص های بهداشت روانی، احساس رضایت شادی و شادابی است. فردی که احساس می کند نیازهایش بدون برخورد با موانع در حال تأمین است و به زندگی خود امید دارد، به درجه ای از رضایت درونی  می رسد که همواره او را شاد نگه می دارد. شادی حاصل احساس سعادتمندی است و سعادتمندی حاصل سیر طبیعی زندگی می باشد که با تامین نیازهای مختلف مخصوصاً نیاز های روانی بدست می­آید .

افرادی که امید به آینده را به طور کلی از دست می دهند ، دست از هر نوع تلاشی برداشته و با بی تفاوتی تسلیم سرنوشت می­شوند و در همین راستا عزت نفس و انگیزه خود را از دست داده و به لحاظ جسمی و روانی آنقدر فرسوده میشوند که احساس می کنند محیط بر آن ها تسلط کامل دارد و لذا تسلیم شرایط می­شوند (کلینکه، 1389 ؛ترجمه محمد خانی:449) .

کسی که از سلامت روان برخوردار نباشد در برابر رویدادهای مهم زندگی دچار نا امیدی       و افسردگی می شود، می توان گفت تا انسان امیدوار نباشد، موقعیت های مثبت و منفی زندگی  که نیاز به سازگاری و تطابق دارد را نمی تواند ایجاد کند، پس با داشتن امید، می توان در مراحل مختلف زندگی مشکلات را تحمل کرد و زندگی هدفداری را بنا کرد. امید، مار ا به       جستجوی فردایی بهتر وا می­دارد. امید یعنی موفقیت و پیشرفت و آینده­ای بهتر ودلیلی برای زیستن(حسینی ، 1388: 64) .

مشکلات روانی، انسان رادچار بحرانی می سازد که بر تمامی فعالیت ها، افکار و احساسات او اثر می­گذارد، روابط اجتماعی ، نگرش فرد نسبت به آینده و سلامت جسمانی را تحت تاثیر قرار می­دهند. اما تاثیر آن درجوانان روی پیشرفت تحصیلی ویادگیری آنها می باشد. یافته­های پژوهش های متعددی نشان داده اند که پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و فرایند­های پردازش اطلاعات تاثیر می­پذیرد، هم از عوامل محیطی از جمله خانوادگی و خود تنظیمی.  نظریه خود تنظیمی بر این اساس استوار است که دانشجویان چگونه از نظر فرا شناختی، انگیزشی و رفتاری، خود را سامان می­بخشند. بنابراین این افراد رویکرد مثبتی نسبت به زندگی خودداشته و دارای عزت نفس و خوداثر بخشی بیشتری هستند که می­تواند عاملی برای موفقیت وپیشرفت آنها در حیطه های مختلف زندگی ازجمله تحصیل باشد. لذا با توجه به اهمیت موضوع تحصیل ،محقق بر آن است که ارتباط متغیرهایی چون امید به آینده و عزت نفس را با انگیزش پیشرفت تحصیلی بررسی کند .

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

از مهم ترین عواملی که توجه جدی و کارشناسانه به آن ، همه ساله به میزیان زیادی امکانات، منابع و استعدادهای بالقوه ی انسانی و اقتصادی را تلف می کندو تاثیرات غیر قابل جبرانی را در ابعاد فردی و اجتماعی به جای می گذارد، مساله ی افت و پیشرفت تحصیلی است. در هر دو زمینه با توجه به تنوع علل اجتماعی، فرهنگی و روانی موثر بر آنها از یک طرف و تغییرات سریعی که جامعه شاهد آن است ازطرف دیگر نیاز به پژوهش وتحقیقات جدید بسیار ضروی به نظر می­رسد (شریعتمداری، 1388 :11) .

اهمیت این پژوهش به رابطه­ی عزت نفس و امید در زندگی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان مرتبط است. در واقع وقتی افرادمشاهده می­کنند در کار یا تحصیل در حال پیشرفت هستند، قوت قلب می­گیرند، اعتماد و عزت نفس- شان بالاتر می­رودو البته این پیشرفت همیشه به آنها انگیزه می­دهد که فعال تر شوند و بر عادت تنبلی خود غلبه کنند. این احساس پیشرفت و ترقی، انرژی بیشتری به آنها می دهد وسراسر روز را با نشاط و امید بیشتری به کار یا تحصیل مشغول خواهند بود.

توجه به مسئله­ی پیشرفت تحصیلی از نابسامانی های روحی و روانی دانشجویان و                  درنهایت نابسامانی های اجتماعی نیز جلوگیری می­نماید، قدرت برنامه ریزی برنامه ریزان            رادر تمامی زمینه­های اجتماعی و فرهنگی بالا می­برد و به افزایش بهره وری منجر می گردد          ( باقری و موسی پور، 1379) .

در خصوص جویندگان علم و دانشجویان ، انگیزه ی پیشرفت تحصیلی از اهمیت خاصی     بر­خوردار است . با این انگیزه ، افراد تحرک لازم را برای به پایان رساندن موفقیت آمیز یک تکلیف ، رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه ی معینی از شایستگی در کار خود دنبال می­کند که بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی کسب نمایند(محمّدی ،2006).

یکی از مواردمهم در پیشرفت تحصیلی، انگیزش است، میزان انگیزش در نحوه مطالعه واخذ نتایج مطلوب تاثیر چشمگیری دارد تا آنجا که امروز عقیده بر این است که 50% از ورایانس پیشرفت تحصیلی مدیون انگیزه است، داشتن انگیزه تحصیلی باعث آغاز و ادامه فعالیت درجوانان و نوجوانان می­شود (زارع ، 1387) .

دوره جوانی و نوجوانی به سبب بروز مسائل خاص، با نوعی سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس، خود کم بینی و خود پنداره منفی همراه با احساس خشم و پرخاشگری همراه است که سبب کاهش فعالیت ها می شود. بنابراین توجه به نقاط مثبت، تقویت اعتمادبه نفس واحساس خودباوری و خود ارزشمندی از مهمترین کارهایی است که بزرگان دین و علمای تعلیم وتربیت به آن توجهی خاصی دارند (افروز، 1379 :41) .

برای انجام هر کاری شما آن را به همان گونه که باور دارید انجام می دهید .هر وقت که             درباره ی خود و آینده مثبت فکر کنید و امید داشته باشید ،کارتان را به نحو احسن انجام خواهید داد . وقتی انسان امیدوار باشد برای خواستها وزندگی خود ارزش قایل می شود و این ارزش ها را در تمامی موارد زندگی بیان می کند و نیروی انگیزه را در خود زنده نگه می دارد .اگر شخصی  در کاری و موقعیتی ضعیف ، نا پخته و بد عمل نماید دلیل آن دید منفی نسبت به آن موقعیت    می­باشد (تریسی ،1385؛ ترجمه ی مردمی ).

امیدواری و خوش بینی باعث می شود تا افراد تجربه های مثبت وخوب خود را باز شناسند ونقش آن ها را در افزایش و ارتقای احترام خود و عزت نفس باز شناسی کنند و با اتخاذ موضعی فعال زندگی خود  را شخصا شکل دهند ،نه این که هر آنچه به سرشان می آید به گونه ای منفعل بپذیرند ، این شیوه ی تفکر ماست که کیفیت زندگی مان را تعیین می کند . داشتن افکار بدبینانه   و منفی نسبت به خود و آینده ما را تبدیل به فردی می کند که هیچ کنترلی بر محیط و یا رفتارهای مخرب خود ندارد . (برخوری ،1388 ) .

لذا شناخت و تقویت این موارد یعنی؛ تفکر مثبت، کنترل تفکر منفی، احساس داشتن صلاحیت برای خوشبختی، حرمت نفس و خودبینی، باامید واشتیاق به آینده نگریستن، داشتن هدف مشخص و ..   همه­ی اینها در شما نیرویی به نام انگیزه ایجاد می کند تا عاملی برای پیشرفت و موفقیت شود .

واقعیت این است که نمی­توان جلو تجارب منفی گذشته را گرفت، اما همیشه امیدی به آینده بهتر وجود دارد. انتظار آینده­ی خوب، امید و خوش بینی درباره­ی فرصت های جدید اعمال تسلط و کفایت رابه ما القا می­کند. مفاهیم عزت نفس و خودکارآمدی[7] با علاقه به  یادگیری             چیز­های جدید، تسلط بر مشکلات وپیشرفت و تقویت توانایی ها ارتباط تنگاتنگی دارند و     داشتن این نوع نگرش به زندگی برای کنار آمدن با شکست ها بسیار لازم و مفید است (کلینکه[8]،1389؛ ترجمه ی محمد خانی :92 ) .

برای مقابله موفق با چالش های زندگی ، حفظ اعتماد به نفس و انگیزش بسیار ضروری است. زمانی که احساس درماندگی می­کنید ، یک متخصص بهداشت روانی می تواند به شما دلگرمی بدهد حتی اگر در لحظاتی ، بعضی چیز ها بسیار نا امید کننده به نظر می­رسد ، اما کمک احساس اعتماد و امید را به شما القا می­کند ، به طوری که می توانید بهترین راه حل را در زندگی پیدا کنید(کلینکه،1389 ؛ترجمه ی محمد خوانی: 98 ) .

داشتن معنا وهدف در زندگی، احساس تعلق به منبعی والا، امید به کمک خدا در شرایط مشکل­زای زندگی و بهره­مندی از حمایت های اجتماعی و معنوی، ازجمله منابعی هستند که  افراد با بهره گیری از آنها می­توانند در رویارویی با حوادث فشارزای زندگی، آسیب کمتری را متحمل شوند، ویکی از مهم ترین عواملی که تحت تاثیر معنویات و باورهای مذهبی قرار می گیرد عزت نفس است (حبیب وند، 1387).

عزت نفس باعث می شود که افراد خودشان را به عنوان کسانی توانا به عمل مستقل می­بینند   و بنابراین حسی از خود ارزشی همساز با این تصویر ایجادمی کنند وبه ترویج ازروی تجربه های شخصی و تاثیر دنیای خارج نگرش ثابت و پایدار از محیط واز خود و ارتباط این دو با یکدیگر   به دست می­آورند و بر اساس آن مسائل زندگی را ارزیابی وبرای مقابله با کاستی ها به کوشش  می­پردازند (پیرس[9] وگاردنر[10]،2004) .

بهره مندی از عزت نفس علاوه بر آنکه جزئی از سلامت روانی محسوب می­شود، با پیشرفت تحصیلی نیز مرتبط است. مطالعات متعددی نشان داده است که بین عزت نفس وپیشرفت تحصیل همبستگی قابل توجهی (4/0 تا6/0) وجود دارد (بیابانگرد، 1384) .

همه­ی افراد صرفه نظر از تفاوت های فردی نیازمند عزت نفس هستند چراکه عزت نفس بر همه­ی سطوح زندگی اثر می­گذارد و چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود نیازهای گسترده تر نظیر نیاز به آفریدن، پیشرفت ویا درک استعدادها محدود می­ماند. همچنین افرادی که احساس خوبی نسبت به خوددارند معمولاً احساس خوبی نیز به زندگی دارند و با اطمینان بیشتری از عهده مشکلات و مسئولیت های زندگی بر می­آیند (کلمز[11]وهمکاران ؛ ترجمه ی علیپور، 1384) .

طبق آنچه که گفته شد ارزیابی مثبت از خود در قالب عزت نفس بیان می شود، به عنوان یک سپر محافظ درمقابل ناسازگاری روان شناختی عمل می کند وباعث ارزیابی مثبت فرد از زندگی و امیدواری وی می­شود، امیدواری نیز که یکی از ویژگی های انسان است به او کمک می­نماید تا ناامیدی را پشت سر گذاشته، اهداف خودرا تعقیب کرده و باداشتن انگیزه با پشتکاری و پایداری بیشتری در عرصه ی زندگی گام بردارد .

از این رو محقق در پی آن است که ارتباط امید به آینده و عزت نفس دانشجویان را با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان مورد بررسی قرار دهد . اهمیت این مسئله از آن جهت است که محصلان (مقاطع گوناگون ) از روحیه مثبت نگر در مورد خود ،دیگران و دنیا برخوردار شوند و خود را مفید و اثر بخش دانسته و در جهت ایجاد این خصوصیات، پیشنهاداتی مبنی بر مداخله و آموزش از طریق نظام آموزشی برای آنان احساس می­شود تا آن ها با امید و انگیزه­ی بیشتر به تحصیل بپردازند . نکات گفته شده همگی تاکیدی  بر ضرورت بررسی این موضوع است .

1-4-فرضیه های پژوهش

1-4-1-فرضیه ی اصلی

بین امید به آینده وعزت نفس دانشجویان با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه­ی معنی داری وجود دارد.

1-4-2-فرضیه ها ی فرعی

1-بین عزت نفس وانگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان، رابطه ی معنی داری وجود دارد .

2-بین امید به آینده و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان، رابطه ی معنی داری وجود دارد .

3- بین مؤلفه های عزت نفس(اجتماعی ،خانوادگی،تحصیلی وکلی ) و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان، رابطه ی معنی­داری وجود دارد .

4- بین مؤلفه ها ی امید به آینده (تفکر عاملی،راهبرد ها) و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان، رابطه­ی معنی داری وجود دارد .

5- بین عزت نفس و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان بر اساس جنسیت رابطه­ی معنی داری وجود دارد .

6- بین امید به آینده وانگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان بر اساس جنسیت رابطه­ی معنی داری وجود دارد .

7- بین میزان عزت نفس دانشجویان دختر وپسر تفاوت معنی داری وجود دارد .

8- بین میزان امید به آینده­ی دانشجویان دختر وپسر تفاوت معنی داری وجود دارد .

9- بین میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد .

10-بین عزت نفس دانشجویان دانشکده­های ادبیات وعلوم انسانی ،ریاضی و کامپیوتر ،علوم اداری واقتصاد ،فنی ومهندسی،کشاورزی و علوم پایه ، تفاوت معنی داری وجود دارد .

11-بین امید به آینده­ی دانشجویان دانشکده های ادبیات وعلوم انسانی ،ریاضی و کامپیوتر ،علوم اداری واقتصاد ،فنی ومهندسی،کشاورزی و علوم پایه ، تفاوت معنی داری وجود دارد .

12-بین انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشکده­های ادبیات وعلوم انسانی ،ریاضی و کامپیوتر ،علوم اداری واقتصاد ،فنی ومهندسی،کشاورزی و علوم پایه ، تفاوت معنی­داری وجود دارد .

 

1-5-سؤال های تحقیق

1- عزت نفس دانشجویان به چه میزان است ؟

2- امید به آینده­ی دانشجویان به چه میزان است ؟

3- انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان به چه میزان است ؟

 

1-6-تعاریف مفاهیم مطرح شده در فرضیه های تحقیق

1-6-1-تعاریف مفهومی

امید به آینده : رابینسون معتقد است، امید از پایه های اصولی توازن و قدرت روانی است     که مشخص کننده­ی دستاوردهای زندگی و باور یک احساس بهتر از آینده است              (اسلامی نسب، 1377) .

تفکر عاملی : اسنایدر (1991) ، تفکر عاملی را تصمیم گیری هدفمند در زندگی خواند (شیرمحمدی و همکاران ،1389 ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ب.ظ ]




1-6-1- سؤالات اصلی                                                                                                11

1-6-2- سؤالات فرعی                                                                                                11

1-6- قلمرو تحقیق                                                                                                       14

1-6-1- قلمرو مکانی تحقیق                                                                             14

1-6-2- قلمرو زمانی تحقیق                                                                             14

1-6-3- قلمرو موضوعی تحقیق                                                                          14

1-7- تعریف واژه ها                                                                                                 14

1-7-1- تعاریف نظری                                                                                              14

1-7-2- تعاریف عملیاتی                                                                                     16

1-8- نوع متغیرها                                                                                                       18

فصل دوم: ادبیات پژوهش

مقدمه                                                                                                                                    20

2-1- معنویت محیط کار                                                                                            21

2-1-1- مقدمه                                                                                                              21

2-1-2- معنویت                                                                                                           21

2-1-2-1- تعریف معنویت                                                                                  21

2-1-2-2- مفهوم معنویت                                                                                  22

2-1-2-3- انواع معنویت                                                                                  23

2-1-2-4- دین و معنویت                                                                                  23

2-1-3- معنویت در محیط کار                                                                          24

2-1-3-1- تعریف معنویت در محیط کار                                                 24

2-1-3-2- دیدگاههای معنویت در محیط کار                                      25

2-1-3-2-1- دیدگاه کریشناکومار و نک                                           25

2-1-3-2-2- دیدگاه دنیس و همکاران                                                26

2-1-3-2-3- دیدگاه کینجرسکی و اسکرپینگ                                   28

2-1-3-3- سطوح معنویت در سازمان                                                         28

2-1-3-4- جایگاه معنویت سازمانی در پژوهش ها                        32

2-1-3-5- گرایش های دینی و معنوی در کار و سازمان           35

 

2-1-3-6- علل علاقه مردم به معنویت در محیط کار                   35

2-1-3-7- ترویج و کاربرد معنویت در محیط کار                        36

2-1-3-8- ویژگی های معنویت در کار و محیط کار                      37

2-1-3-9- اهمیت و مزایای معنویت در محیط های کاری           38

2-1-3-10- مدرسه با روح (روح بخش)                                                    40

2-2- فرسودگی شغلی                                                                                                    43

2-2-1- مقدمه                                                                                                              43

2-2-2- تعریف فرسودگی شغلی                                                                          43

2-2-3- تاریخچه فرسودگی شغلی                                                                     44

2-2-4- دیدگاه های فرسودگی شغلی                                                             45

2-2-4-1- فرسودگی به عنوان یک سندرم روانشناختی                45

2-2-4-2- فرسودگی شغلی به عنوان یک بحران هویتی (وجودی)    45

2-2-4-3- فرسودگی شغلی از دیدگاه جامعهشناختی                      45

2-2-5- مؤلفه های فرسودگی شغلی از دیدگاه مسلچ                      45

2-2-5-1- خستگی یا ازمحلال عاطفی                                                         45

2-2-5-2- مسخ شخصیتی یا ازخودبیگانگی                                            46

2-2-5-3- کاهش میل به تحقق یافتن شخصیت                                      46

2-2-6- پژوهش های مربوط به فرسودگی شغلی                                       47

2-2-7- علائم فرسودگی شغلی                                                                             47

2-2-8- مراحل شکل گیری فرسودگی شغلی                                                  48

2-2-8-1- مرحله ماه عسل                                                                               48

2-2-8-2- عدم انرژی                                                                                          49

2-2-8-3- آغاز نشانه های مزمن فرسودگی                                         49

2-2-8-4- بحران                                                                                                     49

2-2-8-5- مرحله به بن بست رسیدن                                                         49

2-2-9- عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی                                                    49

2-2-9-1- عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی از دیدگاه پاریک 49

2-2-9-2- عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی از دیدگاه پوتر  50

این مطلب را هم بخوانید :

2-2-9-3- عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی از دیدگاه مسلچ و لیتر     50

2-2-9-4- عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی از دیدگاه رزنبرگ 51

2-2-10- راه های مقابله با فرسودگی شغلی                                       51

2-2-11- ابزار سنجش فرسودگی شغلی                                                          52

2-3- رضایت شغلی                                                                                                         53

2-3-1- مقدمه                                                                                                              53

2-3-2- تعریف رضایت شغلی                                                                                53

2-3-3- رویکردهای رضایت شغلی                                                                     55

2-3-4- نظریه های رضایت شغلی                                                                     56

2-3-4-1- نظریه امید و انتظار (دیوید نادلر، اوارد ای. لالر)     56

2-3-4-2- نظریه بریل                                                                                        56

2-3-4-3- نظریه نیازها                                                                                  56

2-3-4-4- نظریه دوعاملی/ نظریه بهداشت- انگیزش (فردریک هرزبرگ)         57

2-3-4-5- نظریه نقش                                                                                          58

2-3-4-6- نظریه گینزبرگ                                                                               58

2-3-4-7- نظریه لوسان و شن                                                                       58

2-3-5- مدل های رضایت شغلی                                                                          59

2-3-5-1- مدل فرات و استارک                                                                    59

2-3-5-2- مدل رضایت شغلی مقیمی                                                            61

2-3-6- ارزیابی رضایت شغلی                                                                          61

2-3-7- مقیاس های رضایت شغلی                                                                     62

2-3-7-1- شاخص توصیفی شغل                                                                          62

2-3-7-2- پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (ام اس کیو)  63

2-3-7-3- مقیاس مجموعه شغل                                                                       64

2-3-8- اهمیت رضایت شغلی                                                                                65

2-3-9- پیش زمینه های رضایت شغلی                                                          65

2-3-9-1- پیشینه های محیطی رضایت شغلی                                         66

2-3-9-1-1- ویژگی های شغل                                                                      66

2-3-9-1-2- دستمزد                                                                                          67

2-3-9-1-3- عدالت                                                                                            67

2-3-9-2- پیشینه های فردی در رضایت شغلی                                   68

2-3-10- عوامل مؤثر بر رضایت شغلی                                                       68

2-3-11- علل عدم رضایت شغلی                                                                        71

2-3-12- رضایت شغلی و عملکرد شغلی                                                       71

2-3-12-1- تأثیر رضایت شغلی بر عملکرد ضعیف است                71

2-3-12-2- رضایت شغلی غیرمستقیم منجر به عملکرد بهتر می شود     71

2-3-12-3- عملکرد بهتر، منجر به افزایش رضایت شغلی می گردد        72

2-3-12-4- بین رضایت شغلی و عملکرد رابطه متقابل وجود دارد        72

2-3-12-5- عدم رضایت شغلی و عملکرد                                                 72

2-4- پیشینه تحقیق                                                                                                    73

2-4-1- تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع تحقیق                   73

2-4-1-1- تحقیقات انجام شده در زمینه معنویت در محیط کار در خارج کشور                                                                                                                                73

2-4- 1-2- تحقیقات انجام شده در زمینه معنویت در محیط کار در داخل کشور                                                                                                                                73

2-4-1-3- تحقیقات انجام شده در زمینه فرسودگی شغلی در خارج کشور      75

2-4-1-4- تحقیقات انجام شده در زمینه فرسودگی شغلی در داخل کشور      75

2-4-1-5- تحقیقات انجام شده در زمینه رضایت شغلی در خارج کشور            79

2-4-1-6- تحقیقات انجام شده در زمینه رضایت شغلی در داخل کشور            80

2-4-2- خلاصه تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع تحقیق      83

2-4-2-1- خلاصه تحقیقات انجام شده در زمینه معنویت در محیط کار در خارج کشور                                                                                                                  83

2-4- 2-2- خلاصه تحقیقات انجام شده در زمینه معنویت در محیط کار در داخل کشور                                                                                                                  84

2-4-2-3- خلاصه تحقیقات انجام شده در زمینه فرسودگی شغلی در خارج کشور                                                                                                                                86

2-4-2-4- خلاصه تحقیقات انجام شده در زمینه فرسودگی شغلی در داخل کشور                                                                                                                                87

2-4-2-5- خلاصه تحقیقات انجام شده در زمینه رضایت شغلی در خارج کشور                                                                                                                                           92

2-4-2-6- خلاصه تحقیقات انجام شده در زمینه رضایت شغلی در داخل کشور                                                                                                                                           93

2-5- چارچوب نظری تحقیق                                                                                      98

2-5-1- چارچوب نظری                                                                                              98

2-5-2- مدل اولیه تحقیق                                                                                102

2-5-3- مدل تحلیلی تحقیق                                                                             103

2-6- فرضیه های تحقیق                                                                                         104

2-6-1- فرضیه های اصلی                                                                                   104

2-6-2- فرضیه های فرعی                                                                                   104

فصل سوم: روش تحقیق

مقدمه                                                                                                                                  107

3-1- روش پژوهش                                                                                                          107

3-2- فرآیند پژوهش                                                                                                 108

3-3- جامعه آماری                                                                                                    108

3-4- روش نمونه گیری و حجم نمونه                                                           109

3-5- ابزار گردآوری داده ها                                                                         109

3-5-1- پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ                                                  109

3-5-2- پرسشنامه رضایت شغلی                                                                     110

3-5-3- پرسشنامه معنویت محیط کار                                                       110

3-6- روایی و پایایی ابزار سنجش                                                              111

3-6-1- روایی و پایایی پرسشنامه فرسودگی شغلی                      111

3-6-2- روایی و پایایی پرسشنامه رضایت شغلی                            112

3-6-3- روایی و پایایی پرسشنامه معنویت محیط کار              112

3-7- روش تجزیه و تحلیل داده ها                                                              113

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه                                                                                                                                  115

4-1- توصیف شاخص های دموگرافیک                                                                116

4-1-1- وضعیت جنسیت آزمودنی ها                                                             116

4-1-2- وضعیت سطح تحصیلات آزمودنی ها                                               117

4-1-3- وضعیت سابقه خدمت آزمودنی ها                                               118

4-1-4- وضعیت تأهل آزمودنی ها                                                                119

4-1-5- وضعیت سن آزمودنی ها                                                                     120

4-2- وضعیت متغیرهای پژوهش                                                                           121

4-2-1- وضعیت متغیر رضایت شغلی                                                             121

4-2-2- وضعیت متغیر فرسودگی شغلی                                                       122

4-2-3- وضعیت مؤلفه خستگی عاطفی                                                          123

4-2-4- وضعیت مؤلفه مسخ شخصیت                                                                124

4-2-5- وضعیت مؤلفه فقدان موفقیت شخصی                                          125

4-2-6- وضعیت متغیر معنویت محیط کار                                               126

4-2-7- وضعیت مؤلفه فردی-روان شناختی معنویت                         127

4-2-8- وضعیت مؤلفه فردی-پرورش روح معنویت                               128

4-2-9- وضعیت مؤلفه گروهی معنویت                                                       129

4-2-10- وضعیت مؤلفه سازمانی معنویت                                               130

4-3- بررسی فرضیه های تحقیق                                                                         137

الف- فرضیه های اصلی                                                                                           137

4-3-1- معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                                                 137

4-3-2- معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                                                 139

ب- فرضیه های فرعی                                                                                                 141

4-3-3- بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد 141

4-3-4- بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد 143

4-3-5- بعد گروهی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد        145

4-3-6- بعد سازمانی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد        147

4-3-7- معنویت محیط کار با خستگی عاطفی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                                                 149

4-3-8- معنویت محیط کار با مسخ شخصیت معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                                                 151

4-3-9- معنویت محیط کار با فقدان موفقیت شخصی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                           153

4-3-10- بعد فردی- روان شناختی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد 155

4-3-11- بعد فردی- پرورش روح معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد 157

4-3-12- بعد گروهی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                           159

4-3-13- بعد سازمانی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد        161

4-3-14- رضایت شغلی با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                                                 163

4-3-15- رضایت شغلی با خستگی عاطفی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                                                 165

4-3-16- رضایت شغلی با مسخ شخصیت معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                                                                       167

4-3-17- رضایت شغلی با فقدان موفقیت شخصی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد                                                 169

4-3-18- جنسیت در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان تأثیرگذار است                                                                                                        171

4-3-19- جنسیت در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان تأثیرگذار است                                                                                                        171

4-3-20- سطح تحصیلات در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان تأثیرگذار است                                                                                                        172

4-3-21- سطح تحصیلات در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان تأثیرگذار است                                                                                                        172

4-3-22- سابقه کار در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان تأثیرگذار است                                                                                                        173

4-3-23- سابقه کار در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان تأثیرگذار است                                                                                                        173

4-3-24- وضعیت تأهل در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان تأثیرگذار است                                                                                                        174

4-3-25- وضعیت تأهل در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان تأثیرگذار است                                                                                                        174

4-3-26- مؤلفه های معنویت محیط کار پیش بینی کننده فرسودگی شغلی معلمان می باشند                                                                                                   177

4-3-27- مؤلفه های معنویت محیط کار پیش بینی کننده رضایت شغلی می باشند                                                                                                                              179

4-3-28- بین جنسیت و فرسودگی شغلی معلمان رابطه وجود دارد  181

4-3-29- بین جنسیت و رضایت شغلی معلمان رابطه وجود دارد 182

4-3-30- بین سطح تحصیلات و فرسودگی شغلی معلمان رابطه وجود دارد                                                                                                                                            183

4-3-31- بین سطح تحصیلات و رضایت شغلی معلمان رابطه وجود دارد      184

4-3-32- بین سابقه کار و فرسودگی شغلی معلمان رابطه وجود دارد   185

4-3-33- بین سابقه کار و رضایت شغلی معلمان رابطه وجود دارد         186

4-3-34- بین وضعیت تأهل و فرسودگی شغلی معلمان رابطه وجود دارد                                                                                                                                            187

4-3-35- بین وضعیت تأهل و رضایت شغلی معلمان رابطه وجود دارد      188

فصل پنجم: نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد

مقدمه                                                                                                                                  190

5-1- یافته های پژوهش                                                                                         190

5-1-1- یافته های مربوط به ویژگی های دموگرافیک                 190

5-1-2- یافته های مربوط به وضعیت متغیرهای پژوهش              191

5-1-2- نتایج فرضیه های پژوهش                                                                192

5-2- بحث و بررسی                                                                                                    197

5-3- محدودیت های تحقیق                                                                                200

5-4- پیشنهادها                                                                                                      200

5-4-1- پیشنهادهای پژوهش                                                                             201

5-4-2- پیشنهادهای کاربردی                                                                        201

5-4-3- پیشنهادهایی به پژوهشگران آینده                                       201

فهرست منابع                                                                                                                 203

فهرست منابع فارسی                                                                                                 204

فهرست منابع انگلیسی                                                                                           214

پیوست ها                                                                                                                          220

پیوست 1: روایی پرسشنامه معنویت محیط کار                                     221

پیوست 2: پرسشنامه مشخصات فردی                                                                224

پیوست 3: پرسشنامه معنویت محیط کار                                                     225

پیوست 4: پرسشنامه رضایت شغلی                                                                   227

پیوست 5: پرسشنامه فرسودگی شغلی                                                             228

پیوست 6: سؤالات دروغ سنج         229

چکیده

فرسودگی شغلی یکی از مشکلاتی است که معلمان مدارس با آن روبرو می باشند. بنابراین شناسایی و توجه به عوامل تأثیرگذار بر فرسودگی شغلی معلمان بسیار مهم است که یکی از این عوامل رضایت شغلی است. از سوی دیگر به نظر می رسد معنویت محیط کار نیز می تواند بر رضایت و فرسودگی شغلی معلمان تأثیرگذار باشد، در این راستا پژوهش حاضر رابطه بین معنویت محیط کار با رضایت شغلی و فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان را بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان تشکیل می دهند که تعداد آنها 1050 نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برابر 281 نفر برآورد گردید، اما با توجه به احتمال ریزش افراد، تعداد 322 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم طبقه انتخاب شدند، که از 322 نفر، 11 نفر به علت کسب نمره کامل (نمره 25) در سؤالات دروغ سنج، و 5 نفر به علت ناقص بودن پرسشنامه ها از نمونه خارج شدند، و در نهایت 306 نفر باقی ماندند. ابزار اندازه گیری سه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ (1986)، رضایت شغلی بری فیلد روث، و پرسشنامه معنویت محیط کار محقق ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل نتایج، از ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، تاوbکندال، رگرسیون خطی چند متغیره، آماره خی-دو، و همچنین از تحلیل لگ خطی از طریق نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که بین معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی رابطه معنادار وجود دارد، همچنین رابطه بین معنویت محیط کار و رضایت شغلی نیز تأیید گردید. نتایج این پژوهش همچنین رابطه بین معنویت محیط کار با مؤلفه های فرسودگی شغلی، بین مؤلفه های معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی، بین رضایت شغلی و فرسودگی شغلی، و بین رضایت شغلی و مؤلفه های فرسودگی شغلی را نشان داد. درضمن یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن بود که جنسیت معلمان با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی آنها رابطه معنادار دارد، به طوریکه فرسودگی شغلی معلمان مرد بیشتر از معلمان زن، و رضایت شغلی معلمان زن بیشتر از معلمان مرد می باشد. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد مدیران مدارس با ایجاد معنویت در محیط کار زمینه را برای افزایش رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی معلمان فراهم سازند.

کلید واژگان: معنویت، معنویت محیط کار، فرسودگی شغلی، رضایت شغلی

1-1- مقدمه

حاکمیت پارادایم عقلایی و مدرنیته در اواخر قرن گذشته منجر به دنیاپرستی و مادی­گری و نهایتاً مانع از توسعه­ی زندگی روحی و معنوی انسان­ها شد و موجبات پدید آمدن مشکلات اساسی در جامعه و فرهنگ انسان­ها را فراهم کرد. انسان­ها به­خصوص جامعه غربی به­رغم این­که به صورت باشکوهی در عوامل اقتصادی، علمی و تکنولوژی پیشرفت کردند اما در موضوعات روحی و معنوی موفقیت ناچیزی به دست آوردند و این در نحوه­ی رفتار، اخلاق، سرگرمی­ها و سیاست­های آن­ها و همچنین در خشونت­های جامعه انسانی و شیوه انجام کارها روشن و بدیهی است (میلر[1]، 2000).

طی 400 سال گذشته غرب بین دنیای بیرونی و درونی فرد تفاوت قائل شده است، با این­که این استراتژی منجر به تسلط در آوردن طبیعت و پیشرفت علوم و تکنولوژی و فن­آوری­های مختلف شده است، اما به نیازهای درونی انسان توجهی نشده و انسان را از والاترین جنبه وجود انسانی­اش جدا کرده است (شایگان، 1381).

هرچند اندیشمندان در طی قرن­ها جدایی، امور دنیوی و معنوی را به­دلیل این­که دو عامل به هم تنیده هستند را یک خطای دوگانه بیان می­کنند. در هر جایی که جدایی امور دنیوی را از روح می­یابند، برخی مردم تفکر درباره­ی زندگی معنوی و سیاسی بسیار دشوار و غیرعملی می­انگارند، درحالی­که آن­ها از هم جدا نیستند. توسعه و تکامل مناسب و کامل فکر زمانی می­تواند رخ دهد که با آموزش فیزیکی و معنوی پیشرفت نماید، بنابراین امور دنیوی و معنوی یک کلیت غیر قابل تقسیم هستند و تصور این­که آن­ها می­توانند به­تدریج و یا به صورت مستقل از یکدیگر توسعه پیدا کنند یک اشتباه محض است (میلر، 2000).

اما در پارادایم مدرن که به کل عالم گسترش یافته و تأمین رفاه انسان را به عهده گرفته به دلیل این دوگانگی جوامع انسانی به خصوص جامعه غربی را دچار یک احساس نارضایتی و بی­قراری کرده است (شایگان، 1381).

انسان­ها در اثر فشارهای غیرقابل اجتناب تکنولوژی وحشت­زده و از کمبود وقت برای خود و خانواده خسته و فرسوده شده­اند، به­ویژه با انجام کار اضافی احساس می­کنند که در قفس شغلی خود محبوس گردیده­اند. متأسفانه فشارهای مالی، زمانی و عاطفی و نیازهای مربوط به کار زمان ناچیزی را برای توجه و حضور باقی گذاشته و در نتیجه انسان­ها در جهات مختلفی کشیده می­شوند. این ورشکستگی روحی که عارضه­ی نهایی نیاز مبرم به کار است بشر را وادار کرده که به اهمیت ایجاد فضای معنوی در کارگاه­ها و تغییر شرایط آن بپردازد و با انجام کار سرزنده و با روح شادمانی و دلخوشی عمیقی را تجربه کند (میلر، 2000).

ورود مفاهیمی همچون اخلاق، حقیقت، باور به خدا یا نیروی برتر، درستکاری، وجدان، اعتماد، بخشش، مهربانی، احساسات، ملاحظه، معنا در کار، همبستگی با همکاران، تشویق همکاران، احساس صلح و هماهنگی، نوع­دوستی و… به پژوهش­ها و اقدامات مدیریتی و کسب و کار همه حکایت از ظهور پارادایم جدیدی دارند که در واقع عکس­العملی ا­ست به پارادایم خشک و مکانیستی مدرن و آن پارادایم معنویت است. پارادایم منعطف و خلاق معنویت نیز در پاسخ به همین نیازها و فشارها ظهور کرده است و محققان زیادی این امر را تأیید کرده­اند (فرهنگی، فتاحی و واثق، 1385). که البته فضاهای آموزشی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

نیروی انسانی کارامد و ماهر پربهاترین و ارزنده­ترین ثروت و دارایی هر کشور است. انسان همواره برای تأمین نیازهای خود به کار و تلاش پرداخته است. بدیهی است نقش کار در زندگی انسان فراتر از هدف و مقصود ظاهری آن یعنی تأمین مایحتاج ضروری زندگی روزانه است. کار نه­تنها منبع درآمد فرد محسوب شده، بلکه موجب می­شود تا بسیاری از نیازهای روحی و روانی انسان مرتفع گردد. در صورت وجود عدم تناسب میان خصوصیات فردی و شرایط و ویژگی­های شغلی، کار می­تواند موجب نارضایتی، تحلیل قوای جسمی و روانی و نهایتاً بیماری شود. شغل و حرفه برای افراد احساس هویت و جایگاه و شرایط خاصی را فراهم می­کند تا مهارت جدیدی کسب و چالشی تازه ایجاد گردد و نیز موجبات پاداش اجتماعی و نیاز به تعلق به گروه خاصی برآورده گردد؛ از سوی دیگر کار می­تواند برای سلامت جسمانی و روانی فرد خطرناک باشد. یعنی علاوه بر خطرات بدنی موجود در اغلب محیط­های کاری، فرد را دچار اضطراب، محرومیت، درماندگی یا استیصال کند (هلسوی، گرونهاگ و کویتاس[2]، 2000). کار، صرف­نظر از تأمین مالی می­تواند برخی از نیازهای اساسی آدمی نظیر تحرک روانی و بدنی، تماس اجتماعی، احساس خودارزشمندی، اعتماد و توانمندی را ارضا کند. باوجود این کار می­تواند منبع فشار عمده­ای نیز باشد. ممکن است یک شغل رضایت­بخش به مرور زمان به منبع نارضایتی تبدیل شود و شخص را به سوی فرسودگی شغلی سوق دهد (سعیدی، 1385).

از آنجا که امروزه آموزش و پرورش، سهم قابل توجهی از بودجه هر کشور را به خود اختصاص می­دهد. با توجه به اهمیت و نقش تعلیم و تربیت، به خصوص در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، ضروری است در جهت بهبود کیفیت آموزش و پرورش، فعالیت­های اساسی صورت گیرد تا از به هدر رفتن سرمایه­های انسانی و مادی جلوگیری شود (قاسمی نژاد و سیادت، 1383).

1-2- عنوان تحقیق

ارتباط­سنجی سطح معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی در معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان در سال 91-1390

1-3- بیان مسئله

فرسودگی شغلی حالتی است که در یک فرد شاغل به وجود می­آید و پیامدی از فشار شغلی دائم و مکرر است. بدین ترتیب که شخص در محیط کارش به علت عوامل درونی و بیرونی احساس فشار می­کند و این فشار، دایمی و مکرر بوده و در نهایت به احساس فرسودگی تبدیل می­گردد. در این وضعیت احساس کاهش انرژی رخ می­دهد. در واقع فرسودگی شغلی؛ آن نوع از فرسودگی روانی است که با فشارهای روانی یا استرس­های مربوط به شغل و محیط کار توأم گشته است (سلطانی و روحانی، 1379). بر اساس نظر مسلچ فرسودگی شغلی سندرمی است که در پاسخ به فشار روانی مزمن به وجود می­آید و شامل سه جزء خستگی یا تحلیل عاطفی، ازخودبیگانگی یا مسخ شخصیت، فقدان موفقیت فردی یا پیشرفت شخص است و بیشتر در مشاغل مددرسان و یاری دهنده نظیر مشاوران، معلمان، مددکاران اجتماعی، پزشکان، پلیس، پرستاران و مواردی از قبیل این مشاغل مشاهده می­شود و این امر احتمالاً معلول نوع وظایف و مسئولیت­های این­گونه مشاغل می­باشد (مسلچ و جکسون[3]، 2004). از نظر مسلچ (2001) خستگی عاطفی متأثر از فشار روانی و از میان رفتن منابع هیجانی در فرد است (پاینز[4]، 2002)، مسخ شخصیت تلاشی است برای ایجاد فاصله میان فرد شاغل و دریافت کنندگان خدمات او، که به وسیله نادیده پنداشتن ویژگی ها و خدمات فرد شاغل صورت می گیرد (مسلچ و لیتر[5]، 2008)، و در نهایت از نظر مسلچ، کاهش یا فقدان موفقیت شخصی، کم شدن احساس شایستگی در انجام وظیفه و ارزیابی منفی فرد از خود در زمنیه کار است  (پاینز، 2002).

اولین مشکل قربانیان فرسودگی از کار، فرسودگی جسمی است. قدرت آنان برای کار کردن کم است و بیشتر اوقات خسته و ناتوان هستند. این افراد از نشانه­های بیماری مثل سردردهای مکرر، تهوع، اختلال در خواب و تغییر عادت­های غذایی مثل بی­اشتهایی یا پرخوری در رنج هستند. دومین مشکل افراد مبتلا به خستگی از کار آن است که گرفتار فرسودگی هیجانی هستند؛ افسردگی، احساس درماندگی و نیز احساس به دام افتادن در کار و شغل خود. سومین مشکل آن است که اغلب گرفتار فرسودگی نگرشی هستند. این افراد نسبت به دیگران بدگمان می­شوند، این تمایل در آنان ایجاد می­شود که با دیگران مانند یک شیء رفتار کنند تا به عنوان یک انسان (ساعتچی، 1379).

در مدارس به­عنوان یک سیستم اجتماعی، عنصر انسانی جایگاهی خاص دارد و در بین افراد حاضر در مدرسه، دانش­آموزان و معلمان مهم­ترین نقش را بر عهده دارند. معلمان به خاطر نقش حساسی که دارند، از طرف مدیران، والدین، دانش­آموزان، نهادهای سیاسی اجتماعی و گروه­های رسمی و غیررسمی موجود در مدرسه تحت فشار هستند، به علاوه آن­ها با مشکلات عدیده­ی دیگری در داخل و خارج از مدرسه روبرو هستند (هوی و میسکل[6]، ترجمه سیدعباس زاده 1382). با افزایش روزافزون مسئولیت مدارس و پیچیده­تر شدن محیط آن­ها از معلمان و مدیران مدارس انتظار می­رود که فعالیت­هایشان را در سطحی بسیار گسترده­تر از قبل به انجام برسانند (جانسون[7]، 2004). همچنین میزان مسئولیت آن­ها جهت پاسخ­گویی به دانش­آموزان در رابطه با تغییرات پیشینه­ی فرهنگی و تنوع نیازهای آن­ها که هر یک دارای توانایی­های فیزیکی و ذهنی و سبک یادگیری متفاوتند، روز به روز افزایش می­یابد (دوکس[8]، 2007). این انتظار روزافزون آن­ها را تحت فشار دائمی قرار داده است. این فشار اگر بیش از اندازه باشد سلامت و آسایش شخصی معلمان را به خطر می­اندازد و آن­ها را دچار استرس (فشار روانی) می­کند و در اثر فشارهایی که بر آن­ها وارد می­شود پس از مدتی از توان و انرژی اولیه­ این نیروی مهم کاسته می­شود و موجب فرسودگی آن­ها می­گردد (مورهد و گریفین[9]، ترجمه الوانی و معمارزاده، 1386). در این راستا بهتر است به مقوله ی رضایت شغلی بیشتر توجه شود.

بی شک امروزه یکی از چالش های مهمی که به گونه ای فزاینده ذهن سرپرستان و مدیران را به خود مشغول نموده است، اندازه گیری میزان رضایت شغلی است (غلامی فشارکی و همکاران، 1390: 242)، رضایت شغلی معلمان نیز به عنوان یک شاخص مهم و مؤثر در آموزش، توجه مجریان و پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت را جلب کرده است (زانگ[10]، 2007).

رضایت شغلی یعنی احساس خرسندی و خشنودی که فرد از کار خود می­کند و لذتی که از آن می­برد و در پی آن، به شغل خود دلگرمی و وابستگی پیدا می­کند (هلریگل و وودمن[11]، 1996). شاید بتوان گفت از مهمترین ارکان پایداری و ثبات هر سازمانی رضایت شغلی کارکنان‌ آن است. در حادترین شکل، پایین بودن رضایت شغلی، آمار زیادی غیبت ها، پایین آمدن بازده‌ کار وجابه‌جایی و انتقال کارکنان را می‌توان مشاهده نمود. همچنین نارضایتی شغلی‌ می‌تواند قسمتی از شکایات،کارکرد ناچیز،کالاهای تولیدی نامرغوب، اختلاس و مسائل‌ انضباطی و دیگر مشکلات را موجب گردد. هزینه‌ های نارضایتی شغلی در بعضی موارد ارقام نجومی به بار می‌آورد. در مقابل، مدیریت بدنبال رضایت شغلی بالاست، زیرا این پدیده با پیآمدهای مثبتی که‌ خواست مدیران است، پیوسته است. رضایت شغلی بالا نشان دهنده سازمانی است که به‌ گونه‌ای خوب و صحیح اداره می‌شود، و بطور کلی نتیجه‌ای است که از مدیریت رفتاری‌ کارساز سرچشمه می‌گیرد (رفیعی، 1382).

رضایت شغلی حالتی مطبوع، عاطفی و مثبت حاصل از ارزیابی شغل یا تجارب شغلی است؛ مفهومی دارای ابعاد، جنبه­ها و عوامل گوناگون که باید مجموعه آن­ها را درنظر گرفت. از جمله این عوامل می­توان به صفات کارگر و کارمند، نوع کار، محیط کار و عوامل مؤثر بر آن مانند عوامل معنوی و روابط انسانی اشاره نمود (هلریگل و وودمن، 1996).

معنویت در کار، یک تجربه از ارتباط و اعتماد متقابل در میان افرادی است که در یک فرایند کاری مشارکت می کنند که به وسیله خوش بینی و حسن نیت فردی ایجاد می شود و منجر به ایجاد یک فرهنگ سازمانی انگیزشی و افزایش عملکرد کلی می شود که در نهایت تعالی سازمانی پایدار را به همراه دارد (مارکوس[12]، 2006).

از آنجا که معنویت طیف بسیار وسیعی دارد در حقیقت در رابطه با آنچه احساس می­کنیم بین ما و برخی عوامل گسترده، نادیده و شگفت­آور قرار دارد، می­باشد و می­تواند در هر جنبه زندگی نفوذ کند، بنابراین دور نگه داشتن آن از محیط کار غیرممکن است (میلر، 2000)، در نتیجه فشاری که بر معلمان وارد می­شود، تنها به متغیرهای فردی مربوط نمی­شود بلکه عوامل محیط کاری از جمله معنویت محیط کار می­تواند در آن نقش داشته باشد. برای کاهش فشارهای جسمی و روحی معلمان می­توان به دنبال راهی جهت ایجاد رضایت و امنیت شغلی بود. رضایت شغلی نیز ما حصل تأثیر عوامل زیادی، نظیر نیازها، علائق، انگیزه، نگرش و شخصیت های افراد از یک طرف و مختصات شغلی نظیر عوامل معنوی محیط کار می­باشد.در تحقیق حاضر برآنیم با بررسی رابطه میان معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی عوامل مؤثر جهت کاهش فرسودگی شغلی و افزایش رضایت شغلی را بیابیم.

1-4- اهمیت و ضرورت تحقیق

مدارس از معدود سازمان­هایی هستند که با همه­ی سازمان­های دیگر چه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم رابطه دارند. به همین خاطر است که تأثیر زیادی بر سرنوشت ملت­ها دارند و از جایگاه والایی در پیشرفت و توسعه­ی جامعه برخوردارند. مدارس سیستم­های اجتماعی بسایر پیچیده­ای هستند و دارای عناصر بسیاری هستند که هر یک از این عناصر، با هم، با یکدیگر و با محیط خود کنش و واکنش دارند. در هر سیستمی، همه­ی عناصر در جای خود باارزش و مهم­اند، اما در یک سیستم اجتماعی، انسان تنها عاملی است که بدون وجود آن سیستم اجتماعی بی­معنی است. اصولاً سیستم اجتماعی به واسطه­ی عامل انسانی، سیستم اجتماعی محسوب می­شود و هیچ سیستم اجتماعی بدون انسان قابل تصور نیست. انسان در واقع، روح سیستم اجتماعی است (میرکمالی، 1383). همچنین با توجه به نقش حساس معلمان و در معرض بودن این افراد به فرسودگی شغلی و عوارض ناخوشایند فردی و سازمانی و کشوری آن به نظر می رسد ارزیابی میزان فرسودگی شغلی معلمان ضروری بوده تا هم شیوع و هم عوامل مرتبط با آن به طور علمی بررسی گردیده تا قبل از ایجاد عوارض جسمی و روحی روانی برای کاهش و یا پیش گیری از آن توسط راهکارهای علمی اقدام لازم صورت گیرد (صابری و همکاران، 1390).

از سوی دیگر رضایت شغلی، بیشترین متغیر سازمانی اندازه گیری شده در هر جنبه پژوهشی و کاربردی است. دلایل متعددی برای توجه به این نگرش کاری وجود دارد. نخست، سازمان ها علاقه دارند که وضعیت کنونی رضایت شغلی کارکنانشان را ارزیابی کنند و دوم، پژوهش های زیادی انجام شده تا بتوانند رضایت شغلی کارکنان را مورد ارزیابی قرار دهند. با توجه به اینکه رضایت شغلی با عوامل سازمانی، محیطی، شغلی و فردی مرتبط است و دیدگاه های متفاوتی در مورد رضایت شغلی و روش های مختلفی برای اندازه گیری آن وجود دارد، لذا نتایج متفاوت و متناقض دیده شده است (ترکمان و عابدی، 1388).

از آنجا که بسیاری از اقدامات سازمان­ها برای تغییر و بهبود در دو دهه­ی اخیر از قبیل کوچک­سازی، مهندسی مجدد، تعلیق، اخراج از کار و… موجب تضعیف روحیه و نوعی سردرگمی معنوی کارکنان شده است (فرهنگی و همکاران، 1385)، در سال های اخیر جایگاه معنویت در سازمان ها به طور فزاینده ای از سوی مدیران، سرپرستان، کارکنان و محققان به عنوان یک ضرورت برای تعاملات با سازمان ها، با کارکنان، مشتریان و جامعه مورد توجه قرار گرفته است (موران، 1385). در این راستا معلمان زیادی نیز در کارشان احساس نارضایتی و عدم امنیت می­کنند. بدین منظور تحقیقات بسیاری جهت شناسائی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی صورت گرفته است، اما عوامل معنوی محیط کار از جمله عواملی می­باشند که کمتر مورد توجه قرار گرفته­اند. با در نظر گرفتن پیامدهای ناگوار نارضایتی از شغل و همچنین فرسودگی شغلی روی افراد و عملکرد سازمان و با توجه به روند فزاینده آن در سازمان­های امروزی از جمله در سازمان­های پویا و در حال تغییر کشور این موضوع باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد و تأثیرات منفی آن روی افراد و سازمان­ها بیشتر شناخته شود. شناخت عواملی که موجب نارضایتی از شغل و فرسودگی شغلی در درون و بیرون سازمان می­شوند، راهی را برای ایجاد زمینه حذف یا تقلیل آن به وجود می­آورد. با توجه به این­که تحقیقات محدودی در زمنیه عوامل معنوی محیط کار و فرسودگی شغلی در داخل کشور، به ویژه در محیط آموزشی انجام شده و با توجه به اهمیت پژوهش در این حوزه از این رو در تحقیق حاضر رابطه بین معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی معلمان بررسی شده است.

1-5- اهداف تحقیق

1-5-1- اهداف کلی

  • تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی شهرستان کرمان در سال 91-1390
  • تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی شهرستان کرمان در سال 91-1390

1-5-2- اهداف جزئی

  • تعیین میزان معنویت محیط کار معلمان
  • تعیین میزان فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین میزان رضایت شغلی معلمان
  • تعیین میزان بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار معلمان
  • تعیین میزان بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار معلمان
  • تعیین میزان بعد گروهی معنویت محیط کار معلمان
  • تعیین میزان بعد سازمانی معنویت محیط کار معلمان
  • تعیین میزان خستگی عاطفی معلمان
  • تعیین میزان مسخ شخصیت معلمان
  • تعیین میزان فقدان موفقیت شخصی معلمان
  • تعیین رابطه میان بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان بعد گروهی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان بعد سازمانی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با خستگی عاطفی معلمان
  • تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با مسخ شخصیت معلمان
  • تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با فقدان موفقیت شخصی معلمان
  • تعیین رابطه میان بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان بعد گروهی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان بعد سازمانی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان فرسودگی شغلی با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان خستگی عاطفی با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان مسخ شخصیت با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان فقدان موفقیت شخصی با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین نقش جنسیت در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین نقش جنسیت در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین نقش سطح تحصیلات در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین نقش سطح تحصیلات در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین نقش سابقه کار در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین نقش سابقه کار در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین نقش وضعیت تأهل در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین نقش وضعیت تأهل در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان مؤلفه های معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان مؤلفه های معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان جنسیت با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان جنسیت با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان سطح تحصیلات با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان سطح تحصیلات با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان سابقه کار با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان سابقه کار با رضایت شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان وضعیت تأهل با فرسودگی شغلی معلمان
  • تعیین رابطه میان وضعیت تأهل با رضایت شغلی معلمان

1-6- سؤالات تحقیق

1-6-1- سؤالات اصلی

  • آیا معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد؟
  • آیا معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد؟

1-6-2- سؤالات فرعی

  • وضعیت میزان معنویت محیط کار معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
  • وضعیت میزان فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
  • وضعیت میزان رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
  • وضعیت میزان بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ب.ظ ]




فصل اول : طرح پژوهش مقدمه ——————————————————————– 2 بیان مساله ——————————————– 3 اهمیت و ضرورت تحقیق—–——————————— 7 هدف های تحقیق ———————————————————– 8 سؤال های تحقیق———————————————————— 9 تعاریف مفهومی وعملیاتی —————————————————– 11 فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه تحقیق مبانی نظری آموزش عالی ———————————————————————— 16 وظایف واهداف عمده آموزش عالی ———————————————- 17 تاریخچه آموزش عالی ——————————————————–19 رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت و برنامه­ریزی آموزشی ————————————–20 تاریخچه وسیر تحول رشته مدیریت آموزشی ———————————————– 20 رابطه رشته مدیریت آموزشی با سایر رشته­ها ———————————————— 21 مدیریت آموزشی در ایران ————————————————————–22 مبانی نظری برنامه­درسی —————————————————————–24 روند تحولات برنامه­درسی —————————————————————24 مفهوم برنامه درسی ——————————————————————– 27 عناصر برنامه درسی ——————————————————————- 31 عناصر نه گانه———————————————————————— 33 ملاک های تعیین اهداف ————————————————————— 35 ضرورت تدوین اهداف آموزشی ——————————————————– 36 منابع تعیین اهداف ——————————————————————– 36 ملاک های انتخاب محتوا ————————————————————- 37 ملاک های انتخاب روش های تدریس ————————————————— 41 رابطه عناصر برنامه­درسی ————————————————————– 46 برنامه درسی در آموزش عالی ———————————————————- 47 اهداف برنامه­درسی در آموزش عالی ————————————————— 48 سطوح برنامه­های درسی در آموزش عالی ———————————————— 49 مبانی نظری کیفیت تعاریف کیفیت —————————————————————— — 51 کیفیت در آموزش عالی ————————————————————— 54 مبانی نظری ارزیابی مفهوم ارزیابی ————————————————————————-58 پیشینه ارزشیابی آموزشی ————————————————————– – 59 اهداف و نقش های ارزیابی ———————————————————— – 60 مفهوم ارزیابی برنامه درسی ———————————————————— 63 ارزیابی درونی ———————————————————————- 63 ویژگی های ارزیابی درونی ———————————————————— 65 تاریخچه کوتاهی از تحولات ارزشیابی برنامه­درسی —————————————– 65 الگوهای ارزیابی ——————————————————————— 66 ارزشیابی کیفیت برنامه­درسی ———————————————————–72 نقش ارزشیابی برنامه درسی در بهبود کیفیت برنامه های آموزش عالی ————————– 72 چالش‌ها و موانع ارزیابی کیفیت در ایران ————————————————- 77 پیشینه پژوهش پژوهش های داخلی —————————————————————– 79 پژوهش های خارجی —————————————————————- 85 خلاصه دانش ومطالعات موجود درباره موضوع وارائه چارچوب نظری تحقیق ——————-89 فصل سوم: روش شناسی تحقیق روش انجام پژوهش —————————————————————— 94 جامعه ونمونه آماری ——————————————————————94 نمونه پژوهش ———————————————————————– 95 ابزار پژوهش———————————————————————— 96 ویژگی های فنی ابزار —————————————————————- 97 شیوه تحلیل داده ها —————————————————————– 97 فصل چهارم: یافته های تحقیق یافته های جمعیت شناختی تحقیق ——————————————————- 100 بررسی سوال شماره یک پژوهش ——————————————————- 104 بررسی سوال شماره دو پژوهش ——————————————————– 107 بررسی سوال شماره سه پژوهش ——————————————————– 110 بررسی سوال شماره چهار پژوهش —————————————————— 114 بررسی سوال شماره پنج پژوهش ——————————————————- 116 بررسی سوال شماره شش پژوهش —————————————————— 119 بررسی سوال شماره هفت پژوهش —————————————————— 122 بررسی سوال شماره هشت پژوهش —————————————————— 124 بررسی سوال شماره نه پژوهش ——————————————————–127 توصیف و تحلیل پرسشهای باز پاسخ ————————————————— 132 فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری خلاصه یافته ها سوال اول پژوهش —————————————————————— 135 سوال دوم پژوهش —————————————————————– 136 سوال سوم پژوهش —————————————————————– 138 سوال چهارم پژوهش ————————————————————— 139 سوال پنجم پژوهش —————————————————————– 140 سوال ششم پژوهش —————————————————————– 142 سوال هفتم پژوهش—————————————————————— 143 سوال هشتم پژوهش—————————————————————– 144 سوال نهم پژوهش—————————————————————— 145 بحث—————————————————————————– 147 محدودیت های پژوهشی————————————————————- 149 پیشنهادات تحقیق——————————————————————- 149 پیشنهاد های پژوهشی—————————————————————-151 فهرست منابع ———————————————————————152 منابع فارسی————————————————————-152 منابع انگلیسی———————————————————-163 پیوست ها———————————————————————– بدون تردید برنامه های درسی در دانشگاه ها وموسسات آموزش عالی،در توفیق یا شکست این موسسات نقش کلیدی وبسیار تعیین کننده ای ایفا می کنند.به عبارت روشنتر،برنامه های درسی آینه ی تمام نمای میزان پیشرفت وانعکاسی از پاسخگو بودن دانشگاه ها به نیاز های در حال تغییر جامعه هستند.با عنایت به نوآوری ها وتغییرات شگرفی که در عرصه های گوناگون در حال وقوع است،رسالت مستند سازی یافته ها ونشر وترویج آن ها در قالب برنامه های درسی سازمان یافته ومدون به عهده دانشگاه هاست.متاسفانه به رغم اهمیت برنامه های درسی در موسسات آموزش عالی،میزان توجه به آن ها کافی نیست وحتی تلاش وهمت لازم برای بررسی،ارزشیابی،اصلاح وتغییر آن ها در دستور کار قرار نگرفته است.(فتحی واجارگاه به نقل از استارک[1]،1386،ص3).ارزیابی برنامه های نظام آموزش عالی مساله بسیار مهمی است که به طور منظم وعلمی باید درهمه رشته های دانشگاهی انجام گیرد.بدیهی است که ارزیابی جزءجدا نشدنی هرگونه فعالیت آموزشی اعم از برنامه ریزی واجرا می باشد.بنابراین بیشتر برنامه های درسی تنظیم شده ارزشیابی نشده اند.حتی تغییر در برخی برنامه های درسی بدون ارزیابی مناسب آن برنامه،اکثرا با نظارت یک یا چند نفر از مدرسان ومسئولان انجام می شود(عزیزی،1379،ص22). ضرورت ارزشیابی در آموزش عالی بدین دلیل است که: 1.ارزیابی از نظام های آموزشی یکی از ضروریات پویایی این نظام ها است.به عبارت دیگر،عدم 3 فصل اول: کلیات تحقیق وجود فرآیند ارزیابی مستمر در نظام های آموزشی،موجب رکود آن ها می گردد.2.کیفیت آاموزشی وپژوهشی از جمله دغدغه هایی است که همیشه نظام های دانشگاهی برای دستیابی به آن تلاش می کنند.ارتقای مستمر کیفیت آموزش عالی مستلزم استفاده از ارزیابی آموزشی است (محمدی وهمکاران،1386).دردهه اخیرعواملی مانندبحران های اقتصادی،رشد سریع جمعیت،تقاضا برای آموزش بیشتر،رابطه بین آموزش واشتغال وتغییرات سریع تکنولوژی واطلاع رسانی خصوصا در سال های اخیربرروی اشتغال ومهارت های لازم برای بازارکاراثر گذاشته وموجب گردیده تابرنامه ریزی آموزشی مسئولیت گسترده ای برای ترسیم وظایف نهاد های آموزشی مانند مدارس،دانشگاه ها وموسسات آموزشی تخصصی ومراکز کار آموزی(آموزش های رسمی وغیررسمی)را برعهده گیرد.لذا لازم است که کوشش های برنامه ریزی آموزشی متحول شود وضرورت این تحول در آستانه قرن21بیش از گذشته احساس می شود(کافمن وهرمن،1990ترجمه بازرگان ومشایخ1374).مهم ترین هدف ارزیابی در آموزش عالی بهبود،تضمین وارتقای کیفیت دانشگاهی است(بازرگان،1376).زیرا یک دوره آموزش به هنگام تدوین برنامه درسی ممکن است کاملا متناسب با نیازهای فردی واجتماعی بوده باشداما با گذشت زمان وتغییرات تکنولوژیکی بویژه نیازهای متحول بخش های اقتصادی واجتماعی،دگرگونی های فرهنگی تناسب خود را از دست داده باشداز این روباارزیابی برنامه های درسی می توان هماهنگی آن رابا نیازهاوانتظارات فرد وجامعه مشخص کرد(بازرگان،1375). بیان مساله آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین مراحل آموزش رسمی و یادگیری مداوم در سیر حیات خود از سده های هشتم ونهم قبل از میلاد تا کنون در جهت تحقق یافتن استعداد های آدمی ورفع نیازهای یادگیری ورشد وتوسعه جوامع انسانی به طور کلی،وظایف ورسالت های متعددی را بر مبنای شرایط مختلف بر عهده داشته وبنا بر دلایل متعدد از جمله جذابیت آن به عنوان نهاد عمده توسعه علم،نو آوری ویادگیری در جامعه روز به روز بر متقاضیان خود افزوده است.به طوری که طبق یکی از آمار های اعلام شده تعداد دانشجویان در دنیا از 4 فصل اول: کلیات تحقیق 51 میلیون نفر در سال 1981 در طی 14 سال به 82میلیون نفر در سال1995رسیده واین روند رشد تا کنون یعنی در آستانه قرن 21 ادامه داشته است(عارفی،1384،ص21).).مراکز آموزش عالی ودانشگاه ها امروزه یکی از منابع مهم آموزش ، پژوهش و دانش یا وسیله انتقال تجارب فرهنگی و علمی انسان ها و مکان های مباحثه و مذاکره و پژوهش پیرامون مسائل علمی،اجتماعی ،اقتصادی ،سیاسی و ایجاد نوآوری و خلاقیت در جهت انجام اصلاحات و توسعه پایدار اقتصادی،اجتماعی ،فرهنگی و مروج فرهنگ صلح و احترام به اصول اخلاقی و ارزش های دموکراتیک و تفکر انتقادی به شمار می آید،(بیانیه جهانی آموزش عالی ،1378،ص18).چرا که در دنیای کنونی با روندها ،تحولات و چالش های متعددتر و مهم تری نسبت به سالهای قبل روبرو هستند که باعث توسعه دانش ها و وظایف آنها گشته و به تعبیر جان سدلک[2] از منعکس کننده روابط اقتصادی فرهنگی،اجتماع به تعیین کننده روابط مذکور از طریق توسعه علم و ارائه خدمات تحول یافته است.بدین ترتیب مراکز آموزش عالی و دانشگاه ها راهنمایان عمده رشد و تکوین نظریه ها ،ایده ها و نوآموری ها،پرورش دهنده تفکر اقتصادی،توانایی های فردی و جمعی جهت انتخاب و کاربرد نظریه ها و ایده ها در همه صحنه های اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی می باشدو این همه بدون کاستن از نقش های سنتی مراکز آموزش عالی نیز امکان پذیر نیست(یمنی،1382). یکی از مهم ترین موضوع ها وچالش های پیش روی امروزنظام های آموزش عالی در سطح جهانی،چگونگی کنار آمدن با تحولات وتغییرات محیطی است.آن چه بر اهمیت این موضوع می افزاید،حرکت کند ولاک پشتی نظام آموزشی وعلمی در دانشگاه هادر مقایسه با رشد شتابان تحولات فرهنگی،اجتماعی،علمی وتکنولوژیکی است.این بدان معنی است که رهبران ونخبگان علمی وجامعه ی دانشگاهی برای حفظ منزلت،شان واستمرار نقش پیشتاز دانشگاه باید سرشت این تحولات رادرک کرده،از بروز شکاف میان روندهای آموزشی بانیاز های متحول فراگیران،جامعه وبازار کارجلوگیری نمایند.بر این اساس وباتوجه به تحولات مشترک جهانی، چون گسترش فناوری های اطلاعاتی،افزایش تقاضا برای آموزش عالی و. . . اصل تغییرواصلاح درنظام آموزش عالی به دغدغه ی ذهنی همه کشورهاتبدیل شده است(ابراهیم آبادی،1380 5 فصل اول: کلیات تحقیق .مسئولان ودست اندرکاران برنامه های درسی در دانشگاه هاوموسسات آموزش عالی باید قبل از هر قضاوت وتصمیم گیری نسبت به برنامه های درسی موجود،نخست به طور سیستماتیک به شناسایی جریان های تکنولوژیکی،اقتصادی،سیاسی،جمعیتی،اجتماعی وفرهنگی که بر آموزش عالی وعناصر آن تاثیر می گذارند،بپردازند وازنوع ومیزان تاثیرات ومسائل وچالش های ایجاد شده ناشی از آن ها در هریک از اجزای مربوطه آگاه گردند(عارفی،1384،ص32).ایفای نقش موثر آموزش عالی ایران باتوجه به موقعیت کنونی یعنی شرایط جهانی شدن،منوطبه انجام تغیرات لازم در عناصر خود از جمله برنامه های درسی است(عارفی،1384،ص77).بنابر این از سویی در شرایط کنونی با اختیاراتی که به تدریج به دانشگاه ها داده شده،امکان تغییرات تدریجی یاتحولی در برنامه های درسی وایجاد انعطاف وتنوع در آن هابوجود آمده است(گویا،1384،ص117).زیرا طبق ماده هشت آیین نامه مورخ10/2/1379دانشگاه ها می توانندبا توجه به عوامل مختلف به تجدید نظروبهبود برنامه های درسی خوددر رشته های مختلف با رعایت اصول وروش های علمی برنامه ریزی درسی،بهره گیری از بررسی های کارشناسانه، یافته های پژوهشی مربوطه هم فکری ومشارکت با صاحب نظران سایر دانشگاه ها در جهت رسیدن به کیفیت مناسب تراقدام نمایند(وزارت علوم ،تحقیقات وفناوری،1379،ص2).واین زمینه بازنگری واصلاح برنامه درسی رافراهم کرده است؛واز سوی دیگر به دلیل تغییرات در نظام آموزش عالی ایران وجود بازنگری در برنامه های درسی گوناگون ضروری تشخیص داده شده است ونکته مهم تر اینکه نقش برنامه های درسی در تحقق اهداف آموزش عالی حساس ومهم می باشند(عارفی،1384،ص46).اگر چه مطالعات متعددی در ایران وسایر جوامع انجام شده که هر کدام ازجنبه هایی خاص به بررسی برنامه های درسی در آموزش عالی پرداخته اند وبه نتایجی هم رسیده اند؛بطور مثال در این زمینه می توان به پژوهش”شعبانی ورکی”و”موسی پور” که برنامه های درسی دوره دکتری رشته های فلسفه تعلیم وتربیت وبرنامه ریزی درسی را مورد بررسی قرار داده اند،پژوهش “میرزا محمدی” که به بررسی تطبیقی برنامه های درسی دکتری رشته برنامه ریزی درسی در ایران وچند دانشگاه 6 فصل اول: کلیات تحقیق مطرح جهان پرداخته است،وچندین پژوهش ورساله کارشناسی ارشد ودکتری در دانشگاه های مختلف کشور نظیر پژوهش عارفی که به بررسی برنامه های درسی رشته علوم تربیتی(گرایش مدیریت آموزشی) در آموزش عالی ایران پرداخته است اشاره نمود.با توجه به تحقیقات انجام شده دراین زمینه، به عنوان نمونه،نتایج پژوهش”شعبانی ورکی وموسی پور”که حاکی از نقاط ضعف برنامه درسی دوره دکتری در دو رشته فلسفه تعلیم وتربیت وبرنامه ریزی درسی ازجمله،ضعف جدی جهت گیری آموزش وپرورش،کم توجهی به تربیت تخصصی،تاکید زیاد بر حفظ مطالب در آزمون جامع؛نتایج پژوهش “میرزا محمدی” که مشخص کرداز جهت پرداختن به بخش پژوهش تفاوت کاملا ملموس است،بدین معنا که وضعیت کشورهای مورد مطالعه در پرداختن به پژوهش های کیفی،استفاده از فن آوری در پژوهش،طرح های پژوهشی پیشرفته وشیوه های تحلیل داده هادر پژوهش های کمی وکیفی در مقایسه با وضعیت ایران در این رشته،در سطح خیلی بالا تری قرار دارد.نتایج پژوهش “عارفی” نشان می­دهد که وضع موجود برنامه­های درسی در هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا پاسخگوی شرایط و نیازها نیست ولی تجدیدنظر در برنامه­درسی مقطع کارشناسی ضروری­تر است. بی شک یکی از عناصر آموزش عالی که نقش غیر قابل انکاری را در تحقق امور یاد شده داردبرنامه های درسی هستند که از عوامل تشکیل دهنده کیفیت آموزشی محسوب می شوند و بایستی از تناسب لازم در راستای تحقق اهداف و رسالت های آموزش عالی برخوردار باشند. هر برنامه درسی در آموزش عالی بایستی مطابق با واقعیت ها ،نیازها ،تحولات و نیزاز جامعیت لازم برخوردار بوده تا از آن طریق رشد قابلیت ها ومهارت هایی در دانشجویان مورد توجه قرار گیرد که بتوان آن را در دنیای کنونی هم از بعد فردی وهم از بعد اجتماعی به عنوان بروندادهای موثر آموزش عالی محسوب نمود،بطوریکه دارای مهارت ها ودانش های ضروری برای ایفای نقش در دنیای پیچیده امروز بوده وتوان رویارویی با ساختار های متغیر آن را داشته باشند،در غیر این صورت از نظر بسیاری از مردم،والدین،کار فرمایان،حکومت ها ودانشجویان سرمایه گذاری انجام شده آنان،از بازدهی خوبی برخوردار نخواهد بود(عارفی،1384،ص61 7 فصل اول: کلیات تحقیق ضرورت توجه به برنامه های درسی در دانشگاه ها منجر به این شد تا یکی ازرشته های دانشگاهی از زوایا وابعاد متفاوت مورد بررسی قرار بگیرد وبرای این منظور رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی که ضرورت توسعه کیفی آن در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری احساس می شود ،انتخاب گردید.اکنون سوال این است «کیفیت برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی در دوره کارشناسی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی چگونه است»؟ اهمیت و ضرورت تحقیق : دست اندر کاران وتصمیم گیرندگان جوامع در ارتباط با کلیه عناصر موجوددر جامعه خوداز جمله آموزش عالی ودرون دادهای خاص آن هم چون برنامه های درسی باید به طورمداوم به بررسی،ارزیابی وتجدید نظر بپردازند،توجه ناکافی به بازبینی های مداوم نسبت به برنامه های درسی یکی از دلایل عمده نارسایی کیفی است؛از این رو ایجاد زمینه ای لازم از سوی دست اندرکاران برای ارزیابی وبررسی برنامه ها وتبدیل آن ها به برنامه های درسی مناسب تر ومرتبط با نیاز ها، از وظایف عمده ای است که می توان به کمک آن جایگاه دانشگاه ها را در دنیای حاضر به عنوان پایگاه های اصیل دانش،پژوهش وتوسعه حفظ نمود(مهر محمدی،1376). از این رو انجام این تحقیق در بردارنده نتایج ذیل است: فایده نظری پژوهش: این پژوهش می تواند به چارچوب نظری رشته علوم تربیتی(گرایش مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی )کمک نماید. فواید کاربردی پژوهش: توجه به علایق ونیازهای دانشجویانی که در این رشته مشغول به تحصیل هستند. 8 فصل اول: کلیات تحقیق این بررسی می تواند مقدمه طراحی برنامه های درسی دوره کارشناسی در این رشته وارائه راهکار هایی برای رسیدن به وضع مطلوب از سوی برنامه ریزان وزارت علوم باشد. اطلاعات بدست آمده از این پژوهش به مسئولان تعیین بودجه سازمان های آموزشی کمک می کند تا در تصمیمات خود برای تعیین بودجه عقلانی تر وواقع بینانه تر عمل نمایند. هیات علمی دانشگاه ها نیز با استفاده از نتایج این تحقیق می توانند به تجدید نظرواصلاح برنامه درسی بپردازند ونقاط ضعف آن را از بین برده ونقاط قوت آن را تقویت نمایند. هدف های تحقیق : هدف کلی پژوهش: ارزیابی کیفیت برنامه های درسی رشته علوم تربیتی(گرایش مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی) در مقطع کارشناسی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی به منظور ارائه راهکار های مناسب در این زمینه می باشد. اهداف جزیی: ارزیابی کیفیت اهداف برنامه درسی رشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان و اعضای هیات علمی. ارزیابی کیفیت محتوای برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی. 3.ارزیابی کیفیت روش های تدریس در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی 9 فصل اول: کلیات تحقیق 4.ارزیابی کیفیت زمان در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی. 5.ارزیابی کیفیت مواد ومنابع در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی. 6.ارزیابی کیفیت فعالیت های یادگیری در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی. 7.ارزیابی کیفیت گروهبندی در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی. 8.ارزیابی کیفیت مکان در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی. 9.ارزیابی کیفیت ارزشیابی در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی. سؤال های تحقیق 1-1 اهداف مدون در برنامه مصوب رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخورداراست؟ 1-2آیا بین دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی درموردمیزان مطلوبیت عنصر هدف تفاوت وجود دارد؟ 2-1محتوای برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی ازدیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است. 2-2آیا بین دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی در موردمیزان مطلوبیت عنصر محتوا تفاوت وجود دارد؟ 10 فصل اول: کلیات تحقیق 3-1فعالیت های یادگیری در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟ 3-2آیا بین دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی درمورد میزان مطلوبیت عنصر فعالیت های یادگیری تفاوت وجود دارد؟ 4-1روش های تدریس در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟ 4-2آیا بین دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی درمورد میزان مطلوبیت عنصر روش های تدریس تفاوت وجود دارد؟ 5-1زمان در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟ 5-2آیا بین دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی درمورد میزان مطلوبیت عنصر زمان تفاوت وجود دارد؟ 6-1مواد ومنابع آموزشی در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟ 6-2آیا بین دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی درمورد میزان مطلوبیت عنصر مواد ومنابع آموزشی تفاوت وجود دارد؟ 7-1گروهبندی در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟ 7-2آیا بین دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی درمورد میزان مطلوبیت عنصر گروهبندی تفاوت وجود دارد؟ 8-1مکان در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟ 8-2آیا بین دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی درمورد میزان مطلوبیت عنصر مکان تفاوت وجود دارد؟ 9-1ارزشیابی در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی از دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟ 9-2آیا بین دیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی درمورد میزان مطلوبیت عنصر ارزشیابی تفاوت وجود دارد؟ تعاریف مفهومی و عملیاتی ارزیابی تعریف نظری:فرآیند نظام دارجمع آوری،تحلیل،تفسیر اطلاعات که به منظور تعیین میزان تحقق هدف های برنامه درسی انجام می شود ارزیابی گویند(سیف،35:1382). تعریف عملیاتی:در این پژوهش منظور از ارزیابی عبارت از نمراتی که دانشجویان واعضای هیات علمی در پرسشنامه محقق ساخته بدست آورده اند. کیفیت تعریف نظری:مجموع ویژگی ها وخصوصیات یک فر آورده یا خدمت که نمایانگر توانایی آن دربرآوردن خواسته های بیان شده یا اشاره شده باشد(بازرگان،1380). تعریف عملیاتی:بررسی میزان مطلوبیت برنامه درسی علوم تربیتی(گرایش مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی)باتوجه به عناصر نه گانه کلاین که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته اندازه گیری شده است. برنامه درسی تعریف نظری:پیش بینی وتهیه مجموعه فرصت های یاددهی-یادگیری برای جمعیتی مشخص به منظور نیل به اهداف تعیین شده(لوی،1923ترجمه مشایخ1378). تعریف عملیاتی:برنامه درسی رشته علوم تربیتی،کلیه دروسی که با عناوین گوناگون در طول دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی(گرایش مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی)به دانشجویان دانشگاه های دولتی ارائه می گردد. 12 فصل اول: کلیات تحقیق عناصر برنامه درسی : اهداف تعریف نظری :یک برنامه درسی به قصد ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده اجراءمی شود،این تغییرات همان اهداف برنامه است.(فریده مشایخ،1378). این مطلب را هم بخوانید : منابع پایان نامه روانشناسی و مقاله با موضوع : رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات دانشجو- استاد و گرایش‌های تفکر انتقادی - خوشفکری - مرجع ایده ها و آموزش های علمی تعریف عملیاتی :در این پژوهش منظور بررسی میزان مطلوبیت اهداف مصوب در برنامه رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی می باشد. محتوا تعریف نظری:ماده برنامه درسی است از آنچه که باید آموخته شود(قورچیان،1374). تعریف عملیاتی: دراین پژوهش منظور بررسی میزان مطلوبیت محتوای ارائه شده در طول دوره رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی می باشد. فعالیت های یادگیری تعریف نظری:اشاره به در گیری فراگیران در امر یادگیری دارد(ملکی،1379). تعریف عملیاتی :در این پژوهش منظور بررسی میزان در گیر نمودن دانشجویان در امر یادگیری توسط اساتید در کلاس درس می باشد. روش های تدریس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




فصل اول: کلیات تحقیق

1-1- مقدمه …………………………………. 2

1-2- بیان مسأله …………………………….. 3

1-2-1 تعریف عملیاتی……………………….. 4

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش ………………….. 4

1-4 – اهداف ………………………………… 4

1-4-1 هدف کلی…………………………….. 4

1-4-2 اهداف ویژه …………………………. 5

1-5- پرسش های اساسی پژوهش. …………………………………………………………………………………………5

1-6 متغیرهای اساسی پژوهش……………………… 6

فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق

2-1- اشاعه اطلاعات……………………………. 8

2-1-1 مقدمه ……………………….. ……8

2-1-2 کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی همدان  .9

2-1-3 تعریف اشاعه اطلاعات ……………….. .10

2-1-4 ضرورت و اصول اشاعه اطلاعات………….. 11

2-1-5  انواع بهره گیران از خدمات اطلاعاتی…… 13

2-1-6  تحقق خدمات اشاعه ………………….. 15

2-1-6-1 انواع خدمات اشاعه اطلاعات بر اساس منابع اطلاعاتی 16

2-1-6-1-1  خدمات اشاعه مشاوره ای….. 16

2-1-6-1-2  خدمات میز امانت……….. 17

2-1-6-1-3  امانت بین کتابخانه ای….. 18

2-1-6-1-4  امانت مجلات……………. 18

2-1-6-1-5  تهیه کپی……………… 19

2-1-6-1-6 انتقال از راه دور……………………………………………………… ………………………………………….. 20

2-1-6-2  اشاعه منابع اطلاعاتی ردیف دوم……. 20

2-1-6-2-1 خدمات ارجاعی…………… 20

2-1-6-2-2 خدمات آگاهی رسانی جاری.. .. 21

دانلود پایان نامه

 

2-1-6-2-3  فهرست سفارشات…………. 21

2-1-6-2-4  بولتن فهرست مندرجات …… 22

2-1-6-2-5  بولتن اطلاعات  کتابشناختی.. 22

2-1-6-2-6  نمایه ها……………… 22

2-1-6-2-7 خدمات کاوش گذشته نگر……. 23

2-1-6-2-8  خدمات مرجع……………. 23

2-1-6-2-9 خدمات پاسخ گویی به سوالات… 24

2 -1-6-2-10 بانک داده ها…………. 24

2-1-6-2-11 تحلیل اطلاعات………….. 25

2-1-6-2-12 تثبیت اطلاعات………….. 25

2-1-6-2-13 ارزیابی اطلاعات………… 25

2-1-6-2-14 بسته بندی دوباره اطلاعات… 26

2-1-6-3 اشاعه منابع اطلاعاتی ردیف سوم…….. 26

2-1-6-3-1 خدمات ارتباطی…………. 26

2-1-6-3-2 اطلاعات خبری (اطلاعات صریح) 27

2-1-6-3-3 اشاعه از طریق ارتباط مستقیم 27

2-1-6-3-4 رسانه های گروهی……….. 28

2- 2   اشاعه گزینشی اطلاعات………………… ..28

2-2-1 مقدمه…………………………….. 28

2-2-2  ایجادپرونده………………………. 30

2-2-3  مفهوم ربط………………………… 33

2-2-4 بازیافت ناخواسته…………………… 34

2-2-5  تطبیق دادن……………………….. 35

2-2-6  اطلاع دهی…………………………. 36

2-2-7 بازخورد…………………………… 36

2-2-8 بازنگری و بهنگام کردن پرونده ……….. 36

2-2-9  اجرا…………………………….. 37

2-2-10  سایر پالایشها…………………….. 37

این مطلب را هم بخوانید :

2-2-11  انتقال و ذخیره داده ها……………. 37

2-2-12 جستجو توسط کاربر نهایی…………….. 38

2-2-13 مدیریت یکپارچه اطلاعات…………….. .39

2-2-14 خدمات اطلاعات پردازش شده…………………………………………………………………………….40

2-2-15 مثالی موفق از اشاعه گزینشی اطلاعات………………………………………………………………….41

2-2-16  تحویل اطلاعات………………………………………………………………………………………………..43

2-2-16-1  اصول………………………………………………………………………………………………………43

2-2-16-2  پست الکترونیک……………………………………………………………………………………….44

2-2-16-3  ابزار گروهی، اینترنت، اینترانت، اکسترانت    …44

2-2- 17 خدمات پشتیبانی………………… 48

2-2-18 بازخورد بهره گیران و ارزیابی خدمات.. 48

2-2-19 مشکلات اشاعه……………………. 49

2-3 پیشینه پژوهش…………………………… 50

2 -3-1  پیشینه پژوهش در ایران…………… . 50

2-3-2 پیشینه پژوهش در خارج از ایران……….. 52

 

فصل سوم: روش تحقیق

3-1- مقدمه ………………………………… 61

3-2- روش انجام پژوهش………………………… 61

3-3- جامعه پژوهش……………………………. 61

3-4- روش گردآوری و تجزیه تحلیل داده ها………… 62

3-5- محدودیتهای پژوهش……………………….. 62

 

 

فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها

 

4-1- مقدمه……………………………… ….64

4-2- تجزیه و تحلیل اطلاعات…………………… 64

 

فصل پنجم:نتیجه گیری و پیشنهادات

5-1-پاسخ به سوالات اصلی پژوهش……………………………………………………………………………………..96

5-2- بحث و نتیجه گیری………………………. 100

5-3- پیشنهادات پژوهش……………………………………………………………………………………………………101

5-4- پیشنهادات برای پژوهش های آینده……………………………………………………………………………..101

منابع و مآخذ

فهرست منابع فارسی…………………………………………………………………………………………………………..103

فهرست منابع نگلیسی…………………………………………………………………………………………………………105

پیوستها

پیوست 1 …………………………………………………………………………………………………………………………108

چکیده انگلیسی …………………………………………………………………………………………………………………112

  • مقدمه

اشاعه اطلاعات را از ارزنده‌ترین و مهم‌ترین خدمات هر کتابخانه و مرکز اطلاع‌رسانی دانسته‌اند. در واقع، مهم‌ترین رسالت کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی اشاعه اطلاعات است. دلیل اهمیت و ضرورت ارائه و اشاعه اطلاعات را می‌توان افزایش روزافزون اطلاعات، لزوم روزآمد نگاه داشتن دانش متخصصان حوزه‌های مختلف علمی، توجه به صرفه‌جویی در وقت و هزینه استفاده‌کنندگان و تلاش به‌ منظور افزایش تقاضا و بازاریابی برای خدمات اطلاع‌رسانی و کسب منابع مالی برای کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی دانست. این نوع اشاعه شامل جستجو و ارسال اطلاعات مورد نیاز هر فرد بطور انفرادی، منظم، و مستمر است. در ابتدا، این خدمات به‌صورت دستی ارائه می‌شد و مراحل آن عبارت بود از اینکه کتابداران با استفاده از فرم‌ها و پرسشنامه‌های ویژه‌ای نیازهای اطلاعاتی هر یک از استفاده‌کنندگان را با پرسش از آنها مشخص می‌کردند و سپس کلیه منابع اطلاعاتی موجود در کتابخانه جستجو می‌گردید و اطلاعات کتابشناختی و چکیده منابعی که با نیازهای اطلاعاتی استفاده‌کنندگان منطبق بود به‌صورت انفرادی برای هر یک از آنان فرستاده می‌شد. در مرحله سوم، استفاده‌کننده اطلاعات کتابشناختی و چکیده‌های ارسالی را مطالعه و اصل یا تصویر منابع منطبق با نیازهای خود را از کتابخانه درخواست می‌کرد. پس از آنکه منابع مربوط به گذشته جستجو می‌شد، کتابدار فقط منابع اطلاعاتی جدید را بررسی می‌کرد و اطلاعات کتابشناختی و چکیده منابع مرتبط با نیازهای اطلاعاتی استفاده‌کنندگان را به ‌همان روال قبل ارسال می‌کرد. خدمات اشاعه گزینشی اطلاعات به ‌شدت وابسته به دریافت منابع اطلاعاتی جدید است و با دریافت این منابع است که اشاعه گزینشی اطلاعات می‌تواند استفاده‌کنندگان را روزآمد نگه دارد.

اصطلاح «اشاعه گزینشی اطلاعات[1]»، در واقع در سال 1985 برای نظام های رقومی به کار رفت. روند کار بسیار شبیه نظام دستی است. یعنی ابتدا طبق پرونده پژوهشی[2]پژوهشگران، کلیه اطلاعات مرتبط با هریک از موضوع‌های مورد علاقه یا طرح‌های پژوهشی پژوهشگر از پایگاه‌های اطلاعاتی بازیابی و برای وی ارسال می‌شود. در مرحله بعد، پس از اینکه کتابخانه یا پایگاه‌ مرکز اطلاع‌رسانی اطلاعاتی جدیدی دریافت کرد، آنها را طبق پرونده پژوهشگران جستجو می‌کند و جدیدترین اطلاعات مرتبط با طرح‌های پژوهشی یا علاقه آنان را برای هریک به‌طور جداگانه می‌فرستد. معمولاً این کار به‌طور منظم و در فواصل زمانی معیّن انجام می‌شود.

کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی بخشی از نظام آموزش عالی کشور محسوب می شوند و نقشی بسیار مهم در گردآوری و انتقال اطلاعات علمی ایفا می کنند. این کتابخانه ها می توانند کانون اصلی تامین منابع اطلاعاتی مورد نیاز محققان و پژوهشگران باشند، مشروط بر آنکه منابع آنها هم روزآمد باشد و هم از لحاظ کمی و کیفی جوابگوی نیازهای روبه رشد جامعه استفاده کننده باشد. برای پذیرفتن چنین نقشی به کارگیری تکنولوژی جدید اطلاعاتی در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی ضروری است.

 

  • بیان مسأله

حجم روز افزون اطلاعات و لزوم روزآمد نگه داشتن دانش متخصصان حوزه های مختلف و توجه به صرفه جویی در وقت و هزینه استفاده کنندگان همگی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی را برآن داشته است تا به ارائه اطلاعات روزآمد منطبق با نیاز مراجعه کنندگان پرداخته و به وظیفه اطلاع رسانی خود عمل کنند.

” «اشاعه گزینشی اطلاعات» از جمله روشهای نوین خدمات آگاهی رسانی جاری است که به منظور انطباق اطلاعات با خواسته های مراجعان برای استفاده بیشتر و بهتر از منابع کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی به وجود آمده است. درواقع «اشاعه گزینشی اطلاعات »  سیستم اطلاع رسانی در انتظار وصول در خواست های مکرر باقی نمی ماند بلکه با یکبار اعلام نیاز و علاقه افراد به اطلاعات به صورت خودکار، با رسیدن مدارک جدید عمل انتخاب و ارسال اطلاعات انجام می شود.”       (جعفر بیگلو، 1376)

با توجه به عمده ترین موانع در دستیابی به اطلاعات که شامل محدودیت وقت و اشتغال زیاد و عدم آگاهی از منابع می باشد، وظیفه اطلاع رسانی کتابداران ایجاب می کند که به بهترین نحو ممکن این موانع را از میان بردارند و اطلاعات لازم را در اختیار اعضاء هیات علمی که روزآمد بودن اطلاعاتشان به بهبود وضع تحقیق و تدریس می انجامد قرار دهند. با توجه به این امر که کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی همدان دارای انواع منابع در قالب کتاب، بانک های اطلاعاتی پیوسته، نشریات فارسی و لاتین در زمینه پزشکی می باشد می تواند وضعیت مطلوبی در زمینه ارائه خدمات «اشاعه گزینشی اطلاعات» داشته باشد اما تاکنون نسبت به ارائه این خدمات از طریق کتابخانه به اعضاء هیات علمی فعالیتی انجام نگرفته است، اکنون در این پژوهش به امکان سنجی اشاعه گزینشی اطلاعات و اینکه زمینه فراهم آوری آن را می توان مهیا نمود، پرداخته می شود.

1 -2-1-  تعریف عملیاتی

   اعضاء هیات علمی: مدرسانی با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر که به عنوان مربی، استادیار، دانشیار و استاد در دانشگاه علوم پزشکی همدان به صورت تمام وقت مشغول به تدریس می باشند.

اشاعه گزینشی اطلاعات: یک نظام بازیابی ماشینی اطلاعات است که در آن با استفاده از رایانه    می توان اطلاعات مورد نیاز هر فرد را با توجه به زمینه موضوعی ، دوره زمانی، زبان و نوع منبع از قبیل اطلاعات کتابشناختی ، چکیده و یا اصل منبع برای او ارسال داشت، که منظور از ارسال در این پایان نامه فرستادن مطالب درخواستی به پست الکترونیکی اعضاء می باشد.

امکان سنجی: به معنی تعیین امکانات موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی همدان جهت  اشاعه گزینشی اطلاعات که شامل وجود منابع، امکانات و فناوریهای موجود، بازیابی و ارسال خودکار اطلاعات است، وجود افرادی که تمایل به دریافت خدمات اشاعه گزینشی اطلاعات داشته باشند.

  • اهمیت و ضرورت پژوهش

با توجه به حجم بسیار زیاد رکوردها و منابع اطلاعاتی در کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی همدان، لازم است تا تدابیر لازم برای جلوگیری از اتلاف وقت استفاده کنندگان جهت یافتن اطلاعات مورد نظرشان اندیشیده شود. درحال حاضر کاربران برای اطلاع از اینکه اطلاعات جدیدی به پایگاه های کتابخانه افزوده شده است یا خیر، بایستی به صورت مرتب به پایگاه مراجعه کنند که این کار وقت گیر و بی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




الف- تربیت   …………………………………………………………………………………………….    14

ب- آموزه­های تربیتی  ………………………………………………………………………………..    15

ج- مفاتیح الجنان  ……………………………………………………………………………………….   15

د- دعا    …………………………………………………………………………………………………..    16

پیشینه نظری و تجربی     ………………………………………………………………………………    16

الف- پیشینه نظری   ……………………………………………………………………………………    16

پیشینه تجربی    ………………………………………………………………………………………….    20

ب- چکیده تحقیقات انجام شده در ایران   …………………………………………………….    20

ج- چکیده تحقیقات انجام شده در خارج از ایران    ………………………………………..    22

روش اجرای تحقیق    …………………………………………………………………………………..  22

الف- نوع تحقیق بر اساس طرح تحقیق و اهداف آن     ………………………………………  22

ب- ابزار و روش جمع آوری داده ها     …………………………………………………………..  23

ج- منابع اطلاعاتی      ………………………………………………………………………………….   23

د- روش تجزیه و تحلیل داده ها یا اطلاعات   …………………………………………………..   23

فصل دوم: مبانی خداشناسی در مفاتیح و آموزه های تربیتی آن

مقدّمه    …………………………………………………………………………………  24

خداوند، مهربان است.    ……………………………………………………………  26

آموزه­های تربیتی   ………………………………………………………………..  40

خداوند، حکیم است.    …………………………………………………………..    56

آموزه­های تربیتی     …………………………………………………………….     60

خداوند، پوشاننده خطاست.   …………………………………………………       77

آموزه­های تربیتی    …………………………………………………………………………..        79

خداوند، هدایت کننده است.    ……………………………………………..        86

  • هدایت عمومی یا تکوینی ………………………………………………………….          86
  • هدایت تشریعی ……………………………………………………………………..          86
  • هدایت توفیقی ……………………………………………………………………..           86
  • هدایت در آخرت به سوی بهشت و وصول به مطلوب ………………………..       86

آموزه­های تربیتی    ………………………………………………………………..     88

فصل سوم: مبانی انسان شناسی در مفاتیح و آموزه­های تربیتی آن

مقدّمه    ………………………………………………………………………………..     91

 

انسان، حریص است.    ……………………………………………………………..     94

آموزه­های تربیتی      ……………………………………………………………..     102

انسان، ممکن الخطاست.    …………………………………………………………    111

آموزه­های تربیتی    ………………………………………………………………..    119

انسان، ضعیف است.    ……………………………………………………………….   121

آموزه­های تربیتی    ………………………………………………………………..   122

فصل چهارم: مبانی دنیا شناسی در مفاتیح و آموزه­های تربیتی آن

مقدّمه    …………………………………………………………………………………   125

دنیا، آفریدۀ خداست.    …………………………………………………………..    128

آموزه­های تربیتی   ………………………………………………………………..    141

دنیا، فریبکار است.    ……………………………………………………………….     147

آموزه­های تربیتی   …………………………………………………………………    149

دنیا، زودگذر است.   ………………………………………………………………… 154

آموزه­های تربیتی    …………………………………………………………………. 159

دنیا، محل سختی­هاست.    …………………………………………………………  164

آموزه­های تربیتی    …………………………………………………………………. 170

فصل پنجم: مبانی مرگ شناسی در مفاتیح و آموزه های تربیتی آن

مقدّمه     …………………………………………………………………………………  174

مرگ، حقیقت است.    ………………………………………………………………  177

آموزه­های تربیتی    …………………………………………………………………   184

نحوۀ مرگ، عین نحوۀ زندگی است.    ……………………………………….   189

آموزه­های تربیتی   ………………………………………………………………..    195

فصل ششم: نتیجه­گیری …………………………………………………………….    198

محدودیّت­های محقّق ……………………………………………………………..   201

محدودیتّ­های تحقیق  …………………………………………………………….  202

پیشنهادات  ……………………………………………………………………………..  202

فهرست منابع  ………………………………………………………………………..   203

منابع فارسی    ………………………………………………………………………..  203

 

این مطلب را هم بخوانید :

منابع عربی   ………………………………………………………………………….   213

 فصل اول

طرح مسئله

مقدّمه:

«هم دعـــــــا از تو اجابت هــم ز تو ایمــنی از تو مهـــــابت هــم ز تو

جز تو پیش کی بر آرد بنده دســـت  هم دعا و هم اجابت از تـــوسـت»

(مولوی، 1388)

انسان در اعماق وجود خویش در می یابد که نیازمند تضرّع و ناله به سوی قدرتی نامتناهی است تا به زبان فطرت خود، خالق خویش را بخواند و نیاز خود را به سوی بی نیاز مطلق بیاورد و از او استمداد طلبد. خلجی مترجم صحیفه سجّادیه (1380) در این باره می­گوید: «دعا، به معنای خواندن خداوند و خواستن از او، یکی از امور قطعی و دستورهای حتمی در ادیان توحیدی است» (ص 14). امام سجّاد علیه السلام (1380) می فرمایند: «و باز فرمودی: «مرا بخوانید شما را پاسخ می­گویم، آنان که از بندگی من سر برتابند، خوار به دوزخ درآیند»[1]. پس خواندن خود را عبادت، و ترکَش را کبرورزی نامیدی، و بر ترک آن به درآمدن به دوزخ، همراه با خواری تهدید کردی» (دعای 45 صحیفه سجادیه). «فَإِنَّکَ أَمَرْتَنِی بِالدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلْتَ لِی بِالْإِجَابَهِ، زیرا تو خود دستور دعایم دادی و اجابت آن را نیز برایم به عهده گرفتی » (اعمال مخصوص شب اول ماه رمضان، ص779).

در آیه شریفه 60 سوره مبارکه مؤمن (غافر) در قسمت اوّل خداوند انسان را دعوت به دعا می نماید و در ادامه می فرماید کسانی که از «عبادت» من سر برتابند…؛ از این آیه می­توان استدلال نمود که مغز و جان عبادت و پرستش، دعاست…[2] یعنی کسی که عزم رسیدن به هدف اصلی آفرینش خود «عبودیت» را دارد، «دعا» از مهمترین و بلکه تنها راه «عبد شدن» است. دعا اکسیری گرانبها در اعماق جان آدمی است که با فطرت او سرشته گردیده است. «انسان دعایی غریزی و درخواستی فطری دارد که با زبان فطرتش از پروردگارش حاجت می خواهد» (موسوی همدانی، 1387 الف، ص 47). فقر ذاتی انسان، او را به دعا وا می دارد و بهترین دلیل بر عرضه حاجت به سوی وجود مطلق، همان احساس عجز و ناتوانی در برابر قدرت کامل است.

دعا، هم یک نیاز ذاتی است و هم راهی برای برآورده شدن نیازها، و هم طریقی برای محو فلاکتهاست. دعای غریزی و فطری را همه موجودات عالم فریاد می کنند: «یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأنٍ[3]» (رحمن: 29)؛ «همه کسانی که در آسمانها و زمینند از او درخواست می‏کنند، و او همه روزه مشغول کاری نو است‏» (تفسیر المیزان، ج19، ص154) و انسان که اشرف مخلوقات است به نحو برتر، دعا را با زبان فطرت خود بیان می نماید و به حضرت باریتعالی عرض حاجت می کند: «اللّهم … فَإِلَیْکَ عَجَّتِ الْأَصْوَاتُ بِصُنُوفِ اللُّغَات، خدایا … صداها با انواع مختلف لغاتشان (و هر کس به زبانی ناله اش) بسوی تو بلند است» (دعای عرفه،ص875). خداوند اجابت دعا را بی­قید و شرط قرار داده (بقره: 186) به شرط آنکه دعا، دعای حقیقی باشد و دعا کننده از زبان فطرت خود ـ که هیچگاه دروغ نمی گوید ـ دعا کند. ارکان اصلی دعا از نظر علامه طباطبایی (ره) (1387الف) اخلاص در دعا، مطابقت قلب و زبان، بریدگی از اسباب ظاهری و توسّل به خدای تعالی است و آدابی از قبیل خوف و طمع، رغبت و رهبت، خشوع و تضرّع، اصرار، ذکر، عمل صالح، ایمان و ادب حضور باعث می شودکه دعا، نیایش حقیقی شود و بی قید و شرط به استجابت برسد و این آداب و مقدمات وسایلی برای پرورش و تربیت روح انسان است. دعا به صورت دعای فطری و دعای زبانی صورت می گیرد. دعای فطری نیازی به تعلیم ندارد؛ چون پروردگار عالم آن را با سرشت آدمی تنیده است. «زبان دعا زبان مشترک آدمیان است و منشأ فطری دارد و می تواند محور وحدت انسان ها و بستر گفتگوی تمدنها و ادیان قرار گیرد» (سلمانپور، 1384، ص 38). هر انسانی نیز، می تواند به هر زبان و لهجه ای و با هر محتوایی که مطابق با دعای فطری اوست، به زبان، «دعا» گوید.

ائمه طاهرین علیهم السلام به عنوان انسان هایی که به کمال رسیده اند، در این زمینه دعاهایی را به انسان ها تعلیم فرمودند که نه تنها با زبان غریزه آنها هم­نواست، بلکه متون آموزشی متقنی را برای انسان به ارمغان آورده اند. « نکته بارزی که با کمی تدبّر در ادعیه اسلامی موجود در کتب دعا … جلوه می کند این است که دعاهای ائمه علیهم السلام تنها دعا نیست بل متن درس اسلام­شناسی است، متن درس برای عقاید اسلامی، احکام، اخلاق و درس زندگی و آداب معاشرت، آداب جهاد و … می باشد و چه نیکو درسهایی که معلمان آنها ائمه سلام الله علیهم اجمعین باشد» (برازش، 1368، ص48). با توجه به نکات ذکر شده ـ که «الدّعاءُ مُخُّ العِبادهِ» (مجلسی،1404ق ب، ص 300) « دعا مغز و جان‏ عبادت است» (غفاری ساروی، 1375، ص334) ـ و اینکه هدف نهایی آفرینش انسان «عبودیت» (باقری، 1387) و «هدایت متربی به سیر الی الله و قرب به خداست» (صاحبدل، 1388)؛ و با توجه به اینکه ائمه اطهار علیهم السلام منابع اصیلی از معارف الهی را به انسان تعلیم فرموده اند، پس می توان اینگونه نتیجه­گیری کرد که بررسی ادعیه ائمه اطهار علیهم السلام و تعمّق در آن، می تواند نکات ظریف و دقیقی را در طریق تربیت انسان و «عبودیت» به بشر تعلیم دهد.

در فرهنگ تشیع، اهمیت بسیار به مسئله نیایش داده شده است و شرط لازم و ضروری رسیدن به کمال واقعی انسان، دعا معرفی شده است (کلباسی، 1362). از سوی دیگر رسیدن به کمال مطلوب انسانیت، جز با پرورش قوای فطری و درونی او امکان­پذیر نخواهد بود و «عبودیت» جز از راه «تربیت» میسّر نمی­شود. از همه اینها این نتیجه را می توان اخذ نمود که از مضامین ادعیه در جهت تربیت انسان سود بسیاری می توان جُست و تعمّق در ادعیه باعث دریافت معارف ارزشمندی در باب تربیت خواهد گردید.

در طول تاریخ، انسان به عنوان موجودی دارای اندیشه، همواره در پی کشف مجهولات ذهنی خود بوده است. او در ورای زندگی مادی خویش، با سؤالاتی روبرو می شود که پاسخ به آنها برای او حیاتی به نظر می رسد. پاسخ صحیح به سؤالات ذهن او، باعث ترجیح و تعیین گزینه های خاص در زندگی و جهت­گیری او در مسیری معین می گردد. موجود چند ساحتی «انسان» برای پرورش ابعاد گوناگون وجود خود نظیر جسم، عقل، عاطفه، اخلاق، معنویت و … باید چارچوبی در ذهن خود بسازد و از فلسفه ای پیروی نماید. «می توان فلسفه را نوعی دانش جامع و ژرف قلمداد کرد که آدمی می تواند نسبت به اشیا و امور و نحوه انجام کارها به دست آورد، به طوری که اینچنین دانشی می تواند سبب گردد انسان امور عالم را آنگونه که هستند ببیند و کارها را آن گونه که باید انجام دهد» (علوی، 1386، ص 17). نگاه جامع و ژرف به همه جوانب زندگی سبب می شود که بصیرتی در فرد ایجاد گردد و کارها را آنگونه که باید، انجام بدهد. در قرآن کریم، خداوند متعال به کَرّات انسان را به فیلسوفانه نگریستن دعوت می نماید (نساء: 86) و از پیروی کورکورانه از روشها منع می نماید (مائده: 104). مفاتیح الجنان تألیفی از ادعیه و زیارات منقول از ائمه­اطهار علیهم السلام می باشد که معارف زلال وحی را به نسل امروز منتقل می نماید. در صورتی که «تدبّر» به جای سطحی نگریستن به ادعیه و زیارات قرار گیرد، مسلمین به گنجی عظیم دست خواهند یافت که هر چه بیشتر استخراج گردد، معادن جدیدتری کشف خواهد شد.

شریعتی (1387) یکی از عناصری که دعای اسلامی را تشکیل می دهند را عنصر فکری می­داند: «عنصر فکری یعنی این که تمام متن دعای اسلامی از اول تا آخر … درباره خداشناسی، انسان شناسی، اصول اخلاقی و اصول اجتماعی و حقوق افراد نسبت به هم و طبقات نسبت به هم و بیان ایده­آل های بشری و همچنین بیان ترس و گریز از خطرها و پستی های اجتماعی و فردی و اخلاقی است» (ص83).

قرآن و اهل بیت دو ثقل مهم دین الهی اسلام می باشند که هر کدام با دیگری تفسیر می گردد و هر دو با هم اصول اعتقادی و عملی انسان را ترسیم می نمایند و غفلت از هر کدام باعث ورود ضربات مهلک به پیکره «برنامه زندگی انسان» خواهد بود. همانگونه که مسلمین امر به تدبّر در قرآن شده اند، در مفاهیم متون دعایی به یادگار مانده از ائمه نیز تدبّر واجب و لازم به نظر می­رسد.

حال اینگونه بحث ادامه می یابد که دعا چیست؟ «آن حالت روحی که میان انسان و معبودش رابطه انس ایجاد نموده و کشش برقرار می سازد نیایش نامیده می شود» (جعفری، 1347، ص 3).

دعا از جمله مفاهیم اسلامی است که عقیده مسلمانان درباره آن بسیار متفاوت است. عده ای دعا را در متن زندگی خویش قرار می دهند و اعمالشان را در هم تنیده با دعا انجام می دهند و گروهی می پندارند که دعا می تواند جای عمل را در زندگی انسان بگیرد و آنها می توانند عمل را در پرتو دعا کنار گذاشته و در سایه دعا به همه چیز دست یابند (برازش، 1368). از دیدگاه ائمه کسی که به گناهش ادامه می دهد و از خداوند طلب آمرزش می نماید مانند کسی است که پروردگارش را مسخره کرده است (رضایی، 1377). پس در سیره ائمه اطهار علیهم السلام کنارگذاشتن عمل و دعا کردن در قبال آن، مردود است و در زندگی آنها به زیبایی مشاهده می گردد که ایشان در عین مأنوس بودن با دعا و نیایش، به جهاد و کوشش، تفکر و اندیشه و کسب علم می پرداختند و شجاعت و حمیت و مسئولیت پذیری در زندگی آنان موج می زند. «شناخت ما از استعدادهایمان باعث برداشت درست و دقیق از دعا شده، ما را در سعی و تلاش با انرژی مضاعف یاری می رساند» (خوشناموند، 1388).

تربیت از دیدگاه مطهری عبارت است از پرورش دادن استعدادهای درونی بالقوّه موجود در یک شیء و به فعلیت درآوردن آن (مطهری،1388الف)؛ و تربیت اسلامی از دیدگاه باقری، شناخت خدا به عنوان ربّ یگانه انسان و جهان و برگزیدن او به عنوان ربّ خویش و تن دادن به ربوبیت وی و تن زدن از ربوبیت غیر اوست (1387)؛ و به مفهوم واضح تر تربیت اسلامی عبارت است از عبد شدن و رسیدن به مقام عبودیت. حال که تربیت در اسلام رسیدن به مقام عبودیت معرفی می شود و با توجه به حدیث «الدّعاء مخّ العباده»، پس عبودیت که از راه عبادت حاصل خواهد شد جز با دعا، بدست نخواهد آمد و تربیت جز از راه دعا به انجام نخواهد رسید.

حال اینگونه به مسئله نگاه می­کنیم که آیا پرورش ابعاد مختلف وجودی انسان یعنی بعد دینی، جسمانی، عقلانی، عاطفی و اجتماعی انسان در پرتو دعا می تواند انجام بگیرد؟ و اهداف مترتّب بر دعا می تواند پرورش این ابعاد را پوشش بدهد؟ (علوی، 1388).

دعا بدلیل ایجاد ارتباط با پروردگار، چه به صورت دعای فطری و چه به صورت دعای زبانی (از زبان خود داعی و یا از زبان انسان های کامل) می تواند در پرورش بعد دینی و معنوی انسان نقش داشته باشد. وصول روح انسان به سرچشمه معنویت و رحمت، تشنگی­های او را سیراب نموده و از امواج رحمت فیض، او را مملوّ خواهدکرد. در دین اسلام و مذهب شیعه توجه خاص به فرهنگ دعا شده است و ادعیه متعدّدی که از امامان شیعه بر جا مانده و تأکید فراوان بر دعا و نقش آن در زندگی انسان به این امر اذعان دارد که از دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام دعا از روشهای مهم تربیت بعد دینی در انسان است. البته دیدگاه انسان نسبت به دعا در این مقوله بسیار اهمیت دارد. در دیدگاه ائمه علیهم السلام، کلیه افعال انسان می تواند رنگ و بوی دعا به خود بگیرد و حتی حرکات و سکنات روزمره او می تواند نیایش به درگاه باریتعالی به حساب آید. شرایط و لوازمی که باعث می گردد این مهم تحقّق یابد، شرایط و لوازم خاصّی است که ما را به شرایط تربیت و تدریس رهنمون می­گردد. فردی که عبادات خود و نیایش به درگاه باریتعالی را با کاهلی اشتباه نمی گیرد و سعی و تلاش مضاعف را در راه خدمت به جهان هستی و خلق، خود و خانواده اش مصداقی از نیایش فرض می نماید، با تلاش و تهجّد خویش جسم خود را هم قوّت خواهد بخشید و لبیک پروردگار را در ازای «قَوِّ عَلی خِدْمَتِکَ جَوارِحی» (دعای کمیل، ص107) خواهد شنید.

ایجاد رابطه عاطفی و محبّت آمیز بین خالق و مخلوق، شکوفه های عاطفه و مهر را در نهاد انسان به عطرافشانی وا می دارد. پروفسور والتر رکوفمان استاد دانشگاه بریستول انگلیس به نقل از پناهی می­نویسد: «هنگام ستایش و نیایش چنان صمیمیت و اخلاقی در ما ایجاد می شود که در هیچ یک از حالات عادی میسّر نیست. سکوت تنهایی را می شکند و فضای گسترده ای را پیش روی نیایش کننده باز می­کند. احساسات و عواطفی که در گفت و گوهای معمولی با مردم دچار شرمساری ها و رودربایستی ها می شود، در اینجا به شکل سپاسگزاری های صمیمانه، و خواهش های دوستانه در می آید.آن چه در عقده دل به شکل غنچه های ناشکفته و پژمرده بوده، اکنون هم چون گل خندانی باز و شکفته می شود؛ روح آدمی پر و بال گرفته به آسمان ها پرواز کرده و اوج می گیرد» (1384، ص 156).

در حیطه پرورش بعد عقلانی سیریل برت، روان شناس انگلیسی می گوید: «ما بوسیله نماز (نیایش) می توانیم وارد آنچنان محیط گسترده­ای از نشاط عقلانی شویم که در شرایط عادی یارای وصول به آن را نداریم.

روژه گارودی، دانشمند و فیلسوف مشهور فرانسوی، با بیان هماهنگی عبادت مسلمانان، که به سوی کعبه با صفهای فشرده و با همدلی مجذوب سرچشمه­ی علم و قدرت هستی می­شوند به طور غیر مستقیم  نقش نیایش را در پرورش بعد اجتماعی مورد تأیید قرار می­دهد (پناهی،1384).

امام خمینی رحمه الله علیه (1387) درباره تربیت اجتماعی دعا می فرمایند: «… ما اگر هم قطع نظر از این بکنیم که برای رسیدن انسان به کمال مطلق این ادعیه کمک می کند، برای اداره یک کشوری هم اینها کمک می کنند. … وقتی جامعه (جمع) افراد است، افراد اگر فرض کنید نصفشان اشخاصی باشند که به واسطه اشتغال به همین دعا و ذکر و امثال ذلک از معاصی (دوری می کنند)، کاسب است کسبش را می کند، معصیت هم نمی کند، دزدی هم نمی کند. … تربیت جامعه به همین چیزهاست، به همین ادعیه است، به همین اموری است که از پیغمبر و از خدا وارد شده است» (ص104).

برای تربیت روانی انسان و دور شدن از امراض روانی و عصبی و رسیدن به آرامش، دعا، راه حل چاره ساز و نهایی است. «نهرو» مردی که از سنین جوانی لامذهب شده بود به نقل از مطهری در اواخر عمر می گوید: « من در روح و جانم خلأی احساس می کنم که هیچ چیز نمی تواند آن را پر کند مگر یک معنویت. علت این اضطرابی که در جهان پیدا شده، تضعیف نیروهای معنوی است. امروز که در دنیا بیماری های روانی زیاد شده، در اثر این است که برخی مردم از عبادت و پرستش رو برگردانده اند. ما این حساب را نکرده بودیم؛ ولی بدانید که هست» (پناهی، 1384و مطهری، 1388ب).

گاندی، هیل، ویلیام جیمز، مارسلی بوازار، کارل یونگ، هنری لینک و صدها دانشمند و فیلسوف شرق و غرب از ابعاد مختلف، دعا و نیایش را مورد تأیید و تصریح قرار داده اند و برای آن ارج و منزلتی غیرقابل وصف بر می شمارند. دانشمندان و صاحبنظران اسلامی نیز به این مهم پرداخته اند و بیشتر نقش تربیت معنوی و عاطفی دعا را مورد بررسی قرار داده اند (بختیاری، 1383، جعفری، 1347، شهیدی، 1387و …). به نظر می رسد شرایط بررسی تربیتی دعا و اثرات آن و استخراج آموزه های تربیتی از ادعیه مأثوره از ائمه اطهار علیهم السلام مهیا می باشد و می توان با تکیه بر تأییدات و تأکیدات اندیشمندان جهان و صاحبنظران اسلامی با قدرت این راه را ادامه داد.

بیان مسأله:

در دنیای معاصر به دلیل فاصله گرفتن بشر از بنیان فطرت خویش و روی آوردن به آنچه با عنصر وجودی و معنوی او فاصله دارد، دچار اضطراب و نگرانی شده است و آرامش درونی خویش را از دست داده است. «انواع گرفتاری هایی که امروزه بشر دست به گریبان است همگی ناشی از غفلت انسان از تربیت و سازندگی روحی و اخلاقی است» (سلیمانی میمند، 1385). دعا، معجونی از تعلیم و تربیت است که هم روح انسان را تربیت می کند و از طریق رابطه با معبود، صفای باطن و فیوضات معنوی را برای بشر به ارمغان می­آورد و هم اینکه حاجات انسان را برآورده ساخته و بلاها و رنجها را از انسان دفع می نماید. از طرفی تضرّع و خشوع هنگام دعا، غرور و منیت انسان را می شکند و آرامش دل و روحیه قوی برای او به ارمغان می آورد. همچنین است توجه به معانی و معارف ادعیه، که با افزایش شناخت و معرفت انسان، او را در پیمودن صحیح مسیر زندگی یاری نموده و وی را ثابت قدم می نماید (محمدی اشتهاردی، 1380). «دعاهای شیعی علاوه بر مفهوم نیایش و طرح نیازهای بندگان دارای جنبه های عاطفی، آموزشی و حتی فرهنگی و سیاسی اجتماعی دیگری نیز هست» (عسگری، 1387، ص7). انسان امروز، که از اصل خویش دور گشته و روز به روز بر حیرانی و اضطراب او افزوده می گردد جز با پناه آوردن به دامان معنویت و دعا نمی تواند آرامش خویش را باز یابد. الکسیس کارل به نقل از پناهی (1384) می­گوید: «اگر صمیمانه به دعا و نماز بپردازید خواهید دید که زندگی شما به صورت عمیق و مشهودی تغییر خواهد کرد. باید بگوییم دعا فعالیتی است که برای تکامل صحیح شخصیت و تمامیت عالی ترین ملکات انسانی ضرورت دارد. تنها در دعا و نماز اجتماع کامل و هماهنگ بدن و فکر و روح حاصل می شود و به آدمی که هم چون نی شکننده­ای است، نیرومندی و استقامت بیرون از حدّ تصوّر می بخشد. دعا و نماز عملی است که آدمی را در حضور خدا قرار می دهد» (ص 161).

«هنری لینک[4] در کتاب «بازگشت به ایمان» اظهار می دارد: در نتیجه تجربه طولانی خود در اجرای آزمونهای روانی، به این مطلب پی برده ام که مؤمنان، دارای شخصیتی قوی و بهتر از افراد بی ایمان هستند. توین بی[5] معتقد است بحرانی که بیش­تر اروپائیان و امریکائیان در قرن حاضر دچار آن شده­اند، اساساً به فقر معنوی آنان باز می گردد. او عقیده دارد تنها راه درمان این فروپاشی اخلاقی که دنیای غرب گرفتار آن است، بازگشت به دین و معنویت می باشد» (پناهی، 1384، ص 160).

««بِک» یکی از روانشناسان معروف می­گوید: تصوّر خطرهای قریب­الوقوع که در زیربنای اعتقادات مبتلایان به اضطراب قرار دارد، باعث این بیماری شده است، به همین سبب اگر این افراد بخواهند خود را از احساسات اضطرابی فراگیر رها سازند، باید این اعتقادات و باورها را تغییر دهند؛ از این رو «بک» با استفاده از همین روش، یعنی تغییر باورهای بیماران به درمان آنها می­پرداخت و بیمار وقتی به نادرست بودن افکار و باورهای خود پی می برد، کمتر دچار اضطراب فراگیر می شد» (همان، ص 36). در بینش اسلامی، هر چه شناخت انسان از پدیده­های مرتبط با خود کاملتر و دقیقتر باشد، کمتر دچار سردرگمی و اضطراب می گردد و به وجود آمدن باورهای دقیق و صحیح از «خدا»، «انسان»، «دنیا» و «مرگ» می تواند انسان را به آرامش درونی و دور شدن از سردرگمی و اضطراب در زندگی برساند (پناهی، 1384). «ایجاد دگرگونی در تلقّی افراد از جمله لوازم قطعی تغییر رفتارها و اعمال آن هاست. زیرا نوع تلقّی و به عبارت دیگر نحوه ارزیابی امور، یکی از مبانی مؤثر در نوع رفتار و اعمال است… بینش نوعی آگاهی عمیق و گسترده است و از این رو آدمی را با واقعیت مورد نظر کاملاً در می پیوندد، امّا اصل آگاهی ممکن است سطحی و کم دامنه و لذا گمراه­کننده باشد. بر این اساس، خداوند گاه منحرفان را موصوف به «آگاهی» (علم) می­داند، اما همواره «بینش» (بصیرت) را از آنها منتفی دانسته است. در قرآن هم، روش «اعطای بینش» مورد تصریح قرار گرفته است: قَدْ جَاءکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا، به راستی بینش هایی از نزد پروردگار شما برایتان آمده است. پس هر که در پرتو آن بینا شود، به سود خود چنین کرده است و هر که کوری ورزد، به زیان خود عمل کرده است… (انعام: 104)» (باقری، 1387، ص 104).

رفیعی مترجم کتاب «سیر آرای تربیتی در تمدن اسلامی» در رابطه با اعتقاد شیعه در مورد علم امامان می گوید: «شیعه امامت علی علیه السلام و یازده فرزند او را منصبی الهی می داند که رسول خدا به آن تصریح فرموده است. یکی از ویژگی های امامان معصوم علیهم السلام احاطه آنان بر علوم الهی است، … امامان علیهم السلام در احاطه بر علوم … از هر رطب و یابسی در قرآن آگاه بوده اند. امامان علیهم السلام علوم الهی را آن مایه که لازم بوده است به شیعیان می آموختند و به آموزش علوم اهلبیت علیهم السلام به شیعیان بسیار اهتمام داشتند … » (1387، ص45). بنابراین ائمه اطهار علیهم السلام که شاگردان بر حق مکتب معرفتی قرآن کریم می باشند و از چشمه زلال معارف الهی قرآن نوشیده اند، در قالب بیان ادعیه، انسان ها را به بینش هایی می رسانند که منجر به «بینایی» (بصیرت) آنها خواهند شد و «سود» (رسیدن به کمال) آنان را در پی خواهد داشت. باقری (1387) بینش هایی را که در قرآن برای برداشت صحیح انسان ها از امور مطرح شده است را در پنج مورد بیان می نماید:

الف- بینش در مورد جهان هستی

ب- بینش در مورد دنیا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




1-1بیان مساله  …………………………………………………………………………………………. 3

1-2اهمیت وضرورت تحقیق……………………………………………………………………………. 6

1-2-1 فواید نظری تحقیق ………………………………………………………………………… 6

1-2-2 فواید کاربردی تحقیق……………………………………………………………………. 6

1-3 اهداف تحقیق ………………………………………………………………………………………. 6

1-3-1هدف کلی ………………………………………………………………………………………………. 6

1-3-2اهداف جزیی ……………………………………………………………………………………….. 6

1-4سوالات تحقیق …………………………………………………………………………………………. 6

1-4-1سوالات اصلی ……………………………………………………………………………………….. 6

1-5تعریف اصطلاحات تحقیق ……………………………………………………………………….. 6

1-5-1 داستان ………………………………………………………………………………………………. 6

1-5-2 متون ادب فارسی …………………………………………………………………………….. 7

1-5-3 آموزش فلسفه به کودکان …………………………………………………………….. 7

فصل دوم تحقیق : مطالعات نظری……………………………………………………………. 8

2-1 مبانی نظری تحقیق ……………………………………………………………………………. 8

2-1-1 فلسفه وحکمت …………………………………………………………………………………… 9

الف)فلسفه درآموزش فلسفه به کودکان……………………………………………….. 10

ب)حکمت الهی در متون ادب فارسی………………………………………………………… 12

2-1-2 فلسفه تعلیم وتربیت…………………………………………………………………….. 22

الف) فلسفه تعلیم وتربیت غرب …………………………………………………………… 23

ب) فلسفه تعلیم وتربیت اسلام…………………………………………………………… 27

2-1-3داستان………………………………………………………………………………………………….. 32

الف)داستان در آموزش فلسفه به کودکان …………………………………………………. 32

ب)داستان در متون ادب فارسی …………………………………………………………………. 37

2-2پیشینه تحقیق ……………………………………………………………………………………… 63

1-1-2پژوهشهای داخلی………………………………………………………………………………… 63

 

2-2-2پژوهشهای خارجی ……………………………………………………………………………… 64

فصل سوم: روش شناسی تحقیق(متدولوژی)……………………………………………… 67

3-1نوع تحقیق …………………………………………………………………………………………….. 68

3-2روش تحقیق   ………………………………………………………………………………………… 68

3-3جمع آوری اطلاعات  …………………………………………………………………………….. 69

3-4تجزیه وتحلیل سوالات ………………………………………………………………………… 69

3-5جامعه متنی ………………………………………………………………………………………….. 70

3-6نمونه تحقیق………………………………………………………………………………………….. 70

فصل چهارم: تجزیه وتحلیل یافته‌های تحقیق…………………………………….. 71

مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………. 72

4-1داستان در برنامه آموزش فلسفه به کودکان……………………………. 72

4-2استخراج داستانهای متون ادب فارسی  وتنظیم وطراحی جهت آموزش فلسفه به کودکان……………………………………………………………………………………………………………. 76

4-2-1مثنوی معنوی ……………………………………………………………………………….. 84

4-2-1-1 داستان خروروباه و شیر ………………………………………………………… 84

4-2-1-2 داستان شیر بی دم وشکم…………………………………………………………. 89

4-2-1-3داستان رومیان وچینیان……………………………………………………………. 94

4-2-1-4فیل و تاریکی……………………………………………………………………………….. 98

4 -2-2گلستان وبوستان سعدی………………………………………………………………….. 103

4-2-2-1 چاق ولاغر……………………………………………………………………………………… 103

4-2-2-2درخت بی مرگی …………………………………………………………………………….. 108

4-2-2-3بیماری عجیب ………………………………………………………………………………. 112

4-2-2-4سنگ انتقام …………………………………………………………………………………. 117

4-2-3منطق الطیر  و الهی نامه عطار نیشابوری ……………………… 121

4-2-3-1سی مرغ وسیمرغ…………………………………………………………………………….. 121

4-2-3-2شیخ صنعان …………………………………………………………………………………… 126

این مطلب را هم بخوانید :

4-2-3-3اسب سواری مرد دیوانه…………………………………………………………….. 132

4-2-3-4گنجشک وشکارچی ………………………………………………………………………….. 137

4-2-4کشکول شیخ بهایی……………………………………………………………………….. 143

4-2-4-1پیرزن وخدا…………………………………………………………………………………… 143

4-2-4-2شهادت کبک …………………………………………………………………………………… 147

4-2-4-3زنون حکیم……………………………………………………………………………………… 152

4-2-4-4عنوان بصری وامام صادق…………………………………………………………… 157

4-2-5شاهنامه فردوسی………………………………………………………………………………. 165

4-2-5-1ضحاک مار دوش………………………………………………………………………………. 165

4-2-5-2رستم وسهراب ………………………………………………………………………………. 169

4-2-5-3سام وزال وسیمرغ………………………………………………………………………… 174

4-2-5-4هفت خوان رستم ………………………………………………………………………….. 179

فصل پنجم: نتیجه گیری وپیشنهادات…………………………………………………… 186

5-1 نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………….. 187

5-2تحلیل داستان …………………………………………………………………………………….. 192

5-2-1      تحلیل داستانهای مثنوی معنوی……………………………………………… 192

5-2-1-1 تحلیل داستان خروروباه و شیر…………………………………………….. 192

5-2-1-2 تحلیل داستان شیر بی دم وشکم …………………………………………. 193

5-2-1-3 تحلیل داستان رومیان وچینیان…………………………………………… 195

5-2-1-4 تحلیل داستان فیل و تاریکی   …………………………………………. 196

5-2-2   تحلیل داستانهای گلستان وبوستان سعدی…………………………… 198

5-2-2-1 تحلیل چاق ولاغر………………………………………………………………………… 198

5-2-2-2 تحلیل درخت بی مرگی……………………………………………………………….. 200

5-2-2-3 تحلیل داستان تحلیل بیماری عجیب ………………………………….. 203

5-2-2-4 تحلیل داستان سنگ انتقام ………………………………………………….. 204

5-2-3 تحلیل داستانهای منطق الطیروالهی نامه عطار نیشابوری 206

5-2-3-1 تحلیل داستان سی مرغ وسیمرغ……………………………………………… 206

5-2-3-2 تحلیل داستان شیخ صنعان………………………………………………………. 209

5-2-3-3 تحلیل داستان اسب سواری مرد دیوانه ……………………………. 214

5-2-3-4 تحلیل داستان گنجشک وشکارچی……………………………………………… 215

5-2-4تحلیل داستانهای کشکول شیخ بهایی………………………………………… 216

5-2-4-1 تحلیل داستان پیرزن وخدا ………………………………………………….. 216

5-2-4-2 تحلیل داستان شهادت کبک ……………………………………………………. 220

5-2-4-3 تحلیل داستان زنون حکیم………………………………………………………. 221

5-2-4-4 تحلیل داستان عنوان بصری وامام صادق……………………………. 226

5-2-5تحلیل داستانهای شاهنامه فردوس…………………………………………….. 230

5-2-5-1 تحلیل داستان ضحاک مار دوش……………………………………………….. 230

5-2-5-2 تحلیل داستان رستم وسهراب ……………………………………………….. 232

5-2-5-3 تحلیل داستان سام وزال وسیمرغ…………………………………………. 235

5-2-5-4 تحلیل داستان هفت خوان رستم……………………………………………… 238

مشکلات ومحدودیتهای تحقیق…………………………………………………………………….. 240

5-3پیشنهادات تحقیق………………………………………………………………………………… 240

پیشنهادات پژوهشی تحقیق……………………………………………………………………….. 240

پیشنهادات کاربردی  ……………………………………………………………………………… 240

فهرست منابع ومآخذ : ……………………………………………………………………………. 243

فهرست منابع فارسی: ……………………………………………………………………………… 243

فهرست منابع انگلیسی:……………………………………………………………………………. 250

چکیده انگلیسی…………………………………………………………………………………………… 251

مقدمه :

    حیات انسان، یک حیات فکری استتفکّر، استعدادی الهی است که در اثر تربیت به فعلیت می رسد و انسان می تواند در پرتو تقوای الهی، با متعادل کردن قوای درونی خویش، از آن در مسیر فطرت توحیدی بهره برداری کندلذا فرایند تربیت باید به گونه ای باشد که طی آن قوّ ه تفکّر و تعقّل پرورش یابد.

  تمامی فعّالیت ها و فرایندهایی که موجب آگاهی فرد از جهان هستی می شوند شناخت نامیده می شود. ابزار شناخت و معرفت حواس، خیال، فکر، عقل، شهود و مکاشفه (قلب)معرّفی شده است که در این میان تفکّر و تعقّل نقش اساسی در شناخت حقیقت هستی وسعادت جاوید دارد.

   تفکّر، شناخت از طریق عمل ذهن بر روی اطّلاعات دریافت شده و اندوخته های قبلی برای تبدیل

مجهول به معلوم و دستیابی به نتیجه استتعقّل به معنای تجزیه و تحلیل و ربط دادن قضایا وسنجش و ارزیابی یافته ها براساس نظام معیار است که از طرق معتبر به دست آمده استترکیب تفکّر و تعقّل در عرصه نظر و عمل، حکمت استحکمت به معنای علم متین، محکم و استوار استحکمت نظری، دانش درباره واقعیت ها(هست ها)ستحکمت عملی درباره بهترین رفتار انسان برای رسیدن به سعادت و کمال (بایدها و نبایدها) استبراساس این دوکارکرد، عقل نیز به دوبخش نظری و عملی تقسیم می شود؛ تفکّر در حوز ه عقل نظری به حکمت نظری و تفکّر در حوزه عقل عملی به حکمت عملی می انجامد.

  درک و نیل به حقیقت با تفکّر به دست می آیدبه عبارت دیگر، انسان با تفکّر و خردورزی ” دانای به حقایق” می شود بنابراین، هر قدر زندگی انسان توام با تفکّر بیشتر و عمیق تر باشد، دانای به حقایق بیشتر و متعالی تر می شود و به هر میزان که این تفکّر کاهش یابد، دانایی نیز اندک خواهد بود.اما حقایق چه چیزهایی هستند که می توانیم با تفکّر آنها را بشناسیم. ؟ حقایق بر دو دسته اند:

  دسته اوّل از حقایق، واقعیت ها و موجودات جهان هستی و روابط و قوانین حاکم بر آنهاست.

خدا، فرشتگان، ستارگان، کهکشان، زمین، درختان، حیوان ها، انسان ها و قوانین و روابط میان آنها

نمونه هایی از این حقایق اند.

  دسته دیگر از حقایق، مربوط به اعمال و رفتار انسان می شوند؛ یعنی خوبی ها، و ارزش هایی که هر انسانی باید در زندگی بدان پایبند باشدراست گویی، عدالت خواهی، رعایت حقوق دیگران، احترام به پدر و مادر، انجام واجبات، دوری از محرّمات، احترام به قانون….

  عقل، وقتی که در واقعیت ها و موجودات عالم تفکّر می کند تا آنها را بشناسد”عقل نظری “نامیده می شود و آن گاه که می اندیشد و فکر می کند تا خوبی ها را از بدی ها، ارزش ها را از ضدارزش هاو رفتارهای زیبا را از رفتارهای زشت بازشناسد” عقل عملی” می نامند  وهمه این دانایی ها با تفکّر به دست می آیداز این رو امیرالمؤمنین علی علیه السّلام در تعبیری زیبا و لطیف” عقل را به درختی تشبیه کرده که ریشه آن فکر و میوه اش سلامت از جهل و پندار زشت است .

 

1-1بیان مساله

      قرآن، این معجزه جاویدان و منشور عظیم زندگی بشر که کتاب داستانسرایی نیست، به‌ روایتی حاوی‌ بیش‌ از 260  تا 116 قصه(قنادی، 1381)با مفاهیم عقلی از قبیل اثبات خدا ، رسالت انبیاء و معاد ، در قالب الفاظ شیرین و شیوا بیان شده واز ویژگی های هنری بالایی برخورار و علاوه بر رعایت اعجاز لفظی ، هیچ گاه از بیان محتوا و حقایقی که نقش هدایت و روشنگری را دارد ، غافل نمانده است،کلامی حکیمانه از طرف خداوند دانا و متعال است . همین امر باعث می شود که داستانهای آن نیز متناسب با روح کلی حاکم بر این کتاب باشد. (مکارم شیرازی، 1369 و  رکنی،1363). فلسفه وجودی قصه در قرآن در بیان آیات آن،تثبیت قلب پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در مقابل تمامی کارشکنی‏ها و لجاجتهای دشمنان؛بیان حقایق و واقعیتهایی از اقوام گذشته؛پند و موعظه؛تذکر و یادآوری به مؤمنان و رهروان راستین عنوان گردیده است  .(رحمانی،1369 و  مکارم شیرازی،1362)

قصه در متون دینی ، دارای سابقه ای دیرینه است و ادیان مختلف به منظور هدایت و بیدار کردن انسانها ، از قصه گویی و داستان سرایی ، بهره های فراوان برده اند.گرچه متاسفانه برخی کتابهای آسمانی مثل عهد عتیق و جدید ، به مرور زمان دستخوش تحریف شده اند ، اما هیچگاه از داستان تهی نبوده اند.

تاریخ ادبیات هر قوم و ملت نشان می دهد که هنر داستان گویی ، پیشینه ای به قدمت زندگی انسان در کره زمین دارد . داستان با خمیرمایه درونی انسان سر و کار دارد و همواره کودکان و بزرگسالان با شور و شوق نسبت به شنیدن انواع قصه ها ابراز علاقه میکنند .پس نویسندگان و داستان پردازان ، بهترین فرصت را برای القاء و تفهیم نظریات خود دراختیار دارند . بسیاری می دانند که بیان مطالب اخلاقی و گاه مفاهیم پیچیده ، به طور غیر مستقیم در قالب داستان ، با روحیه بشر سازگارتر است . از این رو ، سخنوران و مربیان نیز از این پدیده هنری بهره فراوان می برند .

قصه‏گویی بخش مهمی از ادبیات جهان و سهمی بزرگ از آثار شاعران و نویسندگان را داستان تاریخ تشکیل می‏دهد. بهترین آثار ادبای جهان در چارچوب داستان پی‏ریزی شده است. شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی، گلستان سعدی، ایلیاد و اودیسه دو اثر مهم هُمر شاعر بزرگ یونان و آثار هیجان‏انگیز ویکتورهوگوی فرانسوی، شکسپیر انگلیسی و گوته آلمانی همه و همه از دولت داستان   خوش درخشیده‏اند.

با تحول مبانی نظری و ماهیت علم، رویکردهای جدیدی در تعیین اهداف تربیتی و فرایند آموزش مطرح شده، از بارزترین رویکردها توجه به تفکردر فرایند آموزش است. انیس‌‌[1]، لیپمن‌‌[2]و پل‌ [3](1989 )به نقل از شعبانی،(1382 )معتقدند که تربیت انسان‌های صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد. اندرسون‌‌[4] (1977) و هارتر‌[5] (1980) بر نقش اساسی جستجوی معنا در شناخت تاکید می‌ورزند و معتقدند دانش‌آموزان باید به طور فعال تلاش کنند، اطلاعات جدید را با دانسته‌های قبلی خود وحدت بخشد و آن‌‌چه را مهم و با ارزش است استنباط و انتخاب کنند و به طور راهبردی درباره یادگیری خود بیندیشند. فیشر[6] (2001) بیان می‌کند که ما موجوداتی هستیم که نه تنها فکر می‌کنیم بلکه می‌توانیم درباره افکار خود فکر کنیم و آن‌ها را کنترل نمائیم. فهم ما از تفکر مرهون تلاش‌های کسانی است که در طی قرون، ماهیت ذهن و قوای ذهنی و راه‌های پرورش قوای ذهنی را مورد مطالعه و تحقیق قرار داده‌اند و مطالعه و تحقیق مستمر در این باره ممکن است آگاهی ما را راجع به این سؤال که تفکر چیست و چگونه می‌توانیمآن را در کودکان پرورش داد افزایش دهد.

دانش ما درباره تفکر تا حد زیادی از دو سنت متمایز فلسفه و روان‌شناسی ناشی می‌شود. فلاسفه مدت‌ها ذهن انسان را به مثابه جایگاه عقل و پرورش عقل را هدف نهایی تعلیم و تربیت دانسته‌اند. فلسفه، مطالعه تفکر از طریق تحلیل، استدلال و به کارگیری منطق را مورد تاکید قرار داده است. و روان‌شناسان درباره ساختارهای ذهن مطالعه کرده‌اند (فیشر،2001). از طرف دیگر از دیرباز تاکنون در خصوص این‌که فلسفه چیست؟ پاسخ‌هادو دسته اند ، دسته‌ای فلسفه را مجموعه‌ای از آراء و عقاید فیلسوفان درباره موضوعات فلسفی می‌دانند و دسته دوم فلسفه را عبارت از عمل فلسفی در نظر می‌گیرند و فیلسوف را کسی می‌دانند که به طور فلسفی اندیشه می‌کند. سقراط به عنوان آغازگر فلسفه به معنای حقیقی، فلسفه را برابر فلسفیدن می‌دانست. منظور وی از فلسفیدن همانا درست اندیشیدن است. از نظر وی فلسفه با ذات اندیشیدن سروکار دارد و حتی این سخن کانت که کار فلسفه آموختن اندیشه است نه آموختن اندیشه‌ها (نقیب‌زاده، 1374).بیانی است از همان معنائی که برای نخستین بار سقراط به کشف آن رسید و به کار گرفت. با این وجود مدت طولانی فلسفه از معنای حقیقی خود دور افتاد ولی در سال‌های اخیر بازگشت قابل توجهی به این طرز فکر که فلسفه یک فعالیت به شمار می‌آید صورت گرفته است (اسمیت، 1377). با آن‌که به نظر می‌آید پرداختن به فلسفه کار فیلسوفان است اما به راستی این کار منحصر به آنان نیست زیرا که از یک سو هر انسان، به عنوان یک انسان، لحظه‌هایی را فلسفی زندگی می‌کند و اهمیت این لحظات حیات تا بدان‌جاست که حتی می‌توان گفت هستی انسان در چنین لحظه‌هایی شکوفا می‌شود و از سوی دیگر هر گونه روکردن به اصل‌ها و بنیاد چیزها گام نهادن به قلمرو فلسفه است. بنابراین فلسفه همگانی است و منحصر به فلاسفه نیست (نقیب‌زاده، 1374). سؤالی که این‌جا مطرح می‌شود این است که اگر فلسفه همگانی است، بنابراین چرا کودکان نتوانند درگیر آن شوند؟ اگر چه قدرت تمیز، داوری، مفهوم‌سازی و استدلال و تقویت قدرت تفکر از اهمیت انکارناپذیری در زندگی فردی و جمعی برخوردار است ولی با وجود این بسیاری از دانش‌آموزان و حتی دانشجویان فاقد قدرت تمیز در امور، داوری و استدلال هستند (لیپمن، 1980). صاحب‌نظران تربیتی با انجام تحقیقات و پژوهش‌هایی که از 40 سال پیش شروع شده به این نتیجه رسیدند که دوران بزرگ‌سالی (از جمله دوره دانشگاهی) برای پرورش و تقویت استدلال افراد بسیار دیر است و باید چنین کاری از دوران کودکی شروع شود (لیپمن1980). بدین ترتیب برنامه جدیدی با عنوان «فلسفه برای کودکان» شد که از آن طریق آموزش فلسفه وارد دبستان‌ها و مدارس گردید. فیشر (1995) معتقد است.

که «فلسفه برای کودکان»[7] یک روش موفق در آموزش تفکر است. براساس تجربه جهانی و شواهد به دست آمده در بیش از 50 کشور نشان می‌دهد که «فلسفه برای کودکان» به رشد مهارت‌های فکری در کودکان کمک کرده است (فیشر 1998).

لیپمن در مورد برنامه آموزش فلسفه به کودکان می‌گوید، این برنامه با بهره‌گیری از نظریات «جان دیوئی»[8]و «ویگو تسکی»[9]که بر ضرورت تعلیم تفکر و تأمّل و نفی آموزشِ صرفِ «حفظ کردن» تأکید می‏کردند.  به اعتقاد آنها دانش‏آموزان همچون دانشمندان باید به صورت گروهی کار تحقیقی انجام دهند؛ چرا که کندوکاو و کارهای پژوهشی کلاً مبتنی بر مشارکت و همکاری افراد با هم است،آنها باید موضوع مورد نظر را بیازمایند و تجزیه و تحلیل کنند؛  چرا که فرآیند تفکر، پردازش اموری است درباره‏ی جهان که افراد از طریق حواسشان آنها را فرا می‏گیرند. (ناجی، 1382، ص27ـ28).

فلسفه برای کودکان و نوجوانان،  تازه‏ترین و بزرگ‏ترین گامی که با  هدف تقویت و بالا بردن مهارت استدلال، داوری و قدرت تمییز برداشته شده  و نمونه‏ی روشنی از کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت است .هدف  آن که به دانش‏آموزان کمک کند تا خودشان کارِ فکری بکنند و مسائل خود را حل نمایند (لیپمن، 2003، ص43).در برنامه ، مسائل  فلسفی مورد نظر در قالب یک داستان  به آنان عرضه میشود آنوقت معلم بر اساس  آنچه درباب هر داستان راهنمایی شده و به وی پیشنهاد شده است ، سؤالات و جوابهای دانش آموزان را هدایت میکند وزمینه بروز  سؤالات را در ذهن آنان فراهم میکند.

درآموزش وپرورش ما نیز دانش آموزان و دانشجویان  اطلاعات را حفظ وآزمون داده  و قادر به صورت بندی و حل مسئله  نیستند ودر نهایت به سرعت به تقلید  از فرهنگ و فناوری کشورهای دیگر پرداخته و دچار  عقب ماندگی میشوند. لذا با عنایت به تعالیم  حیات بخش  قران کریم[10]  به بندگانی  بشارت داده شده  است  که سخنان و آرای مختلف را مورد توجه قرار داده  وبه آنها خوب گوش دهند  و به شنیده ها دقت کنند ، آنرا ارزیابی نموده و بهترین آنرا انتخاب نمایند.آنچه مسلم است در اسلام و شیعه  بیش از هر مکتب دیگر بر تفکر تأکید شده و  گاه برتر از عبادت شمرده شده است  وهمچنین انتخاب درست ،دقیق و مسئولانه  از مهمترین  ارکان رفتار وکردار اسلامی است، باید ابتدا  شناخت ،تمیز داد ،انتخاب کرد ، تصمیم گرفت وسپس عمل کرد ،و اگر در اخذ تصمیم درست کوتاهی کنیم ، مستحق مجازاتیم و پس از انتخاب  فرد، درمقام محاسبه  ومجازات است . حال اگر نظام آموزشی ما بتواند منطبق بر فرهنگ اسلامی – ایرانی  قدرت حل مسأله ،داوری و تحقیق  در همه زمینه ها را  به افراد یاد دهیم . تنها این تواناییها  میتوانند  زندگی اجتماعی  وشخصی  فرد را در ابعاد معنوی ومادی  ارتقا ءدهند .  تلاش بر آن است تا با شناخت نسخه های متنوع وگفتگو با پیشروان  این برنامه  و استفاده مؤثر از خلاقیت های آنان  ، نسخه ای مناسب فرهنگ ایرانی _اسلامی تهیه شود و از مزایای  این   برنامه  نسخه ای جامع و فراگیر قابل وصول باشد(ناجی،1387:ص17-19).

هدف نهایی ازتربیت در مفاهیم دین ورسالت انبیا ء همانا ساختن انسان والای متعهد و مسئول و متقی عاری از تعصبات جاهلانه و حب و بغض های بی حاصل ومتخلق شدن به اخلاق الهی و عشق  به معبود ودوستی ومحبت به هر آنچه مخلوق اوست، لذا پروژه قصد داردبا استفاده از آثار بزرگانی که معارف ودانش خود را از چنین شریعتی اتخاذ نموده وآن را حکیمانه در غالب حکایت وتمثیل بیان   نموده  اند ،بهره گرفته انسانی بسازد که بداند، بفهمد ، باور کند و عمل کند، فلسفیدن در برنامه آموزش فلسفه به کودکان در غالب داستان  نیز انسانی متعهد ومسئول  که در پی تفکر به شناخت نائل آمده وبدان پای بند میشود،تربیت مینماید  بالاخص در پژ وهش حاضر صلاحیتها و مهارتهای یدر پرورشتفکّر و تعقّل مورد تأکید میباشند توانایی استدلال، کاوشگری، و قضاوت و ارزشیابی، ومنشتفکّر مورد  توجه قرار گرفته اند. لذا  پروژه قصد دارد به بومی سازی این برنامه با فرهنگ وباورهای اسلامی وایرانی پرداخته و به این سؤال پاسخ دهد، چگونه  داستانهایی ازمتون ادب فارسی را  برای آموزش فلسفه به کودکان  طراحی وتنظیم نماییم؟

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق

1-2-1فواید نظری تحقیق :

1)افزایش دانش نظری در مورد روشهای مناسب آموزش فلسفه  به کودکان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ب.ظ ]




1-1- مقدمه 4

1-2- بیان مساله 5

1-3- اهداف پژوهش 7

1-4- سوالهای پژوهش 8

1-5- ضرورت انجام پژوهش 9

1-6- تعریف اصطلاحات 11

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق 14

2-1- مقدمه 15

2-2- آموزش 15

2-2-1- اهمیت آموزش 17

2-3- آموزش کارکنان 18

2-3-1- ضرورت های آموزش سازمانی 19

2-3-2- فواید آموزش کارکنان 21

2-3-3- انواع آموزش کارکنان 24

2-4- آموزش  ضمن خدمت و اهمیت آن در ایران 25

2-4-1- تاریخچه آموزش ضمن خدمت 27

2-4-2- تاریخچه آموزشهای ضمن خدمت در آموزش و پرورش 27

2-4-3- تعاریف آموزش ضمن خدمت 33

2-4-4- اهداف آموزش ضمن خدمت 34

2-4-5- اصول آموزش ضمن خدمت: 36

2-4-6- انواع آموزش‌های ضمن خدمت 37

2-4-7- مراحل برنامه ریزی آموزشهای ضمن خدمت 44

2-5- مفهوم اثربخشی و اثربخشی آموزشی 47

2-5-1- ارزیابی اثر بخشی آموزش 49

2-5-2- ضرورت ارزیابی اثربخشی آموزشی 49

2-5-3- اهداف سنجش اثربخشی آموزشی: 51

2-5-4- شاخص های ارزشیابی اثربخشی آموزش 52

2-5-5- عوامل مؤثر بر اثر بخشی برنامه های آموزشی : 56

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

2-6- تشریح دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت آموزگاران شهرستان طارم طی سال های 88-90 58

2-7- پیشینه ی پژوهش: 61

2-7-1- تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور: 61

2-7-2- سابقه پژوهش های خارجی: 65

2-8- جمع بندی فصل دوم: 67

فصل سوم: روش تحقیق 69

3-1- مقدمه 70

3-2- روش جمع آوری داده ها: 70

3-3- طراحی پرسشنامه و چک لیست: 71

3-4- روایی و پایایی: 73

3-5- جامعه ی آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری: 74

3-6- روش های آماری 75

فصل چهارم: یافته های تحقیق 77

4-1- مقدمه 78

4-2- آمار توصیفی 79

4-2-1- شاخصه های توصیفی مدیران و آموزگاران 79

4-2-2- شاخصه های توصیفی مولفه های جمعیت شناختی دانش آموزان 85

4-2-3- توزیع فراوانی و درصدجواب به گویههای پرسشنامهپژوهش به تفکیک مولفههای مورد بررسی 88

4-3- تحلیل استنباطی سوالات پژوهش: 94

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها 119

5-1- مقدمه 120

5-2- بررسی یافته های پژوهش 120

5-3- محدودیت های تحقیق: 130

5-4- پیشنهادها و راهکارهای بهبود اثربخشی دورههایضمنخدمت 130

5-4-1- پیشنهادهای کاربردی 131

5-4-2- پیشنهادها ی پژوهشی 132

منابع 134

پیوست‌ها 144

 

این مطلب را هم بخوانید :

مقدمه

در حال حاضر بسیاری از سازمان‌ها صرف‌نظر از نوع و میزان تحصیلات رسمی کارکنان خود و با توجه به پویایی‌های موجود در علوم و همچنین نیازمندی‌های شغلی،دوره‌های آموزشی متنوع و مداومی را برای توسعه کارکنان خود  تدارک‌ می‌بینند.سازمان‌ها به وسیلهء آموزش،دانش و مهارت‌های حرفه‌ای کارکنان خود را ارتقا می‌بخشند و عملکرد شغلی آنها را با اهداف موردنظر هماهنگ می‌کنند.

اگرچه، آموزش و تعلیم و تربیت برای همه اصناف بشر ضروری است اما آموزش معلمان به دلیل نقش و تاثیری که این قشر در پیشرفت کشور دارند امری مهم تر تلقی می گردد. بر همین اساس،در حال حاضر به منظور ایجاد و گسترش مهارت‌های‌ مورد نیاز در معلمان برنامه‌های مختلفی اجرا می‌شود.آموزش‌های‌ کوتاه‌مدت از جمله تدابیری هستند که هم‌اکنون به منظور رفع بخش مهمی از نیازهای آموزشی معلمان مورد استفاده قرار می‌گیرند. در جهان امروز، تعلیم و تربیت معلمان از نظر منافع ملی جزء منافع سطح اول محسوب می شود (سرکار آرانی، 1389 ) به طوری که سرمایه گذاری در جهت آموزش معلمان از نوع سودمندترین سرمایه گذار یها محسوب می شود، زیرا معلمان توانمند نقطه آغاز هر تحول آموزشی هستند. وقتی معلمان از اثر گذاری بالا برخوردار شوند، دانش آموزان آنها هم به سطوح بالایی از دانش آکادمیک، انگیزه ، استقلال و اعتماد به نفس دست خواهند یافت (کین و گورل، 2002 ). ازآنجایی که معلمان از یک سو در آماده نمودن دانش آموزان برای زندگی در جوامع و فرهنگهای مختلف نقش زیادی دارند و از سوی دیگر در همه کشورها منابع قابل توجهی صرف بهبود نظام آموزش معلمان می شود، موضوع تربیت معلمان مورد بحث سیاستمداران کشورهای مختلف است و با توجه به اینکه معلمان نقطه آغاز و عنصر اصلی هرگونه تحول در نظام آموزش و پرورش محسوب می شوند؛ پس برای اینکه بتوانند وظایف حرفه ای، تخصصی و تربیتی خود را بهتر انجام دهند، لازم است پیوسته امکان بهره مندی آنها از آموز شهای جدید و مهارت های تازه فراهم گردد. این مهم از طریق طراحی و اجرای نظام ضمن خدمت معلمان، به نحوی که زمینهارتقای علمی و تخصصی و به روز نمودن اطلاعات و کسب مهارت های جدید را امکا نپذیر نماید، میسر می شود. به دلیل اهمیت نظام تعلیم و تربیت در پیشرفت کشور، موضوع آموزش نیروی انسانی در آموزش و پرورش و به ویژه آموزش معلمان نسبت به سایر حوزه ها از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است. بنابر این بررسی نظام ضمن خدمت معلمان و آگاهی از میزان اثربخشی دوره های آموزشی و بازدهی حاصل از آنها بسیار حائزاهمیت است به طوری که مدیران همواره چنین پرسشهایی را مطرح می کنند: دوره های آموزشی برگزار شده چقدر ما را در تحقق اهدافمان کمک کرده است؟ کاستـــی ها و قوت های برنامه های آموزشی کدامند؟

بنابراین در این پژوهش هدف اصلی بررسی میزان اثربخشی دوره های ضمن خدمت آموزگاران در تحقق اهداف دوره های اجرا شده در سال های 88-90 است.

پیشگفتار

با پذیرفتن این اصل که هدف از اجرای برنامه های آموزشی بالا بردن سطح معلومات تخصصی و افزایش میزان کارایی کارمندان و آماده کردن آنان برای قبول مسئولیت های بیشتر و بالاتر است، این مسأله مطرح می شود که برنامه های آموزشی باید واجد چنان خصایصی باشند که بتوانند شرکت کنندگان در دوره ها را در نیل به هدف های فوق یاری دهند. در غیر این صورت اجرای دوره های آموزشی به جز اتلاف هزینه و کوشش های سازمان اثر دیگری را به دنبال نخواهد داشت. پی بردن به وجود این ویژگی ها در برنامه های آموزشی تنها از طریق ارزیابی مستمر و صحیح از برنامه های مذکور امکان پذیر می باشد. به عبارت دیگر ارزیابی دوره های آموزشی ضمن خدمت کوتاه مدت به ما کمک خواهد کرد تا پی ببریم دانش ها و مهارت هایی که کارآموز در طی دوره کسب کرده است تا چه حد در انجام وظایف شغلی او مؤثر بوده است و یا اینکه هیچ گونه تغییراتی در وی بوجود نیامده است؟

بدیهی است به علت محدودیت های خاص به ویژه عدم دقت لازم در هنگام پاسخگویی به سؤالات تحقیق نتایج حاصله از ارزیابی نمی تواند از دقت و صحت مطلق برخوردار باشد و اعتبار آن مانند سایر ابزارها نسبی است. لذا در هر حال نمی توان انکار کرد که با ارزیابی اثربخشی دوره ها می توان میزان اثربخشی یا تحقق هدف دوره ها را بررسی کرد و هم چنین کاستی ها و نارسائی های دوره ها را بررسی نمود. لذا پژوهش حاضر تحت عنوان” بررسی اثربخشی دوره های کوتاه مدت آموزش ضمن خدمت آموزگاران شهرستان طارم در سال های 88-90 ” انجام شد که گزارش آن به شرح پیوست ارائه می گردد.

همچنین، در اینجا بر خود واجب می دانم از استاد ارجمند جناب آقای دکتر محمد یمنی دوزی سرخابی به خاطر راهنمایی های بی وقفه و استاد گرامی سرکارخانم دکتر محبوبه عارفی به جهت مشاورت های مستمرشان تشکر و قدردانی نمایم. و نیز صبر و شکیبایی  همسر مهربانم را قدر بدانم.

معصومه محمدی

تیرماه1392

  • مقدمه

” آموزش نیروی انسانی در سازمان ها تا پیش از پیدایش مکتب مدیریت علمی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، به صورت منظم و علمی مورد توجه نبود. اهتمام به این مسأله با جهانی شدن آموزش و رشد فزاینده ی فناوری اطلاعات، ارتباطات و تغییرات سریع در دانش و مهارت ها شدت بیشتری یافت . سرمایه های انسانی در این دوره به عنوان مهمترین عامل توسعه ی سازمانی شناخته شده و آموزش بهترین ابزار پاسخ به این نیاز تلقی می گردد” (ایوانسیویچ[1]،2001 و آدامز [2]2000).

امروزه اکثر سازمان ها دوره های آموزشی متعددی را در مراکز آموزشی خود و یا مراکز آموزشی موجود در داخل یا خارج از کشور برای توسعه ی کارکنان خود برگزار می کنند و اجرای هر دوره متضمن سرمایه گذاری هنگفت و صرف زمان خدمتی نیروی انسانی فعال است. لذا آگاهی از میزان اثربخشی دوره های آموزشی و بازدهی حاصل از آن ها برای مدیران بسیار حائز اهمیت است به طوری که همواره چنین پرسش هایی را مطرح می کنند: سهم آموزش در بهبود محصول/خدمات تولید شده سازمان چقدر است؟ دوره های آموزشی برگزار شده چقدر ما را در تحقق اهدافمان کمک کرده است؟ کاستی ها و قوت های برنامه های آموزشی کدامند؟

در حوزه ی آموزش و پرورش نیز به منظور ادامه ی حیات، پویایی، سودمندی سازمان و ایجاد و افزایش رضایت از حرفه و با هدف افزایش کارایی و اثربخشی معلمان، روزآمد کردن معلومات و توانمندی های معلمان متناسب با توسعه ی دانش و فناوری و همچنین رشد فضایل اخلاقی، فرهنگ سازمانی و بهبود روابط انسانی، همه ساله هزینه های قابل توجهی را برای آموزش نیروی انسانی تحت پوشش خود تخصیص می دهد(ثامنه، 1388). ” این وضعیتی است که اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان نیز از آن مستثنی نیست. بر این اساس، پژوهش حاضر در صدد بوده است تا اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت آموزگاران در آموزش و پرورش شهرستان طارم را در میزان دستیابی به اهداف تعیین شده مورد مطالعه قرار دهد.

  • بیان مساله

تربیت نیروی انسانی، متناسب با نیازهای شغلی و تحولات ایجاد شده در مشاغل در جهت پاسخگویی به نیازهای رشد و توسعه از ضرورت های اجتناب ناپذیر تلقی می گردد. لذا اکثر سازمان ها در جهت آموزش نیروی انسانی متناسب با اهداف و وظایف خود برنامه هایی را طراحی و اجرا می نمایند. یکی از انواع آموزش ها، آموزش ضمن خدمت کارکنان است، که چنانچه با برنامه ریزی صحیح و اجرای دقیق صورت گیرد، نقش بسزایی در ارتقاء اهداف سازمان دارد. به اعتقاد “براد فورد[3] “،” آموزش ضمن خدمت بایستی هم در تشخیص نارسائی های سازمان و هم در درمان آن ها و هم بهبود اثربخشی فرد و هم در تحول کلی سازمان مؤثر باشد. آموزشی که بدون درنظر گرفتن اهداف فوق و خصوصاً بدون توجه به مشکلات کلی سازمان و کمبودهای نیروی انسانی اجرا شود، از لحاظ کارایی سازمان چندان تأثیری ندارد. امروزه با وجودی که سازمان ها برنامه های آموزشی متنوعی برای کارکنان برگزار می کنند، ولی بسیاری از این برنامه ها اثربخش نیستند و هدف اصلی برنامه های آموزشی را برآورده نمی سازند” (قاسمی به نقل از براد فورد ،1382،ص25).

این در حالیست که “گاهی کارکنان ملزم می شوند که به مدت زیادی در برنامه های آموزشی حضور یابند که موضوعات آن را کارکنان اداره مرکزی انتخاب کرده اند و از الزامات شغلی شرکت کنندگان به دور هستند. حال آنکه دانش نظری زمانی ارزشمند است که در فعالیت ها نمود عینی پیدا کند و باید توجه داشت کارایی و اثربخشی، با تخصص های ثابت و جزئی حاصل نمی شود. “(دیسنزو ورابینز[4]،2002،ص227). اگرچه، آموزش و تعلیم و تربیت برای همه اصناف بشر ضروری است اما آموزش معلمان به دلیل نقش و تاثیری که این قشر در پیشرفت کشور دارند امری مهم تر تلقی می گردد. در جهان امروز، تعلیم و تربیت معلمان از نظر منافع ملی جزء منافع سطح اول تلقی می شود (سرکارآرانی، 1389 )به طوری که سرمایه گذاری در جهت آموزش معلمان از نوع سودمندترین سرمایه گذاری ها تلقی می شود، زیرا معلمان توانمند، نقطه آغاز هر تحول آموزشی هستند. وقتی معلمان از اثر بخشی بالا برخوردار شوند، دانش آموزان آنها هم به سطوح بالایی از دانش آکادمیک، انگیزه ، استقلال و اعتماد به نفس دست خواهند یافت آموزش معلمان یک فرآیند مستمر است (فورسیت[5]، 1992 ) ،از آنجایی که معلمان از یک سو در آماده نمودن دانش آموزان برای زندگی در جوامع و فرهنگ های مختلف نقش زیادی دارند و از سوی دیگر در همه کشورها منابع قابل توجهی صرف بهبود نظام آموزش معلمان می شود، موضوع آموزش و تربیت معلمان مورد بحث سیاستمداران کشورهای مختلف است و به زعم برخی از صاحب نظران سرمایه گذاری برای آموزش معلمان ابتدایی به دلیل بازگشت سریع تر، نتیجه موثرتر داشته و موجب گسترش آموزش عمومی می شود.

با توجه به مطالب ذکر شده، این نکته قابل تأمل است که صرفاً آموزش و اجرای دوره ی آموزشی نیز نمی تواند به سازمان در راه رسیدن به اهداف خویش کمک کند. اموزش ها باید با توجه به اصول و روش های علمی بنا گذاشته شوند تا نتیجه ی بدست آمده نیازهای موجود را برطرف سازد. در غیر این صورت آموزش ها بی فایده و حتی در مواردی باعث هدردادن سرمایه های سازمان  نیز می شوند.

“در کل ارتباط تجربی بین آموزش به عنوان یک روش توسعه منابع انسانی و عملکرد سازمانی، گرچه جالب به نظر می رسد، اما باز هم ضعیف به حساب می آید، زیرا بررسی های کمی برای اثبات آن صورت گرفته است.” (ساهندایز و بوریس[6] ،2008،ص 64). البته چنانچه برنامه های آموزشی ارزیابی نشود، این احتمال وجود دارد که هر برنامه ی آموزشی کارکنان را اثربخش فرض کنیم . همچنین با وجود زیاد بودن تعداد مطالعات انجام شده در مورد بررسی اثربخشی دوره های آموزشی ضمن خدمت ، به نظر می رسد شکافی در خصوص مطالعه ی جامع و کامل وضعیت دوره ها با یک الگوی جامع و همه جانبه ی ارزیابی  هدف گرا وجود دارد و می توان چنین استدلال کرد که مسئله ی ارزیابی اثربخشی دوره های تخصصی ضمن خدمت آن چنان که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته و در رابطه با این مسئله مطالعات کامل و منسجمی صورت نگرفته است. حال این سؤال پیش می آید که چگونه می توان پی برد نتایج بدست آمده از اجرای دوره های آموزشی در راستای تحقق اهداف مورد نظر بوده است؟

جواب این سؤال را اکثر صاحبنظران (سرکارآرانی،1389) به صراحت داده اند. ” یک ارزشیابی جامع و کامل می تواند ما را از اثربخش بودن نتایج آموزش ها آگاه کند. ارزشیابی بازخوردی را ایجاد می کند که می توان باتوجه به آن فهمید آموزش های داده شده در رسیدن به اهداف مورد نظر موفق بوده اند یا خیر”(سرکارآرانی،1389،ص18).

همچنین رویکردهای مختلفی جهت ارزشیابی اثربخشی آموزش توسط اندیشمندان آمـــوزش ارائه گردیده است که ازجمله آنها می توان به الگوی چهار سطحی کرک پاتریک، سیپ[7] IPOO, و TVSاشاره کرد.  که در این پژوهش از مدل هدف مدار برای بررسی اثربخشی دوره های کوتاه مدت ضمن خدمت آموزگاران شهرستان طارم استفاده خواهد شد.

بر این اساس در تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت آموزگاران تلاش می گردد که با بررسی نسبتاً گسترده ای وضعیت کلی دوره های آموزش ضمن خدمت تخصصی آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان طارم در سال های 88-90  در راستای دست یابی به اهداف پیش بینی شده ی دوره بر اساس مدل هدف مدار ، مورد ارزیابی قرار گیرد. تا بدینوسیله بتوان وضعیت آموزش ضمن خدمت را از لحاظ میزان دستیابی به اهداف مورد نظر که همان دانش افزایی، کسب مهارت و تغییر نگرش معلمان در محیط کار و آموزش است تا حدودی مورد مطالعه و بررسی قرار داد و پیشنهادهایی جهت بهبود کیفیت آن ها ارائه نمود.

  • اهداف پژوهش

اهداف این پژوهش عبارتند از:

الف-  هدف اصلی:

– شناسایی میزان اثربخشی دوره های ضمن خدمت آموزگاران در دستیابی به اهداف دوره ها  از نظر آموزگاران ، دانش آموزان و مدیران مدارس.

ب- اهداف جزئی:

1- تعیین میزان تحقق اهداف دوره  های تخصصی ” ارزشیابی کیفی- توصیفی”، ” روش تدریس در کلاس های چند پایه ” ،  ” مهارت های آزمایشگاهی درس علوم تجربی ”  و ” روش های تدریس درس تربیت بدنی  ” در کلاس های درس آموزگارانی که این دوره ها را گذرانده اند.

2- بررسی رابطه ی سابقه کار و جنسیت آموزگاران آموزش دیده با اثربخشی دوره های تخصصی ضمن خدمت آموزگاران.

  • سوال­های پژوهش

سوال کلی پژوهش:

– به چه میزان دوره های تخصصی ضمن خدمت آموزگاران شهرستان طارم در سال های 88-90 به  اهداف آموزشی خود دست یافتهاند؟

سؤالات ویژه ی پژوهش:

 1-  آموزگارانی  که دوره ی تخصصی ” ارزشیابی کیفی- توصیفی” را گذرانده اند، به چه میزان توانسته اند اهداف دوره را در کلاس های درس خود پیاده نموده و عملیاتی کنند؟

(توضیح اینکه : با توجه به اهداف و محتوای آموزشی دوره ی ارزشیابی کیفی- توصیفی که شامل موارد ذیل است: – تهیه پوشه ی کار برای دانش آموزان،استفاده از آزمون های عملکردی، تسلط بر مراحل تکمیل کارنامه ی توصیفی، تحلیل تکالیف و ارائه ی بازخورد کیفی به دانش آموزان و …- در پی این هستیم که با مراجعه به  آموزگاران، دانش آموزانِ ایشان و مدیران مدارس، در مورد میزان اثربخشی و موفقیت دوره در کاربردی بودن آن و استفاده در محیط کلاس شناخت حاصل کنیم.)

 

2-  آموزگارانی  که دوره ی تخصصی ” روش تدریس در کلاس های چند پایه” را گذرانده اند، به چه میزان توانسته اند اهداف این دوره را در کلاس های درس خود اجرا کنند؟

(توضیح اینکه : با توجه به اهداف و محتوای آموزشی دوره ی” روش تدریس در کلاس های چند پایه “که شامل موارد ذیل است: – آشنایی با مدیریت مؤثر در کلاس های چندپایه، چیدمان دانش آموزان در کلاس های چندپایه، نحوه ی ارائه ی تکالیف در کلاس چندپایه و بررسی آن ها، الگوها و روش های تدریس مناسب برای کلاس های چندپایه و …-  در پی این هستیم که با مراجعه به آموزگاران، دانش آموزانِ ایشان و مدیران مدارس، ، در مورد میزان اثربخشی و موفقیت دوره در کاربردی بودن آن و استفاده در محیط کلاس شناخت حاصل کنیم. و مشخص کنیم که این محتوا تا چه حد در کلاس ها به کار گرفته شده اند.)

 

3- آموزگارانی  که دوره ی تخصصی ” مهارت های آزمایشگاهی درس علوم تجربی ” را گذرانده اند، به چه میزان توانسته اند اهداف این دوره را در کلاس های درس خود اجرا کنند؟

(توضیح اینکه : با توجه به اهداف و محتوای آموزشی دوره ی” مهارت های آزمایشگاهی درس علوم تجربی “که شامل موارد ذیل است: – آشنایی با اصول ایمنی مربوط به موضوع آزمایش، شناسایی مواد ووسایل مورد نیاز، تعیین فرایند آزمایش و نصب دستگاه ها، نحوه ی انجام آزمایش و تجزیه و تحلیل مراحل آن به همراه شناسایی خطاهای آزمایش دانش آموزان، انجام محاسبات و ارائه ی نتیجه ی کار و گزارش آن به کلاس و پاسخ به سؤالات دانش آموزان  و …-  در پی این هستیم که با جمع آوری اطلاعات از آموزگاران، دانش آموزانِ ایشان و مدیران مدارس، در مورد میزان اثربخشی و موفقیت دوره در کاربردی بودن آن و استفاده در محیط کلاس شناخت حاصل کنیم. و مشخص کنیم که این محتوا تا چه حد در کلاس ها به کار گرفته شده اند.)

4- آموزگارانی  که دوره ی تخصصی ” روش های تدریس درس تربیت بدنی  ” را گذرانده اند، به چه میزان توانسته اند اهداف دوره را در کلاس های درس خود اجرا کنند؟

(توضیح اینکه : با توجه به اهداف و محتوای آموزشی دوره ی” روش های تدریس درس تربیت بدنی  “که شامل موارد ذیل است: – شناخت خصوصیات جسمانی – حرکتی دانش آموزان دوره، شناخت خصوصیات ذهنی – عاطفی دانش آموزان و تأثیر آن در فعالیت های بدنی، آشنایی با روش های نوین تدریس درس تربیت بدنی، آشنایی با نحوه ی تدریس تربیت بدنی در تلفیق با دروس دیگر، استفاده از لوازم کمک آموزشی، تنظیم یک جلسه درس تربیت بدنی و نحوه ی ارزشیابی آن  و …-  در پی این هستیم که از طریق آموزگاران، دانش آموزانِ ایشان و مدیران مدارس، در مورد میزان اثربخشی و موفقیت دوره در کاربردی بودن آن و استفاده در محیط کلاس مطالعه نموده و مشخص کنیم که این محتوا تا چه حد در کلاس ها به کار گرفته شده اند.)

5- چه رابطه ای میان اثربخشی دوره های تخصصی ضمن خدمت آموزگاران با سابقه ی خدمت  و جنسیت آموزگاران آموزش دیده وجود دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ب.ظ ]




1-5-1 بهزیستی ذهنی………………………………………………………………………………………………………………11

1-5-2 رویکرد چندلازاروس…………………………………………………………………………………………………………..11

1-5-3 رضایت از زندگی ………………………………………………………………………………………………………………12

1-5-4 عاطفه منفی …………………………………………………………………………………………………………………….12

1-5-5 عاطفه مثبت …………………………………………………………………………………………………………………..12

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی…………………………………………………………….14

2-1  بهزیستی ذهنی……………………………………………………………………………………………………………………..15

2-1-1 نگاهی کلی بر بهزیستی ذهنی…………………………………………………………………………………………..15

2-1-2 مفهوم بهزیستی………………………………………………………………………………………………………………….18

2-1-3 نظریه ها و رویکردهای بهزیستی……………………………………………………………………………………….19

2-1-3-1 نظریه های بهزیستی ذهنی ………………………………………………………………………………………….19

2-1-3-2 رویکردهای بهزیستی ذهنی ………………………………………………………………………………………23

2-1-4 مدل سه مؤلفه ای دینر…………………………………………………………………………………………………..25

2-1-5 تعاریف بهزیستی ذهنی (SWB)………………………………………………………………………………………25

2-1-6 عوامل مؤثر بر بهزیستی ذهنی…………………………………………………………………………………………..28

2-1-7 ویژگی افراد دارای بهزیستی……………………………………………………………………………………………….30

2-1-8 درمان و ارتقاء بهزیستی……………………………………………………………………………………………………..31

2-1-8-1 آثارونتایج مطلوب بهزیستی ذهنی ورضایت از زندگی …………………………………………………32

2-1-9 عناصر و مؤلفه های بهزیستی ذهنی متغیرها………………………………………………………………….33

2-1-9-1 ارتباط بین مؤلفه های بهزیستی ذهنی………………………………………………………………………..34

2-1-9-2 شخصیت وارتباط ویژگی های شخصیتی با بهزیستی ذهنی……………………………………….35

2-1-9-3 متغیر های موثر در بهزیستی ذهنی…………………………………………………………………………..37

2-1-10 بهزیستی در تفکر ونظریات روان شناسان………………………………………………………………………37

2-2 رضایت از زندگی………………………………………………………………………………………………………………..38

2-2-1 نگاهی کلی بررضایت از زندگی……………………………………………………………………………………..38

2-2-2رویکردهای رضایت از زندگی…………………………………………………………………………………………40

2-2-2-1 رضایت از زندگی به مثابه یک سازه ………………………………………………………………………..40

2-2-2-2 رضایت از زندگی به مثابه یک متغیر بسیط……………………………………………………………….41

 

2-2-3 دیدگاه سلیگمن ومازلو درباره رضایت از زندگی ……………………………………………………………41

2-2-4 عوامل موثر بررضایت از زندگی……………………………………………………………………………………….42

2-2-5 ساختارهای رضایت از زندگی…………………………………………………………………………………………….43

2-2-6 روش های افزایش رضایت از زندگی ………………………………………………………………………………44

2-3 نظریه چند وجهی ……………………………………………………………………………………………………………….46

2-3-1تاریخچه نظریه چند وجهی ……………………………………………………………………………………………..46

2-3-1-1 درمان ………………………………………………………………………………………………………………………….48

2-3-2 هدف و روند تکامل درمان ………………………………………………………………………………………………49

2-3-3شخصیت در نظریه چند وجهی ……………………………………………………………………………………….51

2-3-4راهبردها ……………………………………………………………………………………………………………………………52

2-3-4-1 راهبردهای سنجش …………………………………………………………………………………………………….52

2-3-4-2 راهبردهای خاص ارزشیابی ………………………………………………………………………………………..53

2-3-5 محدودیت ها ومحاسن روش چند وجهی ……………………………………………………………………….54

2-3-5-1 محدودیت های روش چند وجهی ………………………………………………………………………………54

2-3-5-2مزایا ومحاسن نظام چند وجهی …………………………………………………………………………………..54

2-3-6 تاریخچه تحول شیوه درمانگری (چند وجهی)لازاروس …………………………………………………55

2-3-6-1 افراد تاثیر گذار برشکل گیری نظریه لازاروس ………………………………………………………….56

2-3-7 نظریه شخصیت لازاروس ……………………………………………………………………………………………….56

2-3-7-1 اصل برابری …………………………………………………………………………………………………………………56

2-3-7-2 ابعاد هفت گانه شخصیت ……………………………………………………………………………………………57

2-3-7-3 تشریح رویکرد چند وجهی …………………………………………………………………………………………57

2-3-8 مراحل مشاوره گروهی ودرمان به روش چند وجهی لازاروس ……………………………………….58

2-2-8-1 مصاحبۀ اولیه ………………………………………………………………………………………………………………58

2-3-8-2 پرسش نامه چند الگویی تاریخچه زندگی……………………………………………………………………60

2-3-8-3 تهیۀ نیمرخ الگویی (ابعادی) ……………………………………………………………………………………….60

2-3-8-4 تهیه نیمرخ ساختاری ………………………………………………………………………………………………….60

2-3-8-5 تنظیم ثانویه ابعاد :BASIC_ID ………………………………………………………………………………….61

2-3-8-6 پیگیری ………………………………………………………………………………………………………………………..61

این مطلب را هم بخوانید :

2-4 ضرورت مشاورۀ گروهی ………………………………………………………………………………………………………..61

2-4-1.تعاریف وتوصیف ها مشاوره وراهنمایی گروهی …………………………………………………………………62

2-4-1-1 راهنمایی گروهی ………………………………………………………………………………………………………….63

2-4-1-2 مشاورۀگروهی ………………………………………………………………………………………………………………63

2-4-1-3 گروه درمانی …………….. ……………………………… ……………………………… ………………………………63

2-4-2 فرایند گروه وپویایی های گروه …………… ……………………………… ……………………………………….63

2-5 مروری بر تحقیقات انجام شده …………………….. …………………………….. ……………………………………64

2-5-1 تحقیقات انجام شده درارتباط با بهزیستی ذهنی در داخل کشور ………. …………………………64

2-5-2 تحقیقات انجام شده درارتباط با بهزیستی ذهنی در خارج کشور ……………………………………66

2-5-3 تحقیقات انجام شده درارتباط بارضایت از زندگی در داخل کشور ………………………………….68

2-5-4 تحقیقات انجام شده درارتباط بارضایت از زندگی در خارج از کشور ………………………………69

2-5-5 تحقیقات انجام شده درارتباط با رویکرد  لازاروس در داخل کشور ………………………………..71

2-5-6 تحقیقات انجام شده درارتباط با رویکرد  لازاروس در خارج کشور …………………………………72

2-6 خلاصه وجمع بندی ……………………………………………………………………………………………………………….74

فصل سوم: روش شناسی ……………………………………………………………………………….76

3-1 روش وطرح پژوهش……………………………………………………………………………………………………………77

3-2 جامعه آماری……………………………………………………………………………………………………………………………77

3-3  نمونه و روش نمونه گیری……………………………………………………………………………………………………..77

3-4 متغیرهای تحقیق …………………………….. ………………………………………………………………………………..78

3-4-1 متغیر مستقل ……………… ……………………………… ……………………………… ………………………………78

3-4-2 متغیر وابسته………… ……………………………… ……………………………… ………………………………………78

3-4-3 متغیرهای کنترل شده ………… ……………………………… ……………………………………………………….78

3-4-4 متغیرهای غیر قابل کنترل ……………………………………………………………………………………………..78

3-5 ابزار گردآوری داده ها ……………….. ……………………………… ……………………………… …………………..79

3-5-1 پرسشنامه بهزیستی ذهنی (عاطفه مثبت و عاطفه منفی) ……….. ……………………………………79

3-5-2پرسش نامه رضایت از زندگی دینر وپوت(SWLS) ……………………. …………………………………..80

3-6 روش اجرای پژوهش …………. ……………………………… ……………………………… …………………………..81

3-7 روش های آماری تجزیه وتحلیل داده ها …………. ……………………………… ………………………………83

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها …………………………………………………………………… 84

4-1 توصیف آماری متغیرها وشاخص ها درگروه ها ……………………………………………………………………..85

4-1-1بهزیستی ذهنی …………………………………………. ……………………………………………………………………..85

4-1-2 رضایت از زندگی .. ………………………….. ……………………………… …………………………………………….86

4-2 تحلیل  آماری فرضیه های پژوهش ………… ……………………………… ……………………………………….. 86

4-2-1 استقلال مشاهدات ……… ……………………………… ……………………………… ………………………………..87

4-2-2  نرمال بودن ………………………….. ……………………………… ……………………………… ………………………87

4-2-3 همگنی واریانس ها ………………… ……………………………… ……………………………… …………………….87

4-2-4 همگنی ماتریس های واریانس کوواریانس ….. ………………………………………………………………….88

4-2-5 همگنی شیب های رگرسیون ………………………………………………………………………………………..89

4-2-6جمع بندی بررسی پیش فرض ها ……………………………………………………………………………………..89

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری ……………………………………………………………………………93

5- 1 خلاصه پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………94

5-2نتایج پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………… 95

5-2-1 فرضیه اول……………………………………………………………………………………………………………………….95

5-2-2 فرضیه دوم ……………………………………………………………………………………………………………………..95

5-2-3 فرضیه سوم …………………………………………………………………………………………………………………….95

5-2-4 فرضیه چهارم …………………………………………………………………………………………………………………95

5-3 بحث در نتایج فرضیه اول ……………………………………………………………………………………………………97

5-3-1بحث درنتایج فرضیه دوم…………………………………………………………………………………………………98

5-3-2 بحث درنتایج فرضیه سوم………………………………………………………………………………………………99

5-3-3 بحث درنتایج فرضیه چهارم……………………………………………………………………………………………100

5-4 نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………………………………101

5-5 محدودیت های پژوهش ………………………………………………………………………………………………….102

5-6 پیشنهادها ………………………………………………………………………………………………………………………….. 102

5-6-1 پیشنهاد پژوهشی ………………………………………………………………………………………………………… 102

5-6-2 پیشنهاد کاربردی………………………………………………………………………………………………………… 103

پیوست شماره 1- رضیت نامه  ……………………………………………………………………………………………………104

پیوست شماره 2- شرح کامل جلسات درمان……………………………………………………………………………..105

پیوست شماره 3- پرسشنامه ها…………………………………………………………………………………………………..112

پیوست شماره 4- نمونه ای از نیمرخ الگویی یک مراجع…………………………………………………………….114

منابع فارسی  ……………………………………………………………………………………………………………………………….115

منابع انگلیسی ……………………………………………………………………………………………………………………………..120

 فهرست جداول

 

جدول.2-1خلاصۀ پژوهش های انجام شده درداخل وخارج از کشور…………………………………………………73

جدول.3-1طرح پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………….77

جدول.3-2سرفصل محتوای جلسات مشاورۀ گروهی مبتنی بررویکرد ………………………………………………82

جدول.4-1 میانگین وانحراف معیار بهزیستی ذهنی، عاطفه مثبت وعاطفه منفی……………………………..85

جدول.4-2 میانگین وانحراف معیار رضایت از زندگی………………………………………………………………………….86

جدول.4-3 آزمون کولموگروف- اسمیرنوف تک نمونه ای…………………………………………………………………..87

جدول.4-4 آزمون F لون برای بررسی همگنی واریانس ها………………………………………………………………..88

جدول.4-5 آزمون ام باکس برای بررسی همگنی ماتریس واریانس کوواریانس در دو گروه………………88

جدول.4-6 آزمون تحلیل واریانس برای بررسی یکسانی ضرایب رگرسیون………………………………………..89

جدول.4-7 آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نمرات پس آزمون در دو گروه……………………………90

جدول.4-8 نتایج تحلیل کواریانس پس آزمون نمرات بهزیستی ذهنی پس از تعدیل پیش آزمون….90

جدول.4-9 نتایج تحلیل کووایانس پس آزمون نمرات رضایت از زندگی پس از تعدیل پیش آزمون..91

جدول.4-10 نتایج تحلیل کوواریانس پس آزمون نمرات عاطفۀ مثبت و منفی پس از تعدیل پیش آزمون……………………………………………………………….92

1-1.مقدمه:

بهزیستی ذهنی یکی از موضوعات روانشناسی مثبت نگر است که هدف روانشناسی مثبت نگر، ایجاد یک تغییر در روانشناسی است که قصد آن فراتر از آسیب ها بوده است وبه سمت بهینه کردن کیفیت زندگی است.

در مقابل تمرکز توجه وسنتی که علم روانشناسی به آسیب شناسی داشته است، امروزه به نظر می رسد که یک پارادایم جدید در علوم وابسته به سلامت بطور اعم و در روان شناسی به طور اخص در حال ظهور است.در این پارادایم تمرکز برروی سلامتی و بهزیستی و نیز توضیح و تبیین ماهیت بهزیستی است (ریف ووسیتگر[1]،1988؛ آنتوتوسکی[2]، 1987؛ استرامپفر[3]، 1990؛ویسینگ[4]، 2000).روانشناسان تاکنون بر بیماری بیشتر از سلامتی، بر ترس بیشتر ازشهامت وبر پرخاشگری بیشتر ازعشق تاکید کرده اندبه عبارتی روان شناسان علاقه چندانی درکمک به مردم برای شادتربودن متکامل تر بودن ونوع دوست بودن نداشته اندواین در حالی است که مردم سرتاسر دنیا نیاز روزافزونی به شادی وشادمانی در زندگی خود احساس می کنند.هر چند که در گذشته نظریه های روان شناسی مثبت نگر نبوده اند اما امروزه نظریه ها به سمت دیدگاههای نوین مبتنی بر پرورش نقاط قوت تغییر مسیر داده اند. موضوعات روانشناسی مطرح شده در آغاز قرن بیست ویکم عمدتاً بر تجربه های مثبت انسانی وآنچه که لحظه ای را شادتر از لحظه دیگر می کند تمرکز کرده اند (مظفری،1383).

روانشناسی مثبت مطالعۀ علمی تجارب مثبت و ویژگی های فردی جهت تسهیل رشد است که هدفش فراتررفتن از رنج وزحمت ومشقت در روانشناسی بالینی است. یعنی هدف آن ساختن چهارچوب مفهومی برای بهزیستی ذهنی است(سلیگمن[5]،2005،به نقل از چوبفروش زاده،1389). بهزیستی ذهنی یکی از موضوع های روانشناسی مثبت است که مطالعات متعددی در مورد اینکه چیست وچگونه ایجاد وارتقاء می یابد انجام گرفته است(دینر،2000؛ هاریس،2005؛ به نقل از جلوانی).

دینر[6] وهمکاران بهزیستی ذهنی را یک سازه چند بعدی تعریف می کنند که همزمان با حضور تجارب عاطفی مثبت ورضایت اززندگی باید فقدان حالت های عاطفی منفی را نشان دهد. دینر برای اولین بارمفهوم شادمانی وساختارهای مرتبط با آن را بررسی کرد واصطلاح بهزیستی ذهنی را مترادف وجایگزین شادمانی قرار داد(اید، لارسن[7]، 2008؛ به نقل از کرمی، نوری وهمکاران، 1388). که نظریه دینر اساس این پژوهش است.

بهزیستی ذهنی[8] در حوزه رضایت از زندگی و کیفیت مطلوب زندگی و خانوادگی عامل مهمی است که موجب رشد متعادل و سلامت آدمی می شود وراه را جهت پرورش صحیح تر وسریعتر استعدادهای انسان هموار می سازد.رشد فردی وتوسعه اجتماعی به آن بستگی دارد که تا چه اندازه به این امر بها داده شود. بهزیستی ذهنی به ارزیابی ودرک شخصی افراد و زندگی شان (شامل کیفیت رفع نیاز های اجتماعی ،روانشناختی و عاطفی آنها اطلاق می شودوباعث می شود که شخص به شیوه اجتماعی، خردمندانه یا هنرمندانه با مشکلات مقابله کند(مولوی وترکان،1389).

تجربه شادمانی ورضایت از زندگی هدف برتر درزندگی افراد بشر به شمار می رود، که زمینه ای مناسب ومطمئن برای پیشرفت ودستیابی به مراتب بالاتر فراهم می کند. به بیانی دیگر رضایت از زندگی عامل شکوفایی وموفقیت افراد است .

افراد درتمام طول زندگی خود در تلاش برای دستیابی به آن هستند. رضایت از زندگی یکی از قدیمی ترین وپایدارترین مسایل مورد بررسی در مطالعات دوران بزرگسالی است که عموماً به عنوان بررسی کلی از شرایط موجود، از مقایسه خواسته های فرد تا دسترسی واقعی به آنها بیان می گردد (سلطانی، 1389).

مطالعه تطبیقی نظام های آموزشی جهان موّید آن است که کشورهای مختلف به تناوب وبتدریج از مدل ها وانواع راهنمایی و روش های مشاوره سود جسته اند واز خدمات راهنمایی ومشاوره به عنوان تسهیل کننده فرایند تعلیم وتربیت در دوره های مختلف تحصیلی به شکلی مطلوب استفاده کرده اند. همچنین، دراین راستا به تأسیس مراکز متعدّد راهنمایی ومشاوره، تشکیل انجمن های مشاوره ونگارش، ترجمه ی کتاب های متعدّد درزمینه راهنمایی ومشاوره اقدام کرده اند. امروزه درنظام تعلیم وتربیت در کشورایران،از برنامه های راهنمایی ومشاوره بصورت فردی وگروهی برای حل مسائل آموزشی ،تربیتی، روحی وروانی و…دانش آموزان استفاده می کنند(صافی، 1389).

از آنجایی که روشهای ( رویکردچند وجهی[9] )با توجه به نوع آنها بر ابعاد مختلف رفتاری و شناختی و… تاکید دارند وبهزیستی ذهنی نیز دارای مولفه هایی از جمله عاطفه مثبت ، عاطفه منفی و رضایت از زندگی است شاید بتوانند بر بهزیستی ذهنی ورضایت از زندگی دانش آموزان در مراکز آموزشی تاثیر مثبتی بگذارند به همین دلیل در این پژوهش از روش چند وجهی لازاروس که جزء انواع روش های چند وجهی است و بر هفت بعد:رفتار[10]،احساس[11]، عاطفه[12]، شناخت[13] ، روابط بین فردی[14]، تصورات ذهنی[15] و زیست شناختی[16] تاکید دارد، بصورت مشاورۀ گروهی استفاده شده است(گیبسون، ترجمه ثنایی،1389)

نظریه های چندوجهی در سالهای اخیر وبعد از سایر نظریه های روان درمانی مانند نظریه ها ی رفتاری، شناختی و وجودی … مطرح شده است .درآغاز نظریه  ، یک نظریه میان راه برای مشاورانی بود که نمی خواستند و نمی توانستند صدرصدهمانند یک مشاور دستور العملی[17] یا غیر دستور العملی[18] عمل کنند(به نقل از جان بزرگی،1386).

در عین حال که افزایشی در رویکردهای نظری دیده می شود در ادغام نظریه ها و التقاط گرایی ما شاهد افزایش چشمگیری هستیم. بطور کلی التقاط گرایی عبارت است از ترکیب فنون ومفاهیم دو یا چند نظریه(کوری[19]،ترجمه سید محمدی، 2013).

گاردفیلد و برگین [20](1994)در مرور هفت بررسی انجام شده روی درمانگرانی که خودشان را التقاط گرا می نامیدند متوجه شدند 29تا 68 درصد از روان پزشکان ، روانشناسان بالینی  با مشاوران ،مددکاران اجتماعی وخانواده درمانگرها وزوج درمان ها خود را التقاط گرا می نامیدند.

جنسن[21]، برگین وگریوز[22](2005)در بررسی 423روان شناس بالینی، خانواده درمانگر، زوج درمانگر، مددکار اجتماعی و روانپزشک دریافتند که 68درصد التقاط گرا هستند. مدافعان این نظریه: رویکرد چندوجهی را رویکردی عنوان می کنند که به فرد اجازه می دهد، نظریه خود را با استفاده از نظریه ها و فنون مشاوره انتخاب کنند.عدۀ دیگری هم بحث می کنند که التقاط گرایی مشاوره را تشویق می کنند به اینکه از لحاظ نظری (اوستای همه کاره) باشد(اولریچی[23]،1980، به نقل ازشهسواری،1388).

روش چند وجهی مانند هر نظریه دیگر موافقان ومخالفانی داردکه موافقانی مانندلوکاس[24](1985)، نلسون و جونز[25](1985)رابین[26](1986)و…که به توصیه نوعی نظام درمانی می پردازند که:

1-دراساس گسترده باشد.

2-اجزای مختلف آن تشکیل یک نظام را داده باشند.

3-در آن از فنون مربوط به همه نظریه های شناخته شده استفاده مناسب می شود.

درمانگرانی که بطرق مختلف از این روش درمانی حمایت و از نظر بالینی آن را تایید می کنند عبارتند از درمانگران :رفتاری شناختی مانند بک و مایکنبام[27]،درمانگران شناختی،هیجانی ورفتاری مانند البرت الیس.

البته در حمایت از این روش پالمر (1997)به روش حل مسئله و نیز الگوهای آموزش مهارت زندگی که برای حل مشکلات تنیدگی زا بسیار کاربردارند، استفاده کرده است .

این روش مخالفانی هم مانند چسیک[28](1985)، راسل (1986) واستال[29] (1984) تمایل دارند مکتب چند وجهی را کم ارزش تلقی کنند و یا اثربخش بودن آن را بطور جدی مورد سوال قرار دهند. معمولا مخالفت این گروه در این زمینه است که مکتب درمانی چند وجهی در یک یا چند زمینه مانند: تاریخی، مفهومی یا تجربی ونظری اساس و بنیادی ندارد(مهرانی، 1390).

درمان چند وجهی یک رویکرد روان درمانی منظم و جامع است که توسط آرنولد لازاروس بوجود آمد. رویکرد چند وجهی از طریق کار عمیق و مفصل روی هریک از عوامل حسی، تخیلی، شناختی و بین فردی و اثرات تعاملی آنها می تواند،جنبه های شناختی،عاطفی بهزیستی ذهنی دانش آموزان را ارتقاء‌بخشد.

 

1-2.بیان مسئله پژوهش

امروزه اکثر دانش آموزان برای بهبود وضعیت روانی و تحصیلی به انرژی های مثبتی از جانب والدین ومدرسه نیازمندهستند تا از این طریق شادی وعواطف مثبت را برای بهبود کیفیت زندگی افزایش دهند وافسردگی واضطراب را در خود کاهش دهند و بتوانند با آسایش خاطر،تمرکز بالاواعتماد به نفس کافی وضعیت روانی وعلمی خود را بهبود ببخشند.

روانشناسی در قرن بیست ویکم متوجه این امر شده است که انسان باید انرژی عقلایی خود را صرف جنبه های مثبت تجربه اش کند (سلیگمن، 2005، سیگزنت ومهیالی[30]،به نقل از جلوانی،1390).چون در آغاز روان شناسی بیشتر بر هیجان های منفی[31] مانند اضطراب[32] و افسردگی[33] تمرکز داشته است تا برهیجان های  مثبت مانند شادکامی ورضایت، متون علمی نیز بیشتر درمورد رنج بود تا لذت (مایرز[34] ،2000). ولی امروزه پژوهش درباره بهزیستی وروان شناسی مثبت بطور روزافزون در حال رشد است (کاشدن[35] ،2004). بهزیستی ذهنی یک ساختار مهم در پژوهش های مربوط به تفسیر شخصیت است و بعنوان ارزیابی مثبت از زندگی وتعادل میان عاطفه مثبت و منفی[36] تعریف شده است(به نقل از محمدی،1390). دینر[37](1984)مدلی سه مولفه ای برای مفهوم بهزیستی ذهنی پیشنهاد کرده است. مؤلفۀ اول که با رضایت افراد از جنبه های مختلف زندگی(مانند شغل ،رشته تحصیلی ، تدریس دبیران، مطالعه دروس، پدر و مادر بودن، دوستی و همچنین زندگی بعنوان یک کل)رابطه دارد، جنبه شناختی بهزیستی ذهنی است.

دو مؤلفۀ دیگر این سازه (عاطفه مثبت وعاطفه منفی )ابعادی هستند که تجارب عاطفی روزانه را توصیف می کنند.گفته می شود اگر شخص رضایت از زندگی و بیشتر خوشی را تجربه کند و فقط گاهگاهی هیجان هایی مانند غمگینی و خشم را تجربه کند، از بهزیستی ذهنی بالایی برخوردار است و برعکس، اگر از زندگی خود ناراضی باشد، خوشی و علاقه اندکی را تجربه نماید و پیوسته هیجان های منفی مثل خشم و اضطراب را احساس کند،دارای بهزیستی پایینی است(مظفری وهادیان،1383). بهزیستی ذهنی ساختاروسیعی است که همۀ جنبه های تجربیات شخصی را در برمی گیرد وشامل ارزیابی شناختی وهیجانی افراد از زندگی شان است(دینر،اشی ولوکاس ،2003؛به نقل از جنیفر لایک،2009، به نقل از جلوانی،1390).

ویژگی مهمی که افراد سالم باید از آن برخوردار باشند احساس بهزیستی ورضایتمندی است.احساس بهزیستی این گونه تعریف می شود: احساس مثبت ورضایتمندی عمومی از زندگی که شامل خود ودیگران در حوزه های مختلف خانواده، شغل و… است(مایرز و دینر،2002).

احساس سعادت ورضایت از زندگی[38] اگرچه تاحد زیادی به شرایط فردی بستگی دارد، اما تاثیر عوامل اجتماعی در بروز یا افول آن بسیار پررنگ است.رضایت از زندگی ترکیبی از شرایط فردی واجتماعی است ودرواقع نشانه هایی از نگرش های مثبت نسبت به جهان ومحیطی است که فرد را فراگرفته ودرآن زندگی می کند.سطح پایین رضایت از زندگی به گرایش های منفی نسبت به جامعه کل مربوط می شود(بهابادی،1391).

تحقیقات انجام گرفته نشان می دهد که عواملی مانند:معنویت، درآمد، کیفیت زندگی وثبات عاطفی، پیشرفت جهت دستیابی به اهداف شخصی (رایان ودسی[39]،2001)،افسردگی(وود وجوزف[40]،2010)، جنسیت با بهزیستی بطور مثبت رابطه معنادار دارند.به عبارتی می توان گفت بهزیستی متغیری است که بسیاری از عوامل مانند جنسیت ،سن، فرهنگ، شناخت، تصورات فرد از خود، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، رفتار فرد وهدف در زندگی می تواند بر روی آن تاثیر بگذارد. (به نقل از شکری وهمکاران،1387)

افرادی که بهزیستی ذهنی بالاتری دارند، بیشتر علاقه مندند در اجتماع نقشی بر عهده بگیرند، وقت فراغت پر شورتری برای خود ایجاد می کنند و در فعّالیت های عمومی بیشتر شرکت می کنند، دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند و عمدتاً دارای هیجانات مثبتی هستند و از ارزیابی مثبت رویدادهای در حال وقوع استقبال می کنند، در مقابل افرادی که از بهزیستی ذهنی پایینی برخوردارند، شرایط و رویدادها را نامطلوب ارزیابی کرده و به همین دلیل هیجانات نامطلوب مثل اضطراب، افسردگی وپرخاشگری را بیشترتجربه می کنند(دینر2000؛چیارا[41]،2002،به نقل از محمدی،1390).

احساس خرسندی ورضایت از جنبه های مختلف زندگی، از مؤلفه های نگرش مثبت افراد نسبت به جهانی است که درآن زندگی می کنند. رضایت از زندگی باارزش ها ارتباط نزدیک اما پیچیده دارد ومعیارهایی که افراد براساس آن درک ذهنی خود را از سعادت ارزیابی می کنند متفاوت است. رضایت از زندگی در انسان نه تنها بازتاب ترکیب کوتاه مدت،میان مدت وبلند مدت درسطح فردی است بلکه علاوه بر آن حاصل تعامل عوامل سطح فردی وفرهنگی است(مهدوی اقدم وزکی،1390).

امروزه می توان عواملی مانند بهزیستی ذهنی وابعاد آن را در مدارس افزایش داد، مشاوران مدارس هر روز با مراجعانی برخورد می کنند که در زندگی خود رنگ شادی وسرزندگی را کمتر حس می کنند ودارای اعتماد به نفس پایین همراه با استرس وافسردگیهستند.باتوجه به اینکه تعداد چنین دانش آموزانی کم نیستند،مشاوران ترجیحمی دهند که از روش های گروهی استفاده نمایند.

مشاوره گروهی غیر از یک ورزش تیمی است. هدف آن داشتن یک گروه پیروزمند هم نیست.آماج مشاورۀ گروهی رسیدن به اهداف، ارضای نیازها وایجاد تجاربی است که برای تک تک اعضای تشکیل دهندۀ گروه باارزش است. مشاورۀ گروهی برای اعضای گروه امکاناتی را فراهم می کندکه، عبارتند از:1-کاوش درزمینۀ مشکلات، نگرانی هاونیازهای سازشی وتکاملی فردکه با پشتیبانی یک گروه صورت می پذیرد.2-مشاورۀ گروهی برای اعضای گروه امکان کسب بصیرت نسبت به احساسات ورفتار خودرا فراهم می کند.3-مشاورۀگروهی برای اعضای گروه فرصت برقراری ارتباط مثبت وطبیعی با دیگران رافراهم می کند.4-مشاورۀگروهی فرصت کسب وپذیرش مسئولیت نسبت به خود ودیگران برای اعضاء فراهم می کند(گیبسون، ترجمۀ ثنایی، 1389).

مسئله مهم تحقق یافتن روش درمانی بود که بیشترین تاثیر را بربهبود بهزیستی ذهنی ورضایت از زندگی داشته باشد به همین منظور اثربخشی روش درمانی چند وجهی لازاروس[42] به شیوۀ مشاورۀ گروهی انتخاب شد؛ زیرا این درمان  یک رویکرد کل نگر، سیستماتیک[43] و جامع درباره روان درمانی است که بدنبال تغییرات پایدار در یک شیوه انسانی وکارآمداست (سینها وموکرجی[44]،1991،به نقل از شهسواری،1388).

در این نوع درمان که اساسا از تکنیک های شناختی و رفتاری و… استفاده می کنند، از نظریه های آدلری[45]، راجرزی[46]، اریکسون[47]، روان نمایشی، گشتالت وتحلیل های تبادلی چیزهایی جلب می کند. بدون اینکه هیچ یک از این نظریات متفاوت را برجسته کند (کروکر[48]،2002به نقل از بیابانگرد،1380).

موضوعی که لازم است بطور دقیق در درمان  بررسی شوداین است که ازمیان روش های درمان؛ انفرادی، زوج درمانی، خانواده درمانی، مشارکت در گروه و شناخت درمانی  ویا ترکیبی از این موارد، کدام مورد برای درمانجو مقتضی ومطلوب بنظر می رسد.در موارد ممکن و ضروری به عقل سلیم وقضاوت بالینی رجوع می گردد(کوری، 2013،ترجمه سید محمدی).

رویکرد چند وجهی شیوه ای عملیاتی برای پاسخگویی به سوالات چه چیزی؟ برای چه کسی؟ و تحت چه شرایط مفید خواهد بود؟ مناسب است، به عبارت بهتر، سوال برجسته این است که عمدتاً« چه کسی و چه مشکلی بهترین گزینه درمانی در رویکرد روان درمانی چند وجهی است؟».مشخصه این رویکرد سنجش و ارزیابی انتظارات و افراد و دستیابی به اصول و قوانینی جهت جستجی مداخلات مناسب برای هر فرد است. اثربخشی این رویکرد درمانی منوط به انعطاف پذیری، چند استعدادی و التقاط گرایی فنی درمانگر است. التقاط گرایی فنی از روش های برگرفته از منابع مختلف استفاده می کند، بدون اینکه لزوماً نظام ها و نظریه های که این شیوه ها را پیشنهاد کرده اند قبول داشته باشد. در نتیجه، دراین رویکرد درمانی مفروضه اساسی، ایجاد مجموعه ای هماهنگ، منظم و قابل آزمون از فرضیه ها و باورها در مورد انسان و مشکلات او راهبردهای درمانی مناسب برای آنهاست(لازاروس،2008،ترجمه فیروز بخت،1385).

با توجه به نظریه ها وشواهد حاکی، بهزیستی ذهنی ورضایت از زندگی در عملکرد بهتر و سلامت جسمی وروانی بیشتر وسایر زمینه های زندگی دانش آموزان مؤثر به نظر می رسد.با توجه به اینکه والدین ونظام آموزشی بیشتر به مشکلات ومسائل تحصیلی توجه می کنند وکمتر به مسائل شناختی وعاطفی نوجوانان می پردازند، پس به نظر می رسد که باید مدیران وتمامی دست اندکاران نظام آموزش وپرورش به این جنبه مهم توجه ویژه داشته باشند، محقق دراین پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بررویکرد چند وجهی لازاروس بربهزیستی ذهنی ورضایت از زندگی دانش آموزان متوسطه  شهر لردگان می پردازدوبرهفت بعدشخصیت یعنی: رفتار، پاسخ های عاطفی، حواس،تصورات، شناخت ها، روابط بین فردی، داروهاوکارکردهای زیست شناختی،تغذیه وورزش تاکید دارد،استفاده کرده است. محقق برآن است که آیا مشاوره به شیوه گروهی لازاروس بر بهبود بهزیستی ذهنی ورضایت از زندگی دانش آموزان تاثیر دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:11:00 ب.ظ ]




دارم.

از اساتید داور این پایان­نامه، جناب آقای دکتر محمدرضا وصفی و جناب آقای دکتر بهزاد دوران، به جهت بررسی و مطالعه دقیق این پایان­نامه و ارائه نقدها و پیشنهادهای ارزشمند در راستای بهبود کیفیت هر چه بیشتر پایان­نامه تشکر می­کنم و توفیق روزافزون برای این دو عزیز را از درگاه حق تعالی آرزومندم.

در ادامه، وظیفه‏ی خود می‏دانم که ابتدا از دست­اندرکاران بخش پژوهش و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور، آقایان محمد خندان، سیامک محبوب، و مهدی شقاقی و همچنین از مدیر کل کتابخانه­های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران جناب آقای محمد دکامئی؛ سپس از تمامی کتابدارانی که در این پژوهش همکاری کرده­اند و همچنین از کارمندان محترم ذی­ربط در هر دو سازمان مورد مطالعه این پژوهش قدردانی کنم. به علاوه، از آقایان محمود ذبیح­زاده باغلویی، مجید نبوی، کوروش امرایی، صلاح ابراهیمی، شاهو لطفی، داود حاصلی، سیف­الله اندایش، و تمامی دوستانی که در نگارش این پایان­نامه به نوعی بنده را یاری نموده­اند سپاسگزاری می­کنم و آرزوی توفیق روزافزون برای این عزیزان دارم.

بهروز رسولی

فهرست مطالب

فصل اول: کلیات پژوهش   2

1-1. مقدمه   2

1-1-1.‌ هدف از انجام پژوهش   3

1-2. بیان مسئله   4

1-3. سؤالات پژوهش   5

1-3-1. سؤالات کلی   5

1-3-2. سؤالات جزئی   6

1-4. اهمیت و ضرورت انجام پژوهش   8

1-5. قلمرو پژوهش   8

1-6. فرضیه‌های پژوهش   8

1-7. متغیرهای مستقل و وابسته   8

1-8. روش پژوهش   9

1-9. تعاریف عملیاتی   9

1-10. چارچوب پایان‌نامه   10

1-11. جمع‌بندی فصل   10

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش   13

2-1. چارچوب نظری   13

2-2. کیفیت زندگی کاری   14

2-2-1. مروری تاریخی بر مفهوم کیفیت زندگی کاری   14

2-2-2. تعریف و توصیف مفهوم کیفیت زندگی کاری   17

 

2-2-3. نقش و اهمیت کیفیت زندگی کاری   21

2-2-4. برنامه‌های کیفیت زندگی کاری   23

2-2-5. الگوهای ارائه‌شده در مورد کیفیت زندگی کاری   25

2-2-5. اندازه‌گیری کیفیت زندگی کاری   27

2-2-6. مؤلفه‌های کیفیت زندگی کاری   28

2-3. رضایت شغلی   34

2-3-1. مروری تاریخی بر رضایت شغلی   34

2-3-2. تبیین مفهوم رضایت شغلی   37

2-3-3. نظریه‌های رضایت شغلی   38

2-3-4. سطوح ماکرو و میکرو رضایت شغلی   41

2-3-5. عوامل مؤثر بر رضایت شغلی   42

2-3-6. اندازه‌گیری و مقیاس‌های رضایت شغلی   44

2-4. استرس شغلی   46

2-4-1. توصیف و تشریح استرس   46

2-4-1-1. ریشه‌های فیزیولوژیکی مفهوم استرس   46

2-4-1-2. تعاریف استرس   47

2-4-1-3. منابع و عوامل استرس   48

2-4-1-4. اندازه‌گیری استرس   49

2-4-1-6. مدل‌های استرس   49

2-4-2. استرس شغلی   51

2-4-2-1. تعریف استرس شغلی   51

2-4-2-2. مدل‌های استرس شغلی   52

2-4-2-3. عوامل ایجاد استرس شغلی   53

2-4-2-4. استرس شغلی در کتابداران   55

2-5. پیشینه پژوهش   56

2-5-1. روش جستجوی پیشینه‌ها   56

2-5-2. نتایج حاصل از جستجوی پیشینه‌ها   59

2-5-3. پیشینه در داخل   60

این مطلب را هم بخوانید :

2-5-4. پیشینه در خارج   64

2-6. جمع‌بندی فصل   71

فصل سوم: روش پژوهش   73

3-1. مقدمه   73

3-2. روش پژوهش   73

3-3. جامعه و نمونه آماری   74

3-4. نمونه‌گیری   74

3-5. ابزارهای گردآوری اطلاعات   74

3-5-1. پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (QWL)   75

3-5-2. پرسشنامه رضایت شغلی   76

3-5-3. پرسشنامه استرس شغلی   77

3-6. روایی و پایایی ابزارهای پژوهش   77

3-6-1. روایی ابزار پژوهش   78

3-6-2. پایایی ابزار پژوهش   78

3-7. توزیع پرسشنامه   79

3-7-1. کتابخانه‌های وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران   80

3-7-2. کتابخانه‌های وابسته به نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور   80

3-7-3. پرسشنامه‌های تکمیل‌نشده و نسبت پاسخ‌ها   80

3-8. ابزار پرسشنامه برخط   81

3-8-1. مزایای استفاده از پرسشنامه‌های برخط   81

3-8-2. معایب استفاده از پرسشنامه‌های برخط   81

3-8-3. ارزیابی و انتخاب ابزار پرسشنامه برخط   82

3-9. ملاحظات اخلاقی   83

3-10. روش‌های تجزیه و تحلیل اطلاعات   83

3-11. جمع‌بندی فصل   84

فصل چهارم: یافته‌های پژوهش   86

4-1. مقدمه   86

4-2. اطلاعات جمعیت‌شناختی   86

4-2-1. اطلاعات جمعیت‌شناختی: وابستگی سازمانی   86

4-2-2. اطلاعات جمعیت‌شناختی: جنسیت   87

4-2-3. اطلاعات جمعیت‌شناختی: رشته تحصیلی   88

4-2-4. اطلاعات جمعیت‌شناختی: سطح تحصیلات   89

4-2-5. اطلاعات جمعیت‌شناختی: تجربه یا سابقه کاری   89

4-2-6. اطلاعات جمعیت‌شناختی: بخش یا محل خدمت   91

4-3. آمار توصیفی   92

4-3-1. اطلاعات توصیفی مرتبط با کیفیت زندگی کاری کتابداران   93

4-3-2. اطلاعات توصیفی مرتبط با رضایت شغلی کتابداران   94

4-3-2. اطلاعات توصیفی مرتبط با استرس شغلی کتابداران   95

4-4. آمار استنباطی   96

4-4-1. آزمون فرضیه‌های تحقیق   97

4-4-1-1. آزمون فرضیه‌ی اول   97

4-4-1-2. آزمون فرضیه‌ی دوم   101

4-4-2. بررسی سؤالات پژوهش   106

4-4-2-1. بررسی سؤال کلی اول   107

4-4-2-2. بررسی سؤال کلی دوم   109

4-5. جمع‌بندی فصل   111

فصل پنجم: تجزیه و تحلیل نتایج   113

5-1. خلاصه‌ی پژوهش   113

5-2. نتیجه‌گیری در مورد فرضیه‌های تحقیق   114

5-3-1. فرضیه‌ی اول   114

5-3-2. فرضیه‌ی دوم   117

5-4. نتیجه‌گیری در مورد سؤالات پژوهش   120

5-4-1. سؤال کلی اول   120

5-4-2. سؤال کلی دوم   121

5-4-3. سؤال کلی سوم   122

5-4-4. سؤال کلی چهارم   123

5-5. پیشنهادهای کاربردی پژوهش   123

5-6. محدودیت‌های تحقیق   125

5-7. پیشنهادهای پژوهشی   126

5-8. جمع‌بندی فصل   127

فهرست منابع و مآخذ   129

بخش اول: منابع فارسی   129

بخش دوم: منابع انگلیسی   133

پیوست‌ها   143

پیوست شماره 1: نمونه نامه ارسالشده برای کتابخانههای مورد بررسی از طریق نظام اتوماسیون اداری   143

پیوست شماره 2: نمونه نامهی یادآوری ارسالشده از طریق پست الکترونیک   144

پیوست  شماره 3: نمونه پرسشنامه مورد استفاده برای گردآوری دادهها   145

پیوست شماره 4: ابزارهای پرسشنامه برخط   153

پیوست شماره 5. کتابخانه‌های مورد مطالعه   154

الف) کتابخانه‌های وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران   154

ب) کتابخانه‌های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور   155

کلیات پژوهش

در این فصل به علل و انگیزه­های پژوهش حاضر پرداخته خواهد شد. ابتدا با ذکر مقدمه­ای، دلایل انتخاب این موضوع مشخص می­شود، و ذکر انگیزه­ها و آشکار شدن مبانی تحقیق متن را به سمت بیان مسئله تحقیق هدایت خواهد کرد. سؤالات پژوهش، فرضیه­ها، توضیحاتی در مورد تحقیق و روند اجرای آن و همچنین تعاریف عملیاتی و قلمرو تحقیق از مسائل دیگری هستند که در این فصل مورد بحث قرار خواهند گرفت. در نهایت نیز چارچوب کلی پایان­نامه به طور مختصر تشریح می­شود.

1-1. مقدمه

امروزه منابع انسانی به عنوان رکن اساسی بقاء، دوام، و پیشرفت یک سازمان در نظر گرفته می­شوند که شکست یا موفقیت سازمان در دستیابی به اهدافش تا حد زیادی وابسته به این فاکتور است. همچنین، انسان به عنوان رکن اساسی توسعه، در چارچوب فعالیت­های گروهی و سازمانی خود ایفاگر نقش مهمی است، امروزه رشد و توسعه سازمان­ها در گرو برگماری صحیح منابع انسانی است. از لحاظ تاریخی، توجه به عامل نیروی انسانی در کارایی بیشتری سازمان­ها و شرکت­ها از اواخر نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شدت گرفته است. از آن زمان تا کنون مدیران همیشه به دنبال راه­هایی برای بهبود عملکرد کارکنان و در نتیجه کارایی بیشتر سازمان بوده­اند. کیفیت زندگی کاری، به عنوان عاملی مهم و تأثیرگذار در افزایش کارایی کارکنان، مفهومی است که نیمه دوم قرن بیستم پا به عرصه مدیریت و سازمان گذاشته است.

مفهوم کیفیت زندگی کاری[1] مفهومی است که در دهه­های اخیر توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است و امروزه این مفهوم به موضوع اجتماعی عمده­ای در سراسر دنیا تبدیل شده است. این نظریه در جستجوی شیوه­های جدید جهت کمک به برقراری تعادل بین زندگی کاری و زندگی شخصی کارکنان است (میرکمالی و نارنجی ثانی، 1387). کیفیت زندگی کاری به عنوان هر نوع فعالیتی تعریف می­شود که در سطوح سازمان انجام می­شود و به دنبال اثربخشی سازمانی بیشتر از طریق رشد و ارتقاء منزلت انسانی می­باشد. کیفیت زندگی کاری فرایندی است که در طی آن گروه­های ذی­نفع در سازمان یاد خواهند گرفت که چگونه بهتر با یکدیگر کار کنند، چگونه برای خود مشخص کنند که چه فعالیت­ها، تغییرات و بهبودهایی مطلوب و مؤثر است تا سازمان به بهره­وری بیشتر بهتر دست یابد. کیفیت زندگی کاری می­تواند به عنوان کیفیت ارتباط میان کارمندان و سراسر محیط کار تعریف شود. این عبارت جهت توصیف شرایط و انتظارهای کاری اکثر کارکنان در زندگی کاری­شان نیز بکار برده می­شود (عبدالعزیز[2] و دیگران، 2011). والتون[3]، الگویی نظری را برای تبیین کیفیت زندگی کاری تنظیم کرده و هشت مؤلفه (پرداخت منصفانه و کافی، محیط کار ایمن و بهداشتی، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون گرایی در سازمان، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار و توسعه قابلیت‌های انسانی) را برای آن تعریف کرده است (موورد و ریچی[4]، 1998، 550).

از سوی دیگر، موضوع رضایت شغلی و استرس شغلی نیز از مباحثی هستند که در دنیای پر تکاپوی امروز از مباحث مورد توجه پژوهشگران حوزه مدیریت و سازمان از یک طرف و روانشناسان از طرف دیگر می­باشند. رضایت شغلی به برداشتی که شخص از کار خود دارد اشاره می­کند که دارای عوامل زمینه­ساز و ایجادکننده فراوانی از قبیل جنبه­های درونی (مانند ویژگی­های شخصیتی، احساسات عاطفی، و حالت­های هیجانی) و جنبه­های بیرونی (شامل شرایط و ویژگی­های سازمانی، اجتماعی، و فرهنگی) است. این مسئله یکی از عوامل مؤثر در موفقیت شغلی است که باعث افزایش کارایی کارکنان و احساس رضایت فرد می­گردد (هارت[5]، 2010). همچنین، مطالعات صورت گرفته نشان داده است که تقریباً در تمام مشاغل استرس وجود دارد. اما میزان و تأثیر آن به لحاظ نوع و ماهیت استرس و خصوصیات شخصی افراد، در مشاغل گوناگون متفاوت است. شیوع و گسترش استرس در محل کار محققان را بر آن داشته است که به تحلیل گسترده این موضوع در سازمان و تأثیر آن بر عملکرد کارکنان بپردازند. تحقیقات یرکز-دادسن نشان می­دهد که با افزایش استرس تا یک حد معین عملکرد افراد افزایش می­یابد، و سپس با افزایش این میزان استرس عملکرد آنان کاهش خواهد یافت. در نتیجه مؤثرترین عملکرد در وضعیت استرس زمانی است که میزان استرس در حد متوسط باشد (جاهد بزرگان، 1384).

بررسی و مطالعه ارتباطات میان کیفیت زندگی کاری و رضایت و استرس شغلی در کتابداران می­تواند نتایجی را بدست دهد که متعاقباً بر روی عملکرد کتابداران و کیفیت ارائه خدمات در انواع مختلف کتابخانه­ها اثرگذار باشد. همچنین شناسایی و اولویت‌بندی مؤلفه­هایی که تأثیرشان بر میزان رضایت و استرس شغلی کتابداران بیشتر است، چشم­اندازهای جدیدی را می­تواند فرا روی مدیران و سیاست­گذاران قرار دهد تا نسبت به این مسئله توجه نشان دهند.

1-1-1.‌ هدف از انجام پژوهش

این پژوهش در پی آن است که رابطه میان مؤلفه‌های کیفیت زندگی کاری با میزان رضایت شغلی و همچنین استرس شغلی در کتابدارانی که در کتابخانه‌های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه‌های کشور در شهر تهران و کتابخانه‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مشغول به کار هستند را به منظور شناخت مؤلفه­های تأثیرگذار بر میزان رضایت و استرس شغلی آن‌ها و در نتیجه بهبود عملکرد آن‌ها در محیط کار و افزایش کیفیت خدمات کتابخانه‌ای بررسی کند.

1-2. بیان مسئله

اطلاعات، در دنیای امروز، به یک منبع حیاتی و عاملی با ارزش و یک منبع قدرت برای توسعه­های اجتماعی تبدیل شده است. محور اصلی جوامع آینده، بجای ارزش­های مواد، بر مبنای ارزش­های اطلاعاتی خواهد بود، و سرمایه­های مادی جای خودشان را به سرمایه­های دانشی در اقتصاد ملی خواهند داد. در نتیجه صنایع اطلاعاتی و دانشی نقش مهم‌تری در اقتصاد ملت­ها ایفا خواهند کرد. اگر کتابخانه­ها و مراکز اطلاع­رسانی را از نخستین مراکز ذخیره، سازماندهی، و بازیابی اطلاعات در جوامع مدرن به شمار آوریم، بنابراین می­توان ادعا کرد که نقش این مراکز در انتقال دانش و اطلاعات و متعاقباً توسعه­های اجتماعی انکار ناپذیر است. انواع مختلف کتابخانه­ها و مراکز اطلاع­رسانی، بر اساس نیازهای موجود، شکل گرفته­اند و هرکدام از آن‌ها اهداف خاص خود را دنبال می­کنند. در این میان کتابخانه­های عمومی به عنوان عاملی تأثیرگذار در دستیابی به توسعه­ی اطلاعاتی و اجتماعی نقش مهم‌تری نسبت به سایر انواع کتابخانه­ها دارد.

کتابخانه‌ها، و به خصوص کتابخانه‌های عمومی، امروزه دارای یک نقش کلیدی در توسعه اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی جوامع بشری هستند. کتابخانه­های عمومی به عنوان محیطی پویا، یکی از ابزارهای اصلی توسعه فرهنگی-اجتماعی در جوامع امروزی شناخته شده­اند (اشرفی‌ریزی و کاظم‌پور، 1388).

از طرف دیگر، منابع و نیروهای انسانی از اجزاء جدایی ناپذیر و مهم برای پیشبرد اهداف سازمان‌ها می‌باشند و مطالعه و پژوهش در رابطه با این منابع در محیط کار به نسبت سایر منابع درون سازمانی اهمیت ویژه‌ای دارد (هارت، 2010). نهادهای فرهنگی و آموزشی در شرایط پیچیده و دشوار امروز بدون داشتن نیروی انسانی متعهد و متخصص قادر به پاسخگویی به نیازهای متعدد و روزافزون جامعه و کاربران خود نخواهند بود.

کتابداران کتابخانه‌های عمومی، سرمایه‌ی انسانی مهمی هستند که دارای نقش اساسی برای موفقیت این نهادها در انجام مأموریت‌ها و دستیابی به اهدافشان خواهند بود، در نتیجه مطالعه موضوعات مرتبط با این گروه جهت افزایش کارایی آن‌ها امری گریزناپذیر است (کونتز و گوبین[6]، 2010). با توجه به این که دو عامل بسیار مهم رضایت شغلی (اشرفی‌ریزی و کاظم‌پور، 1388) و استرس شغلی (باب‌الحوائجی و پاشازاده، 1389) بر عملکرد کارکنان و کتابداران در کتابخانه‌ها تأثیر بسیار زیادی دارد، شناخت و مطالعه عوامل و مؤلفه‌های مرتبط و تأثیرگذار بر این دو عامل جهت بهبود عملکرد کتابداران و پیشبرد اهداف سازمانی کتابخانه‌ها مسئله‌ای با اهمیت به نظر می‌رسد.

بسیاری از محققان بر این باورند که توفیق سازمان­ها در استفاده مؤثر از منابع انسانی به طور مستقیم متکی به علوم رفتاری کاربردی است. رفتار و نگرش­های کارکنان، عملکرد آن‌ها را در محیط کار کنترل می­کند و تمام عواملی که این رفتارها و نگرش­ها را دست‌خوش تغییر می­کنند باید به نوعی مدیریت شوند تا منابع انسانی سازمان در کارهایشان موفق باشند (هرسی و بلانچارد، 1378). از این رو، توجه به عامل انسانی در سازمان‌ها در علم مدیریت در دهه‌های اخیر بیشتر مورد توجه واقع شده است و انجام پژوهش-های مرتبط در این زمینه امری مهم در رشد کیفیت و کارایی سازمان‌ها محسوب می‌شود. در پی تلاش‌های صورت گرفته توسط هاثورن[7] و پژوهشگران پس از او، مشکلات ناشی از عامل پیچیده انسان با عنوان کیفیت زندگی کاری مورد توجه واقع شده است که به بررسی شرایط واقعی مرتبط با کار و محیط کاری یک سازمان می‌پردازد (میرکمالی و نارنجی ثانی، 1387). کیفیت زندگی کاری، برنامه­ای جامع و گسترده است که مناسب بودن آن باعث بهبود وضعیت کارکنان و تقویت یادگیری آن‌ها در محیط می‌شود و پایین بودن کیفیت زندگی کاری آن‌ها تقریباً به همه کارمندان آسیب خواهند رساند.

رضایت شغلی و همچنین استرس شغلی از مهم­ترین متغیرهای سازمانی تأثیرگذار- چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم- بر عملکرد و رفتار کارکنان در محیط کار می­باشند. در وصف میزان اهمیت این متغیرها، همین بس که به تعداد فراوان تحقیقات، مطالعات، و نوشته­های مرتبط با رضایت و استرس شغلی اشاره شود. محیط کتابخانه­ها- و مخصوصاً کتابخانه­های عمومی- با وجود اشتراکات بسیار با فضاهای کاری دیگر شغل­ها، تفاوت­های متعددی با آن‌ها دارد (بانگ[8]، 1989). به علاوه، کین­مان[9] (1998) اظهار می­دارد که استرس شغلی در میان پنج عامل اصلی مسائل بهداشتی مرتبط با کار در ایالات متحده قرار دارد؛ همچنین، حرفه­ی کتابداری و اطلاع­رسانی اکنون به یکی از حرفه­های پراسترس تبدیل شده است (آجالا، 2011). می­توان استنباط کرد که این مسئله نمی­تواند تفاوت زیادی در مورد کشور ایران داشته باشد؛ از این رو پرداختن به مسائل و عواملی که بر این دو متغیر سازمانی تأثیرگذار هستند حائز اهمیت خاصی برای مدیران منابع انسانی در این سازمان­هاست. بنابراین، این پژوهش در صدد است تا تأثیر کیفیت زندگی کاری، به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار سازمانی، بر روی این دو متغیر سازمانی را بررسی کند.

1-3. سؤالات پژوهش

1-3-1. سؤالات کلی

  1. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌‌های کیفیت زندگی کاری با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  2. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌‌های کیفیت زندگی کاری با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  3. کدام یک از مؤلفه­های کیفیت زندگی کاری از طریق رگرسیون چندگانه قادر به پیش­بینی رضایت شغلی کتابداران کتابخانه­های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور می­باشند؟
  4. کدام یک از مؤلفه­های کیفیت زندگی کاری از طریق رگرسیون چندگانه قادر به پیش­بینی استرس شغلی کتابداران کتابخانه­های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور می­باشند؟

1-3-2. سؤالات جزئی

  1. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی پرداخت کافی و منصفانه با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  2. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی محیط ایمن و بهداشتی با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  3. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی تأمین فرصت رشد و امنیت با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  4. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی قانون­گرایی در سازمان با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  5. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی وابستگی اجتماعی زندگی کاری با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  6. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی فضای کلی زندگی با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  7. آیا میان ضرایب همبستگی کیفیت زندگی کاری با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  8. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی یکپارچگی و انسجام اجتماعی با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  9. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی توسعه قابلیت­های انسانی با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  10. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی پرداخت کافی و منصفانه با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  11. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی محیط ایمن و بهداشتی با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  12. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی تأمین فرصت رشد و امنیت با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  13. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی قانون­گرایی در سازمان با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  14. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی وابستگی اجتماعی زندگی کاری با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  15. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی فضای کلی زندگی با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  16. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی یکپارچگی و انسجام اجتماعی با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  17. آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌ی توسعه قابلیت­های انسانی با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
  18. آیا میان ضرایب همبستگی کیفیت زندگی کاری با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟

1-4. اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

این پژوهش برای بررسی و تعیین تأثیر مؤلفه­های کیفیت زندگی کاری کتابداران بر رضایت و استرس شغلی آن‌ها در کتابخانه­های عمومی شهر تهران انجام شده است. در حال حاضر هیچ پژوهش یا نتایج تجربی در زمینه ارتباط کیفیت زندگی کاری با رضایت و استرس شغلی کتابداران در مقیاس مورد بررسی این پژوهش در دست نیست. از این رو، نتایج و ملاحظات حاصل از انجام این پژوهش می­تواند بر روی استراتژی­ها و تصمیماتی که در دو سازمان مورد بررسی (سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­ها عمومی کشور) در رابطه با کتابخانه­های عمومی اتخاذ می­شود تأثیرگذار بوده و در نتیجه می­تواند در بهبود وضعیت کاری کتابداران و در نهایت بهبود ارائه خدمات کتابخانه­ای کتابخانه­های عمومی شهر تهران به کاربران مفید واقع شود.

1-5. قلمرو پژوهش

قلمرو این پژوهش، از لحاظ جغرافیایی، مربوط به شهر تهران می­شود. کتابخانه­های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه­های عمومی کشور و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در شهر تهران، در این پژوهش مورد بررسی قرار می­گیرند. از لحاظ زمانی، قلمرو این پژوهش محدود به نیمه اول سال 1391 شمسی است و داده­های پژوهش در تابستان سال مذکور جمع­آوری خواهند شد؛ و در نهایت، این پژوهش محدود به کتابداران کتابخانه­های عمومی (به عنوان یکی از انواع کتابخانه­ها) می­باشد، بنابراین، با وجود آنکه نتایج بدست آمده مختص جامعه مورد بررسی است، اما امکان بسط آن به سایر کتابخانه­های عمومی وجود دارد.

1-6. فرضیه‌های پژوهش

  1. بین مؤلفه­های کیفیت زندگی کاری با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور ارتباط مثبت وجود دارد.
  2. بین مؤلفه­های کیفیت زندگی کاری با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه­های عمومی کشور ارتباط منفی وجود دارد.

1-7. متغیرهای مستقل و وابسته

به طور کلی، همان­طور که در عنوان آمده است، در این پژوهش سه متغیر مورد مطالعه قرار می­گیرند. متغیر کیفیت زندگی کاری کتابداران کتابخانه­های عمومی وابسته به سازمان­های مورد مطالعه، به عنوان متغیر مستقل، و رضایت شغلی و استرس شغلی به عنوان متغیرهای وابسته در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهند گرفت. هرچند، در برخی از تحقیقات متغیرهای رضایت و استرس شغلی به عنوان متغیر مستقل و متغیر کیفیت زندگی کاری به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده­اند.

1-8. روش پژوهش

این پژوهش با رویکرد کمی و روش پژوهش توصیفی طراحی شده است و جهت گردآوری داده­ها از ابزار پرسشنامه استفاده کرده است. ابزار گردآوری داده­ها نیز به صورت برخط طراحی گردیده و تنها شامل سؤالات بسته می­شده است، بنابراین در این پژوهش سروکار محقق تنها با داده­های کمی بوده­است. برای تحلیل داده­ها از تحلیل توصیفی (که به آن آمار توصیفی هم اطلاق می­شود) و همچنین از آزمون­های

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:11:00 ب.ظ ]




استفاده کنندگان از نتیجه پایان­نامه………………………………………………………………………………………………….7

اهمیت و ضرورت پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………..7

جنبه نوع آوری طرح…………………………………………………………………………………………………………………………..8

تعاریف نظری مفاهیم………………………………………………………………………………………………………………………….8

تعاریف عملیاتی مفاهیم……………………………………………………………………………………………………………………..9

فصل دوم:ادبیات و پیشینه پژوهش………………………………………………………………………………………….11

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………….12

اندازه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………….12

ارزش یاب وارزشیابی آمورشی…………………………………………………………………………………………………………12

مسیر تحول (تاریخچه) ارزشیابی آموزشی………………………………………………………………………………………14

انواع ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و هدف­های استفاده از آنها………………………………………………………..16

دسته بندی ارزشیابی های آموزشی با توجه به زمان وهدف استفاده از آنها………………………………….17

1- ارزشیابی آغازین……………………………………………………………………………………………………………………….17

2- ارزشیابی تکوینی………………………………………………………………………………………………………………………..17

3 – ارزشیابی تشخیصی…………………………………………………………………………………………………………………..18

4- ارزشیابی تراکمی……………………………………………………………………………………………………………………….19

رویکردهای یاددهی-یادگیری………………………………………………………………………………………………………….20

رویکردهای یاددهی – یادگیری مکتب رفتارگرایی………………………………………………………………………..20

مراحل یا توالی فعالیت معلم و شاگرد…………………………………………………………………………………………….20

نقش معلم و دانش آموز و نحوه ارتباط آنها…………………………………………………………………………………….20

تلقی نسبت به چگونگی ارزشیابی آموخته ها………………………………………………………………………………….21

رویکرد یاددهی – یادگیری مکتب شناخت­گرایی………………………………………………………………………….21

نقش معلم و دانش آموز و نحوه ارتباط آنها…………………………………………………………………………………….22

تلقی نسبت به ارزشیابی آموخته­ها………………………………………………………………………………………………..22

رویکرد یاددهی – یادگیری مکتب انسان­گرایی……………………………………………………………………………..22

نقش معلم و دانش آموز و نحوه ارتباط آنها…………………………………………………………………………………….23

تلقی نسبت به ارزشیابی آموخته ها……………………………………………………………………………………………….23

رویکرد یاددهی – یادگیری ساخت و سازگرایی……………………………………………………………………………..23

 

نقش معلم و شاگرد و نحوه ارتباط آنها………………………………………………………………………………………….24

تلقی نسبت به ارزشیابی آموخته ها………………………………………………………………………………………………24

رویکردهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی………………………………………………………………………………………24

ارزشیابی از یادگیری…………………………………………………………………………………………………………………….25

ارزشیابی در خدمت یادگیری………………………………………………………………………………………………………..26

ویژگی های رویکرد  ارزشیابی در خدمت یادگیری………………………………………………………………………..28

نقش سنجش در فرایند آموزش – یادگیری…………………………………………………………………………………..29

ارزشیابی مستمر و رابطه آن با بهبود فرایند یاددهی یادگیری……………………………………………………….31

آموزش و یادگیری فرایند مدار………………………………………………………………………………………………31

مزایای آموزش و یادگیری فرایند مدار……………………………………………………………………………………………32

ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در آموزش و یادگیری فرایند مدار……………………………………………………32

ضرورت تغییر تظام ارزشیابی در ایران…………………………………………………………………………………………..33

ارزشیابی توصیفی…………………………………………………………………………………………………………………………..35

تاریخچه الگوی ارزشیابی توصیفی………………………………………………………………………………………………..36

اهداف ارزشیابی توصیفی………………………………………………………………………………………………………………37

1- 1- بهبود کیفیت فرایند یاددهی – یادگیری…………………………………………………………………………37

1-2- فراهم نمودن زمینه مناسب براین حذف فرهنگ بیست­گرایی……………………………………………38

1-3 – تاکید بر اهداف آموزش و پرورش از طریق توجه به فرایند یادگیری به جای تاکید بر محتوا………………………………………………………………………………………………………………………………….39

1-4- فراهم نمودن زمینه مناسب برای حذف حاکمیت مطلق امتحانات پایانی در تعیین سرنوشت تحصیلی……………………………………………………………………………………………………………………………………………39

1-5- افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی- یادگیری با کاهش اعتبار نمره………………………………40

ویژگی های ارزشیابی توصیفی…………………………………………………………………………………………………………41

1- پویایی ………………………………………………………………………………………………………………………………………..41

2- بازخورد……………………………………………………………………………………………………………………………………….41

3- کیفی …………………………………………………………………………………………………………………………………………41

4- فرایندی………………………………………………………………………………………………………………………………………42

خلاقیت در بستر ارزشیابی توصیفی………………………………………………………………………………………………..42

ابزارهای ارزشیابی توصیفی………………………………………………………………………………………………………………44

این مطلب را هم بخوانید :

الف- آزمونها ……………………………………………………………………………………………………………………………………44

ب- بازخورد توصیفی……………………………………………………………………………………………………………………….45

ج- کارنامه توصیفی………………………………………………………………………………………………………………………….45

د- پوشه کار……………………………………………………………………………………………………………………………………..45

ه- برگه ثبت مشاهده ……………………………………………………………………………………………………………………..46

ی- فهرست وارسی ( چک لیست یا سیاهه­ی رفتار)………………………………………………………………………46

پیشینه پژوهش در ایران………………………………………………………………………………………………………………….47

پیشینه پژوهش در خارج از ایران…………………………………………………………………………………………………….51

فصل سوم:روش­شناسی پژوهش………………………………………………………………………………………………..55

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………….56

روش انجام تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………56

جامعه آماری…………………………………………………………………………………………………………………………………….57

حجم نمونه و روش نمونه­گیری………………………………………………………………………………………………………57

ابزار جمع­آوری اطلاعات………………………………………………………………………………………………………………….59

روش اجرا………………………………………………………………………………………………………………………………………….60

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات…………………………………………………………………………………………………………61 روایی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………62

پایایی یا اعتبار پرسشنامه………………………………………………………………………………………………………………..62

فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده­ها………………………………………………………………………………………….64

مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………..65

تحلیل توصیفی………………………………………………………………………………………………………………………………..65

تحلیل استنباطی……………………………………………………………………………………………………………………………..74

سؤالهای اصلی پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………….74

سؤالات فرعی پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………80

فصل پنجم:بحث و نتیجه­گیری……………………………………..………………………………………..83

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………….84

بحث و نتیجه­گیری…………………………………………………………………………………………………………………………..84

کاربردها و رهنمودهای آموزشی………………………………………………………………………………………………………89

پیشنهادهایی برای پژوهش­های آتی………………………………………………………………………………………………..89

محدودیت­های تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………..89

مقدمه

تغییر و پیشرفت در هر جامعه­ای مستلزم ایجاد تغییر وسیع و جامع نظام آموزشی آن جامعه است.

در توسعه آموزش و پرورش، ملاک­ها و عوامل متعددی نقش دارند. از مهم­ترین آن­ها می­توان به نظامی جامع و هدفمند در آموزش اشاره نمود. آموزش را می­توان به­عنوان فرآیند کنش متقابل معلم و دانش­آموز تعریف نمود که به موجب آن تجارب یادگیری برای نیل دانش­آموزان به اهداف کلان آموزش و پرورش فراهم می­شود. در آموزش و پرورش سنتی، ارزشیابی به عنوان آخرین حلقه­های یاددهی- یادگیری تلقی می­شود که در پایان دوره آموزشی برای جدا نمودن دانش­آموزان با توانایی یادگیری متفاوت به­کار می­رود(جعفری،1384).

امروزه ما نیازمند آن نوع سنجش و ارزشیابی هستیم که به هر دانش­آموز به دیده حرمت نظاره نماید، موهبت­های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمون­های سنتی نشان داده، بازخوردی مثبت و تکالیفی رشددهنده به او ارائه دهد و باور داشته باشد که هر  دانش­آموز قابلیت رشد و پیشرفت مداوم را داردر)رستگار،1382). ولیکن آنچه که می­توان از آن به عنوان مهم­ترین تغییر دنیای امروز در عرصه تعلیم و تربیت قلمداد نمود، تفاوتی است که در نوع نگرش به ارزشیابی تحصیلی رخ داده است.تغییری که در آن، حافظه­مداری و حفظ کردن صرف مطالب درسی از سوی دانش­آموزان رنگ باخته و جای خود را به سنجش مستمر و گام به گام می­دهد. سنجش و ارزشیابی معتبر، دانش­آموزان را برمی­انگیزد تا بیاموزند که چگونه یاد بگیرند.

در چنین رویکردی یادگیرنده، تبدیل به فردی فعال، ریسک­پذیر و محقق می­شود که به­طور دائم از تدریس بهره می­گیرد. در این سیستم “توالی، آموزش- ارزشیابی- آموزش” موجب می­شود که شایستگی فرد رشد نموده­، اعتماد به نفس او افزایش یافته و فراگیر به­خوبی یاد بگیرد که چگونه آموخته­ها را در وضعیت­های دشوار و ناآشنا به­کار گیرد. این امر توان تصمیم­گیری و تشخیص وضعیت را در فرد رشد می­دهد و این مهم­، غایت آموزش است(رستگار،1382).

در چنین سیستمی، ارزشیابی در خدمت آموزش قرار گرفته و جزء لاینفک آن به شمار می­رود و همواره در فرآیند آموزش جاری است و این معنای ارزشیابی رشددهنده، پویا و مستمر است که از آن با عنوان ارزشیابی توصیفی یاد می­شود. در این طرح، معلم باید ارزشیابی مستمر را جزئی اساسی در فرآیند یادگیری بداند که به­طور مداوم از ابتدای سال تحصیلی تا پایان سال ادامه دارد(بنی اسد،1384).

 

بیان مساله

امروزه فرآیند جهانی­شدن، راه را به سوی جامعه­ی دانش­مدار می­گشاید که در آن دانش و اطلاعات محور رشد و توسعه هر جامعه خواهد  بود. بدیهی است رویارویی با چالش­های جوامع دانش­مدار، نیازمند بازنگری و طراحی مجدد نظام­های آموزشی و فرآیند آموزش است (بازرگان، 1384).

در سال­های اخیر بحث­های فراوانی درباره اصلاحات آموزشی و بهبود کیفیت آموزش مدارس مطرح شده است. ارزشیابی دانش­آموزان در سطح ملی، یک اهرم و عنصر کلیدی برای اصلاح مدارس و بهبود آموزش و یادگیری در نظر گرفته می­شود (سیف، 1382). انتظار می­رود ارزشیابی درست، مقدمات اصلاحات آموزشی را فراهم کند.

ارزشیابی باید جزئی از فرآیند یاددهی ـ یادگیری محسوب شود. زیرا هدف آن صرفاً تعیین میزان موفقیت در پیشرفت تحصیلی نیست. بلکه می­توان اذعان داشت بهبود بخشیدن و اصلاح کردن آموزش هدف ارزشیابی است. ارزشیابی اگر در مسیر فرآیند آموزشی انجام گیرد، تعیین می کند که چه چیزی به چه کسی، در چه زمانی، به چه منظوری و چگونه باید آموزش داده شود تا رفتارهای مطلوب و منطبق با اهداف فرا گرفته شوند (رستگار، 1382). بسنده­کردن به شیوه ارزشیابی (پایانی) در عصری که یادگیری کلید رویارویی با مسائل فراصنعتی و فراتخصصی است، راه به جایی نبرده و نخواهد برد. عصر کنونی نیازمند بازنگری عمیق در این فرآیند است. زیرا دانش­آموزان تنها نیازمند این نیستند که بدانند چه نمی­دانند­، بلکه خواهان این مساله هستند که بدانند چرا نمی­توانند از دانسته­های خود عملاً در زندگی واقعی بهره گیرند. آن­ها دوست دارند موانعی که بر سر راه یادگیری و به­کارگیری دانسته­هایشان است، شناسایی و از میان برداشته شود. آن­ها محتاج این هستند که بدانند در کجا قرار گرفته اند و کجا می­توانند بروند. احتیاجی نیست که بگوییم پایان خط رقابت و مسابقه حافظه­پروری کجاست و آن­ها با حفظ و اندوخته کردن دانش چگونه می­توانند بر رقبای خود غلبه نموده یا به کلاس بالاتر ارتقاء یابند. کافی است شیوه یادگرفتن و به کارگیری اندوخته­های علمی را فرا گیرند. آن­گاه قادر خواهند بود تا به کمک ابزارهای الکترونیکی کلیه ساختار دانش پیچیده را بدون آن­که متحمل حفظ طوطی وار آن­ها شوند به تصویر کشانند.

دانش­آموز می­تواند خود تولید کننده فن و دانش جدید باشد و آمادگی زیستن در عصر دانایی را بیابد. برقراری شیوه ارزشیابی سنتی و نتیجه­ – مدار، دانش آموزان را به گروه­های قوی و ضعیف، تیزهوش و کندذهن، فعال و غیر فعال تقسیم بندی می­کند. در حالی­که شیوه ارزشیابی توصیفی و رشددهنده در پی بارز­کردن قوت یا ضعف دانش­آموزان و در نتیجه ارتقاء یا عدم ارتقای آنان به پایه­های بالاتر نیست، بلکه در پی پاسخگویی به این پرسش است که دانش­آموز در کجا قرار دارد و من برای پیشرفت او چه می­توانم بکنم؟  (فرج الهی،حقیقی،85).

شیوه­های سنتی ارزشیابی که عمدتاً به صورت تراکمی و در غالب آزمون­های کتبی و شفاهی صورت می گیرد، با توجه به دو اصل پاسخگویی و ارتقای تحصیلی ضروری به­نظر می­رسد. اما برای هدایت و شکل­دهی به آموزش و یادگیری ناکافی و نارساست. می­توان نتیجه گرفت که در فرآیند ارزشیابی دو اصل بسیار مهم است:

الف. عملکرد دانش­آموزان مستقیماً مورد بررسی قرار گیرد.

ب. در خدمت آموزش باشد و نه بالعکس (خوش خلق، 1383).

این اصول بیانگر هم­زمانی طول دوره ارزشیابی و فرآیند آموزش است. ارزشیابی از عملکرد نیز می تواند انگیزه­ای مؤثر در بهبود آموزش باشد و ادراک دانش آموزان را از مطالبی که باید بدانند و چیزهایی که باید انجام دهند، افزایش دهد (سلیمی زاده، 1382). بنابراین ارزشیابی، جزئی از آموزش تلقی می­شود و جهت آموزش را تعیین می­کند؛ به عبارتی دیگر ارزشیابی به عمل می آید تا آموزش بهتر صورت گیرد­، نه این که آموزش انجام می­گیرد تا ارزشیابی به عمل آید. مقایسه ویژگی­های ارزشیابی نتیجه مدار و فرآیند مدار، بازنگری در سیستم ارزشیابی را در سطوح متفاوت اهداف، روش­ها و ابزارها ضروری و روی آوردن به رویکردهای نوین ارزشیابی را در سطوح متفاوت اهداف­، روش­ها و ابزارها ضروری و مضافاً روی آوردن به رویکردهای نوین ارزشیابی را چه به صورت پایانی و چه به صورت مستمر (کمی ،کیفی و ترکیبی) اجتناب ناپذیر می کند(خوش خلق،1385).

تغییرات نظام ارزشیابی کلاس برای بهبود وضعیت یادگیری دانش­آموزان، پدیده­ای است که امروزه در اکثر کشورهای جهان مشاهده می­شود (سیف، 1382).

در سال­های اخیر در کشور ما نیز همگام با سایر کشورها، اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است. برای مثال شورای عالی آموزش و پرورش در ششصد و هفتاد و نهمین جلسه در مورخه 30/8/1381­، به معاونت آموزش عمومی و امور تربیتی وزارت آموزش و پرورش مأموریت داد تا نسبت به تغییر مقیاس کمی (20-0) به مقیاس کیفی  (توصیفی) در ارزشیابی دانش­آموزان اقدام نموده و آن را از سال تحصیلی 82-1381 به­صورت آزمایشی در تعدادی از مدارس دوره ابتدایی، که از نظر نیروی انسانی و امکانات، ویژگی­های لازم را دارند اجرا نمایند (رضایی،1386). در دویست و نود و ششمین جلسه کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش در مورخه 12/6/1382 نیز اهدافی در جهت طرح آزمایشی ارزشیابی توصیفی پیشرفت تحصیلی دانش­آموزان دوره ابتدایی تصویب گردید که یکی از آن­ها اصلاح روند آموزش و یادگیری در کلاس درس بود. افزایش ماندگاری ذهنی (دوام و پایداری یادگیری)، توجه به اهداف سطوح بالاتر حوزه و یا حیطه شناختی، تعمیق یادگیری از طریق افزایش درگیری با تکالیف یادگیری، افزایش علاقه به یادگیری، توجه به اهداف حیطه­های غیر شناختی از جمله خرده اهداف بوده­اند. راهکارهای مورد توجه در طرح ارزشیابی توصیفی برای رسیدن به اهداف فوق، عبارتند از : ارزشیابی تکوینی، ارزشیابی عملکردی، باز خورد و کارنامه توصیفی (حسنی و کاظمی،1383).

طرح ارزشیابی کیفی توصیفی علی رغم مشکلات زیاد توانست نتایج قابل قبولی از اهداف آموزش و پرورش و مضافاً کاهش اضطراب امتحان را به­دست آورد. لذا شورای عالی آموزش و پرورش بر اساس رای 769 تاریخ 18/4/1387، اجرای طرح را به­صورت نهایی تصویب نمود (حسنی،1387؛ به نقل از باطبی، 1387). این طرح بر ابعاد شناختی و رفتاری­(ویژگی­های شخصیتی) دانش­آموزان از جمله: مشارکت و همکاری، رابطه دوستانه با معلمان، توجه به مسائل و مشکلات محیط زیست، اعتماد به نفس، مهارت های اجتماعی، دفاع از حق و نظر خود، روحیه تحمل کردن و پذیرفتن افکار مخالف، برقراری ارتباط میان مسائل گوناگون، انجام دادن تکالیف درسی، علاقه به یادگیری و مدرسه، ایجاد روحیه پرسشگری و مشارکت در فرآیند یادگیری تاثیر مطلوب داشته است و میزان تاثیر طرح بر ابعاد رفتاری از میزان تاثیر آن بر ابعاد شناختی و درسی بیشتر است. در مجموع دانش­آموزان طرح در زمینه­های شهامت، اعتماد به نفس، قدرت دفاع از نظرها و ایده­های خود، مهارت­های اجتماعی، مسئولیت­پذیری، نوع دوستی، رعایت نظم، توجه به محیط زیست، بهداشت محیط و مشارکت در فرآیند یادگیری با دانش­آموزان دیگر تفاوت بارز دارند (حامدی، 1388).

در مدارس شامل برنامه طرح ارزشیابی توصیفی­، پیش­بینی شده بود بازخوردهای مربوط به پیشرفت تحصیلی دانش­آموزان فقط از طریق کارنامه توصیفی (گزارش عملکرد) به اطلاع آنان برسد. کارنامه توصیفی شامل اهداف کلی درس­های فارسی، ریاضی، علوم ، هنر، تربیت بدنی، هدیه­های آسمانی و نیز توصیف کلی ویژگی­های جسمانی، اجتماعی، عاطفی و فعالیت های برجسته دانش آموزان است(سبحانی،1384).طبق دستورالعمل اجرای طرح، اولیای مدارس موظف بودند با کارنامه توصیفی که مقیاس آن به­صورت درجه بندی است، عملکرد دانش­آموزان را در درس­ها با عبارت­های کاملاً تحقق­یافته، تحقق­یافته­، نسبتاً تحقق­یافته و نیز تلاش بیشتری باید بنماید­، مشخص و توصیف کنند(حسنی،1382).

در ارزشیابی توصیفی همه­ی­ داده­ها و توانایی­های دانش­آموزان در نظر گرفته می شوند. معلمان شناخت بیشتری نسبت به دانش­آموزان پیدا نموده، دیدگاه­ها عمق بیشتری یافته و والدین نیز توانایی­ها و میزان تلاش دانش­آموز را دریافته و بر اساس آن قضاوت می کنند(حبیبی، 1387).

طرح ارزشیابی توصیفی دو هدف عمده داشت که عبارت بودند از:

الف. بهبود کیفیت فرآیند یاددهی- یادگیری: با این الگوی ارزشیابی، فرآیند یاددهی- یادگیری بهبود می یابد. یعنی ماهیت درمانی دارد و این به واسطه آن است که توجه به فرآیند از یک نظر به معنی حذف موانع یادگیری است. به تبع حذف موانع، نتایج مورد انتظار آموزشی بهتر و بیشتر محقق گردیده و مضافاً یادگیری عمیق و پایدار صورت می­گیرد(حسنی،احمدی1388).

ب. افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی- یادگیری : از آن جایی که در این الگو بازپرسی­های پیوسته، مکرر و استرس­زا وجود نداشته و­ارزشیابی به­صورت امتحان مکرر دیده نمی­شود، بهداشت روانی محیط یاددهی-یادگیری بهبود می­یابد(حسنی،احمدی1388).

فرآیند یاددهی- یادگیری ابعاد گوناگونی را در بر می­گیرد که شامل فرآیند ناظر به عمل    دانش­آموز(تلاش و کوشش برای یادگیری، علاقه­مندی به فعالیت و درس،کمک گرفتن از همکلاسی­ها و …)، فرآیند ناظر به اعمال یاددهی معلم(ارائه بازخوردهای مناسب، اصلاح روش­های تدریس در جریان یاددهی- یادگیری بر اساس نتایج ارزشیابی­ها و…) می­شود.

در این پژوهش سعی بر­آن است که تاثیر الگوی ارزشیابی توصیفی در بهبود فرآیند یاددهی-یادگیری(فرآیند ناظر به عمل دانش­آموز، فرآیند ناظر به عمل یاددهی معلم) دانش­آموزان کلاس سوم ابتدایی مورد مطالعه قرار گیرد.

 

هدف کلی

بررسی تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی در بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری دانش­آموزان کلاس سوم ابتدایی استان هرمزگان از دیدگاه معلمان.

اهداف جزئی

1- بررسی میزان تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یاددهی معلم.

2- بررسی میزان تأثیر الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یادگیری دانش­آموز.

سوال­های پژوهش

1- به­کارگیری الگوی ارزشیابی توصیفی به چه میزان بر بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یاددهی معلم  تأثیر داشته است؟

2- به­کارگیری الگوی ارزشیابی توصیفی به چه میزان بر بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری ناظر به عمل یادگیری دانش­آموز تأثیر داشته است؟

3- آیا بین فرآیندهای ناظر به عمل یاددهی معلم از دیدگاه معلمان مجری الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی و معلمان مجری ارزشیابی کمی تفاوت معناداری  وجود دارد؟

4- آیا بین فرآیندهای ناظر به عمل یادگیری دانش­آموز از دیدگاه معلمان مجری الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی و معلمان مجری ارزشیابی کمی تفاوت معناداری  وجود دارد؟

5-آیا بین فرآیندهای یاددهی ناظر به عمل معلم از دیدگاه معلمان مجری الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بر اساس جنسیت، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و  سابقه خدمت، تفاوت معناداری وجود دارد؟

 

استفاده کنندگان از نتیجه پایان­نامه

سیاست­گذاران آموزش­ و پرورش، متخصصان تعلیم و تربیت، مدیران، معلمان، مربیان و کلیه کسانی که به نحوی در امر آموزش و پرورش دخیل می­باشند­، می­توانند از نتایج این تحقیق استفاده نمایند.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش

ارزشیابی به­طور غیر قابل تردیدی بیشترین نظم­آفرینی بنیادی را در جامعه دارد و جهت­گیری آن برای سنجیدن و کمک­کردن به بهبود همه­ی جنبه­های اجتماع است و یکی از عناصر مورد نیاز برای تضمین کیفیت و بهبود خدمات را فراهم می­آورد (استافل بیم[1] ، به نقل از محقق معین، 1388). بازرگان (1380) بیان می­دارد که ارزشیابی آموزشی آیینه­ای فراهم می­آورد تا تصمیم­گیران و دست­اندرکاران فعالیت­های آموزشی، تصویری از چگونگی فعالیت­ها به دست آورده و بدون استفاده از آن، فعالیت­های آموزشی صرفاً رها­ نمودن تیر در تاریکی خواهد بود!

از آن­جایی که الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی در کشور ما سابقه چندانی ندارد و به تمامی ابعاد آن تا به حال پرداخته نشده است، نیاز است که تحقیقات گسترده­ای در این راستا صورت گیرد. یکی از مهم­ترین اهداف این الگو، تأثیر آن در بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری دانش­آموزان است که تا به حال در این زمینه تحقیقات کافی انجام نشده است.

این پژوهش درصدد فراهم آوردن اطلاعاتی در زمینه تأثیر الگوی ارزشیابی توصیفی در بهبود فرآیند یاددهی-یادگیری دانش­آموزان پایه سوم ابتدایی و شناخت میزان دستیابی به اهداف این الگو است.

 

جنبه نوآوری طرح

این موضوع، تاکنون در بررسی­ها و مطالعات مربوط به ارزشیابی کیفی توصیفی مورد توجه نبوده و تا­جایی که اطلاع دردست می­باشد، اثرات روش مذکور بر فرآیند یاددهی- یادگیری مورد مطالعه قرار نگرفته است. نتایج حاصله می­تواند متغیرهای مدرسه­ای و غیر­­مدرسه­ای مؤثر و مداخله­گر در حین اجرای روش ارزشیابی کیفی توصیفی را تا حدودی مشخص سازد.

تعاریف نظری مفاهیم

ارزشیابی کیفی توصیفی  : ارزشیابی توصیفی رویکردی در ارزشیابی تحصیلی-تربیتی است که از طریق آن اطلاعات لازم، معتبر و مستند برای شناخت دقیق و همه جانبه فراگیران در ابعاد مختلف یادگیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:10:00 ب.ظ ]




2-3. کارآفرینی در سیره معصومین(ع). 20

2-4. مفهوم کارآفرینی دانشگاهی . 22

2-5. سابقه کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور 23

2-6. رسالت دانشگاه در توسعه کار آفرینی . 24

2-7. انواع کارآفرینی . 25

2-8 . اهمیت کارآفرینی در ایران . 25

2-9. خصوصیات و عوامل موثر بر ظهور کارآفرینان . 15

2-10. آموزش کارآفرینی در ایران و نقش آن در ایجاد اشتغال 28

2-11. کارآفرینی و تحصیلات عالی 30

2-12. آیا آموزش کارآفرینی مفید و اثرگذار است؟ 31

2-13. دلایل نیاز به درس کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور 32

2-14. روحیه کارآفرینی 33

2-15.  برنامه درسی آموزش کارآفرینی 37

2-16. مهم‌ترین ویژگی‌های برنامه درسی کارآفرینی 38

2-17. شیوه‌های تدریس آموزش کارآفرینی 42

2-18. ارزشیابی آموزش کارآفرینی 45

2-19.  اهداف آموزش کارآفرینی . 46

2-20. چالش‌های آموزش کارآفرینی 47

2-21. رئوس مطالب آموزش کارآفرینی 49

2-22. فرآیند آموزش کارآفرینی 50

2-23. دوره‌های آموزش کارآفرینی 51

2-24. نکات مهم در ارایه آموزش‌های کارآفرینی 52

2-25- مبانی نظری خود کارآمدی 52

2-26. خود کارآمدی 53

2-27. ابعاد خود کارآمدی 55

2-28. منابع خود کارآمدی . 56

2-29. فرآیندهای فعال شونده مرتبط با خود کارآمدی 58

2-30. دیگر منابع باورهای خود کارآمدی 61

2-3. کارآفرینی در سیره معصومین(ع). 20

2-4. مفهوم کارآفرینی دانشگاهی . 22

2-5. سابقه کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور 23

2-6. رسالت دانشگاه در توسعه کار آفرینی . 24

2-7. انواع کارآفرینی . 25

2-8 . اهمیت کارآفرینی در ایران . 25

2-9. خصوصیات و عوامل موثر بر ظهور کارآفرینان . 15

2-10. آموزش کارآفرینی در ایران و نقش آن در ایجاد اشتغال 28

2-11. کارآفرینی و تحصیلات عالی 30

2-12. آیا آموزش کارآفرینی مفید و اثرگذار است؟ 31

2-13. دلایل نیاز به درس کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور 32

2-14. روحیه کارآفرینی 33

2-15.  برنامه درسی آموزش کارآفرینی 37

2-16. مهم‌ترین ویژگی‌های برنامه درسی کارآفرینی 38

2-17. شیوه‌های تدریس آموزش کارآفرینی 42

2-18. ارزشیابی آموزش کارآفرینی 45

2-19.  اهداف آموزش کارآفرینی . 46

2-20. چالش‌های آموزش کارآفرینی 47

2-21. رئوس مطالب آموزش کارآفرینی 49

2-22. فرآیند آموزش کارآفرینی 50

2-23. دوره‌های آموزش کارآفرینی 51

2-24. نکات مهم در ارایه آموزش‌های کارآفرینی 52

2-25- مبانی نظری خود کارآمدی 52

2-26. خود کارآمدی 53

2-27. ابعاد خود کارآمدی 55

2-28. منابع خود کارآمدی . 56

2-29. فرآیندهای فعال شونده مرتبط با خود کارآمدی 58

2-30. دیگر منابع باورهای خود کارآمدی 61

2-31. مراحل رشد خود کارآمدی 61

2-32. خود کارآمدی و جنسیت 64

2-33. نقش و اهمیت خود کارآمدی در کارآفرینی 64

2-34.تحقیقات انجام شده درباره برنامه درسی کارآفرینی، خودکارآمدی و روحیه‌کارآفرینی در ایران 66

 

2-36.تحقیقات انجام شده درباره برنامه درسی کارآفرینی، خود کارآمدی ‌و روحیه کارآفرینی در

خارج‌ از ایران 68

جمع بندی فصل 2 69

فصل سوم: روش­شناسی پژوهش

3-1. مقدمه 72

3-2. جامعه آماری، نمونه، روش نمونه­گیری 72

3-3. ابزار گردآوری داده‌ها 72

3- 4 . روش پژوهش 74

3- 5. شیوه‌ی اجرای پژوهش 75

3-6. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 75

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­ها

4-1. مقدمه 77

4-2. بخش توصیفی 77

4-3. بخش استنباطی 81

 

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1. مقدمه 93

5-2. بحث در مورد یافته­ها 93

5-3. محدودیت­ها 98

5-4. پیشنهادها 99

فهرست منابع و مآخذ

منابع فارسی 100

منابع انگلیسی

مقدمه

امروزه نیاز به دانش آموختگان و دانشجویان کارآفرین افزایش یافته و هدف بسیاری از دانشگاه‌های معتبر جهان، پرورش دانشجویان و در نتیجه دانش آموختگان کارآفرین می‌باشد. بر این اساس پرورش استعداد کارآفرینانه ی دانش آموختگان به عنوان دستور کار ملی، به منظور توسعه‌ی کارآفرینی، مورد توجه سیاست گذاران و دانشگاه‌های کشورها قرار گرفته است(احمدی، شافعی و مفاخری نیا ، 1391). رسیدن به جایگاه مناسب در تمامی جنبه‌های توسعه مورد توجه سیاست گذاران و مدیران تمامی کشورهای دنیا قرار دارد و رسیدن به این مهم نیازمند استفاده از مجموعه عواملی است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها کارآفرینی و نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی در تمامی بخش‌های جامعه می‌باشد، زیرا تحقیقات نشان داده است که بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرین‌ها در یک کشور رابطه مثبت و معنی داری  وجود دارد و کشوری که دارای تعداد زیاد کارآفرین باشد از محرک‌های تجاری و اقتصادی قوی‌تری نیز برخوردار است(هوشمندان مقدم فرد، رضوان فر، موحد و علی شمس، 1390). به عبارت دیگر، یکی از عواملی که سبب دگرگونی چهره اقتصادی، اجتماعی و صنعتی یک کشور می‌شود فعالیت‌های کارآفرینانه، برخورداری از روحیه کارآفرینی و در نهایت کارآفرینی انسان است(همان منبع).

مهم‌ترین عامل توسعه در هر جامعه‌ای عامل انسانی است. برای نیل به توسعه پایدار و متوازن، تربیت نیروی متخصص، کارآمد و مورد نیاز بخش‌های مختلف جامعه در نهادهای آموزشی به عنوان یک اصل اساسی و ضروری مطرح است. جامعه جدید از نظر نیروی انسانی به افرادی نیاز دارد که علاوه بر داشتن تخصص لازم، با دارا بودن روحیه انعطاف پذیر و مشارکت جویانه در پذیرش مسئولیت‌های متنوع پیش‌قدم و به طور پیوسته در فرایند آموزش مادام‌العمر در بهبود توانایی‌های خود کوشا باشند. در چنین شرایطی که به دلیل تغییرات سریع تکنولوژی و تحولات اقتصادی، پیش بینی تغییرات بازار کار وجود ندارد، ضرورت هماهنگی مستمر بین نظام آموزشی به طور کلی و بازار کار بیش از پیش محسوس است(حسینی، عزیزی و میردامادی، 1386).

با عنایت به اینکه بیکاری دانش آموختگان یکی از معضلات دیرینه و کنونی کشورهای گوناگون به ویژه جوامع در حال توسعه و توسعه نیافته است(زین‌الدینی میمند، نادری، شریعت مداری و سیف نراقی، 1389) بحران بیکاری در جوامع در حال توسعه ریشه دوانیده و دولت‌ها قادر به برطرف کردن نیازهای تکنولوژیکی جوامع خود نیستند، چرا که بیشتر خروجی‌های دانشگاه‌ها با نیازهای بازار کار هماهنگی و هم‌خوانی ندارد. این مسأله به دلایل متعددی از جمله برنامه ریزی آموزشی و برنامه درسی آموزش عالی با تحولات و تقاضای دنیای کار و عدم پیش بینی‌های مناسب برای نیروی انسانی مورد نیاز آینده است و این در حالی است که یکی از مقاصد نظام آموزش عالی آماده نمودن دانشجویان برای ایفای نقش مؤثر در زندگی کاری است؛ از این رو دانشجویان پس از دانش آموختگی میان مشاغل دولتی و خصوصی در جستجوی کار هستند و کمتر به کارآفرینی تمایل دارند(کوثری و نوروز زاده، 1388).

اغلب دانشگاه‌ها آموزش را در گستره رسالت خویش بدون هیچ برنامه و تمهیداتی به منظور تزریق روحیۀ کارآفرینی فراگیران در دستور کار خود قرار می‌دهند و شاید فقط رسالت خویش را منحصراً آموزش بدانند و کمتر برنامه‌هایی به منظور کارآفرینی داشته باشند، پیامد این امر آن است که با هزاران دانش آموخته با کم‌ترین نشانه نوآوری و اندیشه آفرینی مواجه می‌شویم که همواره در جستجوی کار در هر زمینه‌ای، ولو بی ارتباط با زمینه تحصیلی آن‌ها می‌باشند(حسینی لرکانی، میرعرب رضی و رضایی، 1387). در نظام آموزش عالی یکی از مؤلفه‌های اثرگذار و مهم در ایجاد روحیۀ کارآفرینی، برنامه درسی است(مهرام و فرخ زاده، 1387). برنامه درسی نقش مؤثر، تعیین کننده و انکارناپذیری را در تحقق اهداف و رسالت‌های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی دارد. در واقع برنامه درسی به عنوان قلب مراکز دانشگاهی در توفیق یا شکست این مراکز نقش کلیدی و تعیین کننده‌ای دارند( لاننبرگ و اورنستین[1]، 2004). بر این اساس برنامه درسی نشان دهنده میزان پیشرفت و پاسخگو بودن دانشگاه‌ها به نیازهای در حال تغییر جامعه هستند(فتحی واجارگاه و شفیعی، 1386).

از سوی دیگر باورهای خودکار آمدی در زمینه کارآفرینی یکی از ملزوماتی است که برای داشتن انگیزه کارآفرینی و نیز تلاش برای انجام فعالیت‌های کارآفرینانه جزء لازم و حتمی به شمار می‌آید. شارف[2]، (1991) معتقد بود که  افرادی که خود کارآمدی قوی دارند معتقدند می‌توانند به طور مؤثر با رویدادها و شرایطی که مواجه می‌شوند برخورد نمایند و در انجام تکالیف استقامت نموده و اغلب در سطح بالایی از عملکرد قرار می‌گیرند(بندورا، 1372). یکی از خصوصیات مهم کارآفرینان باورهای خود کارآمد آنان است. مارکمن و بارون[3] معتقدند کارآفرینانی که از خود کارآمدی بالاتری برخوردارند از همتایان خود که دارای خود کارآمدی پائین تری هستند پیشی می‌گیرند. این استدلال بر پایه نظریه‌ی شناختی- اجتماعی قرار دارد که در آن اشاره شده است که کارکرد سازگاری انسانی از طریق فرآیند مستمر خود کارآمدی، برانگیخته، تنظیم و جهت‌دهی می‌شود. طبق الگوی علیّت متقابل سه جانبه ای که از سوی این نظریه مطرح شده است خود کارآمدی به عنوان عامل تعیین‌کننده‌ی تعامل گر بر رفتارها تأثیر می‌گذارد(شماعی زاده، 1385). بسیاری از افراد در اقتصادهای در حال گذار ممکن است از تمایل برای کارآفرینی نیز برخوردار باشند اما لزوماً در فعالیت‌های کارآفرینی درگیر نمی‌شوند(چن[4]، گرین و کریک، 1998). و این نه به ‌دلیل اینکه از توانمندی دانش یا مهارت‌های لازم برخوردار نمی‌باشند، بلکه به این دلیل است که از خود کارآمدی لازم برخوردار نیستند(لوتانز،استاجکوویچ و ایبرایوا[5]، 2000). حال با توجه به نقش و تأثیر آموزش برنامه درسی کارآفرینی و تعامل آن با خود کارآمدی بر ایجاد روحیه کارآفرینی، نقش نظام آموزشی و بالاخص نظام آموزش عالی در امر توسعه‌ی جامعه بیش از پیش محرز می‌گردد. آموزش عالی از طریق انتقال دانش کاربردی در زمینه‌ی اشتغال، ایجاد مهارت‌ها و توانایی‌های مورد نیاز در زمینه کارآفرینی، بسترسازی فرهنگی و توسعه و حمایت پژوهشی از کارآفرینی، مفاهیم کارآفرینی را وارد دانشگاه نموده و دانش، نگرش و مهارت دانشجویان را به سوی کارآفرینی و کارآفرین شدن سوق می‌دهد(کیا و احمدزاده، 1386).

1-2- بیان مسأله

کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که به توان خلاقیت انسان‌ها برمی گردد، از یک سو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان دریافته‌اند که جوامعی که به منابع انسانی متکی بوده‌اند تا به منابع زیر زمینی، در بلند مدت موفق‌تر بوده‌اند(هاشمی، 1380). مقوله کارآفرینی به ‌عنوان مؤثرترین نیروی بالقوه ‌اقتصادی‌ در تاریخ جهان به‌ صورت بحث‌انگیزی از حدود سه دهه گذشته تا کنون ظهور یافته و مطرح شده است. هم گام و هم زمان با این مقوله پیشرفت‌های مشابهی نیز در زمینه آموزش کارآفرینی انجام شده است. مهم‌ترین اهداف کارآفرینی به ترتیب اهمیت عبارتند از: تقویت روحیه کارآفرینی، شروع کسب و کار، خدمت‌ به ‌اجتماع و برانگیختن مهارت‌های کارآفرینی (ماسالویبا[6]، 2008).

یکی از چالش‌های پیش روی جوامع مختلف این است که دانش آموختگان فاقد توانایی‌های فردی و مهارت‌های لازم برای راه اندازی کسب و کار مناسب می‌باشند. این امر، آماده سازی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را به وسیله توسعه فرهنگ کارآفرینی در آنان مسلم می‌سازد. آماده سازی در مورد کارآفرینی نبایستی بعد از فارغ‌التحصیلی باشد. بلکه این امر بایستی در حین تحصیل انجام شود و لازم است روح کارآفرینی در دانشگاه‌ها پرورش داده شود (ملکی، 1386).

ایجاد روحیه‌ی کارآفرینی مورد دغدغه و سؤال بسیاری از متخصصان حیطه‌های روان شناسی و تعلیم و تربیت بوده، برخی بر عدم امکان آموزش کارآفرینی به خاطر خصیصه‌ای بودن آن اشاره می‌نمایند. این   در حالی است که پژوهش‌هایی بر اثربخشی آموزش کارآفرینی و تأثیر پذیری برخی جنبه‌های فردی مؤثر بر کارآفرینی اشاره می‌نمایند. برای مثال هنری، هیل و لیچ[7](2005 ) نقل از مهرام و فرخ زاده( 1387) بر این عقیده هستند که برنامه‌های درسی می‌توانند بر ایجاد و تحول روحیه کارآفرینی اثرگذار باشند

اینکه آموزش چگونه و یا با چه ابزاری صورت پذیرد؟ مسأله‌ای است که (گیب[8]، 2002) بدان نظر داشته است. چالش اساسی در آموزش کارآفرینی تسهیلات و ابزارهای یادگیری به منظور حمایت از فرآیند کارآفرینی است و آموزش کارآفرینی می‌تواند از طرق و ابزارهای گوناگون صورت پذیرد. اما عنصر اساسی و اصلی آموزش کارآفرینی، برنامه درسی است (گیب، 2002). برنامه درسی از مهم‌ترین عناصر نظام آموزش عالی و دانشگاه‌ها است که نقش تعیین کننده و انکار ناپذیری در تحقق اهداف و رسالت‌های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی دارد(نوروززاده و کوثری، 1388). از تعاریف کارآفرینی چنین برمی‌آید که تعبیرهای متفاوتی از این موضوع به عمل آمده و چشم اندازهای مفهومی گوناگونی در این زمینه وجود دارد. اما در همه‌ی این تعبیرها وجوه مشترکی مثل خطرپذیری، خلاقیت، استقلال و پشتکار وجود دارد. از جمله این اشتراکات موضوع خود کارآمدی است(چن،گرین و کریک[9]، 1998). بند ورا[10] به عنوان پایه گذار مفهوم خود کارآمدی، ادراک فرد از اعتماد به نفس خود در انجام وظایف و نیز باور او در مورد توانایی انجام کار را خود کارآمدی می‌داند. بندورا چنین فرض می‌کند که ادراک فرد از اعتماد به نفس خود در انجام وظایف(احساس خود کارآمدی) بین آنچه که آن‌ها می‌دانند و آنچه که انجام می‌دهند به صورت واسطه عمل می‌کند و به تصمیم گیری‌های آینده او نیز کمک می‌کند(جعفری مقدم، 1388). خود کارآمدی را برآورد فرد از توانایی‌های خود می‌دانند که از آن برای جمع بین انگیزه، منابع شناختی و فرآیند عمل خود استفاده می‌کنند تا بر حوادث زندگی تسلط بیشتری داشته باشد (بندورا، 1372). عقاید خود کارآمدی مشخص می‌کند که افراد چگونه احساس می‌کنند، چگونه می‌اندیشند، چگونه خود را برمی انگیزند و چطور با او رفتار می‌کنند. در واقع خود کارآمدی یکی از مؤلفه‌های مهم کارآفرینی و پیش شرط آزاد سازی استعدادهای پنهان و کارآفرینانه افراد است(همان منبع). دیدگاه خود کارآمدی برای مطالعه کارآفرینان بسیار مناسب است خود کارآمدی بر توانایی فرد از باورهایش اشاره دارد که او را برای عملکرد موفقیت آمیز در نقش‌ها و وظایف خود به عنوان یک کارآفرین قادر می‌سازد (چن و همکاران، 1998). افرادی که‌ خود کارآمدی بالاتری دارند در سطح بالاتری از تصورات کارآفرینانه برخوردارند و در حقیقت زمان بیشتری را صرف تدارک یک عمل کارآفرینانه می‌کنند (دنوبل،یونگ و ارلیش[11]، 1999).

خود کارآمدی کارآفرینی مؤلفه اصلی در تعیین این مسأله است که افراد‌ چگونه‌ و چقدر در توسعه‌ی‌ کارآفرینانه تلاش می‌کنند، چه مدت ادامه می‌دهند و چقدر نسبت به موانع روشن بین هستند. بنابراین می‌توان گفت خود کارآمدی متغیر شناختی اصلی در عملکرد هر کارآفرین است( لوتانز[12] و همکاران ،2000). لذا به نظر می‌رسد افرادی که دارای خود کارآمدی بالایی هستند از برنامه‌های آموزش کارآفرینی بیشتر بهره خواهند برد. به عبارت دیگر خود کارآمدی می‌تواند نقش متغیر واسطه را در این فرایند ایفا نماید.(تاج آبادی، 1387). عامل انسانی مهم‌ترین جنبه کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی داشته و دارد(همان). به طور کلی آموزش کارآفرینی در رابطه با افراد تنها دو گزینه در پیش رو دارد یا اینکه آموزش کارآفرینی می‌تواند موجب تقویت روحیه، ویژگی‌ها‌ و مهارت‌های کارآفرینی در فراگیران شود یا اینکه برای پرورش ویژگی‌ها و مهارت‌های کارآفرینی در فراگیران سمت و سو یابد تا فرد به کمک آن‌ها بتواند به راه اندازی یک کسب و کار کارآفرینانه اقدام کند. (همان منبع). تحقیقات متعددی اثر برنامه‌های آموزشی کارآفرینی را در ایجاد شناخت، روحیه و مهارت کارآفرینی نشان داده است. اما در این تحقیقات به اثر متغیرهای واسطه ای پرداخته نشده است همان گونه که اشاره شد یکی از متغیرهای اثرگذار بر کسب نتیجه از آموزش‌های کارآفرینی «خود کارآمدی» است. لذا این پژوهش به دنبال مطالعه تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر روحیه کارآفرینی دانشجویان است.

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

رشد جمعیت عوارض مثبت و منفی خود را امروزه به رخ سیاستمداران و تصمیم گیرندگان کشور نمایان نموده، اگرچه رشد جمعیت بالا ایجاد کننده فرصت و تهدید برای هر جامعه‌ای می‌باشد اما به دلیل عدم بهره برداری از این فرصت‌ها و فراهم نبودن زیر ساختها، بیشتر، تهدیدهای افزایش جمعیت گریبان گیر کشور ما شده، و ضرورت کارآفرینی بیشتر از گذشته نمایان شده است(زمانی،1391). در شرایط کنونی که اقتصاد کشورمان با مسائل و نارسایی‌های مهمی نظیر فرار مغزها، بیکاری(به ویژه در فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها) کمبود نیروی انسانی متخصص، کاهش سرمایه گذاری دولت، عدم تحرک و رشد اقتصادی کافی روبه روست، پرورش و آموزش کارآفرینان ارزش آفرین از اهمیت مضاعفی برخوردار است (ملکی، 1386).آموزش کارآفرینی می‌تواند یکی از مؤثرترین شیوه‌ها برای تسهیل انتقال جمعیت فارغ‌التحصیلان به بازار کار باشد(دیوید، آپونت و تلدانو[13]، 2008 ). مطالعات در اروپا در این باره نشان داده است که چنین آموزش‌هایی توانسته است افراد  را مسئولیت پذیر تر به بار آورد و آن‌ها را تبدیل به کارآفرین یا متفکران حوزه‌ی کارآفرینی کند (همان).

رفع معضل بیکاری، ایجاد و تقویت راهکارهای اشتغال زایی و خود اشتغالی و حرکت به سمت توسعه جامعه، نیاز به تربیت و آموزش افراد کارآفرین کارآمد و خلاق را دو چندان کرده است (پور آتشی، 1387). از آنجایی که بخش عمده‌ای از نیروهای متخصص مورد نیاز جامعه از برون دادهای آموزش عالی می‌باشند، نقش آموزش عالی در توسعه کارآفرینی بسیار حیاتی و تعیین کننده خواهد بود. اگر نظام آموزش عالی نتواند خود را با این دگرگونی‌ها وفق دهد و پا به پای این تحولات حرکت نکند کارایی و بازدهی مفید خود را از دست خواهد داد(اسکندری، 1385). درحقیقت امروزه برنامه‌های درسی کارآفرینی در کشورهای توسعه یافته به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاهی تبدیل شده است (همان منبع). ما کس وبر جامعه شناس مشهور آلمانی روحیه کارآفرینی را عاملی مهم در تشریح و تبیین چگونگی شکل گیری تمدن صنعتی و سرمایه داری در مغرب زمین می‌داند. باید  پذیرفت که عصر تسلط روحیه کارآفرینی فرا رسیده است. در بازارهای پر رقابت جهانی، سرمایه داری بزرگ کلاسیک به مرور  قدرت خود  را از دست خواهند داد و  صرفاً کسانی در عرصه‌های بین‌المللی به حیات اقتصادی اجتماعی ادامه خواهند داد که روحیه کارآفرینی داشته باشند )هزار جریبی،1382). شومپیتر نیز  به علت نقش کارآفرینی در ایجاد  نوآوری آن را محور کلیدی توسعه‌ی اقتصادی تلقی می‌کند و امروزه صاحب نظران بر نقش کارآفرینی در توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی اتفاق نظر دارند مهم‌ترین این نقش‌ها از این قراراند:

– کارآفرینی موجب گردآوری  پس انداز های عمومی  بی هدف و سرگردان می‌شود و تشکیل سرمایه را بهبود می‌بخشد.

– کارآفرینی منجر به ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع می‌شود.  بنابراین، کارآفرینی مشکلات بیکاری را که ریشه ی بسیاری از مشکلات اقتصادی اجتماعی است کاهش می‌دهد.

– کارآفرینی به توسعه‌ی متوازن منطقه‌ای منجر می‌شود.

– کارآفرینی باعث کاهش تمرکز اقتصادی در جامعه می‌شود.

– کارآفرینی منجر به توزیع مجدد  ثروت و درآمد و حتی  قدرت سیاسی به صورت عادلانه در جامعه می‌شود.

– کارآفرینی منابع و سرمایه و مهارت‌ها را که ممکن است بی استفاده و سرگردان باقی مانده باشد به طور موثر   به تحرک وامی دارد.

– کارآفرینی کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد. کارآفرینان  پیوسته در حال ابداع و توسعه‌ی کالاها و خدمات جدیدند. این گونه تلاش‌های بدیع موجب تولید تکنولوژی و ماشین آلات بهتر و سیستم‌های تولیدی مؤثرتر می‌شود و از این طریق محصولات و خدمات ارتقا می‌یابد و  کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد و زندگی را راحت‌تر و ساده‌تر می‌کند.

– کارآفرینی، تجارت خارجی را که جزء مهمی از توسعه‌ی اقتصادی کشورهاست ارتقاء می‌دهد.

– کارآفرینی موجب افزایش منابع و سرمایه اجتماعی از طریق دولت می‌شود. با اشتغال  افراد به کار، زمینه‌ی بروز جرم و ناهنجاری‌های اجتماعی کم شده و هزینه‌های دولت در برخورد با چنین مواردی به شدت کاهش می‌یابد.

– زمینه‌ی ازدواج و تشکیل خانواده با کسب  درآمد  فراهم می‌شود و جامعه شادابی لازم را به دست می‌آورد(به نقل از احمد پور داریانی و مقیمی، 1388).

پیشرفت‌های اینترنتی و الکترونیکی نیز فرصت‌های جدیدی را فراهم نموده، که با تربیت دانش آموختگان کارآمد و شناسایی زمینه‌های شغلی جدید، کارآفرینان زمینه کاری بیشتری پیدا نموده، و در کشورهایی مانند ایران نقش آفرینی مؤثری خواهد داشت. تولید محصول با کیفیت نسبتاً مناسب و قیمت ارزان در کشورهای آسیای شرقی از جمله کشور چین، بسیاری از موقعیت‌های شغلی داخل کشور را به خطر انداخته و تعطیلی کارخانجات و بیکاری نیروی انسانی را به دنبال داشته، و این موقعیت مناسبی برای کارآفرینان می‌باشد تا با مطالعه و تحقیق در خصوص نحوه تولید در کشورهای دیگر الگوی مناسب با ویژگی‌های کشور طراحی و زمینه اشتغال جوانان را فراهم نمایند(زمانی،1391). از آنجایی که کارآفرینی فر‌ایند ایجاد کسب و کارهای جدید یا نوآوری در کسب و کارهای موجود در شرایط ریسک پذیر و پر ابهام و از طریق کشف فرصت‌ها و بهره گیری از منابع کمیاب است، این فرآیند منجر به افزایش ظرفیت‌های اقتصادی می‌گردد بنابراین حل معضل اشتغال، گسترش روحیه کارآفرینی و جذب نیروهای کارآفرین را الزامی می‌کند(جزنی، 1386). امروزه به علت افزایش گرایش افراد به فعالیت‌های کارآفرینانه، آموزش کارآفرینی به موضوع مهمی تبدیل شده است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل مؤثر در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، بروز روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش می‌باشد. بنابراین عامل انسانی، مهم‌ترین جنبه کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی خواهد داشت(پور آتشی، 1387).

 نتایج این پژوهش اطلاعات مفیدی را به تصمیم گیرندگان برنامه‌های درسی در خصوص آموزش کارآفرینی ارائه خواهد داد. ضمن اینکه از نظر مفهومی می‌تواند نقش خصیصه خود کارآمدی را در بهره‌مندی افراد از آموزش کارآفرینی مشخص کند.

1-4- هدف‌های کلی و جزئی تحقیق:

هدف کلی تحقیق:

شناسایی تأثیر برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی دانشجویان

هدف‌های جزئی:

1- تعیین تأثیر آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر روحیه کارآفرینی و مؤلفه‌های آن در دانشجویان

2- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان

3- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان

4- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان

5- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان

6- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان

7- تعیین روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان

1-5- فرضیه‌های تحقیق:

1- آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی و مؤلفه‌های آن در دانشجویان تأثیر مثبت دارد.

2- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

3- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

4- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

5- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

6- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

7- روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی متفاوت است .

1-6- متغیرهای تحقیق :

در این پژوهش متغیرهای اساسی که مورد بررسی قرار گرفته‌اند به شرح ذیل است که ابتدا تعاریف مفهومی متغیرها آورده می‌شود و سپس به تعاریف عملیاتی هر یک پرداخته خواهد شد.

متغیر مستقل: برنامه درسی کارآفرینی

متغیر وابسته: روحیه کارآفرینی

متغیر واسطه ای: خود کارآمدی

1-7- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :

تعریف مفهومی آموزش کارآفرینی: آموزش کارآفرینی فرآیندی نظام‌مند، آگاهانه و هدف گر است که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورتی خلاق تربیت می‌شوند. در واقع این نوع

 

2-31. مراحل رشد خود کارآمدی 61

2-32. خود کارآمدی و جنسیت 64

2-33. نقش و اهمیت خود کارآمدی در کارآفرینی 64

2-34.تحقیقات انجام شده درباره برنامه درسی کارآفرینی، خودکارآمدی و روحیه‌کارآفرینی در ایران 66

 

2-36.تحقیقات انجام شده درباره برنامه درسی کارآفرینی، خود کارآمدی ‌و روحیه کارآفرینی در

خارج‌ از ایران 68

جمع بندی فصل 2 69

فصل سوم: روش­شناسی پژوهش

3-1. مقدمه 72

3-2. جامعه آماری، نمونه، روش نمونه­گیری 72

3-3. ابزار گردآوری داده‌ها 72

3- 4 . روش پژوهش 74

3- 5. شیوه‌ی اجرای پژوهش 75

3-6. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 75

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­ها

4-1. مقدمه 77

4-2. بخش توصیفی 77

4-3. بخش استنباطی 81

 

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1. مقدمه 93

5-2. بحث در مورد یافته­ها 93

5-3. محدودیت­ها 98

5-4. پیشنهادها 99

فهرست منابع و مآخذ

 

این مطلب را هم بخوانید :

منابع فارسی 100

منابع انگلیسی

مقدمه

امروزه نیاز به دانش آموختگان و دانشجویان کارآفرین افزایش یافته و هدف بسیاری از دانشگاه‌های معتبر جهان، پرورش دانشجویان و در نتیجه دانش آموختگان کارآفرین می‌باشد. بر این اساس پرورش استعداد کارآفرینانه ی دانش آموختگان به عنوان دستور کار ملی، به منظور توسعه‌ی کارآفرینی، مورد توجه سیاست گذاران و دانشگاه‌های کشورها قرار گرفته است(احمدی، شافعی و مفاخری نیا ، 1391). رسیدن به جایگاه مناسب در تمامی جنبه‌های توسعه مورد توجه سیاست گذاران و مدیران تمامی کشورهای دنیا قرار دارد و رسیدن به این مهم نیازمند استفاده از مجموعه عواملی است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها کارآفرینی و نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی در تمامی بخش‌های جامعه می‌باشد، زیرا تحقیقات نشان داده است که بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرین‌ها در یک کشور رابطه مثبت و معنی داری  وجود دارد و کشوری که دارای تعداد زیاد کارآفرین باشد از محرک‌های تجاری و اقتصادی قوی‌تری نیز برخوردار است(هوشمندان مقدم فرد، رضوان فر، موحد و علی شمس، 1390). به عبارت دیگر، یکی از عواملی که سبب دگرگونی چهره اقتصادی، اجتماعی و صنعتی یک کشور می‌شود فعالیت‌های کارآفرینانه، برخورداری از روحیه کارآفرینی و در نهایت کارآفرینی انسان است(همان منبع).

مهم‌ترین عامل توسعه در هر جامعه‌ای عامل انسانی است. برای نیل به توسعه پایدار و متوازن، تربیت نیروی متخصص، کارآمد و مورد نیاز بخش‌های مختلف جامعه در نهادهای آموزشی به عنوان یک اصل اساسی و ضروری مطرح است. جامعه جدید از نظر نیروی انسانی به افرادی نیاز دارد که علاوه بر داشتن تخصص لازم، با دارا بودن روحیه انعطاف پذیر و مشارکت جویانه در پذیرش مسئولیت‌های متنوع پیش‌قدم و به طور پیوسته در فرایند آموزش مادام‌العمر در بهبود توانایی‌های خود کوشا باشند. در چنین شرایطی که به دلیل تغییرات سریع تکنولوژی و تحولات اقتصادی، پیش بینی تغییرات بازار کار وجود ندارد، ضرورت هماهنگی مستمر بین نظام آموزشی به طور کلی و بازار کار بیش از پیش محسوس است(حسینی، عزیزی و میردامادی، 1386).

با عنایت به اینکه بیکاری دانش آموختگان یکی از معضلات دیرینه و کنونی کشورهای گوناگون به ویژه جوامع در حال توسعه و توسعه نیافته است(زین‌الدینی میمند، نادری، شریعت مداری و سیف نراقی، 1389) بحران بیکاری در جوامع در حال توسعه ریشه دوانیده و دولت‌ها قادر به برطرف کردن نیازهای تکنولوژیکی جوامع خود نیستند، چرا که بیشتر خروجی‌های دانشگاه‌ها با نیازهای بازار کار هماهنگی و هم‌خوانی ندارد. این مسأله به دلایل متعددی از جمله برنامه ریزی آموزشی و برنامه درسی آموزش عالی با تحولات و تقاضای دنیای کار و عدم پیش بینی‌های مناسب برای نیروی انسانی مورد نیاز آینده است و این در حالی است که یکی از مقاصد نظام آموزش عالی آماده نمودن دانشجویان برای ایفای نقش مؤثر در زندگی کاری است؛ از این رو دانشجویان پس از دانش آموختگی میان مشاغل دولتی و خصوصی در جستجوی کار هستند و کمتر به کارآفرینی تمایل دارند(کوثری و نوروز زاده، 1388).

اغلب دانشگاه‌ها آموزش را در گستره رسالت خویش بدون هیچ برنامه و تمهیداتی به منظور تزریق روحیۀ کارآفرینی فراگیران در دستور کار خود قرار می‌دهند و شاید فقط رسالت خویش را منحصراً آموزش بدانند و کمتر برنامه‌هایی به منظور کارآفرینی داشته باشند، پیامد این امر آن است که با هزاران دانش آموخته با کم‌ترین نشانه نوآوری و اندیشه آفرینی مواجه می‌شویم که همواره در جستجوی کار در هر زمینه‌ای، ولو بی ارتباط با زمینه تحصیلی آن‌ها می‌باشند(حسینی لرکانی، میرعرب رضی و رضایی، 1387). در نظام آموزش عالی یکی از مؤلفه‌های اثرگذار و مهم در ایجاد روحیۀ کارآفرینی، برنامه درسی است(مهرام و فرخ زاده، 1387). برنامه درسی نقش مؤثر، تعیین کننده و انکارناپذیری را در تحقق اهداف و رسالت‌های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی دارد. در واقع برنامه درسی به عنوان قلب مراکز دانشگاهی در توفیق یا شکست این مراکز نقش کلیدی و تعیین کننده‌ای دارند( لاننبرگ و اورنستین[1]، 2004). بر این اساس برنامه درسی نشان دهنده میزان پیشرفت و پاسخگو بودن دانشگاه‌ها به نیازهای در حال تغییر جامعه هستند(فتحی واجارگاه و شفیعی، 1386).

از سوی دیگر باورهای خودکار آمدی در زمینه کارآفرینی یکی از ملزوماتی است که برای داشتن انگیزه کارآفرینی و نیز تلاش برای انجام فعالیت‌های کارآفرینانه جزء لازم و حتمی به شمار می‌آید. شارف[2]، (1991) معتقد بود که  افرادی که خود کارآمدی قوی دارند معتقدند می‌توانند به طور مؤثر با رویدادها و شرایطی که مواجه می‌شوند برخورد نمایند و در انجام تکالیف استقامت نموده و اغلب در سطح بالایی از عملکرد قرار می‌گیرند(بندورا، 1372). یکی از خصوصیات مهم کارآفرینان باورهای خود کارآمد آنان است. مارکمن و بارون[3] معتقدند کارآفرینانی که از خود کارآمدی بالاتری برخوردارند از همتایان خود که دارای خود کارآمدی پائین تری هستند پیشی می‌گیرند. این استدلال بر پایه نظریه‌ی شناختی- اجتماعی قرار دارد که در آن اشاره شده است که کارکرد سازگاری انسانی از طریق فرآیند مستمر خود کارآمدی، برانگیخته، تنظیم و جهت‌دهی می‌شود. طبق الگوی علیّت متقابل سه جانبه ای که از سوی این نظریه مطرح شده است خود کارآمدی به عنوان عامل تعیین‌کننده‌ی تعامل گر بر رفتارها تأثیر می‌گذارد(شماعی زاده، 1385). بسیاری از افراد در اقتصادهای در حال گذار ممکن است از تمایل برای کارآفرینی نیز برخوردار باشند اما لزوماً در فعالیت‌های کارآفرینی درگیر نمی‌شوند(چن[4]، گرین و کریک، 1998). و این نه به ‌دلیل اینکه از توانمندی دانش یا مهارت‌های لازم برخوردار نمی‌باشند، بلکه به این دلیل است که از خود کارآمدی لازم برخوردار نیستند(لوتانز،استاجکوویچ و ایبرایوا[5]، 2000). حال با توجه به نقش و تأثیر آموزش برنامه درسی کارآفرینی و تعامل آن با خود کارآمدی بر ایجاد روحیه کارآفرینی، نقش نظام آموزشی و بالاخص نظام آموزش عالی در امر توسعه‌ی جامعه بیش از پیش محرز می‌گردد. آموزش عالی از طریق انتقال دانش کاربردی در زمینه‌ی اشتغال، ایجاد مهارت‌ها و توانایی‌های مورد نیاز در زمینه کارآفرینی، بسترسازی فرهنگی و توسعه و حمایت پژوهشی از کارآفرینی، مفاهیم کارآفرینی را وارد دانشگاه نموده و دانش، نگرش و مهارت دانشجویان را به سوی کارآفرینی و کارآفرین شدن سوق می‌دهد(کیا و احمدزاده، 1386).

1-2- بیان مسأله

کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که به توان خلاقیت انسان‌ها برمی گردد، از یک سو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان دریافته‌اند که جوامعی که به منابع انسانی متکی بوده‌اند تا به منابع زیر زمینی، در بلند مدت موفق‌تر بوده‌اند(هاشمی، 1380). مقوله کارآفرینی به ‌عنوان مؤثرترین نیروی بالقوه ‌اقتصادی‌ در تاریخ جهان به‌ صورت بحث‌انگیزی از حدود سه دهه گذشته تا کنون ظهور یافته و مطرح شده است. هم گام و هم زمان با این مقوله پیشرفت‌های مشابهی نیز در زمینه آموزش کارآفرینی انجام شده است. مهم‌ترین اهداف کارآفرینی به ترتیب اهمیت عبارتند از: تقویت روحیه کارآفرینی، شروع کسب و کار، خدمت‌ به ‌اجتماع و برانگیختن مهارت‌های کارآفرینی (ماسالویبا[6]، 2008).

یکی از چالش‌های پیش روی جوامع مختلف این است که دانش آموختگان فاقد توانایی‌های فردی و مهارت‌های لازم برای راه اندازی کسب و کار مناسب می‌باشند. این امر، آماده سازی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را به وسیله توسعه فرهنگ کارآفرینی در آنان مسلم می‌سازد. آماده سازی در مورد کارآفرینی نبایستی بعد از فارغ‌التحصیلی باشد. بلکه این امر بایستی در حین تحصیل انجام شود و لازم است روح کارآفرینی در دانشگاه‌ها پرورش داده شود (ملکی، 1386).

ایجاد روحیه‌ی کارآفرینی مورد دغدغه و سؤال بسیاری از متخصصان حیطه‌های روان شناسی و تعلیم و تربیت بوده، برخی بر عدم امکان آموزش کارآفرینی به خاطر خصیصه‌ای بودن آن اشاره می‌نمایند. این   در حالی است که پژوهش‌هایی بر اثربخشی آموزش کارآفرینی و تأثیر پذیری برخی جنبه‌های فردی مؤثر بر کارآفرینی اشاره می‌نمایند. برای مثال هنری، هیل و لیچ[7](2005 ) نقل از مهرام و فرخ زاده( 1387) بر این عقیده هستند که برنامه‌های درسی می‌توانند بر ایجاد و تحول روحیه کارآفرینی اثرگذار باشند

اینکه آموزش چگونه و یا با چه ابزاری صورت پذیرد؟ مسأله‌ای است که (گیب[8]، 2002) بدان نظر داشته است. چالش اساسی در آموزش کارآفرینی تسهیلات و ابزارهای یادگیری به منظور حمایت از فرآیند کارآفرینی است و آموزش کارآفرینی می‌تواند از طرق و ابزارهای گوناگون صورت پذیرد. اما عنصر اساسی و اصلی آموزش کارآفرینی، برنامه درسی است (گیب، 2002). برنامه درسی از مهم‌ترین عناصر نظام آموزش عالی و دانشگاه‌ها است که نقش تعیین کننده و انکار ناپذیری در تحقق اهداف و رسالت‌های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی دارد(نوروززاده و کوثری، 1388). از تعاریف کارآفرینی چنین برمی‌آید که تعبیرهای متفاوتی از این موضوع به عمل آمده و چشم اندازهای مفهومی گوناگونی در این زمینه وجود دارد. اما در همه‌ی این تعبیرها وجوه مشترکی مثل خطرپذیری، خلاقیت، استقلال و پشتکار وجود دارد. از جمله این اشتراکات موضوع خود کارآمدی است(چن،گرین و کریک[9]، 1998). بند ورا[10] به عنوان پایه گذار مفهوم خود کارآمدی، ادراک فرد از اعتماد به نفس خود در انجام وظایف و نیز باور او در مورد توانایی انجام کار را خود کارآمدی می‌داند. بندورا چنین فرض می‌کند که ادراک فرد از اعتماد به نفس خود در انجام وظایف(احساس خود کارآمدی) بین آنچه که آن‌ها می‌دانند و آنچه که انجام می‌دهند به صورت واسطه عمل می‌کند و به تصمیم گیری‌های آینده او نیز کمک می‌کند(جعفری مقدم، 1388). خود کارآمدی را برآورد فرد از توانایی‌های خود می‌دانند که از آن برای جمع بین انگیزه، منابع شناختی و فرآیند عمل خود استفاده می‌کنند تا بر حوادث زندگی تسلط بیشتری داشته باشد (بندورا، 1372). عقاید خود کارآمدی مشخص می‌کند که افراد چگونه احساس می‌کنند، چگونه می‌اندیشند، چگونه خود را برمی انگیزند و چطور با او رفتار می‌کنند. در واقع خود کارآمدی یکی از مؤلفه‌های مهم کارآفرینی و پیش شرط آزاد سازی استعدادهای پنهان و کارآفرینانه افراد است(همان منبع). دیدگاه خود کارآمدی برای مطالعه کارآفرینان بسیار مناسب است خود کارآمدی بر توانایی فرد از باورهایش اشاره دارد که او را برای عملکرد موفقیت آمیز در نقش‌ها و وظایف خود به عنوان یک کارآفرین قادر می‌سازد (چن و همکاران، 1998). افرادی که‌ خود کارآمدی بالاتری دارند در سطح بالاتری از تصورات کارآفرینانه برخوردارند و در حقیقت زمان بیشتری را صرف تدارک یک عمل کارآفرینانه می‌کنند (دنوبل،یونگ و ارلیش[11]، 1999).

خود کارآمدی کارآفرینی مؤلفه اصلی در تعیین این مسأله است که افراد‌ چگونه‌ و چقدر در توسعه‌ی‌ کارآفرینانه تلاش می‌کنند، چه مدت ادامه می‌دهند و چقدر نسبت به موانع روشن بین هستند. بنابراین می‌توان گفت خود کارآمدی متغیر شناختی اصلی در عملکرد هر کارآفرین است( لوتانز[12] و همکاران ،2000). لذا به نظر می‌رسد افرادی که دارای خود کارآمدی بالایی هستند از برنامه‌های آموزش کارآفرینی بیشتر بهره خواهند برد. به عبارت دیگر خود کارآمدی می‌تواند نقش متغیر واسطه را در این فرایند ایفا نماید.(تاج آبادی، 1387). عامل انسانی مهم‌ترین جنبه کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی داشته و دارد(همان). به طور کلی آموزش کارآفرینی در رابطه با افراد تنها دو گزینه در پیش رو دارد یا اینکه آموزش کارآفرینی می‌تواند موجب تقویت روحیه، ویژگی‌ها‌ و مهارت‌های کارآفرینی در فراگیران شود یا اینکه برای پرورش ویژگی‌ها و مهارت‌های کارآفرینی در فراگیران سمت و سو یابد تا فرد به کمک آن‌ها بتواند به راه اندازی یک کسب و کار کارآفرینانه اقدام کند. (همان منبع). تحقیقات متعددی اثر برنامه‌های آموزشی کارآفرینی را در ایجاد شناخت، روحیه و مهارت کارآفرینی نشان داده است. اما در این تحقیقات به اثر متغیرهای واسطه ای پرداخته نشده است همان گونه که اشاره شد یکی از متغیرهای اثرگذار بر کسب نتیجه از آموزش‌های کارآفرینی «خود کارآمدی» است. لذا این پژوهش به دنبال مطالعه تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر روحیه کارآفرینی دانشجویان است.

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

رشد جمعیت عوارض مثبت و منفی خود را امروزه به رخ سیاستمداران و تصمیم گیرندگان کشور نمایان نموده، اگرچه رشد جمعیت بالا ایجاد کننده فرصت و تهدید برای هر جامعه‌ای می‌باشد اما به دلیل عدم بهره برداری از این فرصت‌ها و فراهم نبودن زیر ساختها، بیشتر، تهدیدهای افزایش جمعیت گریبان گیر کشور ما شده، و ضرورت کارآفرینی بیشتر از گذشته نمایان شده است(زمانی،1391). در شرایط کنونی که اقتصاد کشورمان با مسائل و نارسایی‌های مهمی نظیر فرار مغزها، بیکاری(به ویژه در فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها) کمبود نیروی انسانی متخصص، کاهش سرمایه گذاری دولت، عدم تحرک و رشد اقتصادی کافی روبه روست، پرورش و آموزش کارآفرینان ارزش آفرین از اهمیت مضاعفی برخوردار است (ملکی، 1386).آموزش کارآفرینی می‌تواند یکی از مؤثرترین شیوه‌ها برای تسهیل انتقال جمعیت فارغ‌التحصیلان به بازار کار باشد(دیوید، آپونت و تلدانو[13]، 2008 ). مطالعات در اروپا در این باره نشان داده است که چنین آموزش‌هایی توانسته است افراد  را مسئولیت پذیر تر به بار آورد و آن‌ها را تبدیل به کارآفرین یا متفکران حوزه‌ی کارآفرینی کند (همان).

رفع معضل بیکاری، ایجاد و تقویت راهکارهای اشتغال زایی و خود اشتغالی و حرکت به سمت توسعه جامعه، نیاز به تربیت و آموزش افراد کارآفرین کارآمد و خلاق را دو چندان کرده است (پور آتشی، 1387). از آنجایی که بخش عمده‌ای از نیروهای متخصص مورد نیاز جامعه از برون دادهای آموزش عالی می‌باشند، نقش آموزش عالی در توسعه کارآفرینی بسیار حیاتی و تعیین کننده خواهد بود. اگر نظام آموزش عالی نتواند خود را با این دگرگونی‌ها وفق دهد و پا به پای این تحولات حرکت نکند کارایی و بازدهی مفید خود را از دست خواهد داد(اسکندری، 1385). درحقیقت امروزه برنامه‌های درسی کارآفرینی در کشورهای توسعه یافته به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاهی تبدیل شده است (همان منبع). ما کس وبر جامعه شناس مشهور آلمانی روحیه کارآفرینی را عاملی مهم در تشریح و تبیین چگونگی شکل گیری تمدن صنعتی و سرمایه داری در مغرب زمین می‌داند. باید  پذیرفت که عصر تسلط روحیه کارآفرینی فرا رسیده است. در بازارهای پر رقابت جهانی، سرمایه داری بزرگ کلاسیک به مرور  قدرت خود  را از دست خواهند داد و  صرفاً کسانی در عرصه‌های بین‌المللی به حیات اقتصادی اجتماعی ادامه خواهند داد که روحیه کارآفرینی داشته باشند )هزار جریبی،1382). شومپیتر نیز  به علت نقش کارآفرینی در ایجاد  نوآوری آن را محور کلیدی توسعه‌ی اقتصادی تلقی می‌کند و امروزه صاحب نظران بر نقش کارآفرینی در توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی اتفاق نظر دارند مهم‌ترین این نقش‌ها از این قراراند:

– کارآفرینی موجب گردآوری  پس انداز های عمومی  بی هدف و سرگردان می‌شود و تشکیل سرمایه را بهبود می‌بخشد.

– کارآفرینی منجر به ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع می‌شود.  بنابراین، کارآفرینی مشکلات بیکاری را که ریشه ی بسیاری از مشکلات اقتصادی اجتماعی است کاهش می‌دهد.

– کارآفرینی به توسعه‌ی متوازن منطقه‌ای منجر می‌شود.

– کارآفرینی باعث کاهش تمرکز اقتصادی در جامعه می‌شود.

– کارآفرینی منجر به توزیع مجدد  ثروت و درآمد و حتی  قدرت سیاسی به صورت عادلانه در جامعه می‌شود.

– کارآفرینی منابع و سرمایه و مهارت‌ها را که ممکن است بی استفاده و سرگردان باقی مانده باشد به طور موثر   به تحرک وامی دارد.

– کارآفرینی کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد. کارآفرینان  پیوسته در حال ابداع و توسعه‌ی کالاها و خدمات جدیدند. این گونه تلاش‌های بدیع موجب تولید تکنولوژی و ماشین آلات بهتر و سیستم‌های تولیدی مؤثرتر می‌شود و از این طریق محصولات و خدمات ارتقا می‌یابد و  کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد و زندگی را راحت‌تر و ساده‌تر می‌کند.

– کارآفرینی، تجارت خارجی را که جزء مهمی از توسعه‌ی اقتصادی کشورهاست ارتقاء می‌دهد.

– کارآفرینی موجب افزایش منابع و سرمایه اجتماعی از طریق دولت می‌شود. با اشتغال  افراد به کار، زمینه‌ی بروز جرم و ناهنجاری‌های اجتماعی کم شده و هزینه‌های دولت در برخورد با چنین مواردی به شدت کاهش می‌یابد.

– زمینه‌ی ازدواج و تشکیل خانواده با کسب  درآمد  فراهم می‌شود و جامعه شادابی لازم را به دست می‌آورد(به نقل از احمد پور داریانی و مقیمی، 1388).

پیشرفت‌های اینترنتی و الکترونیکی نیز فرصت‌های جدیدی را فراهم نموده، که با تربیت دانش آموختگان کارآمد و شناسایی زمینه‌های شغلی جدید، کارآفرینان زمینه کاری بیشتری پیدا نموده، و در کشورهایی مانند ایران نقش آفرینی مؤثری خواهد داشت. تولید محصول با کیفیت نسبتاً مناسب و قیمت ارزان در کشورهای آسیای شرقی از جمله کشور چین، بسیاری از موقعیت‌های شغلی داخل کشور را به خطر انداخته و تعطیلی کارخانجات و بیکاری نیروی انسانی را به دنبال داشته، و این موقعیت مناسبی برای کارآفرینان می‌باشد تا با مطالعه و تحقیق در خصوص نحوه تولید در کشورهای دیگر الگوی مناسب با ویژگی‌های کشور طراحی و زمینه اشتغال جوانان را فراهم نمایند(زمانی،1391). از آنجایی که کارآفرینی فر‌ایند ایجاد کسب و کارهای جدید یا نوآوری در کسب و کارهای موجود در شرایط ریسک پذیر و پر ابهام و از طریق کشف فرصت‌ها و بهره گیری از منابع کمیاب است، این فرآیند منجر به افزایش ظرفیت‌های اقتصادی می‌گردد بنابراین حل معضل اشتغال، گسترش روحیه کارآفرینی و جذب نیروهای کارآفرین را الزامی می‌کند(جزنی، 1386). امروزه به علت افزایش گرایش افراد به فعالیت‌های کارآفرینانه، آموزش کارآفرینی به موضوع مهمی تبدیل شده است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل مؤثر در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، بروز روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش می‌باشد. بنابراین عامل انسانی، مهم‌ترین جنبه کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی خواهد داشت(پور آتشی، 1387).

 نتایج این پژوهش اطلاعات مفیدی را به تصمیم گیرندگان برنامه‌های درسی در خصوص آموزش کارآفرینی ارائه خواهد داد. ضمن اینکه از نظر مفهومی می‌تواند نقش خصیصه خود کارآمدی را در بهره‌مندی افراد از آموزش کارآفرینی مشخص کند.

1-4- هدف‌های کلی و جزئی تحقیق:

هدف کلی تحقیق:

شناسایی تأثیر برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی دانشجویان

هدف‌های جزئی:

1- تعیین تأثیر آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر روحیه کارآفرینی و مؤلفه‌های آن در دانشجویان

2- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان

3- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان

4- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان

5- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان

6- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان

7- تعیین روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان

1-5- فرضیه‌های تحقیق:

1- آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی و مؤلفه‌های آن در دانشجویان تأثیر مثبت دارد.

2- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

3- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

4- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

5- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

6- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

7- روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی متفاوت است .

1-6- متغیرهای تحقیق :

در این پژوهش متغیرهای اساسی که مورد بررسی قرار گرفته‌اند به شرح ذیل است که ابتدا تعاریف مفهومی متغیرها آورده می‌شود و سپس به تعاریف عملیاتی هر یک پرداخته خواهد شد.

متغیر مستقل: برنامه درسی کارآفرینی

متغیر وابسته: روحیه کارآفرینی

متغیر واسطه ای: خود کارآمدی

1-7- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :

تعریف مفهومی آموزش کارآفرینی: آموزش کارآفرینی فرآیندی نظام‌مند، آگاهانه و هدف گر است که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورتی خلاق تربیت می‌شوند. در واقع این نوع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:10:00 ب.ظ ]




1-1- بیان مساله 3

1-2 –  اهمیت و ضرورت تحقیق 5

1-3-   اهداف تحقیق 7

1-3-1-  هدف کلی : 7

1-3-2-  اهداف جزئی: 7

1-4-  سوالهای تحقیق 8

1-5-  تعاریف مفاهیم مطرح شده در سؤال های تحقیق 9

1-5-1-  تعاریف مفهومی متغیر ها : 9

1-5-2-  تعاریف عملیاتی متغیر ها : 9

فصل دوم:مبانی نظری وپیشینه تحقیق

مقدمه 12

2- 1-  سلامت روان 12

2- 2-  ملاک های سلامت روانی 13

2- 3-  مبانی نظری سلامت روان 15

2-3- 1-  دید گاه اسلام 15

2-3- 2-   دیدگاه انسان گرایی 16

2-3- 3-   نظریه آدلر 20

2-3- 4-  نظریه اریک فروم 20

2-3- 5-  نظریه اریکسون 21

2-3- 6-  نظریه اسکینر 21

2-3- 7-  نظریه هری استارک سالیوان 21

2-3- 8-  نظریه هورنای 22

2- 4-   تعریف استرس: 23

2- 5-  اثرات مفید استرس 25

2- 6-  اثرات منفی استرس 25

2-6- 1-    اثرات جسمانی استرس 25

2-6- 2-   اثرات روانی استرس 26

2- 7-   نظریه های استرس 26

 

2-7- 1-    نظریه کانن 26

2-7- 2-  نظریه سلیه 26

2-7- 3-  نظریه لازاروس 27

2-7- 4-  رویدادهای زندگی 28

2- 8-  استرس زندگی دانشجویی 28

2- 9- ارتباط 29

2- 10-    تقیسم بندی ارتباطات انسانی 30

2- 11-    مدل های ارتباط بین فردی 31

2-11- 1-  مدل های خطی 31

2-11- 2-  مدل تعاملی 31

2-11- 3-   مدل تبادلی 32

2- 12-  نظریه نفوذ اجتماعی 32

2- 13-   نظریه جدل ارتباطی 33

2- 14-   عوامل مؤثر براثر بخشی ارتباط میان فردی 33

2- 15-  موانع ارتباط بین فردی 34

2- 16-  مهمترین انواع روابط بین فردی 35

2-16- 1-   روابط خانوادگی: 35

2-16- 2-   روابط همسالان : 35

2-16- 3-   روابط عشقی: 36

2- 17-   چکیده تحقیقات انجام شده در داخل کشور 38

2- 18-   چکیده تحقیقات انجام شده در خارج کشور 40

2- 19-   خلاصه و جمع بندی 42

2- 20-   مدل تحلیلی پژوهش 43

فصل سوم:روش تحقیق

مقدمه 45

3- 1-  روش اجرای تحقیق 45

3- 2-  جامعه آماری 45

3- 3-   نمونه  و روش نمونه گیری 46

این مطلب را هم بخوانید :

3- 4-   انواع متغیر ها 46

3- 5-   داده های مورد نیاز 46

3- 6-    شیوه گرد آوری داده ها 46

3- 7-   ابزار گرد آوری داده ها 47

3-7- 1-  پرسشنامه ی سلامت عمومی28  سوالی(GHQ -28) 47

3-7- 2-  پرسشنامه استرس زندگی دانشجویی (SSI ) 48

3-7-3- پرسشنامه روابط بین فردی 49

3- 8-   روش تجزیه و تحلیل داده ها 50

3-8- 1-    روش های آمار توصیفی : 50

3-8- 2-     روش های آمار استنباطی : 50

فصل چهارم:یافته ها

4-1-  مقدمه 52

4-2-   ویژگی‌های فردی 52

4-2- 1-  وضعیت تاهل 52

4-2- 2-  مقطع تحصیلی 53

4-2- 3-  جنسیت 54

4-3-  آمار توصیفی متغیرهای پ‍‍ژوهش 55

4-4-  بررسی فرضیات تحقیق: 58

فرضیه اصلی تحقیق: 58

فرضیات فرعی: 59

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

مقدمه 90

5-1- نتیجه گیری و بحث و بررسی 90

5-1-1-  بحث و بررسی فرضیه اصلی 90

5-1-2-  بحث و بررسی فرضیه های فرعی 90

5-2-  نتیجه گیری 99

5-3- پیشنهاد ها 99

5-4 –  محدودیت ها 100

منابع فارسی 101

منابع انگلیسی 109

ضمائم 113

مقدمه

دانشجویان، آینده سازان جوامع به حساب می آیند و در کشور ما به دلیل جوان بودن جمعیت ، اهمیت آنها در اداره ی آینده کشور دوچندان می گردد. بنابراین سلامت جسم و به ویژه روان آنها با سلامت جامعه ی آینده و آینده ی کشور در ارتباط مستقیم می باشند. امروزه دانشجویان به دلیل نقش مهمی که در اداره ی آینده کشور دارند ، یکی از اقشار مهم جامعه به حساب می آیند . اهمیت این نقش در این است که دانشجویان، نه تنها بخش اصلی متخصصان زمینه های گوناگون علمی ، فنی و هنری هر را کشور را تشکیل می دهند، بلکه این گروه، مدیران اصلی در اداره ی آینده ی کشور هستند و رهبر سایر اقشار جامعه در هدایت به سمت کمال و اهداف کشور می باشند. از سوی دیگر، بخشی از دانشجویان در آینده، عهده دار آموزش و پرورش نسل های بعد از خود خواهند بود و از این طریق به طور غیر مستقیم در کمال نسل های بعدی جامعه نیز دخالت دارند(آزاد مرز آبادی ، 1383).

ورود به دانشگاه، تغییر عمده ای در زندگی اجتماعی، خانوادگی و فردی به وجود می آورد. در این دوره، فرد با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و انسانی روبرو شده و نقش های جدیدی را عهده دار خواهدشد. آشنا نبودن بسیاری از دانشجویان با محیط دانشگاه در بدو ورود، جدایی و دوری از خانواده ، عدم علاقه به رشته ی تحصیلی، ناسازگاری با سایر افراد در محیط زندگی و کافی نبودن امکانات رفاهی، اقتصادی ، از جمله شرایطی هستند که می تواند موجبات مشکلات و ناراحتی های روانی و افت عملکرد ، را فراهم کرده  و سلامت روانی آنها را تحت تاثیر قرار دهد (لپس لی[1]، 1989).

بهداشت روانی، به دو صورت فقدان بیماری روانی  و احساس رضایتمندی و لذت از زندگی، مورد توجه بسیاری از متخصصان و کارشناسان این حوزه است(تودر[2]، 1382) و از آن جا که دانشجویان از حساس ترین گروه های جامعه و سازندگان فردای هرکشوری هستند و با توجه به اهمیت سلامت روان در یادگیری و افزایش توان علمی این قشر،  بنابراین بررسی عواملی که روی سلامت روان دانشحویان اثر گذار باشد، همچون استرس زندگی دانشجویی ، مهم به نظر می رسد.

مشکلات مالی و تحصیلی ، دورنمای شغلی آینده ، وابستگی های عاطفی و در برخی موارد دوری از خانواده ، بحران های ویژه جوانی ، مسئله همسر گزینی ، باور ها و چالش های ذهنی و . . . مسائلی هستند که دانشجویان با آن ها روبه رو می باشند و بیشترین میزان استرس در دانشجویان را به همراه دارند( موسوی، امیر پور و براهنی، 1371 ).

به نظر می رسد روابط بین افراد- از جمله روابط بین دانشجویان- نیز می تواند سلامت روان آنها را تحت تأثیر قرار دهد؛ چون یکی از ویژگی‌های انسان سالم و موفق، مهارت و توانایی او در برقراری ارتباط مؤثر و سازنده با دیگران است. اگر افراد از مهارت‌های ارتباطی مناسب برخوردار نباشند، در بسیاری از جنبه‌های زندگی آسیب‌پذیر خواهند بود(ایمان زاده و سبحانی اصل، 1390).

بنابراین در تحقیق حاضر به دنبال یافتن پاسخ به این سوال هستیم که بدانیم آیا روابط بین فردی و استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان تأثیر دارد یاخیر؟!

1-1- بیان مساله

امروزه یکی از مهم ترین شاخص های توسعه یافتگی در تمام کشورها، سطح بهداشت و سلامت جامعه است. سازمان بهداشت جهانی[3]، بهداشت روانی را درون مفهوم کلّی بهداشت، جای داده و آن را حالت سلامتی کامل جسمانی، روانی و اجتماعی و نه تنها عدم وجود بیماری تعریف کرده است(منشئی، 1372).

سلامت روان مفهومی است که چگونگی تفکر ،احساس و عملکرد ما را در مواجهه با موقعیت های زندگی نشان داده و به درک از خود و زندگی مان، بستگی دارد؛ همچنین بسته به میزان برخورداری از سلامت روان ، عملکرد ما در کنترل استرس ، برقراری رابطه با دیگران ، ارزیابی و انتخابمان متفاوت است. در حقیقت سلامت روان چیزی بیش از عدم وجود بیماری روحی است. بدین معنی که صرفاً به لحاظ نداشتن  بیماری روحی نمی توان سلامت روان را در یک فرد 100 درصد تایید کرد. آن چه مسلّم است حفظ سلامت روان مانند سلامت جسم، حائز اهمیت است .عدم درمان هر یک از مشکلات مربوط به سلامت روان مانند استرس بر شدت آن افزوده و به این ترتیب درمان دشوارتر شده، و احتمال پیدایش مشکلات عمیق تر، وجود خواهد داشت( لشکری ، 1383؛ به نقل از ربانی باوجدان ، 1390 ).

عوامل زیادی بر سلامت روان دانشجویان ، تأثیر می گذارد که استرس ، از مهم ترین این عوامل می باشد.

استرس بخشی از زندگی روزمره است و از تعامل با محیط نشات می گیرد؛ و زمانی رخ می دهد که بین فشارهای موقعیتی) واقعی یا ادراک شده(  و منابعی که فرد در اختیار دارد، ناهماهنگی( واقعی یا ادراک شده) وجود داشته باشد(برنه و روسو[4]، 1998؛ به نقل از موسوی نسب و تقوی،1386). استرس، شرایط روانی و جسمی خاصی ایجاد می کند و زمانی که رخ می دهد، فرد باید بتواند خود را با محیط، منطبق و سازگار نماید(کالات[5] ، 1996؛ به نقل از همان منبع،1386 ).

یکی از گستره های سنی که پژوهش های متعددی را در مورد استرس، به خود اختصاص داده است ، دوره جوانی به ویژه دوران دانشجویی است.

محیطی که دانشجویان در آن زندگی می کنند ، محیطی کاملاَ متفاوت است . ارزیابی دانشجویان توسط اساتید ، تلاش آن ها برای رسیدن به اهداف تحصیلی ، تلاش برای اخد نمرات بالا، وجود تکالیف زیاد ، برخی روابط استرس زا با اعضای دانشکده ، فشار ناشی از کمبود زمان ، دوری از خانواده و نوع رابطه آن ها با دوستان و عادات خوردن و خوابیدن ، خاص این گروه بوده و ممکن است در غیر دانشجویان مشاهده نشود و برخی از آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد .بدینسان مشکلات و موقعیت هایی که دانشجویان با آنها مواجه می شوند با مسائل و مشکلات غیر دانشجویان متفاوت است (باباپورخیرالدین ،1381 ). استرس مفرط در بین دانشجویان، زمینه ساز شکست های تحصیلی، مشکلات مربوط به سلامت، ضعف در عملکرد تحصیلی، ترک تحصیل و در برخی موارد، خودکشی یا دیگر کشی نیز بوده است(مانک و محمود[6]، 1999).

اهمیت ارتباط در زندگی انسان به حدی است که برخی از صاحبنظران اساس رشد انسانی ، آسیب های فردی ، پیشرفت های بشری ( نامدار، رحمانی و ابراهیمی، 1387 ). و توفیق در بیشتر حوزه های زندگی را در فرآیند ارتباط دانسته اند ( چاری و دلاورپور ، 1385 ) . انسان موجودی اجتماعی است؛ به همین خاطر به روابط بین فردی نیاز دارد و بخش عمده ای از زندگی خود را در ارتباط با دیگران سپری می کند و یا در فکر آن است که ارتباطات موثرتری با دیگران داشته باشد. در دوران دانشجویی نیز، به علت دوری از خانواده و استقلال نسبی جوانان، روابط دوستانه پررنگ تر شده  و بنابراین نیاز به داشتن روابط بین فردی بین افراد، محسوس تر می شود.

زیو[7] (2010)،  مهم ترین ابزار ارتباط را زبان دانسته، اما اولین ابزار ارتباط بین فردی را لبخند اجتماعی می داند که بین هفته دوم تا هشتم ابراز می شود.

روابط بین فردی ، از مهم ترین مولفه های زندگی انسان از آغاز تولد تا هنگام مرگ است. هیچ یک از توانمندی های بالقوه انسان، جز در سایه روابط بین فردی رشد نمی کند .روابط بین فردی صحیح ، اهمّیت بسزا در ایجاد سلامت روانی ، رشد شخصیت ، هویت یابی ، افزایش بهره وری شغلی ، افزایش کیفیت زندگی ، افزایش سازگاری و خود شکوفایی دارد .افرادی که از مهارت های ارتباطی ضعیف تری برخوردارند کمتر از سوی اطرافیان خود پذیرفته می شوند و با مشکلات کوتاه مدت و بلند مدت زیادی روبه رو خواهند بود (فیاض و کریمی، 1389) .

ریف[8] (1989 ؛ به نقل از چامبرز [9]، 1999 ) ارتباط مثبت با دیگران را به عنوان ارتباط درونی ، درست ، صمیمی و دارای احساس قوی در ارتباط بین فردی توصیف کرده است . افرادی که دارای این ویژگی ها هستند دارای ارتباط بین فردی گرم ، رضایت بخش و اعتماد برانگیز می باشند و سلامت مردم بر ایشان مهم است و از طرفی توانایی تاثیر پذیری ، همدلی و صمیمیت قوی با دیگران دارند .دارای ارتباط اجتماعی با دیگران می باشند به گونه ای که مردم آن هارا به عنوان فردی بخشنده که مایل است برای دیگران وقت بگذارد ، توصیف می کنند ( کیز و لی[10] ، 2000) .

طبق آنچه بیان شد، تحقیق حاضر به دنبال آن است که تأثیر  استرس زندگی دانشجویی و روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان را بررسی نماید. و بداند آیا این تاثیر ، قابل ملاحظه است یا خیر؟!

1-2 –  اهمیت و ضرورت تحقیق

در فرآیند رشد و توسعه ی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع،  نیروی انسانی نقش اساسی و تعیین کننده ای دارد. امروزه صاحب نظران بر این باورند که یکی از دلایل مهم توسعه ی کشورهای پیشرفته، توجه و اهتمام دولتها در تربیت نیروی انسانی خلاق و مؤثر می باشد. دانشجویان ، نیروی انسانی برگزیده از نظر استعداد ، خلاقیت و پشتکار ومنابع معنوی هر جامعه و سازندگان فردای کشور خویش هستند. انتظار می رود این گروه در سایه ی سرمایه گذاری های کلانی که از آموزش و پرورش تا دانشگاه، صرف آنان می شود ، بتوانند افرادی توانا ، مفید و مؤثر برای کشور باشند . اما واقعیت انکارناپذیر این است که این سرمایه گذاری ها بدون توجه به بهداشت روانی جامعه به ویژه دانشجویان، نمی توانند تأمین کننده انتظارات بالا باشد.

درسال های اخیر گزارشات بسیاری درباره افسردگی ، سوء مصرف مواد و افت تحصیلی در میان دانشجویان دانشگاه های جهان دیده می شود  (ادلین [11]، 2001 ؛ به نقل از غضنفری ،1385 ) .

دوره ی دانشجویی، به واسطه ی حضور عوامل متعدد از جمله دوری از خانواده ، کنار آمدن با شرایط زندگی دانشجویی و شکل گیری دلبستگی های عاطفی ، دوره ای استرس زا تلقی می شود؛ بنابراین شناسایی دانشجویانی که تحت استرس شدید قرار دارند، و مداخله ی به موقع، می تواند در جهت کاهش سطوح آسیب پذیری روانی، مفید واقع شود(اسماعیلی، کلانتری، عسکری، مولوی و مهدوی، 1389). و شیوع بیماری های روانی در بین دانشجویان یکی از 5 موضوع مهمی است که دانشگاه ها در کشور های مختلف با آن روبه رو هستند ( اسنایدر[12] ، 2004 ) بدیهی است دانشگاه ها باید با اهتمامی فزاینده در راستای بهبود بخشیدن به سلامت روان و رشد فردی و بهزیستی دانشجویان قدم بردارند ( کادیسون و دیگرونیمو[13] ، 2004 ) .

    یکی ازجدی ترین مسائل بشر از دیر باز تا اکنون، استرس یا فشار روانی است .استرس به عنوان عاملی خطرزا برای سلامتی، مورد توجه قرار گرفته و مطالعات متعدد نشان داده است که افراد با استرس بالا، در هردو سطح جسمانی وروانی، شکایات بیشتری را مطرح می کنند.

رشد شخصیت و بهداشت روانی افراد با توانایی برقراری ارتباط ، رابطه دارد یک فرد بدون تعامل با انسان های دیگر ، انسان کاملی نخواهد بود .عدم ارتباط یا مواجهه مکرر با ارتباط ضعیف ، فرد را هم از نظر هیجانی و هم از نظر جسمی تضعیف می کند ( سهرابی و حیات روشنایی ، 1381 ؛ به نقل از علی جانی ، 1388 ) .

ارتباط فرآیندی است که افراد به وسیله ی آن، اطّلاعات و احساسات خود را، از طریق پیام‌های کلامی و غیر کلامی با دیگران در میان می‌گذارند؛ بسیاری از دانشمندان، یکی از شاخص های سلامتی را، میزان برقراری و حفظ روابط و تشریک مساعی با دیگران، ذکر می کنند. افرادی که در این نوع روابط دچار مشکل هستند، اغلب دچار اضطراب های بیهودگی و انزوای روز افزون می شوند. به همین دلیل برای دور ماندن از رنج و تنهایی و کسب محبت، مجبور به برقراری روابط انسانی موثر و مفید هستیم (شاملو، 1385و احمدوند، 1386). اگر روابط بین فردی در یک جامعه، ارتباطی غیر مؤثر باشد، موجب فاصله بین افراد آن جامعه خواهد شد(ایمان زاده و سبحانی اصل، 1390).

بنابراین با در نظر گرفتن این که، دانشجویان و جوانان، ذخائر ارزشمند این کشور هستند و سرنوشت آینده جامعه در دست آنهاست و با توجه به این موضوع که، جامعه ی کنونی ما در مرحله ی خودسازی و سازندگی به سر می برد ، لازم است که به مسائل مختلف دانشجویان، که قشر قابل ملاحظه ای از جمعیت کشور را تشکیل می دهند ، توجه خاصی معطوف گردد. بنابراین نتایج مثبت پژوهش حاضر می تواند به غنای یافته های مربوط به بهداشت روانی در کشور، منجر گردد و شاید بتواند با ارائه ی راه کارهایی ، یکی از دلایل نابسامانی عاطفی و روانی در سطح فردی و اجتماعی را، کاهش داده و راه شکوفایی ظرفیت ها و استعداد افراد را هموار سازد.

 

 

1-3-   اهداف تحقیق

1-3-1-  هدف کلی :

تعیین تاثیر روابط بین فردی و استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر  

1-3-2-  اهداف جزئی:

  • تعیین تاثیر روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین وضعیت سلامت روان دانشجویان دانشگاه شهید باهنر
  • تعیین وضعیت استرس زندگی دانشجویی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر .
  • تعیین وضعیت روابط بین فردی در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر.
  • تعیین تاثیر روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب وضعیت تاهل .
  • تعیین تاثیر روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب جنسیت.
  • تعیین تاثیر روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب مقطع تحصیلی.
  • تعیین تاثیر استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب وضعیت تاهل.
  • تعیین تاثیر استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب جنسیت.
  • تعیین تاثیر استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب مقطع تحصیلی.
  • تعیین تاثیر جنسیت بر روابط بین فردی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر مقطع تحصیلی بر روابط بین فردی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر وضعیت تاهل بر روابط بین فردی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر جنسیت بر استرس زندگی دانشجویی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر مقطع تحصیلی بر استرس زندگی دانشجویی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر وضعیت تاهل بر استرس زندگی دانشجویی دانشجویان دانشگاه باهنر .
  • تعیین تاثیر واکنش بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر ناسازگاری (تعارض) بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر.

1-4-  سوالهای تحقیق

  • آیا روابط بین فردی و استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر اثر دارد؟
  • آیا روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر اثر دارد ؟
  • آیا استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر اثر دارد؟
  • وضعیت سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر چگونه است؟
  • وضعیت استرس زندگی دانشجویان دانشگاه باهنر چگونه است؟
  • وضعیت روابط بین فردی دانشجویان دانشگاه باهنر چگونه است؟
  • آیا روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب وضعیت تاهل اثر دارد؟
  • آیا روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب جنسیت اثر دارد؟
  • آیا روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب مقطع تحصیلی اثر دارد؟
  • آیا استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب وضعیت تاهل اثر دارد؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ب.ظ ]




1-5-2فرضیه های جزئی تحقیق…………………….. 8

1-6 تعاریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق……………. 8

1-6-1تعریف مفهومی متغییرهای تحقیق……………… 8

1-6-1-1فرسودگی شغلی………………………….. 8

2-1-6-1تعهد سازمانی……………………………. 9

1-6-1-3کارگاه آموزشی…………………………. 9

1-6-2تعریف عملیاتی متغییرهای تحقیق…………….. 9

1-6-2-1فرسودگی شغلی………………………….. 9

1-6-2-2کارگاه آموزشی تعهد سازمانی…………….. 10

 

 

فصل دوم: ادبیات پژوهش

2-1مقدمه…………………………………… 12

2-2 مبانی نظری پژوهش…………………………. 13

2-2-1 تعریف فرسودگی شغلی:…………………….. 13

2-2-1-1پیدایش فرسودگی شغلی……………………. 14

2-2-1-2 رویکردهای فرسودگی شغلی……………….. 16

2-2-1-3فرایند ایجاد فرسودگی شغلی……………….. 20

2-2-2تعهد سازمانی…………………………… 21

2-2-2-1تعریف تعهد سازمانی……………………. 21

2-2-2-2 تعهد سازمانی مفهوم یک بعدی یا چند بعدی؟… 23

2-2-2-3 الگوی چند بعدی………………………. 23

2-2-3انواع تعهد سازمانی……………………… 32

2-2-3-1دو دیدگاه درباره تعهد سازمانی…………….. 33

2-2-3-2تعهد سازمانی و عوامل مؤثر بر آن……………. 35

2-2-4 شیوه آموزش  کارگاهی……………………. 37

2-3 پیشینه های پژوهشی……………………….. 45

2-3-1 پیشینه پژوهشی داخلی……………………. 45

 

2-3-2پیشینه پژوهشی خارجی…………………….. 46

فصل سوم : روش پژوهش

3-1 مقدمه………………………………….. 51

3-2 طرح تحقیق………………………………. 52

3-3 جامعه آماری…………………………….. 53

3-4 نمونه تحقیق و روش نمونه گیری……………… 53

3-5 ابزار تحقیق…………………………….. 53

3-6 روایی و پایایی آزمون…………………….. 54

3-6-1 روایی آزمون…………………………… 54

3-6-2 پایایی آزمون………………………….. 55

3-7 شیوه اجرا………………………………. 55

3-8 روش تجزیه و تحلیل داده ها………………… 56

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده های آماری

4-1مقدمه……………………………………………………………………………………………………………….59

4-2شاخصه های آماری……………………………………………………………………………………………..59

4-2-1 آمار توصیفی…………………………………………………………………………………………………59

4-2-2آمار استنباطی………………………………………………………………………………………………….62

4-3فرضیه های تحقیق………………………………………………………………………………………………62

4-3-1فرضیه اصلی………………………………………………………………………………………………….62

4-3-2فرضیه های فرعی……………………………………………………………………………………………65

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1مقدمه……………………………………………………………………………………………………………….69

5-2یافته های پژوهشی………………………………………………………………………………………………70

5-2-1نتایج فرضیه اصلی…………………………………………………………………………………………..70

5-2-2نتایج یافته فرعی اول………………………………………………………………………………………..72

5-2-3نتایج یافته فرعی دوم……………………………………………………………………………………….73

5-2-4نتایج فرضیه فرعی سوم…………………………………………………………………………………….74

5-3محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………………………….75

این مطلب را هم بخوانید :

5-4پیشنهادهای پژوهشی……………………………………………………………………………………………76

5-5پیشنهادهای کاربردی……………………………………………………………………………………………76

 منابع و ضمایم…………………………………………………………………………………………………………………………..78

چکیده

هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر طراحی آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش فرسودگی شغلی کارکنان ادارات دخانیات استان یزد و کرمان است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود  و نمونه آماری 30 نفر به صورت نمونه گیری جایگزینی تصادفی انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه کارکنان ادارات دخانیات استان های یزد و کرمان در سال 1393 حدود 102 نفر می باشد. متغیر مستقل به شکل آموزش کارگاهی با موضوع تعهد سازمانی برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه کنترل و آزمایش اجرا شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی مثل میانگین ، انحراف معیار  و نمودار و همچنین از روش های آمار استنباطی آزمون تحلیل کواریانس برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. تحلیل داده های آماری نشان داد که بین میانگین نمرات فرسودگی شغلی گروه آزمایش و گواه بعد از اعمال متغیر مستقل تفاوت معنی داری به وجود آمد.یعنی اعمال متغیر مستقل آموزش کارگاهی تعهد سازمانی میزان فرسودگی گروه آزمایش را کاهش داد. با در نظر گرفتن محدودیت های پژوهش نتایج نشان داد که آموزش تعهد سازمانی موجب کاهش هر سه بعد فرسودگی شغلی یعنی خستگی عاطفی، شخصیت زدایی و فقدان موفقیت فردی کارکنان دخانیات استان یزد می شود.

واژگان کلیدی: تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی، آموزش کارگاهی، کارکنان ادارات دخانیات

1-1 مقدمه

هر یک از افراد جامعه بخش زیادی از زمان زندگی خود را صرف کار می کنند. با توجه به اینکه امروزه انجام هر نوع کار عموما با استفاده از انواع متنوعی از ابزارها و تکنولوژی­ها همراه گشته، عدم استفاده از آنها به منزله عدم توانایی انجام کار، دشوارتر شدن انجام کار و به دنبال آن زدگی از کار و موارد نظیر آن خواهد بود. بنابر این استفاده از تکنولوژی­ها و ارتباط با دیگران در بسیاری از فعالیت­ها به ویژه فعالیتهای شغلی در محیط های سازمانی جزء جدایی ناپذیر  هر کاری است.

شرایط کار در سازمان می­تواند انگیزش، عملکرد و رفتار کارکنان را به کلی تحت تاثیر قرار دهد. طبق تحقیقات انجام شده رفتار کارکنان در سازمان می تواند متأثر از نگرش­هایشان باشد، از این رو، آگاهی از آنها برای مدیران سازمانها ضروری به نظر می رسد. با وجود این، بایستی اذعان کرد، آگاهی از همه نگرشهای کارکنان برای مدیران سازمان اهمیت چندانی نداشته و مدیران نیز علاقه ای به دانستن همه این نگرشها ندارند. درواقع مدیران بیشتر علاقه مند به دانستن آن دسته از نگرشهایی هستند که با کار و سازمان مرتبط است. طبق تحقیقات انجام گرفته در این مورد سه نگرش عمده بیشترین توجه و تحقیق را از سوی محققان به خود جلب کرده اند. این سه نگرش عبارتند از: ۱ – رضایت شغلی۲ – وابستگی شغلی و ۳ – تعهد سازمانی (فرهنگی، 1391).

به اعتقاد مسلچ (2001) زمانی که نگرش افراد به عنوان کارکنان یک سازمان در هر سه حیطه رضایت شغلی، وابستگی شغلی و تعهد سازمانی کاهش پبدا کند، فرسودگی شغلی شکل می­گیرد. تحقیقات بسیاری در رابطه با تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی انجام شده و رابطه بین این دو مفهوم را به شکل­های مختلف کشف کرده اند. در این تحقیق محقق تاثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی را بر کاهش فرسودگی شغلی کارکنان استانهای یزد و کرمان را به آزمایش گذاشته است که در ادامه بدان پرداخته می­شود.

1-2 بیان مسئله

در گذشته صاحب نظران تصور می­کردند سندرم فرسودگی شغلی بیشتر در مشاغل خدمات اجتماعی از قبیل پزشکان، معلمان، پرستاران، کارگران اجتماعی، مشاوران و مأموران رایج است (شیروم و دیگران، 2004). واژه فرسودگی شغلی برای اولین بار در اواخر دهه ۱۹۶۰ توسط فرودنبرگر زمانی که وی علائم خستگی را در کارکنان خود مشاهده کرد تعریف شده، او این پدیده را سندرم تحلیل قوای جسمی و روانی نامید که در افراد شاغل در حرفه های کمک رسان بوجود می آید.

اما امروزه این تصور وجود دارد که فرسودگی شغلی ممکن است در هر شغلی ایجاد شود. شواهد بیانگر آن است که این سندرم برای همه افرادی که در انواع مشاغل فعالیت می کنند، می تواند تهدید بزرگی به شمار آید.  به طوری که اخیرا مشاغل دیگری مانند کارکنان بخشهای اداری و خدماتی نیز در معرض خطر فرسودگی شغلی قلمداد شده اند. همچنین برخی صاحبنظران معتقدند فرسودگی شغلی بدون در نظر گرفتن نوع شغل در میان افرادی که با مردم کار می کنند به میزان های متفاوت اتفاق می افتد (هاکانه و دیگران، 2006). بنابراین می­توان گفت فرسودگی شغلی مشکلی بالقوه در تمام مشاغل به ویژه مشاغل خدماتی از جمله سازمانهای اداری که کارکنان آن با مشتریان، ارباب رجوع و سر وکار دارند به شمار می آید.

در رابطه با فرسودگی شغلی هزینه های مستقیم و غیر مستقیم آن مطرح است. فرسودگی شغلی باعث غیبت کارکنان از محل کار، کاهش کیفیت کار، تعارضات بین فردی با همکاران، مشکلات جسمی- روانی، تغییر شغل و سرانجام ترک خدمت می شود.

بنابراین توجه مدیریت کارکنان به موضوع فرسودگی شغلی سبب ارتقای سلامت  روانی، بهبود روابط بین فردی، افزایش کیفیت ارایه خدمات و کاهش هزینه های ناشی از غیبت، بازنشستگی پیش از موعد و ترک شغل می شود.

نتایج تحقیقات نشان داده است، فرسودگی شغلی موجب تباهی در کیفیت کار و خدمات می گردد که به وسیله کارکنان ارائه می شود و می­تواند عاملی برای ترک کار ، غیبت ، کاهش روحیه و مسئولیت پذیری گردد. علاوه بر این فرسودگی شغلی با نگرانی های شخصی مثل خستگی جسمی، بی خوابی، افزایش مصرف دارو و مسایل پدیده فرسودگی شغلی دامن گیر افراد مختلف در مشاغل گوناگون می گردد که فرد را متحمل فشار کاری زیاد و رضایت کم می نماید و کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگی های فردی شاغل می تواند بر بهداشت روانی افراد شاغل تاثیر بگذارد و موجب کاهش بهره وری نیروی انسانی و تولید و توسعه گردد.  فرسودگی شغلی واژه­ای برای توصیف دگرگونی های نگرش، روحیه، و رفتار در جهت منفی و رویارویی با فشارهای روانی مربوط به کار است. فرسودگی معمولاً در مشاغلی پدید می آید که افراد بیشترین ساعات کاری خود را در ارتباط نزدیک با مردم می گذرانند. فرسودگی شغلی می تواند باعث افت کیفیت ارائه خدمات شود و عاملی برای دست کشیدن از شغل، عیب جویی از کار یا ضعیف روحیه باشد. نشانگان فرسودگی شغلی، یک اختلال روانی نیست ولی طی زمان، به آهستگی گسترش می یابد و می تواند به یک ناتوانی روانی تبدیل شود ) شافلی، مزلج و مارک، 1994).

اغلب متخصصان فرسایش شغلی و آسیب­های مختلف آن را با تعهد سازمانی در ارتباط می­دانند. تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سال‌های گذشته موردعلاقه بسیاری از محققان رشته های رفتار سازمانی و روان‌شناسی خصوصاً روان‌شناسی اجتماعی بوده است (رکنی نژاد، 1386). این نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است که شاید عمده ترین این تغییر در قلمرو مربوط به نگرش چند بعدی به این مفهوم تا نگرش یک بعدی به آن بوده است.( همان) همچنین باتوجه به تحولات اخیر در حیطه کسب و کار از جمله کوچک سازی‌ها و ادغام‌های شرکت‌ها در یک‌دیگر عده ای از صاحب‌نظران را بر آن داشته تا اظهار کنند که اثر تعهد سازمانی بر دیگر متغیرهای مهم در حوزه مدیریت از جمله ترک شغل، غیبت و عملکرد کاهش یافته است و به همین جهت بــررسی آن بی مورد است (ساقروانی ،1388). اما عده ای دیگر از محققان این دیدگاه را نپذیرفته و معتقدند که تعهد سازمانی اهمیت خود را از دست نداده است و همچنان می تواند مورد توجه قرار گیرد (فرهنگی ،1384).

درتحقیقات انجام شده درباره سازمان، سه نگرش عمده بیشترین توجه را از سوی محققان به خود جلب کرده است. این سه نگرش عبارتند از: ۱ –رضایت شغلی[1] ۲ – وابستگی شغلی[2] ۳ – تعهد سازمانی[3] (رکنی نژاد ، 1386). این تحقیقات به خوبی نشان می­دهد که ارکان یک سازمان بر نیروی انسانی آن استوار است. عوامل تعهد سازمانی و فرسایش شغلی کارکنان از جمله موضوعاتی هستند که اکثر سازمانها را با چالش مواجه کرده است.

در این زمینه تحقیقات بسیاری انجام گرفته است. اگر چه تحقیقات در زمینه رابطه بین تعهد سازمانی و فرسایش شغلی انجام شده است، در رابطه با آموزش تعهد سازمانی و تاثیر آن برکاهش فرسودگی شغلی در ایران تحقیق انجام نشده است. بدین منظور پژوهش حاضر درصدد است که تعیین کند آیا کارگاه آموزشی تعهد سازمانی بر کاهش فرسودگی شغلی کارکنان ادارات دخانیات یزد و کرمان اثر بخش است؟

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق

نگهداری نیروی انسانی و مقابله با بازنشستگی زودرس به عنوان پدیدهای محسوب می­شود که در صنایع سخت حائز اهمیت است و همواره نیروی انسانی که دارای شرایط سختی کار می­باشند در معرض بروز آسیب- های جسمانی و روانی قرار می­گیرند. با توجه به اهمیت پیشگیری که در سه حیطه پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالث انجام می گیرد باید با استناد به اصول و فنون مدیریت منابع انسانی تلاش نمود تا مدیریت فشارآورهای شغلی در زمینه های متفاوت اعمال گردیده و بتوان فشارآورهای نامطلوب را حذف نموده و فشارآورهای مطلوب را به سوی چالش­های شغلی سوق داد. از آنجایی که مقابله با فشار شغلی و مدیریت فشارآورهای شغلی در صنعت نوین حائز اهمیت است و به عنوان یکی از محورهای اصلی مدیریت منابع انسانی شناخته می شود شرکت حفاری ایران بر این دیدگاه تأکید دارد تا بتواند اقدامات سودمندی را در راستای مدیریت فشارآورهای شغلی انجام دهد. اینگونه اقدامات زمانی حاصل می شود که مرزبندی واضح و دقیقی بین تحقیقات بنیادی و کاربردی حذف شده و بتوان با برنامه ریزیهای استراتژیک از یافته های پژوهشی به عنوان سند علمی و پژوهشی در توسعه منابع انسانی بهره گرفت و اقدامات سودمند مدیریتی را مبتنی بر پژوهش، استوار نمود. اجرای اینگونه تحقیقات که از یک سو به توصیف و از سویی دیگر به تبیین فرسودگی شغلی معطوف است می تواند دادههای ضروری را برای اقدامات پیشگیری فراهم سازد و از این طریق مدیریت فشارآورهای شغلی را در سطح خرد و کلان مدیریت منابع انسانی استوار نموده و بازدهی نیروی انسانی را به حداکثر امکان ارتقاء داد. بنابراین، بررسی فشارآورهای شغلی و بروز فرسودگی شغلی یکی از مهمترین اولویتهای پژوهشی محسوب می­گردد؛ زیرا فقدان اطلاعات و یافته های پژوهشی در زمینه نوع و میزان فرسودگی شغلی باعث می­شود تا برنامه ریزان نیروی انسانی در هاله­ای از ابهام فرو رفته و نتوانند اقدامات پیشگیری را صورت دهند. از اینرو، نگهداری نیروی انسانی و مقابله با بازنشستگی زودرس به­عنوان پدیدهای محسوب می­شود که در صنایع سخت حائز اهمیت است و همواره نیروی انسانی که دارای شرایط سختی کار می­باشند در معرض بروز آسیب­های جسمانی و روانی قرار می گیرند. با توجه به اهمیت پیشگیری که در سه حیطه پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالث انجام می­گیرد باید با استناد به اصول و فنون مدیریت منابع انسانی تلاش نمود تا مدیریت فشارآورهای شغلی در زمینه های متفاوت اعمال گردیده و بتوان فشارآورهای نامطلوب را حذف نموده و فشارآورهای مطلوب را به سوی چالش­های شغلی سوق داد.

به طور خلاصه اغلب تحقیقات در این زمینه رابطه بین فرسودگی شغلی را با دیگر متغییرها مورد بررسی قرار داده اند. ولی از آنجا که طراحی و اجرای کارگاه­های آموزشی بر خلاف آموزش و تدریس، یک فعالیت علمی – اجرایی است و این قابلیت را دارد که همزمان دانش، نگرش و مهارت مخاطب را در فرایند یادگیری درگیر سازد، کاربرد آن برای کاهش فرسودگی شغلی می­تواند نسبت به دیگر روش­ها اثرات قابل توجهی داشته باشد. لذا اجرای کارگاه آموزشی در این زمینه با شرایط و تجربیات واقعی کارکنان همخوانی دارد. بنابراین کارگاه آموزشی می­تواند یک رویکرد جدید (آموزشی – اجرایی) در زمینه کاهش فرسایش شغلی باشد.

 

1-4 اهداف پژوهش

1-4-1هدف علمی (کلی):

تعیین تأثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش فرسودگی شغلی کارکنان اداره دخانیات استان یزد .

1-4-2اهداف کاربردی (جزئی):

  • تعیین تأثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش خستگی عاطفی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد .
  • تعیین تأثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش شخصیت زدایی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد .
  • تعیین تأثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش فقدان موفقیت فردی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد .

 

1-5  فرضیه های پژوهش

1-5-1فرضیه اصلی تحقیق

آموزش کارگاهی تعهد سازمانی سبب کاهش فرسودگی شغلی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد می­شود.

1-5-2فرضیه های جزئی تحقیق

  • آموزش کارگاهی تعهد سازمانی سبب کاهش خستگی عاطفی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد می­شود.
  • آموزش کارگاهی تعهد سازمانی سبب کاهش شخصیت زدایی کارکنان اداره دخانیات استان یزد می­شود.
  • آموزش کارگاهی تعهد سازمانی سبب کاهش فقدان موفقیت فردی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد می­شود

 

1-6 تعاریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق

1-6-1تعریف مفهومی متغییرهای تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ب.ظ ]




1-3-1اهمیت و ضرورت نظری.. 6

1-3-2  اهمیت و ضرورت عملی.. 6

1-4 سوالات تحقیق.. 7

1-5 تعریف مفاهیم و اصطلاحات.. 7

1-6 محدودیت های پژوهش.. 11

2-1 تعریف و تدقیق مفاهیم.. 13

2-1-1 تعریف اخلاق.. 13

2-1-2 تربیت اخلاقی.. 13

2-1-3 علم اخلاق.. 14

2-1-4 فرااخلاق.. 16

2-2 مباحث تاریخچه ای.. 16

2-3 خطوط کلی پژوهش های اخلاقی.. 30

2-3-1 اخلاق توصیفی.. 30

2-3-2 اخلاق هنجاری.. 30

2-3-3 فرا اخلاق.. 32

2-4تحقیقات انجام یافته.. 36

2-4-1 تحقیقات داخلی.. 36

2-4-2 تحقیقات خارجی.. 41

3-1روش شناسی تحقیق.. 45

3-2جامعه ی تحقیق.. 46

3-3 نمونه تحقیق.. 46

3-4 ابزار تحقیق.. 46

4-1تجزیه و تحلیل یافته ها.. 48

4-1-1 دلالتهای مربوط به اخلاق از دیدگاه اثبات گرا.. 48

4-1-2 دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه طبیعت گرا.. 58

4-1-3- دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه مور.. 64

4-1-4 دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه روسو.. 73

4-1-5 دلالتهای مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه مور.. 79

 

4-1-6 دلالتهای مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو.. 81

4-1-7 نقاط اشتراک دیدگاه اثبات گرا وطبیعت گرا از دیدگاه مور و روسو در زمینه ی تربیت اخلاقی.. 87

4-1-8 نقاط افتراق دیدگاه اثبات گرا و طبیعت گرا از دیدگاه مور و روسو در زمینه ی تربیت اخلاقی.. 89

5-1 بحث ، نقد و نتیجه گیری.. 95

5-2محدودیت های پژوهش.. 99

5-3پیشنهادات.. 100

5-3-1پیشنهادات حاصل تحقیق.. 100

5-3-2پیشنهادات برای تحقیقات بعدی.. 100

فهرست منابع و مآخذ.. 102

چکیده انگلیسی  ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………107

بیان مسئله :

یکی از مسائل مهمی که تعلیم و تربیت معاصر با آن رو به‏روست، مسئله تربیت اخلاقی است. اهمیت تربیت اخلاقی در نظام‌های آموزشی و پرورش، امری بدیهی و غیر قابل انکار است. اصولاً اخلاق و تربیت اخلاقی، یکی از ارکان اساسی فرهنگ بشری را تشکیل می‏دهد. به همین دلیل، این موضوع از دیرباز مورد توجه بوده و امروزه نیز در بسیاری از کشورها مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی او نقش بسزایی دارد، به طوری که اگر انسان تمامی علوم را تحصیل کند و کلیه نیروهای طبیعت را به تسخیر خویش در آورد، اما از تسخیر درون و تسلط بر نفس خود ناتوان باشد، از رسیدن به سعادت و نیل به کمال باز می‌ماند. تمامی پیشرفت‌های علمی و صنعتی در صورتی که با اصلاح درون انسان همراه نباشد، کاخ‌های سر به فلک کشیده‏ای را می‌مانند که بر فراز قله آتشفشان بنا شده باشد. از این‌رو، تربیت روحی و اخلاقی انسان برای هر جامعه‌ای امری حیاتی است. با وجود این، نگاهی به اوضاع جوامع بشری نشان می‌دهد آنچه قبل از همه به دست فراموشی سپرده شده، تربیت اخلاقی و معنوی انسان است.(نوروزی ،عاطفت دوست ،53:1930)

در حوزه ی اخلاقیات ، یکی از مباحثی که مطرح است و بویژه مربیان اخلاقی و فیلسوفان اخلاقی بدان توجه داشته اند ، تربیت اخلاقی[1]است.در اینجا باید به تمایز میان دو واژه ی اتیکز[2] و مورال[3]  اشاره کرد.   واژۀ اتیکز به معنای اخلاق و از واژۀ یونانی Ethiko به معنای شخص گرفته شده و با واژۀ Ethos به معنای خلق و منش مرتبط و هم معنا است و گاه به معنای عرف و عادت [4] یا کاربرد[5] و کارکرد ترجمه و استعمال می‌شود. واژۀ Morality نیز از واژۀ لاتین Moralize گرفته شد و با افعالی که بدون لحاظ ویژگی‌ها و شخصیت فردی درست یا نادرست‌اند مرتبط است.(حسینی 1387)

در ارتباط با اهمیت تربیت اخلاقی ، بیان خاستگاههای فلسفی به ما کمک میکند به صورت روشن تری به تربیت خلاقی بپردازیم.از جمله ی این موارد روشن کردن مبانی فلسفی هرکدام از دیدگاهها و رویکردهای فلسفی است.در دیدگاهها و رویکردهای تربیت اخلاقی ، 2 رویکرد عمده وجود دارد : رویکرد اثبات گرایانه [6] که در فلسفه با کار فیلسوفانی چون برتراند راسل و جورج ادوارد مور ، بویژه با تولد فلسفه ی تحلیلی به اوج میرسد . رویکرد دوم ، رویکرد طبیعت گرا [7] که به نوعی مقابل رویکرد اثبات گرا بوده و با کار روسو و کانت در قردن هفدهم ادامه پیدا میکند.باید گفت که روشهای کمّی در مباحث مربوط به اخلاقیات از رویکرد اثباتگرایی و روشهای کیفی از طبیعت گرایی نشات میگیرد.

در این پژوهش ،هدفمان این است که این دو رویکرد را از دیدگاه نمایندگان برجسته ی آنها یعنی ژان ژاک روسو و جورج ادوارد مور، به مقابله بکشیم تا مفهوم تربیت اخلاقی بیشتر و بهتر مشخص شود و از این طریق دریابیم که در عصر حاضر ، در زمینه ی تربیت اخلاقی ، با مشخص کردن نقاط قوت و ضعف هر دو دیدگاه ، کدام یک می تواند بیشتر کمک کند. مهمترین دلیل انتخاب این موضوع و به مقابله کشیدن این دو دیدگاه ، این مسئله است که دیدگاه اثبات گرایی به نوعی نماینده ی روش های کمیت گرا در مباحث اخلاقی است و دیدگاه طبیعت گرایی نماینده ی روش های کیفیت گرا است. در واقع به طور کلی نمایندگان اثبات گرا اخلاق را امری کمی و نمایندگان طبیعت گرا اخلاق را امری کیفی میدانند. به عبارت دیگر ، این دو دیدگاه ، دو قطب یک طیف را تشکیل میدهند.در این بین ، نگاهی به پژوهش های انجام شده در این زمینه ، نشان میدهد که تاکنون پژوهش دقیقی در زمینه ی مقایسه این دو دیدگاه درباره ی مبانی اخلاق و تربیت اخلاقی انجام نشده است.در حالی که دو رویکرد مزبور و بویژه نمایندگان آن از صاحبنظران برجسته ی اخلاق و تربیت اخلاقی می باشند.در مورد تربیت اخلاقی از منظر روسو پژوهش های بسیار اندکی انجام شده است که عمده ی آن شامل موارد زیر می باشد: تحول اندیشه تربیت منفی و نقش آن در نظریه ژان ژاک روسو ، کانت و فروبل (سراوانی ، 1383).نتیجه ی این تحقیق نشان میدهد که هر چند روسو نخستین کسی است که بحث تربیت منفی را مطرح کرد و آن را رویاروی روش مرسوم تعلیم و تربیت قرار داد اما کانت زیاده روی های روسو در تربیت منفی را کنار گذاشت و فروبل نیز بر تربیت واگذارنده تاکید کرد .در تحقیق دیگری تحت عنوان اخلاق از دیدگاه روسو و ولتر(جوانبخت ، 1387) روسو از این ایده دفاع می کند که در حالت طبیعی، بدی کردن غیر ممکن است. طبق این نظر، در جامعه باید با ایجاد عدالتی قابل قبول که محکوم و جبران کند به اخلاق پرداخت . با این شیوه می توان انسانها را به مبارزه برضد خودخواهی و تمایلاتشان هدایت کرد. در مورد تربیت یک نوجوان، روسو استدلال می کند که برای غیرطبیعی نکردن ذهنیات نوجوان درباره اخلق، ایده آل آن است که شناخت او را به حسیات محدود کنیم تا او فردی قابل قبول برای اجتماع شود.در مورد اندیشه های اخلاقی و تربیت اخلاقی جورج ادوارد مور نیز ، پژوهشها بسیار اندک و محدود به ترجمه ی آثار و نقد آنها می باشد. پایان نامه ای با عنوان مبانی اخلاق (شهلایی مقدم ،1378)صرفا به ترجمه ی کتاب مبانی اخلاق جورج ادوارد مور پرداخته و در مقدمه ی کتاب ، تحلیلی مختصر درباره ی محتوای کلی کتاب ، فلسفه ی

این مطلب را هم بخوانید :

پایان نامه کارشناسی ارشد : نقش سلبی عدالت ترمیمی در امنیت قضائی تحلیلی ، نگاه مور نسبت به اخلاق و.. ارائه شده است .از این رو در این پژوهش تلاشمان بر این است که به این سوال پاسخ دهیم که نقاط افتراق و اشتراک اندیشه های طبیعت گرایی و اثبات گرایی در مورد مبانی اخلاق و تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو و مور ، چیست؟ این دو رویکرد چه نگاهی به مبانی اخلاق و تربیت اخلاقی دارند ؟

1-2 اهداف تحقیق :

هدف کلی :

بررسی و تعیین نقاط افتراق و اشتراک دو نظریه ی اخلاقی اثبات گرا ( از دیدگاه مور ) و طبیعت گرا ( از دیدگاه روسو ) در خصوص تربیت اخلاقی

اهداف جزئی:

-تعیین دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه روسو

-تعیین دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه مور

-تعیین دلالت های مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه مور

-تعیین دلالت های مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو

-احصاء نکات افتراق این دو دیدگاه در  خصوص تربیت اخلاقی

-احصاء نکات اشتراک این دو دیدگاه درخصوص تربیت اخلاقی

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق :

1-3-1اهمیت و ضرورت نظری :

الف ) بسط و گسترش دامنه ی نظری مربوط به اخلاق و تربیت خلاقی

ب) کمک فکری نظری جهت حل چالشها و تنگناهای نظری در حوزه ی مفهوم سازی اخلاق و تربیت اخلاقی

1-3-2  اهمیت و ضرورت عملی  :

الف ) کمک و مساعدت به معلمان بویژه معلمان دینی ، اخلاق و الهیات در خصوص روشنگری بیشتر مفاهیم تربیت اخلاقی

ب) کمک به برنامه ریزان آموزشی و درسی در حوزه کیفیت بخشی به برنامه های آموزش دینی و اخلاقی

ج) کمک به کارشناسان آموزشی و مدیران اجرایی در جهت برنامه ریزی بهینه در حوزه ی آموزشهای اخلاقی

1-4 سوالات تحقیق :

  • دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه اثبات گرا چیست ؟
  • دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه طبیعت گرا چیست ؟
  • دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه مور چیست؟
  • دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه روسو چیست؟
  • دلالتهای مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه مور چیست؟
  • دلالتهای مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو چیست؟
  • نقاط اشتراک دیدگاه اثبات گرا و طبیعت گرا از دیدگاه مور و روسو در زمینه ی تربیت اخلاقی چیست ؟
  • نقاط افتراق دیدگاه اثبات گرا و طبیعت گرا از دیدگاه مور و روسو در زمینه ی تربیت اخلاقی چیست ؟

1-5 تعریف مفاهیم و اصطلاحات

اخلاق[8] :   اخلاق، واژه‌ای عربی است که از خُلق مشتق شده است و معنای آن را سرشت و سجیه دانسته‌اند، چه این رفتار و سجیه، پسندیده و نکو باشد و چه ناپسند و رذیلانه.در زبان انگلیسی هم از اخلاق، با دو واژه Ethics و Morality تعبیر می‌شود و گاه فرق‌هایی نیز بین این دو واژه و کاربردهایی آن‌ها در متون و محاورات عرفی و اصطلاحی در نظر گرفته می‌شود. واژۀ Ethics به معنای اخلاق و از واژۀ یونانی Ethiko به معنای شخص گرفته شده و با واژۀ Ethos به معنای خلق و منش مرتبط و هم معنا است و گاه به معنای عرف و عادت (Custom) یا (Usag) کاربرد و کارکرد ترجمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ب.ظ ]




1-1 مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………2

2-1بیان مساله…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….3

3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق

1-3-1اهمیت نظری……………………………………………………………………………………………………………………………………………………5

2-3-1اهمیت عملی………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 5

4-1هدفهای تحقیق

1-4-1هدف کلی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….6

2-4-1اهداف جزئی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………6

5-1فرضیه های تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 7

6-1تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

1-6-1تعریف مفهومی متغیرها……………………………………………………………………………………………………………………………………..8

2-6-1تعریف عملیاتی متغیرها……………………………………………………………………………………………………………………………………..9

فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه تحقیق

بخش اول:ارزشیابی

1-2مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..12

2-2تعاریف ارزشیابی………………………………………………………………………………………………………………………………………………..12

3-2تاریخچه ارزشیابی………………………………………………………………………………………………………………………………………………14

4-2اهمیت و ضرورت ارزشیابی……………………………………………………………………………………………………………………………….. 17

5-2هدف ارزشیابی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..19

6-2نقش ارزشیابی در آموزش و یادگیری…………………………………………………………………………………………………………………….21

7-2جایگاه عنصر ارزشیابی و ارتباط آن با فرآیند آموزش………………………………………………………………………………………………22

1-7-2مرحله ی پیش از آموزش………………………………………………………………………………………………………………………………..22

2-7-2مرحله ی آموزش……………………………………………………………………………………………………………………………………………23

3-7-2مرحله ی پس از آموزش………………………………………………………………………………………………………………………………….23

8-2جایگاه و نقش ارزشیابی در برنامه آموزش و یادگیری نتیجه مدار……………………………………………………………………………..23

9-2جایگاه و نقش ارزشیابی در برنامه آموزش و یادگیری فرآیند مدار…………………………………………………………………………….24

10-2مراحل ارزشیابی آموزشی………………………………………………………………………………………………………………………………….25

1-10-2مرحله ی طراحی………………………………………………………………………………………………………………………………………….25

 

2-10-2مرحله ی فرآیندی…………………………………………………………………………………………………………………………………………25

3-10-2مرحله ی فرآورده ای…………………………………………………………………………………………………………………………………….26

11-2استانداردهای ارزشیابی………………………………………………………………………………………………………………………………………26

1-11-2استانداردهای اخلاقی و قانونی……………………………………………………………………………………………………………………….26

2-11-2استانداردهای کارآوری و سودبخشی……………………………………………………………………………………………………………….26

3-11-2استانداردهای قابلیت اجرا………………………………………………………………………………………………………………………………27

4-11-2استانداردهای صحت و دقت………………………………………………………………………………………………………………………….27

12-2استانداردهای توانایی های حرفه ای معلمان………………………………………………………………………………………………………….27

13-2انواع ارزشیابی………………………………………………………………………………………………………………………………………………….28

1-13-2دسته بندی ارزشیابی آموزشی با توجه به زمان و اهداف استفاده از آنها………………………………………………………………..28

1-1-13-2ارزشیابی آغازین یا سنجش آغازین……………………………………………………………………………………………………………..28

2-1-13-2ارزشیابی تکوینی………………………………………………………………………………………………………………………………………30

3-1-13-2ارزشیابی پایانی…………………………………………………………………………………………………………………………………………33

2-13-2دسته بندی ارزشیابی آموشی با توجه به ملاک مورد استفاده………………………………………………………………………………..35

1-2-13-2ارزشیابی وابسته به ملاک…………………………………………………………………………………………………………………………..35

2-2-13-2ارزشیابی وابسته به هنجار………………………………………………………………………………………………………………………….36

3-13-2دسته بندی ارزشیابی آموزشی با توجه به موضوع ارزشیابی………………………………………………………………………………..36

1-3-13-2ارزشیابی از دانش آموزان و دانشجویان………………………………………………………………………………………………………..37

2-3-13-2ارزشیابی از برنامه درسی و مواد آموزشی…………………………………………………………………………………………………….37

3-3-13-2ارزشیابی از آموزشگاه……………………………………………………………………………………………………………………………….38

4-3-13-2ارزشیابی از کارکنان آموزشگاه……………………………………………………………………………………………………………………38

14-2انواع آزمون ها………………………………………………………………………………………………………………………………………………….39

1-14-2آزمونهای تشریحی یا انشایی………………………………………………………………………………………………………………………….39

1-1-14-2محاسن و معایب آزمونهای تشریحی…………………………………………………………………………………………………………..40

2-1-14-2قواعد تهیه سوالهای تشریحی……………………………………………………………………………………………………………………..40

2-14-2آزمونهای کوته پاسخ……………………………………………………………………………………………………………………………………..41

1-2-14-2محاسن و معایب سوالهای کوته پاسخ………………………………………………………………………………………………………….41

2-2-14-2قواعد تهیه سوالهای کوته پاسخ………………………………………………………………………………………………………………… 42

این مطلب را هم بخوانید :

3-14-2آزمونهای صحیح-غلط…………………………………………………………………………………………………………………………………..43

1-3-14-2محاسن و معایب آزمونهای صحیح-غلط……………………………………………………………………………………………………..43

2-3-14-2قواعد تهیه سوالات صحیح-غلط………………………………………………………………………………………………………………..44

4-14-2آزمونهای چند گزینه ای………………………………………………………………………………………………………………………………..45

1-4-14-2محاسن و معایب آزمونهای چند گزینه ای……………………………………………………………………………………………………45

15-2روشهای مختلف ارزشیابی…………………………………………………………………………………………………………………………………46

1-15-2ارزشیابی از طریق مشاهده……………………………………………………………………………………………………………………………. 46

2-15-2ارزشیابی از طریق انجام کار……………………………………………………………………………………………………………………………47

3-15-2ارزشیابی از طریق آزمون شفاهی…………………………………………………………………………………………………………………….47

14-15-2ارزشیابی از طریق آزمون کتبی……………………………………………………………………………………………………………………. 47

16-2الگوهای ارزشیابی…………………………………………………………………………………………………………………………………………….48

1-16-2رویکرد مبتنی بر هدف………………………………………………………………………………………………………………………………….48

2-16-2رویکرد مبتنی بر مدیریت……………………………………………………………………………………………………………………………….49

3-16-2رویکرد مبتنی بر مصرف کننده………………………………………………………………………………………………………………………..49

4-16-2رویکرد مبتنی بر نظر متخصصان……………………………………………………………………………………………………………………..50

5-16-2رویکرد مبتنی بر اختلاف نظر متخصصان…………………………………………………………………………………………………………50

6-16-2رویکرد طبیعت گرایانه و مبتنی بر مشارکت کنندگان…………………………………………………………………………………………51

بخش دوم:معلم

1-2مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..51

2-2صلاحیت های معلمی……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 52

1-2-2صلاحیتهای شناختی………………………………………………………………………………………………………………………………………..52

2-2-2صلاحیت های عاطفی…………………………………………………………………………………………………………………………………….52

3-2-2صلاحیتهای مهارتی……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 53

3-2ارتباط متقابل معلم و دانش آموز…………………………………………………………………………………………………………………………..55

4-2نقش معلم………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….56

5-2وظایف و مسئولیت های معلم………………………………………………………………………………………………………………………………57

6-2خصوصیات ذاتی معلم…………………………………………………………………………………………………………………………………………58

بخش سوم:پیشینه تحقیق

الف)تحقیقات داخلی………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 61

ب)تحقیقات خارجی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………64

ج)جمع بندی مبانی نظری و پیشینه تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………..66

د)چهارچوب مفهومی پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………68

فصل سوم:روش شناسی تحقیق

1-3مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..70

2-3روش پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 71

3-3قلمرو پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………………71

4-3جامعه آماری………………………………………………………………………………………………………………………………………………………71

5-3نمونه نحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….72

6-3ابزارهای تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………………………….72

7-3روایی ابزار اندازه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………………….73

8-3پایایی ابزار اندازه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………………….73

9-3شیوه ی انجام تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………. 73

10-3 شیوه تحلیل داده ها………………………………………………………………………………………………………………………………………….75

فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها

1-4مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..77

2-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر مقطع ابتدایی در گروه کنترل………………………………………………….79

3-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر مقطع ابتدایی  در گروه آزمایش………………………………………………80

4-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر مقطع ابتدایی در گروه کنترل…………………………………………………81

5-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر مقطع ابتدایی در گروه آزمایش………………………………………………82

6-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر دوره متوسطه اول در گروه کنترل……………………………………………83

7-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر دوره متوسطه اول در گروه آزمایش…………………………………………84

8-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر دوره متوسطه اول در گروه کنترل…………………………………………..85

9-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر دوره متوسطه اول در گروه آزمایش……………………………………….86

10-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر دوره متوسطه دوم در گروه کنترل………………………………………….87

11-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر دوره متوسطه دوم در گروه آزمایش……………………………………….88

12-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر دوره متوسطه دوم در گروه کنترل………………………………………. 89

13-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر دوره متوسطه دوم در گروه آزمایش……………………………………..90

14-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل در برابر گروه آزمایش دوره ابتدایی……………………………………91

15-4 تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل بر حسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره ابتدایی………….92

16-4 تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه آزمایش بر حسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره ابتدایی………93

17-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل در برابر گروه آزمایش دوره متوسطه اول……………………………94

18-4 تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل بر حسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره متوسطه اول….95

19-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه آزمایش برحسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره متوسطه اول….96

20-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل در برابر گروه آزمایش دوره متوسطه دوم……………………………97

21-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل بر حسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم…..98

22-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه آزمایش برحسب جنسیت درمیان دانش آموزان دوره متوسطه دوم…..99

23-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه اول پژوهش……………………………………………………………………………………………100

24-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه دوم پژوهش……………………………………………………………………………………………101

25-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه سوم پژوهش…………………………………………………………………………………………..102

26-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه چهارم پژوهش……………………………………………………………………………………….103

27-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه پنجم پژوهش………………………………………………………………………………………….104

28-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه ششم پژوهش………………………………………………………………………………………….105

29-4 نتایج به دست آمده از مقایسه نمرات دانش آموزان پسر دوره ابتدایی با نمرات دانش آموزان دختر دوره ابتدایی…………106

30-4 نتایج به دست آمده از مقایسه نمرات دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول با نمرات دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….107

31-4 نتایج به دست آمده از مقایسه نمرات دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم با نمرات دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….108

32-4جمع بندی…………………………………………………………………………………………………………………………………………….109

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

1-5 مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….111

2-5جمع بندی نتایج بررسی فرضیه های پژوهش………………………………………………………………………………………………………112

1-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره یک پژوهش……………………………………………………………………………………………………..112

2-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره دو پژوهش………………………………………………………………………………………………………113

3-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره سه پژوهش……………………………………………………………………………………………………..114

4-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره چهار پژوهش…………………………………………………………………………………………………..115

5-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره پنج پژوهش…………………………………………………………………………………………………….117

6-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره شش پژوهش…………………………………………………………………………………………………..118

3-5 نتیجه گیری نهایی از پژوهش حاضر با توجه به نتایج به دست آمده از شش فرضیه ی پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..120

4-5 پیشنهادهای کاربردی پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………122

5-5 پیشنهاد عناوین جهت پژوهش های آتی…………………………………………………………………………………………………………….123

6-5 محدودیت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………..124

فهرست منابع

الف)منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………125

ب)منابع انگلیسی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………128

ضمائم…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..130

مقدمه

از یک جنبه باید گفت فعالیت‌های آموزشی هر کشور را می‌توان سرمایه‌گذاری یک نسل برای نسل دیگر دانست. هدف اصلی این سرمایه‌گذاری، توسعه‌ی انسانی است. بر این اساس نظام آموزشی را می‌توان یکی از پیچیده‌ترین زیر نظام‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی منظور داشت. ازنظر تماس با افراد جامعه نظام آموزشی از بالاترین میزان تماس و ارتباط برخوردار است. به‌طوری‌که نظام آموزش‌وپرورش ازنظر نیروی انسانی بالاترین تعداد افراد شاغل را در میان دستگاه‌های دولتی در بردارد؛ بنابراین با توجه به گستردگی و پوشش وسیع فعالیت‌های نظام آموزشی، ارزشیابی از نیروی انسانی، ارزشیابی از برنامه‌ها، ارزشیابی کارکنان، ارزشیابی خدمات آن‌ها و ارزشیابی از عملکرد دانش‌آموزان می‌تواند نقش مؤثری در فراهم آوردن کیفیت آموزشی داشته باشد. پس با توجه به این‌که نظام آموزشی وظیفه‌ی سنگینی را بر عهده دارد، لازم است در طراحی و اجرای فعالیت‌های آن، از مطلوب‌ترین شیوه‌ها استفاده شود (بازرگان،12:1391-11).

اما از جنبه‌ی دیگر باید تأکید شود که موفقیت تحصیلی و فردی دانش‌آموزان درگرو فرآیند تعاملات بین فردی با معلمان هست. هنگامی‌که سبک‌های تعاملی معلم با دانش‌آموز سازنده و مؤثر باشد، معلم هم فراهم‌کننده فرصت‌های یادگیری، هم عاملی اساسی در ارضاء دل‌بستگی‌ها و نیازها و هم پرورش‌دهنده‌ی مهارت‌های اساسی و مهم در دانش‌آموزان است. در این موارد، معلم به نیازها، ترجیحات و دل‌بستگی‌های دانش‌آموزان اهمیت می‌دهد و در رابطه‌ی گرم و صمیمانه و منطقی با شیوه‌ای غیر کنترلی و تهدیدکننده به آموزش می‌پردازد. در این زمینه تحقیقات متعددی در ارتباط با تأثیر ویژگی‌های رفتاری و نوع تعامل معلم بر رفتار، شناخت و عواطف دانش‌آموزان انجام‌گرفته است. در گروهی از تحقیقات بر سبک‌های تعاملی معلم و تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی و فعالیت‌های کلاسی دانش‌آموزان تأکید شده است. نتایج این گروه از تحقیقات حاکی از آن است که سبک تعاملی دانش‌آموز محوری تأثیر مثبت و بسزایی در پیشرفت تحصیلی آنان دارد (البرزی و همکاران،1390: 2).

به همین خاطر می‌توان اذعان کرد رفتار و چگونگی برخورد معلم در ارزشیابی و پیشرفت دانش‌آموزان نقش بسزایی دارد. در همین راستا برای رسیدن به این امر در این پژوهش تصمیم گرفته شد تأثیر نوع رفتار معلم در ارزشیابی از دانش‌آموزان فقط در حین برگزاری امتحان سنجیده شود.

 

2-1 بیان مسئله

سنجش[1] و ارزشیابی[2] دانش‌آموزان به‌عنوان یک عنصر کلیدی و مهم برای اصلاح مدارس، بهبود آموزش و یادگیری به شمار می‌آید (استیگینز،2004). همچنین خلخالی (1381) اظهار می‌کند: ارزشیابی و امتحانات از دیرباز نقش مهمی در جامعه‌ی انسانی بازکرده است و به علت نقش مهم و حساس آن، موردنقد و بررسی و مطالعه فراوانی قرارگرفته است. در اهمیت ارزشیابی همین بس که با مراجعه به ادبیات و پیشینه موضوع با حجم انبوهی از متون و منابع در خصوص آزمون و ارزیابی مواجه می‌شویم که به‌نقد و بررسی و اصلاح روش‌های اندازه‌گیری تربیتی پرداخته است.

درزمینه ی نقش معلم در فرآیند یادگیری دانش‌آموزان، محققان تربیتی در طی ده‌ها کار تحقیقی نشان دادند که معلمان می‌توانند انگیزش دانش‌آموزان را از طریق ساختار پاداش کلاسی، انضباط کلاسی و برنامه درسی تحت تأثیر قرار دهند. تحقیقات جدیدتری درزمینه ی نقش معلم در عملکردهای شناختی، انگیزشی و تحصیلی دانش‌آموزان در حال انجام است (میر و ترنر،2006؛ شو تز و دی کیور،2002؛ ساکیز،2007). در همین راستا شعبانی (1387) می‌گوید علت ترس و اضطراب از ارزشیابی، بیشتر ناشی از عملکردهای غلط معلمان و روش‌های نادرست ارزشیابی است.

سبحانی نژاد و زمانی منش (1391) در تحقیقی که انجام دادند اولویت‌بندی معلم اثربخش را به ترتیب شامل الف) ابعاد شخصیتی؛ ب)، ارزشیابی؛ ج) تدریس؛ د) مدیریت کلاس درس می‌دانند. لوی[3] و مینگ[4] (2009) مطالعه‌ای کیفی در مورد معلمان اثربخش در کشور چین انجام دادند و طبق تحقیقات و مطالعات انجام داده دراین‌باره به این نتیجه رسیدند که ابعاد معلمان اثربخش عبارت از چهار مؤلفه هست:1) اخلاق معلم؛2) مهارت‌های حرفه‌ای معلم؛3) پیشرفت حرفه‌ای معلم؛4) تأثیر معلم در نمره امتحانات دانش‌آموزان. ساوا[5] (2002) در پژوهشی با عنوان علل بروز تعارض در رفتار معلم و تأثیر آن بر عملکرد تحصیلی و ویژگی‌های روان‌تنی دانش‌آموزان الگویی را ارائه داده است و نشان داده است که متغیرهای پیش‌بین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر متغیرهای ملاک دارند. در پژوهشی که مهاجری و همکاران (1391) باهدف رابطه‌ی بین قابلیت‌های حرفه‌ای معلمان دوره ابتدایی با عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان انجام دادند به این نتیجه رسیدند که رابطه‌ی معنی‌داری بین قابلیت‌های حرفه‌ای معلمان با عملکرد دانش‌آموزان وجود دارد. در تحقیقی که فانی و خلیفه (1388) تحت عنوان بررسی ادراک از رفتار معلم با خود پنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان دوره راهنمایی شهر شیراز انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین ادراک از رفتار معلم و خود پنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی به‌طورکلی و به تفکیک جنسیت و پایه، درمجموع رابطه‌ای معنادار وجود دارد.

بنابراین با توجه به مطالبی که بیان شد می‌توان گفت در توسعه‌ی آموزش‌وپرورش ملاک‌ها و برگ خریدهای بسیاری نقش دارند، یکی از مهم‌ترین این ملاک‌ها نظام ارزشیابی در آموزش‌وپرورش است. در درون نظام ارزشیابی نیز عوامل زیادی قرار دارند؛ یکی از این عوامل دانش‌آموز است که نقش مؤثری در نظام آموزشی دارد. پس اگر ما شرایط مناسب را برای عملکرد این دانش‌آموزان در درون نظام آموزشی و نظام ارزشیابی فراهم کنیم تا آن‌ها بتوانند استعدادها و توانایی‌ها و عملکرد خودشان را به بهترین نحو به نمایش بگذارند این باعث بهبود و پیشرفت نظام آموزشی و رسیدن به بهترین نتیجه می‌شود. عامل دیگر معلم است و ازاین‌جهت معلم نقش انکارناپذیری در ارتقا و پیشرفت دانش‌آموزان و بخصوص تأثیر زیادی در سیستم ارزشیابی از دانش‌آموزان دارد. پس در اینجا با توجه به این امر که شخص معلم است که همیشه در ارتباط و تعامل بادانش‌آموزان است و ازهرجهت بر عملکرد و نگرش آن‌ها تأثیر می‌گذارد پس باید به طریقه برخورد و نوع رفتار معلم بادانش‌آموزان همیشه توجه کافی داشته باشیم. لذا با توجه به این گفته‌ها باید نوع رفتار معلم به‌عنوان یک مؤلفه یا متغیر و تأثیر آن بر عملکرد دانش‌آموزان (ارزشیابی از دانش‌آموزان) بیش‌ازپیش در درون نظام آموزشی موردتوجه قرار بگیرد. همچنین با توجه به این امر که درس ریاضی یک از درس‌های پایه و مهم در همه‌ی مقاطع تحصیلی هست و معمولاً دانش‌آموزان بیشتر در این درس مشکل‌دارند لذا امتحان از درس ریاضی به‌عنوان ملاک انتخاب‌شده است. به همین خاطر در این پژوهش نقش و تأثیر نوع رفتار معلم در ارزشیابی از دانش‌آموزان در درس ریاضی موردبررسی قرارگرفته است. درهرصورت سؤال اصلی تحقیق حاضر به این صورت است:

«آیا نوع رفتار[6] معلم تأثیری[7] در نتایج[8] ارزشیابی[9] از دانش‌آموزان در هنگام برگزاری امتحان[10] دارد؟

3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق

الف. اهمیت نظری:

  1. افزایش دانش نظری در زمینه ارزشیابی آموزشی.
  2. افزایش اطلاعات نظری درباره معلمان اثربخش و صلاحیت‌های و مهارت‌های معلم.

ب. اهمیت عملی:

  1. کمک به مسئولان برای شناسایی مشکلات نظام ارزشیابی موجود و اقدام برای حل این مشکلات.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ب.ظ ]




1-2. بیان مسئله Error! Bookmark not defined.

1-3. اهداف پژوهش Error! Bookmark not defined.

1-3-1. هدف کلی Error! Bookmark not defined.

1-3-2. اهدف جزئی Error! Bookmark not defined.

1-۴. پرسش‌های پژوهش Error! Bookmark not defined.

۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش Error! Bookmark not defined.

1-۶. تعریف‌های عملیاتی متغیرهای پژوهش Error! Bookmark not defined.

فصل دوم Error! Bookmark not defined.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش Error! Bookmark not defined.

2-1. مقدمه Error! Bookmark not defined.

۲-۲ . مبانی نظری تحقیق Error! Bookmark not defined.

۲-2-1. سرفصل فرعی در مورد مبانی نظری تحقیق Error! Bookmark not defined.

۲-2-2. سرفصل فرعی در مورد مبانی عملی تحقیق Error! Bookmark not defined.

۲-3. پیشینه در داخل کشور Error! Bookmark not defined.

۲-4. پیشینه در خارج از ایران Error! Bookmark not defined.

2-5. جمع بندی و چهارچوب پژوهش Error! Bookmark not defined.فصل سوم Error! Bookmark not defined.

روش پژوهش Error! Bookmark not defined.

3-1. مقدمه Error! Bookmark not defined.

۳-۲. روش پژوهش Error! Bookmark not defined.

3-۳. جامعه پژوهش Error! Bookmark not defined.

۳-۴. روش نمونه‌گیری و حجم نمونه Error! Bookmark not defined.

3-5. ابزار گردآوری داده‌ها Error! Bookmark not defined.

3-7. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها Error! Bookmark not defined.

فصل چهارم Error! Bookmark not defined.

یافته‌های پژوهش Error! Bookmark not defined.

4-1. سؤال اول Error! Bookmark not defined.

۴-۲. سؤال دوم Error! Bookmark not defined.

4ـ3.سؤال سوم……………………………………………………………………………………………………………..3

دانلود پایان نامه

 

فصل پنجم Error! Bookmark not defined.

نتیجه‌گیری و بحث Error! Bookmark not defined.

5-1. سؤال اول: Error! Bookmark not defined.

۵-۲. سؤال دوم: Error! Bookmark not defined.

۵ـ3 سؤال سوم: Error! Bookmark not defined.

۵-4 نتیجه‌گیری Error! Bookmark not defined.

۵-5. پیشنهادات Error! Bookmark not defined.

۵-6 محدودیت های پژوهش Error! Bookmark not defined.

منابع Error! Bookmark not defined.

 

فصل اول

 مقدمه:

 

حیات طیبه یکی از مقولات بنیادی در اندیشه‌ی بشر معاصر است. مسلمان و غیرمسلمان از منظر خاص خود این موضوع را موردمطالعه قرار داده‌اند و با توجه به دیدگاه‌های مکتبشان از آن تعریفی ارائه داده‌اند.

اصطلاح حیات طیبه برگرفته از قرآن کریم (آیه‌ی 97 سوره نحل) است. حیات پاک در اصطلاح اسلامی نوعی زندگی است که انسان در ارتباط باخدا به آن دست می‌یابد و با دست یافتن به آن در همه‌ی ابعاد وجودی خود از پلیدی برکنار خواهد ماند. این ابعاد شامل جسم، اندیشه و اعتقاد، میل، اراده و عمل است. (باقری،1389)

قرآن حیات طیبه را به‌عنوان حیات واقعی بیان نموده است. حیات طیبه اثر خاص و محصول نوعی زندگی است که در آن التزام و پای بندی به احکام و معارف دین، تحقق عینی و عملی یافته است. در حیات طیبه طهارت و پاکی، جمیع شئون انسان‌ها را در برگرفته و اعتقادات و اخلاقیات و اعمال و رفتار مردم تطهیر شده و معارف و مسائل اخلاقی و احکام الهی، مطهر و پاک‌کننده‌ی زندگی انسان‌هاست. (علی‌اکبری،1390)

در مبانی نظری تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت ایران نیز حیات طیبه به‌عنوان وضع مطلوب زندگی بشر بر اساس نظام معیار ربوبی است که با انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری این نظام معیار در همین زندگی دنیایی و در جهت تعالی آن از سوی خداوند به انسان اعطا می‌شود و تحقق آن باعث دستیابی به‌غایت اصیل زندگی انسان یعنی قرب الی الله خواهد شد.

از مفهوم تربیت تعاریف متعددی ارائه‌شده است ولی در مبانی نظری سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران به‌عنوان مهم‌ترین سند اجرایی در حوزه آموزش‌وپرورش تربیت عبارت است از:”فرآیند تعاملی زمینه‌ساز تکوین و تعالی پیوسته هویت متر بیان، به صورتی یکپارچه و مبتنی بر نظام معیار اسلامی به‌منظور هدایت ایشان در مسیر آماده شدن جهت تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد”(مبانی نظری سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت)

با توجه به اینکه هدف همه‌ی فعالیت‌های تربیتی نیل به قرب الی الله بیان‌شده است و راه رسیدن به این هدف متعالی نیز در تحقق مراتب حیات طیبه عنوان‌شده است و با عنایت به نقش کلیدی آموزش‌وپرورش در تربیت نیروی انسانی موردنیاز جامعه، بررسی جایگاه حیات طیبه در مبانی نظری سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت و شناسایی نقش آموزش‌وپرورش در فراهم آوردن زمینه‌ی تحقق حیات طیبه اهمیت زیادی دارد.

در این فصل ضمن بیان مسئله و بیان اهمیت و ضرورت تحقیق ازلحاظ عملی و نظری و بیان اهداف و سؤالات پژوهش به تعریف واژگان و مفاهیم خواهیم پرداخت.

1 ـ 1 بیان مسئله:

تعلیم و تربیت همواره از دغدغه‌های مصلحان و متفکران بوده و تعاریف متعددی از آن ارائه داده‌اند. طبق تعریفی که از تربیت در فلسفه تربیت در ایران (سند تحول بنیادین آمورش و پرورش) بیان‌شده است تربیت عبارت است از “فرآیند تعاملی زمینه‌ساز تکوین و تعالی پیوسته هویت متر بیان، به صورتی یکپارچه و مبتنی بر نظام معیار اسلامی به‌منظور هدایت ایشان در مسیر آماده شدن جهت تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ی ابعاد. (مبانی نظری تحول بنیادین در نظام

این مطلب را هم بخوانید :

معلوم بودن – سبز اندیشان امروز تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران،139:1391)

اگر تعلیم و تربیت را صیرورت و تحول آدمی از وضع موجود به وضع مطلوب تلقی کنیم، بدون شک این تحول، نیازمند به آگاهی از هدف و مجموعه اهدافی است که جهت و مسیر حرکت و سرانجام، منزل نهایی آن را مشخص می‌سازد. آنچه به نام فلسفه آموزش‌وپرورش و یا فلسفه و اصول آموزش‌وپرورش نامیده می‌شود، بیشتر جنبه‌ای است از فلسفه که به سنجش آموزش‌وپرورش سازمان‌یافته‌ای که مقصد آن آماده کردن نوآموزان برای زندگانی است می‌پردازد به همین دلیل است که پرسش‌های آن بیشتر درباره‌ی برنامه، هدف، روش واصل‌هایی است که باید برگزید. (نقیب زاده،1368:17)

نوع اهداف تربیت نیز به عقاید انسان‌ها و نوع نگرش‌ها و جهان‌بینی آن‌ها بستگی دارد. مکاتب و گروه‌های مختلف، اهداف گوناگونی برای فعالیت‌ها و نظام تربیتی خود قائل‌اند. هدف نهایی تربیت در دیدگاه اسلام، الهی شدن آدمی است؛ بنابراین غایت تربیت در سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران که برگرفته از مبانی تعلیم و تربیت اسلامی است در راستای غایت زندگی انسان قرب الی الله و حرکت به‌سوی خدا عنوان‌شده است. نیل آدمیان به قرب الی الله نیز مستلزم تحقق اختیاری نوعی زندگانی شایسته انسان بر اساس نظام معیار دینی است که “حیات طیبه”نام دارد.

اصطلاح حیات طیبه برگرفته از قرآن کریم (آیه 97 سوره نحل) و مفهومی تعالی‌بخش و انسان‌ساز قرآنی است که بر “ایمان”و “عمل صالح”استوار است و در صورت تبیین دقیق و جامع آن، می‌تواند به نیازهای انسان سرگشته و مضطرب عصر حاضر پاسخ دهد و او را به زندگی مطلوب دنیوی و اخروی در همه‌ی ابعاد و مراتب رهنمون سازد و تحقق آن موجب دستیابی به قرب الی الله و مقام خلیفه‌اللهی خواهد شد. (علی‌اکبری به نقل از نوید،1390)

در شرح حیات طیبه توصیف‌ها و تعریف‌های متعددی بیان‌شده است. در نقلی حیات طیبه به این صورت تعریف‌شده است که حیات پاک در اصطلاح اسلامی، نوعی زندگی است که انسان در ارتباط باخدا به آن دست می‌یابد و با دست یافتن به آن در همه‌ی ابعاد وجودی خود از پلیدی برکنار خواهد بود. این ابعاد شامل جسم، اندیشه و اعتقاد، میل، اراده و عمل است. (باقری،87:1389)

در حیات طیبه که به معنای زندگی پاک است، طهارت و پاکی، جمیع شئون انسان‌ها را در برگرفته و اعتقادات و اخلاقیات و اعمال و رفتار مردم تعدیل‌شده است در حقیقت حیات طیبه اثر خاص و محصول نوعی زندگی است که در آن التزام و پای بندی به احکام و معارف دین، تحقق عینی و عملی یافته است. (علی‌اکبری،1390)

در مبانی نظری سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران نیز حیات طیبه به این صورت تعریف‌شده است، حیات طیبه وضع مطلوب زندگی بشر بر اساس نظام معیار ربوبی است که با انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری این نظام معیار در همین زندگی دنیایی و در جهت تعالی آن از سوی خداوند به انسان اعطا می‌شود و تحقق آن باعث دستیابی به‌غایت اصیل زندگی انسان، یعنی قرب الی الله خواهد شد. (مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران،92:1390)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]




1-3 هدف کلی پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………. 9

1-4 هدف های جزئی پژوهش ………………………………………………………………………………………………………….. 9

1-5 سؤالات پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………….. 9

1-6 تعریف واژه ها واصطلاحات …………………………………………………………………………………………………..   10

1-6-1 هوش فرهنگی …………………………………………………………………………………………………………………..   10

1-6-2 مؤلفه های هوش فرهنگی ………………………………………………………………………………………………….    10

1-6-2-1 مؤلفه فراشناختی هوش فرهنگی ………………………………………………………………………………………   10

1-6-2-2 مؤلفه شناختی هوش فرهنگی ………………………………………………………………………………………….   10

1-6-2-3 مؤلفه انگیزشی هوش فرهنگی …………………………………………………………………………………………   10

1-6-2-4 مؤلفه رفتاری هوش فرهنگی …………………………………………………………………………………………..   11

1-6-3 سند برنامه درسی ملی ایران ……………………………………………………………………………………………….    11

1-6-4 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش …………………………………………………………………………………..   11

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق………………………………………………………………………………….  12              

مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………….   13

2-1 تعاریف و نظریه های هوش ……………………………………………………………………………………………………… 13

2-2 فرهنگ …………………………………………………………………………………………………………………………………   17

2-3 مشخصه های فرهنگ   …………………………………………………………………………………………………………..   19

2-4 تنوع فرهنگی   ………………………………………………………………………………………………………………………… 20

2-5 ضرورت توجه به ایده هوش فرهنگی  ………………………………………………………………………………………  21

2-6 تعاریف هوش فرهنگی   ………………………………………………………………………………………………………….. 23

2-7 امتیازات هوش فرهنگی   …………………………………………………………………………………………………………  26

2-8 اجزای هوش فرهنگی ………………………………………………………………………………………………………………. 27

2-9 ابعاد سه گانه هوش فرهنگی ……………………………………………………………………………………………………… 29

2-9-1 بعد شناختی (سر)  ………………………………………………………………………………………………………………  29

2-9-2 بعد فیزیکی (بدن)  …………………………………………………………………………………………………………….   30

2-9-3 بعد احساسی- انگیزشی (قلب)    …………………………………………………………………………………………  31

2-10 ابعاد هوش فرهنگی    ……………………………………………………………………………………………………………  32

2-10-1 استراتژی در هوش فرهنگی    …………………………………………………………………………………………….  33

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

2-10-2 دانش در هوش فرهنگی    ………………………………………………………………………………………………….. 33

2-10-3 انگیزش در هوش فرهنگی   ……………………………………………………………………………………………….. 34

2-10-4 رفتار در هوش فرهنگی  …………………………………………………………………………………………………….. 35

2-11 تقویت هوش فرهنگی  …………………………………………………………………………………………………………… 36

2-11-1 الگوی مراحل شش گانه ارلی و موساکوفسکی  …………………………………………………………………….. 37

2-11-2 الگوی قواعد مشارکت تومای و اینکسون ……………………………………………………………………………… 38

2-11-3 الگوی حلقه های سه گانه باووک و همکاران ………………………………………………………………………… 39

2-12 ویژگی های مؤثر در هوش فرهنگی  ………………………………………………………………………………………… 40

2-13 پیشینه تحقیق   ……………………………………………………………………………………………………………………… 40

2-13-1 تحقیقات داخلی  ……………………………………………………………………………………………………………….. 40

2-13-2 تحقیقات خارجی ………………………………………………………………………………………………………………. 45

2-14 سند برنامه درسی ملی ایران  …………………………………………………………………………………………………… 48

2-15 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ………………………………………………………………………………………. 51

2-16 چارچوب مفهومی پژوهش………………………………………………………………………………………………………. 53

فصل سوم : روش شناسی تحقیق ……………………………………………………………………………………………  54

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………..  55

3-1 روش پژوهش ………………………………………………………………………………………………………………………..  57

3-2 جامعه آماری ………………………………………………………………………………………………………………………….  58

3-3 نمونه و روش نمونه گیری ……………………………………………………………………………………………………….  58

3-4 ابزار پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………………… 58

3-5 روایی و پایایی ………………………………………………………………………………………………………………………… 58

3-6 روش اجرا و جمع آوری اطلاعات پژوهش ………………………………………………………………………………… 59

3-7 روش تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش ……………………………………………………………………………………. 60

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش ……………………………………………………………………….. 62

مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………. 63

فصل پنجم : بحث، نتیجه گیری و پیشنهادات ……………………………………………………………………………. 87

5-1 نتایج بررسی پرسشهای پژوهش ………………………………………………………………………………………………… 88

5-2 پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………………………………. 93

این مطلب را هم بخوانید :

5-2-1 پیشنهادهای اجرایی ……………………………………………………………………………………………………………… 93

5-2-2 پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ………………………………………………………………………………………. 93

5-3 محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………. 94

منابع فارسی و انگلیسی ………………………………………………………………………………………………………..  95

مقدمه

رشد روزافزون تعاملات و مبادلات بین المللی و ناهمگونی نیروی کار، توجه بسیاری از صاحب‌نظران مدیریت و کسب و کار را به شناسایی و تقویت قابلیتهایی که به حضور اثربخش در محیط‌های بسیار پیچیده و پویای جهانی بینجامد، معطوف کرده است. در میان این قابلیتها، هوش فرهنگی مهمترین ابزاری است که می توان برای مواجهه مناسب با موقعیتهای چندفرهنگی به کار گرفت. هوش فرهنگی کمک می کند با درک سریع و صحیح مؤلفه های فرهنگی مختلف، رفتاری متناسب با هر یک از آنها بروز دهیم.

در میان مهارتهای مورد نیاز قرن 21، توانایی تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگهای مختلف و توانایی اداره ارتباطات بین فرهنگی حائز اهمیت است. محیط کار جهانی، نیاز به افرادی دارد که با فرهنگهای مختلف آشنا باشند و بتوانند با افراد سایر فرهنگها ارتباط مناسب برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. مدیران مناسب سازمانهای امروزی، مدیرانی خواهند بود که علاوه بر برخوردار بودن از مهارتهای فردی و تکنیکی بالا، از هوش فرهنگی و عاطفی مناسبی برخوردار باشند. به عبارت بهتر برای کسب توانایی درک بالای احساسی مؤثر، برخورداری از هوش فرهنگی مناسب از ضروریات است.

1-1 بیان مسأله

بسیاری از سازمانهای قرن بیست و یکم چندفرهنگی هستند. محصولی که در یک کشور طراحی می شود، شاید در 10 کشورتولید شود و در بیش از 100 کشور به فروش برسد. این واقعیت سبب پویایی فراوان روابط در محیط های چندفرهنگی شده است، به نحوی که تفاوت در زبان، قومیت، سیاستها و بسیاری خصوصیات دیگر می تواند به عنوان منابع تعارض بالقوه ظهور کند و در صورت نبود درک صحیح، توسعه روابط کاری مناسب را با مشکل مواجه سازد(تری یاندیس[1]2006، ص25).

این دشواریهای ادراکی سبب ارائه مفهومی نوین در مباحث شناختی شده است که با نام”هوش فرهنگی” شناخته می شود. در شرایط کاری کنونی که تنوع و جهانی سازی به صورت فزاینده ای رشد کرده است، این هوش قابلیت مهمی برای کارکنان، مدیران و سازمانها محسوب می شود.

در دنیایی که عبور از مرزها کاری عادی و ساده شده است، داشتن هوش فرهنگی یک نیاز حیاتی برای همه افراد است. چنانکه افراد موفق رمز برخورد با فرهنگ های گوناگون ملی، فراملی و سازمانی را به خوبی می آموزند و از آموزه های خود نهایت استفاده را می برند(تاون سنگ[2]،2004).

هوش فرهنگی حوزه مدرنی از هوشمندی است، که امکان میانجیگری در فضاهای کاری متنوع را مطرح می کند. بعضی از جنبه های فرهنگی مسأله کاملا قابل دیدن است و آشکارا می توان این هوشمندی را درنحوه برخورد برخی افراد و در رفتارهایی که انجام می دهند مشاهده کرد .

فرهنگ ها برنامه هایی هستند که ما را هدایت می کنند تا به نحو خاصی عمل نماییم و مهمترین مفهومی که در اینگونه رفتارها قابل مشاهده است و توجیه گر رفتار کسانی است که در یک فرهنگ مطابق باهنجارهای آن عمل می کنند. مفهوم، به هنجار بودن یا نرمال بودن است. قاعدتا نرمال بودن برای هرفرهنگی متفاوت از فرهنگ دیگر است، اما هر فرهنگ برای خود مفاهیمی از چگونه زیستن را مطرح می سازد. بنابراین هوش فرهنگی به افراد کمک می نماید که به نحو مؤثری تفاوتهای درون و بین فرهنگی راکنترل و مدیریت نمایند.

درهرحال فهم بیشترموقعیت ها و بخش های چالش برانگیز فرهنگ با عقاید، ارزش ها، انتظارات، نگرشها و مفروضه هایی مرتبطند  که بطور آشکارا یا نهان قابل مشاهده و ارزیابی هستند. در عین حال کسی که دارای هوش فرهنگی بالایی است،  این آمادگی را دارد که اختلاف فرهنگی رادرک نموده و با قدرت در این عرصه که پراست از تفاوتها، فعالیت نماید .

فرهنگ های مختلف و حتی در خرده فرهنگ ها در درون یک فرهنگ ملی طیف وسیعی از احساسات وعواطف وجود دارد. بنابراین اثرات تفاوتهای فرهنگی و مدیریت این گونه تنوعات از مقوله های پیچیده می باشد(هریس و مورن[3]،2004،ص150). تحقیقات نشان می دهند که تفاوت های بین فرهنگ های ملی، یکی از عوامل مهم تعیین کننده ی نوع رفتار، می باشد(بارکر[4]، 2005،گرین و هیل[5]،2005، ص351). کسی که دارای هوش فرهنگی بسیار بالایی است،  حصارهای فرهنگی را درک نموده و می داند همین حصارهاست که می تواند رفتار ما و دیگران را چارچوب بندی نماید و می تواند نحوه فکرکردن و واکنش نشان دادن را درموقعیت های مختلف توجیه نماید. و همین فرد قادر است این بندها و حصارها را کاهش دهد(انگ، ریو[6]،2005). این افراد قادرند به آسانی اختلاف ها را رفع نموده و نوعی هم افزایی(سینرژی) فرهنگی را به وجود آورند. این هم افزایی برای حل مسایل، کسب دیدگاههای نوین وافزایش علاقمندیها و متنوعات مختلف در درون فضای کاری مناسب می باشد(انگ، ریو،45:2005).

هوش فرهنگی یک قلمرو و یک حوزه جدید از هوش را ارائه می کند، که در کل به عنوان توانایی و قابلیت برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد با افرادی با پیشینه متفاوت تعریف می شود. هوش فرهنگی بینش هایی را درباره توانایی ها و قابلیت های افراد برای از عهده موقعیت های چند فرهنگی بر آمدن، درگیر شدن در معادلات بین فرهنگی و عمل کردن در گروه های کاری متفاوت از نظر فرهنگی فراهم می کند(لوگو5،21:2007). بنابراین تحقیق و بررسی برای توسعه و تأیید هوش فرهنگی لازم می باشد.

مرکز هوش فرهنگی6، یک الگوی چهاربعدی برای سنجش هوش فرهنگی، که مهم ترین چارچوب مفهومی هوش فرهنگی نیز محسوب می شود، معرفی کرده که در این تحقیق از آن استفاده شده است و ابعاد این مقیاس شامل:

هوش فرهنگی فرا شناختی: بدین معناست که فرد چگونه تجربیات میان فرهنگی را درک می کند. این استراتژی بیانگر فرایندهایی است که افراد برای کسب و درک دانش فرهنگی به کار می برند. این امر زمانی اتفاق می افتد که افراد در مورد فرایندهای فکری خود و دیگران قضاوت می کنند. استراتژی هوش فرهنگی شامل تدوین استراتژی پیش از برخورد میان فرهنگی، بررسی مفروضات در حین برخورد و تعدیل نقشه های ذهنی در صورت متفاوت بودن تجارب واقعی از انتظارات پیشین می باشد.

هوش فرهنگی شناختی: دانشی است که بیانگر درک فرد از تشابهات و تفاوتهای فرهنگی است و دانش عمومی و نقشه های ذهنی و شناختی فرد از فرهنگ های دیگر را نشان می دهد. این جنبه مبتنی برشناخت نظام های اقتصادی و قانونی، هنجارهای موجود در تعاملات اجتماعی، عقاید مذهبی، ارزش های زیبایی شناختی و زبان فرهنگ های دیگر می باشد.

هوش فرهنگی انگیزشی: میزان تمایل فرد به تجربه نمودن فرهنگ های دیگر و ارتباط با افراد مختلف درسایر فرهنگها را نشان می دهد. این انگیزه شامل ارزش درونی افراد برای تعاملات چند فرهنگی و اعتماد به نفسی است که به فرد اجازه می دهد که در موقعیتهای فرهنگی مختلف به صورتی اثر بخش عمل کند.

هوش فرهنگی رفتاری: این امر قابلیت فرد را در سازگاری با رفتارهای کلامی و غیرکلامی که برای برخورد با فرهنگهای مختلف مناسب هستند، نشان می دهد. رفتار هوش فرهنگی مجموعه ای از پاسخ های رفتاری منطقی را که در موقعیتهای مختلف به کار می آیند و متناسب با یک تعامل خاص یا موقعیت ویژه ازقابلیت اصلاح وتعدیل برخوردارند شامل می شود.

تحقق ارزش ها و آرمان های متعالی انقلاب اسلامی مستلزم تلاش همه جانبه در ابعاد فرهنگی، علمی،  اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. عرصه تعلیم وتربیت از مهم ترین زیر ساخت های تعالی همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقای سرمایه انسانی شایسته کشور، در عرصه های مختلف است و تحقق آرمان های متعالی انقلاب اسلامی ایران مانند احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در میان ملت ها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت درجهان درگرو تربیت انسان های عالم، متقی، آزاده و اخلاقی است. تعلیم و تربیتی که تحقق بخش حیات طیبه، جامعه عدل جهانی و تمدن اسلامی ایرانی باشد. در پرتو چنین سرمایه انسانی متعالی است که جامعه بشری آمادگی تحقق حکومت جهانی انسان کامل را یافته است و در سایه چنین حکومتی ظرفیت و استعدادهای بشر به شکوفایی وکمال خواهد رسید. تحقق این هدف نیازمند ترسیم نقشه راهی است که در آن نحوه طی مسیر، منابع و امکانات لازم، تقسیم کار درسطح ملی و الزامات در این مسیر به صورت شفاف و دقیق مشخص شده باشد. در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش کوشش شده تا با الهام گیری ازاسناد بالادستی وبهره گیری از ارزش های بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشم انداز و اهداف تعلیم وتربیت درافق 1404 هجری شمسی تبیین شود. تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش، مبتنی برآرمان های بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشم اندازی باشد که در افق روشن 1404 ترسیم گر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه باهویتی اسلامی انقلابی و الهام بخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و مؤثر در عرصه روابط بین المللی است.

اگرچه در سه دهه گذشته تلاش های وافری از طرف مسئولان و دست اندرکاران نظام تعلیم وتربیت برای بهبود و اصلاح نظام آموزشی کشور به عمل آمدکه نتایج مثبت و مفیدی نیز برجای گذاشته است؛ ولی هنوز آموزش و پرورش با چالش های جدی روبه رو است و برون داد آن درطراز جمهوری اسلامی ایران و پاسخگوی تحولات محیطی و نیازهای جامعه نمی باشد. از این رو تأکیدات  رهبرانقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت تحول بنیادی در آموزش و پرورش با تکیه برفلسفه تعلیم و تربیت اسلامی ایرانی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی برای تحول و پرهیز از الگوهای وارداتی، کهنه و تقلیدی محض، چراغ راه برون رفت ازچالش های نظام آموزشی کشوراست.

” برنامه درسی ملی “سندی است که نقشه کلان برنامه درسی و چارچوب نظام برنامه ریزی درسی کشور را به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین و تبیین می نماید. تولید برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی، ارزش ها و اهداف تربیت اسلامی و با استفاده ازتوانمندی های بومی و ملی و بهره برداری از تجربه های معتبر و موفق جهانی ، در پاسخ به نیازها و مطالبات جامعه پویای ایران اسلامی، الگوی تازه ای از برنامه درسی و تربیتی را ارائه می دهد و گامی مهم در راستای مستند سازی و کیفیت بخشی نظام تعلیم و تربیت کشور است.

برنامه درسی ملی به عنوان یکی از زیر نظامهای اصلی سند تحول بنیادین و به منزله نقشه جامع یادگیری، زمینه ایجاد تحول همه جانبه، گسترده و عمیق در مفاهیم و محتوای آموزشی را فراهم می آورد. رسالت برنامه درسی ملی فراهم آوردن ساز و کارهای مناسب برای طراحی، تدوین، اجرا و ارزشیابی از برنامه های درسی در سطوح ملی تا محلی می باشد تا مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، مفاهیم آموزشی و تربیتی به صورت نظام مند و ساختار یافته در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گیرد و محیطی با نشاط و مدرسه ای دوست داشتنی را به تصویر بکشاند.

با توجه به هوش فرهنگی، مؤلفه های آن و وسعت مفاهیم در برگیرنده این هوش همچون احترام گذاشتن به دانش فرهنگی مردم فرهنگهای مختلف، شناخت نظامهای حقوقی و اقتصادی دیگر فرهنگها، قدرت اجتماعی کردن خود در یک فرهنگ نا آشنا و قدرت تغییر رفتار کلامی در تعامل فرهنگی در صورت نیاز و… و بیشترین کاربرد این نوع از هوش در بحثهای مدیریت و عدم توجه کافی در حوزه علوم تربیتی این سئوال ایجاد می شود که به چه میزان به هوش فرهنگی در نظام تعلیم و تربیت رسمی ایران توجه شده است؟

نظام تعلیم و تربیتی که هدف آن، پرورش و تربیت انسان های عالم، اخلاق مدار و موفق در روابط بین المللی است و پرورش یافتگانی که توان برخورد صحیح در تعاملات بین فرهنگی را داشته باشند. با توجه به تنوع فرهنگی موجود در ایران ضروری است، سند برنامه درسی ملی ایران و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که پایه و اساس نظام تعلیم و تربیت در ایران است، مورد بررسی قرار گیرد تا جایگاه و میزان توجه به مؤلفه های هوش فرهنگی در این دو سند آشکار شود.

اکنون پس از تدوین و اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی ایران، این انتظار می رود که با توجه به بازنگری در سیاست ها و تغییر زیر بنای نظام آموزشی به مقوله هوش فرهنگی توجه لازم شود، و نمود آن در برنامه درسی تمام مقاطع تحصیلی در سطوح ملی تا محلی مشاهده شود که در پژوهش حاضر این موضوع مورد بررسی قرار می گیرد.

مسأله پژوهش حاضر ” جایگاه مؤلفه های هوش فرهنگی در محتوای سند برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ”  است، بنابر این مؤلفه های هوش فرهنگی در محتوای  سند برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین چه جایگاهی دارد؟

1-2 اهمیت وضرورت پژوهش

هوش فرهنگی، توانایی افراد برای رشد شخصی از طریق تداوم یادگیری و شناخت بهتر میراثهای فرهنگی، آداب و رسوم و ارزشهای گوناگون و رفتار مؤثر با افرادی با پیشینه فرهنگی و ادراک متفاوت است(ارلی و آنگ[7]، 2004). هوش فرهنگی را به عنوان قابلیت فرد برای سازگاری مؤثر با قالب های نوین فرهنگی تعریف می کنند و ساختار هوش فرهنگی را به انواع دیگرهوش از جمله هوش عاطفی و اجتماعی مربوط میدانند.

هوش فرهنگی، قابلیت و توانایی یک فرد برای عملکرد موثر در موقعیت هایی است که از نظر فرهنگی متفاوت می باشند. هوش فرهنگی بینش هایی را درباره توانایی و قابلیت های افراد برای برآمدن از عهده ی موقعیت های چند فرهنگی، درگیر شدن در تعاملات بین فرهنگی و عملکرد در گروههای کاری متفاوت از نظر فرهنگی، فراهم می کند (لوگو ،21:2007).

انجام پژوهش حاضر می تواند فوائد نظری و عملی در بر داشته باشد که شامل :

  1. به توجه بیشتر جایگاه مؤلفه های هوش فرهنگی در سند برنامه درسی ملی ایران و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش کمک نماید.
  2. باعث گسترش دانش نظری با توجه به جایگاه هوش فرهنگی شود.
  3. باعث شناسایی ابعاد و مؤلفه های هوش فرهنگی شود.
  4. کارشناسان و دست اندرکاران امور فرهنگی را در توجه به هوش فرهنگی یاری رساند.
  5. به برنامه ریزان درسی در لحاظ کردن مؤلفه های هوش فرهنگی کمک نماید.
  6. معلمان را در جهت بهبود امر تدریس با توجه به هوش فرهنگی یاری نماید.
  7. جایگاه هوش فرهنگی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند ملی برنامه درسی را نمایان نماید.

1-3 هدف کلی پژوهش

تحلیل و تبیین جایگاه مؤلفه های هوش فرهنگی در سند برنامه درسی ملی ایران و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.

1-4 هدف های جزئی پژوهش

  1. شناسایی و تبیین میزان توجه به مؤلفه های هوش فرهنگی در سند برنامه درسی ملی ایران.
  2. شناسایی و تبیین میزان توجه به مؤلفه های هوش فرهنگی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.

1-5 سؤالات پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]




1-4-1- هدف کلی پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..8

1-4-2- اهداف جزیی پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….8

1-5- سوال­های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………9

1-6- معرفی متغیرها………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..9

1-7- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………9

1-7-1- تعاریف مفهومی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………9

1-7-2- تعاریف عملیاتی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………10

فصل دوم…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………11

2-1- پیشینه نظری پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….12

2-2- ارزش­های شخصی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..12

2-2-1- تعریف ارزش­های شخصی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………12

2-2-2- منشا پیدایش ارزش­ها……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….13

2-2-3- ماهیت ارزش­ها………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….14

2-2-4- نقش و اهمیت ارزش­ها……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..15

2-2-5- شکل گیری و تحول ارزش­ها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….15

2-2-6- تعارض ارزش­ها………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….16

2-2-7- کارکرد ارزش­ها………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….16

2-2-8- ارزش­ها از دیدگاه نظریه­های های روانشناسی…………………………………………………………………………………………………………………………………17

2-2-8-1- نظریه وبر……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….17

2-2-8-2-  نظریه اشپرانگر……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..17

2-2-8-3- نظریه روان­کاوی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….18

2-2-7-4- نظریه وجودی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..18

2-2-8-5- رویکرد انسان­گرایانه آلپورت………………………………………………………………………………………………………………………………………………….19

2-2-8-6- نظریه هافمن………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….19

2-2-7-7- نظریه راکیچ…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..19

دانلود مقاله و پایان نامه

 

2-2-8-8- نظریه اولویت­های ارزشی شوارتز ………………………………………………………………………………………………………………………………………….20

2-3- حمایت اجتماعی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..25

2-3-1- تعاریف حمایت اجتماعی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..25

2-3-2- انواع حمایت اجتماعی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….28

2-3-3- منابع حمایت اجتماعی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..30

2-3-4- نظریه­های مربوط به حمایت اجتماعی……………………………………………………………………………………………………………………………………………..32

2-3-4-1- دیدگاه روان پویشی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….32

2-3-4-2- دیدگاه روانی – اجتماعی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………32

2-3-4-3- رویکرد انسان­گرا…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….33

2-3-4-4- دیدگاه شناختی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….34

2-3-4-5- دیدگاه یادگیری اجتماعی – شناختی………………………………………………………………………………………………………………………………….34

2-3-5- مدل­های مطرح شده پیرامون حمایت اجتماعی………………………………………………………………………………………………………………………………35

2-3-5-1- مدل اپی ژنتیک……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………35

2-3-5-2- مدل سلسله مراتبی جبرانی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..36

2-3-5-3- مدل صمیمیت……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….36

2-3-5-4- مدل تعداد حمایت کننده­های در دسترس…………………………………………………………………………………………………………………………..36

2-3-5-5- نظریه دو عاملی سلامت هیجانی…………………………………………………………………………………………………………………………………………..37

2-3-5-6- چشم­انداز محیط نگر……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..37

2-3-5-7- چشم­انداز تفاوت فردی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….38

2-3-5-8- تئوری نظام شبکه­های ارتباطی…………………………………………………………………………………………………………………………………………….38

2-3-5-9- مدل در دسترس بودن حمایت اجتماعی……………………………………………………………………………………………………………………………..39

2-3-5-10- مدل سپر در برابر استرس…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..39

2-3-5-11- نظریه اثر اصلی یا تاثیر مستقیم…………………………………………………………………………………………………………………………………………40

2-4- اضطراب مرگ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….40

2-4-1- تعریف مرگ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………40

2-4-2- مراحل مرگ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………41

2-4-3- شکل­گیری مفهوم مرگ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………41

این مطلب را هم بخوانید :

2-4-4- تعریف اضطراب مرگ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..41

2-4-5- انواع اضطراب مرگ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………42

2-4-6- دیدگاه­های نظری مربوط به مرگ…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….44

2-4-6-1- روانکاوی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..44

2-4-6-2- وجودگرایی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….44

2-4-6-3- نظریه کوبلر- راس………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….46

2-4-7- اضطراب مرگ از دیدگاه اسلام…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………47

2-4-8- ترس از مرگ به مثابه اضطرابی واقعی……………………………………………………………………………………………………………………………………………..48

2-5- پیشینه تحقیقاتی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….50

2-5-1- تحقیقات انجام شده در زمینه ارزش های شخصی………………………………………………………………………………………………………………………….50

2-5-2- تحقیقات انجام شده در زمینه حمایت اجتماعی………………………………………………………………………………………………………………………………51

2-5-3- تحقیقات انجام شده در زمینه اضطراب مرگ…………………………………………………………………………………………………………………………………..54

فصل سوم……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….56

3-1- روش و طرح پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….57

3-2- جامعه آماری تحقیق، روش نمونه­گیری و حجم نمونه………………………………………………………………………………………………………………………………..58

3-3- موقعیت، شیوه اجرا و جمع­آوری اطلاعات……………………………………………………………………………………………………………………………………………………57

3-4- ابزار گردآوری داده­ها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….57

3-5- اعتبار مقیاس­های پژوهش بر اساس تحلیل عاملی تأییدی…………………………………………………………………………………………………………………………58

3-6- مقیاس اضطراب مرگ…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..58

3-6-1- پایایی مقیاس اضطراب مرگ…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….59

3-6-2- اعتبار سازه مقیاس اضطراب مرگ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………59

3-7- مقیاس حمایت اجتماعی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………60

3-7-1- پایایی مقیاس حمایت اجتماعی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..61

3-7-2- اعتبار سازه مقیاس حمایت اجتماعی……………………………………………………………………………………………………………………………………………….61

3-8- مقیاس زمینه­یاب ارزشی شوارتز (SVS)………………………………………………………………………………………………………………………………………………………62

3-8-1- پایایی مقیاس زمینه­یاب ارزشی شوارتز (SVS)………………………………………………………………………………………………………………………………..63

3-8-2- اعتبار سازه مقیاس زمینه­یاب ارزشی شوارتز (SVS)……………………………………………………………………………………………………………………….63

3-9- روش­های آماری…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….64

فصل چهارم……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………65

4-1- شاخص‌های آمار توصیفی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..66

4-2- یافته­های استنباطی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………71

فصل پنجم……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..77

5-1- بحث و نتیجه­گیری……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….78

5-2- محدودیت­های پژوهشی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..86

5-3- پیشنهادها……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..86

5-3-1- پیشنهادهای پژوهشی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………86

5-3-2- پیشنهادهای کاربردی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….86

منابع……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..88

منایع فارسی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….89

منابع لاتین……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….95

مقدمه

انسان در طول تاریخ همیشه به نحوی دستخوش دگرگونی، تغییر و تحولاتی بوده است. این تغییرات باعث شده است که انسان مجبور باشد خود را با این شرایط جدید سازگار کند. یکی از این تغییرات پدیده مرگ است. مرگ، شخصی­ترین و حتمی­ترین واقعیت درونی انسان­ها است. تفکر درباره مرگ بخش انفکاک­ناپذیری از روند زیستن بوده است که شاید بتوان ادعا کرد که بدون آن و ترس­های ناشی از آن، انگیزش کافی برای حیات وجود نخواهد داشت. از آن­جایی که مرگ بخش اجتناب­ناپذیر در زندگی هر فردی است، اشتغال فکری افراد در رابطه با مرگ و مردن نیز از امور اجتناب­ناپذیر می­باشد یکی از مهمترین ملاحظات بشر در ارتباط با مرگ و مردن موضوع ترس (هراس) از مرگ یا اضطراب مرگ است. اگر وجود ترس در انسان را واکنشی طبیعی بدانیم، هیچ ترسی طبیعی­تر از هراس بشر از مرگ نیست. از سوی دیگر شاید بتوان مرگ را بزرگترین و مهمترین سرچشمه ترس­ های آدمی دانست. واکنش­های هیجانی از ترس و جلوه­های گوناگون آن آغاز می­شود و سایر انواع عواطف را  نیز دربرمی­گیرد. در این میان بیشتر، عواطف آزاردهنده مانند اضطراب، افسردگی، خشم و احساس گناه دارد (مورین و ولش[1]، 2006). اضطرابی که در برابر مرگ ایجاد می­شود پدیده­ای طبیعی و دارای ارزش زیست­شناختی است، زیرا در غیاب این اضطراب، حیات در معرض خطر قرار می­گیرد. لذا این اضطراب از اجزای سازنده نهاد بشری و عاملی ضروری برای استمرار حیات فردی است. اما ترس از مرگ زمانی به عنوان یک آشفتگی هیجانی تلقی می­گردد که از حد طبیعی خود خارج شود و فرد را دچار استیصال و درماندگی نماید. به طوری که اشتغال فکری در مورد مرگ مانع از طی شدن روند طبیعی زندگی گردد. این نوع اضطراب در مبتلایان به بیماری­های مزمن و طولانی شایع­تر است (بلسکی[2]، 1999). افراد بیمار با توجه به ویژگی­های مربوط به بیماری، از وضعیت جسمی و روانی خاصی برخوردارند که ممکن است موانع و محدودیت­هایی را در زندگی برای آن­ها ایجاد کند و این موانع منجر به سرخوردگی و انزوا از فعالیت های اجتماعی می­شود. این کناره­گیری و اجتناب­ها خود زمینه ساز حالات افسردگی و اضطرابی می­شود. افراد بیمار با توجه به ماهیت بیماری خود در معرض اضطراب مرگ هستند و این اضطراب همان طور که گفته شد در بیماری­های مزمن مانند سرطان­ها، بیماری های قلبی، ایدز، ام اس و هپاتیت بیشتر مشاهده می­شود. در نتیجه بجاست که با فراهم کردن بسترهای حمایتی در جامعه و با شناسایی مشکلات و موانعی که در زندگی بیماران وجود دارد، در جهت رفع مشکلات، ارتقای روحیه و افزایش امیدواری و کاهش حالات افسردگی و اضطرابی بیماران تلاش شود. این پژوهش نیز با هدف شناخت عوامل ارزیابی­کننده درونی موثر بر نگرش بیماران (ارزش­ها) و تاثیر منابع تقویتی (حمایت اجتماعی) در اضطراب مرگ بیماران صورت گرفته است.

 

 

1-2- بیان مساله

بیماری تصلب چندگانه[3] که به اختصار به آن ام اس (MS) گفته می­شود، یک بیماری مزمن دستگاه اعصاب مرکزی (یعنی مغز و نخاع) می­باشد. در حال حاضر در حدود دو میلیون نفر در سرتاسر دنیا دچار این بیماری می­باشند. ام اس، بیماری مزمن و ناتوان­کننده­ای است که ماده سفید مغز را درگیر می­کند. دمیلینیزه شدن ماده سفید سبب ایجاد اختلالات و عوارضی در دستگاه عصبی می­شود (حسن­علیزاده و صدر­خوانلو، 1380). نمی­توان علت خاصی را در بروز این بیماری دخیل دانست اما مجموعه­ای از علل محیطی، عفونی، ژنتیکی، ایمنی، ویروس­ها، سموم، سوخت و ساز و موادی چون اکسیدنیتریک در بروز آن دخیل اند (براون[4]، 2005).

ام اس معمولاً درمان قطعی ندارد، هدف اصلی درمان ام اس، متوقف کردن ناتوانی پیشرونده ناشی از حملات حاد، ام اس عودکننده، بهبود یابنده یا پیشرونده مزمن است و به این منظور از داروهایی مانند کورتیکواستروئیدها[5] و اینترفرون­ها[6]یی مانند آونکس[7] و اینترفرون بتا – 1 ب[8] استفاده می شود (براون، 2005؛ جنتی، عظیمی و محمودی، 1381). اما، ممکن است حادثه بزرگتر از تغییر جسمی، تغییرات روحی و روانی آن­ها باشد. روان بیمار ام .اس تحت تأثیر جسم وی قرار می­گیرد و سخت وی را آزار می­دهد(روگلیاتی[9] و همکاران، 2006؛ جاناردان و باکسی[10]، 2002).

سلامت روان از اهم مسائل بهداشتی است و چگونگی تفکر، احساس و عملکرد ما را در مواجهه با موقعیت­های زندگی نشان داده و به درک ما از خود و زندگی معنی می­دهد، به طوری که در تعریف، به عنوان علمی برای بهزیستی، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیش­آمدهای زندگی قلمداد می­شود (روگلیاتی و همکاران، 2006).

اهمیت پرداختن به جنبه­های روانی سلامت بر کسی پوشیده نیست . یکی از مهم­ترین دلایل اهمیت بهداشت روان، شیوع بالا و ناتوان­کننده و نیز بسیار شدید و طولانی بعضی از اختلالات روانی است، بطوریکه طبق گزارش مجامع علمی، حدود نیم میلیارد نفر از مردم دنیا از اختلالات روانی و مغزی رنج می­برند و میلیون­ها فراموش شده درد و رنج خود را پشت دیوارهای ناامیدی نه تنها در سکوت و انزوا، بلکه در احساس شرمساری، محرومیت و مرگ تحمل می­کنند سلامت روان در بیماران مبتلا به ام اس به دلیل درگیری وسیع ماده سفید، دچار اختلال می شود . در همه­گیرشناسی[11] ام اس وارد شدن ضربه های روحی و استرس نیز دخیل است (جنتی، عظیمی و محمودی، 1381).

کی از مواردی که می­تواند در ارتباط با بیماران ام اس بررسی شود میزان اضطراب مرگ[12] افراد و دیدگاه آنان نسبت به مرگ است. مرگ واقعیتی اجتناب­ناپذیر است و هر شخصی ممکن است نسبت به آن برداشت و واکنش منحصر به فرد داشته باشد. مرگ به خاطر ماهیت پر از ابهامش، برای بسیاری از انسان­ها به صورت تهدیدآمیز جلوه می­کند. جانسز[13] و همکاران (2004) نشان دادند که مبتلایان به ام اس سطح بالایی از تنش و احساس شدید افسردگی را تجربه می­کنند و از سلامت روان پائین برخوردار بودند و اضطراب بالایی را نسبت به مرگ گزارش داده­اند. بیماری ام اس به دلیل عدم درمان قطعی و بوجود آمدن محدودیت­های حرکتی برای بیمار و از دست دادن فعالیت­های عادی و روزمره که از ویژگی­های این بیماری است،  اثرات روانی منفی زیادی را در فرد ایجاد می­کند و استرس و اضطراب وی را افزایش می­دهد که این به نوبه خود سبب تشدید بیماری می­شود.

اضطراب و ترس از مرگ در میان تمام فرهنگ­ها متداول است و گروه­ها و ادیان مختلف به طرق گوناگون با آن برخورد می­کنند(هورتا و یاپ[14]، 2006). از آنجایی که مرگ هرگز تجربه نشده و هیچ کس به وضوح آن را لمس نکرده است همه به نوعی در مورد آن دچار اضطراب هستند، ولی هرکس بنابر عوامل معینی درجات مختلفی از اضطراب مرگ را تجربه می­کند و این اضطراب در بیماران بیشتر است (سینگ[15]، سینگ و نیزامی[16]، 2003).

درجات معینی از اضطراب مرگ از این جهت که فرد را مجبور می­کند که از برخی شیوه­های زندگی همراه با خطر دوری گزیند، می­تواند سودمند تلقی شود. اگرچه باید تذکر داد که درجات خیلی زیاد اضطراب مرگ می­تواند باعث اختلال در زندگی عادی روزانه فرد شود ( گایر[17]، 2002).

تورسون[18]و همکاران (1993)، در پژوهش خود که در رابطه با بیماران سرطانی انجام دادند به این نتیجه دست یافتند که 76% آنان دارای اضطراب مرگ بالایی بودند. همچنین گاسر[19] و همکاران (1988) در تحقیق مشابهی با بیماران قلبی، به این نتیجه رسیدند که بیماران همواره، حتی زمانی که عمل موفقیت آمیز داشته­اند و از لحاظ جسمی سالم هستند باز هم دارای اضطراب مرگ بوده و دید منفی نسبت به مرگ دارند.

در ارتباط با بیماران علاوه بر درمان­های دارویی حمایت خوب خانواده، دوستان و اعضای تیم درمانی از آن­ها ضرورت دارد تا خود را تنها احساس نکنند(عامر، 1380). با توجه به اینکه وضعیت روانی بیمار ام اس تحت تاثیر شرایط جسمانی وی قرار دارد، حمایت‌های‌ روانی‌، تشویق‌ و اطمینان‌ دادن‌ به‌ بیماران‌ جهت‌ کمک‌ به‌ جلوگیری‌ از پیدایش‌ ناامیدی‌ به‌ درمان‌ ضروری‌ است‌.

حمایت اجتماعی[20] یکی از مهمترین شکل­های روابط اجتماعی است و برخورداری از آن و ادراک و تصور آن و همچنین نیاز به آن با توجه به سن، جنس، شخصیت و حتی فرهنگ می­تواند متفاوت باشد. حمایت اجتماعی ادراک شده، احساس ذهنی از تعلق داشتن، مورد عشق و احترام بودن و پذیرفته شدن است. چنین احساسی، جایگاهی امن را برای فرد فراهم می­کند که در آن با ایجاد روابط صمیمانه و نزدیک، به احساس ارزشمند بودن و در نتیجه خودپنداره­ای مثبت دست می­یابد و این همان سپر محافظ در برابر وقایع استرس­زا و فرصتی برای رشد و خود­شکوفایی است(نیسی، شهنی­ییلاق و فراشبندی، 1384).

سطوح متوسط شبکه اجتماعی و حمایت اجتماعی به طور دایمی در حال تغییر است و در رهبری و میزان این تغییرات تفاوت های فردی وجود دارد. با این حال تحقیقات نشان می­دهد افرادی که روابط اجتماعی بیشتری دارند، سلامتی بهتر و نرخ مرگ و میر کمتری در برابر بسیاری از بیماری­ها از جمله اختلالات قلبی – عروقی، ایدز[21] و سرطان نشان می­دهند (ویلز[22]، آلایر[23]، السن[24] و  استفنس[25]، 2007).

یالوم[26] (1390)، عقاید مذهبی، داشتن ارتباطات صمیمانه و برخورداری از حمایت اجتماعی را باعث کاهش نگرانی و ترس از مرگ می­داند و از ارتباط صحیح و دوستانه با اطرافیان به عنوان ساده­ترین و موثر­ترین راه ایجاد شادی در بین انسان­ها نام می­برد.

و کورتنز[27] و همکاران (1996) و  کارابلاتلا[28] (2005 به نقل از حیدری و همکاران 1387) بیان می­کنند که حمایت اجتماعی زمانی که به اندازه کافی ادراک شود، در دسترس باشد و فرد از دریافت آن خشنود شود، می­تواند با ایجاد احساس کنترل بیشتر، افزایش اعتماد به نفس، کاهش تاثیر رویدادهای منفی زندگی، بهبود پریشانی­های عاطفی و افزایش کیفیت زندگی در ارتقای سلامت روان فرد موثر باشد.

یکی از مواردی که نیازها و خواسته­های انسانی را تنظیم و فرد از طریق آن به ارزیابی رفتار خود و دیگران می­پردازد و به تفسیر محیط و جایگاه خود می­پردازد، ارزش­های شخصی[29] افراد است (رضایی و احمدوند، 1384). نظام ارزشی، به عنوان درونی­ترین لایه­های شخصیت و هویت­شکل دهنده پایه­های نظام نگرشی و رفتاری افراد تعریف شده و مفاهیم صریح و تلویحی در نظر گرفته شده است که از لحاظ ابزاری و هدفی برای فرد برتر است و بر روی جهت­گیری­های رفتاری و تصمیمات او تاثیرگذار می­باشد (پینکورات و سیلبرسن[30]، 2004، به نقل از نیکوگفتار، 1386).

ارزش­ها نقش بسیار مهمی در زندگی افراد ایفا می­کنند و تاثیر بارزی بر رفتار و عملکرد افراد دارند. مطالعات متعددی که در این  زمینه انجام شده است، نشان داده که دخالت نظام ارزشی فرد در اغلب موقعیت­ها موثر است(احمدی 1378). با نگرش به اوضاع و احوال اجتماعات بشری و نظام اجتماعی و بررسی رابطه حقوق و ارزش­ها درمی­یابیم که در پهنه گیتی و در طول تاریخ، اقوام و ملل زیادی با عقاید مختلف به وجود آمده است و ادیان و مکاتب بسیاری ظهور کرده­اند که دارای نقاط مشترک و وجوه افتراق بوده­اند. اما آنچه که موجب جدایی انسان­ها از یکدیگر شده و موجد تزاحم و تعارض گشته است و بینش­های تک بعدی و یک سونگری را بوجود می­آورد، اختلال در ارتباط ارزش­ها بوده است (جلالوندیان، 1378).

بنابراین با توجه به اینکه ارزش­های شخصی، نگرش­ها و برداشت های افراد از جهان اطراف را تعیین می­کند، می­تواند در دیدگاه فرد نسبت به مرگ نقش بسزایی داشته باشد و این تاثیرگذاری می­تواند در کنار متغیرهای دیگری صورت پذیرد و در این پژوهش سعی شده است تا نقش متغیر حمایت اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که اکثر تحقیقات انجام شده متغیرهای ارزش­های شخصی، حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ را بصورت جداگانه و با متغیرهای متفاوتی مطالعه کرده­اند و محقق نتوانسته است تحقیقی در این­باره بیابد، بنابراین مسأله­ی اساسی در پژوهش حاضر بررسی رابطه ارزش­های شخصی و حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ در بیماران ام اس است.

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

با در نظر گرفتن این مساله که ارزش­ها، نگرش­ها علایق از جنبه­های بسیار مهم شخصیت هستند، کیفیت زندگی و چگونگی رفتار و مناسبت های افراد مستقیماً از نظام ارزشی و اصول اخلاقی که بدان پایبند هستند نشات می­گیرد (احمدی، 1368).

بسیاری از نظریه­پردازان مطرح نموده­اند که ارزش­ها به عنوان استانداردهای مطلوب هنگام قضاوت کردن در مورد رفتار، حوادث، موقع شکل گرفتن و بیان نگرش­ها و هنگام انتخاب و مستدل ساختن اعمال به کار می­روند. علاوه بر این ارزش­ها به صورت بارزی در سازگاری تحصیلی و شغلی، روابط بین فردی، بهره­مندی از فعالیت­ها، در مورد ازدواج، انتخاب سبک زندگی و احتمالاً، در پیشگیری از ابتلا به برخی اختلالات روانی و سایر حوزه­های مهم زندگی تاثیر می­گذارند (میرزاحسینی، 1376).

با توجه به اثرات عمیق و پایدار فاکتورهای ارزشی بر رفتار و ارتباطات متقابل اعضای جامعه و با در نظر گرفتن این مساله که مبحث ارزش در گذشته فقط در حوزه مذهب و فلسفه بررسی شده است و امروزه علاوه بر آن در رشته­های دیگری چون جامعه شناسی، مردم شناسی، مشاوره و روانشناسی مورد بحث واقع شده است، شناخت ومطالعه دقیق اثرات گسترده آن قابل توجه است. ضرورت و اهمیت فوق­العاده ارزش از منظر روانشناسی در این است که ارزش به عنوان جنبه ای از شخصیت که می تواند بر ابعاد مختلف وجودی، رفتار و اعمال انسان، اهداف و شیوه زندگی اثرات پایدار بر جای گذارد، محسوب می­شود و شناخت آن معیاری در جهت شناسایی رفتار آدمی است. بنابراین پژوهش و بررسی در راستای مبحث ارزش و چگونگی تاثیر آن بر سیستم فرد و ارتباط آن با محیط و اعضای جامعه ضروری به نظر می­رسد( حسینی، 1383).

با در نظر گرفتن اهمیت ارزش­ها بر نگرش و رفتار افراد، بررسی و ارزیابی ارزش­های شخصی بر دیدگاه افراد بیمار ضروری می­نماید. افرادی که دچار بیماری می­شوند با تغییراتی در زندگی و محدودیت­هایی در فعالیت­های روزمره مواجه می­شوند. در بیماری­های حاد به خاطر خطرناک بودن بیماری، فرد بیمار علاوه بر تحمل ناراحتی­های جسمانی، فشارهای روانی و اضطراب زیادی را نیز متحمل می­شود. در بیماری ام اس با توجه به این که فرد به طور تدریجی دچار ناتوانی می­شود و نیز از آنجا که درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد، فرد بیمار استرس و فشار روانی زیادی را به دوش می­کشد.

طولانی بودن دوره درمان و مشکلات فراوانی که رویاروی این بیماران قرار دارد، به مرور زمان میزان توجه اعضای خانواده و دوستان را به آنان کاهش می­دهد. این در حالی است که ابتلا به ام اس و تغییرات ناشی از آن در زندگی فرد، وابستگی وی به دیگران را افزایش داده، منجر به کاهش اعتماد به نفس و احساس تنهایی بیمار می­شود (العربی[31]، 2006) و نیاز به حمایت از جانب دیگران را افزایش می­دهد.

درک حمایت اجتماعی می تواند از بروز عوارض نامطلوب فیزیولوژیکی بیماری جلوگیری نموده، میزان مراقبت از خود را افزایش دهد، تأثیر مثبتی بر وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی فرد بر جای گذارد و در نهایت به افزایش عملکرد منجر شود (یو[32] و همکاران، 2004). شناسایی حمایت اجتماعی درک شده در بیماران می­تواند به ارتقای رفتارهای سازگاری خاص در آن­ها کمک کرده و حمایت­های محیطی مناسبی را برای آنان فراهم کند (ارسوی – کارت و گولدو[33]، 2005).

یکی از مشغولیت های ذهنی افراد دارای بیماری­های حاد و از جمله آن ها ام اس، دلواپسی درباره ناتوانی تدریجی و مرگ است. اضطراب مرگ عموماً به عنوان احساس ناراحتی توأم با ترسی که معطوف به مرگ خود یا دیگران است و با در نظر گرفتن مرگ به عنوان پایان حیات یا تجسم مراسم تدفین و جسد برانگیخته می­شود، تعریف می­شود (فیرستون و کتلت[34]، ۲۰۰۹ ). اینکه فرد چه دیدگاهی نسبت به مرگ داشته باشد، تحت تاثیر عوامل متفاوتی است. سن، جنس، نگرش مذهبی و شرایط خاصی که فرد در آن قرار دارد، بر نگرش نسبت به مرگ تاثیر می­گذارد و هر یک از موارد اشاره شده را می­توان در سطوح اجتماعی ، فردی و ناخودآگاه فرد مورد بررسی قرار داد (کاستنبام[35]، 1999).

اضطراب مرگ یک اضطراب واقعی و یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌ها در سلامت روانی افراد است که می­تواند تحت تاثیر ارزش­های شخصی فرد و ادراک فرد از حمایت­های محیطیش قرار گیرد. پژوهش­های داخلی متغیر اضطراب مرگ را بیشتر در جامعه دانشجویان بررسی کرده و در جامعه بیماران که به طور ملموس­تری با مفهوم مرگ در تماسند، پژوهش بسیار کمی صورت پذیرفته است.

در مجموع از لحاظ نظری پژوهش حاضر به افزایش دانش ما از رابطه متغیرهای ارزش­ها (که از متغیرهای درونی فرد است) و حمایت اجتماعی (ادراک از یک متغیر بیرون از فرد) با اضطراب مرگ بیماران کمک می­کند. هرچند که مطالعات دیگری این متغیرها را بصورت جداگانه بررسی کرده­اند، اما ارتباط آنها بویژه ارتباط بین ارزش­های شخصی و حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ با نقش واسطه­ای حمایت اجتماعی، مورد پژوهش قرار نگرفته است.

از لحاظ کاربردی نیز این پژوهش می­تواندبه تدوین برنامه­های مداخلاتی در شکل­دهی و حمایت از ارزش­های تقویت کننده­ی سلامت روان، ایجاد مراکز و نهادهای حمایتی و گروه­های خودکمکی، مشاوره خانواده، کلوب­ها و شبکه های اجتماعی یاری­دهنده کمک کند.

1-4- اهداف پژوهش

1-4-1- هدف کلی پژوهش

تعیین رابطه ی میان ارزش­های شخصی و حمایت اجتماعی ادراک شده با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به بیماری ام اس می­باشد.

1-4-2- اهداف جزیی پژوهش

  1. تعیین رابطه بین ارزش­های شخصی و اضطراب مرگ در مردان و زنان مبتلا به بیماری ام اس
  2. تعیین رابطه بین ادراک حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ در مردان و زنان مبتلا به بیماری ام اس

 

1-5- سوال های پژوهش

  1. آیا ارزش­های شخصی و ادراک حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ رابطه دارد؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]




1-2. مقدمه 15

قسمت اول 2-2.مبانی نظری و ادبیات تحقیق 15

1-2-2. الف) مفهوم حمایت سازمانی ادراک شده 15

2-2-2. مقدمه‌ای بر تئوری حمایت سازمانی 17

3-2-2 . متغیرهای همبسته با حمایت سازمانی ادراک شده 21

1-3-2-2. متغیرهای معطوف به نحوه عمل و رفتار سازمان با کارکنان 21

2-3-2-2. شرایط و ویژگیهای شغل 22

3-3-2-2. ویژگیهای کارکنان 23

4-3-2-2 متغیرهای رفتاری و نگرشی 23

4-2-2. پیش بینی کننده‌های حمایت سازمانی 24

1-4-2-2.مشارکت در تصمیم گیری 24

2-4-2-2 حمایت سرپرست 25

3-4-2-2 عدالت سازمانی 26

4-4-2-2. فرصت رشد 28

5-2-2. پیامدهای حمایت سازمانی 28

1-5-2-2. تعهد سازمانی 28

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                         صفحه

2-5-2-2.درگیری شغلی 29

3-5-2-2. رفتار شهروندی سازمانی 29

4-5-2-2. کاهش فشارهای روحی 30

5-5-2-2. رضایت شغلی 31

6-5-2-2. انگیزه ترک شغل 31

3-2) ب: اعتماد سازمانی 32

1-3-2. مفهوم اعتماد 32

2-3-2. تعریف اعتماد 33

3-3-2. قلمرو موضوعی اعتماد 36

4-3-2. مفهوم سازی اعتماد در ادبیات سازمانی 38

 

1-4-3-2. انتظارات فردی 38

2-4-3-2. روابط بین فردی 39

3-4-3-2. ساختارهای اجتماعی 39

4-4-3-2. اصول اخلاقی 39

5-3-2. اعتماد و سرمایه اجتماعی 39

6-3-2. اعتماد و عملکرد 40

7-3-2. اعتماد و تغییر سازمانی 40

8-3-2. اعتماد سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی 40

9-3-2. طبقه بندی های اعتماد 41

1-9-3-2. طبقه بندی دایتز و هرتوگ 41

2-9-3-2. مدل اعتماد ازدیدگاه مارتینز 43

3-9-3-2. طبقه بندی بیرد و آمند 45

4-9-3-2. طبقه بندی مورفی 45

5-9-3-2. طبقه بندی وارا 47

6-9-3-2. طبقه بندی الونن و دیگران 48

10-3-2. اعتماد سازمانی 51

11-3-2. ضرورت اعتماد در سازمان 52

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                         صفحه

12-3-2. اعتماد سازمانی چیست؟ 53

13-3-2. انواع اعتماد در ارتباطات سازمانی 54

1-13-3-2. اعتماد مبتنی بر بازدارندگی 54

2-13-3-2.  اعتماد مبتنی بر آگاهی 55

3-13-3-2. اعتماد مبتنی بر شناسایی 55

14-3-2. دیدگاههای مختلف در خصوص اعتماد سازمانی 56

1-14-3-2. اعتماد از دیدگاه فلسفه 56

2-14-32. اعتماد سازمانی از دیدگاه تکاملی 57

3-14-3-2. اعتماد سازمانی از دیدگاه روانشناسی اجتماعی 57

این مطلب را هم بخوانید :

15-3-2. ویژگی های اعتماد سازمانی 58

16-3-2. اعتماد و نظریه پردازان سازمانی 59

17-3-2. اثر اعتماد سازمانی و فردی بر همدیگر 59

18-3-2. روحیه کاری افراد و چهار نوع بافت سازمانی. 60

19-3-2. گام‌های اعتمادسازی در سازمان 63

1-19-3-2. گام اول: فرهنگ‌سازی 63

2-19-3-2. گام دوم: رهبری 64

3-19-3-2.گام سوم: ایجاد ارتباطات 64

20-3-2. رویکردی فرایندی به توسعه اعتماد سازمانی 64

21-3-2. پیامدهای کمبود اعتماد 68

22-3-2. مزایای به کارگیری اعتماد برای سازمان 69

23-3-2. رابطه حمایت سازمانی ادراک شده با اعتماد سازمانی 70

4-2. قسمت دوم: پیشینه پژوهش 70

1-4-2.  تحقیقات انجام شده در داخل کشور 70

2-4-2.  تحقیقات انجام شده در خارج کشور 73

5-2. قسمت سوم: نتیجه گیری 76

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

1-3 . مقدمه 81

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                         صفحه

2-3. روش اجرا و نوع پژوهش 81

3-3. جامعه آماری: 82

4-3. حجم نمونه و روش نمونه گیری 82

5-3. روش های جمع آوری اطلاعات 83

6-3. روایی و پایایی ابزار اندازه گیری 84

1-6-3. روایی پرسشنامه ها 84

2-6-3. پایایی پرسشنامه ها 85

7-3. روش های تجزیه و تحلیل داده های پژوهش 86

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل پژوهش

1- 4. مقدمه 91

2- 4.  یافته های آمار توصیفی تحقیق 91

3-4. تجزیه و تحلیل سؤالات پژوهشی 99

فصل پنجم: استنباط و نتیجه گیری

1- 5. مقدمه 111

2-5 . خلاصه پژوهش 111

3-5. بحث و نتیجه گیری 111

4-5. نتیجه گیری کلی 118

5- 5. پیشنهادها 118

1-5-5. پیشنهادهای کاربردی 119

2- 5- 5. پیشنهادهای پژوهشی 121

6- 5- محدودیت های پژوهش 122

1- 6- 5- محدودیت های در اختیار یا کنترل محقق: 122

2-6- 5- محدودیت هایی که کنترل آنها از عهده ی پژوهشگر خارج است 122

منابع فارسی 125

منابع لاتین 129

1-1.   مقدمه

امروزه در هر جامعه­ای سازمانها کارکرد­های مهمی را انجام می­دهند و نقشی حیاتی در زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و اداره­ی امور جامعه بازی می­کنند. از این رو جامعه­ی امروزی برای کارایی سازمانها ارزش و اهمیت فراوانی قائل است زیرا بدون سازمانهای کارآمد و پویا جامعه­ی امروزی نمی­تواند به هدفهای خود دست یابد و نیازهای گوناگون خود را برآورده سازد (عریضی و گل­پرور، 1389: 149). در این میان سازمانهای آموزشی به علت گستردگی، منحصر به فرد بودن و تاثیر در رشد و توسعه از اهمیت فوق­العاده­ای برخوردارند (رابینز[1]، 1387). سازمانهای آموزشی در محیطی پویا، پیچیده، پر ابهام و سنت گریز قرار دارند و دائما از محیط اطراف خود اثر می­پذیرند و تغییر را به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر پذیرفته­اند. با درک این مهم که تغییر جزء جدا نشدنی و ذاتی دانشگاه­های هزاره­ی سوم شده ­است، قدرت سازگاری و انطباق با تحولات اخیر در عرصه­های مختلف اقتصادی، اجتماعی و آموزشی افزایش می­یابد. از این رو داشتن نیروی انسانی توانا و کارآمد که بنیاد ثروت ملی و دارایی­های حیاتی سازمان به حساب می­آیند، منافع بسیار زیادی برای دانشگاه­ها به دنبال خواهد داشت (ابراهیمی و مشبکی، 1391: 9). گرچه تحقق اهداف سازمان در گرو همکاری و تعامل همه­ی اجزای سازمان است، ولی نقش و جایگاه منابع انسانی ویژه و منحصر به فرد است (زکی، 1385: 105). همچنین متغیرهای گوناگونی در هر سطح سازمانی می­توانند پیامدها و نتایج کاری کارکنان هر سازمانی را از خود متاثر سازند که از این میان می­توان به حمایت سازمانی ادراک شده[2] اشاره کرد (چو، جانسون و گوچیات[3]،2009). حمایت سازمانی ادراک شده در برانگیخته کردن کارکنان تاثیر دارد و انتظارات کارکنان را افزایش می­دهد و به همین منظور، سازمان باید با توجه به اهداف سازمانی، پاداش بیش­تری برای انجام کار پرداخت کند. در نتیجه، این امر باعث می­شود تا کارکنان با توجه به اهداف سازمانی و به واسطه حضور و فعالیت بیشتر، عملکرد خود را افزایش دهند(اردوگان و اندرس[4]، 2007) و ترک شغلشان کاهش می‌یابد(لی یو، هنگ-یو و فولی[5]،2006). از سوی دیگر اعتماد سازمانی موجب تسهیل ارتباطات باز در سازمان، تسهیم

 

اطلاعات، رضایت شغلی، تعهد سازمانی و افزایش عملکرد می­شود. ییلماز و اتالی[6] (2009)، نیز بیان کرده­اند که اعتماد سازمانی تأثیر مثبتی بر تعهد سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی، و همچنین بهبود ارتباطات اجتماعی دارد. علاوه بر این، بر طبق گفته الونن[7](2005)، اعتماد سازمانی بر همکاری، ارتباطات سازمانی و به اشتراک­گذاری دانش و انعطاف­پذیری و تعهد سازمانی، تأثیرگذار است. لذا با توجه به اهداف تحقیق در این فصل به بیان طرح تحقیق که شامل بیان مساله، ضرورت و اهمیت تحقیق، اهداف پژهش و تعریف واژه­ها و اصطلاحات پژوهش می­باشد، پرداخته می­شود.

 

2-. بیان مسئله پژوهش:

با توجه به اینکه منابع انسانی ثروت یک ملت و سازمان هستند و ستون فقرات هر سازمانی به وسیله منابع انسانی آن شکل داده می­شود، در اهمیت آن‌ها شکی وجود ندارد. اندیشمندان مدیریت معتقدند که تفاوت کشور­های فقیر و غنی نه در منابع مادی و مالی آن‌ها بلکه در توانمندی­های منابع انسانی آن‌ها می­باشد. بر این اساس اگر سازمانی نیروی انسانی اثربخش و مسئولیت­پذیری داشته باشد خروجی‌های آن سازمان به صورت خودکار برتر خواهند بود (ییلماز و اتالی، 2009). لذا حمایت سازمانی یکی از متغیرهایی است که بر پیامدها و نتایج کاری کارکنان هر سازمان موثر می‌باشد. برای نخستین بار آیزنبرگر، هانگتینگتون، هاتچیسون و ساوا[8] (1986) مفهوم حمایت سازمانی ادراک شده را مطرح نمودند. حمایت سازمانی ادراک شده بازتاب باور عمومی کارکنان است در مورد این که سازمان محل کارشان برای آن‌ها ارزش قائل بوده و برای خوشبختی آنان اهمیت قائل است (آیزنبرگر و همکاران[9]، 1986). حمایت سازمانی ادراک شده حالتی در فرد است که بر اساس آن شاغل احساس می‌کند که سازمان وی را فردی مهم، برجسته و مفید می‌داند و به خدماتش نیاز فوری دارد. بر اساس نظریه حمایت سازمانی (رودآس و آیزنبرگر[10]، 2002) کارکنان به سازمان شخصیت داده و با آن رابطه تبادلی ایجاد می‌کنند که قدرت و تأثیر آن بر واکنش‌های رفتاری و نظری آن متفاوت است. حمایت سازمانی ادراک شده از سوی کارکنان برای پاداش و قدردانی ارائه می‌شود (اسلاس، کلیمچاک و هلمز[11]، 2008). همچنین حمایت سازمانی ادراک شده از طریق کاهش فشارزا به عنوان یک منبع قوی بر عملکرد اثر گذاشته (رودآس و آیزنبرگر، 2002) و تعهد عاطفی نسبت به سازمان را افزایش می‌دهد (مایر و همکاران[12]، 2002). پژوهش‌ها نشان داده‌اند که سطوح بالای حمایت سازمانی ادراک شده، با مجموعه‌ای از پیامدهای کاری مثبت شامل افزایش تعهد عاطفی (پاناسیو و وندنبرگ[13]، 2009)، و کاهش غیبت، ترک شغل ارادی(رودآس، آیزنبرگر و آرملی[14]، 2001) و فشار روانی (جولک و استامپر[15]،2002) همراه است.

از سوی دیگر امروزه مدیریت برای ارتقای کیفیت نیازمند ابزارهای مختلفی است. یکی از این ابزارها استقرار اعتماد در درون سازمان‌هاست. اعتماد نظیر هواست، همه انسان‌ها وقتی به آن توجه دارند که وجود ندارد (هوی و تارتر[16]، 2004). اعتماد در یک سیستم، نگرشی جمعی است که باعث ترویج ابتکار، خلاقیت و مخاطره­پذیری می‌شود. در سازمان‌های دارای اعتماد سیستمی پایین، تسهیم اطلاعات با دقت کمتری صورت می‌پذیرد و اعتماد پایین اعضای یک گروه کاری اغلب به شکست نهایی آن می­انجامد(نادی و مشفقی، 1388).

مدیران برای ساختن و تقویت اعتماد بین دو یا چند بخش، باید بدانند که چگونه افراد اعتماد افراد دیگر، گروه یا سازمان را تجربه و درک می‌کنند و چگونه اعتماد بین افراد یا گروه‌ها در خلال زمان رشد می‌کند. به عبارت دیگر، درک این مطلب ضروری است که چگونه اعتماد از نظر روانی در افراد دیگر تجربه می­‌شود. پیش از اینکه تأثیرش بر رفتار، انتظارات و نتایج حاصل از اعتماد بین افراد در سازمان، تجزیه و تحلیل شود. (پناهی، 1387: 88 ). اعتماد یکی از موضوعات مهم در رفتار و روابط انسانی است که احساس اعتماد کارکنان به مدیر، سازمان و سهامداران در زندگی سازمانی، رفتار سازمانی و روابط بین کارکنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین انتظاری است مبنی بر اینکه کارکنان دیگر به خود اجازه نمی‌دهند در زمانی که دیگران آسیب پذیر هستند، ضرر و زیانی به آن‌ها وارد نمایند ( نادی و مشفقی، 1388).

در سازمان‌هایی که اعتماد حکم فرماست، می‌توان یک جو مشارکتی باز، کارکنان پاسخگو، بهره­وری، تعهد سازمانی، فرهنگ توافق، کار تیمی، رضایت شغلی بالا و مشارکت در تصمیم­گیری را مشاهده کرد(بوایک درای و سولماز[17]، 2006).

شاو[18] اعتماد را به اعتقاد داشتن به دیگران تعریف می‌کند؛ زیرا، برای رسیدن به خواسته‌های خود وابسته به دیگران هستیم (پناهی، 1387؛ 90 ).

اعتماد سازمانی از نظر الونن و همکاران[19] (2008) شامل مولفه­های اعتماد جانبی، اعتماد عمودی و اعتماد نهادی می­‌باشد که اعتماد جانبی اعتماد بین کارکنان، اعتماد عمودی، اعتماد بین مدیران و کارکنان و اعتماد نهادی، اعتماد اعضای سازمان به راهبردها و شایستگی‌های تجارتی و فنی سازمان، و اعتماد به ساختارها و فرآیندهای سازمانی مانند سیاست‌های منابع انسانی است را نشان می‌دهد. با توجه به نظریه اصلی و مبانی، پایه مدل مفهومی به شکل زیر ترسیم شده است(شکل 1-1).

لذا با توجه به تعاریف ذکر شده محقق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که چه رابطه‌ای بین حمایت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی در دانشگاه بو­علی سینا همدان وجود دارد

3-1. اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

از آنجا که اهمیت سازمان‌ها در جوامع امروزی چشمگیر می‌باشد و نظام‌های آموزشی تاثیر زیادی بر روی نیروی انسانی دارند لذا لازم است که کارکنان از حمایت لازم از جانب سازمان برخوردار باشند تا نسبت به سازمان نگرش مثبت داشته باشند و تعهد، وفاداری، رضایت شغلی، تلاش و عملکرد فردی و جمعی آن‌ها افزایش پیدا کند و به طور کلی هر چه کارکنان مورد حمایت سازمان قرار گیرند اعتماد آن‌ها نسبت به همکاران خود، مدیران و همچنین اعتماد آن‌ها نسبت به ساختار و فرآیندهای سازمانی مانند سیاست‌های منابع انسانی بیشتر می‌شود؛ در خصوص اهمیت حمایت سازمانی ادراک شده لازم به ذکر است که متکی بر این احساس، افراد در سازمانها به عنوان عضو فعال سازمان به ایفای نقش می­پردازند و احساس خشنودی و رضایتمندی خواهند کرد. برخی دیگر به دنبال این احساس می­کوشند در پی فرصت های مناسبی باشند تا با کسب آموزش­های لازم و مورد علاقه خود، بتوانند نقش­های خود را در سازمان به خوبی ایفا نمایند. کارکنانی که میزان زیادی از حمایت سازمانی ادراک شده را تجربه می­کنند، این احساس را دارند که می­باید با توجه به رفتارها و نگرش­های مناسبی در سازمان ایفای نقش کنند تا عمل آنها در راستای منافع سازمان متبوعشان باشد و بدین­وسیله حمایت سازمان را جبران نمایند(آیزنبرگر و همکاران، 1997: 812).

همچنین امروزه اهمیت اعتماد در روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعات سازمانی نیز از اعتماد به عنوان عامل بنیادی برای سازمان­های اثربخش نام برده می­شود و متخصصان رهبری و محققان به اهمیت ایجاد اعتماد در بین نیروی کار اذعان دارند. مطالعه ادبیات سازمانی نشان می­دهد که اعتماد یک عامل حیاتی و ضروری برای موفقیت فردی و سازمانی می باشد .بالابودن اعتماد درون سازمانی، ضعف در سایر منابع لازم برای ارتقای بهره­وری را تا حدی جبران می­کند. اعتماد اثرات درون فردی و بین فردی ایجاد کرده و روابط درون و برون سازمان را تحت تأثیر قرار می­دهد. از این رو گفته می­شود بالا بودن اعتماد سازمانی مساوی با بهبود رضایت شغلی، تعهد سازمانی، فضای اطمینان بین کارکنان، افزایش همکاری و همفکری، تقسیم اطلاعات، حل مسئله،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ب.ظ ]




فصل دوم

2-1- مقدمه.. 18

2-2- خلاقیت و فرایند شکل­گیری آن.. 18

2-2-1- ماهیت خلاقیت.. 18

2-2-2-  ابعاد خلاقیت.. 19

2-2-2-1- نظریه شناختی.. 19

2-2-2-2- نظریه انگیزشی.. 21

2-2-2-3- نظریه تعاملی استرنبرگ.. 21

1- جهان درونی.. 22

2-  تجربه.. 22

3-  دنیای بیرونی.. 23

4-  سبک­های فکری.. 23

2-3- الگوهای فرایند خلاقیت.. 36

2-3-1-  الگوی والاس.. 36

2-3-2- الگوی بارون.. 37

2-3-3- الگوی آمابیل.. 37

2-4- تدریس.. 38

2-4-1- مفهوم تدریس.. 38

2-4-2- الگوهای تدریس.. 39

2-4-2-1- خانواده الگوهای پردازش اطلاعات.. 40

2-4-2-2- خانواده الگوهای تعامل اجتماعی.. 42

2-4-2-3-  خانواده الگوهای رفتاری.. 43

2-4-2-4- خانواده الگوهای رشد ویژگی­های فردی.. 45

2-4-3- روش­های تدریس.. 46

2-4-3-1- روش­های تدریس مبتنی بر انتقال مستقیم.. 46

2-4-3-2- روش­های تدریس مبتنی بر تعامل.. 48

2-4-3-3- روش­های تدریس مساله محور.. 49

2-5- تدریس خلاق.. 51

پایان نامه ها

 

2-5-1- مفهوم تدریس خلاق.. 51

2-5-2-  عوامل موثر بر تدریس خلاق معلمان.. 52

2-5-3- فنون خلاقیت در تدریس.. 54

2-6- ارتباط و نقش آن در تدریس.. 55

2-6-1- مفهوم ارتباط.. 56

2-6-2- عناصر ارتباط.. 57

2-6-3- انواع ارتباط.. 58

2-7- کنش و واکنش کلامی.. 61

2-7-1- مفهوم کنش و واکنش.. 61

2-7-2- کنش و واکنش آموزشی.. 61

2-7-3- فنون تجزیه و تحلیل ارتباط کلامی.. 62

2-8- پژوهش­های انجام گرفته در داخل کشور.. 67

2-9- پژوهش­های انجام گرفته در خارج از کشور.. 71

2-10- نتیجه­گیری.. 75

فصل سوم

3-1- مقدمه.. 78

3-2- روش و طرح پژوهش.. 78

3-2-1- جامعه آماری.. 78

3-2-2- نمونه آماری و نحوه نمونه­گیری.. 78

3-2-3- ابزار و شیوه گردآوری داده­ها.. 79

3-2-4- تعیین روایی و پایایی ابزارهای اندازه­گیری پژوهش.. 80

3-3- روش‌های تجزیه و تحلیل داده‏ها:.. 81

فصل چهارم

4-1- مقدمه.. 83

4-2- آمار توصیفی.. 83

4-2-1- آمار توصیفی نمونه­های آماری بر اساس مقطع تحصیلی و گروه آموزشی   83

4-2-2 آزمون کلموگروف- اسمیرونوف (K-S) جهت بررسی نرمال بودن متغیرها   86

4-3- تجزیه و تحلیل سوال­ها و فرضیه­ها.. 87

این مطلب را هم بخوانید :

4-3-1 – سوال­های پژوهش.. 87

4-3-2 – فرضیه­های پژوهش.. 89

فصل پنجم

5-1- مقدمه.. 94

5-3- نتایج فرضیه­های پژوهش.. 98

5-4- نتیجه گیری نهائی.. 100

5-5- محدودیت­های پژوهش.. 101

5-6- پیشنهادهای پژوهش.. 102

5-6-1- پیشنهادهای کاربردی.. 102

5-6-2- پیشنهادهای پژوهشی.. 102

 1-1- مقدمه

توسعه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در هر جامعه مستلزم تربیت اجتماعی افراد متفکر، سازنده و کار‌آمد است. آموزش و پرورش در این زمینه نقش اصلی را ایفا می‌نماید. نظام آموزش به عنوان یک نظام پویا و هدفمند دارای دو بعد کمی و کیفی است و رشد موزون، متناسب و متعادل این نظام مستلزم رشد هر دوی این ابعاد به موازات یکدیگر است. توسعه و گسترش کمی آموزش بدون توجه به کیفیت، مسائلی چون افت تحصیلی، وابستگی علمی، عرضه اضافی نیروی انسانی متخصص و عدم فرصت جهت خلاقیت را موجب می‌شود. هر چند توسعه و گسترش کیفی نظام آموزش نیز بدون توجه به کمیت، به محرومیت انسان­ها از حق تحصیلات و افزایش تبعیضات اجتماعی منجر می‌گردد. در هر حال کیفیت نظام آموزش و ارتقاء آن پدیده‌ای نیست که یک کشور قادر باشد، بی‌اعتنا از کنار آن بگذرد بلکه همه کشورها باید نوسازی و تجدید کیفیت در نظام آموزشی خود را همواره مدنظر قرار دهند (قورچیان، 1373). لذا کیفیت و کارایی تدریس موضوعی است که از دیر باز مورد توجه تحقیقات تربیتی بوده و هست، و عوامل زیادی در کارایی تدریس دخالت دارند از آن جمله دانش و مهارت، تجربه، سن، جنس، میزان سواد و رشته تحصیلی معلمان، ویژگی­های شخصیتی و اعتقادی معلم، برنامه درسی، میزان مهارت در برقراری ارتباط با دانش­آموزان، فلسفه حاکم بر نظام آموزشی و… مفیدی (1383) بر این باور است: نقش معلم در حیات تربیتی دانش­آموزان از مهم­ترین عناصر یک برنامه مناسب و مطلوب است و کیفیت آموزش آنان به وجود معلمان کارآمد و خلاق، موثر و آگاه بستگی دارد (به نقل از چراغ چشم، 1386). داشتن معلمان خلاق و نوآور در نظام آموزشی بسیار مهم و حیاتی می باشد زیرا آموزش و پرورش با توجه به نیاز و وابستگی افراد جامعه به آن می­تواند نقش زیادی در پرورش تفکر خلاق و افراد کاوشگر و مشکل­گشا ایفا کند. مدرسه می­تواند قدرت اندیشه و مهارت­های ذهنی دانش­آموزان خود را چنان تقویت کند که به راحتی بتوانند برای دست یافتن به راه حل­های مناسب و واقع بینانه به خلق ایده های نو بپردازند. دستیابی به چنین امری مستلزم وجود معلمان خلاق و متفکر در نظام آموزشی می­باشد (عجم و صباغیان، 1387). سام خانیان (1384) می­گوید: قلب عملکرد معلم در رابطه با یادگیری خلاق، شیوه­های تدریس مناسب اوست. مواد و محتوای آموزشی باید با توانایی­ها، آمادگی و تجربیات پیشین دانش­آموزان متناسب باشد و فرصت مناسب برای فعالیت­های یادگیری چندگانه اعم از فعالیت­های کلاس و خارج از آن و فعالیت­هایی که حواس مختلف و بیشتری را طلب می­کند، فراهم آورد. با غنی سازی محیط آموزشی در چهارچوب ضوابط برنامه، محیط تقریبا مناسبی برای دانش­آموزان فراهم می­شود تا آن­ها به توسعه اطلاعات، تفکر، تقویت اعتماد به نفس و خودشناسی اقدام کنند؛ یعنی چنین محیطی می­تواند زمینه­های پرورش خلاقیت را فراهم کند.

بنابراین می توان گفت که عامل تدریس پل ارتباطی معلم، دانش­آموز و محتوای درسی می­باشد. البته در این خصوص باید گفت که معلمان در تدریس همیشه روش ثابتی نداشته­اند بلکه به مرور زمان و ظهور مکاتب فلسفی و روا­ن­شناسی نقش آن­ها در کلاس­های درسی و نوع رفتار و برخوردشان با دانش­آموزان تغییر کرده است بطوری که در جریان تکوین روش­های تدریس همیشه مواردی از اینکه معلم عامل مسلط باشد و آمرانه رفتار کند یا نگرش آزادمنشانه و روابط دوستانه بین معلم و دانش آموز حاکم باشد و یا معلم از رویه عدم مداخله طرفداری نماید وجود داشته است (محمودی، 1382). با توجه به سرعت تولید علم و آینده ناشناخته‌ای که فرا روی بشر قرار دارد، لازم است معلمان نیز به صورتی هماهنگ با این تحولات به بازنگری در برنامه‌ها و راهبردهای آموزشی خود، پرداخته و راهبردهای آموزشی خلاق و مبتنی بر مسئله مداری را محور فعالیت آموزشی خویش قرار دهند. راهبردهایی که ماهیتا مبتنی بر فعالیت و مشارکت یاد گیرنده است.  فعال نمودن دانش­آموزان در جریان یادگیری نقشی اساسی در پرورش قدرت تفکر و ترویج توانایی خلاق آن­ها دارد، مشارکت یادگیرنده در جریان یادگیری، شاخص اثر­بخشی آموزش است. در کلاسی که یادگیرندگان، فعال باشند، خود به صورت خود جوش به دنبال کشف و حل مسائل رفته و به ابداع و نوآوری می‌پردازند (حسینی،1387). بنابراین نوع روش تدریس دبیران و برخورد آن­ها با دانش­آموزان و مشارکت دادن دانش­آموزان در جریان تدریس در یادگیری دانش­آموزان نقش تعیین کننده­تری دارد. امروزه نتایج تحقیقات تربیتی بر اهمیت رابطه معلم و شاگرد در کلاس درس تاکید می­ورزند بخاطر اینکه معلمان با شناخت هرچه بیشتر از موقعیت یادگیری و روا­ن­شناختی دانش­آموزان، شناخت ویژگی­های شخصیتی و مراحل رشد آن­ها بهتر می­توانند در مورد فرایندهای یاددهی و یادگیری گام­های موثرتری را بردارند (محمودی، 1382). در نتیجه در هزاره سوم میلادی و در عصر انفجار اطلاعات که تغییر و تحول مستمر و پرشتاب از عمده­ترین جریان­های حاکم بر حیات بشری و از مهم­ترین مشخصه­های بارز آن است، فرآیند خلاقیت، بسترساز تغییر و تحول و دگرگونی عمیق است (چراغ چشم، 1386).

 

1-2- بیان مساله

مولفه­ی یاددهی و یادگیری یکی از مولفه­های مهم نظام آموزشی است. بنابراین هر گونه اصلاح و بازبینی در نظام تعلیم و تربیت در درجه اول، باید به مولفه یاددهی و یادگیری و عناصر اصلی آن یعنی معلم و فراگیر معطوف شود، زیرا این عناصر، بویژه معلم نقش اساسی و مستقیمی در تجربه­ی یادگیری فراگیران ایفا می­کند (مهر محمدی، 1379). موثرترین و کارسازترین مولفه نظام تعلیم و تربیت، معلم یا همان کارگزار اصلی و حقیقی آموزش و پرورش است که عملکرد و سلوک حرفه ای او نیز بیش از هر چیز در روش­های یاددهی – یادگیری که به خدمت می­گیرد، متجلی است (مهر محمدی، 1386).

در تجزیه و تحلیل ارتباط، روش­های مختلفی، به ویژه در کلاس­های درس، به کار برده شده است. اما در اکثر این روش­ها گرایش به تحلیل ارتباط کلامی بیشتر است. یکی از این روش­ها، روش فلندرز[1] است، وی شیوه تحلیل ارتباط کلامی را شامل سه حیطه کلی یعنی گفتار معلم (درک و قبول احساس فراگیر، ترغیب و تشویق، قبول و یا استفاده از نظرهای فراگیر، طرح سوال از سوی معلم، سخنرانی و توضیحات معلم، ارائه دستورالعمل و یا طرح سوالات رفتاری، انتقاد شدید و توجیه آمرانه) گفتار دانش­آموز (گفتار فراگیر درباره سوال معلم، گفتار فراگیر به حالت آزادانه) و خاموشی (سکوت یا نکات ابهام) می­داند (فتحی آذر، 1382). فلندرز تحلیل کنش و واکنش کلامی را بدین صورت تعریف می­کند­­­ «تحلیل کنش و واکنش کلامی برچسبی است که به هر تکنیکی که برای مطالعه زنجیره وقایع و رویدادهای کلاس درس بکار می­رود اطلاق می­گردد به طوری که تمام رویدادهای کلاسی در نظر گرفته شود» (به نقل از محمودی، 1382).

در فرایند یاددهی و یادگیری گفتگو و میزان مشارکت نقش اساسی دارد، در زمینه گفتار کلاسی، مشکل اساسی توزیع نامناسب میزان گفتار بین معلم و دانش­آموزان است امروزه معلمان بیشترین استفاده را از مواد و منابع آموزشی می­کنند؛ به دانش­آموز که مسئول یادگیری خویش است کمتر توجه می­کنند و خواه ناخواه تدریس را به صورت یک طرفه و خطی انجام می­دهند. در صورتی که فعال بودن دانش­آموزان یکی از شرایط لازم در یادگیری است (محمودی، 1388).

فلندرز (1970) می­نویسد که تقریبا دو سوم وقت کلاس­ها با سخنرانی می­گذرد و آن دو سوم وقت معلم است که سخنرانی می­کند. اکثر معلمان دو سوم وقت را با توضیح، سخنرانی، انتقال دانش واقعی سپری می­کنند. اگر زمانی دانش­آموزان گفتار را شروع بکنند در چهارچوب محدوده خاصی صحبت می­کنند یا به سوالات پاسخ می­دهند یا نظر خود را در چند کلمه مطرح می­کنند (به نقل از والکر[2]، 2002). پونتکروف[3] (1993) نیز معتقد است که در طول تدریس معلم، تبادلات کلامی خیلی کمی صورت می­گیرد. معلمان در کلاس­های درس به طور متوسط 70 درصد زمان کلاسی صحبت می­کنند. بنابراین، باید این رویه تغییر یابد و به مشارکت دانش­آموزان در فرایند تدریس توجه گردد. بنابراین، نقش امروزی معلم در آموزش و پرورش با نقش گذشته او متفاوت است. در این زمان هدف آموزش تنها حفظ مطالب و بازگو کردن آن­ها نیست، بلکه تمام جنبه­های شخصیت دانش­آموز را در برمی­گیرد (به نقل از مقدم، 1366).

آمابیل[4]، (1990) ؛ تورنس[5]، (1989) و میلگرام[6]، (1990) معتقدند: روش­های سنتی با ساختار انعطاف ناپذیر و محدودیت زیادی که برای دانش­آموزان قایل می­شوند، همچنین با تکیه بر انتقال معلومات و محفوظات امکان هر گونه رشد فکری، ابتکار و اکتشاف را از آنان سلب می­کند. در حالی که در روش­های فعال تدریس و غیرمستقیم با دادن آزادی به دانش­آموز و عدم نظارت دائمی بر فعالیت­ها و برنامه­ها، به او فرصت می­دهد تا به جستجو و کشف مسایل بپردازد. بدین ترتیب، دانش­آموز خود در فرایند یادگیری دخیل می­شود و انگیزه­های درونی و به دنبال آن امکان بروز خلاقیت در او افزایش می­یابد. بکارگیری روش­های فعال و غیرمستقیم در تدریس منجر به رشد خلاقیت دانش­آموزان می­شود (به نقل از میر کمالی و خورشیدی، 1387).

با توجه به پیشرفت زیاد علوم، افزایش حجم اطلاعات، پیشرفت فناوری و ورود به عصر فراصنعت، لازم است فرآیند یاددهی و یادگیری در مدرسه نیز با این تحولات هماهنگ شود و از راهبردهای سنتی انتقال اطلاعات، به سمت راهبردهای جدید مساله­مداری و مشکل­گشایی که می­توانند به رشد توانایی­های خلاق در دانش­آموزان منجر شوند، حرکت کند (حسینی، 1384). در آموزش و پرورش فعال، نقش معلم تشنه کننده است نه سیراب کننده؛ معلم خلاق ذهن دانش­آموز را از تعادل و سکون و ارضای موجود خارج می­کند تا خود فرد از طریق قانون و اصل تعادل جویی به تعادل دست یابد (کریمی، 1373). بنا به گفته استرانگ[7] (2006) بهترین ملاک اثر بخشی معلم، هدایت یادگیری دانش­آموزان است. در واقع معلم، از راه آموزش، در تجارب یادگیری دانش­آموزان دخل و تصرف می­کند تا بر یادگیری آنان تاثیر بگذارد (روشن و همکاران، 1387).

بنا به نظر خلخالی (1368) سعی و تلاش معلمان خلاق و کارآمد آن است که همه دانش­آموزان را به نوعی در اداره کلاس مشارکت دهند تا آن­ها احساس کنند با کمک همدیگر کلاس را اداره می­کنند؛ زیرا فرصت دادن به دانش آموزان برای ارائه نظرات و پیشنهادات، موجب ارضاء نیاز خودنمایی دانش­آموزان می­گردد. همچنین موجب عمق و وسعت یادگیری آن­ها می­شود (به نقل از نصر اصفهانی، 1371).

این پژوهش در پی آن است که رابطه بین میزان خلاقیت معلمان را بر کیفیت تدریس آنان با تاکید بر عوامل دهگانه فلندرز بررسی نماید.

1-3- اهمیت و ضرورت مساله

تدریس یکی از عوامل مهم در فعالیت­های آموزشی و پرورشی است. تحقیقات انجام یافته در زمینه تدریس و یادگیری روشن ساخته­اند که صرفا با دانستن معلومات، علم و دانش و تخصص در یک زمینه نمی توان آن دانش و تخصص را به دیگری آموخت بلکه معلم و آموزنده باید از فنون و مهارت­های خاصی نیز برخوردار باشند تا بتوانند معلومات و تخصص خویش را به دیگران یاد بدهند. به عبارت دیگر توضیح یک مطلب و واداشتن یادگیرندگان به حفظ و تکرار آن دلیل بر یادگیری آن مطلب نمی­باشد زیرا هدف کلی تعلیم و تربیت در دنیای متحول امروزی ایجاد تغییرات نسبتا پایدار و مناسب در رفتارهای انسان­هاست تا آنان ضمن اینکه به تکامل فکری می­رسند از زندگی رضایت بخش نیز برخوردار باشند (ملکی، 1379). معلمانی در به کار گرفتن و استفاده مناسب از روش­های نوین تدریس موفق خواهند شد که علاوه بر برخورداری از دانش لازم در این زمینه و هم چنین اعتقاد و تعهد نسبت به ایفای مطلوب و انجام نیکوی وظایف محوله، از خلاقیت نیز بهره­مند باشند. دست زدن به انتخابی متفاوت با اکثر معلمان یا در پیش گرفتن رویه­ای را که با رویه­ی جاری و غالب همخوانی ندارد، باید از مظاهر خلاقیت معلم به حساب آورد (مهرمحمدی، 1386).

معلمی که از انگیزه خلاق برخوردار است هم خود الگویی برای خلاق بودن است و هم فرایند خلاقیت را تقویت می­کند آن­ها به واسطه نگرشی که دارند از دانش­آموزان اطلاعات و پیروی محض نمی­خواهند، بلکه به آن­ها آزادی لازم خواهند داد تا بتوانند خود کشف و ابداع کنند. از سوالات غیرمنتظره و حتی به ظاهر نامعقول و عجیب آن­ها استقبال می­کنند و به بحث و گفتگو پیرامون آن می­پردازند و با فراهم آوردن محیط مناسب به دانش­آموزان فرصت می­دهند، توانایی بالقوه خویش را محقق سازند (حسینی، 1387). وایلز[8] (1344) تمامی فعالیت­های آموزشی و سرمایه­گذاری­هایی که در آموزش و پرورش انجام می­گیرد به خاطر برپایی کلاس و تحقق تدریس خوب می­باشد؛ زیرا از طریق تدریس، اهداف نظام آموزش و پرورش تحقق می­یابد. تا موقعی که در طرز تدریس معلمان تغییر و بهبودی حاصل نشود ساختمان­های جدید، وسایل نقلیه، وسایل آموزشی و غیره، هیچ یک برای بهبود کیفیت آموزشی مدارس نمی توانند نقش مهمی را ایفا کنند. بنابراین می توان گفت که محور اساسی آموزش، معلم است که در واقع جهت دهنده آموزش و یادگیری است ( به نقل از نصر اصفهانی، 1371).

والاس[9] (1986) معتقد است: در کلاس­های خلاق، تفکر بیش از حافظه ارزش دارد. معلم تعادلی بین امنیت روانی و آزادی برقرار می­سازد تا دانش­آموز بتواند ریسک کند، همچنین معلم به عنوان هدایت کننده و تسهیل­گر فرایند یادگیری است. در حالی که در کلاس غیرخلاق، معلم مقتدر است، سخت در بند زمان، غیرحساس به نیازهای احساسی دانش­آموزان و مقید به نظم و ارایه اطلاعات است.

متاسفانه در اکثر مدارس به دانش­آموزان به عنوان فردی نگریسته می­شود که باید پذیرای منفعل مطالبی باشند که از طرف معلم یا کتاب درسی ارایه می­گردد، مطالبی که شاید هیچ گونه ارتباطی با دنیای خارج و زندگی واقعی دانش­آموز نداشته باشد (محمودی،1382). برونر[10] می­گوید: آنچه امروزه در کلاس­های درس، آموزش داده می­شود مطالب بی­معنی و مفاهیم منفصل است و یادگیرنده به طور منفعل و طوطی وار آن­ها را یاد می­گیرد و حفظ می­کند؛ به این ترتیب یادگیری فعالیتی بی هدف، کسالت آور و بلااستفاده می­شود (به نقل از کدیور، 1379). معلمان باید ضمن تشخیص نیازها و علایق دانش­آموزان، آنان را در مباحث کلاسی مشارکت دهند و روش­های تدریسی را انتخاب نمایند که خود دانش­آموزان خاتمه دهنده کلاس باشند، نه اینکه معلم به عنوان متکلم وحده قانون دو سوم مطرح شده توسط فلندرز را اجرا نماید. دیوئی[11] می­گوید: هسته اصلی جریان تدریس ترتیب شرایط و محیطی است که دانش­آموز  بتواند در آن به تعامل بپردازد (به نقل از محمودی، 1382).

چانس[12] (1986) معتقد است: نظام آموزش و پرورش برای پاسخگویی به الزامات زندگی در عصر اطلاعات و انفجار دانش به جای آموزش مهارت­ها و اطلاعات مشخص به نسل­های آینده، بایستی نوع خاصی از آموزش را جایگزین روش­های آموزشی جاری بکند و به یادگیرندگان آموزش بدهد که چگونه حقایق را تحلیل، مطالب را تولید و سازماندهی کرده، از دیدگاه­های خویش دفاع کرده، مقایسه کرده، استنتاج نمایند و به ارزیابی شواهد و حل مسائل بپردازند. پس نظام آموزشی باید به نسل­های آینده چگونه فکر کردن را بیاموزد (به نقل از حسینی، 1386). راجزر[13] می­گوید: همانطور که در روان درمانی، روانشناس صرفا به بیمار کمک می­کند تا مشکلات را بشناسد و به چگونگی رفع آن پی ببرد. در تدریس نیز دانش­آموزان خودشان مطلب را فرا می­گیرند و معلم فقط به آن­ها کمک می­کند تا به اهداف آموزشی نزدیک­تر گردیده، آن­ها را فرا گیرند ( به نقل از نصر اصفهانی، 1371).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ب.ظ ]




فصل دوم:ادبیات و پیشینه پژوهش

2-1-مفهوم سلامت………………………………………………………………………………………………………15

2-2-سلامت سازمانی…………………………………………………………………………………………………..16

2-3-ابعاد سلامت سازمانی…………………………………………………………………………………………….18

2-4- ابعاد سلامت سازمانی در سطوح مختلف………………………………………………………………….21

2-5-مبانی نظری مرتبط با خلاقیت ………………………………………………………………………………..25

2-6- مفهوم خلاقیت……………………………………………………………………………………………………25

2-7- مراحل فرایند خلاقیت………………………………………………………………………………………….26

2-8- ویژگی های افرد خلاق………………………………………………………………………………………..27

2-9- عوامل مؤثر بر خلاقیت ……………………………………………………………………………………….28

2-10- خلاقیت و نوآوری……………………………………………………………………………………………29

2-11- عوامل بازدارنده خلاقیت اجتماعی از نظر رمضانی………………………………………………….30

2-12- پیشینه تحقیق

2-12-1- تحقیقات انجام شده در ایران پیرامون سلامت سازمانی…………………………………………….31

2-12-2- تحقیقات انجام شده در خارج از ایران پیرامون سلامت سازمانی…………………………………33

2-12-3- تحقیقات انجام شده در ایران پیرامون خلاقیت………………………………………………………..35

2-12-4- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور پیرامون خلاقیت………………………………………….36

2-13- چارچوب نظری تحقیق …………………………………………………………………………………………42

فصل سوم: روش پژوهش

3-1- روش تحقیق…………………………………………………………………………………………………………..46

3-2- جامعه آماری………………………………………………………………………………………………………….46

3-3- حجم نمونه…………………………………………………………………………………………………………….46

3-4- روش نمونه گیری……………………………………………………………………………………………………47

3-5- ابزار جمع آوری داده ها……………………………………………………………………………………………48

3-6- روایی و پایایی ابزار های پژوهش

3-6-1-روایی…………………………………………………………………………………………………………………48

3-6-2- پایایی………………………………………………………………………………………………………………..49

3-7- شیوه های جمع آوری اطلاعات…………………………………………………………………………………50

 

3-8- روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها…………………………………………………………………….51

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته ها

4-1- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………52

4-2- ویژگی های جمعیت شناختی نمونه آماری……………………………………………………………………53

4-2-1-توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن……………………………………………………………………53

4-2-2- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سابقه خدمت ……………………………………………………..54

4-2-3- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات …………………………………………………56

4-2-4- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت تأهل …………………………………………………….57

4-3- بررسی متغیر های اصلی پژوهش…………………………………………………………………………………59

4-4- بررسی فرضیه های پژوهش

4-4-1-بررسی فرضیه اصلی پژوهش ……………………………………………………………………………..60

4-4-2- بررسی فرضیه های فرعی پژوهش………………………………………………………………………61

4-4-2-1-بررسی فرضیه فرعی اول پژوهش…………………………………………………………………….61

4-4-2-2-بررسی فرضیه فرعی دوم پژوهش…………………………………………………………………….63

4-4-2-3-بررسی فرضیه فرعی سوم پژوهش …………………………………………………………………..64

4-4-2-4- بررسی فرضیه فرعی چهارم پژوهش ……………………………………………………………….66

4-4-2-5- بررسی فرضیه فرعی پنجم پژوهش………………………………………………………………….67

4-4-2-6- بررسی فرضیه فرعی ششم پژوهش………………………………………………………………….69

4-4-2-7- بررسی فرضیه فرعی هفتم پژوهش………………………………………………………………….70

4-5- ایجاد مدل رگرسیون……………………………………………………………………………………………72

4-5-1- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و متغیر سلامت سازمانی…………………………….72

4-5-1-1-بررسی نرمال بودن……………………………………………………………………………………….72

4-5-1-2-بررسی ثابت بودن واریانس …………………………………………………………………………..73

4-5-1-3-ضرایب رگرسیون برای متغیرهای مورد بررسی………………………………………………….74

4-5-2- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و سلامت سازمانی در بعد ساختدهی…………..76

4-5-2-1- بررسی نرمال بودن……………………………………………………………………………………..76

4-5-2-2- بررسی ثابت بودن واریانس …………………………………………………………………………76

4-5-2-3-ضرایب رگرسیون برای متغیرهای مورد بررسی…………………………………………………77

این مطلب را هم بخوانید :

4-5-3- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیرخلاقیت و نوآوری و متغیر سلامت سازمانی در

بعد ملاحظه گری………………………………………………………………………………………………………79

4-5-3-1-بررسی نرمال بودن……………………………………………………………………………………..79

4-5-3-2- بررسی ثابت بودن واریانس…………………………………………………………………………79

4-5-3-3- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی………………………………………………80

4-5-4- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و نوآوری و متغیر سلامت سازمانی در بعد پشتیبانی…………………………………………………………………………………………………………………..81

4-5-4-1- بررسی نرمال بودن……………………………………………………………………………………81.

4-5-4-2-بررسی ثابت بودن واریانس………………………………………………………………………….82.

4-5-4-3- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی……………………………………………….83

4-5-5- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و نوآوری ومتغیر سلامت سازمانی در

بعد تأکید علمی………………………………………………………………………………………………………….84

4-5-5-1- بررسی نرمال بودن……………………………………………………………………………………..84.

4-5-5-2- بررسی ثابت بودن واریانس………………………………………………………………………….85

4-5-5-3- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی……………………………………………….86

4-5-6- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و نوآوری و متغیر سلامت سازمانی در

بعد روحیه………………………………………………………………………………………………………………….87

4-5-6-1-بررسی نرمال بودن……………………………………………………………………………………….87.

4-5-6-2- بررسی ثابت بودن واریانس…………………………………………………………………………..88

4-5-6-3- ضرایب رگرسون برای متغیر های مورد بررسی………………………………………………..89.

4-5-7- مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و متغیر سلامت سازمانی در بعد یگانگی نهادی ……90

4-5-7-1- بررسی نرمال بودن……………………………………………………………………………………..90

4-5-7-2- بررسی ثابت بودن واریانس …………………………………………………………………………90

4-5-7-3- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی……………………………………………….91

4-5-8- ایجاد مدل رگرسیون برای متغیر خلاقیت و متغیر سلامت سازمانی در بعد نفوذ مدیر…. .92

4-5-8-1-بررسی نرمال بودن……………………………………………………………………………………….92

4-5-8-2- بررسی ثابت بودن واریانس …………………………………………………………………………93

4-5-8-3- ضرایب رگرسیون برای متغیر های مورد بررسی……………………………………………….94

فصل پنجم:بحث و نتیچه گیری

مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………96

5-1- یافته های تحقیق………………………………………………………………………………………………..96

5-1-1- یافته های جمعیت شناختی……………………………………………………………………………….96

5-2- وضعیت متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………………………..97

5-3- بررسی فرضیات پژوهش……………………………………………………………………………………..97

5-3-1- فرضیه اصلی تحقیق………………………………………………………………………………………..97

5-3-2- فرضیه فرعی اول……………………………………………………………………………………………98

5-3-3- فرضیه فرعی دوم……………………………………………………………………………………………98

5-3-4- فرضیه فرعی سوم…………………………………………………………………………………………..98

5-3-5- فرضیه فرعی چهارم………………………………………………………………………………………..99

5-3-6- فرضیه فرعی پنجم………………………………………………………………………………………….99

5-3-7 –فرضیه فرعی ششم………………………………………………………………………………………….99

5-3-8 – فرضیه فرعی هفتم ……………………………………………………………………………………….100

5-4- بررسی پیش فرضهای رگرسیونی متغیرها……………………………………………………………….100

5-5- بحث و بررسی سؤالات تحقیق…………………………………………………………………………….100

5-6- پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………….102

5-7- محدودیت ها …………………………………………………………………………………………………..102

فهرست منابع و مأخذ………………………………………………………………………………………………….103

چکیده:

سلامت سازمانی یکی از بدیهی ترین شاخص های اثر بخشی سازمانی است. در حقیقت ویژگی سلامت سازمانی، بازسازی و نوسازی خود است. از جمله مسائل سازمان های آموزشی این است که افراد وظایف خود را به صورت رو به رشد انجام نمیدهند. در صورتی که هرکس با توانایی های ویژه خود میتواند خلاق باشد. با توجه به اهمیت تفکر خلاق و سلامت سازمانی که هردو در مدارس ضروری هستند، پژوهش در مورد این دو مقوله، به نظر می آید ، ما را در امر آموزش و پرورش بهتر دانش آموزان یاری مینماید.هدف این پژوهش بررسی رابطه سلامت سازمانی و خلاقیت و نوآوری معلمان و مدیران مدارس متوسطه ناحیه 2 شهر کرمان بود. روش تحقیق از نوع توصیفی _ همبستگی بود . جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران و150 نفر معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 2 شهر کرمان می باشد که تعداد آن ها براساس آمار سازمان آموزش و پرورش کرمان در سال تحصیلی 91-90 شامل 22 مدیر و 513 معلم می باشد.که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه معلمان به دست آمد. ابزارهای جمع آوری داده ها، یکی پرسشنامه 44 سؤالی سلامت سازمانی پارسونز بود، که شامل هفت بعد(یگانگی نهادی، نفوذ مدیر ، مراعات ،ساختدهی ،حمایت منابع ،روحیه ، تأکید علمی) میباشد. برای سنجش خلاقیت و نوآوری نیز از پرسشنامه 50 سؤالی رندسیپ استفاده شد . روایی سوالات پرسشنامه های این پژوهش نیز هر کدام به طور جداگانه با استفاده از نظرات پنج نفر از افراد صاحب نظر سنجیده وبا روش سیگما شمارشی تأیید گردید ،که روایی پرسشنامه سلامت سازمانی 0.95 و پرسشنامه خلاقیت 0.84 بدست آمد. اعتبار و پایایی پرسشنامه های مربوط به این پژوهش نیز به وسیله روش آلفای کرونباخ سنجیده و تأیید گردید .که پایایی پرسشنامه سلامت سازمانی 0.90 وپرسشنامه خلاقیت 0.84 بدست آمد.برای تحلیل داده ها، از آمارهای توصیفی (نمودار ستونی، جدول فراوانی، درصد فراوانی) و آمارهای استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد . یافته ها نشان داد که میان سلامت سازمانی و خلاقیت و نوآوری رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین میان سلامت سازمانی در ابعاد هفتگانه اش با خلاقیت و نوآوری رابطه معنی داری وجود دارد.

کلمات کلیدی

سلامت سازمانی ، خلاقیت و نوآوری ، سازمان آموزشی

مقدمه :

آموزش وپرورش به عنوان اساس وزیر بنای توسعه فرهنگی ،اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر جامعه است. امروزه دراغلب کشورها آموزش وپرورش صنعت رشد محسوب می شود و پس از اموردفاعی بیشترین بودجه دولتی را به خوداختصاص می دهد. از آنجایی که بخش قابل توجهی از آموزش وپرورش در مدارس صورت می گیرد مدارس به عنوان یک نظام اجتماعی حساس ومهم از جایگاه خاصی برخوردارند. ( علاقه بند ، 1371) . امروزه نقش مدرسه با هدف های گذشته آن که صرفا جنبه تعلیمات بویژه در مسیرخواندن ، نوشتن و حساب کردن داشت به کلی عوض شده است. بدین طریق که آموزشگاه امروزی وظیفه دارد ،ضمن انتقال دانستنیهای مربوط به خواندن ، نوشتن و حساب کردن به تریت انسانی سازنده نیز همت گمارد و به جمعیت تحت تعلیم خود بیاموزد که ضمن کشف وجود خود با شناخت اززندگی جمعی ، درشناخت وجودی دیگران نیز موفق شود تا بدین طریق  درست استدلال کند. درست قضاوت نماید، راه ارتباط با دیگران را بیاموزد ، روشن بینند نیک بیندیشند به طور کلی هدف نهایی خود را با هموار ساختن راه اندیشیدن از طریق  تعلیمات در راه تربیت انسانی دنبال کند. چون او اشاعه گر ایدئولوژی نهادی است که باید ضمن رفع تبعیض و درک اولویت ها وتفهیم عدالت با پرورش اذهان روشن به تحکیم انسانیت در جوامع بشری اهتمام ورزد. (عسکریان، 1368 )

از جنبه دیگر آموزش وپرورش رسمی ازدو جهت اهمیت دارد. از یک سو پرورش قابلیت ها وتوانایی های افراد جامعه که به رشد وشکوفایی آن ها کمک می کند واز سوی دیگر در خدمت اهداف گوناگون نظام اجتماعی است.(علاقه مند ، 1371 )

مطالعه تاریخچه تحول و توسعه جوامع صنعتی نشان می دهد که نیروی انسانی ماهر وتعلیم یافته در تبدیل جوامع سنتی به صنعتی پیشرفته تاثیر فوق العاده ومهمی دارد و مهمترین سد راه توسعه و پیشرفت خصوصا در کشورهای جهان سوم، کمبود نیروی انسانی واجد تعلیم وتربیت صحیح و متخصص است رفع این نقص از طریق آموزش وپرورش  پویا قابل حل است و آموزش وپرورش پویا نیازمند مدارس سالم است، مدارس سالم به عنوان خرده سیستم های نظام آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردارند .( عسگریان ، 1368)

اما در آنچه که به دنبال تلاش های علمی قابل ملاحظه ای که در دهه های اخیر صورت گرفته و در پی توضیح سنجش جو اجتماعی مدارس بوده بحث سلامت سازمانی جلب نظر می کند.

سلامت سازمانی یکی از گویا ترین وبدیهی ترین شاخص های اثر بخشی سازمانی است در یک سازمان سالم مدیر رفتاری کاملا دوستانه وحمایتگر با کارکنان درسازمان دارند وبه طور موثری کارهارا انجام می دهند. سازمان سالم به ایجادرویه های جدید،حرکت به سوی هدفهای تازه ،تولید فرآورده های نو ،دگرگون سازی خود و ومتفاوت شدن به مرور زمان گرایش دارد یا میتوان گفت به جای ثابت ویکنواخت ماندن ،رشد وتوسعه پیدا کرده و تفسیر می یابد.بازسازی ونوسازی خویش خصیصه سلامت  سازمانی است.(علاقه بند، 1378)

سلامت سازمانی به وضعی فراتر از اثر بخشی کوتاه مدت سازمان دلالت داشته به مجموعه ای از خصایص سازمانی نسبتا ناپایدار اشاره می کند، یک سازمان سالم به این معنا، نه فقط در محیط خود پایدار می ماند بلکه در دراز مدت قادر است به اندازه کافی با محیط خود سازگار شده وتوانایی های لازم را برای بقای خود پیوسته ایجاد کند وگسترش دهد .( مایلز، 1969)

به گفته هوی وفوریست[1] سلامت سازمانی توانایی سازمان برای بقا خوداست وسازمانی که سالم است با نیروهای مخرب خارجی به طور موفقیت آمیزی برخورد کرده و نیروی آنها به طور اثر بخشی، درجهت اهداف و مقاصد اصلی سازمان هدایت می کند و دراز مدت علائم یک سازمان سالم را از خود نشان می دهند .( جاهد،  1385 )

نتیجه نوآوری و تغییر موفقیت آمیز تکامل است سازمان های موفق واثربخش خود را در امنیت آنچه می دانند وانجام می دهند پناه نمی دهند بلکه توجه خود را به نیازهای متعالی همچون پیشرفت خلاقیت خود یابی معطوف می داند و در جهت ارضای نیازها از نوآوری و تغییرواهمه ای ندارند. مدیران باید خود از عوامل ایجاد تغییر باشند و این را باور داشته باشند که سرعت درپذیرتن افکار نو وایده های جدید به موفقیت سازمان متبوعشان کمک می کند ،سازمانی موفق و ماندنی وپویا است که خود را با شرایط ونیازهای محیطی تغییر دهد ثبات از خواص اذهان تنگ است وترس از تغییر بواسطه  انس گرفتن با وضع موجود موجب جمود فکری، احساس نا امنی و عدم آگاهی از شیوه های نوین با از دست دادن منابع می باشند .(زاهدی،  1376 )

اگر با تامل به مجموعه دستاوردهای فرهنگی بشر(هنر ، ادبیات، فلسفه) اشیا و وسایلی که لوازم زندگی ما را تشکیل داده اندنظری بیفکنیم ، به آسانی  در می یابیم که حتی ساده ترین لوازم موجود در این مجموعه مثل میز وصندلی … نیز محصول خلاقیت و نوآوری اندیشمندانی بوده است که در طول سال ها با پردازش اندیشه ها، نظریه ها و ابتکارات به شکل امروزی خود در آمده اند در حالی که در آغاز با ابتدایی ترین شکل خود در ذهن یک انسان خلاق مطرح شده اند سپس در مسیر گذشت زمان وپیشرفت دانش تکامل یافته است این اصل حتی رشد ذهن بشر را در برمی گیرد بی شک بشر امروز در آغاز به این کره خاکی دارای ذهنی تهی بوده است که از طریق درگیر شدن با جهان پیرامونش بذرهای نهفته درون خویش را شکوفا نموده است  مفاهیم ذهنی امروزی بشر، مجموعه ای از طرحهای تکامل یافته تشکیل داده اند که در گذشته به شکل ابتدایی در ذهن هزاران اندیشه خلاق جوانه زده وهر یک بنا بر قدرت خلاقیت ونو آوری خویش در تکمیل آن ها کوشیده اند . ( رضائیان ، 1381 )

نوآوری وخلاقیت از ارزشمندترین سرمایه های سازمان ها بوده وابزاری هستند که سازمان را قادرمی سازد تا سوار برامواج تغییر و تحول از رقبای خویش پیشی بگیرد چون سازمانها و شرکت هایی موفق خواهند بود که در جهت نوآوری گام بردارند ومنابع و نیروی انسانی خود را در جهت نوآوری و خلاقیت تشویق نمایند. (رابیتز،1969)

[1] -Hoy &forsyith

بیان مسئله

سلامت سازمانی به وضعی فراتر اثر بخشی سازمان در کوتاه مدت دلالت دارد و به مجموعه ای از خصایص سازمانی نسبتا پردوام اشاره می کند یک سازمان سالم به این معنا نه تنها در محیط خود پایدار می ماند بلکه در دراز مدت قادراست به اندازه کافی با محیط خود سازگار شده توانایی های لازم درجهت بقاخودپیوسته ایجادکندوگسترش دهد.( مایلز 1969 به نقل ازهوی ومیکسل، 1989 )

هر سازمان  هدف یا هدف هایی  ویژه دارد و ضمن حفظ خود وتحقق هدف ها و خود با محیط بیرون سازگار شده و از این رهگذر به وضعیت روابط متقابل بین اجزا خود را حفظ می کند این تعریف در مورد یک سازمان آموزشی نیز صادق است اگر همه چیز در سازمان آموزشی روبه راه باشد بروندادهای مطلوب نظام حاصل خواهد شد  ولی ماجرا به این جا ختم نمیشود و برای شبکه اجرا و عملکرد آن ها در سازمان آموزشی می توان مجموعه ای از ویژگی های سلامت سازمانی را تصور کرد که با کفایت و کار ایی مداوم سازمان در انجام وظایف ارتباط دارد(علاقه بند، 1378)

سلامت سازمانی اشاره به شرایطی دارد که رشدوتوسعه سازمان را تسهیل یا مانع پویایی های سازمان می باشد سالم سازمان است که نه تنها در محیط خود دوام می آورد بلکه در یک برهه زمانی طولانی نیز به طور کافی سازش کرده و توانایی های بقا وسازش خود را به طور مداوم توسعه وگسترش می دهد. (میسکل، ترجمه سید عباس زاده ،  1376 )

ماتیو مایلز  اولین نظریه پرداز سلامت سازمانی ابعاد و عوامل موثر شکل دهنده سلامت سازمانی را حد مطلوب وسنجیده ای از مقوله های هدف ، ارتباطات کافی، مشارکت در اختیار، بهره وری ازمنابع ،همبستگی ، روحیه ، نوآوری، استقلال ، انطباق پذیری و حل مشکلات دانسته است . (علاقه بند ، 1378)

برای بررسی میزان سلامت سازمانی ابتدا باید شناخت کافی روی ابعاد آن داشته باشیم هوی وفیلد من  ( 1996)  ابعاد سلامت سازمانی یا مجموعه خصایص ومتغیرهای سازمان آموزش را در هفت بعد بررسی کرده اند که عبارتند از

1-  یگانگی نهادی( سطح نهادی)           2   – بعد روحیه ( سطح فنی)

3-  بعد تاکید علمی ( سطح فنی)            4- نفوذ مدیر در مافوق سطح (ادراکی)

5- ساختدهی (سطح اداری)                  6-  مراعات ( سطح اداری)

7- حمایت از منابع ( سطح اداری)

مدارس سالم با نیروهای مانع ومخالف بیرونی به طور موفقیت آمیزی روبرو می شوند انرژی آنها را در جهت نیل به اهداف سازمان سوق می دهند  عملکردمدارس  سالم در دراز مدت مطلوب و مساعد است هرچند ممکن است در یک روز اثر بخش یا غیر اثر بخش باشد سازمان پیوسته غیراثر بخشی ، سازمانی سالم نیست .( علاقه بند، 1378 )

سلامت سازمانی مدارس دخترانه از این جهت اهمیت دارد که نشان می دهد وضعیت موجوداین مدارس در ابعاد هفتگانه سلامت سازمانی چگونه است؟

نقاط قوت و ضعف این مدارس در کدام ابعاد است؟  آیا دبیران از روحیه خوب و بالایی برخوردارند؟  تا به حدی به تحصیل وآموزش اجر وبها داده میشود؟ رفتارمدیران با دبیران بیشتر رابطه مدار است یا وظیفه مدار است؟ در مدارس که محیط آموزش محسوب می شوند و بایستی روابط انسانی در آن بیشترباشد آیا رفتار مدیران بیشتر همراه با ملاحظه ومراعات است یا متکی بر قوانین ومقررات وساخته ی وظایف اینکه چه کاری در چه موقع وچه مکانی و چگونه انجام می شود. سلامت سازمانی روشن می سازد این آموزشگاهها آیا از امکانات و تجهیزات و منابع لازم وکافی برای آموزش  و تحصیل و تدریس برخوردار هستند؟ آیا شرایطی  فراهم است که وسایل آموزش دراختیاردانش آموزان ودبیران قرار بگیرد ؟  سلامت سازمانی نشان دهنده نوع رابطه مدیر با کارکنان و روسا است و ومشخص می کند آیا مدیر مدرسه از توانایی اداره امور و هماهنگی بین اعضا برخوردار است؟  سلامت سازمانی از جنبه دیگر حائز اهمیت است وآن اینکه نشان دهنده رابطه مدرسه  با جامعه است ،سلامت سازمانی روشن می سازدمیزان مشارکت ویا دخالت اولیا در امور اداری و آموزشی مدرسه چگونه است ؟ آیا با توجه به وضعیت سلامت سازمانی  در ابعاد متفاوت میتوان در سیاستگذاری ها وبرنامه ریزی های تعیین اهداف طوری عمل کرد تا کاستی ها و نواقص امور به حداقل کاهش یابد ؟

 

از طرفی همه سازمان ها برای بقا نیازمند اندیشه های نو ونظرات بدیع وتازه اند خلاقیت و نو آوری  چنان در هم آمیخته اند که ارائه تعریفی مستقل از هر کدام دشوار است. خلاقیت پیدایی وتولید یک اندیشه و فکر نو است در حالی که نوآوری عملی ساختن آن  اندیشه وفکر است. شغل مدیر  به طور ذاتی حل مشکل است حل مشکل به دو شیوه  حل عقلایی و خلاقانه مشکل میسر است. مدیران اثر بخش قادر به حل مشکل به صورت عقلایی وخلاقانه هستند. ( شرکت ،بی  تا )

از جمله  مسایل و دغدغه های سازمان ها ویژه سازمان های آموزشی این است که افراد به اندازه کافی وظایف خود را به صورت خلاق انجام نمی دهند. مسئله مهم این است که  هر کس با توانایی ویژه خود می تواند خلاق باشد ،کسانی که به نیروهای شگرف ذهنی خود  پی برده اند با خودآموزی استعداد های خلاق خویش را پرورش داده اند.  شواهدی را ارائه کرده اند که میتوانیم اطمینان داشته باشیم که اگر ما نیز تخیل خلاق خود را پرورش دهیم قادر خواهیم بودمشکلات را دقیق تر تحلیل کرده و برای این مشکلات راه حل های اثر بخشی نیز پیدا کنیم.(ساعتچی ،1380)

یکی از شرایط لازم است  برای پدیدار شدن افکار نو بویژه در مدیران ومعلمان مدارس وجود آرامش برای مغز است به همین خاطر لازم است که در مدارس شرایطی را بوجود آورد که دربستر آن مغز بیندیشید و تکامل یابد با بکار گیری مولفه های سلامت سازمانی میتوان جوی آرامش بخش در مدرسه بوجود آورد که این امر باعث می گردد که کارکنان اهداف مدرسه  را بخوبی بفهمند و با تامین اهداف سودمندی وادامه حیات آن را تضمین می کنند. (علیمرادی رابری،1376)

با توجه به اهمیت  تفکر خلاق  وسلامت سازمانی که هر دو سازمان های آموزشی به ویژه مدارس لازم وضروری هستند به نظر می آید که بررسی  برروی این دو مقوله ما را در آموزش و پرورش دانش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]




1-6) فرضیه های پژوهش………………………… 9

1-7) تعاریف مفهومی و عملیاتی اصطلاحات………….. 10

1-7-1) تعاریف مفهومی اصلاحات………………… 10

1-7-2) تعاریف عملیاتی اصطلاحات………………. 12

 

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

1- 2) مقدمه………………………………… 17

2-2) مفهوم لغوی عدالت و عدالت سازمانی ادراک شده… 17

3-2) تاریخچه عدالت سازمانی…………………… 18

4-2)  عدالت سازمانی…………………………. 19

5-2)  عدالت در سازمان و مدیریت……………….. 21

6-2) اهمیت عدالت سازمانی…………………….. 23

7-2) نظریه های عدالت………………………… 26

1-7-2) نظریه‌های محتوایی واکنشی……………… 27

2-7-2) نظریه‌های محتوایی مؤثر……………….. 27

3-7-2) نظریه‌های فرآیندی منفعل………………. 28

4-7-2) نظریه‌های فرآیندی مؤثر……………….. 28

8-2)  اصول عدالت سازمانی…………………….. 29

9-2)  ابعاد عدالت سازمانی……………………. 29

1-9-2) عدالت توزیعی……………………….. 30

2-9- 2) عدالت رویه ای …………………….. 32

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                               صفحه

3-9-2 ) عدالت مراوده ای……………………. 34

4-9-2)  عدالت بین فردی ……………………. 35

10-2) علل عدم تحقق عدالت در سازمان ها…………. 36

1-10-2) تعریف نشدن اهداف و استراتژی ها بر محور عدالت    36

2-10-2)  محیط و تأثیر آن بر رفتارهای عادلانه ….. 37

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

3-10-2) فناوری و عدالت سازمانی………………. 37

11-2) تبیین عدالت موجود بین مدیریت و سازمان……. 38

12-2) آثار بی عدالتی و تبعیض در سازمان:……….. 39

13-2)  آثار و پیامدهای رعایت عدالت در سازمان…… 40

1-13-2) عملکرد کاری……………………….. 41

2-13-2) رفتارهای تبعی سازمانی………………. 41

14-2) مفهوم اعتماد………………………….. 41

15-2) تعاریف اعتماد…………………………. 42

16-2) انواع اعتماد …………………………. 43

1-16-2) اعتماد بنیادی …………………….. 44

2-16-2) اعتماد بین شخصی……………………. 44

3-16-2) اعتماد عام یا تعمیم یافته ………….. 45

17-2) اعتماد سازی ………………………….. 47

1-17-2) گام اول: فرهنگ سازی ……………….. 47

2-17-2) گام دوم: رهبری ……………………. 48

3-17-2) گام سوم: ایجاد ارتباطات ……………. 48

18-2) شیوه های اعتماد سازی ………………….. 50

19-2) طبقه بندی های اعتماد…………………… 51

1-19-2) مدل اعتماد از دیدگاه مارتینز………… 51

2-19-2)  طبقه بندی وارا……………………. 53

3-19-2) طبقه بندی الونن و همکاران…………… 54

20-2) جنبه های مدیریتی اعتماد………………… 56

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                              صفحه

21-2) اعتماد سازمانی………………………… 56

22-2) مفهوم اعتماد در ادبیات سازمانی………….. 59

23-2)  ابعاد اعتماد سازمانی………………….. 60

24-2) انواع اعتماد در سازمان…………………. 61

این مطلب را هم بخوانید :

1-24-2) اعتماد بر پایه بازدارندگی…………… 61

2-24-2) اعتماد مبتنی بر آگاهی………………. 61

3-24-2) اعتماد بر پایه ی تشخیص ( همانند سازی)… 62

25-2) مدل و چارچوب تئوریکی بحث اعتماد سازمانی….. 63

26-2) پیامدهای کمبود اعتماد در سازمان…………. 64

27-2) دستاورد بالای اعتماد در سازمان ………….. 64

28-2) تعاریف کیفیت زندگی کاری………………… 66

29-2) تاریخچه کیفیت زندگی کاری………………. 68

30-2) روند تغییر توقعات سازمان ها و کارکنان و کیفیت زندگی کاری    69

31-2) دلایل توجه به کیفیت زندگی کاری…………… 70

32-2)  برنامه های کیفیت زندگی کاری و ویژگی های آن 71

33-2) نتایج و محدودیت های برنامه ای کیفیت زندگی کاری 72

1-33-2) کارمندیابی و گزینش………………… 73

2-33-2) تحلیل شغل  ………………………. 73

3-33-2) آموزش و بالندگی و برنامه ریزی منابع انسانی     74

4-33-2) بهداشت و ایمنی …………………… 74

5-33-2) روابط کار ……………………….. 74

34-2) برنامه های بهبود کیفیت زندگی کاری……….. 76

1-34-2)  درگیر کردن کارکنان ………………. 76

2-34-2) حلقه های کیفیت …………………… 76

3-34-2) سیستمهای اجتماعی فنی ……………… 76

4-34-2) عزم همگانی  ……………………… 77

5-34-2) گروه های مستقل کاری……………….. 77

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                             صفحه

35-2) اثربخشی برنامه های کیفیت زندگی کاری …….. 78

36-2)  عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی کاری ………… 79

1-36-2) مشارکت اساس کیفیت زندگی کاری………… 79

37-2)  ارتباط بین نظام مشارکت و بهبود کیفیت زندگی کاری   79

1-37-2) حلقه های کیفیت…………………….. 81

2-37-2) گروههای حلقه کیفیت ………………… 81

3-37-2) تیم های کاری خود گردان……………… 81

4-37-2) طراحی شغل…………………………. 82

5-37-2) تخصصی کردن شغل…………………….. 83

38-2) تأثیر طراحی شغل بر کیفیت زندگی کاری …….. 84

1-38-2) ساعات کار شناور……………………. 84

39-2) مدیریت و کیفیت زندگی کاری………………. 85

40-2) نقش مدیریت منابع انسانی در کیفیت زندگی کاری 86

41-2) معیارهای آر – ای والتون………………… 87

1-41-2) پرداخت منصفانه و کافی………………. 87

2-41-2) قانون گرایی در سازمان کار…………… 87

3-41-2) فرصت رشد مداوم…………………….. 87

4-41-2) وابستگی اجتماعی……………………. 87

5-41-2)  تأمین امنیت………………………. 88

6-41-2) توسعه قابلیت فردی………………….. 88

7-41-2) ایمنی و بهداشت کاری………………… 88

8-41-2)  یکپارچگی اجتماعی………………….. 88

42-2) رابطه عدالت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی با کیفیت زندگی کاری………………………………………. 88

43-2) مروری بر پیشینه پژوهشی موضوع:…………… 89

1-43-2) تحقیقات انجام شده در داخل کشور………. 89

2-43-2) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور……. 95

 44-2) جمع بندی مبانی نظری…………………… 99

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                               صفحه

 

فصل سوم: روش پژوهش

1-3) مقدمه…………………………………. 105

2-3) روش تحقیق……………………………… 105

3-3) جامعه آماری……………………………. 106

4-3) حجم نمونه و روش نمونه گیری………………. 107

5-3) ابزار گرد آوری داده ها………………….. 109

6-3)روایی و پایایی ابزار گرد آوری داده ها……… 111

7-3 ) روش تجزیه و تحلیل داده ها………………. 112

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش

1-4) مقدمه ………………………………… 117

2-4) یافته های توصیفی……………………….. 117

3-4) پیش­فرض استفاده از آزمون­های آماری پارامتریک… 121

4-4) تجزیه و تحلیل سؤالات پژوهش……………….. 122

5-4)  تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش…………… 130

 

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات

1-5) مقدمه…………………………………. 143

2-5) خلاصه پژوهش…………………………….. 143

3-5)بحث و نتیجه گیری………………………… 144

5-5) نتیجه گیری کلی…………………………. 151

4-5) پیشنهادها……………………………… 151

1-5-5) پیشنهادهای کاربردی………………….. 151

2-5-5) پیشنهادهای پژوهشی…………………… 154

6-5) محدودیت های پژوهش………………………. 154

1-6-5) محدودیت های در کنترل محقق …………… 154

2-6-5) محدودیت های خارج از کنترل محقق……….. 154

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                               صفحه

منابع فارسی………………………………… 157

منابع لاتین…………………………………. 168

. مقدمه:

نظام آموزش عالی علاوه بر نیروهای متخصص در زمینه آموزش، شامل نیروهای انسانی شاغل در بخش اداری نیز می شود. داشتن نیروی انسانی توانا و کار آمد که بنیاد ثروت ملی و دارایی های حیاتی سازمان به حساب می آیند، منافع بسیار زیادی برای دانشگاه ها به دنبال خواهند داشت (سلطانزاده، قلاوندی و فتاحی، 1391: 126). موفقیت و پیشرفت دانشگاه به نیروی انسانی آن بستگی دارد. اگر مسئولان دانشگاه قادر به جذب و نگهداری نیروی انسانی شایسته و با انگیزه نباشند، دانشگاه در جهت انجام مسئولیت ها و وظایف خطیر با مشکل مواجه می شود. (منظری توکلی و رجبی، 1392: 22). از این رو در عصر جدید، لزوم پاسخگویی به نیازهای اساسی کارکنان در هر سازمان، در اولویت قرار می‌گیرد؛ زیرا دستیابی به اهداف سازمان در گرو تأمین اهداف و نیازهای منطقی و مشروع آنان می‌باشد(خنیفر و همکاران،1389).

از جمله عملکرد های مهم سازمان، حفظ و توسعه رفتارهای عادلانه در مدیران و احساس عدالت در کارکنان است. احساس کارکنان از شرایط کاری خود بر عدالت کاری آنها اثر می گذارد. مفهوم عدالت که در محیط سازمانی و در میان کارکنان به عنوان عدالت سازمانی[1] از آن یاد می کنند، غالب ترین موضوع در روانشناسی صنعتی، مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی در طول دهه‌های اخیر به شمار می آید (ناظمی، علیزاده گلریزی و کوزه چیان، 1392: 176).

از سوی دیگر اعتماد سازمانی[2] در محیط های کاری به عنوان عامل اصلی بالقوه ای است که منجر به بهبود عملکرد سازمانی می شود و می تواند یکی از منابع مزیت رقابتی در بلند مدت باشد. احساس اعتماد کارکنان به مدیر، سازمان و سهامداران، زندگی سازمانی و روابط بین کارکنان و سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد. (پوکتایت و لامسا[3]، 2008: 130). انعکاس عدالت سازمانی در رفتارهای سرپرست، حس خوبی ایجاد می کند این حس حسی از اعتماد به سرپرست است که متعاقب آن کیفیت زندگی کاری[4] کارکنان را نیز ارتقاء می بخشد. یکی دیگر از عواملی که می تواند در سازمان نقش مؤثری را ایفا کند کیفیت زندگی کاری است. کیفیت زندگی کاری نشانه نمایان سازمانی است که در آن عدالت و اعتماد سازمانی وجود دارد و به طور بنیادی پی آمدی است که از مدیریت رفتاری کارساز سرچشمه می‌گیرد. بنابراین لازم است دانشگا ها با توجه به شرایط و مقتضیات خود سازو کارهای لازم را جهت رعایت عدالت و اعتماد و افزایش کیفیت زندگی کاری کارکنان شناسایی و کلیه امکانات خود را برای آن آماده نمایند (استیفن و همکاران[5]، 2007). با توجه به مسائل مطرح شده، این پژوهش به دنبال شناخت عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی کاری، بخصوص عدالت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی کارکنان است.

2-1. بیان مسأله پژوهش

منابع انسانی از مهم ترین منابع استراتژیک هر سازمانی می باشند. بی گمان، اساس موفقیت سازمانها، محیط های کاری و مشاغل مختلف به استفاده مؤثر از منابع انسانی است. برای رویارویی با چالش استفاده موثر از این منبع، شناختی وسیع و جامع از مفاهیم و سازه های مربوط به منابع انسانی و ابزارهای خاص آن لازم است ( حاتمی، میر جعفری و مجاهدی جهرمی،1390).

به این ترتیب یکی از عواملی که در تمام ابعاد زندگی اعم از جنبه های انسانی، اجتماعی و سازمانی، جایگاه خاصی برخوردار است، مبحث عدالت سازمانی است. عدالت سازمانی به عنوان یکی از عوامل مهم برای کارآمدی و تأثیر گذار بودن در سازمان شناخته شده ( ساماد[6]،2006: 213) و بیانگر نقش انصاف و عدالت در ملاحظات یک سازمان است ( فورتین و فلنز[7]،2008). و اینکه تا چه اندازه در یک محیط کاری با افراد با انصاف رفتار می شود (هیپونیمی و همکاران[8]،2007). ادراک کارکنان از برابری و چگونگی برخورد منصفانه می تواند سایر متغیرهای مرتبط در کار را تحت تأثیر قرار دهد ( دی کونیک[9]، 2010: 1350) افراد یک سازمان تجارب کارشان را از لحاظ اینکه عادلانه هستند یا نه و از نظر اینکه آیا سازمان ها به عنوان یک فرد به آنها توجه می کنند یا نه، ارزیابی می کنند. اگر کارمندان سازمان یک تصمیم را عادلانه در نظر گیرند، به احتمال زیاد با اعتماد بالاتر، رضایت شغلی بهتر تقابل به مثل می کنند و در رفتارهای مربوط به نقششان درگیر می شوند (فیسچر[10]،2006). عدالت سازمانی شامل سه جزء متفاوت از عدالت: یعنی عدالت توزیعی[11]، عدالت رویه ای[12] و عدالت مراوده ای یا تعاملی[13] مطرح شده است(الامین و ناصر[14]، 2011: 38؛ آرایی، 2004: 11؛ سیدجوادین و همکاران، 1387: 71).

عامل دیگر که در سال های اخیر توجه محققین را به خود جلب کرده است اعتماد سازمانی است. اعتماد با اعمال یک فرد بروز می کند و انعکاسی است از باورها و تعهد ها. اعتماد درکی است دو جانبه مبنی بر اینکه سوء استفاده ای صورت نگیرد و ارتباط محرمانه و ایمن باشد (آریف و فوربیس[15]،2011). اعتماد سازمانی مبنای همه ی تعامل های انسانی است و بر این اساس شالوده ی فرهنگ سازمانی پی ریزی می گردد (بودنارزوک[16]،2007). یکی از مسائل و مشکلات سازمان های امروزی، کمبود اعتماد بین کارکنان و مدیران است. در سازمان های ما به خصوص، سازمان های دولتی، شکاف قابل توجهی بین کارکنان و مدیریت و خواسته های این دو وجود دارد در نتیجه این شکاف، تصمیمات معمولا با مشکلات اجرایی رو به رو می شوند زیرا کارکنان در اجرای تصمیمات سرسختی نشان می دهند و در مقابل مدیران نیز به کارکنان اعتماد نمی کنند و آن ها را در جریان تصمیم گیری مشارکت نمی دهند و اینها همه باعث ایجاد فضای بی اعتمادی در سازمان می شود (خنیفر، مقیمی، جندقی و زروندی، 1388: 4). نتیجه ی بی اعتمادی، پدید آمدن رفتارهایی مانند شایعه پراکنی، تضاد، سیاسی کاری و کم کاری در سازمان خواهد بود که انرژی بالایی از سازمان گرفته و هزینه ها را افزایش می دهد. در چنین سازمانی صحبت از مباحثی مانند خود مدیریتی، خود کنترلی، همکاری، بروز خلاقیت بی فایده است ( الونن و همکاران[17]، 2008 :161). در این پژوهش منظور از اعتماد، اعتماد درون سازمانی است که به سه بعد اعتماد جانبی[18]، اعتماد عمودی[19]و اعتماد نهادی[20] طبقه بندی شده است.

به زعم صاحبنظران تغییرات و پویایی های مستمر محیطی ضرورت کیفیت نظام کار را بری کارکنان بیشتر ساخته است. کیفیت زندگی کاری یکی از جالب ترین روش های ایجاد انگیزه و راهگشای مهم در طراحی و غنی‌سازی شغلی است که ریشه آن در نگرش کارکنان و مدیران به انگیزش است که امروزه یکی از مهم‌ترین موضوعات در باب جامعه شناسی کار و شغل و مدیریت منابع انسانی سازمان هاست که توجه روز افزون ویژه ای را می طلبد. کیفیت زندگی کاری شامل کلیه اقداماتی است که برای حفظ و صیانت جسم و روح کارکنان به عمل می آید و موجبات رضایت و خرسندی آنان را فراهم می‌آورد(شهبازی، واعظی، ثنایی پور، 1388؛7 ). والتون[21] (1973) برنامه ها و مؤلفه های کیفیت زندگی کاری را در هشت گروه طبقه بندی کرده است: پرداخت منصفانه و کافی[22]، محیط کار ایمن و بهداشتی[23]، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم [24]، قانون گرایی در سازمان کار[25]، وابستگی اجتماعی زندگی کاری[26]، فضای کلی زندگی[27]، یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار[28]، توسعه قابلیت های انسانی[29] ( میر کمالی و نارنجی ثانی، 1387؛ شهبازی و همکاران، 1388).

دانشگاه ها به عنوان رکن اساسی توسعه هر جامعه، شالوده پویایی محسوب می شوند. در نتیجه جامعه آماری انتخاب شده دانشگاه رازی کرمانشاه است، و علت این انتخاب بر دو اساس استوار است اول با توجه به اینکه دانشگاه ها منشاء همه‌ تحولات اساسی جامعه از جمله اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است و عنصر اساسی و بسیار تأثیرگذار در این فرایند نیروی منابع انسانی می‌باشند. بنابراین شایسته است با نگاه ویژه‌ای، به مسائل کارکنان نگریسته شود. لزوم توجه به محیط کاری کارکنان یکی از وظایف مسئولان مراکز آموزش عالی است. علت دیگر بر این باور استوار بود که اگر دانشگاه ها بخواهند در راستای انتظارات جامعه و رسیدن اهداف خود به طور اثربخش حرکت کنند نیازمند نیروی انسانی توانمند می باشند و این مهم در پرتو توجه به محیط کاری مناسب و توجه به فرایند مسیر شغلی نیروی انسانی می تواند محقق شود. همچنین طی بررسی های اولیه و مصاحبه هایی که با کارکنان دانشگاه صورت گرفت عوامل و شرایط محیطی کار و مسائل مربوط به زندگی سازمانی را به عنوان دلیل بر سرعت و عملکرد پایین از سوی کارکنان مطرح کردند. این در حالی است که در بسیاری از تحقیقات انجام شده کیفیت زندگی کاری به مثابه عامل اصلی و موثر بر افزایش بازدهی و عملکرد نیروی انسانی مورد بررسی قرار گرفته است و مطالعات صورت گرفته در این خصوص به اهمیت بررسی عوامل اثرگذار بر این مفهوم تاکید کرده اند به همین جهت بررسی رابطه عدالت سازمانی ادراک شده و اعتمادسازمانی با کیفیت زندگی کاری موضع این تحقیق قرار گرفت، چرا که شناسایی عوامل اثر گذار بر کیفیت زندگی کاری در راستای مطالعات سازمانی می تواند گامی موثر واقع شود تا شناخت و دانش نظری و تجریی در این خصوص فراهم گردد. لذا این پژوهش در صدد آن است که به شیوه ی علمی به سوال زیر پاسخ دهد:

آیا بین عدالت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی با کیفیت زندگی کاری در دانشگاه رازی از دید گاه کارکنان رابطه وجود دارد؟

براساس نظریه نیهوف و مورمن (1993) در زمینه عدالت سازمانی ادراک شده و نظریه الونن و همکاران (2008) در زمینه اعتماد سازمانی و نظریه والتون (1973) در رابطه با کیفیت زندگی کاری مدل مفهومی تحقیق ( شکل 1-1) به شرح زیر می باشد.

3-1. اهمیت و ضرورت انجام پژوهش:

تمامی تلاشهای بشر در سازمانها در نهایت رسیدن به یک عملکرد عالی است و در این راه عوامل متفاوتی دخیل هستند که یکی از مهمترین آنها عامل انسانی است. توجه به کارکنان به عنوان بزرگترین و مهمترین سرمایه و دارایی پدیده‌ای است که در دو دهه اخیر رشد فراوان داشته است. این جنبش نیز مانند شماری دیگر از جنبش‌های کارآمد مدیریت سودمندی و کاربری بالایی دارد و هم اکنون در سراسر کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان نفوذ کرده و مبانی و اصول کار با کارکنان را دچار تحولی شگرف ساخته است. روندی جدید که باعث اهمیت مدیریت منابع انسانی و پرداختن به آن در سازمان شده، نقش و رسالت این منبع استراتژیک به عنوان یکی از عوامل تامین کیفیت جامع و بهره وری در سازمان‌های دولتی و بازرگانی و نهایتاً زیربنای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است (علیی و خدیوی، 1386). با بهبود وضعیت کیفیت زندگی کاری و همچنین ایجاد انگیزه برای پیشرفت در کارکنان دانشگاه‌ها، آنان خواهند توانست در حوزه‌های تخصصی خودشان خلاقیت نشان دهند و بسیاری از مشکلات دانشگاهها و جامعه را حل و فصل نمایند. در دنیای امروز، سازمانها در وضعیت رقابت دائمی قرار دارند. شدت رقابت هر ساله افزایش می‌یابد و به طور پیوسته همه سازمانها برای بقا و بالندگی خود به ارتقای عملکرد سازمانی نیاز دارند (طالب زاده، 1392). و این یک عامل کلیدی جهت رشد و توسعه می‌باشداهمیت عدالت به عنوان مبنای اساسی و ضروری برای  سنجش اثر بخشی سازمانی است. زیرا ادعا می شود که عدالت اولین عامل سلامتی مؤسسات اجتماعی به شمار می رود و منافع اقتصادی کارکنان را به بهترین شکل تأمین می کند ( سبحانی نژاد، یوز باشی و شاطری، 1389). بی عدالتی و توزیع غیر منصفانه ی دستاوردها و ستاده های سازمان، روحیه کارکنان را تضعیف می کند و روحیه ی تلاش و فعالیت آنها را تنزیل می دهد. همچنین، باعث کاهش عملکرد، تولید و تعهد به سازمان می شود (لئو و کوک[30]، 2009: 162). همچنین امروزه اهمیت اعتماد در محیط های کاری به عنوان عامل اصلی بالقوه ای است که منجر به بهبود عملکرد سازمانی می شود. یکی از عوامل مهم در ثبات بلند مدت سازمان  و اساس موفقیت در زندگی شخصی و روابط کاری است. در واقع همه ی روابط سازمانی بر مبنای اعتماد ایجاد می شود (فیتزوری[31]،2007). وجود اعتماد سازمانی بر نحوه ی ارائه ی خدمات به کارکنان، جو سازمانی، کیفیت زندگی کاری، خشنودی شغلی و تعهد سازمانی مؤثر است (چاتوت[32]،2007).  بررسی ها نشان می دهد که اعتماد، اثرات درون فردی و بین فردی ایجاد کرده و روابط درون و برون

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]




1-1- موضوع.. 3

1-2- بیان مسأله.. 4

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 6

1-4- هدفهای تحقیق.. 9

1-4-1- هدف کلی:.. 9

1-4-2- هدفهای جزئی:.. 9

1-5- فرضیه های تحقیق.. 10

1-5-1- فرضیه اصلی:.. 10

1-5-2- فرضیه های فرعی تحقیق.. 10

1-6- تعاریف.. 12

1-6-1- تعاریف مفهومی اصطلاحات.. 12

1-6-1-1- مهارت:.. 12

1-6-1-2- مدیر آموزشی:.. 13

1-6-1-3- مهارت فنی:.. 13

1-6-1-4- مهارت انسانی:.. 13

1-6-1-5- مهارت ادراکی:.. 13

1-6-1-6- مدیریت:.. 13

1-6-1-7- مدیریت زمان:.. 14

1-6-1-8- هدف گذاری:.. 14

1-6-1-9- اولویت‌بندی اهداف و فعالیت‌ها:.. 14

1-6-1-10- برنامهریزی عملیاتی:.. 14

1-6-1-11- تفویض اختیار:.. 14

1-6-1-12- مدیریت ارتباطات:.. 15

1-6-1-13- مدیریت جلسات:.. 15

1-6-2- تعاریف عملیاتی.. 15

1-6-2-1- مهارتهای مدیران:.. 15

1-6-2-2- مهارت فنی :.. 15

1-6-2-3- مهارت انسانی:.. 16

 

1-6-2-4- مهارت ادراکی:.. 16

1-6-2-5- مدیریت زمان:.. 16

1-6-2-6- هدفگذاری:.. 16

1-6-2-7- اولویت بندی اهداف و فعالیتها:.. 16

1-6-2-8- تفویض اختیار:.. 16

1-6-2-9- برنامه ریزی عملیاتی:.. 16

1-6-2-10- مدیریت ارتباطات:.. 17

1-6-2-11- مدیریت جلسات:.. 17

فصل دوم: پیشینه تحقیق

مقدمه:.. 19

2-1- پیشینه نظری و تجربی مدیریت.. 20

2-1-1- تاریخچه مدیریت.. 20

2-1-2- فراگرد مدیریت.. 20

2-1-3- تعاریف و مفهوم مدیریت آموزشی.. 21

2-1-4- اهمیت مدیریت آموزشی.. 22

2-1-5- اهداف مدیریت آموزشی.. 23

2-1-6- تربیت و تأمین مدیران آموزشی و اهمیت آن.. 24

2-2- مبانی نظری مهارت‌های مدیران.. 26

2-2-1- تئوری مهارتهای سه گانه مدیران.. 32

2-2-1-1- مهارت فنی.. 32

اجزای مهارت فنی.. 33

2-2-1-2- مهارت انسانی.. 34

نظریه روابط انسانی.. 38

برخی شاخص‌های روابط انسانی:.. 38

بهبود مدیریت و عوامل موثر در توسعه مهارتهای انسانی   40

2-2-1-3- مهارت ادراکی.. 41

اجزای مهارت‌های ادراکی.. 45

2-2-2- مهارتهای مدیریتی.. 46

این مطلب را هم بخوانید :

2-2-2-1- پرورش مهارت‌ها.. 47

پرورش مهارت فنی:.. 47

پرورش مهارت انسانی:.. 48

پرورش مهارتهای ادراکی:.. 48

2-3-  مبانی نظری مدیریت زمان.. 49

2-3-1-  مبانی نظری مهارتهای سازمانی مدیریت زمان.. 49

2-3-1-1- هدف‌گذاری.. 49

2-3-1-2- اولویت‌بندی اهداف و فعالیت‌ها.. 49

2-3-1-3- برنامه‌ریزی عملیاتی.. 49

2-3-1-4- تفویض اختیار.. 50

2-3-1-5- مدیریت ارتباطات.. 50

2-3-1-6- مدیریت جلسات.. 50

2-3-2- تعاریف مدیریت زمان.. 51

2-3-3- اهمیت مدیریت زمان:.. 51

3-3-4-  مدیریت در زمان:.. 52

3-3-5- مدیریت زمان و اسلام.. 52

3-3-6- سودمندی‌های مدیریت زمان.. 53

3-3-7- قوانین مرتبط با مدیریت زمان.. 53

3-3-7-1- قانون پارتو.. 54

3-3-7-2- قانون پارکینسون.. 54

3-3-7-3- قانون دقیقه نود.. 54

2-4- مروری بر تحقیقات گذشته.. 55

2-4-1- چکیده تحقیقات انجام‌شده در ایران.. 55

2-4-2- چکیده تحقیقات انجام‌شده در خارج:.. 58

2-5- چارچوب نظری.. 64

2-5-   مدل تحلیلی تحقیق.. 66

2-7-  خلاصه فصل.. 67

فصل سوم: روش تحقیق

مقدمه.. 70

3-1- نوع تحقیق بر اساس طرح تحقیق و اهداف تحقیق   70

3-2- متغیرهای مورد بررسی.. 70

3-3- جامعه آماری، برآورد حجم نمونه و روش‌های نمونه‌گیری   71

3-3-1- جامعه آماری.. 71

3-3-2-حجم نمونه و روش نمونه‌گیری.. 71

3-4- ابزارهای تحقیق.. 71

3-5- روایی و پایایی ابزار سنجش.. 72

3-5-1- روایی.. 73

3-5-2- پایایی یا ثبات.. 73

3-6- شیوه‌های جمع‌آوری اطلاعات.. 74

3-7- روش‌های آماری تجزیه و تحلیل داده‌ها   74

فصل چهارمتجزیه و تحلیل داده‌ها

مقدمه.. 76

4-1- ویژگی‌های فردی.. 76

4-1-1- جنسیت.. 76

4-1- 2 – میزان تحصیلات.. 77

4-1- 3 – سابقه مدیریت.. 78

4-2 -آمار توصیفی متغیرهای پ‍‍ژوهش.. 79

4- 3 – بررسی فرضیه های تحقیق:.. 82

فرضیه اصلی تحقیق:.. 82

فرضیه‌های فرعی تحقیق:.. 83

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

مقدمه.. 107

5-1-  نتایج تحقیق.. 107

5-1-1- فرضیه اصلی.. 107

5-1-2- فرضیه‌های فرعی.. 108

5-2-بحث و بررسی.. 113

5-3-پیشنهادهای تحقیق.. 116

5-4-توصیه ها:.. 117

5-5-  محدودیتهای پژوهش.. 118

5-6- خلاصه فصل.. 118

منابع فارسی.. 119

منابع لاتین.. 128

پیوست.. 130

مقدمه

آموزش و پرورش عامل اصلی و کلیدی توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هر          جامعه‌ای محسوب می‌شود تجزیه و تحلیل عوامل موثر در رشد و توسعه جوامع پیشرفته بیانگر آن است که همه کشورها، از آموزش و پرورش کارآمد و اثربخشی برخوردار بوده‌اند. از چند دهه‌ی اخیر با رشد و توسعه بی‌سابقه کمی و کیفی نظام‌های آموزش و پرورش در جوامع مواجه شده‌ایم. هرساله تقاضا برای آموزش و پرورش به سبب اهمیت یافتن آن بیشتر و بیشتر می‌شود و عده‌ی بسیار زیادی از کودکان برای کسب تحصیلات و برخورداری از امتیازات اجتماعی و اقتصادی آن به مدارس روی می‌آورند(نیکنامی، 1375).

مدیریت و رهبری از ارکان سازمان و جامعه است. مدیریت آموزشی در بین سایر انواع مدیریت‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. اگر آموزش و پرورش هر جامعه‌ای در رأس همه مسائل جامعه باشد، مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهمی در بهسازی و توسعه جامعه دارد. اگر مدیران آموزشی یک جامعه دارای دانش و مهارت کافی باشند، بدون تردید نظام آموزشی نیز از اثربخشی، کارائی و اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود(میرکمالی،1380).

می‌توان گفت که رشد و تعالی جامعه به نظام آموزشی آن و موفقیت هر نظام آموزشی به کیفیت مدیران آن بستگی دارد و از طرفی هم می‌توان گفت موفقیت مدیرانآموزشی به مهارتهای مدیریتی آنان برمی‌گردد.

برای اینکه یک مدیر آموزشی در همهجا حضور داشته باشد، با همه نیرو و توان خودکار کند، اندیشه خلاق را پرورش دهد، در انتظار رویدادها باشد، و خود را برای مقابله با آنها آماده کند باید از عواطف متعادل برخوردار باشد و در برقراری روابط انسانی و هماهنگی مهارت لازم را دارا باشد تا بتواند مدیری اثربخش محسوب شود و سازمان اثربخشی را با همکاری کارکنان آنکه به منزله روح و قلب سازمان‌اند، اداره کنند(بهرنگی،1382).

تغییرات شگرف وبیسابقه‌ایکه دروجوه مختلفدانشبشریاعماز اقتصاد، سیاست، علوم اجتماعی و فنآوری بروز نموده است، اهمیت مهارتهای مدیران را خصوصاً در آموزشو پرورش، بیش از پیش و با گستردگی و پیچیدگی دشواری‌های خاصش به نمایش می‌گذارد، به نحوی که فقط مدیران حرفه‌ای در مدارس، بالاخص در دبیرستان‌ها بنا به شرایط ویژه‌ای که دارند قادر خواهند شد با انجام بهینه وظایف محوله، دبیرستان‌ها را به اثربخشی برسانند.

از آنجا که کار مدیر این است که بتواند کارها را به وسیله و از مجرای دیگران (روسا، هم قطاران، و زیردستان)انجام دهد، بنابراین داشتنمهارت‌های لازم(فنی، انسانیو ادراکی)اهمیت و ارزش زیادی دارد و برای حل مسائل سازمان یک دارایی، ارزشمند و ضروری به حساب می‌آید(رابینز[1]، 1378).

مهارتهای مدیر از جمله مسائلی است که از ابتدای شکل‌گیری مدیریت به معنای امروزی آن مورد توجه صاحب‌نظران و محققان بوده است. در تحقیقی که مکمیلان و شولر[2] انجام دادند، دریافتند که آنچه که در توسعه منابع انسانی و بهبود عملکرد سازمانی موثر است، دانش و مهارتهای نیروی انسانی است(مشبکی،1388).

مهارتهای مدیران در ابعاد وجوه فوق یعنی به‌کارگیری تکنولوژی (مهارت فنی) و کار با انسانها (مهارت انسانی) در قالب پردازش صحیح اطلاعات و درک کل سازمان (مهارت ادراکی) برای دستیابی موثر  به اهداف سازمانی به عنوان مفهومی از مدیریت امروزی و توانایی‌های مدیر، مورد توجه لوتانز قرار گرفته است و در تحلیل سازمانی به آن اشاره دارد(لوتانز[3]، 1375).

آموزش و پرورش یکی از سازمان‌های جامعه است که اهمیت به سزایی در پیشرفت جامعه دارد زیرا آموزش و پرورش که متشکل از مدارس می‌باشد با انسان‌هایی سر و کار دارد که همگی به دنبال آموزش و یادگیری هستند، پس اگر مدیران بتوانند مدیریت زمان را در برنامه‌های خود عملی کنند، یادگیری در سطح بالاتری انجام می‌شود.

با توجه به مباحث مطرح‌شده، در این تحقیق سعی بر آن است به بررسی رابطه مهارتهای مدیران با مدیریت زمان آنان در بین مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان بافت پرداخته شود.

1-1- موضوع

بررسی رابطه مهارت‌های مدیران با مدیریت زمان آنان در بین مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان بافت در سال تحصیلی 92-91

1-2- بیان مسأله

رشد و پیشرفت هر جامعه وابسته به نظام آموزش و پرورش آن است. نظام آموزش و پرورش نیز شامل مدارس، دانش‌آموزان و معلمان و مدیرانی است که به آن منسوب هستند. لذا می‌توان گفت که موفقیت نظام آموزشی منجر به رشد و تعالی  فرهنگ و ارتقای جامعه می‌شود (سلیمی،1374).

سازمان آموزش و پرورش از جمله سازمان‌های اجتماعی است که کار اصلی آن پرورش کودکان، نوجوانان و جوانان و آماده کردن آنان برای زندگی همراه با خوشبختی و حیات معقول در جامعه آینده است. با توجه به اهمیت آموزش و پرورش در رشد ابعاد وجود آدمی و تأمین نیازهای فردی و اجتماعی، امروزه این سازمان بسیار گسترش‌یافته و امور مختلف آن توسط وزارتخانه‌ها و مؤسسات متعددی صورت می‌پذیرد(صافی،1381).

عملکرد مدیران در سازمان‌ها برای انجام رسالت و مسئولیت‌ها و تحقق اهداف سازمانی بالاخص در نظام آموزش و پرورش به عنوان مهمترین سازمان در هر جامعه، به لحاظ تاثیری که بر عملکرد سایر عوامل سازمانی دارد، مورد توجه صاحب‌نظران بوده است. یکی از راه‌هایی که توسط آن عملکرد مدیران مورد توجه قرار می‌گیرد، مشاهده آنها از زاویه مهارت‌هایی است که برای تأمین موفقیت‌آمیز هدفها لازم است.

رابرت کاتز، مهارتهای مورد نیاز مدیران را به گروهبندی در سه طیف فنی، انسانی و ادراکی مورد مطالعه قرار داده است که این تقسیم‌بندی از اهمیت ویژهای در مطالعات مدیریت برخوردار شده است.

کاتز[4]می‌گوید: «مهارت، تواناییهایی است که الزاماً ذاتی نبوده و قابل پرورش است و در انجام وظیفه مشخص و نه در توانایی بالقوه مدیر، انعکاس مییابد»(کاتز،1370).

پس منظور از مهارت، توانمندی در استفاده مؤثر از دانش و تجربه است. ملاک اصلی مهارت داشتن و ماهر بودن این است که اعمال و رفتار مدیر در شرایط متغیر، اثربخش باشد(علاقهبند،  1378).

سازمان‌ها به دلیل تعلل و تأخیر در کار، شکست‌های زیادی را تجربه کرده‌اند. این شکست‌ها ممکن است به صورت فشار روانی مضاعف بر هر یک از افراد، خسارت مالی یا حتی ورشکستگی شرکت باشد. تعلل بسیار فراگیرتر از آن است که شما تصور می‌کنید، یا وضعیتی نیست که به ناگاه از جایی سر برآورد. ریشه‌هایی عمیق دارد. تعلل یعنی فرصتکشی، به تأخیر انداختنکارها و از دست دادن زمان است(بلانچارد، 1383).

اهداف زیادی برای نظام آموزشی درنظرگرفته شده است. درکل باید هدف یک نظام آموزشی در سه زمینه فردی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد ودرنهایت هدف اصلی از ایجاد سازمان مدرسه این است که خدمات آموزشی و نگرش‌های انسانی را برای کودکان با روش انسانی و آزادانه ارائه می‌دهد. در عمل هدفیک مدرسه ایناستکه از طریق به‌کارگیری برنامه‌ای خاص، یادگیری شاگردان را آسان سازد(دهقان،1386).

مدیریت صحیح زمان، عاملی اساسی در موفقیت هر سازمان محسوب می‌شود. چیزیکهتاکنون توجه چندانی به آن مبذول نشده است. همه ما می‌دانیم که وقت هدر می‌دهیم، اما بهطور دقیق نمی‌دانیم که میزان اتلاف وقتمان چقدر است (الکوک[5]، 1382).

با استنتاج از مطالعات و تحقیقات متخصصان«مدیریت زمان» می‌توان مهارت مدیریت زمان را به دو مقوله کلی مهارت فردی و مهارت سازمانی آن تفکیک کرد. مهارت سازمانی مدیریت زمان شامل ششبُعدمیباشد کهعبارتنداز: هدفگذاری، اولویتبندی اهداف و فعالیتها، برنامهریزی عملیاتی، تفویض اختیار، مدیریت ارتباطات، مدیریت جلسات(معین،1387).

مدیرانیکهبتوانند مهارتسازمانیمدیریتزمان در ادارهسازمان خود استفادهکنند، کارآمدتر و موفق‌تر هستند و سریع‌تر به اوضاع سازمان خود تسلط پیدا می‌کنند. مدیران سازمان‌ها باید برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت به مهارت‌های مدیریتی دست یابند(شعاری نژاد، 1378).

کاتز[6](1974) مهارت مورد نیاز مدیران را به سه گروه فنی، انسانی و ادراکی طبقه‌بندی کرده است. منظورازمهارت، توانایی در بهکار بردن موثر دانشو تجربه شخصیاست ضابطه اصلی مهارت داشتن، اقدام و عمل موثردرشرایط متغیر است.

مهارتهای فنی[7]: یعنی دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون  و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است.

مهارت انسانی[8]: داشتن توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ایجاد محیط تفاهم  و همکاری  و انجام دادن کار به وسیله دیگران، فعالیت موثر به عنوان عضو گروه، ایجاد انگیزه در افراد و تأثیرگذاری بر رفتار آنان است.

مهارت ادراکی[9]: توانایی درک پیچیدگی‌های کل سازمان و تصور همه اجزاء و عناصر تشکیل دهنده کار و فعالیتهای سازمانی به صورت یک کل واحد(سیستم).

چون در بین سازمانهای موجود در جامعه ، آموزش و پرورش از اهمیت به سزایی برخوردار است. و پیشرفت هر جامعه‌ای بستگی به آموزشو پرورش آن جامعه دارد. آموزش و پرورش با انسان‌ها که مهمترین بخش هر جامعهاند، سروکار دارد.

آن هم انسانهایی که هنوز به رشد کامل خود دست نیافتهاند و در حال ساخته‌شدن هستند، زیرمجموعهی سازمان آموزش و پرورش، مدارس هستند که مقاطع مختلف دارند.در رأس این مدارس، مدیران قرار دارند کهمسئولیت برنامه‌ریزی، هماهنگی و کنترل امور را بر عهده دارند. مدیران باید بتوانند ابتدا برای خود برنامهریزی کنند و از وقتشان بیشترین بهره را ببرند، تا اینکه مهارت پیدا کنند و برنامهی کامل و کارآمدی برای دانش‌آموزان تهیه کنند، درغیراینصورت وقت دانشآموزان به هدر میرود.

با وجود مهارتهای مدیران و مدیریت زمان، مدیران می توانند با برنامهریزی دقیق در امور به موفقیت و پیشرفت دستیابند و میتوانند دیگران را هم تشویق و ترغیب کنند و از حالت رکود و روزمرگی جدا نمایند. با توجه به نکات ذکرشده، در این تحقیق تلاش بر آن است تا میزان مهارت‌های مدیران در اجرای مسئولیت مدیریت و میزان مدیریت زمان آنان مورد ارزیابی قرار گیرد وسپس رابطه آنها مشخص شود.

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

امروزه هنر و علم مدیریت را از ظریفترین، دشوارترین و پرثمرترین کارهای آدمی می‌دانند و به عنوان یکی از شاخه‌های مهم تمدن معاصر و ازجمله عوامل موثردر رشد و توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع به حساب میآید. در قرن حاضر اهمیت و اثربخشی این دانش بشری تا     اندازه‌ای است که برخی از صاحب‌نظران، قرن بیست و یک را عصر مدیریت و دنیای امروز را، دنیای مدیران آگاه می‌دانند و علم مدیریت را در زمره یکی از مهمترین و پیچیدهترین رشته‌های علوم انسانی به شمار می‌آورند، زیرا به کمک مدیران توانمند و آگاه به اصول و نظریههای مدیریت و واجد مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی می‌توان چهرهءسازمان‌های اداری، صنعتی، بازرگانی و آموزشی را دگرگون ساخت و از منابع طبیعی، سرمایه، فناوری و نیروی انسانی حداکثر بهره را برد (میرکمالی،1386).

مدیریت زمان مهم است، زیرا زمان بنیان هر کاری است که انجام می‌دهید(یا انجام نمی‌دهید!)طریقه دیگر فکر کردن به زمان این است که زمان، زندگی شماست. همه آنچه دریافت می‌کنید زمان است. اگر چه عجب است که بگوییم اگر می‌دانستید چقدر زمان برایتان باقیمانده است، حتماً برنامه‌ریزی بیشتری کرده و در انجام کارها مصرتر می‌بودید، ولی به علت آن که هیچ‌کدام از ما نمی‌دانیم چقدر وقت داریم طوری رفتار می‌کنیم که گویا برای همیشه زندگی خواهیم کرد و روزها و سالها را به هدر می‌دهیم (کرافت[10]،1385).

با توجه به اهمیت وقت و برنامهریزی در زندگی لازم است همه افراد برای دستیابی به اهداف شخصی وحرفهای به وقت بیشتر بهاء دهند. که در این بین مدیران مدارس نه تنها از این امر مستثنی نیستند، بلکه حساسیت برنامهریزی در وقت، برای مدیر یک واحد آموزشی بیشتر است، باید زمینه را آماده کرد تا فرهنگسازان جامعه بر استفاده مطلوب از وقت و زمان حساس شوند و آن را به دیگران منتقل نمایند(سلطانی، 1375؛ به نقل از معین،1387).

از بین مدیریت‌های گوناگون، مدیریتسازمانهای آموزشو پرورش از اهمیت ویژه برخوردار است و نقش استراتژیک دارد، زیرا تمام هدفها و عاملهای این سازمانها انسانی هستند(ساعتچی، قاسمی، نمازی،1387).

وقتی انسان زمان مناسب برای انجام کاری را از دست بدهد، دچار سه مقوله می‌شود:

  1. تأخیر
  2. کار بی‌کیفیت
  3. فشار روانی

بهترین راهحل برای اینمشکلات، مدیریتزمان و فرصتشناسی است(بلانچارد[11]،1382).

سازمانهای آموزشی، ارکان اصلی نهاد وسیع آموزش و پرورشاندکه به منظور اشاعه تعلیم و تربیت به وجود میآیند. سازمان‌هایآموزشی، از خصوصیات دیگر سازمان‌هایاجتماعی برخوردارند. مراکز آموزشی به معنای اعم کلمه عمدتاً برای پرورش و تربیت نخبگان، نیروی انسانی مورد نیاز واحدهای مختلف اجتماع و تکمیل معلومات بزرگسالان برای انطباق با زندگی و محیط کار در حال تغییر در نهایت تربیت انسانی با امکان شناخت و کشف وجود خود و تعقل در جهان به وجود میآیند. امروزه نظام آموزش وپروش، به عنوان یک پدیده عام اجتماعی، جزء جدایی‌ناپذیر زندگی اجتماعی به شمار می رود. هر چند ساختار عملکرد و ویژگیهای آن در جوامع مختلف تفاوت دارند، ولی وجوه مشترک بسیاری نیز میان نظامهای آموزشی یافت میشود. پیدایش و گسترش این نظامها،حاکی از ضرورت و اهمیت روزافزون آموزش و پرورش در جهان کنونی است (شعبانی،1381).

از بین انواع مدیریت، مدیریت بر سازمانهای آموزشی از اهمیت ویژهای برخوردار است و نقش راهبردی دارد، زیرا تمام اهداف و عوامل این سازمانها، انسانی است و نقش و رسالت آنها از یک سو تبدیل انسان‌های خام به انسان‌های مولد، خلاق، خودآگاه و رشد یافته است و از سوی دیگر تأمین‌کننده نیازهای نیروی انسانی جامعه در بخش‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است (میرکمالی،1386).

بدیهی است در هر جامعه‌ای آموزش و پرورش سنگ زیربنای توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. بررسی عوامل موثر در ترقی و پیشرفت جوامع پیشرفته بیانگر آن است که همه این کشورها از آموزش و پرورش کارآمد و موثر برخوردار بودهاند. با نگاهی به تاریخ اقوام و ملل گذشته آشکار می شود که دوران شکوفایی و درخشش آنها با رشد  پویایی نظامهای آموزشی آن همراه بوده است.

اگر آموزش و پرورش هر جامعه در رأس همه مسائل جامعه باشد مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهم در توسعه جامعه دارد. امروزه مدیریت و رهبری سازمان‌ها و نهادها تا حد زیادی به کار آیی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد، بنابراین اگر مدیرانآموزشی جامعه از مهارتو دانش کافی برخوردار باشند بدون تردید نظام آموزشی اثربخشی خواهیم داشت. مدیر و رهبر آموزشی علاوه بر داناییو توانایی در زمینه‌های فنی و انسانی کار خود باید بتواند وظایف آموزش و پرورش، رهبری و مدیریت آن را در یک زمینه کلی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی ملاحظه کند. به عبارت دیگر علاوه بر مهارتهای فنی و انسانی دارای مهارت ادراکی باشد (علاقهبند،1375).

در بحث ضرورت پرداختن به مهارتهای مدیران، نیز میتوان به نهجالبلاغه که سرشار از نکته‌های مدیریتی است، مراجعه کرد. حضرت علی (ع) در بخشی از نامه خود به مالک اشتر: مردم را وسیله آزمون رهبران و فرمانروایان معرفی می‌کند (نهج‌البلاغه، نامه 53). آن چه از این مطلب می‌توان برداشت کرد این است که رشد و پیشرفت تعالی جامعه و مردم مانند آینه‌ی تمام نمایی است که اقدامات رهبر و مدیر را مورد ارزشیابی قرار می‌دهد و این مهم جزء در پرتو داشتن مهارتهای مورد نیاز یک مدیر قابل حصول نیست.

وقتی همه از کمبود وقت می‌نالند. یعنی زمان کالایی است کمیاب. زمان کالایی است خریدنی، چون ما وقت را می‌خریم. زمان کالایی است هدر دادنی چون ما وقت را هدر میدهیم. ما سعی می‌کنیم زمان را مدیریت و کنترل کنیم. اما در تلاش برای غلبه بر زمان اغلب اوقات مغلوبش می‌شویم. کلید اصلی استفاده درست و خلاق از زمانی که به میزان مساوی در اختیار همه ماست، استفاده درست از زمان بر پایه نگرش درست است. ما نمی‌توانیم زمان را مدیریت کنیم. فقط خودمان را می‌توانیم مدیریت کنیم(موحد،1387).

بنابراین پژوهشی با عنوان بررسی رابطه مهارت‌های مدیران و مدیریت زمان آنان در بین مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه به لحاظ اهمیت و ضرورت موفقیت مدارس در رشد و توسعه جامعه و فرهنگ ملی و از سوی دیگر حساسیت شغلمدیران که مسئولیت مهم را بر عهده دارند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از طرفیدیگر به دلیل بدیع بودن این نوع تحقیق در بین مدیران مدارس شهرستان بافت، اجرای آن ضروری به نظر می‌رسد.

 

1-4- هدفهای تحقیق

1-4-1- هدف کلی:

تعیین رابطه بین مهارتهای مدیران با مدیریت زمان آنان در بین مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان بافت.

1-4-2- هدفهای جزئی:

  • تعیین میزان مهارتهای مدیریتی مدیران؛
  • تعیین میزان مهارتهای مدیریت زمان مدیران،
  • تعیین رابطهی مهارتهای فنی مدیران با مهارتهای سازمانیمدیریت زمانآنان (هدف‌گذاری، اولویت‌بندی اهداف و فعالیت‌ها، برنامه‌ریزی عملیاتی، تفویض اختیارات، مدیریت ارتباطات، مدیریت جلسات)؛
  • تعیین رابطهی مهارتهای انسانی مدیران با مهارتهای سازمانی مدیریت زمان آنان(هدفگذاری، اولویتبندی اهداف و فعالیتها، برنامهریزی عملیاتی، تفویض اختیارات، مدیریت ارتباطات، مدیریت جلسات)؛

 

  • تعیین رابطهی مهارتهای ادراکی مدیران با مهارتهای سازمانی مدیریت زمان آنان (هدفگذاری، اولویتبندی اهداف و فعالیتها، برنامهریزی عملیاتی، تفویض اختیارات، مدیریت ارتباطات، مدیریت جلسات)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




1-3-2- اهداف ویژه 6

1-4- سوالات و فرضیه‌های پژوهش 6

1-5- تعریف مفهومی و عملیاتی 7

1-5-1- مدیریت کلاس: 7

1-5-2- سبک مدیریت غیرمداخله‌ای: 7

1-5-3- سبک مدیریت مداخله‌ای: 7

1-5-4- سبک مدیریت تعاملی: 7

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مقدمه 11

2-1- تأملی بر ماهیت و تعاریف مدیریت کلاس درس 11

2-2- اهمیت و ضرورت مدیریت کلاس درس 13

2-3- سبک‌های مدیریت کلاس 14

2-3-1- سبک مداخله‌ای2: 15

2-3-2- سبک تعاملی1: 16

2-3-3- سبک غیر مداخله‌ای1: 17

2-4- عوامل مؤثر در مدیریت کلاس 18

2-4-1- دانش معلم 19

2-4-2- ویژگی‌های شخصیتی 19

2-4-3- روش تدریس 20

2-4-3-1-  روش خبره، متخصص یا کارشناس1 21

2-4-3-2- روش آمرانه2 21

2-4-3-3- مدل فردی3 22

2-4-3-4- روش تسهیل کننده1 22

2-4-3-5- روش تفویضی2 22

2-5- سبک مدیریت کلاس و ارزشیابی 23

2-6- تاریخچه ارزشیابی آموزشی 23

2-7- تعریف ارزشیابی 24

2-8- ضرورت ارزشیابی در آموزش دانشگاهی 25

 

2-9- ماهیت و تعاریف خودارزشیابی 27

2-10- اهمیت خود ارزشیابی 29

2-11- نقش خودارزشیابی در فرایند یادگیری 30

2-12- پیشینه پژوهش 31

2-12-1- پژوهش‌های داخلی 31

2-12-2- پژوهش‌های خارجی 33

2-13- نتیجه‌گیری 34

فصل سوم: روش تحقیق

مقدمه 39

3-1) روش پژوهش 39

3-2) جامعه آماری 39

3-3) حجم نمونه و روش نمونه­گیری 40

3-4) ابزار گردآوری دادهها 40

3-5) روائی و پایائی ابزار گردآوری داده‌ها 41

3-6) روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 41

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­ها

مقدمه 45

4-1- یافته‌های توصیفی 45

4-1-1- توزیع افراد نمونه بر حسب دوره تحصیلی 45

4-1-2- توزیع افراد نمونه بر حسب رشته تحصیلی 46

4-1-3- توزیع افراد نمونه بر حسب سال تحصیل 47

4-2- تجزیه و تحلیل سؤالات و فرضیه‌های پژوهش 48

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1 نتایج 59

5-2 پیشنهادها 62

5-3 محدودیت‌های پژوهش 63

مقدمه

این مطلب را هم بخوانید :

آموزش چه در شکل رسمی و چه در شکل غیررسمی­اش، همواره یکی از دغدغه­های بشر بوده و امروزه نیز حوزه تدریس جایگاه ویژه­ای را نزد اندیشمندان تعلیم و تربیت به خود اختصاص داده است؛ و با توجه به درهم­تنیدگی کیفیت تدریس با توسعه اجتماعی، می­توان انتظار داشت که در آینده نیز این جایگاه ویژه حفظ گشته و ارتقاء یابد.

از آنجاکه تحولات سریع علمی و تکنولوژیکی کیفیت زندگی انسان قرن بیستم و یکم را تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد نیازهای جدیدی در سطح زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گردیده است، لزوم همگام شدن با این تحولات، کشورهای مختلف را بر آن داشته تا جهت آماده ساختن انسان شایسته این قرن، رویکرد خود را به سمت بهسازی و ارتقای کیفیت آموزش معطوف نمایند. بررسی‌های مختلف نشان می‌دهد که جوامع پیشرفته هر سال قسمت زیادی از بودجه و درآمد خود را صرف آموزش می‌کنند و کشورهایی که خواسته‌اند خود را به سطح بالاتری از رشد برسانند، از طریق آموزش و پرورش و تغییر در نظام آموزشی به چنین هدفی دست یافته‌اند (محمدی، صباغیان، صا‌لح صدق‌پور، 1384: 56). نیاز به آموزش از نیازهای مهم و ضروری بشر بوده و هست و مدارس، نقش حیاتی در پاسخگویی به این نیاز دارند؛ یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر یادگیری، محیط کلاس است (مهدی‌نژاد، 1392: 232). کلاس درس به عنوان کوچک‌ترین خرده‌سیستم نظام آموزشی به تبع تحولات و تغییرات اجتماعی و آموزشی درحال تغییر است. از میان عناصر کلاس درس، نقش معلم و سبک مدیریتی او در تحقیق اهداف آموزشی بسیار مهم و اساسی است (خلخالی، سلیمانپور و فردی، 1389: 62). شناسایی ویژگی‌های معلم و چگونگی روابط آنان با دانش‌آموزان می‌تواند اطلاعات مناسبی در اختیار دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت قرار دهد و در اصلاح و توسعه برنامه‌های آموزشی مؤثر واقع شود (البرزی و خیر، 1390: 55).آآآآآآ یکی از کارکردهای مدیریت کلاس درس ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است که میزان تحقق اهداف آموزشی و همچنین نواقص یادگیری‌ها را مشخص می‌کند (صمدی، رجائی‌پور، آقاحسینی و قلاوندی، 1387: 160). ارزشیابی در نظام آموزشی به علت ماهیت و عملکرد خاصی که دارد یکی از مهم­ترین مباحث در فرایند آموزش محسوب می­گردد  (درگاهی و محمدزاده، 1392: 39). و عنصر توسعه دانش‌آموزان است (کلیپا، ایگنات و روسو، 2011: 882). و می‌تواند این امکان را فراهم کند تا بر اساس نتایج آن، نقاط قوت و ضعف برنامه و دانش آموز مشخص گردد و به تقویت جنبه‌های مثبت و رفع نارسایی‌ها پرداخته شود. یکی از انواع ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، خود ارزشیابی است که در آن دانشجو خود به ارزشیابی از خود می‌پردازد و نقاط و ضعف خود را از دیدگاه خود بررسی می کند و نسبت به رفع و تقویت‌ آن‌ها اقدام می‌کند. با توجه به موارد مطرح شده در این پژوهش رابطه بین مدیریت کلاس درس با خودارزشیابی دانشجویان مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

1-1- بیان مسأله

امروزه نظام­های آموزشی در سراسر دنیا اصلاحات گسترده­ای را با هدف ایجاد تحول عمیق در فعالیت‌های علمی آغاز نموده­اند (بارنابه و ریکابونی1، 2007: 302). در نظام‌های آموزشی و به‌خصوص محیط دانشگاهی یکی از عواملی که نیازمند مدیریت مناسب می‌باشد کلاس درس است. طراحی و سازماندهی کلاس درس، اداره کلاس درس را آسان‌تر می‌کند (صمدی، رجائی‌پور، آقاحسینی و قلاوندی، 1387: 156). کلاس درس به عنوان یک گروه یا سیستم اجتماعی یا سازمان رسمی مستلزم مدیریتی اثربخش و کاراست. معلم در کلاس درس در نقش مدیر می‌تواند ایفای نقش نماید. توجه به معلمان به عنوان مدیران کلاس درس رویکردی جدید ولی کاملاً توسعه یافته است. این رویکرد به دلیل تحولات و تغییرات سریع اجتماعی، آموزشی بیش از پیش مورد توجه صاحب‌نظران علوم تربیتی بخصوص برنامه‌ریزان آموزشی و درسی و مدیریت آموزشی قرار گرفته است (رجایی‌پور، حسینی و فرهنگ، 1385: 2). مدیریت کلاس، عبارت است از هنر به کار بردن دانش تخصصی و بهره‌گیری از مهارت‌های کلاس‌داری در هدایت دانش‌آموزان به سوی اهداف مطلوب مورد نیاز دانش‌آموزان و جامعه (رئوفی، 1377: 70). و چنانچه معلم فاقد توانایی مدیریت کلاس درس به طور مؤثر باشد، بعید نیست سایر مهارت‌هایش نیز بی‌اثر شود. بنابراین توجه به مدیریت کلاس، نحوه اداره کلاس‌ها و به کارگیری بهترین و مطلوب‌ترین سبک مدیریتی کلاس امری حیاتی و ضروری است (خلخالی، سلیمانپور و فردی، 1389: 61). حال از آنجاکه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی یکی از کارکردهای مدیریت کلاس درس است (صمدی، رجائی‌پور، آقاحسینی و قلاوندی، 1387: 160). در ادامه به بحث مفهوم خودارزشیابی پرداخته می‌شود. مهارت خود ارزشیابی یک ابزار مهم برای دانشجویان است برای تبدیل شدن به یک یادگیرنده مؤثر و این مهارت باید که به دانشجویان آموخته شود (عبدالله و همکاران، 2011: 122). و اغلب برای ترویج یادگیری دانش‌آموز محوری، افزایش بینش در فرایند یادگیری و تشویق یادگیری فعال مورد استفاده قرار می‌گیرد (ویسی، 2013: 731). و با توجه به تمایل روزافزون به یادگیری خودمحور و غیر انکار بودن سهم خودارزشیابی در آموزش مداوم و تداوم کیفیت، توصیه می‌شود که به خودارزشیابی به عنوان ابزاری قوی برای افزایش پویایی فردی و گروهی توجه شود (آتش‌سخن، بلبل­حقیقی، باقری و ابراهیمی، 1389: 337). با توجه به موارد مطرح شده سوال اصلی پژوهش این است که آیا بین مهارت مدیریت کلاس درس و خودارزشیابی دانشجویان رابطه وجود دارد؟

 

1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق

مهمترین فعالیت معلم در محیط کلاس درس مربوط به مدیریت کلاس درس است (کایکی، 2009: 1215). در واقع مدیریت کلاس، تنظیم‌کننده فعالیت‌های کلاس برای تسهیل جریان یاددهی – یادگیری است (مهدی‌نژاد، 1392: 232). پژوهش‌ها مختلف نشان می‌دهد که سبک‌های مدیریت معلمان در کلاس نقش مهمی در موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان ایفا می‌کند و نقش مهمی در درگیری دانش‌آموزان در کلاس و ایجاد انگیزه در آنان دارد (آریان‌پوران، عزیزی و دیناروند، 1392: 26). به عبارت دیگر مدیریت کلاس درس شامل رشد دانش‌آموزان سالم، انگیزش سالم، معلم سالم، ارتباط سالم و انضباط سالم می‌باشد (خلخالی، سلیمانپور و فردی، 1389: 61). ارزشیابی مداوم و مستمر وضعیت تحصیلی دانشجویان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن نیز یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی به ویژه در دانشگاه‌ها می‌باشد (همایی، حیدری، بختیار‌پور و برنا، 1388: 50). یکی از انواع ارزشیابی خودارزشیابی است، خودارزشیابی با مفهوم یادگیری مادام‌العمر مرتبط است. خودارزشیابی می‌تواند به عنوان مهارتی در نظر گرفته شود که به یادگیرندگان کمک می‌کند که نسبت به یادگیری­ها و بروندادهای خود آگاه شوند و می‌تواند به عنوان جزئی از فرایند زندگی فراگیران تبدیل شود (خندقی، سپندار، سیفی و جوادی، 1392: 59). خودارزشیابی، مناسب‌ترین روش برای بهسازی آموزش یادگیرندگان و کسب تجربه است که به عنوان یک ابزار فراگیر، با نگرش جامع به تمامی زوایای یادگیری به کمک یادگیرندگان می‌آید تا آن‌ها را در شناخت دقیق‌تر نقاط ضعف و قوت خود یاری کند (زارعی، ملکی و سبزی­پور، 1391: 134). با توجه به مباحث مطرح شده بررسی رابطه مدیریت کلاس با خودارزشیابی دانشجویان ضرورت دارد.

 

1-3- اهداف پژوهش

1-3-1- هدف اصلی

شناسایی میزان استفاده اساتید از سبک‌های مختلف مدیریت کلاس

شناسایی رابطه سبک‌های مدیریت کلاس با خودارزشیابی دانشجویان

1-3-2- اهداف ویژه

1-تعیین میزان استفاده اساتید از سبک مدیریت غیرمداخله‌ای

2-تعیین میزان استفاده اساتید از سبک مدیریت مداخله‌ای

3-تعیین میزان استفاده اساتید از سبک مدیریت تعاملی

4-تعیین رابطه سبک مدیریت غیرمداخله‌ای با خودارزشیابی دانشجویان

5-تعیین رابطه سبک مدیریت مداخله‌ای با خودارزشیابی دانشجویان

6-تعیین رابطه سبک مدیریت تعاملی با خودارزشیابی دانشجویان

7- پیش‌بینی خودارزشیابی دانشجویان بر اساس سبک‌های مختلف مدیریت کلاس

 

1-4- سوالات و فرضیه‌های پژوهش

1- از دیدگاه دانشجویان، اساتید به چه میزان  از سبک مدیریت غیرمداخله‌ای، استفاده می‌کنند؟

2- از دیدگاه دانشجویان، اساتید به چه میزان  از سبک مدیریت مداخله‌ای، استفاده می‌کنند؟

3- از دیدگاه دانشجویان، اساتید به چه میزان  از سبک مدیریت تعاملی، استفاده می‌کنند؟

4- بین سبک مدیریت غیرمداخله‌ای و خودارزشیابی دانشجویان رابطه وجود دارد.

5- بین سبک مدیریت مداخله‌ای و خودارزشیابی دانشجویان رابطه وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




1-4 اهداف تحقیق……………………………. 10

1-4-1 هدف کلی……………………………… 10

1-4-2 اهداف جزئی…………………………… 10

1-5 سؤال­های تحقیق………………………….. 11

1-6 تعریف متغیرهای تحقیق……………………. 11

1-6-1 تعریف نظری…………………………… 11

1-6-2 تعریف عملیاتی………………………… 12

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق

2-1 بخش اول: مفهوم دین……………………… 15

2-2-1 مفهوم دین……………………………. 15

2-2-2 دین اسلام…………………………….. 19

2-2-3 تعریف وتشریح مؤلفه های دینی……………. 22

2-2- 4 شناخت دینی………………………….. 22

2-2- 5 نگرش دینی…………………………… 23

2-2- 6 رفتار دینی………………………….. 25

2-2-7 ساختار دین از دیدگاه اندیشمندان غیرمسلمان.. 28

2-2-8 ساختار دین از دیدگاه اندیشمندان مسلمان …. 31

2-2-9 دیدگاه مطهری…………………………. 31

2-2- 10تعریف نظری و عملیاتی دینداری………………. 32

2-3 بخش دوم: تفکر انتقادی…………………… 36

2-3-1 ویژگیهای تفکر انتقادی…………………. 41

2-3- 2 صفات متفکران انتقادی………………… 43

2-3-3 کاربرد برخی مهارتها در تفکرانتقادی……… 46

2-3-4 ابعاد شناختی وعاطفی تفکر انتقادی……….. 47

2-3-5 مراحل تفکر انتقادی……………………. 49

2-3- 6 تفکر و تفکر انتقادی در اسلام…………… 50

2-4 بخش سوم: پیشینه تحقیق دینداری……………. 52

2-4-1 داخل کشور……………………………. 52

 

2-4-2 خارج کشور……………………………. 59

2-4-3 پیشینه تحقیق تفکر انتقادی…………….. .62

2-4-4 پیشینه تحقیق داخل کشور……………….. .62

2-4-5 پیشینه تحقیق خارج کشور……………….. .63

2-5 جمع­بندی مطالب و چهارچوب مفهومی تحقیق…….. .64

فصل سوم: روش­شناسی تحقیق

3-1 روش انجام تحقیق………………………… 68

3-2 جامعه آماری تحقیق……………………… 68

3-3 نمونه تحقیق…………………………… .68

3-4 ابزارهای گردآوری اطلاعات…………………. 69

3-5 شیوه تحلیل داده­ها………………………. 69

فصل چهارم: یافته­های تحقیق

4-1 بخش تحلیل توصیفی……………………….. 72

4-2 بررسی سؤال شماره یک تحقیق……………….. 91

4-3 بررسی سؤال شماره دو تحقیق……………….. 92

4-4 بررسی سؤال شماره سه تحقیق……………….. 94

فصل پنجم: نتیجه­گیری و بحث

5-1 نتیجه­گیری……………………………… 99

5-1-1 نتایج بررسی سؤال اصلی شماره یک تحقیق…… 99

5-1-2 نتایج بررسی سؤال اصلی شماره دو تحقیق…… 100

5-1-3 نتایج بررسی سؤال اصلی شماره سه تحقیق…… 101

5-1-4یافته های جانبی………………………. 102

5-2 بحث………………………………….. 106

5-3  پیشنهادهای عملی جهت کاربست یافته­ها………… 113

5-4 پیشنهاد عناوین تحقیقی………………….. 113

5-5 محدودیت­های تحقیق………………………. 114

منابع……………………………………. 115

فارسی……………………………………. 115

این مطلب را هم بخوانید :

انگلیسی………………………………….. 121

پیوست­    124

مقدمه

در عصر حاضر، دین پژوهی به شیوه علمی و با استفاده از روشهای مورد قبول در علوم انسانی، یکی از جدید ترین و مورد توجه ترین حیطه های تحقیقی در رشته های علمی و دانشگاهی است. بی تردید یکی از جنبه‌های اساسی در جوامع مختلف در طول تاریخ باورهای دینی بوده است. شاید نتوان جامعه ای را یافت که در آن به نوعی دین حضور نداشته باشد. دین یکی از نیازهای بشر می‌باشد. هر چند که دین در جوامع مختلف و در زمانهای متفاوت، اشکال متفاوتی را به خود دیده است، از پرسش جمادات و حیوانات گرفته تا خورشید و ماه در طول تاریخ وجود داشته است. تا دین مسیر واقعی خود را پیدا کرده و یگانه پرستی جایگزین دیگر ادیان شده است. یکی از نکات اساسی در این مورد رابطه باورهای دینی با دیگر باورها و ارزشها می باشد. معمولاً در بیشتر جوامع باورهای دینی به عنوان یک ارزش مسلم محسوب می‌شود و دیگر ارزشهای انسانی تحت تأثیر اعتقادات دینی قرار دارد. (خدایاری فرد و همکاران، 1388 :4-6).

هر علم و تخصصی از منظری خاص به پدیده دین نگریسته و واقعیتهایی را پیرامون آن بیان کرده است، ولی نمی‌توان پذیرفت که پدیده ای به این پیچیدگی و وسعت که تمام زوایای وجودی و زندگانی بشر را تحت الشعاع قرار داده است، پدیده ای ساده و تک بعدی باشد.  در قرآن و منابع دیگر اسلامی، تعابیر و کاربردهای وسیعی از عبارت دین صورت گرفته و تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. برای مثال دین پیروی از یک راه و رسم اعتقادی است[1] دین تصدیق خداوند، رسول، کتاب، قیامت و معاد است[2]؛ دین تسلیم در برابر امر خداوند است[3]؛ دین پیروی از راه ابراهیم (ع) است[4]؛ دین اعتقاد به توحید و عبودیت خداوند است،[5] دین همان چنگ زدن به حبل الهی است[6]؛ دین اقامه نماز و پرداختن زکات است[7]؛ دین به مفهوم قانون است[8]؛ دین به معنی جزاست[9] خلاصه اینکه، دین پدیده ای مرکب از انواع پدیده ها و واقعیات متعدد است.  بخشی از پدیده ها و واقعیات پیرامون دین، جنبه های روانشناختی آن است که شامل مقوله هایی از جمله هیجانات، باورها، ارزشها، رفتارها و محیط اجتماعی است .بر اساس تعداد معانی ارائه شده برای دین، اندیشمندان مسلمان نیز به دین به عنوان پدیده ای ساختاری و چند بعدی نگریسته و آن را راه و روشی دانسته اند که ابعاد آن، تمامی زندگی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد و او را به هدف کلی و متعالی که همانا سعادت و خوشبختی است، رهنمون می سازد.  علامه طباطبائی )المیزان، 1363 (، معتقد است دین روش مخصوصی در زندگی است که صلاح دنیا را به طوری که موافق کمال اخروی و حیات دائمی حقیقی باشد، تأمین می کند.  ابعاد اصلی دینداری بارها مورد بررسی قرار گرفته است، اما مفهو م دین در علوم اجتماعی، فاقد یک تعریف قطعی و متفق علیه است . اما در هر حال، دین، به نحو بسیار کلی، مجموعه ای از اعتقادات، اعمال عواطف )فردی ، جمعی ( دانست که حول تجربه حقیقت غایی یا امر قدسی و متعالی سامان .یافته است (همان منبع: 15).

جوادی آملی)  1377 (نیز با استفاده از آیات و روایات، دین را از نظر لغوی به معنای انقیاد، خضوع، پیروی، اطاعت، تسلیم و جزا معرفی می کند و آن را متشکل از مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی می داند که هدف آن اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانهاست.  توجه به سه بعد عقاید، اخلاقیات و احکام که در این تعریف آمده است، در تعریف بیشتر علمای دیگر دینی نیز مشاهده می شود. اساس آنچه ذکر شد، وجود گرایش‌های معنوی به وجود قوّه تعقل در انسان برمی‌گردد؛ اینکه انسان با قوّه ی تعقّل خویش می‌تواند به تفکر و تفحّص در خود و محیط اطراف خویش بپردازد و به علت و معنای امور پی ببرد. در واقع، توجه به گرایش‌های معنوی با پشتوانه تعقّل، موجب به وجود آمدن نگرش معنوی در انسان می‌شود. در نتیجه، نگرش معنوی را می‌توان ناشی از عمق آگاهی انسان و شناخت او دانست که ازسطح و ظاهر اشیا و امور عبور می‌کند و به درون و ذات و ماهیت آنها و روابط و وابستگی‌های آنها با هدف جست‌وجوی علت و معنا نفوذ می‌نماید؛ همچنان که در قرآن کریم، آیات متعددی به تفکر و تعقّل در مخلوقات و پدیده‌های طبیعی برای رسیدن به شناخت نسبت به خداوند و درک حضور او دعوت می‌کند. از آن جمله، می‌توان به آیات 190 و 191 سوره «آل عمران» اشاره کرد که خداوند می‌فرماید: «مسلماً در آفرینش آسمان‌ها و زمین، و آمد و شد شب و روز، نشانه‌های روشنی برای خردمندان است؛ همان‌ها که خدا را یاد می‌کنند و در اسرار آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند و می‌گویند: بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای.» بنابراین، هر قدر گرایش‌ها و نگرش‌های معنوی انسان پایه و زیر بنای اعتقادی (اعتقاد به وجود و حضور خداوند) و فکری (تفکر و دانش درباره آفرینش و معنای آن) پیدا کند، او بیشتر و عمیق‌تر در جریان فرایند رشد معنوی قرار می‌گیرد. این قرار گرفتن در فرایند رشد معنوی و توجه و ایمان به خداوند و درک حضور او در زندگی تأثیر عمیقی بر دیدگاه و رفتار وی درباره خودش و روابطش با انسان‌های دیگر می‌گذارد و راه پیدا کردن هدف و معنای صحیح برای زندگی را به او نشان می‌دهد، و این همان دست یافتن به توانایی معنوی و نتیجه ی نگرش معنوی سالم است. لازمه ی دست یازیدن به چنین مهمی، فراهم سازی محیطی است که تفکر را پرورش دهد و به فکر کردن اهمیت داده شود (وینیست روجینوبه [10]نقل از جانسون،2002: 102). در این پژوهش با توجه به دیدگاه آیت الله صدر در مورد ساختار معارف اسلام متشکل از چهار نوع رابطه ی انسان با خداوند، خود، دیگران و جهان هستی و نیز با در نظر گرفتن سه مؤلفه اساسی (شناختی، عاطفی و رفتاری)، دینداری را می توان چنین تعریف کرد: شناخت و باور به پروردگار یکتا، انبیا، آخرت و احکام الهی داشتن علایق و عواطف معینی نسبت به خدا، خود، دیگران و جهان هستی در راستای تقرب به خدا و التزام و عمل به وظایف دینی در این تعریف شناخت به دو مفهوم علم حضوری نسبت به پروردگار و آگاهی حصولی یا استدلالی نسبت به وجود خداوند، ارسال رسل و وجود جهان پس از مرگ به عنوان اصول دین اسلام، و شناخت احکام و آنچه بر پیامبران نازل شده است و باور نیز اعتقاد قلبی به همین متعلقات ایمان است.  علایق و عواطف معین به بعد عاطفی دینداری اشاره دارد و به طور کلی حب و بغض در راستای تقرب به خدا را شامل می شود.  ارتباط عاطفی با خداوند، خود، دیگران و جهان هستی ، بیان کننده ی ابعاد تربیتی اسلام در راستای دینداری است.  التزام عملی به وظایف دینی اشاره به بعد رفتاری دارد، به طوری که فرد دیندار پس از شناخت و احساس عاطفی نسبت به دستورات دینی، خود را ملزم به انجام آنها بداند(طالبان،1378  : 20-30).

دعوت به تفکر و اهمیت آن در کمال انسانی به عنوان اساسی­ترین دستورالعمل شریعت­های آسمانی و مکاتب بشری همواره مورد تأکید و توجه بوده است. دین کامل ترین و جامع ترین پاسخ ها را برای دغه دغه های فکری انسان، ارائه می دهد. در جهان کنونی پیشرفت و توسعه‌ کشورها به واسطه انسانهای ‌اندیشمند، خلاق و مبتکری است که همواره با دید تیزبینانه و انتقادی خود مسائل جوامع خود را دقیق تجزیه‌ و تحلیل می کنند .البته این موضوع که فرد، چه مقدار از باورهای دینی را با تفکر می پذیرد و درونی می کند، یک موضوع مهم و قابل توجه است . لذا در این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی مؤلفه های دینی(شناخت دینی،نگرش دینی و رفتار دینی) با تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد انجام شده است.

بیان مسأله :

دین و تربیت دو واقعیت اصیل، گسترده و بسیار تأثیر گذار در همه احوال زندگی انسان به شمار می آیند. مطالعه گذرای تاریخ پر فراز و نشیب زندگی آدمی نشان می دهد که دین و تربیت معمولاً با یکدیگر ارتباط متقابل و دوسویه داشته اند. از سویی جلوه های گوناگون دین و نهاد مذهب نقش بنیادی را در شکل دهی و گسترش فرایند تربیت ایفاء نمود به گونه ای که با سیر اجمالی در تاریخچه تعلیم و تربیت در جهان می توان نتیجه گرفت که در اکثر قرون در بیشتر سرزمینها دین اولین و مهمترین نهاد تعلیم وتربیت بوده است. دین بهترین و عالی ترین روشی است که می تواند اجتماع بشر را منظم ساخته و بیش از هر روش دیگری مردم را به رعایت قوانین اجتماعی وادار نماید(طباطبایی،1356 :17).

انسان به عنوان یکی از مخلوقات خداوند برای رسیدن به مقصود خود به راه ونقشه نیاز دارد و دین همان راه و نقشه ی رسیدن به هدف است . دین از ابعاد و مؤلفه های گوناگون و متعددی تشکیل شده است. به نظر(گلاک[11] و استارک،[12]1965 :20-19) در همه ادیان دنیا به رغم تفاوتهایی که در جزییات دارند، عرصه های مشترکی وجود دارد که دینداری در آنها متجلی می شود. این عرصه ها که می توان آنها را ابعاد مرکزی دینداری به حساب آورد. عبارتند از ابعاد شناختی(اعتقادی)، عاطفی، پیامد و مناسکی. اگر ابعاد دینداری مدل گلاک و استارک بر اسلام منطبق شود، مجموعه ای از باورها را که “اصول دین”خوانده می شوند می توان با باورهای دینی تطبیق داد(سراج زاده،1377). از طرف دیگر ، دقت در چهار بعد مذکور مبین آن است که با کمی اغماض می توان این چهار بعد را در بعد کلی نگرش و رفتار دینی جای داد. به این صورت که ابعاد شناختی(اعتقادی)، عاطفی و پیامدی که هر کدام به نوعی مبین طرز تلقی افراد نسبت به باورهای دینی، احساسات دینی و اثرات باورها و اعمال دینی بر زندگی آنان می باشد را بیانگر نگرش کلی انسانها در مورد دین تلقی نمود. بعد مناسکی یا اعمال دینی مشهود و مشخص نظیر نماز خواندن، شرکت در آیین های دینی، روزه گرفتن و…می باشد، بیانگر رفتار دینی افراد قلمداد می شود. باید توجه داشت رفتار دینی می تواند شامل نمونه های باطنی نظیر اخلاص، تفکر معنوی و انتقادی و نظایر آنها باشد که به علت تعداد زیاد و دشواری بسیار فراوان در سنجش آنها، از آنها صرف نظر شده است . افراد جامعه هر کدام نگرشها و رفتار های دینی خاص خود را دارند و از طرف دیگر، از آنجا که رفتار های دینی خاص می توانند متأثر از نگرش های دینی بخصوص باشند. لذا این احتمال می رود که با بهبود نگرشهای دینی یکی از مهم ترین اقشار جامعه یعنی دانشجویان دانشگاه که چند واحد درسی مرتبط با دروس دینی هم در دانشگاه می گذرانند بتوان موجبات بهبود رفتارهای دینی را در آنان فراهم ساخت. همچنین تفکر در معنای وسیع کلمه به معنای جستجوی شعور و آگاهی است. در ارتباط با تفکر دیدگاههای مختلف وجود دارد و متخصصین هر یک نظرات خاصی در مورد چگونگی آن ارائه داده اند. یکی از این دیدگاهها اشاره به این موضوع دارد که تفکر امری واحد نیست. زیرا دارای ابعاد، انواع و ماهیت های متفاوتی است و به شکل های مختلف بروز می کند. در این دیدگاه ابعاد و انواع تفکر دارای اهمیت است و به اجزاء مختلفی تقسیم می شود که عبارتنداز: تفکر شهودی، تفکر تحلیلی، تفکر منطقی، تفکر خلاق و تفکر انتقادی(مارینوز، رنگین، سومیورز و برنت[13]،1986/1380).

با توجه به این که رشد تفکر انتقادی، که خود نوعی تفکر انتزاعی است(مارینوز ودیگران1380)، با آغاز دوران نوجوانی شروع می شود در فرایند رشد عقلانی دائماّ باورها و هدفها مورد تجدید نظر قرار می گیرد. بر این اساس یکی از ملزومات و پیش شرط های اساسی در دست یازیدن به شناخت مؤلفه ها ی دینی تفکر انتقادی است. فردی که سوالات دینی برایش پیش می آید و با پر سشگری در صدد دست یافتن پاسخ آن سوالات است و به جستجوی راه حل می پردازد. جستجوگری یعنی توانایی کشف و طرح مسأله، فرضیه سازی، گردآوری اطلاعات، توانایی تجزیه و تحلیل یافته ها و نتیجه گیری فرصتی است برای فرد تا به مجموعه ای روشن و نظم یافته و پایدار از ارزشها و هدفها دست یابد و به آن ارزشها و هدفها و باورهایی که خود انتخاب کرده است و رسیده است، متعهد گردد و گذر نسبتا موفقی از “است”به “باید”را رقم زند و خیر را از شرّ تمییز دهد و از این طریق زندگی خود را سازماندهی و هدایت کند. پرسشگری دینی فرصتی است که هر فرد، شاخص های مهم دینی خود را از نزدیک بیازماید و به صورت فعال و آگاهانه به جستجو و ارزیابی اطلاعات دینی بپردازد و از پذیرش پاسخ های قالبی بپرهیزد و کمتر مستعد جزمی بودن و پیشداوری گردد(باتسون[14]،215:1985) و به نظام ارزشی ویژه با ایدئولوژی مشخص و به جهتگیری روشن دینی برسد. فردی که تفکر انتقادی دارد، می تواند با ارزیابی نظرات و باورهای مختلف و یافتن استدلال برای آنها، به پرسشهایی که وی را در دستیابی به مؤلفه های دینی کمک می کند، پاسخ گوید. از جمله پ‍ژوهش های انجام شده در ایران می توان به؛. جواد زاده شهشهانی( 1383) در پژوهشی تحت عنوان “تفکر انتقادی و دین دو عامل مهم در شکل گیری هویت و مقابله با بحرانهای روانی و اجتماعی” نشان داده شده است. افرادی که از مهارت تفکر انتقادی برخوردارند به هویت دینی ثبیت شده تری دست یافته اند همچنین در این پژوهش عملکرد مسلمانان (به خصوص افرادی که برای نوجوانان مرجع قدرت محسوب می شوند) و عوامل اجتماعی دیگری، مانند رسانه مانند (فیلم، ماهواره، اینترنت و…) در چگونگی شکل گیری هویت دینی نوجوانان تأثیر به سزایی دارد. صادقی(1388) در پژوهشی با عنوان”بررسی نگرش دینی (مثبت و منفی) بر تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دماوند” به خوبی نشان داده که عقاید و شعائر مذهبی نقش مهمی در پیشگیری و کاهش مشکلات هیجانی و روانی بازی می کند و همچنین رابطه ی بین نگرش دینی مثبت و تفکر انتقادی ، نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی و رابطه ی بین تفکر انتقادی پرداخته شده. جوادزاده شهشهانی(1385) در پژوهشی با عنوان”بررسی هویت دینی با تفکر انتقادی و رابطه ی این دو، در دانشجویان ساله( 22-20)” از یک سو وضعیت هویت دینی افراد و میزان بهره مندی آنها از مهارت تفکر انتقادی پرداخته همچنین در این

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:03:00 ب.ظ ]




 

مقدمه

 هر برنامه­ریز درسی، محتوایی که طراحی می­نماید به منظور تحقق یادگیری اثربخش است. برای آنکه یادگیری در فراگیران در حداقل زمان ممکن و با کیفیت صورت گیرد، بایستی منطبق با تفاوت­های فردی آنها باشد. اگر در گذشته، یادگیری را تنها متأثر از هوش و عوامل ارثی می­دانستند، امروزه علاوه بر آنها، عوامل دیگری از قبیل سبک یادگیری و مدیریت زمان نیز تأثیرگذار می­دانند.

افراد در فضای آموزشی با سبک­های متنوع یادگیری حضور دارند که بدون شک بر فرآیند یادگیری تأثیر­گذار است. همان طور که اثر انگشت هر فرد، خاص خودش است، سبک یادگیری نیز منحصر به خود فرد است. آگاهی از نمونه یادگیری فراگیران و شناسایی یادگیری ترجیحیشان باعث هدایت برنامه آموزشی در جهت آموزشی متناسب با ویژگی­های یادگیرندگان می­شود. (آقابابایی، 1388) بنابراین هر برنامه­ریز درسی در جایگاه طراح آموزشی، بایستی به این عامل مؤثر در یادگیری توجه نماید و محتوایی را طراحی نماید که پاسخگوی سبک­های یادگیری متنوع فراگیر باشد. تحقیقات و نظریات متنوعی در این زمینه مطرح شده‌اند و اکثرأ اهمیت سبک یادگیری را در افزایش رضایت و بالا بردن کیفیت آموزش عالی تأیید نموده­اند.

علاوه بر عامل سبک یادگیری، زمان نیز به عنوان یک کالای برگشت ناپذیر و غیر­قابل خرید در طراحی و برنامه­ریزی درسی نقش اساسی دارد. اگر برنامه­ریز به عامل زمان در برنامه­ریزی و تدوین محتوا توجه نداشته باشد، منجر به نارضایتی فراگیر و عدم تحقق یادگیری خواهد شد و بالطبع اگر فراگیر در زمان یادگیری به عامل وقت و مدیریت آن توجه نداشته باشد باعث خواهد شد که از دیگر اهداف خود بازبماند.

لذا به دلیل اهمیت متغیر­های تحقیق بالاخص در محیط­های آموزشی و علاقه شخصی تحقیقگر، درصدد برآمد تا به بررسی وضعیت موجود سبک یادگیری و مدیریت زمان و رابطه آن در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه باهنر کرمان بپردازد تا بدین وسیله با بررسی علمی این دو متغیر به کلیه­ی ذی نفعان آموزشی در جهت تسهیل یادگیری کارآمد کمک کند و میزان آگاهی و شناخت آنها را نسبت به این دو مولفه افزایش دهد.

1-1 بیان مسأله

در کشور ما، مسئولیت تربیت نیرو­های متخصص برای ورود به بازار کار و گرداندن چرخ­های اقتصادی، رشد و توسعه اجتماعی، فرهنگی به دانشگاه­ها و مؤسسات آموزشی واگذار شده است. وابسته بودن توسعه و بقای جامعه به آموزش از یک سو و وجود فضای رقابتی برای ورود به دانشگاه­ها ضرورت توجه به بالا بردن کیفیت آموزش و تحقق یادگیری اصیل و عمیق را ایجاب می­کند.

برای آنکه آموزش و یادگیری به طور مؤثر صورت گیرد اولأ: برنامه­ریزان درسی در طراحی، تدوین و ساخت برنامه درسی

ثانیأ: مدرسین در فرآیند اجرا و ارزشیابی محتوای آموزشی

ثالثأ: فراگیران به عنوان جذب کننده و تولید کننده دانش

بایستی نسبت به وجود تفاوت­‌های فردی و اهمیت آن در تحقق یادگیری اثربخش آگاه شوند و متناسب با آن­‌ها فرآیند یادگیری را هدایت نمایند.

از جمله وجوه تفاوت­‌های فردی مورد توجه در نظام‌­های آموزشی “سبک یادگیری” است. منظور از سبک یادگیری روشی است که افراد اطلاعات را کسب، نگه داری و بازخوانی می­‌نماید (فدلر و هنریکز،1995).

سبک یادگیری مانند اثر انگشت خاص هر فرد است. شناخت سبک یادگیری موجب می‌شود تا آموزش با سهولت بیشتر و به روش مناسب­‌تری صورت گیرد. اگر برنامه‌­ریز درسی، مدرس، فراگیر و کلیه ذی نفعان آموزشی نسبت به سبک‌­های یادگیری آگاهی داشته باشند، می­‌توانند ضمن در نظر گرفتن آن زمینه یادگیری عمیق و اصیل را فراهم نمایند.

در کنار توجه به نوع سبک یادگیری، عامل زمان برای برنامه­ریزان درسی به عنوان یکی از عناصر برنامه­ریزی در تدوین محتوا، مدرسین در ارائه آموزش و فراگیران در یادگیری اهمیت دارد.

ممکن است هر فرد با سبک یادگیری خاص در چگونگی مدیریت زمان با دیگری تفاوت داشته باشد. لذا توجه به این گونه از تفاوت­های فردی در تحقق یادگیری اثربخش بی­فایده نخواهد بود و می­تواند در کوتاه­ترین زمان ممکن تحقق یادگیری کارآمد را فراهم نماید.

هرچند به نظر محقق در نظام آموزشی کشور ما با اعمال تمرکزگرایی در نظام آموزشی، ارزشیابی یکسان، استفاده از روش­های تدریس سنتی و غیره تاحدودی تفاوت­های فردی در نظرگرفته نمی­شود.

2

اما به منظور ایجاد حساسیت در بین متخصصان تعلیم و تربیت و به ویژه برنامه­ریزان درسی بایستی بررسی­های تحقیقی در این زمینه صورت گیرد تا اهمیت آنها به

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 صورت دقیق و علمی مشخص شود. لذا محقق بدین جهت اقدام به بررسی رابطه­ی سبک یادگیری به عنوان یکی از تفاوت­های افراد با مدیریت زمان به عنوان یکی از عناصر اصلی برنامه­ریزی درسی نمود تا گامی هرچند کوچک برداشته باشد.

در صورت وجود رابطه بین سبک یادگیری با مدیریت زمان بایستی همواره ذی تفعان آموزشی آن را در نظر گرفته و متناسب با زمینه تحقق یادگیری کارآمد را فراهم نمایند و در صورت عدم وجود رابطه بایستی میزان آگاهی و شناخت فراگیران را نسبت به انواع سبک یادگیری و چگونگی مدیریت زمان بالا برد تا به واسطه این خودشناسی، به تحقق یادگیری اصیل و عمیق کمک شود.

 

1-2. ضرورت و اهمیت انجام تحقیق

در باب ضرورت و اهمیت تحقیق به تفکیک متغیر­ها می­توان گفت:

1-2-1. سبک یادگیری

1- آگاهی از سبک یادگیری باعث تسهیل فرایند آموزش و یادگیری می‌شود.

۲- آگاهی از شیوه‌های یادگیری فراگیران به معلمان کمک می‌کند که به فراگیران متعددی پاسخگو باشند.

۳- به مدرسان اجازه می‌دهد که در هنگام ارتباط، پیام‌های خود را از راه‌های مؤثر‌تری ارسال نمایند. به عبارت دیگر مدرسان با توجه به سبک‌های یادگیری فراگیران، باید از روش‌های مختلفی برای انتقال مطالب استفاده نمایند.

۴- اگر شیوه تدریس مدرس با سبک یادگیری فراگیر هماهنگ باشد، فراگیران رضایت بیشتری از آموزش خواهند داشت.

۵- هر فرد برای برخی از وظایف و مشاغل، نسبت به دیگران مناسب‌تر است. بنابراین با توجه به سبک یادگیری فرد می‌توان مشاوره و توصیه‌هایی درمورد رشته و آینده شغلی فرد به عمل آورد (رضایی و همکاران، ۱۳۸۸).

3

۶- سبک یادگیری می‌تواند در سازماندهی محیط آموزش، چگونگی تعامل معلمان با فراگیران و چگونگی یاددهی و یادگیری محتوا مورد استفاده قرار گیرد.

 

۷- آگاهی در مورد سبک یادگیری و اصلاح هوشیارانه آن، درک و شناخت مفهوم یادگیری، منجر به توسعه برنامه آموزشی و ارتقای کیفیت آموزش و توسعه تئوری‌های یادگیری می‌شود (کریمی مونقی، ۱۳۸۸).

1-2-2. مدیریت زمان

1- دیدگاه بهتری نسبت به کار­های وابسته به یکدیگر و اولویت­ها بدست می­آورند.

2- فرصت­های بیشتری برای خلاق بودن ایجاد می­کند تا مبتکر باشند به جای آنکه منفعل باشند.

3- با فشار­های روحی و استرس دست و پنجه نرم کنند، آن را کاهش داده و از آن اجتناب می­ورزند.

4- اوقات فراغت بیشتری بدست آورند به عبارت دیگر وقت بیشتری برای مطالعه، خانواده….داشته باشند.

5- با ثبات قدم و به طور منظم به اهداف خود دست یابند و در نتیجه زندگی آنها معنا­دار و دارای سمت و سو شود (فتاح ناظم ،1387).

اهمیت و ضرورت انجام همزمان دو متغیر به نظر محقق منجر به تقویت پیشینه نظری تحقیق، آشنایی دانشجویان با انواع سبک­های یادگیری و اهمیت مدیریت زمان و جلب توجه برنامه­ریزان به اهمیت تفاوت­های فردی در تدوین برنامه­های آموزشی خواهد شد.

1-3. اهداف تحقیق

1-3-1. هدف کلی تحقیق

هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه­ی سبک­های یادگیری با مدیریت زمان در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان بوده است.

این مطلب را هم بخوانید :

41-3-2. هدفهای جزئی (ویژه):

1- شناسایی رابطه بین انواع سبک های یادگیری ( انطباق یابنده، واگرا، جذب کننده، همگرا) با عامل های مدیریت زمان ( برنامه ریزی کوتاه مدت، برنامه ریزی بلندمدت، نگرش به زمان) بر حسب متغیر­های جمعیت شناختی سن، جنسیت و گرایش تحصیلی.

2- شناسایی سبکهای یادگیری دانشجویان و معناداری تفاوت آنها برحسب متغیرهای جمعیت شناختی سن، جنسیت و گرایش تحصیلی.

3- شناسایی وضعیت مدیریت زمان دانشجویان و معناداری تفاوت آنها برحسب متغیرهای جمعیت- شناختی سن، جنسیت و گرایش تحصیلی.

1-4. سوال­های تحقیق

1- آیا بین سبک­های یادگیری دانشجویان با مدیریت زمان رابطه معنا­داری وجود دارد؟

2- آیا بین سبک­های یادگیری دانشجویان به تفکیک گرایش تحصیلی آنها تفاوت معناداری وجود دارد؟

3- آیا بین سبک­های یادگیری دانشجویان به تفکیک سن آنها تفاوت معناداری وجود دارد؟

4- آیا بین سبک­های یادگیری دانشجویان به تفکیک جنسیت آنها تفاوت معناداری وجود دارد؟

5- آیا بین مدیریت زمان دانشجویان به تفکیک گرایش تحصیلی، سن و جنسیت آنها تفاوت معناداری وجود دارد؟

51-5. تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

1-5-1. تعاریف مفهومی

سبک یادگیری

سبک یادگیری به معنی را­های است که یک فرد برای اکتساب و پردازش اطلاعات اتخاذ می­کند(کلب[1]، 1984؛ به نقل از دینکول[2]، 2011).

سبک همگرا: از ترکیب دو شیوه یادگیری مفهوم­سازی انتراعی و آزمایشگری فعال بدست می­آید. افراد دارای این سبک در یافتن موارد استفاده عملی برای اندیشه­ها و نظریه­ها و همچنین در کار­های تخصصی و تکنولوژی موفق­اند.

سبک واگرا: از ترکیب دو شیوه یادگیری تجربه عینی و مشاهده تأملی بدست می­آید. افراد دارای این سبک در تخیل و تولید اندیشه و دیدن امور از زوایای مختلف قوی هستند.

سبک جذب کننده: از ترکیب دو شیوه یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و مشاهده تأملی بدست می­آید. افراد دارای این سبک در کسب و درک اطلاعات گسترده و تبدیل آن به صورتی خلاصه، دقیق و منطقی توانا هستند.

سبک انطباق یابنده: از ترکیب دو شیوه یادگیری تجربه عینی و آزمایشگری فعال بدست می­آید. افراد دارای این سبک از تجارب دست اول می­آموزند و از اجرای نقشه و درگیر شدن با اعمال چالش انگیز لذت می­برند.

6شیوه یادگیری تجربه عینی: مرحله­ای از چرخه­ی یادگیری است که فرد از طریق تجارب ویژه ارتباط با مردم و حساسیت به احساسات افراد را یاد می­گیرد.

شیوه یادگیری مشاهده تأملی: مرحله­ای از چرخه­ی یادگیری است که فرد اندیشه­ها و موقعیت­ها را از دیدگاه­های متفاوت درک می­کند. به عینیت، حوصله و قضاوت دقیق متکی است، ولی الزامأ اقدامی انجام نمی­دهد.

شیوه یادگیری مفهوم سازی انتزاعی: مرحله­ای از چرخه­ی یادگیری است که فرد برای درک مسائل و موقعیت­ها، بیشتر از منطق و تفکر استفاده می­کند تا احساس.

شیوه یادگیری آزمایشگری فعال: مرحله­ای از چرخه ی یادگیری است که فرد صرفأ موقعیت را مشاهده نمی­کند بلکه علاقه­ای واقعی و روی آورد فعالی به مسئله دارد. این مرحله توان فراهم آوری اسباب کار، ریسک و تأثیر پذیری در افراد و وقایع را در طول عمل شامل می­شود(سیف، 1387).

مدیریت زمان

توجه به مدیریت زمان، مسئله جدیدی نیست، هیچ تعریف واحدی از مدیریت زمان وجود ندارد. می­توان آن را بدین صورت تعریف کرد که “تجزیه و تحلیل نحوه صرف زمان و اولویت بندی وظایف برای به حداکثر رساندن کارایی شخصی( مک کی، 1995؛ به نقل از مولایی، 1389).

مدیریت زمان، یعنی فرآیند تعیین نیاز­ها، گزینش هدف­ها برای وصول به این نیاز­ها، تعیین اولویت­ها و برنامه­ریزی تکالیف به منظور حصول به این اهداف است(درتاج،1392).

برنامه ریزی کوتاه مدت: به فعالیت­های مدیریت زمان در محدوده زمانی روزانه یا هفتگی اطلاق می­شود.

نگرش زمانی: دربرگیرنده ادراکات و دیدگاه­های فرد نسبت به زمان است و میزان اعتقاد فرد بر چگونگی صرف زمان را نشان می­دهد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:03:00 ب.ظ ]




واژه های کلیدی:ارزشیابی توصیفی،نظارت،ارزشیابی پیشرفت تحصیلی،ناظر،دوره ابتدایی

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                                               صفحه

فصل اول:کلیات                                        

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………….  2

بیان مسئله……………………………………………………………………………………………………………   3

اهمیت و ضرورت تحقیق…………………………………………………………………………………………… 5

اهداف تحقیق………………………………………………………………………………………………………    6

سوالات تحقیق………………………………………………………………………………………………………    6

تعریف مفاهیم و اصطلاحات مورد استفاده در تحقیق…………………………………………………….………                    7

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق                    

بخش اول: ارزشیابی آموزشی……………………………………………………………………………………    9

ویژگی های ارزشیابی آموزشی………….………………………………………………………………………   13

تاریخچه ارزشیابی آموزشی در جهان…………………………………………………………..………………                                                    13

تاریخچه ارزشیابی آموزشی در آموزش و پرورش ایران………………………………………………………                       16

ارزشیابی از دیدگاه سنتی و دیدگاه جدید………………………………………………………………………                18

ارزشیابی کمی وارزشیابی کیفی…………………………………….…………………………………………… 19

ارزشیابی پیشرفت تحصیلی…………………………….…………………………………………………………    20

اصول حاکم بر ارزشیابی پیشرفت تحصیلی………………………………………………………………………                                                    21

عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی……….………………………………………………………………………… 22

تقسیمات ارزشیابی پیشرفت تحصیلی…………………………………………………………………………… 23

علل رویگردانی از ارزشیابی سنتی ………….……………………………………………………………………                                                    25

بخش دوم:ارزشیابی توصیفی…………………………………………………………………………………….    26

تاریخچه ارزشیابی توصیفی………………………………………………………………………………………   26

نظریه های یادگیری،رفتارگرایی و تداعی گرایی……………………………………………………………….                  28

الگوهای جدیدارزشیابی………………………………………………………………………………………… 32

رویکردهای جدید سنجش مختصات ارزشیابی توصیفی………………………………………………………                                                    34

ابزارها……………………………………………………………………………………………………………. 36

پایان نامه - مقاله - متن کامل

 

شیوه های مورد استفاده در ارزشیابی توصیفی……………………………………….…………………………                38

اهداف ارزشیابی توصیفی…………………………………………………….………………………………… 40

ویژگی های ارزشیابی توصیفی……………………………………………………………………………………  41

شیوه بازخورد ارزشیابی توصیفی………………………………………..……………………………………… 43

راهبردهای تحقق اهداف طرح ارزشیابی توصیفی………………………………………………………………                  44

ارزشیابی توصیفی چه آثاری به همراه دارد………………………………………..……………………………                 44

چگونه ارزشیابی توصیفی اجرا می شود………………………………………..………………………………                                                    45

معایب ارزشیابی توصیفی………………………………………..………..……………………………………    45

بخش سوم:نظارت آموزشی………………………………………..…………………………………………..  47

روش های نظارت و راهنمایی آموزشی………………………………………..………………………………  51

نظارت و راهنمایی مستقیم………………………………………..…………………………………………….   51

روش های دیگر نظارت وراهنمایی آموزشی………………………………………..…………………………                                                    53

روش های کمک غیر مستقیم به معلمان………………………………………..……………………………… 56

روش های معمول در آموزش ضمن خدمت……………………………………………………………………    57

بخش چهارم:پیشینه پژوهش………………………………………..………………..………………………… 60

پیشینه داخلی………………………………………..……………………………………………………………   60

پیشینه خارجی………………………………………..……………………………………………………………   70

چهارچوب پژوهش………………………………………..…….……………………………………………… 77

فصل سوم:روش پژوهش

روش انجام پژوهش………………………………………..…………………….………………………………  80

جامعه و نمونه آماری………………………………………..…………………….……………………………    80

نمونه پژوهش………………………………………..………….………………………………………………    81

ابزار پژوهش………………………………………..….…………………………………………………………   82

ویژگی فنی ابزار………………………………………..…………………………………….…….…………… 83

شیوه تحلیل داده ها………………………………………..…………..………………………………………… 84

فصل چهارم: یافته های پژوهش                           

توصیف آزمودنی ها………………………………………..…………………………………………………… 86

توصیف داده ها………………………………………..………………………………………………………… 95

این مطلب را هم بخوانید :

تحلیل داده ها………………………………………..………………………………………………………..   103

فصل پنج: بحث و نتیجه گیری

خلاصه یافته های  پژوهش………………………………………..…………………………………………… 117

بحث و نتیجه گیری………………………………………..…….……………………………………………    119

محدودیت ها………………………………………..…………………………………………………………  126

پیشنهادات………………………………………..……………………………………………………………  127

پیشنهادات پژوهشی………………………………………..…………………………………………………    127

پیشنهادات کاربردی………………………………………..…………………………………………………   127

منابع………………………………………..……………………………………………………………………  129

ضمائم………………………………………..………………………………………………………………… 140

چکیده انگلیسی…………… ………………………..…………………………………………………………145

1-1مقدمه

نظام آموزش و پرورش رسمی موجود در کشور ما که سابقه ای بیش از یک قرن دارد ، دارای اجرا و خرده نظامهایی است. یکی از خرده نظامهای حساس و تاثیر گذار بر اجزاءدگر نظام، خرده نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است(حسنی،1387).ارزشیابی به عنوان حلقه ای تاثیر گذار در فرایند نظام فعلی برنامه ریزی درسی نه عملکرد دیگر مولفه ها را در نظام می نمایاند و نه آگاهی کاملی از ابعاد مختلف رشد در زمینه های جسمانی،عاطفی،عقلانی و اجتماعی را ارایه می دهد.این ارزشیابی فرایند یاددهی یادگیری را به سمت دستیابی به انتظارات آموزشی و پرورشی هدایت نکرده و حدود و میزان دقیقی از تسلط،تغییر رفتار و پیشرفت فراگیر رانشان نمی دهد.از سویی دیگر نارضایتی از نظام ارزشیابی موجود در محافل تربیتی مو جب شد که در حوزه ارزشیابی تحصیلی اصلاحاتی ایجاد شود.نتیجه این اصلاحات ارائه رویکرد ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی می باشد.

ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی رویکردی در ارزشیابی تحصیلی- تربیتی است که با استفاده از ابزارهاو روش های مناسب(آزمون ها،مشاهدات،پوشه کار و …)اطلاعات لازم را در ابعاد مختلف یادگیری،متناسب با جنبه های مختلف شخصیت دانش آموز،برای شناخت دقیق او در اختیار معلم و اولیاءقرار می دهد تابراساس آن،تدابیر مناسب برای بهبود شرایط و فرایندیاددهی-یادگیری پیش بینی و اجرا شود(رادمنش،33:1389).برای دستیابی به اهداف ارزشیابی توصیفی، اجرای صحیح آن یکی از ارکان مهم این طرح است.درطرح ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی نیز یکی از ارکان مهم برنامه نظارت برآن است.نیاز به نظارت و راهنمایی در طرح ارزشیابی توصیفی اجتناب پذیر است.زیرا نظارت و راهنمایی همواره در اجرای موثر و موفق برنامه های آموزشی نقشی اساسی داشته و دارد.به همین جهت پژوهش حاضر سعی دارد روش های نظارت بر فرایند اجرای ارزشیابی توصیفی را بررسی نماید.

2-1بیان مسئله:

وجود ارزشیابی در نظام آموزشی به عنوان یکی از ضروری ترین و منطقی ترین ابزارهای ارتقای کیفیت آموزش و پرورش و پویایی آن می باشد که یکی از عواملی است که نظارت و راهنمایی تعلیماتی را در مدرسه ها ،لازم می کند. (وکیلیان،56:1375).

امروزه نیازمند سیستم هایی از ارزشیابی پیشرفت تحصیلی هستیم که به هر دانش آموزبه دیده ی حرمت نگاه کند. موهبت های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمونهای سنتی نشان دهد(رستگار،13:1383).پس آن نوع سنجش که بتواند تصویری واضح و سه بعدی از رشد مهارت ها، تواناییها و  دانش و نگرش دانش آموز بدهد قابل دفاع می باشد(رستگار،34:1383). برخلاف ارزشیابی کمی که با  داده های کمی و ریاضی و عدد و ارقام سروکار دارد و از قضاوت برخوردار است.باید دانست که کیفیت یک امر نسبی و انعطاف پذیر می باشد و به طور کلّی می توان گفت که کیفیت مقطعی نیست بلکه اندیشه ای مستمر است و بر اساس تلاش و فعالیّت فرد انجام می گیرد.اما باید این مطلب را مدنظر داشت که ارزشیابی کمّی برای عموم قابل فهم تر و مفیدتر است و اما ارزیابی کیفی تخصصی تر بوده و مهارت و آموزش بیشتری برای بکارگیری لازم دارد و بیشتر از مفاهیم و کلمات کلیدی، ارزش گذاری وقضاوت برخوردار است(فراهانی،30:1383-29). ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی رویکردی در ارزشیابی تحصیلی-تربیتی است که با استفاده از ابزارهاو روش های مناسب(آزمون ها،مشاهدات،پوشه کار و …)اطلاعات لازم را در ابعاد مختلف یادگیری،متناسب با جنبه های مختلف شخصیت دانش آموز،برای شناخت دقیق او در اختیار معلم و اولیاءقرار می دهد تابراساس آن،تدابیر مناسب برای بهبود شرایط و فرایندیاددهی-یادگیری پیش بینی و اجرا شود(رادمنش،33:1389).

نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی در ایران، از سال تحصیلی 83 – 1382 باهدف ایجاد تغییرات بنیادی در نظام موجود ارزشیابی و با عنایت به رویکردهای نوین در فرایند یاد دهی  یادگیری و شیوه های اثربخش ارزشیابی دانش آموزان، براساس دستورالعمل شورای عالی آموزش و پرورش در تعدادی از مدارس دوره ابتدایی اجرا شد(میرحسینی، ناهید ، پریرخ، مهری،158:1387).

با توجه به گزارش هایی که از روند اجرای فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی موجود است این طرح با مشکلات و نواقصی روبه رو است که ضرورت نظارت آموزشی بر این طرح را دو چندان می کند.از جمله مشکلات این طرح:

–     فقدان ابزارهای سنجش کیفی برای گردآوری داده ها در باره ی فرآیندیادگیری.

–     فقدان برنامه ی روشن و مدون برای تربیت نیروهای متخصص.

–     فقدان برنامه ی مدون برای پیش بینی و تأمین منابع مالی، امکانات و تجهیزات خاص مورد نیاز فعالیت های ارزشیابی کیفی (خوش خلق و شریفی ،1385: 143-142).

-عدم ثبت دقیق ومستند اطلاعات و شواهد مریوط به وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان.

-قضاوت درمورد وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر اساس مشاهدات متفاوت و ناهمگون.

-کم توجهی به اهداف اصلی دروس به دلیل کنار گذاشتن بارم بندی و نمونه سوالات امتحانی رایج (احمدی،حمزه بیگی،11:1389-10) .

برای دستیابی به اهداف برنامه، اجرای صحیح آن یکی از ارکان مهم طرح است . درطرح ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی نیز یکی از ارکان مهم برنامه نظارت برآن است. برای اجرای موفق این طرح، معلمان نقش اساسی را ایفا می کنند. این پژوهش باتأکید بر نقش معلمان به عنوان مجریان برنامه به بررسی روش های نظارت  بر اجرای طرح اقدام کرد .

ضمنا اگر همه بسترها برای اجرای این طرح آماده باشد ولی هیچ نظارتی بر روند کار معلمان وجود نداشته باشد باز هم دغدغه ای به نام اعمال سلیقه برای خانواده و تضییع حقوق دانش آموزان و یا شاید دغدغه  «ارزشیابی های باری به هر جهت» پیش می آید.در این زمینه تقویت بعد نظارتی ونظارت دقیق بر معلمان مجری طرح رامی توان از شروط اصلی موفقیت طرح ارزشیابی عنوان کرد واین طرح باید با بازرسی و نظارت دقیق و بررسی مستمر نتایج کار معلمان مجری این طرح همراه باشد تا کاستی های آن به حداقل برسد.

موفقیت این طرح علاوه بر آموزش معلمان نیازمند نظارت دقیق مدیران مدارس، است. این اصل مسلم است که همواره نظارت از سوی مدیران بر کار معلمان باید در این طرح صورت بگیرد تا به عدالت آموزشی و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی واقعی دست یابیم.

نظارت بر فراینداجرای ارزشیابی توصیفی در حال حاضر از طریق کمیته ارزیابی که متشکل از 5نفر می باشند که توسط کارشناس ابتدایی اداره آموزش و پرورش تعیین می شوند وبا استفاده ازابزارهایی از قبیل(چک لیست،مشاهده ،مصاحبه)فرایند اجرای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی را نظارت می کنند و مشکلات اجرایی طرح را شناسایی کرده و بازخورد های موثر و مفید را به مجریان طرح ارزشیابی توصیفی می دهند.نظارت بر فرآیند اجرای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی همچنین از طریق مدیران مدارس انجام می شود به این صورت که مدیر با حضور در کلاس به صورت مستقیم میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان،پوشه های کار دانش آموزان و فعالیت های دانش آموزان را مورد ارزیابی قرار می دهد و پیشنهاد های سازنده و موثررادر جهت اجرای بهتر فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی به معلمان می دهد. برای اجرای بهتر فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی می توان روش های نظارت مطلوب از قبیل: روش نمایش تدریس،روش غیردستوری، روش مبتنی بر همکاری مشترک یا تشریک مساعی، روش کمک به معلمان برای استفاده از ابزار و وسایل کمک آموزشی وروش تدریس مشترک را پیشنهاد کرد.

در زمینه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی حامدی(1388) با بررسی ارزشیابی اجرای برنامه ارزشیابی کیفی توصیفی در دبستان های سمنان و مهدی شهر در سال تحصیلی  88-87 نتیجه گرفت که بزرگترین دستاورد برنامه؛ افزایش بهداشت روانی درمحیط یاددهی یادگیری وبزرگترین چالش آن عدم آگاهی معلمان وجمعیت زیاد دانش آموزان درکلاس های درس بود. ملایی دستجردی(1389) با بررسی مشکلات ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان و والدین دانش آموزان ابتدایی شهر اصفهان سال تحصیلی 89-1388دریافت که مشکلات مربوط به مقوله طراحی ارزشیابی توصیفی از نظر معلمان و والدین تا حدودی وجود دارد، مشکلات هنگام اجرا از نظر معلمان در حد زیاد و از نظر والدین تا حدودی وجود دارد.

اکنون با توجه به مطالب فوق و از آنجا که تاکنون پژوهشی جامعی در ارتباط با بررسی روش های نظارت بر اجرای فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی صورت نگرفته ، مساله اساسی پژوهش حاضر بررسی روش های نظارت بر اجرای فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی می باشد که به منظور بررسی آن ، مجموعاً سه سوال اصلی پژوهشی طرح و مورد بررسی واقع خواهد شد.

3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق :

اهمیت نظری

انجام پژوهش حاضر و یافتن پاسخ مناسب برای سوال‌های آن بر دامنه دانش نظری در حوزه فوق و دستیابی به مباحث و مطالب جدید در این عرصه کمک خواهد داد. بررسی  روش های نظارت در فرایند اجرای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی در این راستا ضمن کمک به ارتقای علمی روش های نظارت در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی می تواند به اجرای بهتر طرح ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی کمک کند .

اهمیت کاربردی

انجام این پژوهش به دست اندرکاران ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی در سطح وزارت کمک می کند تا مشکلات نظارت بر اجرای آن را شناخته و در صدد اصلاح آن برآیند.

این پژوهش معلمان مجری طرح ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی را با روش های مطلوب نظارت برارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی آشنا می کند و به اصلاح فرایند تدریس وارزشیابی آنها کمک می کندودر نهایت  موجب ارتقای کیفیت عملکرد در این طرح می شود.

مدیران آموزشی بااطلاع از روش های نظارت مطلوب در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی، خواهند توانست زمینه تقویت این روش ها را در مدارس فراهم  ومشکلات آن را مرتفع سازند.

این پژوهش به به ناظران و و راهنمایان آموزشی و همه ی کسانی که نقش نظارت و راهنمایی آموزشی را در سازمان آموزش و پرورش بر عهده دارند،کمک می کند تا بتوانند نگرش جدیدی نسبت به اهمیت نظارت بر ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی ،رهنمودها،راهبردها و کاربردهای آن در مدارس پیدا کنند و به اصلاح مشکلات روش های نظارت بر ارزشیابی پیشرفت تحصیلی توصیفی بپردازند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ب.ظ ]




فصل اول کلیات تحقیق 1

مقدمه 2

1ـ1 بیان مسأله 4

1ـ2 اهمیت و ضرورت تحقیق 8

1ـ3 هدفهای تحقیق 8

1ـ3ـ1 هدف کلی 8

1ـ3ـ2 اهداف جزئی 9

1ـ4 سؤال های تحقیق 9

1ـ4ـ1 سؤال اصلی 9

1ـ4ـ2 سؤال فرعی 9

1ـ5 تعاریف نظری متغیرهای تحقیق 10

 

فصل دوم مبانی نظری 12

مقدمه 13

2ـ1 تعریف مفاهیم و واژگان 15

2ـ 2 ارزیابی 16

2ـ 2ـ 1 فلسفه ی ارزشیابی 17

2ـ2ـ2 الگوهای ارزشیابی 19

2ـ2ـ3 انواع ارزشیابی 24

2ـ2ـ4 انواع خطاها در ارزشیابی 28

2ـ2ـ5 فلسفه ی ارزشیابی عملکرد 29

2ـ3 تعاریف ارزشیابی عملکرد 29

2ـ3ـ1 تفاوت دیدگاه سنتی و نو در ارزشیابی عملکرد 30

2ـ3ـ2 هدف های ارزشیابی عملکرد 34

2ـ3ـ3 فرایند ارزشیابی عملکرد و مراحل آن 35

فرایند  وظایف 36

2ـ3ـ4 کاربردهای ارزشیابی عملکرد 37

2ـ3ـ5 عوامل مؤثر برارزشیای عملکرد 39

 

2ـ4 مدیریت 40

2ـ4ـ1 تعریف مدیریت 40

2ـ4ـ2 فراگرد مدیریت 41

2ـ4ـ3 مدیریت آموزشی 41

2ـ4ـ4 ضرورت مدیریت آموزشی 42

2ـ4ـ5 اهداف مدیریت آموزشی 44

2ـ4ـ6 مهارت‌های سه‌گانه مدیریت 45

2ـ4ـ7 کارکردهای مدیریت آموزشی 46

2ـ4ـ8  ویژگی‌های مدیر آموزشی 52

2ـ5 ارزشیابی 360 درجه 53

2ـ5ـ1 ویژگی های ارزشیابی(بازخور) مؤثر 53

2ـ5ـ2 مفهوم ارزشیابی 360 درجه 55

2ـ5ـ 3 تاریخچه تکامل سیستم ارزشیابی 360درجه 56

2ـ5ـ4 ارکان ارزیابی 360 درجه 57

2ـ5ـ5 فرایند ارزشیابی 360 درجه 64

2ـ5ـ6 ابزار جمع آوری اطلاعات 65

2ـ5ـ7 مقایسه سیستم ارزشیابی سنتی با سیستم ارزشیابی 360درجه 67

2ـ5ـ8 مقایسه رهیافت سنتی ارزیابی و ارزشیابی 360 درجه 68

2ـ5ـ9 جایگزین ارزشیابی 360 درجه به جای ارزیابی های عملکرد 69

2ـ5ـ10 مدل های ارزشیابی 360 درجه 70

2ـ5ـ11 علت نیاز به ارزشیابی 360 درجه 73

2ـ5ـ12 کاربردهای ارزشیابی 360 درجه 73

2ـ5ـ13 منافع ارزشیابی 360 درجه 75

2ـ5ـ14 اهمیت سیستم ارزشیابی 360 درجه 77

2ـ5ـ15 مزایای ارزشیابی 360 درجه 77

2ـ5ـ16 معایب استفاده از ارزشیابی 360 درجه 79

2ـ5ـ17 موانع و مشکلات مرتبط با ارزشیابی 360 درجه 80

2ـ6 بررسی تطبیقی بازخورهای 180درجه، 360درجه، 540درجه و 720 درجه 81

این مطلب را هم بخوانید :

2ـ6ـ1 بازخورهای 180 درجه 81

2ـ6ـ2 بازخور (ارزشیابی 360 درجه) 82

2ـ6ـ3 نسل های بعدی بازخور(ارزشیابی)360درجه 83

2ـ6ـ4 بازخور(ارزشیابی 540 درجه) 83

2ـ6ـ5 بازخور(ارزشیابی) 720 درجه 85

2ـ7 پیشینه ی تحقیق 87

2ـ7ـ1پیشینه ی داخلی 87

2ـ7ـ2 پیشینه ی خارجی 92

 

فصل سوم روش شناسی تحقیق(متدلوژی) 98

مقدمه 99

3ـ1 جامعه آماری 100

3ـ2 نمونه تحقیق 100

3ـ3 ابزارهای تحقیق 100

3ـ4 تعیین روایی و پایایی پرسشنامه 100

3ـ5 روش انجام تحقیق 101

3ـ6 شیوه تحلیل داده ها 101

 

فصل چهارم تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق 103

مقدمه 104

4ـ1) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 109

4-1-1) از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 110

4-1-2) از دیدگاه مدیران (خودارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 111

4-1-3) از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 112

4-1-4) از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 113

4ـ1ـ 5) از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خودارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 114

4ـ2) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 115

4-2-1) از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 115

4ـ2-2) از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 117

4-2-3) از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 119

4-2-4) از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 121

4-2-5) از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 123

4-3) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 125

4-3-1) از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 126

4-3-2) از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 127

4-3-3) از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 129

4-3-4) از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 131

4-3-5) از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 133

4-4) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 135

4-4-1) از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 135

4-4-2) از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 137

4-4-3) از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 139

4-4-4) از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 141

4-4-5) از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 143

4-5) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 145

4-5-1) از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 145

4-5-2) از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 147

4-5-3) از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 149

4-5-4) از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 151

4-5-5) از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 152

4-6) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 154

4-6-1) از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 155

4-6-2) از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 157

4-6-3) از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 158

4-6-4) از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 160

4-6-5) از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 162

4-7) نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران بر اساس نتایج ارزشیابی 360 کدامند؟ 164

4-7-1) از دیدگاه مدیران مافوق، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 164

4-7-2) از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی)، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 165

4-7-3) از دیدگاه همکاران، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 167

4-7-4) از دیدگاه زیردستان، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 168

4-7-5) از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 169

4-8) آیا بین دیدگاه مدیران ما فوق، مدیران، همکاران و زیر دستان نسبت به عملکرد مدیر تفاوت وجود دارد؟ 171

 

فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات 178

مقدمه 179

سؤال اصلی 180

5ـ1 عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 180

5ـ1ـ1 از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 180

5ـ1ـ2 از دیدگاه مدیران (خودارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 181

5ـ1ـ3 از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 181

5ـ1ـ4 از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 181

5ـ1ـ5 از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خودارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق ارزشیابی 360 چگونه است؟ 182

سؤالات فرعی 183

5ـ2 عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 183

5ـ2ـ1 از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 183

5ـ2ـ2 از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 184

5ـ2ـ3 از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 185

5ـ2ـ4 از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 186

5ـ2ـ5 از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 186

5ـ3 عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 187

5ـ3ـ1 از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 188

5ـ3ـ2 از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 189

5ـ3ـ3 از دیدگاه همکاران، عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 189

5ـ3ـ4 از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 190

5ـ3ـ5 از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 191

5ـ4 عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 192

5ـ4ـ1 از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 192

5ـ4ـ2 از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 193

5ـ4ـ3 از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 194

5ـ4ـ4 از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 195

5ـ4ـ5 از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد سازماندهی بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 196

5ـ5 عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 197

5ـ5ـ1 از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 197

5ـ5ـ2 از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 198

5ـ5ـ3 از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 199

5ـ5ـ4 از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 200

5ـ5ـ5 از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد نظارت و کنترل بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 200

5ـ6 عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 202

5ـ6ـ1 از دیدگاه مدیران مافوق عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 202

5ـ6ـ2 از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی) عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 203

5ـ6ـ3 از دیدگاه همکاران عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 204

5ـ6ـ4) از دیدگاه زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 205

5-6-5) از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز در بعد رهبری بر اساس ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟ 206

5ـ7) نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران بر اساس نتایج ارزشیابی 360 درجه کدامند؟ 206

5ـ7ـ1) از دیدگاه مدیران مافوق، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 207

5-7-2) از دیدگاه مدیران (خود ارزیابی)، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 207

5-7-3) از دیدگاه همکاران، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 208

5-7-4) از دیدگاه زیردستان، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 208

5-7-5) از دیدگاه مدیران مافوق، مدیران (خود ارزیابی)، همکاران و زیردستان، نقاط قوت و ضعف عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز بر اساس ارزشیابی 360 کدامند؟ 209

5-7ـ6) آیا بین دیدگاه مدیران ما فوق، مدیران، همکاران و زیر دستان نسبت به عملکرد مدیر تفاوت وجود دارد؟ 210

5ـ8 بحث و نتیجه گیری کلی 212

5ـ9 پیشنهادات 216

5ـ9ـ1 پیشنهاد های کاربردی 216

5ـ9ـ2 پیشنهادهای پژوهشی 216

5ـ10 محدودیت های تحقیق: 217

فهرست منابع 217

ضمائم

پیوست یک(پرسشنامه)…………………………………………………………………………………………………….224

چکیده انگلیسی …………………………………………………………………………………………………………………….226

مقدمه

علت عمده چالش هایی که امروزه در حوزه ی مدیریت وجود دارد، استفاده ی نامناسب و ناکافی از منابع انسانی و مادی است. از این رو در مدیریت به استفاده ی مؤثر و کارآمد از ظرفیت ها و توانایی‌ها از طریق دانایی، یا به عبارت دیگر برنامه ریزی، هدایت و کنترل بازخور اهمیت بسیاری داده می شود. بهره وری و ارزشیابی عملکرد می توانند در نیل به هدف های مذکور نقش حیاتی داشته باشند. کانون توجه مدیریت عملکرد، تعیین سنجش و تقویت رفتارهای مناسب کاری کارکنان است.

ارزشیابی، در هر سازمان با این هدف انجام می شود که با شناخت وضع موجود، ضمن کنترل سیاست های اعمال شده، زمینه برای سیاست گذاری و برنامه ریزی آتی فراهم شود. ارزشیابی عملکرد این امکان را فراهم می آورد تا با کاهش نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت، شرایط برای بهبود مستمر فراهم آید.

ارزشیابی عملکرد یکی از ارکان سیستم های زنده و پویاست و در تئوری سیستم ها در واقع همان حلقه ی بازخورد است که طی آن اطلاعات لازم برای اصلاح سیستم به آن تزریق می شود.

اما دیر زمانی است که حلقه بازخور کلاسیک در کشورهای صنعتی عملاً منسوخ شده است و به جای آن ارزشیابی(بازخور)360 درجه مورد استفاده قرار گرفته است.

بازخور به افراد کمک می کند تا ادراک خود را در مورد محیط کاریشان، با ادراک ارزیابی کنندگان مهم مقایسه کنند. این ارزیابی کنندگان شامل همکاران، زیردستان، مدیران و مدیران مافوق آنها می باشد. سیستم های ارزشیابی 360 درجه به دلیل رواج ساختارهای تیمی و سازمانی مسطح تر و همچنین در واکنش به مشکلاتی که با سیستم های مدیریت عملکرد سنتی وجود داشته اس، توسعه یافته است. در واقع ارزشیابی 360 درجه، تنها یک منبع را برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار نمی دهد، لذا دید و کاربرد وسیع تری نسبت به سیستم های ارزشیابی عملکرد سنتی دارد. هدف از این تحقیق، ارزیابی عملکرد مدیران با استفاده از ارزشیابی 360 درجه می باشد.

 

1ـ1 بیان مسأله

دنیای امروز، دنیای سازمان هاست، متولیان اصلی سازمان ها، انسان ها هستند، سازمان ها بدون وجود انسان ها نه تنها مفهومی نخواهند داشت بلکه اداره ی آنها نیز میسر نخواهد بود.واضح است که هر سازمانی برای رسیدن به اهدافش، به نحوه ی عملکرد نیروی انسانی به خصوص مدیران بستگی دارد.برای ارزشیابی مدیران، روش های متعددی وجود دارد، مسأله مهمی که در استفاده از این روش ها وجود دارد آن است که به واقعیت نزدیک تر باشد.ارزیابی های سنتی که مبتنی بر نظرات یک ذینفع( عمدتاً مافوق) هستند، نمی توانند پاسخگوی نیازهای پیچیده و متنوع محیط های سازمانی عصر حاضر باشند.نیاز مدیران به بازخورد و آگاهی یافتن از نحوه عملکرد در سازمان، از یک طرف و عدم توانایی سازمان ها در برآوردن این نیاز، از سوی دیگر یکی از چالش های حوزه ی مدیریت منابع انسانی است.(مک کارتی و گاراوان[1]، 5:2001).

تمامی رویکردهای مدیریت در اجرا، هدف هایی را به دنبال دارند، که معمولاً اساسی ترین هدف، رسیدن  به نتایج دلخواه براساس  برنامه ریزی های قبلی برنامه ریزان در سازمان ها است. سازمان ها برای پیشرفت در دنیای رقابت امروز به بهبود مستمر عملکرد خود نیاز دارند، در واقع اصلاح عملکرد فردی و سازمانی کلید موفقیت در رقابت است.

بازخورد 360 درجه یک روش مناسب نوین درمقوله ی ارزشیابی وبهبودعملکرد محسوب می شود و فرایندی است که به وسیله ی آن کارکنان و مدیران در فواصل معین به طور رسمی مورد بررسی و سنجش قرار می گیرند، در این روش چشم اندازی جامع نسبت به توانایی ها، رفتارها، مهارت ها و صلاحیت های افراد وجود دارد که افراد می توانند عملکرد کاری خود را همان گونه که مدیران مافوق قضاوت می کنند، مورد ارزیابی قرار دهند.این فرایند سیکل کاملی است از خلاصه ی بازخوردی از همه ی افراد(مدیران مافوق، همکاران، زیردستان) در مورد جنبه های مختلف مدیریت و عملکرد آنان ارائه می کند. بازخورد 360 درجه را می توان از جمله نظام های نوین ارزشیابی افراد در سازمان ها دانست که با گردآوری  نظرات از منابع و افراد متفاوت در پی آن است تا شناخت واقعی تری از افراد ارائه دهد.(اصغر فانی و عباسی ، 1382).

تحقیقات داخلی که در این زمینه صورت گرفته است، از جمله؛قرائی پور(1382) در تحقیق خود با عنوان”ارزیابی شایستگی های مدیران ساپکو به روش بازخور360 درجه” به این نتیجه رسید  که مدیران شرکت ساپکو شایستگی های خود را نسبت به سه گروه دیگر(مافوق، همکاران و زیردستان) به صورت معناداری بالاتر، ارزشیابی کرده بودند.در تحقیق دیگری، محمدی(1386) ،در پژوهش خود با عنوان”ارزیابی عملکرد مدیران صنایع دفاعی با استفاده از بازخور360 درجه” نیز به این نتیجه رسید که مدیران این سازمان شایستگی های خود را نسبت به سه گروه دیگر ارزیابی کننده، به صورت معنا داری بالاتری ارزشیابی کرده اند.بازدار(1387) ،هم در پایان نامه ی ارشد خود با عنوان”ارزیابی عملکرد مدیران سازمان امور مالیاتی کشور با استفاده از رویکرد360 درجه” نیز به همان نتایج قبلی دست یافت.هاشمی(1386) در پایان نامه ی کارشناسی ارشد خود با عنوان”سیستم ارزشیابی عملکرد کارکنان بر اساس مدل بازخور 360 درجه” به این نتیجه رسید که در بانک ملی سیستم ارزشیابی سنتی فاقد کارائی لازم می باشد و کارکنان از این سیستم رضایت ندارند و باید سیستم مناسب تری جایگزین آن شود.

تحقیقات خارجی از جمله؛فرنهم و استرینگ فیلد[2](1998)، در پژوهشی تحت عنوان”خطاهای رایج در ارزشیابی عملکرد” به این نتیجه رسیدند که شواهد نشان داد که نمرات خود ارزشیابی در مقایسه با نمرات دگر ارزشیابی بالاتر بود و این فرضیه که ضریب همبستگی بین نمرات خود ارزشیابی و دگر ارزشیابی در مقایسه با نمرات دگر ارزشیابان، پایین تر است، مورد تأیید قرار گرفته است بیری[3](1990) ،در تحقیقی تحت عنوان”اگر نگران کارکنان خود هستید، حقیقت را به آنها بگویید” اظهار می دارد که عدم بازخور به عملکرد کارکنان، یکی از معضلات سازمان های امروزی است. تاچ[4](2002) در تحقیق پیمایشی خود تحت عنوان”اثر مربی گری اجرایی و بازخور360 درجه بر اثربخشی رهبری” به بررسی موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده که مربی گری فردی و بازخور 360درجه، اثربخشی رهبری را تا 60 درصد بالا می برد.

دروسکات و ولف[5] (1999) در پژوهشی تحت عنوان”تأثیر ارزشیابی اصلاح گرایانه همترازان بر تیمهای خودگردان” به این نتیجه رسیدند که ارزشیابی اصلاح گرایانه و مستقیم همترازان، تأثیر مثبتی بر فضای باز محیط کار، کار گروهی، همزیستی و روابط بین افراد گروه دارد. اسمیت و هلاند[6](2002)، در”بررسی نقش خصوصیات فردی همچون خودباوری، خودبرتر بینی و انعطاف پذیری در پیش بینی همخوانی نمرات خودارزشیابی و دگرارزشیابی” به این نتیجه رسید که خصوصیاتی همچون خودباوری، خودبرتربینی و انعطاف پذیری، از شاخص های مهم در پیش بینی همخوانی بین نمرات خودارزشیابی و دگر ارزشیابی هستند.

سالا ودوییت[7](2002) در”بررسی تأثیر بازخورد عملکرد بر پیش بینی عملکرد مدیران ارشد اجرایی” نشان دادند که ارزشیابی مافوقان و زیردستان می تواند عملکرد مدیران اجرایی را پیش بینی کند. هج و تیج آوت[8] (2002) با گردآوری اطلاعاتی در خصوص “نگرش ارزشیابان به مقبولیت سیستم باخور360 درجه” بر آمدند. و دریافتند که انگیزش و اعتماد ارزشیابان به سیستم بازخور، در پذیرش و مقبولیت این سیستم تأثیرگذار است.

اکنون با توجه به مطالب فوق و با ملاحظه ی مبانی نظری و سوابق پژوهشی مذکور، مسئله ی اساسی پژوهش حاضر آن است که از آن جایی که ارزیابی های سنتی مبتنی بر یک منبع، نمی توانند پاسخگوی نیازهای پیچیده و متنوع محیطهای سازمانی عصر حاضر باشند، در این تحقیق، محقق به دنبال ارزیابی چند منبعی یا 360 درجه از عملکرد مدیران می باشد. این موضوع در مراکز خدماتی و آموزشی بحث جدیدی می باشد و پیاده کردن این روش در یک محیط آموزشی کم سابقه باشد، لذا محقق به بررسی و ارزیابی عملکرد مدیران مدارس متوسطه با استفاده از این ارزشیابی، می پردازد.این پژوهش قصد دارد در مدارس متوسطه شهرستان شیراز در بین مدیران مقطع متوسطه،عملکرد مدیران را مورد بررسی قرار دهد.در این راستا محقق به دنبال این است که، عملکرد مدیران متوسطه شهرستان شیراز از طریق روش ارزشیابی 360 درجه چگونه است؟

1ـ2 اهمیت و ضرورت تحقیق

1ـ2ـ1: فایده ی نظری انجام پژوهش حاضر

انجام پژوهش حاضر بر دامنه دانش نظری و ارتقاء کیفیت عملکرد مدیران،به مباحث  و مطالب جدید در این عرصه کمک خواهد کرد.

1ـ2ـ2 : فواید عملی انجام پژوهش حاضر

اـ  کمک به افزایش اثر بخشی و بهبود روابط کاری برای مدیران

2ـ افزایش خودآگاهی مدیران نسبت به عملکرد خویش

3ـ پیشبرد ارتباط مؤثر از طریق بهسازی عملکرد

4ـ شناسایی نقاط ضعف عملکرد مدیران برای بهبود کارایی آنان

5ـ به کارگیری سیستم جامع ارزیابی برای عملکرد مدیران

6ـ امکان مقایسه به مدیران، در مورد ارزیابی خود نسبت به عملکردشان با ادراک ارزیابی کنندگان مهم(مافوق، همکاران،زیردستان)

1ـ3 هدف­های تحقیق

1ـ3ـ1 هدف کلی

بررسی عملکرد مدیران مدارس متوسطه شهر ستان شیراز از طریق روش ارزشیابی 360 درجه

1ـ3ـ2 اهداف جزئی

1ـتعیین عملکرد مدیر در بعد برنامه ریزی بر اساس ارزشیابی 360 درجه

2ـ تعیین عملکرد مدیر در بعد نطارت بر اساس ارزشیابی 360  درجه

3ـ تعیین عملکرد مدیر در بعد سازماندهی ،بر اساس ارزشیابی 360 درجه

4ـ تعیین عملکرد مدیر در بعد تصمیم گیری بر اساس ارزشیابی 360 درجه

5ـ تعیین عملکرد مدیر در بعد رهبری بر اساس نتایج ارزشیابی 360درجه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ب.ظ ]




۱ – 4– ۱) کتابخانه عمومی. 6

۱ – 4 – ۲) عوامل بازدارنده. 7

۱ – 4 – ۳) عوامل پیش برنده. 7

1 – 5) اهداف کلی و جزئی پژوهش. 7

۱ – 5 – ۱) هدف کلی. 7

۱ – 5 – ۲) اهداف جزئی. 7

1 – 6) سؤالات پژوهش. 8

1 – 7) فرضیه‌های پژوهش. 9

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

2 – 1) مقدمه. 10

2- 2) کتابخانه چیست؟. 12

۲- 3) انواع کتابخانه. 12

۲ – 3 – ۱) کتابخانه آموزشگاهی. 12

۲ – 3 – ۲) کتابخانه دانشگاهی. 13

۲ – 3 – ۳) کتابخانه تخصصی. 13

۲ – 3 – ۴) کتابخانه ملی. 14

۲ – 3 – ۵) کتابخانه عمومی. 14

۲ – 4) تاریخچه کتابخانه‌های عمومی. 15

۲ – 4 – ۱) تاریخچه کتابخانه‌های عمومی در جهان. 15

۲ – 4 – ۲) تاریخچه کتابخانه‌های عمومی در ایران. 16

۲ – 4 – ۳) تاریخچه کتابخانه‌های عمومی در استان همدان. 18

2 – 5) هدف کتابخانه‌های عمومی. 20

۲ – 6) وظایف کتابخانه‌های عمومی. 21

۲ – 7) وظایف کتابخانه عمومی بر اساس بیانیه ایفلا/یونسکو   23

۲ – 8) کتابخانه به مثابه جزئی از نهاد اجتماعی   24

۲ – 9) کتابخانه عمومی به مثابه یک سازمان   25

۲ – 10) نقش کتابخانه عمومی در توسعه. 27

۲ – 11) کاربران کتابخانه عمومی. 28

دانلود پایان نامه

 

۲ – 12) استفاده از کتابخانه عمومی. 30

۲ – 13) تأثیر خانواده. 32

۲ – 14) تأثیر نهادهای تربیتی. 35

۲ – 15) شرایط اقتصادی کاربران. 38

۲ – 16) ساختار کتابخانه. 40

2 – 16 – 1) به لحاظ دسترس‌پذیری. 40

۲ – 16 – 2) به لحاظ موقعیت کتابخانه. 42

۲ – 17) مدیریت کتابخانه. 43

۲ – 17– ۱) میزان امانت کتاب. 44

۲ – 17– 2) تعداد روزهای امانت کتاب. 44

2 – 17– 3) ساعات باز بودن کتابخانه. 45

۲ – 17– 4) شیفت کاری کتابخانه‌ها. 46

۲ – 17– 5) جریمه‌های دیرکرد منابع. 47

۲ – 17– ۶) عدم امانت کتب مرجع. 48

۲ – 17- ۷) امکانات رفاهی. 48

۲ – 18) خدماتی که کتابخانه ارائه می‌دهد. 49

۲ – 18 – ۱) اینترنت. 49

۲ – 18 – ۲) سفارش منابع درخواستی. 51

۲ – 19) اطلاع‌رسانی و تبلیغات خدمات کتابخانه   52

۲ – 20) ویژگی‌های کتابداران. 53

۲ – 20 – ۱) ویژگی‌های اخلاقی کتابداران. 53

۲ – 20 – ۲) توانایی‌های علمی کتابداران. 56

۲ – 21) مدل مفهومی پژوهش. 59

۲ – 22) پیشینه پژوهش. 60

۲ – 22 – ۱) پیشینه در داخل. 60

۲ – 22 – ۲) پیشینه در خارج. 65

۲ – ۲3) استنتاج از مرور پیشینه‌ها. 70

فصل سوم: روش‌شناسی پژوهش

این مطلب را هم بخوانید :

3 – 1) مقدمه. 71

3 – 2) نوع و روش پژوهش. 72

3 – 3) جامعه آماری، نمونه و روش نمونه­گیری   73

3 – 3 – 1) جامعه آماری پژوهش.. 73

3 – 3 – 2) نمونه و روش نمونه­گیری 73

3 – 3 –۳) پیدا کردن فرمولی برای برآورد حجم نمونه.. 76

۳– 4) متغیرهای پژوهش. 77

3 – 4 – 1) متغیر مستقل 77

۳ – 4 – 2) متغیر وابسته 78

3 – 5) روش گردآوری اطلاعات. 78

3 – 6) ابزار گردآوری اطلاعات. 79

3 – 6 – 1) اجزای پرسشنامه 80

3 – 6 –2) تعیین اعتبار و روایی ابزار گردآوری اطلاعات.. 82

3 – 7) روش تجزیه‌وتحلیل داده­ها و اطلاعات. 83

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها

4 – 1) مقدمه. 84

4– 2) توصیف داده‌های پژوهش. 85

۴ – 2– ۱) توصیف متغیرهای جمعیت­شناختی پژوهش.. 85

4 – 2– 2) تفسیر توصیفی داده‌ها.. 91

4 -3) انجام آزمون برای تعیین نرمال بودن داده‌ها   92

4– 4) پاسخ‌گویی به سؤالات پژوهش. 93

4 – 5) آزمون فرضیات پژوهش. 101

 

فصل پنجم: نتیجه‌گیری و ارائه پیشنهادها

5 – 1) مقدمه. 108

5 – 2) تحلیل یافته‌های پژوهش. 109

5 – 2 – 1) تحلیل سؤالات پژوهش 109

5 – 2 – 2) تحلیل فرضیه‌های پژوهش 116

5 – 3) پیشنهادات اجرایی. 119

5 – 4) پیشنهاد برای پژوهش‌های آتی. 121

منابع و مأخذ:. 122

منابع فارسی. 122

منابع لاتین. 131

پیوست …………………………………………………………………………………………………………………………………………………..134

مقدمه

امروزه، یکی از شاخص‌های توسعه در هر کشوری بر مبنای تولید، اشاعه و مصرف اطلاعات ارزیابی می‌شود. در جوامع دانش­بنیان، مراکز اشاعه اطلاعات از جمله کتابخانه‌ها، به ویژه کتابخانه‌های عمومی، از جایگاه بسیار مهمی برخوردار هستند، چرا که جوامعی که «دسترسی آزاد» به اطلاعات را برای تمامی شهروندان خود به خوبی فراهم می‌آورند؛ از رشد و تولید اطلاعاتیِ بالاتری برخوردار خواهند بود (بیگدلی، ۱۳۸۸، ص ۲۹۸).

تا قبل از ظهور کتابخانه‌های عمومی، استفاده از کتابخانه و مطالعه محدود به طبقه اشراف و دانشمند بود (مزینانی،۱۳۸۲). همچنین، با توجه به محدودیت‌های موجود، همه افراد جامعه نمی‌توانستند از کتابخانه استفاده کنند. چرا که هدف کتابخانه عمومی، ارائه خدمات به تمامی گروه‌های سِنی یک جامعه است (کوبل[1]،۲۰۱۰، ص ۲۹)؛ بنابراین، افراد آگاه و باسواد جامعه اندک بود و به تبع آن، جامعه از لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و…پیشرفت همه‌جانبه­ای نداشت.

رشد اقتصادی ژاپن، درگروِ خدمات‌رسانی کتابخانه‌های عمومی به صنایع کوچک و تقویت فرهنگ کارآفرینی از طریق خدمات ارائه‌شده توسط کتابخانه‌های عمومی است (زوارقی،۱۳۹۱، ص۹۸). اگرچه  امروزه میزان استفاده از کتابخانه‌های عمومی نسبت به گذشته بهبود یافته است و در مقایسه با گذشته، افراد بیشتری از کتابخانه‌های عمومی استفاده می‌کنند؛ اما با توجه به افزایش جمعیت، این میزان استفاده نیز بسیار اندک است، پژوهش‌ها نشان می‌دهند که کمتر از ۳ درصد از ایرانی‌ها عضو کتابخانه‌های عمومی می‌باشند (محبوب، ۱۳۹۱، ص۱۲۱). در واقع، کتابخانه‌های عمومی باید در کانون توجه سیاست‌گذاری به عنوان وسیله‌ای برای تضمین دسترسی عادلانه به اطلاعات مورد توجه قرار گیرند؛ چرا که دولت، بودجه را برای دسترسی آزادانه و بدون محدودیت تمامی افراد جامعه، در اختیار کتابخانه­های عمومی قرارمی دهد (جو[2]،۱۹۹۹، ص۳۰۱).

مراکز ارتباطات به طور کلی و کتابخانه­ها به طور اخص، می‌بایست با نیازهای رو به افزایش مردم هماهنگ باشند؛ پژوهش‌ها نشان داده است که بحران اقتصادی اخیر آمریکا، عاملی برای استفاده هر چه بیشتر از رایانه، برای رفع مشکلات اقتصادی شهروندان آمریکایی بوده است (دماجد[3]،۲۰۱۳، ص۱۱۲). پژوهش دیگری نشان‌دهنده این امر است که مجموعه‌سازی بر اساس نیازهای اطلاعاتی مراجعین صورت نمی‌گیرد و مراجعین از روند فعلی مجموعه‌سازی رضایت ندارند (بیگدلی، ۱۳۸۱، ص ۲۰۴)؛ بنابراین، کتابخانه‌های عمومی خدماتی را که ارائه می‌دهند باید مناسب با نیازهای هر دوره و هر منطقه‌ی خاصی باشد که کتابخانه به آن تعلق دارد.

نخستین کتابخانه عمومی کشور در سال ۱۳۰۰ شمسی تأسیس شد (رجبی،۱۳۷۲، ص ۷۲). برای اینکه کتابخانه‌های عمومی در رسالت اصلی خویش (خدمات اطلاع‌رسانی) با مشکلی مواجه نشوند، از سال ۱۳۴۴ شهرداری‌ها موظف به پرداخت 5/1درصد از درآمد خود به کتابخانه‌های عمومی شدند.

بررسی اجمالی انواع هدف‌های ضبط‌شده در متون کتابداری نشان می‌دهد که هدف کتابخانه‌های عمومی بر اساس دو طرز فکر بنیان نهاده شده است:

الف) هرچه کتاب، مجله و نشریات بیشتر، کتابخانه بهتر

ب) هرچه رضایت خواننده بیشتر، کتابخانه بهتر (دیانی،۱۳۶۱، ص ۱۵).

بسیاری از کتابخانه‌ها در ابتدا راه اول را در پیش گرفتند. ولی بزودی این نکته آشکار شد کتابخانه‌ها هر اندازه که از لحاظ منابع غنی باشند، بدون داشتن مراجعان زیاد، چندان جای تحسین ندارد.

مطالعات انجام‌شده در کتابخانه‌های عمومی کشور آمریکا نشان‌دهنده این امرمی باشد که چالش‌هایی که کتابخانه‌های عمومی این کشور با آن مواجه هستند عبارت است از: دستیابی به پهنای باند و ارتقاء تجهیزات و افزایش تقاضای خدمات اینترنتی (مندل[4]،۲۰۱۰، ص۲۸۲). ترکیب مجموعه کتابخانه‌های عمومی در سال‌های اخیر به طور چشمگیری تغییر کرده است، به طوری که بازدیدکنندگان در سال ۲۰۱۰، 1/1درصد نسبت به سال قبل کمتر شده است (دماجد،۲۰۱۳، ص۱۱۲). بنابراین لازم است که اقداماتی صورت گیرد تا کتابخانه‌ها در انجام فعالیت‌های خود بازنگری کرده و ارائه خدمات خود را در چارچوب کتابخانه محدود نکنند.

در این فصل با توجه به موضوع پژوهش که کتابخانه‌های عمومی است، بعد از مقدمه‌ای کوتاه، به مسئله پژوهش که موانع پیش روی کاربران در استفاده از کتابخانه‌های عمومی می‌باشد، پرداخته­ایم. سپس به اهمیتی که انجام این پژوهش می‌تواند داشته باشد پرداخته‌ایم. سپس تعاریف نظری و عملیاتی و کلیدواژه‌های پژوهش را آورده و هدف خود از انجام این پژوهش را نوشته‌ایم. نهایتاً سؤالات و فرضیه‌های پژوهش را آورده‌ایم.

1 – 2 بیان مسئله

توسعه و شکوفایی خلاقیت در جامعه نیازمند بستری مناسب است تا منابع فکری مورد نیاز، بدون هیچ‌گونه محدودیتی در اختیار اعضای جامعه قرار گیرد. یکی از این زمینه‌ها، مراکز و نهادهای اطلاع‌رسانی، به ویژه کتابخانه‌های عمومی است (اشرفی، ۱۳۸۹، ص۸۹). همان طور که کتابخانه در پیشرفت آموزش، نیروی حیاتی و خلاق دارد یک اجتماع مترقی سخت بدان پایبند است. انسان نوسواد، باسواد، تحصیل‌کرده، دانشمند و در واقع هر فردی که بتواند بخواند، مطابق هدف خویش از کتابخانه بی‌نیاز نیست (اشرفی، ۱۳۸۹، ص۹۰). کتابخانه عمومی می‌تواند در کمک به بخش‌های مختلف جامعه نقش مهمی ایفا کند. می‌تواند به کشاورزان کمک کند تا محصولات بیشتری تولید کنند، می‌تواند به بازرگانان در بهبود کسب‌وکار خود کمک کند، در کودکان عشق به خواندن ایجاد کند و به دانش‌آموزان در تمامی سطوح سِنی کمک کند و نیز اطلاعات شغلی را ارائه دهد (مختاری معمار،۱۳۸۲، ص۴۶).

ولی آیا در عمل نیز این‌گونه است، عده قلیلی از ایرانیان عضو کتابخانه‌های عمومی می‌باشند که این نمی‌تواند سیاست‌های کتابخانه‌های عمومی را جامه عمل بپوشاند. در رهنمودهای دوازده­گانه ایفلا/ یونسکو [5] که وظایف کتابخانه‌های عمومی را تعریف می‌کند در یکی از این رهنمودها آمده است: «باید تضمینی صورت بگیرد مبنی براینکه شهروندان به تمامی اطلاعات اجتماعی دسترسی داشته باشند» (میرحسینی،۱۳۸۷). ولی در واقعیت، شاهد مراجعه عده معدودی از افراد جامعه به کتابخانه‌های عمومی ایران هستیم.

با توجه به هزینه‌ای که نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، جهت راه‌اندازی و اداره کتابخانه‌های عمومی متقبل می‌شود و از آنجایی که میزان مراجعان کتابخانه‌های عمومی با انتظارات نهاد همخوانی ندارد و طبق آمارهای دقیق و رسمی تنها 7/2 درصد ایرانی‌ها عضو کتابخانه هستند.همچنین با توجه به سرانه مطالعه در ایران که ۱۰ دقیقه در روز می‌باشد (محبوب، ۱۳۹۱، ص۱۲) لازم است که در این زمینه پژوهشی انجام شود تا اولاً موانعی که در سر راه مراجعین، در استفاده از کتابخانه‌های عمومی وجود دارد، شناسایی و برطرف گردد و دیگر اینکه مشخص شود چه عوامل موثری وجود دارد که باعث می‌شود تا کاربران کتابخانه، هرچه بیشتر به کتابخانه‌های عمومی مراجعه کنند؛ تا با تقویت این عوامل در بین همه افراد جامعه، شاهد حضور هر چه بیشتر مردم در استفاده از کتابخانه‌های عمومی باشیم و به تبع آن، سرانه مطالعه مفید در کشور بیشتر از این آمارهایی باشد که توسط افراد و سازمان‌های مختلف منتشر می‌شود و در نتیجه سطح سواد عمومی جامعه در برخورد با مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و…بالا برود.

این پژوهش که به روش پیمایشی و به کمک پرسشنامه محقق ساخته صورت می‌گیرد و مطالعه ما بر روی مراجعان کتابخانه‌های عمومی شهرستان همدان است، اولاًمی خواهیم ببینیم چه عواملی باعث می‌شود که کاربران بیشتری به کتابخانه‌های عمومی مراجعه کنند. دیگر اینکه، کدام عوامل به عنوان مانعی برای کاربران، در استفاده از کتابخانه‌های عمومی محسوب می‌شوند. نهایتاً بعد از شناسایی عوامل پیش برنده و بازدارنده در مراجعه افراد به کتابخانه‌های عمومی، پیشنهادهایی برای مراجعه هرچه بیشتر کاربران، به کتابخانه‌های عمومی ارائه شود.

1 – 3 ضرورت و اهمیت پژوهش

با توجه به هزینه‌هایی که صرف ساختن کتابخانه‌های عمومی در کشور می‌شود و از سوی دیگر کتابخانه‌های عمومی را دانشگاه مردم می‌خوانند و توسعه همه‌جانبه کشور، تنها از طریق دسترس‌پذیری اطلاعات و مطالعه میسر است. همچنین در صورتی که نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور به دنبال این می‌باشد که ارزش وجودی سازمان را برای دیگران به اثبات برساند و مهم تر از همه اینکه به رسالت خود که همانا ارائه خدمات اطلاع‌رسانی به همه افراد جامعه است را به درستی انجام دهد، لازم است که مشکلاتی که بر سر راه کاربران کتابخانه‌های عمومی وجود دارد و مانع از آن می‌شود که کتابخانه‌های عمومی بتوانند نقش خود را به عنوان دانشگاه مردم به خوبی ایفا کنند، شناخته شوند و از سویی دیگر، عواملی که باعث می‌شوند تا مراجعان بیشتری به کتابخانه‌های عمومی مراجعه کنند را شناسایی و این عوامل تقویت گردند.

1 – 4 تعاریف نظری و عملیاتی پژوهش

۱ – 4– ۱ کتابخانه عمومی

تعریف نظری: استفاده از این کتابخانه‌ها، برای عموم افراد جامعه آزاد است. این نوع کتابخانه‌ها وظیفه دارند که در تمامی رشته‌های مختلف علوم، فنون، فرهنگ، هنر و کلیه معارف بشری، انواع کتاب‌ها و مجلات و نشریات سودمند و جدید را جمع‌آوری کرده و در اختیار مردم بگذارند (عمادخراسانی ،۱۳۹۲، ص۱۷).

 

۱ – 4 – ۲ عوامل بازدارنده

تعریف نظری: آنکه یا آنچه کسی را از امری بازدارد (لغتنامه دهخدا،۱۳۶۵، ذیل «بازدارنده»)

تعریف عملیاتی: در این پژوهش مقصود از عوامل بازدارنده، عوامل و موانعی هستند که باعث می‌شوند تا کاربران کتابخانه‌های عمومی، کمتر به کتابخانه مراجعه کنند.

۱ – 4 – ۳ عوامل پیش برنده

تعریف نظری: پیش بردن حرفی یا کاری، به مقصود و هدف رسانیدن آن، کامیاب شدن، مسجّل ساختن (لغتنامه دهخدا،۱۳۶۵، ذیل «پیش بردن»)

تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از عوامل پیش برنده، عواملی هستند که باعث می‌شوند تا کاربران بیشتر به کتابخانه‌های عمومی مراجعه کنند.

1 – 5 اهداف کلی و جزئی پژوهش

۱ – 5 – ۱ هدف کلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:01:00 ب.ظ ]




عنوان                                                                   صفحه

 

فصل اول :کلیات تحقیق

  • بیان مسئله ………………………………………………………………………………………………………………………………………………….9
  • اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن ………………………………………………………………………………………………….14

    1-2-1 ضرورت نظری …………………………………………………………………………………………………………………………..14

    1-2-2 ضرورت عملی …………………………………………………………………………………………………………………………..15

  • هدفهای تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………………………….15

     ـ هدف کلی ……………………………………………………………………………………………………………………………………….15

     ـ اهداف جزئی ……………………………………………………………………………………………………………………………………16

  • سوالات تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………………………………16
  • تعاریف مغهومی و عملیاتی متغییرهای تحقق …………………………………………………………………………………………………16

     1-5-1 فرهنگ ……………………………………………………………………………………………………………………………………17

     1-5-2 فرهنگ کار ………………………………………………………………………………………………………………………………17

     1-5-3 برنامه درسی …………………………………………………………………………………………………………………………….18

     1-5-4 اشتغال بانوان ……………………………………………………………………………………………………………………………19

     1-5-5 دوره ابتدایی …………………………………………………………………………………………………………………………….19

     1-5-6 برنامه درسی …………………………………………………………………………………………………………………………………..19

 

فصل دوم :مبانی نظری و پیشینه تحقیق

مقدمه

  • فرهنگ ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..22
  • کار ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….28

     2-2-1 مفهوم فلسفی کار ………………………………………………………………………………………………………………………30

     2-2-2 مفهوم فیزیکی کار …………………………………………………………………………………………………………………….31

     2-2-3 مفهوم اخلاقی کار …………………………………………………………………………………………………………………….32

     2-2-4 مفهوم اقتصادی کار …………………………………………………………………………………………………………………..33

     2-2-5 ابعاد کار …………………………………………………………………………………………………………………………………35

  • فرهنگ کار ………………………………………………………………………………………………………………………………………………36

     2-3-1 وجدان کار ……………………………………………………………………………………………………………………………..37

     2-3-2 اخلاق کار ………………………………………………………………………………………………………………………………38

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

     2-3-3 تعهد کار ………………………………………………………………………………………………………………………………..39

     2-3-4 کار شایسته …………………………………………………………………………………………………………………………….41

     2-3-5 راهکارهای ایجاد فرهنگ شایسته ………………………………………………………………………………………………..45

  • فرهنگ کار در اسلام ………………………………………………………………………………………………………………………………..49

     2-4-1 فرهنگ کار در قرآن کریم …………………………………………………………………………………………………………51

          ـ  شرایط کار در قرآن …………………………………………………………………………………………………………………..55

          ـ  مدیریت کارها در قرآن ……………………………………………………………………………………………………………..58

     2-4-2 فرهنگ کار در کلام ائمه معصومین ……………………………………………………………………………………………60

          ـ  فرهنگ کار در کلام پیامبر …………………………………………………………………………………………………………61

          ـ  فرهنگ کار در کلام امیرالمومنین ………………………………………………………………………………………………..62

          ـ  فرهنگ کار در مکتب امام صادق ……………………………………………………………………………………………….64

          ـ  فرهنگ کار در کلام دیگر ائمه معصوم ………………………………………………………………………………………..66

  • فرهنگ کار در کلام بزرگان و ادبیات فارسی ………………………………………………………………………………………………67

          ـ  کار مایه کمال و جمال …………………………………………………………………………………………………………….68

          ـ  کار عار نیست ………………………………………………………………………………………………………………………..69

          ـ  کار مایه آرامش روحی و روانی ………………………………………………………………………………………………..69

          ـ  نکوهش سستی در کار …………………………………………………………………………………………………………….70

  • عوامل موثر در ارتقاء فرهنگ کار …………………………………………………………………………………………………………….70

          ـ  خانواده ………………………………………………………………………………………………………………………………..71

          ـ  نظام آموزشی ………………………………………………………………………………………………………………………..71

          ـ  دولت و حکومت …………………………………………………………………………………………………………………..72

          ـ  مدیریت و سرپرستی در محیط کار …………………………………………………………………………………………..73

  • فرهنگ کار در آموزش و پرورش ……………………………………………………………………………………………………………73

     2-7-1 اهمیت آموزش و پرورش دوره ابتدایی و اهداف این دوره …………………………………………………………78

  • اشتغال زنان و برنامه درسی ……………………………………………………………………………………………………………………81

     2-8-1 مصلحت جامعه …………………………………………………………………………………………………………………..82.

     2-8-2 مصلحت خانواده …………………………………………………………………………………………………………………82

     2-8-3 شرایظ فردی ………………………………………………………………………………………………………………………83.

     2-8-4 لحاظ کردن اولویت ها …………………………………………………………………………………………………………83.

 

این مطلب را هم بخوانید :

     2-8-5 فرایند انتخاب شغل ……………………………………………………………………………………………………………..85.

     2-8-6 نظریه انتخاب شغل گینزبرگ …………………………………………………………………………………………………86

  • برنامه درسی و فرهنگ کار ……………………………………………………………………………………………………………………88
  • مولفه های فرهنگ کار ………………………………………………………………………………………………………………………….95

     2-10-1 تعریف مولفه های فرهنگ کار ……………………………………………………………………………………………100

 

  • پیشینه تحقیقاتی …………………………………………………………………………………………………………………………………..110

 

فصل سوم : روش پژوهش 

مقدمه

  • روش تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………………………………….116

     3-1-1 مزایای تحلیل محتوا ……………………………………………………………………………………………………………………….117

     3-1-2 کاستی های تحلیل محتوا ………………………………………………………………………………………………………………..118

     3-1-3 روش آنتروپی شانون ……………………………………………………………………………………………………………………..120

  • شاخص سازی تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………………………….121
  • جامعه آماری و نمونه آماری ……………………………………………………………………………………………………………………………122
  • ابزارهای تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………………………………….122
  • شیوه تحلیل داده ها ……………………………………………………………………………………………………………………………………….123

 

فصل چهارم : تجزیه وتحلیل داده ها   

مقدمه

  • مولفه های فرهنگ کار در کتاب تعلیمات اجتماعی پنجم……………………………………………………………………………………….127
  • مولفه های فرهنگ کار در کتاب هدیه های آسمانی ششم یعد هویتی ……………………………………………………………………..139
  • مولفه های فرهنگ کار در کتاب تعلیمات اجتماعی ششم بعد هویتی………………………………………………………………………149
  • مولفه های فرهنگ کار در کتاب علوم پنجم بعد هویتی………………………………………………………………………………………..161
  • مولفه های فرهنگ کار در کتاب هدیه های آسمانی پنجم یعد هویتی …………………………………………………………………….172
  • مولفه های فرهنگ کار در کتاب کار و فناوری ششم بعد هویتی……………………………………………………………………………181
  • مولفه های فرهنگ کار در کتاب فارسی ششم بعد هویتی……………………………………………………………………………………….191

 

فصل پنجم : نتیجه گیری

مقدمه

  • بعد هویتی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………….203
  • بعد علمی  مهارتی ……………………………………………………………………………………………………………………………………….208
  • بعد ارزشی  هنجاری …………………………………………………………………………………………………………………………………….213
  • بعد خلاقیتی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………….220
  • اشتغال زنان …………………………………………………………………………………………………………………………………………………..226
  • جمع بندی نهایی ……………………………………………………………………………………………………………………………………………228
  • پیشنهادهای پژوهشی ………………………………………………………………………………………………………………………………………231
  • پیشنهادات کاربردی ……………………………………………………………………………………………………………………………………….232
  • محدودیت های تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………………232

 

فهرست منابع ومآخذ  ……………………………………………………………………………………………………………………………………………….233

چکیده انگلیسی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….238

مقدمه

فرهنگ را می توان رفتار ویژه نوع بشر نامید که همراه با ابزار مادی جزء لاینفک رفتار شناخته    می شود. فرهنگ به طور مشخص از زبان، افکار، اعتقادات، سنن، قراردادها، سازمان ها، ابزار، روش کاری، آثار هنری، مراسم مذهبی، مراسم اجتماعی و غیره تشکیل می شود و بقاء و کارکرد آن بستگی به قابلیتی دارد که انحصاراً در اختیار انسان است. این قابلیت با تعابیری مانند استعداد و تفکر منطقی یا ذهنی، شناخته می شود. (صالحی امیری، 15:1386).

فرهنگ کار به عنوان شیوه زندگی نقش بنیادی و زیر بنایی در ارتقای سطح پویایی جوامع دارد. در مقایسه با مفاهیمی همچون فرهنگ سازمانی، فرهنگ عمومی و نظایر آن، مفهوم فرهنگ کار کمتر تعریف شده است. فراهم آوردن امکان تصمیم‌گیری براساس عقل و درایت در تمام مراحل زندگی به ویژه از دوران کودکی از جمله بنیان‌های اصلی و تأثیرگذار در ایجاد و تقویت فرهنگ کار محسوب می‌شود.(علی اکبری معلم،1389)

پاپ[1] در سال 2003 معتقد است فرهنگ کار موجب تغییر کیفی در محیط کار و محصولات سازمانی می گردد و بنابراین، توجه به آن موجب تحول در مجموعه سازمان خواهد شد. نگرش مثبت به کار و برخورداری از وجدان کار بالا از جمله باارزش ترین اجزای تشکیل دهنده فرهنگ کار محسوب شده و این امر در دستیابی سازمان به بهره وری و کارایی مؤثر است. وی در خصوص    مؤلفه های فرهنگ کار به مواردی نظیر تلاش کاری، ارتقای دانش، آگاهی از اهداف سازمانی و همکاری گروهی اشاره می کند. (سبحانی نژاد، 1384: 2)

توانایی کودک در دیدگاه گیری وابسته به نوع تکلیف است و این تکالیف هرچه با تجارب روزمره کودک هماهنگی بیشتری داشته باشد. احتمال درک دیدگاه دیگران از سوی کودک محتمل تر خواهد بود.(جوکار و همکاران:۱۳۷۹)

کلی[2] معتقد است کودکان اهل تفکر هستند و همانند بزرگسالان می توانند به روش های پیچیده بیندیشند . هرچند که تفاوت زیادی بین تفکر افراد مبتدی و ماهر وجود دارد، اما تفاوت کیفی اندکی بین تفکر کودکان و بزرگسالان وجود دارد. فرایندهای تفکر کودکان شبیه تفکر بزرگسالان است، آن چه کودکان فاقد آن هستند تجربه و دانش است(کلی،ترجمه حسینی و صوفی: ۱۳۸۸). همچنین در فرایند رشد توانایی دیدگاه گیری نتایج این پژوهش نشان داده است که کودکان دوره دبستان خود محور نیستند و می توانند دیدگاه های دیگران را درک کنند(جوکار و همکاران:۱۳۷۹).

یافته های پژوهشی در کشورهای انگلستان، فرانسه و آلمان حاکی از آن است که در هر سه کشور مورد بررسی در اهداف آموزش و پرورش مقطع ابتدایی خود، عمدتاً به صورت غیر مستقیم به پرورش تفکر در دانش آموزان اشاره می نمایند و پرورش تفکر به عنوان یک ویژگی ساری و جاری و در قالب فرهنگ (جامعه، مدرسه، کلاس و…) و به صورت زمینه به دانش آموزان منتقل می شود(جوکار و همکاران:۱۳۷۹).

1-1 بیان مسأله :

یادگیری می تواند علاوه بر تغییرات در قابلیت، یعنی در توانایی انجام دادن کاری و تغییرات در آمادگی، یعنی رغبت عمل کردن را شامل می شود. رفتار چیز پیچیده ای است و عوامل زیادی در تعیین کاری که انجام می دهید، دخالت دارند. تکلیف اساسی روان شناسی یادگیری، فهمیدن رفتار و تغییر رفتار است(گی آر لفرانسوا، 1387: 10).

پیاژه معتقد بود که فرایند رشد، چند مرحله را طی می کند که هریک با رشد توانایی های جدید، یا دقیق تر بگوییم هر یک سطح انطباق پیشرفته تری را شامل می شود(گی آر لفرانسوا،1387: 225).

نویسنده در این کتاب عنوان می کند یکی از مراحلی که پیاژه آن را مطرح کرده است مرحله عملیات عینی است که سنین 7 تا 11 یا 12 سالگی را در برمی گیرد یعنی کودکان از سنین حدود 7 سالگی از مرحله پیش عملیاتی به این مرحله می رسند که می توانند به توانایی نگهداری ذهنی، طبقه بندی و ردیف کردن دست یابند.

با توجه به حساسیت مقطع ابتدایی که در سنین مرحله عملیات عینی از نظر پیاژه قرار دارد و توانایی یادگیری و فهم قوانین اجتماعی و اخلاقی، بسیار مهم است که برنامه ریزان درسی به تمام ابعاد آموزشی که کودکان را برای زندگی موفق و سالم در آینده آماده کند، توجه اساسی نمایند.

برنامه درسی مدارس ابتدایی باید بر مبنای کارکردها و هدف هایی تدوین شود که متناسب با دنیای جدید و در حال تغییر شتابان باشد. برای تدوین برنامه درسی متناسب باید علاوه بر برنامه درسی سنتی، هدف های جدیدی نیز به عنوان ملاک هایی در نظر گرفته شود. برنامه قصد شده ای که   مهارت هایی را نشان می دهند که دانش آموزان باید داشته باشندتا بتوانند در جامعه امروز و فردا به طور مناسب عمل کنند(تقی پورظهیر، 1387: 15).

خانواده نیز یکی از عواملی است که در تقویت فرهنگ کار و دوام و استمرار آن نقش دارد. با برقراری ارتباط و کنش متقابل بین مدرسه، خانواده و فرد می‌توان به صورت ضمنی و غیرمستقیم بستر سازی لازم برای ایجاد و پرورش فرهنگ کار را فراهم ساخت. والدینی که یک فرهنگ کار قوی را ابراز می‌دارند فرزندان خود را به سوی بهره‌مند شدن از فرهنگ کار قوی می‌کشانند. همین که فردی وارد محل کار می‌شود در ارتباط با تصورات و عکس‌العمل دیگران، نگرش‌های کار شکل یافته او در دوران طفولیت تایید شده و یا مورد نقض قرار می‌گیرد(علی اکبری معلم،1389).

باید با ایجاد فرهنگ درست کار در سنین کودکی و نوجوانی در آحاد جامعه،  رشد و پیشرفت فرهنگ زندگی و فرهنگ اجتماعی را بهبود بخشید. نظام آموزشی کشور می تواند در این زمینه گام های اساسی بردارد. نظام آموزشی در این باره نقش بسیار موثری دارد به نحوی که با یک برنامه ریزی طولانی مدت در دوره ابتدایی می توان به شاخصه های بسیاری از تحقق فرهنگ کار دست یافت.

بنابراین فرهنگ کار یک هنجار فرهنگی است که یک ارزش اخلاقی مثبتی را برای انجام یک شغل درست وضع نموده است و مبتنی بر این باور است که کار فی‌نفسه دارای یک ارزش ذاتی است. مثل سایر هنجارهای فرهنگی، علاقه‌مندی و باور یک فرد به اخلاق کار اساساً تحت تأثیر تجارب و تعلیم یافتن فرد در خلال دوران طفولیت و نوجوانی است.

در این پژوهش سعی می شود به بررسی مؤلفه های به کار رفته از فرهنگ کار در کتب درسی مقطع ابتدایی پرداخته شود و به این سوال پاسخ داده شود که به چه میزان فرهنگ کار در برنامه درسی مقطع ابتدایی گنجانده شده و آیا تمامی مؤلفه های آموزشی فرهنگ کار به کار رفته است.

آیا برنامه درسی موجود پاسخگوی مناسبی برای پرورش افراد به عنوان شهروندی مسئول و آراسته به فرهنگ صحیح کار در جامعه می باشد. همچنین سعی می شود با تکیه بر مولفه های فرهنگ کار به این نتیجه دست یابد که سهم اشتغال بانوان و دیدگاه آموزشی نسبت به اشتغال بانوان در کتب درسی مقطع ابتدایی به چه صورت می باشد؟

  • 2- اهمیت و ضرورت تحقیق :

1-2-1-  ضرورت نظری

تحقیقات میدانی و بررسی سیاست ها و برنامه‏های نظام آموزش در حوزه کار و تولید و مهم تر از آن در موضوع «اشتغال زنان»، نشان از فقدان عناصر جامعیت، آینده‏نگری و ضعف مطالعات علمی دارد. از این رو تدوین برنامه درسی با محوریت موضوعی فرهنگ کار که با توجه هم‏زمان به شرایط کنونی و آینده جامعه ما و جامعه جهانی، ویژگی‏ها و کارآمدی‏های زنان، آموزه‏های دینی و اهداف انقلاب اسلامی، ارایه کننده طرحی کلان و جامع و قابل دفاع باشد، ضرورتی اجتناب‏ ناپذیر است. به طور کلی ضرورت نظری این پژوهش به شرح ذیل می باشد:

1- باعث توسعه و تعمیق دانش مربوط به به فرهنگ کار می گردد.

2- باعث روشن شدن مبانی نظری ارتباط درحوزه فرهنگ و کار با یکدیگر و برنامه درسی می گردد.

3- باعث توسعه و تعمیق دانش در خصوص اشتغال بانوان می گردد.

1-2-2- ضرورت عملی

1- کمک به برنامه ریزان درسی وآموزشی دوره ابتدایی در تدوین سرفصل های مربوط به فرهنگ کار

2- کمک به برنامه ریزان در حوزه اشتغال بانوان در خصوص توجه به فرهنگ آموزش

3- راهکاری برای مربیان مراکز آموزشی که با کودکان و نوجوانان در ارتباطند

  • 3- هدف های تحقیق :

1-3-1- هدف کلی:

شناسایی فرهنگ کار در برنامه درسی دوره ابتدایی با تأکید بر بهبود فرهنگ اشتغال بانوان.

1-3-2- اهداف جزیی:

1-3-2-1- شناسایی شاخص های هویتی فرهنگ کار درکتب دوره ابتدایی

1-3-2-2- شناسایی شاخص های علمی ـ مهارتی فرهنگ کار در کتب دوره ابتدایی

1-3-2-3- شناسایی شاخص های ارزشی ـ هنجاری فرهنگ کار در کتب دوره ابتدایی

1-3-2-4- شناسایی شاخص های خلاقیتی فرهنگ کار در کتب دوره ابتدایی

1-3-2-5- شناسایی جایگاه زنان در رابطه با فرهنگ اشتغال در کتب درسی دوره ابتدایی

  • 4- سؤال های تحقیق :

    • در کتب دوره ابتدایی چقدر به شاخص های فرهنگ کار در بعد هویتی اشاره شده است؟
    • در کتب دوره ابتدایی چقدر به شاخص های فرهنگ کار در بعد علمی ـ مهارتی اشاره شده است؟
    • در کتب دوره ابتدایی چقدر به شاخص های فرهنگ کار در بعد ارزشی ـ هنجاری اشاره شده است؟
    • در کتب دوره ابتدایی چقدر به شاخص های فرهنگ کار در بعد خلاقیتی اشاره شده است؟
    • به چه میزان در کتب دوره ابتدایی به فرهنگ اشتغال بانوان توجه شده است؟

 

  • 5– تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق :

فرهنگ[3]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:01:00 ب.ظ ]




بیان مسأله ……………………………………………………………………………………………………………………….3

اهمیت و ضرورت تحقیق 5

اهداف تحقیق: 5

سوالات تحقیق: 6

تعریف مفاهیم تحقیق: 6

فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه تحقیق 8

بخش اول:عادت 9

بخش دوم:عمل………………………………………………………………………………………………………………….56

بخش سوم:پیشینه پژوهش 61

جمع بندی و چهارچوب نظری و مفهومی 68

فصل سوم:روش شناسی تحقیق 70

جامعه تحقیق 71

نمونه تحقیق 71

ابزارهای تحقیق 71

شیوه انجام تحقیق 72

شیوه تحلیل داده ها 72

فصل چهارم:یافته های تحقیق 73

سوال اول: مفهوم عادت در تعلیم و تربیت بر اساس نظرات موافق و مخالف آن در تربیت چیست؟74

سوال دوم: جایگاه عادت بر اساس نظریه انسان به منزله عامل در تعلیم و تربیت چیست؟ 82

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری 96

بررسی نتایج سوال اول 97

بررسی نتایج سوال دوم 100

بحث و نتیجه گیری 101

پیشنهادات 104

محدودیت های تحقیق 105

فهرست منابع 106

چکیده انگلیسی 110

فصل اول

 

کلّیات تحقیق

  مقدمه:

انسان اشرف موجودات هستی و والاترین نشانۀ حکمت و قدرت خداوند متعال است که توانایی دست یابی به مقامات عالی را داراست، زیرا دارای حقیقتی روحانی و ملکوتی است. آدمی به دلیل صفت مختار بودنش می تواند به درجات مختلفی از مقامات برسد؛ امّا باید توجّه داشت که دست یابی انسان به مقامات عالیه ای که هدفِ آفرینشِ وی نیز بوده است، تنها با تربیت صحیح است که می تواند به دست آید. تعلیم و تربیت در هر جامعه ای از ضروری ترین امور است. به همین دلیل است که در طول تاریخ، پادشاهان و حکومت های مختلف، اهمیت ویژه ای به آن می دادند و بودجۀ عظیمی را برای بخش آموزشی اعم از نظامی و علمی اختصاص می دادند. با گذشت زمان اهمیت تعلیم و تربیت، بیش از پیش برای افراد جامعه و مسئولان امر مشخص گردید، زیرا آنان به اهمیت تربیت نسل جوان و نوجوان بر طبق سیاست های کشور، حزب حاکم و دین رایج پی بردند. آموزشی که در طول قرن ها به تحصیلات آکادمیک و مدرسه ای تبدیل شده است. اما هر تعلیم و تربیتی آدمی را به سرمنزل مقصود نمی رساند. تعلیم و تربیت و آموزشی باید به کار گرفته شود که آدمی با استفاده از آن بتواند حقیقت وجود خویش را به درستی  و به شکل یقینی و شهودی بیابد، و در راستای شناخت حقیقی ای که به دست می آورد، به شناخت خداوند متعال، به عنوان قادر مطلق دست یابد. در این میان با بررسی و پزوهش در میان جنبه های مختلف در بحث تربیت می توان به نگاهی ژرف تر و عمیق تر پیرامون مباحث تربیتی دست یافت.

مسئله ی عادت در تعلیم و تربیت از دیرباز مورد توجه صاحبنظران تربیت بوده است و بررسی نسبت این مسئله ی تربیتی با نظریه ی عاملیت انسان می تواند راهگشای امر خطیر تعلیم و تربیت باشد.

بیان مسئله:

با توجه به آرای فلاسفه و مربیان تربیتی پیرامون روش تربیتی عادت در تعلیم و تربیت می توان به اهمیت  و جایگاه این روش در تربیت و تفاوت دیدگاه های صاحبنظران تربیت پی برد ،آرای اخوان الصفا این است که : عادت به معنای رفتاری است که در اثر تکرار برای انسان ملکه می شود و از او به سادگی جدا نمی گردد(فقیهی،1377 :215)

ارسطو تربیت را ” ایجاد فضائل” محسوب می دارد ( ارسطو،1356) و غزالی می گوید: پس هر کاری که نیکوست عادت کند، خلق نیکو اندر وی پدید آید، و سر اینکه شریعت به کار نیکو فرموده است این است،مقصود از این،گرویدن دل است از زشت به صورت نیکو ،هرچه آدمی به تکلف عادت کند طبع وی شود(غزالی،1368) در مقابل نظرات فوق گروهی که در صدر آنها می توان از روسو و کانت نام برد معتقدند که تربیت فن بر هم زدن عادت است.همچنین یکی از اولین کسانی که مفهوم عادت در تربیت را محکوم کرده است افلاطون بوده، او اساسا ریشه ی تربیت را در آگاهی و هوشمندی و اراده و اختیار می داند (یوسفی،1389) در اینجا می توان دریافت که مسئله ی عادت از دید دانشمندان حوزه ی تربیت دارای جایگاه متفاوتی می باشد از این رو تامل و بررسی در این زمینه می تواند راهگشای تحقق  امر خطیر تعلیم و تربیت باشد.

طرحواره ی انسان به منزله ی عامل، بیانگر آن است که در اندیشه ی اسلامی ، انسان چون عاملی در نظر گرفته شده است که می توان ” عمل” های صادر شده از وی را به خود او منتسب ساخت و او را منشا عملش در نظر گرفت ( باقری،1388) از بررسی متون اسلامی به ویژه قرآن می توان نتیجه گرفت که مبانی عمل ، دست کم در سه نوع مبنای اساسی خلاصه می شود که می توان آن ها را مبانی شناختی، گرایشی و ارادی-اختیاری نامید.بر اساس این نظریه می توان روزنه هایی برای یافتن جایگاه  عادت در تعلیم و تربیت یافت.

در رابطه با این موضوع پژوهش هایی انجام شده است که از جمله ی انها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

این مطلب را هم بخوانید :

“کوکبی اصل”(1386) در پژوهش خود با عنوان مقایسه ی دو رویکرد عا دتی و عقلانی در تربیت دینی و ارزیابی راهنمای برنامه درسی دینی دوره ی متوسطه و پیش دانشگاهی بر اساس این رویکرد نتیجه گرفته است که رویکرد کتاب مذکور عقلانی بوده و با توجه به شرایط سنی  انتخاب این رویکرد به جا بوده است.”باقری” (1388)در پزوهشی با عنوان بررسی تطبیقی طرحواره ی اسلامی عمل با انسان شناسی پسا ساختار گرا ، دیدگاه انسان به منزله ی عامل را دربردارنده ی  دلالتهای مهمی در عرصه ی تعلیم و تربیت معرفی می کند .”علی رضا بیگی” (1392) در پژوهشی به تحلیل عاملیت انسانی در مواجهه با فضای مجازی بر اساس نظریه انسان عامل و پیامدهای تربیتی پرداخته است و به آثار این مواجهه در بحث تربیت اشاره کرده است.

با توجه به انچه در بالا بیان شد به نظر می رسد نیاز به پژوهشی  با این عنوان احساس می شودکه ابتدا جایگاه عادت را به اختصار از دید فیلسوفان و مربیان تربیتی بیان کند و سپس به بررسی نظرات موافق و مخالف پیرامون آن بپردازد،و در ادامه با در نظر گرفتن مبادی سه گانه ی عمل و همچنین با توجه به رابطه ی انجام عمل و ویژگی های پیش نیاز آن در پایان به بیان دیدگاه خود از منظر نظریه ی فوق پیرامون عادت اقدام کند، زیرا نیاز به بررسی مسائل تربیتی و تبیین جایگاه انها بر اساس یک نظریه ی مشخص منجر به روشن تر شدن مبحث و همچنین نزدیک تر شدن ان به سوی عملیاتی شدن می باشدو به این پرسش پاسخ داده ایم که جایگاه عادت در تعلیم و تربیت بر اساس نظریه ی انسان به منزله ی عامل چیست؟

اهمیت و ضرورت تحقیق:

اهمیت و ضرورت نظری:

  • افزایش دانش نظری پیرامون مفهوم عادت در تعلیم و تربیت بر اساس نظریه انسان به منزله ی عامل
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:01:00 ب.ظ ]




اهداف. 9

فرضیه ها (سؤالهای تحقیق). 10

فصل دوم

مقدمه. 17

مبانی نظری اشتغال زنان. 19

رابطه بین زندگی کاری و خانوادگی. 21

مقدمه. 25

روان شناسی مثبت نگر. 25

بهزیستی روانشناختی. 28

بهزیستی از دیدگاه های مختلف:. 30

الگوهای بهزیستی روانشناختی:. 31

عوامل موثر بر بهزیستی روانشناختی. 36

ازدواج و دگرگونی آن. 39

تعریف دلزدگی زناشویی. 40

علائم دلزدگی زناشویی. 43

خستگی جسمی. 44

خستگی عاطفی. 44

خستگی روانی:. 45

متغیر هایی که سبب تشدید فرسودگی می شوند. 46

بار مسئولیت اضافی. 46

مطالبات متناقض. 46

سایر علل دلزدگی. 47

راههای پیش گیری از دلزدگی زناشویی. 47

تنوع. 47

قدر دانی. 48

موقعیت هایی برای خود شکوفایی. 48

سایر عواملی که از دلزدگی پیشگیری می کند:. 48

تفاوت های جنسیتی در دلزدگی زناشویی. 50

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

دلزدگی زناشویی از دیدگاه روان تحلیلی. 52

دلزدگی زناشویی از دیدگاه وجودی. 53

پیشینه پژوهش در ایران. 54

پیشینه پژوهش در خارج از ایران. 56

فصل سوم

مقدمه. 61

روش انجام تحقیق. 61

جامعه آماری. 61

حجم نمونه و روش نمونه گیری( در صورت لزوم). 61

روش و ابزار جمع آوری اطللاعات. 62

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات. 65

فصل چهارم

آمار توصیفی. 69

آمار استنباطی؛. 75

فرضیه 1:. 75

فرضیه 2:. 78

فرضیه 3:. 80

فرضیه 4:. 81

فرضیه 5:. 82

فرضیه 6:. 83

فصل پنجم

مقدمه:. 85

خلاصه تحقیق:. 85

بررسی فرضیه های پژوهش و مقایسه آنها با تحقیقات گذشته:. 86

فرضیه 1. 86

فرضیه 2. 88

فرضیه 3. 91

فرضیه 4. 93

این مطلب را هم بخوانید :

فرضیه 5. 94

فرضیه 6. 96

نتیجه گیری کلی:. 98

محدودیتها:. 100

پیشنهادات پژوهش:. 101

پیش نهاد های کاربردی پژوهش…………………………………………………………….102

منابع. 103

مقدمه

تعالی و پیشرفت هر جامعه‌ای مستلزم داشتن افراد سالم و بانشاط است، روابط سالم با دیگران می‌تواند تکامل و رشد شخصیت را موجب شود(بخشی سورشجانی،1379 ؛ نقل از بخشایش و انتظاری،1390).

پدیده اشتغال و کار از ابتدای زندگی بشر موردتوجه بوده است. با صنعتی شدن جوامع، زن نیز مانند مرد بیرون از خانه به کار و فعالیت‌های مختلف می‌پردازد و به زندگی اقتصادی خانواده کمک می‌کند زنان بسیاری در خارج از خانه مشغول هستند. توسعه تکنولوژِی،  بالا رفتن سطح تحصیلات زنان، دستیابی به تخصص‌های مختلف و بهبود وضع کار از یک‌سو و علاقه زنان به استقلال اقتصادی و افزایش عزت‌نفس از سوی دیگر منجر به افزایش فعالیت زنان شده است (بنی اسدی شهربابک، رشیدی، حسینی فرد، 1391).

تولستوی در نامه 1856 به والریا آرسنیو نوشته است کسی می‌تواند در این جهان عالی زندگی کند که بداند چطور کار کند و چطور عشق بورزد (ترویات[1]،1990؛ نقل از پاینز[2] و نانز[3]،2003). به قول فروید توانایی عشق ورزیدن و کار کردن شاهدی برای بهزیستی روانشناختی است. انتخاب افراد از شغل و شریکشان می گوید یک رابطه بزرگی درباره اینکه چطور آنها تاثیر عمده بر زندگیشان داشته و دارند. تاثیر کار و عشق هردو بر عملکرد سالم اثبات تجربی شده است (بارنت[4]،1993، بارنت و هاید[5]،2001؛نقل از پاینز و نونز،2003).

در طول دهه ی گذشته افزایش سریع مشارکت زنان متاهل در نیروی کار وجود داشته است. همراه با افزایش نسبت زنان در نیروی کار، نشانه های تغییر در الگوهای تغییر در زندگی زنان نیز رخ داده است.به طور سنتی ورود و خروج زنان در نیروی کار همراه با مراحل همتایی در زندگی خانواده است(گوزمن[6]،2000).

امروزه درزمینه جامعه‌شناسی پزشکی به مبحث بررسی اختلاف در میزان سلامت و بیماری زنان توجه زیادی شده است. در بررسی تفاوت‌های موجود در میزان سلامت زنان، عده‌ای از جامعه شناسان در چهارچوب تحلیل نقش‌های اجتماعی زنان به امر اشتغال زنان توجه نموده‌اند. نقش شغلی زنان به‌عنوان نقشی جدید در کنار  نقش‌های سنتی آنان که شامل نقش مادری و همسری می‌شود، موردتوجه قرارگرفته و در ارتباط با پیامدهای این تلفیق نقش‌ها، با توجه به تأثیرات سوء یا مثبتی که اشتغال می‌تواند بر سلامت جسم و روان زنان داشته باشد، نظریه‌هایی عنوان‌شده است یک دسته کسانیکه موافق نقش شغلی خانم‌ها هستند و معتقدند اشتغال اثرات مثبتی را در جهت ارتقاء شرایط سلامت روانی زنان در پی دارد و دسته دوم مخالفین نقش شغلی زنان است که اثرات سوئی را به دنبال کارکردن زنان بر آن‌ها متصور می‌شوند (احمد نیا،2002 ؛نقل از دل آرام، صفدری، فروزنده، کبری، 1384).

و همچنین تغییرات در جوامع کنونی و افزایش تعداد زنان شاغل، نقش‌هایی متفاوت را برای زوج‌ها به وجود آورده است. ورود زنان به بازار کار در دهه‌های 1970 و 1980 بیشتر شد چراکه تحولات اقتصادی کفایت تک درآمدی بودن خانواده را زیر سؤال برد (لانگ و یانگ، 1997 به نقل از بوستانی پور،1386).

پیامدهای این تغییرات در زندگی خانوادگی هم گسترده و هم چشمگیر است. وقتی همسر به بازار کار وارد می‌شود مرد و زن هردو باید نقش‌هایشان در ازدواج خود را بازتعریف کنند. اکثریت بزرگی بااین‌حال، نقش جدید خود را با برخی از تردیدها مشاهده می‌کنند. درحالی‌که برخی از آن‌ها، سهم خود را در بهزیستی اقتصادی خانواده‌شان تشخیص می‌دهند و از کار لذت می‌برند. گروهی دیگر بر مشارکت اقتصادی و فعالیت کاری به‌عنوان نقش ثانویه نسبت به شوهران نگاه می‌کنند.

همان‌طوری که زنان به‌ سوی نیروی کار می‌روند مردان بیشتر مسئولیت‌های خانه‌داری و نگهداری کودک  را به عهده می‌گیرند. اگرچه ذکر این نکته مهم است زنان اکثریت مسئولیت نگهداری کودک و وظایف خانه‌داری را همچنان بر عهده می‌گیرند. علاوه بر این افزایش مشارکت نیروی کار زنان با افزایش مقدار زمان صرف شده توسط همسرانشان در خانه  هماهنگ نشده است. زنان کاملاً زمانی را که در وظایف خانه‌داری صرف می‌کنند کاهش نداده‌اند و در مقابل نیروی کار را افزایش داده‌اند. بنابراین بسیاری از زنان متأهل با فعالیت کردن در دو شیفت کار در خانه و بیرون خانه مقدار بیشتری کار می‌کنند. استرس و تقاضاهای شغل اغلب تأثیر منفی بر ارتباطات خانواده، بهزیستی روان‌شناختی و رضایت زناشویی دارد (گوزمن،2000).

دلزدگی از عشق یک‌روند تدریجی است، به‌ندرت و به‌طور ناگهانی بروز می‌کند. صمیمیت و عشق به زندگی رنگ‌باخته و خستگی عمومی عارض می‌شود.، در شدیدترین نوع فرسودگی با فروپاشی رابطه همراه است (برنشتاین، ترجمه توزنده جانی، 1380).

 

تعریف مساله و بیان سوالهای اصلی تحقیق:

سال‌هاست روان شناسان درصدد هستند به این سؤالات پاسخ دهند که چرا برخی از مردم نسبت به بعضی دیگر از بهداشت روانی بهتری برخوردارند؟ این سؤال، سؤال دیگری را به همراه می‌آورد که چرا بر خی نسبت به برخی دیگر در زندگی موفق‌ترند؟ چه عواملی این تفاوت‌ها ر ا رقم می‌زند؟(گلزاری و یزدی،1384). ازدواج به‌عنوان یک‌نهاد اجتماعی است که پایه و اساس ارتباط انسانی را تشکیل می‌دهد و در آن زن و مرد از طریق یک نیروی رمزی ناشی از غرایز و آیین و شعائر و عشق به هم جذب می‌روند و به‌طور آزادانه و کامل تسلیم یکدیگر شده تا واحد پویایی را به‌عنوان خانواده ایجاد کنند (برنو[7]،2009، به نقل باقریان و بهشتی،1390).

یکی از جنبه‌های اثرگذار اجتماعی حاضر بر سلامت افراد، حرفه و شغل هست که پرداختن به آن حائز اهمیت بوده و جای بحث دارد (حدادی، کلدی، سجادی و یوسفی،1390). حدود نیمی از نیروی کار جامعه را زنان تشکیل می‌دهند و گذشته از نقش فعال و چشمگیری که در عرصه خانواده ایفا می‌کنند، اشتغال اجتماعی آن‌ها امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. در حال حاضر زنان در عرصه کار و فعالیت اعم از بخش صنعت، کشاورزی، بهداشت و درمان، تعلیم و تربیت و غیره حضوری قابل‌توجه دارند و با توجه به نقش‌های متعدد و چشمگیر آن‌ها در عرصه خانواده و اجتماع، سلامت و ارتقاء سطح سلامتی آن‌ها اهمیتی خاص می‌یابد (شاهرخی،1380). زنان یکی از گروه‌های حساس بهداشتی بوده که نسبت به مردان درخطر بالاتری برای اکثر اختلالات روانی هستند. سلامت روان زنان، سلامت خانواده و متعاقب جامعه را تضمین می‌کند (سپهرمنش،1387).

در سالیان اخیر رویکرد آسیب‌شناختی به مطالعه سلامتی انسان موردانتقاد قرارگرفته است. برخلاف این دیدگاه که سلامتی را به‌عنوان نداشتن بیماری تعریف می‌کند، رویکردهای جدید بر “خوب بودن[8]” به‌جای “بد یا بیمار بودن[9]” تأکید می‌کنند. از این منظر، عدم وجود نشانه‌های بیماری‌های روانی، شاخص سلامتی نیست. بلکه سازگاری، شادمانی، اعتمادبه‌نفس و ویژگی‌های مثبتی ازاین‌دست نشان‌دهنده‌ی سلامت بوده و هدف اصلی فرد در زندگی، شکوفاسازی قابلیت‌های خود است. گروهی از روانشناسان به‌جای اصطلاح سلامت روانی[10] از بهزیستی روان‌شناختی[11] استفاده کرده‌اند. زیرا معتقدند این واژه ابعاد مثبت را به ذهن متبادر می­کند.(میکائیلی منیع،1389).

معنی لغوی بهزیستی یک حالت رضایت از شاد بودن، سلامتی و موفقیت است که به تجربه و عملکرد روان‌شناختی مطلوب اشاره می‌کند (دسی و ریان[12] به نقل از عایشه گورل[13]، 2009).

اصطلاح بهزیستی اصطلاحاً به‌عنوان احساسی مثبت و احساس رضایتمندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزه‌های مربوط به خانواده و شغل و … می‌باشد، تعریف‌شده است (چاو،2007، به نقل چالمه،1390). مفهوم بهزیستی روان‌شناختی یک ساختار چندبعدی نگرش به زندگی است. ریف (1989) اشاره می‌کند که برای توصیف بهزیستی روان‌شناختی رویکرد نظری خاصی وجود ندارد. او مطالعاتش را بر پایه روانشناسان رشد و شخصیت یعنی توضیحات نظری روانشناسان مثبت نگر[14] بنا می‌کند و نیز مدل چندجانبه بهزیستی روان‌شناختی را ایجاد می‌کند (رجب اوزپولات[15]، یوجل اسکور[16]، سزر[17]،2012). طبق گفته ریف (1995) بهزیستی چندبعدی است و شامل ابعادی می‌شود مانند خویشتن پذیری[18]، رشد فردی[19]، هدف زندگی[20]، روابط مثبت با دیگران[21]، تسلط محیطی[22] (توانایی مدیریت مؤثر زندگی شخص و جهان پیرامون) و حس خودمختاری[23]. همچنین برحسب دو مؤلفه تعریف‌شده است؛ یک مؤلفه عاطفی که شامل هیجانات مثبت و منفی می‌شود و یک مؤلفه شناختی، برای مثال رضایت از زندگی که به قضاوت کلی زندگی شخصی اشاره می‌کند درحالی‌که حوزه‌های خاصی (شامل سلامتی، دارایی و روابط) همه قضاوت‌ها را تعیین می‌کند. همه‌ی حیطه‌ها اهمیت یکسانی برای افراد ندارد (تارین[24]،2010).

درحالی‌که بعضی ازدواج‌ها موجب رشد و شکوفایی زوجین است، بسیاری از زن و شوهرها نیز می‌توانند به مصیبت‌هایی در مقابل همدیگر بدل شوند، ایجاد و حفظ روابط صمیمانه و ارضای نیازهای عاطفی و روانی در جریان ازدواج، هنر و مهارتی است که علاوه بر سلامت روان و تجارب سالم اولیه، نیازمند داشتن و کسب نگرش‌های منطقی، مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های زندگی و انجام وظایف خاص خویش است.(اعتمادی، نوابی نژاد، احمدی و فرزاد، 1385؛ به نقل عطاری، حسین پور، راهنورد، 1388).

ازجمله مخاطرات ازدواج و روابط بین زن و شوهر دل‌زدگی زناشویی است. دل‌زدگی زناشویی وضعیت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که کسانی که توقع دارند عشق رویایی و ازدواج به زندگی‌شان معنا بخشد را متزلزل می‌کند. دل‌زدگی زمانی اتفاق می‌افتد که زوجین متوجه می‌شوند علی‌رغم تلاش‌هایشان رابطه‌شان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد (پاینز[25]، به نقل شاداب 1381).

فرسودگی یک‌روند تدریجی است و به‌ندرت به‌طور ناگهانی بروز می‌کند. درواقع صمیمیت عشق به‌تدریج رنگ می‌بازد و به همراه آن احساس خستگی عمومی عارض می‌شود. کایزر[26] (2003) معتقد است باوجوداینکه برخی ازدواج‌ها به‌نوعی سرخوردگی را تجربه می‌کنند اما بسیاری از آن‌ها باکیفیتی پایین ادامه یافته وزندگی متأهلی بی‌ثباتی را تشکیل می‌دهند که متمایل به فروپاشی است و مسلماً با فراوانی افکار و تصورات درباره جدایی همراه خواهد بود (شریفی، کارسولی، بشلیده،1390). فرسودگی جسمی با نشانگانی مانند احساس خستگی، کسالت و بی‌حالی بروز می‌کند که با خواب رفع نمی­شود. فرسودگی عاطفی بااحساس آزردگی، ناامیدی، غمگینی، تنهایی و بیهودگی مشخص می­شود. فرسودگی روانی معمول به‌صورت کاهش خودباوری و منفی نگری نسبت به روابط به‌خصوص رابطه با همسر و احساس یاس و سرخوردگی نسبت به همسر بروز می­کند (ادیب راد،1384).

 

ضرورت انجام تحقیق

 

در سال‌های گذشته دیدگاه زنان و مردان درباره زندگی تغییر کرده است. امروزه، دیدگاه مردان وزنان درباره مفهوم خود تغییر کرده است. همچنین ایده‌ها درباره نقش سنتی زنان ومردان تغییر کرده است. امروزه زنان برای به ظهور رسانیدن توانمندی های خود افزایش عزت نفس و خود شکوفایی به اشتغال علاقه مند شده اند (نظری،1386).

تغییر نقش های سنتی زنان و تقاضای روزافزون آنها برای مشارکت در عرصه های مختلف، به واقعیتی انکار ناپذیر در جامعه ایران تبدیل شده است (جواهری، سراج زاده، رحمانی،1389). اغلب زوجین علاقمند به اشتغال بوده یا شاغل هستند و حتی طبق آمار گرفته شده (زوج های دو شغلی) و دو درآمدی رو به افزایش است. مشاهده میشود که هرکدام از زوجین بیش از نیمی از ساعات روزانه خود را در محیط کاریشان سپری می کنند (کارلسون،1378). با رشد روزافزون و گسترش اشتغال ساخت خانواده و نقش های والدین دچار دگرگونی شده و در روابط همسران با یکدیگر و روابط مادر و پدر با فرزندان نیز تغییراتی به وجود آمده است (پارسل[27] و مناغان[28]، به نقل از اقدامی وحسین چاری،1387).

زن موجودی است که می تواند سرمایه ای برای اصلاح جامعه باشد و انسان های والا پرورش دهد. آسایش خانواده و جامعه به برکت وجود زن و طبیعت او تحقق می یابد. ورود زنان به محیط های اجتماعی وایجاد فرصت های شغلی وگزینش آن ها برای شغل های موجود در جامعه سبب تنوع نقش های آنان در اجتماع وخانواده وتعدد روابط اجتماعی وتعلقات گروهی شده است. این پدیده موجب تغییر دیدگاهها و نگرش آنان شده و مسائل جدیدی را بوجودآورده است (محمدی، بلوریان، عارفی، 1389).

از نظر کارلسون[29] (1378) یکی از دلایل تنیدگی زنان شاغل داشتن مسئولیت های متعدد در محیط حرفه ای و خانوادگی است که یکی از مسائل اصلی روابط کار و خانواده را تشکیل می دهد یعنی زنان شاغل به دلیل انتظارات سنتی که از آنان می رود از یک سو مسئولیت انجام وظایف خانه داری، تربیت فرزندان و انجام وظایف زناشویی را به عهده دارند و از سوی دیگر ضرورت های اقتصادی همراه جنبش های دفاع از حقوق زنان، آنان را در جهت یک زندگی فعال سوق داده است. یعنی به دلیل تغییرات بنیادی در نقش زن در روابط کار و خانواده زنان دیگر نمی­توانند به عنوان مادر در خانواده، همه عمر خود را در کانون خانوادگی بگذرانند. لذا زنان علاوه بر تنیدگی های ناشی از خانه و خانواده، با تنیدگی های ناشی از کار هم مواجهند (ادیب راد،1385).

برای اکثر مردم کار چیزی فراتر از وسیله تأمین معاش تلقی می گردد. کار سبب بالارفتن موقعیت اجتماعی و موجب فعالیت ذهنی و جسمی می شود. به اوقات زندگی فرد نظم و ساختار می بخشد و سبب گسترش تلاش های انسانی می شود و حس هدف و مقصود مشترک می آفریند. افراد بیکار در مورد وضعیت جسمی خویش دچار نگرانی هستند و از مراجعان دائمی پزشکان به شمار می روند (فدایی و علی بیگی،1390).

بعلاوه زمانی که زن و شوهر هردو شاغل بوده و زندگی متحرک و سازنده ای دارند جنبه های مثبتی در زندگی آنها وجود دارد (گیلبرت به نقل از نظری،1386). همسری که علاقه های مخصوص به خود دارد دارای هیجان بیشتری است (روسو به نقل از نظری،1386). علی رغم مسائل حرفه ای، کیفیت محاوره ها و حمایت شخصی این فرد ممکن است رابطه را غنی تر کند (باروک و اسکوآرتز به نقل از نظری،1386).

با افزایش زنان تحصیلکرده در ایران و درخواست آنها برای اشتغال، مطالعه وضعیت سلامت زنان شاغل از اهمیت زیادی برخوردار است. تداخل نقش های چندگانه سبب کاهش کیفیت کار، اختلافات زناشویی، انتقال رنج وناراحتی روانی به کودکان، صدمه به کیفیت زندگی و کاهش سلامت روان آنها می گردد (حدادی، کلدی، سجادی، صالحی، 1390).

اختلاف دیدگاه ها مربوط به تاثیر شغل بر زندگی زنان و اختلاف پژوهش های پیشین در این زمینه و تحول جامعه نسبت به دهه های گذشته ایجاب می کند که تحقیقی در این زمینه صورت گیرد تا بتواند تضاد های مربوط به این زمینه را پاسخگو باشد.

اهداف

هدف کلی:

بررسی مقایسه ای بهزیستی روانشناختی و دلزدگی زناشویی بین زنان شاغل (معلم) و خانه دار

اهداف جزئی:

  1. بررسی مقایسه ای بهزیستی روانشناختی بین زنان شاغل و خانه دار
  2. بررسی مقایسه ای دلزدگی زناشویی بین زنان شاغل و خانه دار
  3. تعیین رابطه بین بهزیستی روانشناختی با دلزدگی زناشویی در زنان شاغل و خانه دار

فرضیه ها (سؤالهای تحقیق)

فرضیه های اصلی:

  1. بین بهزیستی روانشناختی زنان شاغل با زنان خانه دار تفاوت وجود دارد.
  2. بین دلزدگی زناشویی زنان شاغل با زنان خانه دار تفاوت وجود دارد.
  3. بین میزان بهزیستی روانشناختی و دلزدگی زناشویی زنان رابطه وجود دارد.

 

فرضیه های فرعی:

  1. بین بهزیستی روانشناختی با دلزدگی جسمانی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد.
  2. بین بهزیستی روانشناختی با دلزدگی عاطفی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد.
  3. بین بهزیستی روانشناختی با دلزدگی روانی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد.

 

تعریف متغیرها و اصطلاحات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ب.ظ ]




ب) اهمیت و ضرورت تحقیق………………………. 6

پ) هدف های تحقیق……………………………. 6

ت) سوال های تحقیق…………………………… 7

ث) تعریف متغیرهای تحقیق……………………… 8

فصل دوم: مبانی نظری تحقیق……………………. 11

مقدمه……………………………………… 12

الف) تاریخچه……………………………….. 13

1-1-2 تاریخچه اخلاق………………………….. 13

2-1-2 تاریخچه اخلاق حرفه ای…………………… 15

ب) ماهیت اخلاق حرفه ای……………………….. 18

1-2-2 تعریف اخلاق حرفه ای…………………….. 18

2-2-2 ویژگی های دانش اخلاق حرفه ای…………….. 26

3-2-2 نظام های عمده اخلاق حرفه ای……………… 29

4-2-2 اصول اخلاق حرفه ای……………………… 31

5-2-2 کدهای اخلاق تا منشور اخلاق حرفه ای………… 36

6-2-2 منشور اخلاق حرفه ای…………………….. 38

پ) اخلاق حرفه ای معلمان………………………. 41

عنوان                                             صفحه

1-3-2 اخلاق در حرفه معلمی…………………….. 41

2-3-2 اهمیت و جایگاه دوره متوسطه……………… 46

3-3-2 اخلاق معلم در دوره متوسطه……………….. 50

ت) پیشینه تحقیق…………………………….. 52

1-4-2 پژوهش های داخلی……………………….. 52

2-4-2 پژوهش های خارجی……………………….. 62

ث) چارچوب مفهومی……………………………. 66

فصل سوم: روش شناسی تحقیق…………………….. 69

الف) روش تحقیق……………………………… 70

ب) جامعه آماری تحقیق………………………… 70

 

پ) نمونه تحقیق……………………………… 71

ت) ابزار تحقیق……………………………… 71

1-3-3 روایی………………………………… 72

2-3-3 پایایی……………………………….. 72

ث) شیوه تحلیل داده ها……………………….. 72

فصل چهارم: یافته های پژوهش…………………… 75

مقدمه……………………………………… 76

الف) اطلاعات جمعیت شناختی نمونه پژوهش………….. 76

ب) بررسی سؤال های پژوهش……………………… 82

1-2-4 بررسی سوال شماره یک پژوهش………………. 82

2-2-4 بررسی سوال شماره دو پژوهش………………. 83

عنوان                                             صفحه

3-2-4 بررسی سوال شماره سه پژوهش………………. 89

4-2-4 بررسی سوال شماره چهار پژوهش…………….. 93

5-2-4 بررسی سوال شماره پنج پژوهش……………… 96

6-2-4 بررسی سوال شماره شش پژوهش………………. 101

7-2-4 بررسی سوال شماره هفت پژوهش……………… 104

8-2-4 بررسی سؤال شماره هشت پژوهش……………… 107

پ) یافته های جانبی پژوهش…………………….. 114

1-3-4 مقایسه دیدگاه معلمان زن و مرد در خصوص اهمیت مؤلفه ها   114

2-3-4 مقایسه دیدگاه معلمان با سطوح مختلف تحصیلات در خصوص اهمیت مؤلفه ها………………………………………… 116

3-3-4 مقایسه دیدگاه معلمان با سوابق مختلف تدریس در خصوص اهمیت مؤلفه ها………………………………………… 119

4-3-4 مقایسه دیدگاه معلمان شهرهای مختلف در خصوص اهمیت مؤلفه ها ………………………………………….. 123

فصل پنجم: نتیجه گیری………………………… 126

مقدمه……………………………………… 127

الف) نتایج بررسی سؤال های پژوهش………………. 127

ب) نتایج حاصل از بررسی یافته های جانبی پژوهش…… 137

پ) پیشنهادات پژوهش………………………….. 139

این مطلب را هم بخوانید :

ت) محدودیت های پژوهش………………………… 140

منابع……………………………………… 141

پیوست……………………………………… 146

مقدمه

امروزه در موارد بسیاری از علوم بین رشته ای صحبت می شود. یکی از این علوم دانش اخلاق حرفه ای است. این دانش از یکسو به اخلاق و تربیت اخلاقی افراد و از سوی دیگر به اقتصاد و تربیت حرفه ای آن ها وابسته است. علی رغم تأثیرات فراوانی که این دانش می تواند در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها داشته باشد اما چنان که باید و شاید بدان پرداخته نشده است. مقایسه‌‌ی وضعیت اخلاق حرفه‌ای در جهان صنعتی در دو حوزه‌ی معرفتی و اجتماعی، منزلت اخلاق حرفه‌ای در ایران باستان و جایگاه راهبردی اخلاق حرفه‌ای در آموزه‌های اسلامی  و منزلت اخلاق حرفه‌ای در تمدن اسلامی با وضعیت موجود بیانگر این واقعیت تلخ است که از وضعیتی مناسب شأن تاریخی خود در توسعه ی اخلاق حرفه ای برخوردار نیستم و این در حالی است که تاریخ فرهنگی و دینی این سرزمین حامل گنج های گرانباری از میراث غنی خود در این مورد است. عدم رشد اخلاق حرفه‌ای در مشاغل و سازمان‌ها و توسعه نیافتگی آن به عنوان یک دانش عوامل فراوانی دارد، که یکی از آن ها کم کاری در حوزه اخلاق پژوهی به طور عام و اخلاق حرفه‌ای به طور خاص است (قراملکی،1386: 23-22).

اخلاق حرفه‌ای یکی از مسائل اساسی همه جوامع بشری است. در حال حاضر، متأسفانه در جامعه ما در محیط کار کمتر به اخلاق حرفه‌ای توجه می‌شود. در حالی که در غرب سکولار، شاخه‌ای با عنوان اخلاق حرفه‌ای وجود دارد، ولی در جامعه دینی ما به اخلاق توجه کافی نشده است. جامعه ما نیازمند آن است تا ویژگی‌های اخلاق حرفه‌ای آشنا شده و برای تحقق آن فرهنگ‌سازی شود(امیری و همکاران،1389). به نظر می رسد در چارچوب فرهنگ ما، عملی کردن مسأله اخلاقی به بزرگان و علمای دینی، مربیان و مدیران در سطح فردی، سازمانی و اجتماعی وابسته است. شاید بتوان گفت چاره کار برای توسعه اخلاق، ترویج آن و نوعی فایده باوری یا قاعده نگری است. فایده باوری که مقید به مجموعه ای از ارزش ها، هنجارها و قواعد مقبولیت یافته است(خاکی به نقل از غلامی،66:1388). اما بین پیروی صرف از ضوابط اخلاقی و داشتن تعهد عملی نسبت به ضوابط اخلاقی سطح بالا نیز تفاوت زیادی وجود دارد. تعهدات اخلاقی مستلزم عملکرد اخلاقی است و ارتقاء معیارهای اخلاقی مستلزم دستیابی به استانداردهای مطلوب رفتاری است(کیانی و همکاران،81:1387).

هر حرفه ای دارای مجموعه پیچیده ای از دانش، معیارها و اخلاقیات مربوط به رسالت حرفه بوده و به اعتماد عمومی نیاز دارد. در این خصوص، مجموعه معیارهای اخلاقی و رفتاری به وسیله جامعه حرفه ای توسعه می یابد و اهمیت آن درک می شود. هر چند به نظر می رسد مفهوم اخلاق حرفه ای محدود به حرفه مندانی چون پژشکان، وکلا، حسابداران و مانند آنان باشد، اما به لحاظ تاریخی، همه حرفه هایی که از پایداری و اقبال برخوردار بوده اند داراری مجموعه ای از اصول کاری و اخلاق حرفه ای می باشند(اسفندیاری مقدم، حسنلو،48:1389). یکی از حرفه ای که در طول تاریخ مطرح بوده است، حرفه ی معلمی است. در طول تاریخ  انبیاء و الیاء الهی نه تنها به رعایت اخلاقیات سفارش نموده اند بلکه به عنوان معلم همه بشریت خود را ملزم به رعایت اخلاقیات می کرده اند. معلمان نیز در جامعه برای انجام رسالت خود مسئولیت های اخلاقی خاصی دارند که در حوزه اخلاق حرفه ای جای می گیرد.

الف) بیان مسأله :

اخلاق درفرهنگ لغت به معنی عادت، رویه، سجیه و… است. و در اصطلاح به آن دسته از صفات مثبت گفته می شود که با هنجار های جامعه همخوانی دارند. اخلاق به طور ساده شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آن گاه انجام صحیح و ترک ناصحیح است. به تعبیری دیگر، اخلاق معرفتی است که از افعال اختیاری انسان بر اساس یک سیر عقلایی شکل می گیرد. برخی نیز اخلاق را تدبیر انسان برای نفس خود تعریف کرده اند(قاسمی،1390:87). علامه مجلسی در تعریف اخلاق می گوید: «اخلاق ملکه ای نفسانی است که کار به آسانی از آن صادر می شود. برخی از این ملکات فطری و ذاتی اند و پاره ای از آن ها نیز با تفکر و تلاش و تمرین عادت دادن نفس به آن ها به دست می آیند.»(انجمن کتابداری قم،14:1386).

دانش ناظر به اخلاق از دو سطح معرفتی برخوردار است: علم اخلاق و فلسفه ی اخلاق. علم اخلاق دو رهیافت متمایز دارد: اخلاق حرفه ای و اخلاق کاربردی. اخلاق حرفه ای شاخه ای از اخلاق کاربردی است که به مباحث اخلاقی در حرفه می پردازد(قراملکی،1386: 11-10). برای فهم بهتر اخلاق حرفه ای ابتدا لازم است بدانیم که حرفه چیست؟ در تعریف حرفه چادویک[1] می گوید: « واژه حرفه به معانی گوناگونی به کار می رود. حرفه در معنای وسیع کلمه صرفاَ به معنای شغل یک شخص است اما در معنایی محدودتر به نوع خاصی از فعالیت اشاره می کند که: اولاَ شخص، همراه با آن دارای موقعیتی خاص می شود و ثانیاَ با اصول اخلاقی خاصی گره خورده است.» (چادویک،1381). به عقیده ی قراملکی اخلاق حرفه ای، حوزه ای تخصصی در دانش اخلاق است که به بیان مسئولیت های اخلاقی بنگاه ها و مشاغل و نیز تحلیل مسائل اخلاقی در کسب و کار می پردازد، نقش عملیاتی در حل معضلات اخلاقی در کسب وکار دارد(قراملکی،137:1382).

از قرن هفدهم میلادی و با وقوع نوزایش علمی و انقلاب صنعتی، زندگی بشر به شدت با تکنولوژی، صنعت، حرف و مشاغل گوناگون و جدید گره خورده و پیچیدگی این تحولات و درهم تنیده بودن بسیاری از حرف و مشاغل با سازمان موجب پدید آمدن شخصیت های حقیقی در جامعه امروزی شده است. همان گونه که افراد و شخصیت های حقیقی در قبال محیط، مسئولیت اخلاقی دارند، یک شخصیت حقوقی هم در روابط جاری خود با دیگر اشخاص حقیقی یا حقوقی و جامعه ای که به آن تعلق دارد، وظایف و تکالیفی اخلاقی بر دوش دارد(غفوری نژاد،1387:58). اخلاق حرفه ای نیز بر حسب تنوع حرف دامنه ی بسیار وسیعی دارد: اخلاق پزشکی، اخلاق آموزش و پرورش، اخلاق پژوهش و … . یکی از حرفه های مهم و تأثیر گذار در جامعه حرفه ی معلمی است. معلم کسی است که به منظور آموزش معین به یک عده دانش آموز یا دانشجو در یک مؤسسه تربیتی استخدام می شود(شعاری نژاد،1375:411). معلمان کلیدی ترین عنصر یک نظام تعلیم و تربیت هستند. اهمیت جایگاه و نقش معلم در تعلیم و تربیت تا آنجاست که برخی معتقدند معلم، کفایت و کارایی او آیینه تمام نمای کفایت و کارایی هر نظام آموزش و پرورش است.

مرور سوابق تحقیقات انجام شده نشان داد که ابراهیم نیا (1374) در پژوهشی تحت عنوان اثر تشکل های صنفی در شکل‌گیری اخلاق حرفه‌ای رانندگان برون شهری ایران، جوزفسون (1379) درپژوهشی تحت عنوان اصول اخلاق حرفه ای، عاملی (1381) در پژوهشی عنوان بررسی مبانی نظری اخلاق حرفه ای در اسلام، چادویک (1381) در پژوهشی تحت عنوان اخلاق حرفه ای، قراملکی و سیاری (1386) در پژوهشی تحت عنوان تحویلی نگری مانع ترویج اخلاق حرفه ای، فریور (1386) در پژوهشی تحت عنوان اخلاق حرفه مندی و پیشه وری در ایران باستان، قراملکی (1386) در پژوهشی تحت عنوان بر سر گنج، نخود ساز (1387) در پژوهشی تحت عنوان بررسی میزان کاربست مؤلفه های اخلاق حرفه ای در مراکز تربیت معلم شهرهای یزد و اصفهان، بهنام جام (1389) در پژوهشی تحت عنوان بررسی  وضعیت اخلاق حرفه ای آموزش اعضای هیأت علمی دانشگاه شاهد، یعقوبی(1389) در پژوهشی تحت عنوان مسئولیت اخلاق حرفه ای در آموزش مهندسی، قاسمی (1390) با پژوهشی تحت عنوان اخلاق حرفه ای، ضرورت یا انتخاب، ماریو (2002) با پژوهشی تحت عنوان «بازنگری کدهای اخلاق حرفه ای پزشکی قانونی آمریکایی- انگلیسی با ملاحظاتی برای طراحی کد و سقدین (2011) در پژوهشی تحت عنوان قابلیت انعکاسی- هدف خاص درس اخلاق حرفه ای معلمان در این حوزه تحقیقاتی را انجام داده اند.

معلم در  یک جامعه نقش بسیار مهمی دارد و آن تربیت نسل هاست. لذا نحوه ی عمل او در موقعیت های گوناگون می تواند تعیین کننده و اثر گذار باشد. این حرفه مهم در جامعه نیز همانند بسیاری از حرف نیاز به آن دارد که با اخلاقیات مربوط به حرفه خویش آشنا شود تا بداند که در موقعیت های  مختلف و چه بسا متعارض چگونه عمل کند و بتواند با استفاده از آن به حل مسائل مربوط به حرفه ی خویش بپردازد. با عنایت به مرور سوابق نظری و پیشینه تحقیق و با توجه به اهمیت فراوان نقش معلم در جامعه وهمچنین عدم وجود کدهای اخلاقی مصوب برای معلمان مسئله پژوهش حاضر «بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان دوره ی متوسطه» است و به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان دوره متوسطه چیست؟

ب) اهمیت و ضرورت تحقیق:

رفتار اخلاقی، لازمه ی کارکرد بسامان یک جامعه است. می توان حجت آورد که اصول اخلاقی همانند چسب افراد جامعه را در کنار هم و با هم نگه می دارد. اهمیت مباحث اخلاقی در آن است که تنها راه صلاح و فلاح جامعه در اخلاقمند کردن انسان هاست. در اینجا به برخی از فواید اخلاق حرفه ای معلمان اشاره می شود:

فواید نظری:

  • ایجاد زمینه ای جهت آگاهی و توجه مسئولان و برنامه ریزان در حوزه ی اخلاق حرفه ای معلمان
  • آگاهی معلمان نسبت به مؤلفه های اخلاق حرفه ای
  • ایجاد دانشی نو در حوزه ی معرفتی اخلاق حرفه ای معلمان

فواید عملی:

  • کمک به حل دوگانگی های اخلاقی در حرفه معلمی با ایجاد معیارهای اخلاقی که بتواند راهنمای آن ها را در موقعیت های متعارض باشد.
  • ایجاد معیاری برای وحدت بخشی به کار معلمان در حوزه اخلاق حرفه ای
  • ایجاد معیاری در جهت کمک به حل مسائل و مشکلات اخلاقی در حرفه ی معلمی
  • فراهم کردن زمینه جهت تدوین منشور اخلاق حرفه ای معلمان

پ) هدف های تحقیق :

هدف اصلی:

بررسی مؤلفه های منشور اخلاق حرفه‌ای معلمان دوره متوسطه استان سمنان

اهداف فرعی:

  • بررسی ماهیت اخلاق حرفه‌ای معلمان دوره متوسطه استان سمنان
  • بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه‌ای معلمان دررابطه با دانش‌آموزان در دوره متوسطه استان سمنان
  • بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه‌ای معلمان در رابطه با اولیاء مدرسه در دوره متوسطه استان سمنان
  • بررسی مؤلفه‌های اخلاق‌ حرفه‌ای معلمان در رابطه با والدین‌ دانش‌آموزان در دوره متوسطه استان سمنان
  • بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان در رابطه با جامعه در دوره متوسطه استان سمنان
  • بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان در رابطه با شخص معلم در دوره متوسطه استان سمنان
  • بررسی مؤلفه‌های اخلاق حرفه‌ای معلمان در رابطه با سازمان آموزش و پروش در دوره متوسطه استان سمنان
  • اولویت‌بندی مؤلفه‌های اخلاق حرفه‌ای در منشوراخلاق معلمان در دوره متوسطه استان سمنان

ت) سؤال های تحقیق :

سوال اصلی:

مؤلفه های منشور اخلاق حرفه ای معلمان در دوره متوسطه استان سمنان چیست؟

سوالات فرعی:

  • ماهیت اخلاق حرفه ای معلمان دوره متوسطه استان سمنان چیست؟
  • مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان در رابطه با دانش آموزان در دوره متوسطه استان سمنان چیست؟
  • مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان در رابطه با اولیاء مدرسه در دوره متوسطه استان سمنان چیست؟
  • مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان در رابطه با والدین دانش آموزان در دوره متوسطه استان سمنان چیست؟
  • مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان در رابطه با جامعه در دوره متوسطه استان سمنان چیست؟
  • مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان در رابطه با شخص معلم در دوره متوسطه استان سمنان چیست؟
  • مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان در رابطه با سازمان آموزش و پرورش در دوره متوسطه استان سمنان چیست؟
  • مهم ترین مؤلفه های اخلاق حرفه ای در منشور اخلاق معلمان در دوره متوسطه استان سمنان کدامند؟

ث)تعریف متغیر های تحقیق:

اخلاق ethics)): در لغت جمع خلق است، و خلق به معنی عادت، سجیه، طبع، مروت و دین است. نزد قدما اخلاق عبارت است از ملکه ای که طبق آن افعال انسانی بدون احتیاج به فکر و محاسبه و با

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ب.ظ ]




1-1- بیان مسأله ……………………………………………………………………………………………………………………. 2

1-2- اهداف تحقیق..………………………………………………………………………………………………………………. 4

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش…..……………………………………………………………………………………………. 5

1-4- سوالات تحقیق……..………………………………………………………………………………………………………….. 6

1-5- فرضیه های پژوهش………………………………………………………………………………………………………….. 6

1-6- تعاریف مفهومی و عملیاتی..……………….:……………………………………………………………………………. 7

1-6-1 اخلاق………………………….…..………………………………………………………………………………………… 7

1-6-2 اخلاق حرفه ای………………………….…..…………………………………………………………………………. 7

1 -6-3  بیانیه های اخلاقی……………..………………………………………………………………………………………………………. 8

1-6-4  ویژگی های حرفه کتابداری……………………………………………………………………………………………………………9

1-7- متغیرهای پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………….. 9

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

2-1- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………… 12                                      

2-2- اخلاق……………………………………………………………………….. …………………………………………………. 12

2-3- علم اخلاق………………………………………………………………………………………………………………………. 14

2-4- فلسفه اخلاق……………………………………………………………………………………………………………………. 15

2-5- اخلاق: رمز موفقیت شغلی…………..……………………………………………………………………………………. 16

                                                                  ادامه فهرست مطالب

       عنوان                                                                                          شماره صفحه

2-6- معیارهای ارزیابی نظریه های اخلاقی….………………………………………………………………………………. 16

2-7- اخلاق فردی……………………………………………………………………………………………………………………. 17

2-8- اخلاق شغلی……………………………………………………………………………………………………………………. 18

2-9- اخلاق حرفه ای……………………………………………………………………………………………………………….. 18

2-10- پنج نظام عمده اخلاق حرفه ای………………………………………………………………………………………… 21

2-11- منابع اخلاق حرفه ای………………………………………….………………………………………………………. 22

2-12- اخلاق حرفه ای کتابداری و اطلاع رسانی…………………………………………………………………………..22

2-13- قوانین اخلاق حرفه ای……………………………………………………………………………………………………. 24

2-14- اصول و قوانین اخلاقی در کتابداری و اطلاع رسانی……………………………………………………………. 26

 

2-15- اخلاق حرفه ای از دید کتابداران و متخصصان……………………………………………………………………. 28

2-16- اخلاق حرفه ای دو معنا دارد…………………………………………………………………………………………… 28

2-17- آثار فرا سازمانی اخلاق حرفه ای………………………………………………………………………………………. 28

2-18- مزیت وجود اخلاق حرفه ای…………………………………………………………………………………………… 29

2-19- حرفه چیست؟……………………………………………………………………………………………………………….. 29

2-19-1 ویژگی های حرفه……………………………………………………………………………………………………. 31

ادامه فهرست مطالب

عنوان                                                                                              شماره صفحه

2-19-2 ویژگی های حرفه کتابداری………..…………………………………………………………………………….. 32                                                       

2-20- کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی به منزله سازمان……………………………………………………………………. 33

2-20-1 سازمان……………………………………………………………………………………………………………………..33

2-21- کتابخانه چیست؟…………………………………………………………………………………………………………….34

2-21-1 اقسام کتابخانه ها………………………………………………………………………………………………………. 34

2-22- کتابداری چیست؟…………….…………………………………………………………………………………………… 35

2-23- کتابدار کیست؟………………………………………………………………………………………………………………. 35

2-24- کارکردهای حرفه کتابداری………………………………………………………………………………………………. 35

2-25- مدیریت و اداره کتابخانه و مراکز اطلاع رسانی..…………………………………………………………………. 36                                                                                 

2-26- برخی از ویژگی های اخلاقی کتابدار…………………….…………………………….………………………….. 37

2-27- اخلاق کتابداری……………………………………………………………………………………………………………… 39

2-28- اصول اخلاقی کتابداران آمریکا………………………………………………………………………………………… 39

2-29- مسئولیت ها و خط مشیهای اخلاقی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی…………………………………… 40

2-29-1 خط مشی های اخلاقی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در قبال جامعه………………………….. 40

2-29-2 مسئولیت های اخلاقی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در قبال کاربران………………………….. 41

 

ادامه فهرست مطالب

عنوان                                                                                              شماره صفحه

2-29-3 ارزشهای اخلاقی در مواجههه با کاربران………………………………………………………………………. 41

2-29-4 مسئولیت های اخلاقی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در قبال کتابداران و کارکنان……….. 42                                                    

 

این مطلب را هم بخوانید :

2-29-5 مسئولیت های اخلاقی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در قبال پدید آورندگان اثر…………… 42

2-29-6 مسئولیت های اخلاقی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در قبال حرفه……………………………. 43

2-29-7 مسئولیت های اخلاقی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در قبال کتابداران و کارکنان…………. 44

2-30- اصول اخلاقی کتابداران و اطلاع رسانان ایران…………………………………………………………………….. 44                                               

2-30-1 مسئولیت در قبال خود………………………………………………………………………………………………. 45                                                         

2-30-2 مسئولیت در قبال همکاران…………………………………………………………………………………………. 45

2-30-3 مسئولیت در قبال استفاده کنندکان……………………………………………………………………………….. 46

2-30-4 مسئولیت در قبال سازمان…………………………… …………………………………………………………….. 47

2-30-5 مسئولیت در قبال حرفه……………………………………………………………………………………………… 47

2-30-6 مسئولیت در قبال متخصصان سایر رشته ها…………………………………………………………………… 48

2-30-7 مسئولیت در قبال جامعه…………………………………………………………………………………………….. 49

2-31- مدیریت اخلاق در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی…………………………………………………………… 49

2-32- مفهوم منشور اخلاقی………………………………………………………………………………………………………. 50

2-33- تدوین بیانیه های اخلاقی………………………………………………………………………………………………… 52

 

ادامه فهرست مطالب

عنوان                                                                                              شماره صفحه

2-35- نمونه هایی از عهدنامه اخلاقی…………………………………………………………………………………………. 53

2-35-1 عهدنامه اخلاقی انجمن کتابداری امریکا……………………………………………………………………….. 53

2-35-2 عهدنامه اخلاقی انجمن کتابداری ایتالیا……………………………………………………………………………55

2-36- پیشینه پ‍‍‍ژوهش……………………………………………………………………………………………………………….. 57

2-36-1 پیشینه پ‍‍‍ژوهش در ایران……………………………………………………………………………………………… 57                                                                  

2-36-2 پیشینه پژوهش در خارج کشور……………… ………………………………………………………………….. 58

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

3-1- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………… 62

3-2- روش پژوهش………………………………………………………………………………………………………………….. 63

3-3- جامعه آماری……………………………………………………………………………………………………………………. 64

3-4- روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه……………..……………………………………………………………….. 68

3-4- ابزار و روش گردآوری اطلاعات…………………..……………………………………………………………………69

3-4-1 تعیین روایی  پرسشنامه……………..………..………………………………………………………………………..71

‌   3-4-2 تعیین پایایی  پرسشنامه………………………………………………………………………………………………… 71

3-5- روش تجزیه و تحلیل داده ها………………….…………………………………………………………………………. 72

 

ادامه فهرست مطالب

عنوان                                                                                              شماره صفحه

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش

4-1- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………… 74

4-2- تحلیل توصیفی دادها(ویژگی‌های جمعیت شناختی نمونه آماری)……………………………………………. 74                                                           

4-2-1 توزیع فراونی جنسیت……………………………………………………………………………………………………74

4-2-2 توزیع فراوانی سن………………………………………………………………………………………………………. 75

4-2-3 توزیع فراوانی وضعیت تاهل………………………………………………………………………………………… 76

4-2-4 توزیع فراوانی تحصیلات……………………………………………………………………………………………… 77

4-2-5 توزیع فراوانی سابقه کار………………………………………………………………………………………………. 78

4-2-6 توزیع فراوانی نوع استخدامی……………………………………………………………………………………….. 79

4-2-7 توزیع فراوانی تخصص شغلی………………………………………. …………………………………………….  80

4-3- آزمون نرمال بودن داده ها………………………………………………………………………………………………….. 81

4-4- آزمون فرضیات و سوالات تحقیق…………………………………………………………………………………………82

4-5- آزمون ضریب تاثیر (رگرسیون) میان متغیرهای پژوهش…………………………………………………………. 95

 

فصل پنجم: خلاصه یافته‌ها، بحث و نتیجه‌گیری و پیشنهادها

5-1- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………… 98

5-2- بررسی و تفسیر یافته های پژوهش و آزمون فرضیه ها……..……………………………………………….. 98

5-3- بحث و نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………….102

5-4- محدودیتهای پژوهش………………………………………………………………………………………………………. 105

 

ادامه فهرست مطالب

عنوان                                                                                              شماره صفحه

5-5- پیشنهادها………………………………………………………………………………………………………………………. 105

5-6- پیشنهادهای برای پژوهشهای آتی………………………………………………………………………………………..106

منابع و مأخذ ……………………………………………………………………………………………………………………………107

فهرست منابع فارسی………………………………………………………………………………………………………………….108

فهرست منابع انگلیسی……………………………………………………………………………………………………………….111

پیوست …………………………………………………………………………………………………………………………………..113

چکیده انگلیسی

فهرست جداول

عنوان                                                                                                   شماره  صفحه

جدول4-1- وضعیت افراد پاسخ دهنده از نظر جنسیت………………………………………………………………74

جدول4-2- وضعیت سن افراد……………………………………………………………………………………………….75

جدول4-3- وضعیت تاهل افراد………………………………………………………………………………………………76

جدول4-4- وضعیت تحصیل افراد………………………………………………………………………………………….77

جدول4-5- وضعیت سابقه کار……………………………………………………………………………………………….78

جدول4-6- نوع استخدامی……………………………………………………………………………………………………79

جدول4-7- تخصص شغلی…………………………………………………………………………………………………..80

جدول4-8- همبستگی دیدگاه کتابداران با سن………………………………………………………………………….82

جدول4-9- همبستگیدیدگاه کتابداران و تجربه کاری…………………………………………………………………83

جدول4-10- همبستگی دیدگاه کتابداران وسطح تحصیلات………………………………………………………..83

جدول4-11- همبستگی دیدگاه کتابداران وتخصص شغلی…………………………………………………………84

جدول4-12- همبستگی دیدگاه کتابداران وجنسیت……………………………………………………………………85

جدول4-13- همبستگی دیدگاه کتابداران وسمت……………………………………………………………………..85

جدول4-14- همبستگی دیدگاه کتابداران وشرایط استخدامی………………………………………………………86

جدول4-15- شناخت شاخص های مرکزی و پراکندگی آشنایی کتابداران…………………………………….87

جدول4-16- داده های توصیفی کتابداران در زمینه ضرورت آشنایی هر کتابدار با اخلاق حرفه‌ای……………………….88

جدول شماره 4-17- داده های توصیفی کتابداران در زمینه ضرورت وجود منشور اخلاقی در هر کتابخانه‌ای…………89

جدول4-18- نتایج آزمون فریدمن مربوط به اولویت بندی مولفه ها………………………………………………………………………91

جدول4-19- نتایج آزمون t مربوط به وضعیت جنسیت پاسخگویان……………………………………………………………………..92

جدول4-20- نتایج آزمون t مربوط به وضعیت سن پاسخگویان…………………………………………………………………………..92

جدول4-21- نتایج آزمون t مربوط به وضعیت تحصیلات پاسخگویان…………………………………………………………………92

جدول4-22- نتایج آزمون t مربوط به وضعیت تحصیلات پاسخگویان…………………………………………………………………94

 

ادامه فهرست جداول

عنوان                                                                                                   شماره  صفحه

جدول4-23- نتایج آزمون t مربوط به وضعیت شرایط استخدامی پاسخگویان……………………………………………………….94

جدول4-24- نتایج آزمون t مربوط به وضعیت سمت پاسخگویان……………………………………………………………………….95

جدول4-25- نتایج آزمون رگرسیون …………………………………………………………………………………………………………………95

جدول4-26- ضریب تاثیر اصول اخلاق حرفه ای بر دیدگاه های کتابداران…………………………………………………………….96

جدول شماره 5-1- ضریب همبستگی بین دیدگاه کتابداران کتابخانه‌های وابسته به آستان قدس رضوی  به اصول اخلاق

حرفه ای…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………98

بیان مسأله

مهم ترین متغیر در موفقیت هر سازمان، رعایت اخلاق می باشد. ماهیت حرفه­ی کتابداری و اطلاع رسانی خدمت به کاربران است، از این رو توجه به اخلاق حرفه ای لازم و ضروری است ( کاظم پور و همکاران، 1390: 795). مفهوم اخلاق حرفه ای پدیده ای نسبتاً نو در کتابداری است که اخیراً در کشور ما بسیار به آن توجه شده و این مقوله سرآغاز تحول و توجه جدید در کتابداری ایران خواهد بود و می توان انتظار داشت که در آینده نزدیک، بحث ها، کارگاهها و پژوهشهای بیشتری در این زمینه شکل خواهد گرفت.

در حرفه کتابداری قوانین و اصول معمولاً بر اعمالی اشاره دارد که انتظار می رود در جهت اهداف، مقاصد والزام­های حرفه ای باشد ( نشاط،111:1381) . از آنجا که کتابخانه های عمومی گنجینه دانش و فرهنگ رادر خود نگهداری ودسترس پذیر می­کنند و قلب تپنده جامعه محسوب می شوند ضروری است کتابداران و متخصصان اطلاع رسانی در این کتابخانه­ها خود را ملزم به رعایت اصول اخلاقی بدانند و با رعایت اخلاق حرفه­ای کتابداری که خود جزئی از آموزه های کتابداری است، برخوردی موثر و مناسب با مراجعان داشته باشند که این برخورد ها ی موثر خود نقطه آغازی برای جذب مراجعان به کتابخانه ها می ­شود. همواره کتابخانه های عمومی پذیرای اقشار مختلف افراد جامعه بوده اند که این خود انعطاف­پذیری کتابداران و اخلاق حرفه ای در خور و متناسب با مراجعان را می طلبد.

هر حرفه رفتار و تعهدات مربوط به خود را دارد که برگرفته از اساسنامه ی آن حرفه است. اخلاق حرفه‌ای، رفتار ارتباطی سازمان با محیط بر اساس حقوق، تعهدات و وظایف است. اخلاق حرفه‌ای به ما می‌گوید که یک سازمان همانند یک فرد تعهدات اخلاقی دارد، همان‌گونه که یک فرد اخلاقاً متعهد است دروغ نگوید، وفادار باشد و حسد نکند. در اخلاق حرفه‌ای می‌گویند سازمان هم تعهدات اخلاقی دارد (قراملکی،110: 1382). باید به اصول آن پایبند باشد. اخلاق حرفه‌ای مسئولیتهای اخلاقی سازمان در قبال محیط مستقیم و غیر مستقیم بوده و بر اصل «حق مردم» استوار است؛ یعنی مبتنی بر این باور است که «محیط حق دارد و سازمان وظیفه» .رسالت اخلاق حرفه‌ای به منزله دانش و آرمان عمده آن، حل مسائل اخلاقی و تبیین تعهدات و مسئولیتهای اخلاقی سازمانهاست. سازمانها در شناخت تعهدات اخلاقی خود در قبال محیط و نیز تشخیص و حل مسائل اخلاقی در کسب و کار، محتاج دانش تخصصی معیّنی بوده و این دانش همان اخلاق حرفه‌ای است (هس‌مر، 1377: 48).

اصول اخلاق حرفه‌ای، موضوعی است که اخیراً در ایران بسیار مورد توجه قرار گرفته است، به‌طوری که اکثر حرفه‌ها، از جمله حرفه کتابداری، با درک ضرورت و اهمیت آن، به‌دنبال تدوین منشور اخلاقی حرفه‌ای خود هستند.

سازمانها در شناخت تعهدات اخلاقی خود در قبال محیط و نیز تشخیص و حل مسایل اخلاقی در کسب و کار محتاج دانش تخصصی معینی هستند و این دانش همان اخلاق حرفه ای است. گرچه هیچ حرفه مندی نیست که بی نیاز از یک نظام اخلاقی باشد؛ اما چنین امری در حرفه های خدمت مداری چون کتابداری و اطلاع رسانی، نمودی مضاعف دارد. با این حال، کمبود برنامه های آموزشی در زمینه ی آموزش اخلاق حرفه ای به کتابداران محسوس است (ریسمانباف، 1388: 49).

از آنجایی که اصول اخلاقی، مسئولیت کتابداران را در قبال حرفه، خود، جامعه، متخصصان سایر حرفه ها، سازمان و استفاده کننده مشخص می کند، امید است کتابداران پیش از پیش، خود را به زیور اخلاق حرفه ای بیارایند تا در سایه نیک پنداری، نیک گفتاری و نیک کرداری به بند بند قوانین اخلاق حرفه ای جامه عمل بپوشانند و نیک نامی و خوش نامی حرفه کتابداری را تضمین کنند (اسفندیاری مقدم، حسنلو، 1389: 55). فهرست الزامات تعهدات اخلاقی که به صورت بایدها و نبایدها تدوین می شود، غالبا “قوانین اخلاقی” و یا ” آیین نامه­های اخلاقی ” نامیده می شوند. نه تنها سازمان­ها بلکه تشکل های حرفه ای نیز بر حسب تخصص های خود به تدوین قوانین و آیین نامه ها پرداخته اند (انجمن کتابداری ایران شاخه استان قم، 1386: 40).

اخلاق در کتابداری شامل دو مبحث است: اخلاق حرفه‌ای و اخلاق اطلاع‌رسانی که اولی به چگونگی به‌کارگیری اصول اخلاقی در تصمیمات و کارها به عنوان متخصصان اطلاع‌رسانی می‌پردازد و دومی به مبحث استفاده یا استفاده نکردن از اطلاعات مربوط می‌شود، که در پژوهش حاضر، مبحث اول در نظر است.

کتابخانه آستان قدس رضوی یکی از بزرگترین کتابخانه‌های ایران و خاورمیانه است که در شهر مشهد قرار دارد. این کتابخانه متعلق به آستان قدس رضوی می‏باشد تاریخ آغاز فعالیت این کتابخانه را ۳۶۳ هجری قمری برآورد کرده‌اند. تا سال ۱۳۹۰ تعداد کتابهای موجود در این کتابخانه ۳۰۰۰۰۰۰ نسخه برآورد کرده‌اند. تعداد کتاب‌های خطی موجود در آن تا سال ۱۳۹۰ بالغ بر ۸۱۰۰۰ نسخه بوده‌است که ۱۱۰۰۰ نسخه آن اهدایی از جانب آیت‏الله سید علی خامنه‌ای بوده‌است. کتابخانه های وابسته به آستان قدس رضوی از دو شاخه امور کتابخانه‌های شهر مشهد و کتابخانه‌های سایر شهرستانها تشکیل شده است. 19کتابخانه داخل شهرستان مشهد، شش کتابخانه در شهرستانهای استانهای خراسان رضوی و جنوبی، 15 کتابخانه در سایر شهرهای میهن اسلامی و یک کتابخانه در کشور هندوستان. که دارای 152 کتابدار می باشد.

این پژوهش سعی دارد تا به مفهوم اخلاق حرفه ای پرداخته و توجه کتابداران را به آن بکشاند تا با همت کلیه کتابداران این کمبود در حرفه اجتماع مدار کتابداری حل شود. که به بررسی دیدگاه کتابداران کتابخانه‌های وابسته به آستان قدس رضوی  به اصول اخلاق حرفه ای با توجه به سن، تجربه کاری، سطح تحصیلات، تخصص شغلی، جنسیت، سمت، شرایط استخدامی آنان پرداخته شده است.

1-2. اهداف تحقیق

1-2-1. هدف کلی

این تحقیق با هدف دستیابی به میزان آشنایی کتابداران کتابخانه‌های وابسته به آستان قدس رضوی با معیارهای اخلاق حرفه ای کتابداری و منشور اخلاقی می باشد.

1-2-2. اهداف جزئی

  1. میزان آشنایی کتابداران کتابخانه‌های وابسته به آستان قدس رضوی با اخلاق حرفه ای کتابداری و منشور اخلاقی
  2. اولویت­بندی اصول اخلاق حرفه­ای (مسئولیت در مقابل سازمان مربوطه، خود، حرفه، همکاران، استفاده کنندگان، متخصصان سایر رشته ها) از دیگاه کتابداران کتابخانه‌های وابسته به آستان قدس رضوی به چه صورت است.

در این پژوهش تلاش شده است ضرورت وجود اصول اخلاق حرفه ای مکتوب به عنوان منشور اخلاق حرفه ای، اهمیت، جنبه ها و سایر نکات مربوط به آن و اینکه کتابداران کتابخانه ها تا چه حد از آن آگاهی دارند و تا چه اندازه آن را رعایت می کنند و آیا ضرورت وجود آن را حس می کنند یا خیر، بررسی گردد.

1-3. اهمیت و ضرورت پژوهش

در سایت ایفلا ( فدراسیون بین المللی انجمن ها و موسسات کتابداری) قوانین اخلاقی و اطلاع رسانی چندین کشور وجود دارد در میان این کشورها نام کشورهایی مثل استونی و مالت نیز به چشم می خورد . با این حال در سایت ایفلا در مقابل نام ایران هیچ قانون اخلاقی وجود ندارد. چون شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و سیاسی کشورهای مختلف با هم تفاوت دارند، به نظر می رسد اصول اخلاقی پذیرفته شده از سوی متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی در شرایط مختلف نیز متفاوت باشد (اسفندیاری مقدم و حسنلو، 1389: 49).

در این تحقیق به بررسی میزان آشنایی کتابدارن با اصول اخلاق حرفه ای و اولویت­بندی اصول اخلاق حرفه­ای (مسئولیت در مقابل سازمان مربوطه، خود، حرفه، همکاران، استفاده کنندگان، متخصصان سایر رشته ها) از دیدگاه کتابداران کتابداران پرداخته شده است.

1-4. سوالات تحقیق

1- آیا بین دیدگاه کتابداران کتابخانه‌های وابسته به آستان قدس رضوی  به اصول اخلاق حرفه ای با توجه به سن، تجربه کاری، سطح تحصیلات، تخصص شغلی، جنسیت، سمت، شرایط استخدامی آنان ارتباط وجود دارد؟

2- کتابداران کتابخانه‌های وابسته به آستان قدس رضوی  تا چه میزان با اخلاق حرفه‌ای کتابداری آشنایی دارند؟

3- اصول اخلاق حرفه‌ای و بیانیه اخلاقی مدون و مکتوب برای کتابخانه‌های عمومی ضرورت دارد؟

4- اولویت بندی اصول اخلاق حرفه ای (مسئولیت در مقابل  سازمان مربوطه، خود، حرفه، همکاران، استفاده کنندگان، متخصصان سایر رشته ها) از دیدگاه کتابدران به چه صورت می باشد؟

1-5. فرضیه های پژوهش

1- بین دیدگاه کتابداران به اصول اخلاق حرفه ای با توجه به سن، تجربه کاری، سطح تحصیلات، تخصص شغلی، جنسیت، سمت، شرایط استخدامی آنان ارتباط وجود دارد.

2- کتابداران کتابخانه‌های وابسته به آستان قدس در خراسان رضوی با اخلاق حرفه‌ای کتابداری آشنایی دارند.

3- به نظر کتابداران، اصول اخلاق حرفه‌ای و بیانیه اخلاقی مدون و مکتوب برای کتابخانه‌های عمومی ضرورت دارد.

1-6. تعاریف مفهومی و عملیاتی

1-6-1. اخلاق[1]

اخلاق از ریشه خلق به معنای باطن و صفاتی که به رفتار و حالت انسان تعلق می­گیرد است. علم اخلاق به منزله یک دانش دارای ارزش فراوانی است، و در آثار عالمان غربی و اسلامی به آن توجه فراوانی شده است (عاملی، 1381: 19). اخلاق جمع خلق است که در قرآن هم آمده است. خلق: عادت، رویه، سجیه و امثال این‌ها ترجمه شده است (سازمان امور استخدامی کشور، 1379: 10). لازم به ذکر است که توجه کنیم معنای لغوی اخلاق مخصوص صفات نیک و پسندیده نیست بلکه شامل صفات زشت و بدی هم که در نفس ایجاد می شود نیز می‌باشد (انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران،شاخه استان قم، 1386: 14-13).

1-6-2. اخلاق حرفه ای[2]

دایره‌المعارف کتابداری و اطلاع رسانی اخلاق حرفه ای را چنین تعریف می کند: به مجموعه ای از کنش ها و واکنش‌های اخلاقی پذیرفته شده که از سوی سازمان‌ها یا مجامع حرفه­ای مقرر می‌شود تا مطلوبترین روابط اجتماعی ممکن را برای اعضای خود در اجرای وظایف حرفه‌ای فراهم آورد، اخلاق حرفه‌ای گویند. این اخلاق دربرگیرنده مجموعه‌ای از احکام ارزشی، تکالیف رفتار و سلوک و دستورهایی برای اجرای آنهاست ( آزاد، 1381: 111).

ضرورت‌های توجه به اخلاق در این حرفه عبارت‌اند از: 1)توجه به اخلاق پیش شرط پذیرش کتابداری به عنوان حرفه است، 2)کتابداری حرفه‌ای انسان مدار است، 3)کتابداری حرفه‌ای خدمت محور است، 4)رسیدن به کارکرد تعادلی کتابخانه در گرو توجه به اخلاق است، 5)بهره‌وری و موفقیت حرفه در گرو اخلاق است، 6)معنویت سازمانی نیز در گرو تعالی اخلاق سازمان است (قراملکی، 1390: 141).

1-6-3. بیانیه‌های اخلاقی

سازمان‌ها شیوه‌های مختلف در تدوین بیانیه اخلاقی دارند و به تبع این شیوه های گوناگون، نامهای متعددی نیز به میان آمده است: اصول اخلاقی، کد اخلاقی، منشور اخلاقی، عهد نامه اخلاقی، سند اخلاقی، مرام نامه اخلاقی، آیین نامه های اخلاقی و مانند آنها.

جامع ترین بیانیه اخلاقی سازمان را سند اخلاقی می نامیم. این سند دو بخش اساسی دارد: منشور اخلاقی سازمان و عهدنامه اخلاقی کارکنان سازمان. این دو بخش در بسیاری از اصول ارزشی اشتراک دارند؛ برای مثال احترام، صداقت، امانت داری و رازداری اصول مشترکی است که در هر دو بخش سند اخلاقی حضور دارند. این اصول را می توان به صورت فهرست در آغاز بیانیه قرار داد. این اصول در واقع کلید واژه های سند اخلاقی است و آمدن آنها در آغاز سند نقش شعاری، تزئینی و ارائه ی فهرست اخلاقیات در سازمان دارد. البته بسنده کردن سازمان به همین اصول اخلاقی، خطا و مبتنی بر تحویلی نگری است، اما بیان آنها در آغاز سند اخلاقی مفید است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]




1-3-اهداف تحقیق …………………………………………………………………………………….            5

1-3-1-اهداف کلی    …………………………………………………………………………..                   5

1-3-2-اهداف جزیی    ……………………………………………………………………….                       6

1-4-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق    ………………………………………………………………                                 7

1-5-سئوالات یا فرضیه های تحقیق    …………………………………………………………………                              9

1-5-1-سئوال کلی تحقیق    …………………………………………………………………                              9

1-5-2-سئوالات جزئی تحقیق    ……………………………………………………………                                   10

1-6-تعریف مفاهیم مطرح شده در تحقیق    ……………………………………………………….    12

1-6-1-تعاریف نظری    ………………………………………………………………………                       12

1-6-2-تعاریف عملیاتی    …………………………………………………………………..                           14

فصل دوم : بررسی ادبیات و بیشینه تحقیق    ………………………………………………………    16

2-1- مقدمه ………………………………………………………………………………………………. 17

2-2- مبانی نظری پژوهش ……………………………………………………………………………..                   17

2-2-1-مفهوم و ماهیت نیاز   ………………………………………………………………….                            17

2-2-1-1-اهمیت نیازها در زندگی انسان   ………………………………………… 19

2-2-1-2- نیازها از دیدگاه روان شناسان   ………………………………………. 19

2-2-1-3– نیازها از منظر اندیشمندان دینی   …………………………………      23

2-2-1-4- جمع بندی دیدگاه ها درباره نیازها   ……………………………………   23

2-2-2-آموزش متوسطه   ……………………………………………………………………..                        24

2-2-2-1-اهمیت آموزش متوسطه   ………………………………………………..  25

2-2-2-2-اهداف آرمانی دوره آموزش متوسطه   ……………………………… 25

2-2-3-کتاب درسی   …………………………………………………………………………                    26

2-2-3-1-تعریف و مفهوم کتاب درسی   ………………………………………..  26

2-2-3-2-نقش و کارکرد کتاب درسی   ………………………………………… 28

2-2-3-3-محتوا و ساختار کتاب درسی   …………………………………………. 28

2-2-3-4-ویژگی های کتاب درسی   …………………………………………….. 29

2-2-3-5-معیارهای کتاب درسی   ………………………………………………… 30

2-2-4-برنامه درسی   …………………………………………………………………………..                  31

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

2-2-4-1-نگرش های اساسی به برنامه درسی   ………………………………….     31

2-2-4-2-عناصر برنامه درسی   ………………………………………………………   32

2-2-5-محتوا   …………………………………………………………………………………..         35

2-2-5-1-مفهوم محتوا   ……………………………………………………………….                               35

2-2-5-2-ماهیت محتوا   ……………………………………………………………….                               35

2-2-5-3-چگونگی فرایند انتخاب محتوا   ……………………………………… 36

2-2-5-4-معیارهای انتخاب محتوا   ………………………………………………… 37

2-2-5-5-تناسب محتوا با نیازهای اجتماع   ……………………………………… 38

2-2-5-6-تناسب محتوا با نیاز فراگیر   …………………………………………….. 39

2-2-5-7-تناسب محتوا با ساختار دانش   …………………………………………. 40

2-3-مبانی تجربی پژوهش   ………………………………………………………………                                41

2-3-1-تحقیقات داخلی   …………………………………………………………..  41

2-3-2-تحقیقات خارجی   ………………………………………………………… 50

2-4-چهار چوب نظری پژوهش    ………………………………………………………   62

2-5-خلاصه و جمع بندی   ……………………………………………………………….                               63

فصل سوم : روش پژوهش   …………………………………………………………………………….                65

3-1-مقدمه   ……………………………………………………………………………………………….   66

3-2-روش پژوهش   …………………………………………………………………………………….       66

3-3-جامعه آماری   ……………………………………………………………………………………..      66

3-4-روش نمونه گیری   ………………………………………………………………………………..            66

3-5-ابزار گردآوری داده ها   ……………………………………………………………………….                      67

3-6-روایی   …………………………………………………………………………………………….            …   68

3-7-پایایی   ………………………………………………………………………………………………               68

3-8-شیوه جمع آوری داده ها   …………………………………………………………………….                         69

3-9-روش های آماری   …………………………………………………………………………………           69

فصل چهارم : تحلیل داده ها   ………………………………………………………………………….                   71

4-1-مقدمه                                    ………………………………………………………………………………………………..  72

4-2-توصیف شاخص های دموگرافیک پاسخگویان   …………………………………………. 72

این مطلب را هم بخوانید :

4-2-1-توزیع فراوانی و درصدی متغیر جنسیت در دانش آموزان   ………………..                 72

4-2-2-توزیع فراوانی و درصدی متغیر جنسیت در دبیران   …………………………       74

4-2-3-توزیع فراوانی و درصدی متغیر سن در دانش آموزان   ……………………             74

4-2-4-توزیع فراوانی و درصدی متغیر سن در دبیران   …………………………….   75

4-2-5-توزیع فراوانی و درصدی دانش آموزان به تفکیک ناحیه   ………………..                 76

4-2-6- توزیع فراوانی و درصدی متغیر معدل در دانش آموزان   ………………….               77

4-3- توصیف متغیرهای پژوهش   ………………………………………………………………….                            78

4-3-1-آماره های توصیفی نیازهای هشت گانه از دیدگاه دانش آموزان   ……..                             78

4-3-2-آماره های توصیفی نیازهای هشت گانه از دیدگاه دبیران   …………….                     80

4-4-بررسی سئوالات پژوهش   ……………………………………………………………………….                      81

4-4-1- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم     متوسطه تا چه اندازه با نیازهای مادی مطابقت دارد؟   ……………………………………………   81

4-4-2- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم   متوسطه تا چه اندازه با نیازهای معنوی  مطابقت دارد؟   …………………………………………………   82

4-4-3- از دیدگاه دبیران روان شناسی، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای مادی دانش آموزان مطابقت دارد؟ ………………………..     83

4-4-4- از دیدگاه دبیران روان شناسی، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای معنوی دانش آموزان مطابقت دارد؟  ……………………….      84

4-4-5- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای اخلاقی دینی مطابقت دارد؟   ………………………………………………   85

4-4-6- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای اجتماعی مطابقت دارد؟   ……………………………………………………  86

4-4-7- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای فرهنگی مطابقت دارد؟   …………………………………………………….. 87

4-4-8- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای روان شناختی مطابقت دارد؟   …………………………………………….  87

4-4-9- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای اقتصادی مطابقت دارد؟   ……………………………………………………. 88

4-4-10- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای مهارت مطابقت دارد؟   …………………………………………………….. 88

4-4-11- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای زیستی مطابقت دارد؟   ………………………………………………………  89

4-4-12- از دیدگاه دانش آموزان، محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای آموزشی- تربیتی مطابقت دارد؟   ……………………………………… 89

4-4-13- آیا ارزیابی دانش آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اخلاقی – دینی، با یکدیگر متفاوت است؟                  …      90

4-4-14- آیا ارزیابی دانش آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اجتماعی، با یکدیگر متفاوت است؟           ………….      91

4-4-15- آیا ارزیابی دانش آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای فرهنگی، با یکدیگر متفاوت است؟         ……………      92

4-4-16- آیا ارزیابی دانش آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای روان شناختی، با یکدیگر متفاوت است؟               ……      92

4-4-17- آیا ارزیابی دانش آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اقتصادی، با یکدیگر متفاوت است؟          …………..      93

4-4-18- آیا ارزیابی دانش آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مهارت، با یکدیگر متفاوت است؟         ……………      93

4-4-19- آیا ارزیابی دانش آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای زیستی، با یکدیگر متفاوت است؟        …………….      94

4-4-20- آیا ارزیابی دانش آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای آموزشی – تربیتی، با یکدیگر متفاوت است؟           ..      95

4-4-21- آیا ارزیابی دبیران و دانش آموزان از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اخلاقی – دینی، با یکدیگر متفاوت است؟                  …      95

4-4-22- آیا ارزیابی دبیران و دانش آموزان از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اجتماعی، با یکدیگر متفاوت است؟           ………….      96

4-4-23- آیا ارزیابی دبیران و دانش آموزان از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای فرهنگی، با یکدیگر متفاوت است؟          …………..      97

4-4-24- آیا ارزیابی دبیران و دانش آموزان از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای روان شناختی، با یکدیگر متفاوت است؟               ……      98

4-4-25- آیا ارزیابی دبیران و دانش آموزان از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اقتصادی، با یکدیگر متفاوت است؟           ………….      98

4-4-26- آیا ارزیابی دبیران و دانش آموزان از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مهارت، با یکدیگر متفاوت است؟        …………….      99

4-4-27- آیا ارزیابی دبیران و دانش آموزان از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای زیستی، با یکدیگر متفاوت است؟       ……………..      99

4-4-28- آیا ارزیابی دبیران و دانش آموزان از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای آموزشی – تربیتی، با یکدیگر متفاوت است؟            .     100

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری   …………………………………………………………………                       101

5-1-یافته ها   ……………………………………………………………………………………………..    102

5-2- بحث و نتیجه گیری   …………………………………………………………………………..                 104

5-3-پیشنهادها   ………………………………………………………………………………………….. 107

5-3-1- پیشنهادهای کاربردی   …………………………………………………………………                            107

5-3-2- پیشنهادهای پژوهشی   ……………………………………………………………….                              108

5-4-محدودیت ها   ……………………………………………………………………………………..     108

منابع   ……………………………………………………………………………………………………….       110

پیوست ها

  • مقدمه

در جریان رشد انسان، سال های حساسی وجود داردکه تاثیر خود را درتمام مراحل زندگی بر جای می گذارد. سال های نوجوانی از این دوران های مهم است. نوجوانی دوران گذار از مرحله کودکی به بزرگسالی است و مانند همه دوران های گذار، با مشکلات و تعارض ها و بحران هایی همراه است. به علاوه امروزه تغییرات زیستی، فن آوری، اقتصادی و اجتماعی در زندگی نوجوانان روی داده که منجر به ایجاد نیازهای متفاوت مخصوص این گروه سنی شده است. برآورده شدن مناسب این نیازها به نوبه خود سازگاری سریعتر و بهتر او را با آن ها میسر می سازد. در کنار بحران و تحولی که نوجوان در این دوره سنی تجربه می کند، عدم برآورده شدن این نیازها به شیوه مناسب مشکلات افزون تری را می تواندایجاد نماید. از این لحاظ توجه به شناخت این نیازها قدم اساسی در کمک به نوجوان در گذراندن این دوران است. خانواده و در سطح گسترده تر اجتماع بخصوص نظام آموزش و پرورش باید با شیوه ها و برنامه ریزی های مناسب، بهداشت دوران نوجوانی را برای آنان فراهم آورده و زندگی و شخصیت سالم تری را برای او رقم بزنند.

از طرفی برنامه و محتوای کتاب درسی، یکی از عناصر مهم نظام آموزش و پرورش است و در تحقق اهداف آموزش و پرورش نقش اساسی دارد. از آن جا که نظام آموزش و پرورش ایران متمرکز و برنامه، کتاب و معلم، محورهای اساسی آموزش و یادگیری اند و با توجه به آن که در بسیاری از موارد، کتاب درسی تنها رسانه آموزشی است که در اختیار معلم قرار دارد و فرایند تدریس و یادگیری تنها با اتکا به محتوای برنامه درسی، مفاهیم و ارزش های مطرح شده در آن صورت می پذیرد و از سوی دیگر، انواع ارزشیابی های تحصیلی، امتحانات و گزینش های متعدد بر مبنای محتوای کتاب های درسی صورت می گیرد، نقش کتاب به منزله ی برنامه ی آموزش بسیار مهم تلقی شده، جای تعمق، بررسی و تتبع فراوان دارد. بازنگری، تجدیدنظر و اصلاح برنامه و محتوای کتاب های درسی، زمینه رشد و پیشرفت تحصیلی را فراهم می آورد. محتوای مطلوب کتاب های درسی می تواند دانش آموزان را به چالش فکری وادارد و از جمود فکری و ذهنی رها سازد و پاسخگوی نیازمندی های عصر جدید انسان ها باشد. بنابراین کتاب های درسی باید از محتوای غنی و مناسبی برخوردار باشند تا بتوانند موجب تغییرات مطلوب در فراگیران گردند ( ملکی، 1389 ). لازم است این تغییرات به منظور تامین نیازهای آنان صورت گیرد؛ یعنی در جهت ایجاد نوعی از شناخت ها، عواطف، نگرش ها، ارزش ها، علایق و توانایی ها و عادات مطلوبی باشد که یادگیرنده را در پاسخگویی به نیازها و حل مشکلات فردی و اجتماعی خود یاری بخشد و در مجموع به رشد ابعاد مختلف شخصیت وی بینجامد ( میرزابیگی، 1389 ).

با توجه به آنچه بیان شده است هدف از این پژوهش بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روان شناسی سوم متوسطه با نیازهای مادی و معنوی دانش آموزان است.

 

  • بیان مسئله

سرمایه گذاری مادی و معنوی برای رشد سالم و تربیت صحیح کودکان و نوجوانان و جوانان، در واقع اساسی ترین و مهم ترین سرمایه گذاری خانوادگی، اجتماعی و مالی می باشد. این سرمایه گذاری از جنبه های مختلف انسانی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت می باشد. توجه به نوجوانان مستلزم تامین نیازهای زیستی، روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان می باشد. کمک نهادهای اجتماعی شامل ایجاد تسهیلات لازم اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در راستای اهداف فوق برای نوجوانان است ( احمدیان، 1388 ).

آموزش و پرورش در هر جامعه یکی از نهادهای تاثیر گذاری است که انتظار می رود به طور متوازن و متعادل به جنبه های مختلف وجودی انسان توجه داشته و زمینه ها و اسباب لازم را برای رشد همه جانبه ی دانش آموزان فراهم سازد. بنابراین در آموزش و پرورش امروزی نه تنها پیشرفت معلومات بلکه رشد شخصیت و سلامت روان دانش آموزان نیز ضروری به نظر می رسد ( رضایی، 1387 ).

از طرفی نوجوانی، یکی از چالش‌‌انگیزترین، تنش‌زاترین، جذاب‌ترین و در عین حال مشکل‌سازترین دوران زندگی هم برای نوجوانان و هم برای والدین، معلمان و متخصصان سلامت جامعه است.در عین حال، نوجوانی دوره‌ای با بهترین خوشی‌ها، تفریحات، تهییج‌ها، آرمان‌گرایی‌ها و خوش‌بینی‌هایی است که طی آن نوجوان لذت خودپیروی، استقلال، صمیمیت و برنامه‌ریزی برای آینده را می‏چشد و به اوج تحول جسمانی، عاطفی و ذهنی دست می‌یابد ( خدایاری فرد، 1388 ).

در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به خصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویش، کسب مهارت های اجتماعی لازم در دوست یابی، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای محیطی و شناخت زندگی سالم و موثر و چگونگی برخورد با آن ها، از مهم ترین نیازهای نوجوانان است. گروه سنی مشغول به تحصیل در این دوره بیشتر نوجوانان 19 – 14 سالگی می باشندکه توجه به نیازهای آنان مانند هر دوره دیگری دارای وظایف و تکالیف مشخصی است بدیهی است که اگر دانش آموزان از عهده این تکالیف و وظایف بر آیند به پختگی لازم در رشد و پیشرفت دست خواهند یافت و اگر دانش آموز از عهده تکالیف و وظایف خود در این دوره برنیامد رفتار ناپخته و رشد نکرده ای را از خود نشان می دهد. بنابراین کمک به آنان در رشد و گسترش مهارت های زندگی، افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات، حل مشکلات خود و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم ( ارتباط بین فردی، حل مسئله، کنترل خشم و ابراز وجود ) جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی موثر و سازنده در جامعه امری اساسی است ( اکبری، 1389 ).

تابا[1] نیاز را به صورت کلی فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب تعریف کرده است؛ از نظر وی نیاز در زمینه آموزش و یادگیری، بر حسب ویژگی ها، توانایی ها و یا نگرش هایی تعریف می شود که لازم است یادگیرنده و یا گروهی از یادگیرندگان از آن برخورداری باشد؛ ولی در حال حاضر فاقد آن هستند. براساس این تعریف، از اقدامات اصلی در تعیین نیازها، مشخص ساختن وضعیت فعلی یادگیرنده و یادگیرندگان مورد نظر است زیرا « برنامه های درسی » چنان طراحی می شوند که به یادگیری افراد می انجامد از آن جایی که سابقه یا پیشینه ی یادگیرندگان متفاوت است تشخیص خلا ها، نقایص و تفاوت ها در این زمینه حائز اهمیت است ( میرزابیگی، 1387 ).

یکی از ابزارهای مهمی که در اختیار آموزش و پرورش است کتاب های درسی است که می توان به وسیله آن روحیه پژوهش، نقادی و خلاقیت را در دانش آموزان ایجاد کرد. شواهد و تجربیات نشان می دهد که در کشور ایران، طراحی و تدوین برنامه های درسی از روش سنتی، موضوع مدار و کتاب تبعیت می کند و کمتر به فرایند یاددهی –  یادگیری توجه می کنند و بیشتر به محتوی تالیفی و انتقال معلومات توجه دارند. به بیان دیگر نگاه کارشناسان و مولفان کتاب های درسی به برنامه درسی پیش از آن که نگاهی فرایند مدار و رشد مدار و پویا باشد، نگاهی بدون تحرک، موضوع مدار و پایبند به انتقال معلومات است ( چایچی، 1382 ).

در فرایند برنامه ریزی درسی، عنصر هدف نقش بسیار اساسی و جهت دهنده به همه ی فعالیت های تربیتی و آموزشی دارد و پس از آن، عنصر محتوا به عنوان عنصر اساسی و هسته ی مرکزی برنامه های تعلیم و تربیتی همواره مورد توجه فلاسفه، عالمان و مربیان تعلیم و تربیت بوده است. این توجه ناشی از این حقیقت است که هر اندازه اهداف تعلیم و تریت جامع باشد و همه ی نیازهای فراگیران و جامعه را دربرگیرد، بدون داشتن محتوایی مناسب، امکان تحقق این اهداف وجود نخواهد داشت ( میرلوحی و همکاران، 1386 ).

بنابراین در انتخاب محتوا باید به معیارهای اهمیت، سودمندی، اعتبار، امکان پذیری، قابلیت یادگیری، نیاز به علایق دانش آموزان، انعطاف پذیری، توجه به ساختار دانش، خودکفایی و پایه بودن برای یادگیری مستمر و آموزش های بعدی توجه شود و نیز به ارتباط با زندگی و تجربیات روزمره و مسائل روز، ایجاد فرصت برای فعالیت و مهارت های چندگانه، تناسب با نیازها و موضوعات مهم جامعه، تناسب با پیشرفت های علمی و فن آوری و کمک به رشد همه جانبه فرد به عنوان معیارهای مهم در انتخاب محتوا دقت کافی مبذول داشت ( موریسون[2]، 1993 ).

با عنایت به موارد فوق و با توجه به این که در مورد نیازهای مادی و معنوی دانش آموزان و کتب درسی تحقیقی صورت نگرفته یا تحقیقات بسیار کمی در این زمینه صورت گرفته است. لذا، با توجه به علاقه پژوهشگر و اهمیت کتب درسی به ویژه در دوره متوسطه و اهمیت روز افزون آموزش روان شناسی و تاثیر انکار ناپذیر آن در رشد روانی، جسمی و عاطفی دانش آموزان دراین پژوهش به دنبال آن هستیم که بدانیم آیا محتوی کتاب روان شناسی توانسته است پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی دانش آموزان سال سوم متوسطه باشد. که در این راستا به برخی از نیازهای دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان شهرکرد از قبیل نیازهای دینی و اخلاقی، روان شناختی، زیستی،آموزشی و تربیتی، مهارتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اشاره خواهد شد.

 

  • اهداف تحقیق

1-3-1- اهداف کلّی

1-3-1-1- بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مادی دانش آموزان شهرستان شهرکرد از دیدگاه دبیران در سال1391.

1-3-1-2- بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای معنوی دانش آموزان شهرستان شهرکرد از دیدگاه دبیران در سال1391.

1-3-1-3- بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مادی دانش آموزان شهرستان شهرکرد در سال 1391.

1-3-1-4- بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای معنوی دانش آموزان شهرستان شهرکرد در سال1391.

1-3-2- اهداف جزئی

  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اخلاقی و دینی دانش آموزان.
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای فرهنگی دانش آموزان.
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اجتماعی دانش آموزان.
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای روان شناختی دانش آموزان.
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مهارت دانش آموزان.
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای زیستی دانش آموزان.
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اقتصادی دانش آموزان.
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای آموزشی و تربیتی دانش آموزان.
  • بررسی تفاوتارزیابی دانش‌آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اخلاقی- دینی.
  • بررسی تفاوتارزیابی دانش‌آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اجتماعی.
  • بررسی تفاوتارزیابی دانش‌آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای فرهنگی.
  • بررسی تفاوتارزیابی دانش‌آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای روان شناختی.
  • بررسی تفاوتارزیابی دانش‌آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مهارت.
  • بررسی تفاوتارزیابی دانش‌آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اقتصادی.
  • بررسی تفاوتارزیابی دانش‌آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای زیستی.
  • بررسی تفاوتارزیابی دانش‌آموزان دختر و پسر از میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای آموزشی و تربیتی.
  • بررسی تفاوت ارزیابی دبیران و دانش‌آموزان از میزان انطباقمحتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اخلاقی – دینی.
  • بررسی تفاوت ارزیابی دبیران و دانش‌آموزان از میزان انطباقمحتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اجتماعی.
  • بررسی تفاوت ارزیابی دبیران و دانش‌آموزان از میزان انطباقمحتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای فرهنگی.
  • بررسی تفاوت ارزیابی دبیران و دانش‌آموزان از میزان انطباقمحتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای روان شناختی.
  • بررسی تفاوت ارزیابی دبیران و دانش‌آموزان از میزان انطباقمحتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای اقتصادی.
  • بررسی تفاوت ارزیابی دبیران و دانش‌آموزان از میزان انطباقمحتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مهارت.
  • بررسی تفاوت ارزیابی دبیران و دانش‌آموزان از میزان انطباقمحتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای زیستی.
  • بررسی تفاوت ارزیابی دبیران و دانش‌آموزان از میزان انطباقمحتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای آموزشی- تربیتی.

 

 

  • اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

می دانیم که دوره نوجوانی و جوانی یکی از مراحل کمال انسان است و امکانات وجودی برای کسب صفات الهی که در خلقت آدمی مقرر شده در این دوره آماده می شود و فراگیرندگان امروز، شهروندان فردای جامعه محسوب می شوند که باید در ابعاد متفاوت رشد یابند و مهارت های لازم را کسب کنند. انسان های تک بعدی حاصل تربیت های یک بعدی هستند و انسان های جامع از طریق محتوای جامع تربیت می شوند، بنابراین محتوایی با اهمیت است که به ابعاد اساسی یادگیرنده توجه کند و آموزش آن گرایش های فطری فرد را پرورش دهد. اگر محتوا جنبه عقلی را رشد دهد ولی از رشد بعد معنوی و عبادی غفلت شود یا بعد اجتماعی را پرورش دهد ولی از بعد عاطفی غفلت کند محتوای مناسبی نیست.

از طرفی می دانیم کتاب درسی به عنوان یکی از رایج ترین وسایل یادگیری است ( مشایخ، 1388 ). که مورد استفاده دانش آموزان و معلمین می باشد و نقش مهمی در آماده کردن دانش آموزان برای زندگی دارد، با توجه به اینکه نظام آموزش و پرورش کشور نظامی متمرکز است و تمام برنامه ها و محتوای کتاب های درسی، توجه کافی مبذول داشت ( نژاداحدی انزلی، 1384 ).

کارایی و مناسب بودن کتاب های درسی یکی از شاخص های مهم مطلوبیت نظام آموزشی و ناکارآمدی و شکل بودن آن مساوی با ضعف نظام آموزشی است. از این جهت توجه به کتاب های درسی و رعایت اصول علمی در تدوین آن ها و توجه به نیازهای آموزشی در تالیف کتاب های درسی از چنان حساسیتی برخوردار است که وقت بسیاری از کارشناسان، برنامه ریزان، مولفان کتاب درسی و معلمان یا دبیران را به خود مشغول داشته، به گونه ای که هر ساله هزینه های زیادی صرف تغییر و اصلاح کتاب های درسی می شود ( ملکی، 1386 ).

محتوای کتاب های درسی باید هماهنگ با پیشرفت ها و تحولات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور توسعه یابد و اهداف، رسالت ها و برنامه ریزی خود را متناسب با نیازهای فراگیران، جامعه، تحولات جهانی ارتقا بخشد. برای این مهم ضرورت دارد از کم و کیف فعالیت ها شناخت حاصل نمود.

در بیان معیارهای انتخاب محتوا به معیارهایی چون تناسب محتوا با توانایی های ذهنی، تجربیات یا پیشینه، ویژگی های سنی، نیازها و توانایی های جسمی و هم چنین سازگاری با واقعیت های اجتماعی، ارتباط با مسائل روز و میراث فرهنگی و نهایتاً اعتبار واهمیت موضوع، ساختار رشته ی علمی، تعادلی از وسعت و عمق را می توان اشاره کرد ( میرزا بیگی،1387 ).

تناسب محتوا با نیازها و علائق دانش آموزان، از آن جهت دارای اهمیت است که یادگیری اساساً  فرایندی است که مستلزم کوشش و تلاش فراوان است و تدام چنین تلاشی تنها رهین علاقه و رغبت دانش آموز به محتوای درسی می باشد. به همین دلیل بسیاری از روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت بر آنند که تا با شناسایی رغبت ها، علایق و نیازهای دانش آموزان با شایستگی کفایت محتوا را تا حد زیادی فزونی بخشند ( فتحی واجارگاه، 1389 ).

با توجه به اهمیت نقش روان شناسی در ابعاد مختلف زندگی، اهمیت و ضرورت بررسی و تحقیق علمی در مورد محتوای کتاب روان شناسی از جهت انطباق با نیازهای‏ دانش آموزان قابل توجیه است. انجام یک تحقیق علمی در این زمینه دارای نتایجی است که در موارد مختلف ذیل‏ قابل استفاده و مورد بهره‏برداری خواهد بود.

  • نتایج این تحقیق برنامه‏ریزان آموزش روان شناسی و کارشناسان و مدیران برنامه‏ریزی‏ درسی و تألیف روان شناسی را در جهت تصمیم‏گیری در مورد تجدیدنظر و یا تغییرات موردی‏ روی کتاب موجود یاری می‏کند؛
  • زمینه‏های رفع اشکالات محتوایی و روشی حاصل از تحقیق را فراهم می‏آورد؛
  • نیازهای دفاتر ارزشیابی و امتحانات و نیز معلمان کلاسی را به در دست داشتن‏ جداول دوبعدی هدف-محتوای کتاب روان شناسی سوم متوسطه برآورده می‏کند؛
  • اطلاعات مربوط به فهرست مواد و تعداد تمرینها و فعالیت های کلاسی مربوط به‏ دانش‏آموز را در اختیار علاقه‏مندان قرار می‏دهد؛
  • اطلاعات لازم پایه برای انجام بررسی ها و تحقیقات بعدی در مورد برنامه و محتوای‏ آموزش روان شناسی این دوره به ویژه در زمینه ی تطابق محتوا و روشها با توانایی های ذهنی‏ دانش‏آموزان را فراهم می‏کند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]




سؤالهای پژوهش……………………………. 9

متغیرها ………………………………… 9

فصل دوم: پیشینه پژوهش

مقدمه…………………………………… 13

مفهوم برنامه درسی ……………………….. 13

سطوح برنامه درسی ………………………… 15

اهداف برنامه درسی ……………………….. 16

منابع تعیین هدفها ……………………….. 17

محتوا ………………………………….. 19

انتخاب محتوا ……………………………. 20

راهبردهای یاددهی یادگیری …………………. 20

طبقه بندی روشهای تدریس …………………… 21

ارزشیابی در برنامه ریزی درسی و آموزشی ……… 22

اصول ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ………………. 22

انواع ارزشیابی در برنامه درسی دوره پیش دبستان.. 23

آموزش و پرورش دوره پیش دبستان …………….. 24

ویژگی نوآموزان دوره پیش دبستان…………….. 25

هدفهای آموزشی در دوران اولیه کودکی…………. 32

اجتماعی شدن……………………………… 32

دستیابی به ارزشها………………………… 33

کسب صلاحیت فکری…………………………… 34

یادگیری نظامهای زبانی…………………….. 35

یادگیری راههای بیان خود…………………… 35

زیبایی شناسی…………………………….. 36

یادگیری مهارتهای جسمانی…………………… 36

کسب خودمختاری شخصی……………………….. 36

برنامه درسی مراکز پیش دبستانی……………… 37

جهت گیری هدفها در دوره پیش دبستانی…………. 39

 

اهداف آموزش و پرورش دوره پیش دبستانی……….. 40

محتوای برنامه درسی دوره پیش دبستانی ……….. 41

محتوای علوم طبیعی و اکتشاف در برنامه درسی…… 41

محتوای ریاضیات و حل مسأله…………………. 41

محتوای دینی و قرآنی………………………. 42

سوادآموزی و زبان آموزی با محوریت کاربرد…….. 42

هنر و خلاقیت با محوریت آفرینندگی……………. 42

اصل مهم در سازماندهی روش تدریس در دوره پیش دبستانی  42

اهمیت آموزش و پرورش دوره پیش دبستان………… 43

تعلیم و تربیت دوره پیش از دبستان از نظر دانشمندان بزرگ مغرب زمین 45

تفاوت کودکان در سنین پیش دبستان……………. 49

شخصیت…………………………………… 51

رشد اجتماعی کودک…………………………. 53

رشد عاطفی کودک…………………………… 55

رشد اخلاقی کودک ………………………….. 56

رشد معنوی کودک ………………………….. 57

رشد عقلانی کودک ………………………….. 58

نقش مهم بازی به عنوان محور اصلی برنامه درسی دوره پیش دبستانی 58

پیشینه خارجی…………………………….. 60

پیشینه داخلی…………………………….. 62

نتیجه‌گیری……………………………….. 67

 

فصل سوم: روش شناسی

مقدمه…………………………………… 69

جامعه آماری …………………………….. 69

حجم نمونه و روش نمونه گیری………………… 69

نوع پژوهش……………………………….. 69

ابزار پژوهش……………………………… 69

این مطلب را هم بخوانید :

روش تعیین پایایی و روایی ابزار پژوهش……….. 70

روش گردآوری اطلاعات……………………….. 70

روشهای آماری تحلیل داده ها ……………….. 70

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش

مقدمه ………………………………….. 73

سؤال 1 پژوهش…………………………….. 89

سؤال 2 پژوهش…………………………….. 91

سؤال 3 پژوهش…………………………….. 92

سؤال 4 پژوهش…………………………….. 93

سؤال 5 پژوهش…………………………….. 94

رتبه بندی تأثیر برنامه درسی در انواع رشد …… 96

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه…………………………………… 98

سؤال اول پژوهش…………………………… 98

سؤال دوم پژوهش…………………………… 99

سؤال سوم پژوهش…………………………… 100

سؤال چهارم پژوهش…………………………. 101

سؤال پنجم پژوهش………………………….. 102

نتیجه گیری کلی…………………………… 103

محدودیتهای پژوهش…………………………. 104

پیشنهادهای کاربردی ………………………. 105

پیشنهادهای پژوهشی………………………… 106

منابع…………………………………… 107

پیوست…………………………………… 112

مقدمه

نظام آموزش و پرورش از مهمترین سازمانهای پیچیده و اجتماعی هر کشور است که نقش بسزایی در رشد و پیشرفت جوامع ایفا می کند ثمربخشی این نظام از یکسو تبدیل کردن انسان‌های مستعد به انسانهای سالم و بالنده متعادل و رشد یافته است و از سویی تأمین کننده نیروی انسانی مناسب برای بخش‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. لازمه تحقق این اهداف در اجتماع ارائه تعلیم و تربیت صحیح و اصولی و برنامه ریزی دقیق برای آن است از این رو توجه به ضرورت آموزش و پرورش صحیح کودکان به عنوان آینده سازان جامعه امری بدیهی به نظر می رسد (صفوی، 1390).

آموزش و پرورش پیش دبستانی به عنوان اولین مرحله از آموزش و پرورش رسمی بستر مناسبی را برای رشد و شکوفایی شخصیت کودکان فراهم می‌آورند (ندیمی، 1387). از آنجایی که پایه های نخستین رشد شخصیت در سالهای اولیه زندگی کودک نهاده می شود شناخت ویژگی ها و نیازهای زیستی ذهنی، عاطفی، اجتماعی کودک توسط والدین و مربی و انتخاب بهترین روشها در جهت حُسن تأمین نیازها از مهمترین عوامل تکوین شخصیت کودک در این سنین به حساب آمده که توجه به آن امری مهم و ضروری می باشد.

رشد و تکامل کودکان در این دوره زمینه ساز موفقیت و پیشرفت آنان در مقاطع تحصیلی بالاتر زندگی می گردد و متعاقباً توسعه جامعه نیز نیازمند انسانهای رشد یافته و ماهر است در این میان توجه مسؤلان آموزش و پرورش به مراکز پیش دبستانی و رشد و شکوفایی شخصیت همه جانبه کودکان در این مقطع یک امر ضروری و مهم تلقی شده چرا که بی توجهی به مسائل و مشکلات دوره پیش دبستانی و عدم برنامه ریزی مفید و مؤثر با علایق و نیازهای کودکان در این سن اثرات مخربی را بر سلامت و شخصیت کودکان بر جای خواهد گذاشت.

 

بیان مسأله:

آموزش و پرورش رکن اساسی پیشرفت، توسعه و تعالی هر کشوری محسوب می شود. کودکان هر جامعه ای به عنوان آینده سازان، سرمایه های بالقوه ای هستند که در سایه تحصیل علم و دانش، پژوهش و شکوفایی استعدادها رشد صحیح و متعادل شخصیت هم خود و هم جامعه را در مسیر رشد و پیشرفت قرار خواهند داد و نظام آموزش و پرورش در تمامی مقاطع سنی و تحصیلی می تواند با برنامه ریزی صحیح و اصولی زمینه های تحقق چنین اهدافی را فراهم می‌آورد (ندیمی، 1378).

انسانها موجوداتی تک بعدی نبوده بلکه دارای ابعاد مختلف جسمانی، شناختی، عاطفی، اجتماعی می باشند و رشد و تکامل واقعی زمانی محقق خواهد شد که به تمامی ابعاد شخصیت انسان به طور هماهنگ توجه شود. درواقع پرورش که در حوزه آموزش و پرورش از جایگاه مهمتری برخوردار است، هدف آن هدایت رشد جسمانی و روانی یا به طور کلی هدایت رشد همه جانبه شخصیت پرورش یابندگان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا کردن استعدادهای آنان است (سیف، 1385).

برنامه های درسی در جریان آموزش و پرورش با توجه به ابعاد گوناگون رشد شخصیت در راستای دستیابی به اهداف آموزش و پرورش طراحی می‌گردد. این در حالی است که تمامی صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت بر این مسأله توافق دارند که سال های نخستین کودکی بهترین زمان برای پایه ریزی شخصیت مستحکم و اصولی است. لذا اهداف تعلیم و تربیت در این دوره باید پرورش کامل ابعاد شخصیتی یعنی قوای بدنی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی بوده باشد. فقط در سایه بهره مندی از چنین رشد متعادلی است که بستر کامل و متعالی وجود فراهم می شود (افروز، 1378).

بنابراین محیط های یادگیری باید به گونه ای طراحی شود که موجب توقف یا سکون فرد در یک مرحله خاصی نگردد، طرفداران نظریه برنامه درسی رشد گرا به تلفیق و اینکه رشد شناختی، اخلاقی، شخصیتی رابطه‌ای متقابل با یکدیگر دارند و اینکه یک بعد (مثلاً بعد شناختی) نباید موجب حذف ابعاد دیگر شود، توجه ویژه ای دارند (میلر، 1386).

پرورش عادات مفید در کودک به منظور تندرستی، پرورش رفتار اجتماعی مطلوب و تشویق کودکان به شرکت در گروهها و دسته های بازی، پرورش عواطف کودک کمک به بروز استعدادهای فطری کودکان، ایجاد حس اعتماد به نفس و امنیت خاطر در کودکان، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت کودکان، پرورش حس زیباشناسی در کودکان از اهداف مهم و ویژه این دوره می باشد (شکوهی، 1378).

بنابراین محتوای دروس ارائه شده برای این دوره باید در جهت رشد تمام ابعاد وجودی شخصیت و همچنین متناسب با اهداف ویژه تعلیم و تربیتی این دوره بوده باشد. بحث شخصیت ازجمله بحث های مهمی است که همگی به آن اذعان دارند و مخاطبین دوره پیش دبستانی نیز همچون سایر دورهای تحصیلی از افرادی با تفاوتهای فردی گوناگون و شخصیت های مختلف تشکیل شده اند که توجه منطقی و معقول به شخصیت و تفاوتهای شخصیتی کودکان جزئی از عدالت اجتماعی است که مورد تأکید بسیاری از متخصصان حوزه تعلیم و تربیت و سایرحوزه‌های علمی می باشد (شولتس، 1364).

درواقع کلیت مفهوم و به همین دلیل پیچیدگی واژه شخصیت موجب شده که هر مکتب روانشناسی تعریف خودش را ارائه دهد. نظریه‌های روان کاوی تا پدیدارشناسی یادگیری، پردازش اطلاعات و دیدگاه صفات از مهمترین مکاتبی می‌باشد که به مقوله شخصیت پرداخته اند. بعضی از این فرآیندها به جنبه‌های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی شخصیت، برخی به عکس‌العمل‌های رفتاری مشهود و برخی به فرآیندهای ناهشیار رفتار آدمی برخی به ارتباط های متقابل افراد با یکدیگر و نقش هایی که در جامعه بازی می کنند توجه نموده و شخصیت را بر این مبنا تعریف کرده اند. درواقع امتیاز مهم دیدگاه روان کاوی از بین دیدگاهها تأکید آن بر زندگینامه منحصر به فرد شخصیت فرد است که بررسی و آگاهی از آن را ارزشمند می سازد (برگ، 1385).

امروزه در نظام آموزش و پرورش کتابهایی در قالب انس با قرآن تدوین شده که فقط در راستای رشد شخصیت دینی و معنوی کودکان بوده و از توجه به سایر ابعاد رشد شخصیتی غفلت ورزیده است و همچنین بیشتر مفاهیم گنجانده شده در این کتابها به علت هماهنگ نبودن با توانایی های ذهنی و عقلانی کودکان اثرات نامطلوبی بر رشد شخصیت کودکان میگذارد (کاظمی، 1387)

پس ارائه محتوای مناسب درسی برای این دوره باید با تأکید بر رشد همه جانبه کودک در بعد جسمی، ذهنی، عاطفی، معنوی، اخلاقی و اجتماعی خصوصاً حول محور بازی که از ابعاد مهم فرآیند فعال کودکی در این زمینه می باشد تدوین گردد (کرتیس، 1386)

بنا بر کودکان دلیل اصلی وجود برنامه های پیش دبستانی هستند و یا به عبارت بهتر وجود آنهاست که برنامه ها را ایجاب می کند و برنامه ها برای آنهاست. بنابراین باید از کودک و قابلیت هایش نهایت استفاده را در جهت آموزش و پرورش او برد (ندیمی، 1387).

تحقیقات انجام شده در زمینه برنامه‌های درسی دوره پیش دبستان در سالهای اخیر نشان دهنده تأثیر برنامه های غنی و برنامه ریزی آموزشی و درسی مطلوب برای گروههای سنی مختلف کودکان در دوره قبل از دبستان است. مهمتر این که نتایج تحقیقات موید سرمایه گذاری بیشتر برای آموزش بهتر و برنامه‌های کیفی به علت کسب موفقیت‌های بیشتر کودکان در سال های تحصیلی بعد از گذرانیدن دوره پیش از دبستان است (کول، 1383).

چرا که آموزش و پرورش پیش دبستانی به عنوان درون دادی حساس هم از نظر رشد کلی یک فرد و هم از نظر تأثیر در پذیرش و نگهداری کودکان در سطوح ابتدایی، در سیاست ملی آموزش و پرورش اکثر کشورها، مورد تأکید فراوان قرار گرفته است (کول، 1383).

رشد پرورش مطلوب شخصیت کودکان بدون توجه به اصل مهم و اساسی که همان تعلیم و تربیت منطقی آنهاست میسر نخواهد بود. در این تحقیق محقق به دنبال این است که تا چه میزان برنامه‌های درسی دوره پیش دبستانی به رشد شخصیت اجتماعی، عاطفی، عقلانی، معنوی و اخلاقی کودکان توجه دارد؟

اهمیت و ضرورت مسأله:

اهمیت آموزش و پرورش پیش دبستانی از ابتدا بر همه دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت پوشیده نبوده است. تمام کسانی که به نحوی با مسائل آموزش و پرورش کشور ارتباط دارند به این نکته اساسی و بدیهی آگاهی دارند که حل مشکلات و معضلات آموزش و پرورش کشور به طور مستقیم به مسائل دوره پیش دبستانی بستگی دارد. در صورتی که با مسایل این دوره تحصیلی به طور جدی و همه جانبه برخورد نشود نباید امید چندانی به حل مشکلات دوره های بعدی تحصیلی داشت (ندیمی، 1387).

چرا که امروزه در بسیاری از نظامهای پیشرفته جهان مسأله آموزش و پرورش پیش دبستانی به عنوان یکی از پایه های اساسی تعلیم و تربیت پذیرفته شده و تقریباً در عمده تقسیم بندی های رشد، سن آموزش قبل از دبستان به عنوان یکی از مراحل تکوین شخصیت مورد تأکید قرار گرفته است که گسترش تعلیم و تربیت خردسالان در سنین پیش دبستان باید از جمله هدف های اساسی جهت گیری آموزشی این دهه باشد که بدون تردید این نوع آموزشی یکی از نیازهای مبرم ساخت شخصیت در کودکان است و به عنوان یک عامل قوی در ارتباط کودک با اجتماع تأثیر می گذارد. تا آنجا که ترس و نگرانی کودک را نسبت مدرسه از بین برده و انگیزه لازم جهت یادگیری را در او فراهم می آورد. برنامه های درسی این دوره باید از متن فلسفه و ارزش های حاکم بر تعلیم و تربیت سرچشمه گیرد و به عنوان عنصری از کل نظام تلقی شود. فراگیری و شمول عام داشته و انگیزه و آگاهی های لازم جهت شروع دوره بعدی تحصیلی را در کودکان فراهم آورد. پس ضروری است که برنامه آموزش و پرورش کودکان پیش دبستانی با توجه به نیازها و استعدادهای آنان طراحی شود (ندیمی، 1387).

رشد ارتباطات اجتماعی، آموزشی، مقدمات خواندن، نوشتن، حساب کردن پرورش ذوق کودکان، ایجاد فرصتهای تجربه برای یادگیری مسائل مربوط به تغذیه مناسب و اهمیت آن در رشد عمومی،‌ رشد جسمی، تربیت بدنی آشنایی با مهارت های خودیاری شخصی، افزایش مهارت های مربوط به تصور صحیح از خود، نحوه ارتباط با دیگران و مهمتر این که افزایش مهارت های مربوط به رشد زبان و آشنایی با فرهنگ و سنن مذهبی از مسائلی است که جزء ویژگی های رشدی کودکان این دوره می باشد (افروز، 1378).

جامعه ما در مسیر رشد و توسعه گام بر می دارد نیازمند آن است که اندیشمندانی در تمامی عرصه های علمی داشته به همین منظور توجه به استعدادها و تفاوت های شخصی آنها باید در سرلوحه برنامه های درسی دوره پیش دبستانی قرار گیرد. لذا برنامه های درسی این دوره از لحاظ محتوایی باید با توجه به نیازمندیهای فردی و گروهی کودکان تدوین شود (صفوی، 1390).

از آنجایی که کودکان برای پی ریزی آینده خود و اتخاذ تصمیمات صحیح در مورد آینده و سایر چشم اندازهایی که در زندگی دارند از شانس بیشتری نسبت به بزرگتران برخوردارند. توجه به توانایی ها و ویژگی های شخصیت آنها امری است اساسی، بنابراین اهداف آموزش و پرورش که برای دوره پیش دبستانی در نظر گرفته می شود بایستی هماهنگ با توانایی های ذهنی و عقلی کودکان بوده باشد (کاظمی، 1377). اما گاهی برنامه هایی که برای این دوره تدوین می شود به علت هماهنگ نبودن با ویژگی ها و علایق و نیازمندی های کودکان، آنان را از مسیر واقعی یادگیری دور می سازد که در نتیجه اثرات مخربی را بر سلامت روانی و شخصیت متعادل کودکان بر جای می گذارد.

آموزش و پرورش از مهمترین نهادهای اجتماعی می باشد که کیفیت فعالیت سایر نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی به چگونگی عملکرد آن بستگی دارد. درواقع سال های پنجم و ششم زندگی کودک را سال های کودکستانی و دوره آمادگی برای ورود به دوره دبستان یا دوره پیش دبستانی می‌نامیم. در این دوره است که کودکان برای ورود به دوره دبستان آماده می شوند و به بیان دیگر نقش نهاد خارج از محیط خانواده یعنی نقش کودکستان در رشد پرورش و یادگیری کودک اهمیت می یابد (قاضی، 1383).

لذا برنامه ریزی منسجم و هدفدار آموزش و پرورش ضرورت بیشتری پیدا می کند. درواقع ما امروزه می توانیم و نیازمندیم که بر مبنای اصالتهای فرهنگی خویش برنامه‌های نوین آموزش و پرورش پیش دبستانی را به کار گیریم و چون در یک کشور انقلابی و در حال توسعه بسر می بریم ضرورت دارد برای کودکانی که در محرومیت فرهنگی و اجتماعی روزگار می‌گذراند و اکثریت فرزندان این مرز و بوم را تشکیل می دهند برنامه هایی را ایجاد کنیم که بتواند مقدمات پر کردن شکاف وسیع محرومیت را فراهم کند نتایج این تحقیق اطلاعات ارزشمندی را می تواند در اختیار تصمیم گیرندگان تعلیم و تربیت، مربیان، مدیران و خصوصاً والدین قرار دهد.

اهداف پژوهش

هدف کلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ب.ظ ]




1-6-تعاریف مفاهیم 9

ب) تعاریف عملیاتی 10

فصل دوم(مبانی نظری و پیشینه پژوهش) 12

مقدمه 13

2-1-تاریخ و تربیت بدنی 13

2-1-1-تاریخ تربیت بدنی در ایران باستان…………………………………………………………………….14

2-1-2-برنامه های آموزش تربیت بدنی در ایران باستان…………………………………………………..14

2-2- اهمیت تربیت بدنی و ورزش در اسلام 15

2-3-1-اهداف برنامه درسی تربیت بدنی………………………………………………………………………18

2-3- تعریف تربیت بدنی و ورزش 17

2-4- طبقه بندی اهداف آموزشی 21

2-4-1-هدفهای آموزشی حوزه شناختی……………………………………………………………………….22

2-4-2-هدفهای آموزشی حوزه عاطفی………………………………………………………………………..22

2-4-3-هدفهای آموزشی حوزه روانی-حرکتی……………………………………………………………..23

2-5- مبانی برنامه درسی 24

2-5-1- مبانی فلسفی وتربیت بدنی 24

2-5-1-1-ایده آلیسم………………………………………………………………………………………………..24

2-5-1-2-رئالیسم …………………………………………………………………………………………………..25

2-5-1-3-ناتورالیسم………………………………………………………………………………………………..26

2-5-1-4-پراگماتیسم………………………………………………………………………………………………27

2-5-1-5-اگزیستانسیالیسم………………………………………………………………………………………..27

2-5-1-6-اسلام و تربیت بدنی……………………………………………………………………………………28

2-5-2- مبانی روانشناختی………………………………………………………………………………………….30

2-5-2-1-یادگیرنده…………………………………………………………………………………………………30

2-5-2-2-یادگیری………………………………………………………………………………………………….31

2-5-3- مبانی جامعه شناختی 32

2-5-3-1-نظریه کارکردگرایی…………………………………………………………………………………..32

2-5-3-2-نظریه تضاد……………………………………………………………………………………………….33

 

2-6- عناصر برنامه درسی 33

2-6-1-هدف های برنامه درسی………………………………………………………………………………….34

2-6-2-محتوای برنامه درسی……………………………………………………………………………………..35

2-6-3-اجرای برنامه درسی……………………………………………………………………………………….35

3-6-4-ارزشیابی برنامه درسی…………………………………………………………………………………….36

2-7- راهبردهای تدریس در برنامه درسی تربیت بدنی 37

2-8- پیشینه تجربی پژوهش 38

2-8-1-تحقیقات انجام شده در ایران……………………………………………………………………………38

2-8-2-تحقیقات انجام شده در خارج از کشور……………………………………………………………..45

2-8-3-جمع بندی تحقیقات انجام شده………………………………………………………………………..50

فصل سوم(روش تحقیق) 53

مقدمه 54

3-1- روش تحقیق 54

3-2-  جامعه آماری 55

3-3- نمونه آماری و تعیین حجم نمونه 55

3-4- ابزار گردآوری داده ها و چگونگی تدوین و ساخت آن 55

3-5- روائی و پایایی ابزارها و عملیات مربوط به محاسبه آنها: 55

3-6- ابزار تجزیه و تحلیل داده ها 56

3-7- شیوه گردآوری داده ها 56

فصل چهارم(تجزیه و تحلیل داده ها) 57

تجزیه و تحلیل داده‌ها 57

مقدّمه 58

4-1-توصیف شاخص های دموگرافیک……………………………………………………………………….59

4-1-1-وضعیت جنسیت آزمودنی ها…………………………………………………………………………..59

4-1-2-وضعیت سابقه خدمت…………………………………………………………………………………….60

4-1-3-وضعیت میزان تحصیلات………………………………………………………………………………..61

4-1-4-وضعیت سابقه فعالیت ورزشی………………………………………………………………………….62

4-1-5-وضعیت سابقه قهرمانی……………………………………………………………………………………63

این مطلب را هم بخوانید :

4-1-6-وضعیت نوع استخدام……………………………………………………………………………………..64

4-1-7-وضعیت تاهل……………………………………………………………………………………………….65

4-2: وضعیت متغیرهای تحقیق 65

4-2-1-وضعیت هدف های برنامه درسی تربیت بدنی در وضعیت موجود……………………………66

4-2-2-وضعیت هدف های برنامه درسی تربیت بدنی در حیطه دانش…………………………………67

4-2-3-وضعیت هدف های برنامه درسی تربیت بدنی در حیطه نگرش……………………………….68

4-2-4-وضعیت هدف های برنامه درسی تربیت بدنی در حیطه مهارتی………………………………69

4-2-5-نمره های متغیر هدف های برنامه درسی تربیت بدنی و مولفه های آن………………………70

4-2-6-بررسی توزیع متغیرهای تحقیق…………………………………………………………………73

4-3: بررسی فرضیه های تحقیق 74

4-3-1: میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه چگونه است………….76

4-3-2: میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه دانشی چگونه است………………………………………………………………………………………………………………………77

4-3-3: میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه نگرشی چگونه است………………………………………………………………………………………………………………………79

4-3-4: میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه مهارتی چگونه است………………………………………………………………………………………………………………………80

4-3-5: بین وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی در حیطه دانشی تفاوتی وجود دارد………………………………………………………………………………………………………………82

4 -3-6: بین وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی در حیطه نگرشی چه تفاوتی وجود دارد…………………………………………………………………………………………………….87

4-3-7: بین وضعیت موجود و اهداف برنامه درسی تربیت بدنی در حیطه مهارتی تفاوتی وجود دارد……………………………………………………………………………………………………………………….90

4-3-8: بین وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی در حیطه (دانشی، نگرشی و مهارتی) تفاوتی وجود دارد………………………………………………………………………………………94

4-3-9: بین رتبه اهداف برنامه درسی تربیت بدنی در سه حیطه (دانشی، نگرشی و مهارتی) چه تفاوتی وجود دارد…………………………………………………………………………………………………….96

4-3-10: بین اهداف برنامه درسی تربیت بدنی در سه حیطه (دانشی، نگرشی و مهارتی) در وضعیت موجود از نظر رتبه چه تفاوتی وجود دارد…………………………………………………………..97

4-3-11: بین اهداف برنامه‌درسی تربیت بدنی در سه حیطه (دانشی، نگرشی و مهارتی) در وضعیت مطلوب از نظر رتبه چه تفاوتی وجود دارد……………………………………………………………………..99

4-3-12: وضعیت اهداف برنامه‌درسی تربیت بدنی از دیدگاه دبیران تربیت بدنی مرد و زن چگونه است…………………………………………………………………………………………………………..100

4-3-13: وضعیت اهداف برنامه درسی تربیت بدنی از دیدگاه دبیران تربیت بدنی در رده های مختلف میزان تحصیلات چگونه است…………………………………………………………………………101

4-3-14: وضعیت اهداف برنامه درسی تربیت بدنی از دیدگاه دبیران تربیت بدنی در رده های مختلف سابقه خدمت تفاوت چگونه است……………………………………………………………………103

4-3-15: اهداف برنامه درسی تربیت بدنی از دیدگاه دبیران دارای سابقه فعالیت ورزشی چگونه است…………………………………………………………………………………………………………………….105

4-3-16: وضعیت اهداف برنامه درسی تربیت بدنی از دیدگاه دبیران تربیت بدنی در رده های مختلف سابقه قهرمانی چگونه است…………………………………………………………………………….107

4-3-17: وضعیت اهداف برنامه درسی تربیت بدنی از دیدگاه دبیران تربیت بدنی در رده های مختلف نوع استخدام چگونه است………………………………………………………………………………108

4-3-18: وضعیت اهداف برنامه درسی تربیت بدنی از دیدگاه دبیران تربیت بدنی متأهل و مجرد چگونه است…………………………………………………………………………………………………………..110

4-4- مهمترین اهداف در سه حیطه(دانش، نگرش و مهارت) از دیدگاه دبیران تربیت بدنی در دو وضعیت موجود و مطلوب کدامند………………………………………………………………………………112

4-4-1- مهمترین اهداف در حیطه دانشی، از دیدگاه دبیران تربیت بدنی در دو وضعیت موجود و مطلوب کدامند……………………………………………………………………………………………………….112

4-4-2- مهمترین اهداف در حیطه نگرشی، از دیدگاه دبیران تربیت بدنی در دو وضعیت موجود و مطلوب کدامند…………………………………………………………………………………………………….116

4-4-3- مهمترین اهداف در حیطه مهارتی، از دیدگاه دبیران تربیت بدنی در دو وضعیت موجود و مطلوب کدامند……………………………………………………………………………………………………….120

فصل پنجم(بحث و نتیجه گیری) 125

مقدمه 126

5-1- خلاصه تحقیق 126

5-2- بحث و نتیجه‌گیری 126

5-2-1- وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه دانش، از نظر دبیران تربیت بدنی متوسطه شهرکرمان چگونه است ……………………………………127

5-2-2- وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه عاطفی، از نظر دبیران تربیت بدنی متوسطه شهرکرمان چگونه است…………………………………..128

5-2-3- وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه مهارتی، از نظر دبیران تربیت بدنی متوسطه شهرکرمان چگونه است…………………………………..129

5-3- پیشنهادهای کاربردی پژوهش 130

5-4- محدودیتهای پژوهش 131

الف- در کنترل محقق: 131

ب- خارج از کنترل محقق: 131

5-5- پیشنهادهای پژوهشی 131

منابع 133

فهرست……………………………………………………………………………………………135

مقدمه

پیشرفت، توسعه و تعالی در هر جامعه ای زمانی مسیر و ممکن می شودکه مسئولان، برنامه ریزان و ­­سیاست گزاران جامعه، توجه اصلی و اساسی به کودکان و نوجوانان را سر لوحه کار خود قرار دهند. این امر مستلزم درک و شناخت ورزش آموزشگاه ها است. بدیهی است که تربیت بدنی و ورزش در این سنین نقش حیاتی ایفا می کند. نوجوانان از بازی و ورزش لذت می برند و در ورزش برای بیان احساسات و عواطف خود فرصت های خوبی می­یابند. علاوه بر این، از نظر رشد عقلی و اجتماعی در حین بازی ها،کودکان و نوجوانان با مسائل و مشکلات مختلفی روبرو می شوندکه با تلاش وکوشش در جهت حل آنها، قدرت و توانایی مقابله با مشکلات زندگی را بهتر فرا می‌گیرند و روح همکاری،گذشت و ایثار درآنها تقویت می شود به عبارت دیگر ورزش و بازی موجب تحول ذهنی کودکان می شود(کوزه چیان، 1377).

شاید در مورد تفاوت بازی و کار این تصور پیش آیدکه کار برای خود دارای هدف معین و مشخص است اما بازی و ورزش فاقد هدف و امری مهمل بشمار آید. اما امروزه روشن شده است بسیاری از هدف‌های اساسی تربیتی در بازی‌ها و ورزش‌ها موجود است و از طریق بازی‌ها و ورزش‌ها بصورت آموزش مستقیم و غیر مستقیم به هدف‌های اساسی تربیتی چون جسمانی، عقلانی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی می توان رسید(ذکائی و همکاران، 1380).

تربیت بدنی[1] به عنوان یکی از ارکان تربیت عمومی در دوران تربیت رسمی از جایگاه خاصی برخورداراست. اهمیت این امر مهم، در دوره متوسطه که از نظر  شکل پذیری شخصیت نوجوان دوران حساسی است، دو چندان می شود. از طرفی، چون تربیت نوجوانان یک جامعه در ابعاد مختلف بدنی، اجتماعی، ذهنی و روانی از طریق فعالیت های بدنی متناسب با شرایط رشد و وضع جسمانی بهتر می تواند در انسجام شخصیت آن ها مؤثر باشد؛ لذا آموزش تربیت بدنی از اهم وظایف آموزش و پرورش به شمار رفته و توجه جدی دست اندرکاران را به برنامه ریزی این امر مهم معطوف می دارد(عسگریان و همکاران، 1379) .

بسیاری از والدین و حتی مسئولان مدارس ما هنوز درباره ارزش واقعی بازی های ورزشی و ورزش به عنوان بخشی از برنامه تحصیلی دانش آموزان دچار ابهام و اشتباه‌اند، جملات گوش آشنای زیر که تکیه کلام بسیاری از والدین و اولیای بعضی از مدارس ماست بنحوی چنین برداشت اشتباهی را منعکس می سازد.«پسر جان به جای ورزش برو درست را بخوان». «محصل خوب که دنبال ورزش نمی رود»، «زنگ ورزش بچه ها بروند خانه هایشان»، « بچه ها به جای ورزش تو کلاس بمانند و ریاضی کار کنند» و« تو این مدرسه ورزش بی ورزش» . از نظر پویان‌فرد(1374) گویندگان چنین جملاتی و معتقدین به چنین فلسفه ای باید به این نکته واقف شوندکه بچه ها در همان ساعاتی که در پشت میز نشسته و به خواندن و نوشتن مشغولند و با کاغذ و مداد سرو کار دارند رشد و پرورش نمی یابند، بلکه اوقات دیگری که صرف گردش های علمی، اردوهای تربیتی و مهمتر از همه؛ صرف بازی در میادین و سالن های استخر و شنا می شود از لحاظ رشد و پرورش و یادگیری به مراتب از ساعات مذکور پر اهمیت تر است. مسئولیت تفسیر وتشریح  هدف های رشته تربیت بدنی برای دانش آموزان، اولیای آنها و سایرین بر دوش معلمان و کارشناسان تربیت بدنی نهاده شده و این کار بدون درک و شناخت روشن وکامل از هدفهای آموزش وپرورش، هدفهای دانش آموزان و هدفهای تربیت بدنی نمی تواند انجام پذیرد. از نظر کوزه چیان (1377) روندی که اکنون شاهد آن هستیم، بنا به دلایل زیادی از جمله ضعف بینشی و نگرشی مسؤلان و اعلام تعطیلی درس ورزش در این دوره، آن هم به دلیل نداشتن تمکن مالی، نقصان های کمی وکیفی از قبیل کمبود تأسیسات و اماکن ورزشی، فقدان تجهیزات لازم و اساسی برای ورزش ها به ویژه ورزش های پایه، کمبود شدید تخصیص هزینه سرانه ورزشی دانش آموزان، کمبود نیروی انسانی متخصص، کارآمد و ماهر ورزشی در این دوره و دیگر نارسایی ها موجب شده است که ورزش مدارس در یک حالت بی برنامگی، بی سازماندهی ، سرگردانی، روزمرگی و نداشتن یک استراتژی مشخص به سر برد. با توجه به اهمیت فوق العاده درس تربیت بدنی در مدارس هنوز دانش آموزان در بسیاری از مدارس فاقد معلم ورزش متخصص وکارآمد هستند.

در برنامه درسی تربیت بدنی، جهت گیری اساسی یاددهی – یادگیری، کسب و حفظ سلامتی برای دانش آموزان است؛ از این رو، اهداف آموزشی حیطه های سه گانه زیر را شامل می شود: الف- آگاهی های مورد نیاز ب- مهارت های ضروری ج- نگرش های مورد انتظار.

1-1- بیان مساله

برنامه‌ریزی‌درسی در میان دانش‌آموزان و دانشجویان، بیشتر به معنای تعیین برنامه‌ای زمانی برای خواندن دروس و کتاب‌هاست که به طور کلی با مفهوم علمی برنامه‌ریزی‌درسی متفاوت است. تعریف واحدی از برنامه‌درسی در میان صاحب‌نظران این علم وجود ندارد و هر کس بنا به تفکرات خود، تعریفی از برنامه‌ریزی درسی ارئه داده است. به طور کلی نگرش‌های اساسی به برنامه‌ریزی درسی به چند شاخه رشد فرایندهای ذهنی و عقلی، منطق‌گرایی علمی، تحقق خود، و تطابق و بازسازی اجتماعی قابل تقسیم است (ملکی، 1386). در زبان انگلیسی از برنامه‌ درسی بیشتر با عنوان Curriculum یاد می‌شود. برخی تعاریف برنامه درسی از دیدگاه اندیشمندان غربی برنامه درسی، شامل کلیه تجربه‌ها، مطالعه‌ها، بحث‌ها، فعالیت‌های گروهی و فردی و سایر اعمالی است که فراگیر تحت سرپرستی و راهنمایی مدرسه انجام می‌دهد. برنامه آموزشی نقشه‌ای است که در آن فرصتهای مناسب یادگیری برای رسیدن به هدفهای کلی وجزئی مربوط که برای دانش‌آموزان و مدارس در نظر گرفته شده‌اند. اما منظور از برنامه‌درسی در این پژوهش همان سندمکتوب است.

از نظر بینت[2] و همکاران (1983) تربیت بدنی به بخشی از تعلیم و تربیت عمومی گفته میشود،که از طریق فعالیت های جسمانی و حرکت از قبیل بازی، مسابقه، نرمش، ژیمناستیک، رقص و فعالیت‌های، مشابه اجرا می‌شود. وست و بوچر [3](2003) تربیت بدنی را به عنوان فرایند آموزشی تعریف کرده اند که در آن فعالیت‌های جسمانی به عنوان راهی برای کمک به دانش آموزان به منظور کسب مهارت‌ها، آمادگی، دانش و نگرش مثبت در جهت رشد مطلوب و تندرستی استفاده می شود. اهمیت درس تربیت بدنی، از دروس دیگری که در برنامه تحصیلی مدارس وجود دارد،کمتر نیست.

درس تربیت بدنی به عنوان یکی از بخش‌های متدوال در برنامه درسی مدارس، مشتمل برآموزش رشد، تقویت و مراقبت از بدن و حفظ آمادگی بدنی است. همچنین همه‌ی توانایی‌های شناختی و مهارت‌های حرکتی را از طریق ورزش، تمرین و انواع فعالیت‌های بدنی مثل: هنرهای رزمی و ایروبیک تقویت می‌کند. در ادامه به بخشی از فوایدی که مبین اهمیت درس تربیت بدنی است، اشاره میشود: 1-حفظ آمادگی بدنی: آمادگی بدنی یکی از مهمترین عناصر در سوق دادن زندگی به سوی یک شیوه زندگی سالم محسوب می‌شود. درس تربیت بدنی، به نقش هرفعالیت قاعده‌مند، منظم و دایمی در کسب این آمادگی اشاره دارد. 2-تقویت کننده اعتماد فراگیر:شرکت مستمر در ورزش‌های انفرادی،دونفره یا تیمی اعتماد به نفس را بالا می‌برد. 3-آگاهی درباره اهمیت سلامت و تغذیه:در کلاس های درس تربیت بدنی نه تنها درباره ی شرکت دربرنامه های تفریحات سالم و آمادگی جسمانی صحبت می شود،بلکه این کلاس ها منجر به ارتقای دانش درباره جنبه های مختلف بهداشت بدنی نیز میشود. 4-ایجاد روحیه جوانمردی و کار تیمی : شرکت در ورزش های تیمی و حتی دو نفره ، به ایجاد حس روحیه تیمی و گروهی در میان دانش آموزان منجر می‌شود. زمانی که دانش آموزان در ورزش های تیمی مشارکت می‌کنند، آنها می آموزند که چگونه خود را با وظایف دیگر هم تیمی ها سازگار نمایند. این فرایند کمک همه جانبه ای به مهارت‌های ارتباطی و همکاری با دیگران میکند. 5-توسعه مهارت های حرکتی: توانایی تمرکز برروی حرکت تابی راکت و حرکت صحیح و درست آن برای ضربه به موقع، مثالی از مهارت‌های حرکتی در کلاس های درس تربیت بدنی است. مشارکت در ورزش ها و فعالیت های کلاس درس تربیت بدنی، به تقویت پاسخ‌های سریع دانش آموزان کمک می‌کند. همچنین این درس با نظم دادن به حرکات بدن و ایجاد وضعیت صحیح بدن، به توسعه و هماهنگی عصبی عضلانی چشم و دست نیز می انجامد. 6-اهمیت رعایت بهداشت: کلاس‌های درس تربیت بدنی، شامل دروسی مرتبط با شناخت و اهمیت بهداشت و نظافت شخصی می‌شود. بنابراین به دانش آموزان در زمینه بهداشت و نگه داری از سلامت فردی در طول زندگی کمک می کند. 7-افزایش همه جانبه توانایی‌های شناختی: کلاس‌های درس تربیت‌بدنی به شناخت همه جانبه توانایی‌های دانش آموزان کمک می کند. زیرا آن‌ها از طریق شرکت در فعالیت‌های بدنی، درمورد ورزش‌های گوناگون اطلاعات و شناخت پیدا می کنند. 8-شکوفایی استعدادهای ورزشی: کلاس‌های درس تربیت بدنی، موقعیت خوبی را برای همه ی افرادی که علاقمند به مطرح شدن در جهان ورزش هستند به وجود می آورد. این کلاس ها برای استعدادهای ورزشی، موقعیت مناسبی را فراهم می آورد تا کشف و تجربه ی زمینه های مختلف ورزشی، رشته مورد علاقه خود را شناسایی کنند.9-تامین لدت و رفع خستگی: شرکت در کلاس‌های درس تربیت بدنی، علاوه بر فرصتی که برای یادگیری در زمینه‌های بهداشتی و دانش به وجود می آورد، موقعیت و فضای لازم را برای تفریحات سالم نیز به وجود می آورد. دانش آموزانی که در طول هفته از نوشتن و گوش دادن خسته شده اند، نیاز به یک فعالیت تفریحی مناسب برای فوق برنامه خود دارند. شرکت در ورزش و آمادگی بدنی کلاس‌های تربیت بدنی،ب ه عنوان یک فعالیت خوش آیند برای دانش آموزان محسوب میشود. 10-ارتقای زندگی سالم در بزرگ‌سالی:کودکانی که در سنین کودکی به اهمیت بهداشت و سلامتی پی می‌برند در طول دوره رشد و دوران بزرگسالی از اهمیت زندگی سالم آگاهی کافی دارند، بنابراین برنامه تربیت بدنی شامل انواع فعالیت های بدنی و ورزشی است. اطلاعات لازم را در زمینه‌ی اهمیت بهداشت و سلامتی در اختیار دانش آموزان قرار می دهد و به شکل گیری شخصیت افرادی آگاه و مطلع کمک می‌کند. وجود یک برنامه کامل و همه جانبه ی درس تریت بدنی، در تربیت افراد بزرگسال که روش زندگی سالم را به خوبی می دانند موثر است (رمضانی،1389). به رغم پیشرفت و توسعه برنامه‌های درسی تربیت بدنی در دنیا و بهره برداری مداوم از نظریه‌های برنامه درسی و الگوهای طراحی برنامه درسی،برنامه درسی تربیت بدنی درکشورما با پیشرفت علمی همراه نبوده است (اسماعیلی-1389). حال باتوجه به اهمیت این درس در نظام آموزشی و ضرورت پرداختن کودکان و نوجوانان به آن هماهنگی و انجام آن با سایر دروس برنامه آموزشی مدارس بیشتر شده است. در این میان تحقیقات زیادی در زمینه مشکلات درس تربیت بدنی انجام شده است اما فقدان یک تحقیق همه جانبه در حوزه برنامه درسی تربیت بدنی و ارزیابی آن از دیدگاه‌های مختلف به چشم می‌خورد.

با وجود تاکید بر ضرورت تربیت بدنی برای تعلیم و تربیت عمومی اگرچه تامین سلامت جسمانی و توجه به بهداشت فردی در اهداف زیستی آموزش و پرورش  آمده است و پرورش تن و روان و حفظ سلامتی جسمانی و ایجاد عادات بهداشتی در اهداف آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است. اما نگاهی به تاریخچه تربت بدنی در آموزش و پرورش ایران نشان می دهد در حالی که در سال 1306درس تربیت بدنی به طور رسمی و اجباری جزو برنامه درسی همه مقاطع تحصیلی اضافه شد اما به دلیل عدم پیش بینی منابع مالی و امکانات و نیروی متخصص اجرای آن در عمل صورت نگرفت مطالعات توصیفی نیز بیانگر کاستی‌هایی در اجرای برنامه‌های‌درسی تربیت بدنی در ایران است.

در گذشته تلاش زیادی برای برنامه‌‌‌ ریزی‌درسی تربیت بدنی در ایران صورت نگرفته و عدم برنامه ریزی‌درسی برای تربیت بدنی و بی توجهی به آن از طرف مسؤلان و والدین و حتی حذف معلم تربت بدنی به طور رسمی نشان‌دهنده آن است که توجه مناسب که شایسته آن باشد به این درس مهم توجه نشده است. با توجه به دلایلی که در اهمیت تربیت بدنی گفته شد ضرورت توجه به برنامه و تدوین برنامه درسی مناسب برای آن روشن میشود. چنین برنامه ای مرهون تحقیقاتی است که با روش‌های مختلف تحقیق اطلاعات لازم را برای مدیران فراهم کند زمانی می توان برنامه‌ریزی کرد که اطلاعات لازم را در اختیارداشت و وضعیت موجود توصیف شده باشد (اسمعیلی و همکاران، 1385). دانستن نگرش مربیان تربیت بدنی به عنوان مجریان اصلی برنامه درسی نسبت به برنامه درسی تربیت بدنی موجود در مدارس متوسطه می‌تواند زمینه ای فراهم نماید تا ضمن بررسی نقاط قوت وضعف برنامه درسی راهکارهایی برای برنامه ریزی صحیح،اصلاح و بهبود در این حوزه انجام دهند.

تحقیقاتی با عنوان بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دوره راهنمایی از دیدگاه معلمان و کارشناسان تربیت بدنی استان کرمان(دشتخاکی، 1391)، وضعیت برنامه درسی تربیت بدنی در مدارس متوسطه استان مرکزی(حقدادی، 1390)، بررسی نیازهای آموزشی درس تربیت بدنی و ورزش مدارس متوسطه ایران(رمضانی نژاد و همکاران، 1388)، مقایسه نیازهای جسمانی، مهارتی، شناختی و عاطفی دانش آموزان دختر مدارس ایران در درس تربیت بدنی و ورزش پرداختند. هدف آنها مقایسه اولویت نیازهای آموزشی دانش آموزان دختر در درس تربیت بدنی و ورزش در سه دوره تحصیلی(رمضانی نژاد و همکاران، 1391)، بررسی وضعیت اجرای درس تربیت بدنی در مدارس راهنمایی و متوسطه استان یزد(خاوری و یوسفیان، 1387) انجام شده است و جای پژوهشی که میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی دوره متوسطه را بسنجد و در دو وضعیت موجود و مطلوب مقایسه کند خالی است.

این تحقیق می کوشد با بررسی هدف‌های برنامه درسی در سه حیطه شناختی، عاطفی و روانی حرکتی، میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه را از دیدگاه دبیران تربیت بدنی شهرکرمان بسنجد و وضعیت موجود و مطلوب آن را با هم مقایسه کند.

1-2-اهمیت و ضرورت تحقیق

نظام تعلیم و تربیت یکی از مهم‌ترین نظام های اجتماعی است که الگوی ساختار اجتماعی معاصر آن‌را دربرمی گیرد. اگرچه تعلیم و تربیت یک نهاد دیرینه ی اجتماعی است که عمر آن به قدمت جوامع انسانی میرسد اما توانمندی های عصرجدید و در رأس آن تراکم  و انفجار اطلاعات و تورم فرهنگ این جایگاه پیشرفته را در سطح سازمان ها و نهادهای اجتماعی به تعلیم و تربیت داده است. تربیت بخش مهمی از نظام آموزش و پرورش هر جامعه را تشکیل می دهد و حرکتی است تکاملی و تدریجی به منظور هدایت فرد از آنچه هست به آنچه باید بشود. همانطور که ژان ژاک روسو اظهارکرده است، تربیت عملی است که میتواند فرد را در دایره‌ی استعدادهای فطری‌اش پرورش دهد و یا به گفته نقیب زاده کشاندن به سوی ارزش ها معنی حقیقی تربیت و هدف نهایی تعلیم و تربیت فرد است. به همین دلیل در مکتب انسان ساز اسلام تزکیه و تربیت بر تعلیم و تعلم مقدم است. از طرف دیگر تربیت بدنی بخشی از آموزش و پرورش رسمی و برنامه های مدرسه است که از طریق فعالیت ها، بازی ها و حرکات جسمانی برنامه ریزی شده به پرورش و رشد فرد کمک می کند. برنامه های تربیت بدنی در مدرسه در حقیقت بخش عملی تعلیم و تربیت عمومی است که فرد به وسیله شرکت درآن مجموعه ی وجودی (جسم و عقل و روح) خود را مورد تربیت قرار می‌دهد لذا هدف کلی تربیت بدنی کمک به پرورش قوای جسمانی،عقلانی،عاطفی و مهارت‌های اجتماعی است. با این توضیح در حقیقت تربیت بدنی به عنوان ابزاری مناسب برای تحقق اهداف و آرمان‌های آموزش و پرورش در جامعه است. از آنجا که داشتن جامعه ای فعال، پویا و سالم در گرو این است که کودکان و نوجوانانی که در مدارس تربیت می‌شوند در معرض برنامه‌درسی‌تربیت بدنی قوی و غنی از لحاظ محتوا قرار گیرند.بررسی اهداف برنامه درسی موجود این دانش را به ما می دهد که برنامه درسی موجود در چه حیطه هایی موفق بوده و درچه حیطه هایی کمبود و نیاز به اصلاح دارد.

1-3- اهداف تحقیق

هدف کلی این تحقیق بررسی میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه از دیدگاه دبیران تربیت بدنی شهرکرمان می‌باشد. در این راستا اهداف جزئی زیر برای رسیدن به هدف کلی پژوهش مطرح می‌شوند:

1-بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه شناختی و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب آن

2- بررسی اهداف  برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه  عاطفی و مقایسه وضعیت موجود و ومطلوب آن

3- بررسی اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه روانی حرکتی و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب آن

 

1-4-سوال‌های تحقیق:

سئوال‌های این پژوهش به شرح زیر است:

  • وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه‌درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه‌شناختی از نظر دبیران تربیت بدنی متوسطه شهرکرمان چگونه است ؟
  • وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه‌عاطفی از نظر دبیران تربیت بدنی شهرکرمان چگونه است؟
  • وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه‌روانی‌حرکتی از نظر دبیران تربیت بدنی شهرکرمان چگونه است ؟

 

1-6-تعاریف مفاهیم

الف)تعاریف مفهومی

تربیت بدنی[4]:« به آن وجه از آموزش و پرورش اطلاق می شود که می خواهد از طریق فعالیت های جسما نی از قبیل بازی های ورزشی، حرکات نرمشی، حرکات ژیمنا ستیک و سایر حرکات مربوطه حد اعلای زمینه را برای رشد و پرورش کامل ا ستعدادهای فرد فراهم آورد» (رضوی،1384).

آموزش تربیت بدنی: «یک دوره آموزشی است که از طریق تعادل و ارتباط منطقی با   فعالیت‌های فیزیکی هدف قرار داده می شود تا بهترین تکامل بالقوه فردی رشد و نمو فیزیکی و قابلیت های روانی- اجتماعی را شامل شود » (هاردمن، 2007).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ب.ظ ]




1-4-1. هدف کلی. 7

1-4-2. اهداف جزئی. 7

1-5. سؤالات یا فرضیه­های تحقیق.. 8

1-5-1.سوالات تحقیق. 8

1–6. تعاریف مفهومی و عملیاتی اصطلاحات   9

1-6-1. تعاریف مفهومی اصطلاحات. 9

1-6-2. تعاریف عملیاتی مفاهیم. 10

فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه­ی تحقیق

2-1. مبانی نظری.. 12

2-1-1.تاریخچه اینترنت در ایران. 12

2-1-2. یادگیری الکترونیکی. 13

2-1-2-1. شیوههای آموزش الکترونیکی. 15

2-1-2-2. انواع تعامل در یادگیری الکترونیکی. 16

2-1-2-3. چالشهای نظام آموزش الکترونیکی. 17

2-1-2-4. رویارویی با چالشها. 20

2-1-3. آموزش مجازی. 23

2-1-4-1. فناوری اطلاعات و آموزش و پرورش. 28

2-1-4-2. فناوری اطلاعات و سواد رایانه ای. 29

2-1-5. مدرسه هوشمند. 31

2-1-5-1. اهداف و مؤلفه های کلیدی مدارس هوشمند. 32

2-1-5-1-1. مدیریت و آموزش ـ یادگیری. 33

2-1-5-1-2. مدیریت و امور اداری. 34

2-1-5-1-3. افراد، مهارتها و مسئولیتها. 35

2-1-5-1-4. فناوری. 35

2-1-5-5. فرآیند. 35

2-1-5-1-6. سیاستها. 36

2-1- 5-2.اهمیت و ضرورت مدارس هوشمند. 36

2-1-5-3. ارکان مدرسه هوشمند:. 37

 

2-1-5-4. راهبردها و سیاستهای توسعه مدارس هوشمند. 38

2-1-5-5.دسته بندی مدارس هوشمند. 39

2-1-5-6. مشکلات اجرای طرح مدارس هوشمند. 40

2-1-5-7. تجهیزات هوشمندسازی مدارس. 42

2-1-5-8. تفاوت مدارس سنتی و هوشمند. 46

2-2. مدل سوات.. 48

2- 2-1. قواعد حاکم بر مدل سوات و ماتریس تحلیلی آن   49

2-3. تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از ایران   49

2-3-1. چکیده تحقیقات داخلی. 49

2-3-2. تحقیقات انجام شده در خارج از ایران. 58

2- 4. خلاصه وجمع­بندی.. 72

فصل سوم:روش تحقیق

3-1. روش پژوهش.. 74

3-2. جامعه آماری.. 74

3-3. حجم نمونه و روش نمونه­گیری:   74

3-4. شیوه گردآوری داده‌ها.. 75

3-5. ابزار گرداوری داده‌ها.. 75

3-6. روایی پرسشنامه.. 76

3-7. پایایی پرسشنامه.. 76

3-8. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها   77

فصل چهارم:روش تجزیه وتحلیل داده­ها

مقدمه.. 79

4 – 1 توصیف ویژگی‌های جمعیت شناختی پاسخگویان:   80

4-1-1- توزیع فراوانی معلمان بر حسب جنسیت. 80

4-1-2-  توزیع فراوانی معلمان بر حسب سابقه خدمت   81

4-1-3-  توزیع فراوانی معلمان بر حسب میزان تحصیلات   82

4-1-4- توزیع فراوانی معلمان بر حسب داشتن رایانه در منزل   83

4-1-5- توزیع فراوانی معلمان بر حسب ساعات استفاده از رایانه در کلاس   84

این مطلب را هم بخوانید :

4-1-6- توزیع فراوانی معلمان بر حسب موارد مختلف استفاده از رایانه در مدرسه. 86

4-1-7- توزیع فراوانی رضایت معلمان از سطح سواد رایانه‌ای مسئول تکنولوژی مدرسه. 87

4-1-8- توزیع فراوانی معلمان بر حسب میزان موافقت آنها با هوشمندسازی مدارس ابتدائی. 88

4-2- توصیف متغیرهای پژوهش.. 89

4-2-1- نقاط قوت هوشمندسازی مدارس ازدیدگاه معلمان   89

4-2-2-  فرصتهای هوشمندسازی مدارس ازدیدگاه معلمان   92

4-2-3- نقاط ضعف هوشمندسازی مدار س ازدیدگاه معلمان   96

4-2-4- تهدیدهای هوشمندسازی مدارس ازدیدگاه معلمان   98

4-3- بررسی سؤالهای پژوهش.. 101

4-3-1 بررسی توزیع متغیرهای پژوهش. 101

4-3-2- بررسی سؤالهای پژوهش. 101

4-4. محاسبه ضرایب اولیه، ثانویه و نهایی چهار متغیر اصلی پژوهش با توجه به مدل SWOT.. 109

4-4-1- محاسبه ضرایب اولیه، ثانویه و نهایی نقاط قوت هوشمندسازی مدارس با توجه به مدل SWOT. 109

4-4-2- محاسبه ضرایب اولیه، ثانویه و نهایی  فرصت های فرارو در هوشمندسازی مدارس با توجه به مدل SWOT. 110

4-4-3- محاسبه ضرایب اولیه، ثانویه و نهایی نقاط ضعف هوشمندسازی مدارس با توجه به مدل SWOT. 111

4-4-4- محاسبه ضرایب اولیه، ثانویه و نهایی  تهدیدهای فرارو در هوشمندسازی مدارس با توجه به مدل SWOT. 113

4-5-5- نقاط قوت هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان ابتدائی شهر کرمان، بر اساس اولویت چیست؟. 114

4-5-6- فرصتهای فرارو در هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان ابتدائی شهر کرمان، بر اساس اولویت چیست؟. 116

4-5-7- نقاط ضعف هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان ابتدائی شهر کرمان، بر اساس اولویت چیست؟. 117

4-5-8- تهدیدهای فرارو در هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان ابتدائی شهر کرمان، بر اساس اولویت چیست؟. 119

4-6.بر اساس مدل سوات، چه استراتژی(راهبردی) را می توان برای هوشمندسازی مدارس، پیشنهاد داد؟   120

 

 

فصل پنجم:خلاصه ونتیجه­گیری

5-1. بحث و نتیجه گیری ازیافته ها   127

5-1-1.ویژگیهای جمعیت شناختی پاسخگویان. 127

5-1-1-1.جنسیت. 127

5-1-1-2.سابقه خدمت. 127

5-1-1-3.میزان تحصیلات. 127

5-1-1-4.برخورداری ازرایانه درمنزل. 128

5-1-1-5. ساعات استفاده از رایانه درکلاس. 128

5-1-1-6. موارد مختلف استفاده از رایانه در مدرسه. 128

5-1-1-7.رضایت ازسطح سواد رایانه ای مسئول تکنولوژی    129

5-1-1-8.میزان موافقت با هوشمندسازی مدارس… 129

5-1-2.پرسشهای پژوهش.. 129

5-1-2-1. پرسش  اول. 129

5-1-2-2. پرسش  دوم. 131

5-1-2-3.پرسش  سوم. 132

5-1-2-4 .پرسش  چهارم. 133

5-1-2-5.پرسش پنجم. 134

5-1-2-7.پرسش هفتم. 135

5-1-2-8. پرسش هشتم. 135

5-2.راهبردها.. 136

5-4.  نتیجه گیری کلی.. 139

5-5.پیشنهاد پژوهشی.. 140

5-6.پیشنهاد کاربردی.. 141

5-7.محدودیتها.. 142

منابع فارسی.. 143

پیوست شماره 1 (پرسشنامه).. 149

پیوست شماره 2 (پایایی).. 159

2-2. پایایی نقاط قوت.. 162

2-3. پایایی فرصت  ها.. 164

2-4. پایایی نقاط ضعف.. 165

2-5.پایایی  تهدیدها.. 166

مقدمه

نگاهی گذرا به تحولات در عصرهای مختلف نشان می دهد، ارتباط نظام­های آموزشی در هر عصر با دگرگونی های آن عصر مرتبط بوده است. گذشتن از نظام آموزش های مکتب خانه ای در عصر کشاورزی، عبور از آموزش ارتباطات و فردگرایی، بیانگر تغییرات خواسته و ناخواسته در آموزش است چرا که نظام آموزشی هر عصر باید پاسخگوی نیازهای آموزشی آن عصر باشد (محمدی، 1388).

در عصر ما، که عصر انقلاب اطلاعات نامیده می شود، به کارگیری ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات راهکارهای نوینی را در بهبود و توسعه نظام آموزشی ارائه نموده که از نتایج آن استقرار مدارس هوشمند است. با پیدایش مدارس هوشمند در کشورهای پیشرفته مانند انگلستان و آمریکا از اوایل دهه 1960، فرصت­های جدیدی برای یادگیرندگان محروم از تحصیل فراهم شد تا دانش آموزان مدارس روستایی یا برون شهری بتوانند بدون نیاز به حضور فیزیکی معلم و به صورت اینترنتی فرآیند یادگیری را طی کنند.

نخستین مدرسه به صورت هوشمند در مالزی تأسیس شد و در واقع باید مالزی را مبتکر این طرح دانست. تجربه ی راه اندازی و اداره مدارس هوشمند در کشور ما برگرفته از نظام آموزش مالزی، به سال 1382 باز می گردد یعنی هنگامی که اولین دبیرستان غیرانتفاعی هوشمند (شهید آقایی)، در ایران تأسیس شد و در حال حاضر، اجرای طرح در بسیاری از دبیرستان­ها و مدارس ابتدایی شهرهای ایران توسعه یافته است.

با توجه به مطالبی که در قسمت های بعدی تحقیق آورده می شود و به برشماری ضرورت های ایجاد مدارس هوشمند می پردازد. هنوز تردید داشتن عده ای از معلمان و والدین در مؤثر بودن آن و همچنین مشکلاتی که در اجرای این طرح در کشور ما وجود دارد، ضرورت تحقیقات بیشتری را در این زمینه ایجاب می کند تا از تأثیراتی که هوشمندسازی در فرایند آموزش باقی می گذارد آگاه شده و با نگاه واقع بینانه تری به این مدارس نگریسته شود. در این تحقیق به بیان نقاط قوت، ضعف، فرصت­ها و تهدیدهای هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهر کرمان پرداخته تا زمینه­ای باشد که با دید واقع بینانه تری به این مدارس نگریسته و بتوانیم ضمن شناسایی ضعف­ها، آنها را اصلاح کرده و به تقویت قوت­ها بپردازیم.

 

1-2. بیان مسأله

مدرسه هوشمند، سازمانی است آموزشی با موجودیت فیزیکی و حقیقی که در آن دانش آموزان به شکل نوین آموزش خواهند دید (ناصری و مشهدیان، 1390). هدف، ایجاد یک ساختار منطقی و مناسب برای تلقین فناوری اطلاعات و ارتباطات و محتوای دروس به صورت هوشمند است به نحوی که فناوری اطلاعات و ارتباطات به صورت اساسی، مبنای یادگیری قرار می گیرد (شهامت و همکاران، 1371). در تعریف مدارس هوشمند ایران چنین آمده است: مدارس توسعه یافته­ای هستند که برای انتقال مفاهیم سنتی از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات کمک می گیرند. این ابزارها شامل: برنامه­های رایانه ای از جمله نرم افزا­های کاربردی نظیر اسلاید (پاورپوینت)، واژه نگار و صفحات گسترده و امکانات اینترنتی است (زمانی و همکاران، 1384).

یکی از مفاهیم بکار رفته در تعاریف مدارس هوشمند، فناوری اطلاعات می باشد که عبارت است از گردآوری، انتخاب، پردازش، ذخیره سازی و کاربرد اطلاعات در زمینه های مورد نظر و انتقال آنها از طریق کامپیوترهای چند رسانه­ای به طوری که حاصل آن  طراحی، انتخاب مواد آموزشی (دروس) و مدیریت فرایند یاددهی- یادگیری به صورت شبکه ای از یادگیرند­گان، یاددهندگان، کار­شناسان ، فن­سالاران رایانه می­باشد و نوع فضای آموزشی فناوری اطلاعات، پویا، زمان واقعی و مشارکتی است (ابراهیم زاده، 1385).

هم اکنون محور توسعه آموزش های الکترونیکی در اکثر کشورهای جهان، آموزش های مجازی می باشد. با توجه به حجم گسترده تقاضا برای آموزش از یک سو و ناتوانی نظام کنونی در پاسخگویی به آن و همچنین قابلیت های فراوان روش های نوین آموزش الکترونیکی از سوی دیگر، ایجاد و توسعه سیستم های آموزش الکترونیکی به امری ضروری و مهم بدل گردیده است (میرزایی و شعبانی نیا، 1392).

با توجه به عصر حاضر، که عصر انفجار اطلاعات و به روز بودن دانش است و حجم تقاضا برای آموزش گسترده شده و از طرف دیگر قابلیت های فراوان روش های نوین آموزش الکترونیکی نظرها را از آموزش سنتی به آموزش الکترونیکی کشیده، آموزش الکترونیکی هر چند مزیت های فراوان دارد ولی هنوز ایجاد آن در جامعه ما با کمبودها و مشکلاتی همراه است.

تحقیقات زیادی در حوزه آموزش و یادگیری الکترونیکی و هوشمند سازی مدارس انجام شده است (نقیب زاده، 1384/ ملینکس، 1380/ مهرمحمدی و ذوقی، 1383/ جلالی و حداد،1384/ علیزاده، 1385/ امام جمعه و ملایی نژاد و جزوی، 1386/ نادری و زاهدی، 1389/ نیرومند و بحت آوری، 1390) در پژوهش های خود به برشماری مزایای مدارس هوشمند و ضرورت به کارگیری آن پرداخته اند (اسفیجانی، 1381/ شواخی، 1382/ اسلامی و صدری ارجامی، 1383/ جلالی، 1384/ شهباز و سلیم آبادی، 1385/ جهانبخش و صالحی و کاشانی، 1386/ زمانی و عظیمی و محمودی و همکاران، 1387/ زمانی و همکاران، 1389/ علی نژاد، 1390 و1391/ رضایی­راد و همکاران، 1391) در پژوهش­های خود، ضمن بیان نقاط قوت و فرصت­های مدارس هوشمند از ضعف­ها و کمبود­های این مدارس سخن گفته و به ارائه راهکارهایی برای اصلاح ضعف­ها پرداخته اند همزمان با آن کم وبیش تقاضاهایی از طرف معلمان طرح می شود امابااین وجود تردیدهایی درزمینه گسترش وتوسعه آن نیز از سوی معلمان دراطراف کشور وجودداردبرای معلمان این سؤال پیش می آیدکه آیامدرسه هوشمند باعث تسهیل یادگیری می شود؟ آیا ارتباط اجتماعی دانش اموزان راتقویت می­کند یا تضعیف؟ آیا مهارت­های لازم برای استفاده ازمدارس هوشمند را دارند

ازسوی معلمان این سؤال ایجاد می شود که آیا یادگیری از طریق وسایل الکترونیکی، بهتر صورت خواهد گرفت یا خیر؟.

به طور کلی می­توان گفت استفاده از مدارس هوشمند هنوز جای سؤال و بررسی دارد و علیرغم پژوهشهای انجام شده، پژوهشهای بیشتری را می­ طلبد. حال سؤال اساسی این پژوهش این است: نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان که از نزدیک با این پدیده درگیر هستند؛ چیست؟ آیا آنها با هوشمندسازی مدارس موافقند؟

 

1-3. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

امروزه به دلایل مختلف ازجمله رشد فناوری­های رایانه­ای، انفجار دانش و نیاز به روز بودن آن، دیگر آموزش سنتی نمی­تواند آنچنان کارایی داشته باشد بنابراین نظرها به سوی آموزش الکترونیکی و مدارس هوشمند معطوف گردیده است. لذا این پژوهش به بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت­ها و تهدید­های هوشمند­سازی مدارس از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهرکرمان می­پردازد.

از آنجا که مدارس کنونی، توانایی ارتقاءِ یادگیری دانش­آموزان برای ایفای نقش مفیدتر را ندارند لذا برای تربیت دانش­آموزان مستعدتر برای زندگی منطقی، مدارس نیاز به تغییر دارند. مدارس باید شرایطی را که بچه­ها در آن زندگی می­کنند و مشغول به کار می­شوند در نظر بگیرند و آموزش­های خود را متناسب با نیازهای جامعه عرضه کنند(مرکز هدایت آموزشی، 1992). امروزه به علت رشد فناوری­های رایانه­ای، سرعت نقل و انتقالات اطلاعاتی و مسئله انفجار دانش اطلاعات به سهولت و سرعت می­تواند در اختیار همگان، قرار گیرد. تفاوت این امر بالارفتن سطح دانش متعارف دانش­آموزان است که هماهنگی با دوره­های آموزشی را به هم می­زند. در چنین شرایطی استفاده از فناوری­های اطلاعاتی و انفورماتیکی در مدارس هوشمند، امکان به روز کردن اطلاعات علمی و ارتقاء معلمان و تدریس ایشان را فراهم می­آورد(افضل خانی و قدس، 1390).

در کشورهای در حال توسعه، مدارس هوشمند به صورت حضوری برای جبران برخی از عقب ماندگی­ها نظیر شیوه­های ناکارآمد تدریس سنتی معلم محوری، کمبود کتاب­های درسی غنی و روزآمد، فقر سواد اطلاعاتی و رایانه­ای معلمان و دانش­آموزان، نیازهای روزافزون بازار کار به نیروی­انسانی کارآمد و مجهز به سواد فناوری در حال شکل گیری و توسعه است(زمانی و همکاران، 1389 ).

جامعه اطلاعاتی آینده، نیازمند افرادی است که بتوانند فناوری اطلاعات را خلاقانه در جهت رشد و توسعه به کار برند در این عصر بی بهره ماندن از دانش، بینش و مهارت­های به روز، به بیکاری نابرابری اجتماعی و در نتیجه پیدایی نارضایتی و تنش می­انجامد و بنابراین در این دوره بیش از هر زمان دیگر جوامع انسانی نیازمند توسعه انسانی می­باشد( مشایخ، 1390).

واقعیت­ها نشان می­دهند که استفاده از فناوری­های نوین در قرن 21، تاثیر عمیقی در زندگی اجتماعی انسان خواهد داشت یقیناً آموزش و پرورش نیز از این تغییرات مستثنی نخواهد بود. تحقیقات در آموزش این مطلب را بیان میکند که فناوری اطلاعات به شکلی عمده در نظام آموزشی منظم استفاده شده است( دلوز، 1380).

با توجه به کاربرد وسیع اینترنت، نیازهای آموزشی فارغ­التحصیلان مدارس، دانشگاه­ها و مراکز آموزشی نیز طبعاً متفاوت شده  و باید مهارت­های لازم در این خصوص را فرا گیرند (احمدی و ویرجینیاری، 1382) با توجه به دلایل بالا که ضرورت ایجاد مدارس هوشمند را بیان می کندهنوز تردید داشتن عده­ای از معلمان و والدین در موثر بودن آن، و همچنین مشکلاتی که در اجرای این طرح در کشور ما وجود دارد از جمله مشکلات پیش روی مدارس هوشمند است.

(صدری ارحامی، 1383) مسائل فرهنگی را به عنوان عامل مشکل ساز در اجرای طرح یادگیری الکترونیکی میداند. مسائلی از قبیل مقابله و مخالفت افراد در استفاده از روش­های نوین در برابر روش­های سنتی آموزش، وجود مشکلات خاص یادگیری الکترونیکی شامل: بستر مخابراتی در ایران، عدم وجود نرم­افزار آموزشی مناسب و هزینه سخت افزاری مناسب می­تواند پیاده سازی طرح را با مشکل روبرو کند.

مهمترین شرط پیشرفت در هر زمینه، شناخت مشکلات وکمبودها و برنامه ریزی برای مقابله با آنهاست. تغییر شرایط نامناسب آموزشی و الکترونیکی در ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. از این رو مقاله حاضر به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای هوشمندسازی مدارس میپردازد. نتایج به دست آمده در جهت برنامه ریزی آینده و اجرای بهتر طرح به مسئولین و دست اندرکاران آموزشی،کمک خواهدکرد و از آنجا که مدارس هوشمند در ایران نوپا هستند، برای گسترش و فعالیت بهتر آنها لازم است نقاط قوت و فرصت­های آن شناخته شده تا انگیزه برای فراگیرشدن فراهم شود. با شناسایی فرصت­ها و قوت­ها مدیران سعی خواهندکرد تا با الگوگیری از این مدارس،کلاس های خود را به فناوری مجهز نمایند. در ضمن اینکه با تجهیز مدارس،مرزهای دانش ازکتابهای درسی فراتررفته و شیوه­های تدریس و یادگیری از حفظیات و به خاطرسپاری محض به تفکر انتقادی و ارزیابی منابع اطلاعاتی گسترش خواهد یافت. نتایج به دست آمده از این پژوهش به مسئولان آموزش و پرورش کمک خواهدکرد تاضمن شناسایی وضعیت این مدارس، درپی رفع نقاط ضعف آنها باشند و با برنامه ریزی صحیح و مطلع شدن از دیدگاه معلمان و دانش آموزان، تهدیدها را به فرصت­ها تبدیل کنند. از سوی دیگر، تأسیس مدارس هوشمند هزینه بر است و لازم است هرگونه سرمایه­گذاری در این مورد سنجیده و حساب شده  و با توجه به نتایج پژوهش انجام گیرد تا از صرف زمان و هدردادن هزینه­ها جلوگیری شود.

بنابراین وجود این قبیل مسائل و مشکلات، ضرورت تحقیق و پژوهش بیشتر در این زمینه را ایجاب می­کند تا از تأثیری که این مدارس در فرایند آموزش باقی می­گذارند آگاه شده و با نگاه واقع بینانه­تری به این مدارس نگریسته تا بتوانیم ضعف­ها را اصلاح و قوت­ها را تقویت کنیم.

1-4. اهداف­ تحقیق

1-4-1. هدف کلی

بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت­ها و تهدیدهای هوشمند سازی مدارس ابتدایی کرمان از دیدگاه معلمان.

1-4-2. اهداف جزئی

در این راستا اهداف جزئی زیر برای رسیدن به هدف کلی پژوهش مطرح می­شوند

  • بررسی نقاط قوت هوشمند سازی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر کرمان.
  • بررسی نقاط ضعف هوشمند سازی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر کرمان.
  • بررسی فرصت­های هوشمند سازی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر کرمان.
  • بررسی تهدیدهای هوشمند سازی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر کرمان.

 

1-5. سؤالات­ یا فرضیه­های تحقیق

1-5-1.سوالات تحقیق

توجه به سوال­های این پژوهش که در راستای دستیابی به اهداف پژوهش مطرح گردیده به شرح زیر است

1- نقاط ضعف هوشمند سازی مدارس از دیدگاه معلم چیست؟

2-. نقاط قوت هوشمند سازی مدارس از دیدگاه معلم چیست؟

3-. تهدیدهای هوشمند سازی مدارس از دیدگاه معلم چیست؟

4- فرصت­های هوشمند سازی مدارس از دیدگاه معلمان چیست؟

5- آیا نظر معلمان مرد و زن ابتدائی شهرکرمان در مورد نقاط قوت هوشمندسازی مدارس، متفاوت است؟

6-آیا نظر معلمان مرد و زن ابتدائی شهرکرمان در مورد نقاط ضعف هوشمندسازی مدارس، متفاوت است؟

7- آیا نظر معلمان مرد و زن ابتدائی شهرکرمان در مورد فرصتهای هوشمندسازی مدارس، متفاوت است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ب.ظ ]




1-2-1 اهمیت و ضرورت نظری……………………………………………………………………………………………………………15

1-2-2 اهمیت و ضرورت کاربردی……………………………………………………………………………………………………….15

3-1 هدف­های تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………..16

1-3-1 اهداف کلی:……………………………………………………………………………………………………………………………..16

1-3-2 هدف­های جزئی……………………………………………………………………………………………………………………….16

1-4 سؤال­های تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………….17

1-4-1 سؤال­های فرعی……………………………………………………………………………………………………………………….17

1-5 تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم تحقیق………………………………………………………………………………………………17

1-5-1 تعاریف نظری…………………………………………………………………………………………………………………………..17

1-5-2 تعاریف عملیاتی………………………………………………………………………………………………………………………..18

فصل دوم: مطالعات نظری

2-1 بخش اول: مبانی نظری برنامه­درسی پنهان…………………………………………………………………20

2-1-1 مفهوم شناسی برنامه­درسی پنهان………………………………………………………………………………………………….20

2-1-2 تاریخچه برنامه­درسی پنهان…………………………………………………………………………………………………………20

2-1-3 نظریه­ها و دیدگاه­های برنامه­درسی پنهان………………………………………………………………………………………..24

2-1-3-1 دیدگاه و کار غیر نظری…………………………………………………………………………………………………………..25

2-1-3-2 دیدگاه نظریه عملکردی……………………………………………………………………………………………………………26

2-1-3-3 دیدگاه نظریه انطباقی……………………………………………………………………………………………………………….26

2-1-3-4 نظریه انتقادی-بازآفرینی…………………………………………………………………………………………………………..27

2-1-4 ابعاد و مؤلفه­های برنامه­درسیپنهان…………………………………………………………………………………………………29

2-1-5 ضرورت توجه به برنامه­درسیپنهان………………………………………………………………………………………………..31

2-2 بخش دوم مطالعات نظری: مسئولیت­پذیری…………………………………………………………………………………………34

2-2-2 جلوه­ای از مسئولیت­پذیری و پاسخگویی در قرآن …………………………………………………………………………..36

2-2-3 خانواده و مسئولیت پذیری کودکان……………………………………………………………………………………………….37

2-2-4 پیش شرط و فرایند مسئولیت­پذیری………………………………………………………………………………………………..38

2-2-5 آموزش مسئولیت پذیری…………………………………………………………………………………………………………….. 39

2-2-6 مسئولیت پذیری و مدرسه…………………………………………………………………………………………………………….41

2-2-7 مسئولیت­پذیری دانش­آموزان………………………………………………………………………………………………………..43

دانلود پایان نامه

 

2-2-8 خود مختاری و مسئولیت……………………………………………………………………………………………………………..45

2-2-9 مسئولیت و عزت نفس………………………………………………………………………………………………………………..47

2-3 بخش سوم: مروری بر پیشینه پژوهش­های انجام شده

2-3-1پژوهش­های داخلی……………………………………………………………………………………………………………………49

2-3-2 پژوهش­های خارجی…………………………………………………………………………………………………………………51

فصل سوم:روش­شناسی تحقیق

3-1 روش انجام پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………..57

3-2 جامعه پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………..57

3-3 نمونه تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………..57

3-4 ابزار تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………….57

3-5 پایایی ابزار………………………………………………………………………………………………………………………………..58

3-5 روش­های تجزیه و تحلیل داده­ها……………………………………………………………………………………………………58

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­های تحقیق

4-1 بخش اول: تحلیل توصیفی………………………………………………………………………………..59

4-1-1 جنسیت…………………………………………………………………………………………………………………………………..59

4-1-2 سن………………………………………………………………………………………………………………………………………..60

4-1-3 سطح تحصیلات………………………………………………………………………………………………………………………61

4-1-4 مدرسه محل تدریس………………………………………………………………………………………………………………..62

4-1-5 وضعیت استخدام……………………………………………………………………………………………………………………..63

4-2 بخش دوم: تحلیل استنباطی……………………………………………………………………………….64

4-2-1 بررسی سوال اول پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..64

4-2-2 بررسی سوال دوم پژوهش….   …………………………………………………………………………………………………….71

4-2-3 بررسی سوال سوم پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..78

4-2-4 بررسی سوال چهارم پژوهش………………………………………………………………………………………………………..85

4-2-5 بررسی سوال پنجم پژوهش………………………………………………………………………………………………………….92

4-2-6 بررسی سوال ششم پژوهش………………………………………………………………………………………………………….99

فصل پنجم: نتیجه­گیری و پیشنهادات

5-1 نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………….107

 

این مطلب را هم بخوانید :

5-1-1 نتایج بررسی اولین سؤال پژوهش……………………………………………………………………………………………….107  

  5-1-2  نتایج بررسی دومین سؤال پژوهش…………………………………………………………………………………………..108

5-1- 3  نتایج بررسی سومین سؤال پژوهش ………………………………………………………………………………………….109

 5-1-4  نتایج بررسی چهارمین سوال پژوهش ………………………………………………………………………………………..110

5-1-5  نتایج بررسی پنجمین سوال پژوهش……………………………………………………………………………………………112

5-1- 6 نتایج بررسی ششمین سوال پژوهش……………………………………………………………………………………………113

5-2 پیشنهادهای پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………115

5-2-1پیشنهادهای کاربردی………………………………………………………………………………………………………………….115

5-2-2 پیشنهادهای پژوهشی…………………………………………………………………………………………………………………115

5-3  محدودیت­های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………116

5-3-1 محدودیت­های تحت کنترل تحقیق………………………………………………………………………………………………116

5-3-2 محدودیت­های خارج از اختیار پژوهشگر……………………………………………………………………………………..116

 فهرست منابع و مآخذ …………………………………………………………………………………………117

 الف) منابع داخلی………………………………………………………………………………………………………………………………117

  ب) منابع خارجی………………………………………………………………………………………………………………………………124

 پیوست­ها……………………………………………………………………………………...……127

 پیوست شماره(1)……………………………………………………………………………………………………………………………….127

مقدمه

 

آنچه را که طراحان و برنامه­ریزان درسی برای رشد و تربیت فراگیرندگان طراحی و  برنامه­ریزی می­کنند، «برنامه درسی ­رسمی»است. برنامه ­درسی­ به عنوان یکی از ستون­های الزامی سازه علوم­تربیتی نقش بی­بدیلی در عمل کردهای تربیتی داشته است و حتی پا را از قلمرو رسمی بودن بیرون گذاشته، فرایندهای غیر رسمی را در بر گرفته است(تقی پور وغفاری،34:1388). صاحب­نظران، انواع متعددی برای مفهوم برنامه­درسی، ارائه داده­اند برای نمونه، می­توان به نظر آیزنر[1](1994) اشاره کرد که برنامه­های هم­زمان اجرا شده در امکان آموزشی را به سه دسته برنامه رسمی، پنهان و پوچ تقسیم می­نماید.

  • بیان مسأله:

برنامه ­درسی[2] به عنوان یک حوزه تخصصی، محدود به مجموعه­ای از تجارب و یادگیرهای از پیش تعیین شده نیست. عوامل دیگری به طور اجتناب ناپذیر در کنار برنامه­های رسمی وجود دارند که در بسیاری از جنبه­ها به طورگسترده، پایدارتر و نافذتر، درشکل­گیری تجارب، انتقال افکار، نگرش­ها، ارزش ها و اعمال و رفتار دانش­آموزان تاثیر می­گذارند و نفوذ آنها کل فرایند تعلیم و تربیت را تحت تاثیر قرار می­دهند. چنین تجاربی را که در طی تحصیل در مدرسه و کلاس درس آموخته و درک می شود و جزء برنامه درسی از قبل تعیین شده نیست، برنامه ­درسی پنهان یا پیامدهای قصدنشده گویند که دارای آثار مثبت و منفی فراوان بر دانش­آموزان است. کم توجهی و غفلت از آثار منفی می­تواند تحقق اهداف والای تعلیم و تربیت را دچار مشکل سازد. گرچه این یادگیری­ها و تجارب، در برنامه­درسی صریح و از پیش طراحی شده پیش بینی نگردیده، اما آنها یک برنامه درسی واقعی را تشکیل می دهند زیرا در زمره مهم­ترین و موثرترین محتواهای آموزشی هستند که دانش­آموزان در مدرسه به طور طبیعی یاد می گیرند. این برنامه­درسی در مدرسه آموزش داده می­شود و از تجارب داخل کلاس­ها، کتاب­خانه­ها، جشن­ها، و محیط اجتماعی مدرسه شکل می­گیرد( علیخانی و  مهرمحمدی،40:1384).

 

بدون تردید یکی از مولفه­های بسیار مهم در شکل­گیری مسئولیت­پذیری دانش­آموزان، در مدرسه برنامه­درسی پنهان است دانش­آموزان از طریق برنامه­های درسی و به ویژه برنامه­درسی پنهان با انواع دانش علمی، اجتماعی تاریخی، سیاسی و…و مهارتها و نگرش­های مختلفی همچون احترام، صداقت، همدردی ،وطن پرستی ، تعهد[3]، انضباط ، رعایت قانون و مقررات و غیره آشنا می­شوند. (حسینعلی و غفاری،1388).  اگر در جهان بینی اسلام را نگاه کنیم و در پی آن باشیم که با دید اسلام، انسان را دنبال کنیم در تحلیل، نهایت به یک اصل می رسیم و آن اینکه انسان مسئول است مسئله تعهد و مسئولیت­پذیری در انسان نه چون امری مربوط به علم اخلاق بلکه به عنوان یک ضرورت حیاتی محسوب می شود، این ضرورت در خصوصیات زیستی و زندگی جمعی انسان مبتنی است(پایدار،10:1354).

مسئولیت یا مسئولیت­پذیری به تنهایی اشاره به حس وظیفه­شناسی، پاسخگوبودن و تعهد دارد. در یک دسته­بندی کلی می­توان مسئولیت­پذیری را به انواع زیر تقسیم­بندی کرد: 1- مسئولیت­پذیری درقبال خود 2- مسئولیت­پذیری در برابر خدا 3- مسئولیت­پذیری در برابر دیگران 4- مسئولیت­پذیری در برابر طبیعت(طالبی و خوشبین،210:1391). اساس ایجاد حس مسئولیت در افراد به نخستین سالهای زندگی هر فرد بر می­گردد. هر انسان سالم که فرایند رشد متعادل و بهنجار را پشت سر گذاشته باشد در کنار همه احساس­های طبیعی و عاطفی دارای حس پذیرفتن پیامدهای رفتار و تصمیم­های خویش می­باشد(ابوطالبی،28:1389).

از جمله تحقیقات که در ایران انجام شده است می­توان به پژوهش­های زیر اشاره کرد ؛ ” سبحانی نژاد”(1379) در پژوهشی که تحت عنوان “بررسی مسئولیت­پذیری اجتماعی در برنامه­درسی کنونی دوره ابتدایی ایران” یافته­های این پژوهش نشان داد در محتوای دروس پایه­های چهارم و پنجم ابتدایی بیشترین توجه به مسئولیت­های مدنی بوده است. درعین حال به دو بعد شناختی و عاطفی مسئولیت های اجتماعی به طور ناقص و به بعد عملکردی آن نیز هیچ گونه توجهی نشده است. پژوهش علوی (1383) تحت عنوان ” مطالعه توصیفی ابعاد جامعه­شناسی برنامه­ درسی پنهان در مدارس راهنمایی دخترانه شهر تبریز با تاکید بر هنجارهای روحیه علمی” تاکید اصلی پژوهش بر مقایسه هنجارها، نگرش­ها و باورهای برنامه­درسی پنهان، با هنجارهای شناخته شده روحیه علمی و شیوه­های اعمال آن می­باشد.

پژوهش بروغنی (1390) تحت عنوان”بررسی تاثیر برنامه درسی پنهان بر عواطف دانش­آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر سبزوار” در این تحقیق نقش مولفه­های نه گانه برنامه­ درسی از منظر کلاین شامل هدف­ها، محتوا، فعالیت­های یادگیری دانش آموزان، روشهای ارزشیابی، منابع و ابزار یادگیری و….برعواطف دانش آموزان بررسی می­شود.

همچنین از پژوهش­های مرتبط درخارج از کشور می­توان به؛ پژوهش کاروالو[4] (1995) ارزش­های موجود در برنامه­درسی پنهان گروهی از دانش­آموزان مورد مطالعه قرارداد. یافته­های این تحقیق نشان دادند که یک بازآفرینی ارزشی از طریق برنامه­درسی پنهان وجود دارد که گرایش آن نسبت به ارزش­های منفی یا غیر ارزشی است که نه فقط دانش آموزان آن را تداوم می­بخشند، بلکه به طور ناخوآگاه کادر مدرسه آن را پرورش می دهد. آهولا[5] (2000)پژوهشی باعنوان “برنامه درسی پنهان در آموزش عالی” نشان داد که دانشجویان به نسبت موفقیت در دانشگاه ناگذیرند ضوابط فرهنگی غیررسمی زندگی در محیط دانشگاه و مقررات بازی در محیط­های دانشگاهی را یاد بگیرند و به شدت احساس می­کنند که نمی­توانند تصمیمات دپارتمانی و فعالیت­های آموزشی ر اتحت تاثیر قرار دهند.

پژوهش بر این باور است، از آن­جا که برنامه­درسی پنهان، احتمالاٌ در بسیاری از جنبه­ها از برنامه ­درسی آشکار فراگیرتر و مؤثرتر باشد(سبحانی­نژاد و امیری،65:1391). از این­رو می­تواند در تحقق اهدف تربیتی که یکی از آن­ها تجلی روحیه مسئولیت­پذیری در دانش­آموزان دانست، نقش مؤثری داشته باشد. هر کدام از پژوهش­های گذشته به یک بعد از نقش برنامه­ درسی پنهان بر یادگیری، دانش­آموزان پرداختند، در واقع  هر کدام از پژوهش­های گذشته به یک بعد از برنامه­درسی پنهان و مسئولیت­پذیری پرداختند، اکنون این پژوهش در پی آن هست که با عنایت به ورود به مبانی نظری و نیز سوابق پژوهش در این زمینه و با توجه به اینکه تحقیق جامعی در این حوزه با این عنوان صورت نگرفته، محقق  به بررسی نقش برنامه­ درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان از دیدگاه معلمان پرداخته است؟

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق :

1-2-1 اهمیت وضرورت نظری:

– افزایش دامنه دانش نظری در حوزه برنامه ­درسی پنهان و اهمیت آن در مسئولیت­پذیری دانش­آموزان

– کمک  به بسط و توسعه مباحث جدید در این عرصه

  • اهمیت و ضرورت کاربردی:

– دستیابی به جایگاه مولفه­های برنامه ­درسی پنهان موجود در مدارس بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان و اتخاذ تدابیری برای استفاده گروه­هایی چون معلمان، مدیران، متولیان آموزش و متخصصان برنامه درسی کشور

– برنامه­ریزی در جهت ایجاد حس مسئولیت­پذیری دانش­آموزان در سایه بهره­مندی از امکانات حاصل از برنامه­ درسی پنهان موجود در مدارس

– فراهم کردن زمینه­ای برای آشنایی هر چه بیشتر معلمان با مولفه­های برنامه ­درسی پنهان و نقش آن در مسئولیت­پذیری دانش­آموزان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ب.ظ ]




2-2-1-1. تعریف داده………………………………………… 14

2-2-1-2. تعریف اطلاعات………………………………………. 15

2-2-1-3. تعریف فناوری………………………………………. 17

2-2-1-4. تعریف فناوری اطلاعات………………………………… 18

2-2-2. تاریخچه فناوری اطلاعات………………………………… 20

2-2-3. تاریخچه کاربرد فناوری اطلاعات در کتابخانه­ها……………… 26

2-2-4. مزایای فناوری اطلاعات…………………………………. 27

2-2-5. انواع فناوری­های اطلاعاتی موجود در کتابخانه­ها…………….. 29

2-2-5-1. رایانه­ها………………………………………….. 29

2-2-5-2. اینترنت…………………………………………… 29

2-2-5-3. اینترانت………………………………………….. 30

2-2-5-4. نرم­افزارهای کتابخانه­ای……………………………… 32

2-2-5-5. وب­سایت­های کتابخانه­ها……………………………….. 33

2-2-5-6. منابع الکترونیکی…………………………………… 34

2-2-6. کتابخانه عمومی………………………………………. 35

2-2-6-1. تعریف…………………………………………….. 35

2-2-6-1. تاریخچه شکل­گیری کتابخانه­های عمومی……………………. 35

2-2-6-3. اهداف…………………………………………….. 36

2-2-7. ضرورت استفاده از فناوری­های نوین اطلاعاتی در کتابخانه­های عمومی 37

2-2-8. مزایای به­کارگیری فناوری اطلاعات در کتابخانه­های عمومی……… 39

2-2-9. اهداف کتابخانه­های عمومی از به­کارگیری فناوری اطلاعات………. 41

2-2-10. تأثیر فناوری­های اطلاعاتی بر کتابخانه­های عمومی…………… 42

2-2-10-1. تأثیر فناوری اطلاعات بر درونداد……………………… 44

2-2-10-1-1. فراهم­آوری منابع اطلاعاتی………………………….. 44

2-2-10-2. تأثیر فناوری اطلاعات بر برونداد……………………… 46

2-2-10-2-1. دسترس­پذیری و بازیابی اطلاعات………………………. 46

 

2-2-10-2-2. واحد امانت……………………………………… 47

2-2-10-2-3. اشاعه­ی اطلاعات گزینشی و آگاهی­رسانی جاری…………….. 48

2-2-10-2-4. خدمات تحویل مدرک و امانت بین کتابخانه­ای……………. 49

2-2-10-3. تأثیر فناوری اطلاعات بر نقش و وظایف کتابداران…………. 50

2-2-11. نگرش به فناوری اطلاعات……………………………….. 52

2-2-12. عوامل فردی مؤثر بر نگرش افراد به فناوری اطلاعات………….. 54

2-3. پیشینه پژوهش………………………………………….. 54

2-3-1. پیشینه‌ پژوهش در خارج از ایران…………………………. 55

2-3-2. پیشینه‌ پژوهش در ایران………………………………… 63

2-3-3. جمع‌بندی پیشینه‌ها…………………………………….. 71

فصل سوم: روش­شناسی پژوهش

3-1. مقدمه………………………………………………… 73

3-2. روش پژوهش…………………………………………….. 73

3-3. جامعه‌ی آماری پژوهش…………………………………….. 73

3-4. نمونه‌ی آماری و روش نمونه‌گیری……………………………. 73

3-5. ابزار گرد‌آوری داده‌ها…………………………………… 75

3-6. روایی ابزار گردآوری داده­ها……………………………… 76

3-7. پایایی ابزار گردآوری داده­ها…………………………….. 77

3-8. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها……………………………….. 78

فصل چهارم: یافته­های پژوهش

4-1. مقدمه………………………………………………… 80

4-2. بررسی ویژگی­­های جمعیت­­شناختی……………………………… 80

4-2-1. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنسیت…………………… 80

4-2-2. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن……………………… 81

4-2-3. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات…………….. 82

4-2-4. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب رشته­ی تحصیلی…………….. 83

این مطلب را هم بخوانید :

4-2-5. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تجربه­ی استفاده از فناوری اطلاعات 83

4-2-6. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سابقه­ی کار………………. 84

4-2-7. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب شرکت در دوره­های آموزشی فناوری اطلاعات 85

4-3. یافته­های مربوط به پرسش­های پژوهش…………………………. 86

4-3-1. نگرش کتابداران عمومی استان خوزستان نسبت به فناوری اطلاعات چگونه است؟ 86

4-3-2. آیا بین عوامل کارآیی فناوری اطلاعات، عملکرد کاری، پذیرش ، اعتماد به استفاده و نگرانی در کتابداران عمومی استان خوزستان با
نگرش آنان نسبت به فناوری اطلاعات رابطه­ای وجود دارد؟…………… 110

4-3-3. آیا بین هر یک از پیش­بین­های جنسیت، سن، میزان تحصیلات، رشته­ی تحصیلی، تجربه­ی استفاده از فناوری اطلاعات، سابقه­ی کار
در کتابخانه و شرکت در دوره­های آموزشی پیرامون فناوری اطلاعات با نگرش کتابداران عمومی استان خوزستان نسبت به فناوری اطلاعات
رابطه­ای وجود دارد؟……………………………………….. 112

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1. مقدمه……………………………………………….. 126

5-2. بحث و نتیجه­گیری در مورد پرسش‌های پژوهش…………………… 126

5-3. پیشنهادهای پژوهش……………………………………… 144

5-4. پیشنهادهایی برای پژوهش‌های آینده………………………… 145

فهرست منابع………………………………………………. 147

پیوست‌ها………………………………………………….. 162

چکیده: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نگرش کتابداران عمومی استان خوزستان نسبت به فناوری اطلاعات و عوامل فردی مؤثر بر آن بوده که به روش پیمایشی، از نوع توصیفی- همبستگی انجام شده است. ابزار گردآوری داده­ها، ترجمه­ی فارسی پرسش­نامه­ی نگرش به فناوری اطلاعات صراف و تمجن (2003) است. جامعه­ی آماری پژوهش، شامل کلیه­ی کتابداران شاغل در کتابخانه­های عمومی استان خوزستان (334 نفر) می­باشد، که با استفاده از جدول
کرجسی- مورگان، 179 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. از میان 179 پرسشنامه‌ی پخش شده در بین نمونه آماری، 145 پرسشنامه (معادل 81 درصد) بازگشت داده شد و کار تجزیه و تحلیل یافته‌ها بر اساس تعداد مذکور انجام و برای تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای تعیین معنی‌داری رابطه­ها از آمار استنباطی (آزمون تی و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. روایی پرسش­نامه با استفاده از روایی صوری و هم­چنین از طریق محاسبه‌ی ضریب همبستگی هر یک از عامل­ها با نمره‌ی کل پرسش­نامه، مورد تأیید قرار گرفت. به منظور سنجش میزان پایایی پرسش­نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی کلی آن برابر با 86/0 به دست آمد، و تک­تک عوامل نیز از پایایی مطلوبی برخوردار بودند. نتایج پژوهش نشان داد که 3/19 درصد (28 نفر) از کتابداران، نگرش منفی و نسبتاً منفی و 6/80 درصد (117 نفر) نگرش مثبت و نسبتاً مثبتی، نسبت به فناوری اطلاعات دارند. هم­چنین نتایج حاکی از این بود که بین عوامل کارآیی فناوری اطلاعات، عملکرد کاری، اعتماد به استفاده و پذیرش فناوری اطلاعات با نگرش به فناوری اطلاعات رابطه­ای مثبت و معنا‌دار؛ و بین نگرانی و نگرش به فناوری اطلاعات، رابطه­ای منفی و معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از بررسی رابطه­ی بین هر یک از پیش­بین­های جنسیت، سن، میزان تحصیلات، رشته­ی تحصیلی، تجربه­ی استفاده از فناوری اطلاعات، سابقه­ی کار در کتابخانه و شرکت در
دوره­های آموزشی پیرامون فناوری اطلاعات با نگرش کتابداران عمومی استان خوزستان نسبت به فناوری اطلاعات، نشان داد که بین متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات، رشته­ی تحصیلی، سابقه­ی کار کتابداران در کتابخانه با نگرش آنان نسبت به فناوری اطلاعات رابطه­ی معناداری وجود ندارد. بین نگرش کتابداران نسبت به فناوری اطلاعات و سن آنان رابطه­ی منفی و معنادار، و بین تجربه­ی کتابداران در استفاده از فناوری اطلاعات و شرکت در دوره­های آموزشی پیرامون فناوری اطلاعات با نگرش آنان نسبت به فناوری اطلاعات، رابطه­ی مثبت و معناداری یافت شد.

1-1. مقدمه

دنیای مدرن امروز در حال تجربه­ی دگرگونی­های اساسی از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و دانایی­ محور، و از سازمان­های سنتی به سازمان­های یادگیرنده و دانایی مدار می­باشد. این­ گذار با استفاده از قابلیت­های فناوری اطلاعات صورت می­پذیرد (رهنمافرد، 1384، ص 42). امروزه فناوری اطلاعات از مهمّ­ترین محورهای توسعه در جهان است و بسیاری از کشورهای جهان، توسعه­ی فناوری اطلاعات را یکی از اساسی­ترین زیرساخت­های توسعه­ی خود قرار داده­اند.

فناوری­های اطلاعاتی و ارتباطی جزء مهمی از جامعه ما شده­اند (چیمیک[1]، 2004؛ نقل در اولاتوی[2]، 2009، ص 1272). پیشرفت­های فناوری اطلاعات و کاربرد آن در تمام ابعاد زندگی، جامعه­ی امروز را با تغییراتی مواجه کرده است. جوامعی که به موقع و سریع اطلاعات مورد نیاز خود را به دست آورده، تجزیه و تحلیل کرده و از نتایج آن­ها به درستی بهره­مند شده­اند، همواره موفق­تر از دیگر جوامع هستند. ورود و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در جامعه، رشد انتشار اطلاعات را در پی داشته است،
به­گونه­ای که اطلاعات به سرعت به اقصی نقاط جهان منتقل و در دسترس کاربران قرار می­گیرد. فضای مجازی، دنیای سایبری، جهان شبکه­ای و جامعه­ی اطلاعاتی برخی از مفاهیمی هستند که با توسعه­ی فناوری به وجود آمده­اند. این اصطلاحات نشان از آن دارند که دنیا به سمتی پیش می­رود که فاصله­ها و مکان جغرافیایی، در دسترسی به اطلاعات معنا و مفهومی ندارند.

اهمیت فناوری اطلاعات و اثرات آن برای سازمان­ها افزایش یافته و رشد و توسعه­ی آن احساس
می­شود، به­گونه­ای که امروزه تصور سازمانی بدون فناوری اطلاعات غیرممکن به نظر می­رسد. فناوری اطلاعات فرصتی است که می­توان با استفاده از آن دامنه­ی کسب و کار سازمان را توسعه بخشید و خدمات را گسترش داد و تسریع نمود. هم­چنین فناوری اطلاعات می­تواند نقش مهمی در ارتقای
بهره­وری و کارآیی در سازمان­های مختلف دولتی یا خصوصی داشته باشد. سازمان­هایی که در آن­ها فرآیند پیاده­سازی و استفاده از فناوری اطلاعات با موفقیت همراه باشد، با دستاوردهای قابل توجهی
رو به رو خواهند شد.

تحقیقات نشان می­دهند که یکی از مهمّ­ترین دلایل تمایز سازمان­ها از یکدیگر، درجه­ی به­کارگیری فناوری اطلاعات در فعالیت­های سازمانی است (صفدری، درگاهی، اشراقیان، و برزه­کار، 1390، ص 25). از جمله سازمان­هایی که با تحول فناوری دچار دگرگونی­هایی در ساختار و روش انجام کار
شده­اند، کتابخانه­ها هستند. کتابخانه­ها همواره از فناوری­های زمان خود تأثیر پذیرفته­اند. اختراع کاغذ و فراوانی آن، موجب تغییر نوع مواد کتابخانه­ای شد. به دنبال آن، اختراع چاپ دگرگونی در کتابخانه­ها به وجود آورد. دستنوشته­های نویسندگان که تا پیش از این با مشکلات زیاد استنساخ می­شد و در
نسخه­های محدود توزیع و در اختیار علاقه­مندان قرار می­گرفت، در تعداد زیاد به چاپ رسید و در اختیار افراد بیشتری قرار گرفت. ظهور فناوری­های رایانه­ای تحول دیگری در کتابخانه­ها به وجود آورد. کاربردهای متنوع این فناوری­ها موجب شد تا کتابخانه­ها اقدام به خودکارسازی فرآیندهای خود کنند. در واقع می­توان گفت که کتابخانه­ها با گذشت زمان از انبارهای مملو از مدارک به مراکز ارائه­ی خدمات تبدیل شده­اند، که به تمامی متخصصان و غیرمتخصصان در بهره­برداری از مجموعه­های مفید و مورد نیاز کمک می­کنند.

بقایی (1384، ص 2) سرعت، حافظه­ی بسیار وسیع، دقت بالا در فراهم­آوری، صرفه­جویی در نیروی انسانی، انباشت و بازیابی اطلاعات به مدد رایانه و امکان روزآمد کردن اطلاعات، را از دلایل استفاده­ی کتابخانه­ها از فناوری اطلاعات بیان کرده است.

کتابخانه­های عمومی که از مهمّ­ترین نهادهای فرهنگی جامعه هستند، فناوری­های نوین اطلاعاتی را جذب، استفاده و ترویج نموده­اند. اینترنت و قابلیت دسترسی آن به دنیای اطلاعات، کتابخانه­های عمومی را به فناوری و وسایلی مجهز نموده که به لحاظ کیفی با امکانات گذشته­ی آن­ها قابل قیاس نیست. با وجود اینترنت، کتابخانه­های عمومی این امکان را یافته­اند که خدمات اطلاعاتی خود را به صورت 24 ساعته و 7 روز هفته در اختیار عموم قرار دهند و در واقع این فرصت را دارند که دروازه­ی ورود به دنیای اطلاعات الکترونیکی باشند.

فناوری اطلاعات با تغییراتی که در روند ذخیره، بازیابی و مدیریت اطلاعات ایجاد کرده، نقش کتابداران و شکل­های مختلف خدمات کتابخانه­ها را نیز تغییر داده و آن­ها را از بافت سنتی خود خارج نموده است. تحولات فناوری، تجربه­ای پیچیده برای کتابداران بوده است. این تحولات با جهش­هایی به سمت جلو و هم­چنین لحظاتی مملو از مشکلات همراه است. از ابتدای کاربرد فناوری­ اطلاعات در کتابخانه­ها، همواره مخالفان و موافقانی، با کاربرد این فناوری­ها وجود داشته­اند. برخی هوادار چنین تغییراتی هستند و برخی دیگر دچار نگرانی­هایی در برابر اعمال چنین تغییراتی می­شوند.

نیروی انسانی مخاطب اصلی فناوری اطلاعات است. سرمایه­گذاری کتابخانه­ها در حوزه­ی فناوری اطلاعات زمانی مؤثر خواهد بود که فناوری­های جدید توسط کتابداران پذیرفته شوند و چنانچه کتابداران در برابر تغییرات حاصل از فناوری مقاومت کنند، سرمایه­گذاری در حوزه­ی مورد نظر بی­نتیجه
خواهد ماند. نگرش، از مهمّ­ترین عوامل پیش­بینی کننده­ی­ پذیرش فناوری­ها می­باشد (بیلر و ریچی[3]، 2002؛ نقل در موغلی، طالبی، و صیف، 1390، ص 34). پیاده­سازی فناوری اطلاعات و ارتباطات در
کتابخانه­ها تا حد زیادی به نگرش کتابداران به این فناوری­ها بستگی دارد (رمضان[4]،2004 ، ص 440).

نگرش فرد در مورد یک موضوع، می­تواند بر رفتار وی نسبت به آن موضوع تأثیرگذار باشد.
هم­چنین اهمیتی که مدیران برای استفاده­ی صحیح از فناوری­­ قائل هستند، در کاربری آن­ نقش      مهمی دارد. مدیران دارای نگرش مثبت، خود موتور محرکی در استفاده از فناوری­ اطلاعات به حساب می­آیند.

اهمیت به­کارگیری فناوری­های­ اطلاعاتی در زمینه­های مختلف بر کسی پوشیده نیست. توجه به این امر، کتابخانه­ها و کتابداران را ملزم به همگام  شدن با این فناوری­ها می­دارد. پس برای این همگامی، آگاهی از نگرش کتابداران نسبت به فناوری­ اطلاعات امری ضروری به نظر می­رسد، تا کتابخانه­ها بتوانند در عصری که به عصر اطلاعات و ارتباطات موسوم است به گونه­ای مؤثر عمل کنند.

 

1-2. بیان مسأله

کتابخانه­ها در ایران از مدت­ها قبل سرمایه­گذاری در زمینه­ی فناوری اطلاعات را آغاز کرده­اند، و در توسعه هر چه بیشتر آن می­کوشند. هدف از این سرمایه­گذاری­ها، بهبود بهره­وری فردی و در نهایت بهره­وری سازمانی است. با این حال شواهد نشان می­دهند که ناکامی در این سرمایه­گذاری­ها در مقایسه با توفیق در آن­ها رایج­تر بوده است (ناخدا، حری، و کرمدوست، 1384، ص 88). علی­رغم مزایایی که کاربرد فناوری اطلاعات برای کتابخانه­ها داشته، آن­ها با مسائل و مشکلات مربوط به کاربرد آن از جنبه­های گوناگون مانند فردی، سازمانی، فرهنگی و اجتماعی روبه­رو شده­اند.

کاربردهای مختلف فناوری اطلاعات در زمینه­های متنوعی مانند شهر الکترونیکی، دولت الکترونیکی، تجارت الکترونیکی و آموزش الکترونیکی با سرعت  در حال گسترش می­باشند. به همین دلیل دولت­ها با ایجاد زیرساخت­های مناسب، رشد و توسعه­ی فناوری اطلاعات را تسریع نموده­اند. سازمان­ها نیز برای بهره­گیری از مزایای فناوری اطلاعات، تمهیداتی اندیشیده­اند که یکی از آن­ها
طرح­های جامع فناوری اطلاعات است. نهاد کتابخانه­های عمومی کشور با نگاهی نوین به فناوری اطلاعات به­عنوان ابزار اصلی تحول در سازمان­های امروز، با تعریف پروژه­ی تدوین طرح جامع فناوری اطلاعات و به­کارگیری مشاور دارای تجربه در طراحی سیستم­های بر پایه­ی فناوری اطلاعات در سازمان­های فرهنگی و استفاده از توانمندی­های علمی و اجرایی موجود در داخل و خارج کشور، در راستای حصول اهداف زیر گام برمی­دارد:

  • مکانیزاسیون فرآیندهای کلیدی و عملیاتی؛
  • دستیابی به سیستم­های تعاملی رزرو و سفارش الکترونیکی منابع کتابخانه؛
  • ارائه­ی خدمات الکترونیکی متنوع برای اعضا؛
  • تهیه­ی نسخ الکترونیکی از منابع نایاب کتابخانه؛
  • دسترسی آسان به منابع پرتقاضا برای همه و از همه جا؛
  • جست و جوی سریع در پایگاه­های اطلاعاتی داخلی و خارجی؛
  • حفاظت و نگهداری از اصل منابع به­طور مناسب­تر؛
  • توانایی پاسخگویی مناسب­تر به نیازهای مراجعان؛ و
  • صرفه جویی در زمان مراجعان و کتابداران (رهنمافرد، 1384، ص 46).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ب.ظ ]




80 مردود می شوند و بیش از یک سوم دانش آموزان دوره ابتدایی قبل از تحصیلات این دوره را ترک می کنند. نتایج تحقیقات نشان دهنده آن است که تکرار پایه در مقطع ابتدایی سال 81-80 در حدود183/270 نفر و میزان ترک تحصیل در حدود 315/57 نفر بوده است. (حسنی، 1382).

در این دوران کودکانی که در سنین رشد و شکوفایی قرار داشتند، از چنان ضعفی در ارائه دانش خود بر خوردارند،که در حدود یک پنجم آنها مردود می شدند(شاهزمانی، 1380). پی بردن به میزان عمق یادگیری تنها از طریق سیستم ارزشیابی میسر است تا به عنوان چشم و گوش نظام آموزشی عمل کند و نقاط قوت و ضعف دروندادها، فرایندهای یاددهی-یادگیری، بروندادها و پیامد ها را پیدا نماید(بازرگان، 1382 ).ارزشیابی باید جزئی از فرایند یاددهی –یادگیری محسوب شود، زیرا هدف آن بهبود بخشیدن و اصلاح کردن آموزش است نه صرفا تعیین موفقیت در پیشرفت تحصیلی. ارزشیابی اگر در مسیرفرایند آموزشی انجام گیرد، تعیین می کند که چه چیزی، به چه کسی، در چه زمانی، به چه منظوری، و چگونه باید آموزش داده شود تا رفتارهای مطلوب و منطبق با اهداف فرا گرفته شوند چنانچه اگر ارزشیابی درست و صحیح انجام نشود خسارت زیادی در پی خواهد داشت  (ر ستگار، 1384).

برخی از آثار ارزشیابی نادرست عبارتند از: 1- کاهش علاقه به یادگیری در دانش آموزان 2- افزایش نرخ مردودی و تکرار پایه 3- اختلال در رشد عاطفی دانش آموزان 4- از میان رفتن خلاقیت 5- افزایش رقابت های ناسالم 6- ایجاد شرمندگی و سر خوردگی 7- نادیده گرفتن تفاوت های فردی و غیره …جبران ناپذیر خواهد بود. بنابر این اگر ارزشیابی درست انجام نشود، نمی توانیم موفقیت را از شکست متمایز کنیم. نمی توانیم به موفقیت پاداش دهیم. اگر به موفقیت پاداش ندهیم، نمی توانیم از آن پند بگیریم. و اگر شکست را تمیز ندهیم، نمی توانیم آن را اصلاح کنیم(بازرگان، 1382ص:28). ارزشیابی زمانی بیشترین تأثیر را می گذارد که منعکس کننده یادگیری همه جانبه و تعامل و عملکرد آشکار فراگیران و آنچه آنها با دانش خود انجام می دهند باشد، لذا نمی توان ارزشیابی را نقطه پایان کاردانست.

اگر نظام ارزشیابی درست  اجرا می شد، بازده یا نتایج فرایند آموزشی را می توانست به موقع پیش بینی کندو در مسیر اصلاح آنها گام بردارد و اطلاعات مفید را برای تصمیم گیری در اختیار مسئولان و طراحان و مجریان آموزشی قرار دهد(تایلر ، 1987).این ضعف ناشی از بسنده کردن به ارزشیابی پایانی  و نادیده انگاشتن نقش بسیار مهم ارزشیابی تکوینی است(خورشیدی، 1382). ارزشیابی توصیفی ا لگوی جدیدی است که تلاش می کند زمینه ای فراهم سازد تا دانش آموزان در کلاس با شادابی و نشاط بهتر و بیشتر و عمیق تر مطالب درسی را یاد بگیرند. بنابراین به جای توجه افراطی به آزمونهای پایانی و نمره، روند یاددهی –یادگیری را در طول سال تحصیلی مورد توجه قرار می دهد و در راستای این توجه رشد عاطفی و اجتماعی و حتی جسمانی دانش آموزان را نیز در بر می گیرد(محقق معین،1382).

با توجه به این که ارزشیابی توصیفی جدیداً وارد نظام آموزشی کشور شده است بنابراین با توجه به اهمیّت موضوع  این پژوهش برای اولین بار در مقطع چهارم ابتدایی ودر شهرستان قدس تهران اجرا می گردد، می تواند نتایج آن به سایر نقاط هم قابل استفاده باشد. برخی تحقیقات نزدیک به موضوع پژوهش شامل؛ صالحی(1389) “به بررسی اثر بخشی ارزشیابی توصیفی بر پیشرفت و عزت نفس دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی منطقه 9 شهر تهران ” پرداخته است. رزی(89-88) “به بررسی تأثیر ارزشیابی توصیفی بر پیشرفت تحصیلی و نگرش نسبت به مدرسه در دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی شهر پیرانشهر” پرداخته اند. در پژوهش خارجی جای اکا(2006) “به بررسی میزان استفاده معلمان علوم از سنجش توصیفی برای یادگیری”پرداخته اند.

پژوهش حاضر نسبت به پژوهش های انجام شده دیگر، به بررسی متغیرهای بیشتری در خصوص نگرش نسبت به ارزشیابی توصیفی می پرازد که تقریباً در هیچ یک از پژوهش های داخلی، جامعیت حاضر ملاحظه نشده و لذا  می تواند، پژوهشی مورد نیاز باشد. با توجه به این که تاکنون تحقیقی تحت عنوان نگرش معلمان و والدین نسبت به ارزشیابی توصیفی در پایه چهارم صورت نگرفته، با ملاحظه مبانی نظری و سوابق پژوهشی مذکور، مسأله اساسی پژوهش حاضر آن است که نگرش معلمان و والدین نسبت به ارزشیابی توصیفی در پایه چهارم ابتدایی در آموزش و پرورش شهرستان قدس تهران حاوی چه نکاتی خواهد بود؟

1-2-اهمیت و ضرورت تحقیق:

الف: فواید نظری انجام پژوهش:

1-انجام این تحقیق می تواند به گسترش مبانی نظری ارزشیابی توصیفی کمک نماید.

ب:فواید عملی انجام پژوهش:

1-انعکاس نگرش معلمان در خصوص ارزشیابی توصیفی برای آموزش و پرورش شهرستان قدس استان تهران.

2- انعکاس نگرش والدین درخصوص ارزشیابی توصیفی برای آموزش و پرورش شهرستان قدس استان تهران.

3-کمک به بهبود نحوه ارزشیابی توصیفی در شهرستان قدس استان تهران.

 

 1-3-هدفهای تحقیق:

هدف کلی: سنجش نگرش معلمان و والدین نسبت به ارزشیابی توصیفی در پایه چهارم ابتدایی در شهرستان قدس- تهران در سال تحصیلی 92-91

اهداف جزیی:

1- سنجش نگرش معلمان و والدین درخصوص طرح ارزشیابی توصیفی در بهبود یاد گیری دانش آموزان.

2- سنجش میزان طرح ارزشیابی توصیفی در تعامل اولیاء دانش آموزان با مسئولین مدرسه

3- سنجش میزان طرح ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان و والدین در بهبود رفتاردانش آموزان

4- سنجش نگرش معلمان و والدین درخصوص طرح ارزشیابی توصیفی در سلامت روحی و روانی دانش آموزان.

5- سنجش میزان طرح ارزشیابی توصیفی در دشواری کار معلمان .

6-شناسایی نقاط قوت و ضعف ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان و والدین.

این مطلب را هم بخوانید :

1-4-سؤال های تحقیق:

1- طرح ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان و والدین تا چه میزان در بهبود یاد گیری دانش آموزان مؤثراست؟

2- طرح ارزشیابی توصیفی چه میزان در تعامل اولیاء دانش آموزان با مسئولین مدرسه مؤثراست؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ب.ظ ]




1-2 تعریف عملیاتی اجزای پژوهش……………………………………………………………………………………………………13

1-3 پرسش های اساسی…………………………………………………………………………………………………………………….14

1-4 هدف پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………….. 15

1-5 فایده پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………….15

1-6 فرضیه پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………..15

1-7 معرفی متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………….15

1-8 روش پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………16

1-9 جامعه پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………16

1-10 نمونه گیری پژوهش………………………………………………………………………………………………………………….16

1-11 ابزار گردآوری پژوهش……………………………………………………………………………………………………………..16

 

فصل دوم: مبانی نظری……………………………………………………………………………………………………………………………18

2-1 مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………….19

2-2 دانشگاه، مرکز اصلی پژوهش……………………………………………………………………………………………………….20

2-3 کتابخانه دانشگاهی اساسی ترین نهاد آموزشی………………………………………………………………………………..22

2-4 کارکرد و اهداف کتابخانه دانشگاهی………………………………………………………………………………………………23

2-4-1 مجموعه…………………………………………………………………………………………………………………………….23

2-4-2 دسترسی به منابع…………………………………………………………………………………………………………………23

2-4-3 کاربرد درون سازمانی…………………………………………………………………………………………………………..24

2-4-4 آموزش استفاده کنندگان………………………………………………………………………………………………………24

2-4-5 ذخیره و نگهداری……………………………………………………………………………………………………………….24

2-5 نقش آموزشی کتابخانه دانشگاهی………………………………………………………………………………………………….24

2-6 کتابخانه های دانشگاهی نوین……………………………………………………………………………………………………….26

2-7 کتابخانه های دانشگاهی در آینده………………………………………………………………………………………………….28

2-8 کتابخانه های دانشگاهی نوین……………………………………………………………………………………………………..28

2-9 اهمیت استاندارد…………………………………………………………………………………………………………………………29

2-9-1 نقش استانداردها در کتابداری و اطلاع رسانی………………………………………………………………………..30

2-9-2 استانداردهای رایج در کتابداری و اطلاع رسانی……………………………………………………………………..31

 

2-10 انجمن کتابخانه های دانشگاهی و مرجع…………………………………………………………………………………37

2-11 سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران………………………………………………………………..40

2-11-1 اهداف و وظایف کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران………………………………………………………..40

2-11-1-1 استانداردها………………………………………………………………………………………………………………….41

2-12 استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران……………………………………………………………………………..43

2-12-1 تاریخچه………………………………………………………………………………………………………………………43

2-12-2 شیوه کار………………………………………………………………………………………………………………………45

2-12-3 هدف و پوشش…………………………………………………………………………………………………………….46

2-13 پیشینه پژوهش در ایران…………………………………………………………………………………………………………47

2-14 پیشینه پژوهش در خارج از کشور…………………………………………………………………………………………..53

2-15 جمع بندی پیشینه پژوهش……………………………………………………………………………………………………..57

فصل سوم: روش شناسی پژوهش……………………………………………………………………………………………………….58

مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………..59

3-1 روش پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………..59

3-2 جامعه پزوهش……………………………………………………………………………………………………………………….59

3-3 نمونه گیری پژوهش……………………………………………………………………………………………………………….60

3-4 ابزار گردآوری پژوهش……………………………………………………………………………………………………………60

3-5 روش تجزیه و تحلیل آماری داده ها………………………………………………………………………………………….61

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها…………………………………………………………………………………………………..62

مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………..63

4-1 یافته های پژوهش………………………………………………………………………………………………………………….63

4-1-1 وضعیت کمّی مجموعه کتابخانه های دانشگاهی سبزوار……………………………………………………….66

4-1-2 بررسی کمّی عناوین نشریات کتابخانه های دانشگاهی سبزوار………………………………………………68

4-1-3 بررسی کمّی مجموعه دیداری-شنیداری کتابخانه های دانشگاهی سبزوار……………………………….69

4-1-4 مجموعه مورد نیاز جامعه پژوهش بر اساس فرمول استاندارد………………………………………………..70

4-1-5 مقایسه مجموعه مورد نیاز جامعه پژوهش براساس فرمول استاندارد کتابخانه های دانشگاهی ایران……73

4-1-6 بررسی وضعیّت فضای مطالعه جامعه پژوهش…………………………………………………………………….74

4-1-7 بررسی وضعیّت نیروی انسانی جامعه پژوهش…………………………………………………………………….75

این مطلب را هم بخوانید :

4-1-8 بررسی وضعیّت بودجه جامعه پژوهش………………………………………………………………………………76

4-2 تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش…………………………………………………………………………………………….92

4-3 پاسخ به پرسش های پژوهش…………………………………………………………………………………………………101

  فصل پنجم: نتایج پژوهش………………………………………………………………………………………………………………111

5-1 خلاصه پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………110

5-2 بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………110

5-3 آزمون رتبه ـ علامتدار ویلکاکسون…………………………………………………………………………………………….112

5-4 تفسیر و بحث موارد معنی دار آزمون ………………………………………………………………………………………..113

5-5 محدویت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………….115

5-6 پیشنهادهای کاربردی………………………………………………………………………………………………………………..115

5-7 پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده…………………………………………………………………………………………116

منابع و مآخذ…………………………………………………………………………………………………………………………………117

الف) فارسی………………………………………………………………………………………………………………………………117

الف) غیرفارسی…………………………………………………………………………………………………………………………120

پیوست ها………………………………………………………………………………………………………………………………………….122

پیوست 1. معرفی شهرستان سبزوار………………………………………………………………………………………………….123

پیوست2. معرفی دانشگاه های شهرستان سبزوار………………………………………………………………………………..119

پرسشنامه………………………………………………………………………………………………………………………………………134

سوالات پرسشنامه………………………………………………………………………………………………………………………….138

مقدمه

گسترش روز افزون منابع اطلاعاتی و رشد منابع چاپی و الکترونیکی و محدودیت نیروی انسانی و اقتصادی نیاز به داشتن کتابخانه ای کار آمد در محیط یک دانشگاه را نمایان می سازد. در این راستا وظیفه و هدف اصلی کتابخانه های دانشگاهی حمایت از برنامه های آموزشی و پژوهشی دانشگاه است و کتابخانه نیز ابزار تحقیق و آموزش به حساب می آید.کتابخانه های دانشگاهی که به عنوان بخشی از نظام آموزشی عالی هر کشوری محسوب می شوند نقش بسیار مهمی در گردآوری و انتقال اطلاعات علمی دارند. البته کتابخانه های دانشگاه های مدرن امروزی ، با در اختیار داشتن امکانات وسیع و مناسب می توانند در توسعه زمینه های مختلف دانش حتی در پیشرفت تمدن بشر نقش مهمی داشته باشند

برای تحول در کشور و حرکت به سوی توسعه واقعی در همه ابعاد آن، باید در دانشگاه ها تحول ایجاد کرد و بدون این تحول صحبت از توسعه مفهومی ندارد. تا زمانی که ما به انسانهای آگاه که در دانشگاه ها و مراکز علمی پرورش می یابند دست پیدا نکنیم، جامعه به توسعه مطلوب دست نخواهد یافت . باروری آموزش و ترویج و توسعه فرهنگ پژوهش در دانشگاه ها و سرانجام گسترش مرزهای دانش ، به اعتلای کیفی خدمات کتابخانه ها بستگی دارد و این خود مستلزم برخورداری این کتابخانه ها از خدمات نیروی انسانی مناسب و کار آمد است
( فدایی، 1375 ).

توماس کارلایل[1] فیلسوف مشهور،اعتقاد داشت که، “دانشگاه واقعی عبارت است از مجموعه ای از کتابها”.همچنین لوئیس شورز[2]، رئیس گروه کتابداری دانشگاه فلوریدا[3] در مورد نقش کتابخانه در بافت آموزشی دانشگاه نظریه ” کتابخانه دانشکده ای[4] ” را ارائه می دهد که از کتابخانه به عنوان نهادی آموزشی که در آن دانشکده یک کتابخانه و کتابخانه یک دانشکده است یاد می کند (پریرخ،1380).

براساس نظرات ویلسون و تابر[5] کتابخانه دانشگاهی که خوب اداره شود، فعالیت های خود را در مسیر اجرای عملکردهای دانشگاه قرار می دهد. کتابخانه دانشگاه با گردآوری و سازماندهی کتابها ، نسخه های خطی ، نشریات و سایر مواد، به حفظ دانش و عقاید، و نیروهای فعال در تدریس و پژوهش،  وهمچنین  گسترش
برنامه های دانشگاه کمک شایانی خواهد داشت.کتابخانه از طریق خدمات گوناگون مرجع و کتابشناختی ،باید  در هماهنگی هرچه بیشتر با انتظارها و نیازهای در حال تغییر کاربران( که برخاسته از ظهور فناوری های نوین و تولید فرایند اطلاعات است).باشد چرا که ماموریت کتابخانه دانشگاهی مدرن عمل کردن به عنوان ابزار پویای آموزشی می باشد(ترقی،1388).

کتابخانه ها باید به عنوان کانون های اصلی اطلاع رسانی و فناوری های مربوط به آن همگام بوده و مطابق با استانداردهای کتابخانه ای رشد نماید.در این راستا می توان از معیارهای معتبر جهانی به عنوان وسیله ای برای ارزیابی کتابخانه بهره گرفت و کتابخانه را مورد بررسی قرار داد.با توجه به گسترش کتابخانه ها و تاثیر تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی ، رعایت استانداردها در اداره امور کتابخانه ها و ارتقای سطح کمّی و کیفی خدمات کتابخانه ها، ملموس و از اهمیت خاصی برخوردار است. با به کارگیری استانداردها ، خدمات کتابخانه ها بهینه سازی
می شود (احمد زاده،1384).

توسعه آموزش عالی در ایران ، افزایش تعداد پذیرش دانشجو ، تنوع رشته های تحصیلی و ارتقاء درجات تحصیلات عالی در همه دانشگاه هاو از جمله دانشگاه های شهرستان سبزوار ، نیازها و تغییراتی را می طلبد. شناسایی و معرفی مشکلات و معضلات در جامعه پژوهش این تحقیق  وجود دارد و مقایسه این جامعه با استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران نشان خواهد داد که تا چه اندازه با استانداردها فاصله وجود دارد و چگونه باید این فاصله ها را پر کرد.

1ـ1. بیان مسئله

کتابخانه های دانشگاهی به واسطه رسالتی که در راستای تربیت و آموزش نیروی انسانی عهده دار هستند بیش از هر زمانی نیازمند فراهم آوری، پردازش ، ارائه و اشاعه اطلاعات لازم به دانشجویانی هستند که این مهم مستلزم همگام شدن با آخرین انتشارات بومی و جهانی و همچنین دستیابی به فن آوری های لازم در این زمینه است که به نظرمی رسداین مسئله به دلایل گوناگون در کتابخانه های دانشگاهی کشور ما آنگونه که شایسته است تحقق نیافته و ضرورت دارد با انجام تحقیقات لازم بستری فراهم شود تا فعالیت این کتابخانه ها علاوه بر انطباق با استاندارد های موجود خدمات ارزنده تری به جامعه دانشگاهی ارائه کنند.

بنابراین در نظام های دانشگاهی نیز باید به این مهم توجه شود که وجود کتابخانه هایی با امکانات مناسب نه تنها قدرت یادگیری دانشجویان را به شکل غیر مستقیم افزایش می دهد بلکه اساساً دانشجویان را به سمت خلاقیّت و نوآوری هدایت می کنند. همخوانی امکانات و تجهیزات و همچنین وجود نیروی انسانی کارآمد ، اصلی است که در کتابخانه های دانشگاهی مورد توجه کافی قرار نگرفته و همین مسئله سبب می شود تا کتابخانه های دانشگاهی در راه رسیدن به اهداف واقعی خود کاملا منطبق نباشند.وجود چنین مشکلاتی ایجاب می کند تا با بررسی های لازم و شناخت موانع و مشکلات بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی این نوع از کتابخانه ها فراهم شود و مسئولین دانشگاه ها را در درک مناسب از ضرورت وجودی کتابخانه ها و شناخت مسائل و مشکلاتی که با آن دست به گریبانند، یاری کرد ( ترکیان تبار و دیگران ، 1388).

دراین تحقیق سعی برآن است که میزان کارآیی کیفی وکمّی کتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزوارکه زیرنظر وزارت علوم،تحقیقات و فناوری و همچنین وزارت بهداشت و درمان وآموزش پزشکی هستند طبق استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران ارزیابی گردد. بدین وسیله تصویری روشن و جامع از وضعیت کنونی کتابخانه های دانشگاهی ارائه داده می شود و ضمن این مقایسه نواقص و کاستی ها مشخص و بتوان در جهت رفع آن راهکارهایی مناسب ارائه داد.

مراعات کردن استانداردهای کتابخانه ها راه مطمئنی برای جلوگیری از اتلاف نیروی انسانی و مهمتر از همه ارتقای خدمات کتابخانه ای به کاربران است.استانداردهای کتابخانه ای ضوابطی است که با استفاده از آن می توان خدمات کتابخانه را سنجش و ارزیابی کرد.استانداردهای کتابخانه ای را می توان به عنوان الگوی مطلوب راهکارهای نمونه، ملاک ارزشیابی، انگیزه ای برای توسعه و پیشرفت آتی و نیز به عنوان ابزارهای ضروری برای کمک به تصمیم گیری و عمل ، نه تنها برای کتابداران بلکه عموم افراد غیر کتابدار که به طور مستقیم با مقوله
برنامه ریزی و مدیریت کتابخانه ها و خدمات کتابخانه ای سروکار دارند، توصیف کرد.رعایت کردن استانداردها دو اصل مهم سازگاری سیستم ها و اشتراک منابع را که زیربنای خدمات نوین کتابخانه ای با کیفیت بالا محسوب
می شوند، تحقق می بخشد(ترقی،1388).

لزوم توجه به این مهم ، باعث شد که پژوهش حاضر در ارتباط با وضعیت کتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزوار صورت گیردوباخدمات کتابداری و اطلاع رسانی مناسب در حد استانداردهای تدوین شده از سوی کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران مقایسه شود تا شاید با انجام اصلاحات لازم گامی در جهت رضایت اساتید و دانشجویان برداشته شود با انجام چنین تحقیقاتی و بدست آمدن نتایج آن می توان حداقل مسئولین
دانشگاه ها را نسبت به کمبود های موجود آگاه نموده و راهنمایی جهت انجام بهبود وضعیت ارائه کرد.

 1ـ2. تعریف عملیاتی اجزای پژوهش

ارزیابی:” ارزیابی کیفیت منابع اطلاعاتی یک کتابخانه، که معمولاً بر اساس اهداف خاص یا نیازهای گروههای مورد نظر کتابخانه می باشد”(فیشر[6]،1977).

کتابخانه دانشگاهی:یک کتابخانه یا تعدادی کتابخانه دانشکده ای که بوسیله یک دانشگاه برای استفاده دانشجویان و استادان همان دانشگاه تاسیس می شود و مدیریت ونگهداری آن نیزبا دانشگاه است  (سلطانی،1372).       

       استانداردها: با توجه به اینکه استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران بیشتر بر واقعیت های جامعه آماری مورد تحقیق نزدیکتراست بامشورت و نظر استاد محترم راهنما معیار محاسبه”، ویرایش دوم استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران تدوین شیرین تعاونی ” دراین تحقیق، مورد استفاده قرار گرفت.

کتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزوار : تمام کتابخانه های دانشکده ای دانشگاههای شهرستان سبزوار ( دانشگاه علوم پزشکی ، دانشگاه حکیم سبزواری(تربیت معلم سابق) ، دانشگاه پیام نور و دانشکده های فنی و حرفه ای پسران و دختران ) جامعه این پژوهش را تشکیل می دهند.

 

1ـ3. پرسش های اساسی

  1. اهداف و وظایف کتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزوار به چه میزان با استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران مطابقت دارد؟
  2. سبک و شیوه مدیریت کتابخانه ها ی دانشگاهی شهرستان سبزوار به چه میزان با استانداردها
    کتابخانه های دانشگاهی ایران مطابقت دارد؟
  3. نیروی انسانی شاغل درکتابخانه های دانشگاهی شهر سبزوار به چه میزان با استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران مطابقت دارد؟
  4. منابع موجود درکتابخانه ها (چاپی و غیرچاپی) به چه میزان با استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران مطابقت دارد؟

ه. سازماندهی منابع به چه میزان با استانداردها مطابقت دارد؟

  1. خدمات کتابخانه ای کتابخانه های یاد شده ، به چه میزان با استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران مطابقت دارد؟
  2. ساختمان و تجهیزات کتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزوار به چه میزان با استانداردهای
    کتابخانه های دانشگاهی ایران مطابقت دارد؟
  3. بودجه تخصیص یافته به کتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزوار به چه میزان با استانداردهای دانشگاهی ایران مطابقت دارد؟

1ـ4. هدف پژوهش

هدف این پژوهش بررسی وارزیابی وضعیت موجودکتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزواربراساس استانداردهای اهداف و وظایف، سازمان و مدیریت، نیروی انسانی، مجموعه، سازماندهی منابع، خدمات، ساختمان و تجهیزات و بودجه کتابخانه های دانشگاهی ایران و مقایسه این شاخص های استاندارد، با جامعه پژوهش می باشد.

1ـ5. فایدۀ پژوهش

فواید حاصل از این پژوهش به شرح ذیل می باشد:

  1. ارزیابی کمّی و کیفی و شناسایی نقاط ضعف و قوت وضعیت موجودکتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزوار
  2. مقایسه و ارزیابی مجموعه کتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزوار با شاخص های استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران، نشان خواهد داد که تا چه میزان با سطح استاندارد به لحاظ کمیّ و کیفی نزدیک هستند و تا چه حد فاصله و شکاف وجود دارد.
  3. آگاهی مسئولان امر و روسای دانشگاه ها از یافته های پژوهش ،که این امر می تواندباعث توسعه کمّی و کیفی مجموعه، فضا و همچنین آموزش یاجذب نیروی متخصص در مراکز اطلاع رسانی و کتابخانه ها خواهد شد.

1ـ6. فرضیه پژوهش

وضعیت موجود در کتابخانه های دانشگاهی شهرستان سبزوار با” استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران “مطابقت ندارد.

1ـ7. معرفی متغیرهای پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ب.ظ ]




اهداف پژوهش  …………………………………………………………  6

سئوالات پژوهش…………………………………………………………. 7

تعریف مفاهیم واصصلاحات مورد استفاده در پژوهش  ….………………………… 7

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش…..……………………………….8

الف)مبانی نظری پژوهش……………………………………………………9

بخش اول: سیر تحول انسان شناسی .….…..…………………………………… 9

اهمیت انسان شناسی….……………………………………………………  9

انسان شناسی در دوران پیش از مدرن   .…….…………………………………. 11

انسان شناسی در دوران مدرن    .…………………………………………….. 15

انسان شناسی در مکتب اصالت هستی    .…….………………………………….32

انسان شناسی در دوره پست مدرن  …..………………………………………… 37

بخش دوم: سیر تحول نظریات در مورد فناوری  ……. …………………………… 47

اهمیت فناوری ……. ……………………………………………………..47

فناوری در دوره پیش از مدرن  …..…… ……………………………………..50

فناوری در دوره مدر….……………………………………………………51

فناوری در دوره پست مدرن….………………………………………………56

ب)پیشینه پژوهش  ………………………………… ….……………… ….66

-در داخل کشور…………………… .….……………………………… .66

-در خارج کشور .….………………………………………………… 74

چارچوب نظر.….………………………………………………………  78

فصل سوم: روش پژوهش….……………………………………………81

روش پژوهش……………………………………………………………82

جامعه و نمونه آماری پژوهش…..……………………………………………82

ابزار گرداوری داده های پژوهش……..………………………………………….82

شیوه های تجزیه و تحلیل داده های پژوهش……..………………………………82

فصل چهارم: یافته های پژوهش…………………………………………..83

پاسخ سوال اول پژوهش……………………………………………………. 84

پاسخ سوال دوم پژوهش…………………………………………………… 103

پایان نامه - مقاله - متن کامل

 

پاسخ سوال سوم پژوهش……………………………………………………117

راهکارهای رهایی از سلطه تکنولوژی از دیدگاه منتقدان فناوری……..………………136

فصل پنجم: جمع بندی نتیجه گیری………………………………………145

جمع بندی  .…………………………………………………………… 6 14

نتیجه گیری… …………………………………………………………  150

پیشنهادات…………………………………  ..…………………………152

محدودیت های پژوهش  ..…………………………………………………154

منابع …..………………………………………………………………157

مقدمه:

خداوند قوه عقل و تفکر را در وجود بشر نهاد تا به واسطه آن در جستجوی حقایق و کشف مجهولات عالم پیرامون خویش و ماورای هستی باشد. نیاز به جستجوگری و کاوش در این موجود ذی شعور، از ابتدای آفرینش برای کسب اطلاعات، در طبیعت و ذات او به ودیعه نهاده شده است. انسان، در جستجوی حقایق علمی، به دانشی رسید که توانست طبیعت را به زیر سلطه خود درآورد و در این زمینه به پیروزی های درخشانی رسید. همچنین ورود فناوری به عرصه فعالیت های بشری و گسترش روز افزون آن در قرن حاضر، ابزار بسیارکارآمدی در اختیار متخصصان و متولیان تعلیم و تربیت به منظور تغییر و بهبود روشهای یاددهی- یادگیری، تعالی بخشی به اهداف تربیتی و اصلاحات آموزشی داده است. اما با تأکید یک جانبه ای که بشر بر تکنیک و مصرف مواد گذاشت، پیوستگی اش را با خود و زندگی از دست داد. با از دست دادن ایمان مذهبی و ارزش های انسانی، تأکید خود را بر ارزشهای تکنیکی و مادی قرار داد و قابلیت تجربیات عمیق احساسی، و رنج و سرمستی ای که همراه آنست، از دست او رفت. ماشینی که انسان ساخت، آنچنان نیرومند شدکه خود، برنامه هایش را طرح ریخت، و اکنون نیز تفکر انسان را هم در قلمرو خود گرفته است.

کامپیوتر ها باید در نظام اجتماعی مورد نظر ما، که زنده بودن و شادمانی مرکز ثقل و هدف آن است، بخشی از کارهای عملی جامعه را به عهده گیرند نه آنکه به صورت سرطانی شروع به ویران سازی کنند و سرانجام نظام را بکلی از پا درآورند. ماشین ها  و کامپیوترها باید وسایلی باشند در خدمت اهدافی که خرد و اراده انسان آنها را تعیین و انتخاب می کند. ارزشهایی که معلومات و آمار لازم برای برنامه ریزی بر اساس آنها گردآوری می شوند، و در نتیجه در نحوه برنامه ریزی کامپیوترها اثر می گذارند، باید بر پایه دانش و اطلاعات درباره طبیعت انسان، و تظاهرات مختلف و محتمل مربوط به آن و بهترین اشکال رشد انسان و نیازهای واقعی او که باید با چنین رشدی ارتباط داشته باشد، گردآوری شوند. به تعبیر دیگر، این انسان است که سرچشمه و ریشه اصلی ارزشها است و نه تکنیک و فن؛ و باز این بالاترین سطح رشد انسان است که باید در هر برنامه ریزی اساس کار قرار گیرد و نه آنکه موضوع حداکثر تولید به عنوان معیار برنامه ریزی باشد. با وجود آنکه جامعه های انسانی با نیروی تمام به سمت جامعه تکنولوژیکی در حال حرکت است و با آنکه برخی، بر اساس حساب احتمالات، فکر می کند، اجتماع جدید برنده است، احتمال شکست این جامعه غیر بشردوستانه وجود دارد؛ به شرط آنکه تعداد روزافزونی از مردم، از خطر تکنولوژی که بر سر فردیت انسان و رندگی معنویش سایه انداخته، آگاهی پیدا کنند، و به شرط آنکه مردم مصمم گردند آزادی خود را با تغییر جهت این تحول، دوباره اعاده دهند.

بیان مسئله:

عدم توجه کافی به بنیانهای فلسفی با ریشه های تاریخی ارزشهای معنوی و مادی موجب شده با رویکرد علوم جدید برخوردی منفعل داشته باشیم. تا هنگامی که مفاهیم متعالی نزد ما صرفاً بازدهی بیشتر، سهولت کاربردی -ترورسیدن به اهداف اقتصادی و مانند آن داشته باشند، قطعاً به دلیل عدم شناخت عمیق از فناوری دچار مشکلاتی خواهیم بود. در دنیای معاصرکه تمامی امور زندگی به نحوی با فناوری مدرن در ارتباط است، به جای نگاه سطحی به فناوری باید به مفهوم آن پرداخت و به جایگاه فناوری در دنیای کنونی و رابطه ای که با انسانها برقرار می کند اندیشید و با توجه به تغییراتی که فناوری در جامعه، جهان و ارزشهای آدمی به وجود میآورد، جایگاه آن را بین انسان و جهان تعیین کرد. فناوری با سرعت و بدون توقف جریان دارد و این در حالی است که بعد از گذشت سالهای بسیار از فناوری ما هنوز ماهیت آن را بدرستی نمی دانیم(وفامهر وخبره،1386،صص34-35).

فناوری قدرت شگرفی در اختیار انسان قرار می دهد فناوری همچون علم ابزار بی طرفانه ای است که می تواند خادم اهداف انسانی ثمربخش، یا ابزاری برای استثمار بیرحمانه باشد. در عصر انرژی هسته ای، فناوری
می تواند ابزاری رهایی بخش یا ویرانگر باشد. این ابزار قدرتمند صرفاً زائده ای برای تمدن نیست، بلکه شامل نظامی از روابط است که پیوسته قالبهای اجتماعی را تغییر می دهد. عصر فناوری بازسازی مداوم اقتصاد، جامعه، آموزش و پرورش، حکومت و اخلاق را ایجاب می کند. زیرا به موازات پیشرفت فناوری، افکار غیر تخصصی در برابر خرد تربیت یافته سرتسلیم فرود می آورد(گوتک،1386،ص460).

مانوئل کاستلز ضمن گشودن پای تکنولوژی به حوزه تنوع پذیری فرهنگ ها خاطر نشان می کند که خود فرهنگ ها، یعنی نظام های عقاید و رفتار ما که ساخته تاریخند با سیستم تکنولوژیک جدید دستخوش دگرگونی های بنیادین می شوند و این امر با گذشت زمان تشدید می شوند(قادری،1381).فناوری با اثر گذاری و تغییر حالت رفتار افراد بشر حتی در تصمیم گیری های آنها در تمام سطوح اثر می گذارد. این اثرگذاری از طریق ترویج اطلاعات جدید، روش های جدید تفکر، ترویج ایده ها و مفاهیم جدید، شیوه های جدید زندگی انجام می گیرد(حسنوی،1387،ص27). شعاع اثرگذاری پدیده جهانی شدن نیز به همراهی فناوری شتاب و گستره

این مطلب را هم بخوانید :

پایان نامه درباره بیوتروریسم بیشتری

می یابد، به گونه ای که لایه های عمیق تر اندیشه، رفتار، نگرش ها، و فرهنگ های ملل مختلف را تحت تاثیر قرار می دهد. و یکی از زمینه های مهمی که فناوری وبه دنبال آن جهانی شدن در آن تأثیر بسیار زیادی را می گذارد، نظام تعلیم و تربیت است(میرزامحمدی،1387ص123). در دیدگاه مدرن فناوری امری واقعی و عینی است بنابراین به لحاظ ارزشی خنثی است؛یعنی اقدام اولیه و طبیعی آدمی برای رفع نیازمندی هایش است و رشد وتحول فناوری، تابعی از امور فرهنگی، اجتماعی و ارزشی نیست(باقری،1381). دیدگاه انتقادی فرصتی فراهم می کندتا درباره دستاوردهای مخرب و تأسف بار فناوری که نمود آن نابرابری اجتماعی و اقتصادی است، به طور جدی فکر کنیم(ضرغامی 1386،ص16).رویکرد پست مدرن نیز به جبر فناورانه اعتقاد دارد، یعنی فناوری را نیرو محرک اصلی فعالیتهای آدمی می داند که به زندگی او شکل می دهد، حامیان این نگرش طراحان رسانه ها و نرم افزارهای جدید هستند که رویاروی آنها حذف معلم ودستیابی به معلم فناورانه است وآموزشهای مجازی را با اشتیاق مطرح می کنند. فناوری مشخصه امروز، فناوری الکترونیک راههای متعددی را برای برقراری ارتباطات، اطلاع رسانی و دانستن در اختیار انسان قرار می دهد و در آموزش و پرورش فعلی استفاده از آن اجتناب ناپذیر است. اکنون رایانه جدیدترین اختراع فنی تاثیر عظیمی را بر فرایند آموزش و یادگیری خواهد گذاشته است(ذوفن،1386).

)مهرمحمدی،1384) فرصتهای ناشی از فناوری در تعلیم و تربیت را چنین می داند: زیر سوال رفتن اقتدار سنتی به عنوان منبع دانش و اطلاعات، از دست رفتن موضوعیت صرف انتقال اطلاعات و دانش، اتخاذ جهت گیری یادگیری مادام العمر، امکان ایجاد انعطاف و تنوع در برنامه ها و روش های آموزش با گذر از برنامه های یکنواخت، کسل کننده، استاندارد بدون در نظر گرفتن تفاوتهای فردی، ضرورت توجه به آموزه های مردم سالاری در نظام آموزش و پرورش یا تربیت شهروندی، او همچنین  تهدیدهای ناشی از فناوری در تعلیم و تربیت را  افزایش خطر انزوای اجتماعی و دمیده شدن در تنور فردیت، افزایش خطر شکل گیری هویت های نابهنجار، به خطر افتادن ارزش های مهم انسانی، تبدیل شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات به الهه جدید یا مخدوم جدید، خطر گرایش تعلیم و تربیت به سمت برنامه های درسی استاندارد یکنواخت می داند.

(ضرغامی،1388) نیز فرصتهای ناشی از فناوری در تعلیم و تربیت را تسهیل شدن فرایند آموزش و دسترسی به حجم اطلاعات بیشتر در زمان کمتر و دستاورد های مثبت برای فراگیران در زمینه های دانشگاهی و حرفه  می داند. او همچنین چالشهای ناشی از فناوری در تعلیم و تربیت را یادگیری ابزاری، اندیشیدن واحد و همسان، تفکر حسابگرانه در برابر تفکر ناب می داند.

به عقیده هایدگر اگر انسان برای گذران زندگی در طبیعت دخل و تصرف می کند، این دخل و تصرف باید بر اساس نیازهایش باشد.حال آنکه نوع نیازهای انسان با توجه به جهان بینی او خواهد بود انسان برای دخل و تصرف در طبیعت نیازمند ابزار و فناوری است اما اگر فناوری را تنها به عنوان ابزار و وسیله قلمداد کند و آثار آن را نادیده بگیرد در حقیقت تسلیم آن شده است(آیدی دن،1377).

انسان دارای اراده و اختیار است؛ می تواند یکی از دو جهت حق و باطل را بر گزیند و با توجه به بینشی که از رابطه انسان با جهان هستی و خداوند دارد، می تواند توسط فناوری جهت گیری مادی یابد و در جهت سلطه بر دیگران برآید، یا برعکس تسلیم و فرمانبردار سلطه جویان شود و یا با بهره گیری از فناوری رشد پیدا کند و به نوعی از ارتباط با فناوری دست یابد تا به توسعه فرهنگ و تکامل خود در راستای ارزش های والای زندگی بپردازد. به همین جهت برای کسانی که به واسطه فناوری بر دیگران سلطه یافته و اهداف خود را پیش می برند، فناوری بسیار جالب خواهد بود و برای اسیران در بند فناوری این ماشین است که تاریخ را می سازد(آیدی دن به نقل ازمکنزی،1377).

آموزش فناوری جایگاه مسلمی در تعلیم و تربیت امروز دارد و این امر ناشی از جایگاه انکارناپذیری است که فناوری در عرصه زندگی کنونی بشر یافته است. اما همچنین که اندیشیدن و تصمیم گیری در باب هر عنصر جزئی از تعلیم و تربیت، بدون قرار دادن آن  در چارچوب بنیادی فلسفه تعلیم و تربیت میسر نیست، سخن گفتن از آموزش فناوری نیز بدون نگریستن به آن در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت ممکن و مطلوب به نظر
نمی رسد(باقری،1381،ص76). و همچنین انسان برای بقا وابسته به فناوری است و فناوری جانشینی برای رفع عیوب و نواقص زیستی او محسوب می شود از این رو بررسی روابط میان انسان و فناوری از جایگاه مهمی برخوردار
می باشد. از طرفی نفوذ و تاثیر روز افزون فناوری بر هستی انسان و از طرف دیگرگسترش بهکارگیری فناوری در نظام تعلیم و تربیت مستلزم بررسی اثرات انسان شناختی فناوری در تعلیم و تربیت است. پس لازم است که به بررسی ارتباط فناوری بر انسان و مبانی انسان شناختی فناوری بپردازیم و اثرات مثبت و منفی آن بر تعلیم و تربیت را بررسی کنیم.

اهمیت و ضرورت تحقیق :

ضرورت نظری:

– این تحقیق به توسعه ادبیات نظری در حوزه آموزش و پرورش در خصوص فناوری آموزشی و تأثیرات فناوری بر مبانی انسان شناختی در تعلیم و تربیت و ضرورت تجدید نظر در ساختار تعلیم و تربیت در جهت توجه به جنبه های انسانی استفاده از  فناوری کمک خواهد کرد.

ضرورت کاربردی:

– نتایج این پژوهش راهنمایی برای معلمان وآموزش دهندگان تعلیم و تربیت خواهد بود تا با آگاهی از تاثیرات فناوری در ویژگیهای مختلف انسانی از جمله تفکر،ارزش،اخلاق، فرهنگ، ویژگیهای بومی و سایر ویژگی های  انسانی، در هنگام آموزش و ارائه دروس ضمن استفاده از فرصت های فناوری های آموزشی از تهدیدات آن جلوگیری کنند.

– نتایج این پژوهش راهنمایی برای  مدیران و مدیران آموزش عالی خواهد بود تا با شناسایی عوامل  تهدید کننده فناوری در زمینه مبانی انسان شناختی در جهت کاربرد مناسب، هدایت صحیح و کنترل موثر و دانش آموزان در استفاده از ادوات و ابزار فناوری عمل کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ب.ظ ]




فصل دوم؛ مبانی نظری و پیشینه پژوهش

بخش اول؛ یادگیری سازمانی.. 13

2-1- یادگیری؛ تعاریف و مفاهیم.. 13

2-2- اهمیت و ضرورت یادگیری.. 14

2-3- سطوح یادگیری در سازمان.. 15

2-3-1- یادگیری فردی. 15

2-3-2- یادگیری تیمی. 15

2-3-3- یادگیری فرابخشی. 16

2-3-4- یادگیری سازمانی. 16

2-4- مفاهیم و تعریف یادگیری سازمانی:.. 17

2-5- تاریخچه مفهوم یادگیری سازمانی.. 20

2-6- اهمیت یادگیری در سازمانها.. 121

2-7- مزایای یادگیری سازمانی .. 23

2-7-1 بهبود عملکرد. 23

2-7-2- بهبود خلاقیت و نو آوری در سازمان. 24

2-7-3- حفظ مزیت رقابتی. 24

2-7-4- توسعه سازمان. 25

2-7-5- توسعه مدیریت دانش. 25

2-8- مؤلفه های یادگیری سازمانی.. 25

2-8-1- چشم انداز مشترک. 26

2-8-2- فرهنگ سازمانی. 26

2-8-3- ساختار سازمانی. 27

2-8-4- یادگیری تیمی یا گروهی. 27

2-8-5- تفکر سیستمی . 27

2-8-6- توسعه شایستگی کارکنان. 28

2-8-7- استراتژی. 28

2-8-8- اشتراک دانش. 29

2-8-9- رهبری مشارکتی. 29

 

2-9- انواع یادگیری سازمانی.. 30

2-9-1- یادگیری انطباقی. 31

2-9-2- یادگیری پیشگیرانه (آینده نگر). 32

2-9-3- یادگیری عملی. 32

2-9-4- یادگیری تحلیلی. 32

2-9-5- یادگیری ترکیبی. 32

2-9-6- یادگیری ساختاری. 33

2-9-7- یادگیری نهادی. 33

2-9-8- یادگیری تک حلقه ای. 33

2-9-9- یادگیری دو حلقه ای. 34

2-9-10- یادگیری سه حلقه ای. 35

2-9-11- یادگیری ارثی. 35

2-9-12- یادگیری تجربی. 35

2-9-13- یادگیری نیابتی. 36

2-10- ویژگیهای یادگیری در سازمان ها.. 36

2-11- مدل های یادگیری در سازمانی.. 37

2-11-1-مدل یادگیری سازمانی دنتون. . 38

2-11-2-مدل یادگیری سازمانی مارکوات . 39

2-11-3-مدل یادگیری سازمانی توماس. . 39

2-11-4-مدل یادگیری سازمانی کراینتر و همکاران.. 41

2-12- موانع فراروی توسعه یادگیری در سازمان ها.. 41

2-12-1- عدم تمایل به یادگیری. 42

2-12-2- مقاومت در برابر تغییر. 43

2-12-3- موانع ساختاری. 43

2-12-4- موانع فرهنگی. 43

2-12-5- عدم تعهد مدیران به یادگیری عمیق. 44

2-12-6- باورهای مدیران. 44

2-12-7- سیاسی بودن محیط درونی سازمان. 44

این مطلب را هم بخوانید :

2-12-8- عدم وجود استراتژی روشن. 44

2-12-9- فقدان اعتماد در سازمان. 45

2-12-10- عملکرد مداری و فقدان زمان یادگیری. 45

2-12-11- داشتن تفکر غیر سیستمی و جزئی نگر. 45

2-12-12- کاهش انگیزه های یادگیری. 46

2-12-13- محیط انحصاری و غیر رقابتی. 46

2-13- عوامل مؤثر بر توسعه یادگیری در سازمان ها.. 46

2-13-1- اعتماد سازمانی. 48

2-13-2- رهبری تحولی. 49

2-13-3- رهبری معنوی. 49

2-13-4- سرمایه اجتماعی. 50

2-13-5- هوش سازمانی. 51

2-13-6- فرهنگ سازمانی. 51

2-13-7- ساختار سازمانی. 52

2-13-8- توانایی‏های فردی (کارکنان یادگیرنده و خلّاق). 52

2-13-9- سرمایه فکری. 52

2-13-10- هوش هیجانی. 53

2-13-11- مدیریت کیفیت فراگیر. 53

2-14- سازمان های یادگیرنده.. 54

2-14-1- مفاهیم وتعاریف سازمان یادگیرنده.. 54

2-14-2- ویژگی های سازمان یادگیرنده. 56

2-14-3- تفاوت یادگیری سازمانی و سازمان یادکیرنده.. 57

2-15- مدیریت دانش.. 61

2-16- دانش سازمانی.. 61

2-17- فرایند یادگیری سازمانی از دیدگاه صاحب نظران مختلف.. 61

2-17-1- . فرایند یادگیری سازمانی هابز.. 61

2-17-2-. فرایند یادگیری سازمانی جانک مین چاو.. 63

2-17-3- فرایند یادگیری سازمانی هربرگ.. 64

2-17-4- فرایند یادگیری سازمانی کراسن.. 64

2-17-5- فرایند یادگیری سازمانی پاولوسکی.. 64

2-18- بخش دوم : تحقیقات.. 65

2-18-1- تحقیقات داخلی.. 65

2-18-2- تحقیقات خارجی.. 67

2-19- مدل مفهومی پژوهش.. 68

فصل سوم؛ روش پژوهش

3-1- نوع و روش پژوهش.. 72

3-2- جامعه آماری پژوهش.. 72

3-3- روش های گردآوری اطلاعات.. 74

3-4- تعیین روایی و پایایی ابزارهای اندازه گیری پژوهش.. 75

3-4-1 روایی پرسشنامه. 75

3-4-2 پایایی پرسشنامه ها. 76

3-5- روش تجزیه و تحلیل داده ها.. 76

فصل چهارم؛ تجزیه و تحلیل داده ها

4-1- توصیف آماری داده‌ها.. 80

4-1-1- توزیع آماری نمونه بر حسب جنسیت. 80

4-1-2- توزیع آماری نمونه بر حسب تحصیلات. 81

4-1-3-  توزیع آماری نمونه بر حسب سنوات خدمت. 82

4-1-4- توزیع آماری نمونه بر حسب سن. 83

4-2- بررسی توصیفی سؤالات و مؤلفه ها پرسشنامه یادگیری سازمانی:.. 84

4-2- 1- بررسی توصیفی مؤلفه  چشم انداز.. 85

4-2- 2- بررسی توصیفی مؤلفه فرهنگ سازمانی.. 86

4-2- 3- بررسی توصیفی مؤلفه کار و یادگیری تیمی.. 87

4-2- 4- بررسی توصیفی مؤلفه اشتراک دانش .. 88

4-2- 5- بررسی توصیفی مؤلفه  تفکر سیستمی.. 89

4-2- 6- بررسی توصیفی مؤلفه  رهبری مشارکتی.. 90

4-2- 7- بررسی توصیفی مؤلفه  توسعه شایستگی های کارکنان.. 91

4-2- 8- بررسی توصیفی مؤلفه  ساختار.. 92

4-2- 9- بررسی توصیفی مؤلفه استراتژی.. 93

4-2- 1-  توصیف وضعیت کلی یادگیری سازمانی در دبیرستان های شهر تهران   سال تحصیلی 93-92.. 94

4-2- 1-مقایسه توصیفی وضعیت موجود یادگیری سازمانی در دبیرستان های شهر تهران   سال تحصیلی 93-92    94

4-3- آمار استنباطی: تجزیه و تحلیل سؤالات پژوهش.. 95

4-3-1- سؤالات تحقیق. 95

4-3- یافته های جانبی پژوهش.. 102

 

فصل پنجم؛ بحث و نتیجه گیری

5-1- نتیجه گیری.. 107

5-1-1- نتایج توصیفی. 107

5-1-2- نتایج استنباطی. 108

5-2 پیشنهادات.. 112

5-2-1 پیشنهادات کاربردی. 112

5-2-2- پیشنهادات پژوهشی. 116

فهرست منابع

منابع فارسی.. 118

منابع لاتین.. 123

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت یادگیری سازمانی و ارائه راههای بهبود آن در دبیرستانهای شهرتهران در سال تحصیلی 92-93 با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق را  کلیه دبیران مدارس متوسطه شهر تهران تشکیل می دهد که بر اساس آخرین آمار و اطلاعات تعداد این اعضاء 9770 نفر می باشد که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای 369 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته یادگیری سازمانی استفاده گردید. روایی محتوایی پرسش­نامه ها مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. پایایی پرسش­نامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، 90/0 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی(t تک متغیره و  t وابسته) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نظرات پاسخ گویان در خصوص وضعیت موجود یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن در دبیرستانهای شهر تهران در حد گزینه متوسط به لحاظ آماری معنادار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نظرات پاسخ گویان در خصوص وضعیت مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن در دبیرستانهای شهر تهران در حد گزینه زیاد به لحاظ آماری معنادار بوده است. در نهایت نتایج نشان داد بین وضعیت موجود و مطلوب یادگیری سازمانی و تمامی ابعاد آن تفاوت معناداری وجود دارد.

کلید واژه­ها: یادگیری سازمانی، سازمان یادگیرنده ،چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، توسعه شایستگی کارکنان، رهبری مشارکتی، استراتژی، کار و یادگیری تیمی، تفکر سیستمی و اشتراک دانش

1-1- مقدمه:

گسترش فرایند جهانی شدن و فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و همچنین تغییرات ناشی از آنها، شرایط حاکم بر سازمان ها را به فضایی رقابتی بدل کرده است. فضایی که به شدت ناهمگون و غیرقابل پیش بینی است. بنابراین در این فضای رقابتی، سازمان هایی موفق خواهند بود که بتوانند با بکارگیری این فناوری های نوین و پیشرفته و سازگاری با آنها، حداکثر استفاده را از منابع موجود خود ببرند. در این زمینه سازمان های یادگیرنده با داشتن ویژگی های منحصر به فردی مانند سازگاری با محیط، تنوع طلبی، ریسک پذیری، آموزش و یادگیری مداوم در سازمان، ارائه ایده ها و دیدگاههای نوین به طور مستمر و نهادینه شدن فرهنگ پیشرفت و نوآوری در سازمان،  نه تنها به سرعت می توانند با تغییرات ناشی از گسترش فرایند جهانی شدن و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی سازگار و هماهنگ شوند،  بلکه به طور موثری می توانند باعث ایجاد تغییرات در محیط سازمان شده و حتی در مواقعی آن را در راستای اهداف خود هدایت کنند (مرشدی، 1392). در واقع می توان گفت که سرعت روزافزون رشد و نوآوری در تمامی زمینه های علمی و فنی و تاثیرات آنها بر تمام فرایندهای سازمانی،همچنین تسلط شرایط رقابتی بر محیط متغیر کسب و کار،  فرایند یادگیری در سازمان را به اساسی ترین عامل حفظ  مزیت رقابتی سازمان ها در قرن حاضر بدل کرده است،تا جایی که عدم توجه به فرایند یادگیری در سازمان ها و چشم پوشی از مزیت های آن ،چالش های متعدد در سایه آینده ای مبهم را پیش روی آنها قرار می دهد.البته اگرچه یادگیری برای سازمان ها و اعضای آنها ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب می شود،ولی این تنها یک روی سکه است و روی دیگر آن که به مراتب پراهمیت تر و ضروری تر است، ایجاد زمینه و  بستر یادگیری است (زارع خلیلی و همکاران، 1389، ص 87).

امروزه، روش های قدیمی اداره سازمان ها پاسخگوی تغییرات سریع محیط نیستند. حوزه مدیریت در سراسر دنیا شاهد تغییرات پردامنه و زیربنایی شده است و از شیوه سنتی بیرون آمده، متحول شده و همه اعضای سازمان در امور جاری مشارکت داده شده است. هر عضو سازمان به جای اینکه فقط در جهت افزایش کارآیی تلاش کند باید پیوسته مطالب جدیدی بیاموزد و بتواند در حوزه و قلمرو فعالیت خود مسائل را شناسایی و حل کند. این تغییرات محیطی مستلزم آن است که افراد سازمان ها بتوانند بیاموزند و حل مسئله کنند و به عبارتی یادگیرنده باشند (جنوی و همکاران، 1389، ص 217).

در حقیقت، در دنیای متلاطم کنونی که تغییرات محیطی رشد روزافزونی دارند، سازمان ها نه تنها می خواهند در آینده پابرجا بمانند، بلکه خواهان حفظ قدرت خود نیز هستند. بدین منظور سازمان ها بایستی دائما با تغییرات محیطی همگام بوده و همگامی با تغییرات در گرو یادگیری سازمانی می باشد. موضوع یادگیری سازمانی اخیرا در حوزه رفتارسازمانی و مدیریت استراتژیک توجهات زیادی را به خود جلب کرده است (لویس[1]، 2006، ص283).

 

1-2- بیان مسئله:

امروزه سازمان ها در فضایی متلاطم و متغیر قرار گرفته اند و انبوه تحولات، سازمان ها را با اشکالات زیادی روبرو نموده است؛ رویارویی با امواج پیاپی تغییر، به شکل فناوری های نوین در روابط اجتماعی سازمان مشهود است. در چنین عصری باید برای ادراه سازمان ها به نوآوری و بهره گیری از دستاوردهای علمی و فنی بشر همت گماشت و راه را برای نوآوری و ارائه طرح های مناسب در این سازمان ها هموار کرد. هر قدر عدم اطمینان محیطی بالا باشد، سازمان ها نیاز بیشتری به دانش و آگاهی گسترده از عوامل محیطی دارند تا بتوانند خود را با تغییرات و تحولات محیطی منطبق کنند. در چنین شرایطی تنها راه چاره ی سازمان های آینده تبدیل خود به یک سیستم یادگیرنده دائمی است تا بتوانند نیازهای محیطی را تشخیص داده و ابزار لازم را جهت تطبیق خود با محیط فراهم آورند و بدین وسیله به حیات خود ادامه دهند. یادگیری سازمانی پاسخی به محیط کاری متغیر، پویا و غیر قابل پیش بینی می باشد. ماهیت یادگیری سازمانی در واقع استفاده از توانایی خارق العاده ی افراد سازمان است. بنابر این برای تداوم نیروی انسانی ماهر با کیفیت بالا و لزوم پاسخگویی مداوم و مرتبط با نوآوری هایی که صورت می پذیرد به یک سازمان آموزشی یادگیرنده نیاز داریم تا یاد بگیرد، رشد کند و ساختارهای مؤسساتی را که مانع روند رشد درون مدرسه می شوند، بشکنند (زارعی متین و همکاران، 1382،ص 50).

امروزه آموزش و پرورش به عنوان نقطه عطفی در تحول جوامع مختلف تلقی شده و نقش بسزایی در توسعه و پیشرفت کشورها ایفا می کند.از سوی دیگر تحرکات وپویایی های ناشی از رشد وتوسعه فنا وری ها وصنایع جدید وبه تبع آن لزوم قرار گرفتن در این مسیر پرشتاب، لازمه هر سازمان آموزشی پویایی است(گاروین،2000).تغییرات و چالش های فراوان دنیای کنونی ایجاب می کند که سازمان با قدرت یادگیری وبه روز رسانی خود باشد تا بتواند با تحولات سریع خودرا منطبق کند وبه موقع به محرک های محیطی پاسخ دهد و با کسب دانش وآگاهی به صورتی گسترده وپویا وزنده در حوزه بهسازی وتوسعه سازمانی به حیات خود ادامه دهد(لوپز همکاران ،2005).

تغییر و تحول در دهه اخیر و افزایش روزافزون رقابت، پیچیدگی، پویایی و عدم اطمینان از شرایط محیطی باعث شده تا سازمان های بزرگ نتوانند با شرکت های کوچک که از انعطاف پذیری، سرعت و نوآوری بالایی برخوردارند رقابت کنند به همین خاطر در چنین شرایطی حیات و بقای سازمان های بزرگ در گرو تحولی اساسی است که افراد خلاق و نوآور را هر چه بیشتر در کشور پرورش داده و فرهنگ سنتی را به فرهنگ یادگیرنده تغییر دهد. بنابراین در عصر حاضر سازمان ها و نهادهای متولی توسعه باید مدیرانی واجد شرایط برای برنامه ریزی، نوآوری، خلاقیت را گردهم آوردند و با این تدبیر مهم توسعه سازمان را سامان بخشد. بنابراین آنچه کشورهای جهان بویژه کشورهای در حال توسعه را در جهت افزایش بهره وری، پیشرفت و ترقی مدد می رساند همانا استفاده از فرصت ها در رقابت با سایر کشورها است ولی آیا سازمان ها توانسته اند خودشان را با جهان واقعی و محیط خارج از خود تطبیق دهند مسلماً جواب مثبت نخواهد بود چراکه تنبلی موجود در ادارات بصورت عدم بهره وری و کارایی، بوروکراسی متورم و نارضایتی مردم نمود آشکار این قضیه است. یکی از دلایل آشکار آن عدم وجود یادگیری به معنای عام در سازمان های دولتی می باشد. (موغلی و مالکی طبس، 1388، ص 99).

سازمان های آموزشی، سازمان های خاص آموزش و یادگیری هستند که هدف نهایی آن ها تحقق یادگیری و پرورش انسان ها و ایجاد رفتارهای نسبتاً پایدار در دانش آموزان است. اگر در سازمان های دیگر، آموزش و یادگیری وسیله ای برای تحقق سایر هدف های سازمانی مثل تولید مصنوعات و کالاها و ارائه خدمات می باشد، سازمان های آموزشی خاص انسان سازی و تغییر رفتار هستند. بر این اساس کاربرد اصطلاحات سازمان یادگیرنده، سازمان دانش آفرین و سازمان تحقق دهنده ی یادگیری سازمانی برای سازمان های آموزشی از اصالت و درستی بیش تری نسبت به سازمان دیگر برخوردار است(میرکمالی، 1389، ص 282). آموزش همواره وسیله ای مطمئن برای بهبود کیفیت عملکرد وحل مشکلات سازمانی است و فقدان آن معضلات متعددی را در سازمان ایجاد می کند. به همین دلیل به منظور تربیت وتجهیز نیروی انسانی سازمان ها وبهسازی وبهره گیری موثرتر از این نیرو ها ،آموزش همواره به عنوان تاثیر گذارترین عامل مد نظر است (صفاری وهمکاران ،1388). در جهان کنونی آموزش ، یاددادن و یادگیری در سازمان یکی از مکانیزم های اصلی توسعه منابع انسانی بوده و مورد توجه بسیاری از صاحب نظران ومدیران آموزشی قرار گرفته است (مولایی ،1388). .سازکارها یا راهبردهای مناسب در جهت حرکت به سمت تحقق یادگیری در سازمان وجود دارد. در همین زمینه ضرورت دارد که ابتدا وضعیت موجود یادگیری در سازمانهای آموزشی را بسنجیم و سپس به ارائه راهکارهایی جهت توسعه آن بپردازیم.

لذا با توجه به مطالب مطرح شده ، چنانچه نظام آموزش و پرورش بخواهد در چنین شرایطی به دنبال نوآوری باشد و خود را با تغییرات فزآینده عصر حاضر سازگار سازد، باید بسترها و زمینه های لازم را برای توسعه و بهبود یادگیری سازمانی فراهم کند و توسعه وگسترش یادگیری را جزو اولویت های خود قراردهد. بنابر این پژوهش با این مساله مواجه است که وضعیت موجود یادگیری سازمانی در دبیرستانهای متوسطه شهر تهران چگونه است و چه بستر و زمینه هایی باید فراهم باشد تا وضعیت یادگیری سازمانی در آموزش و پرورش بهبود پیدا کند.امید است که مدیران آموزش وپرورش شهر تهران بتوانند از نتایج این پژوهش اطلاعات ودانش لازم کسب کنند.

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق:

تغییرات سریع محیط ، صنعت ، مشتریان ، ارباب رجوع ، رقبا، همکاران ، محصولات وخدمات همگی نیروهایی هستند که بر سازمان اثر می گذارند ونیاز به برتری را موجب می شوند(سنگه،2008). دراین بین ، شناخت محیط ، تشخیص  و درک تحولات وآگاهی از فرصت ها ، تهدیدها ، محدودیت ها ، وامکانات که از ضروریات سازمان ها محسوب می شوند(تقوی،2010).

در محیط کسب و کار امروزى، تغییرات با گام هاى سریع به وقوع مى پیوندند. سازمانها در عرصه رقابت در محیط کسب و کار جهانى ملزم هستند تا نسبت به تغییرات مستمر واکنش مطلوب داشته باشند و یا از بین بروند. یک سازمان به منظور برترى یافتن از سایر سازمانها باید منابع انسانى را توسعه داده و میزان اطلاعات و دانش در دسترس را افزایش دهد (خانعلیزاده و همکاران، 1389، ص22 ). بنابراین بزرگترین امتیاز رقابتى در دنیاى جدید کسب و کار، یادگیرى است. سازمانهایى که در آن افراد سریع تر یاد مى گیرند، با سرعت بیشترى خود را با شرایط محیطى تطبیق مى دهند. با عدم یادگیرى افراد ، سازمان هزینه هاى سنگین ندانستن یا دوباره کارى و عدم کارآیى و به هدر دادن منابع و مهارت ها را متحمل شده و شاهد از دست دادن اعتماد به نفس در افراد و کاهش درآمد به دلیل عدم نوآورى خواهد بود؛ اما درصورت یادگیرى و تعهد به آن، سود سازمان افزایش یافته و افراد به جاى نیروى کار تبدیل به سرمایه هاى سازمان مى شوند (دستگردى، 1387 ، ص 22).

در واقع می توان گفت که یکی از دلایل عمده شکست سازمان ها عدم استفاده مطلوب از منابع ،فقر یادگیری می باشد. اینکه سازمان ها دچار ضعف در یادگیری هستند یک مساله تصادفی نیست و به نحوی مدیریت آن ها برمی گردد. تحقیقات مختلف نیز رابطه تنگاتنگ توان یادگیری با موفقیت سازمان ها را نشان داده است.با توجه به این امر یکی از مهم ترین مهارت های مدیران فراگیری چگونگی یادگیری می باشد.در نهایت همان طور که یادگیری برای رشد افراد اساسی است برای سازمان ها اهمیت زیادی دارد و ارزش وجایگاه هر سازمان را میزان اندوخته ی دانش مفید و توان یادگیری آن سازمان تعیین می کند. بنابراین یادگیری سازمانی از نظر میزان اهمیت در رده موضوعات مهم قرار می گیرد(نوروزی ،1388)

در عصر حاضر، تغییر که حاصل ابداعات بشر است، تمام جوامع را در هم پیچیده و عصر ما «عصر تغییر» نامیده شده است. همه سازمان ها، اعم از آموزشی، اقتصادی، سیاسی، … در آماج این تغییر هستند. نظام های آموزشی هم، که خود بانی تغییرات وسیع اجتماعی هستند، در این گردونه در مواجهه با تغییر قرار دارند و تغییر برای آنها گریزناپذیر است. هلر اظهار می دارد: « امروز نظام های آموزشی نمی توانند به مدت طولانی نسبت به نوآوری ها بی اعتنا باشند، لذا بایستی شهامت پذیرفتن نوآوری ها را داشته باشند و مقاومتی نشان ندهند. مدارس به منزله ی واحدهای عملیاتی رسمی نظام آموزشی و پرورشی، نقش و جایگاه مهمی در تحقق اهداف آموزشی و نیل به آرمان های عالیه آموزش و پرورش ایفا می کنند. آنچه مهم است، مجهز شدن مدیران و معلمان آموزشی به مهارت ها، فنون و دانش لازمه ی تغییر است (زارعی متین و همکاران، 1382،ص 49).

در حقیقت، سازمان های آموزشی سازمان های پویایی هستند که علاوه بر آن می تواند خطاهای خود را اصلاح کنند، توانایی تغییر در دانش ها و ارزش های سازمانی خود را نیز آن چنان دارند که می توانند هر زمان با به دست آوردن مهارت های جدید ظرفیت حل مسئله خود را حفظ کنند. مدارس باید محیط های یادگیری مناسبی به وجود آورند که منجر به تجربه های سازنده که همان یادگیری است، شود. این محیط ها باید، علاوه بر تجربه، به تفکر درباره ی تجربه نیز بپردازند تا معلمان و دانش آموزان بتوانند به عنوان دانشگر، اصول، مفاهیم و نظریه ها را استخراج (دانش) و به نوبه ی خود در موقعیت های واقعی و جدید به کار گیرند(میرکمالی، 1389، ص 283).

بطور کلی می توان گفت که یادگیری در سازمان ها باعث می شود که کارکنان بطور مستمر ظرفیت خود را توسعه دهند و الگوهای تازه فکریشان را پرورش دهند. هرگاه افراد توانایی ها وظرفیت های خود را بشناسند و آن ها را دائما رشد وتوسعه بدهند،خلاق تر می شوند.لذا به همین منظور، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت موجود یادگیری سازمانی وراهکارهای بهبود آن در دبیرستان های شهر تهران می پردازد. با نظر سنجی از دبیران می خواهیم شکاف بین وضعیت وجود و مطلوب یادگیری سازمانی از نظر آنان را مشخص کنیم .

 

با توجه به تحقیقات انجام شده در سال های اخیر در دنیا و با توجه به اهمیت یادگیری سازمانی در سازمان های امروز و تأثیر مثبت آن در زمینه های گوناگون آموزشی و همچنین ضرورت بررسی یادگیری به عنوان یکی از عوامل مهم اثربخشی سازمان های آموزشی، چنانچه آموزش و پرورش شهر تهران بخواهد در چنین شرایطی  یادگیرنده باشد و خود را با تغییرات فزاینده عصر حاضر سازگار سازد، باید ابتدا وضعیت موجود یادگیری سازمانی در مدارس متوسطه تهران سنجیده شود و آن را با وضعیت مطلوب مقایسه کرد و سپس به ارائه راهکارهایی جهت توسعه و بهبود آن پرداخت.

1-4- اهداف و سوالات تحقیق:

1-4-1- اهداف تحقیق:

الف) هدف اصلی

  • مشخص کردن وضعیت یادگیری سازمانی وارائه راه های بهبود آن در دبیرستان های شهر تهران

ب)اهداف فرعی

  1. مشخص کردن وضعیت موجود یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن در دبیرستان های شهر تهران
  2. مشخص کردن وضعیت مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن از نظر دبیران دبیرستان های شهر تهران
  3. مشخص کردن تفاوت بین وضعیت موجود و مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن (چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی ، ساختار سازمانی ، توسعه شایستگی کارکنان، رهبری مشارکتی، استراتژی، کار و یادگیری تیمی، تفکر سیستمی و اشتراک دانش) از نظر دبیران دبیرستان های شهر تهران
  4. ارائه راهکارهایی جهت ارتقای یادگیری سازمانی در دبیرستان های شهر تهران

 

1-4-2- سوالات پژوهش:

الف) سوال اصلی:

  • وضعیت یادگیری سازمانی در دبیرستانهای شهر تهران چگونه است و چه راهکارهایی برای بهبود آن وجود دارد؟

ب) سوالات فرعی:

  • وضعیت موجود یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن در دبیرستان های شهر تهران چگونه است؟
  • وضعیت مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن از نظر دبیران دبیرستان های شهر تهران چگونه باید باشد؟
  • آیا بین وضعیت موجود و مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن (چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، توسعه شایستگی کارکنان، رهبری مشارکتی، استراتژی، کار و یادگیری تیمی، تفکر سیستمی و اشتراک دانش) از نظر دبیران دبیرستان های شهر تهران تفاوت معنی داری وجود دارد؟
  • چه راهکارهای را می توان به منظور بهبود و یا تقویت سطح یادگیری سازمانی در دبیرستان های شهر تهران ارائه داد؟

 

1-5- تعاریف مفهومی متغیرهای مورد پژوهش:

یادگیری سازمانی: یادگیری سازمانی فرآیند بهره گیری از تجربیات سازمانی از طریق کسب دانش و بصیرت، توزیع و تفسیر اطلاعات و تغییر نگرش و رفتار برای بالا  بردن سطح تعهد، مسئولیت پذیری و پاسخ گویی اعضاء به منظور افزایش اثر بخشی و بهره وری و تأمین نیازهای مشتریان و بهبود و به سازی سازمان در یک محیط متغیر و پویاست( میرکمالی، 1385).

وضعیت موجود: وضعیت موجود اشاره دارد به آنچه از ویژگیهای یادگیری سازمانی که در حال حاضر در دبیرستانهای مورد مطالعه در شهر تهران وجود دارد. به عبارت دیگردر حال حاضر دبیران مدارس متوسطه چه برداشتی از وضعیت دبیرستانها بر حسب مولفه های یادگیری سازمانی دارند

وضعیت مطلوب: وضعیت مطلوب اشاره دارد به آنچه از ابعاد ویژگیهای یادگیری سازمانی که باید در دبیرستانهای مورد مطالعه در شهر تهران وجود داشته باشد. به عبارت دیگر از دید دبیران، دبیرستانهای مورد مطالعه شهر تهران از ویژگیهای یادگیری سازمانی تا چه حد باید برخوردار باشند.

چشم انداز مشترک: نظامی که طی آن یک تصویر مشترک از آینده خلق می­شود تا تعهد و درگیری کارکنان نسبت به کار را افزایش دهد. در یک سازمان، آرمان مشترک افراد را به دور یک ماهیت و سرنوشت مشترک جمع می­کندتا همگی احساس کنند که به سوی یک هدف در حرکتند و با همه فعالیتهای سازمان همبستگی دارند (سنگه،1990). درحقیقت چشم انداز مشترک شناختی واقعی به وجود می آورد که در سایه آن می توان به اهداف و دیدگاه های علمی مشترکی دست یافت وهمبستگی وهمفکری را محقق ساخت(سنگه ، 1388: 263).

 

فرهنگ سازمانی:  فرهنگ سازمانی الگوی رفتاری غالب در بین افراد یک سازمان است که ریشه در ارزش‌ها، باورها و فرضیات اعضای سازمان دارد و مورد حمایت اکثریت قرار می گیرد (دنیسون، 1996، ص621 و 622).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ب.ظ ]




عناوین                                                                                      صفحه

چکیده………………………………………………………………………………….أ

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1مقدمه…………………………………………………………………………….2

1-2 شرح و بیان مسئله­ی پژوهش…………………………………………………….3

1-3 اهمیت و ضرورت انجام پژوهش………………………………………………..6

1-4 هدف کلی پژوهش……………………………………………………………….8

1-5 اهداف جزئی پژوهش……………………………………………………………8

1-6 فرضیه­های پژوهش……………………………………………………………..8

1-6-1 سوال پژوهش……………………………………………………………….9

1-7 انواع متغیرها……………………………………………………………………9

1-8 تعاریف مفهومی و عملیاتی………………………………………………………9

1-8-1 تعلل­ورزی………………………………………………………………….9

2-8-2 ارزش تکلیف……………………………………………………………….9

فصل دوم: ادبیات و پیشینه­ی پژوهشی

2-1 پیشینه­ی نظری…………………………………………………………………11

2-1-1 تعریف تعلل­ورزی…………………………………………………………..11

2-1-1-1 انواع تعلل­ورزی…………………………………………………………12

2-1-1-2 انواع افراد تعلل­ورز……………………………………………………..13

2-1-1-3 حوزه­های اصلی تعلل­ورزی………………………………………………15

2-1-1-4 علل تعلل­ورزی…………………………………………………………..16

2-1-1-5 فاکتورهای موثر در پاسخ فرد به تعلل­ورزی……………………………..22

2-1-1-6 پیامدهای تعلل­ورزی……………………………………………………..23

2-1-1-7 تفاوت تعلل­ورزی با تنبلی………………………………………………..24

2-1-1-8 علایم و نشانه­های تعلل­ورزی…………………………………………….25

2-1-1-9 راهکارهایی برای مقابله با تعلل­ورزی……………………………………25

2-1-1-9-1 مبارزه………………………………………………………………25

2-1-1-10 تعلل­ورزی راهی برای مقابله…………………………………………..25

دانلود پایان نامه

 

2-1-1-11 نظریه­های تعلل­ورزی…………………………………………………..26

2-1-1-12 شیوع تعلل­ورزی……………………………………………………….27

2-1-2 تعریف ارزش تکلیف……………………………………………………….28

2-1-2-1 چگونگی شکل­گیری نظریه­های انتظار-ارزش……………………………28

2-1-2-1-1 شکل­گیری سازه­ی انتظار……………………………………………29

2-1-2-1-2 شکل­گیری سازه­ی ارزش…………………………………………..29

2-1-2-1-3 شکل­گیری سازه­ی سطح انتظار……………………………………..30

2-1-2-2 نظریه­ی انتظار-ارزش اتکینسون…………………………………………30

2-1-2-2-1 برایند گرایش در مدل اتکینسون…………………………………….31

2-1-2-2-2 مدل ه­ی چهار قطبی در نظری اتکینسون……………………………33

2-1-2-3 نظریه­ی انتظار-ارزش اکلز و ویگفیلد……………………………………34

2-1-2-3-1 مؤلفه­های نظریه­ی اکلزو ویگفیلد…………………………………..34

2-1-2-3-1-1 انتظار و ارزش………………………………………………….34

2-1-2-3-1-2 خودطرحواره­ها، اهداف، حافطه­ی هیجانی، و دشواری فرد از تکلیف………………………………………………………………………………….35

2-1-2-3-1-3 ادراک فردی از محیط اجتماعی و تفاسیر فرد برای رخدادهای گذشته…………………………………………………………………………………..36

2-1-2-3-1-4 زمینه­ی فرهنگی، رفتارهای اجتماعی کننده و رخدادهای گذشته….36

2-1-2-4 مولفه­های ارزش تکلیف………………………………………………….36

2-1-2-4-1 ارزش اهمیت……………………………………………………….36

2-1-2-4-2 علاقه درونی………………………………………………………..37

2-1-2-4-3 ارزش کاربردی…………………………………………………….37

2-1-2-4-4 هزینه­ها…………………………………………………………….37

2-1-2-5 تاثیر رشد بر سازه­ی ارزش………………………………………………38

2-1-2-5-1 تغییرات شناختی…………………………………………………….38

2-1-2-5-2 تغییرات محیطی…………………………………………………….39

2-1-3 پیشینه­ی تجربی پژوهش…………………………………………………….39

2-1-4 جمع­بندی نهایی……………………………………………………………..48

فصل سوم: روش انجام پژوهش

3-1 مقدمه………………………………………………………………………….51

این مطلب را هم بخوانید :

مدیر تلگرام طلایی: لیست کانال‌های مسدود شده از سوی شورای عالی فضای مجازی ارسال می‌شود

3-2 روش پژوهش………………………………………………………………….51

3-3 جامعه­ی آماری………………………………………………………………..51

3-4 حجم نمونه و روش نمونه­گیری………………………………………………..51

3-5 ابزار جمع­آوری اطلاعات……………………………………………………..52

3-5-1 مقیاس تعلل­ورزی تاکمن………………………………………………….52

3-5-2 مقیاس ارزش تکلیف…………………………………………………..52

3-6 روش اجرای پژوهش………………………………………………………….53

3-7 روش تجزیه و تحلیل داده­ها……………………………………………………53

فصل چهارم: یافته­های پژوهش

4-1 مقدمه………………………………………………………………………….55

4-2 یافته­های توصیفی………………………………………………………………55

4-3 یافته­های استنباطی……………………………………………………………..58

4-4 پیش فرض های همبستگی پیرسون…………………………………………….58

4-5 پیش فرض های رگرسیون خطی چند گانه……………………………………..62

4-6 یافته­های جانبی………………………………………………………………..65

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1 مقدمه………………………………………………………………………….69

5-2 تبیین یافته­ها……………………………………………………………………69

5-3 محدودیت­های پژوهش…………………………………………………………78

5-4 پیشنهادها………………………………………………………………………79

5-4-1 پیشنهادهای پژوهشی……………………………………………………..79

5-4-2 پیشنهادهای کاربردی……………………………………………………..79

فهرست منابع

منابع فارسی………………………………………………………………………..81

منابع انگلیسی……………………………………………………………………….86

پیوست­ها

پیوست1 پرسش­نامه­ی تعلل­ورزی……………………………………………………89

پیوست2 پرسش­نامه­ی ارزش تکلیف………………………………………………..90

چکیده­ی انگلیسی……………………………………………………………………91

مقدمه

در قرن 21 به دلیل تنوع گسترده­ی محیط و تغییرات مداوم، مدیریت موثر فردی با چالشهای فراوانی روبه رو شده است. در چنین شرایطی سرعت عمل، نقش تعیین کننده ای در کارایی و اثربخشی فردی یافته است. بزرگنمایی که گاه یک ثانیه زودتر کلیک کردن بر موس، سرنوشت افراد و سازمانها را تغییر می دهد و لحظه ای غفلت و تعلل­ورزی صدمات بسیاری بر آنها وارد می­سازد. بنابراین به نظر می رسد استفاده درست از زمان و انجام کارها در موعد مقرر، یک الزام فردی و سازمانی است؛ مطلب مهمی که در بسیاری از زمانها فراموش می­شود و اثرهای نامطلوب بر جای می­گذارد. بسیاری از افراد از تعلل رنج می برند. کافی است با دیدی واقع بینانه، عملکرد روزانه خود را مورد ارزیابی قرار دهیم تا دریابیم که بسیاری از ما نیز از تعلل­ورزی خود صدمه می بینیم. این مشکل تنها مختص افراد خاصی نیست، بلکه شخصیت های بنامی، مانند: لئوناردو داوینچی (نقاش)، سنت آگوستین (فیلسوف)، داگلاس آدامز (نویسنده) و ساموئل تایلور (شاعر) نیز به تعلل­کاری مشهور بوده اند. تعلل ورزی یک مانع بزرگ بر مسیر زندگی ماست. پیشرفت ما را کند کرده و گاهی به طور کلی ما را از مسیر زندگی­مان خارج می­کند (باسکو، 2010). تعلل تقریباً همیشه عوارض منفی بر بهره‌وری و بهزیستی افراد بر جا می گذارد. اگر چه هر کسی به گونه خاص تعلل­کاری می‌کند ولی بهترین تعریف تعلل می تواند این باشد: به تأخیر انداختن انجام کار، بدون هیچ دلیل موجه (الیس و کناوس، 2002)0 بررسی‌های انجام شده، نشان می دهند که تعلل برای 15 تا 20 درصد افراد همیشگی و به عنوان یک مشکل مطرح است (استیل،2003). بر همین اساس لازم است این مشکل موشکافی شده، علل آن شناسایی و راه حل­های بهینه برای کاهش آن ارائه شود.

 1-2 شرح و بیان مسئله­ی پژوهش

به نظر می­رسد تعلل­ورزی[1]یکی از واقعیات بی­چون وچرای زندگی است که در بین اقشار و مشاغل مختلف وجود دارد. تعلل­ورزی به معنای به تعویق انداختن امری به دلیل ناخوشایندی یا ملال­آوری آن است­ (فرهنگ نامه­ی کمبریج[2]، 2003). واژه لاتین تعلل، مرکب از دو کلمه «پرو» و «کراسینوس» از ریشه لاتین به معنی «به تعویق انداختن تا صبح» است. این واژه معادل تعلل ورزی، سهل انگاری، به تعویق انداختن و این دست و آن دست کردن می باشد (الیس[3]و جیمز نال ،1382). درباره تعلل­ورزی تعریف واحد پذیرفته شده­ای وجود ندارد و هر یک از صاحب­نظران از منظر خود به این موضوع نگریسته، تعریفی از آن ارائه کرده که به برخی اشاره می شود:

الیس و کناس[4] (2002، به نقل از کاظمی، فیاضی، کاوه، 1389)، تعلل را تمایل به اجتناب از فعالیت، واگذار کردن انجام کار به آینده و استفاده از پوزش­خواهی برای توجیه تأخیر در انجام فعالیت تعریف کرده­اند. استیل[5] (2003)، تعلل را عقب انداختن انجام عملی به دلیل ناخوشایندی و ملال آوری آن تعریف می کند. از نظر فراری[6] و تیس[7] (2000)، نیز تعلل مبین تأخیر در آغاز یا ادامه کار است. تعلل دزد زمان توصیف می شود، حتی به اعتقاد برخی افراد، تعلل سارق زندگی است (دوبینز و پتمن[8]، 1998، به نقل از فیاضی و کاوه، 1388). تعلل در اصل مبین نبود خود مدیریتی است ، بدین معنی که فرد وقت خود را از راه انجام کارهایی بی فایده می دزدد ، اما هنگام مرگ، حاضر است به هر بهایی زمان را خریداری کند تا لحظه ای بیشتر زنده بماند.

تعلل از دیدگاه نظریه های متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته است. نظریه های رفتاری، تعلل را بر اساس اصول پاداش و تنبیه اسکینر تبیین می کنند. بنابراین چنانچه فعالیتی برای آنها پیامد فوری نداشته باشد، در انجام آن تعلل می ورزند. نظریه های شناختی- رفتاری، تعلل را از دیدگاه باورها و فرایندهای شناختی  بررسی می کنند و بر شناخت و کشف تفکر غیرمنطقی زیربنایی آن متمرکز می شوند. نظریه های روان پویایی و روان تحلیلگری کلاسیک نیز، تعلل را نمادی از بازگشت سمبولیک به تعارض های روانی- جنسی دوره کودکی می دانند و نظریه پردازان انگیزشی معتقدند تعلل ورزی به این دلیل روی می دهد که افراد تعلل ورز به تکالیف و فعالیت های دیگری به غیر از تکلیفی که برای آنها در نظر گرفته شده است علاقمندند (شوارتز[9] ،2007، به نقل از کاظمی و همکاران 1389). بررسی‌های انجام شده، نشان می دهند که تعلل برای 15 تا 20 درصد افراد همیشگی و به عنوان یک مشکل مطرح است. میزان تعلل ورزی تحصیلی مشکل آفرین در بین دانشجویان حدأقل 70 تا 95 درصد برآورد شده است (استیل، 2007). ﺗﻌﻠﻞورزی ﺣﺎد در 20 ﺗﺎ 30 درﺻﺪ داﻧـﺸﺠﻮﯾﺎن برآورد شده است­(ﻣـﮏﮐـﺎون  وﺟﺎﻧﺴﻮن[10]، 1991، به نقل از هاشمی و همکاران، 1391).

«تعلل­ورزی» به هر نحوی که باشد رفتاری نامطلوب و نکوهیده است که به تدریج در وجود انسان به صورت عادت در­می­آید. پس باید با آن مبارزه کرد زیرا پیامدهای تأخیر در کار، برای خود شخص نیز رنج آور است و احساسی که از این تأخیر ایجاد می­شود؛ علاوه بر زیان­های پیش بینی شده ونشده، شرمساری و بیزاری از خویشتن را نیز دربر دارد (الیس، و نال، 1382).

در نظریه انگیزشی، اﻓﺮاد تعلل­ورز به دلیل تنفر از انجام تکلیف، تمایل دارند آن را به تعویق اندازند و در نتیجه به دلیل ناتوانی در انجام تکلیف، خودکارآمدی پایینی دارند. از نظر پژوهشگران دیدگاه انگیزشی دلایل عمده­ی تعلل­ورزی عبارتند از:

  • ارزش نسبتا پایین تکالیف دراز مدت
  • انتظار نسبتا پایین افراد سهل­انگار برای انجام تکالیف به صورت موفقیت­آمیز

به صورت دیگر نظریه انگیزشی در قالب مدل های انتظار – ارزش[11] مطرح می شود، در این مدل ها، ارزش تکلیف[12]، به دلایل مختلفی که دانش آموز در مورد علت پرداختن به تکلیفی ارایه می دهد اشاره دارد­ (سیمیاریان، سیمیاریان، و ابراهیمی قوام، 1390). در مدل اکلز[13] (1983) ارزش  تکلیف بعنوان انگیزه برای تعامل در فعالیت های مختلف تعریف شده است. ارزش تکلیف یک مولفه چند بعدی است که از چهارمولفه جداگانه که شامل: ارزش اهمیت[14]، ارزش ذاتی (علاقه)[15]، ارزش کاربردی[16] و هزینه[17] می باشد، تشکیل می شود. ارزش تکلیف سنجش یادگیرنده از ارزیابی هایش،  میزان علاقه، میزان اهمیت و میزان مفید بودن تکلیف می باشد. سازه ارزش با پاسخ به این سوال سروکار دارد :«آیا من می خواهم این کار را انجام دهم؟ چرا؟ دانش آموزان ممکن است برای کاری که می خواهند انجام بدهند دلایل مختلفی مثلآ اینکه کار مورد نظر جالب است ، آن را دوست دارند یا اینکه فکر می کنند به دلیلی برای آنها مفید یا مهم است ­(پینتریج  و شانک[18]، 2002).

استیل (2007) در یک فرا تحلیل علل و اثرات احتمالی تعلل­ورزی را با متغیرهای متعدد مورد بررسی قرار داده است. یافته های وی نشان داد که بیزاری از تکلیف ، تأخیر در تکلیف پیش بینی کننده های قوی برای تعلل­ورزی هستند. او نیز یکی از ویژگی های تأثیرگذار بر تعلل ورزی را بیزاری از تکلیف می داند به باور استیل، کارهایی که جذابیت کمتری برای فرد دارند، بیشتر به تعویق انداخته می شود.

هر فردی تلاش می کند که از محرک های آزارنده اجتناب کند. بنابراین هرچه یک موقعیت آزارنده تر باشد فرد بیشتر از آن اجتناب خواهد کرد. پس اگر افرادی کاری را ناخوشایند بدانند تمایل بیشتری به تعویق انداختن آن دارند (ارپن[19]، 1998).

همچنین بر طبق نظر فراری، جانسون، و مک­کاون (1995)، تعلل در اکثر افراد جامعه، صرف نظر از جنسیت آنها، شایع است و بسیار نادر هستند افرادی که دچار این مشکل نباشند. ظاهرا با بالا رفتن سطح تحصیلات نیز بر شیوع تعلل افزوده می­گردد؛ چنانچه میزان شیوع آن در مردم عادی بین 15 تا 20 درصد (هاریوت[20] و فراری، 1996) و در جمعیت دانشگاهی بین 46 درصد (سولومون و روثبلوم، 1984) تا 95 درصد (الیس و کناوس، 1997) است.

با توجه به وجود رابطه ارزش تکلیف با تعلل ورزی که ظاهر یافته های پیشین نشان می دهد و به دلیل کمبود تحقیقات در زمینه ی علل و پیش بینی کننده های تعلل ورزی، و به دلیل وجود تناقضات پژوهشی در زمیته­ی تاثیر جنسیت بر میزان تعلل­ورزی تحصیلی، پژوهش حاضر درصدد برآمده است به این سوال پاسخ دهد که هر یک از متغیر های  ارزش تکلیف: ارزش اهمیت، ارزش ذاتی، ارزش بیرونی (کاربردی) و هزینه در پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی  چه سهمی دارد؟

1-3 اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

تعلل ورزی پدیده­ای جدید نیست، چرا که ویلیام جیمز ارزش روانشناختی آن را 120 سال قبل تشخیص داده بود. و روانشناسان معاصر نیز به ­طور فزاینده­ای علاقمند به هدایت تحقیقات در جهت توضیح تعلل­ورزی هستند. اما علی­رغم تحقیقات رو به رشد در این زمینه، هنوز در مورد علت تعلل­ورزی باید دانش خویش را گسترش بدهیم. از این رو تعلل­ورزی به عنوان یکی از موارد درک نشده بشریت باقی مانده است (استیل، 2000و فراری، 1994، به نقل از امامی،1390). بررسی پژوهش ها نشان می­دهد که روابط تعلل­ورزی با خودتنظیمی، خودکارآمدی و عزت نفس توجهات پژوهشی بیشتری را به خود اختصاص داده است که در این میان می­توان پژوهش های چو و چویی (2005)؛ دروما[21]و همکاران (2003)؛ فراری (2001)؛ هایکوک، مک کارتی و اسکای[22] (1998)؛ هاول[23] و همکاران (2006)؛ سنکال، کوئسنر و والراند[24](1995)؛ استیل (2007)؛ تاکمن[25](1991) و والترز[26](1995) اشاره نمود که همگی بر این یافته­ها تأکید دارند که تعلل­ورزی با خودکارآمدی پایین در خود تنظیمی، اجتناب از تکلیف و عملکرد گریزی و خودتنظیمی رابطه­ی معناداری دارند. با این حال تناقضات پژوهشی نیز در این حوزه یافت می­شود که در این خصوص می­توان به یافته های پژوهشی کاوینگتون[27](2000) و الیوت[28](2005) اشاره نمود که بیان می­کند خودتنظیمی بلند­مدت با تعلل­ورزی ارتباط تنگاتنگ دارد. از سویی یافته­های پژوهشی پینتریچ (2000)، هم این رابطه را تأیید می­کند (به نقل از امامی،1390).

مبتنی بر این ابهامات پژوهشی، ضرورت بررسی مجدد عوامل تأثیر گذار بر تعلل­ورزی نمایان می­شود و پژوهش حاضر درصدد است با بررسی رابطه هر یک از مؤلفه­های ارزش تکلیف با تعلل­ورزی تحصیلی تبیین­های واضح تری از علل و پیش بینی­کننده­های تعلل­ورزی بدست دهد.

همچنین با توجه به اینکه تعلل­ورزی در اغلب موارد می­تواند از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیامدهای نامطلوب و جبران ناپذیری به همراه داشته باشد (الیس و جیمز نال، 1382؛ لای[29]،1986؛ سنگال، کوئستنز و والرند، 1995، به نقل از مصطفوی، 1389). بنابراین شناخت و تبیین پدیده­ی تعلل­ورزی و آگاهی در مورد عوامل زمینه ساز و مرتبط با آن و راهکارهای پیشگیری از آن و فایق آمدن بر عوارض آن، از اهمیت بسزایی برای دانش­آموزان و سازمان آموزش و پرورش برخوردار است. و این می­تواند یکی از ضرورت­های مهم انجام پژوهش حاضر باشد.

بررسی پیشینه تعلل­ورزی نشان می­دهد که آن یک بیماری مسری در نظر گرفته شده است و از حالتی به حالت دیگر و از انسانی به انسان دیگر و از فرد به جامعه و از جامعه­ای به جامعه دیگر سرایت می­کند. بنابراین، باید به تأثیر و تأثرات آن توجه جدی داشت؛ چرا که می­تواند به خانواده، جامعه، ملت و فرهنگ یک کشور آسیب رساند. پژوهش­های روانشناسی بالینی نشان می­دهد که این عادت در جوامع مختلف شایع و روند رو به رشد دارد (الیس و جیمز نال، 1382).

پس با توجه به میزان شیوع تعلل­ورزی در بین افراد جامعه و بار سنگینی که تعلل­ورزی به عنوان یک آسیب جدی بر پیکره­ی نظام بهداشت روانی و جسمی هر جامعه به ویژه دانش­آموزان تحمیل می­کند و با درنظر داشتن این موضوع که دانش­آموزان به عنوان پتانسیل­ها و آینده­سازان کشور و نیازمند توجه ویژه در رشد افکار و هیجانات و انگیزش­ها و بطور کلی شخصیت و لزوم برخورداری آنها از انگیزش درونی و شیوه­های مناسب انتخاب تکلیف، جهت موفقیت درمدرسه و زندگی شخصی، اجتماعی و شغلی، ضروری می­نماید که با انجام تحقیقات بیشتر، از عوامل زمینه ساز تعلل ورزی تحصیلی پیشگیری به عمل آید. و تحقیق حاضر قصد دارد با شناسایی رابطه­ی هر یک از مؤلفه های ارزش تکلیف با تعلل­ورزی تحصیلی و ارائه­ی پیشنهاد­های لازم و اصولی در پایان این پژوهش، معلمان، مشاوران، برنامه­ریزان درسی و سایر دست­اندرکاران مربوطه را توانمند سازد تا با هدایت دانش­آموزان به شیوه­های مناسب انتخاب تکلیف و در نهایت مداومت در انجام آنها، میزان تعلل­ورزی را در دانش­آموزان کاسته و از جنبه­های منفی آن جلوگیری کنند.

درخصوص رابطه­ی ارزش تکلیف با تعلل­ورزی، شمار تحقیقات بسیار اندک است. همچنین مطالعه مقالات و تحقیقات انجام یافته در زمینه­ی تعلل­ورزی محقق را به سمت شناسایی عوامل مرتبط با تعلل­ورزی سوق می­دهد. بنابراین این پژوهش سعی می­کند با یک روش همبستگی چگونگی ارتباط چهار مؤلفه­ی ارزش تکلیف با تعلل­ورزی تحصیلی را واضح ساخته و پیشنهادات اصولی در جهت کاهش و کنترل این رفتار در بین دانش آموزان ارائه دهد.

1-4 هدف کلی پژوهش

تعیین رابطه تعلل ورزی تحصیلی با ارزش تکلیف

1-5 اهداف جزئی پژوهش

  • تعیین رابطه ارزش کاربردی تکلیف با تعلل ورزی تحصیلی،
  • تعیین رابطه ارزش اهمیت تکلیف با تعلل ورزی تحصیلی،
  • تعیین رابطه لذت درونی (علاقه) تکلیف با تعلل ورزی تحصیلی،
  • تعیین رابطه هزینه های متصور تکلیف با تعلل ورزی تحصیلی.
  • تعیین رابطه جنسیت دانش­آموزان با تعلل­ورزی تحصیلی.
  • 6 فرضیه های پژوهش
  • بین ارزش کاربردی تکلیف و تعلل­ورزی تحصیلی رابطه منفی وجود دارد.
  • بین ارزش اهمیت و تعلل­ورزی تحصیلی رابطه منفی وجود دارد.
  • بین لذت درونی و تعلل­ورزی تحصیلی رابطه منفی وجود دارد.
  • بین هزینه های متصور و تعلل­ورزی تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.
  • بین دختران و پسران از نظر میزان تعلل ورزی تفاوت وجود دارد.

1-6-1 سوال پژوهش

  • کدام یک از مؤلفه­های ارزش تکلیف، تعلل ورزی تحصیلی را پیش­بینی می­کند؟

1-6 انواع متغیرها

  • متغیر ملاک (وابسته) : تعلل ورزی تحصیلی
  • متغیر پیش بین : ارزش تکلیف
  • متغیر تعدیل کننده: جنسیت

 1-8 تعاریف مفهومی و عملیاتی

1-8-1 تعلل ورزی

الف) مفهومی : تمایل مناسب و همیشگی فراگیران برای به تعویق انداختن فعالیت های تحصیلی است که تقریبا همیشه با اضطراب توام است (راثبلوم ، سولومون و موراکامی[30]،1986، به نقل از محمدی، 1391).

ب) عملیاتی : مجموع نمراتی که آزمودنی ها در سوالات پرسشنامه «تعلل ورزی تحصیلی» تاکمن (1989) کسب می کنند.

1-8-2 ارزش تکلیف

الف) مفهومی : به دلایل مختلفی که دانش آموز در مورد علت پرداختن به تکلیفی ارائه می دهد، اشاره دارد (پینتریچ و شانک ،2002).

الف) عملیاتی : نمراتی که دانش­آموزان در پرسش­نامه­ی ارزش تکلیف طراحی شده در این پژوهش به دست می­آورند.

 آنان که برای دست­یابی به حقیقت به سخن گوش می­سپارند و بهترین آن را پیروی می­کنند، اینانند که خدا آنان را راه نموده است و اینانند خردمندان. زمر/18

2-1-1 تعریف تعلل­ورزی

تعلل ورزی یا اهمالکاری به معنای به تعویق انداختن امری به دلیل ناخوشایندی یا ملال­آوری آن است ­(فرهنگ نامه­ی کمبریج، 2003). در فرهنگ معین تعلل معادل فروگذاشتن، پله­کاری، واگذاشتن، فروگذاشتن، سستی کردن در کاری بی­پروایی کردن، درنگ، و سهل­انگاری در نظر گرفته شده است. واژه لاتین تعلل، مرکب از دو کلمه «پرو» و «کراسینوس» از ریشه لاتین به معنی «به تعویق انداختن تا صبح» است. این واژه معادل تعلل ورزی، سهل­انگاری، به تعویق انداختن و این دست و آن دست کردن می باشد (الیس و جیمز نال ،1382). درباره تعلل ورزی تعریف واحد پذیرفته شده­ای وجود ندارد و هر یک از صاحبنظران از منظر خود به این موضوع نگریسته، تعریفی از آن ارائه کرده که به برخی اشاره می شود:

الیس و کنوس (2002، به نقل از کاظمی، فیاضی، کاوه، 1389)، تعلل را تمایل به اجتناب از فعالیت، واگذار کردن انجام کار به آینده و استفاده از پوزش­خواهی برای توجیه تأخیر در انجام فعالیت تعریف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ب.ظ ]




3-2 اهداف فرعی   5

4- سوالهـــای تحقیق   6

5- ضرورت انجام تحقیق   6

6- تعاریف واژه ها و اصطلاحات    11

6-1 تعاریف نظری   11

6-2 تعاریف عملیاتی   12

فصل دوم ……………………………………………………………………………………………………………….

1- مقدمه  14

2- مبانی نظری یادگیری   15

2-1 نظریه‌ تداعی گرایی   15

2-2 نظریه‌های شناختی   17

2-3 نظریه یادگیری اجتماعی   18

3- زبان و ماهیت آن   20

4- مشخصه‌های زبان   21

4-1                                            قراردادی بودن……   21

4-2 جانشین سازی   22

4-3 زایایی   22

4-4 انتقال فرهنگی   22

4-5 تمایز  23

4-6 دو سطحی بودن   23

5- مهارت‌های زبانی   23

5-1 مهارت گوش‌دادن   24

5-2 مهارت صحبت‌کردن   24

5-3 مهارت خواندن   25

5-4 مهارت نوشتن   25

5-5 فراگیری زبان   26

6- فراگیری زبان اول   27

7-1عوامل موثر در فراگیری زبان اول   28

دانلود پایان نامه

 

7-2 مراحل فراگیری زبان اول   30

الف) مرحله‌ی پیش‌زبانی   30

ب) مرحله‌ی زبانی: 31

8- یادگیری زبان دوم  32

8-1 عوامل موثر در یادگیری زبان دوم  33

9- مبانی نظری یادگیری زبان دوم  36

10- یادگیری اجتماعی زبان   41

10-1 رویکرد کل گرا 42

10-2 آموزش زبان توانش محور  43

10-3 آموزش ارتباطی زبان   44

11-4 رویکرد طبیعی   46

11- یادداری(یادسپاری)  49

12- رویکرد های آموزشی زبان انگلیسی   50

12-1 روش دستور- ترجمه  50

12-2 روش مستقیم  51

12-3 روش دیداری- گفتاری   51

12-4 روش آموزش بدون کلام  52

12-5 روش تلقینی   52

12-6 یادگیری زبان اجتماعی   53

12-7 روش پاسخ به حرکات فیزیکی   54

12-8 رویکرد ارتباطی   54

13- تعریف موسیقى   55

14- پیدایش موسیقى   57

16- پیشینه مطبوعات موسیقى در ایران   59

16-1 دوره اول ۱۳۱۸-۱۳۳۱   59

16-2 دوره دوم ۱۳۳۱-۱۳۵۵   62

16-3 بعد از انقلاب اسلامى   63

17- اثرات موسیقی بر مغز  66

این مطلب را هم بخوانید :

18- موسیقی درمانی   71

19- احساسات و هیجانات موسیقی   76

20- کارکردهای موسیقی   77

21- اهمیت موسیقی در دیدگاههای جامعه شناسی   83

22- سابقه علمـــی پیشینه تحقیق در ایران و خارج از کشور  84

22-1 پیشینه تحقیق در ایران   84

22-2 پیشینه تحقیق درخارج از کشور  87

فصل سوم…………………………………………………………………………………………………………………

1- مقدمه  91

2- روش انجام تحقیق   91

3- جامعــه آمــاری   93

4- حجم نمونه و روش نمونه گیری   93

5- روش و ابزار جمع آوری اطـلاعات    93

6- روش تحلیــل داده ها 94

فصل چهارم……………………………………………………………………………………………………………….

1- مقدمه  97

2- یافته های پژوهش    97

2-1 یافته های توصیفی   97

2-2 یافته های استنباطی   98

فصل پنجم………………………………………………………………………………………………………………..

1- مقدمه  113

2- خلاصه یافته ها 113

3- بحث و نتیجه گیری   114

4- پیشنهادات    117

4-1 پیشنهادهای کاربردی   117

4-2 پیشنهادهای پژوهشی   118

5- محدودیت های پژوهش    119

5-1 محدودیت های در اختیار پژوهشگر  119

5-2 محدودیت های خارج از اختیار پژوهشگر  120

منابع  121

– مقدمه

یادگیری زبان به عنوان توسعه یافته ترین ابزار ارتباطی با دیگر جوامع و فرهنگ های گوناگون همواره مورد توجه بشر بوده است و در این راستا همواره تلاش نموده با بهره گیری از امکانات و فنون مختلف، زبان دیگر ملت ها را فراگیرد و زبان خود را نیز به دیگران بیاموزد. در ادوار گوناگون نیازهای فراگیری زبان و نوع زبان خارجی که برای یادگیری انتخاب می شود متناسب با شرایط موجود همواره در تغییر است. طی سالیان اخیر به دلایل مختلف علمی، فرهنگی و سیاسی زبان انگلیسی به عنوان وسیله ی ارتباطی انسان ها با فرهنگ ها و ملیت های متفاوت بدل شده و از آنجا که با پیشرفت وسایل ار تباط جمعی دنیای امروز به دهکده ای فرضی تبدیل شده نیاز بشر به فراگیری و دانستن این زبان مشترک بیش از پیش احساس می شود. هر چند سال هاست آموزش زبان انگلیسی در مدارس و آموزشگاه های تخصصی آموزش داده می شود اما همواره از کاستی هایی رنج برده و نتیجه ای کارآمد و ثمربخش نداشته است. از مهمترین دلایل این ناکارآمدی انتخاب شیوهایست که برای آموزش و فراگیری این زبان در نظر گرفته می شود. ما سواد زبانی را فرا می گیریم ولی زبان نمی دانیم! فراگیری زبان باید با شنیدن و صحبت کردن آغاز شود نه خواندن و نوشتن. نکته ی دیگر ایجاد شوق و لذت یادگیری است. فراگیری زبان انگلیسی باید با حس کردن شروع شود نه حفظ کردن. در نتیجه گزینش شیوه ای از آموزش که این ترتیب توالی را رعایت کند فتح بابی ست در فراگیری کارآمد زبان انگلیسی(نظری، 1391). استفاده از روش های نوین و د اینجا موسیقی می تواند شور و شوق مخاطب را برانگیزاند و بدین ترتیب یادگیری را پویا، پایا و پایدار می سازد.

2- بیان مسأله

در دنیای امروز با توجه به نیاز روز افزون افراد به فراگیری زبان انگلیسی و توجه والدین به وضعیت یادگیری فرزندان خود و همچنین دقت آن‌ها به این مسأله که فرزندانشان این زبان را به شکلی مطلوب و پایدار فراگیرند، کیفیت یادگیری و تدریس زبان انگلیسی مرکز توجه قرار گرفته است.

یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم یا زبان خارجی، به طرز باور نکردنی باعث تشویش خاطر فراگیران می‌شود، به خصوص اگر شرایطی فراهم نباشد که آن‌ها زبان مقصد را در شرایط واقعی به کار برند. از مشکلاتی که معلمان در این کلاس‌ها با آن مواجه‌اند، کمبود اعتماد به نفس فراگیران برای مکالمه به زبان  مقصد و یا پاسخ به سؤال‌های مطرح شده در کلاس می‌باشد. در این کلاس‌ها زبان آموزانی را می‌بینیم که فقط بر روی صندلی نشسته‌اند و انتظار دارند که بیشتر معلم صحبت کند. در نتیجه این فراگیران بی‌علاقه و بی‌انگیزه شده و برخی مواقع به خاطر مشکلات مکالمه و بر قراری ارتباط باعث بروز مسائل انضباطی می‌شوند (آتیمولام[1]، 2004).

با وجود سابقه ی طولانی آموزش زبان خارجی در کشورما ، هنوز ناکار آمدی این آموزش در مجهز کردن فراگیران به توانش ارتباطی کاملا محسوس است وتحقیقات نشان می دهد که آموزش رسمی نمی­تواند پاسخگوی انتظار دانش آموزان از یادگیری زبان به عنوان یک ابزار ارتباطی باشد و آنها مجبورند برای رفع این نیاز خود به آموزشگاههای خصوصی زبان متوسل شوند (فکری، 1379 ؛ جوادی ،1380؛ رزمجو و ریاضی، 2006)؛ اما باید ابراز کرد بسیاری از آموزشهای موسسات آموزش زبان انگلیسی نیز کارآمدی لازم را ندارند.

به گفته‌ی ایمانی (1387) “یادگیری زبان به چند مسأله بستگی دارد. زبان مجموعه ای از مهارت‌هاست و از روش‌های نادرست یادگیری آن مجزا ساختن این مهارت‌هاست که انگیزه و علاقه‌ی زبان‌آموزان را دچار تنزل می‌کند. شیوه‌های سنتی یاددهی ـ یادگیری زبان بر همین اصل جداکردن مهارت‌های زبانی استوار است که سبب می‌شود نه تنها فراگیران با زبان مقصد ارتباط برقرار نکنند بلکه باعث تشویش و سردرگمی آن‌ها می‌شود. در صورتی زبان انگلیسی در زبان‌آموزان درونی می‌شود که به روش کاربردی ارائه شود. ما باید موقعیت‌های زبانی را برای فراگیران فراهم آوریم و مهارت‌های لازم را به آن ها آموزش دهیم”.

آموزش هر انسانی از طریق حواسی که او را با جهان خارج مرتبط می‌سازند صورت می‌گیرد و مهمترین حواس ارتباط دهنده‌ی انسان با محیط خارج، دیدن و شنیدن هستند. انسان از بدو تولد می‌بوید، می‌شنود، می‌بیند، لمس می‌کند، می‌چشد، ضبط می‌کند و جلوتر که آمد تحلیل می‌کند. یکی از موفق‌ترین راه‌های آموزش غیرمستقیم “هنر” است که به علت زیبایی و انتزاعی بودنش می‌تواند هر آموزشی را در لفافه‌ای حریر و در اوج اثرگذاری بر ذهن مخاطب بنشاند (اکبرلو، 1387).

آموزش موسیقی در دهه های اخیر به منزله راهبردی موثر برای افزایش توانمندیهای ارتباطی، شناختی و عاطفی به کار برده شده است. بسیاری از متخصصان بر این باورند که پاسخهای موسیقیایی افراد ارتجالی ترین و طبیعی ترین واکنشهای وی به شمار می روند و در زمینه های مختلف یادگیری نقش مهمی دارند.  بررسی تاریخ موسیقی نیز نشان می دهد که در بسیاری از موارد موسیقی با ریاضیات مقایسه شده است. وجود چنین رابطه ای موجب شده است که بسیاری از پژوهشگران به بررسی رابطه­ی بین آموزش موسیقی و توانایی یادگیری ریاضیات بپردازند. نتایج تحقیقات نیز نشان می دهد که موسیقی، توانایی ریاضی کودکان را به طور چشمگیری افزایش می دهد (ولیسفر، 2010، راشر، 2009، گوزاسیس، گان و کیشرن، 2007؛ هریس، 2007، وان، 2010؛ گرازیانو، پیترسون و شاو، 1999 به نقل از نورمحمدی، 1383).

وجود رابطه بین آموزش ریاضی و موسیقی محقق را بر آن داشت تا به بررسی این موضوع که آیا استفاده از موسیقی می تواند زمینه ساز یادگیری و یاداری بهتر زبان انگلیسی شود، بپردازد.

در چرخه ی آموزشی کنونی، این مخاطبان نمی توانند از زبان آموخته شده، در ارتباطات و به طرز کاربردی استفاده کنند، از این رو نوعی بازخورد منفی از آن دریافت کرده و بی علاقگی و بی انگیزگی به همراه ترس از اشتباه کردن، اعتماد به نفس آنها را در استفاده از زبان دوم از بین می برد. یکی از راهکارهای غلبه بر این مشکل، استفاده از مواردی است که به فراگیران آرامش خاطرداده و مخاطبان به آن علاقه دارند می­باشد. با توجه به این مسئله بر آن شدیم تا از موسیقی به عنوان عنصری برای جلب توجه فراگیران و ایجاد آرامش خاطر برای آموزش زبان انگلیسی استفاده کنیم و تأثیرات آن را بر یادگیری و یاداری آموزش انگلیسی مورد سنجش قرار دهیم، باشد که بتوان از این رهگذری زمینه ای برای موفقیت هر چه بیشتر آموزش ایجاد نمود.

از سوی دیگر، محدودیت آموزش و پرورش در کشور ما، کاهش علاقه و انگیزه ی یادگیری و به دنبال آن ترک تحصیل و افت تحصیلی و بیزاری از ادامه ی تحصیل، منابع انسانی و مادی جامعه را تلف نموده و آثار نامطلوبی در زندگی فردی و اجتماعی دارد. افت تحصیلی و عدم علاقه به یادگیری، مخصوصاً یادگیری زبانی غیر از زبان مادری، ضرورت تحقیق و بررسی در این زمینه را پررنگ تر می سازد.

آنچه که در اینجا باید بدان توجه نمود این است که فراگیران ما شاید بتوانند مطالب ارائه شده را به راحتی و در مدت زمان کوتاهی بیاموزند، اما اینکه این مطالب تا چه مدت در ذهن آنها باقی بماند و به آنها این امکان را بدهد که در موقعیتهای مختلف از آن بهره بگیرند، جای تأمل دارد. به عبارتی توجه به یادگیری و «یادداری» با هم، در عرصه ی آموزش امری ضروری است.

«یادداری» اصطلاحی است که به میزان حفظ مطالب آموخته شده در حافظه ی بلندمدت و همچنین قابلیت کاربرد عملی آن اشاره دارد(جیمز و استوارت، به نقل از شاه بیگی، 1389). بنابراین نظام آموزشی ما، برخلاف روند کنونی خود، در اتخاذ روشهای متناسب، نه تنها باید به یادگیری فراگیران توجه نماید، بلکه در کنار آن، یادداری را هم نباید نادیده بگیرد. آموزش و یادگیری زبان، به عنوان ابزاری برای ارتباط و درک یکدیگر، با ماهیت طبیعی و موجودیت اجتماعی خود، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

از آنجاییکه یکی از مهمترین اصول در آموزش زبان دوم، یافتن روشهای خلق محیط طبیعی یادگیری زبان برای فراگیران می باشد، استفاده از پخش موسیقی، برای تحقق هدف فوق، می تواند امری موثر باشد. این روش، سد یکنواختی کلاس درس را شکسته و به شاگردان این فرصت را می دهد تا زبان را عملاً بکار برند.

3- اهداف

3-1 هدف اصلی

بررسی تأثیر استفاده از موسیقی بر یادگیری و یادداری زبان انگلیسی

3-2 اهداف فرعی

  1. تأثیر استفاده از موسیقی بر:
  2. یادگیری نوشتاری زبان انگلیسی
  3. یادگیری شنیداری زبان انگلیسی
  4. یادگیری گفتاری زبان انگلیسی
  5. یادداری نوشتاری زبان انگلیسی
  6. یادداری شنیداری زبان انگلیسی
  7. یادداری گفتاری زبان انگلیسی

 

4- سوالهـــای تحقیق

  1. موسیقی بر یادگیری نوشتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
  2. موسیقی بر یادگیری شنیداری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
  3. موسیقی بر یادگیری گفتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
  4. موسیقی بر یادداری نوشتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
  5. موسیقی بر یادداری شنیداری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
  6. موسیقی بر یادداری گفتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.

 

5- ضرورت انجام تحقیق

ارتباطات در راستای تحولات لحظه به لحظه‌ی جهان و به تناسب آن تغییر نیازهای انسان، مفهومی جدید به خود گرفته و از سطح شهر و کشور گذشته و به سطح بین الملل رسیده است. زبان نیز یکی از ابزارهای اصلی ارتباط میان ملت‌ها ست و از آن جایی زبان انگلیسی مهم‌ترین زبان دنیا در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، صنعتی، فرهنگی و علمی در روابط بین‌الملل به شمار می‌آید، به عنوان زبان مشترک  بین المللی پذیرفته شده است و مردمی که در کشورهای مختلف زندگی می‌کنند برای برقراری ارتباط با یکدیگر از این زبان استفاده می‌کنند. از طرفی انگلیسی زبان اصلی اینترنت است که امروزه میلیون ها انسان را به هم ارتباط می‌دهد. برخی از همین دلایل سبب شده است که در بسیاری از کشورها، زبان انگلیسی، زبان دوم مردم شود؛ به این معنا که مردم برای برقراری ارتباطی بهتر در جامعه، رفع نیاز های آموزشی و جهت رونق کسب و کار، ناگزیر به یادگیری زبان انگلیسی هستند. در کشور ما این زبان به عنوان زبان خارجی مطرح است زیرا در محیط جامعه و زندگی خارج از کلاس درس با این زبان سر و کار نداریم و نیازهایمان در حد معمول رفع می‌شود. در واقع زبان خارجی، زبانی­ست که در یک کشور زبان بومی مردمان آن نیست. زبان خارجی، معمولاً برای تکلم با خارجی‌هایی که آن زبان را صحبت می‌کنند یا برای خواندن مطالب چاپ شده به آن زبان یاد گرفته می‌شود (وثوقی، 1363). درنتیجه با توجه به اهمیت زبان به عنوان ابزار ارتباط بین المللی، امروزه یادگیری حداقل یک زبان خارجی برای هر فرد ضروری ست. این امر به ویژه در کشورهایی همانند ایران، با در نظر داشتن نیاز به شناساندن فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی به جهان بیش از پیش اهمیت می یابد (میردهقان و بلوک اصلی، 1390). در همین راستا و نظر به اولویت یادگیری زبان انگلیسی در کشور، توجه به فرآیند آموزش و یاددهی آن از جایگاه خاصی برخوردار می‌باشد.

لازم به ذکر در دنیای امروز که پیشرفت اطلاعات و تکنولوژی لحظه‌ای ست و به خاطر وجود شبکه‌های عظیم وب مرزها در نوردیده و ارتباطات نزدیک‌تر شده‌اند، اهمیت فراگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان بین‌المللی بیشتر نمود می­یابد. چرا که دستیابی به این حجم اطلاعات و بهره‌گیری از تکنولوژی‌های پیشرفته روز بدون این توانایی و مهارت امکان پذیر نیست یا بسیار هزینه بر است. در کشور ما زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی تدریس می‌شود، به این معنا که در محیط خارج از کلاس درس موقعیت و شرایطی فراهم نیست که زبان‌آموز از دانسته‌های خود به صورت عملی و کاربردی استفاده کند و این یکی از مهمترین و قابل تأمل‌ترین مسائلی ست که یادگیری و یادداری زبان را دچار مشکل می‌کند. همانطور که دربیان مسئله تحقیق اشاره شد، یادگیری زبان خارجی به ویژه زبان بین المللی و جهانی و چاره اندیشی جهت دستیابی به روشها ی کارساز برای تحقق هرچه بهتر آن امر جدیدی نبوده و در تاریخ یادگیری زبان خارجی با توجه به قابلیتهای زبانی که برای یادگیرندگان ضروری تشخیص داده می شد همواره روشها و رویکردهای گوناگونی از جانب کارشناسان و متخصصان زبان آموزی مطرح شده است و حتی به زعم ریچاردز و راجرز (2001) تئوری های متفاوتی در رابطه با ماهیت زبان و زبان آموزی ارائه شده است.

خوشبختانه در چند سال اخیر اهیت وضرورت آموزش کار آمد زبان بین المللی بیش از پیش حس می شود به گونه ای که درترسیم چشم انداز جمهوری اسلامی ایران (1383)  وتدوین اسناد و سیاستگذاری ها از جمله مصوبه سند تحول بنیادین(1390) و برنامه درسی ملی، نگاشت چهارم(1389) در راستای تحقق و دستیابی به اهداف سند چشم انداز بیست ساله این ضرورت به خوبی حس می شود. اهمیت و ضرورت پرداختن به مسئله آموزش زبان خارجی غالب و بین المللی در گزاره های هریک از اسناد نام برده شده به خوبی قابل دریافت می باشد:

سند چشم انداز بیست ساله : این سند که در سطح بسیار کلان جایگاه کشور را در چشم انداز بیست ساله ترسیم می کند،مهمترین و اساسی ترین سند برای ترسیم گامهای بعدی در سطوح مختلف از جمله آموزش زبان خارجی مورد توجه است. در این سند ایران در سال 1404 هجری شمسی به عنوان کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی،علمی و فناوری در سطح منطقه ،با هویت اسلامی و انقلابی ،الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل معرفی شده است.

اهمیت دانستن زبان مشترک بین المللی که قدرت مفاهمه و ارتباط در تمام سطوح علمی ،ایدئولوژیکی، اقتصادی، فناوری وفرهنگی را بین ایران و سایر نقاط جهان امکان پذیر سازد از سیاستها و اهداف کلان تدوین شده در سند چشم انداز بیست ساله قابل استنباط است. برای رسیدن به جایگاه اول در سطح منطقه باحفظ هویت اسلامی، انقلابی و داشتن تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل، نه تنها دانستن بلکه تسلط بر زبان بین المللی ضروری می باشدو برای دستیابی به این ابزار مهم ارتباطی در راستای تحقق اهداف کلان، جستجوی ساز و کارهای آموزش کار آمد زبان لازم و ضروری می نماید.

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390) : در این سند با الهام گیری از اسناد بالا دستی و بهره گیری از ارزشهای بنیادین آنها توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران ،چشم انداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق 1404 هجری شمسی تبیین گردیده است و احراز عرصه تعلیم و تربیت از مهم ترین زیرساخت های تعالی پیشرفت همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقاء سرمایه ی انسانی شایسته کشور در عرصه های مختلف بیان شده است(ص 2). در فصل سوم سند با عنوان چشم انداز و زیر عنوان مدرسه در افق چشم انداز،برویژگیهای تعلیم و تربیت در افق چشم انداز تاکید شده است که از آن جمله می توان به گزاره های زیر که بیان گر توجه به اهمیت آموزش زبان بین المللی است، اشاره کرد:

  1. جایگاه و نقش تعلیم و تربیتی نهاد رسانه و فناوری های ارتباطی و بهره گیری هوشمندانه از آن و مواجهه فعال و آگاهانه جهت پیشگیری وکنترل آثار و پیامدهای نامطلوب آن
  2. استمرار فرهنگ اسلامی ـ ایرانی ازطریق ارزیابی آگاهانه آن و تعامل نقادانه با سایر فرهنگها براساس نظام معیار اسلامی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




مقدمه 1 1-1. بیان مسئله 2 1-2. اهداف تحقیق 5 1-3.اهمیت و ضرورت تحقیق 5 1-4.فرضیه های تحقیق 8 1-5.تعریف مفاهیم مطرح شده در فرضیه های تحقیق 9 فصل دوم: بررسی پیشینه مسئله مقدمه 12 2-1.مبانی نظری مسئله 12 2-1-1.یادداشت برداری 12 2-1-2.کارکردهای یادداشت برداری 12 2-1-3.ارتباط یادداشت برداری با شناخت و فرا شناخت 13 2-1-4. ارتباط یادداشت برداری بایادگیری وضرورت آموزش این مهارت 14 2-1-5.فواید یادداشت برداری 16 2-1-6.مراحل یادداشت برداری 16 2-1-7.روش های یادداشت برداری 18 2-1-8.راهکارهایی برای نوشتن یادداشت های با کیفیت 24 2-1-9.انگیزه پیشیرفت در یادگیری 25 2-1-10.انگیزه یا انگیزش 25 2-1-11.انگیزه پیشرفت 26 2-1-12.الگوی اتکینسون 27 2-1-13. نظریه مک کللند 27 2-1-14. نقش انگیزش در یادگیری 28 2-1-15. خود کار آمدی 28 2-1-16. سطوح خودکارآمدی 29 2-1-17.ارتباط انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی 31 2-2. مروری بر تحقیقات گذشته 32 2-2-1. تحقیقات انجام شده درداخل کشور 32 2-2-2. تحقیقات انجام شده درخارج کشور 34 فصل سوم: روش تحقیق مقدمه 52 3-1.روش تحقیق 52 3-2. داده های مورد نیاز متناسب با فرضیه های تحقیق 53 3-3. متغیرها ی مورد بررسی 53 3-4.جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری 53 3-5. شیوه گرد آوری داده ها 54 3-6. ابزارهای جمع آوری داده ها 54 3-7. روش های تجزیه وتحلیل داده ها 56 فصل چهارم: تحلیل داده ها مقدمه 58 4ـ1. توزیع فراوانی جنسیت آزمودنی های دانشکده های مختلف 59 4-2.توصیف وضعیت متغیرهای اصلی پژوهش 60 4-3.بررسی فرضیه های تحقیق 64 فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری مقدمه 92 5-1. نتیجه گیری 92 5-1-1. فرضیه های کلی تحقیق 92 2-5-1.فرضیه های جزئی 94 3-5-1. بحث و بررسی 97 4-5-1 . پیشنهادها 98 5-5-1 .توصیه ها 99 6-5 -1. محدودیت ها 99 فهرست منابع – منابع فارسی 100 – منابع انگلیسی 103 – پیوست ها 111 مقدمه پیامبرگرامی اسلام(ص) فرمودند: «علم را برای خود نگاه دارید» پرسیدند: چه چیزی علم را نگاه میدارد؟ فرمود: نوشتن آن، همچنین امام صادق(ع) نیز فرموده اند: « بنویسید! زیرا تا ننویسید، چیزی برایتان باقی نخواهد ماند ». یکی از اهداف تعلیم و تربیت آماده کردن دانشجویان برای مواجهه با مسائل آینده و نو آوری است، به همین دلیل باید علاقه به مطالعه و یادگیری آنان در کانون توجه قرار گیرد و تقویت شود، اما تجربه نشان داده است که به حافظه انسان نمی توان اعتماد کرد و هردانشی که روی کاغذ نیاید با مرور زمان ازبین می رود. همچنین ما هنگام مطالعه، اطلاعات زیادی را بدست می آوریم، ولی به یاد سپردن تمامی آنها غیر ممکن است، بنا براین مهارت در یادداشت برداری به سود ما خواهد بود. نتایج پژوهش های علمی نیز نشان می دهد که بیشترین بازدهی در مطالعه، بر مبنای یادداشت برداری حاصل می شود (شاهرخی،1386). یادداشت برداری از نکات مهم واساسی درس استاد، از راه های مبارزه با فراموشی مطالب است. مشاوران تحصیلی نیز معتقدند که یادداشت برداری کمک فراوانی به یادگیری می کند. یادداشت برداری نوعی تکرار مطالب است که موجب به خاطر سپردن و تمرکز حواس می شود. فرد از طریق یادداشت برداری به طور خلاصه موارد مهم را می نویسد واز آن ها در آینده استفاده می کند(حسینی، 1386). بنابراین، برای حفاظت از دانسته هایی که از طرق مختلف بدست می آید، بهتراست یادداشت برداری کرد تا هم برای خود انسان و هم برای دیگران وآیندگان ثمر بخش باشد، لذا با توجه به اهمیت یادداشت برداری در امر آموزش و یادگیری چه از نظر دانشجویان و چه از نظر اساتید و همچنین با توجه به این که مطالعات علمی بسیار کمی در مورد یادداشت برداری اصولی در کشور انجام شده دراین پژوهش سعی شده است که تاثیر مهارتهای یادداشت برداری بر دو متغیر انگیزه پیشرفت یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی(و مؤلفه های سه گانه آن استعداد،کوشش، بافت ) که از مقوله های اساسی و اصلی در یادگیری هستند بررسی گردد. 1-1. بیان مسئله با این که از دانشجویان انتظار می‌رود با توانایی یادداشت‌برداری خوب پا به دانشگاه گذارند اما همیشه این طورنیست. دبیرستان این توانایی را ایجاد نمی‌کند و بنابراین مهارت های خوب گوش دادن و یادداشت برداری دانشجویان ضرورتاً باید بهتر گردد. یادداشت های کافی جزء ضروری یادگیری و مطالعه کار آمد در دانشگاه به شمار می آید، اگر جزوه ای دقیق و منظم داشته باشید می توانید آن را سالیان سال نگه داشته و در مراحل مختلف تحصیل از مطالب آن بهره ببرید. همچنین شناخت و استفاده از نکات کلیدی باعث افزایش فعالیت مغز و در نتیجه یادگیری بالاتر و دقیق تر می شود(قیدر ،1385). مشکل نظام آموزشی ایران این است که از دوره ابتدایی تا دانشگاه راهبردهای یادداشت برداری به طوررسمی به دانش آموزان و دانشجویان آموزش داده نمی شود و معمولا”یادداشت های دانشجویان براساس سلیقه شخصی خودشان و یا برخی از راهنمائی های غیر رسمی معلمان قرار دارد، به همین دلیل دانشجویان در استفاده از راهبردهای یادداشت برداری مجرب نیستند و به دلیل حذف نکات اصلی، نوشتن کلمه به کلمه جزوه از صحبت های استاد و نیز عدم استفاده از مخفف ها، یادداشت های ضعیفی می نویسند (حق وردی، بیریا و کریمی ،2010). از دانشجویان انتظار می رودکه مقدار زیادی از اطلاعات را هم از طریق کلاس های درس و هم ازطریق مطالب خواندنی و کتاب ها و همچنین از سایر مواد آموزشی بدست بیاورند(خان پور، 2009). بسیاری از مطالعات نشان داده اند که یادداشت برداری، جزوه هایی را فراهم می کند که برای مرور درآینده در دسترس هستند، همچنین این مطالعات مشخص کرده اند که دانش آموزانی که یادداشت های خودشان را مرور می کنند، موفقیت تحصیلی بالاتری نسبت به کسانی بدست می آورندکه این کار را نکرده اند (هارتلی1،1983 ،کیورا2، 1985 ،نقل از اولموس و اویزون3، 2008). از نظرخان پور( 2009) کار اصلی یادداشت برداری حین یادگیری انجام می گیرد همچنین او عقیده دارد که اکثر دانشجویان احساس می کنندکه یادداشت برداری یک امر ضروری برای مدیریت موفق ثبت اطلاعات است. ___________ 1- Hartley 2- Kiewra 3-Olmos & Oyzon مکنی، کمپ و درور1( 2008 ) اظهار می دارند که صرف نظر از اینکه دانشجویان کدام یک از تکنیک های یادداشت برداری را انتخاب میکنند، معلمان باید قبل از اینکه به دانشجویان اجازه بدهند که در کلاس های آموزش عمومی از یادداشت برداری استفاده کنند، یک آموزش رسمی برای یاد دادن این تکنیک ها برای آنها تدارک ببینند. به همین دلیل حق وردی، بیریا و کریمی(2010) اعتقاد دارند که برای جبران این نقص، آموزش راهبردهای یادداشت برداری برای این که دانشجویان یک روش مؤثر ر ابه کار ببرندکمک کننده به نظر می رسد. اورنستین2(1994) نیز معتقد است که اگر معلم به صورت هدفمند(عمدی) به دانشجویان مهارت های یادداشت برداری را آموزش دهد به نفع همه ی آنها، به خصوص دانشجویان با سطح یادگیری پایین خواهد بود. نیاز به پیشرفت عبارتست از میل به انجام دادن خوب کارها در مقایسه با معیار برتری، این نیاز افراد را برای جستجو کردن «موفقیت در رقابت با معیار برتری» با انگیزه می کند(مک کللند، اتکینسون، کلارک و لوول3 ۱۹۵3، نقل ازمحمدزاده،۱۳۸۴). اما معیار برتری، اصطلاح گسترده ای است به طوری که رقابت با تکلیف، مثل حل کردن معما، نوشتن رساله ای متقاعد کننده، رقابت با خود، مثل دویدن در مسابقه در بهترین زمان ممکن، بالا بردن معدل نمره ها، یا رقابت کردن با دیگران، مثل بردن مسابقه و شاگرد اول کلاس شدن را شامل می شود. آن چه در تمام موقعیت های پیشرفتی مشترک است این است که شخص می داند عملکرد آتی او ارزشیابی معناداری از شایستگی فردی اوست. معیارهای برتری به این علت نیاز پیشرفت را برمی انگیزند که عرصه بسیار معناداری برای ارزیابی میزان شایستگی فرد تأمین می کنند(ریو4، 2005، ترجمه سید محمدی،1386). همچنین انگیزش پیشرفت به عنوان سایقی تعریف شده است که به یادگیری تکالیف درسی سرعت می‏بخشد تا شخص با کیفیت یافتن و کامیابی، افتخار کسب کند( کریمی ،1385، نقل از موسوی نسب، 1388 ) فوستر لینگ5 (۱۹۸۵)توصیه می کند مدارس باید به دانش آموزان آموزش دهند که با تلاش و پشتکار خود می توانند به موفقیت دست یابند. بهترین راه ایجاد‌ علاقه وانگیزه د‌ر یاد‌گیرند‌گان بهبود‌ _____________________________ 1- Makany, Kemp & Dror 2- Ornstein 3-McClelland , Atkinson & Lowell 4-Reeve 5-Foster ling شرایط یاد‌گیری و افزایش سطح کیفی روش‌های آموزشی است، از این طریق یاد‌گیرند‌گان به موفقیت بیشتر د‌ر یاد‌گیری نائل می‌آیند‌، و این کسب موفقیت علاقه و انگیزش آنها را نسبت به یاد‌گیری مطالب تازه افزایش می‌د‌هد(گیج و برلانیر1، ۱۹۹۲). پس از ایجاد علاقه و انگیزه یادگیری، فرد به تواناییهای خود ایمان پیدا کرده و کوششی مضاعف در جهت یادگیری بیشتراعمال می نمایدکه این امر مفهوم خودکارآمدی را در ذهن تداعی می نماید. نتایج تحقیقات دراین زمینه حاکی ازآن است که دانش آموزانی که خود را کارآمد می دانند از راهبردهای شناختی و فراشناختی بیشتری استفاده می کنند و در انجام تکالیف اصرار بیشتری ازخود نشان می دهند(پاریس و اُکا2 ،1986، نقل از کجباف، مولوی و تهرانی،1382). خودکارآمدی یعنی اینکه معتقد باشیم می توانیم با وضعیت های مختلف کنار بیایم. کسانی که خیلی خود بسنده هستند، انتظار دارند موفق شوند و غالباٌ موفق می شوند و کسانی که چندان خودکارآمد نیستند، در مورد توانایی خود در انجام تکالیف شک دارند و به همین جهت نیز کمتر موفق می شوند از همین رو عزت نفس آنها کم است (بندورا3، 1989، نقل از کلونینجر4، 2004). با توجه به تأثیر مهم مهارت های یادداشت برداری بر فرایندهای آموزشی و یادگیری از یک طرف و تأثیر انگیزه پیشرفت و خود کارآمدی در زندگی تحصیلی و ارتقاء تعلیم و تربیت، این پژوهش برآن است که تأثیر آموزش شیوه های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت در یادگیری و همچنین تأثیر این آموزش ها بر خود کارآمدی تحصیلی دانشجویان راتعیین نماید. 1-2. هدفهای تحقیق: 1-2- 1. اهدف کلی الف- تعیین تاثیرآموزش مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت یادگیری دانشجویان کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشجویانکارشناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان. ب- تعیین تاثیرآموزش مهارت های یادداشت برداری بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشجویان کارشناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان. ___________________ 1-Gage & Berliner 2-Paris & Oka 3-Bandura 4-Cloninger 1-2-2. اهداف جزئی الف- مقایسه تأثیرآموزش مهارتهای یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت یادگیری دانشجویان دو دانشگاه. ب- مقایسه تاثیر آموزش مهارت های یادداشت برداری برخود کار آمدی تحصیلی دانشجویان دو دانشگاه. ج- تعیین میزان استعداد دانشجویان باتوجه به نوع دانشگاه. د- تعیین میزان کوشش دانشجویان باتوجه به نوع دانشگاه. ه- تعیین میزان تأثیر از بافت(زمینه یا محیط) دانشجویان باتوجه به نوع دانشگاه. 1-3. اهمیت وضرورت تحقیق هدف از یادداشت برداری این است که در هنگام مطالعه بتوانیم از آن استفاده کنیم. زمان مطالعه برای تهیه مقاله، گزارش، امتحان و ……… در می یابیم که نیازمند استفاده مجدد از مطالب بیشتری هستیم که در کلاس درس یا همایش شنیده ایم. بنابراین لازم است برخی از یادداشت ها را به عنوان ثبت دایم داشته باشیم تا به جای مراجعه به متن اصلی یا بخاطرآوردن آنچه در کلاس شنیده ایم به سرعت به آن رجوع کنیم. در کتاب «۵۰۰ نکته درباره مطالعه، » نوشته دکتر فیل ریس(1385) آمده است: “یکى از روش‏هاى خوب مطالعه، استفاده از یادداشت بردارى است”. “ اعتماد بر حافظه و یادداشت نکردن مطالب، شیوه ی مطلوبی برای یادگیری نیست. طبق مطالعاتی که هیرمن ابینگ هاوس1 در مورد حافظه انسان انجام داد، انسان ها بعد از بیست دقیقه، تقریباً 40% آن چه را که شنیده اند یا خوانده اند فراموش می کنند و بعد از 24 ساعت ، تقریباً 70% مطالب را از یاد می برند”(رجینان، رابینسون وشروود2،1378: 2، نقل از حسینی، 1386). به همین دلیل بهتر است که در حین گوش دادن به درس استاد و یا هنگام مطالعه یادداشت برداری شود که این امرخود آشنایی با روش ها ی مختلف یادداشت برداری و مهارت یا فتن در این روش ها را می طلبد. فراگیری تکنیکهای مختلف یادداشت برداری خود یک هنر است. چنانچه نظام منظمی از یادداشت برداری را متناسب با نوع مطالعه خود پیدا کنیم و در موقعیت های مختلف، یادداشت برداری نماییم به طوری که آنها صحیح و قابل درک باشند،گام بزرگی در موفقیت و پیشرفت خود برداشته ایم. البته _______________________ 1- Hermann Ebbinghaus 2-Rejinan , Robinson & Sherwood یادداشت برداری به این معنی نیست که تمام کلماتی را که استاد می گوید و یا از کسی می شنویم و یا تمام مطلب طولانی یک قسمت از کتاب یا مجله را بازنویسی کنیم، بلکه باید اصول یادداشت برداری را بیاموزیم و آن این است که تصمیم بگیریم چه زمان، چگونه و با چه طول و تفضیلی یادداشت برداریم. برای یک یادداشت برداری خوب به تمرین زیادی نیاز داریم(شاهرخی،1386). یادداشت برداران نه تنها نیاز به درک و نوشتن اطلاعات با سلیقه شخصی دارند، بلکه آنها باید پیش ازآن، اطلاعات جدید را بدست آورده، فیلتر کرده و پس از آن به سازماندهی و باز سازی ساختارهای دانش موجود پرداخته و درآخرین مرحله که مهمترین مرحله است آنها باید این اطلاعات را ذخیره کنند و سپس با ادغام این اطلاعات و اطلاعات گذشته، مواد پردازش شده جدید را بسازند (مکنی،کمپ و درور، 2008). ازدیدگاه روانشناسی شناختی نیز یادداشت برداری یکی از جنبه های اصلی رفتار پیـچیده انسـانی است که با مدیریت اطلاعات ارتباط دارد و این مدیریت اطلاعات خود شامل طیف وسیعی از فرایندهای ذهنی و تعاملات انسان با عملکردهای ذهنی دیگری است (پیولات، اولیو وکلاگ1، 2005 ). از نظر ویلیامز و اگرت 2 (2002) یادداشتهایی که هنگام گوش دادن به یک سخنرانی نوشته میشوند رمز گذاری اطلاعات را تسهیل نموده یا درآینده باعث تصور آن اطلاعات در حافظه میشوند. همچنین استال،کینگ و هنک3 (1991 ) اعتقاد دارندکه فرآیند یادداشت برداری موفقیت تحصیلی همه دانش آموزان و دانشجویان را تحت تأثیر خود قرار میدهد. مطالعات نیز نشان داده اندکه بیش از 99% دانشجویان دانشگاه ها در سخنرانی ها یادداشت برداری میکنند(پالماتیر4 وهمکاران، 1975، نقل ازخان پور، 2009، و 94% آنها باوردارندکه یادداشت برداری یک بخش مهم از تجربه آموزشی است (ویلیامز و اگرت، 2002). همچنین یادداشت برداری یک فعالیت مشترک شامل مطالعه گسترده وتألیف مطالب نوشتنی یا به طورکلی فعالیتهایی ادراکی وذهنی برای پژوهشگران است (اریکسون5 ،1996 نقل ازخان پور، 2009). از نظر بدلی6 (2007) نیز یادداشت برداری تاحد زیادی به «حافظه کار7» بستگی دارد. با این حال به _____________________ 1-Piolat, Olive & Kellog 2-Williams & Eggert 3-Stahl, King & Henk 4-Palmatier 5-Ericsson 6-Baddeley 7-Working Memory اعتقاد پیولات، اولیو وکلاگ (2005) وقتی که از یک سخنرانی یادداشت برداری میکنیم به منظور بدست آوردن نمایشی ذهنی از اطلاعات، انتخاب اطلاعات و درک جریان مستمر اطلاعات جدید و به روز رسانی و تعامل این اطلاعات با دانش موجود قبلی یک پل ارتباطی در حافظه کوتاه مدت ایجاد می شود. بنابراین لزوم انجام چنین مطالعه ای از کاربردها، مزایا و اهمیت یادداشت برداری برای کسانی سرچشمه می گیرد که معمولا” با یادگیری، تدریس و پژوهش سروکاردارند (حق وردی، بیریا و کریمی،2010) . انگیزه پیشرفت گرایشی است برای پیشی گرفتن بر دیگران، برای پیشرفت با توجه به ملاک‌های مشخص و برای تلاش جهت کسب موفقیت(باقری وشکرکن، 1373). بسیاری از معلمین ویژگی­های دانش آموزان خوب را در خصوصیاتی نظیر سخت­کوشی، همکاری و علاقه­مندی می­دانند و بعضی از آنان این ویژگی­ها را به داشتن انگیزش دانش آموز منحصر می­کنند. (اسپالدینگ1، ترجمه نائینیان و بیابانگرد، 3:1377). پژوهش‏ها نیز نشان داده است که انگیزش دانش‏آموزان در یادگیری اهمیت مطلوب‏تری در مقایسه با هوش دارد. همچنین در باره تأثیر انگیزش بریادگیری، پژوهش­ها نشان می­دهد که انگیزش قوی به یادگیری استوار و انگیزش کم به یادگیری کم منجر می­شود(سیف،1383) . از نظر(بندورا،1997) بسیاری از رفتارهای انسان با ساز وکارهای« نفوذ بر خــــــود»2برانگیخته و کنترل می شوند. در میان مکانیسم های نفوذ بر خود، هیچ کدام مهمتر و فراگیرتر از باور به خودکارآمدی شخصی نیست(پنتریچ و شانک، 2002، ترجمه شهر آرای،1386). اگر فردی باور داشته باشد که نمی تواند نتایج مورد انتظار را به‌دست آورد، و یا به این باور برسد که نمی تواند مانع رفتارهای غیرقابل قبول شود، انگیزه او برای انجام کار کم خواهد شد، اگرچه عوامل دیگری وجود دارند که به عنوان برانگیزنده های رفتار انسان عمل می کنند، اما همه آنها تابع باور فرد هستند.کارآیی شخصی زیاد، ترس از شکست را کاهش می دهد، سطح آرزوها را بالامی برد و توانایی مساله گشایی و تفکر تحلیلی را بهبود می بخشد( شولتز و شولتز3، 2005 ،ترجمه سید محمدی، 1387). این مطلب را هم بخوانید : ایلان ماسک با چه دیدگاهی به موفقیت رسید - دانلود متن کامل فایل های پایان نامه ارشد __________________ 1-Spalding 2-Self-influnce 3-Schults & Schults به اعتقاد بندورا(1989) خودکارآمدی بالا به تلاش و پافشاری در برخورد با مساله و به دست آوردن اهداف بالاتر منتهی می شود و خودکارآمدی پایین باعث یاس و دست کشیدن از کار می شود(نقل از کلونینجر، 2004). با عنایت به مطالب مطرح شده به نظر می رسد با توجه به هزینه های سنگین، اعم از مالی، انسانی و… که در امور مربوط به آموزش عالی صرف می شود، در خصوص مسایل مربوط به آموزش و یادگیری در دانشگاه ها کمتر سرمایه گذاری شده و به همین دلیل به طور روز افزون شاهد افزایش تعداد دانشجویان مشروط و یا حتی دانش آموختگانی هستیم که هنگام ورود به جامعه و بازار کار تازه متوجه می شوند که از سال های تحصیل در دانشگاه طرفی نبسته اند. بنابر این با توجه به این که یکی از کار هایی که توسط دانشجویان در کلاس درس بسیار زیاد استفاده شده و با مسائل آموزشی و یادگیری نیز ارتباطی تنگاتنگ داشته و متاسفانه در کشور توجه زیادی به آن نشده، یادداشت برداری ،خصوصاً یادداشت برداری اصولی و استفاده از روش های استاندارد وجهانی است و همچنین با آگاهی به این موضوع که مقوله های خود کار آمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت به میزان زیادی در امر یادگیری دخیل هستند و بالاخره به لحاظ علاقه شخصی، محقق لازم دانست در این زمینه مطالعه ای را انجام دهد. 1-4. فرضیه های تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




نتایج: توجه سازمان‌یافته اجتماعی به وضعیت مادران و فرزندان درخانواده سابقه‌ای در جامعه‌ی ما نداشته است. بنابراین پس از سال‌ها تلاش فردی برای بهبودوضعیت مادران وفرزندان سبد موقعیت ارزشمند فرهنگی برای خانواده هاپدیدآورد،ولی فرهنگ سازی نیاز به برنامه‌ی روشمند کوتاه‌مدت وبلند‌مدت دارد.گزارشات ماهیانه اعضا کمک بزرگی درآشکار‌سازی سلیقه‌هاجهت به کارگیری دربرنامه‌های آینده بود.

کلیدواژه:مطالعه‌در خانواده،خواندن،سبدخواندن،کودک ومطالعه،خانه کتابداروترویج خواندن کودک ونوجوان.

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                        صفحه

 

چکیده ‌ه

فهرست مطالب ‌و

فهرست جدول ها ‌ک

فهرست نمودارها ‌ل

فصل اول: کلیات پژوهش 12

1-1. مقدمه 13

1-2. بیان مساله 15

1-3. پرسش‌های پژوهش 17

1-4. فرضیه‌ها (سوال‌های تحقیق) 17

1-5. اهمیت وضرورت پژوهش 17

1-6. هدف پژوهش 20

1-7. روش انجام تحقیق 21

1-8. تعریف واژه ها: 21

1-9. تعریف عملیاتی: 22

فصل دوم:مبانی نظری وپیشینه پژوهش 23

2-1. مقدمه 24

2-2. ادبیات کودک و نوجوان: 24

2-2-1.  اهداف ادبیات کودکان: 25

2-3.  کتاب‌های کودکان و نوجوانان 25

 

2-4.  مطالعه 27

2-4-1.  اهمیت مطالعه 28

2-4-2. مطالعه و رشد 29

2-5. خواندن 31

2-6. پایگاه های ایجاد عادت به مطالعه و خواندن 32

2-7. رغبت، علاقه، انگیزه 34

2-8. کودک 35

2-9. نهادهای مروج خواندن 36

2-9-1. شورای کتاب کودک 36

2-9-2. موسسه مادران امروز 37

2-9-3. خانه کتابدار 39

2-10. پیشینه پژوهش: 40

2-10-1. پیشینه و تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور: 41

2-10-2. پیشینه طرح‌های عملی و گزارش نشست‌ها در داخل کشور: 41

2-10-3. پیشینه و تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور: 45

2-10-4. نتیجه گیری 61

فصل سوم: روش پژوهش 62

3-1.مقدمه 63

3-2. روش پژوهش 63

3-3. پژوهش موردی 64

3-4. جامعه و نمونه پژوهش 65

3-5. ابزار جمع‌آوری داده 66

3-6. کد گذاری وتحلیل داده‌ها 67

فصل چهارم :یافته‌های پژوهش 70

4-1. مقدمه 71

4-2. طرح سبدخواندن با خانواده 72

این مطلب را هم بخوانید :

4-3. جلسات خواندن 73

4-3-1. نشست اول 28/11/91: 73

4-3-2. نشست دوم31/1/92: 75

4-3-3. نشست سوم28/2/92 75

4-3-4. نشست چهارم25/3/92: 76

4-3-5. نشست پنجم29/4/92: 76

4-3-6. نشست ششم26/5/92: 77

4-3-7. نشست هفتم30/6/92: 78

4-3-8. نشست هشتم27/7/92 : 78

4-3-9. نشست نهم 25/8/92 : 80

4-4. مقوله‌ها‌ی موردتحلیل 81

4-4-1..فراهم کردن شرایط مساعد یا رفع عوامل مزاحم 81

4-4-2.اجزا زنجیره کتابخوانی 82

4-4-3.  شیوه های ترویج 84

4-4-4.برآورده سازی نیازهای بنیادی 85

4-4-5.مهارت ها 86

4-4-6.انگیزه های مطالعه وخواندن 88

4-4-7.سایر مقوله‌ها 90

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 93

5-1.مقدمه 94

5-2.مروری بر طرح سبد خواندن 95

5-2-1.بازی درسبدخواندن 98

5-2-2.کتاب، کتاب مرجع ، نشریه درسبدخواندن 98

5-2-3.فراهم کردن شرایط مساعدورفع عوامل مزاحم درسبدخواندن 100

5-2-4.اجزای زنجیره کتابخوانی درسبدخواندن 102

5-2-5.شیوه  های ترویج درسبدخواندن 103

5-2-6.بر آورده سازی نیازهای بنیادی درسبدخواندن 104

5-2-7.رشد مهارت ها درسبدخواندن 105

5-2-8.انگیزه های مطالعه درسبدخواندن 106

5-3.خواندن با خانواده چه تاثیری بر علاقه‌مندی کودکان طرح به مطالعه داشته است؟ 107

5-3-1.تاثیرمطالعه برکودک درسبدخواندن 108

5-3-2.ادبیات کودکان درسبدخواندن 109

5-3-3.قصه‌گویی و داستان خوانی درسبدخواندن 110

5-3-4.بازی و کودک در سبدخواندن 111

5-3-5.کتاب و نشریات  کودک در سبد خواندن 112

5-3-6.خلاقیت و کودک در سبد خواندن 112

5-3-7.فراهم‌کردن شرایط مساعد در سبد برای کودک 113

5-3-8.اجزای زنجیره کتابخوانی و کودک در سبد خواندن 114

5-3-9.تاثیرشیوه‌های ترویج بر کودک در سبدخواندن 115

5-3-10.نیازهای بنیادی کودک و سبد خواندن 116

5-3-11.مهارت‌های کودک و سبد خواندن 118

5-3-12.تاثیرسبدخواندن برانگیزه مطالعه درکودک 121

5-4.نتیجه گیری 123

5-5.محدودیت پژوهش 125

5-6.پیشنهادات  برای پژوهش آینده 126

منابع 127

مقدمه

گسترش فرهنگ مطالعه وکتابخوانی، ضرورت رشد وتعالی هر جامعه‌ای است . متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند که یکی از مهم‌ترین مسایل وفرضیه‌هایی که برای ساختن وتکامل شخصیت افراد وتوسعه وپیشرفت ارزش های اخلاقی وهنری وجود دارد ، شوق به خواندن وعشق به مطالعه است . عشق و علاقه نسبت به کتاب را زمانی باید درکودکان آغاز کرد که هنوز قادر به مطالعه نیستند. حتی وقتی که خود کودکان هم بتوانند بخوانند لازم است همیشه برای آن‌ها بهترین اشعار وداستان‌هارا با صدای بلند خواند بدین‌وسیله است که کودکان ، زبیائی تصاویر وکلمات وعبارات هنری را بهتر احساس می‌کنندو این درک وحس برای سازندگی وتکامل ذوق ها وسلیقه ها مهم است . (شعاری‌نژاد ، 1372 ، ص 100) نخستین گام درجهت آشنایی کودک با کتاب و کتابخوانی درخانه برداشته می شود.درزندگی امروزه حتی مفهوم سواد دگرگون شده ولازم است اطفال ما بیاموزند که زندگی را چنانکه واقعاً هست لمس کنند و چگونگی دست‌یابی به اطلاعات درست را فرا بگیرند ، دراین صورت قدم‌های درستی در راه به ثمرنشاندن تفکربرداشته شده است. حال ، آیا مدارس و کتاب های درسی به تنهایی می‌تواند جوابگوی نیازهای ذهنی و روانی کودکان و نوجوانان باشند ؟ باتوجه به فرصت طلایی یادگیری آیازمان زیادی راازدست نداده‌ایم؟

پدران و مادران امروز پذیرفته‌اند که پرورش فرزندان ، هنری است که باید آموخت . در اولین گام تاکید بر بودن با فرزندان است . از ماچه می‌خواهند ؟ اجزائی که دنیای فرزندان ما را می‌سازد ، مانند اجزای دنیای امروز خودمان بسیاراست . شامل مواردی هم چون معاشرت ، بلوغ، اخلاق ، مذهب ، تلویزیون ، هنر، آزادی سنت‌ها و … می‌باشد . فرزندان  در مواجهه با هر یک از این‌ها نیازمند حضور والدین درکنارشان هستند . ما باید به آن‌ها تصویری دقیق از جامعه بدهیم تا بدانند که چه هستند؟ دیگران چگونه‌اند ؟ درچه موقعیتی زندگی می‌کنند ؟ (کیانوش، 1356، ص 38)

کودکی ، اساسی ترین دوره زندگی انسان است . این دوره فقط تدارک برای مرحله‌ی بعد، یعنی بزرگسالی نیست . بلکه برای خود زندگی واقعی و پرجنب وجوش و یگانه‌ای است . اینکه کودک امروز درآینده چگونه آدمی بشود ، بیش از هر چیز به این بستگی دارد که کودکی خود را چگونه گذارنده باشد؛ چه کسانی دربرداشتن نخسیتن گام‌های زندگی دست او را گرفته باشند و چه تجاربی از جهان پیرامون بر قلب و روح او حک شده باشد. (ملینسکی ، 1380 ، ص 44 )به عقیده‌ی داوسون و میلارد[1] : « کتاب‌ها جانشین زندگی نیستند ، بلکه می‌توانند آن را بیش از حد پر مایه کنند . وقتی زندگی جالب و جذاب است ، کتاب‌ها می‌توانند احساس ما را نسبت به آن زیادتر کنند ، هنگامی که زندگی دشوار است ،کتاب‌ها فوراً ما را ازرنج آن نجات می‌دهند ، یا این که بینش‌های تازه‌ای برای حل مشکلات دراختیار ما می‌گذارند. »(نقل درشعاری نژاد ، 1372، ص 88)

قابلیت رشد و به کمال رسیدن مائده‌ای است که انسان با خود می‌آورد ، ولی به رشد رساندن آن در گروی شرایطی است که دیگران و جامعه برایش فراهم می‌کنند . شناخت ویژگی‌ها ، توانایها وعلایق کودکان و نوجوانان این مسئولیت را متوجه مربیان می‌کند تا بکوشند ، آنچه درتوان دارند ، درخدمت فراهم آوردن شرایط مساعدی قرار دهند که فرآیند رشد کودک و نوجوان را تسهیل نماید. از مهم‌ترین این شرایط، ایجاد عادت‌هایی است که آن‌ها را به سمت شناخت و آگاهی هدایت کند. ایجاد عادت به مطالعه ازعادت‌‌های پسندیده است . به گفته‌ی موتیاشو[2]: “اگر عشق به مطالعه از همان اوان کودکی درنهاد کودک بارور نشود و مطالعه به عنوان یک نیاز معنوی کودک درنیاید، روح اودرسنین جوانی تهی خواهد بود ، آن وقت است که سادگی و نپختگی جوانی راه را برای بدی‌ها بازمی‌کند و گوشه‌های تاریک‌ترطبیعت انسان آشکار می‌شود .” (نقل درقزل ایاغ ، 1386 ، ص 20)

هر قدر کودکان بهتر تربیت شوند ، نسل آینده ما بهتر و لایق‌تر از نسل امروزمان خواهد بود . بنابراین بخش عظیمی از موفقیت‌های کشورهای پیشرفته مرهون توجه به نسل جوان و سرمایه‌گذاری درجهت رشد و شکوفایی استعداد‌های آنان بوده است . که با وجود رقیب‌های سرسخت ماهواره‌ای و رایانه‌ای و عدم نهادینه شدن خواندن درجامعه ، چندان دورنما و آینده‌ی مطلوبی برای آن نمی توان متصور شد لیکن ضروری است که حرکت آغاز شود و نقطه آغاز این حرکت ؛ آشنایی والدین ، مربیان و دست اندرکاران مسایل تعلیم و تربیت با نقش و اهمیت کتاب در زندگی و آگاهی آنان از روش‌های مختلف ایجاد روحیه‌ی عادت به مطالعه و کتابخوانی درکودکان و نوجوانان است . شناخت شرایط وموقعیت‌های مختلف می‌تواند تضمین کننده‌ی موفقیت دراین زمینه باشد . هر چند تاکنون کتاب‌هایی نوشته شده و طرح‌هایی درخصوص چگونگی تشویق کودکان به اجرا درآمده است . اما درحدتئوری بوده ومورد ارزیابی قرارنگرفته و یابه علت عدم حمایت تا انتها دنبال نشده است .عدم معرفی این برنامه هاوآشنا نبودن عموم مردم باآن باعث شده کمتر خانواده‌ای به اهمیت مطالعه فرزندانش آگاه گرددتا درگام‌های بعدی پیشرفت حاصل آید و یا تکرار اشتباهات نباشد . یکی از مهم‌ترین طرح‌های کشور سبد خواندن خانه کتابدار کودک و نوجوان می‌باشد که دراین پژوهش سعی خواهدشداین طرح توصیف ومورد بررسی و ارزیابی  قرارگیرد ، شاید زمینه‌ساز اقدام‌های موثری درجهت گسترش فرهنگ مطالعه در دیگر نهادهای مرتبط با کودک باشد .

1-2. بیان مساله

یکی از هدف‌های اساسی ادبیات کودکان ونوجوانان علاقه‌مند کردن آن‌ها به مطالعه و ایجاد عادت به مطالعه درآن‌هاست و از آنجاکه عادت به مطالعه امری اکتسابی است . محیطی پویا ، خانواده و اجتماع درایجاد عادت نقش مهمی دارند . این نقش از خانه شروع می شود والدین ، مادربزرگ ، پدر بزرگ برای بچه‌های خرد‌سال قصه می‌گویند یا می‌خوانند و بدین طریق او را به مطالعه علاقه‌مند می‌کنند و سپس معلمین درمدرسه این عادت را پرورش می‌دهند و کتابداران کتابخانه‌ها در تبدیل این علاقه به عادت سهم مهمی به عهده می‌گیرند. شناخت چگونگی علاقه‌مندکردن کودکان ونوجوانان به مطالعه نکاتی است که والدین ، معلمان و کتابداران باید بیاموزند ، تا آموزش و پرورش بتواند از نظر کیفی پیشرفت کند . (حجازی ، 1384 ، ص 197)هم چنین در کشور ما بخش بزرگی از کودکان در خانه بافضایی مناسب برای مطالعه روبرو نیستندبنابراین آموزشگاهها باید باراصلی تشویق به کتابخوانی را برعهده بگیرند.برای دانش‌آموزی که در خانه عادت به مطالعه را به دست نیاورده این موضوع از مهم ترین چالش‌های آموزگاراست.در حالی که دانش‌آموزانی که به هر دلیل قبل از ورود به مدرسه باکتاب ارتباط دارند،مطالب را روانتر می خوانندوبهتر درک می کنند.

کودکی که کتاب می‌خواند ، دارای بینش واطلاعات وسیع‌تری است . هر چه اطلاعات وسیع‌تر باشد ،جذب مطالب درسی آسان‌تر می‌شود . کودکانی که مطالعه می‌کنند ، هوشیار ، دارای اعتماد به نفس و مسلط به دنیای اطراف خود هستند ؛ مستقل‌اند ؛ احساس نیاز نمی‌کنند ؛ بر کارهای خود توانایی دارند ، امورشان را خود به عهده می‌گیرند ؛ رفتارشان را خود تنظیم می‌کنند ؛ از مناعت طبع فوق‌العاده برخوردارند ؛ دارای جهان بینی وسیع‌اند و تمام این خصوصیات باعث پیشرفت درزندگی‌شان می‌شود . کودکی که مطالعه می‌کند ، درکتاب با سرزمین‌های مختلف وبا علوم و هنرهای جدیدشان آشنا می‌شود . کودک شخصیت داستآن‌ها را دوستان خود می‌داند و با آن‌ها دردنیای خیال خود زندگی می‌کند . پدر ، مادر و معلم باید هدایتگر مطالعه‌ی کودکان باشند . با سوال کردن درزمینه کتابی که می‌خواند، به خواندن او جهت بدهند و دراو تفکر ایجاد کنند ، تا درآینده فردی خلاق بارآید .

برنامه‌های آموزشی ما به کودکان و نوجوانان مجال مطالعه‌ی آزاد نداده است . اولین کار شروع از خانه است . والدین از بدو تولد ، همان‌گونه که راه رفتن و سخن گفتن را به کودک می‌آموزند از همان زمان مطالعه را درکودک نهادینه می‌کنند . رشد انسان درپنج سال اول زندگی است . کودکان از بدو تولد آماده آموختن هستند . به هر تعداد به آن‌ها زبان بیاموزیم ، می‌آموزند و اگربا آن‌ها حرف نزنیم ، قادر به تلکم نخواهند بود . با قراردادن کتاب دردید بچه‌ها و همراهی آن‌ها ، زیبایی مطالعه به آن‌ها نشان داده می‌شود و همین که لذت و زیبایی را حس کردند ، رهایش نخواهند کرد. (کولنیان . 1382، ص 11-13)همه مراقب هستند که فرزند شان غذا ، پوشاک ، خواب ، … مناسب داشته باشد . اما فکرش چه؟ آیا به رشد کنجکاوی بی پایان افکارش به شیوه‌ای سالم توجه شده است؟(کولینان،1382، ص 20)ازطرف دیگر والدین لزوم مطالعه‌ی کتاب‌های غیر درسی را در زندگی خود احساس نکرده‌اند، چون خودشان با کتاب انس و الفتی نداشته‌اند . ممکن است علت‌های دیگری نیز وجود داشته باشد ولی واقعیت این است که درکشور ما عشق به خواندن از کودکی درکودک ایجاد نشده است و بعد از گذشت سال‌ها ، درسنین بالاتر بسیار مشکل خواهد بود او را با کتاب آشتی داد. این رابطه علت و معلولی همواره ادامه خواهد یافت و منطقی است که این دور در یک‌جا قطع شود .(سلطان القرابی، 1390 ، ص 48) بتل‌هایم وزلان[3] تاکید می‌کنند صرفاً مهارت کودک نیست که مطالعه را برایش جذاب می‌کند، بلکه نقش موثر والدین دراین میان بسیار ارزنده است . آنچه کودک را جذب می‌کنداین است که بتواند والدین خویش را متوجه و مجذوب خود سازد . (نقل دریغمایی و خندان ، 1383، ص 70) اگر دست اندرکاران مطالعه دررفتار انسان بجای مطالعه صرف کتاب‌ها با مردم می‌زیستتند و به مطالعه و مشاهده‌ی زنده‌ی پندار ، گفتار و کردارایشان می‌پرداختند ، درشناخت انسان و گزینش راه صحیح زودتر به تفاهم می‌رسیدند و با وجود دانستن همه‌ی جنبه‌های تئوری ، فضای عملی بهتری در پیش رو‌یمان گشاده می‌شد .سبدخواندن طرحی است که از نزدیک باافراد ارتباط داشته ودر جریان تغییرات وتاثیرات کتاب خوانی اعضاقرار می گیرد ولی تا کنون این تجربیات مستند نشده است ،آن چه که موضوع این پژوهش است.مروری برامار وارقام سرانه مطالعه،میزان خرید کتب غیر درسی،تجربیات و درکل آنچه شواهد وپژوهش‌ها نشان می‌دهد:اگر زمانی دغدغه اصلی دست اندرکاران تعلیم وتربیت،تدوین کتاب‌های مناسب هرگروه سنی و راهبردها بود،اکنون تا حدودی آن‌ها را در دست داریم ،ولی استفاده کنندگان مشتاق را از دست داده‌ایم.این در شرایطی است که با توجه به رشد فناوری لازم است خانواده هامهارت‌های جست وجوی اطلاعات وارزیابی آن‌ها رانیز به‌دست آورندوفرزندانشان را مجهز نمایند.

روند زندگی کنونی وسرعت رشد تکنولوژی به جهتی است که پس از زمان تولد، کودکانمان از حس گرمی آغوش پدر ومادر خود بعنوان اولین موهبت‌های زندگی بهره کمی می‌برندوبه دنبال آن زمزمه‌‌ی لالایی‌ها،جمع گرم خانواده،قصه‌های مادر بزرگ‌ها و.. به تدریج بی رنگ شده که باز خورد آن را در کم علاقگی فرزندانمان به مطالعه می بینیم.باتوجه به تبلیغات ودردسترس بودن رسانه های دیگرآن ها جایگزین کتاب شده است..

تاکید برعادت مطالعه ازکودکی مورد توجه بسیاری ازدوست داران ودست اندرکاران کودک ونوجوان بوده است.درهمین راستا یکی از موسسات کشور(خانه کتابداروترویج خواندن کودک ونوجوان)عمده فعالیت خودراترویج کتابخوانی قرارداده است.برای نیل به این هدف ازسال1387تاکنون، مجری طرح سبد خواندن باخانواده بوده است.

1-3. پرسش‌های پژوهش

-طرح سبد خواندن چیست ؟

 

– طرح سبد خواندن با خانواده چه تاثیری در علاقه‌مندی کودکان و نوجوانان زیر پوشش این طرح داشته است؟

– طرح سبد خواندن با خانواده چه تاثیری بر سایر اعضای خانواده از حیث علاقه‌مندی به مطالعه داشته است؟

1-4. فرضیه‌ها (سوال‌های تحقیق)

باتوجه به توصیفی بودن این پژوهش فرضیه‌ای برای آن نمی‌توان در نظرگرفت.

1-5. اهمیت وضرورت پژوهش

 

در جهان متغیر قرن معاصر کودک فرد مهم خانواده ، مدرسه و جامعه گردیده است ، به‌طوری که متخصصان تعلیم و تربیت این قرن را قرن کودک نام‌گذاری کرده‌اند . این واقعیتی است که کودک همیشه رشد می‌کند. و بزرگسال می‌گردد . درحالی که هرگز بزرگسالی به خرد سالی برگشت نمی‌کند، لذا می‌توان گفت که همیشه کودک است که باید مورد توجه قرارگیرد ، فلسفه  آموزش وپرورش براین است که دوران کودکی باید لذت بخش باشد وبه کودک فرصت داده شود که کودکی کند و نیازها و رغبت‌های خود را بطور مطلوب ارضا کند. (سلطان القرائی ، 1390 ، ص 37)

برای رویارویی با موضوع‌هایی که امروزه بسیاری ازفرزندان ما را تهدید می‌کند،هم چون اعتیاد،خشونت و  بی‌انگیزگی باید کوشش‌ها را متوجه رشد مثبت آن‌ها کرد.

به گفته‌ی روسو[4] زندگی سعادتمند برای کودک این است که آزاد باشد و در محیط سالم زندگی کند .تعیین سلامت محیط موضوعی است که خانواده بایستی نسبت به آن آگاهی یابد اگر ریشه های دانش کودک با پرجا نشود ، با ملل و مناطق مختلف جهان از طریق انواع مواد خواندنی آشنا نشود و احساس مسئولیت در او پدیدار نگردد ، پس چگونه می‌توان او را برای دنیا آماده ساخت ؟ برای کودکان که باید از سال‌های کودکی ، استعدادها وتوانائی‌های این دوره برای خوشبختی بهره گیرند، کتاب بسیار ضروری است ، زیرا کتاب وسیله‌ای است برای ایجاد آگاهی و پرورش فکر و باروری اندیشه کودکان باید بیاموزند که درشرایط مختلف چگونه بخوانند تا به درک و کشف مسائل نائل شوند . کتاب موجب رشد و تکامل فردی بچه‌ها می‌شود . آشنایی کودک با انواع کتاب‌ها ، کسب توانایی قضاوت درباره آثار و‌ میل به کسب معلومات و لذت بردن از مطالعه از طریق پربار ساختن ادبیات کودکان درکتاب‌های آن‌ها صورت می‌گیرد (سلطان القرایی،1390، ص 125)

کودکان این زمان کنجکاوی ها و پرسش‌های بسیاردارند که هرگز هیچ مربی نمی‌تواند به تنهایی از عهده‌ی جوابگویی به آن‌ها برآید . مربی (مادر) آگاه این عصر ناچار است ازنوشته‌ها برای ارضا ذهن بیدار و پرشک طفل کمک بگیرد. رشد کودکان را عوامل موثر زیادی تقویت می‌کند. درآغاز ما درپیام‌هایی درباره عشق و امنیت یا اضطراب را از طریق بدنش به کودک منتقل می‌کند. هم زمان با رشد ، خانواده حیوانات و اشیاء هر کدام به طریقی فرصت‌های آموزشی فراهم می‌کنند. گذشته از تجاربی که توسط خانه ، مدرسه و گروه هم سالان فراهم می‌شود . می‌توان گفت مطالعه‌ی کتاب سازنده رشد است.(یغمایی و خندان ، 1383،ص 45)

گرایش به خواندن بعنوان قسمتی از زندگی در خانه آغاز می‌شود ، مخصوصاً درخانه‌هایی که افراد آن عادت به خواندن داشته باشند . کودکان هنگام ورود به مدرسه از لحاظ علاقه به خواندن با هم متفاوتند ، بعضی از آن‌ها که ازقبل با خواندن آشنا هستند ، لذت می‌برند ، درصورتی که برخی دیگر نسبت به خواندن به کلی بیگانه‌اند .درنخستین فعالیت‌های خواندن کودک ، وقتی والدین او مطلبی برایش می‌خوانند ذوق و رغبت او برانگیخته می‌شود و ادامه آن با خواندن متون جالب ، ذوق و رغبت کودک را رشد و گسترش می‌دهد(یغمایی وخندان،1383،ص 88)

کودک از دو راه مستقیم و غیر مستقیم یاد می‌گیرد . محیط غیر مستقیم در تربیت عمومی کودک بیش از محیط مستقیم تاثیر دارد زیرا خود کودک با میل و رغبت آن را برمی‌گزیند و بی‌اراده از چگونگی آن متاثر می‌شود . درصورتی که محیط مستقیم بزرگسالان برایش انتخاب کرده‌اند . از جمله عوامل محیط غیر مستقیم ، می‌توان کتاب، داستان‌گویی ،خواندن کتاب برای کودک هم هدف‌های تربیتی را به دلیل نوع متون ونقش داستان‌ها تامین می‌کند و هم درمحیطی آشنا با حس آرامش به تقویت حواس او منجر می‌شود .

مطالعه درمراحل بحرانی زندگیمان می تواند نقش بسیار مهم و اساسی داشته باشد. ما می‌توانیم از کتاب هایی استفاده کنیم که کودک را درمقابله با مساله‌ای که از آن وحشت دارد کمک کند . بین کتاب و آنچه درزندگی واقعی کودک اتقاق می‌افتد ، بده- بستان‌هایی وجود دارد.کودکان ازتجربیات زندگی واقعی شان استفاده می‌کنند تا کتاب را بفهمند واز آن طرف کتاب به آن‌ها کمک می‌کندتا زندگی واقعی را بهتر درک کنند (کولنیان، 1382 ، ص 32) .گوردون‌ولز[5] در تحقیقی ثابت کرد که مطالعه چه تاثیری در زندگی افراد دارد . این افراد در امتحانات ورودی مدرسه بالاترین نمرات را کسب کردند . ولز تقاوت بین بچه‌ها را توضیح می‌دهد و می‌گوید که این مساله به نوع کنار آمدن با داستان‌ها بستگی دارد . او دریافت بچه‌ها به داستان نیازمند‌ند برای اینکه از آن برای معنا بخشیدن به دنیای اطراف خود هستند.آن‌ها نیازی ندارند که به دیگران وابسته باشند . خود می‌توانند آنچه را که می‌خواهند کشف کنند (کولینان،1382، ص 168) .

زندگی پر بار معنوی وقتی نصیب آدمی می‌شود که همواره تشنه دانش درزندگی سرشار از فعالیت باشد . تا زمانی که بچه‌ها اشتیاقی به یادگیری ازخود نشان ندهند، تمام نقشه‌های ما نقش برآب است . فعالیت فکری کودکان با بزرگترها فرق دارد .کسب دانش نمی‌تواند انگیزه اصلی فعالیت فکری کودک باشد. بلکه سرچشمه شور و شوق یادگیری کودک در زوایای عاطفی افکار و درآرزوهایش خود بخود وجود دارد حال اگر این سرچشمه به هر دلیل بخشکد، هیچ کاری نمی‌تواند او رانشستن بر سر مطالعه مجبور کند . (ملینسکی،1380، ص 100) خواندن با خانواده با تاکید بر عنصر کتاب است.هرکتاب برای ارتباط نوشته شده،ارتباطی که یک طرف آن نویسنده است وطرف دیگر آن خواننده است.این ارتباط وقتی به مطلوب خود می‌رسدکه نویسنده منظور خود را به خواننده بتواند برساند. خواننده بزرگسال می‌داند چگونه خود را بدست کتاب بسپارد.او می‌تواند با صدها شخصیت همسان شود و در همان حال خودش باشد؛اما کودکان چنین کاری را بدرستی فرا نگرفته‌اند و حضور مربی آگاه در ایجاد انگیزه و عادت اولیه ضروری است.

از طرفی در عصر سلطه رسانه‌ها نمی‌توان از کودکان انتظار داشت چون گذشته خود را مقید به کتاب کنند . واقع‌بینانه آن است که جایگاه کتاب رادر میان همه رسانه‌هایی که در اختیار کودک است بشناسیم و کتاب‌ها را به صورتی با زندگی جدید تطبیق دهیم که در زندگی روزانه کودک باقی بمانند.چرا که دیگر رسانه‌ها با وجود نقش تعیین کننده‌ای که در پیشرفت اجتماعی به جای می‌گذارند به هیچ وجه فرد را از فراگیری خواندن و نوشتن بی نیاز نمی‌کنند و این رسانه‌ها توان فرو بردن بیننده به عمق را ندارند.(قزل ایاغ ،1386)

نقش والدین در این مورد نقشی بسیار حیاتی خواهد بود که به هنگام همراهی با کودکان برای خواندن بیشتر حس خواهد شد. به عبارتی در عصر سلطه‌ی رسانه‌های تصویری، کودکان نیاز به انگیزه‌های قویتر و عوامل تشویقی بیشتری برای خواندن کتاب دارند. این انگیزه را والدین با همراهی شان با کودک می‌توانند فراهم کنند. تاکنون به جنبه های گوناگون خواندن مانند عوامل مؤثر در ترغیب کودکان به مطالعه پرداخته شده است، اما شاید به نقش همراهی والدین در این مورد پرداخته نشده است. اینکه تجربه‌ی خواندن دسته جمعی در خانواده چگونه تجربه‌ای می‌‌تواند باشد. امری است که طرح سبد خواندن با خانواده خانه کتابدار کودک و نوجوان به آن پرداخته است.

1-6. هدف پژوهش

– بررسی تاثیر خواندن با خانواده در علاقه‌مندی کودک به مطالعه؛

– شناسایی نقاط قوت و ضعف در طرح سبد خواندن در راستای تحقق هدف اصلی آن یعنی ترویج خواندن درخانواده.

دومورد بالا از اهداف اصلی پژوهش بوده که هدف‌های فرعی دیگری را در بر‌می‌گیرد :

شکل‌گیری مطالعه‌ی متفکرانه؛

کسب مهارت‌های زندگی؛

تامین سلامت روانی وعاطفی خانواده؛

ارائه مدل والگو؛

افزونی شادی وهیجان در کودک.

1-7. روش انجام تحقیق

این پژوهش یک مطالعه موردی است که به صورت پیمایشی-توصیفی و با رویکرد کیفی انجام شده است.

بنا براین ، پژوهش در دست اقدام مطالعه موردی بوده، داده‌ها در شرایط طبیعی گردآوری  شده و از آن‌جا که فرایندی پویاست که نیاز به ژرف‌نگری دارد، به روش کیفی مورد تحلیل قرار می‌گیرد

1-8. تعریف واژه ها:

مطالعه:نگریستن به هر چیزی برای واقف شدن به آن، نظر به دقت( دهخدا)

براتی علویجه (1392)؛مطالعه را به دو نوع تقسیم کرده است:

– مطالعه به منظور سرگرم شدن،در این نوع مطالعه فرد به دلیل عشق و لذّتی که برایش حاصل می‌شود مطالعه می‌کند .زمان و مکان خاصی ندارد.مطالعه داستان ،شعر ،مقاله،سرگذشت و تاریخ این

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]




مقدمه

2-1 بخش اول

مفهوم رهبری…………………………………………………………………………………………………………………………….12

سبک های رهبری……………………………………………………………………………………………………………………….14

شکل گیری تئوری رهبری و نظریه آن…………………………………………………………………………………………..15

تعاریف رهبری…………………………………………………………………………………………………………………………16

مدیریت با رهبری چه تفاوت هایی دارد؟…………………………………………………………………………………….18

مهارت های لازم برای رهبری……………………………………………………………………………………………………18

چگونگی نظریه هاو سبک های رهبری و عوامل اثر گذار……………………………………………………………….19

اکثریت در سبک های رهبری………………………………………………………………………………………………………21

مفهوم شناسی نوآوری………………………………………………………………………………………………………………..30

فرایند نوآوری در سازمان……………………………………………………………………………………………………………32

ویژگی های نوآوری…………………………………………………………………………………………………………………..32

انواع نوآوری……………………………………………………………………………………………………………………………..33

راهبرد های نوآوری……………………………………………………………………………………………………………………33

منابع و فرصت های نوآوری………………………………………………………………………………………………………..34

مدیریت نوآوری………………………………………………………………………………………………………………………..35

تعریف نوآوری آموزشی……………………………………………………………………………………………………………..36

نوآوری در سازمان های آموزشی………………………………………………………………………………………………….36

انواع نوآوری های آموزشی………………………………………………………………………………………………………….37

فرایند نوآوری آموزشی……………………………………………………………………………………………………………….37

نقش مدیریت مدرسه در نوآوری………………………………………………………………………………………………….39

راهبرد های مدیریتی موثر بر نوآوری در مدرسه……………………………………………………………………………..40

بخش دوم

2-2 پیشینه پژوهش

پژوهش های انجام شده در رابطه با مدیریت و رهبری…………………………………………………………………….43

پژوهش های انجام شده در رابطه با نوآوری………………………………………………………………………………….50

فصل سوم : روش شناسی تحقیق (متدولوژی)

 

مقدمه

3-1  روش تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………….57

3-2 جامعه آماری………………………………………………………………………………………………………………………57

3-3  حجم نمونه و روش اندازه گیری…………………………………………………………………………………………58

3-4 ابزار جمع آوری اطلاعات …………………………………………………………………………………………………..58

3-5. برآورد اعتبار و پایایی ابزارهای اندازه گیری……………………………………………………………………….60

3-6 . روش تجزیه و تحلیل داده ها …………………………………………………………………………………………….61

 

فصل چهارم : تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق

4-1 تجزیه و تحلیل داده ها…………………………………………………………………………………………………………63

4-2 پاسخ به سوالات پژوهش…………………………………………………………………………………………………….89

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

5-1 تفسیر یافته ها ……………………………………………………………………………………………………………………94

5-2 بحث و نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………..99

5-3 پیشنهاد ها و محدودیت های پژوهش………………………………………………………………………………….101

 

فهرست منابع و ماخذ………………………………………………………………………………………………………………..111

پرسش نامه ……………………………………………………………………………………………………………………………. 105

چکیده…………………………………………………………………………………………………………………………………… 104

مقدمه

تلاش برای سازگاری سازمان‌ها با تغییرات پیچیده‌ی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و لزوم برخورداری از نظریه‌ها و سبک‌های اثربخش و مفید در مدیریت و رهبری، ایجاب می‌کند که مدیران از مقام کارمند ساده و مسئول امور اداری و کارپردازی خارج و به مهم‌ترین عاملِ نوسازی، اصلاح و بهبود سازمان و موفقیت کارکنان مبدل شوند. در مسیر این تحول، نظریه‌های مدیریت و سبک‌های رهبری متنوعی پا به عرصه وجود گذاشته اند و به تبع خود سازمان‌ها، منابع انسانی، مادی و اطلاعاتی را دستخوش تغییرات و تحولات بسیاری کرده‌اند. از مهم‌ترین این نظریه‌ها و سبک‌های  غالب می توان به نظریه‌های کلاسیک،مکتب روابط انسانی،  نظریه سیستمی و نظریه اقتضایی و سبک‌های رهبری آموزشی ،تحولی و اقتضایی (دستوری، متقاعدکننده، مشارکتی و تفویضی) اشاره کرد.

نظریه‌ی کلاسیک به نظریه‌ی مدیریت علمی، اداری و بوروکراتیک (دیوان‌سالاری) معروف است و با این فرض که انسان موجودی عقلایی – اقتصادی است وارد عرصه اقتصاد، صنعت و خدمات شده است. نظریه‌ مکتب روابط انسانی در زمینه‌هایی چون نیازهای پنج‌گانه‌ی انسان (نظریه مازلو)، نیازهای فیزیولوژی ، اجتماعی، اعتباری ، خودیابی و خویش شناسی و با این فرضیه که انسان موجودی اجتماعی است همراه شده است. نظریه‌سیستمی به تمام ابعاد سازمان و منابع انسانی آن توجه دارد و سازمان را به منزله‌ی کلی پیچیده و پویا مورد مطالعه قرار می‌دهد. (سنگه[1]، 1990). نظریه‌ی اقتضایی[2] ، با توجه به شرایط و موقعیت‌های سازمانی و بر مبنای شناخت مقتضیات و افراد سازمان، از جمله میزان بلوغ کارکنان و حدود آزادی آنان اعمال می‌‌شود. این دو نظریه بر این فرضیه که “انسان موجودی پیچیده است” تأکید دارند. بنابر این اعمال مدیریت به تبعیت از هر یک از نظریه ها و  سبک های رهبری، فرایند ایجاد فکر جدید و تبدیل آن به عمل (نوآوری) در حوزه مدیریتی تحت پوشش را به گونه ای متفاوت تحت تأثیر قرار دهد. اعمال هر یک از سبک ها در فرایند مدیریت به تبعیت از مبانی مورد اعتقاد، محصول های متفاوتی را به بار خواهد آورد(رابرتس[3]،1998). از طرف دیگر، الزام سازمان‌ها در مسیر تطبیق خود با تغییرات، محیط‌های کاری جدید را طلب می کند که محرک نوآوری‌و جریان

این مطلب را هم بخوانید :

منابع و ماخذ تحقیق اموال غیر منقول مستمر ارائه فکرهای جدید باشند(استوارت[4]،1994).

شناخت سبک های رهبری مدیران آموزشی و تعیین میزان تاثیر هر یک از آن ها به ابداع وکاربرد نوآوری های آموزشی معلمان، موضوع با اهمیتی است که در این پژوهش مورد بررسی  واقع خواهد شد.

1-1. بیان مسأله:

پژوهش‌های بسیاری در زمینه‌ی اثربخشی سازمان‌ها، انجام گرفته است که نقش مدیر و سبک رهبری او را در کارایی و اثربخشی سازمان‌مورد تاکید قرار می‌دهند(سر جیوانی[5]، 1989، مورفی و هالینگر،1982) . مدیریت و رهبری قوی و با انگیزه‌ی سازمان، سبب گسترش بیشتر مهارت‌ها، دانش و معلومات کارکنان و ارتقای هویت حرفه‌ای آنان می‌شود. مدیران سازمان‌ها، باید بتوانند همه‌ی افراد و حتی جامعه‌ی پیرامونی را به همکاری و همیاری بطلبند و سازمان خود را به صورت مشارکتی رهبری کنند، میانجی‌گر تنش‌ها و برانگیزاننده و مشوق رشد حرفه‌ای کارکنان و از همه مهم‌تر، عامل تغییر و نوآوری در سازمان باشند(بازرگان، 1382).

تغییر موقعیت و انتظارات سازمان‌های امروزی اقتضا می‌کند که به نظریات مدیریت و سبک‌های رهبری و نقش مدیران به عنوان مهم‌ترین عامل تغییر و تحول و بروز خلاقیت و نوآوری، بیشتر توجه شود. سازمانی که از سبک رهبری مشارکتی ونظریه‌ی سیستمی بهره می‌برد، نسبت به سازمانی که از سبک رهبری دستوری و نظریه‌کلاسیک پیروی می‌کند تاکید بیشتری بر نوآوری و بهتر شدن کیفیت کالاها و خدمات و تناسب بیشتر آن‌ها با نیازهای مصرف کننده و مشتری دارد(محمد زاده ، 1374).

برای نوآوری در سازمان، تنها داشتن مدیر و کارکنان خلاق و نوآور کافی نیست. لابیچ (1996) معتقد است که علاوه بر  لزوم وجود مدیر و کارکنان خلاق و نوآور در سازمان، باید ساختار، استراتژی، محیط، فناوری، اندازه و چرخه‌ی حیات سازمان و توان کنترل منابع انسانی آن، ونیز فرهنگ، صاحبان قدرت و سبک رهبری‌از نوآوری حمایت کنند. در سازمان‌های بسیار نوآور، ساختار سازمانی مشوق نوآوری است. این‌گونه سازمان‌ها از ساختاری منعطف برخوردارند( دراکر ، 1992).

بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهند که تاکنون کمتر به تأثیر نظریه‌ها و سبک‌های رهبری در بروز و توسعه‌ نوآوری آموزشی پرداخته شده است. در حالی که نظریه‌ها و سبک‌های گوناگون رهبری ، با توجه به رویکرد و نگرشی که به انسان‌و افراد سازمان دارند، در رشد خلاقیت و نوآوری یا کاهش آن بسیار مؤثرند. (دراکر، 1995). برای مثال، کارکنان را ابزار تولید دانستن یا سرمایه‌ی اصلی سازمان پنداشتن، نقش متفاوتی در نفی یا ایجاد نوآوری دارد (زاهد، 1373). به عبارتی دیگر، نوع نگاه، برداشت و سبک رهبری مدیر در تعامل با وضعیت های گوناگون کارکنان بر حسب میزان بلوغ سازمانی آنان تأثیر متفاوتی بر هدایت، بروز و توسعه نوآوری های آموزشی و پیشرفت سازمان خواهد داشت.

نقش و جایگاه مدیران مدارس بر فرآیندهای مختلف آموزش و تربیتی مدرسه در بهبود کیفیت مدرسه بر کسی پوشیده نیست. مدیران مدارس در واقع مدیر فرآیند‌های مدرسه هستند و هم جهت کردن همه عوامل و عناصر درسی، آموزشی و تربیتی مدرسه از وظایف ذاتی و سازمانی آنان به شمار می آید. دانش و نگرش ،صلاحیت های حرفه ای مدیران به ویژه روش‌ها و سبک های رهبری آنان در اداره مدرسه و امور کارکنان(معلمان)، آنان را در دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت و انجام بهتر وظایف شان از جمله ایجاد و توسعه نوآوری یاری می‌دهد(تورانی، 1385).

از مشکلات آموزش و پرورش در حوزه برنامه ریزی آموزشی، چگونگی شناسایی سبک های رهبری مدیران مدارس و تاثیر آن بر ایجاد نوآوری آموزشی در معلمان است .

بنابراین شناسایی تاثیر هر یک از سبک های شش گانه رهبری (تحولی، آموزشی، مشارکتی، اغنایی، دستوری و تفویضی)بر بروز   نوآوری های آموزشی توسط معلمان از مسائل اصلی این پژوهش است .

بنابراین این سوال مطرح می شود که تاثیر سبک های رهبری مدیران مدارس به ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان چیست و موثرترین سبک کدام است؟

1-2.هدفهای تحقیق

هدف کلی:

شناسایی و بررسی تاثیر سبک های رهبری مدیران مدارس ابتدایی به ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان و معرفی موثرترین سبک در این زمینه

اهداف جزئی:

1-شناسایی تاثیر سبک رهبری تحولی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی

2-شناسایی تاثیر سبک رهبری آموزشی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی

3- شناسایی تاثیر سبک رهبری تفویضی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی

4- شناسایی تاثیر سبک رهبری مشارکتی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی

5- شناسایی تاثیر سبک رهبری اقناعی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی

6- شناسایی تاثیر سبک رهبری دستوری در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی

7-شناسایی و معرفی موثرترین سبک رهبری در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی

1-3.اهمیت موضوع تحقیق

فوائد نظری:

1-پژوهش حاضر می تواند به تقویت ادبیات نظری در مورد تاثیر سبک های رهبری مدیران مدارس ابتدایی به ابداع و کاربرد نوآوری آموزشی معلمان کمک کند.

2- شناسایی موثرترین سبک در جهت ابداع و نوآوری آموزشی معلمان در شهر قم

اهمیت و ضرورت عملی:

1-کمک به مدیران در اتخاذ سبک رهبری که مشوق نوآوری آموزشی باشد.

2-کمک به مدیران در طراحی محیط‌های کاری جدید گونه‌ای که محرک نوآوری‌ها و جریان مستمر ارائه فکرهای جدید باشند.

1-4.سوالات تحقیق

سوال کلی :

تاثیر هر یک از سبک های رهبری شش گانه مدیران مدارس ابتدایی شهر قم بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان چیست؟

سوالات جزئی:

  • تاثیر سبک رهبری تحولی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
  • تاثیر سبک رهبری آموزشی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
  • تاثیر سبک رهبری دستوری بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
  • تاثیر سبک رهبری اقنایی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
  • تاثیر سبک رهبری مشارکتی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
  • تاثیر سبک رهبری تفویضی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
  • موثرترین سبک رهبری در زمینه سازی برای هدایت معلمان بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی کدام است؟

 

1-5.تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی

در این مطالعه سبک های رهبری به عنوان متغیرهای مستقل و عملکرد مدیران(زمینه سازی برای ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی) به عنوان متغیروابسته مورد بررسی قرار خواهند گرفت:

 

تعاریف نظری

رهبری تحولی: برای موقعیتی است که تمرکز اصلی  بر تعهدات و استعدادهای کارکنان است،چون سطح بالاتری از تعهد به اهداف سازمانی و استعدادهای بیشتر برای انجام این اهداف باعث تلاش بیشتر و درنتیجه بهره وری بیشتر می شود (بوش تونی  ،2003). این سبک بر صفات و ویژگی های خاص رهبر که ناشی از شخصیت کاریزمای او بوده و بر تشویق افراد، ارزش گذاردن به افراد، شنود موثر، مربی و معلم بودن و توانمندسازی دیگران و علی الخصوص به چشم انداز داشتن، اهداف سازمانی، برقرار کردن ارتباط، مدلسازی، اقناع و صداقت تاکید خاص دارد. (استون و دیگران ، 2004)

– رهبری آموزشی: بر اساس تعریف بوش و گلاور(2002) برای موقعیتی است که مدیران از طریق معلمان بر یادگیری دانش آموزان تأثیر می گذارند.تأکید بیشتر بر جهت تأثیر است تا بر خود فرایند اثرگذاری.

– رهبری تفویضی : برای موقعیتی است که سطح آمادگی کارکنان زیاد است و توان تمایل آنهادرحد مطلوب است. در این حالت افراد نیاز ناچیزی به حمایت و هدایت دارند (هرسی و بلانچارد، 1993) . در این سبک کلیه امور آموزشی و فعالیت‌های کلاس درس به معلمان واگذار شده است و مدیر به معلمان اطمینان دارد، از این که آنان وظایف‌شان را به خوبی انجام می‌دهند و نیازی به مداخله در کار آنان نیست.

– رهبری مشارکتی : برای موقعیتی است که سطح آمادگی کارکنان بالای متوسط است و از توان کافی برای قبول مسؤولیت برخوردار باشند ولی سطح تمایل و اطمینان آنها نسبتاً پایین باشد. در این حالت رهبر بر ارتباطات دو جانبه و همکاری مبتنی بر اعتماد تأکید می کند. در این سبک مدیر معلمان و را در انجام فعالیت‌های آموزشی مدرسه دخالت داده و از اندیشه‌ها و نظرات آنان استفاده می‌کند (همان منبع).

– رهبری اقناعی: برای موقعیتی است که آمادگی کارکنان زیر متوسط و افراد توان قبول مسئولیت ندارند، ولی علاقه مندند و اعتماد به نفس دارند. دراین حالت ضمن صدور دستور، برای آنان توضیح داده می شود و برای حفظ شور و شوق کارکنان از ابزار تشویق استفاده می‌شود. در این سبک، مدیر مدرسه در انجام فعالیت های آموزشی مدرسه سعی می کند معلمان را نسبت به تصمیماتی که می‌گیرد قانع کند و سپس با تشویق و استدلال آنان را وادار به کار نماید. (همان منبع).

– رهبری دستوری: برای موقعیتی است که سطح آمادگی کارکنان کم و کارکنان ناتوان و بی تمایل باشند. در این حالت به کارکنان گفته می شود که چه کاری را چگونه انجام دهند. در این سبک، مدیر مدرسه از روش دستوری و امر و نهی کردن معلمان، سعی در انجام فعالیت‌های آموزشی مدرسه دارد. البته این امر و نهی خیرخواهانه است. (همان منبع).

– نحوه ارتباط: ناظر بر مناسبات بین شخصی و سازمانی مدیر با معلمان است. تبادل اطلاعات و انتقال معنی، میزان تمرکز در تصمیم گیری ها و کیفیت مداخله در کار معلمان در این مقوله قرار می گیرند.

– نظارت و راهنمایی: ناظر بر این مطلب است که مدیر مدرسه به جای استفاده از کنترل و بازرسی از راهنمایی، نظارت و هدایت استفاده می کند و از این طریق رفتارها و فعالیتهای معلمان را اصلاح می کند و فرآیندهای آموزشی را تسهیل می کند.

– تسهیل فرآیند های آموزشی: دعوت معلمان به مشارکت، دانش افزانی آنان و فراهم کردن امکانات آموزشی است. مدیر مدرسه معلمان را در فعالیت های آموزش مشارکت می‌دهد و از نظرات و اندیشه‌های

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]




پیشینه پژوهش.. 12

مقدمه.. 13

برنامه درسی پنهان.. 14

برنامه درسی پنهان: پنهان از دید چه کسی ؟.. 17

برداشت های صورت گرفته از چیستی برنامه درسی پنهان.. 21

مفاهیم و واژه‌های معادل با برنامه درسی پنهان.. 24

عوامل موثر بر شکل‌گیری برنامه درسی پنهان کدامند؟.. 25

برنامه درسی پنهان : مثبت یا منفی ؟.. 32

برنامه درسی پنهان: پیامدها.. 40

برنامه درسی پنهان: خرد یا کلان؟.. 45

جامعه پذیری دانشگاهی.. 46

مشکلات و مسایل نظارت پژوهشی.. 52

عوامل موثر بر فرایند نظارت پژوهشی.. 54

سبک‌های نظارت پژوهشی.. 58

معیارهای انتخاب استاد راهنما.. 68

جمع بندی.. 73

فصل سوم.. 77

روش پژوهش.. 77

روش انجام تحقیق.. 78

جامعه پژوهش.. 81

حجم نمونه و روش نمونه‌گیری.. 81

روش و ابزار جمع‌آوری داده ها.. 84

روش تجزیه و تحلیل داده ها.. 85

قابلیت اعتماد.. 89

آشکارسازی موقعیت.. 89

ورود به میدان تحقیق.. 91

ملاحظات اخلاقی پژوهش.. 92

فصل چهارم.. 94

دانلود پایان نامه

 

تحلیل داده ها و یافته ها.. 94

آشنایی با مکان پژوهش.. 95

دانشکده ریاضی و علوم کامپیوتر.. 97

دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی.. 98

آشنایی اجمالی با ماهیت و تاریخچه رشته ریاضی.. 99

آشنایی اجمالی با ماهیت و تاریخچه رشته علوم تربیتی.. 100

آشنایی با شرکت‌کنندگان در تحقیق.. Error! Bookmark not defined.

سوال نخست:.. 103

سوال دوم.. 112

سوال سوم.. 123

فصل پنجم.. 134

نتیجه گیری، جمع بندی و پیشنهادها.. 134

خلاصه.. 135

سوال نخست.. 136

سوال دوم.. 137

سوال سوم.. 138

بحث ونتیجه گیری.. 140

محدودیت ها.. 145

پیشنهادها.. 146

منابع.. 149

پیوست ها.. 162

چکیده

برنامه درسی پنهان در آموزش عالی شامل قواعد تصریح ناشده ای است که برای تکمیل موفقیت آمیز آموزش رسمی، ضروری به نظر می رسند. یکی از مهمترین ابعاد آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی که با پویایی های خاصی همراه بوده و نقشی اساسی در شکل گیری برنامه درسی پنهان دارد، مرحله انجام پایان نامه است. به عقیده برخی صاحبنظران، انتخاب استاد راهنما که یکی از ابعاد فرایند نظارت پژوهشی است، تحت تاثیر عامل عمده ای به نام فرهنگ دانشگاهی است. در این مطالعه با توجه به پویایی های خاصّ روابط استاد راهنما- دانشجو در انجام پروژه پایان نامه سعی شده است تا هنجارهای تصریح ناشده ای که دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های علوم ریاضی و علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم تهران در انتخاب استاد راهنما مد نظر قرار می دهند مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش بر مبنای پارادایم کیفی و با استفاده از روش تحقیق نظریه مبنایی صورت گرفته و ابزار جمع آوری داده ها عمدتا مصاحبه های باز، عمیق و نیمه ساختاریافته  و در کنار آن مصاحبه های غیر رسمی و زیستِ تعاملی با شرکت کنندگان بوده است. به منظور دستیابی به داده های مورد نظر، تعداد 16 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد علوم تربیتی و 9 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته علوم ریاضی این دانشگاه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده های حاصل با روش کدگذاری داده های رِوایی(ابداع شده توسط گلیزر و اشتراوس) تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان می دهند که معیارهای مورد نظر دانشجویان علوم تربیتی در انتخاب استاد راهنما عبارتند از: ویژگی های رفتاری استادان، موقعیت استادان، معیارهای آکادمیک، معیارهای غیرآکادمیک، میزان حمایت احتمالی، و محدودیت ها. دانشجویان رشته

این مطلب را هم بخوانید :

پایان نامه روانشناسی درباره : آموزش ضمن خدمت - خلاقیت و نوآوری تحول آفرین ریاضی معیارهای نسبتا متفاوتی  را در انتخاب استاد راهنما مد نظر قرار می دهند, مانند: سبک نظارت پژوهشی، ویژگی های علمی استادان، ویژگی های شخصیتی استادان، معیارهای غیر آکادمیک، محدودیت ها. بررسی تطبیقی نتایج حاصله بر مبنای قانون شکل و زمینه گشتالت نشان می دهد که دانشجویان رشته ریاضی بیشتر تحت تاثیر شکل(جنبه های علمیِ پروژه پایان نامه) و دانشجویان علوم تربیتی تحت تاثیر زمینه(مصلحت اندیشی و روابط) استادان خود را برمی گزینند.

کلیدواژگان: برنامه درسی پنهان، فرهنگ دانشگاهی، نظارت پژوهشی، استاد راهنما، پایان نامه، دانشجو، کارشناسی ارشد، فرهنگ رشته ای

مقدمه

اصطلاح برنامه درسی پنهان  اولین بار توسط فیلیپ جکسون[1] در کتاب ” زندگی در کلاسهای درس”[2] مطرح شد. منظور جکسون از این اصطلاح اشاره به درسهایی بود که دانش‌آموزان از بودن در کلاس درس یاد می‌گیرند و از جمله آنها می‌توان به متانت و یا دست کشیدن از امیال و آرزوهای شخصی اشاره کرد ( شارع پور، 1386). به طورکلی، برنامه درسی پنهان، از یادگیریهایی حکایت می‌نماید که در چارچوب اجرای برنامه‌ درسی تصریح شده و به دلیل حضور در بطن و متن فرهنگ حاکم بر نظام آموزشی، فراگیرندگان تجربه می کنند (مهر محمدی، 1383). تجربه‌های یادگیری که بدین وسیله‌ حاصل می‌شوند عمدتاً در قالب مجموعه‌ای از انتظارها و ارزشها تبلور می‌یابند و کمتر معطوف به حوزه دانستنیها یا شناخت اند. ارزش گذاری ترجیحی برای مواد و موضوعهای درسی مختلف، به دلیل جایگاهی که این مواد در برنامه هفتگی نهادهای آموزشی دارند، به عنوان یکی از مثالهای یادگیری ناشی از برنامه درسی پنهان معرفی شده است ( آیزنر[3]، 1994). ایجاد یا تقویت روحیه رقابت به جای رفاقت، همکاری و تشریک مساعی در سایه نظام ارزشیابی آموزشی حاکم بر مدرسه، ایجاد و تقویت روحیه اطاعت و انقیاد به جای روحیه ابتکار و نوآوری در سایه روشهای به کار گرفته شده آموزش ، از مصادیق و نمونه‌های دیگری است که در منابع تخصصی برنامه‌درسی به عنوان مولفه‌های برنامه درسی پنهان یا یادگیریهای قصد نشده معرفی شده است (مهر محمدی، 1387).

برنامه درسی در آموزش عالی حوزه‌ای است که گستره و ابعاد آن تا به حال به نحو شایسته ای بررسی نشده است. این برنامه لایه‌های متعدد و ابعاد گوناگونی دارد که بعد از الزامات رسمی و مکتوب یک دانشگاه (برنامه درسی رسمی) آغاز می شود و تا هنجارها و رسوم رشته‌های علمی ادامه می یابد و سپس به ایده‌ها و عقاید نانوشته و غیر مکتوب درباره “وِیژگیهای دانشجوی خوب” می رسد (اکر ، 2001). برنامه درسی در دانشگاه را شاید بتوان به کوه یخی  تشبیه کرد. قسمت بالای این کوه  یخی  که در بیرون آب است و همگی می‌توانند آن را ببینند همان الزامات رسمی و قواعد مکتوب (برنامه درسی رسمی) دانشگاه است، ولی قسمتهای زیرین این کوه یخی  که در زیر آب است و تنها  با چشمانی تیزبین  دیده می شود , برنامه درسی پنهان است. به نظر می رسد که تنها تعداد کمی از دانشجویان قادر می شوند قسمتهای زیرین این کوه یخی را ببینند. قسمتهای زیرین را می توان همان ارزشها و هنجارهای تصریح نشده ای دانست که آشنایی و همنوایی با آنها می تواند مسیر موفقیت تحصیلی دانشجویان را هموار سازد. البته این ارزشها و هنجارها ظاهرا بر اساس فرهنگ رشته های تحصیلی و گروههای آموزشی متفاوتند و نحوه اکتساب و واکنش در برابر آنها نیز بر اساس این عوامل تفاوت دارد. در این پژوهش نشان داده خواهد شد که دانشجویان کارشناسی ارشد دو رشته و دانشکده متفاوت در انتخاب استاد راهنما بر چه معیارها و ارزشهای تصریح ناشده ای تاکید می نمایند.

بیان مساله

اهمیت تحصیلات تکمیلی در شکل دادن به سرنوشت علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها بر کسی پوشیده نیست و وضعیت کمی و کیفی تحصیلات تکمیلی از مهمترین شاخصه های توسعه در هر کشور است ( ملک،1381). یکی از مهمترین نقاط قوت آموزش عالی ایران در طی 20 سال اخیر، رشد کمّی تحصیلات تکمیلی بوده که با توجه به اهمیت مضاعف آن در مقایسه با سایر دوره ها پیشرفت چشمگیری داشته است. اهمیت مضاعف تحصیلات تکمیلی از آنجا ناشی می شود که به دلیل توامان ساختن آموزش و پژوهش، منبع مهمی برای تولید دانش به شمار می رود ( فعلی و پزشکی راد، 1385). اما آمار و مستندات موجود نشان می دهد که سهم جامعه دانشگاهی ایران در تولید دانش بسیار اندک بوده است و این جامعه نتوانسته است نقشی موثر در بازار علم داشته باشد ( فاضلی، 1387). با توجه به اینکه در اکثر رشته های دانشگاهی در ایران پژوهش های دانشجویی به طور رسمی از مرحله کارشناسی ارشد آغاز می شود، شاید بهترین نقطه برای شروع  بررسی علل این ضعف همین مقطع باشد.

برنامه درسی در دوره های تحصیلات تکمیلی شرایط خاصی  دارد. در این دوره ها برنامه درسی  انعطاف بیشتری داشته و با الزامات تازه ای همراه است. برای مثال دانشجویان باید کار پژوهشی را در قالب پایان‌نامه انجام دهند و به همین دلیل با پویایی‌های جدید، شرایط نو و دل مشغولی‌های تازه‌ای روبرو می‌گردند. یکی از این دل مشغولی‌ها انتخاب استاد راهنماست. با مروری بر ادبیات پژوهشی مربوط به حوزه نظارت پژوهشی[4] در می یابیم که متخصصان و پژوهشگران مختلف، معیارهای گوناگونی را برای انتخاب استاد راهنما پیشنهاد کرده اند ( آکر، 2001؛ رای[5]، 2007؛ گُر[6]، 2001؛ عطاران، زین آبادی و طولابی، 1389)، همچنین نهادهای رسمی و دانشگاه ها نیز آیین نامه هایی را برای تنظیم روابط بین این دو تنظیم و ابلاغ نموده اند ( برای مثال مراجعه کنید به: آیین نامه کارشناسی ارشد ناپیوسته وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران، 1387). اما با این همه به نظر می‌رسد که این الزامات نقش همان قسمت بیرونی کوه یخ را ایفا می کنند و آن‌چه در درون دانشکده‌ها و گروه‌های آموزشی می‌گذرد با این الزامات فاصله زیادی دارد. ظاهرا ارزشها و هنجارهای نانوشته وغیر مکتوبی وجود دارند که نقش و تأثیری به مراتب قوی‌تر از دستورالعملهای رسمی در انتخاب استاد راهنما دارند ( راگ و پیتر[7]، 2004). در این شرایط دانشجویانی می‌توانند راهنمایی مناسب برای کار خود انتخاب کنند و احتمالاً کار خود را با موفقیت بیشتری پیش برند که در فرایند جامعه پذیری دانشگاهی، این هنجارها و ارزش‌های نانوشته را با چشمان تیزبین خود بیابند و بدان دسترسی پیدا کنند ( اسمیت[8]، 2004). البته این هنجارها و ارزشها از کشوری به کشور دیگر، از منطقه‌ای به منطقه دیگر، از دانشگاهی به دانشگاه دیگر، از رشته‌ای به رشته دیگر و حتی از یک گروه آموزشی به گروه آموزشی دیگر متفاوت است. آکر (2001) معتقد است دانشجویان تحصیلات تکمیلی دو بعد از فرایند جامعه‌پذیری را تجربه می نمایند:

الف- درونی نمودن ارزشها و مناسک یک رشته

ب- شناخت و تعهّد نسبت به هنجارهای گروه آموزشی.

این دو بعد به ترتیب “فرهنگ رشته‌ای”[9] و “فرهنگ سازمانی”[10] گروه‌های آموزشی نام دارند. در مورد اوّل (فرهنگ رشته‌ای)، دانشجویان، فرهنگ پژوهشی یک رشته را در خود نهادینه می کنند. به عقیده بوردیو[11] دانشجویان در این فرایند به یادگیری عادت‌واره‌های[12] یک رشته می‌پردازند (عادت‌واره‌ها مجموعه‌ای از شناخت‌های فرهنگی اساسی اند که به دانشجویان امکان می‌دهد تا از جانب خود و دیگران به عنوان  جامعه‌شناس، انسان‌شناس، شیمی‌دان یا فیزیکدان واقعی شناخته شوند). اما فرهنگ سازمانی گروه‌های آموزشی بیشتر شبیه به سیاست است. ویژگیهای دانشجوی خوب از نظر گروه آموزشی چیست؟ چه الزامات و بایدهایی در این مورد وجود دارند؟ این بایدها تا چه حد از انعطاف برخوردارند؟ این سطح از برنامه درسی (یعنی همان فرهنگ سازمانی گروه های آموزشی) در عمیق‌ترین و پایین‌ترین لایه‌های کوه یخی  جای می‌گیرد. برخی دانشجویان این الزامات و بایدهایی که  موجب موفقیت آن‌ها می‌شود را می شناسند برخی نیز در شناخت آن، ناکام می مانند. صباغیان ( 1388) معتقد است از آنجا که فرهنگ مجموعه ارزش ها و باورهایی است که امری درونی هستند و به سادگی آشکار نمی شوند، یا آنچه آشکار شده است ممکن است صورت ساختگی آنها باشد و شکل واقعی آن همیشه پنهان بماند، از این رو برای شناخت کامل فرهنگ در آموزش عالی باید به دو بعد توجه کرد: فرهنگ آشکار و فرهنگ پنهان.

به هر حال موضوع روابط بین استاد راهنما- دانشجو اگرچه ممکن است در ظاهر ساده و مشهود به نظر برسد، اما با بررسی دقیق‌تر در‌می‌یابیم که این روابط تا چه حدّ تحت تأثیر فرهنگ، روابط قدرت و جایگاه اجتماعی و سازمانی دو طرف قرار دارد و تا چه اندازه بر مسیر تحصیلی و شغلی دانشجویان تاثیر می گذارد ( رای، 2007). پژوهش حاضر با درنظر گرفتن نقش موثّر فرهنگ هر دانشگاه و رشته آموزشی در زندگی علمی و آکادمیک دانشجویان سعی دارد تا معیارهایی که دانشجویان دو رشته و دانشکده متفاوت ( علوم ریاضی و علوم تربیتی) عملا، و فارغ از معیارها و الزامات رسمی، در انتخاب استاد راهنما مدنظر قرار می دهند را در چارچوب مفهوم برنامه درسیِ پنهان شناسایی نماید.

انتخاب استاد راهنما یکی از مولفه های فرایند نظارت پژوهشی است. یک انتخاب و انطباق آکادمیک و مطابق با معیارهای علمی موجب خواهد شد که فرایند نظارت پژوهشی به نحوی موثر صورت پذیرد. نتیجه این کار نه تنها یک پایان نامه خوب و با کیفیت، بلکه انطباق فرد با هنجارهای آکادمیک، یعنی جامعه پذیری دانشگاهی است. در کلیه این مراحل، نقش و تاثیر برنامه درسی پنهان غیر قابل انکار است. البته در اینجا دو لفظ انتخاب و انطباق عمدا استفاده شده اند. در برخی دانشگاه ها دانشجویان با توجه به تعداد اساتید موجود از قدرت انتخاب بالایی برخوردارند, در حالیکه در برخی دانشگاه ها به دلیل تعداد کم اساتید و یا بر مبنای قوانین و عرف موجود, این گروه های آموزشی هستند که تعیین می کنند کدام استاد با کدام دانشجو کار کند و در حقیقت نوعی انطباق صورت می گیرد.  

 اهمیت و ضرورت تحقیق

اما یکی از مهمترین مراحل در مقطع تحصیلات تکمیلی، مرحله انجام پروژه پایان نامه است. به نظر می رسد که موفقیت در اجرای درست این مرحله می تواند تاثیر بسزایی در موفقیت های آینده دانشجویان داشته باشد ( عطاران و همکاران، 1389؛ اسمبی[13]، 2000). به همین دلیل است که نقش استاد راهنما در این مرحله  اساسی و پررنگ است. تجربیات زیسته دانشجویان تحصیلات تکمیلی در رشته‌های مختلف نشان می‌دهد که صرف نظر از معیارهای مطرح شده توسط متخصصان و پژوهشگران مختلف، عوامل و شرایط متفاوتی همچون فرهنگ هر رشته، شرایط اجتماعی و فرهنگی هر دانشگاه، روابط قدرت در دانشگاه، جنسیت، نژاد، وابستگی طبقاتی، گرایشهای دینی و مذهبی و امثال اینها از جمله عواملی موثر در گزینش استاد راهنما و نحوه تعامل‌ وی با دانشجویان است ( اکر، 2001). از سوی دیگر، برخی شرایط و هنجارهای غیر رسمی و پنهان نیز در گروه‌های آموزشی وجود دارند که دانشجویان با شناخت و آگاهی از آن‌ها می‌توانند انتخاب رضایت بخش‌تر و در نتیجه ماحصل بهتری داشته باشند. اما برخی دانشجویان  به دلایل گوناگون نمی‌توانند شناخت لازم و کافی از این هنجارها به دست آورند و در نتیجه، دوره فعالیت پژوهشی (پایان‌نامه) رضایت لازم را برایشان فراهم نمی کند و نتیجه کار نیز احتمالاً‌  کیفیت لازم را نخواهد داشت ( اسمیت، 2004). لذا ضروری است تا معیارهایی که دانشجویان رشته های مختلف عملا در انتخاب استاد راهنما مد نظر قرار می دهند شناسایی گشته و میزان تناسب این معیارها با عوامل  تاثیر گذار در بهبود فرایند نظارت پژوهشی ( که در تحقیقات علمی شناسایی شده اند) مشخص شود.

اهداف پژوهش

  • شناسایی هنجارهای پنهانِ موثر در انتخاب استاد راهنما توسط دانشجویانِ کارشناسیِ ارشد ریاضی
  • شناسایی هنجارهای پنهانِ موثر در انتخاب استاد راهنما توسط دانشجویانِ کارشناسیِ ارشد علوم تربیتی
  • بررسی تطبیقی این هنجارها و تبیین تفاوتها و شباهتهای آنها

 

تعاریف و اصطلاحات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ب.ظ ]




1-2اهمیت و­ضرورت تحقیق————————-    5

1-2-1فواید نظری تحقیق—————————————–    5

1-2-2فوایدکاربردی تحقیق—————————————-    5

1-3 اهداف تحقیق——————————-    6

1-3-1هدف کلی—————————-    6

1-3-2هدف جزیی—————————    6

1-4سوال های تحقیق—————————–    6

1-4-1سوال اصلی—————————    6

1-5تعریف اصطلاحات تحقیق————————    6

1-5-1فلسفه————————————————-     7

1-5-2 فلسفه تعلیم و­تربیت—————–    7

1-5-3 نظام آموزشی   ——————————————     7

1-6تعریف عملیاتی  ———————————————-     7

1-6-1جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت —————————–     7

 

فصل دوم تحقیق : مطالعات نظری

2-1 مبانی نظری تحقیق ——————————————–   10

2-1-1 فلسفه تربیت ———————  10

2-1-2 آغاز فلسفه تربیت—————– 11              2-1-3 رابطه فلسفه با تربیت ————————–  11

2-1-4 موضوعات فلسفه آموزش و پرورش—————————- 12

2-1-5 حوزه های فلسفه تعلیم و­تربیت——   12

2 -1-6 مبانی فلسفی آموزش و­پرورش——–   13

2-1-7نقش فلسفه آموزش و­پرورش————-   15

2-1-8 پیوند فلسفه با آموزش و­پرورش——-  16

2-1-9 ارزش های فلسفه تعلیم و­تربیت——-   17

2-1-10 ویژگی فلسفه های جدید تعلیم و­تربیت-   17

2-1-11 معرفی چند مکتب فلسفی- تربیتی——   18

2-1-11-1مکتب ایده آلیسم———————————   18

دانلود پایان نامه

 

               2-1-11-2مکتب رئالیسم———-   21

2-1-11-3مکتب ناتورالیسم———————————   24

2-1-11-4مکتب پراگماتیسم——–  26                                                                             2-1-11-5مکتب اگزیستانسیالیسم——————-   28

2-1-11-6 فلسفه تحلیلی———   31

2-1-11-7 بنیادگرایی———–   33

2-1-11-8 پایدارگرایی———-   33

2-1-11-9 راسیونالیسم ———   34

2-1-11-10 اکسپری مانتالیسم ——————————–   34

2-1-11-11 رمانیتیسم————-  35

2-1-11-12 ماتریالیسم——————-   36                                                                                2-1-11-13 اومانیسم————————————–   37

             2-1-11-14پست مدرنیسم————   39

2-1-11-15فلسفه هرمونتیک———-  41

2-1-11-16پیشرفت گرایی————   42

2-1-11-17پندارگرایی————–   42

2-1-12فلسفه تعلیم و­تربیت  برخی کشورها——————————-   43

2-1-12-1فلسفه تعلیم و­تربیت فنلاند—————————–   43

2-1-12-2فلسفه تعلیم و­تربیت ایسلند—————————–   44

2-2پیشینه تحقیق——————————-  48

الف) فلسفه تعلیم و­تربیت :——————–  48

ب) جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت———————————-    48

2-2-1 پژوهشهای داخلی ————————-   49

2 -2-2 پژوهشهای خارجی ————————   52

 

فصل سوم: روش شناسی تحقیق(متدولوژی)

3-1نوع تحقیق ———————————   55

3-2جمع آوری اطلاعات —————————   55

3-3تجزیه و­تحلیل سوالات————————-  55

3-4شیوه انجام تحقیق————————–   55

این مطلب را هم بخوانید :

3-5جامعه متنی  ——————————-   56

3-6نمونه تحقیق——————————–  56                           3-7ابزار تحقیق ——————————-   57

 

فصل چهارم: تجزیه وتحلیل یافته‌های تحقیق

مقدمه—————————————-    59

4-1جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت انگلستان—————————–   60

4-1-1 فلسفه تعلیم و­تربیت و­نظام آموزشی انگلستان     60

4-1-2 اهداف آموزش و­پرورش انگلستان—————————–    62

4-1-3 اهم سیاستهای آموزش و­پرورش——–   63

4-1-4 مقاطع آموزشی———————  63

4-2جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت آمریکا——   64           

4-2-1 فلسفه تعلیم و­تربیت و­نظام آموزشی آمریکا      64

4-2-2 اهداف آموزش و­­پرورش آمریکا——–   71

4-2-3 اهم سیاستهای آموزش و­پرورش——–  72

4-2-4 مقاطع آموزشی———————  72

4-3 جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت ژاپن——-   74            

4-3-1 فلسفه تعلیم و­تربیت و­نظام آموزشی ژاپن    74

4-3-2 اهداف آموزش و­پرورش ژاپن———–  79

4-3-3 اهم سیاستهای آموزش و­پرورش———   82

4-3-4 مقاطع آموزشی———————-  82

4-4 جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت آفریقای­جنوبی      84            

4-4-1 فلسفه تعلیم و­تربیت و­نظام آموزشی آفریقای جنوبی   84

4-4-2 اهداف آموزش و­پرورش آفریقای جنوبی-  88

4-4-3 اهم سیاستهای آموزش و­پرورش——–  89                                                                                                              4-5جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت در جمهوری اسلامی ایران   89           

4-5-1 فلسفه تعلیم و­تربیت و­نظام آموزشی ایران  89

4-5-2 اهداف آموزش و­پرورش ایران———  94

4-5-3 اهم سیاستهای آموزش و­پرورش——–   95

4-5-4 مقاطع آموزشی———————   96

 

فصل پنجم: نتیجه گیری وپیشنهادات

5-1بحث   ————————————-   98

5-2 نتیجه گیری  ——————————   101

5-3 پیشنهادات تحقیق————————— 103

پیشنهاد پژوهشی تحقیق ——————————————–   103

پیشنهاد کاربردی ————————————————-   104

5-4مشکلات و­محدودیتهای تحقیق ——————-   104

فهرست منابع

منابع فارسی   ——————————-   106

منابع  انگلیسی ——————————   110

پیوست ——————————————————–  111

پیوست ها

پیوست الف: جدول 4ـ‌1 ————————–   113

پیوست ب: جدول 4ـ‌2 —————————-   114

پیوست ج: جدول 4ـ‌3 —————————-   115

چکیده انگلیسی ————————————————–   116

 1-1بیان مساله

نگرش فلسفی به علم، هنر، دین، تاریخ و تعلیم و­تربیت سبب پیدایش دانش های جدیدی تحت عنوان فلسفه علم، فلسفه دین و­فلسفه تعلیم و­تربیت  شده است(گلستانی، 1378) .

این نظریه که فلسفه و­تعلیم و­­تربیت با یکدیگر ارتباط دارند، یقیناً نظریه ی جدیدی نیست، دست کم از زمان افلاطون، بسیاری از فیلسوفان برجسته به مسائل تربیتی پرداخته اند.

از آنجا که فلسفه بطور سنتی، ماهیت واقعیت، معرفت و­ارزش را تحت بررسی قرار داده است، پس با تعلیم و­تربیت روابط آشکاری دارد (فرمهینی فراهانی، 1384). «فلسفه آموزش و پرورش یکی از دانشهای میان رشته ای است که با دو قلمرو «فلسفه» و­«آموزش وپرورش» در ارتباط است»        (نلر، 1377: 1). در واقع ترکیبی است از دو رشته  و­از اقسام فلسفه های مضاف به حساب می آید­که با روش عقلانی به تبیین و­اثبات مبادی تصوری و­­تصدیقی تعلیم و­تربیت می‌پردازد (بهشتی، 1385).

«فلسفه» و­«تعلیم و­تربیت» از همان ابتدا چالش برانگیز بوده است. مثلاً یکی از چالشهای مطرح در مورد آن این است که فلسفه یک حوزه نظری و­تئوری محض است و­تعلیم و­تربیت یک حوزه کاربردی و­عملی می باشد که کنار هم قرار گرفتن این دو باید تبیین شود (میرزامحمدی، 1386) .

تعلیم و­تربیت یا همان آموزش و­پرورش از مسائل اساسی زندگی انسان است که باید هدف و­مقصدی داشته باشد. جوامع انسانی به هنگام طرح و­سامان بخشیدن سازمان آموزش و­پرورش، مجموعه هدفهایی را معین می سازند که نشانه جهت یابی و­اتخاذ موضع نظری از جانب یک جامعه در مورد مسائل اساسی معنوی و­مادی، فرهنگی و­تربیتی و­اجتماعی و­اقتصادی است. این جریان همانا پرداختن به فلسفه آموزش و­پرورش است که در زمان ما در سرلوحه قوانین تربیتی کشورهای جهان به صورت سیاست فرهنگی و­تربیتی درج شده است ( نلر، 1377). تعلیم و­تربیت حوزه وسیعی دارد و­هر جامعه­ای با توجه به ارزش ها و­فرهنگ خود  نظام تعلیم و­تربیت را پایه گذاری می کند.

فلسفه تعلیم و­تربیت بطور رسمی مربوط به قرن بیستم است اما استفاده از فلسفه در پاسخ گویی به مسائل ناشی از آموزش و­پرورش مدرسه­ای، موضوع جدیدی است (کامینسکی، 1988)[1]. که وظیفه آن، تجزیه و­تحلیل و­توضیح هرگونه فعالیت تربیتی است که نظام اجتماعی معین انتخاب کرده است و­بررسی انتقادی هدف ها و­روش هایی است که در فعالیت هایی تربیتی مورد استفاده قرار می گیرند. پس فلسفه آموزش و­پرورش فقط جنبه نظری ندارد که  دور از عمل تربیت باشد و­نقش موثری در کیفیت آن ایفا نکن1د بلکه ارزشها، هدف ها و­روش های آموزش و­پرورش را با توجه به فرهنگ و­نیازمندی های فرد و­جامعه مورد تحلیل قرار می دهد و­براساس یافته های روانشناسی و­آموزش و­پرورش جدید، معلمان را در عمل تربیتی راهنمایی می کند (بنی سی و دوایی، 1387).

آموزش و­پرورش همواره بعنوان رکن اساسی جامعه و­زمینه بوجود آوردن رشد و­پیشرفت برای یک نظام و­کشور تلقی می گردد. انسانها از دیرباز آموخته اند که با یکدیگر در تعامل بوده و­ارتباط داشته باشند تا از این طریق بتوانند مشکلات زندگی خود را حل نمایند و­از آنجا که علم پیشرفت نموده این ارتباط در ابعاد گوناگون گسترش یافته و­جنبه بین المللی یافته است و­داشتن ارتباط جهانی و­از طرفی رسیدن به پیشرفت در مورد نظام آموزشی مستلزم مطالعه نظام آموزش و­پرورش کشورهای دیگر و­دستیابی به نوآوریها و­روشهای آنها دارد ضرورت بررسی فلسفه تعلیم و­تربیت کشورها را مشخص می گردد.

اما با وجود مطالعات بسیاری که در زمینه فلسفه تعلیم و تربیت انجام گرفته است این بحث هنوز جای کار بسیار دارد خصوصاً وقتی که مقایسه فلسفه تعلیم و­تربیت چند کشور در پژوهشها چندان مورد توجه قرار نگرفته، در این راستا چندین پژوهش انجام شده است که بطور اختصار ذکر         می شود.

بهشتی(1385) در مقاله علمی-­پژوهشی با عنوان «فلسفه تعلیم و­­تربیت در جهان امروز»، فلسفه تعلیم­و­تربیت را از دو منظر: 1- «دیدگاههای فیلسوفان در باب تعلیم و­تربیت» 2- «یک رشته تحصیلی» بررسی نموده است. لطف­آبادی(1386) نیز در مقاله پژوهشی خود با عنوان «رویکردی نو به فلسفه تعلیم و­­تربیت» بیان نمود که: اگر تعلیم و­­تربیت ما بر فلسفه­ای روشن و­رهایی­بخش متکی باشد، کودکان و­نوجوانان و­جوانان ایران خواهند توانست در مورد دیدگاه­های متفاوت و­در مورد معنای زندگی خود در محیط محلی و­ملی و­جهانی، به­درستی بیندیشند و­مهارت­های خود را برای زندگی انسانی گسترش دهند. میرزامحمدی(1390) در مقاله علمی پژوهشی با عنوان «بررسی و­نقد رویکردهای  پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و­تربیت»، مشکلات فلسفه تعلیم و­تربیت تطبیقی و­نگاه­های مختلف در پژوهش­های تطبیقی را مطرح نموده و­سپس به دو رویکرد تاریخی و­پدیدارشناختی در پژوهش های تطبیقی فلسفه تعلیم و­تربیت اشاره داشته و­رویکرد سومی را که ترکیبی از دو رویکرد پیشین است مورد تایید قرار داده است. شعبانی ورکی و­محمدی چابکی(1387) درمقاله­ای پژوهشی تحت عنوان «تاریخ فلسفه تعلیم و­تربیت در ایران» به این یافته رسیدند که با وجود  انتشار آثار بسیار در زمینه­ی فلسفه تعلیم و­تربیت در ایران، فیلسوفان تربیتی کشورمان  بیشتر به سودآوری فلسفه برای معلمان و­دانش­آموزان گرایش داشته­اند. ولی باید فهم مبانی فلسفی تعلیم و­تربیت و­نه صرفاً بهبود عمل آموزش باید در کانون توجه متخصصان این رشته قرار گیرد.الیاس[2] (1382) در مقاله خود  با عنوان «فلسفه تعلیم و­تربیت قدیم و­معاصر» به بیان خلاصه­ای از تاریخچه فلسفه تعلیم و­تربیت و­رابطه بین فلسفه و­تعلیم و­تربیت می­پردازد.

بررسی پژوهش­های ذکر شده نشان می­دهد با وجود مطالعات گسترده­ای که پیرامون فلسفه تعلیم و­تربیت صورت گرفته، به آن در زمینه مقایسه کشورهای مختلف توجه چندانی نشده است و­این درحالی است که ضرورت آن امروزه بخوبی آشکار گردیده است.

«از طرفی فلسفه آموزش و­پرورش به فرایند آموزش و­پرورش در جامعه جهت می دهد و­هرگونه فعالیت تربیتی در یک جامعه وقتی سود بخش و­موثر خواهد بود که بر فلسفه روشن مبتنی باشد» (مغنیان، 1384 :183). خصوصاً در جوامع امروزی که روز به روز شاهد پیچیدگی هر چه بیشتر و­تخصصی شدن امور هستیم آموزش مهارتها و­تخصص­های لازم برای بهتر زیستن و­فعالیت در چنین عرصه های پویا و­متحول، یکی از ارکان اصلی هر نظام اجتماعی به شمار می رود. شکل گیری عصر اطلاعات و توسعه روابط بین کشورها و­ملت ها و­پیدایش اشکال جدید آموزش نظیر آموزش مجازی و­از راه دور، سیاستگذاری دقیق آموزشی و­برنامه ریزی در سطوح و­حوزه­های مختلف نظام آموزشی را به یکی از سرنوشت سازترین حوزه ها مبدل نموده است (نگاهداری، 1384). همه موارد ذکر شده بنحوی برگرفته از فلسفه تعلیم و تربیت است که، ضرورت و­جایگاه مطالعه فلسفه تعلیم و­تربیت کشورهای مختلف را برای ما مطرح می نماید.

از آنجا که نظام آموزشی هر کشور برگرفته از فلسفه تعلیم و­تربیت آن به عنوان عنصری جهت دهنده است لذا بنظر می رسد در کنار مطالعه آموزش و­پرورش کشوها، بررسی فلسفه تعلیم و­تربیت آنها امری لازم و­اجتناب ناپذیر است. بنابراین در این تحقیق سعی شده که ابعاد گوناگون نظام آموزشی و­فلسفه تعلیم و­­تربیت کشورهای مختلف مورد توجه قرار گیرد و­از تجارب آموزشی آنها در بهینه سازی نظام آموزشی کشور استفاده شود ولی این مطلب هرگز به این مفهوم نبوده که باید در فلسفه تعلیم و­تربیت به تقلید کورکورانه از کشورهای دیگر بپردازیم بلکه برای بهره گیری مفید از آنها باید آن را با شرایط نظام آموزشی کشورمان منطبق سازیم و­سپس راهکارهای مناسب برای  بهبود نظام آموزشی کشورمان را  از دل آنها بیرون بکشیم. در این راستا این تحقیق در پی پاسخ به این سوالات است که جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و تربیت در کشور ایران نسبت به کشورهای دیگر چگونه است و­چگونه می توان با مطالعه فلسفه تعلیم و­تربیت کشورهای دیگر، راهکارهایی جهت بهبود نظام آموزشی ایران در جهت مطلوب ارائه نمود؟

1-2 اهمیت و­ضرورت تحقیق

1-2-1فواید نظری تحقیق

1)آگاهی از جایگاه فلسفه تعلیم و­تربیت در کشور ایران

2) آگاهی از فلسفه تعلیم و­تربیت کشورهای مختلف و­جایگاه آن در نظام آموزشی

3) توسعه دانش و­چهار چوب نظری پیرامون فلسفه تعلیم و­تربیت

1-2-2فوایدکاربردی تحقیق

1)برای انجام تغییرات در وضع موجود دستگاههای تربیتی کشور به ما کمک می نماید.

2) می تواند برای استفاده سیاستگذاران و­­تصمیم گیرندگان در حوزه عمل منبع اصلی بهره­گیری قرار­گیرد.

3)به علت نقش جهت دهی فلسفه در فرایندهای مختلف آموزشی از جمله تدوین  اهداف، روشها و­ارزشیابی، کمک می نماید.

4)به معلمان و­اساتید در زمینه اتخاذ روشهای گزینش فلسفه تعلیم و­تربیت صحیح کمک نماید.

1-3 اهداف تحقیق

1-3-1 هدف کلی:

آشنایی با جایگاه و نقش فلسفه تعلیم و­تربیت کشورهای مختلف در نظام آموزشی آنها و­بهره گیری از تجربیاتشان  متناسب با جمهوری اسلامی در آموزش و­پرورش کشور ایران

1-3-2 اهداف جزیی:

1)جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت کشور انگلستان

2) جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت کشور آمریکا

3) جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت کشور ژاپن

4) جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت کشورآفریقای جنوبی

5) جایگاه و­نقش فلسفه تعلیم و­تربیت کشور ایران

1-4 سوالات تحقیق

1-4-1 سوال اصلی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ب.ظ ]




بین صلاحیت حرفه ای دبیران زن ومردتفاوت وجودندارد.

بین صلاحیت حرفه ای باسابقه تدریس دبیران رابطه معناداری وجوددارد.

وضع موجودصلاحیتهای حرفه ای دبیران نشان می دهدکه در زمینه عوامل مدرک تحصیلی، گرایش تحصیلی، تناسب رشته با درس مورد تدریس، گذراندن دوره های ضمن خدمت وضعیت دبیران متناسب بااین مقطع است اما در زمینه­ی مهارت روشهای آموزشی به خصوص روش های متنوع و ابتکار و خلاقیت در زمینه موضوع درسی و توجه به تفاوت های فردی و افزایش دانش افزایی در سطح پایینی قرار دارد.

فهرست مطالب

عنوان:                                                                                                                  صفحه

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1  مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..1

1-2 بیان مسأله …………………………………………………………………………………………………………………………………………2..

1-3 هدف……………………………………………………………………………………………………………………………………………………4..

1-4 سوالات تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………………4..

1-5 ضرورت انجام تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………6

1-6 تعریف عملیاتی اصطلاحات………………………………………………………………………………………………………………….9

 

 

فصل دوم: پیشینه تحقیق

2-1دیدگاه دانشمندان درباره صلاحیت حرفه ای……………………………………………….……………………....…………11

2-2 صلاحیت حرفه ای در آموزش و پرورش…………………………………………………………………………………11

2-3-اهمیت آموزش منابع انسانی………………………………………………………………………………………………………………12

2-4 آموزش کارکنان…………………………………………………………………………………………………………………………………..12

2 -5اهمیت نقش منابع انسانی در نظام آموزشی……………………………………………………………………………………….13

2-6 ویژگی­های معلمان……………………………………………………………………………………………………………………………….13

2- 7اهمیت آموزش متوسطه………………………………………………………………………………………………………………………15

2- 8آموزش منابع انسانی در آموزش و پرورش………………………………………………………………………………………….16

2- 9آموزش تضمین کننده کیفیت آموزش و پرورش………………………………………………………………………………..17

2- 10ضرورت آموزش مدام و دانش افزایی………………………………………………………………………………………………..18

2-11آموزش ضمن خدمت ………………………………………………………………………………………………………………………..18

2-12ویژگیهای دوره آموزشی معلمان………………………………………………………………………………………………………..19

 

2-13اهمیت فراگیری مهارتهای تدریس…………………………………………………………………………………………………….19

2- 14برنامه های آموزشی تربیت معلم……………………………………………………………………………………………………..20

2- 15گرایش تحصیلی دبیری…………………………………………………………………………………………………………………….21

2- 16آموزش تخصصی دوره­ی تربیت دبیر ………………………………………………………………………………………………21

2- 17دروس تربیتی دوره­ی تربیت دبیر…………………………………………………………………………………………………….21

2-18مبانی نظری مربوط به موضوع تحقیق ……………………………………………………………………………………………..24

 

فصل سوم: روش پژوهش

3-1روش پژوهش……………………………. ……………35

3-2 جامعه آماری ونحوه انتخاب نمونه پژوهش…… ……………35

3-3 ابزارجمع آوری داده ها………………… ……………35

3-4 روائی وپایائی………………………………………………………………………………………………………………………………………..35

3-5روش تحلیل داده های آماری ……………………………………………………………………………………………………………..36

 

فصل چهارم: گردآوری داده وتجزیه و تحلیل نتایج

مقدمه…………………………………. ……………38

توصیف آماری نتایج بدست آمده……………… ……………39

4-2-1بررسی آماری سوال اصلی پژوهش………………………………………………………………………………………………….52

4-2-2بررسی آماری سوال5پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..53

4-2-3بررسی آماری سوال6پژوهش………………. ……………55

4-2-4بررسی آماری سوال 7پژوهش…………………………………………………………………………………………………………57

 

فصل پنجم :بحث نتیجه گیری وپیشنهادات

بحث ونتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………………60

محدودیتهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………..71

پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………………………………………………….71

منابع وماخذ………………………………………………………………………………………………………………………………………………….76

فهرست منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………………………………………76

این مطلب را هم بخوانید :

پیوستها………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..77

مقدمه

قوام و پایداری هر حرفه­ای به عوامل متنوعی بستگی دارد. این عوامل، خود متأثر از شرایط و عوامل تاریخی جامعه است. یکی از عوامل مهمی که نقش حیاتی در شایستگی و بایستگی حرفه­ها دارد صلاحیت حرفه ای است. ( قراملکی ، 1384، ص 30)

هرچند به نظر می­رسد این مفهوم پدیده ای نسبتاً نو و محدود به حرفه هایی چون پزشکی و مانند آن باشد،اما به لحاظ تاریخی همه حرفه هایی که از پایداری و اقبال برخوردار بوده اند دارای مجموعه­ای ـ چه مدون، چه ضمنی ـ از اصول کاری و صلاحیت حرفه ای بوده اند. (قراملکی، 1384، ص148).

 

صلاحیت حرفه­ای[1]، از دو منظر موجب قوام هر حرفه می شود. از منظر درون حرفه­ای (حرفه مندان) و از دیدگاه برونی (جامعه). این امر را می توان به شکل عینی در رشته پزشکی مشاهده کرد. آنها در میان خود به اصول و قواعدی اخلاقی پایبندند و به همین جهت روابط میان  خود را قوام و هویت می­بخشند از دیدگاه اجتماعی نیز مردم خود را با جامعه پزشکی در چهارچوب برخی اصول و ملاحظات اخلاقی شکل می­دهند مجموعه همین دیدگاه­های درونی و بیرونی در نهایت هویت حرفه­ای حرفه­ها را بوجود می­آورد. باتوجه به جایگاه ارزشمند صلاحیت حرفه­ای در بین معلمان می توان براستی خوشنود بود که درمقایسه با سایرحرفه­ها انحرافی در میان اعضای این جامعه که به آنها و اجتماع آسیب رساند وجود ندارد و یا بسیار بعید است. جای خوشبختی است که جامعه معلمان ایران نیز به اهمیت صلاحیت حرفه­ای خود پی برده و در طول چند سال اخیر با برگزاری همایشها و کلاس­های بازآموزی و ضمن خدمت و متونی را برای آشنایی با این حرفه­مندان ارائه داده است.(ملکی، 1387،ص 45)

ازآنجاکه مشخصات ورفتارمعلمان درهراجتماعی،توجه عموم مردم رابه خودجلب می کندلذاشایسته است که معلمین ازبین افرادی انتخاب شوندکه علاقه وافری به این شغل داشته باشند.گروه وسیعی ازمعلمان جهان،تعلیک وتربیت رامعادل بافراگرفتن مقداری معلومات واطلاعات می دانند،وگمان می کنندکه هدف تعلیم وتربیت آن است که دانش آموزان براین اطلاعات تسلط یابنددرنتیجه معلمان آینده می کوشند،که دانشهای موردنیازوروش تدریس آنهارابه دانش آموزان بیاموزند.معلمان بایدهدفهای آموزش وپرورش رابه خوبی درک کنند.پی ببرندکه چگونه بایدبرنامه درسی راترتیب دهندتابه هدفهای موردنظربرسند.معلمان بایدبدانندکه چگونه درسهای خودراعرضه کنندتارغبت خودرابرانگیزند.همچنین معلمان بایدآگاه باشندکه مدرسه خوراجتماعی کامل است،ودرآن امکانات شایان توجهی وجودداردتادانش آموزان رابه قبول مسولیت ترغیب نماید.(دادور،1380،ص25)

‌1-2  بیان مساله :

منابع انسانی، نقش مهمی در پیشبرد امور و تحقق اهداف سازمان دارد در واقع یکی ازموثرترین ارکان تحولات اساسی جامعه محسوب می شود. بنابراین، تجهیز او به تعهد، تخصص و به روز نگه داشتن آنها از مهمترین وظائف سازمان است. (هومن، 1374،ص12)

آموزش وپرورش، به عنوان یکی از نهادهای اصلی هر جامعه با کارکردهای مهمی چون اجتماعی کردن دانش آموزان، ایجاد و تقویت مهارت­های لازم برای زندگی گروهی، بیش از هر سازمان دیگر به منابع انسانی صاحب صلاحیت نیاز دارد. زیرا در شرایط کنونی این باور تایید شده است که توفیق یا شکست برنامه­ها و فعالیت­های آموزش و پرورشی هر کشوری، به معلمان آن بستگی دارد به عبارت دیگر، مهمترین وسیله رسیدن جامعه به غایات و هدف­های آموزش و پرورش دانا و توانا است. (ملکی، 1387، ص 120)

در خصوص بکارگیری منابع انسانی کارآمد درآموزش و پرورش، طی چند دهه گذشته کشورهای جهان رویکردهای متفاوتی نسبت به یکدیگر داشته­ اند. در این مورد کشورهای توسعه یافته تلاش­هایی برای تدوین مجموعه­ی از شرایط انتخاب معلمان کرده اند. از جمله اسکالک[2] تحقیقات گسترده­ای در زمینه گزینش معلمان انجام داده و در نهایت داشتن تجربه کار آموزشی، تسلط بر مهارت­های تدریس و موضوع درس، داشتن هوش و توانایی­های آکادمیک و توانایی تعامل با دانش آموزان را برای انتخاب معلم مورد توجه قرارداده است. (عمادزاده ،هاشمیان  ،1387ص 125)

در تامین منابع انسانی برای آموزش و پرورش، معمولاً دو جنبه کمی و کیفی بطور همزمان در نظر گرفته می شود.

صرفنظر از اهمیت جنبه کمی و تأکید جدی بر تربیت منابع انسانی به اندازه کافی برای همه بخش­های آموزش و پرورش، کیفیت منابع انسانی یکی از شرایط ارتقاء کیفی آموزش وپرورش می باشد.

درکیفیت کارمعلم، عوامل بسیاری دخالت دارند. میزان تحصیلات، آموزش­های لازم برای تعلیم، علاقه و انگیزه تدریس، تعهد و مسئولیت در آموزش، میزان تجربه و نهایتاً میزان حقوق و دستمزد دریافتی. ( علیان  ،1378،ص 45)

با بررسی سوابق مشخص می شود تا اواسط دهه 1970،در کشورهای توسعه یافته بسیاری در مورد اهمیت تربیت دبیر تردید داشتند.

بانک جهانی، برای بررسی بیشتر این مساله تحقیقات مربوط به ارتباط بین کیفیت تربیت معلم و عملکرد دانش آموزان را مورد بازنگری قرارداد. در این بازنگری تحقیقات نشان داد که تجربه کشورهای در حال توسعه این تردید را تایید نمی کند و چنین نتیجه گرفته شد که معلمان تربیت شده تغییراتی ایجاد می­کنند و به ویژه این صلاحیت تجربه و مقدار آموزش و دانش معلم به طور مثبت با عملکرد آموزشی و دانش آموزان در ارتباط است. (کیامنش، 1385، ص395)

در خصوص اهمیت صلاحیت حرفه ای معلم در فرایند تدریس، یک سازمان آموزش حرفه­ای چنین بیان داشته است:

نیازهای اساسی درتدریس حرفه­ای، موارد نسبتاً روشنی هستند. هرمعلم باید در علوم  و علوم انسانی زمینه داشته باشد. علاوه برآن ،تخصص در زمینه موضوع تدریس، دانستن مهارت­هایی که می­باید پرورش یابند و آگاهی درباره ترتیبات برنامه های تحصیلی و مواد آموزشی مناسب که محتوای برنامه را شکل می­دهند و متبلور می سازند از دیگر شرایط لازم برای یک معلم ماهر است. همچنین می­توان دانش معلم درباره روش­های کلی تدریس و روش­های خاص تدریس هر موضوع درسی و نیز ارزیابی از آموخته­های دانش آموزان و سرانجام مهارت در شناخت دانش­آموزان و گسترش دانش انسانی را بعنوان سایر شرایط ضروری تدریس حرفه ای برشمرد. (هومن [3]، 1374،ص30).

1-3-هدف اصلی

بررسی میزان صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه شهر کرمان.

اهداف فرعی

1- مقایسه صلاحیت های حرفه­ای دبیران مقطع متوسطه دولتی و غیر دولتی شهر کرمان.

2- مقایسه صلاحیت­های حرفه­ای دبیران مقطع متوسطه زن و مرد شهر کرمان.

3- رابطه­ی صلاحیت­های حرفه­ای دبیران مقطع متوسطه با مدرک تحصیلی.

1-4-سوال اصلی

میزان صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه شهرکرمان درچه حد است ؟

سوالات فرعی

1-آیا بین صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه دولتی وغیردولتی شهرکرمان تفاوتی وجوددارد؟

2-آیابین صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه زن ومردشهرکرمان تفاوتی وجوددارد؟

3-آیابین صلاحیت حرفه ای ومدرک تحصیلی دبیران رابطه معنی داری وجوددارد؟

 1-5– اهمیت وضرورت تحقیق:

سازمان­های اداری،صنعتی و آموزشی در جوامع آموزشی از ارکان مهم توسعه اقتصادی و فرهنگی می­باشند آنها برای تحقق اهداف خود از فرآیندهای برنامه­ریزی و سازماندهی استفاده می­کنند. در فرآیند برنامه­ریزی، سازمان با ترسیم اهداف، تعیین منابع، امکانات، تشخیص نیازها، مسائل و محدودیت­های احتمالی اقداماتی را برای رسیدن به مقاصد خود پیش بینی می­کند همچنین در فرآیند سازماندهی منابع (انسانی و مالی) وظائف و اقدامات هر بخش برای تحقق اهداف تعیین می­گردد. آن چه این دو فرآیند مهم سازمانی را به هم پیوند می­دهد اهداف سازمان، تشخیص نیازها و تعیین اولویت­هاست. با توجه به نقش تعیین کننده منابع انسانی در سازمان شناخت ویژگی­های او در بر عهده گرفتن وظائف شغلی نیز هدایت فعالیت­ها توسط وی برای تحقق اهداف امری ضروری است. افراد با ویژگی­های مختلف و متنوع وارد محیط سازمان می­شوند. برخی از این ویژگی­ها ذاتی(علایق استعدادها نگرش­ها احساسات عواطف ادراکات) و برخی دیگر اکتسابی اند (دانش مهارت­ها و تجربیات) تعامل این خصوصیات است که شخصیت افرادرا شکل می­دهد و آنها را حائز شغل یا پذیرش نقشهای سازمانی می کند. (عمادزاده ، هاشمیان،  ،1387،ص 127)

اقتصاد­دانان و جامعه­شناسان، همگان این واقعیت را پذیرفته­اند که تنها عاملی که سرانجام جهت و سرعت آهنگ رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری را تعیین می­کند منابع انسانی آن جامعه است نه سرمایه­های فیزیکی و یا منابع طبیعی و مادی آن. بنابراین شرط اساسی شکوفایی و بالندگی هر جامعه در توسعه سرمایه­های انسانی و تربیت آنها نهفته است. توسعه سرمایه انسانی که از راه آموزش افراد فراهم می­شود موجب خواهد شد که انتقال تکنولوژی و پیشرفت صنعتی به آسانی صورت پذیرد.

آموزش و پرورش نقش عظیمی از وظیفه تربیت منابع انسانی را به عهده دارد. فضا و امکانات، محتوا،متون آموزشی وروش­های آموزش بر عهده او گذاشته شده است و بیش از پیش معلمان را در نظام آموزش و پرورش با اهمیت نموده است. (شریعتمداری، ،1372ص 93)

معلم امروز تنها عهده­دار تدریس مواد درسی نیست. او،علاوه بر آگاهی از محتوای درس باید از روانشناسی تربیتی، برنامه­ریزی درسی، سنجش و اندازه گیری نیزآگاه باشد و به قول اچ کلارک[4]، معلم واقعی امروز کسی است که در سه رکن تدریس یعنی شناخت دانش آموزان، محتوای درس و روش تدریس کارآمد باشد. سه محور مذکور باید در کنار هم در نظر گرفته شود بعبارت دیگر این سه مهارت و توانایی لازم و ملزومند در شرایط کنونی این صلاحیت­ها با داشتن ویژگیهایی چون تحصیلات عالی، تجربه آموزشی، رشته تحصیلی متناسب با محتوای تدریس کارآموزی (بدو و ضمن خدمت)، مهارت­های تدریس و آشنایی با روانشناسی تربیتی در افراد بوجود می­آیند .

به هرحال، اهمیت و نقش معلم و پیچیدگی کار تدریس تا آنجاست که داشتن مدرک تحصیلی نمی­تواند مجوز ورود افراد به شغل معلمی باشد بلکه وجود صفات و ویژگی­های متعدد را در افراد بررسی می­کنند تا پس از حصول اطمینان از وجود صفات و ویژگی­های مورد نظر افراد آنها را برای معلمی و تدریس انتخاب کنند.

معیارهای زیر از جمله مواردی است که امروزه کشورهای پیشرفته برای انتخاب معلم مد نظر قرار می­دهند داشتن تجربه کار در آموزش و پرورش، توانایی برای مشارکت دانش آموزان در یادگیری، توانایی برای اجرای عملکردهایی که لازمه شغل معلمی است، داشتن مهارت­هایی که مربوط به تدریس است، داشتن دانش­هایی که مربوط به تدریس درس مورد نظر است و داشتن هوش و توانایی آکادمیک.

 

درخصوص لزوم برخورداری معلم از صلاحیت حرفه­ای برخی معتقدند:

وظیفه معلم در درجه اول عالم بودن در رشته تدریس است، البته هر عالمی نمی­تواند معلم خوبی باشد در کنار این سفارشات تأکیدات فراوانی هم نسبت به لزوم فراگیری شیوه­های تدریس شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ب.ظ ]




1-4) اهمیت و ضرورت تحقیق.. 6

1-5) اهداف تحقیق.. 8

1-5-1) هدف کلی تحقیق.. 8

1-5-2) اهداف جزئی تحقیق.. 8

1-6) قلمرو تحقیق.. 8

1-6-1) قلمرو موضوعی تحقیق.. 8

1-6-2) قلمرو مکانی تحقیق.. 8

1-6-3) قلمرو زمانی تحقیق.. 8

1-7) سوال های تحقیق.. 9

1-7-1) سوال اصلی تحقیق.. 9

1-7-2) سوال های فرعی تحقیق.. 9

1-8) تعریف واژه ها، مفاهیم و متغیرهای پژوهش.. 9

1-8-1) محتوا.. 9

1-8-2) تحلیل محتوا.. 10

1-8-3) کتاب درسی.. 10

1-8-4) سواد تغذیه.. 11

فصل دوم: مروری بر ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق.. 12

2-1) مقدمه.. 13

2-2) پیشینه علم تغذیه.. 13

2-3) علم تغذیه.. 15

2-4) سوء تغذیه.. 15

2-5) غذا.. 16

2-6) نقش سازمان های مختلف در خصوص بهبود سواد تغذیه.. 17

2-6-1) وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.. 17

2-6-2) آموزش و پرورش.. 17

2-6-3) سازمان صدا و سیما.. 18

2-6-4) سازمان بهزیستی.. 18

2-6-5) انستیتو تحقیقات تغذیه‌ای و صنایع غذایی کشور.. 18

دانلود پایان نامه

 

2-7) محدودیت ها و تنگناها در خصوص بـرنــامــه ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه.. 20

2-8) اهداف بـرنــامــه ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه.. 21

2-9) سیاست های اجرایی بـرنــامــه ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه   21

2-10) اقدامات دستگاه های اجرایی در خصوص بـرنــامــه ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه.. 22

2-10-1) وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.. 22

2-10-2) انستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور.. 23

2-10-3) وزارت آموزش و پرورش.. 23

2-10-4) نهضت سواد آموزی.. 24

2-10-5) سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.. 24

2-10-6) همکاری چند وزارت/سازمان (چندبخشی).. 24

2-11) مواد مغذی.. 25

2-12) نیازمندی‌های تغذیه‌ای.. 26

2-13) تغذیه سالم و انواع گروه‌های غذایی.. 26

2-14) تغذیه در دوران‌های مختلف زندگی.. 28

2-14-1) گروه‌های آسیب‌پذیر.. 28

2-14-2) تغذیه در مدارس.. 29

2-15) نیازهای تغذیه‌ای در سنین مدرسه.. 31

2-15-1) انرژی.. 31

2-15-2) پروتئین.. 32

2-15-3) ویتامین D. 33

2-15-4) آهن.. 33

2-15-5) کلسیم.. 34

2-16) تغذیه و یادگیری دانش آموزان.. 34

2-17) رفتارهای تغذیه‌ای نامطلوب در کودکان سنین مدرسه و توصیه‌های کاربردی برای اصلاح آن.. 35

2-18) اختلالات تغذیه.. 37

2-19) پیشینه پژوهشی.. 38

2-19-1) پیشینه داخلی.. 38

2-19-2) پیشینه خارجی.. 46

این مطلب را هم بخوانید :

2-20) نتیجه گیری.. 48

فصل سوم: روش تحقیق.. 49

3-1) مقدمه.. 49

3-2) روش تحقیق.. 50

3-3) فرایند انجام تحقیق.. 50

3-4) روش آنتروپی شانون.. 51

3-5) جامعه آماری و نمونه آماری.. 53

3-6) ابزار گردآوری داده ها.. 53

3-7) روایی و پایایی.. 55

3-7-1) روایی.. 55

3-7-2) پایایی.. 56

3-8) روش تجزیه و تحلیل داده ها.. 56

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها.. 57

4-1) مقدمه.. 57

4-1) سوال اصلی تحقیق.. 58

4-3) سوال اول فرعی.. 60

4-4) سوال دوم فرعی.. 63

4-5) سوال سوم فرعی.. 66

4-6) سوال چهارم فرعی.. 69

4-7) سوال پنجم فرعی.. 72

4-8) سوال ششم فرعی.. 74

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری و پیشنهادها.. 78

5-1) مقدمه.. 78

5-2) تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق.. 79

5-2-1) سوال اصلی تحقیق.. 79

5-2-2) سوال اول فرعی.. 80

5-2-3) سوال دوم فرعی.. 80

5-2-4) سوال سوم فرعی.. 81

5-2-5) سوال چهارم فرعی.. 81

5-2-6) سوال پنجم فرعی.. 82

5-2-7) سوال ششم فرعی.. 82

5-3) بحث و نتیجه گیری.. 83

5-4) محدودیت های تحقیق.. 86

5-5) پیشنهادهای تحقیق.. 86

5-5-1) پیشنهادهای کاربردی.. 86

5-5-2) پیشنهادهای پژوهشی.. 87

پیوست.. 88

نمونه ای از مراحل اجرای روش شانون.. 88

ابزار گردآوری داده ها.. 90

منابع.. 92

منابع فارسی.. 92

منایع لاتین.. 96

مقدمه

اگر توسعه را به مفهوم تأمین نیازهای اساسی مردم، برقراری عدالت اجتماعی، افزایش تولید و بهره‌وری، ارتقای سطح زندگی و خدمات بهداشتی – درمانی و بهبود وضعیت اقتصادی تعریف کنیم، نقش بهداشت در زندگی انسان ها و رابطه آن با توسعه آشکار می‌گردد. برخورداری از امکانات بهداشتی، حق مسلم هر انسانی است که در نیروی انسانی نقش مهمی دارد. اگرچه سلامت جامعه تابعی از میزان توسعه یافتگی آن است، اما نیروی انسانی سالم نیز از عوامل مؤثر در توسعه کشور محسوب شده و نیروی محرکه آن بشمار می آید (جهانگیری و رجبی،1380). بدون تردید، هدف نهایی توسعه اقتصادی، توسعه انسانی است. بنابراین آگاهی از این مسأله که افراد تا چه اندازه توانایی انجام فعالیت های مختلف را دارند و تا چه میزان می‌توان در جهت گسترش استعدادها، توانایی ها و مهارت های آنها برنامه ریزی کرد، از مسائل مهمی است که باید بدان توجه ویژه ای داشت. یکی از این مسائل، شناخت این مقوله است که افراد تا چه اندازه در بهره گیری از منابع غذایی موجود توانایی داشته و عبارت دیگر سواد تغذیه ای این افراد به چه میزان می باشد و چگونه می‌توان این توانایی و سواد تغذیه را افزایش داد. یعنی چطور می‌توان با افزایش آگاهی افراد، آنها را قادر ساخت تا بین قیمت مواد‌ غذایی موجود در بازار و بودجه ای که خانوار می‌تواند به تهیه مواد‌غذایی اختصاص دهد، تعادل به وجود آورند و این کار را به نحوی انجام دهند که نیازهای تغذیه‌ای افراد تأمین گردد و البته سلامت تغذیه ای نیز مد نظر قرار گیرد. با توجه به این شرایط کتاب های درسی یکی از منابع مهم در زمینه اطلاع رسانی در زمینه سواد تغذیه ای محسوب می شود و توجه به مسائل مرتبط با سواد تغذیه ای در کتاب های درسی حایز اهمیت است.

1-2) عنوان تحقیق

تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم تجربی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به سواد تغذیه

1-3) بیان مساله

از آنجا که پیروی از الگوی غذایی صحیح در دوران کودکی عامل پیشگیری از بروز بسیاری از بیماری های خطرناک و غیرقابل درمان در آینده خواهد بود، تعیین و اصلاح الگوی تغذیه ای کودکان در بسیاری از کشورها در صدر اولویت بهداشت و سلامت قرار می گیرد.(امینی و دادخواه، 1383) پس از تعیین اولویت های مربوط به سلامت می باید آن ها را در دروس مختلف مورد توجه قرار داد. یکی از اجزای برنامه های بهداشت مدارس، لحاظ آن در کل برنامه درسی است.(مهرمحمدی، 1383) همچنین نتایج پژوهش ها در ایران حکایت از کافی نبودن رژیم غذایی دریافتی از نظر انرژی و مواد مغذی، عادات غذایی و الگوی مصرف نادرست در دوره های مختلف تحصیلی دارد.(مقدم بنائم، 1377) مشکلات تغذیه ای با پیامدهای نامطلوب اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی شامل افزایش مرگ و میر و ابتلا به بیماری ها، افزایش هزینه های درمان، کاهش ضریب هوشی و قدرت یادگیری، کاهش توان کار و به طور کلی توانمندی های ذهنی و جسمی، روند توسعه کشور را به مخاطره می اندازد (بایگی و همکاران، 1386). بررسی عادات غذایی خانوارها نشان می دهد که وجود عادات غلط غذایی با عدم آگاهی آنان ارتباط دارد و عدم آگاهی یکی از علل اصلی مؤثر عملکرد خانوارها از نظر الگوی مصرف غذایی است (شفقی و دلشاد، 1385). بنابراین آموزش تغذیه به خصوص در محیط مدرسه می تواند نقش بسیار عمده ای در افزایش آگاهی و عملکرد دانش آموزان ایفا نماید (زراتی و همکاران، 1385). امروزه به خوبی می دانیم کودکانی که سوء تغذیه دارند، پاسخدهی و رفتارهای اجتماعی کمتری نسبت به بقیه خواهند داشت. کمبودهای تغذیه ای باعث کاهش توانایی، تمرکز و مهارت های مقابله با مشکلات می شود. یافته ها نشان می دهد که عملکرد مغز نسبت به تغییرات کوتاه مدت ممکن است باعث ایجاد استرس در بچه های کوچک گردد (ماهان و همکاران، 1384) همچنین دانشمندان در تحقیقات خود پی به عوامل تغذیه ای برده اند که بدون مقادیر کافی آن ها فعالیت مغز و قدرت حافظه کاهش می یابد (کلیشادی، 1383). در حال حاضر در کشور ما روند بیماری های مزمن هشدار دهنده است. چاقی و اضافه وزن در درصد بالایی از جمعیت کشور وجود دارد که خود زمینه ساز بیماری های قلبی و عروقی، دیابت و انواع سرطان هاست و از دلایل عمده آن تغییر الگوی مصرف و رفتارهای نامطلوب غذایی است. از سوی دیگر در زمینه بروز سوء تغذیه در کودکان در گروه های مختلف جامعه، باورها و رفتارهای غذایی مردم و ناآگاهی های تغذیه ای جامعه یکی از عوامل اساسی است.متأسفانه خانوارها از مواد غذایی و مغذی محدود موجود در خانواده نیز استفاده بهینه نمی کنند. بنابراین می توانیم دریابیم که تنها دسترسی اقتصادی به منابع غذایی، لزوما استفاده مناسب و بهینه از منابع موجود در خانوار را تأمین نمی کند، بلکه نکته اصلی، سازگار نمودن شیوه و فرهنگ غذا خوردن با سلامتی است و قطعا مراقبت و تأمین سلامت کودکان و نوجوانان که افراد در معرض خطر هستند از اولویت به سزایی برخوردار می باشد. غذای مصرف شده توسط هر فرد، مواد لازم را برای تولید انرژی و همچنین رشد و نمو بافت ها به بدن او می رساند که به آن، مواد مغذی گفته می شود. مواد مغذی شش دسته اند که عبارتند از: 1. کربوهیدرات ها  2. چربی ها  3. پروتئین ها  4. آب  5. ویتامین ها  6. مواد معدنی. باید اذعان داشت که کلیه مواد مغذی در بدن نقش حیاتی داشته و عدم کفایت یا مصرف بیش از نیاز آن ها منجر به عوارض و بیماری هایی خاص می گردد. مواد غذایی به شش گروه اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از: 1. نان و غلات  2. سبزی ها  3. میوه ها  4. گوشت و جایگزین های آن  5. گروه شیر و فراورده های آن  6. سایر مواد غذایی. در ضمن برای تأمین نیازهای تغذیه ای کودکان دبستانی، راهنمای تغذیه روزانه مناسبی طراحی شده است که به اندازه و تعداد واحد مورد نیاز آن ها در گروه های غذایی اشاره دارد (میرمیران، 1382). ضرورت توجه به رشد شخصیت آدمی و اهمیت پرورش جسمی و سلامت تن و پرورش قوای ذهنی و … دانش آموزان موجب شده است که این امر مهم به عنوان یکی از کارکردهای اساسی نظام آموزش و پرورش به حساب آید (صافی، 1386) و آموزش و پرورش از طریق محتوای کتاب های درسی که مهمترین مسیر برای انتقال دانش است می باید انتظارات را برآورده سازد.با توجه به بعضی از تحقیقات داخلی که در زمینه سلامت و تغذیه انجام شده است نتایج آنها حاکی از آن است که در دوره ابتدایی دانش آموزان و کتاب های این دوره توجه قابل قبولی در زمینه سواد تغذیه نشده است و به طور مؤثر و کافی به این موضوع پرداخته نشده است (کاظمی، 1389) دال[1] نیز در این ارتباط معتقد است که کتاب درسی، به ویژه در نظام آموزشی متمرکز، که محور مکتوب و مدون تعلیم وتربیت است و فعالیت ها و تجربه های تربیتی دانش آموزان حول محور آن سازماندهی می شود به تحلیل و بررسی علمی نیاز دارد (دال، 1992). همچنین با توجه به اینکه یکی از مهم ترین کانال ها در برخورداری دانش آموزان از سواد تغذیه،استفاده از محتوای آموزشی مناسب است، می توان با تدوین محتوایی مناسب جهت آموزش و معرفی مواد مغذی موجود در ساختمان مواد غذایی، گروه های غذایی اصلی در هرم راهنمای غذایی و نیز راهنمای تغذیه روزانه و دیگر موارد مرتبط با سواد تغذیه به فراگیران کمک کرد. لذا از آنجا که این سواد جزء ضروریات زندگی به شمار می رود و فرد باسواد به کسی که خواندن و نوشتن را فراگرفته اطلاق نمی شود و با توجه به اینکه در کتاب های دوره ابتدایی در درس علوم تجربی بیشتر به مسائل زیستی انسان پرداخته می شود، محقق را برآن می دارد تا به بررسی این سؤال بپردازد که تا چه اندازه محتوای کتاب های علوم تجربی دوره ی ابتدایی به سواد تغذیه اهمیت داده شده است؟ با توجه به آنچه بیان شد پرسش اصلی در انجام پژوهش آن است که تا چه اندازه  محتوای فعلی مندرج در کتاب های علوم تجربی دوره ابتدایی پاسخگوی نیازهای برخورداری از سواد تغذیه می باشد؟

1-4) اهمیت و ضرورت تحقیق

در گذشته‌ ای نه‌ چندان دور، نگاه به علم تغذیه نگاهی حاشیه ‌ای بود، اما امروز به‌ خوبی می‌ دانیم که برای حفظ و ارتقای سلامت بدن، پیشگیری از بیماری ها و موفقیت در درمان و بازتوانی آنها، به ‌شدت به این علم محتاجیم.بی ‌توجهی به تغذیه می ‌تواند پیامدهای جبران‌ ناپذیری برای جامعه به بار آورد و ارتقای سطح سواد تغذیه ای جامعه، امروزه به‌ عنوان یکی از محوری ‌ترین برنامه ‌های سلامت مورد توجه همگان است. در سطح کشور سازمان های مختلفی در امر فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه نقش آفرین هستند که در میان آنها سازمان آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در توسعه کشورها شناخته می شود. از آنجایی که دانش آموزان و اولیای آنها و کارکنان مدارس، بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را در برمی گیرند، از این رو آموزش اطلاعات صحیح غذا و تغذیه ای به چندین میلیون دانش آموز و معلم، تأثیر چشمگیری بر سلامت جامعه خواهد داشت. باید در نظر داشت که کتاب درسی به عنوان یک وسیله آموزشی، نقش مهمی در تأمین اهداف آموزشی ایفا نموده و یکی از عوامل اساسی رشد و توسعه یادگیری شناختی کودکان در جهان امروز است؛ همچنین منبع تدریس ارزش های اجتماعی مطلوب بوده و نقش آن در فرایند تعلیم و تربیت، فراهم کردن امکانات و شرایط مناسب برای ایجاد تغییرات مطلوب در فراگیران، از طریق آموزش است. در این راستا سنین ابتدایی از بهترین سنین برای آموزش و اصلاح عادات غذایی می باشد چرا که هنوز الگوهای غذایی کودکان در این سنین قابل تغییرند و امکان ارائه برنامه های آموزشی اصلاح شده وجود دارد (یارپرور و همکاران، 1386). در این دوره می توان با پیام های مناسب و اثرگذار تا حدود زیادی بر فرهنگ تغذیه ای کودکان دبستانی و نسل آینده اثر گذاشت و با ایجاد عادات خوب غذایی، احتمال رفتارهای غذایی نامناسب را در سال های بعد کاهش داد. آموزش در سنین مدرسه، از آنجایی که به تعداد زیادی دانش آموز در سنین یادگیری دسترسی دارد، از نظر اقتصادی مقرون به صرفه بوده و تأثیر یاگیری آن بادوام تر و گاهی اوقات تا پایان عمر است (استبصاری و همکاران، 1387). از سوی دیگر توجه به سلامت جامعه به عنوان محور و زیربنای جامعه مورد تأکید قرار گرفته و تغذیه صحیح و متعادل، اساس دستیابی به آن تلقی می شود. «آگاهی و دانش تغذیه ای» یکی از راه های رسیدن به تغذیه صحیح و متعادل است، به طوری که هر فرد، در هر زمان بتواند با استفاده از علم و دانش کسب شده، در انتخاب غذا و تأمین  نیازهای تغذیه ای خود با شیوه صحیح اقدام نماید (ساویچ کینگ و بورگس، 1383). الگوی تغذیه کودکان تأثیر بسزایی بر رشد، سلامت جسمی و مغزی آن ها دارد و انتخاب غذا به عنوان یک رفتار، شکل دهنده عادات غذایی و ضامن سلامتی آنان بوده و متأثر از آگاهی و نگرش کودکان می باشد (امیدوار، 1386). از آنجا که کودکان آینده سازان و کلید پیشرفت کشور می باشند، برای پی ریزی جامعه ای سالم، فعال و پویا لازم است که بدانند «تغذیه سالم و کافی شرط لازم و اساسی برای سالم زیستن است». به طور کلی اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر را می توان در موارد زیر بیان نمود:

  • برنامه ریزان، دست اندرکاران و سیاست گذاران برنامه های درسی، مؤلفان، معلمان و مدیران می توانند از این یافته ها استفاده نمایند.
  • نتایج و یافته های این تحقیق می تواند بازخورد مناسبی برای مؤلفان کتاب های درسی در جهت تولید محتواهایی مطابق با سواد تغذیه ای باشد.
  • الگویی برای تحلیل محتوای کتاب های درسی در زمینه سواد تغذیه ایجاد می گردد که می تواند در پژوهش های بعدی مورد استفاده قرار گیرد.

15) اهداف تحقیق

1-5-1) هدف کلی تحقیق

  1. تحلیل محتوای کتاب های علوم تجربی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به سواد تغذیه

1-5-2) اهداف جزئی تحقیق

  1. شناسایی میزان توجه به سواد تغذیه در کتاب علوم تجربی کلاس اول ابتدایی
  2. شناسایی میزان توجه به سواد تغذیه در کتاب علوم تجربی کلاس دوم ابتدایی
  3. شناسایی میزان توجه به سواد تغذیه در کتاب علوم تجربی کلاس سوم ابتدایی
  4. شناسایی میزان توجه به سواد تغذیه در کتاب علوم تجربی کلاس چهارم ابتدایی
  5. شناسایی میزان توجه به سواد تغذیه در کتاب علوم تجربی کلاس پنجم ابتدایی
  6. شناسایی میزان توجه به سواد تغذیه در کتاب علوم تجربی کلاس ششم ابتدایی

1-6) قلمرو تحقیق

1-6-1) قلمرو موضوعی تحقیق

قلمرو موضوعی تحقیق حاضر در حوزه برنامه ریزی درسی آموزش و پرورش است و به تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم تجربی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به سواد تغذیه می پردازد.

1-6-2) قلمرو مکانی تحقیق

قلمرو مکانی پژوهش حاضر شامل کتاب های علوم تجربی دوره ابتدائی است.

1-6-3) قلمرو زمانی تحقیق

شروع و خاتمه پژوهش حاضر در قلمرو زمانی سال تحصیلی 93-1392 بوده است.

1-7) سوال های تحقیق

1-7-1) سوال اصلی تحقیق

  1. تا چه اندازه در محتوای کتاب های علوم تجربی دوره ابتدایی به سواد تغذیه توجه شده است؟

1-7-2) سوال های فرعی تحقیق

  1. تا چه اندازه در محتوای کتاب درسی علوم تجربی اول ابتدایی به سواد تغذیه توجه شده است؟
  2. تا چه اندازه در محتوای کتاب درسی علوم تجربی دوم ابتدایی به سواد تغذیه توجه شده است؟
  3. تا چه اندازه در محتوای کتاب درسی علوم تجربی سوم ابتدایی به سواد تغذیه توجه شده است؟
  4. تا چه اندازه در محتوای کتاب درسی علوم تجربی چهارم ابتدایی به سواد تغذیه توجه شده است؟
  5. تا چه اندازه در محتوای کتاب درسی علوم تجربی پنجم ابتدایی به سواد تغذیه توجه شده است؟
  6. تا چه اندازه در محتوای کتاب درسی علوم تجربی ششم ابتدایی به سواد تغذیه توجه شده است؟

1-8) تعریف واژه ها، مفاهیم و متغیرهای پژوهش

1-8-1) محتوا

الف) تعریف نظری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




هدف های پژوهش………………………………………………………………………………………………………….18

سوال های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..18

ضرورت پژوهش    ……………………………………………………………………………………………………………19

تعریف واژه­ها و اصطلاحات……………………………………………………………………………………………..25

 

        

فصل دوم: ادبیات و پیشینه­ی پژوهش

مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………..27

هویت……………………………………………………………………………………………………………  28

نظریه های هویت …………………………………………………………………………………………….  29

ابعاد هویت ……………………………………………………………………………………………………..30

الف:هویت فرهنگی……………………………………………………………………………………………………………………………..31

ب:هویت قومی……………………………………………………………………………………………………………………………………31

ج:هویت ملی………………………………………………………………………………………………………………………………………32

د:هویت دینی……………………………………………………………………………………………………33

ویژگیهای هویت ……………………………………………………………………………………………….36

مولفه های هویت………………………………………………………………………………………………..36

فرایند هویت یابی…………………………………………………………………………………………………37

شکل گیری ……………………………………………………………………………………………………….39

عوامل موثر بر شکل گیری هویت ……………………………………………………………………………40

رویکردهای هویت ………………………………………………………………………………………………43

هویت در روانشناسی اجتماعی…………………………………………………………………………………44

هویت در جامعه شناسی سیاسی……………………………………………………………………………….45

چند فرهنگ گرایی ومساله هویت…………………………………………………………………………….46

بحران هویت………………………………………………………………………………………………………47

آموزش وپروش ونقش آن در هویت سازی…………………………………………………………………49

نقش برنامه ریزی درسی درشکل گیری  هویت …………………………………………………………..50

مولفه های هویت ملی……………………………………………………………………………………………53

 

مولفه های هویت دینی…………………………………………………………………………………………..55

تاریخچه هویت……………………………………………………………………………………………………56

پیشینه پژوهش…………………………………………………………………………………………………….61

 

                                               فصل سوم :روش پژوهش    

مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………….72

روش انجام پژوهش……………………………………………………………………………………………………….72

جامعه­ی آماری پژوهش………………………………………………………………………………………………….72

نمونه و روش نمونه­گیری………………………………………………………………………………………………..73

روش و ابزار جمع­آوری اطلاعات…………………………………………………………………………………….73

روش تجزیه­و­تحلیل اطلاعات…………………………………………………………………………………………. 74

مراحل تحلیل محتوا……………………………………………………………………………………………………….76

فصل چهارم: یافته­های پژوهش

مقدمه  ………………………………………………………………………………………………………….78

معرفی کتابها …………………………………………………………………………………………………..78

یافته های پژ وهش ……………………………………………………………………………………………79

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………….90

نتیجه­گیری………………………………………………………………………………………………………………………90

بحث وبررسی…………………………………………………………………………………………………………………..91

پیشنهادهای کاربردی …………………………………………………………………………………………………………93

پیشنهادهای پژوهشی ………………………………………………………………………………………………………….93

محدودیتها …………………………………………………………………………………………………………….94

                                                  منابع

منابع فاسی………………………………………………………………………………………………………………………96

منابع لاتین ……………………………………………………………………………………………………100

مقدمه

   وظیفه آموزش وپرورش در هر کشوری تربیت نیروی کار آمد وپایبند به فرهنگ وآرمان های آن جامعه است، پرورش افرادی که علاوه بر داشتن دانش لازم در علو

این مطلب را هم بخوانید :

الگوریتم گوگل در سال ۲۰۱۷ و تغییرات سئو سایتم مختلف دل وجان در گرو موفقیت وپیشرفت جامعه داشته ودر راه اعتلا وسربلندی آن از هیچ تلاشی فروگذار نباشد؛آموزش وپرورش بستر توسعه انسانی وتوسعه انسانی کلید توسعه اجتماعی واقتصادی وغیره.

دست اندرکاران حکومت همه باید بر این نکته باور داشته باشند برای رسیدن به توسعه انسانی، برنامه ریزی علمی وهدف دار واقدامات عملی انجام دهند.این هدف میسر نمی شود مگر با تقویت نظام آموزشی، بویژه آموزش وپرورش.از سوی دیگر نظام آموزش وپرورش سیستمی محتوا محور است به این معنا اگر محتوای مکتوب را از جریان آموزش وپرورش حذف کنیم تعلیم وتربیت دچار اختلال وانسداد می شود؛ بر همین اساس وظیفه سنگینی بر دوش مولفان ومدرسان نظام آموزشی قرار دارد، یعنی تالیف وتدوین کتب باید به نحوی صورت پذیردکه از جهتی رویکرد حاصل از تک بعدی بودن را جبران نماید واز جهت دیگر رو به سوی کاستن از اتکا به محتوای مکتوب حرکت نماید.بر این اساس تربیت دانش آموزان شایسته که نسبت به کشور علاقمند باشند ودر آینده با کسب مدارج عالی علمی خدمت به کشور را سر لوحه زندگی قرار داده واز روی آوری به کشور های دیگراعراض نمایند مخصوصاَ کشورهای در حال توسعه از اهمیت بالایی برخوردار است.در این زمینه تربیت  فرهنگی، سیاسی واجتماعی دانش آموزان امروز نقش مهمی در جامعه فردا خواهد داشت از مهمترین جنبه های این تربیت شکل گیری هویت ملی ودینی دانش آموزان است(عبدی ولطفی 1387).

در روزگاری که از یک سو، مرزهای فرهنگی اجتماعی وسیاسی در پرتو جهانی شدن شکسته شده است واثر پذیری واثر گذاری فرهنگ ها بر یکدیگر، شتاب بیشتری گرفته واز سوی دیگر هویت های مختلف در بستری از تبادل وتعارض قرار گرفته اند، صیانت از هویت ملی ودینی ودر سایه آن حفظ استقلال فرهنگی وجلوگیری از ادغام آن در سایر فرهنگ ها وهویت های غالب ومسلط جهانی به کوششی عظیمی نیازمند است.امروزه آگاهی از هویت ملی ودینی وهویت یابی از مسایل اساسی وضروری هر جامعه ای است؛ بویژه جوامعی که در مسیر فرایند پر شتاب مدرنیته وبه دنبال آن باور داشت های فرهنگی وتمدنی شان در تضاد با یکدیگر قرار می گیرد.در چنین اوضاعی شفاف سازی وانسجام بخشی مفهوم هویت وارایه تعریف وتوصیفی رسا، استوار وخدشه ناپذیراز آن می تواند راهکاری مناسب وسنجیده برای رهایی هویت هر جامعه ای از آسیب پذیری ونابسامانی باشد.پیشینه مساله هویت به آغاز تاریخ انسان باز می گردد.از دیر باز انسان ها به دنبال تعریف وشناسایی خویش، قبیله، قوم وملت ونیز کشف تمایزات خود از دیگران بوده اند.مفهوم هویت در حقیقت پاسخی به این سوالات است که چه چیزی یک فرد انسانی را از همنوع خود متمایز می کند؟ارزشهای او را از ارزشهای دیگر جدا می کند.هویت ملی ودینی از منابع مهم تشکیل دهنده هویت افراد وهر جامعه ای محسوب می شود ،تقریباَ همه جوامع برای حفظ هویت ملی ودینی خود مبارزه کرده اند وکشمکش ومبارزه برای داشتن هویت انحصاری نیروی محرک در طول تاریخ ودر هر عصری بوده است(خدایاروفتحی 1386).

بیان مسئله:

     هویت پاسخی به چیستی وکیستی هر فردو مجموعه خصوصیاتی است که شخص را از دیگران متمایز می کند. در ارتباط با هویت تعاریف مختلفی ارائه گردیده است؛ هویت در علوم مختلف مانند فلسفه ، عرفان ، منطق، روانشناسی، جامعه شناسی علوم سیاسی وغیره کاربرد دارد از این رو هیچ انسانی نمی تواند  بدون داشتن هویت به حیات اجتماعی خود ادامه دهد؛ بنابراین یکی از مسائل مهم وبحران های دوران  جوانی، تشکیل هویت وانسجام خود است که اریکسون در نظریه خود به آن می پردازد(ماسن 1378).

[1]اریکسون کارکرد هویت را ایجاد هماهنگی میان تصور فرد از خود به عنوان یک فرد بی نظیر ودارای ثبات می داند؛ به نظر او هویت پاسخ به این سوال است که من کیستم؟به اعتقاد  او نوجوانان وجوانانی که احساس هویت در آنها قوی است خود را افرادی متمایز ومستقل از دیگران می دانند.توجه به خود، در رابطه وبا توجه  به دیگران واز خلال آنها معنا می یابد،خود بودن یعنی دیگری نبودن،با دیگران تفاوت داشتن ودر عین پیوند، جدایی وبرکناری را نگه داشتن این دریافت متعلق به انسان اجتماعی است وچون به واسطه واز راه دیگران معنا می یابد، هرگاه از طرف این دیگران مورد هجوم قرار گیرد ودر خطر افتد، طبعا توجه بیشتری نسبت به آن برانگیخته می شود.وضعیت دستیابی به هویت به عنوان مسیر های سلامت روانی برای معرفی یک خود رشد یافته به حساب آمده اند، جوانانی که به هویت خود دست یافته اند وآنان که فعالانه در پی کشف هویت هستند احساس عزت نفس بالاتری دارند، بیشتر به تفکر نقاد وانتزاعی می پردازند، شباهت بیشتری بین خود آرمانی وخود واقعی را گزارش می کنند ودر استدلال اخلاقی نیز پیشرفته تر هستند .یکی از مسائل مهم اجتماعی جوانان و نوجوانان کشور ما، بحران هویت می‌باشد. بحران هویت در واقع همان بحران شخصیت است و منظور از شخصیت نوعی خودآگاهی است که عمق آن صلابت شخصیت را تضمین می‌کند و نبود آن زمینه‌ساز بحران هویت خواهد شد. به دیگر سخن، بحران هویت، عبارت از حالتی است غیر عادی که در اثر نداشتن شناخت کافی و واقعی از خود، جامعه، فرهنگ و دیگران در خود به وجود می‌آید به طوری که در اثر اطلاعات کاذب، از روند سالم خود فاصله می‌گیرد. چگونگی رشد هویت متاثر از عوامل گوناگونی همچون خانواده، نهادهای تربیتی و پرورشی، رسانه‌های گروهی و مطبوعات متاثر است که در این میان، دو عامل نخست، بیشترین و پایانی‌ترین نقش را برعهده دارند.

  هویت انواع مختلفی داردمانندهویت ملی، هویت دینی، هویت فرهنگی وغیره در این میان هویت ملی ودینی نسبت به انواع دیگر هویت مهمتر است.از طرف دیگر بین این دو هویت هویت دینی وملی هویت دینی برتری ذاتی وخاص خودش را داراست.غالب پژوهشگران که در حوزه هویت به بحث وبررسی پرداخته اند، اعتقاد دارندمولفه های ملی ودینی هویت ایرانی به دنبال حیات مشترک وطولانی تاریخی به میزان زیادی با یکدیگر سازگاری یافته اند. در حوزه مطالعات اجتماعی، تعاریف متفاوتی از هویت ملی ارایه شده است.[2]اسمیت معتقد است هویت ملی باز تولید وباز تفسیر دائمی ارزش ها،نهاد ها، خاطره ها، اسطوره ها وسنت هایی است که میراث متمایز ملت ها را تشکیل می دهند وتشخیص هویت افراد با آن الگو، میراث ویا عناصر فرهنگی، امکان پذیر است (اسمیت،1383). بنابر این هویت ملی عبارت است ازمجموعه ویژگی ها،وابستگی ها وپیوند های جغرافیایی یا تاریخی،فرهنگی،حماسی وقومی که زندگی انسان را در بر می گیرد وعضو جامعه به آن.افتخار می کند.(میرمحمدی،1383،ص21).

 هویت ملی همچون دیگر پدیده های اجتماعی؛ مقوله ای تاریخی است که در سیر حوادث تاریخی پدیدار می شود، رشد می کند دگرگون می شود ومعنای متفاوت وگوناگون پیدا می کنددر مورد مولفه های هویت ملی ومیزان اهمیت آنها، میان اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد  برخی زبان را مهم ترین مولفه می دانند وعدهای فرهنگ را  وبرخی نیز نگاهشان به تاریخ است وآن را بنیادی ترین مولفه هویت ملی برمی شمارند.در ارتباط با هویت ملی، ابعاد مختلفی مطرح گردیده؛که از آن جمله  میتوان به بعد

 1- اجتماعی: ناظر به احساس تعلق خاطر مشترک وتعهد افراد به اجتماع ؛  2-تاریخی :ناظر بر خاطرات رخدادها، شخصیت ها وفراز وفرود های تاریخی 3- جغرافیایی : ناظر بر قلمرو وسرزمین مشخص

 4- سیاسی: تعلق به نظام واحد سیاسی و ارزش های مشروعیت بخش به دولت ملی 5-دینی: در تمام ابعاد وجود خود به عنوان منبع مهمی برای هویت ومعنا بخشیدن در جهان متجدد وآشفته به شمار می رود، دین به عنوان منبع اولیه معنا بخشی وهویت بخشی به بسیاری از مردم دنیا چون مسیحیان، مسلمانان، بوداییان وهندوان مطرح است6- فرهنگی-ادبی:  ناظر به سنت ها، اسطوره ها، معماری، هنر، زبان وادبیات(ذولفقاری ،1386،ص32).

  میراث فرهنگی مشترک گسترده وفراگیر در بین شهروندان یک کشور از مهمترین اجزای هویت ملی است که سبب توافق فرهنگی می شود.میراث فرهنگی مشتمل بر مجموعه مناسک عام، شیوه های معماری سنت ها اعیاد، اسطوره ها وغیره می باشدو زبان هر ملت علاوه بر سخن گفتن، وسیله اندیشیدن جهان بینی، عمل اجتماعی، هویت اجتماعی، وروابط خرد وکلان با یکدیگر با جهان پیرامون وبا زمان های گذشته وحال وآینده است.

 ویژگی های هویت ملی عبارتند از 1- پویایی وتغییر پذیری آن در مقایسه با زمان ومکان2- غلبه بر هویت فردی ویا خرده هویت های دیگر 3- مقدمه ای تاریخی است که در سیر حوادث تاریخی پدیدار می شود، رشد می کند ومعانی متفاوت می پذیرد([3]میلر،1383ص323).

آنچه در این پژوهش از آن با نام مولفه های هویت ملی نام برده شده سه عنصر اصلی 1- تاریخ ( درمجموع چهار متغیرمشاهیر ادبی، سیاسی وعلمی، مسایل تاریخی ملی، تاریخ وتمدن اقوام.2-فرهنگ (درمجموع 8 متغیر) ادبیات، اعیادوجشن ها، لباس ونوع پوشش،آداب ورسوم وسنت ها، اخلاق ورفتار، اساطیر،ضرب المثل ها، هنر ومعماری.3- قلمرو جغرافیایی وسیاسی(دردوازده متغیر)دفاع از میهن، ملت، جغرافیای سرزمین، نظام سیاسی ایران، قانون اساسی، وطن، جنگ، شهادت وایثاروولایت فقیه، پرچم، انتخابات وشعار های انقلاب.شاکله کلی این تقسیم بندی عوامل هویت ملی ایران با اندک اختلاف بر گرفته از مدل های است که در بیشتر کتب ومقالات با موضوع هویت تالیف شده اند.(خدایاروفتحی،1386).

دراین پژوهش چون ما به صورت مستقل به تحلیل هویت دینی پرداختیم، وهمچنین به خاطر عدم تداخل مولفه های هویت دینی با شاخصه های دین در هویت ملی در بخش هویت ملی به آن پرداخته نشده است؛ ودر نتیجه به صورت مستقل به دین در بخش هویت دینی پرداختیم . 

   هویت دینی با ویژگی هایی در ایران انسان را به منبع وپشتوانه ای متصل ساخته است که آثارش اطمینان بخشی قلبی، افتخار، استقلال، پویایی اصولی ومنطقی با منطق انسانیت وساختار خلقت در جهان است واز موضوع ثبات بر خوردار است وجاودانه بودن آن مسیری تکاملی را برای انسان محقق ساخته است زیرا قوانین آن بر پایه قران وعترت استوار است؛دین الهی  دینی است که برای انسان طراحی شده است دیدگاه روشنی را تبیین میکند واینگونه هدف گذاری می شود.

هدف زندگی تکامل است وتکامل صورت نمی گیرد  مگر با نزدیک شدن به پروردگار که آن هم با تقوا وعمل صالح امکان پذیر است . به همین دلیل انسان می داند که کیست از کجا آمده ودر کجاست؟وبه کجا می رودپس یکی از پیامد های هویت دینی هدفمند کردن انسان هاست.دین،کامل ترین وجامع ترین پاسخ ها را برای دغدغه های فکری انسان ارایه می دهد.در تمام جوامع به خصوص جوامع دینی، مفاهیم موجود در دین می تواند نقشی اساسی در شکل گیری هویت انسانی داشته باشد.

در واقع می توان گفت هویت دینی فلسفه زندگی وسیاست یک فرد را تشکیل می دهد. از طرف دیگر  نوجوان وجوان دارای هویت دینی عظمت، قدرت وبقا ودوام خود را در دین می بیند.مولفه های هویت دینی که در این پژوهش نام برده شده شامل بعد نظری(نگرشها ،ارزشها) که شامل اعتقادات دینی،آگاهی دینی، ارزش های دینی، استدلال. وبعد عملی(رفتارها وپیامدهای تعهد رفتاری) شامل عمل به مناسک ودستورات مذهبی، دفاع از حریم مذهب، حضور در فعالیت های مذهبی، توجه به پیامدهای اجتماعی مذهب (ذکایی ،1387).

از پژوهش هایی که پیرامون این مساله انجام شده تحت عنوان جایگاه هویت ملی در کتب درسی آموزش وپرورش مورد مطالعه کتاب تاریخ دوره دبیرستان بوده نتیجه ای که از این پژوهش به عمل آمده این بوده که کتاب تاریخ دبیرستان از نظر تقویت هویت ملی ضعیف وخنثی است(عبدی،1387).

 در پژوهش دیگری که دراین زمینه  انجام شده علاقمندی به وطن وملی گرایی در میان دانش آموزان دوره متوسطه بسیار ضعیف است وتعداد انگشت شماری این علاقه را نشان دادند(منادی،1383).

 در پژوهش دیگرنشان می دهد در مقوله هایی چون تقویت هویت ملی ودینی نارضایتی جوانان از مدرسه 65 درصد است که این امر از عملکرد ضعیف مدارس حکایت می کند(لطف آبادی،83).

   بنابراین کتاب های درسی از مهم ترین ابزار نظام آموزش وپرورش در انتقال وتعمیق هویت ملی ودینی در ذهن وشخصیت دانش آموزان است.ازآنجا که کتاب های درسی تجلی گاه سیاست های فرهنگی، دینی، سیاسی واجتماعی کشور هاست، این سیاست ها باید به گونه ای سازمان دهی  وتدوین شود که خود شناسی وهویت ملی ودینی دانش آموزان را افزایش دهد؛ به عبارتی دیگر دانش آموزان را با چیستی ومفهوم هویت در سطوح مختلف فردی، جمعی وملی ودینی ومولفه ها ومصداق های آن آشنا سازد. نظام آموزشی در ظهور هویت ملی ودینی در جوانان نقش اساسی دارد.فراموشی تمدن درخشان ایرانی، عدم شکل گیری هویت ملی  ودینی زمینه ساز ایجاد تردید در خود باوری در دانش آموزان شده وضعف در توجه به فرهنگ اصیل ایرانی از علل مهم جذب دانش آموزان به فرهنگ بیگانه بوده است.واز آنجا که نتیجه  پژوهش های انجام شده در زمینه تحلیل محتوای کتاب های درسی نشان داده که در زمینه هویت ملی گذرا وناقص بوده است. با توجه به اهمیت شکل گیری هویت ملی ودینی وجود حس تعلق به آن در دانش آموزان با شناخت وضعیت موجود وبا اتخاذ بینش وروش برنامه ریزی مناسب می توانیم به وضعیت مطلوب دستیابیم.لذا با توجه به اهمیت موضوع مسئله تحقیق شکل می گیرد.تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره متوسطه(پایه سوم) رشته علوم انسانی از نظر توجه به مولفه های هویت ملی ودینی در کتاب های (ادبیات فارسی 3 دین وزندگی 3 جامعه شناسی 2 ).

 اهداف

هدف کلی:

تحلیل محتوای کتاب های درسی رشته علوم انسانی پایه سوم متوسطه از نظر توجه به مولفه های هویت ملی ودینی.

  اهداف جزیی:

بررسی وضعیت کتاب های درسی  پایه سوم متوسطه از نظر توجه به مولفه ها ی هویت ملی(تاریخی، فرهنگی، جغرافیایی وسیاسی).  

 

           بررسی وضعیت کتابهای درسی پایه سوم متوسطه از نظر توجه به مولفه ها ی هویت دینی نظری

( ارزشها ونگرشها) وعملی (رفتارها وپیامدهای تعهد رفتاری).

 

سوالات پژوهش:

تا چه میزان در محتوای کتاب های درسی پایه سوم  متوسطه  به مولفه های هویت ملی

( تاریخی، فرهنگی، جغرافیایی وسیاسی )توجه شده است؟

 

تا چه میزان در محتوای کتاب های پایه سوم  متوسطه به مولفه های هویت دینی نظری

(نگرش ها، ارزش ها) وعملی (رفتارها وپیامد های تعهد رفتاری) توجه شده است؟

ضرورت پژوهش

   توجه بشر به موضوع هویت از قدمت بالایی بر خوردار است ، وروز به روز نیز بر اهمیت آن افزوده می شودبه طوری که امروزه دیدگاه ها ورویکرد های مختلفی در علوم اجتماعی وروانشناسی وغیره به آن می پردازند.فردی که به پاسخ های اساسی زندگی خود رسیده باشد، وهویت شکل یافته داشته باشد، می تواند در موقعیت ها وابعاد مختلف زندگی، بسیار آسانتر وبهتر تصمیم گیری کند وکمتر دچار سردر گمی وابهام واغتشاش فکری می شود.جوانان ونوجوانانی که هویت خویش را می شناسند وآن را به یاری مربیان خود احراز می کنند قدرت تحلیل وتفسیررویدادهای فرهنگی ودر نتیجه مقابله با تهاجمات فرهنگی را نیز کسب می کنند وبه افرادی توانمند ونفوذ ناپذیر تبدیل می شوند(ستاری،1380). از همین جا ضرورت تلاش برای شناساندن هویت نوجوانان وجوانان آشکار می گردد.

امروزه مساله هویت از جنبه های گوناگون از سوی متفکران ونظریه پردازان بسیاری در منابع علمی مورد توجه قرار گرفته است، دلایل وزمینه های مختلف اجتماعی وفرهنگی به ویژه در سطح جوانان اهمیت رسیدگی علمی به موضوع فوق را افزایش داده است که با توجه به بافت جمعیت جوان کشور وتاثیر قابل ملاحظه این قشر در بازسازی ونیز آینده یک جامعه ضرورت مطالعه پیرامون چگونگی شکل گیری شخصیت اجتماعی آنان وبه طور مشخص هویت ملی ودینی آنها از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.در حال حاضر  همزمان با گسترش کیفی، مسایلی مانند نابرابر یهای منطقه ای نابرابری های ناشی از طبقات اجتماعی، توسعه فرهنگی، حفظ هویت فرهنگی وغیره مورد توجه سیاستگذاران وبرنامه ریزان آموزشی قرار دارد(جودی،1377).

در کشورهای چند فرهنگی با ویژگی های خاص آموزشی، فرهنگی، تاریخی، مذهبی ، اجتماعی، سیاسی وغیره هویت یافتگی دانش آموزان از چند نظر قابل توجه ودارای اهمیت است و آثار مثبت آن شامل 1- ایجاد نگرش مثبت به هویت خودی (ایرانی): حفظ رسوم سنت ها وحمایت از فرهنگ ملی باید در فرایند آموزش وارد شود واین نه تنها برای هر جامعه در مقیاس وسیع آن بلکه برای تک تک افراد حائز کمال اهمیت است ؛ تعلق به جامعه برای اعتماد به نفس افراد ونیز رشد وتکامل آنها ضروری است.2- لزوم دسترسی به میراث فرهنگی ودستیابی به تصویری مطلوب از خویشتن در گذشته وایستادگی در برابر نیروهای گریز از مرکز امروزی، پاسخی دقیق می طلبد که بازسازی هویت ملی بخشی از آن است. توجه دادن دانش آموزان به فرهنگ خودی(ایرانی) زمینه ساز کاهش گرایش نوجوانان و جوانان به فرهنگ بیگانه خواهد شد. هویت ملی  چتر حاکم بر خرده فرهنگ ها بوده وموجب دستیابی به وفاق ملی می شود.4- عامل دستیابی به جهان وطنی: عقاید خاص احساسات ملی جاپایی برای جهان وطنی به شمار می آیند.ما تنها در صورتی که از یک دانش عمیق وکامل راجع به عصر ودورهای که در آن زندگی می کنیم برخوردار باشیم، می توانیم ارزشها واهداف جهانی را درک کنیم وآگاهی ملی باعث خواهد شد که ما بتوانیم به جهان وطنی دست یابیم نگرش مثبت به هویت ملی توسعه تفکر جهانی را تسهیل می کند.5-کسب قدرت واعتبار: دستیابی به سعادت وحقوق انسانی در سایه وفاداری به میهن و حاکمیت موجود منجر به قدرت اعتبار در سطح جهانی می شود. حفظ مغزها برای ایجاد استقلال فرهنگی سیاسی واقتصادی وغیره در کشورهای در حال توسعه تاکید دیگری برر لزوم تقویت حس تعلق به هویت ملی در دانش آموزان امروز وگردانندگان جامعه فردا است.6-ایجاد همبستگی وصمیمیت در نظام آموزشی: تقویت نقاط مشترک ملی وبزرگ نمایی هویت ملی علاوه بر ایجاد همبستگی، سبب صمیمیت بین معلمان ودانش آموزان می شود (جودی ،1377).

نکته مهم در بررسی هویت ملی پرداختن به عنصر خود آگاهی است، خود آگاهی خود باوری را به همراه می آورد واین معنای یافتن هویت است تعریف روشنی از خود ومتمایز از دیگران، هویت یافتگی منشا پویایی وحرکت است، با بازیابی هویت ومصون سازی آن از آفات است که می توان دستاورد های فکری، مدنی وفرهنگی را غنی وپایدار ساخت.بدترین خطر برای جامعه ما در حال حاضر این است که جوانان خود را در خلا ببینند بدین معنا که  از خویشتن خویش فاصله بگیرند وندانند چه هویتی دارند وچگونه باید باشند وچگونه مسیر کمال وسعادت را بپیمایند. فاصله گرفتن جوانان از ارزشهای مذهبی وعناصر ملی خود پیامد هایی همچون بی برنامگی در زندگی، غفلت از فرصت ها، مسولیت گریزی، دل مشغولی های بی ارزش، تقلید کور کورانه از دیگران وغیره دارد.که قدر مسلم پیامد مستقیم آن نه فقط دامنگیر جوانان می شود بلکه باعث مشکلاتی نظیر شکاف نسل ها،تزلزل شخصیتی، عدم خلاقیت فرهنگی، فرار مغزها وبی اعتباری  فرهنگ خودی نزد جوانان می شود. وجامعه دچار آن چیزی میشود که در جامعه شناسی به خلا یا عقب  افتادگی وشکاف فرهنگی تعبیر شده است (توسلی 1383).

آثار مثبت هویتی که دین به انسان می دهد 1- پاسخ به پرسشهای بنیادین وعمیق آدمی است.2- جهت بخشیدن به زندگی.3- رویکرد مثبت به آینده:احراز هویت دینی برای نسل جوان به منزله تقویت روحیه امیدواری ونشاط برای آینده ای بهتراست.4- وحدت اعتقادی:برنارد لوییس معتقد است در جهان اسلام در موارد اظطرار مسلمانان، بارها این تمایل را نشان دادهاند که در قالب یک وحدت دینی، هویت بنیادین وایمان خود را باز یابند.5- هویت دینی زمینه ساز هویت تمدنی: رابطه ادیان وتمدن ها یکی از مباحث مهم وتعیین کننده  در میان تاریخ نگاران وتمدن شناسان است. وایتهد معتقد است: مسلمانان خود تمدن گشتند ودانش وادب وفرهنگ را از سقوط نجات دادند.6- مقبولیت اجتماعی: دینداری نه تنها پاسخ به یک نیاز فطری است  بلکه بر پذیرش اجتماعی نیز اثر گذار است.7- شان ومنزلت جوانی: هویت دینی جوان را در جایگاهی ارزشمند ورفیع قرار می دهد وتعابیر بالایی را در شان  او عرضه می دارد.8- معنا بخشیدن به جهان: در حقیقت باید اذعان کرد که پیوند نسل جوان ودیندار عالی ترین تجلی آن، موجب احساس همدلی ویگانگی با جهان هستی می شود، چنین فردی با طبیعت زیبا، با ستارگان درخشان،کوه ها ودره های مرموز وبا ابهت، احساس خویشاوندی میکند. ویلیام جیمز در تحلیل زیبایی که از نقش دین ارائه می دهد، می نویسد: وقتی خدا را در همه چیز می بینم، در پست ترین چیزها، عالی ترین حقایق را در خواهیم یافت، حقیقتا که دنیا دنیای دیگری جلوه خواهد کرد. برخی از صاحب نظران تمدن شناس نیز بر این باورند که هویت دینی، معنای جدیدی به جهان می بخشد (آذری،1387).

از طرف دیگرکتاب درسی در نظام های آموزشی متمرکز، از جمله کشور ایران که تقریبا تمام عوامل آموزشی براساس محتوای کتاب های درسی تعیین می گردد، بیش از حد دارای اهمیت است به این معنا که اگر محتوای مکتوب را از جریان آموزش وپرورش حذف کنیم تعلیم وتربیت دچار اختلال می شود بر این اساس وظیفه سنگینی بر دوش مولفان ومدرسان  نظام آموزشی قرار دارد. وبیشترین فعالیت ها وتجربه های آموزشی دانش آموز ومعلم حول محور آن سازمان دهی می شود. این واقعیت باعث شده که صاحب نظران وپژوهشگران بررسی، محتوای آموزشی دوره های تحصیلی را با توجه به نیازهای فراگیران مورد بررسی وتحلیل قرار دهند. این بررسی ها وتحلیل ها به برنامه ریزان ومولفان کتاب های درسی کمک می کند تا در هنگام تهیه وتدوین ویا انتخاب کتاب درسی برای دوره های تحصیلی واز جمله کتاب های دوره متوسطه تصمیم های صحیحی را اتخاذ نمایند. از دلایل انتخاب این موضوع یکی به علت علاقه ای که نسبت به این موضوع داشتم ودیگر این که اهمیتی که این موضوع برای جامعه کنونی مادارد. واز طرف دیگر هویت دینی وملی جزء اهداف کتاب های  این پایه می باشد من با انتخاب دوره دبیرستان پایه سوم  که دانش آموزان در دوره حساسی قرار دارند یعنی دوره نوجوانی وجوانی که دوره شکل گیری هویت است؛ وبا توجه به اهمیتی خاصی که این موضوع  دارد.با تحلیل این دروس می خواهم بدانم با توجه به اهمیت شکل گیری هویت در دانش آموزان تا چه اندازه مولفان کتاب های درسی به این امر مهم توجه کرده اند

تعاریف واژه ها واصطلاحات:

  مهمترین واژه ها و اصطلاحاتی که در این تحقیق بکاربرده شدند عبارت­اند از: تحلیل محتوا هویت، هویت ملی، هویت دینی، دوره ی متوسطه، کتاب های درسی.

 تعاریف نظری:

تحلیل محتوا:

 یک روش پژوهشی است که به صورت منظم وعینی برای توصیف مقداری محتوا ی آشکار ارتباطات به کار می رود.به هر روش استنباطی اطلاق می گردد،که به صورت منظم وعینی به منظور تععین ویژگی های پیام به کار برده می شود (دلاور ،علی،1384)

هویت:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




__________________________________________________________________

فهرست                                                                                                          صفحه

فصل اول:کلیات تحقیق 1

مقدمه 2

بیان مسأله 3

اهمیت و ضرورت تحقیق 5

اهمیت و ضرورت نظری 5

اهمیت و ضرورت کاربردی 6

اهداف تحقیق 6

هدف کلی 6

اهداف جزئی: 6

سوالات تحقیق 6

تعریف مفاهیم و اصطلاحات تحقیق 6

علّامه اقبال لاهوری 6

تعلیم و تربیت 8

مبانی تعلیم و تربیت 9

اهداف تربیتی 9

روش تربیت 10

فلسفه 10

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه 12

زندگی نامه اقبال 13

فعالیت های سیاسی و اجتماعی اقبال 14

آثار اقبال 15

اقبال، به عنوان مصلحی اجتماعی در جهان اسلام 19

نگاهی اجمالی به اندیشه های انتقادی و فلسفی اقبال 20

اتّحاد مسلمانان و پرهیز از تفرقه افکنی 20

بازگشت به خویشتن 21

طرح فلسفه و اندیشه ای مستقل 21

دانلود پایان نامه

 

تأکید بر اهمّیت مفهوم خودی 22

امید به بیداری ملل اسلامی با تکیه بر اندیشه های مبتنی بر منابع اسلامی 23

ویژگی های اشعار اقبال 24

مقام اقبال نزد اندیشمندان ایران اسلامی 26

مقام اقبال نزد آیت الله خامنه ای 26

مقام اقبال نزد عبدالحسین زرّین کوب 27

مقام اقبال در نظر دکتر شریعتی 28

نسبت دین و سیاست در اندیشه اقبال 29

معنای واژه «تربیت» 30

تربیت پذیری انسان 30

تعلیم و تربیت در طول تاریخ 31

اهمّیت تعلیم و تربیت، و لزوم توجّه به تربیت حقیقی 33

مبانی تعلیم و تربیت 34

اهداف تربیتی 35

روش های تربیتی 35

اقبال و تعلیم و تربیت 36

پیشینه تحقیق 36

پیشینه داخلی 37

پیشینۀ خارجی 38

جمع بندی و چهارچوب مفهومی تحقیق 38

چارچوب مفهومی تحقیق: 39

فصل سوم: روش تحقیق 40

روش شناسی تحقیق 41

جامعه آماری 41

نمونه تحقیق 41

ابزارهای تحقیق 42

شیوۀ انجام تحقیق 42

شیوۀ تحلیل داده ها 42

این مطلب را هم بخوانید :

فصل چهارم:یافته های تحقیق 43

سؤال اوّل: مبانی تربیت از دیدگاه اقبال لاهوری چیست؟ 44

(مبانی)انسان شناسی از منظر اقبال لاهوری 46

ساختار انسان 46

ویژگی های انسان 46

اشرف مخلوقات (ارزشمندی انسان) 46

تفکّر و تعقّل 48

مختار ومسئول بودن(اختیار و مسئولیت داشتن) 50

همّت و تلاش گری 51

عشق و عاشقی 52

جاودانگی پس از مرگ موقّت 53

مبانی هستی شناختی 54

تقسیم وجود به واجب و ممکن 54

زمان مندی عالم مادّه 55

دنیا مزرعه ای برای عالم آخرت 56

انسان ها از نظر وجودی ذومراتب اند 57

مبانی معرفت شناختی 60

امکان شناخت امور نامحسوس( معتبر بودن شناخت مابعدالطبیعی) 60

تقسیم علوم به حصولی و حضوری 60

تقدم ارزشی علم حضوری بر علم حصولی 61

شناخت یقینی از علم حضوری به دست می آید 62

سوال دوم) اهداف تربیتی مدّ نظر اقبال لاهوری کدام اند؟ 63

الف: قیاس اقترانی حملی 64

ب: قیاس اقترانی شرطی 65

اهداف غایی 65

رسیدن به مقام نیابت الهی (خلیفه الله) 65

نائل شدن به مقام خود بسندگی(رهبری حیات درونی و بیرونی) 67

دستیابی به مقام خودی 68

نائل شدن به مقام خداشناسی 69

نائل شدن به مقام مرد حق(مقام انسان حقّانی) 71

اهداف واسطی 72

اطاعت و بندگی خداوند 72

ضبط نفس(کنترل تمایلات) 72

الف: پرهیز از قدرت طلبی و غرور 73

ب: پرهیز از تمایلات شهوانی 73

ج:پرهیز از دنیاپرستی 75

آزادی و آزادگی 76

بازگشتن به خویشتن (به عنوان مرحله ای از خودشناسی) 77

دست یابی به استقلال فکری (بعد از تعلیم و تربیت حقیقی) 78

سوال سوم: روش های  تربیتی مطلوب از دیدگاه اقبال چه روش هایی هستند؟ 79

روش های تربیت دینی (تربیت در ساحت دین اسلام) 79

روش های تربیت دینی از دیدگاه اقبال لاهوری 80

روش امر به معروف و نهی از منکر 80

روش نصیحت 81

روش مشاهدۀ آثار الهی (روش حسّی) 83

روش تفکّر و تعقّل (عقل ورزی) 84

روش خودبسندگی در پرتو عشق به خداوند 85

روش مدح نیکوکاران (ستایش اعمال نیک) 88

روش عمل به گفتار 90

روش خِطابه 91

روش معرّفی الگو(الگوسازی و الگو پذیری) 92

روش تعامل با افراد جامعه (برای رسیدن به جامعۀ مطلوب) 94

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 95

بررسی نتایج سوال اول: مبانی تربیت از دیدگاه اقبال لاهوری چیست؟ 96

مبانی هستی شناختی اقبال عبارت اند از: 97

در بحث از مبانیِ معرفت شناختی اقبال نیز مبانی زیر استنباط شدند: 98

بررسی نتایج سوال دوم: اهداف تربیت مدّ نظر اقبال لاهوری کدام اند؟ 99

اهداف واسطی 100

بررسی نتایج سوال سوم: روش های تربیتی مطلوب از دیدگاه اقبال چه روشی است؟ 100

نتایج گام به گام و مرحله به مرحله اندیشه های تربیتی اقبال 102

پیشنهادات 109

محدودیت های پژوهش 109

فهرست منابع 110

فصل اول

کلّیات تحقیق

 

مقدمه

انسان اشرف موجودات هستی و والاترین نشانۀ حکمت و قدرت خداوند متعال است که توانایی دست یابی به مقامات عالی را داراست، زیرا دارای حقیقتی روحانی و ملکوتی است. آدمی به دلیل صفت مختار بودنش می تواند به درجات مختلفی از مقامات برسد؛ امّا باید توجّه داشت که دست یابی انسان به مقامات عالیه ای که هدفِ آفرینشِ وی نیز بوده است، تنها با تربیت صحیح است که می تواند به دست آید. تعلیم و تربیت در هر جامعه ای از ضروری ترین امور است. به همین دلیل است که در طول تاریخ، پادشاهان و حکومت های مختلف، اهمیت ویژه ای به آن می دادند و بودجۀ عظیمی را برای بخش آموزشی اعم از نظامی و علمی اختصاص می دادند. با گذشت زمان اهمیت تعلیم و تربیت، بیش از پیش برای افراد جامعه و مسئولان امر مشخص گردید، زیرا آنان به اهمیت تربیت نسل جوان و نوجوان بر طبق سیاست های کشور، حزب حاکم و دین رایج پی بردند. آموزشی که در طول قرن ها به تحصیلات آکادمیک و مدرسه ای تبدیل شده است. اما هر تعلیم و تربیتی آدمی را به سرمنزل مقصود نمی رساند. تعلیم و تربیت و آموزشی باید به کار گرفته شود که آدمی با استفاده از آن بتواند حقیقت وجود خویش را به درستی  و به شکل یقینی و شهودی بیابد، و در راستای شناخت حقیقی ای که به دست می آورد، به شناخت خداوند متعال، به عنوان قادر مطلق دست یابد. با استفاده و کمکِ همین مبانی، اهداف، و روش های تربیتی صحیح و مناسب است که می توان ارزش های واقعی را اثبات نمود و تقویت کرد، و ضد ارزش ها را که سبب انحراف و بحران های عظیم در زندگی بشر شده است، تضعیف و یا از بین برد. لذا به دلیل اهمّیت موضوع، ما نیز در این تحقیق سعی کردیم، با توجه به اندیشه های والای اقبال لاهوری در مورد مسائل انسانی، علی الخصوص مسائل تربیتی، به تحلیل و بررسی مبانی، اهداف و روش های تربیتی وی بپردازیم، و گامی هر چند کوچک را در شناساندنِ دیدگاه های تربیتی این اندیشمند بزرگ جهان اسلام برداریم.

 بیان مسأله

تاریخ تربیت در میان انسان ها به آغازحیات آنها برمی گردد. انسان از همان زمان که به قابلیت تربیت پذیری خود پی برد، امکانات لازم را برای آن فراهم ساخت. در طول تاریخ، اندیشمندان بسیاری در مورد تعلیم و تربیت به اظهار نظر پرداخته اند، که از متقدّمان و مشهورترین آنها می توان،افلاطون و ارسطو را نام برد. افلاطون در کتب خود، علی الخصوص کتاب جمهوری، به طور مفصّل در مورد موضوع تربیت، مراحل تربیت، خصوصیات مربی و متربی و چگونگی پرورش افرادی شایسته برای رده های گوناگون مناصب حکومتی؛ اعم از کارگری، لشگری و فرمان روایی توضیح داده است. در این دوران ابتدا آموزش و تربیت مفهوم خاص و محدودی داشت، ولی با تحوّل علمی در اروپای معاصر و گسترش علوم تجربی و تغذیۀ تعلیم و تربیت از آبشخور تجربیات بشری همچون روان شناسی، جامعه شناسی و فلسفه؛ تعلیم و تربیت[1] به عنوان یک ضرورت بشری و همگانی چهرۀ نوینی به خود گرفت و مورد توجّه واقع شد؛ به یافته های جدید دست یافت و تعلیم و تربیت از روش ها، اهداف، سازمان و برنامه های علمی ویژه ای برخوردار شد. امروزه تعلیم و تربیت علمی فراگیر، یک ضرورت غیرقابل تردید و عامل اساسی توسعۀ همه جانبه و رشد فردی و اجتماعی است.

واژۀ تربیت برخلاف واژۀ اخلاق[2] که هم شامل رفتار شایست و هم رفتار ناشایست می شد؛ بار ارزشی و مثبتی دارد و برخلاف واژۀ اخلاق که فقط برای انسان به کار می رفت، برای همۀ موجودات قابل پرورش مورد استفاده قرار می گیرد. نظر به این که در گذشته متصدّیان مبحث تعلیم و تربیت، فلاسفه بودند و آنان تربیت را نوعی تغییر و تحوّل می دانستند، تعریفی که از تربیت ارائه کردند منطبق بر تعریف حرکت بود. به نظر آنها تربیت، پرورش استعدادها و به فعلیت رساندن بالقوّه گی های انسان بود، که این تعریف مورد قبول متفکّرین مسلمان نیز قرار داشت”(نصراصفهانی،26:1379). برای موفّقیت در امر تربیت باید به تمامی جوانب کار توجّه کرد؛ زیرا تنها و تنها تربیتی موفّق خواهد بود که در آن به کلّیه ارکان تعلیم و تربیت توجّه شود. ارکان تعلیم و تربیت شامل مبانی تعلیم و تربیت، اهداف تعلیم و تربیت، مربّی و متربّی است، که برای تربیت صحیح و مناسب باید به تمامی این ارکان توجّه کافی کرد. باید به این نکته توجّه داشت که “تعلیم و تربیت، جمع کردن چند عدد شاخه و چوب و آن را درخت پنداشتن نیست. بدون تعارف باید بتوانیم در تعلیم و تربیت به اندازه ای پیشرفت کنیم که فرد تربیت شده برای بارور کردن شخصیت خود، احتیاجی به وصله زدن و چسباندن مواد بی جان و نمودهای تقلیدی به درخت شخصیت خویش احساس نکند. تعلیم و تربیت، دقّت کامل در هسته و شناختن و کاشتن آن در مزرعۀ پر از درخت ها و گل های بی نهایت متنوّع اجتماعی است تا نه تنها در میان آن کشتگاه، درختی بارور شود، بلکه امکان سرسبز نگه داشتن آن کِشتگاه هم در او به وجود بیاید”(جعفری تبریزی، 1390: 18-17).

برای تعلیم و تربیت روش های مختلفی ارائه شده است که اجرای هر روشی دارای ویژگی های خاص خود است. که روش هایی همچون روش تربیت دینی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی، فلسفی، سیاسی و اقتصادی را می توان به عنوان نمونه نام برد.

می توان مهم ترین هدف از اهداف تربیت را، «خودبسنده» بارآوردن فرد برای رویارویی با مسائل زندگانی دانست. و اهداف مهم دیگری که اگر با روشی درست برای فرد بازگو، و در وی نهادینه شود، می تواند، هم برای جوان و هم اجتماعی که در آن زندگی می کند بسیار سودمند باشد. چنین افرادی (افراد خودبسنده)  در زندگانی خود به عنوان افرادی ارزش مدار، آگاه، موثّر و آگاه به زمانه و جایگاه خود، می توانند به عنوان الگو، برای دیگر افراد نیز مطرح شوند. الگوهایی که می توانند به عنوان الگوهایی حقیقی در برابر الگوهای ساختگی و ناراست دنیامداران معرّفی و عرضه شوند. البتّه مفهوم خودبسندگی بر اساس مکاتب بشری گوناگون، می تواند متفاوت باشد.

تاریخ همواره عرصۀ ظهور متفکّرانی بوده که با اندیشه و دیدگاه های خود تحوّلات و اصلاحات بسیاری را در زمان خود یا پس از خود به وجود آورده، و با ارائۀ اندیشه هایی نو، بر پیش برد و غنای فرهنگ بشری افزودند، یکی از این متفکّران که به راستی سزاست در افکار و اندیشه هایش تأمّل و دقّت بیشتری شود؛ علّامه محمّد اقبال لاهوری است. وی از جمله متفکّرانی است که در زمینۀ احیاء و بازسازی چهره و آموزه های اسلام در تمامی زمینه ها و موضوعات تأکید دارد و معتقد است؛ اسلام می تواند پاسخ گوی نیازها و پرسش های روزافزون بشر باشد. با چنین نگرشی است که وی با تألیفات بسیار و در عین حال به همراه تحلیل های موشکافانه سعی در شناساندن آموزه های دین مبین اسلام به جهانیان، و بیدارکردن انسان ها و مسلمانان دارد. از موضوعاتی که اقبال در آن به تحقیق و تحلیل پرداخته؛ موضوع تعلیم و تربیت و منش زندگانی است.

در زمینۀ پرداختن به موضوع تحلیل و بررسی آراء تربیتی اقبال لاهوری، باید اشاره کرد که گرچه پژوهش هایی در مورد آراء اقبال لاهوری انجام گرفته است ولی بیشتر کارها در زمینۀ تحلیل و بررسی اشعار و سبک ادبی و یا افکار فلسفی این اندیشمند بوده است و کمتر به آراء این متفکّر بزرگ در زمینۀ تعلیم و تربیت توجّه شده است. به عنوان مثال می توان به پژوهش هایی با موضوعاتی نظیر “خودی و انسان آرمانی در شعر اقبال لاهوری” و ” بررسی دلایل انحطاط فکر اسلامی و راه های احیای آن در اندیشه های استاد مطهری و اقبال لاهوری ” اشاره کرد. همان طور که ذکر شد؛ موضوعاتی که در مورد اقبال لاهوری کار شده است، بیشتر در مورد تحلیل اشعار و طرح فلسفی اوست و کمتر در مورد آراء تربیتی او بحثی شده است. در مواردی هم اگر بحثی از تعلیم و تربیت و آراء اقبال شده، تنها اشاره ای بدان شده و مستقلّاً بدان توجّه نشده است. شاید با تحقیقاتی از این نوع، بتوان زوایای دیگری از اندیشۀ این متفکّر مسلمان را به افرادی که تشنۀ چنین آموزه هایی هستند، معرفی کرد. معرفی اندیشه های اقبال لاهوری از آن جهت اهمیت دارد که این فیلسوف و شاعر بزرگ مسلمان، اندیشه های نابی را در مورد مسائل گوناگون، علی الخصوص مسائل تربیتی بیان کرده است؛ ولی آراء تربیتی این اندیشمند فقید، در لابلای اشعار اصلاح طلبانه و بیدارکننده وی گم شده، و کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. در حالی که با توجّه به مفهوم خودی و تربیت دینی ای که از آموزه های علمی نیز بی بهره نیست، که مفهوم کلیدی و محوری اندیشۀ اقبال است، می توان نسلی را تربیت کرد که با کاربست این آموزه ها، به سعادت و خیر دنیا و آخرت دست یابند. وی هیچ گاه در اندیشه ورزی، اسیر تعصّب و دگماتیسم نشد؛ تا جایی که دکتر شریعتی در مورد او می گوید:(وی از آن مرتجعان و کهنه پرستانی نیست که بدون اینکه بشناسد با هر چه نواست، و با تمدّن جدید و با غرب، بدون جهت و سبب دشمنی ورزند. او از طرفی علم را استخدام می کند و از طرف دیگر عدم کفایت و نقصان علم را برای تکافوی همۀ نیازهای معنوی و همۀ مقتضیات تکامل بشری احساس می کند و برای تکمیلش راه حل دارد(شریعتی، 1384: 49).  اقبال چه در اشعار و چه در کتاب های دیگر خود نگران خواب آلودگی، عقب ماندگی و غفلتی است که مشرق زمین، خصوصاً ملل اسلامی به آن دچار شده اند. این دغدغۀ اقبال در اشعارش پیداست، اشعاری تحت عنوان” پس چه باید کرد ای اقدام شرق؟ ” و ”  از خواب گران خیز “. علّامه در اندیشه هایش نه تنها به علل عقب ماندگی مسلمانان اشاره می کند، و آنها را به بیداری و تلاش مستمر برای پیشرفت و ترقّی فرا می خواند؛ در عین حال راه حل هایی را برای برون رفت از وضعیت موجود ارائه می دهد. با توجّه به آن چه که بیان شد ما در این پژوهش برآنیم تا آراء تربیتی اقبال لاهوری را بهتر معرفی کنیم و مشخص کنیم که مبانی، اهداف و روش تربیتی مورد نظر وی کدام اند؟

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهمیت و ضرورت نظری

الف: بسط و گسترش دامنۀ نظری مربوط به موضوع آراء تربیتی اقبال لاهوری.

ب:  گسترش دادن شناخت نظری مسائل و چالش های مربوط به حوزه های تربیتی و سعی در شناساندن بهترین راهکار در این مسائل.

اهمیت و ضرورت کاربردی

الف: کمک به مدیران و برنامه ریزان در برنامه ریزی های آموزشی و تربیتی، تا با این اندیشه های نو آشنا شوند، و در صورت لزوم آنها را به کار گیرند.

ب: یاری به اندیشمندان، معلّمان و مربّیان برای آشنایی بیشتر با تربیت مورد نظر اقبال لاهوری؛ و مقایسۀ آن با دیگر روش های تربیتی.

اهداف تحقیق

هدف کلی

بررسی آراء تربیتی اقبال لاهوری با مطالعه آثار وی(اعم از آثار منثور و منظوم)

اهداف جزئی:

– تحلیل مبانی تربیتی در اندیشه و اشعار اقبال لاهوری

–  تعیین اهداف تربیتی از دیدگاه اقبال لاهوری

– بررسی و تعیین روش های تربیتی مطلوب و مورد نظر علّامه اقبال لاهوری

سوالات تحقیق

  1. مبانی تربیت از دیدگاه اقبال لاهوری چیست؟
  2. اهداف تربیتی مدنظر اقبال لاهوری کدام اند؟
  3. روش های تربیتی مطلوب از دیدگاه اقبال چه روش هایی هستند؟

تعریف مفاهیم و اصطلاحات تحقیق

علّامه اقبال لاهوری

        علّامه اقبال لاهوری در سال 1294 هجری قمری، مطابق با هجدهم آبان سال 1256 هجری شمسی، و 1877 میلادی در شهر سیالکوت پنجاب دیده به عالم فانی گشود، و در سال 1318 شمسی مطابق با سال 1938 میلادی از آن چشم فرو بست. اقبال در شصت و سه سال حیات جسمانی خود، یکی از چهره های درخشانِ تاریخِ مشرق زمین و دنیای اسلام گردید. زندگی اقبال سرشار از شور و حرارتی بود که هم در ساحتِ نظر و هم در عرصه ی عمل به ظهور رسید. اقبال تحصیلات مقدّماتی خود را به رسم زمانه، در مدارس علوم دینی فرا گرفت و سپس به مدرسه ی ابتدایی وارد شد. او از همان دوران نوجوانی به خواندن اشعار شاعران، میل و رغبتی فراوان داشت. وی پس از پایان دوران ابتدایی به کالجِ اسکاچ مشن وارد شد، و این دوره را در سال 1895 میلادی با رتبه ی عالی به پایان رسانید، و پس از اخذ کمک هزینه ی تحصیلی برای گذراندن امتحان دانشگاهی رهسپار لاهور گردید. اقبال در رشته ی فلسفه شروع به ادامه ی تحصیل کرد و در همان شهر در محافل ادبی حاضر می شد و اشعاری به زبان اردو می خواند. آشنایی اقبال با پرفسور سِر توماس آرنولد، اُستاد فلسفه در دانشگاه علیگر یکی از نقاط عطف در زندگی اش به شمار می رود. او با راهنمایی و هدایت این استاد فلسفه در سال 1897 به دریافت درجه ی فوق لیسانس در رشته ی فلسفه نائل آمد، و بنا به توصیه ی استاد خود به سال 1905 میلادی برای تکمیل تحصیلات عالی به اروپا رفت و در دانشگاه کمبریج انگلستان در رشته ی فلسفه به ادامه ی تحصیل پرداخت. وی در کنار تحصیل فلسفه به فراگیری علم حقوق روی آورد و توانست در آزمون وکالت شهر لندن نیز سربلند شود. ورود اقبال به عالم علم حقوق او را با افق های جدیدی آشنا نمود، که نتیجه ی آن ورود در حوزه های سیاسی و اجتماعی بود.

اقبال پس از دریافت در جه ی استادی فلسفه ی اخلاق از دانشگاه کمبریج، به دانشگاه مونیخ در آلمان رفت و رساله ای با عنوان (سیر فلسفه در ایران) نگاشت، و آن را در انگلستان به سال 1908 منتشر نمود که موجب شهرت وی در سراسر محافل علمی و فلسفی اروپا گردید. وی در همان سال پس از دریافت رتبه ی استادی از دو دانشگاه معتبر اروپایی، به وطن بازگشت و علاوه بر تدریس فلسفه در دانشگاه لاهور، در خدمت قضا درآمد و به کار وکالت پرداخت. وکالت برای اقبال مناسب ترین شغلی بود که او را در مقام اندیشمندی آزاده، از قید و بند و تنگناهای مشاغل دولتی رها می ساخت. در سال 1933 در ایتالیا با موسولینی دیدار کرد و او را به پرهیز از خوی استکباری و گرایش به تمدّن مشرق زمین دعوت کرد. و باز در همان سال  نادر شاه، پادشاه افغانستان، او را برای مشاوره در مورد تجدید سازمان دانشگاه کابل دعوت نمود و از دانشگاه پنجاب نیز مفتخر به دریافت درجه ی دکترای افتخاری گردید. آثار علمی و ادبی اقبال را می توان در دو سطحِ منثور و منظوم برشمرد.

آثار منثور وی عبارتند از:

علم اقتصاد(1903)، سیر فلسفه در ایران(1908)، تاریخ هند(1914)، احیای فکر دینی در اسلام(1930)، یادداشت های پراکنده(1961)، اقبال نامه(چاپ لاهور)، شاد و اقبال(1942)، نامه های اقبال به نام عطیه بیگم(چاپ دهلی)، نامه های اقبال به محمّد علی جناح، مکاتیب اقبال(1954)، ملفوظات اقبال(1956).

آثار منظوم را نیز بدین گونه آورده اند:

اسرار خودی(به زبان فارسی- 1914)، رموز بی خودی(به زبان فارسی- 1918)، پیام مشرق(به فارسی-1922)، بانگ درا(به اُردو- 1924)، زبور عجم(به فارسی- 1927)، جاویدنامه(به فارسی- 1932)، مسافر(به فارسی- 1934)، بال جبرئیل(به اُردو- 1935)، پس چه باید کرد ای اقوام شرق(به فارسی- 1936)، ضرب کلیم(به اردو- 1936)، ارمغان حجاز(به فارسی- 1938)(جبّاری،1387: 17-13).

تعلیم و تربیت

تعلیم: تعلیم واژه ای است عربی از مادّه عَلَمَ که به معنای آموزش و یاددادن است؛ چنان که تعلّم نیز به معنای یادگرفتن است. در معنای این واژه مفهوم تکرار کردن و تدریجی بودن نیز نهفته است. متعلّق واژۀ تعلیم می تواند امور پسندیده یا ناپسند باشد. همچنین کاربرد این واژه منحصر به آموزش از راه های عادی نیست. این تعبیر دربارۀ آموزشِ چیزی به حیوانات نیز به کار رفته است(مصباح یزدی، 1390 :25).

تربیت: تربیت- که معادل فارسی آن را پرورش دانسته اند- از مشتقّات مادّۀ ربو است که به معنای برآمدگی و زیادی است؛ چنان که به بهرۀ پول نیز ربا می گویند. همین معنای اصلی در مصدر باب افعال بی هیچ تغییری به جا مانده است؛ چرا که اِرباء به معنای زیاد کردن است. از سوی دیگر، از سخنان لغت شناسان و از بررسی کاربرد واژۀ تربیت و مشتقّات آن در قرآن کریم و روایات چنین بر می آید که مادّۀ یادشده آن گاه که به باب تفعیل می رود، هر نوع زیادکردنی را در بر نمی گیرد؛ بلکه غالباً به معنای رسیدگی به امور موجود زندۀ دیگر- اعم از گیاه، حیوان و انسان- برای دست یابی او به رشد و نمو ظاهری است. به هر حال، امروزه مقصود بسیاری از اندیشمندان مسلمان از واژۀ تربیت، آن گاه که آن را در برابر تعلیم قرار می دهند و دربارۀ انسان به کار می گیرند، پرورش روحی و معنوی است. با این حال، استفاده از تعابیری مانند تربیت بدنی نیز رواج فراوانی دارد. در اینجا چند نکته درخور توجه اند:

  • چنان که اشاره شد واژۀ تربیت دربارۀ پرورش گیاه، حیوان و انسان به کار می رود؛ امّا کار یک صنعتگر در شکل نو بخشیدن به یک مادّۀ بی جان را تربیت نمی گویند. این بدان دلیل است که پرورش مستلزم فعلیت بخشیدن به استعدادهای نهفته و شکوفاسازی آنهاست، در حالی که موجودات بی جان- دست کم بر اساس فهم عرفی و همگانی ما- چنین استعدادی ندارند.
  • در پرورش روحی و معنوی انسان، کار مربّی عموماً فراهم کردن زمینه هاست. بی تردید عوامل دیگری نیز در جهت دهی به افعال آدمی موثّرند و در نهایت، اراده و اختیار انسان است که کاری خاص را تحقّق می بخشد و مولّفه های علّت تامّه را کامل می سازد(همان، 27-25).

تعلیم و تربیت غالباً با هم استفاده می شوند، به طوری که گویا یک معنا دارند؛ در حالی که هر یک از آنها دارای مفهومی غیر از مفهوم دیگری است. تعلیم عبارت است از انتقال علوم و فنون و به طور کلّی دانسته ها به فراگیر و متعلّم. تربیت عبارت است از انتخاب رفتار و گفتار مناسب، ایجاد شرایط و عوامل لازم و کمک به شخص مورد تربیت تا بتواند استعدادهای نهفته اش را در تمام ابعاد وجود، و به طور هماهنگ پرورش داده شکوفا سازد و به سوی هدف و کمال مطلوب تدریجاً حرکت کند(امینی،14:1373).

مبانی تعلیم و تربیت

عموماً آن دسته از گزاره های خبری (توصیفی) را مبنا می نامیم که در علوم دیگری که به گونه ای بر تعلیم و تربیت اسلامی تقدّم منطقی دارند اثبات می شوند و در بررسی مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، اعم از تعیین اهداف، اُصول، ساحت ها، مراحل، عوامل، موانع و روش های تعلیم و تربیت اسلامی مورد استفاده قرار گیرند. امّا این به آن معنا نیست که مبانی مزبور به مسائل تعلیم و تربیت اختصاص دارند و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ب.ظ ]




2-2-1-1. تعریف آموزش عالی.. 13

2-2-1-2. رسالت آموزش عالی .. 15

2-2-2. دوره­های تحصیلی .. 16

2-2-3.  برنامه­ریزی، برنامه ریزی آموزشی و برنامه­ریزی درسی   16

2-2-4. برنامه­ی درسی.. 18

2-2-5. شایستگی کانونی   .. 20

2-2-5 -1. مفهوم شناسی شایستگی .. 20

2-2-5-2. تاریخچه­ی آموزش مبتنی برشایستگی.. 25

2-2-5-3. انواع شایستگی­ها.. 28

2-2-5-4. آموزش مبتنی بر شایستگی.. 32

2-2-5-5. سطوح شایستگی­ها در تدوین برنامه­ی درسی مبتنی بر شایستگی    36

2-2-5-6. شایستگی­های مورد تأکید در برنامه­های درسی آموزش عالی   38

2-2-5-7. اهمیت شایستگی­های کانونی .. 39

2-2-6. اهمیت و جایگاه آموزش در رشته­ی علم اطلاعات و دانش­شناسی    40

2-3. پیشینه پژوهش در خارج و ایران.. 47

2-3-1. پیشینه­ی پژوهش­های شایستگی­های مورد نیاز کتابداران در خارج    48

2-3-2. پیشینه‌ی پژوهش وضعیت آموزش شایستگی­های کانونی تخصصی کتابداران در خارج.. 54

2-3-3. پیشینه‌­ی پژوهش­های شایستگی­های مورد نیاز کتابداران در ایران   58

2-3-4. پیشینه‌­ی پژوهش وضعیت آموزش شایستگی­های کانونی تخصصی کتابداران در ایران.. 66

2-3-5. جمع‌بندی پیشینه‌ها.. 72

فصل سوم: روش‌شناسی پژوهشD:\Users\fareh\Desktop\پایان نامه.docx – _Toc379612829

3-1. مقدمه.. 75

3-2. نوع پژوهش.. 75

3-3. روش پژوهش.. 76

3-4. جامعه‌ی پژوهش.. 77

3-5. ابزار گردآوری داده­های پژوهش.. 78

پایان نامه

 

3-6. روایی پرسشنامه.. 79

3-7. پایایی پرسشنامه.. 81

3-8. روش­های آماری به کار رفته برای تجزیه و تحلیل داده­های پژوهش   84

3-9. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها.. 84

3-10. محدودیت‌های پژوهش.. 85

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌های پژوهش

4-1. مقدمه.. 87

4-2. بررسی توصیفی جامعه‌ی پژوهش.. 87

4-3. پاسخ به پرسش­های پژوهش.. 90

4-4. یافته­های جانبی پژوهش.. 118

فصل پنجم: نتیجه‌گیری

5-1. مقدمه.. 122

5-2. بحث و نتیجه گیری در پرسش­های پژوهش.. 123

5-4. پیشنهاد‌های پژوهش.. 142

5-5. پیشنهادهایی برای پژوهش‌های آتی.. 144

فهرست منابع.. 146

پیوست‌    161

چکیده: هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین الگوی شایستگی کانونی در سطح تخصصی و سنجش آن در میان دانشجویان علم اطلاعات و دانش­شناسی بوده که به روش پیمایشی، و سندی – تحلیلی انجام شده است. جامعه­ی آماری این پژوهش کلیه­ی دانشجویان علم اطلاعات و دانش­شناسی در ترم­های 7،6،5 و 8 دانشگاه­های تهران، شهید چمران، شیراز و فردوسی مشهد در سال 1392-1393 می­باشد. بعد از مرور گسترده متون، الگوی شایستگی کانونی تخصصی دانشجویان، در این پژوهش شامل 11 شایستگی می­باشد. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه­ای محقق ساخته بوده که روایی آن از طریق روایی صوری و همچنین از طریق محاسبه­ی ضریب همبستگی هر یک از عامل­ها با نمره­ی کل پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن به 4 روش آلفای کرونباخ (82/0)، تنصیف اسپیرمن براون (77/0)، تنصیف گاتمن (67/0) و بازآزمایی (82/0) محاسبه شده است. علت استفاده از 4 روش برای تأیید پایایی محقق ساخته بودن پرسشنامه­ی پژوهش می­باشد. در نهایت تجزیه و تحلیل داده­ها روی 143 پرسشنامه­ی برگشتی انجام شد. در این پژوهش برای تحلیل داده­ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و کمترین و بیشترین داده) و برای تعیین معنی داری تفاوت­ها از آمار استنباطی ( آزمون تی، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و چند راهه) استفاده شده است. یافته­های پژوهش حاکی از آن بود که در تمامی موارد دانشجویان نیم سال هشتم نسبت به دانشجویان نیم سال پنجم وضعیت بهتری دارند و اختلاف نین آن­ها معنی دار است. همچنین نتایج آزمون تی اهمیت این تفاوت را تأیید می­کند. بنابراین آموزش بر ارتقا سطح شایستگی­های کانونی تخصصی طی نیم سال­های مختلف تحصیلی اثر گذار بوده است. بررسی میانگین شایستگی­ها، در دانشجویان دانشگاه­های مورد پژوهش نشان می­دهد که دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در خدمات اطلاعاتی و الکترونیکی، کاربران و کاربردهای اطلاعات، فراهم آوری و مدیریت مجموعه، فناوری اطلاعات، سواد اطلاعاتی، نیازها و رفتارهای اطلاعاتی و ابعاد شناختی و نظری رشته­علم اطلاعات و دانش­شناسی از سایر دانشگاه­ها بهتر بوده­اند و میانگین دانشجویان دانشگاه شیراز در سازماندهی و بازیابی اطلاعات، اقتصاد اطلاعات، مدیریت دانش و علم­سنجی و اطلاع­سنجی از سه دانشگاه دیگر بیشتر است. نتایج حاصل از بررسی شایستگی­های کانونی تخصصی دانشگاه­های مختلف نشان می­دهد که از لحاظ حداقل یکی از خرده مقیاس­های شایستگی تخصصی تفاوت معنی داری وجود دارد اما بین سطح شایستگی­ کانونی تخصصی دانشجویان و معدلشان اختلاف معنی داری وجود ندارد. در نهایت طرح برنامه­­ی درسی بر اساس مدل مارپیچ مضاعف و با در نظر گرفتن شایستگی­ها در دو سطح عمومی و تخصصی، به عنوان مبنایی برای برنامه درسی در دوره­ی کارشناسی علم اطلاعات و دانش­شناسی پیشنهاد شده است.

1-1. مقدمه

دوران حاضر برای کسانی که با خدمات علم اطلاعات و دانش­شناسی درگیر هستند، دوران آرامی نیست. ما کتابداران در این زمان که تغییرات اجتماعی بر استفاده­کنندگان و سازمان­های ­مرتبط با علم اطلاعات و دانش­شناسی تأثیرگذار است و در حقیقت رشته­ی علم اطلاعات و دانش­شناسی­ را دگرگون می­کند، دچار هیجان و

این مطلب را هم بخوانید :

زیان شرکت‌های فعال حوزه IT از افزایش ۳۰ درصدی قیمت ارز دلهره هستیم. مجبوریم با خلاقیت، تطبیق­پذیری و انعطاف­پذیری مصممانه به این تغییرات واکنش نشان دهیم.

امروزه دیوارهای کتابخانه­ها و مراکز اطلاع­رسانی برداشته شده، مرزهای اطلاعاتی آن­ها از میان رفته و یا در حال کم رنگ شدن است. محیط اطلاعاتی به مدد فناوری­های نوین گسترش یافته و دسترسی بالقوه­ی انسان به اطلاعات فارغ از محدودیت­های مکانی و زمانی به راحتی امکان پذیر شده است. بنابراین کتابخانه­های کنونی باید محل تلاقی نیاز­های استفاده­کنندگان و انبوه اطلاعات پایگاه­ها باشند و کتابداران باید خود را برای رویارویی با حجم عظیمی از اطلاعات و طیف وسیعی از نیازها و خواسته­ها آماده  و با به خدمت گرفتن ابزار­های مناسب و بهبود سازوکارهای اطلاع­ یابی و اطلاع­رسانی، خود به رشد جوامع انسانی کمک کنند (جمالی، 1385، ص 4). برای رسیدن به این منظور و خدمات­رسانی باید نیروی انسانی شاغل در کتابخانه­ها از لحاظ کمی و کیفی پاسخگوی نیازهای مراجعان باشد و این در شرایط کنونی تنها زمانی به صورت مؤثر اتفاق می­افتد که نظام آموزشی، کتابدارانی متخصص و ماهر برای بهره­رسانی به جامعه­ی اطلاعات محور تربیت کند.

با توجه به شرایط جدید و با پذیرفتن این نکته که هنوز هم تولید دانش تخصصی از وظایف دانشگاه است، و به این دلیل که  کتابداران باید بتوانند در دنیای رقابتی امروز حضوری مستمر و حرفه­ای داشته باشند ضروری است که نظام آموزشی به آموزش مبتنی بر شایستگی[1] دانشجویان علم اطلاعات و دانش­شناسی اهتمام ورزد. یکی از ابعاد آموزش مبتنی بر شایستگی این­ است که کتابداران با داشتن شایستگی­های تخصصی[2] اثر بخش، قادر باشند تا نقش حرفه­ای خود را در جامعه و هم­چنین سازمان­های خود بهتر ایفا نمایند.

با نگاهی به ادبیات رایج در توسعه منابع انسانی اصطلاح مدل یا الگوی شایستگی  برای مشاغل و حرف مختلف به کرات دیده می­شود. برای مثال، الگوی شایستگی مدیران، الگوی شایستگی پزشکان، الگوی شایستگی مهندسان و در نهایت الگوی شایستگی کتابداران.

ارزیابی مبتنی بر شایستگی­ها برای انتخاب، انتصاب و ارتقا منابع انسانی و همچنین توسعه و برنامه­ریزی آموزشی نتایج قابل ملاحظه­ای دارد و از آن­جا که نقطه­ی آغاز ارزیابی، شایستگی است؛ دقت و جامعیت در تعریف شایستگی­ها و طراحی مدل شایستگی از مهم­ترین عوامل اعتبار ارزیابی می­باشد.  بنابراین برای کسب اعتبار در الگوی شایستگی مورد نظر برای کتابداران، پژوهش حاضر سعی دارد که از نظریه کوانتومی اطلاعات [3]که نظریه­ای بر گرفته از نظریه فیزیک کوانتوم است برای تدوین الگوی شایستگی­های تخصصی مورد نیاز کارشناسان علم اطلاعات و دانش­شناسی استفاده و در نهایت، الگوی تدوین شده در جامعه مورد نظر سنجش شود.

یکی از اصول فیزیک کوانتوم، اصل دوگانگی موجی/ ذره­ای است که با استفاده از آن می­توان چنین برداشتی را برای ذرات اطلاعاتی ارائه نمود. اطلاعات همانند موج/ ذره پدیده­ای دو نقشی است که هم دارای نقش موجی (اطلاعات بالقوه) و هم نقش ذره­ای (اطلاعات بالفعل یا فعال) است. که این اطلاعات هرگاه مورد مشاهده، خواندن و یا اندازه­گیری قرار نگیرد حالت موج گونه دارد که نه قابل اندازه­گیری است نه دریافت. هنگامی که اقدام به سنجش، خواندن یا مشاهده­ی آن کنیم به حالت ایستا و قابل شناخت و دریافت در می­آید (حری، 1385، ص 116).

 

1-2. بیان مسئله

کتابخانه­ها و مراکز اطلاع­رسانی که جلوه­گاه عملکرد نیروی انسانی رشته­­ی علم اطلاعات و دانش­شناسی است با نیروی انسانی شایسته قوام می­یابد و فقدان چنین نیرویی به فروکاهی چنین جلوه­گاهی می­انجامد. منابع و متون خفته را نیروی انسانی، پویایی و حیات می­بخشد و کتابخانه را به کانون برخورد با تعامل اندیشه­های خاموش و به ظاهر منفعل تبدیل می­کند محل تربیت و پرورش چنین نیروهایی مراکز آموزشی ذی­ربط است (حری، 1388، ص 5).

همه فلسفه­های آموزش عالی [4]اتفاق نظر دارند که دانشگاه­ها در کنار دروسی که به دانشجو ارائه می­کنند و با برگزاری آزمون­های متعدد و ارائه نمرات، او را تحصیل کرده محسوب می­کنند و این هرگز کفایت نیاز جامعه و حتی بنگاه­های صنعتی تجاری را نمی­کند (آراسته، 1383، ص 91). به نظر می­رسد که این موضوع در آموزش علم اطلاعات و دانش­شناسی نیز به عنوان یک مسأله مورد توجه بوده است به گونه که کوچک و سمیرمی زاده (1383، ص 201) معتقدند که میان انتظارات جامعه و سازمان­ها از کتابداران و توانایی­های عملی آن­ها در انجام وظایف یک متخصص اطلاع­رسانی فاصله قابل توجهی ایجاد شده است.

آموزش رسمی علم اطلاعات و دانش­شناسی از آغاز شکل­گیری آن در ایران از سال 1345 ه.ش تاکنون با فراز و نشیب­های فراوانی روبرو بوده است. ایستایی برنامه­­ی درسی رشته­ی علم اطلاعات و دانش­شناسی، هم­خوان نبودن شیوه­های کنونی بامحیط کار، نبودن رابطه­­ی علمی سازمان یافته بین گروه­های آموزشی از یک طرف و با بازار کار از طرف دیگر، تخصصی نبودن و رویکرد سنتی و غیر روزآمد برنامه­ی درسی از جمله مشکلات نظام آموزشی رشته علم اطلاعات و دانش­شناسی است که حاصل آن، فارغ التحصیلان بی­انگیزه، بی­مهارت و فاقد نوآوری در حرفه می­باشد (بیگدلی و آبام، 1382، ص 60)

همه مشکلات فوق و البته میل به توسعه علمی و ورود به عرصه­های جدید علم و دانش از یک سو و هماهنگی با تحولات فناوری از سوی دیگر، سبب شده که در چند دهه اخیر تلاش­های بسیاری درباره آموزش علم اطلاعات و دانش­شناسی و ضرورت بازنگری و هماهنگ­سازی محتوای رشته با نیاز­های در حال تغییر جامعه­ی اطلاعاتی در کشور انجام گیرد، و هریک از پژوهشگران از زوایای گوناگونی به اظهار نظر درباره تغییر نام و محتوای رشته و لزوم حذف یا افزودن برخی از درس­ها به برنامه­ی آموزشی پرداخته­اند (فتاحی، 1379؛ حیدری، 1389، 1390؛ غیوری، 1388).

پیشنهاد­های ارائه شده، نشان­ دهنده­ی لزوم نگاهی جدید به آموزش و محتوای آموزشی رشته­ی علم اطلاعات و دانش­شناسی است و همان­طور که فرج­پهلو (1390، ص 32) اشاره می­کند قضاوت در مورد چشم­انداز آینده­ی رشته­ی علم اطلاعات و دانش­شناسی بدون شناخت عناصر آن و عوامل مؤثر بر آن امکان پذیر نیست. البته خلاء­های موجود در برنامه درسی حوزه­ی علم اطلاعات و دانش­شناسی به ارائه­ی راه­کارهایی برای بخش­های مغفول مانده در این برنامه ارائه می­دهد، امّا مبتنی بر اصول بنیادین و چارچوب نظام­مند و پویا نیستند.

آنچه به عنوان مسئله اساسی این پژوهش مطرح است، نبود چارچوب جامعی از معیارها و شاخص­های مورد نیاز برای ارزیابی دانش­آموختگان رشته علم اطلاعات و دانش­شناسی است. اما برای حصول به چنین چارچوبی همان­طور که فتاحی (1379) نیز بر این باور است، مهم­ترین اقدامی که باید پیش از هر نوع برنامه­ریزی و تصمیم­گیری در مورد نظام آموزشی صورت گیرد، روشن ساختن زیر بنای نظری و فلسفی آموزش، تدوین اصول و چارچوب فعالیت­های آموزشی بر اساس همین زیر بنای نظری است. از این رو، برنامه­ریزی­های کلان و خرد آموزشی هم باید بر مبنای اصول نظری انجام گیرد. به طور کلی، هدف از استوار ساختن آموزش بر پایه یک زیر بنای نظری معتبر آن است که نظام آموزشی مدرسان و دانش­آموختگان را قادر می­سازد تا در واکنش به مسائل محیط و جامعه بتوانند مناسب­ترین رویکردها و راه­حل­ها را ارائه دهند و در نهایت به پیشرفت معقولانه جامعه مدد رسانند. با توجه به همه­ی این مسائل و مشکلات، چگونه می­توان الگویی نظام­مند که بر مبنای اصول نظری باشد برای کتابداران طراحی کرد؟

نظریه شایستگی کانونی از جمله نظریه­های مطرح در زمینه آموزش و آینده نظام آموزشی است که با کمک آن می­توان مبانی و الگو­های نظری آموزشی را که متناسب با حوزه­های علم اطلاعات و دانش­شناسی است شناسایی و پیاده­سازی کرد (حیدری1390، ص 73).

الگوی شایستگی مفهوم نسبتاً جدیدی است که بسیاری از انتظارات مورد توجه صاحب­نظران را در خود جای می­دهد. در الگوی شایستگی، شایستگی به دو مقوله­ی عمومی وتخصصی تقسیم
می­شوند. شایستگی­های عمومی به صورت پایه­ای برای تمام افراد جامعه و به خصوص جامعه­ی اطلاعاتی و معرفتی لازم و ضروری است و شایستگی­های تخصصی مربوط به یک حوزه­ی تخصصی خاص می­باشد. شایستگی­های تخصصی مواردی است که از درون شرح شغل­های مرسوم سازمان­ها قابل استخراج و با دوره­های آموزشی قابل بهبود می­باشد. در تکمیل الگوی شایستگی کتابداران ناگزیر به شناسایی شایستگی­های تخصصی کتابداران می­باشیم زیرا شایستگی­های عمومی این الگو توسط گرایی تکمیل شده است (گرایی، 1390).

از آنجایی که برای شناسایی شایستگی­های کانونی تخصصی در هر رشته و حوزه­ی تخصصی شناخت ابعاد و چارچوب­های اصلی و فرعی شکل دهنده آن رشته الزامی است. بنابراین در رشته علم اطلاعات و دانش­شناسی نیز بدون شناخت عناصر رشته و عوامل مؤثر برآن امکان تدوین الگوی مورد نظر محقق نخواهد شد. لاجرم در این پژوهش به رشته علم اطلاعات و دانش­شناسی بر اساس اصل موج / ذره که یکی از اصول نظریه کوانتومی اطلاعات است نگریسته می­شود که حاصل آن ایجاد دو نگاه فرایندی و ذره­ای به علم اطلاعات و دانش­شناسی است.

با نگاهی فرایندی (موجی) به فرایند اطلاعات می­توان چنین تفسیر کرد که اطلاعات از تولید تا استفاده چرخه­ای را طی می­کند که این چرخه همانند ذرات اتمی در حالت موجی قابل سنجش و اندازه­گیری نمی­باشد. و از آنجایی که برای ارزیابی شایستگی­های تخصصی کتابداران باید معیاری را در نظر گرفت که قابل اندازه­گیری باشد می­توان به اطلاعات و چرخه­ای که طی می­کند با نگاه ذره­ای نگریست بدین گونه که با شناسایی مؤلفه­های مهم رشته­ی علم اطلاعات و دانش­شناسی که به نوبه­ی خود چیزی جز اجزاء تشکیل دهندۀ چرخه­ی فوق­الذکر نمی­باشند، قادر به شناسایی چارچوب رشته علم اطلاعات و دانش­شناسی هستیم که پیامد آن، شناخت شایستگی­های مورد نیاز کتابداران و در نهایت تدوین الگوی مورد نظر است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ب.ظ ]




بیان مسأله……………………………. 3

هدف کلی………………………………. 8

اهداف جزئی……………………………. 8

اهمیت و ضرورت تحقیق……………………. 8

سؤال های تحقیق………………………… 13

تعریف مفاهیم و اصطلاحات پژوهش……………. 13

الف- تعاریف مفهومی…………………… 13

ب- تعاریف عملیاتی……………………. 14

روش اجرای تحقیق……………………….. 14

الف- نوع تحقیق و شیوه جمع آوری اطلاعات….. 14

ب- روش تجزیه و تحلیل داده ها یا اطلاعات…. 15

 

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش………….. 16

مقدمه ……………………………….. 17

مبانی نظری……………………………. 18

رویکرد مکتب فضیلت گرایی به ترتیب اخلاقی ….. 19

رویکرد مکتب وظیفه گرایی به تربیت اخلاقی…… 20

رویکرد منفعت گرایی به تربیت اخلاقی ………. 22

نتیجه گیری……………………………. 24

چکیده پژوهش ها و مقاله های انجام شده در ایران   25

نتیجه گیری……………………………. 41

 

 

 

فصل سوم: ویژگی های انـسان در ارتـباط با خداوند و تربیـت اخـلاقـی مـتنـاظـر

با آنها (در نهج البلاغه)……………………. 43

مقدمه………………………………… 44

گرایش به خدا …………………………. 44

 

گرایش به زیبایی ………………………. 48

گرایش به خیر اخلاقی…………………….. 51

گرایش به آزادی………………………… 52

گرایش به عدالت………………………… 53

 

فصل چهارم:  ویـژگـی هـای انـسان در ارتـبـاط بـا خـودش و تـربیت اخلاقـی مـتنـاظـر
بـا آنـها (در نهج البلاغه)…………………. 59

مقدمه………………………………… 60

کرامت انسان ………………………….. 60

دو بعدی بودن انسان…………………….. 67

ضعیف بودن انسان………………………. 76

 

فصل پـنجـم: ویـژگـی های انـسان در ارتـباط بـا انـسان های دیگر و تربیت اخلاقی متناظر

با آنها (در نهج البلاغه)……………………. 86

مقدمه………………………………… 87

انسان موجودی اجتماعی است……………….. 87

عوامل موثر در تربیت اخلاقی انسان در ارتباط با انسان های دیگر با توجه به نهج البلاغه…………………………. 89

انفاق………………………………… 89

ایثار………………………………… 93

وفا………………………………….. 95

برّ…………………………………… 98

احسان………………………………… 101

عدل………………………………….. 104

تواضع………………………………… 107

موانع تربیت اخلاقی انسان در ارتباط با انسان های دیگر با توجه نهج البلاغه……………………………….. 11

نفاق…………………………………. 111

حسد………………………………….. 115

سوء ظن……………………………….. 116

این مطلب را هم بخوانید :

غیبت…………………………………. 118

بخل………………………………….. 120

کذب………………………………….. 125

کبر………………………………….. 127

 

فصل ششم: استلزامات تربیتی مرتبط با آن ویژگی ها (در نهج البلاغه) 129

مقدمه………………………………… 130

استلزامات تربیتی ……………………… 130

 

فصل هفتم: نتیجه گیری………………………. 136

نتیجه گیری …………………………… 137

پیشنهادها…………………………….. 142

محدودیت های تحقیق……………………… 143

منابع و مأخذ………………………….. 144

مقدمه

عصر ما بحران علوم انسانی است، دوران تقلید کورکورانه و رفتار است؛ دنیای جدائی ها، سوء استفاده ها، رشد و گسترش علم و تکامل ماشینیسم، عصر استبداد عقلی است؛ برخی افراد که بدنبال علم هم می روند بخاطر کسب علم و دانایی در قبال انجام وظایف انسانی و رعایت اصول اخلاقی نیست، بلکه جهان به سمت مدرک گرایی روی آورده بدون توجه به اصل علم و حتی در مکان هایی که وظیفه رشد و بالندگی انسان را بر عهده دارند شخصیت انسان تحقیر می شود، پس چرا دنیای ما چنین وضع و موقعیتی دارد؟ پاسخ آن وسیع است یکی از موارد آن دور شدن انسان از اصل خود و خدای خود است، که مکتب اسلام سعی در نزدیکی انسان به اصل خود دارد یعنی جهت دهی صحیح زندگی که خداوند برای تحقق این امر کتاب و هدایت و پیشوایان را فرستاده که با تحکیم اخلاق در افراد بشر راه سعادت را به آنان نشان دهد و به سمت کمال هدایت کند.

حال از کسانی که در این زمینه پیشوای مکتب ما هستند بهره برد؛ تا بتوان خود را به سوی کمال پیش ببریم. یکی از این پیشوایان حضرت علی(ع) است که باید با توجه به گفته های ناب آن راه سعادت خود را پیدا کرد. حضرت علی بن ابی طالب (ع) که خودش، بحق، معجزه بزرگ پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) بود. حقیقت این است که گاه انسان سرگردان می شود که درباره بزرگ انسانی که عالم و آدم را به مبهوت ویژگی های منحصر به فرد خویش کرده است چه بگوید، چه بنویسد و چگونه بیندیشد؟ پس مهم است پیش از هر مطلبی اخلاق که ریشه در تربیت انسان دارد را مورد بررسی قرار داد تا بتوان خود را کامل کرد پس با توجه به گفته های امام علی(ع) در نهج البلاغه می توان نکات زیادی را آموخت.

جرج جرداق در کتاب خود «صوت العداله الانسانیه» چنین بیان می کند: آیا در تاریخ مشرق زمین هیچ از نهج البلاغه سراغ گرفته ای که … شخص در برابر او آن چنان است که در برابر سیل خروشان و امواج شکننده دریا و یا در مقابل طوفانهای تندو سرکش، یا در برابر یک واقعیت که طبیعت جز آن نمی تواند باشد و اگر تغییری در آن داده شود، یا اصل واقعیت تغییر می کند و یا اساساً از بین می رود.

بیانی که اگر برای کوبیدن و انتقاد به کار برده شود، تند و سرکش است و اگر برای تهدید تبهکاران گفته شود آتش فشانی پرجوش و خروش است، و اگر در منطق از آن استفاده شود، عقول و احساسات را به خود جذب می کند.

در مقام پند و اندرز، نوای گرم پدری را حس می کنی که با بیانی پدرانه مملو از صدق و وفای انسانی و گرمی محبّتی که آغاز دارد اما انتها ندارد، پند می دهد.

آیا خردی چون این خرد، دانشی چون این دانش، و بلاغتی مانند این بلاغت و شجاعتی به سان این شجاعت شناخته ای که با محبتی که حدی بر آن متصور نیست همراه باشد که از میزان و اندازه آن در شگفت باشی! چنان که در شگفت و حیرت خواهی بود از آن همه مزایا که تنها در یک فرد از اولاد آدم و حوا فراهم آمده است.

تاریخ و حقیقت هر دو گواهی می دهند که او وجدان بزرگ، شهید راه حق و حقیقت پدر شهیدان، علی ابن ابیطالب، صدای عدالت انسانیت و بزرگ شخصیت جاودان مشرق زمین است.

ای روزگار! چه می شد تا همه نیروهایت را به کار می بردی و در هر دوره، شخصیتی را به قلب و خرد و زبان و ذوالفقار چون علی(ع) به جهان عرضه می داشتی؟! (جرداق، بی تا، ص50).

پس با توجه به شرایط موجود در جامعه می بینیم تربیت اخلاقی خیلی مهم است تربیت اخلاقی از دیرباز مورد توجه فیلسوفان، معلمین و والدین قرار دانسته است. جوامع مختلف نهادها و مؤسسات اجتماعی نیز در طول اعصار به صورت های گوناگون به این مهم توجه خاصی مبذول داشته اند.

تربیت اخلاقی، بدون تردید از مهم ترین وظایف تعلیم و تربیت در هر جامعه است و هدف آن پرورش شهروندانی است که علاوه بر برخورداری از هوش و ذکاوت، افرادی با فضیلت، خیر و نیکوکار بار آیند. یعنی در جامعه الان که والدین و جامعه بیشتر به ترتیب جسمانی، اجتماعی و… اهمیت می دهند، باید به ترتیب اخلاقی نیز که رکن است اهمیت دهند تا فرد کامل شود بسیار اهمیت بدهند.

کتاب نهج البلاغه یکی از منابع مهم تربیتی است که تاکنون کسی تحقیقی در خصوص تربیت اخلاقی در نهج البلاغه انجام نداده، به همین علت موضوع این پژوهش تربیت اخلاقی در نهج البلاغه است که در بیان مسأله به شرح آن پرداخته می شود.

بیان مسأله

با توجه به آنچه در مقدمه آمده است، موضوع مسأله شناسایی تربیت اخلاقی در نهج البلاغه است که با توجه به منابع و اعتقادات موجود مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در این رابطه تربیت و اخلاق که تربیت اخلاقی بر اساس آنها معنا می یابد توضیح داده می شود.

تربیت، شکوفا ساختن و به فعلیت رساندن یا پرورش استعدادها و ابعاد گوناگون شخصیت انسان است. ابعاد و جوانب (جسمانی، عقلانی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی- دینی)، که در پرتو تربیت به شکوفایی و فعلیت می رسند لذا در وصف عظمت تربیت می توان اظهار داشت انسانیت انسان مشروط و منوط به تربیت اوست و تربیت هرگز به معنای خلق استعدادهای جدید نمی باشد، بلکه به مفهوم پرورش استعدادهای موجود در انسان است (علوی، 1386، ص46 ).لذا تربیت هر فرد یعنی همان شکوفاسازی استعدادهای فرد است که فرد بتواند مسیر کمال را با بصیرت طی کند.

اخلاق بعنوان مجموعه قواعد و دستورات حاکم بر آدمی وسیله ای برای زندگی انسانی و مسالمت آمیز است. اصولی که رعایت آن زندگی جمعی را غنا و وجدان را آرامش می بخشد. محاسن اخلاقی به نظر آنهایی که حیات انسانها را در انحصار گذشته و حال با دیده ای ژرف بین دیده و بررسی کرده اند، رمز موفقیت و کامیابی امت، رسیدن به خیر و زندگی بهتر است. ملتها و امم تا روزی که اخلاق و ضوابط اخلاقی را رعایت کنند به رشد و اقتدار خودشان ادامه می دهند و روزی که به اخلاق و اصول آن پشت کرده اند، اگرچه چند صباحی حیات یافته اند، ولی فرجام شان ننگ و ذلت ابدی بوده است.

می توان گفت، اخلاق علمی است که در بهبود روابط انسان با خدا و اعضای جامعه بسیار نقش آفرین و تاثیر گذار است. ملکات نفسانی انسان و تزکیه و تهذیب نفس در پرتو اخلاق شکل می گیرد و در یک جمله سرنوشت فردی و اجتماعی انسان تحت تأثیر عمیق و گسترده اخلاق است.

حال می توان گفت که تربیت اخلاقی و بهینه سازی منش های انسانی، از جمله اموری است که پیشینه ای به در ازای تاریخ داشته است. لذا تربیت اخلاقی به معنای کاربست ویژه یافته های تعلیم و تربیت برای تحقق اهدافی است که از حوزه علم اخلاق دریافت و پذیرفته شده است. تربیت اخلاقی در واقع فرایند زمینه سازی و به کارگیری شیوه هایی جهت شکوفاسازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها و آداب اخلاقی و از بین بردن صفات، رفتارها و آداب ضداخلاقی در خود یا دیگری است. با تأمل در این تعریف مشخص می شود که تربیت اخلاقی دو رکن دارد: یکی شناخت فضایل و رذایل و رفتارهای اخلاقی و ضداخلاقی ودیگری به کارگیری شیوه هایی جهت تقویت یا تضعیف آنها. از این رو تربیت اخلاقی حیطه ای است که وام دار دو حوزه اخلاق و تربیت است، و از آنجا که در اخلاق بیشترین تأکید برخود سازی و در تربیت بر دیگر سازی است تربیت اخلاقی نیز خودسازی و دگرسازی شامل می شود(بناری، 1379، ص541).

در جامعه کنونی بشر غافل شده است که چگونه رفتار و عمل کند که به اهداف متناسب با شأن خود نائل آید؟!. پس در نتیجه این چنین است که فضائل و رذایل اخلاقی از دیر زمانی ذهن اندیشه وران را به خود مشغول نموده و مکاتب اخلاقی متعددی را پدید آورده است. هر یک از این مکاتب بر اساس نوع جهان بینی خویش، به تبیین ارزش ها و ضدارزش های اخلاقی و راههای تحقق آن پرداخته اند.

در حال حاضر در جامعه می بینیم که والدین و مربیان همواره به فرزندان و دانش پژوهان خود توصیه می کنند که کارهای خوب انجام دهند و از کارهای بد بپرهیزند زمانی مخاطب که چیستی این توصیه های کلی پرسش می کنند در پاسخ، مصادیق کارهای خوب و بد برای وی برشمرده می شود: راستگویی، وفای به عهد و احسان و … کارهای خوب اند و دروغ گویی، عهدشکنی و ظلم به دیگران… از کارهای بداند. که این پاسخ نمی تواند آنان را قانع کند.

اما پاسخ این پرسش که منشاء خوبی یا بدی چنین کارها چیست. پاسخ های متعدد و متنوعی ارائه می شود پرسش از منشاء خوبی ها و بدی ها، نمونه ای از پرسش در حوزه اخلاق است که اخلاق عهده دار پاسخ گویی به این پرسش هاست. ولی اولیاء غافل مانده اند، برای توجیه کارهای خوب و بد، فرزندان را به سمت تربیت جسمانی، عقلانی، عاطفی و … پیش می برند تا فرزندان را قانع کنند ولی بیشتر فرزندان را سرگردان و حیران می کنند زیرا مشکل اساسی این است جهت تربیت از مسیر خود که همان توجه به تربیت اخلاقی منحرف شده است و تربیت اخلاقی را در نظر نمی گیرند؛ چرا که این تربیت اخلاقی است که با تعیین قواعد کلی و ارائه راه حل برای خروج از تعارض تکلیف به کمک ما می آید و معنای تکلیف، وظیفه و خاستگاه آن را روشن می سازد که می تواند نقش بسزایی در جهت مشخص شدن مسیر تربیت دارا باشد.

اما متأسفانه در جامعه امروز علم اخلاق همراه با علوم دیگر پیشرفت نکرده است؛ با توجه به مهم بودن تربیت اخلاقی برایم سؤال بودکه چرا هنگامی که سخن از «اخلاق» به میان می آید بسیاری از مردم، حتی عده ای از اهل فضل و دانش، آن را یک امر مستحبی، و در حاشیه زندگی، می دانند، در حالی که غالب مشکلات فردی و اجتماعی که با آن دست به گریبان هستیم، دقیقاً و مسلماً ناشی از ضعف های اخلاقی ما است؛ مشکلات و گرفتاریها و بن بستهای جهانی نیز درست از فقر اخلاقی جامعه ها سرچشمه می گیرد. در نتیجه تربیت اخلاقی با توجه به مقتضیات زمان انجام نگرفته است.

می توان گفت مسائل اخلاقی و تربیتی و تربیت اخلاقی افراد در عصرما اهمیت ویژه ای دارد؛ از یک سو عوامل و انگیزه های فساد و انحراف در عصر ما از هر زمانی بیشتر است اگر در گذشته سخت بود ولی در زمان ما از برکت پیشرفت صنایع بشری همه چیز در همه جا و در دسترس همه کس قرار گرفته است.

از سوی دیگر، با توجه به این که عصر ما عصر بزرگ شدن مقیاسهاست و آنچه در گذشته بصورت نامحدود انجام می گرفت اما در عصر ما وجود وسائل کشتار جمعی، اینترنت،ماهواره ها که هر گونه اطلاعات مضر در اختیار تمام مردم دنیا قرار می گیرد، مفاسد اخلاقی تمام نقاط جهان را فرا گرفته است و همچنین با گسترش علوم و دانش های مفید در زمینه ی پزشکی و صنایع و شؤون دیگر حیات بشری، علوم شیطانی و راهکارهای وصول به مسائل غیرانسانی و غیراخلاقی نیز به مراتب گسترده تر از سابق شده است که افراد از طریق آنان به مقصود خود برسند. در چنین شرایطی توجه به مسائل اخلاقی و علم اخلاق و تربیت اخلاقی افراد از هر زمانی ضروری تر به نظرمی رسد.

می توان چنین فهمید و درک کرد اخلاق قابل تغییر است اگر اخلاق قابل تغییر نباشد دیگر علم اخلاق و برنامه های تربیتی انبیاء و کتابهای آسمانی بیهوده خواهند بود؛ ولی می بینیم با وجود آن همه برنامه های اخلاقی و تربیتی در تعالیم انبیاء و کتب آسمانی و نیز وود برنامه های تربیتی در تمام جهان بشّریت ، و همچنین مجازاتهای بازدارنده در همه مکاتب جزائی، بهترین دلیل بر این است که اخلاق و روش های اخلاقی قابل تغییراست.

حال برای ایجاد تغییرات مطلوب و سازنده در اخلاق نیاز به تربیت است حال برای تربیت، تعلیم ضرورت می یابد برای اینکه انسان بتواند خوبی و بدی اعمال و صفات خود آگاهی یابد،نیاز به تعلیم دارد، اگر علم و آگاهی جای جهل و نادانی را بگیرد بسیاری از رذیلت های اخلاقی جای خود را به فضیلتهای اخلاقی می دهد ولی برای این که تعلیم جهت خود را بیابد تربیت صحیح مطابق با فطرت انسان صورت بگیرد.

حال، به راستی به استحکام و درستی کدام تربیت می تواند مطمئن تر از تربیتی بود که خاستگاه آن وحی الهی و کلام پرورش یافتگان مکتب وحی باشد که همه ی ادیان آسمانی، همواره آکنده از رهنمودهای اخلاقی برای رساندن بشر به اوج قله کرامت انسانی بوده اند که کتب آسمانی و انبیاءالهی همواره اهتمام به مسأله اخلاق را به عنوان حقیقتی جدایی ناپذیر از دین، بخشی از رسالت خویش قرار داده و ضمن اصلاح و تربیت اخلاقی بشر، اتمام رسالت را به پیامبر خاتم و کتاب آسمانی وی سپرده اند.

و یکی از مأموریت های اصلی پیامبر و اهل بیت ایجاد دگرگونی و تحول عظیم در خلق و خوی بشری و ترویج و گسترش فضایل اخلاقی و مبارزه با رذایل اخلاقی است.

«اِنّما بُعثِت لِأتَمّمِ مَکارِمَ الأخلاقِ»(طبرسی، 1401 ق، ص8) «تنها برای تکمیل فضایل اخلاقی برانگیخته شدم».

بعد از پیامبر اعظم، امام علی نخستین خلیفه اول و شاگرد کامل العیار او و یکتا پیرو و دل باخته و بی قرار اوست، از دوران کودکی همیشه تحت تربیت پیامبر بود و تمام دوران کودکی تا جوانی همیشه زیر پرچم اخلاقی پیامبر تکامل و تعالی یافت پس او وارث پیامبر است.

خوشبختانه ما مسلمانان منابع عظیمی مثل قرآن و نهج البلاغه ونهج الفصاحه و … در دست داریم که مملو از بحث های عمیق تربیت اخلاقی که در هیچ منبع دیگری در جهان یافت نمی شود.

چنانکه شواهد، مبرهن می گردد که کتاب نهج البلاغه که مجموعه خطبه ها، مواعظ و حکم و کلمات قصارش را تشکیل می دهد. به گونه آئینه ای تمام نماست که بازتابی از معارف قرآنی و سنتهای سینه رسول اکرم(ص) را در سیمای درخشان آن مشاهده می توان کرد و از این روست که در بررسی و شناخت این کتاب هدایت خصوصاً مسائل تربیتی واخلاقی آن، نمی توان به طور انتزاعی و جدا از شناخت اسلام و قرآن به پژوهش آن پرداخت و به داوری و ارزش سنجی حکمت ها و دستورالعملهای زندگی سازش دست یابیم.

می توان گفت نهج البلاغه که امروزه به دست ما رسیده در برگیرنده جملات بی نظیر و انسان ساز می باشد که توسط بزرگترین اعجوبه که عظمت و شأنش حتی در زمان پیامبر اکرم(ص) شهره خاص و عام بود، بیان شده است. از فضایل، ادب و بزرگی علی (ع) هرچه بگوییم کم است و بزرگان دین جملگی اعتقاد دارند هیچ کتابی مانند نهج البلاغه تاکنون نتوانسته است حق کلام را ادا نماید.

لذا نهج البلاغه را بعنوان منبع انتخاب کردم بهترین دلیل انتخاب آن این است که هیچ کس توانایی برابری در فصاحت و پهلو زدن در بلاغت با حضرت علی(ع)را ندارد چرا که پر واضح است که کلمات علی(ع)در چکاد سخنان فصیحان و در رأس جملات بلیغان و ادبای عرب نورافشانی می کند و دیگر اینکه مسائل تربیتی و اخلاقی در اندیشه حضرت علی از جایگاه والایی برخوردار است.

روش پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی است که در ضمن توصیف اطلاعات جمع آوری شده از نهج البلاغه، قرآن و کلیه آثار مربوط به نهج البلاغه و تربیت اخلاقی این اطلاعات مورد تحلیل قرار می گیرد.

در ضمن پژوهش ها، مقالات و کتابهای بسیاری در زمینه تربیت، اخلاق و تربیت اخلاقی وجود داشت، اما طی بررسی های محقق در منابع کتابخانه ای و اینترنت، کتاب یا پژوهشی در زمینه تربیت اخلاقی در نهج البلاغه یافت نشد.

در حال حاضر ضروری است که در زمینه ی تربیت اخلاقی در نهج البلاغه تحقیقی انجام گیرد و استلزامات تربیتی آن استخراج شود و نهایتاً برنامه ی اجرایی آن طراحی گردد.

لذا بحث درباره مسائل تربیت اخلاقی در نهج البلاغه، کتابی که از لحاظ بلاغت یا شیوائی الفاظ و عمق معانی و از جهت ارزشهای انسانی و حکمتها و معارف به منزله دریائی ناپیدا کرانه است با گوهرها و ذخایر نفیس بی شمار، آن هم در این وقت محدود و با زبان نارسای پژوهنده ای کم مایه و با بضاعتی مزجاه چونان حقیر، طبعاً کار و تکلیفی است بس دشوار. لذا به مصداق

« آب دریا را اگر نتوان کشید        هم به قدر تشنگی باید چشید»

محقق علاقمند به انجام این پژوهش است، این علاقه بر آن دانست که منابع متعددی را مورد شناسایی قرار دهم و به کتابخانه های بزرگ کشور مراجعه کنم و جهت انجام این مهم متون متعدد را مطالعه نمایم تا به اهداف مورد نظر دست یابم.

که با انجام این پژوهش شاید بتوان توجه نظام تعلیم و تربیت را به تربیت اخلاقی بخصوص از دیدگاه نهج البلاغه جلب نمود و این پژوهش بتواند گام کوچکی برای راه گشایی تربیت اخلاقی باشد در این پژوهش اهداف کلی و جزیی زیر،مورد تحقیق می باشند و در ادامه اهمیت و ضرورت و پیشینه تحقیق توضیح داده می شود.

هدف کلی: شناسایی ویژگی های انسان و تربیت اخلاقی متناظر با آنها در نهج البلاغه

اهداف جزئی:

1.شناسایی ویژگی های انسان در ارتباط با خداوند و تربیت اخلاقی متناظر با آنها در نهج البلاغه

2.شناسایی ویژگی های انسان در ارتباط با خودش و تربیت اخلاقی متناظر با آنها در نهج البلاغه

3.شناسایی ویژگی های انسان در ارتباط با انسان­های دیگر و تربیت اخلاقی متناظر با آنها در نهج البلاغه

4.شناسایی استلزامات تربیتی مرتبط با آن ویژگی های در نهج البلاغه

اهمیت و ضرورت تحقیق:

جریان تربیت از واقعیت های پیچیده، گسترده و بسیار تأثیرگذاری است، که از دیرباز در جوامع بشری مطرح بوده است. تداوم و توسعه هستی، خود به شکلی متعالی و پایدار است خواست حقیقی هر انسانی است که همه آدمیان به راستی آن واقفند. به سبب همین خواست، آدمی پیوسته در تکاپوی توسعه هستی خود است و جریان تربیت، در واقع تلاشی اجتماعی برای تسهیل و جهت دهی تکاپو است و از طریق آن، حیات انسانی تداوم و تکامل پیدا می کند، لذا، توجه به چگونگی هستی انسانی، اهمیت تربیت را هرچه بیشتر آشکار می سازد (اعرافی و باقری، 1388، ص98).

مهمترین هدف از نزول وحی الهی (تربیت) انسان است که جز از راه تربیت فکر میسر نیست.پس دین مبین اسلام هدفی جز تکامل انسان را ندارد و رسیدن به کمال بدون برنامه ارائه برنامه صحیح و دقیق تربیتی امکان پذیر نیست.

امام علی (ع) در اهمیت تربیت که تربیت را وسیله ای برای سلامت خود انسان و نیز به صلاح بشر می داند: چنین فرمودند: «زنهار! زنهار، در تربیت و سازندگی خویشتن تلاش کن زیرا که خداوند راهی که را باید بروی، برای تو روشن ساخته است و آینده رفتن تو را مشخص و تبیین فرموده است» (نهج البلاغه: نامه 30). امام علی(ع) راز خودسازی انسان را به شناخت و معرفت همه جانبه و از طریق تربیت امکان پذیر می داند و در نامه تربیتی خویش به امام حسن (ع) چنین فرموده است «قلبت را به اندرز زنده دار و سرکشی آن را به پارسایی بمیران و دلت را به یقین نیروبخش و به حکمت روشن گردان» و در ادامه می فرمایند «چون به کار تو چونان پدری مهربان عنایت داشتم و بر ادب و آموختنت همت گماشتم» (نهج البلاغه: نامه 31).

بنابراین در بیان ضرورت تربیت می توان گفت که روی کردن به تربیت صحیح، پرداختن به ضروری ترین امور انسان و جامعه انسانی است؛ و رسالت همه پیامبران الهی تربیت انسان ها بوده است. همچنان پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) هدف از بعثت شان را این گونه بیان فرموده اند: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» «همانا من برای تکمیل فضیلت های اخلاقی برگزیده شده ام». و شاگرد مکتب ایشان، امام علی(ع) در نامه 45 کتاب شریف نهج البلاغه هدف تربیتی بعثت پیامبر اکرم(ص) را چنین بیان کرده اند: «پس خداوند، محمد(ص) را به راستی برانگیخت تا بندگانش را از پرستش بتان برون آردو به عبادت او وادارد، و از پیروی شیطان برهاند و به اطاعت خداوند کشاند؛ با قرآنی که معنی آن را آشکار نمود و اساسش را استوار فرمود، تا بندگان بدانند بزرگی پروردگار خود ار که دانای آن نبودند، و بدو اقرار کنند، از پس آنکه بر انکار می افزودند، و او را نیک بشناسند، از آن پس که خود را ناآشنا بدو می نمودند» (نهج البلاغه: نامه 45).

در نتیجه انسان با تربیت است که می تواند به کمالات انسانی دست یابد و در صورت فقدان آن، به شر و بدی مبتلا گردد. امام علی (ع)می فرماید: «عدم الادب سبب شر» «فقدان ادب سبب هر شر و بدی است».حال می توان گفت تربیت با مفاهیمی چون اخلاق، تعلیم و تزکیه رابطه تنگاتنگی دارد؛ لذا بررسی هر یک از مفاهیم، می تواند در بازنمایی زمینه های گوناگون تربیتی، نقش تأثیرگذاری داشته باشد.

شیخ ابوعلی مسکویه در تعریف اخلاق می گوید: اخلاق حالتی نفسانی است که بدون نیاز به تفکر و تأمل آدمی را به سمت انجام کار حرکت می دهد(ابن مسکویه، 1422ق، ص 78).

در بیان اهمیت اخلاق آورده اند: «آنگاه که آدمی از بایدها و نبایدهای که بیشتر به صورت روا و ناروا و یا پسندیده و ناپسند عرضه می شوند، فراتر رود و به بازشناسی نیک ازبد برسد و این شناخت ارزش نیک، او را به کردار شایسته برانگیزد، به قلمرو اخلاق رسیده و در راه انسان شدن گام نهاده است» (نقیب زاده، 1385، ص15).

بدین سبب دانشمندان مسلمان توصیه می کنند که قبل از فراگیری هر علمی به آموختن علم اخلاق و تزکیه نفس بپردازند. پس بنابراین در نظر دانشمندان مسلمان، علم اخلاق برترین علم است. این علم از همه علوم برتر است و به نیکو کردن رفتار انسان از آن جهت که انسان است می پردازد» ( ابن مسکویه،1422 ق، ص55).

با توجه به ضرورت اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی می توان گفت: همانطور که در زندگی فردی و خصوصی بدون اخلاق، لطافت و شکوفایی و زیبایی ندارد؛ و خانواده ها بدون اخلاق سامان نمی پذیرند؛ ولی مهمتر ازآنها، زندگی اجتماعی بشر است که با حذف مسائل اخلاقی به سرنوشت دردناکی گرفتار می شود و شاید گفته شود که سعادت و خوشبختی و تکامل جوامع بشری را می توان در پرتو عمل به قوانین و احکام صحیح بدست آورد، بی آنکه مبانی اخلاقی در افراد وجود داشته باشد. ولی عمل به مقررات و قوانین نیز بدون پشتوانه اخلاق ممکن نیست؛ تا از درون انسانها انگیزه هایی برای اجرای مقررات و قوانین وجود نداشته باشد، تلاشهای بیرونی به جایی نمیرسد. زور و فشار بدترین ضمانت اجرایی قوانین و مقررات است که جز در موارد ضروری نباید از آن استفاده کرد و در مقابل آن اخلاق بهترین ضامن اجرایی قوانین و مقررات محسوب می شود در اهمیت اخلاق همین بس که انسانها با وجود اخلاق مسیر زندگی خود را جهت می دهند.

مهمترین بیماری های روحی وجود صفات رذیلت اخلاقی در انسان است. وجود این بیماری آثار سوئی دارد مثل توانایی تشخیص خوب و بد، حق و باطل را در انسان تضعیف می کند این افراد که از آرامش روحی محرومند مثل حسادت، خود بزرگ بینی، کینه ورزی و … آرام و قرار روح انسان را گرفته و زندگی را بر او تلخ می کنند.

بیماریهای روحی، علل آنها و راه درمان آنها ضروری است علمی که عهده دار بیان صفات و رفتارهای پسندیده و ناپسند و راه های درمان صفتهای ناپسند است، علم اخلاق و تربیت اخلاقی است پس سعادت فرد در گروه پاکسازی و تهذیب نفس از آلودگی ها و آراستن به فضائل اخلاقی است.

پس هدف اساسی بعثت پیامبر اکرم را تزکیه نفس انسانها از آلودگی ها بیان کرده و می فرماید: « هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأمِّیِّینَ رَسُولا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ» (جمعه: 2).

«او کسی است که در میان درس ناخواندگان پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات خدا را تلاوت کند و نفس آنان را از آلودگی ها پاک کند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، مسلماً پیش از این دو گمراهی آشکار می بودند».

در عصر ما حاضر نه تنها نیازهای اساسی انسان و جامعه به عنوان یک ضرورت باید مورد ملاحظه قرار گیرد؛ بلکه چالشهای جدید که در عرصه ارتباط انسانی باوجود پیشرفت علم و تمدن که همان نبودن تربیت و اخلاقی مناسب در ارتباطات انسان با خودش، خدا، جهان و دیگران را به سوی کمال جهت دهد را نیز مورد توجه قرار داد با وجود اهمیت به تربیت عقلانی، جسمانی، عاطفی و سیاسی باید به تربیت اخلاقی که آنان را در بر می گیرد بیشتر توجه کرد.

لذا با توجه به ضرورت تربیت اخلاقی میتوان چنین گفت که مواجهه شدن دنیا معاصر با چالشهای تربیتی و اخلاقی نیاز به ارائه راهکارهای موثر و کارآمد دارد که به دغدغه وجودی آدم و نیز دردها و بحرانهای او پایان بخشید. چنین راهکارهایی ضرورتاً باید متکی به تربیت اخلاقی نیرومندی باشد که کردار و فعالیت های تربیتی انسان را هدایت نموده و جهت گیری موثری به آنها دهد. لذا هر زمان که نیاز به دلالتهای تربیتی و اخلاقی کارامد و عمیقی احساس می شود، لزوماً در پی تربیت اخلاقی پر خواهیم آمد که تکیه گاه و پشتوانه قاطعی برای رفتارها و کارکردهای تربیتی محسوب گردد.

بدیهی است از جمله ملزومات پویایی تربیت اخلاقی چیزی جز این نیست که همگام با تغییرات جدید در جوامع بتواند با ارائه راهکارهای تربیتی و اخلاقی افرادرا از این سرگردانی نجات دهد، و هر کس خودش را با توجه به ظرفیت وجودی خودش و استعدادها در جهت تکامل خود در این دنیا بسازد.

با وجود این اهمیت تربیت اخلاقی به اسلام اختصاص ندارد، تجربه نشان داده است انسان متدین یا غیرمتدین بی نیاز از اخلاق و تربیت اخلاقی نبوده و نیست و کم توجهی به اخلاق و فضائل اخلاقی سبب آسیب های جدی به جامعه و افراد می شود، بدین سبب امروزه تربیت اخلاقی در کشورهای غربی از موضوعاتی است که مورد توجه محققان و اساتید دانشگاه و نیز مربیان و مدارس قرار گرفته است.

بنابراین اخلاق و تربیت اخلاقی نقشی بسیار مهم در سلامت روح انسان و سعادت و خوشبختی فرد و جامعه دارد. از این جهت نیازمند توجه بیشتر است؛ به ویژه برای مسلمانان؛ زیرا به اندازه ای که در دین ما به اخلاق و تربیت اخلاقی توجه شده در ادیان و مکاتب دیگر چنان توجهی نشده است.

یکی از وظایف اساسی پیامبر(ص) و پس از وی اهل بیت(ع)گسترش مکارم اخلاقی در میان مردم بوده است. به همین سبب سیره پیامبر(ص) و اهل بیت منبعی سرشاری برای تربیت به ویژه تربیت اخلاقی است. با توجه به اهمیت تربیت اخلاقی انسان و رواج نظریات و مکاتب اخلاقی مختلف در جوامع بشری، بایسته است راه تربیت اخلاقی بشر را از کسی بجوئیم که هستی بخش و آشنا با همه زوایای وجودی اوست.

شخصیت حضرت علی نیز یک الگوی عالی تربیت اخلاقی است. زندگی علی (ع)به منزله یک مکتب بزرگ تربیتی است؛ گفتار و کردار و اندیشه های او همه، جنبه تربیتی دارند. او نه تنها با الهام از مکتب اسلام ارزش های عالی انسانی را مطرح نمود، بلکه خود در زندگی مظهر و نمونه این ارزشها بود. او الگوی عالی تربیت اخلاقی برای انسان های خداشناس، کمال جوی، حکمت دوست، عدالت خواه و حق طلب بوده و هست که با مطالعه نهج البلاغه می توان نکات تربیتی ارزشمندی را استخراج کرد و بر این پایه کتاب نهج البلاغه محتوای ژرف و عمیق در قالب الفاظ و عبارات فصیح و بلیغ همراه با جامعیت مطالب، از این کتاب ارزشمند اثری جاودانه ساخته است و لقب «اخ القرآن» را زینبده آن است. می توان آن را «کتاب اخلاق» بنامیم مبنا و اساس کار قرار گرفته تا با مطالعه آنها نکات مربوط با تربیت اخلاقی استخراج و تدوین شود و در اختیار انسان های جویای علم اخلاق قرار گیرد.

یکی از علل جاذبیت مباحث تربیتی و اخلاقی در نهج البلاغه این است که به مباحث عینی که به زندگی مادی و معنوی انسان ها مربوط می شود پرداخته است. نهج البلاغه به سراغ کلی گویی، فلسفه بافی و مسایل پنداری نمی رود. علی (ع)مرد مبارزه و عمل، مرد «زندگی و حیات و مرد هدف و پیروزی بود و سخنانش همه جا همین آهنگ را دارد» (مکارم شیرازی، 1379، ص12).

دیگر اینکه علت جاذبه نیرومند نهج البلاغه در مباحث تربیتی و اخلاقی این است که در هر میدانی و ساحتی از تربیت که گام می نهد، چنان حق سخن را ادا می کند و دقایق را مو به مو شرح می دهد که گویی گوینده آن تمامی عمر را به بحث و بررسی روی همان موضوع مشغول بوده است.

بر همین اساس توجه به نهج البلاغه که کتابی کامل است در تربیت اخلاقی نسل کنونی استفاده کرد لذا پایان نامه حاضر در پی آن است تا با نگاهی پژوهشی به نهج البلاغه مبنا و شاهراه اصلی تربیت اخلاقی در نهج البلاغه را موضوع سخن قرار دهدو سیر این روند را از آغاز تا پایان، به تحلیل و بررسی بنشیند هدف این پژوهش، شناسایی تربیت اخلاقی در نهج البلاغه است و تلاش در جهت فهم جایگاه ارتباط انسان با خدا و خودش و انسان دیگر، از طریق واکاوی محتوای نهج البلاغه و بهره گیری از رهنمودهای امام علی(ع) که برای نجات انسان از بحران اخلاقی موجود در جهان معاصر است، و سوال های این پژوهش هم بر اساس اهداف آن به شرح زیر می باشند.

سؤال های تحقیق:

1.ویژگی های انسان در ارتباط با خداوند و تربیت اخلاقی متناظر با آنها در نهج البلاغه چه هستند؟

2.ویژگی های انسان در ارتباط با خودش و تربیت اخلاقی متناظر با آنها در نهج البلاغه چه هستند؟

3.ویژگی های انسان در ارتباط با انسان های دیگر و تربیت اخلاقی متناظر با آنها در نهج البلاغه چه هستند؟

  1. استلزامات تربیتی مرتبط با آن ویژگی ها در نهج البلاغه چه هستند؟

تعریف مفاهیم و اصطلاحات پژوهش

الف- تعاریف مفهومی

تربیت: واژه تربیت از ریشه «رَبَوَ» و باب تفعیل معرفی می نماید و چنین ذکر می کند که در این ریشه معنای زیارت و فزونی اخذ گردیده است و بنا بر این واژه تربیت با توجه به ریشه آن، به معنی فراهم آوردن موجبات فزونی و پرورش است و از این رو به معنی تغذیه طفل به کار می رود. اما علاوه بر این، تربیت به معنی تهذیب نیز استعمال شده که به معنی زدودن خصوصیات ناپسند اخلاقی است باقری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ب.ظ ]




……………………………………………………………………………………………………………..17

2-3- 1.بازداری    …………………………………………………………………………………………………………………..20

2-3- 2.جابه جایی……………………………………………………………………………………………………………………22

2-4 حافظه کاری  …………………………………………………………………………………………………………………… 25

2-5 رابطه کارکردهای اجرایی و حافظه کاری با عملکرد ریاضی ……………………………………………………….27

2-6 رابطه بین اضطراب ریاضی و کارکردها یاجرایی و حافظه کاری ………………………………………………….29

فصل سومروش……………………………………………………………………………………………. 34

3-1. طرح کلی  پژوهش………………………………………………………………………………………………………………35

3-2. جامعه حجم نمونه و روش نمونه………………………………………. …………………………………………………..36

3-3. نحوه گرد آوری داده ها             ………………………………………………………………………………………..36

3-4. ابزار جمع آوری اطلاعات………………………………………………………………………………………………..36

3-4-1. مقیاس اضطراب ریاضی ……………………………………………………………………………………………….36

3-4-2 آزمون حافظه وکسلر …………………………………………………………………………………………………..39

3-4-3 آزمون شکلی –تجمعی آندره ری ………………………………………………………………………………… 40

3-4-4 آزمون دست بندی کارت های ویسکانسین ……………………………………………………….. …………….42

3-4-5 آزمون استروپ ……………………………………………………………………………………………………………..44

3-5 روش تجزیه  و تحلیل داده ها ………………………………………………………………………………………………45

 

فصل چهارمیافته ها………………………………………………………………………………………. 47

4-1. مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………..48

4-2. بررسی پیش فرض های تحلیلی رگرسیون ……………………………………………………………………………50

4-3. بررسی پیش فرض های واسطه گری و تعدیل کنندگی …………………………………………………………..52

4-4 تعیین نفش واسطه گری …………………………………………………………………………………………………….53

4-5  تعیین نقش تعدیل کنندگی ………………………………………………………………………………………………..54

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری………………………………………………………………………..55

5-1. بررسی سئوال پژوهش اول  ……………………………………………………………………………………………….56

5-2. بررسی سئوال پژوهشی دوم …………………………………………………………………………………………………65

5-3. نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………..66

دانلود مقاله و پایان نامه

 

5-4. محدودیت  و پیشنهادات …………………………………………………………………………………………………..67

منابع………………………………………………………………………………………………………

چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………….

بیان مسئله

با آن که  توجه به تعلیم و تربیت  در تاریخ بشر  قدمت طولانی دارد،  اهمیت آن در قرون اخیر به طور فزاینده ای بیشتر شده است .به طوری که در عصر حاضر هریک ازافراد یک ملت بخش عمده ای از زندگی خود را به عنوان متعلم ودانش آموز به تعلیم و تربیت  اختصاص می دهد . در بسیاری از جوامع کودکان ونوجوانان  از سن 6 تا 18 سالگی را  در مدرسه می گذرانند  دولت ها مبالغ هنگفتی  از  درآمد ملی را به آموزش وپرورش اختصاص می دهند  وعلاوه بر آن خانواده ها برای اشتغال به تحصیل فرزندان خود هزینه های بسیاری را  متحمل می شوند (نویدی 1383).

اما با وجود چنین  سرمایه گذاری های مادی و معنوی  فراوانی که بدان اشاره شد گاهی کارایی دستگاه آموزش وپرورش در حدمطلوب نمی باشد، بدین معنی که دانش آموزان بسیاری در امر یادگیری آموزشگاهی شکست می خورند.

یکی از جنبه های پر اهمیت عملکرد تحصیلی ،عملکرد و پیشرفت ریاضی می باشد (ودکوک[1] و جانسون[2]، 1990) در بسیاری از آزمون های تحصیلی ریاضی یکی از مولفه های اساسی است به عنوان مثال، آزمون پیشرفت تحصیلی فردی وکسلر، آزمون مهارت های پایه آیووا همچنین آزمونهای هوش مانند مقیاس هوش وکسلر [3](1981) مقیاس سنجش هوش استنفورد بینه  توانایی ریاضی اندازه گیری می شود ( هور[4]، دانبر[5]،فریزبی[6] ،2001) اما سطح عملکرد ریاضی در ایران در سومین مطالعه بین المللی  ریاضیات وعلوم (1374-1373) و تکرار آن در سال تحصیلی 77-78  در پایه دوم وسوم ضعیف گزارش شده است (کیامنش ،نوری1377،کیا منش ،خیریه ،2001) بنابراین بررسی عوامل مربوط به پیشرفت وعملکرد ریاضی حائز اهمیت است.

از عواملی که در این رابطه بررسی شده است  می توان به تحقیقاتی که  الگوهای علـّی از پیشرفت ریاضی (پاجارس[7] ومیلر[8] 1994، استیو [9]، آرتور [10]، تلنت-رانلز[11]،2004) ارائه داده اند  اشاره کرد  که نشان دادند تجارب قبلی ریاضی به واسطه خودکارآمدی بر عملکرد ریاضی تاثیر می گذارد  شانک و هانسون[12] (1989)، از اثرات معنادار الگوهای مسلط یا مقابله ای یا مقابله –هیجانی  بر عملکرد ریاضی حمایت کرده اند. مطالعات  اندرسون [13](1975)، انینگتون وولف [14](1981)  وبیمر ولانددبرگ[15] (1992) حاکی ازتاثیر معنادار نگرش بر عملکرد ریاضی  است. پاپاناستازیو[16]، 2000 نیز در ارائه الگویی به بررسی عوامل محیطی و فردی مانند محیط خانواده ومدرسه و ویژگی های شخصیتی در پیشرفت ریاضی پرداخته است .پاجارس و کرنزالر[17]( 1995) در الگوی مشابهی تاثیر مستقیم توانایی کلی شناختی بر خود کار آمدی وعملکرد ریاضی را تائید کرده است. کالینز[18]، (1982) ضمن تائید رابطه توانایی ریاضی با عملکرد ریاضی وپس ازکنترل عامل توانایی دریافت دانش آموزان که در سطح بالاتری از خودکارآمدی قراردارند مسائل بیشتری  را حل می کنند (پروین  و جان ،2001).

با وجود واضح بودن اثر قوای شناختی بر یادگیری ریاضی ،امروزه محققان  به این واقعیت پی برده اند که عوامل عاطفی نقش محوری در آموزش  و یادگیری ریاضیات  دارد و یکی از این  متغیرهای عاطفی که احتمالا بیش از متغیرهای دیگر موردتوجه قرارگرفته، اضطراب ریاضی[19] است ( مک لود [20]1994؛ به نقل از ما[21]،1999؛ راندرز [22]وهندن[23]، 1980؛ وِود، 1988) معتقدند که درباره ماهیت اضطراب ریاضی  توافق همگانی وجود ندارد. تعدادی از تعاریف بر واکنش فیزیکی مرتبط با انجام دادن ریاضی تاکید دارند . دیگر تعاریف بر احساس دلهره وناراحتی و ترس که در موقعیت های مرتبط با ریاضیات  مشاهده می شود تاکید می کنند ( دی آیلی وگرنیک، 1992؛ سندمن، 1980؛ سووچیک، مکانی واشتاینر، 1981) واکنون بر واکنش های عاطفی منفی ونگرانی درباره ریاضی (ویگفیلد[24] ومیک 1988) تاکید می شود ( نقل از کازلسکیس [25]وهمکاران 2000).

تحقیقات بسیاری به طور کلی  اثر اضطراب را بر عملکرد تحصیلی بررسی کردند (همبری[26]، 1988؛ آی لونگ[27]،ایدلسون[28]، ورتامر–لارسون[29]، کروکت [30]و کلام 1994؛ نورمن [31]، دوو گای 1998)  و اضطراب ریاضی سازه ای است که تاثیر نامطلوب آن بر عملکرد ریاضی وپیشرفت ریاضی  مورد توافق همگان است ( همبری، 1990؛ ما، 1999)و  حجم زیادی از تحقیقات رابطه منفی قوی بین اضطراب وعملکرد ریاضی  را نشان داده اند (لیون[32] و رولی[33] 1985، مک لود و دنلان  1993، سرج[34] وویتنی[35] 1992). در یک فرا تحلیل [36](ما ،1999) حجم رابطه عملکرد ریاضی واضطراب را  0.27-  بدست آورد .  در ایران نیز یافته های پژوهشی موید این رابطه  منفی بین اضطراب و عملکرد بوده است ( برای مثال : البرزی وسیف 1382، رضویه ،سیف وطاهری  1382 وسیف 1384).

با وجود ارتباط قوی بین اضطراب وعملکرد ریاضی  عوامل و متغیرهای دیگری در این میان وجود دارند که می توانند  بر این رابطه اثر بگذارند و در این رابطه  نقش واسطه[37]   یا تعدیل کننده [38]را داشته یاشند ( گالا و وود ،2011) . از جمله عناصر مختلف کارکردهای اجرایی [39]و حافظه کاری  [40]که می تواند در این رابطه اثر بگذارد .

تحقیقات بسیاری رابطه بین قوای شناختی و عملکرد ریاضی را نشان داده اند  به عنوان نمونه  از تحقیقات پیشگام وکلاسیک  گرون و پارکمن (1972)که تاثیر مولفه های مختلف و متفاوت مسئله  در مدت زمان واکنش به آن مسئله  را بررسی کردند تا تحقیقات اخیر اشکرفت [41]و همکاران(1995) که فرآیندهای ذهنی  و سازه های لازم برای حل مسئله را مشخص کرده اند ، همچنین تحقیقات  بسیاری در زمینه دیگر قوای شناختی ،میزان فراخنای حافظه ،فرآیند بازیافت و ذخیره  و بیش از همه  حافظه کاری را دررابطه با عملکرد ریاضی مورد بررسی قرار داده اند(آدامز [42]و هیچ[43] 1998، شکرفت 1995، بریتر 1983، گری [44]و ویدامن [45]1987، و هیچ 1987) مطابق با نظریه بدلی و هیچ (1974) سه مولفه ابتدائی حافظه کاری عبارت است از1- سیستم اجرایی مرکزی  [46]2- حلقه واجی [47]و 3- حافظه کاری دیداری –شکلی [48]که آنها  در تحقیقات گسترده بعدی خود نشان دادند که دو جز آخر خود، زیرجز اولی هستند  و هر کدام ظرفیت محدودی دارند (میلر و بیچسل[49]2004).

در تحقیقاتی رابطه  تکالیف مختلف ریاضی با عناصر مختلف حافظه کاری مشخص شده است  به طوری که سیستم واجی به وسیله حلقه واجی (ذخیره واجی

این مطلب را هم بخوانید :

الگوریتم کبوتر گوگل چیست و چه تاثیری روی رتبه سایت شما دارد؟ [50]،نمایش زیر واجی [51]) بر حافظه تکرار واژه ها تاثیر می گذارد و این سیستم بر قدرت استدلال ریاضی تاثیر می گذارد  (فاست [52]و هیچ 2000) و پژوهش های دیگر  تفاوت افراد در حلقه  واجی را موجب تفاوت افراد  در قدرت حل مسئله ریاضی  آنها نشان داده اند (سوانسون[53] و سچس-لی 2001)و گدر و بدلی [54](1993) تفاوت در سیستم اجرائی مرکزی را موجب تفاوت در عملکرد ریاضی دانش آموزان دانسته اند همچنین تحقیقات جدیدتر نشان داده اند که تفاوتهای فردی درانجام تکالیف شناختی ناشی از تفاوت در کارآمدی پردازش است (اسلیمونسکی ، اسمیت ، هافر2006 ).

همچنین تحقیقات بسیاری در مورد رابطه حافظه کاری و اضطراب انجام شده است  طبق نظریه آیزنک[55] و کالو [56](1992) از جمله عوامل موثر بر پردازش اطلاعات عوامل هیجانی می باشد . آن دو مدلی ارائه دادند به نام کارآمدی پردازش که براساس سیستم حافظه کاری پایه ریزی شده است و در آن اثرات اضطراب بر حافظه کاری را نشان  داده اند  آنها نشان دادند  اضطراب موقعیت موجب می شود میزان کمتری از منابع شناخت در انجام تکالیف درگیر شوند (آیزنک ، پاینی و درخشان 2005). با توجه به مدل کارآمدی پردازش  اشکرفت (1995)نشان داد عملکرد ریاضی در دانش آموزان با اضطراب بالا هنگامی بیشتر مختل می شود که تکلیف ریاضی درگیری بیشتری با حافظه فعال داشته باشد   در همین رابطه ریچاردز[57]وهمکاران (2000) به این نتیجه رسیدند که مدت زمان پاسخ دهی برای افراد با اضطراب بالا بیشتر است  و در تکالیف زمان نامحدود عملکرد دوگروه  با هم تفاوت معناداری ندارند .  هادوین[58] وهمکاران (2005) ولسیر[59] ،رینولد[60] وگاتز (2002) نشان دادند اضطراب سبب تخریب عملکرد عنصر  اجرایی مرکزی در حافظه فعال میشود  همچنین ویلیامز[61] (1996) نشان داد که ابعاد حافظه با افسردگی واضطراب در ارتباطاست. در ایرا ن مرادی وهمکاران (1387) اثر اضطراب را بر عملکرد عناصر حافظه فعال بررسی کرده است وبه این نتیجه رسیدند که میزان تلاش ذهنی وزمان صرف شده در تکالیف کلامی با اضطراب رابطه دارد .طولابی وهمکاران (1389) به بررسی اثر خستگی شناختی بر  توانایی حل مسئله دانشجویان پرداخته اند مشغولیت  طولانی مدت ذهن  توانایی حل مسئله را در دانشجویان کاهش می دهد  .

در رابطه بین اضطراب ریاضی و عملکرد ریاضی نقش تعدیل کنندگی  و واسطه گری  متغیرهایی مانند جنسیت(میلر و بیچسل،2003)،قوای شناختی(آدامز[62] وهیچ1998)،نگرش[63](انتینگتون وولف 1991،لاندبرگ1992) ، سبکهای یادگیری[64](احمدی و خضری 1385) و باورهای خودکارآمدی (بیسر و لاندبرگ1993) بررسی شده است وهمچنین  در تحقیقات بیشتر نشانداده شد که رابطه بین اضطراب و عملکرد تحصیلی در مدرسه توسط مولفه های حافظه کاری واسطه گری می شود (اون [65]و همکاران 2008) اما اشکرفت و کراس[66](2007) تعدیل کنندگی این متغیر را نشان دادند  و به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب……………………………….. ث

فهرست جدول ها……………………………… ح

فصل اول کلیات پژوهش………………………… ۸

مقدمه……………………………………. ۱۰

بیان مسئله……………………………….. ۱۲

اهمیت و ضرورت پژوهش………………………… 8

اهداف پژوهش……………………………….. 9

فرضیه‌های پژوهش……………………………. 10

متغیرهای پژوهش……………………………. 11

تعاریف متغیرها……………………………. 11

تعریف مفهومی متغیرها………………………. 11

طرحواره ناسازگار اولیه…………………….. 11

تعارضات  زناشویی………………………….. 12

سبک های نگرش به عشق……………………….. 13

فصل دوّم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش………….. 15

مقدّمه……………………………………. 15

تاریخچه سازه طرح واره……………………… 16

تعریف یانگ ازطرح واره……………………… 21

ویژگیهای طرح واره ناسازگار اولیه……………. 23

حوزه های ویژگیهای طرح واره ناسازگار اولیه……. 27

حوزه اول : بریدگی و طرد……………………. 28

حوزه دوم : خود گردانی و عملکرد مختل…………. 30

حوزه سوم: محدودیت های مختل…………………. 32

حوزه چهارم: دیگر جهت مندی………………….. 33

حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و بازداری…… 35

طرحواره درمانی……………………………. 37

تدوین طرحواره درمانی………………………. 38

سبک های نگرش به عشق……………………….. 40

 

پیشینه تحقیق……………………………… 43

فصل سوم : روش پژوهش……………………….. 46

روش تجزیه و تحلیل…………………………. 47

جامعه نمونه و روش نمونه گیری……………….. 47

ابزارهای پژوهش……………………………. 48

پرسشنامه تعارضات زناشویی…………………… 48

پرسشنامه طرحواره یانگ……………………… 49

پرسشنامه سبک نگرش به عشق………………….. 125

فصل چهارم: یافته‌های پژوهش………………….. 51

توصیف داده‌ها……………………………… 52

استنباط آماری داده‌ها………………………. 54

فرضیه پژوهش………………………………. 54

نتایج:…………………………………… 56

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری…………………. 61

مقدمه……………………………………. 62

تبیین……………………………………. 62

نتیجه گیری……………………………….. 62

پیشنهاد های پژوهش…………………………. 63

منابع فارسی………………………………. 70

منابع لاتین……………………………….. 71

پیوست ها…………………………………. 74

پیوست 1. پرسشنامه طرح واره یانگ…………….. 74

پیوست ۲. مقیاس نگرش نسبت به عشق…………….. 80

پیوست ۳. پرسشنامه تعارضات زناشویی…………… 85

چکیده انگلیسی    88

مقدمه

در تمام طول زندگی “روابط ” نقش اساسی در زندگی انسان بازی می کنند . زیرا ما همواره درحال برقراری ارتباط هستیم. آدمی نمی‌تواند ارتباط برقرار نکند (واتسلاویک، بیون، و جکسون[1] ،1967؛ به نقل گلدنبرگ و گلدنبرگ،2007). روابط خانوادگی فشرده‌ترین موقعیت برای بروز اختلافات و تعارضات بین فردی است

این مطلب را هم بخوانید :

تعاریف فرسودگی شغلی:/پایان نامه درباره فرسودگی شغلی. یکی از مشکلات شایع درخانواده، تعارضات زناشویی است. تعارض در روابط صمیمی امری طبیعی است و ازدواج از این قاعده مستثنی نیست زیرا تعاملات مکرر و مختلف زوجین زمینه‌های بی شماری را برای تعارض فراهم می‌کند (لیم هونگ[2]،2000؛ به نقل از ویکس،2001). بنابراین، تعارض بین زوجین امری طبیعی و ناشی از وجود تفاوتهاست و نمی‌توان مانع از تعارض شد. اما این تعارضات را می‌توان از طریق شناسایی  تفاوتهای فردی و کسب آگاهی و بینش طوری اداره کرد که نتایج مثبتی حاصل شود.

لذا ضروری است که متغیرهای روان شناختی تاثیر گذار در شکل گیری نگرش های افراد  مورد بررسی قرار گرفته وبه آنان شناسانده شود . طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان زیر ساخت های شناختی منجر به تشکیل باورهای غیر منطقی میشوند . طرحواره ها دارای مولفه های  شناختی ، عاطفی و رفتاری هستند . هنگامی که طرحواره های ناسازگار اولیه فعال میشوند  سطوحی از هیجان منتشر میشود و مستقیم  یا غیر مستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگی های روان شناختی نظیر افسردگی واضطراب و تعارضات بین فردی و مانند آنها می شود . طرحواره های نا سازگار اولیه[3] منجر به اختلال روانی خاص نمی شوند اما آسیب پذیری فرد را برای اختلالات روانی افزایش می دهند . یانگ[4]  (1990، 1999) معتقد است برخی از طرحواره ها به ویژه آن هایی که عمدتا در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل می گیرند ممکن است هسته اصلی اختلالات شخصیت ، مشکلات منش شناختی خفیف تر و بسیاری از اختلالات مزمن محور یک قرار بگیرند.

از آنجایی که عشق یکی از مهم ترین عوامل آرامش زوجین است . این آرزوی مشترک بین همه ی زن و شوهرها است که با یکدیگر دوست و برای سراسر عمر یارو یاور هم باشند . بررسی زندگی های زناشویی بادوام و توأم باکامیابی نشان می دهد که تنها مولفه ای که به زوجها کمک می کند روزهای سخت و دشوار را پشت سر بگذارند و از لذت خوب برخوردار شوند دوستی و مودت و عشق بین آنهاست .( کوآن و کیندر 1992، اجمالی1381 ).

عشق و سبکهای عشق ورزی عامل مؤثری بر کیفیت روابط زناشویی است(هایتور و روبرت1996 ، ؛ لوین، کریستینا و هـی 2006). از این رو هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های نگرش به عشق با تعارضات زناشویی است.

بیان مسئله

مشکلات ارتباطی از رایجترین مشکلاتی است که زوجین بیان می کنند. بیش از 90% زوجهای آشفته این مشکلات را به عنوان مساله اصلی در روابط خود بیان می کنند. مشکلات ارتباطی مساله کلیدی در رویکردهای ارتباطی به خانواده است. این رویکردها تعارض زناشویی را به عنوان رابطه ای ناکارساز تحلیل می کنند. این منازعات اغلب دور باطلی را ایجاد می کنند که یافتن نقطه آغاز در آن بی معناست (رضا زاده،1387: 44).

به نظر کاهن (1992، به نقل از مارکمن، 1993) هرجا عدم توافق، تفاوت یا ناسازگاری بین همسران وجود داشته باشد تعارض به وجود می‌آید. فاورز و السون (1992) نیز زوجین متعارض را ناراضی از عادات و شخصیت همسر و دارای مشکل ارتباطی در حوزه‌های گوناگون می‌دانند.

در زمینه تأثیرات مخرب تعارض می‌توان به پیامدهای جسمی، روانی و رابطه‌ای آن اشاره نمود: از لحاظ روانی، اکثر افراد ؛ تعارض در روابط را بی‌نهایت تنش‌زا تجربه می‌کنند (هالفورد، 2001). تعارض با خطر فزاینده انواع اختلالات روانی از جمله افسردگی خصوصاً در زنان، سوء مصرف مواد خصوصاً در مردان، ناکارآمدی جنسی در هر دو جنس و مشکلات رفتاری رو به افزایش در فرزندان خصوصاً اختلالات رفتاری پسران ارتباط دارد (افارل، 1989).

علاوه بر اختلالات روان، تعارض بر سلامتی جسمی نیز تأثیر دارد. رابطه مستندی بین درد و رفتارهای سازگارانه با بیماری‌های مزمن و تقویت غیرعمدی رفتار بیماری در روابط دارای مشکل وجود دارد. به همین ترتیب مشکلات زناشویی تأثیرات مستقیمی بر فرآیندهای فیزیولوژیک بر جای می‌گذارد؛‌ از جمله تعارض در رابطه با کاهش ایمنی بدن، افزایش فشارخون، احتمال تصلب شرائین رابطه دارد (شمالینگ و شر، 1977). تعارض زناشویی با پدیده خشونت نیز مرتبط است. خشونت تقریباً همیشه با آشفتگی رابطه ارتباط دارد. تعارض در روابط زناشویی بر کل رابطه نیز تأثیر دارد. پژوهش نشان می‌دهد زوجین متعارض کمترین میزان رضایت ‌مندی از ازدواج و بیشترین احتمال طلاق را نشان می‌دهند (فاورز و السون، 1992). تعارضات زناشویی یکی از متغییر هایی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد.

در آسیب‌شناسی روانی پژوهش‌های زیادی نقش عوامل مربوط به خانواده را به‌عنوان عامل زمینه‌ساز در آسیب‌پذیری فرد مورد بررسی قرار داده‌اند (هریس و کرتن، 2002). در این میان پیاژه (1954). و بالبی (1969) (به نقل از گانتی، امی ال و بوری، جان ار، 2007). معتقدند که عملکرد والدین سبب ایجاد و گسترش مدل‌هایی در درون سازمان‌شناختی فرد به نام طرحواره می‌شود. این طرحواره‌ها در زندگی فرد به‌عنوان عدسی‌هایی عمل می‌کنند که تفسیر، انتخاب و ارزیابی فرد از تجارب وی را شکل می‌دهند. اعتقاد بر این است که این تأثیرات سودمند یا مضر، سبب وسعت بخشیدن یا محدود ساختن رشد توانمندی‌های بالقوه در کودکان می‌گردد. گرچه تحقیقات معتدد در هر زمان در چارچوب نظریه‌ای خود به بررسی این اثرها پرداخته‌اند. اما نتایج همواره از صحت این ادعا خبر می‌دهد (هریس و کرتن، 2002).

زمانی که نیاز خاصی ارضا نشود، طرحوارۀ ناسازگاری درآن حیطه ایجاد میشود. با ارضا نشدن نیازهای صمیمیت و سرخوردگی از روابط عاطفی اولیه، طرحوارههای ناسازگار مربوط به روابط صمیمانه و دلبستگی ایجاد میشود. این باورها و طرحوارههای مربوط به روابط بین فردی در بزرگسالی در همسرگزینی و در دوران تاهل در روابط زناشویی نمود می یابد و بر آن تاثیر مخرب می گذارد. همچنین طرحوارهها به واسطه ی ارتباط و تاثیری که بر سبگ دلبستگی، اختلالات شخصیت و اختلالات خلق میگذارندمیتوانند تاثیر غیر مستقیم نیز بر روابط زناشویی داشته باشند.

زیربنای نظری در پژوهش حاضر جهت بررسی محتوای‌شناختی افراد در شکل گیری تعارضات زناشویی نظریه‌ی طرحواره‌های ناسازگار اولیه جفری یانگ است (یانگ، 1994).

به باور یانگ (1990). طرحواره های ناسازگار اولیه ساختارهای شناختی عمیق شامل باورهایی درباره خود هستند طرح واره ها سازمانهایی از واقعیت هستند که به صورت نتیجه تجربیات عینی از محیط رشد می یابند. بویژه آنهایی که از اوایل زندگی به وجود آمده اند تاثیر معنادارتری دارند رشد طرحواره ها اغلب به دوران کودکی باز می گردد مطابق نظر یانگ (1999). بعضی از افراد به خاطر تجارب کودکی منفی طرحواره های ناسازگار اولیه را ایجاد می کنند که بر شیوه تفکر احساس و رفتار آنها در روابط صمیمانه بعدی و سایر جنبه های زندگیشان تاثیر می گذارند طرحواره هایی که در سنین اولیه رشد یافته اند اغلب خارج از حوزه آگاهی قرار دارند و زمانی که محرکهای زندگی یک یا چند طرحواره را تحریک می کنند آن وقت فعال می شوند. و اطلاعات شخصی را مطابق با این طرحواره ها به صورت اتوماتیک پردازش می کنند.

وی معتقد است این طرحواره‌ها که وی از آنها به‌عنوان «یک چارچوب مرجع» (یانگ، 1994: 6). یاد می‌کند؛ ساختارهای پایدار و بادوامی هستند که به مثابه‌ی عدسی‌هایی بر ادراک فرد از جهان، خود و دیگران اثر می‌گذارد. این طرحواره‌ها در طی تجارب اوان کودکی شکل گرفته (که اکثراً  در زندگی کودک نقش یک تروما را داشته‌اند) و پاسخ فرد به رخدادهای محیطی را کنترل می‌کند (یانگ، 1998) منشأ این طرحواره‌ها نیازهای هیجانی اصلی است و شامل پنج حیطه:

1) دلبستگی ایمن به دیگران

2) خودمختاری، رقابت و احساس هویت

3) آزادی بیان نیازها و هیجانات

4) بازی و خودانگیخته بودن

5) محدودیت‌های معقول و خودکنترلی

می باشد. تجارب اولیه‌ی زندگی (ناکامی در ارضای نیازهای اولیه، ارضای بیش از حد و همانندسازی با رفتار نادرست والدین) و مزاج هیجانی کودک (مجموعه ویژگی‌های خلقی کودک که ذاتی هستند و متمایزکننده‌ی شخصیت اولیه کودک) است (یانگ، 1994). این طرحواره‌ها در رابطه با پنج تکلیف تحولی اساسی به وجود می‌آیند که اعتقاد بر این است کودک باید در طی تحول خود این تکالیف را در رابطه با والدین و محیط با موفقیت پشت سر گذارد. این پنج گروه عبارتند از:

گروه اول: قطع ارتباط و طرد (عدم ارضای نیازهایی مانند امنیت و همدلی به شیوه‌ای قابل پیش‌بینی)؛ که طرحواره‌های مبتنی بر آن عبارتند از: رهاشدگی / بی‌ثباتی، بی‌اعتمادی / بدرفتاری، محرومیت هیجانی، نقص / شرم، انزوای اجتماعی / بیگانگی.

گروه دوم: عملکرد و خودگردانی مختل (در خانواده‌هایی که اعتماد کودک را کاهش داده و  عملکرد مستقل کودک را با شکست مواجه می‌سازند)؛ و طرحواره‌های مرتبط با آن: وابستگی / بی‌کفایتی، آسیب‌پذیری نسبت به بیماری، خود تحول نایافته / گرفتار و شکست است.

گروه سوم: محدودیت‌های مختل (عدم وجود مسئولیت‌پذیری و لذا مشکلاتی در ارتباط با رعایت حقوق دیگران، تعهد و هدف‌گزینی) و طرحواره‌هایی که از آن سرچشمه می‌گیرد استحقاق / بزرگ‌منشی، خودکنترلی ناکافی.

گروه چهارم: دیگر جهت‌مندی (که توجه بیش از حد به دیگران و نادیده گرفتن نیازهای خود است) و طرحواره‌های این حیطه اطاعت، فداکاری و تأییدجویی / توجه‌طلبی.

گروه آخر و پنجم: گوش‌بزنگی بیش از حد و بازداری (که درنتیجه تأکید بیش از حد بر واپس‌زنی احساسات به وجود می‌آید) است و طرحواره‌های آن عبارتند از منفی‌گرایی / بدبینی، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه / بیش‌انتقادی و درنهایت تنبیه‌گرایی (یانگ، 1994؛ هریس و کرتن، 2002)

یانگ معتقد است هرکدام از علائم آسیب‌شناسی روانی با یک یا تعداد بیشتری از طرحواره‌های اولیه مرتبط است (دیلات و همکاران، 2004) در پژوهش‌هایی عنوان شده است، طرحواره‌های ناسازگار اولیه مکانیسم‌های ناکارآمدی هستند که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به پریشانی روان‌شناختی می‌انجامد (مارمون و همکاران، 2004 و تیلور، 2005) .

یکی از اهداف پژوهش حاضر رابطه طرحواره ناسازگار اولیه با تعارضات زناشویی است.

همچنین یکی از مهمترین عوامل تعیین کنندۀ پویایی های روابط زناشویی وجود عـشق و کیفیـت آن است (حفاظی طرقبه، فیروزآبادی و حق شناس، 1385؛ گنزاگـه، کنتـالر، لونـدهال، اسـمه وهمکاران،2006).

عشق و سبکهای عشق ورزی عامل مؤثری بر کیفیت روابط زناشویی است(هایتور و روبرت1996 ، ؛ لوین، کریستینا و هـی 2006).

از مهمتـرین و مـورد توجـهتـرین نظریه هایی که به تبیین انواع عشق میپردازد نظریه شش بعدی «لـی» می باشد.« لی » بر اساس برآوردهای بدست آمده از کشورهای ایالات متحده، کانادا و بریتانیا شش روش عـشق ورزی را بیان می کند (نتو،2001). که عبارتند از:

  • عشق رومانتیک (اروس) :

این نوع عشق تـوأم بـا میل فیزیکی شدید به معشوق است و بر اسـاس زیبـایی، جـذابیت و تناسـب فیزیکـی شـکل می گیرد.

2ـ عشق دوستانه (استورگ):

نوعی از عشق که طـی آن صـمیمیتی لـذتبخـش بـه آهستگی رشد می یابد. در ایـن فرآینـد بـه تـدریج طـرفین زوایـای وجودی خود را بیشتر برای یکدیگر فاش میکننـد. در این شیوه، عشق به عنوان یک تفریح تلقی شده و هیچ تعهـدی در آن نیـست.

3- عـشق بازیگرانـه (لـودوس):

وضـعیتی کـه ماننـد شرکت در یک بازی تلقی می شود و معمولا کوتاه مدت است و به زودی تمام میشود.

4 – عشق شهوانی (مانیا) :

حالـت شـدید هیجـانی همـراه بـا حـسادت و عـشق همـراه مشغولیت ذهنی که باعث میشـود شـخص عـصبی شـده و از طـرد شـدن بترسـد.

5 – عشق واقعگرایانه (پراگما):

عشق منطقی کـه در آن شـریک رابطـه، بـر اسـاس نیازهـای شـخص و  همخوانی با سن،مذهب، سوابق و شخصیت انتخاب میشود. در اینجا رضایت خاطر بیـشتر ازهیجان و هیجان و تحریک وجود دارد.

6- عشق فداکارانه (آگاپه):

عشق به خودی خود مشکلات را حل نمی کند . اما  انگیزه ی قدرتمندی برای غلبه بر آنها فراهم می سازد . ( کوآن و کیندر1992 ، اجمالی1381 ). آمار سرسام آور طلاق نشان دهنده ی این نیست که مردم امروزی هیچ علاقه ای به ازدواج ندارند ، بلکه این آمار نشان می دهد که توقع بیشتری نسبت به گذشته از زندگی مشترک دارند . زنها و مردها به یک اندازه از زندگی ناراضی هستند زیرا توقعات آنها از ازدواج نسبت به قبل افزایش یافته است ، ما به زندگی سرشار از عشق و علاقه نیاز داریم ما به محبتی دائمی از یک فرد کاملاً استثنایی و منحصر به فرد نیاز داریم . ( کوآن و کیندر1992 ، اجمالی1381 ).

بنابراین ، نیاز به مطالعات علمی در باب عشق و تعارضات زناشویی بسیار مهم می باشد . لذا محقق تصمیم بر آن گرفته تا با توجه به نظریه ( لی ) در مورد اجزای عشق به بررسی رابطه سبکهای عشق ورزی با تعارضات زناشویی نیز بپردازد.

اهداف پژوهش

  • تعیین رابطه طرحواره ناسازگار اولیه با تعارضات زناشویی
  • تعیین رابطه سبک های نگرش به عشق با میزان تعارضات زناشویی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ب.ظ ]




سوال‌های پژوهش 9

تعریف متغیرها 9

تعریف مفهومی سبک زندگی 9

تعریف عملیاتی سبک زندگی 10

تعریف مفهومی باورهای شناختی 10

تعریف عملیاتی باورهای شناختی 10

تعریف مفهومی نگرش به مرگ 11

تعریف عملیاتی نگرش به مرگ 11

فصل دوم:  ادبیات  و  پیشینه پژوهش 12

الف) پیشینه نظری……………………………. 13

  1. نگرش به مرگ 13

تعریف مرگ 14

معنای فرهنگی مرگ 16

بازخوردها و نگرش های مشترک انسان به مرگ 17

نگرش به مرگ در رویکردهای روان شناسی 21

نگرش به مرگ و رویکرد روان تحلیل گری فروید 21

نگرش به مرگ در روان کاوی رنک 25

نگرش به مرگ در اندیشه های بکر: 26

نگرش به مرگ در اندیشه‌های لاکان 30

نگرش به مرگ در رویکرد روان شناسی وجودنگر 33

رویکرد درمانی مبتنی بر مرگ آگاهی در درمان وجودی 36

نگرش به مرگ در گستره رشد انسان 37

نگرش کودک به مرگ 38

نگرش نوجوان به مرگ 40

نگرش بزرگسالان به مرگ 41

نگرش ها و واکنش های افراد محتضر به مرگ 42

نگرش و واکنش به مرگ دیگری (داغدیدگی) 44

سطوح واکنش های سوگ 45

 

مراحل واکنش های سوگ 46

سوگ درگستره عمر 47

واکنش های سوگ درکودکان 47

واکنش های سوگ در نوجوانان 48

واکنش های سوگ در بزرگسالان 48

آموزش مرگ 49

نشانه شناسی بیماری های روانی با موضوع مرگ 50

  1. باورهای شناختی 51

رویکرد رفتار درمانی عقلانی-هیجانی 53

مفاهیم بنیادی نظریه الیس 53

درمان عقلانی- هیجانی الیس 55

مفاهیم پایه ‌ای در درمانگری عقلانی-هیجانی 56

تفکرات غیرمنطقی 58

  1. سبک زندگی 62

تعریف سبک زندگی………………………………. 63

سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت……………………. 64

سبک زندگی در رویکرد روان شناسی فردی آدلر 65

انواع سبک های زندگی از دیدگاه آدلر 68

  1. میانسالی 69

ویژگی های میانسالی در نظریات روان شناختی 70

یونگ ومرحله رشدی میانسالی 70

اریکسون و مرحله رشدی میانسالی 71

وایلنت و مرحله رشدی میانسالی 71

لوینسون و مرحله رشدی میانسالی 72

الف)پیشینه پژوهشی…………………………. 73

پژوهش های داخلی (ایرانی) 73

پژوهش های خارجی 76

فصل سوم:  روش پژوهش 79

روش پژوهش 80

این مطلب را هم بخوانید :

جامعه آماری، روش نمونه گیری وحجم نمونه 80

ابزار سنجش 81

پرسشنامه نیمرخ سبک زندگی ارتقاء بخش سلامتی 81

پرسشنامه نیمرخ تجدید نظر شده نگرش نسبت به مرگ 82

آزمون باورهای غیرمنطقی 83

روش تجزیه وتحلیل اطلاعات 85

فصل چهارم: یافته های پژوهش 86

بخش اول: یافته های توصیفی………………………. 87

اطلاعات جمعیت شناختی……………………………. 87

متغیرهای اصلی پژوهش 88

بخش دوم-  یافته های استنباطی 91

پیش فرض های تحلیل استنباطی 91

تحلیل سوالات پژوهش 93

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری 100

بررسی سوالات پژوهش 101

نتیجه گیری…………………………………… 107

محدودیت های پژوهش 107

پیشنهادات پژوهشی 108

پیشنهادات کاربردی…………………………….. 108

منابع…………………………………………. …………………………………………. 109

 

چکیده

 

هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه نگرش به مرگ و باورهای شناختی با سبک زندگی در افراد میانسال شهر تهران بود. جامعه پژوهش شامل کلیه افراد میانسال شهر تهران بوده و نمونه پژوهش 210 نفر بودند که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها، از پرسشنامه نیمرخ سبک زندگی ارتقاء‌بخش ‌‌سلامتی ‌II)‌HPLP، والکر و همکاران، 1987‌(‌، پرسشنامه نیمرخ تجدید نظر شده نگرش نسبت به‌مرگ (II‌DAPR، ونگ و همکاران، 1994) و آزمون باورهای غیر منطقی (IBT، جونز، 1968)، استفاده شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی و دو مولفه نگرش به مرگ، یعنی ترس از مرگ و پذیرش اجتنابی رابطه معناداری وجود دارد (05/ (P. بین باورهای غیر منطقی و ترس از مرگ، اجتناب از مرگ، پذیرش خنثی و پذیرش گرایشی رابطه معنادار وجود دارد (05/ (Pو بین باورهای غیر منطقی و سبک زندگی رابطه معنادار وجود دارد (05/ (P. علاوه بر آن، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون آشکار کرد که هر دو متغیر نگرش به مرگ و باورهای شناختی در پیش بینی متغیر ملاک یعنی سبک زندگی نقش معناداری داشتند ‌).

کلید واژگان: نگرش نسبت به مرگ، باورهای شناختی، سبک زندگی، میانسالان.

مقدمه:

از سپیده دم تولد بشر، ذهن او پیوسته به مرگ می اندیشید و سعی می کرد پاسخی برای اسرار آن بیابد، زیرا کلید پاسخ به مرگ، در زندگی را می گشاید (نادری و اسماعیلی، 1387). از آغاز ثبت تاریخ بشری حقیقت مرگ و محدودیت بشر در این زمینه به عنوان یک نگرانی قوی و نیروی تکان دهنده درآمده و بسیاری آن را یکی از ناخوشایند ترین مشخصات بشر و ناتوانی وی در برابر آینده و مرگ می دانند (فیفل[1]، 1990). اگر چه مرگ یک واقعیت بیولوژیکی و روان شناختی بوده و احساسات در مورد فرایند مرگ و مردن ریشه در چگونگی اجتماعی شدن فرد در جامعه دارد (کورته[2]، 1985)، اما اندیشیدن به مرگ ترسناک بوده و اغلب مردم ترجیح می دهند به آن فکر نکنند (گایلیوت، شمیل و بامیستر[3]، 2006) چرا که مرگ آسیب پذیری بشر را علی رغم پیشرفت های تکنولوژی یادآوری می کند (کورته[4]، 1985)، و اضطراب و ترس از مرگ تجربه ناخوشایند و رایج انسان ها می باشد (عبدالخالق[5]، 2002). مرگ با رشد روانی و شکل گیری شخصیت افراد رابطه دارد. به طوری که می توان گفت بسیاری از رفتارهای انسان، پیامد واکنش او در برابر مرگ است (آذر، نوحی و شفیعی کندجانی، 1385). باورهای افراد در رفتار، ناهماهنگی شناختی آنان و تغییر اعمالشان تاثیر دارند (فلدمن[6]، 1998). ارزیابی افراد در موقعیت های رویارویی[7] زندگی از جمله استرس با سیستم شناختی فرد و تناسب آن با رفتارهای منطقی آنان به هم وابسته اند (هولین[8]، 1996) در بسیاری از بیماری های روان شناختی، به خصوص اختلال های خلقی و اضطرابی که نقش عوامل شناختی یعنی وجود نگرش های ناکارآمد در ایجاد و تداوم آن برجسته است، سبک زندگی نیز تغییر می کند و این دو عامل، یعنی عوامل شناختی و رفتاری (سبک زندگی)، با هم در ارتباط هستند و روی هم اثر می گذارند (ملنیک، اسمال، موریسو-بیدی، استراسر، کریپ[9]، 2006). برای ایجاد یک سبک زندگی سالم مهم است که راهبردهایی اجرا شود که باورهای شناختی اشخاص در مورد توانایی هایشان به منظور اتخاذ انتخاب های سالم، و درگیری در رفتارهای سالم، توانمند گردد (کلی، ملنیک و جاکوبسن[10]، 2011).

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:46:00 ب.ظ ]




1-2.بیان مسئله…………………………………………………………………………………………………………..3

1-3.هدف های تحقیق………………………………………………………………………………………………..7

1-4.اهمیت و ضرورت انجام تحقیق………………………………………………………………………………8

1-5.سوال های تحقیق……………………………………………………………………………………………….10

1-6. تعاریف مفاهیم مطرح شده در سوال‌های تحقیق……………………………………………………..10

1-6-1. تعاریف مفهومی…………………………………………………………………………………………..10

1-6-2. تعاریف عملیاتی……………………………………………………………………………………………12      

1-7.روش تحقیق…………………………………………………………………………………………………… 13

1-7-1. نوع تحقیق………………………………………………………………………………………………….13

1-7-2.شیوه جمع آوری اطلاعات………………………………………………………………………………14

 

فصل دوم:پیشینه تحقیق

2-1. مقدمه……………………………………………………………………………………………………………16

2-2- مبانی نظری…………………………………………………………………………………………………..16

2-3. مبانی تجربی…………………………………………………………………………………………………..28

2-4. چکیده تحقیقات انجام شده در خارج از ایران……………………………………………………..33

 

فصل سوم:نکات مرتبط با آموزش دهنده یا مربی      

3-1.مقدمه……………………………………………………………………………………………………………38

3-2. نکات مرتبط با مربی……………………………………………………………………………………….38

3-2-1.تزکیه………………………………………………………………………………………………………..38

3-2-2. توانایی ایجاد انگیزه…………………………………………………………………………………….39

3-2-3. توجه به ظرفیت‌ها و استعدادها………………………………………………………………………40

3-2-4. ایجاد تسهیل در آموزش………………………………………………………………………………40

3-2-5. عدالت……………………………………………………………………………………………………….41

3-2-6.  اعتدال……………………………………………………………………………………………………….42

3-2-7.  تدریج و پرهیز از شتاب‌زدگی……………………………………………………………………….42

3-2-8. . انعطاف‌پذیری و نرمش………………………………………………………………………………..43

 

3-2-9.حلم و بردباری……………………………………………………………………………………………..44

3-2-10. فضل…………………………………………………………………………………………………………45

3-2-11. صلاحیت و شایستگی علمی…………………………………………………………………………45

3-2-12. ابراز محبت و ملایمت در گفتار و رفتار…………………………………………………………. 46

3-2-13. مغتنم شمردن فرصت‌ها در آموزش………………………………………………………………..47

3-2-14. توانایی عینیت بخشیدن به آموزش…………………………………………………………………48

3-2-15. شجاعت اخلاقی…………………………………………………………………………………………49

3-2-16. آراستن ظاهر…………………………………………………………………………………………….50

3-2-17. تهذیب عملی…………………………………………………………………………………………….50

3-2-18. هماهنگی میان گفتار و عمل…………………………………………………………………………51

3-2-19. تکریم شخصیت متربی………………………………………………………………………………..51

3-2-20. حسن تدبیر یا حزم و احتیاط…………………………………………………………………………52

21-3-21. تواضع و فروتنی در برابر متربی……………………………………………………………………53

3-2-22.افزایش عزت نفس در متربی…………………………………………………………………………53

3-2-23. شناخت مراحل رشد و هدایت نیازهای هر مرحله……………………………………………..54

3-2-24. مسئولیت‌پذیری…………………………………………………………………………………………54

3-2-25. جلب اعتماد و مقبولیت در متربی…………………………………………………………………..55

3-2-26. انتقال نیکو و ایجاد ارتباط…………………………………………………………………………..56

3-2-27 . عدم تعلیم به واسطه‌ی اجر مادی…………………………………………………………………..57

 

فصل چهارم: نکات مرتبط با آموزش گیرنده یا متربی

4-1.مقدمه…………………………………………………………………………………………………………….59

4-2. نکات مرتبط با آموزش گیرنده یا متربی……………………………………………………………….59

4-2-1. آمادگی……………………………………………………………………………………………………..59

4-2-2. انگیزه…………………………………………………………………………………………………………61

4-2-3. قدرشناسی……………………………………………………………………………………………………62

4-2-4. اراده مصمم………………………………………………………………………………………………….63

4-2-5. بلند همتی و جدیت……………………………………………………………………………………….63

این مطلب را هم بخوانید :

4-2-6. عامل بودن به مسائل آموخته شده…………………………………………………………………….64

4-2-7.تهذیب نفس………………………………………………………………………………………………….64

4-2-8. تواضع و احترام در برابر استاد………………………………………………………………………….65

4-2-9. عزت نفس……………………………………………………………………………………………………66

4-2-10. مبارزه با ناکامی های احتمالی در امر یادگیری…………………………………………………..67

4-2-11. یادگیری فعالانه…………………………………………………………………………………………..67

4-2-12. قصد تقرب به خدا و تحصیل یقین………………………………………………………………….68

4-2-13. پرهیز از تقلید کورکورانه………………………………………………………………………………68

4-2-14. شهامت پرسیدن…………………………………………………………………………………………..69

4-2-15. خودسازی معنوی………………………………………………………………………………………..70

4-2-15-1. مشارطه یا عزم…………………………………………………………………………………………70

4-2-15-2. مراقبه……………………………………………………………………………………………………70

4-2-15-3. محاسبه…………………………………………………………………………………………………..71

4-2-15-4. مؤاخذه………………………………………………………………………………………………….71

 

فصل پنجم:محتواهای  آموزشی

5-1.مقدمه………………………………………………………………………………………………………………74

-نکات اساسی در انتخاب محتواهای آموزش ارزش ها…………………………………………………….74

5-2. معیارهای انتخاب محتوا………………………………………………………………………………………74

5-2-1.اهمیت………………………………………………………………………………………………………….74

5-2-2.اعتبار……………………………………………………………………………………………………………75

5-2-3.سودمندی……………………………………………………………………………………………………..76

5-2-4.انطباق با زمان آموزش و موقعیت های زمانی و مکانی……………………………………………76

5-2-5.انعطاف پذیری………………………………………………………………………………………………77

5-2-6.ارتباط محتوا با هدف……………………………………………………………………………………77

5-2-7. جذاب بودن محتوا………………………………………………………………………………………78

5-2-8 .تناسب با پیشینه تجربی فراگیر……………………………………………………………………… 78

5-2-9-پایه ی یادگیری مستمر و آموزش های بعدی…………………………………………………..78

5-2-10.فرصت دادن به انواع فعالیت های یادگیری…………………………………………………….79

5-2-11.تناسب محتوا با مراحل رشد و توان فراگیران…………………………………………………..79

5-2-12.کمک به رشد همه جانبه فرد……………………………………………………………………….79

5-2-13.انتخاب محتوا بر اساس روش آموزش……………………………………………………………80

5-2-14.علاقه آموزش گیرنده………………………………………………………………………………..80

5-3.نحوه ی سازمان دهی محتوا………………………………………………………………………………80

5-3-1.توالی(تقدم و تاخر )……………………………………………………………………………………80

الف-سازمان دهی محتوا از ساده و آسان به شکل پیچیده……………………………………………..81

ب-سازمان دهی محتوا از کل به جزء ………………………………………………………………………81

ج-استفاده از روش سازمان دهی مطالب…………………………………………………………………….81

چ-سیر حرکت از معلوم به طرف مجهول…………………………………………………………………..82

ح-استفاده از ترتیب عملکرد…………………………………………………………………………………..82

5-3-2.مداومت یا استمرار……………………………………………………………………………………..82

5-3-3.وحدت و یکپارچگی………………………………………………………………………………….82

5-4.محتواهای مناسب جهت استفاده درآموزش ارزش ها…………………………………………….83

5-4-1.قرآن………………………………………………………………………………………………………..83

5-4-2.نهج البلاغه………………………………………………………………………………………………..84

5-4-3.ادعیه و احادیث و روایات………………………………………………………………………….. 85

5-4-4.طبیعت……………………………………………………………………………………………………..86

5-4-5.تاریخ……………………………………………………………………………………………………….87

5-4-6.متون ادبی………………………………………………………………………………………………..88

5-4-6-1.شعر…………………………………………………………………………………………………….89

5-4-6-2.داستان…………………………………………………………………………………………………90

5-4-6-3.ضرب المثل های اصیل…………………………………………………………………………..90

5-4-7.تجربه…………………………………………………………………………………………………………92

5-4-8.خود (انسان)………………………………………………………………………………………………..93

5-4-9.جامعه………………………………………………………………………………………………………..94

5-4-10.اسوه های جامعه و تاریخ……………………………………………………………………………..95

5-4-11.رسانه های صوتی و تصویری……………………………………………………………………….96

 

فصل ششم:روش های آموزشی:

6-1.مقدمه…………………………………………………………………………………………………………….99

6-2-نکات لازم جهت انتخاب روش های آموزش……………………………………………………….99

6-2-1.برآورد زمان ………………………………………………………………………………………………99

6-2-2.منابع آموزشی مورد نیاز………………………………………………………………………………..99

6-2-3.تکالیف فراگیر…………………………………………………………………………………………….99

6-2-4.تناسب روش ها با هدف……………………………………………………………………………….100

6-2-5.تنوع و جذابیت روش…………………………………………………………………………………..101

6-2-6.تناسب روش با توانائیها و ویژگی های یادگیرنده……………………………………………….101

6-2-7.تناسب با شرایط و امکانات محیطی و مالی………………………………………………………101

6-2-8.کمک به فراگیران در انجام فعالیت و ایجاد تفکر………………………………………………101

6-2-9.تناسب روش با محتوا……………………………………………………………………………………102

6-3.روش پله کانی آموزش ارزش ها……………………………………………………………………….102

6-3-1.مرحله اول:مرحله قبل ازآموزش  یا(مرحله آمادگی وآگاهی)…………………………………….103

الف.تعیین هدف……………………………………………………………………………………………………103

ب .ایجاد عشق و علاقه و انگیزه نسبت به وصول هدف…………………………………………………104

پ .شناخت متربی و تعیین نقطه شروع……………………………………………………………………….105

ت .تزکیه قبل از تعلیم…………………………………………………………………………………………….106

ث.ایجادآگاهی نسبت به اصول اولیه مقوله ارزش ها…………………………………………………….108

-توضیح و تبیین ارزش و ضد ارزش…………………………………………………………………………108

6-3-2.مرحله دوم – مرحله آموزش یا (مرحله پایه گذاری)………………………………………….109

-رو ش های  مناسب جهت آموزش ارزش ها در مرحته آموزش یا پایه گذاری………………..109

6-3-2-1.روش شعر……………………………………………………………………………………………….109

6-3-2-2.روش بازی………………………………………………………………………………………………112

6-3-2-3.روش تقویت نگاه……………………………………………………………………………………..115

6-3-2-4.روش داستان‌گویی …………………………………………………………………………………..117

6-3-2-5.روش مقایسه …………………………………………………………………………………………..118

6-3-2-6.روش تصویرسازی …………………………………………………………………………………..120

6-3-2-7.روش مشاهده و تقلید………………………………………………………………………………..121

6-3-2-8 .روش مشاهده و تقابل……………………………………………………………………………….123

6-3-2-9.روش معرفی و تقلید………………………………………………………………………………….123

6-3-2-10.روش معرفی و تقابل………………………………………………………………………………..124

6-3-2-11.رو ش تمثیل…………………………………………………………………………………………..125

6-3-2-12.سئوال تأکیدی وبرانگیزاننده……………………………………………………………………..126

6-3-2-13.روش سقراطی یا دیالکتیک………………………………………………………………………127

6-3-2-14.روش سوال و جواب……………………………………………………………………………….127

6-3-2-15.روش ابطال، تخلیه، جایگزینی…………………………………………………………………. 128

6-3-2-16.روش تحلیل دعا…………………………………………………………………………………….130

6-3-2-17.روش بیان حکمت و برهان……………………………………………………………………….132

6-3-2-18.روش تحلیل آیات قرآن…………………………………………………………………………..135

6-3-2-19.روش رسانه ………………………………………………………………………………………….135

6-3-2-20.روش تحلیل تاریخ و عبرت آموزی……………………………………………………………136

6-3-2-21.روش موعظه و اندرز……………………………………………………………………………….137

6-3-2-22.روش تذکر و یادآوری…………………………………………………………………………….139

6-3-2-23.روش ایفای نقش…………………………………………………………………………………….140

6-3-2-24.روش تحلیل و تصریح ارزش ها…………………………………………………………………142

6-3-2-25.روش مناظره………………………………………………………………………………………….143

6-3-2-26.روش سنتی یا تلقینی………………………………………………………………………………..144

6-3-2-27.روش فراگیر …………………………………………………………………………………………145

6-3-2-28.روش قرار گرفتن در محیط ارزشی…………………………………………………………….147

6-3-2-29.روش همدلی………………………………………………………………………………………….148

6-3-2-30.روش توضیح و تبیین ارزش ها…………………………………………………………………..149

6-3-2-31.روش بیان معیارها……………………………………………………………………………………150

6-3-2-32.روش تحلیل ضد ارزش ها و تبیین خطرات حاکم بر آن ها……………………………..150

6-3-2-33.روش استدلال وقضاوت اخلاقی……………………………………………………………….151

6-3-2-34.روش آموزش تلفیقی با سایر دروس…………………………………………………………..152

6-4.مرحله سوم: مرحله بعد از آموزش یا(مرحله پرورش)………………………………………………153

6-4-1.افزایش دامنه ی توانایی شناختی متربی در حوزه  ی ارزش ها………………………………..156

6-4-1-1.معیار ارزشی…………………………………………………………………………………………….157

6-4-1-2.اقسام ارزش ها………………………………………………………………………………………….158

6-4-1-3.سلسله مراتب ارزشی…………………………………………………………………………………159

6-4-2.ایجاد بصیرت و راهکارهایی جهت دوری از قضاوت های سطحی و عجولانه:………….160

6-4-2-1.معرفی راه های شناخت ارزش ها…………………………………………………………………161

6-4-2-2.شناخت تمهیدات ومکانیسم های شیطان وهوای نفس که مانع از تشخیص ارزش ها وضدارزش هاست…………………………………………………………………………………………………..162

6-4-2-3. رعایت احتیاط………………………………………………………………………………………..169

6-4-2-4 رعایت اعتدال و میانه روی…………………………………………………………………………169

6-4-2-5.بیداری وجدان اخلاقی و ایجاد مسئو لیت اخلاقی…………………………………………..173

6-4-3.تکرار و تمرین …………………………………………………………………………………………….174

 

فصل هفتم:ارزشیابی

7-1.مقدمه…………………………………………………………………………………………………………….178

7-2. تحلیل و تعیین نظام ارزشیابی……………………………………………………………………………. 179

7-3-انواع ارزشیابی های مناسب جهت آموزش ارزش ها………………………………………………179

7-3-1.استفاده از روش بالینی…………………………………………………………………………………..180

7-3-2.پرسشنامه…………………………………………………………………………………………………….180

7-3-2-1.پرسشنامه آلپورت ، فیرنون و لندزی……………………………………………………………..180

7-3-2-2.معیار بررسی انتخاب………………………………………………………………………………….181

7-3-3.قرار گرفتن در میدان عمل……………………………………………………………………………..182

7-3-4.ایجاد موقعیت های معماگونه………………………………………………………………………….183

7-3-5.درخواست تکرار آموخته ها…………………………………………………………………………..184

7-3-6.نمایش تصنعی عمل به ضد ارزش……………………………………………………………………185

7-3-7.قرار دادن متربی در یک موقعیت وسوسه انگیز…………………………………………………..186

7-3-8.تحلیل محتوا……………………………………………………………………………………………….187

7-3-8-1.تحلیل داستان…………………………………………………………………………………………..187

7-3-8-2.تحلیل فیلم……………………………………………………………………………………………..188

7-3-9.کنترل نامحسوس متربی………………………………………………………………………………. 188

7-3-10.مشاهده طبیعی…………………………………………………………………………………………..188

7-3-11.مصاحبه……………………………………………………………………………………………………189

7-3-12.پرسیدن سئوال های خلاق…………………………………………………………………………..189

7-3-13.آزمون های داستانی…………………………………………………………………………………..190

7-3-13-1.انواع داستان ها……………………………………………………………………………………..192

7-3-14.داستان های نیمه تمام…………………………………………………………………………………196

 

فصل هشتم:بحث و نتیجه گیری

8-1. مقدمه………………………………………………………………………………………………………….198

8-2. نتیجه گیری و بحث……………………………………………………………………………………….198

8-3.پیشنهادهای تحقیق………………………………………………………………………………………….207

8-4.توصیه های تحقیق………………………………………………………………………………………….207

8-5.محدودیت ها………………………………………………………………………………………………..210

 

منابع و ماخذ

-منابع فارسی………………………………………………………………………………………………………212

-منابع انگلیسی……………………………………………………………………………………………………223

-منابع الکترونیکی……………………………………………………………………………………………….224

1-1.مقدمه:

یکی از مباحث عمده و اساسی در تعلیم و تربیت هر جامعه توجه به موضوع مهم و تعالی بخش ارزش ها می‌باشد. مسئله  ارزش ها یکی از مهمترین سوالات عصر ماست، همه به دنبال یافتن ارزش های واقعی هستند. ارزش هایی که انسان‌ها بتوانند با استفاده از تبلور آن‌ها در وجود خود، راه سعادت و کمال را یافته و به سر منزل مقصود برسند .

ارزش ها اموری مطلوب و ارزنده‌اند و آدمی را بدان ها نیاز است؛ زیرا گذران زندگی بدون وجود ارزش هایی چون انسانیت، آزادی، وفا، همکاری، همدلی و…. میسر نیست. ارزش ها سبب  ایجاد انگیزه درونی در افراد، برای انجام فعالیت‌ها و وظایف و در نتیجه ایجاد حرکت،  تحول و دگرگونی در آن‌ها می‌شوند.

سعادت، عظمت و همین طور ذلت و انحطاط افراد تا حدود زیادی به ذهنیات و تصوراتی بستگی داردکه به طورآگاهانه و نا آگاهانه در ضمیر آن‌ها  نقش گرفته‌اند. کنش‌ها و رفتارهای انسان، ریشه در اندیشه و منش او دارند و ارزش ها و ارزش‌گرایی انسان  نقش  تعیین کننده‌ای در مواضع و کنش‌ها و رفتار وی دارند. یکی از مسائلی که ذهن انسان را همیشه به خود مشغول می‌دارد تشخیص و تعیین ضوابطی است که به کمک آن‌ها بتوان خوب را از بد، رفتار اخلاقی را از غیر اخلاقی و رفتار انسانی را از ضد انسانی، متمایز ساخت. کیفیت زندگی ما و چگونگی رفتار و مناسبات و روابطی که با دیگر مردم داریم ،مستقیما متاثر از نظام ارزش ها و اصول اخلاقی است که بدان پایبندیم .

امور ارزشی مانند امور طبیعی و اجتماعی در زندگی آدمی  نفوذ دارند.  نقش ارزش ها و واقعیت آن‌ها را در روابط افراد نمی‌توان مورد انکار قرار داد. هدف بسیاری از ادیان و سازمان‌های بین المللی تحکیم مبانی اخلاقی و ارزش های انسانی است. آدمی هرگاه از ارزش ها به عنوان معیاری استفاده می‌کند، تمام کارکردها، رفتارها، سخنان خود و دیگران را مستلزم انتخاب ارزش ها و ترجیح دادن امری به امردیگر می‌داند. همه مسائل زندگی ما ازدواج، شغل،تحصیل و مناسبت‌های فکری تحت تاثیر ارزش هاست. ارزش ها به زندگی ما رنگ می‌دهند وباعث داوری و قضاوت ما درباره یک امر یا مسئله‌ای می‌شوند (مرادی، 1378، :27).

ارزش ها به این دلیل مهم و اساسی هستندکه تصمیم‌ها و رفتارهای ما را جهت‌دهی می‌کنند. ارزش های هرکسی همان چیزهایی هستند که برای آن‌ها ارزش قائل است. ارزش ها تعیین می‌کنند که شما چه کسی هستید و رفتارهای شما چگونه است. ارزش های همه مردم مهم و معنی دار هستند .

به خاطر داشته باشیم که افراد مختلف دارای ارزش های متفاوتی هستند.

فروید در تحلیل روانشناسی خود، ارزش ها را در نتیجه روابط متقابل بچه با محیط می‌داند. شناخت گرایان مانند پیاژه وکلبرگ، ارزش ها را به عنوان فرایند تفکر که از عملکرد هوش،  قضاوت، استدلال و تصمیم گیری  نشات می‌گیرند در نظر گرفته‌اند. نظریه پردازان یادگیری معتقدند که ارزش ها مانند اعمال، رفتار و پاسخ‌های مطلوبی هستندکه رشد آن‌ها از طریق تقویت، تشویق، تنبیه، تهدید والگوپذیری یا تقلید صورت می گیرد (شاکلا[1]، 12:2004) .

دنیا و نعمت‌های آن  امانتی هستند که برای مدتی در اختیار ما هستند و  سپس آن‌ها را به فرزندان خود به  ودیعه می‌سپاریم. همانقدرکه باید این نکته را در حفظ محیط زیست رعایت کنیم به همان اندازه هم باید در ارتباط  با تربیت و انتقال ارزش ها به فرزندان خود، آن‌ها را در نظر بگیریم(مریجی ،1387 :15).

همه ی ما به طور خود آگاه و یا ناخودآگاه ،و از طریق منابع مختلفی (منابعی که حتی گاهی به نمی توان به صحت آن ها اطمینان داشت)چیز هایی  به نام ارزش ها را فرا می گیریم و بدین گونه نظام ارزشی ما شکل می گیرد .آموزش دقیق و حساب شده ارزش ها از این جهت حائز اهمیت است که بتواند با توجه به نظام ارزشی شکل گرفته در فرد به بازسازی واصلاح امور فراگرفته شده ی فرد کمک کند و یا این که وی را در  فراگیری ارزش های جدید و تحکیم و تقویت آنها رهنمون شود.

این تکلیفی بس دشوار است؛ اما برای سربلند شدن درآن بایستی برنامه‌های منسجمی را جهت آموزش ارزش ها  منطبق با مبانی رشد کودکان برای آن‌ها پیاده کنیم و این خود مستلزم برنامه- ریزی صحیح و اجرای روش‌های تدریس دقیق، حساب شده، مناسب و مفید می‌باشد.

 

1-2.بیان مسئله:

سعادت و سلامت جامعه در گرو تحقق انسانیت واقعی،وانسانیت واقعی در گرو شناخت و عمل به ارزش های اصیل انسانی به ویـژه ارزش های دینی و اخلاقیست. جایگاه رفیع «ارزش ها» در زندگی بشر، با همه‌ی تفاوت‌ها و تضادهایی که در نمودها و تظاهرات فرهنگ‌ها دیده می‌شود، نکته قابل توجهی است که هم در بقاء و دوام جوامع و هم در رشد و ارتقاء آن‌ها نقش اساسی ایفاء می‌کند. بدون شناسایی و پیروی از ارزش ها  و یا در صورت تصور نادرستِ ضد ارزش ها به جای ارزش ها، ما همیشه در معرض تصمیمات نادرست و اشتباهات آسیب پذیر خواهیم بود. همزمان با رشد کودکان آن‌ها همواره در معرض ارزش های افراد دیگر در مدرسه، محل بازی و یا سایر فعالیت‌های اجتماعی قرار می‌گیرند و ممکن است آن‌ها در میان این ارزش ها  دچـار سردرگمی گـردند ؛ لذا  لازم است که ارزش هـای درست و علت آن بـرای کودکان تشـریح شود وچگونگی باز شناسی ارزش ها از ضد ارزش ها به آن‌ها آموزش داده شود تا همزمان با رشد جسمانی، رشد ارزش ها نیزصورت گیرد.

ارزش ها همـان اعتبـاراتی هستند که انسان ها بـه نوعی در مقام عمل به آن ها ملتزم و پای بند هستند و به مفاد آن ها یا بر اساس آن ها عمل یا رفتار می کنندواین اعتبارات تنها در ارتباط با     مفاهیم حقیقی و با تکیه بر آن ها قابل طرح خواهند بود و در غیر این صورت از خود وجود منحاز و مستقلی ندارند.ارزش ها به گونه های مختلف و متفاوتی ممکن است دارای اعتبار گردند.واژگان و اصطلاحاتی نظیر«باید و نباید»،«حسن و قبح(خوبی و بدی-زشتی و زیبایی)»،«درست و نادرست »،«وظیفه ،تکلیف و مسئولیت»همه از ادوات بیان ارزش ها هستندو در زمینه های مختلف ارزشیابی مورد استفاده قرار می گیرند ( رهنمایی1383: 50-49) .

مرادی (1387 :7)چنین بیان می دارد که تمامی افراد جامعه  در وصف ارزش ها سخن بسیار می ‌گویند و در بیان فواید آن‌ها از یکدیگر سبقت می‌گیرند؛ اما آیا این ارزش ها در افراد تبلور نیز می‌یابد؟ به راستی این ارزش ها در عمل افراد تا چه حد هویدا  و آشکار می شوند؟ در این جا سخن گهربار حضرت علی (ع) چه خوب  مصداق می یابد که ”  فا الحق  اوسع الاشیاء و  فی التواصف و  واضیقها فی التناصف” (میدان) حق هنگام توصیف و بیان از هر چیزی وسیع تر است و هنگام انصاف از هر چیزی تنگ تر است.

از آنجایی که رفتار انسان تابع ارزش های اوست و روند رشد ارزش ها ازکودکی تا بزرگسالی ادامه دارد؛ لذا لازم است که ارزش ها از ابتدا به طور صحیح در نهادکودکان بنیان نهاده شود .در بزرگسالی نیز تغییرات ارزشی در جهت کسب ارزش های مطلوب و نابودی ارزش های نامطلوب، می‌تواند به عنوان پیش شرط لازم جهت آموزش ارزش ها تصور شود (شاکلا[2]، 11:2004) .

ارزش هایکی از زیـر ساخـت‌های مهم تربیت به شمار می‌آیند. ارزش ها به هـر بخـشی از زندگی فرد معنی می‌بخشند. همزمان با رشد کودکان آن‌ها همواره در معـرض ارزش های افراد دیـگر، در مدرسه، محل بازی و یا سایر فعالیت‌های اجتماعی قرار می‌گیرند و ممکن است آن‌ها در میـان این ارزش ها  دچار سردرگمی گردند؛ لذا لازم است که ارزش های درست و علت آن برای کودکان تشریح شود و چگونگی باز شناسی ارزش ها ازضد ارزش ها به آن‌ها آموزش داده شود تا همزمان با رشـد جسمـانی، رشـد ارزش ها نیز صورت گیـرد.در این راستـا ودرجـهت تحکیـم ارزش هادر   نهاد افـراد شایسته است که بعـد شنـاختـی افـراد در زمیـنـه ی ضـرورت ارزش هـا پــرورش یـابـد  وسپـس زمینـه ی تمـرین،تقـویت،تحکیـم وتثبیـت ارزش هادر فضـاهای منـاسب وتحـت آمـوزشِ مناسب فراهم شود.

بنیان هر جامعه، خانواده، نهاد، فرهنگ و اجتماع  به ارزش های حاکم بر آن‌ها بستگی داردو عدم آگاهی دقیق و حساب شده از ارزش های والای انسانی و انحراف از حوزه  ارزش های برتر به سمت ضد ارزش ها، می‌تواند باعث انحطاط کامل آن‌ها گردد. بسیاری ازتنش‌ها و شکست‌ها و حتی فروپاشی اخلاق و معنویت ریشه در فرو پاشی ارزش‌هاداردو بسیاری از شکاف‌ها و اختلافات میان خانواده‌ها، جوامع و مذاهب حاکی از همین امر است. با توجه به مسائل عنوان شده و باتوجه به دامنه ی وسیع تبلیغ ضد ارزش ها از سوی دشمنان، نقش آموزش ارزش ها به مراتب حیاتی‌تر جلوه می‌کند.

بابایی(1372) چنین بیان می‌دارد که، بایستی دقت کرد همان اندازه که توجه به خود ارزش ها مهم  است، التفات به شیوه اجرایی و تکنیک‌های کاربردی آن‌ها هم بسیار مهم است و چنانچه با بصیرت و آگاهی و  با روش خوب – یعنی با دانش ،بینش و توانایی مناسب –  انجام نگیرد نه تنها نتایج مفید حاصل نخواهد شد؛ بلکه ممکن است از جهات مختلف بازدهی منفی داشته باشد وتاثیر نامطلوب را برجای گذارد و در این صورت نه تنها مشکلی حل ،و گرهی گشوده نمی شود؛ بلکه نتیجه بسیار بدی به بار می‌آورد و منجر به بی اعتباری در یک امر بسیار مهم یعنی ارزش های انسانی می شود و این همان عامل انحراف و انحطاط جوامع است.

ونکاتایاه[3]( 2007 : 37-36)معتقد است که آموزش تنها شامل بیان علوم موجود در کتاب‌های درسی یا آماده کردن  بچه‌ها برای یک حرفه نیست؛اگرچه این ها هم، اهداف مهمی هستند. اگر واقعا هدف یک سیستم آموزش ساخت زندگی شاد و صلح آمیز برای انسان باشد، بایستی توجه و دقت خاص و تمرکز دائمی بر روی افکار، احساسات، طرز فکرها، اعمال و سرانجام ارزش ها در زندگی انسان داشته باشد. سیستم آموزشی با وجود تمام پیچیدگی‌ها و ریزه کاری‌هایی که داردتازمانی‌که از ارزش های زندگی انسانی غفلت کند یا اهمیت شایسته‌ای به آن‌ها ندهد، ناقص است و مشکلات و رنج‌های بشر علیرغم انفجار فوق‌العاده علم برای همیشه افزایش خواهد یافت .

علوی (39:1386 ) چنین بیان می‌کنند که آموزش به معنای انتقال معلومات و مهارت‌ها به دیگران است، به طوری که این معلومات و مهارت‌ها به کار آیند و موجب تحول و دگرگونی در رفتار شوند.

روشن است که این نوع آموزش، زمانی صورت می‌پذیرد که تمامی عوامل اجرایی و محیطی با هم و به طور هماهنگ عمل کنند و آموزش ما به وسیله یک برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده حمایت شود. به گفته ی فیوضات (16:1388 ) چندین مفهوم بایددر کلمه‌ی برنامه‌ریزی مستتر باشد که عبارتند از 1- جریان و مداومت 2- ارشاد و هدایت 3- دورنگری و هدف گیری. دراین راستا می توان گفت که تنها با وجود چنین برنامه‌ریزی  امید آن می رود که آموزش ارزش ها نتایج دلخواه و مناسبی را عاید ما گرداند.

بررسی پیشینه تحقیقات در این مورد،حاکی ازفقدان تحقیقات انجام شده درحیطه ی آموزش ارزش هاو ارائه راه کارهای مناسب در این  زمینه است و به خوبی نمایانگر لزوم، برنامه ریزی در جهت به کارگیری روش‌های تدریس مناسب وکار آمد درحیطه آموزش ارزش هاست.

بِیلی(2004: 12)معتقد است که یک راه برای مفهوم سازی موضوعات این است که توجه داشته باشیم، آموزش ارزش ها مانندپیازدارای لایه های مختلفی است.لایه بیرونی ترشامل تأثیرات خارجی است، مسائلی نظیر هنجارهای فرهنگی، سیاست های دولتی، نوع مدارس،ارزش های والدین و سایر اطرافیان. لایه دوم براساس مدیریت و رویه های مرسوم مدارس است و لایه سوم شامل تأثیرات ورای برنامه آموزشی می باشد، انتخاب ارزش های موجود در برنامه های آموزشی مختلف و همچنین نحوه ای که این ارزش ها باید در برنامه های آموزشی آموخته شوند و لایه نهایی شامل درس های ارزشی است که براساس چیستی و چگونگی محتوای آموزشی می باشد.

از آنجایی که رشد ارزش ها تحت تاثیر شبکه پیچیده‌ای از عوامل محیطی، خانه، گروه‌های همتا، اجتماع، رسانه‌های گروهی و آداب و رسوم قومی که در جامعه شایع هستند قرار می‌گیرد،ارتقاء آگاهی افراد نسبت به ارزش ها،  افزایش قدرت تشخیص آن‌ها نسبت به  ضد ارزش ها، تقویت و نهادینه کردن ارزش ها،و انتقال ارزش ها وآموزش آن‌ها علاوه بر این‌که از اهم وظایف وکارکردهای آموزش و پرورش است، یاری و همکاری سایر نهادها را نیز می‌طلبد و این امر  بایستی با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده در راس مسائل تربیتی کشور قرار گیرند  و ضروری است که اهداف و فعالیت‌های این نیروها و نهادها باید باهم هماهنگ شوند وصاحب‌ نظران مسائل تربیتی  با دیدی وسیع و تلاشی مضاعف در پی پاسخگویی به این نیاز برآیند تا نتیجه خوبی عاید همگان و به ویژه نسل جوان و آینده ساز کشورگردد.

با توجه به دامنه وسیع کارکرد و اهمیت زیاد مبحث ارزش ها، و با توجه به فقدان روش هایی مناسب جهت آموزش ارزش ها ، محقق در این تحقیق بر آن خواهد شد تا از زاویه نگاه صاحب نظران بر نکاتی انگشت گذاردکه برای متولیان و دست‌اندرکاران مسائل فرهنگی وتربیتی قابل تأمل باشد. در این راستاست که وظیفه به بار نشسته برای محقق در جهت اصلاح  نابسامانی‌های یاد شده، بازآفرینی و احیا ی ارزش ها و زمینه سازی جهت شکوفایی و درونی کردن ارزش ها از طریق ارائه روش‌های تدریس مناسب و کارآمد و بیان نکات مرتبط با آن در جهت آموزش ارزش ها به انجام خواهد رسید. در این جا نکته قابل توجه این که آموزش ارزش ها فقط منوط به ارائه روش های آموزش مناسب نیست ؛بلکه به جد می توان بیان کرد که یک آموزش زمانی می تواند موفقیت آمیز باشد که زمام کار به یک مربی وآموزش دهنده کاردان و ماهروآراسته به ویژگی های خاص سپرده شود ،متربیان وآموزش گیرندگان از ویژگی های خاصی بر خوردار باشد،از محتواهای غنی ومناسب استفاده شود و در پایان،جریان آموزش با یک ارزشیابی مناسب و درست ارزیابی شودو در یک معنای کلی می توان گفت که آموزش کامل و مناسب ارزش ها تابع یک چارچوب نظامندوهدفدار است که استحکام این چارچوب منوط به رعایت نکات فوق الذکر می باشدو این تحقیق بر آن است تا- برای ارائه یک آموزش مناسب و کامل-نکات مرتبط با آموزش دهنده،آموزش گیرنده ،محتواهای درسی و ارزشیابی را به شیوه ای مبسوط بیان نمایدو تا حد ممکن فاصله میان تئوری و عمل را حذف کرده و تحقق ارزش های والای انسانی را نه به صورت شعارگونه، بلکه به صورت عملی ممکن سازد.

تعقیب نتایج حاصل می‌تواندگامی در جهت رشد و کمال نسل نوخواسته مزین به ارزش های والای دینی و اخلاقی باشد. نظر به اهمیت ارزش های دینی و اخلاقی و نظر به این که این ارزش ها به عنوان خط مشی و پایه واساس سایـرارزش ها  محسوب می شوند ،محقق در این تحقیق تاکید اصلی را روی این ارزش ها و به ویژه ارزش های والای اسلامی گذاشته است.

 

1-3.هدف های تحقیق:

1.شناسایی نکات مرتبط با آموزش دهنده در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی

2.شناسایی نکات مرتبط با آموزش گیرنده در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی

3.شناساسایی نکات مرتبط با محتوای درسی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی

4.شناسایی نکات مرتبط با روش‌ها و فنون تدریس در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی

5.شناسایی نکات مرتبط با ارزشیابی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی

 

 

1-4.اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:                                                         پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی نـوک پیکان حمله دشمنان  به بـاورها، آراء اعتقـادی و فکری معـطـوف گردیده است و پـس از خـاموش شـدن شعله جنگ تحمیلی، زیـاده خـواهـان و منحرفان با قلم‌های زهرآلود که با خامه غرب و غربزدگی سیراب شده به جنگ ارزش های الهی رفته و به تحقیر و تضعیف آن‌ها پرداخته و در صددند جامعه را با پیدایش رفتارهای تبه کارانه آلوده نمایند (مریجی1384: 24) .

با توجه  به این  که درجامعه امروزی هر روز شاهد تبلیغ هر چه بیشتر ضد ارزش ها هستیم و نسل جوان ما در معرض خطر فراگیری این ضد ارزش ها هستند، نقش آموزش ارزش ها و بارز نمودن اهمیت آن‌ها به مراتب مهم تر وحیاتی‌تر به نظر می‌رسد .

در حال حاضر بسیاری از مسائل  بزرگی که افراد و جوامع انسانی با آن روبرو هستند از جنبه    جهت گیری ارزشی برخوردار هستند. ارزش ها در زندگی فردی واجتماعی آن چنان نقش مهمی را ایفا می‌کنند که به منزله عناصر فرهنگی و اجتماعی، سهم کلیدی در هویت بخشی فردی و جمعی عهده دار هستند.

مصباح یزدی (127:1376) یکی از راه‌های مبارزه با تهاجم فرهنگی را ترویج ارزش های دینی در یک سطح گسترده و فراگیر می داند. هنگامی که از جامعه‌ای سالم و سعادتمند سخن به میان می‌آید به اوج ضرورت ارزش ها پی برده می‌شود؛  زیرا علت بسیاری از آشفتگی‌های جوامع اخیر به علت پایبند نبودن به ارزش های والای انسانی است.

از لحاظ جامعه شناسی نیز ارزش ها به عنوان عنصری برجسته مورد توجه همگان می‌باشند .

در این رابطه، مریجی(9:1382)معتقد است که قوام جامعه درحقیقت به وجود ارزش های حاکم بر آن جامعه است.

ذو علم (1380 )در این باره می گوید که ارزش ها  را به عنوان عامل ثبات جامعه هستند که  نقش عمده‌ای رادر تسهیل وتمهید ارتباطات اجتماعی اقشار و گروه‌های اجتماعی ایفا می‌کنند و زمینه‌ساز تعامل اجتماعی می‌باشند، برای حفظ جامعه، همسو با قوانین و مقررات حاکم بر آن جامعه که توسط حکومت‌ها اعمال می‌شود، ارزش ها نقش عمده‌ای را ایفا می‌کنند و می‌توان گفت که وجود یک نظام ارزشی استوار و مقبول در جامعه سرمایه‌ی بزرگی برای آن جامعه به شمار می‌رود، که به کمک آن نظم لازم جهت رشد و تعالی آن جامعه فراهم می‌شود و مانع از صرف هزینه‌های گزاف و استفاده از ابزارهای کنترل و استفاده از روش‌های متکی به جبر و زور می‌شود ، نقش ارزش ها ، جدای از آثـار اخلاقی و معنوی، در تأمین امنیت ، استقرار، نظم ، اجرای

قانون و عدالت و جلوگیری از دامنه‌های وسیع جرم و جنایت حائز اهمیت بسیار زیاد است.

آذربایجانی و موسوی اصل(168:1387) معتقدند که پرهیز از جرم‌ها و انحرافات، بدون دینداری ممکن  نیست ؛زیرا این جرم‌ها با مسائل اخلاقی مرتبط‌اند و اخلاق بدون دین، پشتوانه و اعتباری ندارد. مفاهیم اخلاقی بدون پشتوانه ایمان به خدا و دینداری همانند بادام و گردویی است که پوست دارد ولی تو خالی است و بدون مغز است. با این بادام و گردو می‌توان کودک یا آدم نادان را فریب داد؛ ولی انسان‌های بالغ و عاقل هیچگاه فریب آن را نخواهند خورد. قرآن کریم اصول اخلاقی افراد بی ایمان را به درختی تشبیه می‌کند که ریشه‌اش از زمین کنده شده و هیچ ثبات و قراری ندارد. در مقابل افراد با ایمان و دین مدار همانند درخت پاکیزه‌ای هستند که در زمین ریشه دوانده و شاخه‌هایش سر به آسمان کشیده است چنین درختی همیشه و در تمام فصول در حال ثمردهی و میوه دادن است.

باید تلاش نمود تا دین و ارزش های دینی و اخلاقی در تار و پود جامعه نفوذ یابد .اگر ارزش های دینـی و اخلاقـی بر فرهنگ جامعه حاکم باشد و مردم با ایـن ارزش ها زندگـی کننـد سعـادت آن

جامعه تضمین خواهد شد.

بر اساس مباحث عنوان شده، بذل توجه و تلاش‌هایی جهت شناخت ارزش ها، آموزش، تقویت و نهادینه کردن آن‌ها نقش بسیار موثری در جهت تبلورکمالات و فضائل انسانی دارد ولازم به ذکر است که حصول به این اهداف، بسیج همگانی، تلاش های مدبرانه، هدفمند و هماهنگ تمام نهادها، بالاخص نهاد آموزش و پرورش و سایر نهادهای تربیتی را می طلبد.

سیدی(1378 :214-228)معتقد است که اهمیت و نقش ارزش ها در چند زمینه متجلی می شود  که عبارتند از:

  1. نقش ارزش ها در زمینه تربیت
  2. نقش ارزش ها در زمینه مشاوره و راهنمایی
  3. نقش ارزش ها در زمینه بهداشت روانی که در موارد زیر کاربرد دارد:

الف. روان درمانی

ب. پیشگیری

به طور کلی برای ایجاد این تحولات فرهنگی و ارزشی، ایجاد تحولات عمیق در نفوس و درون انسان‌ها لازم به نظر می‌رسد و برای ایجاد این تحولات، جز شیوه‌های فرهنگی، اعتقادی و تربیتی و آموزشی راهی دیگر وجود ندارد. لذا بستر سازی و فراهم کردن زمینه لازم و مساعدِ همزمان با آن

،به کارگیری روش‌های سنجیده و تحقیق جـهت آموزش ارزش ها از جمله ی راهکارهاییست کـه

که در راستای این هدف ضروری به نظر می‌رسد.

بر طبق مسائل عنوان شده می‌توان چنین بیان کردکه بذل توجه به یافتن روش‌های مناسب جهت آموزش ارزش ها به منظور درونی کردن آن‌ها، بایستی در ردیف اهم موضوعات و مسائل تربیتی قرار گیرد. تحقیق حاضر با توجه به جایگاه عظیم ارزش ها، به خصوص در امر تعلیم و تربیت، بر این فرض استوار خواهد شد که با استفاده از تبیین ارزش ها و ارائه راهکارها و روش های تدریس مناسب در جهت آموزش ارزش ها گامی شایسته در جهت پرورش نسلی جوان مزین به ارزش های نهادینه شده دینی و اخلاقی  بردارد؛ زیرا بسیار دیده شده که افراد زیادی ارزش ها را به صورت کاملا شعارگونه پذیرفته وبه صورت لفظی و کلامی و با شیوه‌ای بسیار متعصبانه ازآن‌ها سخن به میان می‌آورند ؛اما متاسفانه در حوزه اجرا بسیار ضعیف عمل می‌نمایند؛ زیرا به هیچ وجه پایبند به آن چه می‌گویند نیستند. به طور مثال تا کنون با افراد زیادی برخورد کرده‌ایم که ساعت‌ها با الفاظی بسیار جذاب و شیوا درباره ی “حق الناس” صحبت به میان می‌آورند، اما ازآن‌جایی که این ارزش در تار و پود وجود آن‌ها ریشه ندوانده است، شاهد رفتاری مغایر با گفتار آن ها خواهیم بود که حاکی از عدم اعتقاد قلبی و عمیق آن ها نسبت به این ارزش می‌باشد. اینجاست که تناقض میان حرف و عمل به روشنی نمایان می‌شود.

 

1-5.سوال های تحقیق:

1.نکات مرتبط با آموزش دهنده یا مربی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟

  1. نکات مرتبط با آموزش گیرنده یا متربی درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
  2. نکات مرتبط با محتواهای درسی درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
  3. نکات مرتبط با روش ها و فنون تدریس درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
  4. نکات مرتبط با ارزشیابی درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟

 

1-6. تعاریف مفاهیم مطرح شده در سوال‌های تحقیق:

1-6-1. تعاریف مفهومی:

آموزش دهنده: آن‌که تعلیم وآموزش می‌دهد (دهخدا،1371 : 92).

 

آموزش گیرنده:کسی که نزد دیگری علم ادب یا هنر آموزد (دهخدا ،1371-99).     آموزش: کوششی که معلم  برای انتقـال معلوماتی خـاص به شاگردان خود به کار می برد، بـه عبارتی آموزش به معنای انتقال معلومات و مهارت‌ها به دیگران است به طوری که این معلومات و مهارت‌ها به کار آیند و موجب تحول ودگرگونی در رفتار گردند (علوی، 1386 :39).

آموزش در لغت به معنای عمل آموختن، یاد دادن ، تعلیم، تربیت و پرورش می باشد (دهخدا،1371 :92) .

 

ارزشیابی: اگر معلمی بعد از اندازه‌گیری وبدست آوردن اطلاعات،کیفیت نتایج یا اطلاعات به به دست آمده را مورد توجه قرار دهد و به تحلیل آن بپردازد گفته می‌شود که او عمل ارزش‌یابی را انجام داده است. (شعبانی،1385،ص334)

 

آموزش ارزش ها:آموزش ارزش ها در بر گیرنده ایجادِمیزان حساسیت به ارزش ها، توانایی انتخاب ارزش های صحیح و درونی کردن و تشخیص آن‌ها در زندگی فردی و به عبارتی زندگی کردن مطابق با آن‌هاست؛ بنابراین آموزش ارزش ها موضوعی نیست که محدودیت زمانی داشته باشد بلکه تلاشی مستمر در تمام طول زندگی است (ونکاتایاه[4]، 2007 : 37).

 

ارزشیابی: اگر معلمی بعد از اندازه‌گیری و بدست آوردن اطلاعات،کیفیت نتـایج یا اطلاعات بدست آمده را مورد توجه قرار دهد و به تحلیل آن بپردازد گفته می‌شودکه او عمل ارزش‌یابی راانجام داده است (شعبانی،334:1384).

 

ارزش: کلمه “ارزش” در زبان فارسی، اسم مصدر ارزیدن و دارای معانی متعددی است. در فرهنگ معین آمده است که ارزش یعنی:1.بهاء، ارز، قیمت، ارج

2.قدر، برا زندگی، شایستگی، زیبندگی، قابلیت، استحقاق (مرادی،24:1378).

 

ارزش های دینی: این ارزش ها باور‌های خاصی هستند که آنقدر منحصر به فردند که که اگر فرد واقعا به آن‌ها اعتقاد نداشته باشد نمی تواند آن‌ها را قبول کند. هر دین و مکتب خاص به عنوان

عوامـل  و عناصر ضـروری‌اش، آداب اصـول و قواعد مـراسم و تشریفات خاص  خـود را دارد که

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:46:00 ب.ظ ]




1-4-1- اهداف اصلی 7

1-4- 2- اهداف فرعی 7

1-5- فرضیه­های پژوهش 7

1-5-1- فرضیه­های اصلی 7

1-5-2- فرضیه­های فرعی 7

1-6- انواع متغیرها از لحاظ نقش آن­ها در پژوهش 8

1-7- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش 8

1-7-1- تعاریف مفهومی 8

1-7-1-1- عملکرد ازدواج و ابعاد آن 8

1-7-1-2- سلامت خانواده اصلی و ابعاد آن 9

1-7-1-3- حمایت اجتماعی و ابعاد آن 9

1-7-1-4- حل مشکل خانواده و ابعاد آن 10

1-7-2- تعاریف عملیاتی 10

1-7-2-1- عملکرد ازدواج 10

1-7-2-2- سلامت خانواده اصلی 10

1-7-2-3- حمایت اجتماعی 10

1-7-2-4- حل مشکل خانواده 11

فصل دوم (پیشینه پژوهش)

2-1- مقدمه………….. 13

2-2- پیشینه نظری 13

2-2-1- ازدواج 13

2-2-1-1- تعاریف ازدواج 13

2-2-1-2- مراحل انتخاب همسر 14

2-2-1-3- ویژگی­های روابط زوجین 14

2-2-1-4- انواع ازدواج 15

2-2- 1-5- سلامت ازدواج 16

2-2-1-6- عوامل مختل­کننده روابط زوجین 17

2-2-1-7- وظایف زوجین 17

 

2-2-2- سلامت خانواده اصلی 19

2-2-2-1- تأثیر خانواده اصلی بر روابط زوجین 19

2-2-2-1-1- دیدگاه­های روان­تحلیلی 19

2-2-2-1-1-1- نظریه دلبستگی 20

2-2-2-1-1-2- ایماگودرمانی 21

2-2-2-1-1-3- روابط موضوعی 21

2-2-2-1-2- دیدگاه­های سیستمی 22

2-2-2-1-2-1- نظریه میلان 22

2-2-2-1-2-2- نظریه بوئن 22

2-2-2-2- سلامت خانواده اصلی 23

2-2-2-2-1- ابعاد هشت­گانه سلامت خانواده از نظر بارنهیل 23

2-2-2-2-2- کنش­های خانواده از نظر فلک 24

2-2-2-2-3- طرح سه محوری تسنگ و مک درموت 25

2-2-2-2-4- الگوی کارکرد خانواده مک مستر 25

2-2-2-2-5- الگوی منحنی اولسون 27

2-2-2- 2-6- سلامت خانواده از دیدگاه تجربه­گرایان 27

2-2-2-2-7- مدل بیورز 29

2-2-2-2-8- مدل بوئن 31

2-2-2-3-ابعاد سلامت خانواده اصلی 33

2-2-2-3-1- صمیمیت 33

2-2-2-3-2- استقلال و خودمختاری 35

2-2-3- حمایت اجتماعی 35

2-2-3-1- تعاریف مختلف از حمایت اجتماعی 36

2-2-3-2- انواع حمایت اجتماعی 37

2-2-3-3- کارکردهای حمایت اجتماعی 38

2-2-4- حل مشکل خانواده 39

2-2-4-1- مهارت­های حل مشکل 40

2-2-4-2- بررسی رویکردهای مختلف به حل مشکل 41

این مطلب را هم بخوانید :

2-2-4-2-1- دیدگاه رفتاری 41

2-2-4-2-2- دیدگاه فلدمن 42

2-2-4-2-3- دیدگاه راه­حل­محور 42

2-2-4-2-4- دیدگاه روایت درمانی 43

2 -2-4-2-5- رویکرد مشکل­مدار مک مستر 43

2-2-4-2-6- مدل کایرین، ماگویری و هرلبوت 43

2-2-4-2-7- مدل فوکِس 44

2-3- پیشینه پژوهش 46

2-3-1- پژوهش­های انجام شده مرتبط با موضوع در ایران 46

2-3-1-1- عملکرد ازدواج 46

2-3-1- 2- خانواده اصلی 46

2-3-1-3- حمایت اجتماعی 49

2-3-1-4- حل مشکل خانواده 52

2-3-2- پژوهش­های انجام شده مرتبط با موضوع در خارج 54

2-3-2-1- خانواده اصلی 54

2-3-2-2- حمایت اجتماعی 55

2-3-2-3- حل مشکل 57

فصل سوم (روش­شناسی پژوهش)

3-1- روش­ پژوهش 60

3-2- جامعه پژوهش، نمونه و روش نمونه گیری 60

3-3- روش گردآوری داده­ها 60

3-4- داده­های مورد نیاز متناسب با سوال­ها و فرضیه­های تحقیق 61

3-5- نحوه توصیف و تحلیل اطلاعات 61

3-6- مشخصات ابزار جمع­آوری اطلاعات 61

3-6-1- مقیاس عملکرد ازدواج 61

3-6-2- مقیاس سلامت خانواده اصلی 62

3-6-3- مقیاس حمایت اجتماعی 63

3-6-4- مقیاس حل مشکل خانواده 64

فصل چهارم (یافته­های پژوهش)

4-1- مقدمه 67

4-2- یافته­های توصیفی 67

4-2-1 توصیف ویژگی­های دموگرافیک زوجین 67

4-2-1-1- توزیع جنسیت 67

4-2-1-2- توزیع سن 67

4-2-1-3- توزیع میزان تحصیلات 68

4-2-2- یافته­های توصیفی متغیرهای پژوهش 69

4-2-2-1- مقیاس عملکرد ازدواج 69

4-2-2-2- مقیاس سلامت خانواده اصلی 69

2-4-2-3- مقیاس حمایت اجتماعی 70

4-2-2-4- مقیاس حل مشکل خانواده 70

4-3- یافته­های استنباطی 71

4-3-1- فرضیه­های اصلی 71

4-3-1-1- فرضیه اول 71

4-3-1-2- فرضیه دوم 71

4-3-1-3- فرضیه سوم 73

4-3-1-4- فرضیه چهارم 73

4-3-1-5- فرضیه پنجم 74

4-3-1-6- فرضیه ششم 74

4-3-1-7- فرضیه هفتم 75

4-3-1-8- فرضیه هشتم 75

4-3-2- فرضیه­های فرعی 76

4-3-2-1- فرضیه اول 76

4-3-2-2- فرضیه دوم 78

4- 3-2- 3- فرضیه سوم . 79

4-3-2-4- فرضیه چهارم 79

4-3-2-5- فرضیه پنجم 80

فصل پنجم (بحث و نتیجه­گیری)

5-1- مقدمه 86

5-2- بحث و نتیجه­گیری 83

5- 2- 1- فرضیه­های اصلی 83

5-2-2- فرضیه­های فرعی 87

5-2- 3- نتیجه­گیری 88

5-3- محدودیت­های پژوهش 89

5-4- پیشنهادات 90

منابع و مآخذ 92

پیوست­ها…………………. 105

 فصل اوّل

طرح پژوهش

1-1- مقدمه

خانواده بعنوان یک نهاد کوچک اجتماعی، یک سیستم طبیعی و یا یک منظومه است که با ازدواج شروع می­شود و ابعاد دیگر خانواده مانند زیرمنظومه زناشویی، زیرمنظومه فرزندان و زیرمنظومه والدین را دربرمی­گیرد. ارتباط با والدین اولین­ ارتباطی است که فرزند با دنیای بیرون برقرار می­کند. لذا والدین نقطه شروع آشنایی کودک با محیط اطراف هستند و می­توانند ذهن کودک را شکل دهند. این شکل­دهی می­تواند بصورت آشنایی با محیط فیزیکی، قوانین، یا چگونگی مواجهه با خطرات بیرونی و موازین اجتماعی باشد. علاوه بر این ساختار ارتباطی پیچیده و اثرگذار والدین و کودک، خود زیرمنظومه زناشویی ابعاد مختلفی دارد. یک زوج که با یکدیگر زندگی مشترک را شروع می­کنند براساس ساختار طبیعی نیازهایی را از یکدیگر مرتفع می­سازند. طی رابطه زناشویی، موازینی بین یک زوج برقرار می­شود. موازین بین یک زوج می­تواند دامنه­های مختلف ارتباطی، نحوه برخورد با تعارض­ها و ارتباط با فرزند را شامل شود که می­تواند ریشه در گذشته فرد داشته باشد که از خانواده الهام گرفته شده است (مینوچین[1] و فیشمن[2]، 1996). در کشور ما کانون خانواده و ازدواج به دلیل مسائل خاص فرهنگی و ارزشی، اهمیت بیشتری در مقایسه با کشورهای غربی دارد، لذا تلاش برای استحکام و تداوم خانواده و ارضای نیازهای عاطفی و روانی اعضاء، بویژه همسران در چارچوب خانواده از اهمیت بیشتری برخوردار است. علاوه براین، به دلیل اهمیت و نقش خانواده در فرهنگ ایران، وجود مشکلات، تعارض ها و نهایتاً از هم پاشیدگی خانواده می تواند آثار زیانباری بر زوجین، فرزندان و جامعه در مقایسه با ­داشته باشد (نظری و نوابی­نژاد، 1385). عوامل مختلفی هستند که می­توانند زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار دهند. تاریخچه زندگی فرد و نحوه تعامل والدین و خانواده­اش در دوران قبل از ازدواج می­تواند از جمله عواملی باشد که بر زندگی زوجین و رفتار آن­ها با یکدیگر تأثیر بگذارد. همچنین حمایت اطرافیان از جمله حمایت دوستان و خانواده و کسب مهارت­های مختلف مانند حل مشکل نیز از موارد دیگری هستند که در زندگی زوجین می­توانند اثر داشته باشند. لذا در این پژوهش به بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی[3]، حمایت اجتماعی[4] و حل مشکل خانواده[5] با عملکرد ازدواج[6] پرداخته شده است.

1-2- بیان مسئله

زوج­ها با آرمان زندگی مشترک و برخورداری از حمایت و آرامش به سوی تشکیل خانواده گام برمی­دارند خانواده با هویتی به مثابه یک موجود زنده تحول می­یابد. نولر1 و فینی2 (2002) اعتقاد دارند زوج­ها بعنوان واحدی نگریسته می­شوند که هریک از طرفین با الگوهای رفتاری از پیش تعیین­شده، زمینه را برای واکنش فرد مقابل فراهم می­سازد که وی نیز فضای روانی و نوع رفتار آماده خود را دارد. در این فضا که شناخت و عواطف و رفتار هریک از زوج­ها در آن نقش بسزایی ایفا می­کنند، اگر یکی از زوج­ها با تعاملات مثبت یا منفی، فضا را آماده یا آلوده سازد، زوج دیگر نیز در این فضا درگیر می­شود و گویا دریچه­ای با عواطف مشترک به دوسو گشوده می­شود. لارسون3 و هولمن4 (1994) سه دسته عوامل خاص را در رضایت زناشویی موثر می­دانند. نخست عوامل بافتی مانند بافت کنونی و عوامل فرهنگی و اجتماعی، دوم خصایص و رفتارهای فردی زوجین و سوم فرایند تعاملی زوجین. آنان نتیجه می­گیرند که موارد مرتبط با این عوامل، پیش­بینی­کننده مناسبی از رضایت زناشویی هستند. همچنین نظریات متعددی هستند که تاثیر والدین و خانواده اصلی بر شکل­گیری شخصیت و نوع برخورد فرد با مسائل در آینده بخصوص زندگی مشترک را بیان می­کنند. از جمله این نظریات می­توان به نظریه روان­کاوی فروید اشاره کرد که بیان می­دارد رفتار والدین تا حد زیادی شکل­دهنده شخصیت کودک است (بارکر5، 1981). نظریه بعدی که می­توان به آن اشاره کرد نظریه یادگیری اجتماعی بندورا است؛ که طبق آن کودک چگونه رفتارکردن را از والدین یاد می­گیرد و چنانچه والدین با یکدیگر تعارض داشته باشند کودک فرصت یادگیری درست­ رفتار­کردن را از دست می­دهد (حسینیان، یزدی و جاسبی، 1386). همچنین کسب حمایت اجتماعی از دوستان و خانواده نیز از جمله عواملی هستند که در میزان رضایت زوجین نقش دارند. افراد وقتی که می­دانند از طرف خانواده، دوستان و نزدیکان حمایت می­شوند، احساس خشنودی بیشتری دارند و در مقابله با مشکلات با منطق و عملکرد بهتری عمل می­کنند. بدیهی است که همه انسان­ها در هنگام گرفتاری­ها به حمایت اطرافیان و دوستان خود نیاز دارند تا احساس امنیت کنند. در واقع هرچه حمایت اجتماعی دیگران بیشتر باشد، امیدواری­شان نیز بیشتر می­شود. پژوهش­ها نیز نشان داده­اند افرادی که از منابع حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند، سلامت روانی بهتری داشته و بهتر با تغییرات سازگار می­شوند (کوهن1 و ویلز2، 1985). پژوهش نبوی و شهریاری (1391) نشان داد که حمایت اجتماعی با تحت تاثیر قراردادن ابهام نقش خانوادگی، تعارض در خانواده را کاهش می­دهد؛ بنابراین حمایت دوستان و خانواده می­تواند به زوجین کمک ­کند تا بتوانند مشکلاتشان را با فشار روانی کمتری حل نمایند.

حل مشکل بطور کارآمد متغیر دیگری است که می­تواند به عملکرد سالم زندگی زناشویی منجر شود. احمدی (1386) نشان داد که حل مشکل خانواده با رضایت زناشویی همبستگی دارد. چمپیون3 و پاور4 (2000)، نیز به این نتیجه رسیدند که حل مشکل خانواده تعامل بین زوجین را تسهیل می­کند. از طرفی کراپلی5 (2005) بیان می­دارد زوجینی که تعاملات منفی بیشتری بین آن­ها رد و بدل می­شود، فرصتی برای استفاده از این مهارت­ها نمی­یابند به نظر می­رسد ارتباط بین استفاده از مهارت­ها و تعامل مثبت زناشویی یک ارتباط دوسویه است یعنی مهارت­ها می­توانند تعامل مثبت را ایجاد کنند و هم تعامل منفی موجب ناتوانی زوجین در استفاده از مهارت­ها می­شود؛ بنابراین لازم است تا مشخص شود حل مشکل خانواده بعنوان یک مهارت تا چه حد می­تواند عملکرد سالم ازدواج را پیش­بینی کند. باتوجه به ارتباطی که متغیرهای ذکر شده می­توانند با عملکرد ازدواج داشته باشند و پژوهش­های محدود در این زمنیه این پژوهش در صدد است تا به پیش­بینی عملکرد ازدواج بر اساس سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی و حل مشکل خانواده بپردازد.

 

1-3- ضرورت انجام پژوهش

درمورد اهمیت خانواده همین بس که اولین تاثیرات محیطی که فرد دریافت می­کند از محیط خانواده است و حتی تاثیرپذیری فرد از سایر محیط­ها می­تواند توسط خانواده تعدیل شود. از این رو خانواده پایه­گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی، اخلاق، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد. سلامت خانواده، تعادل شخصیتی والدین و آشنایی آن­ها با اصولی که می­تواند محیط خانواده را سالم­تر سازد، برای کودکان بسیار حائز اهمیت است. خانواده در عین حال که کوچک­ترین واحد اجتماعی است. مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم، موفق و فعال جامعه از داخل خانواد­ه­های سالم بیرون آمده­اند. همانطور که اغلب افراد ناسالم، پرورش­یافته خانواده­های ناسالم بوده­اند. انسان­ها با ورود به اجتماع، ویژگی­های سالم یا ناسالمی را که در خانواده دریافت کرده­اند وارد اجتماع می­کنند، از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده­های آن وابسته است (نظری، 1386).

علیرغم اهمیت زیاد خانواده، امروزه نتایج آمارها حکایت از گسستن خانواده در عصر حاضر دارد. طبق آمار سازمان ثبت احوال ایران در سال (1392)، 155369 طلاق در کل کشور ثبت شده است. بعبارتی در مقابل هر 5 ازدواج یک مورد طلاق گزارش شده است. در سال 92 نسبت به سال 91 حدود 5000 مورد طلاق بیشتری ثبت شده است. همچنین در سال 91 در مقابل هر 5/5 ازدواج یک طلاق ثبت شده است (www.sabteahval.ir). طی تحقیقات صورت­گرفته به نظر می­رسد یکی از عوامل اثرگذار بر زندگی بعدی فرد، یعنی زندگی مشترک، خانواده اصلی باشد. نتایج پژوهش­های حسینیان، یزدی و جاسبی (1386) و خمسه و حسینیان (1389) نیز نشان می­دهند که بین رضایت و صمیمیت زناشویی با خانواده اصلی و تجربه خشونت در دوران کودکی همبستگی معنی­داری وجود دارد. یافته­های جاکت1 و سورا2 (2001) از پژوهشی با شرکت 232 زوج نیز نشان داد، زنانی که در خانواده­های گسسته (مطلقه) بزرگ شده بودند، در مقایسه با زنانی از خانواده­های باثبات، در روابط جاری خود با همسرانشان بیشتر از بدبینی و تعارض و کمتر از اعتماد و رضایت گزارش دادند. این نتایج نشان می­دهد، افرادی که در خانواده­های مشکل­دار پرورش می یابند احتمالاً مستعد تکرار تجارب و مشاهدات گذشته در زندگی زناشویی خود هستند. از طرف دیگر انسان موجودی اجتماعی است که بسیاری از نیازهایش را از طریق ارتباط با دیگران برآورده می­سازد. ادراکی که فرد از حمایت دیگران دریافت می­کند می­تواند به او در کاهش تنش­های حاصل از موقعیت­های مختلف کمک کند. یافته­های لی3، یه چانگ4، پارک5 و هونگ چانگ6، (2004) نشان می­دهند که حمایت اجتماعی نیرومندترین نیروی مقابله­ای برای رویارویی موفقیت­آمیز و آسان در زمان درگیری با شرایط تنش­زا شناخته شده و تحمل مشکلات را برای بیماران تسهیل می­کند. دوشه7 و همکاران، (2006) نیز به این نتیجه رسیدند که مشکلات روانی در زنان پس از یائسگی با حمایت اجتماعی آنان ارتباط دارد؛ بنابراین حمایت اجتماعی به افراد برای مقابله با موقعیت­های مختلف کمک می­کند همچنین زندگی زناشویی فرد را با کاهش تنش­ها تحت تأثیر قرار دهد.

توانایی در حل مشکلات نیز یکی از مهارت­هایی است که می­تواند در زندگی زناشویی تأثیرگذار باشد. همانطور که پژوهش جاکوبسن1 (1996) عنوان می­کند زمانی­که همسران دچار مشکلات ارتباطی و حل مسئله شوند، کار با همدیگر را مشکل می­یابند و پذیرش تفاوت­های همدیگر برای آنها دشوار می­شود.

بنابراین بدلیل اهمیت خانواده و از طرفی بصدا در آمدن زنگ خطر درباره گسستگی خانواده ضرورت وجود داشت تا ابعاد بیشتری از عوامل مؤثر بر مسائل زناشویی و ازدواج بررسی شوند.

 

1-4- اهداف پژوهش

1-4-1- اهداف اصلی

  • بررسی رابطه بین سلامت خانواده اصلی و عملکرد ازدواج.
  • بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی دوستان، خانواده و عملکرد ازدواج.
  • بررسی رابطه بین حل مشکل خانواده و عملکرد ازدواج.
  • بررسی ارتباط چندگانه بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده، حمایت اجتماعی دوستان و حل مشکل خانواده با عملکرد ازدواج.
  • بررسی تفاوت بین حوزویان و دانشجویان در سطح سلامت خانواده اصلی.
  • بررسی تفاوت بین حوزیان و دانشجویان در میزان حمایت دوستان و خانواده.
  • بررسی تفاوت بین حوزویان و دانشجویان در میزان حل مشکل خانواده.
  • بررسی تفاوت بین حوزویان و دانشجویان در میزان عملکرد ازدواج.

 

1-4-2- اهداف فرعی

  • بررسی رابطه بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده و دوستان و حل مشکل خانواده با مؤلفه­های عملکرد ازدواج شامل ارتباط، ابرازگری عاطفی، حل مسئله، نقش، انعطاف­پذیری، فرزندپروری، اقتصاد، خانواده و دوستان، ارزش­ها، مراقبت جسمانی و روانی و عملکرد کلی.
  • بررسی تفاوت بین مردان و زنان در سطح سلامت خانواده اصلی.
  • بررسی تفاوت بین مردان و زنان در میزان حمایت دوستان و خانواده.
  • بررسی تفاوت بین مردان و زنان در میزان حل مشکل خانواده.
  • بررسی تفاوت بین مردان و زنان در میزان عملکرد ازدواج.

 

1-5- فرضیه های پژوهش

1-5-1- فرضیه های اصلی

1-بین سلامت خانواده اصلی و عملکرد ازدواج ارتباط معنی­دار وجود دارد.

2-بین حمایت اجتماعی خانواده و دوستان با عملکرد ازدواج ارتباط چندگانه وجود دارد.

3-بین حل مشکل خانواده و عملکرد ازدواج ارتباط معنی­دار وجود دارد.

4-بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده حمایت اجتماعی دوستان و حل مشکل خانواده با عملکرد ازدواج ارتباط چندگانه معنی­دار وجود دارد.

5-بین دو گروه طلاب علوم دینی و دانشجویان از نظر متغیر سلامت خانواده اصلی تفاوت معنی­دار وجود دارد.

6-بین دو گروه طلاب علوم دینی و دانشجویان از نظر متغیر حمایت خانواده و دوستان تفاوت معنی­دار وجود دارد.

7-بین دو گروه طلاب علوم دینی و دانشجویان از نظر متغیر حل مشکل خانواده تفاوت معنی­دار وجود دارد

8-بین دو گروه طلاب علوم دینی و دانشجویان از نظر متغیر عملکرد ازدواج تفاوت معنی­دار وجود دارد.

 

1-5-2- فرضیه های فرعی

  • بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده، حمایت اجتماعی دوستان و حل مشکل خانواده با مؤلفه­های عملکرد ازدواج شامل ارتباط، ابرازگری عاطفی، حل مسئله، نقش، انعطاف­پذیری، فرزندپروری، اقتصاد، خانواده و دوستان، ارزش­ها، مراقبت جسمانی و روانی و عملکرد کلی ارتباط چندمتغیری معنی­دار وجود دارد.
  • بین دو گروه مردان و زنان از نظر متغیر سلامت خانواده اصلی تفاوت معنی­دار وجود دارد.
  • بین دو گروه مردان و زنان از نظر متغیر حمایت خانواده و دوستان تفاوت معنی­دار وجود دارد.
  • بین دو گروه مردان و زنان از نظر متغیر حل مشکل خانواده تفاوت معنی­دار وجود دارد.
  • بین دو گروه مردان و زنان از نظر متغیر عملکرد ازدواج تفاوت معنی­دار وجود دارد.

 

1-6- انواع متغیرها از لحاظ نقش آن­ها در پژوهش

متغیرهای  ملاک: عملکرد ازدواج و زیر مولفه های آن (ارتباط، ابرازگری عاطفی، حل مسئله، نقش، انعطاف­پذیری، فرزندپروری، اقتصاد، خانواده و دوستان، ارزش­ها، مراقبت جسمانی و روانی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:46:00 ب.ظ ]




تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش.. 9

محدودیت‌های پژوهش.. 10

مقدمه.. 12

تاریخچه اینترنت.. 12

تاریخچه اینترنت در ایران.. 13

تاریخچه وب.. 14

اهمیت وب‌سایت‌ها در مراکز پژوهشی.. 16

وب و فعالیت‌های کتابداری و اطلاع‌رسانی.. 17

طراحی صفحات وب.. 18

معماری اطلاعات در وب‌سایت‌ها.. 20

تعریف موتور جستجو.. 22

فن آوری موتورهای جستجو.. 23

نمایه سازی موتورهای وب.. 25

دو عامل مهم در نمایه سازی وب.. 26

نقش موتورهای جستجو در نمایه سازی وب.. 28

انواع نمایه سازی موتورهای جستجو.. 29

سئو چیست؟.. 30

اهمیت سئو در چیست ؟.. 32

بهینه سازی سایت.. 32

تعریف تراکم کلمات کلیدی.. 37

اهمیت تراکم کلمات کلیدی.. 37

تحلیل تراکم کلمات کلیدی.. 38

متاتگ چیست ؟.. 38

انواع اصلی متاتگ.. 38

کاربرد متاتگ در صفحات وب.. 39

عوامل مورد استفاده در موتورهای جستجو برای رتبه بندی سایت‌ها.. 40

برخی از مهم‌ترین معیارهای مشترک در رتبه بندی اغلب موتورهای جستجو.. 41

عوامل توصیفی مورد استفاده در الگوریتم موتورهای جستجو.. 41

 

دیگر عوامل موثر در بهینه سازی رتبه سایت.. 43

فاکتورهای مهم بهینه سازی سایت در گوگل: 45

رتبه بندی در گوگل چیست؟.. 46

عوامل موثر در افزایش رتبه درگوگل:.. 46

رتبه صفحه  چیست؟.. 49

اهمیت رتبه صفحه: 49

ترافیک وب سایت چیست؟.. 49

افزایش ترافیک و بالا بردن رنکینگ سایت با استفاده از کلمات کلیدی.. 50

رتبه الکسا چیست ؟.. 51

اهمیت رتبه بندی الکسا.. 52

پیچ رنک گوگل مهم‌تر است یا رتبه سایت در الکسا؟.. 52

رتبه‌بندی دانشگاه‌ها.. 53

رتبه‌بندی دانشگاه‌های جهان.. 54

رتبه‌بندی دانشگاه‌های ایران.. 58

پیشینه پژوهش.. 60

پیشینه پژوهش در ایران.. 60

پیشینه پژوهش در خارج.. 68

مقدمه.. 72

روش پژوهش.. 72

جامعه آماری.. 73

ابزار گردآوری اطلاعات.. 74

روش گردآوری داده‌ها.. 75

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات.. 76

مقدمه.. 78

ارائه یافته‌های پژوهش.. 78

پاسخ به پرسش‌های اساسی پژوهش.. 78

پرسش اساسی اول: 78

پرسش اساسی دوم: 103

این مطلب را هم بخوانید :

پرسش اساسی سوم: 105

پرسش اساسی چهارم: 107

مقدمه.. 110

تجزیه و تحلیل یافته‌ها.. 110

پیشنهادات.. 113

پیشنهادهای اجرایی.. 113

پیشنهاداتی برای پژوهش‌های آتی.. 115

منابع و ماخذ.. 117

چکیده

امروزه وب، اصلی‌ترین ابزار دسترسی و اشاعه اطلاعات به شمار می‌رود، به گونه‌ای که کتابخانه‌های دانشگاهی به عنوان قطب آموزشی دانشگاه‌ها با عرضه خدمات خود از طریق اینترنت و وب موجبات رشد هر چه بیشتر خود و کاربران را فراهم می‌سازند. زیرا امروزه دانشجویان برای بهره‌گیری از منابع و اطلاعات به اینترنت روی می‌آورند. از سوی دیگر، یکی از اولین دغدغه‌های ناشران وب‌سایت‌ها دست‌یابی به رتبه‌های برتر در میان وب‌سایت‌های مشابه و هم‌موضوع است. بدین منظور همواره سیاهه‌ای از عناوین، کلیدواژه‌ها و توصیف‌هایی که احتمال کسب رتبه‌های برتر را دارند، تهیه و در طراحی صفحات لحاظ می‌شود. بنابراین مدیران سایت‌ها و وبلاگ‌ها نه تنها باید صفحات خود را حاوی مطالب مفید و جذاب برای مخاطبان کنند، بلکه باید این صفحات را به گونه‌ای طراحی کنند که رتبه آن‌ها در موتورهای جستجو قابل توجه باشد. بررسی‌ها حاکی از آن است که به منظور بازیابی موفق اطلاعات در وب‌سایت‌ها بررسی میزان تراکم کلمات کلیدی یکی از عوامل اصلی به شمار می‌آید. تراکم کلمات کلیدی، مقیاسی از میزان کلمات کلیدی موجود در محتوای صفحه به نسبت کل کلمات موجود در همان صفحه است. پژوهش حاضر سعی بر این دارد تا با استفاده از تحلیل محتوا به ارزیابی تراکم کلمات کلیدی در وب‌سایت کتابخانه‌های دانشگاه‌های تابعه وزارت علوم شهر تهران بپردازد. جامعه پژوهش 15 وب‌سایت کتابخانه‌های مرکزی دانشگاه‌های تابعه وزارت علوم شهر تهران را شامل می‌شود. گردآوری داده‌ها توسط نرم‌افزار تحلیلگر تراکم کلمات کلیدی، انجام گرفته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد هیچ کدام از دانشگاه‌ها در وب‌سایت خود از کلمات کلیدی مناسب استفاده نکرده‌اند. در این میان، وب‌سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به دلیل استفاده از کلمات کلیدی پربسامد و مرتبط در ابر برچسب‌های اصلی، توانسته است میزان رویت‌پذیری  بالایی را کسب نماید. همچنین، در رتبه‌بندی وب‌سایت‌های کتابخانه‌های مرکزی، دانشگاه تهران در موتور جستجوی گوگل رتبه بالایی را به خود اختصاص داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استفاده از تراکم کلمات کلیدی و همچنین توجه به اهمیت برچسب‌ها در وب‌سایت‌ها، می‌تواند نقش مهمی را در بالا بردن رتبه سایت و افزایش رویت سایت ایفا نماید که باعث تحقق بازیابی موفق کتابخانه‌های دانشگاهی می‌شود.

کلیدواژه‌ها: تراکم کلمات کلیدی، طراحی وب‌سایت، کتابخانه مرکزی دانشگاهی، ابربرچسب.

 مقدمه

امروزه اینترنت به وسیله‌ای در دسترس برای اکثر مردم جهت تبادل و اشاعه اطلاعات بدل شده است، به طوری که میزان استفاده از آن به سرعت در حال افزایش است. در ایران نیز با فراهم شدن زیرساخت‌های فناوری و مخابراتی روز به روز شمار استفاده‌کنندگان از این شبکه فزونی می‌گیرد.

این پژوهش در نظر دارد به ارزیابی وب‌سایت کتابخانه‏های مرکزی دانشگاه‏های تابعه وزارت علوم شهر تهران بپردازد. در این فصل به معرفی پژوهش حاضر پرداخته شده است . عناوین فصل عبارتند از : بیان مسأله، اهداف پژوهش، سؤالات پژوهش، فرضیه‌های پژوهش، تعاریف عملیاتی و محدودیت‌های پژوهش.

بیان مسأله

هم‌زمان با تولد وب، جهان شاهد تغییرات شگرفی در حوزه ذخیره و بازیابی اطلاعات بوده است. هر روز بر تعداد صفحات وب افزوده می‌گردد و حجم وسیعی از اطلاعات، در بستر آن، به صورت ساختار نیافته[1](یالتاقیان، 2002) و فارغ از کنترل محتوایی و کتاب‌شناختی منتشر می‌شود (زانگ و جاستریم، 2005؛ گوتلیب و الیوپولوس، 2003). در چنین وضعیتی، مسئله اساسی، چگونگی کنترل و مدیریت بدنه ساختارنیافته و رشد سریع این بدنه است (اسدی و جمالی مهمویی، 2004).

تاکنون ابزارهای کاوش[2] از قبیل «موتورهای کاوش»[3]، «ابرموتورهای کاوش»[4]، «راهنماهای موضوعی»[5] و «نرم‌افزارهای کاوش»[6] محیط مجازی وب را تا اندازه‌ای تحت کنترل و مدیریت خویش درآورده‌اند.

کاربران از میان ابزارهای رایج کاوش، موتورهای کاوش را به عنوان نقطه آغازین ورود به اینترنت تلقی می‌کنند (اسپینک و دیگران، 2001 نقل در دوال و واگان، 2004؛ بار- ایلان، 2005؛ زانگ و دیمیتروف، 2004)، بیش از 95% ترافیک کاوش در اینترنت به موتورهای کاوش مربوط است و 80% کاربران، اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق موتورهای کاوش به دست می‌آورند (هاتلی، 2002 نقل در زانگ و دیمیتروف، 2005). یافتن اطلاعات موضوعی ویژه در وب دشواری‌هایی دارد و هر روز بر حجم این دشواری‌ها افزوده می‌گردد (دروت، 2000). تعداد نتایج بازیابی شده موتورهای کاوش، اغلب چنان فراوان است که کاربر عملاً جز مرور چند صفحه نخست نتایج، از سایر صفحات منصرف می‌شود (جانسن، اسپینک، و ساراسویک، 2000؛ فدایی عراقی2005 ؛ یالتاقیان، 2002) و به ناچار به رتبه‌بندی[7] ارائه شده موتورهای کاوش اعتماد می‌کند (بارـ ایلان، 2005).در این وضعیت، چنانچه صفحه‌ای مرتبط، در رتبه‌های اول جای نگیرد، ممکن است از دید کاوشگر پنهان بماند (زانگ و جاستریم ، 2005، ص92؛ گوتلیب و الیوپولوس، 2003).

از سویی، یکی از اولین دغدغه‌های ناشران وب‌سایت‌ها دستیابی به رتبه‌های برتر در میان وب‌سایت‌های مشابه و هم موضوع است. بدین منظور همواره سیاهه‌ای از عناوین[8]، کلیدواژه‌ها[9] و توصیف‌هایی[10] که احتمال کسب رتبه‌های برتر را دارند، تهیه و در طراحی صفحات لحاظ می‌شود (ریچاردسون، 2003 نقل در زانگ و دیمیتروف،2005). طراحی نرم‌افزارهایی چون «تحلیلگر چگالی کلیدواژه»[11] ،«ورد ترکر»[12]،«وب پزیشن گولد»[13]، و شکل‌گیری و گسترش وب‌سایت‌هایی که خدمات توصیه‌ای و مشاوره‌ای بهینه‌سازی صفحات[14] را به منظور کسب رتبه‌های برتر در موتورهای کاوش ارائه می‌دهند، تأییدی بر حساسیت و توجه به این مسئله است.

با وجود ابهام‌های موجود در زمینه الگوریتم، رتبه‌بندی موتورهای کاوش، پژوهش پیرامون چگونگی رتبه‌بندی نتایج متوقف نشده است و تلاش‌هایی در زمینه کشف عوامل اثرگذار و تعیین میزان اثرگذاری آن عوامل، انجام پذیرفته است (زانگ و دیمیتروف، 2004؛ 2005 ).

از دهه 1990 میلادی که اینترنت و وب جهان‌گستر سرعت بیشتری پیدا کرد، نتایج بسیاری از فرآیندها و برون‌دادهای علمی_ پژوهشی و فعالیت‌های دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی در وب‌سایتشان منتشر شده و فرصتی برای تبادل اطلاعات فراهم آورده است. تعداد زیاد کاربران، محیط کاربری، محتوای وب و روند روزافزون موارد مذکور، از جمله دلایل افزایش توجه علمی به اینترنت عنوان شده است. المایند[15] و اینگورسن[16] مطالعه وب را ” وب‌سنجی”[17] نامیدند (مسگر پور، 1388).  وب‌سنجی به تحلیل کمی پدیده وب با استفاد ه از روش‌های اطلاع سنجی [18]می‌پردازد. وجود تعداد زیاد مواردی چون صفحات، عکس‌ها، پیوندها و … در وب، معیارهای متنوعی برای انجام تحلیل‌های کمی فراهم کرده که در حیطه مطالعات وب سنجی و سایبرمتریک[19] قرار می‌گیرد (بجنوربن و اینگورسن، 2004). در حال حاضر، زمینه‌های تئوری و تجربی مهمی برای کاربرد روش‌های متریک در تحلیل فعالیت‌ها و انتشارات تحقیقاتی موجود است ( تلوان و واگان، 2004)؛ یکی از مهم‌ترین کاربردهای وب سنجی، رتبه بندی دانشگاه‌ها‌ی جهان بر اساس وب‌سایت‌می‌باشد (آگیلو،گرانادینو، اورتگا و دیگران، 2006) .

از طرفی کتابخانه‌های دانشگاهی به عنوان قطب آموزشی دانشگاه‌ها محسوب می‌شود و همانند دیگر نهادهای اجتماعی تلاش می‌کنند با عرضه خدمات خود از طریق اینترنت و وب موجبات رشد هر چه بیشتر خود و کاربران را فراهم سازند. زیرا امروزه دانشجویان برای بهره گیری از منابع و اطلاعات به اینترنت روی می‌آورند. بنابراین مدیران سایت‌ها و وبلاگ‌ها نه تنها باید صفحات خود را حاوی مطالب مفید و جذاب برای مخاطبان کنند، بلکه باید این صفحات را به گونه‌ای طراحی کنند که رتبه آن‌ها در موتورهای جستجو قابل توجه باشد. زمانی که شخصی در حال جستجو در یک موتور جستجو مانند گوگل است، گوگل تمام صفحاتی را که موضوع آن‌ها با عبارتی که شما جستجو کرده‌اید مرتبط است، لیست می‌کند. اما اینکه چه صفحاتی از کدام سایت‌ها در صدر نتایج جستجو قرار می‌گیرند به عوامل مختلفی بستگی دارد یکی از آن‌ها تراکم کلمات کلیدی[20] که درصد دفعاتی است که کلیدواژه یا عبارت در مقایسه با کل کلمات یک صفحه در صفحه وب ظاهر می‌شود، می‌باشد. بنابراین باید متن سایت به تعداد منطقی کلمات کلیدی داشته باشد. برای این منظور متن سایت به گونه‌ای تنظیم شود که نسبت کلمات کلیدی به کل کلمات موجود در متن قابل توجه باشد. (شعبان زاد و موسوی چلک، 1385)

 از آنجایی که وب‌سایت‌های دانشگاهی در امور آموزشی و پژوهشی دارای اهمیت زیادی می‌باشند و وب‌سایت‌کتابخانه‌های مرکزی نیز تقریبا بیشترین حجم اطلاعات را در خود جای می‌دهد، دانستن وضعیت این وب‌سایت‌ها از نظر تراکم کلمات کلیدی برای رتبه‌بندی این سایت‌ها مهم می‌باشد. بی توجهی به ساختار وب سایت، جنبه‌های وب سنجی و تراکم کلمات کلیدی موجود در وب‌سایت‌ها از جمله اشکالاتی است که به اینگونه وب‌سایت‌ها وارد است .بنابراین در این تحقیق محقق به دنبال جواب دادن به این سوال است که وب‌سایت کتابخانه‌های دانشگاهی دولتی شهر تهران تا چه میزان از کلمات کلیدی برخوردارند و نیز تراکم و توزیع آن‌ها چگونه است؟

اهداف پژوهش

هدف اصلی:

ارزیابی تراکم کلمات کلیدی در وب‌سایت کتابخانه‌های دانشگاه‌های تابعه وزارت علوم شهر تهران

اهداف فرعی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ب.ظ ]




چکیده ج‌

فهرست مطالب ح‌

فهرست جدول‌ها ز‌

فهرست تصاویر و نمودارها ش‌

فصل نخست: کلیات پژوهش 1

1-1.مقدمه 2

1-2. بیان مسئله 4

1-3. اهداف پژوهش 6

1-3-1. هدف اصلی 6

1-3-2. اهداف فرعی 6

1-۴. پرسش‌های پژوهش 6

۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش 7

1-6. تعاریف مفهومی 8

1-7. تعاریف عملیاتی 8

فصل دوم: مبانی نظری پیشینه پژوهش 9

2-1. مقدمه 10

2-2. ارتباط علمی 11

2-3. انواع ارتباطات علمی 13

2-3-1. ارتباطات علمی داخلی و خارجی 13

2-3-2. ارتباطات علمی رسمی 14

2-3-3. ارتباطات علمی غیررسمی 14

2-3-3-1. دانشگاه  نامرئی 16

2-4. فرایند ارتباطات علمی 17

2-5. سطوح ارتباطات علمی 18

2-6.کانال­های ارتباطات علمی 19

2-7. کارکردهای ارتباطات علمی 21

2-8. عوامل شکل­گیری دسترسی آزاد 23

2-9. مجلات دسترسی آزاد 24

دانلود مقاله و پایان نامه

 

2-9-1. هدف مجلات دسترسی آزاد 24

2-9-2. مجلات دسترسی آزاد و کیفیت آن 25

2-9-3. مزایای مجله­های دسترسی آزاد 25

2-10. دسترسی آزاد و نقش آن در ارتباط علمی 26

2-11. استناد 26

2-11-1.تاریخچه استناد 27

2-11-2. تعریف استناد 27

2-11-3. دلایل استناد 28

2-11-4.کاربرد استناد 29

2-12.اعتبار 30

2-13.تاریخچه و مفاهیم اعتبار 32

2-13-1. اعتبار و کیفیت 36

2-13-2. اعتبار و اعتماد 37

2-14. اعتماد 37

2-14-1. ماهیت و مفهوم و تعریف اعتماد 38

2-14-2. ویژگی­های اعتماد 42

2-14-3. ابعاد اعتماد 43

2-15. مرور کلی بر اعتماد در علوم مختلف 44

2-16. پیشینه پژوهش 45

2-16-1. پیشینه پژوهش در داخل کشور 45

2-16-2. پیشینه پژوهش در خارج از ایران 52

2-17.جمع بندی 61

فصل سوم: روش پژوهش 62

3-1. مقدمه 63

3-2.  نوع و روش پژوهش 63

3-۳. جامعه آماری و روش نمونه­گیری و حجم نمونه 63

3-4. ابزار گردآوری داده­ها 64

3-5. روایی ابزار گردآوری داده­ها 65

این مطلب را هم بخوانید :

رشته روانشناسی در مورد : استرس، علائم و تأثیرات آن

3-6. پایایی ابزار گردآوری داده­ها 65

3-7. روش تجزیه و تحلیل داده­ها 65

فصل چهارم: یافته‌های پژوهش 66

4-1. مقدمه 67

4-2. شاخص­های توصیفی گویههای پژوهش به تفکیک متغیرها 67

4-2-1. شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه 67

4-2-2. شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه استناد 69

4-2-3. شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه دسترسی آزاد 71

4-3. تحلیل استنباطی سؤالات پژوهش 73

فصل پنجم: بحث، نتیجه‌گیری و پیشنهاد‌ها 84

5-1. مقدمه 85

5-2. خلاصه ای از یافته­ها 85

5-3.پاسخ به پرسش­های پژوهش 85

5-3-1. شاخص های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی کدامند؟ 85

5-3-1-1. شاخص های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی از چه اولویتی برخوردار هستند؟ 86

5-3-2. شاخص های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه استناد از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی کدامند؟ 87

5-3-2-1. شاخص های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه استناد از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی از چه اولویتی برخوردار هستند؟ 87

5-3-3. شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه  دسترسی آزاد به مقالات از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی کدامند؟ 88

5-3-3-1. شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه دسترسی آزاد به مقالات از دیدگاه اعضای هیئت علمی از چه اولویتی برخوردار هستند؟ 89

5-3-4.آیا اعضای هیئت علمی از کیفیت اطلاعات مقاله برای اعتماد به آن در زمینه مطالعه استفاده می کنند؟ 89

5-3-5.آیا اعضای هیئت علمی از کیفیت اطلاعات مقاله برای اعتماد به آن در زمینه استناد استفاده می کنند؟ 90

5-4. بحث و نتیجه گیری 90

5-5. پیشنهادهای حاصل از پژوهش 95

5-6. پیشنهاد برای پژوهشهای آتی 96

منابع 97

الف) منابع فارسی 98

ب) منابع لاتین 102

پیوست‌ها 106

پرسشنامه شاخص های اعتبار در ارتباطات علمی 107

مقدمه

ارتباطات علمی[1] بخشی از کلیت علم است و نه آن چیزی است که بدان افزوده شده باشد. ارتباطات علمی عامل اصلی توسعه دانش و تسریع­کننده استفاده از علم است. ارتباطات علمی را می­توان مشتمل بر انتقال اطلاعات و نتایج فعالیت­های علمی از طریق شبکه متخصصان و از سوی دیگر نظام بازیابی و ارزیابی این یافته­ها و فعالیت­های پژوهشی پژوهشگران از سوی همکاران علمی دانست. این ارتباط از دو جنبه محتوایی و اجتماعی قابل بررسی است. ارتباط علمی دانش علمی را انتقال می­دهد (جنبه محتوایی) و میان دانشمندان روی می­دهد (جنبه اجتماعی) (زره ساز،1390).

از نیمه اول قرن بیستم ارتباط علمی به عنوان یکی از ساز وکار­های اصلی مؤثر بر نهاد علم در کانون مطالعات جامعه شناختی مورد توجه قرار گرفته و در این میان اهمیت آن در تولید دانش مورد بحث­­ وگفت ­وگو بوده است. در دهه­های اخیر با گسترش جامعه اطلاعاتی، توسعه ارتباطات الکترونیک و از بین رفتن محدودیت­های فضایی و مکانی در روابط مجازی، مقوله ارتباطات علمی با کاربرد مفاهیم تازه یک­ بار دیگر توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است (محمدی،1386). انتشار محتوای مجلات علمی به صورت الکترونیکی و دسترسی آزاد علاوه بر این که باعث دسترسی عموم افراد به آن­ها می­شود احتمال مورد استناد قرارگرفتن آن­ها را توسط نویسندگان دیگر نیز بالا برده و موجب افزایش تأثیر علمی و استناد آن­ها می­گردد(هارناد[2] و همکاران،2004).

هر روزه افراد با اطلاعات زیادی مواجه می­شوند که قابل استفاده هستند، مثل دوستان، دانشگاه­ها، کتاب­ها، اخبار، مقالات، تلویزیون، وب سایت­ها و… به عبارت دیگر افراد اکثراً توسط اطلاعات محاصره شده­ اند اما تشخیص این مسئله که چه منبعی قابل اعتماد است آسان نیست. توانایی ارزیابی اطلاعات معتبر مهارت مهمی است که در مدرسه، کار و زندگی روزمره به کار گرفته می­شود. همه اطلاعات ضرورتاً ارزش یکسانی ندارند. در بیشتر موارد اطلاعات مطمئن­­­تر و موثق­تر نسبت به اطلاعات نامعتبر بهتر نشان داده می­شوند. این چالش که کدام منیع معتبر­تر است باعث شده است که مفهوم اعتبار توجه قابل ملاحظه­ ای را از اواخر دهه 1990 به خود جلب کند.

در اواخر دهه 1990 اینترنت شروع به فراهم آوری اطلاعات در یک محیط تعاملی کرد که به کاربران اجازه می­داد که برای نیازهای اطلاعاتی خود جستجو کنند و با دیگران به روش­هایی که هرگز از قبل ممکن نبود ارتباط برقرار کنند (ریح و هیلگوس[3]، 2008). در نتیجه پژوهشگران و شاغلان در حوزه­های مختلف مثل علوم اطلاعات، تجارت، نظام­­های مدیریت اطلاعات، مطالعات ارتباطی، تعامل انسان-کامپیوتر (HCI) و روانشناسی از جنبه­های مختلف به بررسی تعیین اعتبار پرداختند. در علوم اطلاعات، اعتبار یکی از معیار­های قضاوت ربط درنظرگرفته شده ­است زمانی که تصمیم گرفته می­شود که اطلاعات بازیابی شده پذیرفته شود یا پذیرفته نشود (ریح و دنیلسون[4]، 2007).

پژوهشگران حوزه ارتباطات، اعتبار را همچون یک عامل پژوهشی برای تشخیص دادن اعتبار پیام، اعتبار منبع و اعتبار رسانه بررسی کردند. سلف[5] (1996) اعتبار را به عنوان قابل قبول بودن، اعتماد، قابلیت اطمینان، صحت و درستی، بی­طرفی، عینی بودن و ده­ها مفهوم دیگر بیان می­کند. همان طور که یک شخص به خاطر صداقت، دقت در انتخاب کلمات و بی­میل بودنش برای فریب دادن دیگران قابل اعتماد است اطلاعات زمانی قابل اعتماد است که که آن اطلاعات قابل  اطمینان، بی­­غرض و بی­طرفانه ظاهر شود (ریح و هیلگوس، 2008).

اعتبار منبع، مفهومی بنیادی در ارتباطات است که شاید بتوان قدمت آن را برابر عمر ارتباط دانست. معتبر بودن منبع در واقع پیش شرط لازم برای برقراری یک ارتباط کامل بین فرستنده پیام و مخاطب آن است و تخصص از عواملی دانسته شده ­است که باعث افزایش اعتماد به منبع می­گردد، زیرا که بسیاری از افراد، اظهارنظرهای متخصصان را راحت­تر می­پذیرند به عبارت دیگر پیام منبع معتبر، راحت­تر نفوذ می­کند و کمتر مورد انتقاد قرار می­گیرد (ادیب هاشمی،1372). فگ و تسنگ[6] (1999) اعتبار را قابلیت اطمینان اطلاعات توصیف کرده­اند که عموماً به عنوان یک کیفیتی از اطلاعات درنظرگرفته می­شود. هنگامی که افراد اعتبار را ارزیابی می­کنند اشارات گوناگونی از اطلاعات یا نویسنده آن را درنظر می­گیرند که فرض می­کنند که به کیفیت اطلاعات مرتبط است. نتایج این چنین ارزیابی سطحی از اعتماد است. اعتماد یک فاکتور قطعی برای تصمیم­گیری در استفاده از اطلاعات است (لوکیسن و اسچراگن[7]،2013).

هاولند و ویس[8] (1951) نشان دادند که اطلاعات از منابعی که اعتبار بالایی دارد مورد اعتماد­تر از اطلاعاتی است که از منابعی با اعتبار پایین می­آید. به هر حال، این تفاوت با زمان محو می­شود و اطلاعات از هر دو نوع منبع بعد از هفته­های اندکی به طور یکسانی مورد اعتماد قرار می­گیرد. افراد به یک منبع اطلاعاتی اعتماد می­کنند و آن را مورد مطالعه قرار می­دهند و در صورت لزوم در کار پژوهشی خود استفاده می­کنند و به آن استناد می­دهند. استناد یکی از عناصر اصلی در نگارش علمی است و نقش بارزی در تولید و نشر اطلاعات دارد و از اصول اساسی تألیف پژوهش است و اثری در جامعه علمی با اقبال رو­به­رو می­شود که در رعایت این اصل دقت و تلاش لازم در آن اثر شده باشد (عبدالمجید،1386).

هیچ مقاله­ای بدون استناد به دانش پیشین خود نمی­توانسته و نمی­تواند به تنهایی روی پای خود بایستد. دانشمندان با تکیه بر سکوی دانش پیشینیان گام برمی­دارند و پلکان دانش بشری را بنا می­کنند و به حرکت صعودی خود ادامه می­دهند. استنادها تنها مجموعه­ای از اطلاعات کتابشناختی موجود در پایان مقاله یا به صورت پانوشت یا داده­های بدست آمده از نمایه­های استنادی نیستند، استناد بیانگر تصمیم نویسنده­ای است که قصد دارد روابط بین مدرکی  را که در دست تهیه دارد با متون دیگر نشان دهد (صابری، محمد اسماعیل و شاه شجاعی، 1387). دانشمندان هر رشته تخصصی، دانسته­ها، نظریه­ها، مفاهیم و نتایج فعالیت­های علمی خویش را به اشتراک می­گذارند و این نظریه­ها و مفاهیم و نتایج فعالیت­ها موجب شهرت و برتری آنان می­شود. بنابراین پالایشی برای دستیابی و انتخاب به این اطلاعات باید انجام گیرد (داورپناه،1386). بنابراین اگر بتوانیم به اطلاعاتی که معتبر­­تر است و ارزش پژوهشی بیشتری دارد دست یابیم و بتوانیم منابع معتبر­تر را انتخاب کنیم و از آن استفاده کنیم یا به آن استناد کنیم باعث می­شود که نوشته علمی ما ارزش پژوهشی بیشتری داشته باشد و بیشتر مورد استفاده و استناد دیگر محققان قرار گیرد.

1-2. بیان مسئله

هر اثر علمی در واقع حاصل ارتباطات علمی و مشارکت علمی دانشمندان در یک حوزه علمی است. اعضای هیئت علمی به عنوان بارزترین عنصر تولید اطلاعات علمی مطرح هستند و انتظار می­رود که سهم بیشتری در ارتباطات علمی داشته باشند. با ظهور اینترنت و وب جهان گستر تغییرات اساسی در ارتباطات علمی به وجود آمده است، به گونه­ای که نوشته­های علمی فقط برای یک جامعه محدود قابل دسترس نیست بلکه مخاطبانی به وسعت جهان دارد و دسترسی آزاد شکل نوینی از ارتباطات علمی را به وجود آورده­ است. ظهور اینترنت مسئله اعتبار اطلاعات را افزایش داده است. زیرا که شمار اسناد و مدارک تولید شده روز به روز در حال افزایش است. بنابراین انتخاب کردن سندی که معتبر و قابل اطمینان باشد تلاش­های شناختی قابل ملاحظه­ای را طلب می­کند. بنابراین با افزایش حجم اطلاعات مخصوصاً در حوزه­های علمی و تخصصی شدن رشته­های علمی از طرفی و کمبود زمان و سرمایه تلقی شدن اطلاعات از سوی دیگر، دستیابی به اطلاعات با کیفیت و معتبر در زمان کم و با سرعت بالا مورد نیاز است چرا که اطلاعات معتبر و ارزشمند عنصر اصلی پژوهش در تمامی حوزه­های علمی است. از زمان پیدایش وب و استفاده روز افزون از آن در تمامی امور بشر همواره موضوع اعتبار، صحت و قابل اعتماد بودن اطلاعات آن، از مهم­ترین دغدغه­های متخصصان به شمار آمده­ است. برای مثال فلنیگین و متزگر[9](2000) پژوهشی را برای ارزیابی اعتبار اطلاعات اینترنت توسط پرسشنامه انجام دادند. گزارش این تحقیق نشان داد که افراد اطلاعات اینترنت را به اندازه اطلاعات بدست آمده از تلویزیون، رادیو و مجلات معتبر می­دانند و اطلاعات موجود در روزنامه­ها را از بقیه رسانه­ها معتبرتر می­دانند. لییو و هوآنگ[10](2005) نیز به بررسی این که چه طوری دانشمندان اطلاعات مبتنی بر وب را ارزیابی می­کنند پرداختند و این که چه معیارهایی را هنگام ارزیابی اعتبار اطلاعات به کار می­گیرند. لوکیسن و اسچراگن(2013) نیز پژوهشی را بر روی تأثیر نشانه­های منبع و آشنایی با عنوان بر روی ارزیابی اعتبار اطلاعات انجام دادند.

با توجه به گسترش روز افزون اطلاعات و افزایش دسترسی آزاد به این اطلاعات، شناسایی شاخص­ها یا به عبارت دیگر ویژگی­ها و معیارهایی که اعضای هیئت علمی بر اساس آن­ها به ارزیابی اعتبار اطلاعات موجود در مقالات می­پردازند و در کارپژوهشی خود از آن استفاده می­کنند ضروری است و باعث شکل­گیری این مسئله شده ­است. چرا که ارتباطات علمی شامل داد­ و­ستد اطلاعات علمی است و شامل مطالعه منابع اطلاعاتی و اشاعه آن می­باشد و برای آن که فرد بتواند به نوعی اعتبار اثر خویش را افزایش دهد باید از میان منابع و مدارک موجود به اطلاعاتی مؤثق و قابل اعتماد تکیه کنند و به مطالعه آن بپردازند و از آن استفاده کنند. دلیل دیگری که باعث شکل­گیری این پژوهش شده ­است خلأ پژوهشی است که در این زمینه وجود دارد زیرا که تا جایی که محقق جستجو نموده ­است اکثر پژوهش­ها در حوزه اعتماد و اعتبار در رشته­های کامپیوتر، علوم ارتباطات و تجارت الکترونیک  در ایران انجام شده ­است و پژوهشی در این زمینه در علوم اطلاعات موجود نیست در این پژوهش به شناسایی شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه و استناد  و همچنین با توجه به هدف مجلات دسترسی آزاد که افزایش تاثیر تحقیق از طریق افزایش دسترسی به نتایج تحقیق می­باشد به شاخص­های اعتبار در زمینه دسترسی آزاد پرداخته می­شود.

 

1-3. اهداف پژوهش

1-3-1. هدف اصلی

  • شناسایی شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در حین مطالعه و استناد از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی

1-3-2. اهداف فرعی

  • شناسایی شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه
  • شناسایی شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه استناد
  • شناسایی شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه دسترسی آزاد
  • شناسایی اهمیت کیفیت اطلاعات در میزان اعتماد به آن مقاله در زمینه مطالعه
  • شناسایی اهمیت کیفیت اطلاعات در میزان اعتماد به آن مقاله در زمینه استناد

1-۴. پرسش‌های پژوهش

این پژوهش درصدد است تا به پرسش­های اساسی زیر پاسخ دهد:

  1. شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه از دیدگاه اعضای هیئت ­علمی دانشگاه خوارزمی کدامند؟

1-1. شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه مطالعه از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی از چه اولویتی برخوردار هستند؟

  1. شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه استناد از دیدگاه اعضای هیئت­ علمی دانشگاه خوارزمی کدامند؟

2-1. شاخص­های اعتبار در ارتباطات علمی در زمینه استناد از دیدگاه اعضای هیئت ­علمی دانشگاه خوارزمی از چه اولویتی برخوردار هستند؟

  1. شاخص­های اعتبار در زمینه دسترسی آزاد به مقالات از دیدگاه اعضای هیئت­ علمی دانشگاه خوارزمی کدامند؟

3-1.شاخص­های اعتبار در زمینه دسترسی آزاد به مقالات از دیدگاه اعضای هیئت ­علمی از چه اولویتی برخوردار هستند؟

4.آیا اعضای هیئت علمی از کیفیت اطلاعات مقاله برای اعتماد به آن  در زمینه مطالعه استفاده می­کنند؟

5.آیا اعضای هیئت علمی از کیفیت اطلاعات مقاله برای اعتماد به آن در زمینه استناد استفاده می­کنند؟

۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش

ارتباط لازمه حفظ حیات و پیشرفت جامعه بشری است. جامعه علمی به عنوان نبض حیات بشری و پیشرفت جوامع از این قاعده مستثنی نیست. ارتباط به طور کلی به معنای سهیم شدن در اندیشه دیگران، تفاهم و در نهایت اشتراک فکر است. وجود ارتباط در جوامع علمی شرط لازم برای دریافت نتایج و تفسیر تحقیقات و به تبع آن تولید اطلاعات علمی است (برهمند،1386). ارتباط علمی به عنوان درون­داد پژوهش­های علمی عمل می­کند و یکی از ز مینه­ها و شرایط توسعه علمی است، چرا که بدون وجود ارتباط علمی امکان انتقال دانسته­ها و دستاورد­های علمی میسر نخواهد­شد و سرانجامی جز رکود و سکون علمی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب- ث‌

فهرست جدول‌ها د‌

فهرست شکل‌ها و نمودارها د‌

فصل نخست: کلیات پژوهش– 9

1-1. مقدمه- 10

1-2. بیان مسئله- 12

1-۳. اهداف پژوهش– 15

1-۴. پرسش‌های پژوهش– 16

۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش– 16

1-۶. تعریف‌های عملیاتی- 17

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش– 19

2-1. مقدمه- 20

۲-۲. منزلت اجتماعی- 20

2-2-1. تعریف– 20

2-2-2. خاستگاه منزلت اجتماعی- 22

2-2-3. عوامل تعیین‌کننده منزلت اجتماعی- 23

2-2-4. انواع پایگاه‌های اجتماعی- 24

۲-2-5. نظریات منزلت اجتماعی- 26

2-2-5-1. نظریه آلبرت بندورا 26

2-2-5-2. نظریه مارکس– 26

2-2-5-3. نظریه ماکس وبر- 27

2-2-5-4. نظریه دورکیم 27

2-2-5-5. نظریه پارسونز- 27

2-2-5-6. نظریات دارندرف، لنکسی، الین رایت و پارکین- 28

2-3. سرمایه اجتماعی- 30

2-3-1. تعاریف– 30

2-3-2. تاریخچه سرمایه اجتماعی- 33

2-3-3. نظریات سرمایه اجتماعی- 34

پایان نامه

 

2-3-3-1. پیر بوردیو- 34

2-3-3-2. جیمز کلمن- 35

2-3-3-3. رابرت پوتنام 36

2-3-3-4. فرانسیس فوکویاما 37

2-3-3-5. ناهاپلیت و گوشال- 38

2-3-3-6. آنتونی گیدنز- 39

2-3-4. عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی- 39

2-3-4-1. اعتماد 39

2-3-4-2. انسجام 41

2-3-4-3. مشارکت اجتماعی- 42

2-3-4-4. حمایت اجتماعی- 43

2-3-5. ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی- 44

2-3-6. انواع سرمایه اجتماعی- 45

2-3-7. سطوح سرمایه اجتماعی- 47

2-3-8. مزایا و معایب سرمایه اجتماعی- 50

2-3-8-1. مزایای سرمایه اجتماعی- 50

2-3-8-2. معایب سرمایه اجتماعی- 51

2-4. پیشینه پژوهش– 51

2-4-1. پیشینه پژوهش در ایران- 52

2-4-2. پیشینه پژوهش در خارج- 57

2-5. جمع‌بندی- 62

فصل سوم: روش پژوهش– 64

3-1. مقدمه- 65

۳-۲. نوع پژوهش– 65

3-۳. روش پژوهش– 66

۳-۴. جامعه پژوهش– 66

3-5. نمونه گیری- 66

3-5-1. حجم نمونه پژوهش– 66

این مطلب را هم بخوانید :

3-5-2. نمونه‌گیری هدفمند 68

3-6. ابزار گردآوری داده‌ها 69

3-6-1. مصاحبه- 69

3-6-2. مصاحبه نیمه سازمان یافته- 69

3-7. روش تحلیل داده‌ها 71

3-7-1. کدگذاری باز یا سطح اول کدگذاری- 71

3-7-2. کدگذاری محوری یا سطح دوم کدگذاری- 72

3-7-3. کدگذاری انتخابی یا سطح سوم کدگذاری- 73

3-8. فرایند تحلیل داده‌ها 73

فصل چهارم: یافته‌های پژوهش– 76

4-1. مقدمه- 77

۴-۲. میزان رضایت شغلی- 78

4-3. تعریف منزلت اجتماعی از دیدگاه کتابداران- 80

4-4. ارتقاء منزلت اجتماعی- 82

4-5. اعتماد 86

4-6. همکاری و مشارکت- 87

4-7. روابط بین همکاران- 89

4-8. تعهد و ارزش‌ها 91

فصل پنجم: بحث، نتیجه‌گیری و پیشنهادها 93

5-1. مقدمه- 94

۵-۲. پاسخ به پرسش‌های پژوهش– 94

۵-۲-۱. پرسش نخست- 94

۵-۲-۲. پرسش دوم 95

۵-۲-۳. پرسش سوم 98

5-2-4. پرسش چهارم 99

5-2-5. پرسش پنجم 101

۵-۳. نتیجه‌گیری- 103

۵-۴. پیشنهادهای حاصل از پژوهش– 104

۵-۵. پیشنهاد برای پژوهش‌های آتی- 105

منابع- 107

پیوست‌ها 113

پیوست 1: نمونه پرسش‌های مصاحبه- 113

مقدمه

تاریخچه کتابخانه‌های دانشگاهی به مفهوم امروزی و با قوانین مدون، در اروپا به حدود سال 1855 و در آمریکا به سال 1850 می‌رسد. اولین دانشگاه به مفهوم امروزی آن، در سال 1313 با عنوان دانشگاه تهران تأسیس شد. با تأسیس این دانشگاه و شکل‌گیری دانشکده‌های مختلف آن، پایه‌های کتابخانه‌های دانشکده‌ای و دانشگاهی نیز پی‌ریزی شد (مزینانی،1380). امروزه یکی از شعارهای دانشگاه‌های معتبر جهان، تبدیل دانشگاه به مرکز یادگیری مادام‌العمر برای اهل دانش و پژوهش و برای همه افراد، صرف‌نظر از ملیت، جنسیت، سن و توانایی یا ناتوانی جسمی است (آذرنگ، 1378). کتابخانه‌های دانشگاهی جزئی مهم از نظام آموزشی و شریان‌های حیاتی کانون‌های آموزشی و پرورشی جوامع بوده و از جنبه‌های علمی و فرهنگی اهمیت ویژه‌ای دارند. کارکرد بهینه و بهره‌وری هر چه بیشتر این نهادها، دستیابی به هدف‌های علمی و فرهنگی جوامع را تسهیل می‌کند (حریری، 1381). اساساً هدف از تأسیس کتابخانه دانشگاهی نیل به هدف‌های دانشگاه یعنی حفظ، اشاعه، و ارتقای دانش است و از این‌رو، هدف‌های آن هماهنگ با هدف‌های دانشگاه شکل می‌گیرد و معنی‌دار می‌شود. این نهاد ارتباط مستقیمی با نیازهای آموزشی و پژوهشی استادان و دانشجویان دارد و هدف اساسی آن حمایت از برنامه‌های آموزشی و پژوهشی دانشگاه است. فراهم ساختن امکان پیشرفت تحصیلی دانشجویان، خدمت به استادان در امر انتقال دانش، و اعتلای برنامه‌های پژوهشی و مطالعات پیشرفته از رسالت‌های کتابخانه دانشگاهی است.

قشربندی اجتماعی فرایندی است که از طریق آن جایگاه و ارتباط و حیثیت افراد هر جامعه متناسب بافرهنگ آن جامعه تعیین می‌شود. منزلت اجتماعی یا پایگاه اجتماعی یکی از ابعاد قشربندی اجتماعی است (سام آرام و قائم پور،1390). از نظر توسلی (1369) پایگاه اجتماعی، مرتبه یا ارزش هر فرد در محیط گروهی، سازمانی، را منعکس می‌سازد. چلبی معتقد است: منزلت یا پرستیژ با مفاهیمی نظیر شهرت، اعتبار، حیثیت، آبرو، نفوذ، تأیید اجتماعی و احترام هم‌خانواده است (چلبی،1375). از نظر کارکردگرایان «منزلت وجه احترام انگیز عمومی‌ترین و پایدارترین شکل قشربندی است زیرا آنچه انسان‌ها به‌عنوان حیوانات اجتماعی بیش از برآوردن سایر نیازها بدان نیاز دارند شناخته شدن از سوی دیگران است» (لیپست، 1381). بعد اجتماعی پایگاه، منزلت شغلی نامیده می‌شود که پایگاه اجتماعی افراد یک سازمان را نشان می‌دهد (میچل، 1383). از نظر نیک گهر منزلت اجتماعی، آن شأن یا مقام و موقعیتی است که برای یک فرد در جامعه قائل‌اند، یا تلقی و ذهنیتی است که دیگران ازآنچه شخص هست دارند (نیک گهر، 1373). منزلت اجتماعی هر شغل، چگونگی رفتار متقابل و انتظارات جامعه را از شاغلان تعیین می‌کند و آنان را در ساخت دهی به تعامل‌های اجتماعی یاری می‌رساند (کاظم پور،1383).

مفهوم نظریه سرمایه اجتماعی از دهه 1990 با اقبال توجه اندیشمندان و پژوهشگران رشته‌های مختلف علوم اجتماعی مواجه شده است (دینی ترکمانی،1386). استقبال کم‌نظیر از این مفهوم در حوزه‌های گوناگون علوم اجتماعی سبب شده تا در دو دهه گذشته بخش مهمی از ادبیاتی که در این چند حوزه تولید شده است به بررسی کم و کیف سرمایه اجتماعی در جوامع صنعتی امروز اختصاص یابد. سرمایه اجتماعی ثروتی نامرئی است که زمینه لازم برای توسعه علمی، فرهنگی و اجتماعی جوامع انسانی را فراهم می‌سازد و همچنین عاملی است که از طریق فرایند ایجاد ارتباط و اعتماد در سازمان‌های فرهنگی و اجتماعی مانع از سردی و بی‌روح شدن جامعه و نیز از خود بیگانگی و رشد انحرافات اجتماعی می‌شود (منصوریان، 1390). ناهاپیت و گوشال[1] (1998) گسترش اعتماد و شبکه روابط بین افراد را سرمایه اجتماعی نامیده و آن را یکی از قابلیت‌ها و دارایی‌های مهم سازمانی تلقی می‌کنند. سرمایه اجتماعی موضوع واحدی نیست بلکه انواع گوناگونی از مقوله‌هاست که دو ویژگی مشترک دارد: یکی اینکه همه آن‌ها شامل جنبه‌ای از ساخت اجتماعی است و دیگر اینکه کنش‌های معین افرادی را که در درون ساختار قرار دارند، تسهیل می‌کند. سرمایه اجتماعی، نه در افراد شکل می‌گیرد و نه در ابزار فیزیکی تولید؛ بلکه در روابط اجتماعی شکل می‌گیرد و توسعه پیدا می‌کند (نصر اصفهانی و همکاران، 1390). سرمایه اجتماعی در حقیقت به آرمان‌های مشترک، وفاق و انسجام اجتماعی، اعتماد، صداقت و احترام متقابل افراد نسبت به همدیگر، رعایت ارزش‌ها و هنجارها و اصول اخلاقی، پرهیز از هرگونه تظاهر در رفتار اطلاق می‌گردد. پدیده سرمایه اجتماعی تنها زمانی هستی می‌یابد و شکل می‌گیرد که در ابتدا، انسان‌هایی در یک محیط معین (واقعی یا مجازی) در برابر یکدیگر قرار گرفته باشند و در ثانی میان آن‌ها رابطه‌ای شکل گرفته باشد و جریان بیابد. در درون این رابطه است که سرمایه اجتماعی زاده یا تولید می‌شود (اجتهادی، 1386). مفهوم سرمایه اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به‌عنوان منبعی باارزش اشاره دارد و با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می‌شود و در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه‌ها اثربخشی خود را از دست داده و پیمودن راه‌های توسعه و تکامل فرهنگی ناهموار و دشوار می‌شود (احمدی و محمدی بلبان آباد، 1392).

1-2. بیان مسئله

منزلت اجتماعی، آن شأن یا مقام و موقعیتی است که برای یک فرد در جامعه قائل‌اند، یا تلقی و ذهنیتی است که دیگران از آنچه شخص هست دارند (نیک گهر، 1373). منزلت اجتماعی هر شغل، چگونگی رفتار متقابل و انتظارات جامعه را از شاغلان تعیین می‌کند و آنان را در ساخت‌دهی به تعامل‌های اجتماعی یاری می‌رساند (کاظم پور،1383). اگر جامعه را به یک ساختمان تشبیه کنیم و هر فرد یا گروه را در یکی از این طبقات این ساختمان در نظر بگیریم هر طبقه از این ساختمان که افراد یا گروه‌ها در آن قرار گرفته‌اند منزلت آن‌ها را نشان می‌دهد (نویدی و برزگر،1382). کسب اعتبار و حیثیت از منابع مختلفی نظیر سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ به دست می‌آید، این امر بستگی به این دارد که افراد در کدام یک از این ابعاد نقش‌آفرینی نمایند. اهمیت نقش کتابدار ازآنجا نشأت می‌گیرد که وی در جامعه به‌عنوان منبع علمی، راهنمای کاربران، رابط بین پایگاه‌های اطلاعاتی و مراجعه‌کنندگان است که وظیفه او فراهم آوری، سازمان‌دهی، اشاعه، و دسترس‌پذیری اطلاعات به‌منظور در دسترس گذاردن منابع و ارائه خدمت به مراجعه‌کنندگان است، که می‌تواند پاسخگوی طیف وسیعی از مراجعین باشد، ایفای نقش می‌کند لذا توان هدایتی و دسترسی و آموزشی او در هر جامعه‌ای به‌خصوص در جوامع امروزی که با انفجار اطلاعات روبه‌روست بیش از پیش به طور آشکار قابل ملاحضه است. اما این کتابدار زمانی قادر است از عهده وظایف دسترسی و هدایتی و آموزشی خود به‌خوبی و شایستگی برآید که برای پذیرش شغل مهمی که بر عهده دارد، از شأن و منزلت والایی برخوردار باشد زیرا موقعیت، منزلت و پایگاه اجتماعی بالا در روحیه‌ی کتابداران و کارایی آن‌ها تأثیر بسزایی دارد.

یکی از ابعادی که در منزلت اجتماعی و تعاملات اجتماعی و در نهایت طبقات اجتماعی نقش تعیین‌کننده دارد، سرمایه اجتماعی است. بوردیو[2](1986) سرمایه اجتماعی را از سایر انواع سرمایه‌های اقتصادی، فرهنگی و نمادین متمایز می‌سازد و برای آن خصلتی تعاملاتی قائل است. بوردیو سرمایه اجتماعی را شبکه نسبتاً بادوامی از روابط کم‌وبیش نهادینه‌شده توأم با شناخت و تعهدات از جمله اعتماد متقابل می‌داند که به‌عنوان منابعی بالفعل یا بالقوه موجبات لازم را برای تسهیل کنش‌های فردی یا جمعی کنش گران را فراهم می‌سازد. (مهدوی، ظهیری،1390). سرمایه اجتماعی بر اساس نظر بسیاری از اندیشمندان به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به‌عنوان منبعی باارزش اشاره دارد و از طریق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می‌گردد. سرمایه اجتماعی به‌عنوان منبعی که ممکن است افراد و گروه‌ها و جوامع برای نیل به نتایج مطلوب آن را به کار گیرند، قلمداد می‌شود و آن مفهومی است که در بسیاری موارد تحلیلگران اجتماعی برای توصیف طیف وسیعی از فرایندهای اجتماعی به کار می‌برند و به درک این پرسش کمک می‌کنند که چرا برخی افراد و گروه‌ها و طبقات مردم به نتایج سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی مثبت تری نسبت به دیگران نائل می‌شوند (قنادان و اندیشمند،1388). امروز سرمایه اجتماعی، نقشی بسیار مهم‌تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان‌ها و جوامع ایفا می‌کند و شبکه‌های روابط جمعی و گروهی، میان انسان‌ها، سازمان‌ها و انسان‌ها، و سازمان‌ها با سازمان‌ها انسجام می‌بخشند. در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه‌ها اثربخشی خود را از دست می‌دهند و بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راه‌های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار می‌شود. در دیدگاه‌های سنتی مدیریت، توسعه سرمایه اقتصادی و فیزیکی و نیروی انسانی مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کردند، اما در عصر حاضر برای توسعه، بیشتر از آنچه به سرمایه اقتصادی و فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم به سرمایه اجتماعی نیازمندیم و سرمایه اجتماعی به‌عنوان یک اصل محوری برای دستیابی به توسعه محسوب می‌شود. مدیران و کسانیکه بتوانند در سازمان، سرمایه اجتماعی ایجاد کنند، راه کامیابی و شغلی و سازمانی خود را هموار می‌سازند (صالحی و مهر علیزاده،1384). سرمایه اجتماعی مناسب همچنین هزینه‌های تبادل و تعامل را در سازمان‌های مختلف کاهش می‌دهد، مانند هزینه‌های مادی تا زمانی که صرف بستن پیمان‌ها یا کنترل و نظارت از طریق سلسله‌مراتب و مقررات دیوانسالارانه می‌شود. امروزه، تخصصی شدن حرفه‌های مختلف به گونه‌ای است که دیگر شیوه‌های دیوانسالارانه در سرپرستی کارکنان متخصص پاسخگوی نیازهای سازمان نیست و نمی‌تواند مدیر را در دستیابی به اهداف سازمان یاری کند، درحالی که انتظار می‌رود ایجاد و تقویت هنجارهای حرفه‌ای اثربخش در محیط‌های تخصصی بهره‌وری بالاتری داشته باشد (پروساک[3]، 2000).

امروزه اکثر سازمان‌ها از بی‌اعتمادی، ارتباطات بسته و رسمی بودن بیش از حد رنج می‌برند. باید تغییراتی در راستای اعتماد متقابل شخصی بیشتر، ارتباطات بازتر، انعطاف‌پذیری شخصی و سازمانی بیشتری ایجاد کرد (گامان[4]،2007). و در این میان محیط‌های کتابخانه‌های دانشگاهی هم از این قاعده مستثنا نیستند، زیرا که با کمبود تعاملات، ارتباطات میان‌فردی و گروهی، احساس هویت‌سازمانی، اعتماد پایین، کار گروهی و مشارکت ضعیف در میان کارکنان کتابخانه روبه‌رو هستند. کتابخانه‌های دانشگاهی می‌توانند با سرمایه‌گذاری درزمینهٔ سرمایه اجتماعی، بردانش و مهارت و شایستگی‌های کتابداران خود و همچنین در سرمایه ساختاری خود از قبیل دارایی فکری، نوآوری، فرایندها و روش‌های کاری، یادگیری سازمانی، سیستم‌های اطلاعاتی و … بیفزایند. بر همین اساس توجه به عوامل مؤثر بر ارتقاء منزلت اجتماعی و وضعیت سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های دانشگاهی که نقش و اهمیت زیادی در پیشبرد برنامه‌های آموزشی و پژوهشی در دانشگاه‌ها دارند، شایان توجه است. مدیران و برنامه ریزان کتابخانه‌های دانشگاهی که درصدد ارتقاء و توسعه منزلت اجتماعی کتابداران هستند باید تلاشی جامع، نظام مدار و پی گیر داشته باشند که به نظر می‌رسد حلقه مفقود در چرخه این توسعه، مفهوم سرمایه اجتماعی و مؤلفه‌های آن می‌باشد ازآنجاکه تحقیقات زیادی روی این مفهوم در ایران صورت نگرفته است محقق قصد دارد به بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء توسعه منزلت اجتماعی کتابداران و توسعه سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های دانشگاهی بپردازد

1-۳. اهداف پژوهش

هدف این پژوهش به‌طورکلی، شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء منزلت اجتماعی کتابداران و ایجاد سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های دانشگاهی همدان است.

 

  • شناسایی وضعیت منزلت اجتماعی در کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی همدان
  • شناسایی عوامل مؤثر بر منزلت اجتماعی کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی همدان
  • شناسایی نقش کتابخانه‌های دانشگاهی بر ارتقاء منزلت اجتماعی کتابداران
  • شناسایی نقش کتابخانه‌های دانشگاهی در ایجاد سرمایه اجتماعی در بین افراد موردمطالعه
  • شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های دانشگاهی همدان
  • شناسایی عوامل بازدارنده بر توسعه سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های دانشگاهی همدان
  • ارائه راهکارهایی برای افزایش منزلت اجتماعی کتابداران موردمطالعه

1-۴. پرسش‌های پژوهش

 

  1. کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی همدان منزلت اجتماعی خود را چگونه تعریف می‌کنند؟
  2. کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی همدان چه عواملی را بر ارتقاء منزلت اجتماعی خود مؤثر می‌دانند؟
  3. کتابخانه‌های دانشگاهی همدان چگونه در ایجاد و توسعه سرمایه اجتماعی مؤثرند؟
  4. عوامل مؤثر بر توسعه سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های دانشگاهی همدان کدامند؟
  5. عوامل بازدارنده در توسعه سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های دانشگاهی همدان کدامند؟

۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش

در حوزه‌های علمی و پژوهشی ایران به‌طورکلی و در پژوهش‌های مرتبط با رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به‌طور خاص، منزلت اجتماعی و سرمایه اجتماعی موضوعی است که کمتر موردتحقیق قرار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ب.ظ ]




1-4-2 سوال جزیی پژوهش…………………… 7

1- 5 ضرورت و اهمیت پژوهش……………………… 8

1-6 تعریف اصطلاحات نظری و عملیاتی پژوهش…………. 10

 

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

1-2مقدمه……………………………………. 13

2-2مبانی نظری……………………………….. 13

2-3عوامل موثر بر تدریس……………………….. 14

2-3-1الگو های تدریس………………………….. 17

2-3-1-2تاثیر برنامه و ساخت نظام آموزشی در فرایند تدریس   19

2-3-2تاریخچه روش های تدریس در جهان…………….. 20

2-3-3تعریف تدریس و تحلیل مفاهیم آن…………….. 20

2-3-4تدریس موثر به چه معناست………………….. 21

2-3-5ویژگی های خاص برای تدریس……………………… 22

2-3-6نقش عوامل موثر بر یادگیری در روند تدریس……. 23

2-3-7کنش های تدریس مناسب……………………… 23

2-3-8شاخص های تدریس موثر……………………… 24

2-3-9ارتباط معلم و شاگرد و تاثیر آن در فرایند تدریس 26

2-3-10تاثیر برنامه و ساخت نظام آموزشی در فرایند تدریس    28

2-3-11 آموزش اثربخش و معلمان اثربخش ………………………………………………………………………………29

2-3-12 مبانی نظری روش فعال تدریس……………………………………………………………………………………..30

2-3-13 ضرورت روش های فعال تدریس…………………………………………………………………………………..34

2-4برنامه درسی ریاضی……………………………………………………………………………………………………..36

2-4-1اهداف کلی آموزش ریاضی دوره تحصیل عمومی…………………  37

2-4-2عوامل ایجاد کننده انگیزه…………………. 38

2-4-3مهم ترین اشکالات تدریس ریاضی………………. 39

دانلود پایان نامه

 

2-4-4برخی از اصول حاکم مورد استفاده در تدریس فعال ریاضی  41

2-4-5عوامل برطرف کننده اضظراب از کلاس درس ریاضی………. 42

2-4-6دوره های ضمن خدمت……………………….. 42

2-4-7استفاده مناسب از فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش   43

2-4-9  تناسب مفاهیم و تمرینات آموزش ریاضی ابتدایی برای حل مسایل در موقعیت-های دیگر……………………………… 45

2-4-10 علل اختلال در ریاضیات………………………. 46

2-4-10-1 علایم شناسایی اختلال ریاضی……………… 46

2-4-11عدم توجه به تفاوت¬های فردی برای ایجاد یادگیری همراه با تعقل و خلاقیت………………………………………. 47

2-4-12 عدم شادابی کلاس برای بروز خلاقیت و یادگیری فعال در درس ریاضی   48

2-5معلم کیست………………………………… 48

2-5-1سایر تعاریف در باره معلم…………………. 49

2-5-2معلم عامل موثر در نظام آموزش و پرورش………. 50

2-5-3 تاثیر شخصیت معلم  در پرورسه ی آموزش و پرورش.. 51

2-5-4 معلم در پویه ی تاریخ……………………. 52

2-5-5 عمده ترین اهداف معلم……………………. 53

2-5-6 پی بردن به راز های موفقیت معلم………….. 53

2-5-7شیوه نامه انتخاب معلمان نمونه…………….. 54

2-5-8 شیوه نامه انتخاب معلمان نمونه………………………………………………………………………………………..55

2-5-8-1اهداف………………………………… 55

2-5-8-2پیش فرض ها……………………………. 56

2-5-8-3نیم نگاهی به اهاف طرح و نحوه اجرا……….. 57

2-5-8-4چشم انداز طرح برای معلمان جدیدالورود…….. 57

2-5-8-5  چشم انداز طرح برای معلمان فعلی………… 58

2-5-8-6  پیشنهادات…………………………… 60

2-6پایه ششم ابتدایی………………………….. 62

2-6-1اهداف کلی پایه ششم ابتدایی……………….. 62

این مطلب را هم بخوانید :

2-6-2 اهداف برنامه های درسی پایه ششم…………… 62

2-6- 3 جدول مواد و ساعات درسی پایه­ی ششم………… 63

2-6-4پایه تحصیلی ششم ابتدایی………………….. 65

2-6-5 مزایا و معایب نظام آموزشی……………….. 66

2-6-6  مزایای 3-3-6 و پایه ششم………………… 66

2-6-7 سابقه علمی پیشینه تحقیق در ایران وخارج از کشور 69

2-6-6-1 پژوهش‌های داخلی……………………….. 65

2-6-6-2 پژوهش‌های خارجی……………………….. 68

2-6-8 نتیجه گیری…………………………….. 69

فصل سوم: روششناسی تحقیق

3-1 مقدمه…………………………………… 72

3-2 روش انجام پژوهش………………………….. 73

3-3 روش های مورد استفاده در مطالعه موردی……….. 74

3-4جامعه و پژوهش آماری……………………….. 74

3-5 حجم نمونه و روش نمونه گیری………………… 76

3-6 روش و ابزار جمع‌آوری اطلاعات………………… 77

3-7 روایی و پایایی ابزار اندازه‌گیری……………. 78

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

1-4مقدمه……………………………………. 81

2-4 ارائه یافته های مربوط به سوال های پژوهش…….. 81

3-4 تحلیل کیفی………………………………. 81

1-3-4یافته های مربوط به سوال اول پژوهش…………. 82

2-3-4یافته های مربوط به سوال دوم پژوهش…………. 86

3-3-4یافته های مربوط به سوال سوم پژوهش…………. 89

4-3-4یافته های مربوط به سوال چهارم پژوهش……….. 92

4-4جمع بندی……………………………………………………………………………………………………………………….94

فصل پنجم: نتیجه‌گیری و پیشنهادات

1-5 مقدمه…………………………………… 96

2-5 بحث درباره یافته ها………………………. 96

1-2-5 سوال اول پژوهش…………………………. 97

2-2-5 سوال دوم پژوهش…………………………. 97

3-2-4 سوال سوم پژوهش…………………………. 98

4-2- 5 سوال چهارم پژوهش………………………. 99

3-5 محدودیت های پژوهش………………………… 100

4-5 پیشنهاد های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………100

1-4-5پیشنهاد های پژوهشی………………………………………………………………………………………………….. 100

2-4-5پیشنهاد های کاربردی……………………… 101

فهرست جداول

مشخصات اطلاع رسان های پژوهش(معلمان)…………….. 75

مشخصات اطلاع رسان های پژوهش(مدیران)…………….. 75

فهرست منابع

منابع فارسی…………………………………. 103

منابع لاتین………………………………….. 108

پیوست

سوالات مصاحبه…………………………………

مصاحبه با معلمان …………………………….

مصاحبه با مدیران……………………………..

امروزه مهم‌ترین دغدغه‌ی نظام آموزشی و پرورشی یک کشور، ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تعالی سرمایه‌های فکری در جامعه اطلاعاتی و دانایی محور است. برای آن­که همه­ی گروه‌های اجتماعی قادر باشند به طور موثّر در چنین جامعه‌ای مشارکت داشته باشند، باید یادگیری پیوسته، خلاقیت، نوآوری و نیز مشارکت فعال و سازنده اجتماعی را بیاموزند. تحقّق این امر مستلزم تعریف مجدد و نوینی از نقش و کارکرد مدارس به عنوان اصلی‌ترین نهادهای آموزشی در جامعه است (مویدنیا، 1386).

معلمی به عنوان یک حرفه، مستلزم اختیار و استقلال عمل است که این التزام، با افزایش تحصیلات و تجارب معلمان و نیز با استفاده هرچه بیش­تر از فناوری پیشرفته، عمیق­تر نیز می­شود. حرفه­ای گرایی، موجب می شود تا معلمان بیش­تر به هنجارهای حرفه­ای، کنترل حرفه­ای، و در رأس آن­ها اختیار و استقلال حرفه ای تمایل پیدا کنند. زیرا مجهز شدن معلمان به تخصص، مهم­ترین و اساسی­ترین راه برای تضمین کار بهتر نظام آموزشی است. پژوهش  حاضر سعی دارد تا با  شناسایی  و بررسی جامع و علمی «عوامل موثر بر تدریس موفق معلمان نمونه در درس ریاضی ششم ابتدایی شهرستان مراغه»، به ارایه­ی تصویری روشن از مهارت­های حرفه­ای آنان بپردازد.

آموزش و پرورش بخصوص در دوران ابتدایی باید بر عملکرد معلمان ریاضی نظارت بیشتری داشته باشد و صرفاً به درصد قبولی اکتفا نکند. به این منظور، باید هر ساله برای معلمان ریاضی کلاس­های مؤثر ضمن خدمت برگزار شود و نهایتاً معلمان باید مصمم باشند تا در مورد تدریس و نحوه­ی آموزش درس ریاضی تغییراتی ایجاد کنند و از روش­هایی استفاده کنند تا دانش آموزان بتوانند در کلاس شرکت فعال داشته باشند و در آنها ایجاد انگیزه شود. نباید دانش آموزان به حفظ طوطی­وار فرمول­ها و مطالب وادار شوند. معلمان بدون آگاهی از روانشناسی، جامعه شناسی روشهای آموزشی، اصول یادگیری، نحوه­ی ارزشیابی و طرح درس و استفاده از وسایل کمک آموزشی، نمی­توانند وظیفه­ی خطیر خود را در عصر کنونی به نحو شایسته انجام دهند.

1-2بیان مساله

در کنفرانس جهانی آموزش پرورش، به ویژه در سال­های اخیر، آموزش، کلید عبور از قرن بیست و یکم قلمداد شده است. راهبردهای مهمی که در سطح بین المللی برای بازنگری و اصلاح ساختار آموزش مورد توجه برنامه­ریزان آموزش قرار گرفته، در بردارنده همه­ی ابعاد آموزش و پرورش است. در تمام سطوح آموزش، بر سه بخش کلیدی و وابسته به هم، که سنگ بنای فرایند آموزش را می سازد تاکید شده است: برنامه درسی، کیفیت تدریس و تاثیر تعلیم و تربیت و روش­های کاری (دلور، 1380) . در رویارویی با چالش‎های آینده، آموزش و پرورش سرمایه‎ای اجتناب ناپذیر است. تحقق هر آرمانی در آموزش و پرورش، در گرو نیروی انسانی آن یعنی معلمان است که عامل اجرایی آرمان‎ها در محیط عملی هستند و هیچ اصلاحی بدون همکاری و مشارکت فعال آنان انجام نخواهد شد.

شرایطی که معلمان در آن تربیت می‎شوند باید دگرگون شود، به نحوی که معلمان به صورت مربیان درآیند و نه متخصصانی که فقط ناقل محتوای برنامه درسی از پیش تعیین شده هستند (کریمی، 1375). رابرت مارزانو[1] درباره­ی نقش معلم اظهار می­کند: «معلم فیزیک شاگرد یا فراگیرنده است. معلمان ماهر، شاگردان ماهری نیز هستند.» این برداشت از مفهوم معلم در فرآیند آموزش به طور چشم­گیری با نظرات سنتی درباره‎ی مفهوم معلم متفاوت است. برای تربیت نیروهای آموزشی متعهد و دانا، باید به طور اساسی تغییراتی در آموزش قبل ازخدمت و ضمن خدمت معلمان و هم چنین نظارت بر کار معلمان و سرانجام احراز صلاحیت و گواهی آنان ایجاد شود. پروفوسور گیج[2] (1978) استاد برجسته تعلیم و تربیت، در کتاب «مبانی علمی هنر تدریس» می­گوید:

بدون تردید هیچ فرد دیگری جز معلم نمی تواند تأثیر بیشتری بر آنچه در مدارس می گذرد داشته باشد. معلم می تواند تعلیم و تربیت را فرایندی توأم با لذت و کامیابی، یا فرایندی بی­ثمر کند (مهرمحمدی،1379 ).

در عصر جهانی شدن، پیشرفت­های پدید آمده در فناوری­های اطلاعات و ارتباطات، تغییرات زیادی در نحوه­ی آموزش پدید آورده است. آموزش از شکل سنتی خارج شده و یادگیری در تمام عمر مطرح است. امروزه آموزش­های رسمی ارایه شده، برای رفع نیازمندی­های فرد در تمام عمر کفایت نمی­کند. به سبب تغییر حجم اطلاعات و توسعه دانش، آموزش باید در تمام عمر ادامه یابد (زمانی، 1384).

موفقیت هر نظام آموزشی در حد تعیین کننده­ای  به دانش و مهارت های حرفه ای معلم بستگی دارد. شایستگی هر نظام ، تا اندازه ای به شایستگی معلمان آن است. از این رو، می­توان گفت که معلم مهم­ترین عنصر نظام آموزشی در فرایند یاددهی-یادگیری و معمار اصلی نظام آموزشی است. جهان به سرعت دگرگون می شود و معلمان نیز مانند دیگر گروه­های حرفه­ای، با این واقعیت روبه­رو می­شوند که آموزش اولیه آن­ها در جهان امروز، چندان مفید نخواهد بود. آنان باید در سراسر عمر دانش خود را روزآمد کنند(دلور،1376).

برونر[3] (1977) در مقدمه­ی کتاب خود با عنوان «فرایند تعلیم و تربیت» بر اهمیت معلم به عنوان عنصر کلیدی در اجرای برنامه­های درسی تاکید می­کند و چنین اظهار می دارد:

یک برنامه­ی درسی، بیش از آنچه برای دانش­آموزان طراحی شود، باید برای معلم طراحی شده باشد. اگر یک برنامه درسی نتواند معلمان را تغییر دهد، تعادل آن را بر هم بزند، به آگاهی آن­ها بیافزاید و آن­ها را به حرکت درآورد، هیچ­گونه تاثیری بر کسانی که توسط آن­ها تعلیم داده می­شوند، نخواهد داشت(مهر محمدی،1381، ص373).

شیوه­های سنتی  تدریس از مهم­ترین  موانع رشد خلاقیت در آموزش و پرورش است. «گودلد» از مدرسه به عنوان  یک کارگاه خلاق  آموزش نام می­برد(نصر اصفهانی،1381). از مرور برخی مطالعات انجام شده، چنین برمی­آیدکه بسیاری از معلمان از مهارت حرفه­ای لازم برخوردار نیستند و در ایفای نقس حساس خود با مشکلاتی مواجه­اند که در ناکارآمدی آنها و ناموفق بودن دانش آموزان تاثیرگذار است.

از مهم ترین و گسترده ترین مطالعات انجام شده، مطالعه­ی بین المللی روندهای آموزش ریاضیات و علوم  «TIMSS[4] » (تیمز) است. هدف از انجام این مطالعات در حوزه های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ، شناسایی و کشف نقاط ضعف و قوت نظام های آموزشی و تلاش برای ارتقای کیفیت عملکرد تحصیلی دانش­آموزان است.

مطالعه­ی تیمز در فاصله­ی چهار سال برای سنجش عملکرد کشورهای شرکت کننده در آموزش علوم و ریاضیات تکرار می­شود تا روند تغییرات آموزشی و میزان کاهش و افزایش عملکرد دانش­آموزان این کشورها در طی این چهارسال مشخص شود . تیمز همچنین برای تدارک چشم اندازهای مقایسه­ای در مورد روند پیشرفت در نظامهای آموزشی متفاوت، شیوه­های سازماندهی مدارس و فعالیت­های آموزشی، یک آرایه غنی از اطلاعات پیشینه­ای را جمع آوری می­کند.  با توجه به یافته­های مطالعات تیمز، وضعیت دانش­آموزان ایرانی در دروس علوم و ریاضیات نامناسب ارزیابی شده است و علت مشکل، روش­های تدریس معلمان معرفی شده است(کیامنش،1377الف).

معلمان ژاپنی در تدریس و حل مسائل ریاضی در کلاس درس بیش از کمیت به کیفیت جریان آموزش و حل مسئله توجه دارند. آنها ترجیح می­دهند یک موضوع درسی را در دو یا چند جلسه به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و پاسخ آن را از راه های مختلف، مبتنی بر تفکر دانش آموزان به دست آورند. کمتر مشاهده شده است که معلمان ژاپنی کلاس درس را به صورت دوره های آموزشی معمول برای آمادگی در امتحانات هماهنگ یا ورود به پایه بالاتر با سرعت اداره کنند و مسائل مختلفی را بدون اندیشه، تأمل و فهم عمیق دانش آموزان مطرح کنند و از آن بگذرند. آنان به خوبی دریافته اند که تفکر و بحث در مسائل ریاضی در کلاس درس وقت گیر است و بیش از آن که نگران وقت باشند، نگران درک و فهم موضوع از طرف دانش آموزان هستند(سرکارآنی، 1378).‏نتایج پژوهش­های فوق نشان داد که محور تدریس در ژاپن کتاب است و روش­های تدریس اغلب جنبه توصیفی دارد.

در سال های اخیر، هم­زمان با تاکید بیشتر به پاسخ­گویی و تحلیل دقیق­تر متغیرهای تاثیرگذار بر بازده­های آموزشی، ثابت شده است که معلم مهم­ترین و موثرترین نیروی مدرسه­ای در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. ایجاد تغییرات لازم متناسب با تحولات فناوری در عرصه اطلاعات و ارتباطات، در حکم یکی از محورهای مهم تغییر در قرن بیست و یکم، به ویژه در کشورهای پیشرفته­ی صنعتی به شمار می رود. اهدافی که صاحب­نظران برای نظام های  تعلیم وتربیت مطرح می­کنند، ­معلم را نقطه اتکای هر تغییر و تحولی می­دانند(مهر محمدی،1379).

بسیاری از معلمان از مهارت حرفه­ای لازم برخوردار نیستند و در ایفای نقش حساس خود با مشکلاتی مواجه­اند که در ناکارآمدی آنها، و ناموفق بودن دانش آموزان  تاثیرگذار است. مطالعات یاد شده نشان داد ه است که راهکارهای آموزشی که معلم در فرایند یاددهی – یادگیری به کار می برد، اساسی­ترین و مهم­ترین نقش را در عملکرد تحصیلی دانش آموزان رقم می­زند.  در ایران، هنوز به روش های سنتی تدریس و حفظ کردن و آموزش طوطی وار تأکید می شود. معلم و کتاب به عنوان محورهای اصلی آموزش تلقی می­شوند و نقش دانش­آموز که اساسی­ترین محور فرایند آموزشی است، چندان مورد توجه قرار نمی­گیرد.  در حالی که رویکردهای سازنده­گرا، یادگیرندگان را اساس سازندگی و دانش می­پندارند و بر این باورند که دانش­آموزان با تلاش در جهت حل مسائل علمی، فرصت سازمان دهی و بازسازی اطلاعات خود را دارند.  امروزه به ویژه آن دانشی مورد تأکید است که بر عملکرد واقعی دانش آموزان در موقعیت­های واقعی زندگی دلالت کند. در سازنده گرایی، یادگیری ، بیش از آن که مبتنی بر معلم محوری باشد ، یادگیرنده محوراست. بر این اساس، ضرورت بازنگری در روشهای آموزش و یادگیری، بیش از هر زمان دیگری به عنوان یک نیاز مطرح است (دانش پژوه ،1385).

در زمینه­های روان­شناسی و سایر علوم مربوط به تربیت، به ویژه روان شناسی یادگیری و خصوصیات یادگیرندگان، هر روز پژوهش های جدیدی انجام می گیرد. ماهیت حرفه ای معلم عصر حاضر ایجاب می کند که او با این یافته های جدید آشنا شود و آن ها را در تدریس به کار برد. امروزه معلم باید در قالب حرفه ای خود ظاهر شود. برای تحقق هر چه بیش­تر این امر لازم است از طریق دوره­های تربیت معلم،دوره­های ضمن خدمت و مطالعات و تجربیات مستمری که در آینده خواهد داشت، صلاحیت­ها و توانایی­هایی را کسب کند تا بتواند به نحو شایسته­ای، به ایفای نقش حساس، پر مسؤلیت ودر عین حال تخصصی معلمی بپردازد.

با توجه به مطالبی که بیان شد و اهمیت مسأله، پژوهش  حاضر سعی دارد تا با  شناسایی  و بررسی جامع و علمی  عوامل موثر بر تدریس موفق معلمان نمونه در درس ریاضی ششم ابتدایی بخصوص در شهرستان مراغه، به ارایه­ی تصویری روشن از مهارتهای حرفه ای آنان بپردازد و روند کنونی این مهارتها را در تدریس تبیین نماید.

1-3 اهداف پژوهش

1-3-1هدف کلی

تعیین عوامل مؤثر بر تدریس موفق معلمان نمونه در درس ریاضی پایه­ی ششم شهرستان مراغه.

1-3-2اهداف جزیی

_شناسایی روش­ها و راهبردهای تدریس معلمان نمونه در درس ریاضی؛

_شناسایی نحوه­ی تعامل معلمان نمونه با دانش آموزان؛

_شناسایی ویژگی های فضا و امکانات محیط آموزشی مرتبط با تدریس ریاضی؛

_بررسی رابطه­ی  رشته تحصیلی و سطح دانش معلمان نمونه با موفق بودن تدریس آنها.

 

1-4 سئوالات پژوهش

1-4-1سئوال اصلی پژوهش

عوامل مؤثر بر تدریس موفق معلمان نمونه در درس ریاضی پایه­ی ششم ابتدایی کدام­اند؟

1-4-2 سئوال های ویژه پژوهش

– معلمان نمونه، در تدریس از کدام روش­ها و راهبردها بهره می­گیرند؟

–  نحوه­ی تعامل معلمان نمونه با دانش­آموزان چگونه است؟

– فضا و محیط آموزشی  کلاس درس  ریاضی چه ویژگی هایی دارد؟

– آیا رشته­ی تحصیلی و سطح دانش معلمان نمونه  با موفق بودن تدریس ریاضی رابطه  دارد؟

1-5 ضرورت انجام تحقیق

هرگونه تدریس موفقیت آمیز به ویژه در درس ریاضی مستلزم فراهم بودن بستر و شرایط خاص و همچنین ایجاد و پرورش مجموعه­ای از مهارت­های عمومی و حرفه­ای در معلمان است. مفهوم ارتقای حرفه­ای معلمان از اواسط قرن بیستم و با ضرورت اجرای اصلاحات در نظام های آموزشی بیش از پیش مطرح شد. در شکل گیری این مفهوم­، یافته­های پژوهشی و بررسی­های مقایسه ای تأثیر زیادی داشته است. زیرا پژوهش­ها نشان می­دهند که معلم در انجام اصلاحات نقش دوسویه ای را بر عهده دارد؛ از یک سو موضوع اصلاحات آموزشی است و از سوی دیگر عامل اصلاحات آموزشی محسوب می شود. لذا، عمده ترین اهداف در آموزش معلمان عبارت­اند از: حرفه­ای سازی، ظرفیت سازی معلمان برای آمادگی پذیرش مسؤولیت­های جدید برای مواجهه با تغییرات در برنامه­های درسی و به روزرسانی دانش و مهارت حرفه­ای  و عمومی معلمان برای تدریس متناسب با شر ایط و روش­ها ی جدید تدریس(تانگ و هان ،2003).

یکی از عوامل کلیدی و ابزارهای اساسی پیشرفت تحصیلی دانش­آموزان، کیفیت تدریس و مهارت­های حرفه­ای معلمان است. در عصر انفجار اطلاعات، تاکید بر فرایند یاددهی-یادگیری در تمام حیطه ها ضروری است. آموزش یک طرفه، آموزش مستقیم و آموزش سنتی به عنوان یک پدیده رایج در نظام آموزشی، غالبا حاکی از حاکمیت مطلق معلمان در کلاس درس و منفعل بودن دانش­آموز در عرصه یاددهی-یادگیری است. در حالی که با استفاده از روش­های تدریس فعال، می­توان مکانیسم های یادگیری دانش­آموزان را توسعه داد. «در برنامه­ی درسی که بر صلاحیت­های حرفه­ای معلم بنا می­شود، علاوه بر افزایش دانسته­ها، عملکرد و توانایی معلمان، به موثر بودن آن در میدان عمل و تجربه نیز توجه دارد» (کمیته­ی برنامه ریزی دروس تربیتی تربیت معلم،1370).

قابل توجه است که میان دروس متفاوت، ریاضی اهمیت ویژه­ای دارد. با نگاهی گذرا به دنیای پیچیده­ی  کنونی و تاملی در علوم و فنون متنوع و رو به گسترش، می­توان دریافت که درک صحیح مفاهیم ریاضیات تا چه اندازه ضرورت دارد و این علم تا چه حد نقش تعیین کننده­ای برای ورود موفقیت آمیز به عرصه­ی دیگر علوم و فنون ایفا می­کند. چنان­چه کلاس درس ریاضی برای برآورد نیازهای مختلف کودکان از نظر برنامه­های ریاضی خوب تجهیز شود، بین یادگیرندگان کسانی یافت می شود که در ریاضی پیشرفت زیادی خواهند داشت. برای کودکانی که در حل مسائل ریاضی و آموزش ریاضی توانایی دارند، باید موقعیت­هایی فراهم آورده شود که بتوانند تمرینات بیشتری را انجام دهند تا در حل مسائل ریاضی تبحر پیدا کنند. از طرفی، کودکان تیزهوش در مقایسه با کودکان معمولی، قادر هستند کار بیشتری را در فرصت­های داده شده در کلاس درس، انجام دهند، بنابراین، معلم باید کار بیشتری را به آنها پیشنهاد دهد. برنامه­های آموزش ریاضی را می­توان در قالب هدف­های آموزشی و هدف­های رفتار ارائه کرد. در هدف­های رفتاری آموزش ریاضی، تعریف دقیق­تری از رفتاری که دانش­آموز بعد از آموزش باید داشته باشد ارائه می شود.

از نظر رئوف(1386)، مهارت‎های حرفه‎ای معلم، لازم‎‎ترین و ضروری‎‎ترین نیاز اوست. هر نوع بی توجهی در به دست آوردن این مهارت‎ها، عدم موجودیت شغلی و حرفه‎ای او را به اثبات می‎رساند و خط بطلان روی مهارت او می‎کشد. بدون هیچ تحقیقی می‎توان فهمید که در کشور ما مهارت‎های عملی معلمان کافی نیست، بسیاری از معلمان، با داشتن دانش و مواد علمی بالا و کافی، توان به کار بستن مهارت‎های حرفه‎ای خود را ندارند و بر عکس، معلمانی وجود دارند که احتمالاً دانش آن‎ها، حتی در رشته‎های تخصصی خودشان، بسیار اندک است ولی به خوبی از عهده­ی کار معلمی برآمده‎اند.

صاحب­نظران امر تعلیم و تربیت درباره­ی مفهوم ارتقای مهارت­های حرفه­ای معلمان که از اواسط قرن بیستم در نظام­های آموزشی پدیدار شده است، نظریات مختلفی را بیان کرده­اند که از جمله هایبرمن[5] و بومهان[6] (2005) مولفه­های «روش های تدریس و ارزشیابی» و ویلگاس و ریمرس [7] ( 2007 ) نقش مهارت­های حرفه ای معلم را جهت تغییر در نظام آموزشی بسیار ضروری دانسته و در این رابطه، به مولفه­های «روش­های جدید تدریس، تکنولوژی آموزشی وارزشیابی» پرداخته­اند.

در آغاز قرن بیست و یکم توجه همگان، بیش از گذشته به نظام های آموزشی معطوف شده‏ است. توجه و تمرکز نظام های آموزشی نیز به بهبود یادگیری مدرسه‏ای افزایش یافته است. رویکردهای اخیر در نظام آموزش و پرورش در راستای بهبود یادگیری، حاکی از یادگیری‏ مشارکتی در کلاس درس و تربیت دانش‏آموزان به عنوان نسل پژوهنده است و چون معلم، کارگزار اصلی آموزش در کلاس درس است، اگر خود به درستی آموزش نبیند و پژوهشگر نباشد، چگونه می‏تواند نسلی پژوهنده را تعلیم دهد؟

در این پژوهش، معلم از آن جهت مورد تأکید است که کارگزار اصلی تعلیم و تربیت به شمار می‏رود و اهداف متعالی نظام­های تعلیم و تربیت در ابعاد مختلف در نهایت باید به واسطه او محقق شود. تعامل مستمر و چهره به چهره­ی معلم با دانش‏آموزان، وی را در موقعیت ممتاز و منحصر به‏ فردی قرار می‏دهد که هیچ عنصر انسانی دیگری در این سازمان از آن برخوردار نیست‏ (مهرمحمدی،1379). بنابراین، توسعه عمومی و  حرفه‏ای معلمان به عنوان مهم‏ترین نیروی انسانی در نظام تعلیم و تربیت، دارای اهمیت زیادی است. به‏طور سنتی، آموزش­های قبل و ضمن خدمت معلمان ریاضی بر دانش‏افزایی موضوعی و روش تدریس معلم‏مدار و موضوع‏مدار تکیه می‏کند. با این حال، مسایل عمده‏ای در رابطه با آموزش معلمان و توسعه حرفه‏ای آنها وجود دارد که مهم­تر از همه، چگونگی تحول در فرآیند آموزش، تغییر باورها و نگرشها و ایجاد چارچوب نظری مناسب برای یادگیری‏ معلمان است. به این منظور، آشنایی با چگونگی تفکر معلمان درباره­ی تدریس خودشان و چگونگی عمل تدریس، به برنامه‏ریزان دوره‏های قبل و ضمن خدمت معلمان ریاضی کمک‏ می‏کند تا بتوانند تنوع بین المللی در باورهای متداول معلمان و چگونگی ارتباط این‏ تنوع با یادگیری دانش‏آموزان را مورد بررسی قرار دهند(گویا،1380).

از جمله مهم­ترین موانع در توسعه­ی حرفه‏ای معلمان، فاصله­ی بین نظریه و عمل و عدم تشریک‏ مساعی با معلمان در برگزاری دوره‏های آموزش معلمان ریاضی است. بررسی های بین المللی‏ اخیر در حوزه­ی توسعه حرفه‏ای معلمان، بیانگر رویکردهای نوینی مانند پژوهش مشارکتی در کلاس درس است که بیش از اقدامات گذشته در تلفیق نظریه و عمل توفیق یافته است‏ (سرکارارانی،1378). با توجه به سیر تحول مبانی‏ نظری آموزش معلمان ریاضی در ایران، می‏توان دریافت که سیستم ارزشیابی برای دوره‏های‏ تربیت معلم و دبیری به سمت پذیرش کسانی می‏رود که بدون علاقه و بعضاً فقط به دلیل‏ قبولی، این رشته‏ها را انتخاب کرده‏اند (گویا و دیگران 1381).

انسان‎هایی که جهان آینده به آن‎ها نیاز دارد، افراد توانمندی هستند که مناسبات و ویژگی‎های عصر ارتباطات را به خوبی درک ­­کنند و بتوانند فعالانه و با خلاقیت به ساختن دانش مورد نیاز نایل شوند. از آن جا که مهم‎ترین هدف آموزش و پرورش شکوفاسازی استعداد و خلاقیت‎های دانش‎آموزان است، انتظار می‎رود که همگام با توسعه­ی فناوری‎های اطلاعاتی و ارتباطاتی، آموزش و پرورش و در رأس آن معلمان نیز از حرکت شتابان این قافله دور نمانند. بنابراین لازم است تمامی معلمان مهارت‎های مورد نیاز خود را به دست آورند تا بتوانند نیروهای ماهر و مبتکری به جامعه تحویل دهند.

از آنجا که تاکنون تلاشی هدفمند و جامع به منظور  شناسایی عوامل موثر بر  تدریس موفقیت آمیز درس ریاضی توسط معلمان نمونه  به ویژه در دوره­ی  ابتدایی انجام نشده است، محقق در این  تحقیق قصد دارد، عوامل موثر بر تدریس موفقیت آمیز ریاضی توسط معلمان نمونه را بررسی کند تا به نقاط قوت آن­ها در نحوه­ی تدریس دست یابد تا بدین طریق به رفع نارسایی­های موجود و بهبود کیفی تدریس ریاضی در شهر مراغه یاری رساند. بنابراین انجام پژوهش حاضر به دلیل اهمیتی که در تبیین عوامل موثر بر تدریس موفق معلمان نمونه دارد، می تواند از تجارب و نشانه­های موفق این گروه از معلمان به سایر معلمان یاری رساند و به بهبود چگونگی تدریس به ویژه در درس ریاضی منجر شود.

1-6  تعریف مفاهیم نظری و عملیاتی پژوهش

تدریس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ب.ظ ]